
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 2
شاهبیت
گویند: دل اسیر همان شد که دیده دید این دل شنید وصف تو، شد مبتلای تو!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 4
آموزههای اسلامی، سنگ بنای تفکر الهی
محمد گنج خانلو
در جهان امروز توجه به رفتارهای تربیتی کودکان و نوجوانان از مهمترین اولویتهای خانواده ها محسوب می شود و نیاز است تا در فضایی که از تهدیدات و آسیب های اجتماعی پر شده، فضای معنوی خانوادهها تقویت شود. در این زمینه والدین نقش مهم و اساسی دارند و باید پیشرو باشند، اما در این میان هستند خانواده هایی که از این وادی دور شده و آن را فراموش کردهاند. کودکی که وقتش را تا دیروقت در بیرون از خانه سپری میکند و نیمه شب صدایشان کوچه را فرا گرفته، اما دریغ از صدای مهربانانه مادر و فریاد همراه با ابهت پدر. انگار نه انگار نیمه شب است و این کودک خارج از خانه. مثل اینکه سستی و رخوت تمام وجود صاحبان آنها را فراگرفته. لااقل به فکر تربیت او نیستید به فکر امنیت او باشید. آیا نمی ترسید این کودک به دست نااهلان بیفتد؟ اگر آبروی فرزندتان بهخطر بیفتد چه خواهید کرد؟ اگر از همین والدین بپرسی در آینده فرزندت چهکاره خواهد شد، به کمتر از پزشک و خلبان راضی نمی شوند! اما در نهایت کودکی نیم بند تحویل جامعه می دهند که نه تربیت خانوادگی دارد و نه هنری برای خدمت به مردم. والدین در طول سال که مدرسه باز است- که البته به دلیل کرونا فعلا بسته شده- سری به مدارس نمیزنند که بفهمند دوست و رفیق فرزندشان کیست؟ تربیت یافته و سالم است یا شریک دزد و رفیق قافله؟ مربی او کیست؟ آلوده کننده ذهن و جان است یا تسویه کننده عقل و دل؟ داخل خانه هم که کار تربیتی نمیکنند. یک گوشی اندروید باتمامی امکانات پلاس و فیلتر شکن و اینترنت فورجی به دست کودکان دادهاند و انگار نه انگار که کلید انحرافات اخلاقی را تقدیم او کردهاند و حلوا حلوایش میکنند. شاید خرده بگیرید که خانوادهها این چنین هم که میگویید نیستند که البته قبول دارم والدین متعهد کم نیستند، اما شوربختانه و با کمال تأسف همیشه یک پای مشکلات فرهنگی امروز ما در جامعه، والدین اند. اعتیاد، بزهکاری، دزدی، خیانت، انحرافات اخلاقی و حتی طلاق همه و همه ریشه های خانوادگی دارند و اگر تربیت صحیح اتفاق نیفتد وضعیت آشفته تر خواهد شد. آری، پدرو مادری این چنین لایق فرزندی آنچنان هستند.
چه راست گفت خداوند حکیم «وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِى خَبُثَ لَا یَخْرُجُ إِلَّا نَکِداً» (اعراف: ۵۸)
[ سرزمین پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار میروید؛ اما سرزمینهای بدطینت
(و شورهزار)، جز گیاه ناچیز و بیارزش، از آن نمیروید] اکنون که وضعیت خانوادهها چنین است وظیفه حوزه و روحانیت و نهادهای فرهنگی مضاعف میشود که به سوی فرزندان این خاک و بوم بشتابند و در هدایتگری آنها بکوشند؛ چرا که تجربههای فراوان ثابت کرده اگر این نهادها به درستی وارد میدان شوند میتوانند آسیب های اجتماعی و فرهنگی را به شدت کاهش دهند.از جمله بسترهایی که در جذب کودکان و به خصوص نوجوانان به شدت موفق بوده هیئت های عزاداری است. اگر تجربه بسیاری از افرادی را که دچار تحول روحی شدهاند پی بگیریم متوجه خواهیم شد بهخاطر علقه عاطفی با عزاداری اهل بیت(ع) منقلب شده اند و کمتر جایی چنین ظرفیتی را دارد. اگر روحانی مسجد و محله اهل تعامل با نوجوانان بوده و در مسائل تربیتی کاربلد و خبره باشد، میتواند مسیر زندگی بسیاری از فرزندان جامعه را تغییر دهد. در کنار اینها سیاستگذاری نهاد های فرهنگی از آموزش و پرورش، به عنوان پایگاه تربیتی کودکان تا شورای عالی انقلاب فرهنگی، صدا و سیما ، دفتر تبلیغات ، وزارت ارشاد،شورای عالی فضای مجازی،بسیج و غیره بسیار اثرگذارند. سیطره فضای آلوده مجازی بر افکار کودکان و نوجوانان بر کسی پوشیده نیست. تقابل با این امپراطوری، ردهای در همان سطح و بالاتر میطلبد لذا توسعه و تقویت فضای مجازی داخلی و پیگیری تحقق شبکه ملی اطلاعات و بالابردن کیفیت پیام رسانهای داخلی تأثیرات عمیقی در شکل دهی فرهنگی کودکان و نوجوانان دارد.
صدا وسیما نیز با ارتقای سطح کیفی شبکه های مخصوص کودکان و نوجوانان و تولیدات فیلم،سریال، انیمیشن و مستندهای فرهنگی میتواند مؤثر باشد. ایجاد محیطهای تفریحی، ورزشی و فرهنگی سالم جهت پر کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان نیز بسیار مهم است. مهم تر از همه که غرض نوشتار کنونی بود جهت دهی مسیر والدین است. اینکه به آنها یاد دهیم فرزندانشان را چگونه و با چه روشی تربیت کنند. در برابر آنها متعهد باشند و در تعیین سرنوشت کودکشان سستی و تنبلی نکنند؛زیرا سرمایهگذاری روی والدین به تنهایی میتواند با تمامی عوامل خارج از خانه برابر و حتی بالاتر باشد. بنابراین مهمترین اولویت فرهنگی جامعه والدینند و ایشان مسئول کجرفتاری فرزندنشان هستند.
از آیت الله بهجت(ره) چنین نقل شده: عبارت «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ.»؛ (هر کدام از شما مسئول هستید و درباره افرادی که به سخن شما گوش میدهند بازخواست خواهید شد )استفاده میشود که هر کدام از اهل ایمان در رابطه با آنچه میداند، اگر چه یک کلمه باشد، باید معلم دیگران باشد، یعنی به اهلش برساند و تبلیغ کند و از نااهل احتراز و کتمان نماید و نسبت به کلمهای که نمیداند مُتَعَلم باشد.
(در محضر بهجت، ج۲، ص۶۸)
و سعدی چه زیبا سرود :
هر آنکس که فرزند را غم نخورد
دگر کس غمش خورد و بدنام کرد
نگه دار از آمیزگار بدش
که بدبخت و بی ره کند چون خودش
در جهان امروز توجه به رفتارهای تربیتی کودکان و نوجوانان از مهمترین اولویتهای خانواده ها محسوب می شود و نیاز است تا در فضایی که از تهدیدات و آسیب های اجتماعی پر شده، فضای معنوی خانوادهها تقویت شود. در این زمینه والدین نقش مهم و اساسی دارند و باید پیشرو باشند، اما در این میان هستند خانواده هایی که از این وادی دور شده و آن را فراموش کردهاند. کودکی که وقتش را تا دیروقت در بیرون از خانه سپری میکند و نیمه شب صدایشان کوچه را فرا گرفته، اما دریغ از صدای مهربانانه مادر و فریاد همراه با ابهت پدر. انگار نه انگار نیمه شب است و این کودک خارج از خانه. مثل اینکه سستی و رخوت تمام وجود صاحبان آنها را فراگرفته. لااقل به فکر تربیت او نیستید به فکر امنیت او باشید. آیا نمی ترسید این کودک به دست نااهلان بیفتد؟ اگر آبروی فرزندتان بهخطر بیفتد چه خواهید کرد؟ اگر از همین والدین بپرسی در آینده فرزندت چهکاره خواهد شد، به کمتر از پزشک و خلبان راضی نمی شوند! اما در نهایت کودکی نیم بند تحویل جامعه می دهند که نه تربیت خانوادگی دارد و نه هنری برای خدمت به مردم. والدین در طول سال که مدرسه باز است- که البته به دلیل کرونا فعلا بسته شده- سری به مدارس نمیزنند که بفهمند دوست و رفیق فرزندشان کیست؟ تربیت یافته و سالم است یا شریک دزد و رفیق قافله؟ مربی او کیست؟ آلوده کننده ذهن و جان است یا تسویه کننده عقل و دل؟ داخل خانه هم که کار تربیتی نمیکنند. یک گوشی اندروید باتمامی امکانات پلاس و فیلتر شکن و اینترنت فورجی به دست کودکان دادهاند و انگار نه انگار که کلید انحرافات اخلاقی را تقدیم او کردهاند و حلوا حلوایش میکنند. شاید خرده بگیرید که خانوادهها این چنین هم که میگویید نیستند که البته قبول دارم والدین متعهد کم نیستند، اما شوربختانه و با کمال تأسف همیشه یک پای مشکلات فرهنگی امروز ما در جامعه، والدین اند. اعتیاد، بزهکاری، دزدی، خیانت، انحرافات اخلاقی و حتی طلاق همه و همه ریشه های خانوادگی دارند و اگر تربیت صحیح اتفاق نیفتد وضعیت آشفته تر خواهد شد. آری، پدرو مادری این چنین لایق فرزندی آنچنان هستند.
چه راست گفت خداوند حکیم «وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِى خَبُثَ لَا یَخْرُجُ إِلَّا نَکِداً» (اعراف: ۵۸)
[ سرزمین پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار میروید؛ اما سرزمینهای بدطینت
(و شورهزار)، جز گیاه ناچیز و بیارزش، از آن نمیروید] اکنون که وضعیت خانوادهها چنین است وظیفه حوزه و روحانیت و نهادهای فرهنگی مضاعف میشود که به سوی فرزندان این خاک و بوم بشتابند و در هدایتگری آنها بکوشند؛ چرا که تجربههای فراوان ثابت کرده اگر این نهادها به درستی وارد میدان شوند میتوانند آسیب های اجتماعی و فرهنگی را به شدت کاهش دهند.از جمله بسترهایی که در جذب کودکان و به خصوص نوجوانان به شدت موفق بوده هیئت های عزاداری است. اگر تجربه بسیاری از افرادی را که دچار تحول روحی شدهاند پی بگیریم متوجه خواهیم شد بهخاطر علقه عاطفی با عزاداری اهل بیت(ع) منقلب شده اند و کمتر جایی چنین ظرفیتی را دارد. اگر روحانی مسجد و محله اهل تعامل با نوجوانان بوده و در مسائل تربیتی کاربلد و خبره باشد، میتواند مسیر زندگی بسیاری از فرزندان جامعه را تغییر دهد. در کنار اینها سیاستگذاری نهاد های فرهنگی از آموزش و پرورش، به عنوان پایگاه تربیتی کودکان تا شورای عالی انقلاب فرهنگی، صدا و سیما ، دفتر تبلیغات ، وزارت ارشاد،شورای عالی فضای مجازی،بسیج و غیره بسیار اثرگذارند. سیطره فضای آلوده مجازی بر افکار کودکان و نوجوانان بر کسی پوشیده نیست. تقابل با این امپراطوری، ردهای در همان سطح و بالاتر میطلبد لذا توسعه و تقویت فضای مجازی داخلی و پیگیری تحقق شبکه ملی اطلاعات و بالابردن کیفیت پیام رسانهای داخلی تأثیرات عمیقی در شکل دهی فرهنگی کودکان و نوجوانان دارد.
صدا وسیما نیز با ارتقای سطح کیفی شبکه های مخصوص کودکان و نوجوانان و تولیدات فیلم،سریال، انیمیشن و مستندهای فرهنگی میتواند مؤثر باشد. ایجاد محیطهای تفریحی، ورزشی و فرهنگی سالم جهت پر کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان نیز بسیار مهم است. مهم تر از همه که غرض نوشتار کنونی بود جهت دهی مسیر والدین است. اینکه به آنها یاد دهیم فرزندانشان را چگونه و با چه روشی تربیت کنند. در برابر آنها متعهد باشند و در تعیین سرنوشت کودکشان سستی و تنبلی نکنند؛زیرا سرمایهگذاری روی والدین به تنهایی میتواند با تمامی عوامل خارج از خانه برابر و حتی بالاتر باشد. بنابراین مهمترین اولویت فرهنگی جامعه والدینند و ایشان مسئول کجرفتاری فرزندنشان هستند.
از آیت الله بهجت(ره) چنین نقل شده: عبارت «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ.»؛ (هر کدام از شما مسئول هستید و درباره افرادی که به سخن شما گوش میدهند بازخواست خواهید شد )استفاده میشود که هر کدام از اهل ایمان در رابطه با آنچه میداند، اگر چه یک کلمه باشد، باید معلم دیگران باشد، یعنی به اهلش برساند و تبلیغ کند و از نااهل احتراز و کتمان نماید و نسبت به کلمهای که نمیداند مُتَعَلم باشد.
(در محضر بهجت، ج۲، ص۶۸)
و سعدی چه زیبا سرود :
هر آنکس که فرزند را غم نخورد
دگر کس غمش خورد و بدنام کرد
نگه دار از آمیزگار بدش
که بدبخت و بی ره کند چون خودش

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 3
معراج السعادة
و ضد این صفت ، غیرت و حمیت است و آن نتیجه شجاعت و قوت نفس است واز شرایف ملکات و فضایل صفات است و کسی که از این صفت خالی است از زمره مردان خارج و نام مردی بر او نالایق است و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که : «خداوند - تبارک وتعالی - غیور است و صفت غیرت را دوست می دارد و از غیرت او است که همه اعمال ناشایسته ظاهریه و باطنیه را حرام کرده است.»
فصل : غیرت در دین و ناموس
دانستی که حمیت و غیرت ، آن است که : آدمی نگاهبانی کند دین خود و عرض خودو اولاد و اموال خود را و از برای محافظت و نگاهبانی هر یک ، طریقه ای است که صاحب غیرت و حمیت از آن تجاوز نمی کند،اما غیرت و حمیت در دین ، آن است که : سعی کند در رد بدعت کسی که در دین بدعت نهد و اهانت کسی که به دین اهانت رساند و دفع ادعای باطل کنندگان دین و رد شبهه منکرین و کشتن کسانی که از دین برگردند ، یا اینکه ضروری دین را انکارنمایند و در ترویج احکام دین ، جد و جهد لازمه را به عمل آورد و در نشر مسائل حرام و حلال ، نهایت مبالغه را بکند و در امر به معروف و نهی از منکر مسامحه نکند و با کسانی که مجاهر به معصیت اند بی ضرورت ، مداهنه و دوستی نکند و با ضرورت هم در دل بر ایشان غضبناک باشدو اما غیرت در عرض و حرم ، آن است که : از اهل خود غافل نشود و اهمال درابتدای امری که عاقبت آن به فساد منجر می شود نکند . پس زنان خود را از دیدن مردان نامحرم محافظت کند و ایشان را از رفتن به کوچه و بازار منع نماید . حضرت رسول صلی الله علیه و آله به حضرت فاطمه - صلوات الله علیها - فرمودندکه : «از برای زنان چه چیزی بهتر است ؟ عرض کرد که : اینکه هیچ مردی را نبیند و هیچ مردی هم او را نبیند . پس فاطمه را به سینه خود چسبانید.» و اصحاب پیغمبر صلی الله علیه و آله سوراخهای دیوار خانه خود را مسدودساخته بودند که زنان ایشان ، مردان را نبینند .
فصل : غیرت در دین و ناموس
دانستی که حمیت و غیرت ، آن است که : آدمی نگاهبانی کند دین خود و عرض خودو اولاد و اموال خود را و از برای محافظت و نگاهبانی هر یک ، طریقه ای است که صاحب غیرت و حمیت از آن تجاوز نمی کند،اما غیرت و حمیت در دین ، آن است که : سعی کند در رد بدعت کسی که در دین بدعت نهد و اهانت کسی که به دین اهانت رساند و دفع ادعای باطل کنندگان دین و رد شبهه منکرین و کشتن کسانی که از دین برگردند ، یا اینکه ضروری دین را انکارنمایند و در ترویج احکام دین ، جد و جهد لازمه را به عمل آورد و در نشر مسائل حرام و حلال ، نهایت مبالغه را بکند و در امر به معروف و نهی از منکر مسامحه نکند و با کسانی که مجاهر به معصیت اند بی ضرورت ، مداهنه و دوستی نکند و با ضرورت هم در دل بر ایشان غضبناک باشدو اما غیرت در عرض و حرم ، آن است که : از اهل خود غافل نشود و اهمال درابتدای امری که عاقبت آن به فساد منجر می شود نکند . پس زنان خود را از دیدن مردان نامحرم محافظت کند و ایشان را از رفتن به کوچه و بازار منع نماید . حضرت رسول صلی الله علیه و آله به حضرت فاطمه - صلوات الله علیها - فرمودندکه : «از برای زنان چه چیزی بهتر است ؟ عرض کرد که : اینکه هیچ مردی را نبیند و هیچ مردی هم او را نبیند . پس فاطمه را به سینه خود چسبانید.» و اصحاب پیغمبر صلی الله علیه و آله سوراخهای دیوار خانه خود را مسدودساخته بودند که زنان ایشان ، مردان را نبینند .

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 6
در غم شهادت مظلومانه دختران در افغانستان
مرتضی نجفی قدسی
در پی انفجار خونین در مقابل یک دبیرستان دخترانه در کابل افغانستان که بیش از ۲۰۰ شهید و مجروح بر جای گذاشت، مرتضی نجفی قدسی در همدردی با شیعیان مظلوم افغانستان و محکوم کردن جنایت تروریستهای داعشی طی یادداشتی چنین نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَلا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللهُ إِلاّ بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیهِ سُلْطَاناً» و هرگز نفس محترمی را که خدا قتلش را حرام کرده مکشید مگر آنکه به حکم حق مستحق قتل شود «مانند حکم قصاص برای قاتلان» و کسی که خونش به مظلومی و ناحق ریخته شود ما به ولی او حکومت و تسلط بر قاتل دادیم تا به مجازات برسد. (سوره اسرا: ۳۳)
خبر بسیار تکان دهندهای بود! در عصر روز شنبه بیست و پنجم ماه مبارک رمضان در اثر انفجاری که توسط جنایتکاران داعشی در مقابل یک دبیرستان دخترانه شیعیان در غرب کابل که به نام سید الشهدا (ع) هم هست، در هنگام خروج دانش آموزان سه انفجار رخ میدهد و بیش از ۲۰۰ نفر شهید و زخمی میشوند که غالب آنها دختران مظلوم این مدرسه هستند که با زبان روزه به شهادت رسیدند! و البته این چندمین بار است که آنان در مقابل مدارس دخترانه چنین جنایتهایی را میکنند. گویا در افکار جاهلی خود تحصیل دختران را حرام میدانند!
اگر این جنایت در اروپا رخ میداد در تمام اروپا یک هفته عزای عمومی اعلام میکردند و آنچنان در بوق و کرنا میکردند تا تمام مردم دنیا بفهمند چه جنایتی رخ داده است، امّا چقدر شیعیان افغانستان مظلوم هستند که حقوق بشر و سازمان ملل اینجا مردهاند و حتی این جنایات را به حسب ظاهر محکوم هم نمیکنند امّا قطعاً خون این مظلومان به زودی طومار داعشیها که دست پرورده آمریکای جنایتکار در افغانستان هستند را در هم خواهد پیچید، خون مظلوم هیچگاه هدر نمیرود و ظالمان و ستمگران برای همیشه در دوزخ الهی مخلد خواهند بود.
قرآن کریم هرگونه قتل نفس و آدم کشی را حرام میداند مگر در مواردی که مانند مسئله قصاص حکم به قتل قاتل داده شود، قتل نفس و آدم کشی در اسلام از گناهان کبیره است و در آیات متعدد به آن تصریح شده است.
در آیه ۹۳ از سوره نساء میخوانیم: «وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا» یعنی کسی که مؤمن مسلمانی را عمداً بکشد سزایش جهنمی است که همیشه در آن خواهد بود و خشم و غضب پروردگار بر علیه اوست و خدا او را لعنت میکند و برای او عذابی عظیم فراهم میکند.
در این جنایت که در ماه حرام الهی صورت گرفت و دخترانی معصوم و بی گناه و روزه دار ناگهان در خون خود غلطیدند، قساوت قلب و سبوعیت جنایتکاران داعش بیش از پیش آشکار شد و چقدر انسان باید در گمراهی فرو رفته باشد تا چنین جنایتی را انجام دهد! وا اسفا! روی جاهلیت اعراب صدر اسلام را هم سفید کردند، آنها دختران را زنده به گور میکردند امّا کشتار جمعی دختران را نمیکردند، اینها در خباثت چقدر پلیدند که دست به هر جنایتی میزنند!
هزاران درود و سلام بر روح بلند سردار پر افتخار اسلام و تشیع، شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم که با چنین جنایتکارانی همواره در ستیز بودند، این جنایتکاران در سوریه و عراق و لبنان و دیگر نقاط فقط شیعیان را نمیکشتند، بلکه به اهل سنت هم رحم نمیکردند و آنها را هم فجیعانه میکشتند، آنها فقط خودشان را قبول داشتند و قتل مابقی را جایز میشمردند! واقعاً چقدر افکار اینها که عمدتاً محصول مدارس وهابیت سعودی هستند با انسانیت و بشریت در ستیز است و از روح اسلام که آدم کشی را حرام میداند، بیگانه و بی بهره اند.
علمای اهل سنت باید همواره این گونه جنایات را به اشد وجه محکوم نمایند و به جوانانشان روشنگری کنند که هر گونه قتل نفس در اسلام حرام است چه شیعه باشد، چه سنی باشد و یا حتی مسیحی و غیر مسلمان باشد و افکار آنان را از گرایش به جنایتکاران وهابی بهدور دارند.
آیا این جنایتکاران قرآن را قبول ندارند و در قرآن نخواندهاند که «مَنْ قَتَلَ نَفْسَا بِغَیرِ نَفْسٍ أوفَسادٍ فِی الأَرضِ فَکانَّما قَتَلَ النَّاسَ جمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکأَنَّما اَحیا النَّاسَ جمیعاً» (مائده: ۳۲) یعنی هر کس در غیر از مورد قصاص و یا فساد، کسی را بکشد گویا همه مردم را کشته است.
قرآن قتل یک نفر را یک نفر حساب نمیکند بلکه به مثابه قتل تمام مردم حساب میکند. یعنی اینقدر آدم کشی و قتل انسان گناه بزرگی است که گویا تمام انسانها را کشته است.
وهابیت، مکتبی استعماری است که برای اختلاف افکنی بین مسلمانان و دشمنی طوایف مختلف مسلمانان نسبت به یکدیگر از دیرباز با هدایت دشمنان اسلام ایجاد شده است و تا امروز کشتارهای فجیعی را در عالم اسلام داشتهاند که شرح آن در این مقال نمیگنجد.
امّا سکوت در برابر چنین جنایاتی جایز نیست و هر مسلمانی باید این جنایتهای ضد انسانی و ضد بشری و ضد اسلامی را محکوم نماید و اگر در این زمینه همه به وظیفه خود عمل میکردند، این جنایتکاران هیچگاه مجال چنین جنایتهایی را پیدا نمیکردند.
امیدواریم دولت افغانستان از سبک مبارزه سردار شهید سلیمانی با داعشیها که یک بُعد آن گسترش بسیج مردمی برای حفظ امنیت شهرها و روستاهاست، الگو بگیرد و با کمک مردم و بدون اتکال به قدرتهای بیگانه که خود تروریست پرور و داعش پرور هستند، بتواند تأمین امنیت مردم مظلوم افغانستان را بنماید.
داستان مرحوم شیخ محمدتقی بهلول در افغانستان
البته در افغانستان کار فرهنگی هم باید بیشتر بشود چراکه افکار پوسیده وهابیون جنایتکار در آنجا ریشه دار است و سابقه این جنایتها و شیعه کشیها در آنجا طولانی است. خدا رحمت کند مرحوم آقای حاج شیخ محمد تقی بهلول را که برای خودم تعریف کرد که بعد از حادثه کشتار مسجد گوهرشاد و سخنرانی در اجتماع عظیم مردم بر علیه کشف حجاب رضاخان که منجر به کشتار بیرحمانه مردم در مسجد گوهرشاد شد، مأموران حکومتی پیوسته در پی دستگیری من بودند و من چارهای جز فرار به افغانستان نداشتم. داستان فرار به افغانستان و ماجراهایی که برای شیخ محمد تقی بهلول در آنجا پیش میآید و سالها در زندان افغانستان به سر میبرد، مفصل است و من فقط میخواهم به یک ماجرا اشاره کنم که با مطلب فعلی ما همخوانی دارد. مرحوم بهلول گفت:« به افغانستان که رسیدم با پای پیاده از روستایی به روستای دیگر میرفتم و سعی میکردم کسی متوجه نشود که من یک روحانی شیعه هستم تا اینکه روزی در کنار مزرعهای به استراحت نشسته بودم و صاحب آن مزرعه آمد و احوالی از من پرسید و دلش به بینوایی من سوخت و مرا برای استراحت به خانهاش برد و شب شامی خوردیم و خوابیدیم، ساعتی از شب نگذشته بود که چند نفر به آن خانه وارد شدند و دیدند من خوابیدم، پرسیدند این آقا کیست و ظاهرش به روحانیون شیعه میخورد! صاحبخانه گفت مرد بینوا و بیچارهای است و امشب استراحت میکند و فردا میرود، آنها گفتند که این آدم معلوم است شیعه است و ما او را میکشیم! صاحبخانه خیلی ناراحت شد و گفت او مهمان من است و ما هم که نمیدانیم او شیعه هست یا نه، من اجازه چنین کاری را به شما نمیدهم!»
مرحوم بهلول میگفت:« من بیدار بودم و همه گفت و شنود اینها را میشنیدم و چارهای جز اینکه خود را به خواب بزنم نداشتم، بالاخره از آنها اصرار بر کشتن من و صاحبخانه هم پیوسته مخالف میکرد تا اینکه به یکی از آنها گفت فلانی تو که معتقدی هفت شیعه را که بکشی به بهشت میروی! خوب تو تا الان چهارده تا شیعه را کشتی اگر واقعاً این حرف درست باشد تو دیگر صد درصد بهشتی هستی از کشتن این یک نفر بیخیال شو و من دوست ندارم به مهمانم خیانت کنم و او را در خانه من بکشید و با این حرف آنها رفتند خوابیدند ولی نصف شب صاحبخانه مرا بیدار کرد و گفت این رفقای من قصد جان تو را دارند، بلند شو تا بیدار نشدهاند از اینجا فرار کن و من هم ترسان و لرزان از آن خانه پا به فرار گذاشتم.»
از این ماجرا میفهمیم که تا کنون به سر شیعیان مظلوم افغانستان چه آمده است. ولی همین افراد قاتل و جانی امروزه به عنوان تروریستهای داعش به کشتارهای دسته جمعی و آن هم کودکان، دختران و نوجوانان روی آوردهاند تا مثلاً به خیال خود نسل کشی کنند.
از خدای متعال مسئلت داریم به حرمت قرآن و اهل بیت (ع) و ماه مبارک رمضان شر دشمنان اسلام را به خودشان بازگرداند و مسلمانان مظلوم را در اقصی نقاط عالم اسلام یاری فرماید و ظالمان و ستمگران را به عذاب الهی مخلد بفرماید.
«یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظَّالِمینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»
در پی انفجار خونین در مقابل یک دبیرستان دخترانه در کابل افغانستان که بیش از ۲۰۰ شهید و مجروح بر جای گذاشت، مرتضی نجفی قدسی در همدردی با شیعیان مظلوم افغانستان و محکوم کردن جنایت تروریستهای داعشی طی یادداشتی چنین نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَلا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللهُ إِلاّ بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیهِ سُلْطَاناً» و هرگز نفس محترمی را که خدا قتلش را حرام کرده مکشید مگر آنکه به حکم حق مستحق قتل شود «مانند حکم قصاص برای قاتلان» و کسی که خونش به مظلومی و ناحق ریخته شود ما به ولی او حکومت و تسلط بر قاتل دادیم تا به مجازات برسد. (سوره اسرا: ۳۳)
خبر بسیار تکان دهندهای بود! در عصر روز شنبه بیست و پنجم ماه مبارک رمضان در اثر انفجاری که توسط جنایتکاران داعشی در مقابل یک دبیرستان دخترانه شیعیان در غرب کابل که به نام سید الشهدا (ع) هم هست، در هنگام خروج دانش آموزان سه انفجار رخ میدهد و بیش از ۲۰۰ نفر شهید و زخمی میشوند که غالب آنها دختران مظلوم این مدرسه هستند که با زبان روزه به شهادت رسیدند! و البته این چندمین بار است که آنان در مقابل مدارس دخترانه چنین جنایتهایی را میکنند. گویا در افکار جاهلی خود تحصیل دختران را حرام میدانند!
اگر این جنایت در اروپا رخ میداد در تمام اروپا یک هفته عزای عمومی اعلام میکردند و آنچنان در بوق و کرنا میکردند تا تمام مردم دنیا بفهمند چه جنایتی رخ داده است، امّا چقدر شیعیان افغانستان مظلوم هستند که حقوق بشر و سازمان ملل اینجا مردهاند و حتی این جنایات را به حسب ظاهر محکوم هم نمیکنند امّا قطعاً خون این مظلومان به زودی طومار داعشیها که دست پرورده آمریکای جنایتکار در افغانستان هستند را در هم خواهد پیچید، خون مظلوم هیچگاه هدر نمیرود و ظالمان و ستمگران برای همیشه در دوزخ الهی مخلد خواهند بود.
قرآن کریم هرگونه قتل نفس و آدم کشی را حرام میداند مگر در مواردی که مانند مسئله قصاص حکم به قتل قاتل داده شود، قتل نفس و آدم کشی در اسلام از گناهان کبیره است و در آیات متعدد به آن تصریح شده است.
در آیه ۹۳ از سوره نساء میخوانیم: «وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا» یعنی کسی که مؤمن مسلمانی را عمداً بکشد سزایش جهنمی است که همیشه در آن خواهد بود و خشم و غضب پروردگار بر علیه اوست و خدا او را لعنت میکند و برای او عذابی عظیم فراهم میکند.
در این جنایت که در ماه حرام الهی صورت گرفت و دخترانی معصوم و بی گناه و روزه دار ناگهان در خون خود غلطیدند، قساوت قلب و سبوعیت جنایتکاران داعش بیش از پیش آشکار شد و چقدر انسان باید در گمراهی فرو رفته باشد تا چنین جنایتی را انجام دهد! وا اسفا! روی جاهلیت اعراب صدر اسلام را هم سفید کردند، آنها دختران را زنده به گور میکردند امّا کشتار جمعی دختران را نمیکردند، اینها در خباثت چقدر پلیدند که دست به هر جنایتی میزنند!
هزاران درود و سلام بر روح بلند سردار پر افتخار اسلام و تشیع، شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم که با چنین جنایتکارانی همواره در ستیز بودند، این جنایتکاران در سوریه و عراق و لبنان و دیگر نقاط فقط شیعیان را نمیکشتند، بلکه به اهل سنت هم رحم نمیکردند و آنها را هم فجیعانه میکشتند، آنها فقط خودشان را قبول داشتند و قتل مابقی را جایز میشمردند! واقعاً چقدر افکار اینها که عمدتاً محصول مدارس وهابیت سعودی هستند با انسانیت و بشریت در ستیز است و از روح اسلام که آدم کشی را حرام میداند، بیگانه و بی بهره اند.
علمای اهل سنت باید همواره این گونه جنایات را به اشد وجه محکوم نمایند و به جوانانشان روشنگری کنند که هر گونه قتل نفس در اسلام حرام است چه شیعه باشد، چه سنی باشد و یا حتی مسیحی و غیر مسلمان باشد و افکار آنان را از گرایش به جنایتکاران وهابی بهدور دارند.
آیا این جنایتکاران قرآن را قبول ندارند و در قرآن نخواندهاند که «مَنْ قَتَلَ نَفْسَا بِغَیرِ نَفْسٍ أوفَسادٍ فِی الأَرضِ فَکانَّما قَتَلَ النَّاسَ جمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکأَنَّما اَحیا النَّاسَ جمیعاً» (مائده: ۳۲) یعنی هر کس در غیر از مورد قصاص و یا فساد، کسی را بکشد گویا همه مردم را کشته است.
قرآن قتل یک نفر را یک نفر حساب نمیکند بلکه به مثابه قتل تمام مردم حساب میکند. یعنی اینقدر آدم کشی و قتل انسان گناه بزرگی است که گویا تمام انسانها را کشته است.
وهابیت، مکتبی استعماری است که برای اختلاف افکنی بین مسلمانان و دشمنی طوایف مختلف مسلمانان نسبت به یکدیگر از دیرباز با هدایت دشمنان اسلام ایجاد شده است و تا امروز کشتارهای فجیعی را در عالم اسلام داشتهاند که شرح آن در این مقال نمیگنجد.
امّا سکوت در برابر چنین جنایاتی جایز نیست و هر مسلمانی باید این جنایتهای ضد انسانی و ضد بشری و ضد اسلامی را محکوم نماید و اگر در این زمینه همه به وظیفه خود عمل میکردند، این جنایتکاران هیچگاه مجال چنین جنایتهایی را پیدا نمیکردند.
امیدواریم دولت افغانستان از سبک مبارزه سردار شهید سلیمانی با داعشیها که یک بُعد آن گسترش بسیج مردمی برای حفظ امنیت شهرها و روستاهاست، الگو بگیرد و با کمک مردم و بدون اتکال به قدرتهای بیگانه که خود تروریست پرور و داعش پرور هستند، بتواند تأمین امنیت مردم مظلوم افغانستان را بنماید.
داستان مرحوم شیخ محمدتقی بهلول در افغانستان
البته در افغانستان کار فرهنگی هم باید بیشتر بشود چراکه افکار پوسیده وهابیون جنایتکار در آنجا ریشه دار است و سابقه این جنایتها و شیعه کشیها در آنجا طولانی است. خدا رحمت کند مرحوم آقای حاج شیخ محمد تقی بهلول را که برای خودم تعریف کرد که بعد از حادثه کشتار مسجد گوهرشاد و سخنرانی در اجتماع عظیم مردم بر علیه کشف حجاب رضاخان که منجر به کشتار بیرحمانه مردم در مسجد گوهرشاد شد، مأموران حکومتی پیوسته در پی دستگیری من بودند و من چارهای جز فرار به افغانستان نداشتم. داستان فرار به افغانستان و ماجراهایی که برای شیخ محمد تقی بهلول در آنجا پیش میآید و سالها در زندان افغانستان به سر میبرد، مفصل است و من فقط میخواهم به یک ماجرا اشاره کنم که با مطلب فعلی ما همخوانی دارد. مرحوم بهلول گفت:« به افغانستان که رسیدم با پای پیاده از روستایی به روستای دیگر میرفتم و سعی میکردم کسی متوجه نشود که من یک روحانی شیعه هستم تا اینکه روزی در کنار مزرعهای به استراحت نشسته بودم و صاحب آن مزرعه آمد و احوالی از من پرسید و دلش به بینوایی من سوخت و مرا برای استراحت به خانهاش برد و شب شامی خوردیم و خوابیدیم، ساعتی از شب نگذشته بود که چند نفر به آن خانه وارد شدند و دیدند من خوابیدم، پرسیدند این آقا کیست و ظاهرش به روحانیون شیعه میخورد! صاحبخانه گفت مرد بینوا و بیچارهای است و امشب استراحت میکند و فردا میرود، آنها گفتند که این آدم معلوم است شیعه است و ما او را میکشیم! صاحبخانه خیلی ناراحت شد و گفت او مهمان من است و ما هم که نمیدانیم او شیعه هست یا نه، من اجازه چنین کاری را به شما نمیدهم!»
مرحوم بهلول میگفت:« من بیدار بودم و همه گفت و شنود اینها را میشنیدم و چارهای جز اینکه خود را به خواب بزنم نداشتم، بالاخره از آنها اصرار بر کشتن من و صاحبخانه هم پیوسته مخالف میکرد تا اینکه به یکی از آنها گفت فلانی تو که معتقدی هفت شیعه را که بکشی به بهشت میروی! خوب تو تا الان چهارده تا شیعه را کشتی اگر واقعاً این حرف درست باشد تو دیگر صد درصد بهشتی هستی از کشتن این یک نفر بیخیال شو و من دوست ندارم به مهمانم خیانت کنم و او را در خانه من بکشید و با این حرف آنها رفتند خوابیدند ولی نصف شب صاحبخانه مرا بیدار کرد و گفت این رفقای من قصد جان تو را دارند، بلند شو تا بیدار نشدهاند از اینجا فرار کن و من هم ترسان و لرزان از آن خانه پا به فرار گذاشتم.»
از این ماجرا میفهمیم که تا کنون به سر شیعیان مظلوم افغانستان چه آمده است. ولی همین افراد قاتل و جانی امروزه به عنوان تروریستهای داعش به کشتارهای دسته جمعی و آن هم کودکان، دختران و نوجوانان روی آوردهاند تا مثلاً به خیال خود نسل کشی کنند.
از خدای متعال مسئلت داریم به حرمت قرآن و اهل بیت (ع) و ماه مبارک رمضان شر دشمنان اسلام را به خودشان بازگرداند و مسلمانان مظلوم را در اقصی نقاط عالم اسلام یاری فرماید و ظالمان و ستمگران را به عذاب الهی مخلد بفرماید.
«یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظَّالِمینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
شاهبیت
-
آموزههای اسلامی، سنگ بنای تفکر الهی
-
معراج السعادة
-
در غم شهادت مظلومانه دختران در افغانستان