
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 9
تکمیل زنجیره تولید و جلوگیری از خامفروشی ضرورت دارد
گروه اقتصادی
حجتالله فیروزی، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی درگفتوگو با خبرنگار «رسالت» و با اشاره به سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه ابراز کرد: در حال حاضر برخی پهنههای معدنی توسط افراد ثبتشده یا مجوز آن گرفتهشده اما بهرهبرداری از این معادن سالها بلاتکلیف مانده است هرچند در اواخر دولت گذشته اقدامی برای تعیین تکلیف این معادن صورت گرفت اما هنوز اتفاق عملی چندانی در این حوزه رخ نداده است. وی افزود: در شرایط کنونی بسیاری از محصولات معدنی بهصورت خام به سایر کشورها صادر میشود این در حالی است که زنجیرههای این معادن میتواند در همان منطقهی استخراج تکمیل شود. در این راستا ضرورت دارد از خام فروشی جلوگیری شود. فیروزی بابیان اینکه برنامه هفتم توسعه نیازمند تدوین دولت است، تصریح کرد: جزئیات برنامه هفتم توسعه در دسترس نیست و نمیتوان نسبت به آن اظهارنظرکرد اما آنچه که امروز جامعه و کشور نیازمند توجه به آن هستند، آمایش سرزمینی است. آمایش سرزمینی و مبرهن شدن وضعیت صنایع کشور میتواند از پراکندگی فعالیتها جلوگیری کند. عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: ضرورت دارد سیاستگذاریها به شکلی رقم بخورد که زنجیرههای تولید در صنعت بهصورت مکمل در کنار یکدیگر قرار بگیرند. این اقدام میتواند از خام فروشی و پراکندگی فعالیتها جلوگیری کند و مانع از گسترششان شود. وی متذکر شد: پراکندگی زنجیره صنعتی هزینه تولید و حملونقل را افزایش میدهد و مشکلات فراوانی را در حوزه صنعت رقم خواهد زد. دراین راستا آمایش سرزمینی و زنجیره متمرکز بسیار اهمیت دارد. او یادآور شد: معادن ظرفیت بزرگی برای نظام اقتصادی کشور هستند، بهگونهای که میتوان ظرفیت معادن را جایگزین درآمدهای نفتی کرد درواقع توجه به معادن علاوه بر اینکه میتواند ارزآوری مناسبی برای کشور داشته باشد، پتانسیل اشتغالزایی بالایی نیز دارد.فیروزی یادآورشد: در حوزه آب با کمبود مواجه هستیم. دراین راستا اهمیت دارد که برای صنایع آببر چارهجویی شود و سیاستگذاری درست اعمال گردد تا مناطق خشک با ایجاد صنایع دچار بحران نشوند. نماینده مردم فسا در مجلس شورای اسلامی اظهارداشت: ایجاد آب پایدار در مناطق خشک اقدامی حائزاهمیت است. چنانچه نمیتوانیم در منطقهای آب پایدار ایجاد کنیم، مشکلات را مضاعف نکنیم و اقدامات نادرست انجام ندهیم. وی بابیان اینکه تکمیل زنجیره تولید بسیار اهمیت دارد، گفت: باید از شرکتهای تولیدکننده ماشینآلات معدنی حمایت شود تا نیاز این بخش تأمین شود. متأسفانه بسیاری از زنجیرهها در بخش معدن نیز مفقود مانده است. بسیاری از معادن معمولی همچون معادن سنگ زنجیرهشان تکمیلنشده و با خام فروشی مواجه شده است.او در پایان این گفتوگو یادآور شد که صادرات به شکل خام ارزشافزودهای برای کشور ندارد، بیان کرد: این موضوع آسیب جدی به کشور میرساند و افزون براین معادن و محصولات باقیمتی بسیارکم صادر میشوند.
حجتالله فیروزی، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی درگفتوگو با خبرنگار «رسالت» و با اشاره به سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه ابراز کرد: در حال حاضر برخی پهنههای معدنی توسط افراد ثبتشده یا مجوز آن گرفتهشده اما بهرهبرداری از این معادن سالها بلاتکلیف مانده است هرچند در اواخر دولت گذشته اقدامی برای تعیین تکلیف این معادن صورت گرفت اما هنوز اتفاق عملی چندانی در این حوزه رخ نداده است. وی افزود: در شرایط کنونی بسیاری از محصولات معدنی بهصورت خام به سایر کشورها صادر میشود این در حالی است که زنجیرههای این معادن میتواند در همان منطقهی استخراج تکمیل شود. در این راستا ضرورت دارد از خام فروشی جلوگیری شود. فیروزی بابیان اینکه برنامه هفتم توسعه نیازمند تدوین دولت است، تصریح کرد: جزئیات برنامه هفتم توسعه در دسترس نیست و نمیتوان نسبت به آن اظهارنظرکرد اما آنچه که امروز جامعه و کشور نیازمند توجه به آن هستند، آمایش سرزمینی است. آمایش سرزمینی و مبرهن شدن وضعیت صنایع کشور میتواند از پراکندگی فعالیتها جلوگیری کند. عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: ضرورت دارد سیاستگذاریها به شکلی رقم بخورد که زنجیرههای تولید در صنعت بهصورت مکمل در کنار یکدیگر قرار بگیرند. این اقدام میتواند از خام فروشی و پراکندگی فعالیتها جلوگیری کند و مانع از گسترششان شود. وی متذکر شد: پراکندگی زنجیره صنعتی هزینه تولید و حملونقل را افزایش میدهد و مشکلات فراوانی را در حوزه صنعت رقم خواهد زد. دراین راستا آمایش سرزمینی و زنجیره متمرکز بسیار اهمیت دارد. او یادآور شد: معادن ظرفیت بزرگی برای نظام اقتصادی کشور هستند، بهگونهای که میتوان ظرفیت معادن را جایگزین درآمدهای نفتی کرد درواقع توجه به معادن علاوه بر اینکه میتواند ارزآوری مناسبی برای کشور داشته باشد، پتانسیل اشتغالزایی بالایی نیز دارد.فیروزی یادآورشد: در حوزه آب با کمبود مواجه هستیم. دراین راستا اهمیت دارد که برای صنایع آببر چارهجویی شود و سیاستگذاری درست اعمال گردد تا مناطق خشک با ایجاد صنایع دچار بحران نشوند. نماینده مردم فسا در مجلس شورای اسلامی اظهارداشت: ایجاد آب پایدار در مناطق خشک اقدامی حائزاهمیت است. چنانچه نمیتوانیم در منطقهای آب پایدار ایجاد کنیم، مشکلات را مضاعف نکنیم و اقدامات نادرست انجام ندهیم. وی بابیان اینکه تکمیل زنجیره تولید بسیار اهمیت دارد، گفت: باید از شرکتهای تولیدکننده ماشینآلات معدنی حمایت شود تا نیاز این بخش تأمین شود. متأسفانه بسیاری از زنجیرهها در بخش معدن نیز مفقود مانده است. بسیاری از معادن معمولی همچون معادن سنگ زنجیرهشان تکمیلنشده و با خام فروشی مواجه شده است.او در پایان این گفتوگو یادآور شد که صادرات به شکل خام ارزشافزودهای برای کشور ندارد، بیان کرد: این موضوع آسیب جدی به کشور میرساند و افزون براین معادن و محصولات باقیمتی بسیارکم صادر میشوند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 14
هوشیاری و بصیرت مردم درمقابله با اهداف شوم و آشوبهای دشمنان اصل اساسی است
گروه سیاسی
مجید نصیرایی، نماینده مردم فردوس و طبس و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» درباره آشوبهای اخیر دشمنان و رسانههای غربی اظهارکرد: هنگامیکه ابعاد ماجرا و بازخوردهای این قصه را واکاوی میکنیم، درمییابیم که بسیار فراتر از یک قصه معمولی است.
وی افزود: افراد محدودی در جریان تظاهرات حضور پیداکردهاند، در پی تسلیت به خانواده مهسا امینی نیستند و اعتراضی نسبت به این ماجرا ندارند بلکه به دنبال تحقق اهداف دشمنان نظام و ملت جمهوری اسلامی ایران هستند.
نماینده مردم فردوس و طبس تصریح کرد: تعرض به نیروی انتظامی خلاف قوانین جامعه است. نیروی انتظامی یک نیروی مؤمن و مقتدر است که وظیفه خود را انجام میدهد چراکه مسئول آرامش و امنیت جامعه است.
او عنوان کرد: دشمنان ملت ایران به دنبال بهانه هستند و دراین راستا سناریوهای مختلفی را طراحی میکنند تا بهنظام اسلامی که برگرفته از ارزشهای ایرانی و اسلامی است، آسیب برسانند. ضرورت دارد در مواجهه با چنین اتفاقاتی هوشیار باشیم و با آگاهی عملکنیم.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: باید مراقب بود که در شرححال این قصه به تضعیف نیروی انتظامی پرداخته نشود. خوشبختانه در بررسیهای صورت گرفته مبرهن شد که نیروی انتظامی در انجاموظیفه خود کوتاهی نکرده و آنچه را که لازم بوده، انجام داده است.
او متذکر شد: رسالت نیروی انتظامی اقتدار تمام و اجرای وظایف است. طی گفتوگو با مسئولان مرتبط مقرر شد که آسیبشناسیهای این حوزه انجام شود تا در صورت امکان از شیوههای مؤثرتر و دیگری استفاده کرد.
وی درپایان این گفتوگو ابراز کرد: آسیبشناسی نیروی انتظامی و تمامی مجموعههای مرتبط اتفاقی مثبت است تا چنانچه ضعفی وجود دارد، بررسی عالمانه شود و برطرف گردد. از طرفی دیگر طی آسیبشناسی نقاط قوت ،پررنگتر و گستردهتر خواهد شد.
بیشک رسانههای غربی و دشمنان اسلام هیچگاه دلسوز ملت ایران نبوده و نیستند. این افراد هرگز حقوق بشر را درک نکرده و تنها مدعی آن میشوند. بیشک مقابله با چنین امری هوشیاری و بصیرت ملت را میطلبد.
مجید نصیرایی، نماینده مردم فردوس و طبس و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» درباره آشوبهای اخیر دشمنان و رسانههای غربی اظهارکرد: هنگامیکه ابعاد ماجرا و بازخوردهای این قصه را واکاوی میکنیم، درمییابیم که بسیار فراتر از یک قصه معمولی است.
وی افزود: افراد محدودی در جریان تظاهرات حضور پیداکردهاند، در پی تسلیت به خانواده مهسا امینی نیستند و اعتراضی نسبت به این ماجرا ندارند بلکه به دنبال تحقق اهداف دشمنان نظام و ملت جمهوری اسلامی ایران هستند.
نماینده مردم فردوس و طبس تصریح کرد: تعرض به نیروی انتظامی خلاف قوانین جامعه است. نیروی انتظامی یک نیروی مؤمن و مقتدر است که وظیفه خود را انجام میدهد چراکه مسئول آرامش و امنیت جامعه است.
او عنوان کرد: دشمنان ملت ایران به دنبال بهانه هستند و دراین راستا سناریوهای مختلفی را طراحی میکنند تا بهنظام اسلامی که برگرفته از ارزشهای ایرانی و اسلامی است، آسیب برسانند. ضرورت دارد در مواجهه با چنین اتفاقاتی هوشیار باشیم و با آگاهی عملکنیم.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: باید مراقب بود که در شرححال این قصه به تضعیف نیروی انتظامی پرداخته نشود. خوشبختانه در بررسیهای صورت گرفته مبرهن شد که نیروی انتظامی در انجاموظیفه خود کوتاهی نکرده و آنچه را که لازم بوده، انجام داده است.
او متذکر شد: رسالت نیروی انتظامی اقتدار تمام و اجرای وظایف است. طی گفتوگو با مسئولان مرتبط مقرر شد که آسیبشناسیهای این حوزه انجام شود تا در صورت امکان از شیوههای مؤثرتر و دیگری استفاده کرد.
وی درپایان این گفتوگو ابراز کرد: آسیبشناسی نیروی انتظامی و تمامی مجموعههای مرتبط اتفاقی مثبت است تا چنانچه ضعفی وجود دارد، بررسی عالمانه شود و برطرف گردد. از طرفی دیگر طی آسیبشناسی نقاط قوت ،پررنگتر و گستردهتر خواهد شد.
بیشک رسانههای غربی و دشمنان اسلام هیچگاه دلسوز ملت ایران نبوده و نیستند. این افراد هرگز حقوق بشر را درک نکرده و تنها مدعی آن میشوند. بیشک مقابله با چنین امری هوشیاری و بصیرت ملت را میطلبد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 17
جدال احسن
شاید بعد از خطابه رهبر انقلاب در سازمان ملل، دیروز شاهد بهترین خطابه از سوی رؤسای جمهور در این صحنه بودیم. خطابه دکتر حجت الاسلام سیدابراهیم رئیسی، مستحکم و متین و پر از ارجاعات موجز تاریخی بود و توانسته بود هنرمندانه سرتاسر گفتمان انقلاب اسلامی را پوشش دهد. خطابهای که با دال مرکزی عدالت، هم موقعیت تاریخی ایران را به نمایش گذاشت و هم وضعیت امروز را در پیشگاه ملل مختلف تشریح کرد. رئیسی سخنان خود را به شرح زیر، با آیهای از قرآن با محوریت عدالت و قسط آغاز کرد:
لَقَدْ أرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ
همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان فرو فرستادیم تا مردم به قسط و عدل برخیزند. (حدید- ۲۵)
پروردگارا درود و تحیات ما را به روان پاک پیامبران بزرگ، «ابراهیم، موسی، عیسی و محمد» صلوات الله علیهم بفرست که پیامِ «عقلانیت، عدالت، معنویت و اخلاق» را به جهانیان رساندند و بنیانهای جهل و ظلم را فرو ریختند، تا انسانها جهانی بهتر برای خود بسازند.
جناب آقای رئیس؛ خانمها و آقایان
معیار اساسی برای ساخت جهانی بهتر، عدالت است. همه آرمانهای بشری، نهایتا با عدالت سنجیده میشوند. «عقلانیتِ مبتنی بر وحی» قائل به چارچوبی وسیع برای عدالت است؛ عدالت یعنی نفی ظلم. ما پرچمدار عدالتی هستیم که همه سطوح ظلم، اعم از «ظلم به خود، خدا، جامعه، و جهان هستی» را نفی میکند. میل به برقراری عدالت، ودیعهای الهی در وجود همگان است و انباشت بیعدالتی، موجب حرکت ملتها در قالب انقلابهای مردمی میشود.
اگرچه بسیاری از حرکتها به بلوغ انقلاب نرسیدند و بسیاری از انقلابها از مسیر اصیل خود منحرف شدند، اما موفقیت برخی از ملتها مانند ملت ایران در تداوم ماهیت انقلاب خود، امید به برقراری عدالت را همچنان در دلهای مردم جهان، زنده و پابرجا نگه داشته است.
انقلاب اسلامی ایران، تبلور حرکت ملت ایران به سمت عدالت بود که با وجود فتنههای مختلف، توانسته است از کرامت و اصالت آرمانهای خود صیانت نماید. ملت ایران در گام نخست، بنای یک نظم مدنی - سیاسی پیشرفته بر اساس «عقلانیتِ منبعث از وحی» را به نام جمهوری اسلامی بنا نهاد و در گام دوم، به دنبال شکلدهی به «نظم و نظام عادلانه بینالمللی» است. عناصر کلیدی در این مسیر، «خداخواهی، آگاهیبخشی، نوعدوستی، و چندجانبهگرایی» است.
خانم ها و آقایان
من مفتخرم که نماینده ملتی هستم که میراثدار تمدنی بزرگ است. ملتی که همیشه آزاد بوده و قرنها تلاش سلطهگران برای اسارتِ سرنوشت خود را ناکام گذاشته است. ملتی که همواره ظلم را مایه تباهی دانسته و در طول تاریخِ خود با اسارت دیگر ملتها نیز مبارزه کرده است؛ از «اسارت بابِلی» تا «اسارت فلسطینی».
ما قائل به سرنوشتِ مشترک برای بشریت هستیم و از جهانی شدن عدالت حمایت میکنیم. ما آنچه را برای خود میپسندیم برای دیگران آرزو میکنیم و آنچه را برای خود نمیپسندیم، به دیگران تحمیل نمیکنیم. ملت ایران بر این باور است که عدالت، وحدتآفرین است و ظلم، جنگ افروز.
اینکه کشوری در داخل خود مدعی عدالت باشد اما در خارج، انواع تروریستها را تربیت کند و به جان ملتها بیندازد، یا با تحمیل فشارهای مختلف، ملتها را به تسلیم وادار کند، باید هم از بشریت شرم کند، هم از آزادی، و هم از عدالت.
انسانیت، منحصر به بخشی از انسانها نیست و حقوق بشر جز با تامین حقوق همه بشر متصور نیست. جمهوری اسلامی ایران با الهام از باورهای دینی و بر مبنای روح و نص قانون اساسی خود، یکی از کارآمدترین سازوکارها را در صیانت از حقوق بشر در اختیار داشته و با موثرترین ابزارها، استیفای حقوق نقض شده هر فرد را رسالت انسانی، مسئولیت حاکمیتی، وظیفه الهی و یک ماموریت تفویض شده از سوی مردم میداند. جمهوری اسلامی، استانداردهای دوگانه برخی از دولتها در زمینه حقوق بشر را مهمترین عامل نهادینه شدنِ نقضِ حقوق انسان دانسته که پیامد آن، موضع گیریهای متنوع و متعدد در قبال یک رخداد در حال بررسی در جمهوری اسلامی ایران و سکوت مرگبار درباره قتل دهها زن بی پناه در مدت کوتاهی در یکی از کشورهای غربی است. تا زمانی که این دوگانگی پابرجا باشد، حقوق بشر از گزند نقض های مکرر در امان نخواهد بود.
بالاتر از حقوق بشر، حقوق ملتهاست که به راحتی توسط قدرتهای ظالم پایمال میشود. حق جوامعِ بومیِ کانادا که فرزندانشان بجای کلاسهای مدرسه در گورهای دستهجمعیِ حیاط مدرسه دفن شدند؛ حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین، حق توسعه ملتهای تحت تحریم، حق حیات ملتهای تحت اشغال یا قربانی تروریسم، حق زندگی آوارگان بیپناهی که کودکان را در قفسهایی جداگانه از مادران و پدران خود محبوس میکنند؛ همگی نشان میدهند که جایگاه مدعی و متهم در مسئله حقوق بشر نباید جابجا شود و اینکه ناقضان واقعی حقوق بشر، شایستگی اخلاقی لازم را برای اظهار نظر درباره حقوق بشر ندارند. نقش بینظیر ایران در نابودی داعش، که فقط یک مورد از جنایاتش این بود که زنان کُرد و ایزدی و مسیحی را به بردگی میگرفت، کفایت میکند که نشان دهد ما در جایگاه مدعی و مدافع حقوق بشر هستیم و حامیان داعش در جایگاه متهم قرار دارند.
حضار محترم
اینک در شرایطی گرد هم آمدهایم که با یک واقعیت مهم یعنی «چرخش و تغییر جهان» و ورود به «دوران و نظمی جدید» مواجه هستیم. جهانِ کهنه، جهانِ «یکجانبهگرایی»، «سلطهطلبی»، «غلبه سرمایه بر اخلاق و عدالت و فضیلت»، «توسعهدهنده فقر و تبعیض و نابرابری»، «به کارگیری خشونت، تحریم و نقض حقوق ملتها» و «استفاده از سازمانها و نهادهای بینالمللی به عنوان ابزار فشار بر کشورهای مستقل» بوده و در یک کلام، جهانی از هر نظر ناعادلانه است. این نظم ناعادلانه، مشروعیتش را در افکار عمومی دنیا از دست داده و ارادههای جدی برای تغییر آن شکل گرفته است. زوال این نظم کهنه، تردیدناپذیر است. منطقه ما یعنی غرب آسیا از افغانستان تا عراق، لبنان، فلسطین و ایرانِ سربلند، موزه بزرگ زوال این نظم کهنه است.
علاوه بر آن، تهدید فزاینده تروریسم و افراط گرایی، انحطاط فرهنگی و زوال اخلاق سیاسی، تضعیف بیسابقه چندجانبه گرایی و رشد بیمارگونه اقداماتِ نامشروعِ یک جانبه، چالشهای بزرگی بر سرِ راه پیشرفتِ همهجانبه و تعالی بشر پدید آوردهاند.
ما بر این باوریم که برای مقابله با تهدیدهای دیرین و معضلات نوین جهانی، گزینهای جز همبستگی و همکاری در چارچوب چندجانبهگراییِ مبتنی بر عدالت، و بر اساس اصول و ارزشهای متعالیِ انسانیِ منبعث از آموزههای انبیای الهی وجود ندارد.
حضار محترم
همه ملتهای آزاده، دل در گرو این ارزشهای والا دارند اما همین سلسله باورها، دلیل همه دشمنیِ ظالمان جهان با ماست. آنچه ما میخواهیم حقوق ملت ایران است و رابطه مبتنی بر ظلم را برنمیتابیم. ما پای حقوق ملت خود ایستادهایم. ما بر این باوریم که هرگونه رابطه ستمگری به ضرر صلح و امنیت جهانی است و مهمترین تهدید برای جامعه جهانی، "عادیانگاری ظلم" است. دست یافتن به امنیت جهانی از هر طریقی غیر از عدالت، پایدار نخواهد ماند و این همان چیزی است که ما از سازمان ملل انتظار داریم انجام دهد. آری، اجرای عدالت سخت است و شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از مدعیان صلح از عدالت گریزانند. سوال ما از دولتهای مدعی آن است که اگر ارادهای برای اجرای عدالت ندارید، آیا تمایلی برای مقابله با ظلم هم ندارید؟
منطق ما ریشه در همان فرهنگ قرآنی دارد که فرمود که«نه ظلم کنید و نه زیر بار ظلم بروید.»سرنوشت بسیاری از ملتها با همین عبارت رقم میخورد. کسانی که از «قدرتِ منطق» بیبهرهاند به «منطق زور» متوسل میشوند. منطقی که بر پایه عدالت باشد، قدرتساز است و بر دلها حکومت میکند. کشوری که منطق ندارد، متوسل به کودتا، اشغالگری، مداخله نظامی، لشکرکشی، برخورد گزینشی با تروریسم و چه بسیار ظلمها و بیعدالتیهای دیگر میشود. آیا توسل به سلاح اتمی، جهان را به سوی عدالت سوق داد یا زمینه سلطهگری شد؟ کشته شدن صدها هزار کودک عراقی، یمنی، سوری و افغان در خدمت کدام آرمان بشری بوده است؟ آیا اینها جلوه های ظلم و بی عدالتی در جهان نیستند؟
راستی ایران چه چیزی غیر از مطالبه حقوق قانونی و عادلانه خود خواسته است که زورمداران عالم، برآشفته شدهاند؟
همکاران محترم
امروز هژمونیطلبی و روحیه جنگ سرد، دنیا را آزار میدهد و دوران جدیدی از ناآرامی، جهانِ ما را تهدید میکند. خواستِ ملتهای جهان برای تحقق عدالت، شدیدتر و اراده آنها برای پیشرفت، استقلال و برخورداری از امنیت، جدیتر شده است. بارور شدن دکترین مقاومت، جلوه بارز عزم ملتها برای تحقق عدالت است.
اما در مقابل، یک جانبهگرایی به دنبال عقب نگه داشتن کشورها از مسیر توسعه مستقل خود است. آمریکا نمیتواند بپذیرد که کشورها روی پای خود بایستند و خاماندیشانه، نظامیگری را مایه امنیت تصور میکند.
دوستان آمریکا نیز وضع بهتری ندارند. آنچه امروز در اروپا رخ میدهد آینهای است از آنچه در دهههای گذشته در آسیای غربی اتفاق افتاده است. ماهیت لشکرکشی به غرب آسیا و گسترش ناتو به شرق اروپا تفاوتی با یکدیگر ندارند چراکه در هر دو، سرنوشت کشورها توسط آمریکایی تعریف میشود که منافع خود را با هزینه دیگران دنبال میکند.
آقای رئیس، حضار محترم
انقلاب اسلامی آغازِ حرکتِ ملت ایران برای رسیدن به جایگاه شایسته خود بود و در این دوران، بحرانهای مختلفی را همچون کودتا، تروریسم داخلی، تجزیه طلبی، جنگ، آشوب و تحریم را پشت سر گذاشت که هیچ یک از آنها به تنهایی، برای بسیاری از کشورها قابل تحمل نبود.
از زمانی که رئیس جمهور وقت ایران،محمدعلی رجایی پای خود را که آثار شکنجه رژیم تحت حمایت آمریکا در آن نمایان بود، روی این تریبون گذاشت، بیش از چهل سال میگذرد. او مدتی پس از آن سخنرانی، به دست گروهک تروریستی مورد حمایت آمریکا به شهادت رسید.
چهار دهه پیش، ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) با بیرون کردن بیگانگان از مملکت خود، بر سرنوشت خویش مسلط شد و اکنون ملت های منطقه با الگوبرداری از آن تجربه، به دنبال به دست گرفتن سرنوشت خود هستند. ملت ایران که خود قربانی تروریسم بوده است، امروز به تکیهگاه امنیت در منطقه و پیشتاز راستین مبارزه با تروریسم در جهان تبدیل شده است.
ملت ایران برای رسیدن به اهداف متعالی عادلانه خود، هزینه داده است؛ چه آن زمان که صدام قرارداد الجزایر را پاره کرد و جنگِ تمام عیار نظامی را علیه ما آغاز کرد و چه زمانی که رئیسجمهور سابق آمریکا توافق هستهای را زیر پا گذاشت و جنگِ تمام عیارِ اقتصادی راه انداخت و از جلوه جدیدی از جنایت علیه بشریت پردهبرداری کرد.
مدتی پیش رئیس جمهور سابق آمریکا اعلام کرد که داعش را آمریکا ایجاد کرده است؛ برای ما فرقی نمیکند که داعش، ساخته دستِ کدامیک از دولتهای آمریکا باشد. مسئله این است که دولتی از آن طرف کره زمین، تصمیم گرفت که جغرافیای منطقه ما را به قیمت ریختن خون صدها هزار زن و کودک، دوباره خطکشی کند اما جمهوری اسلامی، این پروژه را متوقف کرد و سپس به عقب راند. فرماندهی و قهرمان این جنگ علیه تروریسم و نابودکننده داعش کسی نبود جز سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی. کسی که در راه آزادی ملتهای منطقه به شهادت رسید و رئیس جمهور سابق آمریکا سند این جنایت را به اسم خود زد.
رسیدگی عادلانه قضائی به جنایتی که رئیس جمهور سابق آمریکا به آن اعتراف کرده، خدمت به انسانیت است؛ تا از این ظلم که به ملتهای منطقه شده است به نحوی دلهای جراحتدیده از این ظلم تشتی پیدا کند. رسیدگی عادلانه به جنایتی که رئیس جمهور سابق آمریکا به آن اعتراف کرده خدمت به انسانی است تا از این پس ظلم زبون گردد و عدالت، سربلند باشد. ما اجرای عدالت و محاکمه آمر و مباشر شهادت سپهبد قاسم سلیمانی را از طریق یک دادگاه عادلانه تا حصول نتیجه قطعی دنبال خواهیم کرد.
داستان ملت ایران، داستان ملتیست که آموخته است روی پای خود بایستد و به دیگری تکیه نکند؛ این تجربه را زمانی آموخت که در هر دو جنگ جهانی، اعلام بیطرفی کرد اما در هر دو بار اشغال نظامی شد؛ یا آنجایی که در پی ملی کردن صنعت نفت برای نجات از دست استعمار انگلیس، به آمریکا متوسل شد ولی همانها علیه دولت وقت ایران کودتا کردند؛ و آنجایی که در یک توافق چندجانبه بینالمللی که مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته بود، وعده رفع تحریم گرفت ولی خود را در برابر بیرحمانهترین نظام تحریمها یافت.
حضار محترم آقایان و خانمها
ملت ایران با داشتن همین نگرش و آن تجارب، سیاست ایستادگی و پیشرفت را دنبال کرده است. دقیقا به خاطر نظم سیاسی و مدنی پیشرفته و مستحکم و عقلانی، ایران اسلامی به رغم تحریم و تهدید، امروز یک کشور قوی، با دستاوردهای عظیم علمی و فنی و استقلال بینظیر در سطح منطقه و جهان است. ما معتقدیم که امروز جهان به «ایران قوی» نیازمند است.
امروز ما در عین صادرات نفت و گاز، شبکه گسترده توزیع برق و گاز را در سراسر کشور ایجاد کردهایم؛ در دانش و علوم پیشرفته از جمله سلولهای بنیادین، صنایع فضایی، بایو و نانوتکنولوژی و علوم هستهای پیشتاز هستیم؛ رشد ایران در شاخصهای توسعه انسانی، چشمگیر است. زیرساختهای رفاه اجتماعی از جمله پوشش بیمه بهطور گسترده برای جمعیت ۸۵ میلیونی ایران ایجاد شده است و مردم سالاری به صورت فراگیر در ساختار حکومتی جمهوری اسلامی نهادینه و به رویهی اساسی نظام تبدیل شده است. در حالی که ما در دوران جنگ، حتی برای خرید سیم خاردار نیز تحریم بودیم، اکنون با دستیابی به دانش فنیِ پیشرفتهترین تجهیزات نظامی، به نقطه بازدارندگی رسیدهایم. این در حالی است که در همه این دوران، شاهد دشمنی فزاینده آمریکا در مقابله با پیشرفت ملت ایران بودیم.
مردم جهان حضار محترم، آقای رئیس
این دشمنانِ ما نبودند که کوتاه آمدند، بلکه این ملت ما بود که هر دشمنی را از میدان بیرون کرد. ملت ایران با حضور مؤثر و مشارکت فراگیر در نظم سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی، توانست ضمن پایبندی به ارزشها و الهامبخشی به ملتها، مرحله اول انقلاب اسلامی را با قدرت و موفقیت طی کند، و اینک در گام دوم، «سیاست همسایگی» و «تعمیق چندجانبهگرایی اقتصادی» را در اولویت دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده است.
جمهوری اسلامی ایران خواستار تعامل حداکثری با همه کشورهای جهان بخصوص کشورهای همسایه و دوست خود است. جنگ راه حل بحرانها نیست بلکه مسیر حل بحران، گفت وگو و تفاهم است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری قدرتمند در منطقه، دارای اراده و توانایی برای کمک به حل بحرانها است. در یک سال گذشته پیوندهای اقتصادیِ ایران تقویت شده و تجارت منطقهایِ آن بهصورت چشمگیری رشد کرده است و با گسترش زیرساختهای همکاریِ اقتصادیِ پایدار، فصل نوینی از دوستی و اعتماد متقابل پدید آمده است. این سیاست همسایگی، سیاستی امنیتساز و ثبات آفرین است. ما در دورانِ سختیِ همسایگان، اثبات کردهایم که یار همسایگان خود هستیم.
در همه گفت وگوهای پرشماری که با روسا و سران منطقه داشتهام یکی از مهمترین نکات مشترک این بوده که امنیت منطقه باید بصورت «درونزا و بدون مداخله خارجی» تأمین شود و راه آن، همکاری است نه بلوکبندی. دوران پیشِ رو، دورانِ «همکاریهای پایدار، رفاه، ثبات و برادری» است، اگر سرنوشت منطقه به دست خود کشورهای منطقه رقم بخورد. اشغالگران و غاصبان، رفتنی هستند و همسایگان برای یکدیگر باقی میمانند.
روزگاری، جنگی بین دو ملت ایران و عراق پدید آورده بودند ولی امروز، بزرگترین نماد برادری و رویداد فرهنگی جهان یعنی راهپیمایی اربعین، با مجاهدت بینظیر مردم عراق و ایران و دیگر ملتهای جهان برگزار میشود تا از یاد و راه حسین بن علی فرزند محمد رسول خدا(ص) تجلیل کنند که جان خود و خانوادهاش را برای رهایی مردم از جهالت و رهایی آنها از ظلم، فدا کرد.
حضار محترم
تمایل دارم توجه شما را به یکی از جلوههای غمانگیز بیعدالتی که سر منشاء همه بحرانهای منطقه است جلب کنم. تاریخ معاصر، ملتی مظلومتر از فلسطین و ظالمتر از رژیم اشغالگر قدس به خود ندیده است. رژیم صهیونیستی که بیش از هفتاد سال آپارتاید، تجاوزگری و کشتار زنان و کودکان منطقه را در کارنامه سیاه خود دارد، بزرگترین زندان روی زمین را در غزه برپا کرده است و استمرار شهرکسازی و تصاویر شیون و گریه مظلومان فلسطینی در اثر غصب اراضی، منازل و مزارع آنان، و کشتار فرزندانشان، به همه نشان میدهد هفت دهه ظلم و اشغالگریِ اسرائیل پایان ندارد.
دولت های مدعی آزادی و دموکراسی باید پاسخ بدهند که چرا از فرمول روشن و عادلانه جمهوری اسلامی برای حل مسئله فلسطین فرار میکنند؟ در فلسطین مظلوم، ما به سیاست فلسطینِ واحد معتقدیم. همه سرزمین فلسطین «از بحر تا نهر» متعلق به ساکنان اصلی این سرزمینِ تاریخی و مقدس است. راه حل مسئله فلسطین فقط مراجعه به آراء همه فلسطینیها اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی در قالب برگزاری یک همه پرسی فراگیر است.
رژیم اشغالگر قدس که همچنان سرزمینهای دیگر کشورهای منطقه را در اشغال دارد، نمیتواند شریک صلح و امنیت باشد.
حضار ارجمند
اجازه دهید توجه شما را به یکی دیگر از جلوههای بیعدالتی، یعنی برخورد دوگانه غرب با فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران جلب کنم. در حالیکه رکن اساسیِ امنیتِ جهانی،
«خلعِ سلاحِ جهانی» است اما برخی قدرتها تلاش دارند با مسئلهسازی از فعالیتهای صلحآمیز ایران، تهدید اصلی یعنی خلع سلاح جهانی، به فراموشی سپرده شود.
من به عنوان نماینده ملت بزرگ ایران صریحا اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران به دنبال ساخت سلاح اتمی نیست و این سلاح جایی در دکترین دفاعی ما ندارد. این حکم حکومتی در فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی حفظهالله اعلام شده است و برای دولت و ملت ایران، فتوای شرعی رهبر معظم انقلاب اسلامی از هر نظارت بینالمللی نافذتر است.
این در حالی است که دولتهای مدعی، خودشان هم تولید سلاحهای هستهای را ادامه داده و هم به کار بردهاند و هم این تسلیحات را به رژیم صهیونیستی هدیه دادهاند. کشورهایی که باید خلع سلاح شوند، جایزه میگیرند و کشورهایی که به تعهدات خود پایبند بودهاند، حتی از حقوق مندرج در ان.پی.تی نیز محروم میشوند. در حالی که برنامه صلح آمیز هستهای ایران تنها دو درصدِ برنامه های هستهای جهان را شامل میشود، ۳۵ درصد بازرسیها از تاسیسات ماست.
اکنون از حضار محترم میخواهم به دقت به چند نکته توجه کنند:
۱- جمهوری اسلامی با حسن نیت و با قصدی متین، توافقنامهای را در سال ۲۰۱۵ پذیرفت و در همان وهله اول تمام تعهدات خود را انجام داد اما نتیجه آن، عهدشکنی آمریکا و اِعمال تحریمهایی بود که به اذعان خودشان بیسابقهترین تحریمهای تاریخ بود. تحریم، مجازات عدالتخواهی و استقلال ملت ایران است. تحریم، سلاح کشتار جمعی است و همراهی یا سکوت در مقابل آن نیز کمک و رضایت دادن به ظلم است.
۲- این آمریکا بود که از توافق خارج شد نه ایران. آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۱۵ بار در گزارشهای خود اعلام کرد که ایران به مفاد توافق کاملاً پایبند بوده است.
۳- ایران در عین حال که هزینه التزام به تعهدات خود را پرداخته، اما به علت نقضعهد طرف آمریکایی و ناپایبندی طرف اروپایی، از منافع این توافق برخوردار نشده است.
ما بر اساس ظرفیتهای دیده شده در توافق، اقداماتی قانونی انجام دادیم تا طرفِ ناقض به تعهدات خود برگردد. ایران با پایبندی به تعهدات خود، محور اصلی بقای برجام بوده و اگر ابتکارها و انعطافهای جمهوری اسلامی ایران نبود، مذاکرات در همان روزهای نخست متوقف میشد.
منطق مذاکراتی ایران بر مبنای تحلیل عادلانه از تحولات فقط یک جمله است: «پایبندی به تعهدات». موضوع تضمینهای اطمینانبخش صرفاً آمادگی برای یک اتفاق احتمالی نیست. ما از یک تجربه صحبت میکنیم. ما تجربه خروج آمریکا از برجام و بیش از یک سال و نیم تعلل دولت کنونیِ آمریکا در بازگشت به تعهداتِ خود را پیش چشم داریم. همین امروز که دولت آمریکا از قصد خود برای بازگشت به تعهدات خود سخن میگوید، صدای دیگری از داخل آن کشور به گوش میرسد که تعهدپذیر بودن آمریکا را زیر سوال میبرد. آیا با آن تجربه و این چشمانداز، میتوانیم در موضوع مهمِ تضمینِ پایداریِ توافق، با مسامحه عمل کنیم؟
البته جمهوری اسلامی با امکانات وسیع و ارتباطات گسترده با جهان، آثار تحریمها را یکی پس از دیگری خنثی و فرصتهای جدیدی را خلق کرده است. به اذعان رسمی دولت آمریکا، سیاست فشار حداکثری علیه ایران شکست مفتضحانه خورده است.
ما مسیر خود را فارغ از هرگونه توافق، پیدا کرده و با قدرت ادامه میدهیم. ضمن اینکه ما در مذاکرات جدی که داشتهایم، نشان دادهایم که اگر منافع ملت ایران تضمین شود، ارادهای قوی برای حل عادلانه این موضوع داریم. معتقدیم گره توافق هستهای از همان جایی باید باز شود که گره خورده است.
دوستان و همکاران
آخرین فراز از سخنان من درباره ضرورتِ عدالتِ جهانی است. همه ما و تک تک انسانهای جهان باید در ساخت جهان جدید مشارکت و حضور فعالانه و متعهدانه داشته باشیم. جهان جدید اگر بخواهد جهانی اخلاقی مشروع و از نظر مردم جهان، مقبول، و از نظر توانایی در حل و فصل مشکلات جهانی، موفق و پیروزمند باشد راهی ندارد جز اینکه بر محور عدالت جهانی شکل بگیرد. این مهم نیازمند توجه به اصولی مانند «احساس مسئولیت مشترک جهانی در مقابل ظلم و بی عدالتی»، «احترام به خواست و اراده ملتها و عدم مداخله در مسیر مستقل رشد آنها»، «نفی استانداردهای دوگانه»، «مخالفت با جنگ و خشونت»، «استقلال و عادلانه عمل کردن نهادهای بین المللی»، و مهمتر از همه «نقشآفرینی انسانهای صالح و عادل در شکلدهی به این نظم جدید» است.
نگاه ما به آینده بسیار امیدوارانه است. مومنانه باور داریم که بر مبنای مشیّت و اراده الهی، همانطور که پیامبران الهی بشارت دادهاند، عدالت، جهانی خواهد شد و حکومت بندگان صالحِ پروردگار در زمین حکمفرما و بشریت با ظهور آخرین منجی رستگار میشود.
لَقَدْ أرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ
همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان فرو فرستادیم تا مردم به قسط و عدل برخیزند. (حدید- ۲۵)
پروردگارا درود و تحیات ما را به روان پاک پیامبران بزرگ، «ابراهیم، موسی، عیسی و محمد» صلوات الله علیهم بفرست که پیامِ «عقلانیت، عدالت، معنویت و اخلاق» را به جهانیان رساندند و بنیانهای جهل و ظلم را فرو ریختند، تا انسانها جهانی بهتر برای خود بسازند.
جناب آقای رئیس؛ خانمها و آقایان
معیار اساسی برای ساخت جهانی بهتر، عدالت است. همه آرمانهای بشری، نهایتا با عدالت سنجیده میشوند. «عقلانیتِ مبتنی بر وحی» قائل به چارچوبی وسیع برای عدالت است؛ عدالت یعنی نفی ظلم. ما پرچمدار عدالتی هستیم که همه سطوح ظلم، اعم از «ظلم به خود، خدا، جامعه، و جهان هستی» را نفی میکند. میل به برقراری عدالت، ودیعهای الهی در وجود همگان است و انباشت بیعدالتی، موجب حرکت ملتها در قالب انقلابهای مردمی میشود.
اگرچه بسیاری از حرکتها به بلوغ انقلاب نرسیدند و بسیاری از انقلابها از مسیر اصیل خود منحرف شدند، اما موفقیت برخی از ملتها مانند ملت ایران در تداوم ماهیت انقلاب خود، امید به برقراری عدالت را همچنان در دلهای مردم جهان، زنده و پابرجا نگه داشته است.
انقلاب اسلامی ایران، تبلور حرکت ملت ایران به سمت عدالت بود که با وجود فتنههای مختلف، توانسته است از کرامت و اصالت آرمانهای خود صیانت نماید. ملت ایران در گام نخست، بنای یک نظم مدنی - سیاسی پیشرفته بر اساس «عقلانیتِ منبعث از وحی» را به نام جمهوری اسلامی بنا نهاد و در گام دوم، به دنبال شکلدهی به «نظم و نظام عادلانه بینالمللی» است. عناصر کلیدی در این مسیر، «خداخواهی، آگاهیبخشی، نوعدوستی، و چندجانبهگرایی» است.
خانم ها و آقایان
من مفتخرم که نماینده ملتی هستم که میراثدار تمدنی بزرگ است. ملتی که همیشه آزاد بوده و قرنها تلاش سلطهگران برای اسارتِ سرنوشت خود را ناکام گذاشته است. ملتی که همواره ظلم را مایه تباهی دانسته و در طول تاریخِ خود با اسارت دیگر ملتها نیز مبارزه کرده است؛ از «اسارت بابِلی» تا «اسارت فلسطینی».
ما قائل به سرنوشتِ مشترک برای بشریت هستیم و از جهانی شدن عدالت حمایت میکنیم. ما آنچه را برای خود میپسندیم برای دیگران آرزو میکنیم و آنچه را برای خود نمیپسندیم، به دیگران تحمیل نمیکنیم. ملت ایران بر این باور است که عدالت، وحدتآفرین است و ظلم، جنگ افروز.
اینکه کشوری در داخل خود مدعی عدالت باشد اما در خارج، انواع تروریستها را تربیت کند و به جان ملتها بیندازد، یا با تحمیل فشارهای مختلف، ملتها را به تسلیم وادار کند، باید هم از بشریت شرم کند، هم از آزادی، و هم از عدالت.
انسانیت، منحصر به بخشی از انسانها نیست و حقوق بشر جز با تامین حقوق همه بشر متصور نیست. جمهوری اسلامی ایران با الهام از باورهای دینی و بر مبنای روح و نص قانون اساسی خود، یکی از کارآمدترین سازوکارها را در صیانت از حقوق بشر در اختیار داشته و با موثرترین ابزارها، استیفای حقوق نقض شده هر فرد را رسالت انسانی، مسئولیت حاکمیتی، وظیفه الهی و یک ماموریت تفویض شده از سوی مردم میداند. جمهوری اسلامی، استانداردهای دوگانه برخی از دولتها در زمینه حقوق بشر را مهمترین عامل نهادینه شدنِ نقضِ حقوق انسان دانسته که پیامد آن، موضع گیریهای متنوع و متعدد در قبال یک رخداد در حال بررسی در جمهوری اسلامی ایران و سکوت مرگبار درباره قتل دهها زن بی پناه در مدت کوتاهی در یکی از کشورهای غربی است. تا زمانی که این دوگانگی پابرجا باشد، حقوق بشر از گزند نقض های مکرر در امان نخواهد بود.
بالاتر از حقوق بشر، حقوق ملتهاست که به راحتی توسط قدرتهای ظالم پایمال میشود. حق جوامعِ بومیِ کانادا که فرزندانشان بجای کلاسهای مدرسه در گورهای دستهجمعیِ حیاط مدرسه دفن شدند؛ حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین، حق توسعه ملتهای تحت تحریم، حق حیات ملتهای تحت اشغال یا قربانی تروریسم، حق زندگی آوارگان بیپناهی که کودکان را در قفسهایی جداگانه از مادران و پدران خود محبوس میکنند؛ همگی نشان میدهند که جایگاه مدعی و متهم در مسئله حقوق بشر نباید جابجا شود و اینکه ناقضان واقعی حقوق بشر، شایستگی اخلاقی لازم را برای اظهار نظر درباره حقوق بشر ندارند. نقش بینظیر ایران در نابودی داعش، که فقط یک مورد از جنایاتش این بود که زنان کُرد و ایزدی و مسیحی را به بردگی میگرفت، کفایت میکند که نشان دهد ما در جایگاه مدعی و مدافع حقوق بشر هستیم و حامیان داعش در جایگاه متهم قرار دارند.
حضار محترم
اینک در شرایطی گرد هم آمدهایم که با یک واقعیت مهم یعنی «چرخش و تغییر جهان» و ورود به «دوران و نظمی جدید» مواجه هستیم. جهانِ کهنه، جهانِ «یکجانبهگرایی»، «سلطهطلبی»، «غلبه سرمایه بر اخلاق و عدالت و فضیلت»، «توسعهدهنده فقر و تبعیض و نابرابری»، «به کارگیری خشونت، تحریم و نقض حقوق ملتها» و «استفاده از سازمانها و نهادهای بینالمللی به عنوان ابزار فشار بر کشورهای مستقل» بوده و در یک کلام، جهانی از هر نظر ناعادلانه است. این نظم ناعادلانه، مشروعیتش را در افکار عمومی دنیا از دست داده و ارادههای جدی برای تغییر آن شکل گرفته است. زوال این نظم کهنه، تردیدناپذیر است. منطقه ما یعنی غرب آسیا از افغانستان تا عراق، لبنان، فلسطین و ایرانِ سربلند، موزه بزرگ زوال این نظم کهنه است.
علاوه بر آن، تهدید فزاینده تروریسم و افراط گرایی، انحطاط فرهنگی و زوال اخلاق سیاسی، تضعیف بیسابقه چندجانبه گرایی و رشد بیمارگونه اقداماتِ نامشروعِ یک جانبه، چالشهای بزرگی بر سرِ راه پیشرفتِ همهجانبه و تعالی بشر پدید آوردهاند.
ما بر این باوریم که برای مقابله با تهدیدهای دیرین و معضلات نوین جهانی، گزینهای جز همبستگی و همکاری در چارچوب چندجانبهگراییِ مبتنی بر عدالت، و بر اساس اصول و ارزشهای متعالیِ انسانیِ منبعث از آموزههای انبیای الهی وجود ندارد.
حضار محترم
همه ملتهای آزاده، دل در گرو این ارزشهای والا دارند اما همین سلسله باورها، دلیل همه دشمنیِ ظالمان جهان با ماست. آنچه ما میخواهیم حقوق ملت ایران است و رابطه مبتنی بر ظلم را برنمیتابیم. ما پای حقوق ملت خود ایستادهایم. ما بر این باوریم که هرگونه رابطه ستمگری به ضرر صلح و امنیت جهانی است و مهمترین تهدید برای جامعه جهانی، "عادیانگاری ظلم" است. دست یافتن به امنیت جهانی از هر طریقی غیر از عدالت، پایدار نخواهد ماند و این همان چیزی است که ما از سازمان ملل انتظار داریم انجام دهد. آری، اجرای عدالت سخت است و شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از مدعیان صلح از عدالت گریزانند. سوال ما از دولتهای مدعی آن است که اگر ارادهای برای اجرای عدالت ندارید، آیا تمایلی برای مقابله با ظلم هم ندارید؟
منطق ما ریشه در همان فرهنگ قرآنی دارد که فرمود که«نه ظلم کنید و نه زیر بار ظلم بروید.»سرنوشت بسیاری از ملتها با همین عبارت رقم میخورد. کسانی که از «قدرتِ منطق» بیبهرهاند به «منطق زور» متوسل میشوند. منطقی که بر پایه عدالت باشد، قدرتساز است و بر دلها حکومت میکند. کشوری که منطق ندارد، متوسل به کودتا، اشغالگری، مداخله نظامی، لشکرکشی، برخورد گزینشی با تروریسم و چه بسیار ظلمها و بیعدالتیهای دیگر میشود. آیا توسل به سلاح اتمی، جهان را به سوی عدالت سوق داد یا زمینه سلطهگری شد؟ کشته شدن صدها هزار کودک عراقی، یمنی، سوری و افغان در خدمت کدام آرمان بشری بوده است؟ آیا اینها جلوه های ظلم و بی عدالتی در جهان نیستند؟
راستی ایران چه چیزی غیر از مطالبه حقوق قانونی و عادلانه خود خواسته است که زورمداران عالم، برآشفته شدهاند؟
همکاران محترم
امروز هژمونیطلبی و روحیه جنگ سرد، دنیا را آزار میدهد و دوران جدیدی از ناآرامی، جهانِ ما را تهدید میکند. خواستِ ملتهای جهان برای تحقق عدالت، شدیدتر و اراده آنها برای پیشرفت، استقلال و برخورداری از امنیت، جدیتر شده است. بارور شدن دکترین مقاومت، جلوه بارز عزم ملتها برای تحقق عدالت است.
اما در مقابل، یک جانبهگرایی به دنبال عقب نگه داشتن کشورها از مسیر توسعه مستقل خود است. آمریکا نمیتواند بپذیرد که کشورها روی پای خود بایستند و خاماندیشانه، نظامیگری را مایه امنیت تصور میکند.
دوستان آمریکا نیز وضع بهتری ندارند. آنچه امروز در اروپا رخ میدهد آینهای است از آنچه در دهههای گذشته در آسیای غربی اتفاق افتاده است. ماهیت لشکرکشی به غرب آسیا و گسترش ناتو به شرق اروپا تفاوتی با یکدیگر ندارند چراکه در هر دو، سرنوشت کشورها توسط آمریکایی تعریف میشود که منافع خود را با هزینه دیگران دنبال میکند.
آقای رئیس، حضار محترم
انقلاب اسلامی آغازِ حرکتِ ملت ایران برای رسیدن به جایگاه شایسته خود بود و در این دوران، بحرانهای مختلفی را همچون کودتا، تروریسم داخلی، تجزیه طلبی، جنگ، آشوب و تحریم را پشت سر گذاشت که هیچ یک از آنها به تنهایی، برای بسیاری از کشورها قابل تحمل نبود.
از زمانی که رئیس جمهور وقت ایران،محمدعلی رجایی پای خود را که آثار شکنجه رژیم تحت حمایت آمریکا در آن نمایان بود، روی این تریبون گذاشت، بیش از چهل سال میگذرد. او مدتی پس از آن سخنرانی، به دست گروهک تروریستی مورد حمایت آمریکا به شهادت رسید.
چهار دهه پیش، ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) با بیرون کردن بیگانگان از مملکت خود، بر سرنوشت خویش مسلط شد و اکنون ملت های منطقه با الگوبرداری از آن تجربه، به دنبال به دست گرفتن سرنوشت خود هستند. ملت ایران که خود قربانی تروریسم بوده است، امروز به تکیهگاه امنیت در منطقه و پیشتاز راستین مبارزه با تروریسم در جهان تبدیل شده است.
ملت ایران برای رسیدن به اهداف متعالی عادلانه خود، هزینه داده است؛ چه آن زمان که صدام قرارداد الجزایر را پاره کرد و جنگِ تمام عیار نظامی را علیه ما آغاز کرد و چه زمانی که رئیسجمهور سابق آمریکا توافق هستهای را زیر پا گذاشت و جنگِ تمام عیارِ اقتصادی راه انداخت و از جلوه جدیدی از جنایت علیه بشریت پردهبرداری کرد.
مدتی پیش رئیس جمهور سابق آمریکا اعلام کرد که داعش را آمریکا ایجاد کرده است؛ برای ما فرقی نمیکند که داعش، ساخته دستِ کدامیک از دولتهای آمریکا باشد. مسئله این است که دولتی از آن طرف کره زمین، تصمیم گرفت که جغرافیای منطقه ما را به قیمت ریختن خون صدها هزار زن و کودک، دوباره خطکشی کند اما جمهوری اسلامی، این پروژه را متوقف کرد و سپس به عقب راند. فرماندهی و قهرمان این جنگ علیه تروریسم و نابودکننده داعش کسی نبود جز سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی. کسی که در راه آزادی ملتهای منطقه به شهادت رسید و رئیس جمهور سابق آمریکا سند این جنایت را به اسم خود زد.
رسیدگی عادلانه قضائی به جنایتی که رئیس جمهور سابق آمریکا به آن اعتراف کرده، خدمت به انسانیت است؛ تا از این ظلم که به ملتهای منطقه شده است به نحوی دلهای جراحتدیده از این ظلم تشتی پیدا کند. رسیدگی عادلانه به جنایتی که رئیس جمهور سابق آمریکا به آن اعتراف کرده خدمت به انسانی است تا از این پس ظلم زبون گردد و عدالت، سربلند باشد. ما اجرای عدالت و محاکمه آمر و مباشر شهادت سپهبد قاسم سلیمانی را از طریق یک دادگاه عادلانه تا حصول نتیجه قطعی دنبال خواهیم کرد.
داستان ملت ایران، داستان ملتیست که آموخته است روی پای خود بایستد و به دیگری تکیه نکند؛ این تجربه را زمانی آموخت که در هر دو جنگ جهانی، اعلام بیطرفی کرد اما در هر دو بار اشغال نظامی شد؛ یا آنجایی که در پی ملی کردن صنعت نفت برای نجات از دست استعمار انگلیس، به آمریکا متوسل شد ولی همانها علیه دولت وقت ایران کودتا کردند؛ و آنجایی که در یک توافق چندجانبه بینالمللی که مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته بود، وعده رفع تحریم گرفت ولی خود را در برابر بیرحمانهترین نظام تحریمها یافت.
حضار محترم آقایان و خانمها
ملت ایران با داشتن همین نگرش و آن تجارب، سیاست ایستادگی و پیشرفت را دنبال کرده است. دقیقا به خاطر نظم سیاسی و مدنی پیشرفته و مستحکم و عقلانی، ایران اسلامی به رغم تحریم و تهدید، امروز یک کشور قوی، با دستاوردهای عظیم علمی و فنی و استقلال بینظیر در سطح منطقه و جهان است. ما معتقدیم که امروز جهان به «ایران قوی» نیازمند است.
امروز ما در عین صادرات نفت و گاز، شبکه گسترده توزیع برق و گاز را در سراسر کشور ایجاد کردهایم؛ در دانش و علوم پیشرفته از جمله سلولهای بنیادین، صنایع فضایی، بایو و نانوتکنولوژی و علوم هستهای پیشتاز هستیم؛ رشد ایران در شاخصهای توسعه انسانی، چشمگیر است. زیرساختهای رفاه اجتماعی از جمله پوشش بیمه بهطور گسترده برای جمعیت ۸۵ میلیونی ایران ایجاد شده است و مردم سالاری به صورت فراگیر در ساختار حکومتی جمهوری اسلامی نهادینه و به رویهی اساسی نظام تبدیل شده است. در حالی که ما در دوران جنگ، حتی برای خرید سیم خاردار نیز تحریم بودیم، اکنون با دستیابی به دانش فنیِ پیشرفتهترین تجهیزات نظامی، به نقطه بازدارندگی رسیدهایم. این در حالی است که در همه این دوران، شاهد دشمنی فزاینده آمریکا در مقابله با پیشرفت ملت ایران بودیم.
مردم جهان حضار محترم، آقای رئیس
این دشمنانِ ما نبودند که کوتاه آمدند، بلکه این ملت ما بود که هر دشمنی را از میدان بیرون کرد. ملت ایران با حضور مؤثر و مشارکت فراگیر در نظم سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی، توانست ضمن پایبندی به ارزشها و الهامبخشی به ملتها، مرحله اول انقلاب اسلامی را با قدرت و موفقیت طی کند، و اینک در گام دوم، «سیاست همسایگی» و «تعمیق چندجانبهگرایی اقتصادی» را در اولویت دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده است.
جمهوری اسلامی ایران خواستار تعامل حداکثری با همه کشورهای جهان بخصوص کشورهای همسایه و دوست خود است. جنگ راه حل بحرانها نیست بلکه مسیر حل بحران، گفت وگو و تفاهم است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری قدرتمند در منطقه، دارای اراده و توانایی برای کمک به حل بحرانها است. در یک سال گذشته پیوندهای اقتصادیِ ایران تقویت شده و تجارت منطقهایِ آن بهصورت چشمگیری رشد کرده است و با گسترش زیرساختهای همکاریِ اقتصادیِ پایدار، فصل نوینی از دوستی و اعتماد متقابل پدید آمده است. این سیاست همسایگی، سیاستی امنیتساز و ثبات آفرین است. ما در دورانِ سختیِ همسایگان، اثبات کردهایم که یار همسایگان خود هستیم.
در همه گفت وگوهای پرشماری که با روسا و سران منطقه داشتهام یکی از مهمترین نکات مشترک این بوده که امنیت منطقه باید بصورت «درونزا و بدون مداخله خارجی» تأمین شود و راه آن، همکاری است نه بلوکبندی. دوران پیشِ رو، دورانِ «همکاریهای پایدار، رفاه، ثبات و برادری» است، اگر سرنوشت منطقه به دست خود کشورهای منطقه رقم بخورد. اشغالگران و غاصبان، رفتنی هستند و همسایگان برای یکدیگر باقی میمانند.
روزگاری، جنگی بین دو ملت ایران و عراق پدید آورده بودند ولی امروز، بزرگترین نماد برادری و رویداد فرهنگی جهان یعنی راهپیمایی اربعین، با مجاهدت بینظیر مردم عراق و ایران و دیگر ملتهای جهان برگزار میشود تا از یاد و راه حسین بن علی فرزند محمد رسول خدا(ص) تجلیل کنند که جان خود و خانوادهاش را برای رهایی مردم از جهالت و رهایی آنها از ظلم، فدا کرد.
حضار محترم
تمایل دارم توجه شما را به یکی از جلوههای غمانگیز بیعدالتی که سر منشاء همه بحرانهای منطقه است جلب کنم. تاریخ معاصر، ملتی مظلومتر از فلسطین و ظالمتر از رژیم اشغالگر قدس به خود ندیده است. رژیم صهیونیستی که بیش از هفتاد سال آپارتاید، تجاوزگری و کشتار زنان و کودکان منطقه را در کارنامه سیاه خود دارد، بزرگترین زندان روی زمین را در غزه برپا کرده است و استمرار شهرکسازی و تصاویر شیون و گریه مظلومان فلسطینی در اثر غصب اراضی، منازل و مزارع آنان، و کشتار فرزندانشان، به همه نشان میدهد هفت دهه ظلم و اشغالگریِ اسرائیل پایان ندارد.
دولت های مدعی آزادی و دموکراسی باید پاسخ بدهند که چرا از فرمول روشن و عادلانه جمهوری اسلامی برای حل مسئله فلسطین فرار میکنند؟ در فلسطین مظلوم، ما به سیاست فلسطینِ واحد معتقدیم. همه سرزمین فلسطین «از بحر تا نهر» متعلق به ساکنان اصلی این سرزمینِ تاریخی و مقدس است. راه حل مسئله فلسطین فقط مراجعه به آراء همه فلسطینیها اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی در قالب برگزاری یک همه پرسی فراگیر است.
رژیم اشغالگر قدس که همچنان سرزمینهای دیگر کشورهای منطقه را در اشغال دارد، نمیتواند شریک صلح و امنیت باشد.
حضار ارجمند
اجازه دهید توجه شما را به یکی دیگر از جلوههای بیعدالتی، یعنی برخورد دوگانه غرب با فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران جلب کنم. در حالیکه رکن اساسیِ امنیتِ جهانی،
«خلعِ سلاحِ جهانی» است اما برخی قدرتها تلاش دارند با مسئلهسازی از فعالیتهای صلحآمیز ایران، تهدید اصلی یعنی خلع سلاح جهانی، به فراموشی سپرده شود.
من به عنوان نماینده ملت بزرگ ایران صریحا اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران به دنبال ساخت سلاح اتمی نیست و این سلاح جایی در دکترین دفاعی ما ندارد. این حکم حکومتی در فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی حفظهالله اعلام شده است و برای دولت و ملت ایران، فتوای شرعی رهبر معظم انقلاب اسلامی از هر نظارت بینالمللی نافذتر است.
این در حالی است که دولتهای مدعی، خودشان هم تولید سلاحهای هستهای را ادامه داده و هم به کار بردهاند و هم این تسلیحات را به رژیم صهیونیستی هدیه دادهاند. کشورهایی که باید خلع سلاح شوند، جایزه میگیرند و کشورهایی که به تعهدات خود پایبند بودهاند، حتی از حقوق مندرج در ان.پی.تی نیز محروم میشوند. در حالی که برنامه صلح آمیز هستهای ایران تنها دو درصدِ برنامه های هستهای جهان را شامل میشود، ۳۵ درصد بازرسیها از تاسیسات ماست.
اکنون از حضار محترم میخواهم به دقت به چند نکته توجه کنند:
۱- جمهوری اسلامی با حسن نیت و با قصدی متین، توافقنامهای را در سال ۲۰۱۵ پذیرفت و در همان وهله اول تمام تعهدات خود را انجام داد اما نتیجه آن، عهدشکنی آمریکا و اِعمال تحریمهایی بود که به اذعان خودشان بیسابقهترین تحریمهای تاریخ بود. تحریم، مجازات عدالتخواهی و استقلال ملت ایران است. تحریم، سلاح کشتار جمعی است و همراهی یا سکوت در مقابل آن نیز کمک و رضایت دادن به ظلم است.
۲- این آمریکا بود که از توافق خارج شد نه ایران. آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۱۵ بار در گزارشهای خود اعلام کرد که ایران به مفاد توافق کاملاً پایبند بوده است.
۳- ایران در عین حال که هزینه التزام به تعهدات خود را پرداخته، اما به علت نقضعهد طرف آمریکایی و ناپایبندی طرف اروپایی، از منافع این توافق برخوردار نشده است.
ما بر اساس ظرفیتهای دیده شده در توافق، اقداماتی قانونی انجام دادیم تا طرفِ ناقض به تعهدات خود برگردد. ایران با پایبندی به تعهدات خود، محور اصلی بقای برجام بوده و اگر ابتکارها و انعطافهای جمهوری اسلامی ایران نبود، مذاکرات در همان روزهای نخست متوقف میشد.
منطق مذاکراتی ایران بر مبنای تحلیل عادلانه از تحولات فقط یک جمله است: «پایبندی به تعهدات». موضوع تضمینهای اطمینانبخش صرفاً آمادگی برای یک اتفاق احتمالی نیست. ما از یک تجربه صحبت میکنیم. ما تجربه خروج آمریکا از برجام و بیش از یک سال و نیم تعلل دولت کنونیِ آمریکا در بازگشت به تعهداتِ خود را پیش چشم داریم. همین امروز که دولت آمریکا از قصد خود برای بازگشت به تعهدات خود سخن میگوید، صدای دیگری از داخل آن کشور به گوش میرسد که تعهدپذیر بودن آمریکا را زیر سوال میبرد. آیا با آن تجربه و این چشمانداز، میتوانیم در موضوع مهمِ تضمینِ پایداریِ توافق، با مسامحه عمل کنیم؟
البته جمهوری اسلامی با امکانات وسیع و ارتباطات گسترده با جهان، آثار تحریمها را یکی پس از دیگری خنثی و فرصتهای جدیدی را خلق کرده است. به اذعان رسمی دولت آمریکا، سیاست فشار حداکثری علیه ایران شکست مفتضحانه خورده است.
ما مسیر خود را فارغ از هرگونه توافق، پیدا کرده و با قدرت ادامه میدهیم. ضمن اینکه ما در مذاکرات جدی که داشتهایم، نشان دادهایم که اگر منافع ملت ایران تضمین شود، ارادهای قوی برای حل عادلانه این موضوع داریم. معتقدیم گره توافق هستهای از همان جایی باید باز شود که گره خورده است.
دوستان و همکاران
آخرین فراز از سخنان من درباره ضرورتِ عدالتِ جهانی است. همه ما و تک تک انسانهای جهان باید در ساخت جهان جدید مشارکت و حضور فعالانه و متعهدانه داشته باشیم. جهان جدید اگر بخواهد جهانی اخلاقی مشروع و از نظر مردم جهان، مقبول، و از نظر توانایی در حل و فصل مشکلات جهانی، موفق و پیروزمند باشد راهی ندارد جز اینکه بر محور عدالت جهانی شکل بگیرد. این مهم نیازمند توجه به اصولی مانند «احساس مسئولیت مشترک جهانی در مقابل ظلم و بی عدالتی»، «احترام به خواست و اراده ملتها و عدم مداخله در مسیر مستقل رشد آنها»، «نفی استانداردهای دوگانه»، «مخالفت با جنگ و خشونت»، «استقلال و عادلانه عمل کردن نهادهای بین المللی»، و مهمتر از همه «نقشآفرینی انسانهای صالح و عادل در شکلدهی به این نظم جدید» است.
نگاه ما به آینده بسیار امیدوارانه است. مومنانه باور داریم که بر مبنای مشیّت و اراده الهی، همانطور که پیامبران الهی بشارت دادهاند، عدالت، جهانی خواهد شد و حکومت بندگان صالحِ پروردگار در زمین حکمفرما و بشریت با ظهور آخرین منجی رستگار میشود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 31
احساس امنیت
محمدکاظم انبارلویی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار پیشکسوتان دفاع مقدس فرمودند:« انقلاب اسلامی برای امپراطوری نظام سلطه یک تهدید بود. کودتا، تحریک اقوام برای تجزیه و سرانجام جنگ تحمیلی واکنش استکبار جهانی به تهدید انقلاب اسلامی بود». رهبری همچنین فرمودند:«قدرت انقلاب،رهبری امام(ره) و خصوصیات برجسته ملت ایران تهدید بزرگ جنگ تحمیلی را به فرصت تبدیل کرد.»بازخوانی حماسه دفاع مقدس به ویژه مقایسه آن با حمله استکبار جهانی در شهریور ماه سال 1320 از باب ارزیابی احساس امنیت و امنیت ملی خالی از لطف نیست.
***
42سال پیش درحالیکه 19 ماه از عمر انقلاب اسلامی نوپای مردم ایران میگذشت استکبار جهانی از زمین، هوا و دریا به ایران اسلامی حملهور شد و بخشهایی از سرزمین مقدس ما را اشغال کرد. این جنگ 8 سال به طول انجامید. دشمن بدون اشغال یک وجب از خاک ایران عقب نشست و در مدت کوتاهی طومار زندگی سردار قادسیه بسته شد و اکنون در قعر جهنم، سلوک شیطانی خود را طی میکند.
81 سال پیش ، کشور ایران در دست یک گماشته انگلیسی بودکه مورد حمله قرار گرفت و ظرف
80 ساعت به اشغال دشمن درآمد، ارتش از هم پاشید و فرمانده کل قوا فرار کرد و کشور را بیدفاع به دشمن سپرد. هر دو این حمله در شهریورماه صورت گرفت اولی در 25 شهریور 1320 دومی در
30 شهریور 1359 ، آمریکاییها از حمله اول به عنوان جنگ 80 ساعته یاد کردند.
از دل اشغال اول ایران یک دیکتاتوری 37 ساله بیرون آمد که عزت ملت ایران را منکوب کرد و آزادی و استقلال کشور را در معرض تطاول و تجاوز اجانب قرار داد.
از دل حمله دوم، یک ایران قدرتمند با ارتش و سپاهی نیرومند بیرون آمد که سربازان و ژنرالهای آن بر قله «بازدارندگی» و «اقدام پیشدستانه» ایستادهاند.
این خبر را زیاد شنیدهایم که خبرنگاری از نتانیاهو نخستوزیر سابق رژیم اشغالگر قدس میپرسد سه نگرانی را نام ببرید که کابوس اسرائیل است؟ او در پاسخ میگوید؛ «ایران، ایران و ایران!» وقتی خبرنگاری از او میپرسد دلیل آن چیست؟ او بلافاصله میگوید :
« ایران در حال تبدیل شدن به یک امپراطوری بزرگ است، امپراطوری قدرتمند!»
اینکه موساد و سیا در ارزیابی قدرت ایران به چه اسناد ، مدارک ، شواهد و قرائنی رسیدهاند ما نمیدانیم اما همین قدر میدانیم که در حمله
81 سال پیش و نیز 42 سال پیش دشمن هیچ بهانهای برای حمله به ایران نداشت اما تجاوز و اشغال ایران را کلید زدند امروز ده ها بهانه دارند اما حمله نمیکنند؟! این پرسش فوقالعاده مهم است. امروز ایران در محاصره پایگاههای هوایی، دریایی و زمینی ناتو در دورتادور مرزهای آبی و خاکی است، اما دشمن جرأت نمیکند یک گلوله به سمت ایران شلیک کند. با آنکه بهانه ضربه خونین عینالاسد و زدن هواپیمای فوق پیشرفته آمریکا و همین حرف بی ربط شکلگیری امپراطوری ایران را به عنوان بهانه دارد، اما دست از پا خطا نمیکند. زیر پوست مذاکرات هستهای دنبال یک آتشبس اعلام نشده در هوا و زمین و دریاست! واقعیت این است که امروز دلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اوج قدرت هستند . تمام پایگاههای زمینی،هوایی و دریایی آمریکا و ناتو با موشکهای نقطهزن دقیق و پهپادهایی که قادرند انواع موشک هوا به زمین را دقیق به هدف بزنند، مورد رصد هستند و در کسری از ثانیه قفل شلیک به سوی اهداف مورد نظر با کوچکترین تحرک دشمن باز می شود. ما راحت و در کمال امنیت هر روز سر کار می رویم و زندگی عادی خود را میگذرانیم حداقل تا 50 سال آینده امنیت ملت ایران تأمین است. این یک حقیقتی است که دشمن از شهرهای موشکی ایران در عمق زمین دشمن، کم و بیش از آن مطلع است. غیر از این واقعیت درونمرزی، در خارج از مرزهای ایران، در فلسطین اشغالی، در لبنان ، در عراق، در یمن و در خیلی از کشورهای اسلامی، قدرت و عمق استراتژیک ایران برای دشمن مخفی نیست. میلیونها انسان دست به ماشه هستند اگر به امالقرای انقلاب اسلامی آسیب وارد شود وارد عمل شوند. یادم میآید در ایام جنگ تحمیلی یک روز که رزمندگان بسیجی تبریزی عازم میادین نبرد می شدند مرحوم شهریار در اجتماع عظیم آنها یک غزل حماسی را خواند؛ که بخشی از آن این بود که ؛
یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج
جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج
یا علی خون حسینت کی رود از یادها
گو ببیند زینب این غوغای خونخواه بسیج
لشکر اسلام شد چون سیل و طوفان در خروش
کفر اگر خود کوه باشد میشود کاه بسیج
بیت اول در حقیقت یک دعا و درخواست از مولا امیر مؤمنان علی (ع) است که ید الهی خود را همراه بسیج کند و جلوه و جاه بسیج را در جهان جاودان نماید.این دعای او امروز مورد استجابت الهی قرار گرفته است. او از خدا خواسته که اگر «کفر»، «کوه» باشد تبدیل به «کاه» بسیج شود.
کافی است به اعتراف نتانیاهو دقیق توجه کنیم؛ کسانی که در سال 1967 ارتش سه کشور عربی را در هم شکستند درحالیکه 8 کشور عربی از مصر و سوریه و اردن حمایت میکردند و حکومت خود را براساس اشغالگری، غارت و تجاوز بنا نهادند امروز زیر ضربات مرگبار حماس و حزبالله در جنگهای چند روزه و ... التماس آتشبس میکنند و خود را در دیوارهای بتنی محصور کردهاند.
***
رهبری معظم انقلاب اسلامی در دیدار با پیشکسوتان دفاع مقدس فرمودند:
« این احساس امینت خیلی مهم است که دفاع مقدس آن را به مردم داد. صیانت از امنیت کشور با مقاومت به دست می آید نه با تسلیم. ما این را به دشمن تفهیم کردیم.»
امنیت بنیادی ترین نیاز هر جامعه و مهمترین عامل برای دوام زندگی اجتماعی است.ماندگاری جوامع در گرو احساس امنیت است. هر نظام سیاسی مهمترین وظیفه خود را ایجاد و حفظ امنیت ملی می داند. امنیت ملی توانایی یک ملت برای حفاظت از ارزش های داخلی در مقابل تهدیدات خارجی است.
اکنون به لحاظ نظامی مقوله امنیت تأمین است دشمن امروز به فکر ضربه به امنیت کشور از درون است . این رویکرد را در سه حوزه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دنبال میکند.
در حوزه سیاسی میگوید ؛ انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است.
درحوزه اقتصادی میگوید ؛ تحریمها بهانه است اصل نظام نشانه است.
در حوزه فرهنگی میگوید ؛ حجاب بهانه است اصل نظام نشانه است.
ما باید خود را در سه حوزه آماده کنیم . اگر این آمادگی را از دست بدهیم همان بلایی که در 81 سال پیش در 25 شهریور 1320 و 42سال پیش در
30 شهریور 1359 بر سر ملت آوردند بر سر کشور آوار خواهد شد.
بلای ناامنی ، بر باد رفتن ستونهای استقلال کشور ، به حراج گذاشتن آزادی یک ملت آزاده و به تاراج رفتن منابع اقتصادی کشور و اسارت مجدد ملت ایران است.
اینجاست که این سخن پرمغزو معنای امام (ره) را درک میکنیم؛ «حفظ نظام از اوجب واجبات است.»
دولت رئیسی با تمرکز روی مسائل اصلی اکنون با سرعت در حال تعریف تنظیم جدیدی از روابط با همسایگان و قدرتهای بزرگ و نوظهور است. دیپلماسی فعال ایران از شانگهای تا نیویورک امتداد دارد و روزبهروز دولت در بسط توسعه روابط جهانی خود موفقتر است. تحریم ها را دور زده است و درحال حل مشکلات معیشتی مردم است. اقتصاد کشور را سامان داده است. این توفیقات مورد حقد و کینه و حسد دشمن است. فرمان از مرکزیت جنگ نرم از واشنگتن ، لندن ، پاریس و تلآویو رسیده است به هر قیمتی هست به خیابانها بریزید به هر بهانهای هست دکور نظم و نسق و آرامش داخلی را به هم بریزید. سعودی اینترنشنال ، BBC ، رادیو آمریکا و ... اسم رمز آشوب و فتنه جدید را «ژینا امینی» اعلام کردند و منافقین از افشای این رمز ابایی ندارند.
این فتنه هم با سدّ بیداری و بصیرت مردم برخورد میکند مانند فتنههای گذشته و بدتر از آن رسوا میشود.
افشای فیلم نحوه فوت مهسا امینی نشان داد این هیزم قادر نیست تنور فتنه جدید را حتی برای دو هفته تأمین کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار پیشکسوتان دفاع مقدس فرمودند:« انقلاب اسلامی برای امپراطوری نظام سلطه یک تهدید بود. کودتا، تحریک اقوام برای تجزیه و سرانجام جنگ تحمیلی واکنش استکبار جهانی به تهدید انقلاب اسلامی بود». رهبری همچنین فرمودند:«قدرت انقلاب،رهبری امام(ره) و خصوصیات برجسته ملت ایران تهدید بزرگ جنگ تحمیلی را به فرصت تبدیل کرد.»بازخوانی حماسه دفاع مقدس به ویژه مقایسه آن با حمله استکبار جهانی در شهریور ماه سال 1320 از باب ارزیابی احساس امنیت و امنیت ملی خالی از لطف نیست.
***
42سال پیش درحالیکه 19 ماه از عمر انقلاب اسلامی نوپای مردم ایران میگذشت استکبار جهانی از زمین، هوا و دریا به ایران اسلامی حملهور شد و بخشهایی از سرزمین مقدس ما را اشغال کرد. این جنگ 8 سال به طول انجامید. دشمن بدون اشغال یک وجب از خاک ایران عقب نشست و در مدت کوتاهی طومار زندگی سردار قادسیه بسته شد و اکنون در قعر جهنم، سلوک شیطانی خود را طی میکند.
81 سال پیش ، کشور ایران در دست یک گماشته انگلیسی بودکه مورد حمله قرار گرفت و ظرف
80 ساعت به اشغال دشمن درآمد، ارتش از هم پاشید و فرمانده کل قوا فرار کرد و کشور را بیدفاع به دشمن سپرد. هر دو این حمله در شهریورماه صورت گرفت اولی در 25 شهریور 1320 دومی در
30 شهریور 1359 ، آمریکاییها از حمله اول به عنوان جنگ 80 ساعته یاد کردند.
از دل اشغال اول ایران یک دیکتاتوری 37 ساله بیرون آمد که عزت ملت ایران را منکوب کرد و آزادی و استقلال کشور را در معرض تطاول و تجاوز اجانب قرار داد.
از دل حمله دوم، یک ایران قدرتمند با ارتش و سپاهی نیرومند بیرون آمد که سربازان و ژنرالهای آن بر قله «بازدارندگی» و «اقدام پیشدستانه» ایستادهاند.
این خبر را زیاد شنیدهایم که خبرنگاری از نتانیاهو نخستوزیر سابق رژیم اشغالگر قدس میپرسد سه نگرانی را نام ببرید که کابوس اسرائیل است؟ او در پاسخ میگوید؛ «ایران، ایران و ایران!» وقتی خبرنگاری از او میپرسد دلیل آن چیست؟ او بلافاصله میگوید :
« ایران در حال تبدیل شدن به یک امپراطوری بزرگ است، امپراطوری قدرتمند!»
اینکه موساد و سیا در ارزیابی قدرت ایران به چه اسناد ، مدارک ، شواهد و قرائنی رسیدهاند ما نمیدانیم اما همین قدر میدانیم که در حمله
81 سال پیش و نیز 42 سال پیش دشمن هیچ بهانهای برای حمله به ایران نداشت اما تجاوز و اشغال ایران را کلید زدند امروز ده ها بهانه دارند اما حمله نمیکنند؟! این پرسش فوقالعاده مهم است. امروز ایران در محاصره پایگاههای هوایی، دریایی و زمینی ناتو در دورتادور مرزهای آبی و خاکی است، اما دشمن جرأت نمیکند یک گلوله به سمت ایران شلیک کند. با آنکه بهانه ضربه خونین عینالاسد و زدن هواپیمای فوق پیشرفته آمریکا و همین حرف بی ربط شکلگیری امپراطوری ایران را به عنوان بهانه دارد، اما دست از پا خطا نمیکند. زیر پوست مذاکرات هستهای دنبال یک آتشبس اعلام نشده در هوا و زمین و دریاست! واقعیت این است که امروز دلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اوج قدرت هستند . تمام پایگاههای زمینی،هوایی و دریایی آمریکا و ناتو با موشکهای نقطهزن دقیق و پهپادهایی که قادرند انواع موشک هوا به زمین را دقیق به هدف بزنند، مورد رصد هستند و در کسری از ثانیه قفل شلیک به سوی اهداف مورد نظر با کوچکترین تحرک دشمن باز می شود. ما راحت و در کمال امنیت هر روز سر کار می رویم و زندگی عادی خود را میگذرانیم حداقل تا 50 سال آینده امنیت ملت ایران تأمین است. این یک حقیقتی است که دشمن از شهرهای موشکی ایران در عمق زمین دشمن، کم و بیش از آن مطلع است. غیر از این واقعیت درونمرزی، در خارج از مرزهای ایران، در فلسطین اشغالی، در لبنان ، در عراق، در یمن و در خیلی از کشورهای اسلامی، قدرت و عمق استراتژیک ایران برای دشمن مخفی نیست. میلیونها انسان دست به ماشه هستند اگر به امالقرای انقلاب اسلامی آسیب وارد شود وارد عمل شوند. یادم میآید در ایام جنگ تحمیلی یک روز که رزمندگان بسیجی تبریزی عازم میادین نبرد می شدند مرحوم شهریار در اجتماع عظیم آنها یک غزل حماسی را خواند؛ که بخشی از آن این بود که ؛
یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج
جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج
یا علی خون حسینت کی رود از یادها
گو ببیند زینب این غوغای خونخواه بسیج
لشکر اسلام شد چون سیل و طوفان در خروش
کفر اگر خود کوه باشد میشود کاه بسیج
بیت اول در حقیقت یک دعا و درخواست از مولا امیر مؤمنان علی (ع) است که ید الهی خود را همراه بسیج کند و جلوه و جاه بسیج را در جهان جاودان نماید.این دعای او امروز مورد استجابت الهی قرار گرفته است. او از خدا خواسته که اگر «کفر»، «کوه» باشد تبدیل به «کاه» بسیج شود.
کافی است به اعتراف نتانیاهو دقیق توجه کنیم؛ کسانی که در سال 1967 ارتش سه کشور عربی را در هم شکستند درحالیکه 8 کشور عربی از مصر و سوریه و اردن حمایت میکردند و حکومت خود را براساس اشغالگری، غارت و تجاوز بنا نهادند امروز زیر ضربات مرگبار حماس و حزبالله در جنگهای چند روزه و ... التماس آتشبس میکنند و خود را در دیوارهای بتنی محصور کردهاند.
***
رهبری معظم انقلاب اسلامی در دیدار با پیشکسوتان دفاع مقدس فرمودند:
« این احساس امینت خیلی مهم است که دفاع مقدس آن را به مردم داد. صیانت از امنیت کشور با مقاومت به دست می آید نه با تسلیم. ما این را به دشمن تفهیم کردیم.»
امنیت بنیادی ترین نیاز هر جامعه و مهمترین عامل برای دوام زندگی اجتماعی است.ماندگاری جوامع در گرو احساس امنیت است. هر نظام سیاسی مهمترین وظیفه خود را ایجاد و حفظ امنیت ملی می داند. امنیت ملی توانایی یک ملت برای حفاظت از ارزش های داخلی در مقابل تهدیدات خارجی است.
اکنون به لحاظ نظامی مقوله امنیت تأمین است دشمن امروز به فکر ضربه به امنیت کشور از درون است . این رویکرد را در سه حوزه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دنبال میکند.
در حوزه سیاسی میگوید ؛ انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است.
درحوزه اقتصادی میگوید ؛ تحریمها بهانه است اصل نظام نشانه است.
در حوزه فرهنگی میگوید ؛ حجاب بهانه است اصل نظام نشانه است.
ما باید خود را در سه حوزه آماده کنیم . اگر این آمادگی را از دست بدهیم همان بلایی که در 81 سال پیش در 25 شهریور 1320 و 42سال پیش در
30 شهریور 1359 بر سر ملت آوردند بر سر کشور آوار خواهد شد.
بلای ناامنی ، بر باد رفتن ستونهای استقلال کشور ، به حراج گذاشتن آزادی یک ملت آزاده و به تاراج رفتن منابع اقتصادی کشور و اسارت مجدد ملت ایران است.
اینجاست که این سخن پرمغزو معنای امام (ره) را درک میکنیم؛ «حفظ نظام از اوجب واجبات است.»
دولت رئیسی با تمرکز روی مسائل اصلی اکنون با سرعت در حال تعریف تنظیم جدیدی از روابط با همسایگان و قدرتهای بزرگ و نوظهور است. دیپلماسی فعال ایران از شانگهای تا نیویورک امتداد دارد و روزبهروز دولت در بسط توسعه روابط جهانی خود موفقتر است. تحریم ها را دور زده است و درحال حل مشکلات معیشتی مردم است. اقتصاد کشور را سامان داده است. این توفیقات مورد حقد و کینه و حسد دشمن است. فرمان از مرکزیت جنگ نرم از واشنگتن ، لندن ، پاریس و تلآویو رسیده است به هر قیمتی هست به خیابانها بریزید به هر بهانهای هست دکور نظم و نسق و آرامش داخلی را به هم بریزید. سعودی اینترنشنال ، BBC ، رادیو آمریکا و ... اسم رمز آشوب و فتنه جدید را «ژینا امینی» اعلام کردند و منافقین از افشای این رمز ابایی ندارند.
این فتنه هم با سدّ بیداری و بصیرت مردم برخورد میکند مانند فتنههای گذشته و بدتر از آن رسوا میشود.
افشای فیلم نحوه فوت مهسا امینی نشان داد این هیزم قادر نیست تنور فتنه جدید را حتی برای دو هفته تأمین کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 11
انسجام ملی دستاورد روزهای دفاع
حضرت آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در آیین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس، جنگ تحمیلی را، نتیجه سیاست راهبردی امپراطوری نظام سلطه در دشمنی با جمهوری اسلامی و ملت ایران خواندند و افزودند: با وجود حمایت همه جانبه قدرتهای جهانی از صدامِ جاهطلب و دیوانه قدرت، جنگ در پرتو سه عنصر «قدرت جوشان انقلاب، رهبری بسیار مؤثر امام و خصوصیات فاخر و برجسته ملت ایران» از یک تهدید قطعی و بزرگ به یک فرصت بزرگ تبدیل شد که روایت صحیح و دقیق این فصل شورانگیز و هیجانآور از تاریخ ایران به نسل جوان و نوجوان، استمرار موفقیتهای انقلاب را تضمین خواهد کرد.
فرمانده کل قوا، دفاع مقدس را حادثهای پرهیجان، پرمعنا و پر فایده برای امروز و فردای کشور خواندند و با عرض مراتب احترام و ارادت به پیشکسوتان دفاع مقدس افزودند: پیشکسوتان زودتر از دیگران نیاز حیاتی آن مقطع را شناختند و برای تأمین این نیاز به میدان پرحادثه جنگ و جهاد و ایثار شتافتند، بنابراین تمجید و احترام به آنها وظیفه ای قطعی و همگانی است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اینکه با گذشت زمان، ابعاد و حقایقِ حوادثی نظیر دفاع مقدس، بیشتر و بهتر قابل درک میشود، افزودند: باید به گونهای عمل کرد که معرفت و آگاهی به «حقایق دفاع مقدس به عنوان برههای درخشان و تأثیرگذار»، به طور مستمر افزایش یابد و نسل کنونی از واقعیات و حقایق آن دوران آگاه شود که تلاش در این زمینه توقعی جدی از پیشکسوتان دفاع مقدس و متولیان اینگونه مسائل است. ایشان با اشاره به اسناد و مدارک منتشر شده از جنگ تحمیلی از سوی غرب افزودند: این اعترافات، حقانیت حرفهای ما را که زمانی ادعا و تصور میشد، ثابت میکند.
فرمانده کل قوا، تحمیل جنگ به ایران را واکنش طبیعی سلطهگران جهانی به پیروزی انقلاب اسلامی خواندند و گفتند: انقلاب ملت ایران، صرفا شکست یک نظام وابسته و فاسد و یک ضربه مقطعی به آمریکا و استکبار نبود بلکه تهدید امپراطوری نظام سلطه بود و مستکبران غرب و شرق با درک عمق این تهدید، جنگ را با تشویق و تحریک صدام بر ملت ایران تحمیل کردند. ایشان هدف از جنگ تحمیلی را جلوگیری از انتقال پیام و حرفهای نو ملت ایران به دیگر ملتها از جمله نهراسیدن ازآمریکا و ایستادگی و مقاومت در مقابل ظلم و تبعیض جهانی دانستند و افزودند: ظهور نظام سیاسی مستقل و الهامبخش، آن هم در کشوری که نقطه امید، اتکاء و طمعورزی آمریکا به شمار میرفت برای آمریکا و سلطه گران، اصلا قابل تحمل نبود، بنابراین بعد از تحرکاتِ ناکامی همچون کودتا، حمله به طبس و تحریک قومیتها، جنگی تمام عیار را به ملت ایران تحمیل کردند. فرمانده کل قوا افزودند: این حمله سراسری البته در ذهن انقلابیون، پیشبینی نمیشد اما برای عناصری از نیروهای مسلح که مجرب بودند و برای شخصیتهای برجسته و مستقل جهان غیرمنتظره نبود. رهبر انقلاب در همین زمینه به سخنان احمد سکوتره، رئیس جمهور فقید گینه در دیداری خصوصی با ایشان اشاره کردند و گفتند: آقای سکوتره معتقد بود وقوع جنگ تحمیلی ناگزیر بوده است، چون امپریالیزم اگر نتواند انقلابی را تضعیف یا مهار کند حتما جنگی سنگین را به آن تحمیل خواهد کرد. حضرت آیت الله خامنهای با انتقاد از سخنان کسانی که
غیر مسئولانه ایران را مسئول جنگ تحمیلی میدانند و میگویند دفاع مقدس باید بعد از آزادسازی خرمشهر پایان مییافت، گفتند: حادثه پایان جنگ یعنی حمله و پیشروی صدام بعد از پذیرش قطعانه ۵۹۸ از جانب ایران و بعد از آن، حمله مرصاد، نشان داد که اگر در مقطع آزادی خرمشهر، دفاع پایان مییافت صدام حتما مجددا پیشروی میکرد به خصوص اینکه بخشهای زیادی از ایران عزیز، در آن مقطع هنوز در اشغال متجاوزان بود. ایشان تجزیه ایران و جدا کردن خوزستان به عنوان بخشی مهم از کشور، به زانو در آوردن ملت، براندازی جمهوری اسلامی و در دست گرفتن سرنوشت ملت ایران را اهداف اصلی امپراطوری کینهتوز سلطه از تحمیل جنگ به ایران برشمردند و گفتند نباید این حقایق آشکار را فراموش کرد.
حضرت آیت الله خامنهای، تبدیل جنگ ۸ ساله از تهدیدی بزرگ به فرصتی بزرگ را دومین حقیقت دفاع مقدس دانستند و گفتند: «جوشش انقلاب، رهبری تعیین کننده امام خمینی و خصوصیات برجسته و تاریخی ملت ایران»، سه عنصر و عامل مهمی بودند که این حقیقت شورانگیز را رقم زدند که باید در تبیین آن بهخوبی کار شود به خصوص اینکه فرصتهای بهوجود آمده از دل تهدید سهمگین جنگ، هنوز برای اکثر مردم ناشناخته است.
فرمانده کل قوا، دادن درس عبرت به ملتهای دیگر را از جمله اهداف زیادهخواهان جهانی از به راه انداختن جنگ تحمیلی برشمردند و افزودند: آنها میخواستند با سرکوب ملت ایران، باب گشوده شده مقاومت را کاملا ببندند اما ملت، همه اهداف جبهه استکبار را خنثی کرد و برخلاف تصور دشمنان، خود را بالا کشید و فرصتهای بسیار آفرید.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از دستاوردهای دفاع مقدس را ایستادگی مردم بهویژه مردم خوزستان و عرب زبانها و بیتوجهی آنها به وسوسههای دشمن برای تجزیه کشور دانستند و گفتند: دفاع مقدس همچنین زمینهساز بروز باورهای دینی و برترین سجایای اخلاقی ملت ایران شد. حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به بروز گذشت، فداکاری و دین باوری در دوران دفاع مقدس بهویژه گذشت خانوادههای رزمندگان و شهدا افزودند: در دوران دفاع مقدس، همه کشور به عمق دفاعی جبههها تبدیل شد و شهر و روستا، مسجد و هیئت، حوزه و دانشگاه، همه در خدمت دفاع و انقلاب قرار گرفتند. ایشان اتحاد و انسجام ملت را از دیگر دستاوردهای دوران دفاع مقدس برشمردند و خاطرنشان کردند: در سالهای ابتدایی انقلاب به دلیل اختلافات سیاسی در سطوح بالای کشور و اقدامات تفرقه افکنانه گروهکها، مردم دسته دسته شده بودند اما دفاع مقدس همه آحاد مردم را یکپارچه کرد. رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از دستاوردهای دفاع مقدس را که زمینهساز تبدیل تهدید به فرصت شد، مسئله اقتدار نظامی کشور دانستند و گفتند: در شروع جنگ تحمیلی وضع کشور از لحاظ نظامی خوب نبود اما دفاع مقدس از یک طرف تبدیل به آزمون وفاداری ارتش به نظام مقدس جمهوری اسلامی شد و از طرف دیگر زمینهساز سربرآوردن سپاه به عنوان یک حقیقت درخشنده شد. فرمانده کل قوا با تأکید بر اینکه اقتدار نیروهای مسلح موجب محبوبیت آنها نزد مردم و ایجاد احساس امنیت برای کشور شد، افزودند: البته این نکته باید مد نظر فرماندهان محترم ارتش و سپاه باشد که این محبوبیت و اقتدار تا زمانی است که حرکت پیشرونده نیروهای مسلح با همان شتاب قبلی ادامه داشته باشد و دستخوش توقف و عقبگرد نشود زیرا هرگونه توقف در مقابل حرکت رو به جلوی دشمن، به معنای عقبگرد است و بر همین اساس مسئولان نظامی و کشوری، پشتیبانی از نیروهای مسلح را از کارهای واجب خود بدانند. ایشان تأکید کردند: به لطف الهی امروز کشور از لحاظ دفاعی به مرحله بازدارندگی رسیده است و از لحاظ تهدید خارجی نگرانی وجود ندارد و دشمنان نیز این موضوع را به خوبی میدانند. رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به یک نکته مهم اشاره کردند و گفتند: برخی اوقات در مورد دفاع مقدس تعابیری همچون استفاده از موج انسانی بهکار برده میشود در حالیکه محور تمام حرکات و اقدامات و عملیات در ۸ سال جنگ، تدبیر و عقلانیت بود و روشها و راهکنشهای ابتکاری در عملیات مختلف قابل تدریس در دانشگاههای نظامی است. حضرت آیت الله خامنهای از جمله دستاوردهای دفاع مقدس را ثابت شدن یک اصل مهم برای ملت ایران دانستند و تأکید کردند: در دوران دفاع مقدس ثابت شد که صیانت کشور و بازدارندگی در مقابل تهدیدهای دشمن، تنها از راه مقاومت بهدست میآید و نه تسلیم. ایشان افزودند: در همان اوایل جنگ افرادی معتقد به تسلیم بودند و غیر مستقیم این موضوع را مطرح میکردند اما امام محکم ایستاد و در نهایت برای ملت ایران نیز ثابت شد که پیروزی و پیشرفت و صیانت کشور با مقاومت حاصل میشود. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به استفاده از اصل مقاومت در مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خاطرنشان کردند: این مقاومت هوشمندانه موجب شد اولا یک اطمینان و اعتماد به نفس داخلی در فعالین سیاسی و فرهنگی بهوجود آید، ثانیا به دشمن آموخت در محاسبات خود، همواره قدرت داخلی ایران را به حساب بیاورد چرا که ما با همین روحیه توانستیم در بسیاری از موارد همچون فشار حداکثری یا طرح خاورمیانه جدید و یا تعرض به مرزهای هوایی و دریایی از جمله ساقط کردن پرنده متجاوز دشمن یا توقیف شناورهای خاطی آنان، دشمن را ناکام بگذاریم. ایشان به تأکید مکرر خود بر لزوم روایتگری درست، اشاره کردند و گفتند: فعالیتهایی که تاکنون در این زمینه انجام شده خوب است اما همه آنها زیرساخت هستند و باید خروجی کارها مشاهده شوند. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: هنگامی میتوانید از نتیجه کار خود در روایتگری دفاع مقدس احساس رضایت کنید که نوجوان دبیرستانی و جوان دانشگاهی با همان چشمی که شما به دفاع مقدس نگاه میکنید، به مسائل آن بنگرد و همان برداشت را داشته باشد. حضرت
آیت الله خامنهای با تأکید بر اینکه اگر این مهم اتفاق بیفتد موفقیت در میدانهای گوناگون آینده، حتمی خواهد بود، افزودند: حضور جوانهایی که برای دفاع از حرم به میدان رفتند و برخی هم به شهادت رسیدند از تأثیرات روایت درست بود زیرا این جوانها دفاع مقدس را ندیده بودند. فرمانده کل قوا با اشاره به تلاش دشمن برای انکار فرازها و اوجهای دفاع مقدس و بزرگنمایی برخی نقاط ضعف احتمالی گفتند، آنها با کار «فرهنگی، تبلیغاتی و رسانهای» پرحجم تلاش میکنند زرق و برق دروغین استکبار را به رخ جوانان بکشند و تلخیها و تاریکیهای خود را پنهان کنند و در مقابل، با پنهان کردن نقاط قوت و دستاوردهای دفاع مقدس، زمینهساز ترس مردم از قدرت و هیبت ظاهری استکبار شوند که نتیجه آن، ترس از دشمن در میدان سیاسی و خود کم بینی در مقابل دشمن در میدان فرهنگی است. رهبر انقلاب اسلامی در پایان، پاسخگویی به روایتهای دروغ و مخدوش از دفاع مقدس و اصل انقلاب اسلامی را ضروری خواندند و افزودند: آمریکاییها و صهیونیستها با نگارش کتاب و تولید فیلم در این زمینه مشغول هستند که باید با استفاده از افراد اهل فکر و هنر در مقابل آنها تلاش و اقدامات مناسب انجام داد.
فرمانده کل قوا، دفاع مقدس را حادثهای پرهیجان، پرمعنا و پر فایده برای امروز و فردای کشور خواندند و با عرض مراتب احترام و ارادت به پیشکسوتان دفاع مقدس افزودند: پیشکسوتان زودتر از دیگران نیاز حیاتی آن مقطع را شناختند و برای تأمین این نیاز به میدان پرحادثه جنگ و جهاد و ایثار شتافتند، بنابراین تمجید و احترام به آنها وظیفه ای قطعی و همگانی است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اینکه با گذشت زمان، ابعاد و حقایقِ حوادثی نظیر دفاع مقدس، بیشتر و بهتر قابل درک میشود، افزودند: باید به گونهای عمل کرد که معرفت و آگاهی به «حقایق دفاع مقدس به عنوان برههای درخشان و تأثیرگذار»، به طور مستمر افزایش یابد و نسل کنونی از واقعیات و حقایق آن دوران آگاه شود که تلاش در این زمینه توقعی جدی از پیشکسوتان دفاع مقدس و متولیان اینگونه مسائل است. ایشان با اشاره به اسناد و مدارک منتشر شده از جنگ تحمیلی از سوی غرب افزودند: این اعترافات، حقانیت حرفهای ما را که زمانی ادعا و تصور میشد، ثابت میکند.
فرمانده کل قوا، تحمیل جنگ به ایران را واکنش طبیعی سلطهگران جهانی به پیروزی انقلاب اسلامی خواندند و گفتند: انقلاب ملت ایران، صرفا شکست یک نظام وابسته و فاسد و یک ضربه مقطعی به آمریکا و استکبار نبود بلکه تهدید امپراطوری نظام سلطه بود و مستکبران غرب و شرق با درک عمق این تهدید، جنگ را با تشویق و تحریک صدام بر ملت ایران تحمیل کردند. ایشان هدف از جنگ تحمیلی را جلوگیری از انتقال پیام و حرفهای نو ملت ایران به دیگر ملتها از جمله نهراسیدن ازآمریکا و ایستادگی و مقاومت در مقابل ظلم و تبعیض جهانی دانستند و افزودند: ظهور نظام سیاسی مستقل و الهامبخش، آن هم در کشوری که نقطه امید، اتکاء و طمعورزی آمریکا به شمار میرفت برای آمریکا و سلطه گران، اصلا قابل تحمل نبود، بنابراین بعد از تحرکاتِ ناکامی همچون کودتا، حمله به طبس و تحریک قومیتها، جنگی تمام عیار را به ملت ایران تحمیل کردند. فرمانده کل قوا افزودند: این حمله سراسری البته در ذهن انقلابیون، پیشبینی نمیشد اما برای عناصری از نیروهای مسلح که مجرب بودند و برای شخصیتهای برجسته و مستقل جهان غیرمنتظره نبود. رهبر انقلاب در همین زمینه به سخنان احمد سکوتره، رئیس جمهور فقید گینه در دیداری خصوصی با ایشان اشاره کردند و گفتند: آقای سکوتره معتقد بود وقوع جنگ تحمیلی ناگزیر بوده است، چون امپریالیزم اگر نتواند انقلابی را تضعیف یا مهار کند حتما جنگی سنگین را به آن تحمیل خواهد کرد. حضرت آیت الله خامنهای با انتقاد از سخنان کسانی که
غیر مسئولانه ایران را مسئول جنگ تحمیلی میدانند و میگویند دفاع مقدس باید بعد از آزادسازی خرمشهر پایان مییافت، گفتند: حادثه پایان جنگ یعنی حمله و پیشروی صدام بعد از پذیرش قطعانه ۵۹۸ از جانب ایران و بعد از آن، حمله مرصاد، نشان داد که اگر در مقطع آزادی خرمشهر، دفاع پایان مییافت صدام حتما مجددا پیشروی میکرد به خصوص اینکه بخشهای زیادی از ایران عزیز، در آن مقطع هنوز در اشغال متجاوزان بود. ایشان تجزیه ایران و جدا کردن خوزستان به عنوان بخشی مهم از کشور، به زانو در آوردن ملت، براندازی جمهوری اسلامی و در دست گرفتن سرنوشت ملت ایران را اهداف اصلی امپراطوری کینهتوز سلطه از تحمیل جنگ به ایران برشمردند و گفتند نباید این حقایق آشکار را فراموش کرد.
حضرت آیت الله خامنهای، تبدیل جنگ ۸ ساله از تهدیدی بزرگ به فرصتی بزرگ را دومین حقیقت دفاع مقدس دانستند و گفتند: «جوشش انقلاب، رهبری تعیین کننده امام خمینی و خصوصیات برجسته و تاریخی ملت ایران»، سه عنصر و عامل مهمی بودند که این حقیقت شورانگیز را رقم زدند که باید در تبیین آن بهخوبی کار شود به خصوص اینکه فرصتهای بهوجود آمده از دل تهدید سهمگین جنگ، هنوز برای اکثر مردم ناشناخته است.
فرمانده کل قوا، دادن درس عبرت به ملتهای دیگر را از جمله اهداف زیادهخواهان جهانی از به راه انداختن جنگ تحمیلی برشمردند و افزودند: آنها میخواستند با سرکوب ملت ایران، باب گشوده شده مقاومت را کاملا ببندند اما ملت، همه اهداف جبهه استکبار را خنثی کرد و برخلاف تصور دشمنان، خود را بالا کشید و فرصتهای بسیار آفرید.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از دستاوردهای دفاع مقدس را ایستادگی مردم بهویژه مردم خوزستان و عرب زبانها و بیتوجهی آنها به وسوسههای دشمن برای تجزیه کشور دانستند و گفتند: دفاع مقدس همچنین زمینهساز بروز باورهای دینی و برترین سجایای اخلاقی ملت ایران شد. حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به بروز گذشت، فداکاری و دین باوری در دوران دفاع مقدس بهویژه گذشت خانوادههای رزمندگان و شهدا افزودند: در دوران دفاع مقدس، همه کشور به عمق دفاعی جبههها تبدیل شد و شهر و روستا، مسجد و هیئت، حوزه و دانشگاه، همه در خدمت دفاع و انقلاب قرار گرفتند. ایشان اتحاد و انسجام ملت را از دیگر دستاوردهای دوران دفاع مقدس برشمردند و خاطرنشان کردند: در سالهای ابتدایی انقلاب به دلیل اختلافات سیاسی در سطوح بالای کشور و اقدامات تفرقه افکنانه گروهکها، مردم دسته دسته شده بودند اما دفاع مقدس همه آحاد مردم را یکپارچه کرد. رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از دستاوردهای دفاع مقدس را که زمینهساز تبدیل تهدید به فرصت شد، مسئله اقتدار نظامی کشور دانستند و گفتند: در شروع جنگ تحمیلی وضع کشور از لحاظ نظامی خوب نبود اما دفاع مقدس از یک طرف تبدیل به آزمون وفاداری ارتش به نظام مقدس جمهوری اسلامی شد و از طرف دیگر زمینهساز سربرآوردن سپاه به عنوان یک حقیقت درخشنده شد. فرمانده کل قوا با تأکید بر اینکه اقتدار نیروهای مسلح موجب محبوبیت آنها نزد مردم و ایجاد احساس امنیت برای کشور شد، افزودند: البته این نکته باید مد نظر فرماندهان محترم ارتش و سپاه باشد که این محبوبیت و اقتدار تا زمانی است که حرکت پیشرونده نیروهای مسلح با همان شتاب قبلی ادامه داشته باشد و دستخوش توقف و عقبگرد نشود زیرا هرگونه توقف در مقابل حرکت رو به جلوی دشمن، به معنای عقبگرد است و بر همین اساس مسئولان نظامی و کشوری، پشتیبانی از نیروهای مسلح را از کارهای واجب خود بدانند. ایشان تأکید کردند: به لطف الهی امروز کشور از لحاظ دفاعی به مرحله بازدارندگی رسیده است و از لحاظ تهدید خارجی نگرانی وجود ندارد و دشمنان نیز این موضوع را به خوبی میدانند. رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به یک نکته مهم اشاره کردند و گفتند: برخی اوقات در مورد دفاع مقدس تعابیری همچون استفاده از موج انسانی بهکار برده میشود در حالیکه محور تمام حرکات و اقدامات و عملیات در ۸ سال جنگ، تدبیر و عقلانیت بود و روشها و راهکنشهای ابتکاری در عملیات مختلف قابل تدریس در دانشگاههای نظامی است. حضرت آیت الله خامنهای از جمله دستاوردهای دفاع مقدس را ثابت شدن یک اصل مهم برای ملت ایران دانستند و تأکید کردند: در دوران دفاع مقدس ثابت شد که صیانت کشور و بازدارندگی در مقابل تهدیدهای دشمن، تنها از راه مقاومت بهدست میآید و نه تسلیم. ایشان افزودند: در همان اوایل جنگ افرادی معتقد به تسلیم بودند و غیر مستقیم این موضوع را مطرح میکردند اما امام محکم ایستاد و در نهایت برای ملت ایران نیز ثابت شد که پیروزی و پیشرفت و صیانت کشور با مقاومت حاصل میشود. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به استفاده از اصل مقاومت در مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خاطرنشان کردند: این مقاومت هوشمندانه موجب شد اولا یک اطمینان و اعتماد به نفس داخلی در فعالین سیاسی و فرهنگی بهوجود آید، ثانیا به دشمن آموخت در محاسبات خود، همواره قدرت داخلی ایران را به حساب بیاورد چرا که ما با همین روحیه توانستیم در بسیاری از موارد همچون فشار حداکثری یا طرح خاورمیانه جدید و یا تعرض به مرزهای هوایی و دریایی از جمله ساقط کردن پرنده متجاوز دشمن یا توقیف شناورهای خاطی آنان، دشمن را ناکام بگذاریم. ایشان به تأکید مکرر خود بر لزوم روایتگری درست، اشاره کردند و گفتند: فعالیتهایی که تاکنون در این زمینه انجام شده خوب است اما همه آنها زیرساخت هستند و باید خروجی کارها مشاهده شوند. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: هنگامی میتوانید از نتیجه کار خود در روایتگری دفاع مقدس احساس رضایت کنید که نوجوان دبیرستانی و جوان دانشگاهی با همان چشمی که شما به دفاع مقدس نگاه میکنید، به مسائل آن بنگرد و همان برداشت را داشته باشد. حضرت
آیت الله خامنهای با تأکید بر اینکه اگر این مهم اتفاق بیفتد موفقیت در میدانهای گوناگون آینده، حتمی خواهد بود، افزودند: حضور جوانهایی که برای دفاع از حرم به میدان رفتند و برخی هم به شهادت رسیدند از تأثیرات روایت درست بود زیرا این جوانها دفاع مقدس را ندیده بودند. فرمانده کل قوا با اشاره به تلاش دشمن برای انکار فرازها و اوجهای دفاع مقدس و بزرگنمایی برخی نقاط ضعف احتمالی گفتند، آنها با کار «فرهنگی، تبلیغاتی و رسانهای» پرحجم تلاش میکنند زرق و برق دروغین استکبار را به رخ جوانان بکشند و تلخیها و تاریکیهای خود را پنهان کنند و در مقابل، با پنهان کردن نقاط قوت و دستاوردهای دفاع مقدس، زمینهساز ترس مردم از قدرت و هیبت ظاهری استکبار شوند که نتیجه آن، ترس از دشمن در میدان سیاسی و خود کم بینی در مقابل دشمن در میدان فرهنگی است. رهبر انقلاب اسلامی در پایان، پاسخگویی به روایتهای دروغ و مخدوش از دفاع مقدس و اصل انقلاب اسلامی را ضروری خواندند و افزودند: آمریکاییها و صهیونیستها با نگارش کتاب و تولید فیلم در این زمینه مشغول هستند که باید با استفاده از افراد اهل فکر و هنر در مقابل آنها تلاش و اقدامات مناسب انجام داد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 13
عضویت در سازمان همکاری شانگهای تحریمها را کم اثرخواهد کرد
گروه سیاسی
علیرضا نظری، عضو کمیسیون کشاورزی و نماینده مردم خمین در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» اظهارداشت: یکی از مباحثی که این روزها در راستای خنثیسازی تحریمها و بهعبارتدیگر بیاثر سازی تحریمها میتواند مبنای عمل باشد، عضویت در سازمان همکاری شانگهای است. خوشبختانه در مقابل اینکه کلیه داشتهها و امید خود را به کشورهای بلوک غرب پیوند بزنیم، به عضویت دائمی با سازمان همکاری شانگهای دستیافتهایم.
وی بابیان اینکه عضویت در سازمان همکاری شانگهای جهش اقتصادی را به همراه خواهد داشت، افزود: بیشک این مسیر جدید انحصاری بودن ظرفیتهای اقتصادی، سیاسی و تجاری را سلب میکند و مسیرمان را از کشورهای تحت سلطه آمریکا دور خواهد کرد. این اتفاق گامی نوین در جهت تحقق اهداف و خنثیسازی تحریمهاست.
نماینده مردم خمین با اشاره به اینکه دلبستگی به کشورهای بلوک غرب و تحت حمایت آمریکا خطرآفرین است، تصریح کرد: با توجه به اینکه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای بیشتر کشورهای بلوک شرق هستند و از قدرتهای اقتصادی جهان به شمار میآیند، میتوانیم گشایشهای فراوان اقتصادی را رقم بزنیم.
عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: چین، روسیه و هند از قدرتهای نوظهور اقتصادی دنیا هستند که امروز در حوزه مبادلات و محاسبات جهانی بهخوبی میدرخشند. او بابیان اینکه مبادلات تجاری ایران گسترش خواهد یافت، متذکر شد: عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای موجب بیاثرسازی تحریمها خواهد شد. با الزامات و مراودات تجاری کشورهای عضو در سازمان همکاری شانگهای خنثیسازی تحریمها به سهولت اتفاق خواهد افتاد و تحولات نوین اقتصادی رقم خواهد خورد. وی در پایان این گفتوگو با تأکید براینکه آمریکا نقشی در منطقه آسیا نخواهد داشت، ابراز کرد: بیشک در آیندهای نهچندان دور اروپا و آمریکا در اقتصاد دنیا دیگر حرفی برای گفتن نخواهند داشت.
علیرضا نظری، عضو کمیسیون کشاورزی و نماینده مردم خمین در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» اظهارداشت: یکی از مباحثی که این روزها در راستای خنثیسازی تحریمها و بهعبارتدیگر بیاثر سازی تحریمها میتواند مبنای عمل باشد، عضویت در سازمان همکاری شانگهای است. خوشبختانه در مقابل اینکه کلیه داشتهها و امید خود را به کشورهای بلوک غرب پیوند بزنیم، به عضویت دائمی با سازمان همکاری شانگهای دستیافتهایم.
وی بابیان اینکه عضویت در سازمان همکاری شانگهای جهش اقتصادی را به همراه خواهد داشت، افزود: بیشک این مسیر جدید انحصاری بودن ظرفیتهای اقتصادی، سیاسی و تجاری را سلب میکند و مسیرمان را از کشورهای تحت سلطه آمریکا دور خواهد کرد. این اتفاق گامی نوین در جهت تحقق اهداف و خنثیسازی تحریمهاست.
نماینده مردم خمین با اشاره به اینکه دلبستگی به کشورهای بلوک غرب و تحت حمایت آمریکا خطرآفرین است، تصریح کرد: با توجه به اینکه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای بیشتر کشورهای بلوک شرق هستند و از قدرتهای اقتصادی جهان به شمار میآیند، میتوانیم گشایشهای فراوان اقتصادی را رقم بزنیم.
عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: چین، روسیه و هند از قدرتهای نوظهور اقتصادی دنیا هستند که امروز در حوزه مبادلات و محاسبات جهانی بهخوبی میدرخشند. او بابیان اینکه مبادلات تجاری ایران گسترش خواهد یافت، متذکر شد: عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای موجب بیاثرسازی تحریمها خواهد شد. با الزامات و مراودات تجاری کشورهای عضو در سازمان همکاری شانگهای خنثیسازی تحریمها به سهولت اتفاق خواهد افتاد و تحولات نوین اقتصادی رقم خواهد خورد. وی در پایان این گفتوگو با تأکید براینکه آمریکا نقشی در منطقه آسیا نخواهد داشت، ابراز کرد: بیشک در آیندهای نهچندان دور اروپا و آمریکا در اقتصاد دنیا دیگر حرفی برای گفتن نخواهند داشت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 16
دستاوردهایی که دیده نشد
گروه اقتصادی
یک سال از عمر دولت سیزدهم گذشته و این دولت با تمام انتقادهایی که بر آن وارد است توانسته بهصورت آهسته و پیوسته اقدامات بزرگی را انجام دهد، متأسفانه با فضاسازیهای متعدد رسانههای بیگانه و برخی از رسانههای داخلی و تزریق فضای ناامیدی در کشور اقدامات بزرگ دولت آنچنانکه باید دیده نشد در این گزارش تنها به چند مورد از این دستاوردها اشاره میکنیم:
کنترل کرونا و عادی شدن وضعیت کسبوکار
یکی از بزرگترین دستاوردهای دولت که میتوان آن را به سبب تأثیر فراوان بر مسائل اقتصادی آن را مسئله اقتصادی خواند تلاش دولت برای کنترل کرونا است که دولت سعی کرد با واردات گسترده واکسن، توسعه واکسنسازی داخلی بهویژه واکسنهای خوب پاستوکوک، اسپایکوژن، نورا و برکت و کارهای شبانهروزی بیماری کرونا را کنترل کند.
قبل از دولت سیزدهم به علت کمبود واکسن و نبودن واکسیناسیون سراسری دولت مجبور بود بهصورت گسترده سیاستهای قرنطینه و تعطیلی بسیاری از اصناف را اجرایی کند.
طبق بررسیهای پژوهشکده آمار، میزان فعالیت کل کسبوکارهای اقتصادی در زمان شیوع کرونا بر اساس نتایج این طرح اینگونه است که ۳۸ درصد کسبوکارها براثر کرونا در اسفند 98 و فروردین 99 فعالیتی نداشتهاند که این مقدار در اردیبهشت 99 به ۲۱ درصد رسیده است و در مقایسه با ماههای اسفند و فروردین فعالیت کسبوکارها در اردیبهشت 99 به میزان ۱۷ درصد افزایش داشته است. همچنین میزان ۲۲درصد در اسفند 98 و فروردین 99 با تمام ظرفیت به فعالیت خود ادامه دادهاند که با افزایش ۱۲درصد به عدد ۳۴درصد در اردیبهشتماه رسیده است. همچنین ۴۰ درصد مابقی نمونهها با حجمی کمتر از ظرفیت کامل در اسفند و فروردین فعالیت داشتهاند که این عدد در اردیبهشت 99 به۴۵ درصد رسیده است که حاکی از افزایش تعداد فعالیت کسبوکارها با حجمی کمتر از ظرفیت کامل است. بیشترین تأثیر کرونا بر جنبههای مختلف فعالیت کسبوکارهای اقتصادی در کل بر اساس نتایج این طرح، اینگونه است که میزان فروش با ۴۸ درصد در اسفند 98 و فروردین 99 و ۴۵ درصد در اردیبهشت99 بیشترین تأثیرپذیری را داشته است.
جریان نقدینگی، نیروی انسانی، مقدار تولید و میزان پسانداز به ترتیب در رتبههای بعدی تأثیرپذیری از کرونا قرار دارد. لازم به ذکر است که این رتبهبندی در هر دو دوره یکسان بوده است. در مورد تعدیل نیروی کار در کل بخشهای کسبوکار ۳۰ درصد در اسفند 98 و فروردین 99حداقل یک نفر را تعدیل کردهاند و در اردیبهشت ۷ درصد حداقل یک نفر را تعدیل کردهاند.
یکی دیگر از موارد موردبررسی، مهمترین مشکلات کسبوکارها طی دوران شیوع کرونا است. طبق اطلاعات اخذشده پژوهشکده آمار، مهمترین مشکل در کل کسبوکارها طی اسفند و فروردین پرداخت حقوق و دستمزد با ۲۵ درصد بوده و بازپرداخت وامها و پرداخت اجاره با ۲۱ درصد در رتبههای بعدی قرار دارند. اردیبهشتماه نیز پرداخت حقوق و دستمزد با ۲۹ درصد، بازپرداخت وامها با ۲۱ درصد و پرداخت اجاره با ۱۴ درصد در رتبههای بعدی قرار دارند.
اقتصاد رابطه مستقیمی باعرضه و تقاضا دارد؛کمبود تقاضا با توجه به اعمال سیاستهای محدودیتهای اجتماعی نظیر قرنطینه در دوران شیوع ویروس کرونا یکی از مواردی است که فضای کسبوکارها را تحت تأثیر قرار داد، در این دوران بعضی از مشاغل توانستند با ظرفیت فروش اینترنتی برخی از کمبود تقاضا را حل کنند اما راکد بودن بسیاری از مشاغل و نبودن پول برای خرید کالا یک مشکل بزرگ برای بسیاری از مشاغل آزاد بود که از هیچ پشتوانه مالی نیز برخوردار نبودند. ضمنا زیرساختهای اینترنت نیز آنچنانکه باید نبوده و این موضوع نیز به عاملی برای کاهش تقاضا بهویژه در شهرستانها تبدیل شد.
دولت سیزدهم با بسیج تمام بخشهای کشور توانست بهصورت موفقیتآمیز دو دور واکسن سراسری را تجربه کرده و بعد از واکسیناسیون سراسری، مشاغل و اصناف نفس راحتی کشیده و توانستند شرایط قبل از کرونا را بازیابی کنند.
کنترل تورم
یکی دیگر از دستاوردهای دولت، کنترل تورم است، دولت دوازدهم برای مخارج عادی خود در ابتدای سال 1400 بیش از 50هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کرده بود اما دولت سیزدهم در انتهای سال 1400 و تنها6 ماه از فعالیت رسمی توانست این میزان را تسویه کند، دولت سیزدهم بعدازآن نیز کنترل تورم را در سرفصل اقدامات اجرایی خود قرار داد، حذف ارز مرجع برای کالاهای اساسی نیز بار کسری بودجه دولت را کمتر کرد و دولت توانست با مدیریت خوب از تورمهای بسیار سنگین جلوگیری کند، البته تورم در ابتدای سال 1401 و بعد از حذف ارز مرجع در بسیاری از کالاها اتفاق افتاد اما اگر مدیریت دولت نبود شاهد گرانیهای افسار گسیخته در جامعه بودیم.
جلوگیری از ورشکست شدن صنایع با حذف ارز مرجع
یکی از اقدامات درست دولت که بر سر آن فشارهای زیادی را تحمل کرد، حذف ارز ترجیحی بود، ارز ترجیحی باعث ضررهای سنگین به صنایعی شده بود که این ارز را میگرفتند، با حذف ارز مرجع این شرکتها توانستند صورتمالی شفاف و عادی داشته باشند و سهام آنان نیز در بازار سرمایه با اقبال سرمایهگذاران مواجه شد و توانستند با افزایش سرمایههای خوب فعالیتهای شرکت را توسعه دهند، صنایع غذایی در صدر این وضعیت قرار داشته و توانستند با بازیابی خود وضعیت بنیادی بهتری داشته باشند.
کنترل نسبی بازار افسارگسیخته خودرو
یکی دیگر از دستاوردهای دولت سیزدهم که آنچنانکه باید دیده نشد، کنترل نسبی و خوب بازار خودرو بود، دولت با اجرای قرعهکشیهای متنوع و با حذف قرعهکشی در برخی از محصولات توانست عطش بازار خودرو را تا حدی کنترل کند، ضمنا کنترل فضای روانی بازار خودرو نیز مسئله دیگری بود که دولت با مطرح کردن واردات خودرو و توافق برجام بهخوبی از پس آن برآمد و توانست افزایش قیمت در بازار خودرو را کنترل کند، اقدام دیگر دولت افزایش قیمت کارخانه و کاستن قیمت بازار آزاد و بازار کارخانهای بوده که این عامل نیز توانست زیان انباشته خودروسازان را کاسته و در برخی از محصولات خودروسازان به سوددهی برسند.ادامه سیاستهای درست مبنی بر آزادسازی واردات خودرو، خودروهای ارزانقیمت و باکیفیت خارجی همزمان با توسعه ساخت خودروهای باکیفیت داخلی میتواند این بازار را بهصورت کامل کنترل کرده و آن را از بازار سرمایهای به بازار مصرفی تبدیل کند.
اکنون بازار خودرو در شرایط رکودی قرار داشته و عطش خرید برای سود گرفتن از این بازار بهشدت کم شده و بررسیهای میدانی خبرنگار «رسالت» نشان میدهد مصرفکنندگان واقعی در شرایط فعلی به خریدوفروش خودرو در بازار آزاد اقدام میکنند.
تلاش برای توسعه اقتصاد تعاونی
«رسالت» در گزارش تفصیلی به خدمات تعاونیها در دولت سیزدهم اشاره کرد که در این گزارش هم بهصورت مختصر به آن اشاره میکنیم؛ طبق آمار در سال 1401 ، افراد شاغل در شرکتهای تعاونی نسبت به سال قبل با افزایش 3.5 درصدی مواجه شد و شرکتهای تعاونی نسبت به سال 1400 به میزان 2.5 درصد افزایش یافتند.
اختصاص 400 میلیارد تومان خط اعتباری برای تعاونیهای مسکن با اولویت مسکن کارگری،ایجاد خط اعتباری 3 هزار میلیارد تومانی باهدف توسعه اشتغال پایدار روستایی، ایجاد خط اعتباری به مبلغ 2 هزار میلیارد تومان بهمنظور مانعزدایی و پشتیبانی از کسبوکارهای تعاونی و معرفی 641 طرح تعاونی جهت اشتغالزایی 20134 نفر با مبلغ تسهیلات 1911 میلیارد تومان تنها بخشی از توجه ویژه دولت سیزدهم به بخش تعاونی است که بیان کامل آن در این گزارش نمیگنجد.
افزایش دستمزد 57 درصدی برای حداقل بگیران
یکی از اقدامات شجاعانه دولت افزایش 57 درصدی حقوق حداقل بگیران تأمین اجتماعی است، البته این مصوبه ضعفهای زیادی داشته که باعث اعتراض بخشهای زیادی از حقوقبگیران بهویژه بازنشستگان شد، اما شجاعت چنین اقدامی باعث شد دستمزدها یک مرحله به حقوق واقعی نزدیکتر شود و حقوقهای کارمندی در بسیاری از ادارات به مرز 10 میلیون تومان برسد، البته هنوز هم طبق استانداردهای جهانی حقوق کارگران اندک بوده و باید افزایش مستمر و بالای نرخ تورم در هرسال بخشی از عقبماندگی کارگران جبران شود.
طبق بررسیهای دقیق خبرنگار«رسالت» در بخشهای صنعتی بزرگ دستمزد کارگران تنها 5 درصد هزینههای عملیاتی بوده و میتوان با توسعه کارخانههای بزرگ در آینده درآمدهای کارگری و کارمندی را به درآمدهای واقعی و استانداردهای جهانی نزدیک ساخت، اما آن چیزی که در دولت سیزدهم ارزش دارد توجه به کارگران و افزایش حقوق 57 درصدی برای آنان است که این اقدام جای تقدیر بسیار دارد.
ارتباط ویژه با همسایگان، تلاش برای احیای برجام و گسترش روابط با شرق و غرب
یکی از اقدامات قابلتقدیر دولت سیزدهم تلاش بر دیپلماسی با محوریت اقتصاد است، در دولت سیزدهم نگاه ویژهای به همسایگان شده است. دولت با ابتکار عمل مناسب روابط اقتصادی با همسایگان را به روابط استانی نیز رسانده است که این عمل باعث رشد و شکوفایی استانهای ایران در آینده و توسعه زیرساختهای سرمایهگذاری خواهد شد.
بهعنوانمثال اسدالله عباسی،استاندار گیلان در ابتدای شهریور سال جاری نشستی را با الگ کوروبچنکو، معاون نخستوزیر و وزیر صنایع و تجارت جمهوری تاتارستان روسیه داشته و بر توسعه روابط اقتصادی با این جمهوری تأکید کرد و در این دیدار روابط اقتصادی مشترک گیلان و جمهوری تاتارستان آغاز شد.
در تاریخ 25 مردادماه سال جاری نیز توافقنامههایی برای همکاری بین دو استان گیلان و استان چلیابینسک روسیه صورت گرفته و تأسیس مراکز تجاری در دو منطقه بررسیشده بود.
همزمان با توسعه روابط با همسایگان، دولت سیزدهم نگاه ویژهای نیز با توسعه با شرق داشته و با عضویت به سازمان شانگهای اتفاق بزرگی را برای کشور رقم زد که میتواند اثرات مثبت بلندمدت اقتصادی و امنیتی برای کشور داشته باشد، برداشته شدن فضای تهدید از جمهوری اسلامی ایران با توسعه روابط خارجی میتواند بزرگترین دستاورد برای کشور بوده و فضای سرمایهگذاری خارجی را نیز تسهیل کند. رسیدن به مرز تجارت به میزان بالای 70 میلیارد دلار در سال با اجرای این توافقنامه دور از دسترس نبوده و میتواند برکات زیادی برای کشور داشته باشد.
دولت سیزدهم علاوه بر نگاه استراتژیک به شرق نگاه تاکتیکی نیز به غرب داشته و در تلاش است توافقنامه برجام را احیا کرده تا بتواند منافع اقتصادی خوبی از آن ببرد و با تسهیل سرمایهگذاری و بهروز کردن تکنولوژی در بسیاری از صنایع فضای توسعه اقتصاد ایران را تسهیل کند. توسعه فروش نفت، گاز و بهویژه بخش معدن بعد از توافق برجام میتواند منافع بسیار زیاد اقتصادی را عاید کشور کند.
دولت سیزدهم در این مدت تمام تلاش خود را به کار بسته تا بتواند در فضایی بدون حاشیه از تمام ظرفیتهای کشور استفاده کند و باید همراه با انتقادهای بهحق این اقدامات امیدبخش دولت نیز دیده شود.
یک سال از عمر دولت سیزدهم گذشته و این دولت با تمام انتقادهایی که بر آن وارد است توانسته بهصورت آهسته و پیوسته اقدامات بزرگی را انجام دهد، متأسفانه با فضاسازیهای متعدد رسانههای بیگانه و برخی از رسانههای داخلی و تزریق فضای ناامیدی در کشور اقدامات بزرگ دولت آنچنانکه باید دیده نشد در این گزارش تنها به چند مورد از این دستاوردها اشاره میکنیم:
کنترل کرونا و عادی شدن وضعیت کسبوکار
یکی از بزرگترین دستاوردهای دولت که میتوان آن را به سبب تأثیر فراوان بر مسائل اقتصادی آن را مسئله اقتصادی خواند تلاش دولت برای کنترل کرونا است که دولت سعی کرد با واردات گسترده واکسن، توسعه واکسنسازی داخلی بهویژه واکسنهای خوب پاستوکوک، اسپایکوژن، نورا و برکت و کارهای شبانهروزی بیماری کرونا را کنترل کند.
قبل از دولت سیزدهم به علت کمبود واکسن و نبودن واکسیناسیون سراسری دولت مجبور بود بهصورت گسترده سیاستهای قرنطینه و تعطیلی بسیاری از اصناف را اجرایی کند.
طبق بررسیهای پژوهشکده آمار، میزان فعالیت کل کسبوکارهای اقتصادی در زمان شیوع کرونا بر اساس نتایج این طرح اینگونه است که ۳۸ درصد کسبوکارها براثر کرونا در اسفند 98 و فروردین 99 فعالیتی نداشتهاند که این مقدار در اردیبهشت 99 به ۲۱ درصد رسیده است و در مقایسه با ماههای اسفند و فروردین فعالیت کسبوکارها در اردیبهشت 99 به میزان ۱۷ درصد افزایش داشته است. همچنین میزان ۲۲درصد در اسفند 98 و فروردین 99 با تمام ظرفیت به فعالیت خود ادامه دادهاند که با افزایش ۱۲درصد به عدد ۳۴درصد در اردیبهشتماه رسیده است. همچنین ۴۰ درصد مابقی نمونهها با حجمی کمتر از ظرفیت کامل در اسفند و فروردین فعالیت داشتهاند که این عدد در اردیبهشت 99 به۴۵ درصد رسیده است که حاکی از افزایش تعداد فعالیت کسبوکارها با حجمی کمتر از ظرفیت کامل است. بیشترین تأثیر کرونا بر جنبههای مختلف فعالیت کسبوکارهای اقتصادی در کل بر اساس نتایج این طرح، اینگونه است که میزان فروش با ۴۸ درصد در اسفند 98 و فروردین 99 و ۴۵ درصد در اردیبهشت99 بیشترین تأثیرپذیری را داشته است.
جریان نقدینگی، نیروی انسانی، مقدار تولید و میزان پسانداز به ترتیب در رتبههای بعدی تأثیرپذیری از کرونا قرار دارد. لازم به ذکر است که این رتبهبندی در هر دو دوره یکسان بوده است. در مورد تعدیل نیروی کار در کل بخشهای کسبوکار ۳۰ درصد در اسفند 98 و فروردین 99حداقل یک نفر را تعدیل کردهاند و در اردیبهشت ۷ درصد حداقل یک نفر را تعدیل کردهاند.
یکی دیگر از موارد موردبررسی، مهمترین مشکلات کسبوکارها طی دوران شیوع کرونا است. طبق اطلاعات اخذشده پژوهشکده آمار، مهمترین مشکل در کل کسبوکارها طی اسفند و فروردین پرداخت حقوق و دستمزد با ۲۵ درصد بوده و بازپرداخت وامها و پرداخت اجاره با ۲۱ درصد در رتبههای بعدی قرار دارند. اردیبهشتماه نیز پرداخت حقوق و دستمزد با ۲۹ درصد، بازپرداخت وامها با ۲۱ درصد و پرداخت اجاره با ۱۴ درصد در رتبههای بعدی قرار دارند.
اقتصاد رابطه مستقیمی باعرضه و تقاضا دارد؛کمبود تقاضا با توجه به اعمال سیاستهای محدودیتهای اجتماعی نظیر قرنطینه در دوران شیوع ویروس کرونا یکی از مواردی است که فضای کسبوکارها را تحت تأثیر قرار داد، در این دوران بعضی از مشاغل توانستند با ظرفیت فروش اینترنتی برخی از کمبود تقاضا را حل کنند اما راکد بودن بسیاری از مشاغل و نبودن پول برای خرید کالا یک مشکل بزرگ برای بسیاری از مشاغل آزاد بود که از هیچ پشتوانه مالی نیز برخوردار نبودند. ضمنا زیرساختهای اینترنت نیز آنچنانکه باید نبوده و این موضوع نیز به عاملی برای کاهش تقاضا بهویژه در شهرستانها تبدیل شد.
دولت سیزدهم با بسیج تمام بخشهای کشور توانست بهصورت موفقیتآمیز دو دور واکسن سراسری را تجربه کرده و بعد از واکسیناسیون سراسری، مشاغل و اصناف نفس راحتی کشیده و توانستند شرایط قبل از کرونا را بازیابی کنند.
کنترل تورم
یکی دیگر از دستاوردهای دولت، کنترل تورم است، دولت دوازدهم برای مخارج عادی خود در ابتدای سال 1400 بیش از 50هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کرده بود اما دولت سیزدهم در انتهای سال 1400 و تنها6 ماه از فعالیت رسمی توانست این میزان را تسویه کند، دولت سیزدهم بعدازآن نیز کنترل تورم را در سرفصل اقدامات اجرایی خود قرار داد، حذف ارز مرجع برای کالاهای اساسی نیز بار کسری بودجه دولت را کمتر کرد و دولت توانست با مدیریت خوب از تورمهای بسیار سنگین جلوگیری کند، البته تورم در ابتدای سال 1401 و بعد از حذف ارز مرجع در بسیاری از کالاها اتفاق افتاد اما اگر مدیریت دولت نبود شاهد گرانیهای افسار گسیخته در جامعه بودیم.
جلوگیری از ورشکست شدن صنایع با حذف ارز مرجع
یکی از اقدامات درست دولت که بر سر آن فشارهای زیادی را تحمل کرد، حذف ارز ترجیحی بود، ارز ترجیحی باعث ضررهای سنگین به صنایعی شده بود که این ارز را میگرفتند، با حذف ارز مرجع این شرکتها توانستند صورتمالی شفاف و عادی داشته باشند و سهام آنان نیز در بازار سرمایه با اقبال سرمایهگذاران مواجه شد و توانستند با افزایش سرمایههای خوب فعالیتهای شرکت را توسعه دهند، صنایع غذایی در صدر این وضعیت قرار داشته و توانستند با بازیابی خود وضعیت بنیادی بهتری داشته باشند.
کنترل نسبی بازار افسارگسیخته خودرو
یکی دیگر از دستاوردهای دولت سیزدهم که آنچنانکه باید دیده نشد، کنترل نسبی و خوب بازار خودرو بود، دولت با اجرای قرعهکشیهای متنوع و با حذف قرعهکشی در برخی از محصولات توانست عطش بازار خودرو را تا حدی کنترل کند، ضمنا کنترل فضای روانی بازار خودرو نیز مسئله دیگری بود که دولت با مطرح کردن واردات خودرو و توافق برجام بهخوبی از پس آن برآمد و توانست افزایش قیمت در بازار خودرو را کنترل کند، اقدام دیگر دولت افزایش قیمت کارخانه و کاستن قیمت بازار آزاد و بازار کارخانهای بوده که این عامل نیز توانست زیان انباشته خودروسازان را کاسته و در برخی از محصولات خودروسازان به سوددهی برسند.ادامه سیاستهای درست مبنی بر آزادسازی واردات خودرو، خودروهای ارزانقیمت و باکیفیت خارجی همزمان با توسعه ساخت خودروهای باکیفیت داخلی میتواند این بازار را بهصورت کامل کنترل کرده و آن را از بازار سرمایهای به بازار مصرفی تبدیل کند.
اکنون بازار خودرو در شرایط رکودی قرار داشته و عطش خرید برای سود گرفتن از این بازار بهشدت کم شده و بررسیهای میدانی خبرنگار «رسالت» نشان میدهد مصرفکنندگان واقعی در شرایط فعلی به خریدوفروش خودرو در بازار آزاد اقدام میکنند.
تلاش برای توسعه اقتصاد تعاونی
«رسالت» در گزارش تفصیلی به خدمات تعاونیها در دولت سیزدهم اشاره کرد که در این گزارش هم بهصورت مختصر به آن اشاره میکنیم؛ طبق آمار در سال 1401 ، افراد شاغل در شرکتهای تعاونی نسبت به سال قبل با افزایش 3.5 درصدی مواجه شد و شرکتهای تعاونی نسبت به سال 1400 به میزان 2.5 درصد افزایش یافتند.
اختصاص 400 میلیارد تومان خط اعتباری برای تعاونیهای مسکن با اولویت مسکن کارگری،ایجاد خط اعتباری 3 هزار میلیارد تومانی باهدف توسعه اشتغال پایدار روستایی، ایجاد خط اعتباری به مبلغ 2 هزار میلیارد تومان بهمنظور مانعزدایی و پشتیبانی از کسبوکارهای تعاونی و معرفی 641 طرح تعاونی جهت اشتغالزایی 20134 نفر با مبلغ تسهیلات 1911 میلیارد تومان تنها بخشی از توجه ویژه دولت سیزدهم به بخش تعاونی است که بیان کامل آن در این گزارش نمیگنجد.
افزایش دستمزد 57 درصدی برای حداقل بگیران
یکی از اقدامات شجاعانه دولت افزایش 57 درصدی حقوق حداقل بگیران تأمین اجتماعی است، البته این مصوبه ضعفهای زیادی داشته که باعث اعتراض بخشهای زیادی از حقوقبگیران بهویژه بازنشستگان شد، اما شجاعت چنین اقدامی باعث شد دستمزدها یک مرحله به حقوق واقعی نزدیکتر شود و حقوقهای کارمندی در بسیاری از ادارات به مرز 10 میلیون تومان برسد، البته هنوز هم طبق استانداردهای جهانی حقوق کارگران اندک بوده و باید افزایش مستمر و بالای نرخ تورم در هرسال بخشی از عقبماندگی کارگران جبران شود.
طبق بررسیهای دقیق خبرنگار«رسالت» در بخشهای صنعتی بزرگ دستمزد کارگران تنها 5 درصد هزینههای عملیاتی بوده و میتوان با توسعه کارخانههای بزرگ در آینده درآمدهای کارگری و کارمندی را به درآمدهای واقعی و استانداردهای جهانی نزدیک ساخت، اما آن چیزی که در دولت سیزدهم ارزش دارد توجه به کارگران و افزایش حقوق 57 درصدی برای آنان است که این اقدام جای تقدیر بسیار دارد.
ارتباط ویژه با همسایگان، تلاش برای احیای برجام و گسترش روابط با شرق و غرب
یکی از اقدامات قابلتقدیر دولت سیزدهم تلاش بر دیپلماسی با محوریت اقتصاد است، در دولت سیزدهم نگاه ویژهای به همسایگان شده است. دولت با ابتکار عمل مناسب روابط اقتصادی با همسایگان را به روابط استانی نیز رسانده است که این عمل باعث رشد و شکوفایی استانهای ایران در آینده و توسعه زیرساختهای سرمایهگذاری خواهد شد.
بهعنوانمثال اسدالله عباسی،استاندار گیلان در ابتدای شهریور سال جاری نشستی را با الگ کوروبچنکو، معاون نخستوزیر و وزیر صنایع و تجارت جمهوری تاتارستان روسیه داشته و بر توسعه روابط اقتصادی با این جمهوری تأکید کرد و در این دیدار روابط اقتصادی مشترک گیلان و جمهوری تاتارستان آغاز شد.
در تاریخ 25 مردادماه سال جاری نیز توافقنامههایی برای همکاری بین دو استان گیلان و استان چلیابینسک روسیه صورت گرفته و تأسیس مراکز تجاری در دو منطقه بررسیشده بود.
همزمان با توسعه روابط با همسایگان، دولت سیزدهم نگاه ویژهای نیز با توسعه با شرق داشته و با عضویت به سازمان شانگهای اتفاق بزرگی را برای کشور رقم زد که میتواند اثرات مثبت بلندمدت اقتصادی و امنیتی برای کشور داشته باشد، برداشته شدن فضای تهدید از جمهوری اسلامی ایران با توسعه روابط خارجی میتواند بزرگترین دستاورد برای کشور بوده و فضای سرمایهگذاری خارجی را نیز تسهیل کند. رسیدن به مرز تجارت به میزان بالای 70 میلیارد دلار در سال با اجرای این توافقنامه دور از دسترس نبوده و میتواند برکات زیادی برای کشور داشته باشد.
دولت سیزدهم علاوه بر نگاه استراتژیک به شرق نگاه تاکتیکی نیز به غرب داشته و در تلاش است توافقنامه برجام را احیا کرده تا بتواند منافع اقتصادی خوبی از آن ببرد و با تسهیل سرمایهگذاری و بهروز کردن تکنولوژی در بسیاری از صنایع فضای توسعه اقتصاد ایران را تسهیل کند. توسعه فروش نفت، گاز و بهویژه بخش معدن بعد از توافق برجام میتواند منافع بسیار زیاد اقتصادی را عاید کشور کند.
دولت سیزدهم در این مدت تمام تلاش خود را به کار بسته تا بتواند در فضایی بدون حاشیه از تمام ظرفیتهای کشور استفاده کند و باید همراه با انتقادهای بهحق این اقدامات امیدبخش دولت نیز دیده شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 9
در برنامه هفتم توسعه اولویت اقتصاد و معیشت مردم است
گروه سیاسی
حسن محمدیاری،نماينده مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» در تشریح سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه اظهارداشت: برنامه هفتم توسعه به سبب آنکه یکچشم انداز پنجساله است، باید با سازوکار تعیینشده همراه شود. این سازوکار میبایست با بررسی دقیق و همافزایی نهادهای مسئول و سه قوه کشور شکل بگیرد.
وی افزود: مهمترین ارکان در تعیین سازوکار برنامه هفتم توسعه، مسائل اقتصادی و معیشتی مردم است. به نظر میرسد باهمافزایی بتوانیم برنامهای بیکم و کاست تدوین و تصویب کنیم.
محمدیاری تصریح کرد: با سازوکار درست میتوانیم برنامه هفتم توسعه را بهگونهای تصویب کنیم که کلیه کاستیهای برنامه پنجم و ششم را پوشش دهد. درشرایط کنونی یک سال به برنامه توسعه ششم اضافهشده تا برنامه هفتم بهدرستی و با نظارت دقیق تدوین و تصویب گردد. بهعبارتدیگر برنامه ششم توسعه یک سال تمدیدشده تا بررسیهای تدوین و تصویب برنامه هفتم اتفاق بیفتد.
او ابراز کرد که با همکاری سایر قوا درصددیم تا گامی درجهت حل مشکلات مردم برداریم.
نماینده مردم تالش و رضوانشهر در مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: باید بتوانیم با همکاری سایر قوا در جهت حل مشکلات معیشتی مردم و اشتغال جوانان گام برداریم. متأسفانه بیشتر مراجعه مردم به نمایندگان درباره اشتغال است. دراین راستا ضرورت دارد توجه شایانی به این بخش داشته باشیم و کاستیهای قشر آسیبپذیر جامعه را پوشش دهیم.
وی در پایان این گفتوگو با تأکید براینکه باید از ظرفیت بخش خصوصی استفاده کنیم، متذکر شد: جوانان بسیاری مستعد کار هستند اما ظرفیت کاری برایشان فراهم نیست. باید ظرفیتهای این حوزه را فراهم و اشتغالزایی جوانان را رقم بزنیم تا وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم بیشازپیش بهبود پیدا کند.
حسن محمدیاری،نماينده مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» در تشریح سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه اظهارداشت: برنامه هفتم توسعه به سبب آنکه یکچشم انداز پنجساله است، باید با سازوکار تعیینشده همراه شود. این سازوکار میبایست با بررسی دقیق و همافزایی نهادهای مسئول و سه قوه کشور شکل بگیرد.
وی افزود: مهمترین ارکان در تعیین سازوکار برنامه هفتم توسعه، مسائل اقتصادی و معیشتی مردم است. به نظر میرسد باهمافزایی بتوانیم برنامهای بیکم و کاست تدوین و تصویب کنیم.
محمدیاری تصریح کرد: با سازوکار درست میتوانیم برنامه هفتم توسعه را بهگونهای تصویب کنیم که کلیه کاستیهای برنامه پنجم و ششم را پوشش دهد. درشرایط کنونی یک سال به برنامه توسعه ششم اضافهشده تا برنامه هفتم بهدرستی و با نظارت دقیق تدوین و تصویب گردد. بهعبارتدیگر برنامه ششم توسعه یک سال تمدیدشده تا بررسیهای تدوین و تصویب برنامه هفتم اتفاق بیفتد.
او ابراز کرد که با همکاری سایر قوا درصددیم تا گامی درجهت حل مشکلات مردم برداریم.
نماینده مردم تالش و رضوانشهر در مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: باید بتوانیم با همکاری سایر قوا در جهت حل مشکلات معیشتی مردم و اشتغال جوانان گام برداریم. متأسفانه بیشتر مراجعه مردم به نمایندگان درباره اشتغال است. دراین راستا ضرورت دارد توجه شایانی به این بخش داشته باشیم و کاستیهای قشر آسیبپذیر جامعه را پوشش دهیم.
وی در پایان این گفتوگو با تأکید براینکه باید از ظرفیت بخش خصوصی استفاده کنیم، متذکر شد: جوانان بسیاری مستعد کار هستند اما ظرفیت کاری برایشان فراهم نیست. باید ظرفیتهای این حوزه را فراهم و اشتغالزایی جوانان را رقم بزنیم تا وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم بیشازپیش بهبود پیدا کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 7
دروغپردازی برجامی آمریکا
گروه بینالملل
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در مورد ارزیابی دولت بایدن از وضعیت احیای برجام گفته است :«ارزیابی ما این است که دلیلی که به توافق نرسیدیم، این است که تهران مبنای معقول پیروی متقابل را که در پیشنویس اتحادیه اروپا آمده قبول نکرده است.همانگونه که بارها گفتهایم شکافهایی بین ایران و آمریکا و دیگر اعضای گروه پنج بهعلاوه یک همچنان برقرار است و از پاسخهای ایران، این شکافها همچنان پابرجا است.پاسخهای ایران ما را به جایگاهی نرساند که این توافق را به نتیجه برسانیم.»
تاکتیک خرید زمان توسط آمریکا
واقعیت امر این است که مقامات کاخ سفید بهصورت آشکار تاکتیک«خرید زمان» را در قبال مذاکرات وین درپیش گرفتهاند. به عبارت بهتر،اساسا آمریکا و تروئیکای اروپایی ارادهای برای به نتیجه رساندن مذاکرات ندارند زیرا دو متغیر بیرونی و فرامتنی مهم در این معادله برای غرب اصالت دارد.
یکی از این متغیرها، انتخابات میاندورهای کنگره است. اگرچه نظرسنجیها نشان میدهد که احتمالا دموکراتها مجلس نمایندگان را در این انتخابات از دست خواهند داد و برتری حداقلی خود را در سنا حفظ خواهند کرد، اما مقامات دولت بایدن به دلیل تمرکز بر انتخابات 17 آبان ماه امسال قصد ندارند پرونده مهمی مانند احیای توافق هستهای را در دستور کار خود قرار دهند. فراتر از آن، رئیسجمهور آمریکا دریافته است که بازگشایی این پرونده تا قبل از انتخابات میاندورهای کنگره، منجر به تقابل وی با بخشی از بدنه حزب دموکرات خواهد شد زیرا در میان سناتورهای دموکرات نیز افرادی مانند باب منندز مخالف احیای این توافق هستند. بنابراین، بهصورت مشخص مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا درصدد خرید زمان و موکول کردن ادامه بررسی برجام به آینده« پس از برگزاری انتخابات نوامبر» هستند.
نقشآفرینی صهیونیستها
دومین مؤلفه فرامتنی که شاید حتی برای بازیگران اروپایی نسبت به مؤلفه اول اهمیت بیشتری داشته باشد، مربوط به نقشآفرینی پشت پرده مقامات رژیم اشغالگر قدس و موساد است. بخش اعظمی از رویکرد برجام امروز غرب، بر مبنای فاکتورهای فرامتنی تعیین میشود. بهعبارتدیگر، مواردی مانند اختلافات جاری میان کاخ سفید و کنگره بر سر نحوه بازگشت به توافق هستهای و فراتر از آن، درخواست یئیر لاپید، نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس از مقامهای آمریکایی درزمینه به تعویق انداختن بازگشت به برجام تا ماه نوامبر «پس از برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره» در شکلگیری این مواضع نقش بهسزایی داشته است. این قاعده درباره اتحادیه اروپا نیز صادق است. فارغ از پیوستگی راهبردی و حتی تاکتیکی بازیگران اروپایی به واشنگتن در روند بازگشت به توافق هستهای، در هفتههای اخیر رایزنیهای پیوستهای میان مقامهای رژیم صهیونیستی و اروپائیان بر سر نحوه تأمین انرژی مورد نیاز آنها در جریان جنگ اوکراین انجام شده است. هرچند این مذاکرات به نتیجهای نرسیده، اما به اتلاف آشکار زمان بهوسیله بازیگران غربی منجر شده است. در تحلیل رفتار برجامی غرب باید بر روی مؤلفههای فرامتنی تمرکز ویژه کرد. یکی از مأموریتهای محول شده به رسانههای غربی، پنهانسازی همین مؤلفههای فرامتنی و کتمان آنها از دید افکار عمومی دنیاست. در این معادله میان سیاستمداران و رسانههای غربی همپوشانی مطلق و پیوسته وجود دارد.
اولتیماتوم تلآویو به واشنگتن و اروپا
در حال حاضر، مقامات رژیم صهیونیستی به کاخ سفید و تروئیکای اروپایی گوشزد کردهاند که تا زمان تعیین تکلیف نهایی انتخابات سراسری در اراضی اشغالی، احیای برجم به سود حزب لیکود«نتانیاهو و همراهانش» و به ضرر لاپید و گانتز خواهد بود. همین مسئله سبب شده است تا مقامات آمریکایی و اروپایی در مواضع خود با استفاده از الفاظ و عباراتی مبهم، گرهای که خود در مذاکرات ایجاد کردهاند را با تهران نسبت دهند. درنهایت اینکه پاسخ جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر مواضع ثابت کشورمان در قبال مؤلفههایی مانند ارائه تضمینهای اعتباری لازم، مختومه شدن پروندههای مربوط به موارد ادعایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی قبل از اجرایی شدن مجدد برجام و رفع عملیاتی تحریمها بوده است.بدیهی است که موضعگیری اخیر مقامات آمریکایی و اروپایی در قبال این موارد، انعکاسی از معاملات بیرونی و فرامتنی آنها با بازیگران دیگری مانند رژیم اشغالگر قدس میباشد. درهرحال تاکتیک اتلاف زمان از سوی غرب، بهصورت کاملا هدفمند و از پیش تعیین شده صورت میگیرد. اتخاذ این تاکتیک اساسا ارتباطی با پاسخ ایران به طرح پیشنهادی اروپا ندارد.
اثبات یک قاعده مهم در وین
نگاه غیرواقعبینانه نسبت به معادلات جاری در حوزه روابط بینالملل، در بسیاری موارد به پاشنه آشیل بازیگران تبدیل شده است. این قاعده در خصوص سازمانهای بینالمللی و نقش آنها در حلوفصل منازعات نیز صادق است.در جریان خروج آمریکا از توافق هستهای، برخی دولتمردان قبلی ما تصور میکردند سازمان ملل متحد به دلیل تصویب برجام در شورای امنیت «در قالب قطعنامه 2231 » بهصورت تمامقد در برابر اقدامات غیرقانونی دولت ترامپ خواهد ایستاد اما این سازمان بهاصطلاح بینالمللی، خود به کاتالیزور و عاملی تسریعکننده در پیشبرد استراتژی فشار حداکثری ایالاتمتحده آمریکا علیه ایران تبدیل شد.
در این میان، آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل صرفا به ابراز تأسف از خروج واشنگتن از برجام اکتفا کرده و در مقابل، ایران قویا میخواست تا به تعهدات خود در توافقی که عملا از بین رفته است، پایبند بماند. در منازعات و مجادلههای بینالمللی انتزاعیات و ذهنیات نیستند که حرف میزنند بلکه امکانات و داشتهها مهم هستند آنچهکه مسلم است دستیابی ما در برنامه تحقیق و توسعه به سانتریفیوژهای نسل جدید آیآر-۴ و آیآر-۶ و استقرار آنها در نطنز و همچنین غنیسازی بیست و شصت درصدی که بهصورت موازی انجام میگیرد، همچنین پیشرفتهایی که در سایر حوزهها داریم جملگی ابزارهای امتیازگیری از طرف مقابل محسوب میشوند. اینکه تصور کنیم که اگر هیچیک از اینها را نداشتیم غرب حاضر بود در مقابل فاکتورهایی مانند راستیآزمایی و تضمین برداشته شدن تحریمها به ما امتیاز دهد یک تصور پوچ محسوب میشود. غرب نشان داده که هرگاه دست ایران بسته باشد در مذاکرات سختترین فشارها را اعمال میکند و بالعکس، هرگاه دست باز و قدرت مانور در مذاکرات داشته باشد« به این معنا که از قدرت سختافزاری و نرمافزاری لازم در مواجهه با دشمنان برخوردار باشد » در مقابل ما عقبنشینی خواهد کرد.
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در مورد ارزیابی دولت بایدن از وضعیت احیای برجام گفته است :«ارزیابی ما این است که دلیلی که به توافق نرسیدیم، این است که تهران مبنای معقول پیروی متقابل را که در پیشنویس اتحادیه اروپا آمده قبول نکرده است.همانگونه که بارها گفتهایم شکافهایی بین ایران و آمریکا و دیگر اعضای گروه پنج بهعلاوه یک همچنان برقرار است و از پاسخهای ایران، این شکافها همچنان پابرجا است.پاسخهای ایران ما را به جایگاهی نرساند که این توافق را به نتیجه برسانیم.»
تاکتیک خرید زمان توسط آمریکا
واقعیت امر این است که مقامات کاخ سفید بهصورت آشکار تاکتیک«خرید زمان» را در قبال مذاکرات وین درپیش گرفتهاند. به عبارت بهتر،اساسا آمریکا و تروئیکای اروپایی ارادهای برای به نتیجه رساندن مذاکرات ندارند زیرا دو متغیر بیرونی و فرامتنی مهم در این معادله برای غرب اصالت دارد.
یکی از این متغیرها، انتخابات میاندورهای کنگره است. اگرچه نظرسنجیها نشان میدهد که احتمالا دموکراتها مجلس نمایندگان را در این انتخابات از دست خواهند داد و برتری حداقلی خود را در سنا حفظ خواهند کرد، اما مقامات دولت بایدن به دلیل تمرکز بر انتخابات 17 آبان ماه امسال قصد ندارند پرونده مهمی مانند احیای توافق هستهای را در دستور کار خود قرار دهند. فراتر از آن، رئیسجمهور آمریکا دریافته است که بازگشایی این پرونده تا قبل از انتخابات میاندورهای کنگره، منجر به تقابل وی با بخشی از بدنه حزب دموکرات خواهد شد زیرا در میان سناتورهای دموکرات نیز افرادی مانند باب منندز مخالف احیای این توافق هستند. بنابراین، بهصورت مشخص مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا درصدد خرید زمان و موکول کردن ادامه بررسی برجام به آینده« پس از برگزاری انتخابات نوامبر» هستند.
نقشآفرینی صهیونیستها
دومین مؤلفه فرامتنی که شاید حتی برای بازیگران اروپایی نسبت به مؤلفه اول اهمیت بیشتری داشته باشد، مربوط به نقشآفرینی پشت پرده مقامات رژیم اشغالگر قدس و موساد است. بخش اعظمی از رویکرد برجام امروز غرب، بر مبنای فاکتورهای فرامتنی تعیین میشود. بهعبارتدیگر، مواردی مانند اختلافات جاری میان کاخ سفید و کنگره بر سر نحوه بازگشت به توافق هستهای و فراتر از آن، درخواست یئیر لاپید، نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس از مقامهای آمریکایی درزمینه به تعویق انداختن بازگشت به برجام تا ماه نوامبر «پس از برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره» در شکلگیری این مواضع نقش بهسزایی داشته است. این قاعده درباره اتحادیه اروپا نیز صادق است. فارغ از پیوستگی راهبردی و حتی تاکتیکی بازیگران اروپایی به واشنگتن در روند بازگشت به توافق هستهای، در هفتههای اخیر رایزنیهای پیوستهای میان مقامهای رژیم صهیونیستی و اروپائیان بر سر نحوه تأمین انرژی مورد نیاز آنها در جریان جنگ اوکراین انجام شده است. هرچند این مذاکرات به نتیجهای نرسیده، اما به اتلاف آشکار زمان بهوسیله بازیگران غربی منجر شده است. در تحلیل رفتار برجامی غرب باید بر روی مؤلفههای فرامتنی تمرکز ویژه کرد. یکی از مأموریتهای محول شده به رسانههای غربی، پنهانسازی همین مؤلفههای فرامتنی و کتمان آنها از دید افکار عمومی دنیاست. در این معادله میان سیاستمداران و رسانههای غربی همپوشانی مطلق و پیوسته وجود دارد.
اولتیماتوم تلآویو به واشنگتن و اروپا
در حال حاضر، مقامات رژیم صهیونیستی به کاخ سفید و تروئیکای اروپایی گوشزد کردهاند که تا زمان تعیین تکلیف نهایی انتخابات سراسری در اراضی اشغالی، احیای برجم به سود حزب لیکود«نتانیاهو و همراهانش» و به ضرر لاپید و گانتز خواهد بود. همین مسئله سبب شده است تا مقامات آمریکایی و اروپایی در مواضع خود با استفاده از الفاظ و عباراتی مبهم، گرهای که خود در مذاکرات ایجاد کردهاند را با تهران نسبت دهند. درنهایت اینکه پاسخ جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر مواضع ثابت کشورمان در قبال مؤلفههایی مانند ارائه تضمینهای اعتباری لازم، مختومه شدن پروندههای مربوط به موارد ادعایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی قبل از اجرایی شدن مجدد برجام و رفع عملیاتی تحریمها بوده است.بدیهی است که موضعگیری اخیر مقامات آمریکایی و اروپایی در قبال این موارد، انعکاسی از معاملات بیرونی و فرامتنی آنها با بازیگران دیگری مانند رژیم اشغالگر قدس میباشد. درهرحال تاکتیک اتلاف زمان از سوی غرب، بهصورت کاملا هدفمند و از پیش تعیین شده صورت میگیرد. اتخاذ این تاکتیک اساسا ارتباطی با پاسخ ایران به طرح پیشنهادی اروپا ندارد.
اثبات یک قاعده مهم در وین
نگاه غیرواقعبینانه نسبت به معادلات جاری در حوزه روابط بینالملل، در بسیاری موارد به پاشنه آشیل بازیگران تبدیل شده است. این قاعده در خصوص سازمانهای بینالمللی و نقش آنها در حلوفصل منازعات نیز صادق است.در جریان خروج آمریکا از توافق هستهای، برخی دولتمردان قبلی ما تصور میکردند سازمان ملل متحد به دلیل تصویب برجام در شورای امنیت «در قالب قطعنامه 2231 » بهصورت تمامقد در برابر اقدامات غیرقانونی دولت ترامپ خواهد ایستاد اما این سازمان بهاصطلاح بینالمللی، خود به کاتالیزور و عاملی تسریعکننده در پیشبرد استراتژی فشار حداکثری ایالاتمتحده آمریکا علیه ایران تبدیل شد.
در این میان، آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل صرفا به ابراز تأسف از خروج واشنگتن از برجام اکتفا کرده و در مقابل، ایران قویا میخواست تا به تعهدات خود در توافقی که عملا از بین رفته است، پایبند بماند. در منازعات و مجادلههای بینالمللی انتزاعیات و ذهنیات نیستند که حرف میزنند بلکه امکانات و داشتهها مهم هستند آنچهکه مسلم است دستیابی ما در برنامه تحقیق و توسعه به سانتریفیوژهای نسل جدید آیآر-۴ و آیآر-۶ و استقرار آنها در نطنز و همچنین غنیسازی بیست و شصت درصدی که بهصورت موازی انجام میگیرد، همچنین پیشرفتهایی که در سایر حوزهها داریم جملگی ابزارهای امتیازگیری از طرف مقابل محسوب میشوند. اینکه تصور کنیم که اگر هیچیک از اینها را نداشتیم غرب حاضر بود در مقابل فاکتورهایی مانند راستیآزمایی و تضمین برداشته شدن تحریمها به ما امتیاز دهد یک تصور پوچ محسوب میشود. غرب نشان داده که هرگاه دست ایران بسته باشد در مذاکرات سختترین فشارها را اعمال میکند و بالعکس، هرگاه دست باز و قدرت مانور در مذاکرات داشته باشد« به این معنا که از قدرت سختافزاری و نرمافزاری لازم در مواجهه با دشمنان برخوردار باشد » در مقابل ما عقبنشینی خواهد کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 15
بیم و امیدهای سال تحصیلی جدید
گروه اجتماعی
دوم مهرماه انتظارها به سر می رسد و سال تحصیلی جدید آغاز میشود؛ سالی که قرار است آموزش به طور کامل حضوری باشد اما نظام آموزشی با گذر از تعطيلی دوساله كلاسهای درس و آموزش از راه دور، به شکلی عیان تر با چالش هایی دست به گریبان خواهد بود که اگرچه مسبوق به سابقه است، اما این چالش ها هم اکنون بیش از گذشته چهره خود را نمایان کرده اند. در ایام گستردگی شیوع کرونا، به کمبودها و کاستی ها با دیده اغماض نگریسته شد و طبیعتا برای رفع آنها چاره اندیشی نشد. دو سال است که فهرستی بلند بالا از مشکلات روی هم تلنبار شده اند، از کمبود معلم تا افت شدید تحصیلی و بازماندگی گروهی از دانش آموزان از چرخه آموزش و یا بيعدالتي و توزيع نابرابر امكانات آموزشي و بی میلی به انجام تکالیف درسی و کاهش نظم و مقررات انضباط کلاسی که شدت بروز هریک از این موارد با سالیان قبل توفیر دارد. به این دلیل که در دو سال گذشته، تمرکز مسئولان نظام آموزشی معطوف بر این بود که دانش آموزان از جریان حداقلی آموزش بازنمانند، بنابراین انبوهی از مطالبات و مشکلات بر شانه های نظام آموزشی سنگینی می کند.
با همه این اوصاف، سال تحصیلی جدید نقاط روشن و امیدبخشی هم دارد، اینکه تجربه های جدیدی را به دست آورده ایم و جهان قبل از کرونا و بعد از آن تغییرات زیادی کرده و فرصتی برای ما فراهم آورده تا از مسیر آموزش به شیوه سنتی فاصله بگیریم. آموزش برخط تغییری برآمده از بحران است و اگر بخواهیم خردمندانه به این موضوع نگاه کنیم، آموزش مجازی می تواند به عنوان یک مکمل اثربخش باشد و در این راستا کسب سواد رسانه ای و مهارت های کار با تجهیزات الکترونیکی اهمیتی مضاعف دارد.
***
تحلیلگران ارشد نظام آموزشی و پژوهشگرانی که در این حوزه صاحب نظرند، بیم و امیدهای سال تحصیلی جدید را به رشته تحریر درآورده اند که در ادامه می خوانید.
مجید علیپور- مدیر مدرسه: امید به احیای مدرسه
مدارس کشور بعد از نزدیک به دو سال تعطیلی علنی یا غیرعلنی، از شنبه آینده به صورت رسمی بازگشایی می شوند درحالی که دیگر خبری از ترس و هراس جمعی مردم و مسئولان از پیامدهای گسترش کرونا مشاهده نمی شود.
به عبارت بهتر اگر پیش از این «رعایت پروتکل های بهداشتی» و ذکر مصداق های آن از پربسامدترین کلمات در مصاحبه های مسئولان و یا محاورات روزانه خانواده ها بود، اکنون و با آشنایی قابل قبول توده های مردم با ساز و کارهای کنترل بیماری کرونا و شیوه های رفتار در مقابل گسترش آن؛ خانواده ها، دانش آموزان و معلمان با حداقلی از نگرانی به استقبال سال تحصیلی جدید می روند. این ادعا را می توان با مراجعه به جنب و جوش های بازار لباس و نوشت افزار مدرسه، راه اندازی مجدد سرویس مدارس، برنامه ریزی های درسی و هفتگی در سطح مدارس و ... به خوبی اثبات کرد. اما هرچند یک یک موارد گفته شده نشان از بازگشت قطعی جامعه به زندگانی عادی است اما این بازگشت همراه با پرسش ها، ابهامات و چالش هایی برای نظام آموزش و پرورش است که جا دارد نسبت به تبیین دقیق و حل آنها بیندیشیم.
کرونا علاوه بر همه مصائبی که آفرید؛ تاثیر قابل ملاحظه ای در شیوه ها و کیفیت آموزش در مدارس گذاشت و در عین حال نقص ها و ضعف هایی را به رخ کشید که جا دارد از خود بپرسیم آیا با گذار از وضعیت کرونایی و بازگشت به زندگانی عادی؛ همه آن تغییرات و شواهد اثبات مشکلات نظام آموزشی، در همهمه بوروکراسی گسترده اداری، از نو به فراموشی سپرده نخواهند شد؟ مشهود ترین تغییری که در شیوه های آموزش در دوره کرونایی اتفاق افتاد، آشنایی و استفاده گسترده معلمان از ظرفیت فضای مجازی برای تدریس و برقراری ارتباط با دانش آموزان و خانواده ها بود. «شاد» که آموزش و پرورش اصرار داشت آن را مهمترین دستاورد خود در دوره کرونا بداند (هرچند با ارتقایی که در نسخه های بعدی پیدا کرد، از میزان قابل قبولی از رضایتمندی دانش آموزان و معلمان برخوردار شد) اما اکنون در وضعیتی قرار دارد که به نظر می رسد بناست به کلی رها و بایگانی شود و یا نهایتا کارکردی در حد یک پیام رسان سازمانی داشته باشد. به عبارتی از مجموعه دستورالعمل های اداری و مشاهدات چنین برمی آید که همه عوامل (از دانش آموز و معلم در کف مدرسه گرفته تا عالی ترین سطوح سیاست گذاری در آموزش و پرورش) تصمیم دارند به شیوه های قدیمی و سنتی آموزش رجعت کنند و کاری به «شاد» و یا سایر برنامه های کمک آموزشی مشابه نداشته باشند!
از دست رفتن نظم مدرسه از دیگر پیامدهای تعطیلی طولانی مدت و بازگشایی های کج دار و مریز آن در این دوسال بود. شاید از منظری بتوانیم ترک برداشتن نظم سنتی، سست شدن پایه های ساختار بوروکراتیک و مدیریت از بالا به پایین در مدرسه و جایگزینی آن با مدیریت شبکه ای و اقتضایی کلاس های درس (به گونه ای که برخی از کلاس های مجازی در ساعات پایانی شب برگزار می شد) را از نتایج مثبت آن وضعیت بدانیم؛ اما به نظر می رسد پیامدهای زیانبار از دست رفتن نظم مدارس، از آورده ها و فواید آن به مراتب بیشتر است. دلیل این ادعا هم افت مشهود کیفیت آموزش و از آن مهمتر ترک تحصیل گسترده اما غیررسمی تعداد قابل توجهی از دانش آموزان به ویژه دانش آموزان مناطق و طبقات محروم است. بی نظمی غیرقابل اجتناب در ورود و خروج به مدرسه و به ویژه کلاس های مجازی درس، مشکلات برگزاری کلاس در فضای مجازی، محرومیت تعداد زیادی از دانش آموزان از دسترسی به امکانات لازم برای حضور در کلاس های مجازی، روز افزون شدن مشکلات اقتصادی و معیشتی و ... باعث ظهور معضلات و چالش هایی نو در حوزه ای گسترده از عدالت آموزشی گرفته تا آسیب های اجتماعی شد که ممکن است غلبه بر آنها در کوتاه مدت آسان نباشد و چه بسا تا مدت های طولانی ما را درگیر خود نگاه دارد.
در ابتدای ظهور و گسترش کرونا که از جامعه پزشکی گرفته تا توده های مردم نسبت به چگونگی مواجهه با آن دچار تردید و ترس گسترده ای بودند؛ ادارات و نهادهای مختلف با حداقلی از نیروی انسانی (یک سوم) به تداوم خدمت رسانی مشغول شدند. اما نکته ای که گویا دیده نشد همین بود که قریب به اتفاق این سازمان ها و نهادها با همان یک سوم نیرو نیز قادر به رتق و فتق امور خود بودند و عملا دو سوم نیروهای موجود در آنها تاثیر قابل ذکری در کیفیت کار آن دستگاه نداشتند. با توجه به اینکه آموزش و پرورش سال هاست با بحران کمبود نیرو در مدارس و خالی ماندن کلاس های درس از معلم مواجه است، جای طرح این پرسش است که چرا هیچ انگیزه و برنامه ای جهت کاستن از میزان نیروهای شاغل در ادارات و موسسات وابسته و تزریق آنها به «مدرسه» (به عنوان کانون اصلی فعالیت های آموزشی و تربیتی) وجود ندارد؟ از سوی دیگر میل گسترده به مهاجرت (انتقالی) معلمان از مناطق نابرخوردار به مناطق برخوردار همچنان بالاست و این موضوع دانش آموزان این مناطق را دچار محرومیت مضاعف می کند. آیا این انتظار زیادی است که با اجرای طرح ها و اعطای مشوق هایی، این روند را معکوس و شاهد افزایش تقاضا برای حضور در مناطق محروم و نابرخوردار باشیم؟
عشق، تعهد و همراهی که معلمان در دوره کرونایی از خود نشان دادند و احساس نیازی که جامعه نسبت به کارآیی و کارآمدی مدرسه احساس کرد، این امید را ایجاد کرده است که مدرسه در مقام یک «نهاد» می تواند احیا شود. یکی از دغدغه ها و پرسش هایی که نگارنده در ایام تعطیلی مدارس داشت این بود که چرا بازگشایی مدارس به صورت یک مطالبه از سوی اولیای دانش آموزان مطرح نمی شود؟ وقتی تعطیلی دو_سه روزه یک نانوایی و یا سرویس حمل و نقل، باعث بروز نارضایتی های مشهود و اعتراضات گسترده می شود، چطور هفته ها و ماه ها تعطیلی مدارس (حتی رشته هایی چون تجربی که حساسیت های دانش آموزان و اولیای آنها بسیار بالاتر است) کمترین واکنشی در پی ندارد؟ آیا جامعه نسبت به مدرسه احساس بی نیازی می کند و اگر آری، به چه علت یا علت هایی؟! پاسخ به آن پرسش ها هرچه باشد اکنون با اطمینان می توان گفت که جامعه بیش از پیش به اهمیت و کارآمدی نهاد مدرسه ایمان پیدا کرده و برای تداوم حیات آن خواهد کوشید. این بستری است که می تواند محل برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های مهمی برای حل چالش های مزمن آموزش و پرورش باشد.
حجت الله بنیادی- پژوهشگر نظام آموزشی: رخوت دانش آموزان برای بازگشت به کلاس درس
با گذر از روزهای تلخ و دشوار کرونایی، آموزش به شیوه حضوری نویدبخش اتفاقات خوب است اما سال تحصیلی جدید با مشکلاتی همراه است که اگرچه تازگی ندارد اما ابعاد و شدت بروز آن بیش از گذشته است. مسئله مهمتر و نگرانی شدیدتر کمبود معلم است و امسال به نظر میرسد شدت آن بیشتر هم باشد. آمارها دستکم از 200 هزار کمبود معلم حکایت دارد، که البته بخشی از این کمبود، پنهان است و اگرچه این موضوع با افزایش نسبت دانش آموز به معلم و افزایش تعداد دانش آموزان در هر کلاس قابل جبران است اما این وضعیت، زمینه ساز افت کیفیت آموزشی خواهد بود. بخش دیگری از این کمبود به ویژه در مناطق روستایی و دور افتاده به شکل نبود و کمبود معلم خودش را نشان می دهد. آموزش و پرورش برای حل این مسئله به دنبال پیاده سازی چند راهکار نادرست و دیرهنگام است، از جمله انتقال نیروی انسانی از سایر دستگاهها به آموزش و پرورش که این بخشنامه در 27 شهریورماه و در زمانی نامناسب ارسال شده، درحالی که می توانستند از مهرماه سال گذشته برای این مسئله برنامه ریزی کنند. استفاده از نیروهای بازنشسته نیز به عنوان راه حلی مطرح شده، اما باتوجه به اینکه اغلب معلمان، انگیزه کافی برای استمرار خدمت ندارند، اگر اقدامات تشویقی به منظور تداوم خدمت نیروهای بازنشسته مورد توجه نباشد، این راهکار نیز اثربخش نیست و به ناچار مجبورند به طرح هایی نظیر خرید خدمات و سرباز معلم روی بیاورند که بازهم تاخیر در چاره اندیشی این مسئله سبب خواهد شد کلاس های درس در بسیاری از مناطق، با گذشت یک ماه از آغاز سال تحصیلی معلمی نداشته باشند. بحث گذر از آموزش مجازی و دور ماندن دانش آموزان از فضای حقیقی مدرسه، مسئله مهم دیگری است که نباید از آن غافل شد. بسیاری از دروس، پیوستگی و ارتباط نزدیکی باهم دارند و باتوجه به اینکه دانش آموزان به مدت طولانی در فضای مجازی تحصیل کرده اند، یادگیری عمیقی شکل نگرفته و آزمون ها نیز به صورت دقیق و درستی برگزار نشده است؛ پیش نیاز یادگیری بهتر دانش آموزان آن است که بر پایه های قبل مسلط باشند، اما قابل پیش بینی است که معلمان پس از سنجش و ارزیابی متوجه می شوند که دانش آموزان پایه های قبل را به خوبی نیاموخته اند و طبیعتا باید برای جبران عقب ماندگی ها و ایرادات به آنها فرصت و اطمینان خاطر داد. از سوی دیگر، بهتر بود معلمان آموزش های لازم را دریافت می کردند تا در صورت نیاز، از موضع انفعال خارج شده و دروس پایه های قبل را تکرار کنند. بالطبع شرایط جدید اقتضائاتی دارد و باید خلاها و کاستی ها را جبران کرد و از آنجایی که مقدمات این امر فراهم نشده، سال تحصیلی جدید نگران کننده است.
دلواپسی و تشویش دیگری که باید به آن اشاره کرد، رخوت و سستی به ویژه در دانشآموزان است که متاثر از دوران کرونا هنوز برای حضور در کلاس درس آمادگی ندارند، حتی دانش آموزانی که چندین سال مدرسه را تجربه و دو سال به دلیل آموزش مجازی از این فضا دور بوده اند، برای بازگشت به مدرسه آماده نیستند و باید با ظرافت آنها را به محیط مدرسه و حضور در جمع و رعایت مقررات و نظم در کلاس درس عادت داد، دانش آموزانی هم که ورود آنها به عرصه آموزش با کرونا و تدریس مجازی مصادف شده، اساسا درکی از مدرسه و حضور در جمع ندارند و باید برای معلمانی که پایه های دوم و سوم ابتدایی را تدریس می کنند، دوره های مفصل و مناسبی برگزار کرد، تا به درستی این خلاء قابل مدیریت باشد. البته برای تحقق این مسئله دیر شده، اما می توان از دیدگاه کسانی که تجربه و مطالعات خوبی در این زمینه دارند، استفاده کرد. دستکم معلمان در گفت و گوی با یکدیگر، تجارب خود را به اشتراک بگذارند تا با دانش آموزانی که صرفا از قاب مجازی آموزش دیده اند مواجه درستی صورت بگیرد.
موضوع مهم بعدی این است که آموزش مجازی، ظرفیت بسیار خوبی را در اختیار ما قرار داده، هرچند از این ظرفیت به طورکامل استفاده نشده است، اما باید همچنان در کنار آموزش حضوری مورد توجه باشد و در عین حال توانمندی و مهارت حرفه ای آموزگاران برای استفاده از این بستر، ارتقاء یابد، حال آنکه در شرایط فعلی و افول کرونا این مسئله محقق نشده و تمام مسائل مورد اشاره موجب
می شود که سال تحصیلی جدید را با اضطراب و تنش آغاز کنیم. نارضایتی های شغلی معلمان، به همراه عدم نشاط و شادابی دانش آموزان برای حضور در مدرسه، نشان دهنده بی برنامگی آموزش و پرورش است و با اینکه از ماه ها قبل روشن بود که آموزش در سال تحصیلی جدید حضوری خواهد بود، اما آموزش و پرورش به بسیاری از چالش ها رسیدگی نکرده که به اعتقاد نگارنده این سطور، یکی از مهمترین مشکلات، پدیده بازماندگی از تحصیل است، موضوعی که از مصادیق ناعدالتی اجتماعی و آموزشی به شمار می رود. نهادهای بسیاری باید برای این مسئله چاره اندیشی کنند و لازم است نهادهای حمایتی با محوریت و مدیریت آموزش و پرورش، خانواده هایی که دانش آموز بازمانده از تحصیل دارند را شناسایی و بررسی کنند که چند درصد این معضل به مصائب معیشتی ارتباط دارد. آموزش و پرورش باید بازماندگی از آموزش را به عنوان یک زنگ خطر جدی برای ناعدالتی و بحران های اجتماعی تلقی کند. اینکه عده ای در کشور از حداقل امکانات تحصیلی محروم شوند، به این مفهوم است که آموزش و پرورش شرایط مطلوبی را برای دسترسی دانش آموزان به مدرسه فراهم نکرده است. اگرچه امنیت و اقتصاد مهم است اما در کنار این ها، آموزش و پرورش تکمیل کننده و زیربنای همه ی این هاست. چه بسا بخشی از ریشه های مسائل امنیتی ما را باید در آموزش و پرورش جستجو کرد. حال آنکه نظام آموزشی ما در سال تحصیلی جدید برای بازگرداندن 3 میلیون دانش آموز بازمانده از تحصیل کاری نکرده است، همانطور که برای ترغیب دانش آموزان و خانواده ها برای حضور در مدارس دولتی عادی و ارتقاء کیفیت آموزش در این مدارس اقدامی انجام نداده است!
شنیده های ما در کمال تاثر حکایت از آن دارد که اغلب خانواده ها دانش آموزان خود را برای سال تحصیلی جدید در مدارس غیردولتی ثبت نام کرده اند. بنابراین یکی دیگر از مهمترین چالش های ما این است که بخش عمده ای از والدین به آموزش و پرورش و مدارس دولتی بی اعتماد شده اند و گروهی از جامعه که توان پرداخت شهریه دارند، فرزندان خود را در مدارس خاص ثبت نام می کنند. یک سری از دستگاه های دولتی از دانشگاه ها تا حوزه های علمیه؛ مدارس غیردولتی خاص را برای فرزندان کارکنان خود تاسیس کرده اند
که به نوعی کنش اعتراضی و نقدی به ظرفیت مدارس دولتی است و این رویه در حال گسترش است و روزبه روز دامنه آن وسیع تر می شود، به گونه ای که والدین تمایل دارند فرزندان خود را یا در سیستم دولتی مدارس خاص و یا مدارس غیردولتی ثبت نام کنند و این خاص بودن و چندگانگی در اختیارات مدارس و روش های تربیتی سبب یک گسست اجتماعی و ناعدالتی اجتماعی خواهد شد. این ناعدالتی در آموزش عمومی، باتوجه به ناکارآمدی کنکور برای انتخاب شایسته ترین افراد در دوره تحصیلات تکمیلی، به شکل گسترده تری استمرار می یابد.
محمد داوری- کارشناس ارشد نظام آموزشی: سالِ سخت تحصیلی
آموزش حضوری را باید به فال نیک گرفت، اما این سال تحصیلی به دلیل عدم برنامه ریزی های لازم، با مشکلات و موانعی همراه است، از جمله مسئله سازگاری دانش آموزان و معلمان با محیط مدرسه پس از وقفه ای طولانی. در دو سال گذشته، ارتباط به شکل غیرحضوری بود و دانش آموزان تا حد زیادی به این شرایط عادت کردند. بحث دیگر، چالش آمادگی سخت افزاری مدارس است که در دوران اوج گیری امواج کرونا این مسئله به کلی رها شد و یا موضوع کیفیت آموزش که بزرگترین نگرانی کارشناسان به شمار می رود و باید زمان زیادی صرف کرد تا حداقل این کیفیت به شرایط قبل از کرونا برگردد. به طورکلی کیفیت پاشنه آشیل نظام آموزشی ماست و کرونا این وضعیت را تشدید کرده و بازگشت به شرایط گذشته زمانبر است. اما در بحث کیفیت آموزشی میان مقاطع و پایه های مختلف تحصیلی تفاوت آشکاری وجود دارد و بیشترین آسیب متوجه پایه های ابتدایی بوده است، درکنار این مسئله، مشکلات همیشگی آموزش و پرورش هم به قوت خود باقیست و بی تردید سال تحصیلی جدید، سال سختی برای آموزش و پرورش، مدارس و خانواده ها خواهد بود. حدود 15 میلیون دانش آموز و 30 میلیون والدین به همراه عوامل و کارکنان آموزش و پرورش جمعیتی در حدود 45 تا 50 میلیون را تشکیل می دهند که درگیر چالش سازگاری با آموزش حضوری پس از سکون و توقفی دو ساله اند، اما به فاصله یک روز مانده به بازگشایی مدارس، موازین و دستورالعمل هایی که والدین و دانش آموزان باید رعایت کنند، اطلاع رسانی نشده و مدارس همچنان فاقد برنامه و آمادگی لازم اند و هیچ برنامه مشخصی هم از سوی آموزش و پرورش ارائه نشده است. به نظر می رسد نه تنها چالش های پیشین مدیریت نشده، بلکه تشدید شده است و حتی مشکلات تازه ای نیز پدید آمده؛ به طوری که هنوز دانش آموزان پسر برای ورود به مدرسه، موی سر خود را اصلاح نکرده اند و یا دانش آموزان دختر و پسر تمایل ندارند پوشش ظاهری شان را متناسب با شرایط مدرسه تغییر دهند و خواب دیرهنگام در شب و تاخیر بیداری در صبح از اثرات آموزش مجازی و دوری از کلاس درس است و نشان می دهد محصلان برای سازگاری با شرایط جدید آمادگی ندارند. بی تردید مدارس و خانواده ها تا مدتها بر سر این مسائل با دانش آموزان دچار چالش خواهند بود.
اما سوای این کاستی ها و مشکلات، باید از بازگشایی مدارس به شکل حضوری خرسند و شادمان بود. آموزش مجازی نمی تواند جایگزین آموزش حضوری باشد، چراکه در پیشرفته ترین کشورها نیز صرفا به عنوان آموزش مکمل تلقی می شود. اما در عین حال ظرفیت ها
و دستاوردهای آموزش غیرحضوری را باید حفظ کرد و همچنان استفاده از نرم افزارها و تولید محتوا و ارتباط معلمان با دانش آموزان به صورت مجازی می تواند مکمل آموزش حضوری باشد و یا در اقدامات پژوهشی و تحقیقی و فعالیت های دانش آموزی مورد استفاده قرار گیرد.
دوم مهرماه انتظارها به سر می رسد و سال تحصیلی جدید آغاز میشود؛ سالی که قرار است آموزش به طور کامل حضوری باشد اما نظام آموزشی با گذر از تعطيلی دوساله كلاسهای درس و آموزش از راه دور، به شکلی عیان تر با چالش هایی دست به گریبان خواهد بود که اگرچه مسبوق به سابقه است، اما این چالش ها هم اکنون بیش از گذشته چهره خود را نمایان کرده اند. در ایام گستردگی شیوع کرونا، به کمبودها و کاستی ها با دیده اغماض نگریسته شد و طبیعتا برای رفع آنها چاره اندیشی نشد. دو سال است که فهرستی بلند بالا از مشکلات روی هم تلنبار شده اند، از کمبود معلم تا افت شدید تحصیلی و بازماندگی گروهی از دانش آموزان از چرخه آموزش و یا بيعدالتي و توزيع نابرابر امكانات آموزشي و بی میلی به انجام تکالیف درسی و کاهش نظم و مقررات انضباط کلاسی که شدت بروز هریک از این موارد با سالیان قبل توفیر دارد. به این دلیل که در دو سال گذشته، تمرکز مسئولان نظام آموزشی معطوف بر این بود که دانش آموزان از جریان حداقلی آموزش بازنمانند، بنابراین انبوهی از مطالبات و مشکلات بر شانه های نظام آموزشی سنگینی می کند.
با همه این اوصاف، سال تحصیلی جدید نقاط روشن و امیدبخشی هم دارد، اینکه تجربه های جدیدی را به دست آورده ایم و جهان قبل از کرونا و بعد از آن تغییرات زیادی کرده و فرصتی برای ما فراهم آورده تا از مسیر آموزش به شیوه سنتی فاصله بگیریم. آموزش برخط تغییری برآمده از بحران است و اگر بخواهیم خردمندانه به این موضوع نگاه کنیم، آموزش مجازی می تواند به عنوان یک مکمل اثربخش باشد و در این راستا کسب سواد رسانه ای و مهارت های کار با تجهیزات الکترونیکی اهمیتی مضاعف دارد.
***
تحلیلگران ارشد نظام آموزشی و پژوهشگرانی که در این حوزه صاحب نظرند، بیم و امیدهای سال تحصیلی جدید را به رشته تحریر درآورده اند که در ادامه می خوانید.
مجید علیپور- مدیر مدرسه: امید به احیای مدرسه
مدارس کشور بعد از نزدیک به دو سال تعطیلی علنی یا غیرعلنی، از شنبه آینده به صورت رسمی بازگشایی می شوند درحالی که دیگر خبری از ترس و هراس جمعی مردم و مسئولان از پیامدهای گسترش کرونا مشاهده نمی شود.
به عبارت بهتر اگر پیش از این «رعایت پروتکل های بهداشتی» و ذکر مصداق های آن از پربسامدترین کلمات در مصاحبه های مسئولان و یا محاورات روزانه خانواده ها بود، اکنون و با آشنایی قابل قبول توده های مردم با ساز و کارهای کنترل بیماری کرونا و شیوه های رفتار در مقابل گسترش آن؛ خانواده ها، دانش آموزان و معلمان با حداقلی از نگرانی به استقبال سال تحصیلی جدید می روند. این ادعا را می توان با مراجعه به جنب و جوش های بازار لباس و نوشت افزار مدرسه، راه اندازی مجدد سرویس مدارس، برنامه ریزی های درسی و هفتگی در سطح مدارس و ... به خوبی اثبات کرد. اما هرچند یک یک موارد گفته شده نشان از بازگشت قطعی جامعه به زندگانی عادی است اما این بازگشت همراه با پرسش ها، ابهامات و چالش هایی برای نظام آموزش و پرورش است که جا دارد نسبت به تبیین دقیق و حل آنها بیندیشیم.
کرونا علاوه بر همه مصائبی که آفرید؛ تاثیر قابل ملاحظه ای در شیوه ها و کیفیت آموزش در مدارس گذاشت و در عین حال نقص ها و ضعف هایی را به رخ کشید که جا دارد از خود بپرسیم آیا با گذار از وضعیت کرونایی و بازگشت به زندگانی عادی؛ همه آن تغییرات و شواهد اثبات مشکلات نظام آموزشی، در همهمه بوروکراسی گسترده اداری، از نو به فراموشی سپرده نخواهند شد؟ مشهود ترین تغییری که در شیوه های آموزش در دوره کرونایی اتفاق افتاد، آشنایی و استفاده گسترده معلمان از ظرفیت فضای مجازی برای تدریس و برقراری ارتباط با دانش آموزان و خانواده ها بود. «شاد» که آموزش و پرورش اصرار داشت آن را مهمترین دستاورد خود در دوره کرونا بداند (هرچند با ارتقایی که در نسخه های بعدی پیدا کرد، از میزان قابل قبولی از رضایتمندی دانش آموزان و معلمان برخوردار شد) اما اکنون در وضعیتی قرار دارد که به نظر می رسد بناست به کلی رها و بایگانی شود و یا نهایتا کارکردی در حد یک پیام رسان سازمانی داشته باشد. به عبارتی از مجموعه دستورالعمل های اداری و مشاهدات چنین برمی آید که همه عوامل (از دانش آموز و معلم در کف مدرسه گرفته تا عالی ترین سطوح سیاست گذاری در آموزش و پرورش) تصمیم دارند به شیوه های قدیمی و سنتی آموزش رجعت کنند و کاری به «شاد» و یا سایر برنامه های کمک آموزشی مشابه نداشته باشند!
از دست رفتن نظم مدرسه از دیگر پیامدهای تعطیلی طولانی مدت و بازگشایی های کج دار و مریز آن در این دوسال بود. شاید از منظری بتوانیم ترک برداشتن نظم سنتی، سست شدن پایه های ساختار بوروکراتیک و مدیریت از بالا به پایین در مدرسه و جایگزینی آن با مدیریت شبکه ای و اقتضایی کلاس های درس (به گونه ای که برخی از کلاس های مجازی در ساعات پایانی شب برگزار می شد) را از نتایج مثبت آن وضعیت بدانیم؛ اما به نظر می رسد پیامدهای زیانبار از دست رفتن نظم مدارس، از آورده ها و فواید آن به مراتب بیشتر است. دلیل این ادعا هم افت مشهود کیفیت آموزش و از آن مهمتر ترک تحصیل گسترده اما غیررسمی تعداد قابل توجهی از دانش آموزان به ویژه دانش آموزان مناطق و طبقات محروم است. بی نظمی غیرقابل اجتناب در ورود و خروج به مدرسه و به ویژه کلاس های مجازی درس، مشکلات برگزاری کلاس در فضای مجازی، محرومیت تعداد زیادی از دانش آموزان از دسترسی به امکانات لازم برای حضور در کلاس های مجازی، روز افزون شدن مشکلات اقتصادی و معیشتی و ... باعث ظهور معضلات و چالش هایی نو در حوزه ای گسترده از عدالت آموزشی گرفته تا آسیب های اجتماعی شد که ممکن است غلبه بر آنها در کوتاه مدت آسان نباشد و چه بسا تا مدت های طولانی ما را درگیر خود نگاه دارد.
در ابتدای ظهور و گسترش کرونا که از جامعه پزشکی گرفته تا توده های مردم نسبت به چگونگی مواجهه با آن دچار تردید و ترس گسترده ای بودند؛ ادارات و نهادهای مختلف با حداقلی از نیروی انسانی (یک سوم) به تداوم خدمت رسانی مشغول شدند. اما نکته ای که گویا دیده نشد همین بود که قریب به اتفاق این سازمان ها و نهادها با همان یک سوم نیرو نیز قادر به رتق و فتق امور خود بودند و عملا دو سوم نیروهای موجود در آنها تاثیر قابل ذکری در کیفیت کار آن دستگاه نداشتند. با توجه به اینکه آموزش و پرورش سال هاست با بحران کمبود نیرو در مدارس و خالی ماندن کلاس های درس از معلم مواجه است، جای طرح این پرسش است که چرا هیچ انگیزه و برنامه ای جهت کاستن از میزان نیروهای شاغل در ادارات و موسسات وابسته و تزریق آنها به «مدرسه» (به عنوان کانون اصلی فعالیت های آموزشی و تربیتی) وجود ندارد؟ از سوی دیگر میل گسترده به مهاجرت (انتقالی) معلمان از مناطق نابرخوردار به مناطق برخوردار همچنان بالاست و این موضوع دانش آموزان این مناطق را دچار محرومیت مضاعف می کند. آیا این انتظار زیادی است که با اجرای طرح ها و اعطای مشوق هایی، این روند را معکوس و شاهد افزایش تقاضا برای حضور در مناطق محروم و نابرخوردار باشیم؟
عشق، تعهد و همراهی که معلمان در دوره کرونایی از خود نشان دادند و احساس نیازی که جامعه نسبت به کارآیی و کارآمدی مدرسه احساس کرد، این امید را ایجاد کرده است که مدرسه در مقام یک «نهاد» می تواند احیا شود. یکی از دغدغه ها و پرسش هایی که نگارنده در ایام تعطیلی مدارس داشت این بود که چرا بازگشایی مدارس به صورت یک مطالبه از سوی اولیای دانش آموزان مطرح نمی شود؟ وقتی تعطیلی دو_سه روزه یک نانوایی و یا سرویس حمل و نقل، باعث بروز نارضایتی های مشهود و اعتراضات گسترده می شود، چطور هفته ها و ماه ها تعطیلی مدارس (حتی رشته هایی چون تجربی که حساسیت های دانش آموزان و اولیای آنها بسیار بالاتر است) کمترین واکنشی در پی ندارد؟ آیا جامعه نسبت به مدرسه احساس بی نیازی می کند و اگر آری، به چه علت یا علت هایی؟! پاسخ به آن پرسش ها هرچه باشد اکنون با اطمینان می توان گفت که جامعه بیش از پیش به اهمیت و کارآمدی نهاد مدرسه ایمان پیدا کرده و برای تداوم حیات آن خواهد کوشید. این بستری است که می تواند محل برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های مهمی برای حل چالش های مزمن آموزش و پرورش باشد.
حجت الله بنیادی- پژوهشگر نظام آموزشی: رخوت دانش آموزان برای بازگشت به کلاس درس
با گذر از روزهای تلخ و دشوار کرونایی، آموزش به شیوه حضوری نویدبخش اتفاقات خوب است اما سال تحصیلی جدید با مشکلاتی همراه است که اگرچه تازگی ندارد اما ابعاد و شدت بروز آن بیش از گذشته است. مسئله مهمتر و نگرانی شدیدتر کمبود معلم است و امسال به نظر میرسد شدت آن بیشتر هم باشد. آمارها دستکم از 200 هزار کمبود معلم حکایت دارد، که البته بخشی از این کمبود، پنهان است و اگرچه این موضوع با افزایش نسبت دانش آموز به معلم و افزایش تعداد دانش آموزان در هر کلاس قابل جبران است اما این وضعیت، زمینه ساز افت کیفیت آموزشی خواهد بود. بخش دیگری از این کمبود به ویژه در مناطق روستایی و دور افتاده به شکل نبود و کمبود معلم خودش را نشان می دهد. آموزش و پرورش برای حل این مسئله به دنبال پیاده سازی چند راهکار نادرست و دیرهنگام است، از جمله انتقال نیروی انسانی از سایر دستگاهها به آموزش و پرورش که این بخشنامه در 27 شهریورماه و در زمانی نامناسب ارسال شده، درحالی که می توانستند از مهرماه سال گذشته برای این مسئله برنامه ریزی کنند. استفاده از نیروهای بازنشسته نیز به عنوان راه حلی مطرح شده، اما باتوجه به اینکه اغلب معلمان، انگیزه کافی برای استمرار خدمت ندارند، اگر اقدامات تشویقی به منظور تداوم خدمت نیروهای بازنشسته مورد توجه نباشد، این راهکار نیز اثربخش نیست و به ناچار مجبورند به طرح هایی نظیر خرید خدمات و سرباز معلم روی بیاورند که بازهم تاخیر در چاره اندیشی این مسئله سبب خواهد شد کلاس های درس در بسیاری از مناطق، با گذشت یک ماه از آغاز سال تحصیلی معلمی نداشته باشند. بحث گذر از آموزش مجازی و دور ماندن دانش آموزان از فضای حقیقی مدرسه، مسئله مهم دیگری است که نباید از آن غافل شد. بسیاری از دروس، پیوستگی و ارتباط نزدیکی باهم دارند و باتوجه به اینکه دانش آموزان به مدت طولانی در فضای مجازی تحصیل کرده اند، یادگیری عمیقی شکل نگرفته و آزمون ها نیز به صورت دقیق و درستی برگزار نشده است؛ پیش نیاز یادگیری بهتر دانش آموزان آن است که بر پایه های قبل مسلط باشند، اما قابل پیش بینی است که معلمان پس از سنجش و ارزیابی متوجه می شوند که دانش آموزان پایه های قبل را به خوبی نیاموخته اند و طبیعتا باید برای جبران عقب ماندگی ها و ایرادات به آنها فرصت و اطمینان خاطر داد. از سوی دیگر، بهتر بود معلمان آموزش های لازم را دریافت می کردند تا در صورت نیاز، از موضع انفعال خارج شده و دروس پایه های قبل را تکرار کنند. بالطبع شرایط جدید اقتضائاتی دارد و باید خلاها و کاستی ها را جبران کرد و از آنجایی که مقدمات این امر فراهم نشده، سال تحصیلی جدید نگران کننده است.
دلواپسی و تشویش دیگری که باید به آن اشاره کرد، رخوت و سستی به ویژه در دانشآموزان است که متاثر از دوران کرونا هنوز برای حضور در کلاس درس آمادگی ندارند، حتی دانش آموزانی که چندین سال مدرسه را تجربه و دو سال به دلیل آموزش مجازی از این فضا دور بوده اند، برای بازگشت به مدرسه آماده نیستند و باید با ظرافت آنها را به محیط مدرسه و حضور در جمع و رعایت مقررات و نظم در کلاس درس عادت داد، دانش آموزانی هم که ورود آنها به عرصه آموزش با کرونا و تدریس مجازی مصادف شده، اساسا درکی از مدرسه و حضور در جمع ندارند و باید برای معلمانی که پایه های دوم و سوم ابتدایی را تدریس می کنند، دوره های مفصل و مناسبی برگزار کرد، تا به درستی این خلاء قابل مدیریت باشد. البته برای تحقق این مسئله دیر شده، اما می توان از دیدگاه کسانی که تجربه و مطالعات خوبی در این زمینه دارند، استفاده کرد. دستکم معلمان در گفت و گوی با یکدیگر، تجارب خود را به اشتراک بگذارند تا با دانش آموزانی که صرفا از قاب مجازی آموزش دیده اند مواجه درستی صورت بگیرد.
موضوع مهم بعدی این است که آموزش مجازی، ظرفیت بسیار خوبی را در اختیار ما قرار داده، هرچند از این ظرفیت به طورکامل استفاده نشده است، اما باید همچنان در کنار آموزش حضوری مورد توجه باشد و در عین حال توانمندی و مهارت حرفه ای آموزگاران برای استفاده از این بستر، ارتقاء یابد، حال آنکه در شرایط فعلی و افول کرونا این مسئله محقق نشده و تمام مسائل مورد اشاره موجب
می شود که سال تحصیلی جدید را با اضطراب و تنش آغاز کنیم. نارضایتی های شغلی معلمان، به همراه عدم نشاط و شادابی دانش آموزان برای حضور در مدرسه، نشان دهنده بی برنامگی آموزش و پرورش است و با اینکه از ماه ها قبل روشن بود که آموزش در سال تحصیلی جدید حضوری خواهد بود، اما آموزش و پرورش به بسیاری از چالش ها رسیدگی نکرده که به اعتقاد نگارنده این سطور، یکی از مهمترین مشکلات، پدیده بازماندگی از تحصیل است، موضوعی که از مصادیق ناعدالتی اجتماعی و آموزشی به شمار می رود. نهادهای بسیاری باید برای این مسئله چاره اندیشی کنند و لازم است نهادهای حمایتی با محوریت و مدیریت آموزش و پرورش، خانواده هایی که دانش آموز بازمانده از تحصیل دارند را شناسایی و بررسی کنند که چند درصد این معضل به مصائب معیشتی ارتباط دارد. آموزش و پرورش باید بازماندگی از آموزش را به عنوان یک زنگ خطر جدی برای ناعدالتی و بحران های اجتماعی تلقی کند. اینکه عده ای در کشور از حداقل امکانات تحصیلی محروم شوند، به این مفهوم است که آموزش و پرورش شرایط مطلوبی را برای دسترسی دانش آموزان به مدرسه فراهم نکرده است. اگرچه امنیت و اقتصاد مهم است اما در کنار این ها، آموزش و پرورش تکمیل کننده و زیربنای همه ی این هاست. چه بسا بخشی از ریشه های مسائل امنیتی ما را باید در آموزش و پرورش جستجو کرد. حال آنکه نظام آموزشی ما در سال تحصیلی جدید برای بازگرداندن 3 میلیون دانش آموز بازمانده از تحصیل کاری نکرده است، همانطور که برای ترغیب دانش آموزان و خانواده ها برای حضور در مدارس دولتی عادی و ارتقاء کیفیت آموزش در این مدارس اقدامی انجام نداده است!
شنیده های ما در کمال تاثر حکایت از آن دارد که اغلب خانواده ها دانش آموزان خود را برای سال تحصیلی جدید در مدارس غیردولتی ثبت نام کرده اند. بنابراین یکی دیگر از مهمترین چالش های ما این است که بخش عمده ای از والدین به آموزش و پرورش و مدارس دولتی بی اعتماد شده اند و گروهی از جامعه که توان پرداخت شهریه دارند، فرزندان خود را در مدارس خاص ثبت نام می کنند. یک سری از دستگاه های دولتی از دانشگاه ها تا حوزه های علمیه؛ مدارس غیردولتی خاص را برای فرزندان کارکنان خود تاسیس کرده اند
که به نوعی کنش اعتراضی و نقدی به ظرفیت مدارس دولتی است و این رویه در حال گسترش است و روزبه روز دامنه آن وسیع تر می شود، به گونه ای که والدین تمایل دارند فرزندان خود را یا در سیستم دولتی مدارس خاص و یا مدارس غیردولتی ثبت نام کنند و این خاص بودن و چندگانگی در اختیارات مدارس و روش های تربیتی سبب یک گسست اجتماعی و ناعدالتی اجتماعی خواهد شد. این ناعدالتی در آموزش عمومی، باتوجه به ناکارآمدی کنکور برای انتخاب شایسته ترین افراد در دوره تحصیلات تکمیلی، به شکل گسترده تری استمرار می یابد.
محمد داوری- کارشناس ارشد نظام آموزشی: سالِ سخت تحصیلی
آموزش حضوری را باید به فال نیک گرفت، اما این سال تحصیلی به دلیل عدم برنامه ریزی های لازم، با مشکلات و موانعی همراه است، از جمله مسئله سازگاری دانش آموزان و معلمان با محیط مدرسه پس از وقفه ای طولانی. در دو سال گذشته، ارتباط به شکل غیرحضوری بود و دانش آموزان تا حد زیادی به این شرایط عادت کردند. بحث دیگر، چالش آمادگی سخت افزاری مدارس است که در دوران اوج گیری امواج کرونا این مسئله به کلی رها شد و یا موضوع کیفیت آموزش که بزرگترین نگرانی کارشناسان به شمار می رود و باید زمان زیادی صرف کرد تا حداقل این کیفیت به شرایط قبل از کرونا برگردد. به طورکلی کیفیت پاشنه آشیل نظام آموزشی ماست و کرونا این وضعیت را تشدید کرده و بازگشت به شرایط گذشته زمانبر است. اما در بحث کیفیت آموزشی میان مقاطع و پایه های مختلف تحصیلی تفاوت آشکاری وجود دارد و بیشترین آسیب متوجه پایه های ابتدایی بوده است، درکنار این مسئله، مشکلات همیشگی آموزش و پرورش هم به قوت خود باقیست و بی تردید سال تحصیلی جدید، سال سختی برای آموزش و پرورش، مدارس و خانواده ها خواهد بود. حدود 15 میلیون دانش آموز و 30 میلیون والدین به همراه عوامل و کارکنان آموزش و پرورش جمعیتی در حدود 45 تا 50 میلیون را تشکیل می دهند که درگیر چالش سازگاری با آموزش حضوری پس از سکون و توقفی دو ساله اند، اما به فاصله یک روز مانده به بازگشایی مدارس، موازین و دستورالعمل هایی که والدین و دانش آموزان باید رعایت کنند، اطلاع رسانی نشده و مدارس همچنان فاقد برنامه و آمادگی لازم اند و هیچ برنامه مشخصی هم از سوی آموزش و پرورش ارائه نشده است. به نظر می رسد نه تنها چالش های پیشین مدیریت نشده، بلکه تشدید شده است و حتی مشکلات تازه ای نیز پدید آمده؛ به طوری که هنوز دانش آموزان پسر برای ورود به مدرسه، موی سر خود را اصلاح نکرده اند و یا دانش آموزان دختر و پسر تمایل ندارند پوشش ظاهری شان را متناسب با شرایط مدرسه تغییر دهند و خواب دیرهنگام در شب و تاخیر بیداری در صبح از اثرات آموزش مجازی و دوری از کلاس درس است و نشان می دهد محصلان برای سازگاری با شرایط جدید آمادگی ندارند. بی تردید مدارس و خانواده ها تا مدتها بر سر این مسائل با دانش آموزان دچار چالش خواهند بود.
اما سوای این کاستی ها و مشکلات، باید از بازگشایی مدارس به شکل حضوری خرسند و شادمان بود. آموزش مجازی نمی تواند جایگزین آموزش حضوری باشد، چراکه در پیشرفته ترین کشورها نیز صرفا به عنوان آموزش مکمل تلقی می شود. اما در عین حال ظرفیت ها
و دستاوردهای آموزش غیرحضوری را باید حفظ کرد و همچنان استفاده از نرم افزارها و تولید محتوا و ارتباط معلمان با دانش آموزان به صورت مجازی می تواند مکمل آموزش حضوری باشد و یا در اقدامات پژوهشی و تحقیقی و فعالیت های دانش آموزی مورد استفاده قرار گیرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
تکمیل زنجیره تولید و جلوگیری از خامفروشی ضرورت دارد
-
هوشیاری و بصیرت مردم درمقابله با اهداف شوم و آشوبهای دشمنان اصل اساسی است
-
جدال احسن
-
احساس امنیت
-
انسجام ملی دستاورد روزهای دفاع
-
عضویت در سازمان همکاری شانگهای تحریمها را کم اثرخواهد کرد
-
دستاوردهایی که دیده نشد
-
در برنامه هفتم توسعه اولویت اقتصاد و معیشت مردم است
-
دروغپردازی برجامی آمریکا
-
بیم و امیدهای سال تحصیلی جدید