
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 21
جای خالی قانون
|گروه فرهنگي|
حکايت فيلم هاي سينمايي و سريال هاي تلويزيوني ما اين روزها حکايت متفاوتي است. جدا از محتوا و اجراي متفاوتي که از اين دست کارها در سينما و و تلويزيون شاهد هستيم نکات مهم و قابل تأملي نيز در ساخت و پردازش اين آثار وجود دارد که کمتر به آن توجه شده است.
اگر رسانه هاي ديداري را به عنوان يکي از تأثيرگذارترين ابزار رسانه اي در انتقال مفاهيم و فرهنگ ها عنوان کنيم، نمايش آنچه در اين توليدات به خورد مخاطبان داده مي شود تا ساليان سال اثر خود را بر ذهن افراد برجاي گذاشته و گاهي از چنان نفوذي برخوردار است که در ذهن افراد حک مي شود.
در اين زمينه نکته مهمي که وجود دارد انتقال مفاهيم حقوقي از زبان و کردار هنرمنداني است که بعضا از منظر هنري در جايگاه ارزشمندي نيز قرار داشته و جوانان و نوجوانان زيادي از آنها الگو پذيري مي کنند.
براساس آيين نامه نظارت بر فيلم تمامي فيلم هاي توليدي در حوزه سينما و تلويزيون که قابليت نمايش پخش عمومي دارند بايد از وزارت ارشاد مجوز داشته باشند. در اين زمينه وزارت ارشاد چهار شورا براي تمشيت اين امور تدارک ديده است. شوراي بازبيني، هيئت عالي نظارت، شوراي ساخت پروانه و شوراي نمايش پروانه چهار شورايي هستند که در اين زمينه صلاحيت اظهار نظر دارند.
به نظر مي رسد حضور يک فرد حقوقدان در شوراي ساخت پروانه مشکلات عديده اي که اين روزها در فضاي نمايشي ما وجود دارد را به حداقل خواهد رساند.
شايد عضويت يک حقوقدان در اين شوراها قبل از اينکه فيلم ها ساخته و با هزينه فراوان راهي بازار نمايش شوند کمک زيادي به کنترل هزينه هاي ساخت نيز خواهد کرد زيرا زماني که فيلم ها در شوراي نمايش با مميزي در زمينه مشکلات حقوقي روبه رو شوند آن زمان است که بايستي با جرح و تعديل هاي صورت گرفته فيلم قابليت نمايش داده شود.
مهدي حسيني از تهيه کنندگان سينما و تلويزيون در گفت و گو با «رسالت» با اشاره به اين نکته در همه جاي دنيا اصل بر اين است که در تمامي حوزه ها حقوقدان ها حضور داشته و در زمينه موضوعات تخصصي اظهار نظر کنند، گفت: اين موضوع در پارلمان هاي کشورها مصداق بارزتري دارد و بيش از 80درصد از نمايندگان مجالس دنيا را حقوقدان ها
تشکيل مي دهند. بر همين اساس براي بخش هاي
اجرايي نيازمند نظارت حقوقي هستيم تا با تبعيت از آن مشکلات اجرايي به حداقل خود برسد.
وي ادامه داد: درحوزه فيلم و سينما نيز اين موضوع بايد جاري و ساري باشد و به صورت الزام آور در وزارت ارشاد مورد توجه قرار گيرد. اين موضوع مي تواند از طريق حقوقدان هاي مستقل که به حوزه فيلم اشراف نيز دارند، دنبال شود تا کمتر شاهد اتفاقات غيرحقوقي در فيلم هاي
سينمايي و تلويزيوني باشيم.
اين تهيه کننده در ادامه با اشاره به اينکه وجود گاف هاي حقوقي در توليدات هنري کشور مشکلات زيادي را در مجامع بين المللي ايجاد خواهد کرد، گفت: به نظر من اگر در داخل کشور به اين موضوع توجه نشود هنگام حضور توليدات سينمايي و تلويزيوني ما در مجامع بين المللي و جشنواره هاي خارجي مي تواند آسيب هاي حيثيتي به هنر و فرهنگ ما وارد آورد. زماني که قبل از صدور پروانه به اشکالات حقوقي رسيدگي شود ديگر در زمان اکران متهم به سانسور فيلم ها و اتفاقاتي از اين دست نخواهيم شد و فعاليت هايمان قابل دفاع خواهد بود.
حسيني با تأکيد بر اين نکته که بيتوجهي به مشکلات حقوقي در فيلم ها سبب مي شود تا شاهد آسيب هاي اجتماعي زيادي در سطح جامعه باشيم، خاطرنشان کرد: متأسفانه زماني که يک ناهنجاري در فيلم به درستي مورد کنکاش و بررسي قرار نگرفته و قضاوت ناصحيحي در مورد آن از سوي کارگردان و يا ساير عوامل فيلم صورت مي گيرد مخاطبان آن در سطح جامعه نيز به درستي نمي تواند با موضوع ارتباط برقرار کرده و به صورت يک معضل اجتماعي در نقش او جاي خواهد گرفت. به همين خاطر تأکيد من بر اين است که حتما نياز است تا يک حقوقدان يا تيم حقوقي در شوراهاي تخصصي فيلم و نمايش وزارت ارشاد حضور داشته باشند تا کمتر شاهد مشکلات پيش آمده باشيم.
پريا اکبري حقوقدان نيز در گفت و گو با «رسالت» ضمن گلايه از شرايط موجود عنوان مي کند: با وجود اشکالات حقوقي در فيلم هاي سينمايي و تلويزيوني ، آيا نبايد در شوراي ساخت پروانه حضور يک حقوقدان به صورت مستمر منجر به عدم وجود اين اشکالات شود و آيا زمان آن فرا نرسيده است که اينگونه اشتباهات حقوقي به پايان رسد؟ کم نيستند آثاري که داراي پيامهاي بسيار ارزنده اي بوده و
حرف هاي زيادي براي گفتن دارند. لذا بايستي فيلمسازان محترم با نظارت حقوقدانان بر متن
فيلمنامه ها از وجود چنين اشکالاتي پرهيز کنند.
وي ادامه داد: اينکه چرا اين مهم توسط فيلمسازان انجام نمي گيرد ، بهتر است نهاد ناظر بر صدور مجوز ساخت فيلم ورود کرده و اقدام به عمل آورد. آيين نامه نظارت بر نمايش فيلم و اسلايد در بندي بيان داشته که شوراي بازبيني مي تواند در صورت لزوم از نظر کارشناسان بهره ببرد، اما آنچه که نياز به بررسي دارد اين است که حضور يک حقوقدان که يکي از ارکان اصلي فيلمنامه ها مي باشند امري ضروري تلقي شود ، پس با تغيير عبارت (در صورت لزوم)، مي توان در وزارت ارشاد نهاد حقوقي و حضور يک فرد حقوقدان جهت جلوگيري از وجود اشکالات حقوقي،را به عنوان رکن اصلي متصور دانست،چرا که در هر حال در غالب فيلمها با مسائل حقوقي روبه رو هستيم.
اکبري با اشاره به اينکه در بسياري از فيلم ها با اموري مانند طلاق، نفقه، نکاح و اموري از اين دست... مواجه هستيم، تصريح مي کند: بايستي حضور يک حقوقدان در شوراي بازبيني يا در شوراي ساخت پروانه وجود داشته باشد تا به صورت ثابت و مستمر بر فيلمنامه ها
و متن آنها نظارت کافي به عمل آورده و از پيدايش اشتباهات ممانعت به عمل آورد. انتظار ميرود نهادهاي مسئول در اين زمينه اقدامات لازم را به عمل آورده و اقدام به تغيير در ساختار شوراي ساخت پروانه کرده و يک عضو حقوقدان را به صورت مستمر در اين شورا مستقر دارند.
اين حقوقدان با بيان اينکه فيلم متري شيش و نيم در گيشه موفق بود، در داخل جوايز زيادي را کسب کرد، حتي اخيرا در توکيو نيز موفق به درخشش و کسب جايزه شد اما اشکال حقوقي داشت ،يادآور شد: آيا براي تماشاگر خارجي يا داوران خارجي اين سؤال ايجاد
نمي شود که چگونه در ايران يک قاضي به جرائم بزرگسالان رسيدگي مي کند،حال همان فرد مشخص به جرم طفل حاضر در فيلم هم رسيدگي به عمل
مي آورد؟ اين در حالي است که در قانون آيين دادرسي کيفري خلاف اين امر بيان شده و بايستي در دادگاه اطفال به جرمشان رسيدگي به عمل آيد. فيلم قسم وهيس دختر ها فرياد نمي زنند نيز اين اشکالات به نحو ديگري وجود دارد. سريال لبه تيغ و بسياري از اين آثار هستند که در صورت حضور يک حقوقدان در شوراي ساخت پروانه و در وزارت ارشاد چنين اشتباهاتي در فيلمنامهها اتفاق نميافتاد و مايه تأسف است فيلم هايي که داراي پيامهاي ارزنده و ارزشمندي هستند با وجود چنين اشکالاتي اصطلاحا نمره کسري بگيرند!
حکايت فيلم هاي سينمايي و سريال هاي تلويزيوني ما اين روزها حکايت متفاوتي است. جدا از محتوا و اجراي متفاوتي که از اين دست کارها در سينما و و تلويزيون شاهد هستيم نکات مهم و قابل تأملي نيز در ساخت و پردازش اين آثار وجود دارد که کمتر به آن توجه شده است.
اگر رسانه هاي ديداري را به عنوان يکي از تأثيرگذارترين ابزار رسانه اي در انتقال مفاهيم و فرهنگ ها عنوان کنيم، نمايش آنچه در اين توليدات به خورد مخاطبان داده مي شود تا ساليان سال اثر خود را بر ذهن افراد برجاي گذاشته و گاهي از چنان نفوذي برخوردار است که در ذهن افراد حک مي شود.
در اين زمينه نکته مهمي که وجود دارد انتقال مفاهيم حقوقي از زبان و کردار هنرمنداني است که بعضا از منظر هنري در جايگاه ارزشمندي نيز قرار داشته و جوانان و نوجوانان زيادي از آنها الگو پذيري مي کنند.
براساس آيين نامه نظارت بر فيلم تمامي فيلم هاي توليدي در حوزه سينما و تلويزيون که قابليت نمايش پخش عمومي دارند بايد از وزارت ارشاد مجوز داشته باشند. در اين زمينه وزارت ارشاد چهار شورا براي تمشيت اين امور تدارک ديده است. شوراي بازبيني، هيئت عالي نظارت، شوراي ساخت پروانه و شوراي نمايش پروانه چهار شورايي هستند که در اين زمينه صلاحيت اظهار نظر دارند.
به نظر مي رسد حضور يک فرد حقوقدان در شوراي ساخت پروانه مشکلات عديده اي که اين روزها در فضاي نمايشي ما وجود دارد را به حداقل خواهد رساند.
شايد عضويت يک حقوقدان در اين شوراها قبل از اينکه فيلم ها ساخته و با هزينه فراوان راهي بازار نمايش شوند کمک زيادي به کنترل هزينه هاي ساخت نيز خواهد کرد زيرا زماني که فيلم ها در شوراي نمايش با مميزي در زمينه مشکلات حقوقي روبه رو شوند آن زمان است که بايستي با جرح و تعديل هاي صورت گرفته فيلم قابليت نمايش داده شود.
مهدي حسيني از تهيه کنندگان سينما و تلويزيون در گفت و گو با «رسالت» با اشاره به اين نکته در همه جاي دنيا اصل بر اين است که در تمامي حوزه ها حقوقدان ها حضور داشته و در زمينه موضوعات تخصصي اظهار نظر کنند، گفت: اين موضوع در پارلمان هاي کشورها مصداق بارزتري دارد و بيش از 80درصد از نمايندگان مجالس دنيا را حقوقدان ها
تشکيل مي دهند. بر همين اساس براي بخش هاي
اجرايي نيازمند نظارت حقوقي هستيم تا با تبعيت از آن مشکلات اجرايي به حداقل خود برسد.
وي ادامه داد: درحوزه فيلم و سينما نيز اين موضوع بايد جاري و ساري باشد و به صورت الزام آور در وزارت ارشاد مورد توجه قرار گيرد. اين موضوع مي تواند از طريق حقوقدان هاي مستقل که به حوزه فيلم اشراف نيز دارند، دنبال شود تا کمتر شاهد اتفاقات غيرحقوقي در فيلم هاي
سينمايي و تلويزيوني باشيم.
اين تهيه کننده در ادامه با اشاره به اينکه وجود گاف هاي حقوقي در توليدات هنري کشور مشکلات زيادي را در مجامع بين المللي ايجاد خواهد کرد، گفت: به نظر من اگر در داخل کشور به اين موضوع توجه نشود هنگام حضور توليدات سينمايي و تلويزيوني ما در مجامع بين المللي و جشنواره هاي خارجي مي تواند آسيب هاي حيثيتي به هنر و فرهنگ ما وارد آورد. زماني که قبل از صدور پروانه به اشکالات حقوقي رسيدگي شود ديگر در زمان اکران متهم به سانسور فيلم ها و اتفاقاتي از اين دست نخواهيم شد و فعاليت هايمان قابل دفاع خواهد بود.
حسيني با تأکيد بر اين نکته که بيتوجهي به مشکلات حقوقي در فيلم ها سبب مي شود تا شاهد آسيب هاي اجتماعي زيادي در سطح جامعه باشيم، خاطرنشان کرد: متأسفانه زماني که يک ناهنجاري در فيلم به درستي مورد کنکاش و بررسي قرار نگرفته و قضاوت ناصحيحي در مورد آن از سوي کارگردان و يا ساير عوامل فيلم صورت مي گيرد مخاطبان آن در سطح جامعه نيز به درستي نمي تواند با موضوع ارتباط برقرار کرده و به صورت يک معضل اجتماعي در نقش او جاي خواهد گرفت. به همين خاطر تأکيد من بر اين است که حتما نياز است تا يک حقوقدان يا تيم حقوقي در شوراهاي تخصصي فيلم و نمايش وزارت ارشاد حضور داشته باشند تا کمتر شاهد مشکلات پيش آمده باشيم.
پريا اکبري حقوقدان نيز در گفت و گو با «رسالت» ضمن گلايه از شرايط موجود عنوان مي کند: با وجود اشکالات حقوقي در فيلم هاي سينمايي و تلويزيوني ، آيا نبايد در شوراي ساخت پروانه حضور يک حقوقدان به صورت مستمر منجر به عدم وجود اين اشکالات شود و آيا زمان آن فرا نرسيده است که اينگونه اشتباهات حقوقي به پايان رسد؟ کم نيستند آثاري که داراي پيامهاي بسيار ارزنده اي بوده و
حرف هاي زيادي براي گفتن دارند. لذا بايستي فيلمسازان محترم با نظارت حقوقدانان بر متن
فيلمنامه ها از وجود چنين اشکالاتي پرهيز کنند.
وي ادامه داد: اينکه چرا اين مهم توسط فيلمسازان انجام نمي گيرد ، بهتر است نهاد ناظر بر صدور مجوز ساخت فيلم ورود کرده و اقدام به عمل آورد. آيين نامه نظارت بر نمايش فيلم و اسلايد در بندي بيان داشته که شوراي بازبيني مي تواند در صورت لزوم از نظر کارشناسان بهره ببرد، اما آنچه که نياز به بررسي دارد اين است که حضور يک حقوقدان که يکي از ارکان اصلي فيلمنامه ها مي باشند امري ضروري تلقي شود ، پس با تغيير عبارت (در صورت لزوم)، مي توان در وزارت ارشاد نهاد حقوقي و حضور يک فرد حقوقدان جهت جلوگيري از وجود اشکالات حقوقي،را به عنوان رکن اصلي متصور دانست،چرا که در هر حال در غالب فيلمها با مسائل حقوقي روبه رو هستيم.
اکبري با اشاره به اينکه در بسياري از فيلم ها با اموري مانند طلاق، نفقه، نکاح و اموري از اين دست... مواجه هستيم، تصريح مي کند: بايستي حضور يک حقوقدان در شوراي بازبيني يا در شوراي ساخت پروانه وجود داشته باشد تا به صورت ثابت و مستمر بر فيلمنامه ها
و متن آنها نظارت کافي به عمل آورده و از پيدايش اشتباهات ممانعت به عمل آورد. انتظار ميرود نهادهاي مسئول در اين زمينه اقدامات لازم را به عمل آورده و اقدام به تغيير در ساختار شوراي ساخت پروانه کرده و يک عضو حقوقدان را به صورت مستمر در اين شورا مستقر دارند.
اين حقوقدان با بيان اينکه فيلم متري شيش و نيم در گيشه موفق بود، در داخل جوايز زيادي را کسب کرد، حتي اخيرا در توکيو نيز موفق به درخشش و کسب جايزه شد اما اشکال حقوقي داشت ،يادآور شد: آيا براي تماشاگر خارجي يا داوران خارجي اين سؤال ايجاد
نمي شود که چگونه در ايران يک قاضي به جرائم بزرگسالان رسيدگي مي کند،حال همان فرد مشخص به جرم طفل حاضر در فيلم هم رسيدگي به عمل
مي آورد؟ اين در حالي است که در قانون آيين دادرسي کيفري خلاف اين امر بيان شده و بايستي در دادگاه اطفال به جرمشان رسيدگي به عمل آيد. فيلم قسم وهيس دختر ها فرياد نمي زنند نيز اين اشکالات به نحو ديگري وجود دارد. سريال لبه تيغ و بسياري از اين آثار هستند که در صورت حضور يک حقوقدان در شوراي ساخت پروانه و در وزارت ارشاد چنين اشتباهاتي در فيلمنامهها اتفاق نميافتاد و مايه تأسف است فيلم هايي که داراي پيامهاي ارزنده و ارزشمندي هستند با وجود چنين اشکالاتي اصطلاحا نمره کسري بگيرند!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 22
سلبريتیهای همهچيز دان!
|گروه اجتماعي – زهره سادات موسوي|
لابد شما هم ديده و شنيده ايد که برخي از سلبريتيهاي همه چيز دان در حوزههاي مختلف اظهار نظر کرده و خود را صاحب سخن ميدانند و اين اتفاق بعد از گسترش شبکه هاي اجتماعي شکل حادتري به خود گرفته است.
بي ترديد فضاي مجازي بخشي جدايي ناپذير از زندگي همه ما شده است، صبح با باز کردن چشم ها و قبل از جدا شدن از رختخواب اينترنت خود را روشن مي کنيم و پس از جستجوي شبکه هاي مجازي به سراغ کارهاي روزمره مي رويم. در طي روز هم از هر فرصتي که پيش بيايد براي سر زدن به دنياي مجازي استفاده مي کنيم. در اين فضا خيلي ها فقط دنبال کننده اخبار و ماجراها هستند و شايد در نهايت خبر و يا مطلبي را بازنشر دهند. اما عده اي هم هستند که براي خود صفحاتي را در فضاهاي مجازي ايجاد
مي کنند تا از اين طريق حرف خود را به گوش ديگران برسانند. سهم ما آدم هاي معمولي در اين فضا
مي تواند يک صفحه در اينستاگرام، يک اکانت در توئيتر و يا يک کانال در تلگرام باشد با تعداد فالوورهاي نه چندان زياد. صفحه هايي که در آنها از روزمرگي ها و دغدغه هايمان مي نويسيم و آن را با جامعه کوچکي از دوستانمان شريک مي شويم.
اما عده اي هم هستند که صفحه هايشان بالاي چندين هزار و يا حتي چند ميليون دنبال کننده دارد و حسابي در دنياي مجازي براي خود برو و بيايي دارند. افرادي که در زمينه هاي هنري، ورزشي، رسانه، علم، سياست، مدل و ... شهرت و معروفيتي دارند و از اين جهت صفحات اجتماعي شان پر رونق هست و افراد زيادي آنان را دنبال مي کنند. طبيعتا يکي از فواید اين فضاها امکان ارتباط متقابلي است که بين اين چهره ها و مردم فراهم شده است. آنان مي توانند مردم را در جريان برنامه هاي خود قرار دهند و يا برش هايي از زندگي شخصي خود را براي علاقه مندان شان به نمايش بگذارند. انتقاد ها را بشنوند و در مواردي که لازم باشد پاسخگو باشند. اما گاهي تعداد زياد دنبال کننده ها اين توهم را براي اين چهره ها يا به اصطلاح سلبريتي ها به وجود مي آورد که بايد در هر موضوعي ورود کنند و درباره آن نظر دهند چرا که خيال مي کنند دنبال کننده هاي آنان منتظر شنيدن نظراتشان هستند و اگر اين کار را نکنند طرفدارانشان از دستشان ناراحت مي شوند، البته گاهي هم مطالبه طرفداران آنان را به سمت اظهار نظر سوق مي دهد. اما سؤال اين است که آيا يک فرد سواد و آگاهي لازم براي ورود به هر موضوعي را دارد؟ به عنوان مثال يک هنرپيشه و يا يک ورزشکار چه ميزان در مورد مسائل سياسي و يا اجتماعي و يا ديني صاحب رأي است و چه ميزان به اين موضوعات اشراف و آگاهي دارد و چه ميزان در اين موضوعات مطالعه داشته است که به راحتي به خود اجازه مي دهد به اين مسائل ورود پيدا کند؟ و يا برعکس آيا يک سياستمدار مي تواند در مورد هنر و يا ورزش اظهار نظر کند؟
آنچه که امروزه در کشور ما از آن به عنوان سلبريتي نام برده مي شود بيشتر در مورد هنرپيشه ها و هنرمندان و ورزشکاران مطرح است. نمونه هاي ورود به حوزه هاي نامرتبط با صلاحيت و آگاهي اين افراد فراوان است و برخي از آنها به سبب جنجال آفريني شان بيشتر در اذهان مانده است. به عنوان مثال مي توان به اظهارات خانم پريناز ايزديار بازيگر سينما که گفته بود از نظر من سگ نجس نيست چون در حوادث طبيعي کاربرد زيادي در نجات جان انسان ها دارد و يا ساره بيات ديگر بازيگر که معتقد بود شوهر خواهر محرم است چون دستهايش شبيه پدرم است و يا خانم صبا کمالي بازيگر نه چندان مطرحي که همين چند وقت پيش به بهانه گفت و گوي صميمي با امام حسين (ع) صحبت هايي را مطرح کرد که از سوي کاربران فضاي مجازي به توهين به اعتقادات مذهبي متهم شد و يا اظهار نظر ليلا حاتمي در مورد حجاب با استناد به سخني از يک نويسنده اشاره کرد که همه ي اين موارد نشان دهنده ي اين است که ورود بسياري از اين سلبريتي ها به مسائل مرتبط با دين از روي احساسات و نه آگاهي و شناخت نسبت به مسائل فقهي است. خيلي از اين سلبريتي ها ورود به مسائل امنيتي و سياسي هم مي کنند و اظهار نظرهاي ناپخته و ناشيانه اي از خود بروز مي دهند. به عنوان مثال پست اينستاگرامي حميد فرخ نژاد که در آن آرزو مي کند کاش کشورش کسي مثل حاکم دبي را مي داشت و يا آناهيتا همتي بازيگر تلويزيوني که درباره ي اعدام يکي از اعضاي حزب تروريستي کومله که با هشتک نه به اعدام و نه به خشونت و نه به کشتار اظهار نظر مي کند و يا خانم مهناز افشار که با استناد به توئيت يک اکانت فيک در خصوص غيرت ايراني ها و وطن پرستي شان اظهار نظر مي کند و در سطح اذهان عمومي حساسيت ايجاد مي کند. و يا ويدئويي که اخيرا از يک بازيگر درجه چندم به نام سمانه پاکدل که براي فعالين سياسي و مدني ابراز نگراني ميکند و با يک لفظ اشتباه موجبات تمسخر خودش را در بين کاربران فضاي مجازي فراهم مي کند و يا اظهارات جنجالي مهدي مهدوي کيا فوتباليست سالهاي دور که پرداختن به اتفاقات لبنان و سوريه و عراق را بي معني مي داند و به جاي آن خواستار رسيدگي به زير ساخت هاي ورزشي و مقابله با فقر و اعتياد و .... همه نمونه هايي از اين ورود باري به هر جهت سلبريتي ها به موضوعات سياسي و امنيت ملي است که در حوزه تخصص آنها نمي گنجد.
همچنين اين دست اظهار نظرها در مورد موضوعات اجتماعي هم زياد ديده مي شود که نمونه اخيرش موجي از اظهار نظرهاي احساسي و عجولانه سلبريتي ها و يا حتي برخي نمايندگان مجلس درباره ماجراي سحر خداياري معروف به دختر آبي بود.
رسالت در گفت و گو با کارشناسانان اين موضوع را بررسي مي کند.
يک کارشناس اجتماعي سلبريتي ها را گروه هايي از افراد جامعه مي داند که به دليل نوع شغل و فعاليت شان مخاطبين زيادي را به سمت خود جذب مي کنند. وي معتقد است ورزشکاران، هنرمندان و يا هنرپيشه ها، خواننده ها و کارگردانان بيش از ديگران در اين طيف قرار مي گيرند. وي در خصوص اظهار نظرهايي که گاها از جانب اين افراد شنيده مي شود مي گويد: « ويژگي اين افراد اين گونه است که گاهي مواقع فکر مي کنند اگر اظهار نظر نکنند عقب مي افتند يعني طرفدارانشان را از دست مي دهند يا به اشتباه فکر
مي کنند طرفدارانشان منتظر شنيدن ديدگاه هايشان در همه حوزه ها هستند. طبيعتا در چنين شرايطي براي اينکه از گردونه ديده شدن عقب نمانند راجع به هر موضوعي اظهار نظر مي کنند در حالي که همه موضوعات در حيطه تخصصي شان نيست و گاهي مواقع هم مي بينيم که ديدگاه هايشان مورد توجه قرار مي گيرد و به قول خودشان فالوورهايشان
لايک شان مي کنند، بازنشر مي دهند و حتي گاهي مواقع ديدگاه هايشان مورد توجه رسانه هاي داخلي و خارجي هم قرار مي گيرد. »
اظهار نظر نکردن جرم نيست!
حسن موسوي چلک معتقد است اظهار نظر در موضوعي که تخصصي در آن نداريم يک ايراد است که براي هيچ فردي شايسته نيست اما اين موضوع براي قشر سلبريتي که شناخته شده هستند فرق مي کند و اظهار نظرهاي غير کارشناسانه آنها مي توان تبعاتي را به همراه داشته باشد و تنش هايي را ايجاد کند. وي با اظهار اميدواري در اين خصوص که کاش سلبريتي ها راجع به موضوعاتي که در ارتباط با کارشان است براي مخاطبين و طرفدارانشان اظهار نظر کنند و ديدگاهايشان را بگويند خاطر نشان مي کند: « يک چيزي را من فکر مي کنم بايد همه مان ياد بگيريم مخصوصا سلبريتي ها و آن اين است که اگر در برخي از موضوعات اظهار نظر نکرديم جرمي نکرديم و قرار هم نيست راجع به همه موضوعات ما اظهار نظر بکنيم. در اين موارد عذرخواهي هم خيلي آن تأثير گذاري را ندارد. قبل از اينکه اظهار نظر کنيم فکر کنيم، بررسي کنيم، اگر با ما مرتبط بود ديدگاه هايمان را بگوييم تا مجبور به عذرخواهي بعد از بيان آن ديگاه هاي اشتباه و غير کارشناسي مان نشويم. ».
رئیس انجمن مددکاران اجتماعي ايران بخشي از اين موضع را متوجه مديريت رفتار خود سلبريتي ها مي داند و خاطر نشان مي کند: « خود اين افراد بايد به حدي از بلوغ برسند که با توجه به اينکه طرفدار دارند و جايگاه دارند، جايگاه که مي گويم بين مردم است، وقتي يکي يک ميليون فالوور دارد خب طرفدارانش هر روز صفحات وي را چک مي کنند، چون در حال حاضر اظهار نظرها معمولا از طريق شبکه هاي مجازي صورت مي گيرد، لذا به گونه اي اظهار نظر کنند که سرخوردگي حتي در طرفداران خودشان هم ايجاد نکنند و با جهت گيري و سوگيري هم اظهار نظر نکنند. چرا که در بعضي مواقع همين نوع اظهار نظر هاست که مي تواند
تنش هايي را در ارتباط با موضوعاتي که مطرح مي شود در جامعه ايجاد کند. »
*طرفدار بودن نبايد به معناي تأييد صد در صد باشد
موسوي چلک بخشي از موضوع را هم متوجه طرفداران اين افراد مي داند و معتقد است صرف دوست داشتن کسي نبايد به منزله اين باشد که هر چه مي گويد الزاما درست است و بايد بازنشر بدهند. وي تأکيد مي کند که دوست داشتن و طرفداري از اين افراد ايراد نيست و کسي هم نمي تواند جلو اين قضيه را بگيرد ولي نکته اينجاست که طرفداران بايد عاقل باشند و بدانند که يک سلبريتي در همه حوزه ها آدم صاحب نظري نيست و در نتيجه هر چه که مي گويد قابلیت بازنشر ندارد و درست نيست و همه اينها منافاتي با دوست داشتن ندارد. وي در همين زمينه بيان مي دارد: « ما در روابط عادي مان هم اگر کسي را دوست داشته باشيم الزاما اين طور نيست که هر چه که بگويد قبول کنيم و هر کاري که بگويد انجام دهيم. لذا من فکر مي کنم بايد هر دو طرف رفتارشان رفتار عاقلانه باشد که تنش ايجاد نکند. اظهار نظرها مبناي کارشناسي داشته باشد و مرتبط با تخصص فرد باشد. فرض کنيم من در حوزه ي سينما آدم صاحب نظري هستم آيا در حوزه سياست هم صاحب نظر هستم؟ آيا در حوزه ورزش هم صاحب نظر هستم که موضع گيري مي کنم يا عکس اين موارد. »
سلبريتي مي تواند يک ظرفيت باشد
اين کارشناس اجتماعي معتقد است اگر رفتارها مديريت شود در خيلي موارد سلبريتي مي تواند يک ظرفيت باشد. وي به ماجراي زلزله و سيل اخير اشاره مي کند و مي گويد که سلبريتي ها توانستند در آن شرايط فضايي را ايجاد کنند که مردم بيايند و مشارکت کنند و در جلب اعتماد مردم موفق بودند و در خيلي موارد اتفاقا مي توانند تأثير گذار باشند.
وي همچنين شرط ماندگاري سلبريتي ها را در تصميم گيري و موضع گيري درست و منطقي و به موقع شان مي داند و معتقد است با موضع گيري هاي غير منطقي و عذرخواهي هاي مکرر و ايجاد تنش جايگاهشان در بين طرفدارانشان را هم از دست مي دهند.
به دنبال آگاهي صحيح نيستيم
امير محمود حريرچي نيز در قامت جامعه شناس و مددکار اجتماعي دليل اصلي اظهار نظر سلبريتي ها در هر موضوعي را ناشي از اين مي داند که ما به دنبال آگاهي هاي صحيح و درست نيستيم. وي در اين زمينه مي گويد: « يک زماني صحبت از اين بود که "چه گفته؟ " نه اينکه "که گفته؟ ". الان درگير اين مي شويم که "که گفته؟ " و ديگر اصلا مهم نيست که "چه گفته؟ ". اين به نظر من يک ضعف است که ما در رابطه با آنچه که لازم است بدانيم، به جاي افزايش آگاهي نسبت به مسائل درگير اين شده ايم که دنبال آنهايي که شهرتي دارند، حالا واژه ستارگان و يا اين روزها مي گوييم سلبريتي باشيم، بدون اينکه اساسا تأثيري داشته باشد در اين افزايش آگاهي. اين اتفاق در دنياي مجازي افتاده است و عده اي فکر مي کنند که حالا فالووريشان نشسته اند و منتظر هستند ببينند او چه مي گويد. »
همه مي خواهند سلبريتي شوند
اين استاد دانشگاه معتقد است تب سلبريتي اين روزها به عنوان يک پديده جديد دامن همه را گرفته است و در جامعه ما به شکل هاي مختلف آدم ها مي خواهند سلبريتي شوند. و اين روزها کسي دنبال رشد فردي و ساختن خودش نيست بلکه متأسفانه همه دنبال ظواهر هستند. وي در همين راستا بيان مي دارد: « ما حتي در مورد کلمات به دنبال ظواهر هستيم نه کنه آن و نه اينکه چه پيامي دارد و چه قدر مي تواند موجب افزايش اگاهي مان شود. در حالي که ساده ترين چيز همين است که صرفا يک نقل قولي بشود بدون اينکه اين نقل قول ما را به فکر و انديشه وادارد. »
سياستمداراني در قامتِ سلبريتي
حريرچي در ادامه همين صحبت به برخي از افراد بزرگي اشاره مي کند که تمايلي ندارند به شکل سلبريتي مطرح شوند و به مسائل اين چنيني ورود پيدا کنند و فاصله هم مي گيرند اما ديگراني که دوست دارند آنها را در قامت سلبريتي ببينند آنها را ناچارا به اين فضا وارد
مي کنند و به شکل سلبريتي مطرح مي کنند. وي با اشاره به تمايل افراد براي سلبريتي شدن خاطر نشان مي کند: « سياستمداران ما هم دوست دارند سلبريتي بشوند. با لبخندهايي که مي زنند و ژست هايي که مي گيرند. گفته هايشان هم حتي گفته هايي است که سلبريتي ها
به زبان مي آورند. مثلا اينکه مي گويند ديگران مي خواهند با من عکس يادگاري بگيرند. در کشور کساني که مردم را به اشکال مختلف نمايندگي مي کنند نبايد اداي آن مدل آدم ها را در بياورند. بلکه بايد گفتارشان يک کُنهي داشته باشد و بتواند يک تأثيري روي مردم بگذارد. به جاي اينکه رشدکنند، به جاي اينکه مسائل را براي مردم شفاف سازي کنند، به جاي اينها، در غالب سلبريتي ها پشت مسائل قايم مي شوند . اين به گونه اي آسيب رسان است و موجب بي اعتمادي در بين مردم مي شود. »
اين جامعه شناس در پاسخ به اين پرسش که گاها ديده مي شود سلبريتي ها با اظهار نظرهاي خود در فضاي مجازي و يا با هشتک سازي موج هايي را در جامعه ايجاد مي کنند، مي گويد: « اينها توجه يک گروه خاصي را جلب مي کنند. اين موج چيست؟ حداکثر اين است که مطلبي فوروارد مي شود. اما به فکري وا نمي دارد. و موج هايي که ايجاد مي کنند در غالب همان شبکه هاي مجازي فراگير مي شود و از آن چيزي که باعث مي شود آگاهي ما افزايش پيدا کند دريغ مي شود. »
اما به راستي چرا اقبال عمومي به قشر به اصطلاح سلبريتي زياد است و حرف ها و اظهار نظرهاي آنان مورد توجه قرار مي گيرد و گاها پذيرفته مي شود؟ چرا در بزنگاه هايي حساس مثلا در زمان انتخابات اين قشر ايفاگر نقشي اساسي در انتخاب مردم مي شوند؟ و چرا اظهار نظرهاي آنها در خصوص مسائل سياسي و امنيتي کشور مورد حمايت عامه مردم است و حتي براي برخي حجت؟
*وقتي مسئولين شفاف سازي نمي کنند
حريرچي دليل اين موضوع را در عدم شفاف سازي مسئولين مي داند. وي در اين خصوص مي گويد:
« اگر ما از طرف مسئولين شفاف سازي داشته باشيم ديگر کسي به اين چيزها بها نمي دهد. منتهي ما اين کار را نمي کنيم. چون شفاف سازي نداريم در غالب اين هشتک ها يک سري مسائل بزرگنمايي مي شود. بعضي وقت ها هم اين مسائل خلاف واقع هستند و هيچ سند و مدرکي هم پشت اش نيست اما مطرح مي شود و مسئولين هم از قرار معلوم اهميتي نمي دهند به اين مسائل. اگر واقعيتي پشت اين مسائل هست مسئولين بايد بياييد اين را براي مردم روشن کنند. چرا مردم در اين مسائل غريبه مي شوند؟ اگر هم واقعيتي نيست باز هم بيايند و توضيح بدهند. نه راجع به همه چيز. آنهايي که خيلي گسترش پيدا مي کند. پس براي پيشگيري از راه افتادن چنين موج هايي بهترين راه اين است که مسئولين صادقانه به مردم اعتماد کنند و صادقانه مسائل را با مردم مطرح کنند به گونه اي که کار از دنياي واقعي به دنياي مجازي سوق پيدا نکند. منتها وقتي اين کار را نمي کنند سلبريتي جا مي افتد و در مملکت عده اي مي آيند با مقاصدي که بگويند بله خبرهاي دسته اول را از فلاني ها بايد شنيد. چرا خبرهاي دسته اول را و چرا واقعيت ها را از مسئولين و سردمداران در دنياي سياست مان نشنويم که کارمان به جايي بکشد که برويم به دنياي مجازي و از طريق آنهايي که هيچ مسئوليتي هم ندارند و فقط در مواردي ايجاد آشفتگي و نااميدي در مردم مي کنند بشنويم. در خيلي از موارد لابه لاي اين مسائل که ممکن است واقعيتي هم نداشته باشد شبهه افکني هايي هم صورت مي گيرد. مسئولين اگر صداقت دارند بيايند و اين شبه زدايي را بکنند و بي تفاوت از کنارش نگذرند. »
کسب قدرت از جنس فالووروي اين رفتار سلبريتي ها را نوعي کسب قدرت
مي داند و معتقد است در دنياي امروز کسب قدرت يا پاي صندوق هاي رأي مان است يا در تعداد فالوورهايمان. و اين قدرت کاذب که خود به خود با افزايش تعداد فالوورها افزايش پيدا مي کند امر را بر اينها مشتبه مي کند که مي توان در هر حوزه اي ورود کرد و براي جامعه و مردم نسخه پيچيد.
حريرچي در ادامه مي گويد: « درد اصلي ما اين است که در جامعه دنبال واقعيت ها نيستيم يعني دنياي مجازي و کساني که بتوانند در اين فضا جاذبه هاي بيشتري را به شکل هاي مختلف چه با ظاهر و چه با کلمات و واژگاني که به کار مي برند ايجاد کنند طرفداران بيشتري دارند و اينجاست که ديگر کسي به چه مي گويد اهميتي نمي دهد. اين واقعيتي است که جامعه ما به ويژه نسل جوان خيلي گرفتارش است و به نوعي تبديل به يک نياز شده است. در واقع سلبريتي ها يا کساني که در دنياي مجازي هستند گويي در حال برطرف کردن يک نياز در افراد جامعه هستند و آن نيازِ خلاء اطلاعات درست است. چون در شرايط عادي و واقعي مردم نمي توانند به اطلاعات درست برسند از قرار معلوم از اين طريق خود به خود به دنبال شايعات مي روند چرا که مخصوصا براي جواني که جوياي هيجان است جاذبه بيشتري دارد. و اين شايعات اگر از طرف فردي شناخته شده باشد قطعا خيلي زودتر مي پيچد. و در خيلي از موارد اين اطلاعات و اخبار يا بزرگ نمايي مي شود و يا با واقعيت فاصله دارد و يا در موارد زيادي هم ممکن است درست باشد ولي سلبريتي اي که آن را مطرح مي کند فکتي درباره اش ندارد ولي خب مطرحش مي کند. در حالي که در جوامعي که مسائل شفاف است و مردم در ارتباط با هم چيزي براي پنهان کردن ندارند و اعتماد اجتماعي وجود دارد امثال اين سلبريتي هايي که در کشور ما هستند جايگاهي پيدا نمي کنند و کسي هم دنبال اين حرف ها نيست چون مسائل خيلي روشن و واضح است. »
لابد شما هم ديده و شنيده ايد که برخي از سلبريتيهاي همه چيز دان در حوزههاي مختلف اظهار نظر کرده و خود را صاحب سخن ميدانند و اين اتفاق بعد از گسترش شبکه هاي اجتماعي شکل حادتري به خود گرفته است.
بي ترديد فضاي مجازي بخشي جدايي ناپذير از زندگي همه ما شده است، صبح با باز کردن چشم ها و قبل از جدا شدن از رختخواب اينترنت خود را روشن مي کنيم و پس از جستجوي شبکه هاي مجازي به سراغ کارهاي روزمره مي رويم. در طي روز هم از هر فرصتي که پيش بيايد براي سر زدن به دنياي مجازي استفاده مي کنيم. در اين فضا خيلي ها فقط دنبال کننده اخبار و ماجراها هستند و شايد در نهايت خبر و يا مطلبي را بازنشر دهند. اما عده اي هم هستند که براي خود صفحاتي را در فضاهاي مجازي ايجاد
مي کنند تا از اين طريق حرف خود را به گوش ديگران برسانند. سهم ما آدم هاي معمولي در اين فضا
مي تواند يک صفحه در اينستاگرام، يک اکانت در توئيتر و يا يک کانال در تلگرام باشد با تعداد فالوورهاي نه چندان زياد. صفحه هايي که در آنها از روزمرگي ها و دغدغه هايمان مي نويسيم و آن را با جامعه کوچکي از دوستانمان شريک مي شويم.
اما عده اي هم هستند که صفحه هايشان بالاي چندين هزار و يا حتي چند ميليون دنبال کننده دارد و حسابي در دنياي مجازي براي خود برو و بيايي دارند. افرادي که در زمينه هاي هنري، ورزشي، رسانه، علم، سياست، مدل و ... شهرت و معروفيتي دارند و از اين جهت صفحات اجتماعي شان پر رونق هست و افراد زيادي آنان را دنبال مي کنند. طبيعتا يکي از فواید اين فضاها امکان ارتباط متقابلي است که بين اين چهره ها و مردم فراهم شده است. آنان مي توانند مردم را در جريان برنامه هاي خود قرار دهند و يا برش هايي از زندگي شخصي خود را براي علاقه مندان شان به نمايش بگذارند. انتقاد ها را بشنوند و در مواردي که لازم باشد پاسخگو باشند. اما گاهي تعداد زياد دنبال کننده ها اين توهم را براي اين چهره ها يا به اصطلاح سلبريتي ها به وجود مي آورد که بايد در هر موضوعي ورود کنند و درباره آن نظر دهند چرا که خيال مي کنند دنبال کننده هاي آنان منتظر شنيدن نظراتشان هستند و اگر اين کار را نکنند طرفدارانشان از دستشان ناراحت مي شوند، البته گاهي هم مطالبه طرفداران آنان را به سمت اظهار نظر سوق مي دهد. اما سؤال اين است که آيا يک فرد سواد و آگاهي لازم براي ورود به هر موضوعي را دارد؟ به عنوان مثال يک هنرپيشه و يا يک ورزشکار چه ميزان در مورد مسائل سياسي و يا اجتماعي و يا ديني صاحب رأي است و چه ميزان به اين موضوعات اشراف و آگاهي دارد و چه ميزان در اين موضوعات مطالعه داشته است که به راحتي به خود اجازه مي دهد به اين مسائل ورود پيدا کند؟ و يا برعکس آيا يک سياستمدار مي تواند در مورد هنر و يا ورزش اظهار نظر کند؟
آنچه که امروزه در کشور ما از آن به عنوان سلبريتي نام برده مي شود بيشتر در مورد هنرپيشه ها و هنرمندان و ورزشکاران مطرح است. نمونه هاي ورود به حوزه هاي نامرتبط با صلاحيت و آگاهي اين افراد فراوان است و برخي از آنها به سبب جنجال آفريني شان بيشتر در اذهان مانده است. به عنوان مثال مي توان به اظهارات خانم پريناز ايزديار بازيگر سينما که گفته بود از نظر من سگ نجس نيست چون در حوادث طبيعي کاربرد زيادي در نجات جان انسان ها دارد و يا ساره بيات ديگر بازيگر که معتقد بود شوهر خواهر محرم است چون دستهايش شبيه پدرم است و يا خانم صبا کمالي بازيگر نه چندان مطرحي که همين چند وقت پيش به بهانه گفت و گوي صميمي با امام حسين (ع) صحبت هايي را مطرح کرد که از سوي کاربران فضاي مجازي به توهين به اعتقادات مذهبي متهم شد و يا اظهار نظر ليلا حاتمي در مورد حجاب با استناد به سخني از يک نويسنده اشاره کرد که همه ي اين موارد نشان دهنده ي اين است که ورود بسياري از اين سلبريتي ها به مسائل مرتبط با دين از روي احساسات و نه آگاهي و شناخت نسبت به مسائل فقهي است. خيلي از اين سلبريتي ها ورود به مسائل امنيتي و سياسي هم مي کنند و اظهار نظرهاي ناپخته و ناشيانه اي از خود بروز مي دهند. به عنوان مثال پست اينستاگرامي حميد فرخ نژاد که در آن آرزو مي کند کاش کشورش کسي مثل حاکم دبي را مي داشت و يا آناهيتا همتي بازيگر تلويزيوني که درباره ي اعدام يکي از اعضاي حزب تروريستي کومله که با هشتک نه به اعدام و نه به خشونت و نه به کشتار اظهار نظر مي کند و يا خانم مهناز افشار که با استناد به توئيت يک اکانت فيک در خصوص غيرت ايراني ها و وطن پرستي شان اظهار نظر مي کند و در سطح اذهان عمومي حساسيت ايجاد مي کند. و يا ويدئويي که اخيرا از يک بازيگر درجه چندم به نام سمانه پاکدل که براي فعالين سياسي و مدني ابراز نگراني ميکند و با يک لفظ اشتباه موجبات تمسخر خودش را در بين کاربران فضاي مجازي فراهم مي کند و يا اظهارات جنجالي مهدي مهدوي کيا فوتباليست سالهاي دور که پرداختن به اتفاقات لبنان و سوريه و عراق را بي معني مي داند و به جاي آن خواستار رسيدگي به زير ساخت هاي ورزشي و مقابله با فقر و اعتياد و .... همه نمونه هايي از اين ورود باري به هر جهت سلبريتي ها به موضوعات سياسي و امنيت ملي است که در حوزه تخصص آنها نمي گنجد.
همچنين اين دست اظهار نظرها در مورد موضوعات اجتماعي هم زياد ديده مي شود که نمونه اخيرش موجي از اظهار نظرهاي احساسي و عجولانه سلبريتي ها و يا حتي برخي نمايندگان مجلس درباره ماجراي سحر خداياري معروف به دختر آبي بود.
رسالت در گفت و گو با کارشناسانان اين موضوع را بررسي مي کند.
يک کارشناس اجتماعي سلبريتي ها را گروه هايي از افراد جامعه مي داند که به دليل نوع شغل و فعاليت شان مخاطبين زيادي را به سمت خود جذب مي کنند. وي معتقد است ورزشکاران، هنرمندان و يا هنرپيشه ها، خواننده ها و کارگردانان بيش از ديگران در اين طيف قرار مي گيرند. وي در خصوص اظهار نظرهايي که گاها از جانب اين افراد شنيده مي شود مي گويد: « ويژگي اين افراد اين گونه است که گاهي مواقع فکر مي کنند اگر اظهار نظر نکنند عقب مي افتند يعني طرفدارانشان را از دست مي دهند يا به اشتباه فکر
مي کنند طرفدارانشان منتظر شنيدن ديدگاه هايشان در همه حوزه ها هستند. طبيعتا در چنين شرايطي براي اينکه از گردونه ديده شدن عقب نمانند راجع به هر موضوعي اظهار نظر مي کنند در حالي که همه موضوعات در حيطه تخصصي شان نيست و گاهي مواقع هم مي بينيم که ديدگاه هايشان مورد توجه قرار مي گيرد و به قول خودشان فالوورهايشان
لايک شان مي کنند، بازنشر مي دهند و حتي گاهي مواقع ديدگاه هايشان مورد توجه رسانه هاي داخلي و خارجي هم قرار مي گيرد. »
اظهار نظر نکردن جرم نيست!
حسن موسوي چلک معتقد است اظهار نظر در موضوعي که تخصصي در آن نداريم يک ايراد است که براي هيچ فردي شايسته نيست اما اين موضوع براي قشر سلبريتي که شناخته شده هستند فرق مي کند و اظهار نظرهاي غير کارشناسانه آنها مي توان تبعاتي را به همراه داشته باشد و تنش هايي را ايجاد کند. وي با اظهار اميدواري در اين خصوص که کاش سلبريتي ها راجع به موضوعاتي که در ارتباط با کارشان است براي مخاطبين و طرفدارانشان اظهار نظر کنند و ديدگاهايشان را بگويند خاطر نشان مي کند: « يک چيزي را من فکر مي کنم بايد همه مان ياد بگيريم مخصوصا سلبريتي ها و آن اين است که اگر در برخي از موضوعات اظهار نظر نکرديم جرمي نکرديم و قرار هم نيست راجع به همه موضوعات ما اظهار نظر بکنيم. در اين موارد عذرخواهي هم خيلي آن تأثير گذاري را ندارد. قبل از اينکه اظهار نظر کنيم فکر کنيم، بررسي کنيم، اگر با ما مرتبط بود ديدگاه هايمان را بگوييم تا مجبور به عذرخواهي بعد از بيان آن ديگاه هاي اشتباه و غير کارشناسي مان نشويم. ».
رئیس انجمن مددکاران اجتماعي ايران بخشي از اين موضع را متوجه مديريت رفتار خود سلبريتي ها مي داند و خاطر نشان مي کند: « خود اين افراد بايد به حدي از بلوغ برسند که با توجه به اينکه طرفدار دارند و جايگاه دارند، جايگاه که مي گويم بين مردم است، وقتي يکي يک ميليون فالوور دارد خب طرفدارانش هر روز صفحات وي را چک مي کنند، چون در حال حاضر اظهار نظرها معمولا از طريق شبکه هاي مجازي صورت مي گيرد، لذا به گونه اي اظهار نظر کنند که سرخوردگي حتي در طرفداران خودشان هم ايجاد نکنند و با جهت گيري و سوگيري هم اظهار نظر نکنند. چرا که در بعضي مواقع همين نوع اظهار نظر هاست که مي تواند
تنش هايي را در ارتباط با موضوعاتي که مطرح مي شود در جامعه ايجاد کند. »
*طرفدار بودن نبايد به معناي تأييد صد در صد باشد
موسوي چلک بخشي از موضوع را هم متوجه طرفداران اين افراد مي داند و معتقد است صرف دوست داشتن کسي نبايد به منزله اين باشد که هر چه مي گويد الزاما درست است و بايد بازنشر بدهند. وي تأکيد مي کند که دوست داشتن و طرفداري از اين افراد ايراد نيست و کسي هم نمي تواند جلو اين قضيه را بگيرد ولي نکته اينجاست که طرفداران بايد عاقل باشند و بدانند که يک سلبريتي در همه حوزه ها آدم صاحب نظري نيست و در نتيجه هر چه که مي گويد قابلیت بازنشر ندارد و درست نيست و همه اينها منافاتي با دوست داشتن ندارد. وي در همين زمينه بيان مي دارد: « ما در روابط عادي مان هم اگر کسي را دوست داشته باشيم الزاما اين طور نيست که هر چه که بگويد قبول کنيم و هر کاري که بگويد انجام دهيم. لذا من فکر مي کنم بايد هر دو طرف رفتارشان رفتار عاقلانه باشد که تنش ايجاد نکند. اظهار نظرها مبناي کارشناسي داشته باشد و مرتبط با تخصص فرد باشد. فرض کنيم من در حوزه ي سينما آدم صاحب نظري هستم آيا در حوزه سياست هم صاحب نظر هستم؟ آيا در حوزه ورزش هم صاحب نظر هستم که موضع گيري مي کنم يا عکس اين موارد. »
سلبريتي مي تواند يک ظرفيت باشد
اين کارشناس اجتماعي معتقد است اگر رفتارها مديريت شود در خيلي موارد سلبريتي مي تواند يک ظرفيت باشد. وي به ماجراي زلزله و سيل اخير اشاره مي کند و مي گويد که سلبريتي ها توانستند در آن شرايط فضايي را ايجاد کنند که مردم بيايند و مشارکت کنند و در جلب اعتماد مردم موفق بودند و در خيلي موارد اتفاقا مي توانند تأثير گذار باشند.
وي همچنين شرط ماندگاري سلبريتي ها را در تصميم گيري و موضع گيري درست و منطقي و به موقع شان مي داند و معتقد است با موضع گيري هاي غير منطقي و عذرخواهي هاي مکرر و ايجاد تنش جايگاهشان در بين طرفدارانشان را هم از دست مي دهند.
به دنبال آگاهي صحيح نيستيم
امير محمود حريرچي نيز در قامت جامعه شناس و مددکار اجتماعي دليل اصلي اظهار نظر سلبريتي ها در هر موضوعي را ناشي از اين مي داند که ما به دنبال آگاهي هاي صحيح و درست نيستيم. وي در اين زمينه مي گويد: « يک زماني صحبت از اين بود که "چه گفته؟ " نه اينکه "که گفته؟ ". الان درگير اين مي شويم که "که گفته؟ " و ديگر اصلا مهم نيست که "چه گفته؟ ". اين به نظر من يک ضعف است که ما در رابطه با آنچه که لازم است بدانيم، به جاي افزايش آگاهي نسبت به مسائل درگير اين شده ايم که دنبال آنهايي که شهرتي دارند، حالا واژه ستارگان و يا اين روزها مي گوييم سلبريتي باشيم، بدون اينکه اساسا تأثيري داشته باشد در اين افزايش آگاهي. اين اتفاق در دنياي مجازي افتاده است و عده اي فکر مي کنند که حالا فالووريشان نشسته اند و منتظر هستند ببينند او چه مي گويد. »
همه مي خواهند سلبريتي شوند
اين استاد دانشگاه معتقد است تب سلبريتي اين روزها به عنوان يک پديده جديد دامن همه را گرفته است و در جامعه ما به شکل هاي مختلف آدم ها مي خواهند سلبريتي شوند. و اين روزها کسي دنبال رشد فردي و ساختن خودش نيست بلکه متأسفانه همه دنبال ظواهر هستند. وي در همين راستا بيان مي دارد: « ما حتي در مورد کلمات به دنبال ظواهر هستيم نه کنه آن و نه اينکه چه پيامي دارد و چه قدر مي تواند موجب افزايش اگاهي مان شود. در حالي که ساده ترين چيز همين است که صرفا يک نقل قولي بشود بدون اينکه اين نقل قول ما را به فکر و انديشه وادارد. »
سياستمداراني در قامتِ سلبريتي
حريرچي در ادامه همين صحبت به برخي از افراد بزرگي اشاره مي کند که تمايلي ندارند به شکل سلبريتي مطرح شوند و به مسائل اين چنيني ورود پيدا کنند و فاصله هم مي گيرند اما ديگراني که دوست دارند آنها را در قامت سلبريتي ببينند آنها را ناچارا به اين فضا وارد
مي کنند و به شکل سلبريتي مطرح مي کنند. وي با اشاره به تمايل افراد براي سلبريتي شدن خاطر نشان مي کند: « سياستمداران ما هم دوست دارند سلبريتي بشوند. با لبخندهايي که مي زنند و ژست هايي که مي گيرند. گفته هايشان هم حتي گفته هايي است که سلبريتي ها
به زبان مي آورند. مثلا اينکه مي گويند ديگران مي خواهند با من عکس يادگاري بگيرند. در کشور کساني که مردم را به اشکال مختلف نمايندگي مي کنند نبايد اداي آن مدل آدم ها را در بياورند. بلکه بايد گفتارشان يک کُنهي داشته باشد و بتواند يک تأثيري روي مردم بگذارد. به جاي اينکه رشدکنند، به جاي اينکه مسائل را براي مردم شفاف سازي کنند، به جاي اينها، در غالب سلبريتي ها پشت مسائل قايم مي شوند . اين به گونه اي آسيب رسان است و موجب بي اعتمادي در بين مردم مي شود. »
اين جامعه شناس در پاسخ به اين پرسش که گاها ديده مي شود سلبريتي ها با اظهار نظرهاي خود در فضاي مجازي و يا با هشتک سازي موج هايي را در جامعه ايجاد مي کنند، مي گويد: « اينها توجه يک گروه خاصي را جلب مي کنند. اين موج چيست؟ حداکثر اين است که مطلبي فوروارد مي شود. اما به فکري وا نمي دارد. و موج هايي که ايجاد مي کنند در غالب همان شبکه هاي مجازي فراگير مي شود و از آن چيزي که باعث مي شود آگاهي ما افزايش پيدا کند دريغ مي شود. »
اما به راستي چرا اقبال عمومي به قشر به اصطلاح سلبريتي زياد است و حرف ها و اظهار نظرهاي آنان مورد توجه قرار مي گيرد و گاها پذيرفته مي شود؟ چرا در بزنگاه هايي حساس مثلا در زمان انتخابات اين قشر ايفاگر نقشي اساسي در انتخاب مردم مي شوند؟ و چرا اظهار نظرهاي آنها در خصوص مسائل سياسي و امنيتي کشور مورد حمايت عامه مردم است و حتي براي برخي حجت؟
*وقتي مسئولين شفاف سازي نمي کنند
حريرچي دليل اين موضوع را در عدم شفاف سازي مسئولين مي داند. وي در اين خصوص مي گويد:
« اگر ما از طرف مسئولين شفاف سازي داشته باشيم ديگر کسي به اين چيزها بها نمي دهد. منتهي ما اين کار را نمي کنيم. چون شفاف سازي نداريم در غالب اين هشتک ها يک سري مسائل بزرگنمايي مي شود. بعضي وقت ها هم اين مسائل خلاف واقع هستند و هيچ سند و مدرکي هم پشت اش نيست اما مطرح مي شود و مسئولين هم از قرار معلوم اهميتي نمي دهند به اين مسائل. اگر واقعيتي پشت اين مسائل هست مسئولين بايد بياييد اين را براي مردم روشن کنند. چرا مردم در اين مسائل غريبه مي شوند؟ اگر هم واقعيتي نيست باز هم بيايند و توضيح بدهند. نه راجع به همه چيز. آنهايي که خيلي گسترش پيدا مي کند. پس براي پيشگيري از راه افتادن چنين موج هايي بهترين راه اين است که مسئولين صادقانه به مردم اعتماد کنند و صادقانه مسائل را با مردم مطرح کنند به گونه اي که کار از دنياي واقعي به دنياي مجازي سوق پيدا نکند. منتها وقتي اين کار را نمي کنند سلبريتي جا مي افتد و در مملکت عده اي مي آيند با مقاصدي که بگويند بله خبرهاي دسته اول را از فلاني ها بايد شنيد. چرا خبرهاي دسته اول را و چرا واقعيت ها را از مسئولين و سردمداران در دنياي سياست مان نشنويم که کارمان به جايي بکشد که برويم به دنياي مجازي و از طريق آنهايي که هيچ مسئوليتي هم ندارند و فقط در مواردي ايجاد آشفتگي و نااميدي در مردم مي کنند بشنويم. در خيلي از موارد لابه لاي اين مسائل که ممکن است واقعيتي هم نداشته باشد شبهه افکني هايي هم صورت مي گيرد. مسئولين اگر صداقت دارند بيايند و اين شبه زدايي را بکنند و بي تفاوت از کنارش نگذرند. »
کسب قدرت از جنس فالووروي اين رفتار سلبريتي ها را نوعي کسب قدرت
مي داند و معتقد است در دنياي امروز کسب قدرت يا پاي صندوق هاي رأي مان است يا در تعداد فالوورهايمان. و اين قدرت کاذب که خود به خود با افزايش تعداد فالوورها افزايش پيدا مي کند امر را بر اينها مشتبه مي کند که مي توان در هر حوزه اي ورود کرد و براي جامعه و مردم نسخه پيچيد.
حريرچي در ادامه مي گويد: « درد اصلي ما اين است که در جامعه دنبال واقعيت ها نيستيم يعني دنياي مجازي و کساني که بتوانند در اين فضا جاذبه هاي بيشتري را به شکل هاي مختلف چه با ظاهر و چه با کلمات و واژگاني که به کار مي برند ايجاد کنند طرفداران بيشتري دارند و اينجاست که ديگر کسي به چه مي گويد اهميتي نمي دهد. اين واقعيتي است که جامعه ما به ويژه نسل جوان خيلي گرفتارش است و به نوعي تبديل به يک نياز شده است. در واقع سلبريتي ها يا کساني که در دنياي مجازي هستند گويي در حال برطرف کردن يک نياز در افراد جامعه هستند و آن نيازِ خلاء اطلاعات درست است. چون در شرايط عادي و واقعي مردم نمي توانند به اطلاعات درست برسند از قرار معلوم از اين طريق خود به خود به دنبال شايعات مي روند چرا که مخصوصا براي جواني که جوياي هيجان است جاذبه بيشتري دارد. و اين شايعات اگر از طرف فردي شناخته شده باشد قطعا خيلي زودتر مي پيچد. و در خيلي از موارد اين اطلاعات و اخبار يا بزرگ نمايي مي شود و يا با واقعيت فاصله دارد و يا در موارد زيادي هم ممکن است درست باشد ولي سلبريتي اي که آن را مطرح مي کند فکتي درباره اش ندارد ولي خب مطرحش مي کند. در حالي که در جوامعي که مسائل شفاف است و مردم در ارتباط با هم چيزي براي پنهان کردن ندارند و اعتماد اجتماعي وجود دارد امثال اين سلبريتي هايي که در کشور ما هستند جايگاهي پيدا نمي کنند و کسي هم دنبال اين حرف ها نيست چون مسائل خيلي روشن و واضح است. »

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 17
تیر کلاهبرداران به سنگ میخورد
|حسن شجاعي|
نشست خبري ذبيحالله خدائيان معاون رئيس قوه قضائيه و رئيس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و همچنين آيين افتتاح پروژههاي فناوري اطلاعات در راستاي توسعه خدمات الکترونيک صبح ديروز در محل اين سازمان برگزار شد.
در ابتداي اين نشست، خدائيان ضمن ارائه گزارشي از اقدمات اين سازمان در ارائه خدمات گسترده در بخش هاي مختلف، به همکاري و تعامل سازمان ثبت اسناد و املاک کشور با سازمان امور مالياتي درخصوص وصول ماليات هاي اخذ نشده اشاره کرد و گفت: با اينکه اين سازمان در حوزه اقتصادي فعاليت ندارد اما بخش زيادي از ماليت هاي وصول شده توسط سازمان امور مالياتي با کمک سازمان ثبت اسناد و املاک صورت مي گيرد و طي آن اين سازمان در زمان صدور اسناد مالکيت ماليات هاي مربوطه را به حساب سازمان امور مالياتي واريز مي کند.
وي با اشاره به اينکه طي 6 ماهه نخست امسال بيش از هفت هزار ميليارد تومان از معوقات بانکي از طريق اين سازمان وصول شده است خاطرنشان کرد: زماني که افراد يا شرکت ها اقساط خود را به موقع پرداخت نمي کنند سازمان ثبت اسناد و املاک از طريق اجراي ثبت نسبت به وصول اين معوقات اقدام مي کند و اين اقدام موجب شد تا در سال گذشته حدود 10 هزار ميليارد تومان از اين معوقات برگشت داده شود.
رئيس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در ادامه به نقش اين مجموعه در اقتصاد کشور اشاره کرد و گفت: ثبت اختراعات و بازاريابي و برندسازي از جمله مواردي است که در اين سازمان انجام و پيگيري مي شود و تلاش داريم تا به اشکال مختلف به شرکت هاي نوپا کمک براي توسعه کمي و کيفي فعاليت هايشان کمک نماييم.
خدائيان سپس به افتتاح پروژه هاي روز گذشته فناوري اطلاعات اين سازمان اشاره کرد و ضمن برشمردن برخي مزاياي اين طرح ها يادآور شد:از جمله مواردي که در پيشگيري از وقوع جرم موثر است، خدمات تطبيق اصالت سند است که موجب مي شود بسياري از جعلها جلوگيري شود. با ايجاد اين خدمت مردم ميتوانند اگر کسي سندي را به آنها ارائه داد از طريق آن بتوانند آن را با اصل سند در سازمان ثبت تطبيق بدهند به اين ترتيب امکان کلاهبرداري از طريق سندهاي جعلي وجود نخواهد داشت و به اين ترتيب تير کلاهبرداران به سنگ خواهد خورد.
معاون رئيس قوه قضائيه گفت: از اقدامات ديگر، کاهش مراجعات مستقيم مراجعان به همکاران سازمان است و هرچه مراجعه مستقيم مردم به سازمان بيشتر باشد امکان سوءاستفاده و لغزش نيز بيشتر خواهد بود و راه اندازي اين پروژه ها سبب مي شود تا اين مراجعات کمتر شود.
وي سپس ادامه داد: در اين زمينه پرتالي تحت عنوان خدمات مشتريان طراحي شده تا براساس آن افرادي که ميخواهند از سازمان ثبت خدماتي دريافت کنند با مراجعه به دفاتر اسناد رسمي ثبت نام کرده و پس از آن کارتابلي براي آنها ايجاد ميشود و همه خدمات آن شخص در اين کارتابل قابل دسترسي خواهد بود. خدائيان در ادامه به سؤالات خبرنگاران پاسخ داد. وي در جواب پرسش خبرنگار «رسالت» مبني بر تعيين تکليف اموال شهرداري تهران و نيز برخي نهادها و ارگانها نيز گفت: در اين زمينه جلسات مختلفي با شهرداري تهران و نيز سازمان هايي نظير اوقاف صورت گرفته که روند بسيار خوبي هم دارد و اميدواريم براساس همين تعامل و همکاري وضعيت اسناد اين مجموعه ها نيز روشن شود.
رئيس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور همچنين درباره انجام عقد آريايي در برخي دفاتر ازدواج و طلاق نيز گفت: ما عقد آريايي را براساس شرع و قانون نداريم و يک رويه خلاف قانوني در بعضي از دفاتر اتفاق افتاده بود که بعضي از دفاتر شناسايي شدند و برخوردهايي نيز با آنها صورت گرفت. ضمن اينکه به همه دفاتر نيز اعلام کرده ايم اگر اقدام به اينگونه فعاليتها داشته باشند قطعا برخورد شديد شده و آن دفاتر بسته خواهند شد.
وي درباره حذف اسناد عادي نيز گفت: اين موضوع خاص عموم مردم و حقوقدانان است؛ چراکه امروزه در جامعه بسياري از جرايم و بي نظميها ناشي از اسناد عادي است؛ درصد بالايي از پروندههايي که در دستگاه قضائي تشکيل ميشود ناشي از اسناد عادي است و خيلي از
زمين خواريهايي که صورت ميگيرد با اسناد عادي نقل و انتقال ميشود. بر اين اساس از جمله برنامههاي تحولي در دستگاه قضائي توسعه اعتبار اسناد رسمي است. خوشبختانه طرحي از يکي، دوسال پيش در کميسيون حقوقي و قضائي مجلس در جهت توسعه اعتبار اسناد رسمي مطرح است. ما هم پيش نويسي را به دستور رئيس قوه قضائيه تهيه کرديم و اين پيش نويس را به کميسيون تقديم و ارجاع به کارگروه شده است و هدفمان اين است که نقل و انتقال املاکي که داراي سابقه ثبتي هستند به صورت سند رسمي باشد و اگر افرادي به صورت عادي اقدام به نقل و انتقال کنند ضمانت اجراي حقوقي يا کيفري داشته باشد.رئيس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور گفت: از جمله سياستهاي قضائي حاکم بر برنامه ششم که به تاييد مقام معظم رهبري هم رسيده، توصيه به اعتبار سند رسمي است و اين مصوبه ميتواند منطبق با آن سياست کلي باشد. گفتني است؛ در پايان اين نشست رئيس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، پروژههاي فناوري اطلاعات را در راستاي توسعه خدمات الکترونيک افتتاح کرد.
نشست خبري ذبيحالله خدائيان معاون رئيس قوه قضائيه و رئيس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و همچنين آيين افتتاح پروژههاي فناوري اطلاعات در راستاي توسعه خدمات الکترونيک صبح ديروز در محل اين سازمان برگزار شد.
در ابتداي اين نشست، خدائيان ضمن ارائه گزارشي از اقدمات اين سازمان در ارائه خدمات گسترده در بخش هاي مختلف، به همکاري و تعامل سازمان ثبت اسناد و املاک کشور با سازمان امور مالياتي درخصوص وصول ماليات هاي اخذ نشده اشاره کرد و گفت: با اينکه اين سازمان در حوزه اقتصادي فعاليت ندارد اما بخش زيادي از ماليت هاي وصول شده توسط سازمان امور مالياتي با کمک سازمان ثبت اسناد و املاک صورت مي گيرد و طي آن اين سازمان در زمان صدور اسناد مالکيت ماليات هاي مربوطه را به حساب سازمان امور مالياتي واريز مي کند.
وي با اشاره به اينکه طي 6 ماهه نخست امسال بيش از هفت هزار ميليارد تومان از معوقات بانکي از طريق اين سازمان وصول شده است خاطرنشان کرد: زماني که افراد يا شرکت ها اقساط خود را به موقع پرداخت نمي کنند سازمان ثبت اسناد و املاک از طريق اجراي ثبت نسبت به وصول اين معوقات اقدام مي کند و اين اقدام موجب شد تا در سال گذشته حدود 10 هزار ميليارد تومان از اين معوقات برگشت داده شود.
رئيس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در ادامه به نقش اين مجموعه در اقتصاد کشور اشاره کرد و گفت: ثبت اختراعات و بازاريابي و برندسازي از جمله مواردي است که در اين سازمان انجام و پيگيري مي شود و تلاش داريم تا به اشکال مختلف به شرکت هاي نوپا کمک براي توسعه کمي و کيفي فعاليت هايشان کمک نماييم.
خدائيان سپس به افتتاح پروژه هاي روز گذشته فناوري اطلاعات اين سازمان اشاره کرد و ضمن برشمردن برخي مزاياي اين طرح ها يادآور شد:از جمله مواردي که در پيشگيري از وقوع جرم موثر است، خدمات تطبيق اصالت سند است که موجب مي شود بسياري از جعلها جلوگيري شود. با ايجاد اين خدمت مردم ميتوانند اگر کسي سندي را به آنها ارائه داد از طريق آن بتوانند آن را با اصل سند در سازمان ثبت تطبيق بدهند به اين ترتيب امکان کلاهبرداري از طريق سندهاي جعلي وجود نخواهد داشت و به اين ترتيب تير کلاهبرداران به سنگ خواهد خورد.
معاون رئيس قوه قضائيه گفت: از اقدامات ديگر، کاهش مراجعات مستقيم مراجعان به همکاران سازمان است و هرچه مراجعه مستقيم مردم به سازمان بيشتر باشد امکان سوءاستفاده و لغزش نيز بيشتر خواهد بود و راه اندازي اين پروژه ها سبب مي شود تا اين مراجعات کمتر شود.
وي سپس ادامه داد: در اين زمينه پرتالي تحت عنوان خدمات مشتريان طراحي شده تا براساس آن افرادي که ميخواهند از سازمان ثبت خدماتي دريافت کنند با مراجعه به دفاتر اسناد رسمي ثبت نام کرده و پس از آن کارتابلي براي آنها ايجاد ميشود و همه خدمات آن شخص در اين کارتابل قابل دسترسي خواهد بود. خدائيان در ادامه به سؤالات خبرنگاران پاسخ داد. وي در جواب پرسش خبرنگار «رسالت» مبني بر تعيين تکليف اموال شهرداري تهران و نيز برخي نهادها و ارگانها نيز گفت: در اين زمينه جلسات مختلفي با شهرداري تهران و نيز سازمان هايي نظير اوقاف صورت گرفته که روند بسيار خوبي هم دارد و اميدواريم براساس همين تعامل و همکاري وضعيت اسناد اين مجموعه ها نيز روشن شود.
رئيس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور همچنين درباره انجام عقد آريايي در برخي دفاتر ازدواج و طلاق نيز گفت: ما عقد آريايي را براساس شرع و قانون نداريم و يک رويه خلاف قانوني در بعضي از دفاتر اتفاق افتاده بود که بعضي از دفاتر شناسايي شدند و برخوردهايي نيز با آنها صورت گرفت. ضمن اينکه به همه دفاتر نيز اعلام کرده ايم اگر اقدام به اينگونه فعاليتها داشته باشند قطعا برخورد شديد شده و آن دفاتر بسته خواهند شد.
وي درباره حذف اسناد عادي نيز گفت: اين موضوع خاص عموم مردم و حقوقدانان است؛ چراکه امروزه در جامعه بسياري از جرايم و بي نظميها ناشي از اسناد عادي است؛ درصد بالايي از پروندههايي که در دستگاه قضائي تشکيل ميشود ناشي از اسناد عادي است و خيلي از
زمين خواريهايي که صورت ميگيرد با اسناد عادي نقل و انتقال ميشود. بر اين اساس از جمله برنامههاي تحولي در دستگاه قضائي توسعه اعتبار اسناد رسمي است. خوشبختانه طرحي از يکي، دوسال پيش در کميسيون حقوقي و قضائي مجلس در جهت توسعه اعتبار اسناد رسمي مطرح است. ما هم پيش نويسي را به دستور رئيس قوه قضائيه تهيه کرديم و اين پيش نويس را به کميسيون تقديم و ارجاع به کارگروه شده است و هدفمان اين است که نقل و انتقال املاکي که داراي سابقه ثبتي هستند به صورت سند رسمي باشد و اگر افرادي به صورت عادي اقدام به نقل و انتقال کنند ضمانت اجراي حقوقي يا کيفري داشته باشد.رئيس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور گفت: از جمله سياستهاي قضائي حاکم بر برنامه ششم که به تاييد مقام معظم رهبري هم رسيده، توصيه به اعتبار سند رسمي است و اين مصوبه ميتواند منطبق با آن سياست کلي باشد. گفتني است؛ در پايان اين نشست رئيس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، پروژههاي فناوري اطلاعات را در راستاي توسعه خدمات الکترونيک افتتاح کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 17
لزوم ایجاد اصلاحات ضروری در بغداد
| گروه بين الملل|
بيانيه اخير آيت الله سيستاني و تأکید ويژه ايشان بر لزوم تأمین مطالبات شهروندان توسط دولت نشان داد که هوشمندي نسبت به تحرکات بيگانگان در عين مطالبه گري مؤثر از دولت ،يک الزام محسوب مي شود.
«عبدالمهدي الکربلائي» نماينده آيت الله «سيد علي سيستاني» از مراجع ديني سرشناس در عراق، در خطبه نماز جمعه کربلا، ضمن تأکيد مجدد بر لزوم مسالمتآميز بودن تظاهرات مردمي اين کشور، تصريح کرد: طيفهاي سياسي که قدرت را در دست دارند، براي اجابت مطالبات شهروندان بر اساس نقشه راه مورد توافق، فرصت خوبي پيش روي خود دارند که در مدت زمان معيني اجرايي شود و به فساد، سهميهبندي و نبود عدالت اجتماعي پايان دهد.»
روزنامه الاخبار لبنان به بررسي اظهارات مرجعيت عراق پرداخت و گزارش داد: اين اظهارات، با استقبال گسترده طيفهاي حامي دولت عادل عبدالمهدي نخست وزير عراق مواجه شد و آن را «تاريخي» قلمداد کردند؛ زيرا اين سخنراني، به دولت عراق فرصت داد تا دست به اصلاحات بزند.اين روزنامه به نقل از منابع سياسي آگاه، مسير اصلاحات بنيادين در عراق را به شرح ذيل، ذکر کرد:
نخست؛ تصويب قانون انتخاباتي جديد که به دور از ائتلافهاي حزبي بزرگ، فرصت بيشتري به نامزدان مستقل ميدهد.
دوم؛ تغيير کميسارياي انتخابات به عنوان بخش اصلي «از نظام فساد فراگير در نهادهاي دولتي.»
سوم؛ بازخواست افراد فاسد و تحويل آنان براي محاکمه، از بين بردن «حلقههاي فساد»، شوراها و ادارات رسمي که در گرو سهميهبندي فرقهاي و حزبي قرار دارند مانند «دفاتر بازرسان کل» يا «شوراهاي استانداريها» که منبع درآمد مالي هنگفتي براي احزاب و ذينفعان به شمار ميرود.
چهارم؛ تغيير بنيادين در ساختار دولت که شامل نيمي از وزرا باشد و جايگزين کردن وزراي تکنوکرات جوان و زير پنجاه سال به جاي وزراي کنوني.
پنجم؛ اجراي اصلاحات فوري در سطح تيم ويژه نخست وزير و پرهيز از انتصابات بر اساس سهمخواهي يا جلب رضايت فراکسيونهاي سياسي.
ششم؛ توقف انتصابات بر اساس قاعده «قاچاق» يا «فروش» يا تن دادن به اراده طيفهاي سياسي. (در حال حاضر شش هزار منصب خالي وجود دارد)؛ زيرا تن دادن به ذهنيت حاکم در انتصابات و پذيرش مکانيزم تقسيم انتصابات براي احزاب و فراکسيونها، پيامدهاي منفي براي دولت و نخست وزير دارد.
اين روزنامه به نقل از منابع سياسي عراق گزارش کرد: اين اصلاحاتي است که اجراي آن منوط به اجازه مرجعيت عراق در نجف است. اما فراکسيونهاي سياسي مانند ائتلاف «الفتح» (دومين فراکسيون پارلماني عراق) پايبندي خود را به ديدگاه مرجعيت اعلام و تأکيد کردند که در روند اصلاحات، بر اساس جداول زماني مشخص، از دولت حمايت خواهند کرد.
منابع آگاه به الاخبار گفتند که مهلت زماني براي نظارت بر عملکرد دولت، بيشتر از سه ماه نخواهد بود و مردم و مرجعيت، هيچ گونه تأخيري را در عملي کردن وعدههاي اصلاحاتي نخواهند پذيرفت؛ «زيرا فرصت ديگري در کار نخواهد بود... اين فرصت پاياني است و هر گونه تأخيري به سود دولت و
نخست وزير نيست.»
منابع مذکور تأکيد کردند که اصلاح بنيادين، ضامن ادامه کار دولت است، اما هر گونه ناکارآمدي در انجام وعدههاي اصلاحي، به منزله اشارهاي براي بازگشت مردم به خيابانها و آغاز اعتراضات است.سخنگوي دولت عراق با تبيين اين مسئله که با استعفاي دولت، به مطالبات تظاهراتکنندگان پاسخ داده نخواهد شد، از پيشنويس دو قانون درباره انتخابات و مبارزه با فساد در دولت «عبدالمهدي» خبر داد. «سعد الحديثي» سخنگوي دولت عراق در واکنش به زمزمه برخي مبني بر ضرورت استعفاي دولت کنوني، گفت که استعفاي دولت، پاسخگوي مطالبات متعدد مردمي که هفتههاست در حال تظاهراتند، نيست.وي در مصاحبه با شبکه «اسکاي نيوز»، اظهار داشت: استعفاي دولت عبدالمهدي آن را به دولت پيشبرد امور تبديل خواهد کرد، لذا اين دولت در صورت انحلال پارلمان و برگزاري انتخابات جديد يا مأمور شدن طرف سياسي ديگري در پارلمان براي تشکيل کابينه جديد، در قدرت باقي خواهد ماند.
سخنگوي دولت عراق توضيح داد: اين امر، معترضان حاضر در تظاهراتهاي مسالمتآميز را راضي نخواهد کرد. در صورت تغيير دولت کنوني به دولت پيشبرد امور، مجموعهاي از اختيارات دولت براي اصلاحات و اجراي وعدههايي که به تظاهراتکنندگان داده، از آن سلب خواهد شد.وي افزود: در چنين حالتي، دولت ديگر نخواهد توانست، لايحهاي براي تصويب به پارلمان ارائه کند. دولت عادل عبدالمهدي در حال حاضر بر روي تدوين پيشنويس قانون انتخابات و پيش نويس لايحهاي تحت عنوان «از کجا آوردي؟» که در راستاي مبارزه با فساد است و بر اساس آن، در کليه داراييها و اموال منقول و غير منقول مقامات مسئول کنوني و پيشين در عراق، بازنگري ميشود، متمرکز است.
الحديثي تأکید کرد: استعفاي دولت، بحران جاري را پيچيده و تشديد ميکند. دولت کنوني مخالف برگزاري انتخابات زودهنگام نيست اما سازوکارهاي اين انتخابات در حوزه اختيارات پارلمان و قانون اساسي است. برگزاري انتخابات در سايه قانون اساسي کنوني، هدف تظاهراتکنندگان حاضر در اعتراضهاي مسالمتآميز را محقق نميکند. وي افزود: اعتراضهاي کنوني عراق، دليل بسيار مناسبي براي دولت است تا از مجموعه موانعي در روند اجراي اصلاحات عبور کند.دور دوم اعتراضات عراق از اول اکتبر آغاز شده، از ۲۵ اکتبر ازسرگرفته شده و هماکنون چند استان عراق از جمله بغداد؛ پايتخت اين کشور، شاهد اعتراضات مردمي براي ايجاد اصلاحات سياسي و بهبود خدمات دولتي است. اما برخي از احزاب سياسي، با بهرهبرداري از اين تظاهرات و سوار شدن بر موج اعتراضات مردمي اعلام کردند که راه برونرفت از بحران کنوني، برکناري عادل عبدالمهدي است.در صدر کساني که خواستار برکناري نخستوزير عراق است، «مقتدي صدر» رئيس جريان صدر و رهبر ائتلاف «سائرون» -بزرگترين فراکسيون پارلماني عراق- قرار دارد که اخيرا بين وي و عبدالمهدي نامههايي در همين راستا، رد و بدل شده است.
از سوي ديگر،دفتر نخستوزير عراق در بيانيهاي از معترضان خواست تا خواستههاي خود را به صورت مسالمتآميز مطرح کنند و تأکيد کرد که برخي اقدامات معترضان ارتباطي به دموکراسي ندارد.به نوشته وبگاه السومريه، دفتر عادل عبدالمهدي همچنين از تظاهرات کنندگان خواست تا با ممانعت از اقدامات خرابکارانه فرصت را از کساني که در «کمين براي ضربه زدن به عراق» هستند، بگيرند.در اين بيانيه که از تلويزيون رسمي عراق منتشر شد آمده است: «اقدامات مجرمانه و تروريستي به شکل واضح با هدف ضربه زدن به حاکميت و تضعيف آن و هدف قرار دادن مردم و امنيت عراق با تظاهرات همراه شده است.»
نخست وزيري عراق افزود: «اين دست اقدامات از جمله قتل عامدانه و به ناحق شهروندان و نيروهاي امنيتي ارتباطي به روند دموکراسي ندارد.»
در ادامه اين بيانيه با ذکر مدت زمان حبس و جزاي اقدامات خرابکارانه به صورت تفصيلي و مجزا آمده است که حکم آتش زدن خانههاي شهروندان بيگناه و مقر نيروهاي امنيتي و ادارات رسمي و شبه رسمي از بازداشت تا حبس ابد است و همينطور حکم تحريک و تشويق براي تخريب ساختمانها کمتر از ۲۰ سال است.
بيانيه اخير آيت الله سيستاني و تأکید ويژه ايشان بر لزوم تأمین مطالبات شهروندان توسط دولت نشان داد که هوشمندي نسبت به تحرکات بيگانگان در عين مطالبه گري مؤثر از دولت ،يک الزام محسوب مي شود.
«عبدالمهدي الکربلائي» نماينده آيت الله «سيد علي سيستاني» از مراجع ديني سرشناس در عراق، در خطبه نماز جمعه کربلا، ضمن تأکيد مجدد بر لزوم مسالمتآميز بودن تظاهرات مردمي اين کشور، تصريح کرد: طيفهاي سياسي که قدرت را در دست دارند، براي اجابت مطالبات شهروندان بر اساس نقشه راه مورد توافق، فرصت خوبي پيش روي خود دارند که در مدت زمان معيني اجرايي شود و به فساد، سهميهبندي و نبود عدالت اجتماعي پايان دهد.»
روزنامه الاخبار لبنان به بررسي اظهارات مرجعيت عراق پرداخت و گزارش داد: اين اظهارات، با استقبال گسترده طيفهاي حامي دولت عادل عبدالمهدي نخست وزير عراق مواجه شد و آن را «تاريخي» قلمداد کردند؛ زيرا اين سخنراني، به دولت عراق فرصت داد تا دست به اصلاحات بزند.اين روزنامه به نقل از منابع سياسي آگاه، مسير اصلاحات بنيادين در عراق را به شرح ذيل، ذکر کرد:
نخست؛ تصويب قانون انتخاباتي جديد که به دور از ائتلافهاي حزبي بزرگ، فرصت بيشتري به نامزدان مستقل ميدهد.
دوم؛ تغيير کميسارياي انتخابات به عنوان بخش اصلي «از نظام فساد فراگير در نهادهاي دولتي.»
سوم؛ بازخواست افراد فاسد و تحويل آنان براي محاکمه، از بين بردن «حلقههاي فساد»، شوراها و ادارات رسمي که در گرو سهميهبندي فرقهاي و حزبي قرار دارند مانند «دفاتر بازرسان کل» يا «شوراهاي استانداريها» که منبع درآمد مالي هنگفتي براي احزاب و ذينفعان به شمار ميرود.
چهارم؛ تغيير بنيادين در ساختار دولت که شامل نيمي از وزرا باشد و جايگزين کردن وزراي تکنوکرات جوان و زير پنجاه سال به جاي وزراي کنوني.
پنجم؛ اجراي اصلاحات فوري در سطح تيم ويژه نخست وزير و پرهيز از انتصابات بر اساس سهمخواهي يا جلب رضايت فراکسيونهاي سياسي.
ششم؛ توقف انتصابات بر اساس قاعده «قاچاق» يا «فروش» يا تن دادن به اراده طيفهاي سياسي. (در حال حاضر شش هزار منصب خالي وجود دارد)؛ زيرا تن دادن به ذهنيت حاکم در انتصابات و پذيرش مکانيزم تقسيم انتصابات براي احزاب و فراکسيونها، پيامدهاي منفي براي دولت و نخست وزير دارد.
اين روزنامه به نقل از منابع سياسي عراق گزارش کرد: اين اصلاحاتي است که اجراي آن منوط به اجازه مرجعيت عراق در نجف است. اما فراکسيونهاي سياسي مانند ائتلاف «الفتح» (دومين فراکسيون پارلماني عراق) پايبندي خود را به ديدگاه مرجعيت اعلام و تأکيد کردند که در روند اصلاحات، بر اساس جداول زماني مشخص، از دولت حمايت خواهند کرد.
منابع آگاه به الاخبار گفتند که مهلت زماني براي نظارت بر عملکرد دولت، بيشتر از سه ماه نخواهد بود و مردم و مرجعيت، هيچ گونه تأخيري را در عملي کردن وعدههاي اصلاحاتي نخواهند پذيرفت؛ «زيرا فرصت ديگري در کار نخواهد بود... اين فرصت پاياني است و هر گونه تأخيري به سود دولت و
نخست وزير نيست.»
منابع مذکور تأکيد کردند که اصلاح بنيادين، ضامن ادامه کار دولت است، اما هر گونه ناکارآمدي در انجام وعدههاي اصلاحي، به منزله اشارهاي براي بازگشت مردم به خيابانها و آغاز اعتراضات است.سخنگوي دولت عراق با تبيين اين مسئله که با استعفاي دولت، به مطالبات تظاهراتکنندگان پاسخ داده نخواهد شد، از پيشنويس دو قانون درباره انتخابات و مبارزه با فساد در دولت «عبدالمهدي» خبر داد. «سعد الحديثي» سخنگوي دولت عراق در واکنش به زمزمه برخي مبني بر ضرورت استعفاي دولت کنوني، گفت که استعفاي دولت، پاسخگوي مطالبات متعدد مردمي که هفتههاست در حال تظاهراتند، نيست.وي در مصاحبه با شبکه «اسکاي نيوز»، اظهار داشت: استعفاي دولت عبدالمهدي آن را به دولت پيشبرد امور تبديل خواهد کرد، لذا اين دولت در صورت انحلال پارلمان و برگزاري انتخابات جديد يا مأمور شدن طرف سياسي ديگري در پارلمان براي تشکيل کابينه جديد، در قدرت باقي خواهد ماند.
سخنگوي دولت عراق توضيح داد: اين امر، معترضان حاضر در تظاهراتهاي مسالمتآميز را راضي نخواهد کرد. در صورت تغيير دولت کنوني به دولت پيشبرد امور، مجموعهاي از اختيارات دولت براي اصلاحات و اجراي وعدههايي که به تظاهراتکنندگان داده، از آن سلب خواهد شد.وي افزود: در چنين حالتي، دولت ديگر نخواهد توانست، لايحهاي براي تصويب به پارلمان ارائه کند. دولت عادل عبدالمهدي در حال حاضر بر روي تدوين پيشنويس قانون انتخابات و پيش نويس لايحهاي تحت عنوان «از کجا آوردي؟» که در راستاي مبارزه با فساد است و بر اساس آن، در کليه داراييها و اموال منقول و غير منقول مقامات مسئول کنوني و پيشين در عراق، بازنگري ميشود، متمرکز است.
الحديثي تأکید کرد: استعفاي دولت، بحران جاري را پيچيده و تشديد ميکند. دولت کنوني مخالف برگزاري انتخابات زودهنگام نيست اما سازوکارهاي اين انتخابات در حوزه اختيارات پارلمان و قانون اساسي است. برگزاري انتخابات در سايه قانون اساسي کنوني، هدف تظاهراتکنندگان حاضر در اعتراضهاي مسالمتآميز را محقق نميکند. وي افزود: اعتراضهاي کنوني عراق، دليل بسيار مناسبي براي دولت است تا از مجموعه موانعي در روند اجراي اصلاحات عبور کند.دور دوم اعتراضات عراق از اول اکتبر آغاز شده، از ۲۵ اکتبر ازسرگرفته شده و هماکنون چند استان عراق از جمله بغداد؛ پايتخت اين کشور، شاهد اعتراضات مردمي براي ايجاد اصلاحات سياسي و بهبود خدمات دولتي است. اما برخي از احزاب سياسي، با بهرهبرداري از اين تظاهرات و سوار شدن بر موج اعتراضات مردمي اعلام کردند که راه برونرفت از بحران کنوني، برکناري عادل عبدالمهدي است.در صدر کساني که خواستار برکناري نخستوزير عراق است، «مقتدي صدر» رئيس جريان صدر و رهبر ائتلاف «سائرون» -بزرگترين فراکسيون پارلماني عراق- قرار دارد که اخيرا بين وي و عبدالمهدي نامههايي در همين راستا، رد و بدل شده است.
از سوي ديگر،دفتر نخستوزير عراق در بيانيهاي از معترضان خواست تا خواستههاي خود را به صورت مسالمتآميز مطرح کنند و تأکيد کرد که برخي اقدامات معترضان ارتباطي به دموکراسي ندارد.به نوشته وبگاه السومريه، دفتر عادل عبدالمهدي همچنين از تظاهرات کنندگان خواست تا با ممانعت از اقدامات خرابکارانه فرصت را از کساني که در «کمين براي ضربه زدن به عراق» هستند، بگيرند.در اين بيانيه که از تلويزيون رسمي عراق منتشر شد آمده است: «اقدامات مجرمانه و تروريستي به شکل واضح با هدف ضربه زدن به حاکميت و تضعيف آن و هدف قرار دادن مردم و امنيت عراق با تظاهرات همراه شده است.»
نخست وزيري عراق افزود: «اين دست اقدامات از جمله قتل عامدانه و به ناحق شهروندان و نيروهاي امنيتي ارتباطي به روند دموکراسي ندارد.»
در ادامه اين بيانيه با ذکر مدت زمان حبس و جزاي اقدامات خرابکارانه به صورت تفصيلي و مجزا آمده است که حکم آتش زدن خانههاي شهروندان بيگناه و مقر نيروهاي امنيتي و ادارات رسمي و شبه رسمي از بازداشت تا حبس ابد است و همينطور حکم تحريک و تشويق براي تخريب ساختمانها کمتر از ۲۰ سال است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 18
کارت قرمز ایران به بازرس خاطی
|نفيسه امامي|
ايران هفته گذشته از ورود يکي از بازرسان آژانس به سايت غني سازي نطنز جلوگيري کرد و علت اين اقدام ايران نگراني از احتمال همراه داشتن مواد مشکوک عنوان شده بود. اين در شرايطي است که به طور معمول همه بازرسان و وسائل همراه آنان در بدو ورود به هر يک از سايتهاي هسته اي مورد تفتيش و کنترل قرار مي گيرند.
کورنل فروتا، مدير کل آژانس بين المللي انرژي اتمي در پايان نشست شوراي حکام اين سازمان در هفته گذشته با انتشار بيانيه اي تأکید کرد: «ممانعت از خروج يک بازرس پذيرفتني نيست و نمي بايست اتفاق مي افتاد.» بعد از انتشار اين بيانيه، کاظم غريب آبادي، نماينده ايران در سازمان بين المللي انرژي اتمي اعلام کرد: «بقاياي يک ماده انفجاري با منشأ نيترات در جريان کنترل ورودي تأسيسات نطنز يافت شده که به بازرس اخراجي مربوط مي شود. » نماينده ايران همچنين دستگيري بازرس ياد شده در ايران را تکذيب کرد و مدعي شد که وي بهرغم درجريان بودن تحقيقات درباره اين پرونده، اجازه خروج از کشور را دريافت کرده بود.
اما اين مسئله با جوگيري مسموم از سوي دولتمردان و رسانه هاي غربي دنبال شد. وزير خارجه آمريکا در پيامي توئيتري درباره بازداشت بازرس آژانس بينالمللي انرژي اتمي در تأسیسات نطنز ابراز نگراني کرد و مدعي شد که ايران در تلاش براي باج خواهي هسته اي است. جکي والکوت، نماينده آمريکا در شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيزبازداشت يک بازرس آژانس در ايران را تحريکي گستاخانه دانست که بايد پيامدهايي براي انجام آن در نظر گرفته شود.
نماينده اتحاديه اروپا در شوراي حکام نيز در نشست اضطراري روز پنجشنبه در وين درباره اين اقدام ايران گفت: «ما از اتفاقي که براي يک بازرس آژانس انرژي اتمي در ايران افتاده، بسيار نگرانيم و از ايران مي خواهيم تا در چارچوب تعهداتش اجازه دهد بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي وظايف خود را انجام دهند.» تمامي اين اظهارات در حالي بيان مي شود که بازرس آژانس داراي محتوياتي غيرممنوع بوده که اجازه ورود آن را به داخل تأسیسات نطنز نداشته است اما غرب از اين موضوع هياهوي رسانه اي را در مجامع بين المللي به راه انداخته است.
نکته قابل توجه شايد اين باشد که از زمان امضاي توافق هسته اي براي اولين بار، تهران دست به بازداشت و اخراج يک کارمند آژانس بين المللي انرژي اتمي مي زند، آن هم در زماني که ايران چهارمين مرحله از اقدامات گام به گام خود براي کاهش تعهدات برجامي را آغاز کرده است.
فريدون عباسي فيزيکدان و رئيس سابق سازمان انرژي اتمي ايران در گفتوگو با «رسالت»، نفوذ کشورهاي متخاصم با ايران در سازمان هاي مختلف را در راستاي ضربه زدن به کشور توصيف کرد و گفت: «کشورهاي متخاصم و به خصوص رژيم صهيونيستي در مجامع بين المللي نفوذ بسياري دارند و به کارمندان سازمان ها کمک مالي مي کنند
و به آنها تجهيزات خاصي مي دهند. نبايد تصور شود آژانس بين المللي انرژي هسته اي يا سازمان ملل متحد، زير نفوذ سرويس هاي امنيتي بيگانه نيستند، بلکه بايد توجه داشت که آنها مأمور کشور خود و کشورهايي که آنها را جذب کرده اند، هستند.»
وي ادامه داد: «سرويس هاي جاسوسي از مليت هاي مختلف افرادي را در اختيار دارند. کشوري مانند ايران که از سالهاي گذشته پرونده اي از اتهامات را دارد، بايد بر افرادي که خارج از کشور به تأسیسات هسته اي وارد مي شوند، نظارت کافي داشته باشد تا مواد آلوده اي را به سايت هاي ما وارد نکنند و از اين طريق بتوانند کشور را متهم کنند.»
عباسي بر صحت گزارش هاي آژانس انرژي اتمي ايران تأکید کرد و افزود: «ما به گزارش سازمان هاي داخلي اطمينان داريم و نه به گزارش آژانس بين المللي انرژي اتمي و اصل را بر صحت گزارش هاي سازمان انرژي اتمي ايران مبني بر اينکه بازرس آژانس مواد آلوده اي را به همراه داشته است، مي گذاريم. کشورهاي متخاصم از وضعيت پيش آمده استفاده کرده و جوسازي هاي مسموم انجام مي دهند، چراکه يکي از جاسوسان آنها به دام افتاده است. آنها استفاده ژورناليستي و جنجالي از اين خبر مي کنند تا آن را به اين شکل جلوه دهند که ايران با مأموران آژانس همکاري نداشته است.
رئيس سابق سازمان انرژي اتمي ايران ادامه داد: «دستگاه هاي اندازه گيري و تصويربرداري تأسیسات هسته اي در برابر برخي مواد حساسيت بالايي دارد. در ورودي مراکز حساس که بايد امنيت آنها بيشتر رعايت شود، نيروهاي امنيتي تجهيزات خاصي را دارا هستند که کنترل بالا بر مراکز داشته باشند. گاهي کيف اشخاص داراي محتويات موادي است که تصور نمي شود مشکل زا باشد، در حالي که شايد ماده مزبور در مراکز ديگر مشکل ساز نباشد. بازرس اخير آژانس بين المللي انرژي اتمي، موادي حاوي نيترات را به همراه خود داشته که قابليت انفجار دارد و ورود آنها به تأسیسات هسته اي ممنوع است. »
عباسي با بيان اينکه مأموران آژانس را بايد از دو جهت مورد نظارت قرار داد، گفت: «جهتي که اکنون در دستگاه هاي
اجرايي ما حاکم است، يعني غرب و آمريکا قابل اعتمادهستند و بايد با آنها مذاکره کرد و جهت دوم اينکه ماهيت و ذات آنها را فريبکار بدانيم زيرا جاسوسي براي کشور خود و کشورهاي وابسته انجام مي دهند. معتقدم جهت گيري دوم در کشورهاي غربي آژانس وجود دارد بنابراين بايد دقت لازم را داشته باشيم زيرا آنها در خدمت سرويس هاي بيگانه هستند حتي اگر خودشان مستقيم جاسوس نباشند زيرا احتمال اينکه اطلاعات آنها در اختيار مراکز ديگر قرار بگيرد، وجود دارد.»
وي با تأکید بر اينکه آژانس بين المللي انرژي اتمي مرکز امني نيست، گفت: «در آنجا هر اطلاعاتي مي تواند هک شود. چه کسي مي داند سيستم ديتا سنتر مرکز چگونه ايجاد شده و اصلا در کنترل چه کساني قرار دارد و يا انتخاب مديران آژانس بر چه مبنايي انجام مي گيرد؟ هرچند که بي طرفي در انتخاب اين افراد وجود ندارد.»
*عدم رعايت قواعد بين المللي توسط آژانس
با توجه به رعايت نشدن مقررات از سوي بازرس آژانس بين المللي
انرژي اتمي، ايران مي تواند از حق قانوني خود در بازجويي و حتي اخراج بازرس آژانس استفاده کند و اقدام اخير ايران را نمي تواند بر خلاف مقررات قلمداد کرد.
الهام امين زاده معاون حقوقي سابق رئيس جمهور در گفت و گو
با «رسالت» درباره اقدام حقوقي ايران در مواجه با اقدامات متخاصمانه در تأسیسات هسته اي گفت: «نيروهاي آژانس نيروهاي بي طرف و حرفه اي هستند که اگر اين دو مؤلفه را رعايت نکنند، نيروهايي در اختيار کشور يا سازماني محسوب مي شوند که اهداف خاصي را دنبال مي کنند. به همين علت اگر اين شرايط مدنظر قرار نگيرد، کشور ميزبان مي تواند با توجه به خراب کاري احتمالي و گرفتن اطلاعات و ارسال اخبار محرمانه براي کشورهاي متخاصم، اجازه ورود آنها را به کشور يا تأسیسات مورد نظر ندهد.»
وي افزود: «هر بازرس آژانس بين المللي انرژي اتمي ملزم به بي طرفي و امانتداري است و حق داشتن هيچ گونه هدف سوئي براي ايجاد اختلال در تأسیسات هسته اي را ندارد در حاليکه بازرسان در بعضي از کشورهاي دنيا، محموله اي
را در تأسیسات هسته اي منتقل مي کنند و سپس ادعا مي شود درصدها و قواعد آژانس رعايت نشده است. با اين وجود کشور ميزبان مي تواند نهايت دقت را داشته باشد و خود را از مظان اتهام دور نگه دارد.»
امين زاده اضافه مي کند: «رفتار ايران در قبال بازرس آژانس بين المللي هسته اي رفتار درستي بوده چراکه آنها قواعد متعلق به بازرسان را رعايت نکرده اند.»
جنگ رسانه اي و هياهوي غرب در برخورد ايران با بازرس خاطي آژانس بين المللي انرژي هسته اي مي تواند ناشي از کاهش تعهدات برجامي ايران و بازگشت به چرخه هسته اي باشد، تا از اين حربه براي تحت فشار قرار دادن ايران استفاده شود.
*جنگ رسانه اي و برخورد خصمانه با ايران
سعيد خزاعي کارشناس سياسي و رئيس انجمن آينده نگري در گفت و گو با «رسالت» گفت: «طبق قوانين NPT و روح قوانين حاکم بر آن، هر کشورعضو آژانس مي تواند بر بازرسان آژانس نظارت داشته باشد و بازرسي را رد و بازرس ديگري را جايگزين کند. در پروتکل الحاقي آژانس هم چنين نکته اي
لحاظ شده اما بايد از طريق مذاکره اين روند طي شود. رابطه بازرس قبلي که آژانس براي تأسیسات ايران انتخاب کرده بود، با سازمان هاي اطلاعاتي غرب مشخص شد و اين موضوع به اطلاع آژانس رسيده بود بنابراين از گذشته، ايران بر بازرسان آژانس نظارت داشت زيرا حملات سايبري و جاسوسي براي تأسیسات ايراني اتفاق افتاده بود.»
وي به راه اندازي هياهوي رسانه اي غرب در برخورد ايران با بازرس آژانس بين المللي انرژي اتمي، افزود: «اتحاديه اروپا و آمريکا تصور مي کردند با پر کردن قلب رآکتور هسته اي از سيمان يا تعطيلي فردو به زودي امکان بازگشت ايران به چرخه هسته اي وجود نداشته باشد، اما وقتي ايران مجددا وارد فاز جديدي از فعاليت هاي هسته اي مي شود، بايد زمينه هاي ذهني را ايجاد کنند تا واکنش هاي غرب را در اين مورد برانگيزد.»
اين کارشناس سياسي معتقد است: «جنگ رسانه اي و برخورد خصمانه با ايران، واکنش به بازگشت ايران و زمينه ساز
براي فشارهاي سياسي و اقتصادي به ايران تلقي مي شود تا کشور را تحت فشار قرار بدهد که در اجراي گام هاي برون رفت از برجام ملاحظاتي را داشته باشد.»
خزاعي با اشاره به خروج جزئيات و اطلاعات سايت هاي ايران به خارج، افزود: « آژانس به عنوان نهادي فني بايد همه اطلاعات بازديدها و مصاحبه ها را محرمانه نگه دارد اما اين کار را انجام نداده بود و ايران مراتب نارضايتي و اعتراض خود را اعلام کرده بود. ايران به دليل عدم رعايت آمريکا و اروپا به تعهدات شان در برجام، اقدام به کاهش تعهدات هسته اي خود کرد و بالطبع غرب هم از اين موقعيت سوءاستفاده کرده و جنگ رسانه اي به راه انداخت که ايران را با مشکلاتي همراه کند.»
اين استاد دانشگاه با بيان اينکه ايران همکاري کامل با بازرسان آژانس انجام داده است، گفت: «به رغم آنکه کشورهاي عضو NPT ملزم نيستند بالاجبار پروتکل الحاقي را اجرا کنند، اما ايران به دليل نشان دادن حسن نيت آن را پذيرفت. ايران در ميان کشورهاي عضو آژانس بيشترين تعداد بازرسان را پذيرفته و همه شواهد نشان دهنده همکاري ايران با آژانس است، اما آمريکا و غرب با راه انداختن جنگ رسانه اي به دنبال تحت فشار قرار دادن ايران هستند. اين احتمال نيز وجود دارد که آنها به دنبال خرابکاري در تأسیسات هسته اي باشند همان طور که در گذشته اين اتفاق در ديگر کشورها رخ داده است.»
خزاعي در پايان سخنانش چنين گفت: «فشارهاي تبليغاتي آژانس و آمريکا در واکنش به تلاش هاي ايران با توجه به راه اندازي
دستگاه هاي IR7 و تأسیسات فردو است. اما آنچه که مهم است و بايد آژانس در نشست هاي دوره اي خود بيان کند، همکاري ايران با اين سازمان است.»
ايران هفته گذشته از ورود يکي از بازرسان آژانس به سايت غني سازي نطنز جلوگيري کرد و علت اين اقدام ايران نگراني از احتمال همراه داشتن مواد مشکوک عنوان شده بود. اين در شرايطي است که به طور معمول همه بازرسان و وسائل همراه آنان در بدو ورود به هر يک از سايتهاي هسته اي مورد تفتيش و کنترل قرار مي گيرند.
کورنل فروتا، مدير کل آژانس بين المللي انرژي اتمي در پايان نشست شوراي حکام اين سازمان در هفته گذشته با انتشار بيانيه اي تأکید کرد: «ممانعت از خروج يک بازرس پذيرفتني نيست و نمي بايست اتفاق مي افتاد.» بعد از انتشار اين بيانيه، کاظم غريب آبادي، نماينده ايران در سازمان بين المللي انرژي اتمي اعلام کرد: «بقاياي يک ماده انفجاري با منشأ نيترات در جريان کنترل ورودي تأسيسات نطنز يافت شده که به بازرس اخراجي مربوط مي شود. » نماينده ايران همچنين دستگيري بازرس ياد شده در ايران را تکذيب کرد و مدعي شد که وي بهرغم درجريان بودن تحقيقات درباره اين پرونده، اجازه خروج از کشور را دريافت کرده بود.
اما اين مسئله با جوگيري مسموم از سوي دولتمردان و رسانه هاي غربي دنبال شد. وزير خارجه آمريکا در پيامي توئيتري درباره بازداشت بازرس آژانس بينالمللي انرژي اتمي در تأسیسات نطنز ابراز نگراني کرد و مدعي شد که ايران در تلاش براي باج خواهي هسته اي است. جکي والکوت، نماينده آمريکا در شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيزبازداشت يک بازرس آژانس در ايران را تحريکي گستاخانه دانست که بايد پيامدهايي براي انجام آن در نظر گرفته شود.
نماينده اتحاديه اروپا در شوراي حکام نيز در نشست اضطراري روز پنجشنبه در وين درباره اين اقدام ايران گفت: «ما از اتفاقي که براي يک بازرس آژانس انرژي اتمي در ايران افتاده، بسيار نگرانيم و از ايران مي خواهيم تا در چارچوب تعهداتش اجازه دهد بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي وظايف خود را انجام دهند.» تمامي اين اظهارات در حالي بيان مي شود که بازرس آژانس داراي محتوياتي غيرممنوع بوده که اجازه ورود آن را به داخل تأسیسات نطنز نداشته است اما غرب از اين موضوع هياهوي رسانه اي را در مجامع بين المللي به راه انداخته است.
نکته قابل توجه شايد اين باشد که از زمان امضاي توافق هسته اي براي اولين بار، تهران دست به بازداشت و اخراج يک کارمند آژانس بين المللي انرژي اتمي مي زند، آن هم در زماني که ايران چهارمين مرحله از اقدامات گام به گام خود براي کاهش تعهدات برجامي را آغاز کرده است.
فريدون عباسي فيزيکدان و رئيس سابق سازمان انرژي اتمي ايران در گفتوگو با «رسالت»، نفوذ کشورهاي متخاصم با ايران در سازمان هاي مختلف را در راستاي ضربه زدن به کشور توصيف کرد و گفت: «کشورهاي متخاصم و به خصوص رژيم صهيونيستي در مجامع بين المللي نفوذ بسياري دارند و به کارمندان سازمان ها کمک مالي مي کنند
و به آنها تجهيزات خاصي مي دهند. نبايد تصور شود آژانس بين المللي انرژي هسته اي يا سازمان ملل متحد، زير نفوذ سرويس هاي امنيتي بيگانه نيستند، بلکه بايد توجه داشت که آنها مأمور کشور خود و کشورهايي که آنها را جذب کرده اند، هستند.»
وي ادامه داد: «سرويس هاي جاسوسي از مليت هاي مختلف افرادي را در اختيار دارند. کشوري مانند ايران که از سالهاي گذشته پرونده اي از اتهامات را دارد، بايد بر افرادي که خارج از کشور به تأسیسات هسته اي وارد مي شوند، نظارت کافي داشته باشد تا مواد آلوده اي را به سايت هاي ما وارد نکنند و از اين طريق بتوانند کشور را متهم کنند.»
عباسي بر صحت گزارش هاي آژانس انرژي اتمي ايران تأکید کرد و افزود: «ما به گزارش سازمان هاي داخلي اطمينان داريم و نه به گزارش آژانس بين المللي انرژي اتمي و اصل را بر صحت گزارش هاي سازمان انرژي اتمي ايران مبني بر اينکه بازرس آژانس مواد آلوده اي را به همراه داشته است، مي گذاريم. کشورهاي متخاصم از وضعيت پيش آمده استفاده کرده و جوسازي هاي مسموم انجام مي دهند، چراکه يکي از جاسوسان آنها به دام افتاده است. آنها استفاده ژورناليستي و جنجالي از اين خبر مي کنند تا آن را به اين شکل جلوه دهند که ايران با مأموران آژانس همکاري نداشته است.
رئيس سابق سازمان انرژي اتمي ايران ادامه داد: «دستگاه هاي اندازه گيري و تصويربرداري تأسیسات هسته اي در برابر برخي مواد حساسيت بالايي دارد. در ورودي مراکز حساس که بايد امنيت آنها بيشتر رعايت شود، نيروهاي امنيتي تجهيزات خاصي را دارا هستند که کنترل بالا بر مراکز داشته باشند. گاهي کيف اشخاص داراي محتويات موادي است که تصور نمي شود مشکل زا باشد، در حالي که شايد ماده مزبور در مراکز ديگر مشکل ساز نباشد. بازرس اخير آژانس بين المللي انرژي اتمي، موادي حاوي نيترات را به همراه خود داشته که قابليت انفجار دارد و ورود آنها به تأسیسات هسته اي ممنوع است. »
عباسي با بيان اينکه مأموران آژانس را بايد از دو جهت مورد نظارت قرار داد، گفت: «جهتي که اکنون در دستگاه هاي
اجرايي ما حاکم است، يعني غرب و آمريکا قابل اعتمادهستند و بايد با آنها مذاکره کرد و جهت دوم اينکه ماهيت و ذات آنها را فريبکار بدانيم زيرا جاسوسي براي کشور خود و کشورهاي وابسته انجام مي دهند. معتقدم جهت گيري دوم در کشورهاي غربي آژانس وجود دارد بنابراين بايد دقت لازم را داشته باشيم زيرا آنها در خدمت سرويس هاي بيگانه هستند حتي اگر خودشان مستقيم جاسوس نباشند زيرا احتمال اينکه اطلاعات آنها در اختيار مراکز ديگر قرار بگيرد، وجود دارد.»
وي با تأکید بر اينکه آژانس بين المللي انرژي اتمي مرکز امني نيست، گفت: «در آنجا هر اطلاعاتي مي تواند هک شود. چه کسي مي داند سيستم ديتا سنتر مرکز چگونه ايجاد شده و اصلا در کنترل چه کساني قرار دارد و يا انتخاب مديران آژانس بر چه مبنايي انجام مي گيرد؟ هرچند که بي طرفي در انتخاب اين افراد وجود ندارد.»
*عدم رعايت قواعد بين المللي توسط آژانس
با توجه به رعايت نشدن مقررات از سوي بازرس آژانس بين المللي
انرژي اتمي، ايران مي تواند از حق قانوني خود در بازجويي و حتي اخراج بازرس آژانس استفاده کند و اقدام اخير ايران را نمي تواند بر خلاف مقررات قلمداد کرد.
الهام امين زاده معاون حقوقي سابق رئيس جمهور در گفت و گو
با «رسالت» درباره اقدام حقوقي ايران در مواجه با اقدامات متخاصمانه در تأسیسات هسته اي گفت: «نيروهاي آژانس نيروهاي بي طرف و حرفه اي هستند که اگر اين دو مؤلفه را رعايت نکنند، نيروهايي در اختيار کشور يا سازماني محسوب مي شوند که اهداف خاصي را دنبال مي کنند. به همين علت اگر اين شرايط مدنظر قرار نگيرد، کشور ميزبان مي تواند با توجه به خراب کاري احتمالي و گرفتن اطلاعات و ارسال اخبار محرمانه براي کشورهاي متخاصم، اجازه ورود آنها را به کشور يا تأسیسات مورد نظر ندهد.»
وي افزود: «هر بازرس آژانس بين المللي انرژي اتمي ملزم به بي طرفي و امانتداري است و حق داشتن هيچ گونه هدف سوئي براي ايجاد اختلال در تأسیسات هسته اي را ندارد در حاليکه بازرسان در بعضي از کشورهاي دنيا، محموله اي
را در تأسیسات هسته اي منتقل مي کنند و سپس ادعا مي شود درصدها و قواعد آژانس رعايت نشده است. با اين وجود کشور ميزبان مي تواند نهايت دقت را داشته باشد و خود را از مظان اتهام دور نگه دارد.»
امين زاده اضافه مي کند: «رفتار ايران در قبال بازرس آژانس بين المللي هسته اي رفتار درستي بوده چراکه آنها قواعد متعلق به بازرسان را رعايت نکرده اند.»
جنگ رسانه اي و هياهوي غرب در برخورد ايران با بازرس خاطي آژانس بين المللي انرژي هسته اي مي تواند ناشي از کاهش تعهدات برجامي ايران و بازگشت به چرخه هسته اي باشد، تا از اين حربه براي تحت فشار قرار دادن ايران استفاده شود.
*جنگ رسانه اي و برخورد خصمانه با ايران
سعيد خزاعي کارشناس سياسي و رئيس انجمن آينده نگري در گفت و گو با «رسالت» گفت: «طبق قوانين NPT و روح قوانين حاکم بر آن، هر کشورعضو آژانس مي تواند بر بازرسان آژانس نظارت داشته باشد و بازرسي را رد و بازرس ديگري را جايگزين کند. در پروتکل الحاقي آژانس هم چنين نکته اي
لحاظ شده اما بايد از طريق مذاکره اين روند طي شود. رابطه بازرس قبلي که آژانس براي تأسیسات ايران انتخاب کرده بود، با سازمان هاي اطلاعاتي غرب مشخص شد و اين موضوع به اطلاع آژانس رسيده بود بنابراين از گذشته، ايران بر بازرسان آژانس نظارت داشت زيرا حملات سايبري و جاسوسي براي تأسیسات ايراني اتفاق افتاده بود.»
وي به راه اندازي هياهوي رسانه اي غرب در برخورد ايران با بازرس آژانس بين المللي انرژي اتمي، افزود: «اتحاديه اروپا و آمريکا تصور مي کردند با پر کردن قلب رآکتور هسته اي از سيمان يا تعطيلي فردو به زودي امکان بازگشت ايران به چرخه هسته اي وجود نداشته باشد، اما وقتي ايران مجددا وارد فاز جديدي از فعاليت هاي هسته اي مي شود، بايد زمينه هاي ذهني را ايجاد کنند تا واکنش هاي غرب را در اين مورد برانگيزد.»
اين کارشناس سياسي معتقد است: «جنگ رسانه اي و برخورد خصمانه با ايران، واکنش به بازگشت ايران و زمينه ساز
براي فشارهاي سياسي و اقتصادي به ايران تلقي مي شود تا کشور را تحت فشار قرار بدهد که در اجراي گام هاي برون رفت از برجام ملاحظاتي را داشته باشد.»
خزاعي با اشاره به خروج جزئيات و اطلاعات سايت هاي ايران به خارج، افزود: « آژانس به عنوان نهادي فني بايد همه اطلاعات بازديدها و مصاحبه ها را محرمانه نگه دارد اما اين کار را انجام نداده بود و ايران مراتب نارضايتي و اعتراض خود را اعلام کرده بود. ايران به دليل عدم رعايت آمريکا و اروپا به تعهدات شان در برجام، اقدام به کاهش تعهدات هسته اي خود کرد و بالطبع غرب هم از اين موقعيت سوءاستفاده کرده و جنگ رسانه اي به راه انداخت که ايران را با مشکلاتي همراه کند.»
اين استاد دانشگاه با بيان اينکه ايران همکاري کامل با بازرسان آژانس انجام داده است، گفت: «به رغم آنکه کشورهاي عضو NPT ملزم نيستند بالاجبار پروتکل الحاقي را اجرا کنند، اما ايران به دليل نشان دادن حسن نيت آن را پذيرفت. ايران در ميان کشورهاي عضو آژانس بيشترين تعداد بازرسان را پذيرفته و همه شواهد نشان دهنده همکاري ايران با آژانس است، اما آمريکا و غرب با راه انداختن جنگ رسانه اي به دنبال تحت فشار قرار دادن ايران هستند. اين احتمال نيز وجود دارد که آنها به دنبال خرابکاري در تأسیسات هسته اي باشند همان طور که در گذشته اين اتفاق در ديگر کشورها رخ داده است.»
خزاعي در پايان سخنانش چنين گفت: «فشارهاي تبليغاتي آژانس و آمريکا در واکنش به تلاش هاي ايران با توجه به راه اندازي
دستگاه هاي IR7 و تأسیسات فردو است. اما آنچه که مهم است و بايد آژانس در نشست هاي دوره اي خود بيان کند، همکاري ايران با اين سازمان است.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 26
بازار هرز و خود رو
|حانيه مسجودي|
درکمال تعجب مدتي است نرخ ارز ثابت مانده و افزايش قيمت خودرو بيشتر تعجببرانگيز است، ارز يکي از مؤلفههاي افزايش قيمت کالا در بازار، اين بار نقشي در اين بازي نداشت و کار بررسي کمي سخت شد. کمتر از يک ماه است که گفته ميشود پرايد و پژو 405 حذف خواهد شد و همين حرف براي افزايش قيمت و به تکاپو افتادن برخي از مردم و تمام دلالان کافي بود تا با هيجان بيشتر اين خودروها را خريداري کنند. درکنار اين تصميم پرحاشيه عدم توانايي تأمين قطعات کيفي و قيمت مناسب پارامتري است که در افزايش قيمت خودرو دخيل است، در روزهاي اخير هم يکي از مسئولان ايرانخودرو دليل افزايش قيمت را کاهش توليدات دانست اما در گفتوگوي «رسالت» با يکي از اعضاي هيئتعلمي دانشکده مهندسي خودروي دانشگاه علم و صنعت محرز شد که توليدات اين خودروسازان کاهش نيافته است.
در ادامه لازم به شرح قيمت خودروهاي داخلي و بيان تفاوت قيمت آنها در دوماه اخير است.
«ايرانخودرو»

«سايپا»
حال اما درمورد حذف خط توليد پرايد و پژو 405 ، برخي آن را رويايي دور ميخواندند، ازطرفي چندي پيش مسئولان نيروي انتظامي اعلام کردند سال آينده خودروي پرايد را شمارهگذاري نخواهند کرد. دليل توقف شمارهگذاري پرايد نيز ناامن بودن آن اعلام شد. پسازآنهم خبر آمد که قرار است در جلسه شوراي عالي استاندارد موضوع توقف توليد پرايد و پژو 405 مطرح شود؛ هرچند جلسه شوراي عالي استاندارد همچنان برگزار نشده است. وزير صمت دوم آبان ماه از برنامه وزارتخانه خود براي کنار گذاشتن خودروهاي قديمي همچون پرايد و پژو405 خبر داد.
همچنين نعمتبخش، دبير انجمن خودروسازان نيز ميگويد: فقط پرايد 131 کنار خواهد رفت و توليد پرايد 111، 132 و 151 ادامه خواهد داشت. حال جداي از سرنوشت حذف اين خودروهاي بيکيفيت، بايد ديد چرا باوجود ثبات نرخ ارز و عدمتغيير منفي مؤلفههاي تأثيرگذار بازهم قيمت خودرو افزايشيافته است؟ «رسالت» در بررسي موضوع، با سه تن از صاحبنظران اين عرصه به گفتوگو نشست.
*هيچ پارامتر واقعي در افزايش قيمت خودرو نقش ندارد
اميرحسين کاکايي، عضو هيئتعلمي دانشکده مهندسي خودروي دانشگاه علم و صنعت درمورد افزايش و بيثباتي قيمت خودرو معتقد است هيچ مؤلفه اقتصادي باعث تغيير در قيمت خودرو نشده و ضمن اشاره به حذف دو محصول خودروسازان، به «رسالت» ميگويد: «اکنون ازنظر عوامل اقتصادي هيچ مؤلفهاي تغيير نکرده است، در يک ماه گذشته در عرضه، قيمت ارز و قيمت خودروسازان تغييري مشاهده نشدهاست، اما يک موضوع باعث تغيير در قيمتها شد و آنهم رواني بود. وزير صمت بعد از مدتها کشوقوس و سازمان ملي استاندارد اعلام کرد که پرايد و پژو 405 ، تا 6 ماه ديگر حذف ميشود و همين يک جمله براي افزايش قيمتها کافي بود.»
وي ادامه ميدهد: «پسازآن نيز، بعد از مدتها مديرعامل سازمان گفت که ما برنامه حذف اين خودروها را داريم و همين جملات، آغاز افزايش قيمت خورد بود، اگر خوب دقت کنيم ميبينيم هيچ پارامتر واقعي در افزايش قيمت وجود ندارد و واقعيت 6 ماه ديگر درحال رخ دادن است اما باعث شده اکنون قيمتها افزايش يابد.»
کاکايي با اشاره به صحبتهاي رئيس صنف فروشندگان خودرو درمورد کاهش توليد خودروسازان، افزود: «همچنين جملهاي که رئيس صنف فروشندگان خودرو درمورد کم شدن توليد خودروسازان گفته بود درست نبود، چک کردم و ديدم که هم ايرانخودرو و هم سايپا در اين مدت با اينکه توليداتشان افزايش نداشته اما کم هم نشده است و ضمن اينکه برخي مشکلات بهتدريج حلشده، اطلاع دقيق دارم که توليد درحالتي عادي است و در يک ماه گذشته تغيير منفي رخ نداده است.»
اين کارشناس تصريح ميکند که در ماههاي آينده به لحاظ عرضه نگراني وجود ندارد و واقعيت اين است که امروزه بازارهاي ما شکننده است، بازار مسکن در رکود و بازار ارز و طلا به علت کنترلهاي شديد دولت قفلشده و کسي در آن زمينه فعاليتي نميکند و حالتهاي مجرمانه پيداکرده و از شکل بازار درآمده است، دراينبين بازار خودرو ميماند. او ضمن توضيح وضعيت بازار بورس و رابطه آن با بازار خودرو، ميگويد: «همچنين بازار بورس از اوايل سال تاکنون رشدي سنگين و 80 الي 90 درصد هم سود داشته، اما اکنون به اوج خود رسيده است اما اگر دقت کنيم در دو هفته اخير علائم منفي ديده ميشود، درعينحال که بازارها قفلشده، سرمايهگذار دنبال جايي است که سود داشته باشد اما ميبينيم هفت ماه ابتدايي سال بازار بورس بسيار جذاب بود و اکنون جذابيت خود را از دست ميدهد.»
کاکايي معتقد است که اصناف مختلف مانند فروشندگان خودرو به هيجانات بازار دامن ميزنند و سرمايههايشان را در اين زمينه ميگذارند، بنابراين چنين هيجان و تنشي در بازار خودرو به وجود آمده است.
او ادامه داد: «ازقضا چند روزي است که شايعه شده و وزارت دارايي مدام آن را تکذيب ميکند، ميگويند قرار است به سپردههاي بانکي ماليات تعلق گيرد. اين شايعات و بازارهاي راکد، باعث شده که مردم فکر کنند اگر پرايد بخرند 6 ماه ديگر ناياب ميشود و متقاضيهاي بسيار دارد، ازطرفي اصناف مختلف مانند فروشندگان خودرو نيز به اين موضوع دامن ميزنند و سرمايههايشان را در اين زمينه ميگذارند، بنابراين چنين هيجان و تنشي در بازار خودرو به وجود آمده است.»
عضو هيئتعلمي دانشکده مهندسي خودرو گفت: «گراني بالاي 50 ميليون تومان پرايد نيز بسيار جالب است، طبق قواعد اقتصادي حداکثر قيمت پرايد بايد به کمترين قيمت تيبا برسد زيرا ازلحاظ فني به يکديگر نزديک هستند. حتي پرايد 111 که نشانگر نهايت قيمت پرايد بود نزديک به يک ماه پيش به 46 ميليون تومان رسيد و به 44 ميليون تومان نزديک نيز شد اما برگشت خورد و 51 ميليون تومان شد و به دنبال آن تيبا هم افزايش قيمت داشته است. اين درحالي است که ازنظر واقعيتهاي اقتصادي دليلي وجود ندارد.»
اين کارشناس وضعيت بهوجود آمده را نشانگر خاصيت سرمايههاي سرگردان دانست و گفت: «حجم بزرگ پول نقد در کشور که بخش بسيار زيادي از آن در دست عامه مردم است با کوچکترين تلنگري مانند فيلي بزرگ در يکخانه هيجانزده و تکان کوچک آن، باعث تخريب يک ديوار بزرگ ميشود.» وي يادآور شد: «اين وضعيت را در سالهاي قبل هم داشتيم، انتهاي سال 96 هيجاني در بازار دلار رخ داد و در ظاهر به 19 هزارتومان رسيد، با اينکه اين اتفاق واقعيت نداشت و در ذهن مردم رخ ميداد. سال گذشته دلار مؤثر براي صنعت، مبلغي بين 8 الي 8 هزار و 800 تومان بود و دلار مؤثر امسال حدود 11 هزارتومان است. يعني دلار مؤثر براي صنعت در يک سال گذشته تورم داشته درحاليکه در ظاهر و بازار اسمي قيمت دلار کاهشيافته است.» کاکايي تصريح کرد: «مسئله اين است که نميتوان سيستمي که عده زيادي بازيگر دارد را کنترل کرد. نمونهاش بازار آشفته ارز است، تاجايي که مسئولان براي کنترل نرخ ارز مجبور شدند حرکتهاي انتظامي انجام دهند اما درمورد خودرو ديگر نميتوان کاري کرد. بعدازآن که خودروها به دست مردم برسد ديگر نميتوان به مردم گفت که حق خريدوفروش نداريد آنها هرطور دلشان بخواهد عمل ميکنند.»
*اگر مسئولان نميتوانند تنشزدايي کنند، تنشزايي هم نکنند
کارشناس بازار خودرو يکي از راهکارها براي حل مشکلات بازار خودرو را افزايش توليد خواند و گفت: «افزايش توليد چاره کار است اما درحالحاضر توان خودروسازان بيش از اين نيست، نکته بعدي اين است که اگر مسئولان نميتوانند در وضعيتهاي اينچنيني تنشزدايي کنند، تنشزايي هم نکنند.»
او ابرازکرد: «تصميم حذف پرايد در اين موقعيت نهتنها اقتصادي نيست بلکه منجر به افزايش ايمني هم نميشود، زيرا ازنظر هيجاني قيمتها بالا ميرود و اگر پرايد حذف شود در بهبود صنعت خودرو اتفاقي نخواهد افتاد و عدهاي نميتوانند ديگر خودرو بخرند و بنابراين عمر خودروهاي موجود بالا ميرود و کساني که قدرت خريد پايينتري دارند موتورسيکلتسوار ميشوند و مجموعه وضعيت اقتصادي امروز نشان ميدهد با چنين هيجاني متناسب نيست.»
کاکايي ضمن گريزي بر حذف پيکان و وضعيت فعلي براي حذف پرايد، خاطرنشانکرد: «اکنون شرايط مانند 30 سال گذشته که پيکان را حذف کرديم نيست، آن زمان که پيکان حذف شد نيز تنشهايي به اقتصاد وارد شد اما مردم ميتوانستند خريد کنند و فرآيند اقتصادي کشور رو به بهبود و جايگزينيهايي درحال شکلگيري بود اما در وضعيت فعلي کشور، ظرفيت اقتصادي و اجتماعي کشش ندارد و با کوچکترين تلنگري به هياهو ميافتد و حتي کساني که هيچ ارتباطي به خودرو ندارند نيز هيجانزده ميشوند.»
عضو هيئتعلمي دانشکده مهندسي خودرو دانشگاه علم و صنعت درپايان صحبتهايش ميگويد که نتيجه اين تصميمات وضعيت 4 ماه پيش را بهوجود ميآورد که چند نفر پولهايشان را رويهم ميگذاشتند و پرايد ميخريدند دوباره اين کار را ميکنند و بازار خودرو مانند بورس بهصورت هيجاني بالا ميرود و يکدفعه سقوط ميکند و دراينبين کساني که سرمايه گذاشتند با سقوط شديد سرمايه روبه رو ميشوند.
*تأمين قطعات خودروها، تقاضا را تحت تأثير قرار داده است
در ادامه نيز حسن کريمي سنجري، کارشناس بازار خودرو در تحليلي کوتاه در گفتوگو با «رسالت» معتقد است که «ارز يکي از پارامترهاي مؤثر در قيمت خودرو است و يکي از مؤلفههاي مؤثر ديگر، تعادل عرضه و تقاضاي خودرو به بازار است، تقاضا حدي مشخص دارد اما عرضه مدام دستخوش تغييرات ميشود. شايد بتوان گفت که توانستيم در تثبيت نرخ ارز تعادل ايجاد کنيم اما کماکان مشکل تأمين قطعات در صنعت خودروسازي وجود دارد و تقاضا را تحت تأثير قرار داده است.»
او مي گويد: «نکته بعدي حذف پرايد و پژو 405 است، فرض کنيد يک ظرف از محصولات مختلف داريم که بسيار متنوع است اما در شرايط فعلي قابلافزايش نيست و درعينحال ميخواهيم در اين سبد دو الي سه محصول را که بخش عمدهاي از بازار تقاضا را به خود اختصاص داده حذف کنيم، بالطبع هم قيمت آن محصولات و هم قيمت مجموعه محصولات باقيمانده در سبد را تحت تأثير قرار ميدهد، درنتيجه اينيکي از فاکتورهايي است که باعث ميشود قيمت خودرو دستخوش تغيير شود.»
*نوسانات بازار خودرو ادامهدار است
روحالله طالبي، عضو هيئتعلمي دانشکده مکانيک دانشگاه علم و صنعت نيز در اين باره، مانند دو کارشناس قبلي، به مشکل تأمين قطعات اشاره مي کند و معتقد است نوسانات قيمت خودرو ادامه خواهد داشت.طالبي در گفتوگو با «رسالت» ابرازکرد: «يکي از عوامل مؤثر در افزايش يا کاهش قيمتها که در چندماه اخير اتفاق افتاد و ثبات قيمت وجود نداشت بيشتر از بازار ارز، به دليل زنجيره تأمين قطعات بود. برخي از خودروهايي که خودروسازان ساليان سال توليد ميکردند به دليل تحريمها بهتدريج کم يا قطع شد و اين مسائل، جو رواني در بازار ايجاد کرد و به همين دليل قيمت خودرو روندي افزايشي داشت و زماني که قيمتها سرسامآور شد پيک قيمتي خود را گذراند و به ثباتي نسبي رسيد، اما اين نوسان کماکان ادامه دارد.»
وي افزود: «همچنين ضريب تأمين در توليد برخي از قطعات خودرو، به دليل مشکل در داخل و تحريمهاي خارجي پايين و پرهزينه است و باعث ميشود قيمت برخي از محصولات افزايش يابد. ازطرفي ساليان سال است که شرکتهاي خودروساز را بسيار گران اداره ميکنيم و به دليل بهرهوري پايين خودروسازان، قيمت افزايش پيدا ميکند.» طالبي ضمن اشاره به لزوم رقابت پذير کردن بازار خودرو و قطعات گفت: «طي سالهاي گذشته شرکتهاي خودروسازي در کشورهاي بزرگ دنيا با يکديگر يکي شدند و سرمايه و توليدات خود را مشترک کردند زيرا رقبا اکنون به سمت کيفي سازي رفتند و اگر شرکتي بخواهد در بازارهاي دنيا حضور يابد بايد بتواند عرصههاي رقابتي را به چالش بکشد.» عضو هيئتعلمي دانشکده مکانيک ادامه ميدهد: «زماني که يک خودرو باکيفيت بالا و قيمت پايين در داخل توليد ميشود بايد با همان کيفيت و قيمت مناسب بهصورت جهاني توليد شود، بالطبع براي اين کار بايد قطعه ساز را بهصورت رقابتي انتخاب کرد و اگر در هر بازاري ازجمله قطعهسازي خودرو، رقابت وجود داشته باشد قيمتها کاهش و کيفيت افزايش مييابد، اکنون در چند سال گذشته بهويژه در شرايط تحريمي متوجه شديم قطعه سازان ما، رقابتي نيستند.»
اين کارشناس گفت: «ازطرفي شايد براي خودروساز بهصرفه نباشد که تمام قطعات موردنياز را از داخل تهيه کند و دستيابي به قطعه سازان خارجي به افزايش کيفيت و کاهش قيمت منجر ميشود. درنتيجه اين عوامل دستبهدست هم داده و بازار را با چالش روبه رو کرده است و اين چالش کماکان ادامه دارد.»
طالبي در پايان گفتوگو تصريح کرد که بازار خودرو يک بازار هيجاني است و هرچه به شب عيد نزديکتر ميشويم به دليل افزايش تقاضا هيجان بالا ميرود و عرضه محدود و مشکل در تأمين قطعات باعث شده بسياري از خودروها در پارکينگ بماند و بازار هيجاني تشديد شود.
درکمال تعجب مدتي است نرخ ارز ثابت مانده و افزايش قيمت خودرو بيشتر تعجببرانگيز است، ارز يکي از مؤلفههاي افزايش قيمت کالا در بازار، اين بار نقشي در اين بازي نداشت و کار بررسي کمي سخت شد. کمتر از يک ماه است که گفته ميشود پرايد و پژو 405 حذف خواهد شد و همين حرف براي افزايش قيمت و به تکاپو افتادن برخي از مردم و تمام دلالان کافي بود تا با هيجان بيشتر اين خودروها را خريداري کنند. درکنار اين تصميم پرحاشيه عدم توانايي تأمين قطعات کيفي و قيمت مناسب پارامتري است که در افزايش قيمت خودرو دخيل است، در روزهاي اخير هم يکي از مسئولان ايرانخودرو دليل افزايش قيمت را کاهش توليدات دانست اما در گفتوگوي «رسالت» با يکي از اعضاي هيئتعلمي دانشکده مهندسي خودروي دانشگاه علم و صنعت محرز شد که توليدات اين خودروسازان کاهش نيافته است.
در ادامه لازم به شرح قيمت خودروهاي داخلي و بيان تفاوت قيمت آنها در دوماه اخير است.
«ايرانخودرو»

«سايپا»

حال اما درمورد حذف خط توليد پرايد و پژو 405 ، برخي آن را رويايي دور ميخواندند، ازطرفي چندي پيش مسئولان نيروي انتظامي اعلام کردند سال آينده خودروي پرايد را شمارهگذاري نخواهند کرد. دليل توقف شمارهگذاري پرايد نيز ناامن بودن آن اعلام شد. پسازآنهم خبر آمد که قرار است در جلسه شوراي عالي استاندارد موضوع توقف توليد پرايد و پژو 405 مطرح شود؛ هرچند جلسه شوراي عالي استاندارد همچنان برگزار نشده است. وزير صمت دوم آبان ماه از برنامه وزارتخانه خود براي کنار گذاشتن خودروهاي قديمي همچون پرايد و پژو405 خبر داد.
همچنين نعمتبخش، دبير انجمن خودروسازان نيز ميگويد: فقط پرايد 131 کنار خواهد رفت و توليد پرايد 111، 132 و 151 ادامه خواهد داشت. حال جداي از سرنوشت حذف اين خودروهاي بيکيفيت، بايد ديد چرا باوجود ثبات نرخ ارز و عدمتغيير منفي مؤلفههاي تأثيرگذار بازهم قيمت خودرو افزايشيافته است؟ «رسالت» در بررسي موضوع، با سه تن از صاحبنظران اين عرصه به گفتوگو نشست.
*هيچ پارامتر واقعي در افزايش قيمت خودرو نقش ندارد
اميرحسين کاکايي، عضو هيئتعلمي دانشکده مهندسي خودروي دانشگاه علم و صنعت درمورد افزايش و بيثباتي قيمت خودرو معتقد است هيچ مؤلفه اقتصادي باعث تغيير در قيمت خودرو نشده و ضمن اشاره به حذف دو محصول خودروسازان، به «رسالت» ميگويد: «اکنون ازنظر عوامل اقتصادي هيچ مؤلفهاي تغيير نکرده است، در يک ماه گذشته در عرضه، قيمت ارز و قيمت خودروسازان تغييري مشاهده نشدهاست، اما يک موضوع باعث تغيير در قيمتها شد و آنهم رواني بود. وزير صمت بعد از مدتها کشوقوس و سازمان ملي استاندارد اعلام کرد که پرايد و پژو 405 ، تا 6 ماه ديگر حذف ميشود و همين يک جمله براي افزايش قيمتها کافي بود.»
وي ادامه ميدهد: «پسازآن نيز، بعد از مدتها مديرعامل سازمان گفت که ما برنامه حذف اين خودروها را داريم و همين جملات، آغاز افزايش قيمت خورد بود، اگر خوب دقت کنيم ميبينيم هيچ پارامتر واقعي در افزايش قيمت وجود ندارد و واقعيت 6 ماه ديگر درحال رخ دادن است اما باعث شده اکنون قيمتها افزايش يابد.»
کاکايي با اشاره به صحبتهاي رئيس صنف فروشندگان خودرو درمورد کاهش توليد خودروسازان، افزود: «همچنين جملهاي که رئيس صنف فروشندگان خودرو درمورد کم شدن توليد خودروسازان گفته بود درست نبود، چک کردم و ديدم که هم ايرانخودرو و هم سايپا در اين مدت با اينکه توليداتشان افزايش نداشته اما کم هم نشده است و ضمن اينکه برخي مشکلات بهتدريج حلشده، اطلاع دقيق دارم که توليد درحالتي عادي است و در يک ماه گذشته تغيير منفي رخ نداده است.»
اين کارشناس تصريح ميکند که در ماههاي آينده به لحاظ عرضه نگراني وجود ندارد و واقعيت اين است که امروزه بازارهاي ما شکننده است، بازار مسکن در رکود و بازار ارز و طلا به علت کنترلهاي شديد دولت قفلشده و کسي در آن زمينه فعاليتي نميکند و حالتهاي مجرمانه پيداکرده و از شکل بازار درآمده است، دراينبين بازار خودرو ميماند. او ضمن توضيح وضعيت بازار بورس و رابطه آن با بازار خودرو، ميگويد: «همچنين بازار بورس از اوايل سال تاکنون رشدي سنگين و 80 الي 90 درصد هم سود داشته، اما اکنون به اوج خود رسيده است اما اگر دقت کنيم در دو هفته اخير علائم منفي ديده ميشود، درعينحال که بازارها قفلشده، سرمايهگذار دنبال جايي است که سود داشته باشد اما ميبينيم هفت ماه ابتدايي سال بازار بورس بسيار جذاب بود و اکنون جذابيت خود را از دست ميدهد.»
کاکايي معتقد است که اصناف مختلف مانند فروشندگان خودرو به هيجانات بازار دامن ميزنند و سرمايههايشان را در اين زمينه ميگذارند، بنابراين چنين هيجان و تنشي در بازار خودرو به وجود آمده است.
او ادامه داد: «ازقضا چند روزي است که شايعه شده و وزارت دارايي مدام آن را تکذيب ميکند، ميگويند قرار است به سپردههاي بانکي ماليات تعلق گيرد. اين شايعات و بازارهاي راکد، باعث شده که مردم فکر کنند اگر پرايد بخرند 6 ماه ديگر ناياب ميشود و متقاضيهاي بسيار دارد، ازطرفي اصناف مختلف مانند فروشندگان خودرو نيز به اين موضوع دامن ميزنند و سرمايههايشان را در اين زمينه ميگذارند، بنابراين چنين هيجان و تنشي در بازار خودرو به وجود آمده است.»
عضو هيئتعلمي دانشکده مهندسي خودرو گفت: «گراني بالاي 50 ميليون تومان پرايد نيز بسيار جالب است، طبق قواعد اقتصادي حداکثر قيمت پرايد بايد به کمترين قيمت تيبا برسد زيرا ازلحاظ فني به يکديگر نزديک هستند. حتي پرايد 111 که نشانگر نهايت قيمت پرايد بود نزديک به يک ماه پيش به 46 ميليون تومان رسيد و به 44 ميليون تومان نزديک نيز شد اما برگشت خورد و 51 ميليون تومان شد و به دنبال آن تيبا هم افزايش قيمت داشته است. اين درحالي است که ازنظر واقعيتهاي اقتصادي دليلي وجود ندارد.»
اين کارشناس وضعيت بهوجود آمده را نشانگر خاصيت سرمايههاي سرگردان دانست و گفت: «حجم بزرگ پول نقد در کشور که بخش بسيار زيادي از آن در دست عامه مردم است با کوچکترين تلنگري مانند فيلي بزرگ در يکخانه هيجانزده و تکان کوچک آن، باعث تخريب يک ديوار بزرگ ميشود.» وي يادآور شد: «اين وضعيت را در سالهاي قبل هم داشتيم، انتهاي سال 96 هيجاني در بازار دلار رخ داد و در ظاهر به 19 هزارتومان رسيد، با اينکه اين اتفاق واقعيت نداشت و در ذهن مردم رخ ميداد. سال گذشته دلار مؤثر براي صنعت، مبلغي بين 8 الي 8 هزار و 800 تومان بود و دلار مؤثر امسال حدود 11 هزارتومان است. يعني دلار مؤثر براي صنعت در يک سال گذشته تورم داشته درحاليکه در ظاهر و بازار اسمي قيمت دلار کاهشيافته است.» کاکايي تصريح کرد: «مسئله اين است که نميتوان سيستمي که عده زيادي بازيگر دارد را کنترل کرد. نمونهاش بازار آشفته ارز است، تاجايي که مسئولان براي کنترل نرخ ارز مجبور شدند حرکتهاي انتظامي انجام دهند اما درمورد خودرو ديگر نميتوان کاري کرد. بعدازآن که خودروها به دست مردم برسد ديگر نميتوان به مردم گفت که حق خريدوفروش نداريد آنها هرطور دلشان بخواهد عمل ميکنند.»
*اگر مسئولان نميتوانند تنشزدايي کنند، تنشزايي هم نکنند
کارشناس بازار خودرو يکي از راهکارها براي حل مشکلات بازار خودرو را افزايش توليد خواند و گفت: «افزايش توليد چاره کار است اما درحالحاضر توان خودروسازان بيش از اين نيست، نکته بعدي اين است که اگر مسئولان نميتوانند در وضعيتهاي اينچنيني تنشزدايي کنند، تنشزايي هم نکنند.»
او ابرازکرد: «تصميم حذف پرايد در اين موقعيت نهتنها اقتصادي نيست بلکه منجر به افزايش ايمني هم نميشود، زيرا ازنظر هيجاني قيمتها بالا ميرود و اگر پرايد حذف شود در بهبود صنعت خودرو اتفاقي نخواهد افتاد و عدهاي نميتوانند ديگر خودرو بخرند و بنابراين عمر خودروهاي موجود بالا ميرود و کساني که قدرت خريد پايينتري دارند موتورسيکلتسوار ميشوند و مجموعه وضعيت اقتصادي امروز نشان ميدهد با چنين هيجاني متناسب نيست.»
کاکايي ضمن گريزي بر حذف پيکان و وضعيت فعلي براي حذف پرايد، خاطرنشانکرد: «اکنون شرايط مانند 30 سال گذشته که پيکان را حذف کرديم نيست، آن زمان که پيکان حذف شد نيز تنشهايي به اقتصاد وارد شد اما مردم ميتوانستند خريد کنند و فرآيند اقتصادي کشور رو به بهبود و جايگزينيهايي درحال شکلگيري بود اما در وضعيت فعلي کشور، ظرفيت اقتصادي و اجتماعي کشش ندارد و با کوچکترين تلنگري به هياهو ميافتد و حتي کساني که هيچ ارتباطي به خودرو ندارند نيز هيجانزده ميشوند.»
عضو هيئتعلمي دانشکده مهندسي خودرو دانشگاه علم و صنعت درپايان صحبتهايش ميگويد که نتيجه اين تصميمات وضعيت 4 ماه پيش را بهوجود ميآورد که چند نفر پولهايشان را رويهم ميگذاشتند و پرايد ميخريدند دوباره اين کار را ميکنند و بازار خودرو مانند بورس بهصورت هيجاني بالا ميرود و يکدفعه سقوط ميکند و دراينبين کساني که سرمايه گذاشتند با سقوط شديد سرمايه روبه رو ميشوند.
*تأمين قطعات خودروها، تقاضا را تحت تأثير قرار داده است
در ادامه نيز حسن کريمي سنجري، کارشناس بازار خودرو در تحليلي کوتاه در گفتوگو با «رسالت» معتقد است که «ارز يکي از پارامترهاي مؤثر در قيمت خودرو است و يکي از مؤلفههاي مؤثر ديگر، تعادل عرضه و تقاضاي خودرو به بازار است، تقاضا حدي مشخص دارد اما عرضه مدام دستخوش تغييرات ميشود. شايد بتوان گفت که توانستيم در تثبيت نرخ ارز تعادل ايجاد کنيم اما کماکان مشکل تأمين قطعات در صنعت خودروسازي وجود دارد و تقاضا را تحت تأثير قرار داده است.»
او مي گويد: «نکته بعدي حذف پرايد و پژو 405 است، فرض کنيد يک ظرف از محصولات مختلف داريم که بسيار متنوع است اما در شرايط فعلي قابلافزايش نيست و درعينحال ميخواهيم در اين سبد دو الي سه محصول را که بخش عمدهاي از بازار تقاضا را به خود اختصاص داده حذف کنيم، بالطبع هم قيمت آن محصولات و هم قيمت مجموعه محصولات باقيمانده در سبد را تحت تأثير قرار ميدهد، درنتيجه اينيکي از فاکتورهايي است که باعث ميشود قيمت خودرو دستخوش تغيير شود.»
*نوسانات بازار خودرو ادامهدار است
روحالله طالبي، عضو هيئتعلمي دانشکده مکانيک دانشگاه علم و صنعت نيز در اين باره، مانند دو کارشناس قبلي، به مشکل تأمين قطعات اشاره مي کند و معتقد است نوسانات قيمت خودرو ادامه خواهد داشت.طالبي در گفتوگو با «رسالت» ابرازکرد: «يکي از عوامل مؤثر در افزايش يا کاهش قيمتها که در چندماه اخير اتفاق افتاد و ثبات قيمت وجود نداشت بيشتر از بازار ارز، به دليل زنجيره تأمين قطعات بود. برخي از خودروهايي که خودروسازان ساليان سال توليد ميکردند به دليل تحريمها بهتدريج کم يا قطع شد و اين مسائل، جو رواني در بازار ايجاد کرد و به همين دليل قيمت خودرو روندي افزايشي داشت و زماني که قيمتها سرسامآور شد پيک قيمتي خود را گذراند و به ثباتي نسبي رسيد، اما اين نوسان کماکان ادامه دارد.»
وي افزود: «همچنين ضريب تأمين در توليد برخي از قطعات خودرو، به دليل مشکل در داخل و تحريمهاي خارجي پايين و پرهزينه است و باعث ميشود قيمت برخي از محصولات افزايش يابد. ازطرفي ساليان سال است که شرکتهاي خودروساز را بسيار گران اداره ميکنيم و به دليل بهرهوري پايين خودروسازان، قيمت افزايش پيدا ميکند.» طالبي ضمن اشاره به لزوم رقابت پذير کردن بازار خودرو و قطعات گفت: «طي سالهاي گذشته شرکتهاي خودروسازي در کشورهاي بزرگ دنيا با يکديگر يکي شدند و سرمايه و توليدات خود را مشترک کردند زيرا رقبا اکنون به سمت کيفي سازي رفتند و اگر شرکتي بخواهد در بازارهاي دنيا حضور يابد بايد بتواند عرصههاي رقابتي را به چالش بکشد.» عضو هيئتعلمي دانشکده مکانيک ادامه ميدهد: «زماني که يک خودرو باکيفيت بالا و قيمت پايين در داخل توليد ميشود بايد با همان کيفيت و قيمت مناسب بهصورت جهاني توليد شود، بالطبع براي اين کار بايد قطعه ساز را بهصورت رقابتي انتخاب کرد و اگر در هر بازاري ازجمله قطعهسازي خودرو، رقابت وجود داشته باشد قيمتها کاهش و کيفيت افزايش مييابد، اکنون در چند سال گذشته بهويژه در شرايط تحريمي متوجه شديم قطعه سازان ما، رقابتي نيستند.»
اين کارشناس گفت: «ازطرفي شايد براي خودروساز بهصرفه نباشد که تمام قطعات موردنياز را از داخل تهيه کند و دستيابي به قطعه سازان خارجي به افزايش کيفيت و کاهش قيمت منجر ميشود. درنتيجه اين عوامل دستبهدست هم داده و بازار را با چالش روبه رو کرده است و اين چالش کماکان ادامه دارد.»
طالبي در پايان گفتوگو تصريح کرد که بازار خودرو يک بازار هيجاني است و هرچه به شب عيد نزديکتر ميشويم به دليل افزايش تقاضا هيجان بالا ميرود و عرضه محدود و مشکل در تأمين قطعات باعث شده بسياري از خودروها در پارکينگ بماند و بازار هيجاني تشديد شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 21
دولت و سفرهای بیسوغات
| راضيه فراهاني|
حسن روحاني، رئيس جمهور کشورمان صبح امروز در سفر به استان يزد، در جمع مردم اين استان سخنراني خواهد کرد. در اين سفر تعدادي از وزرا و معاون اول وي حضور خواهند داشت. بسياري معتقدند سفرهاي استاني دولت ميتواند مشکلات مردم را حل کند چرا که در اين سفرها مسئولين کشوري با مردم به صورت مستقيم صحبت کرده و به صورت شفاف با معضلات استان و مردم مواجه ميشوند. در همين زمينه مسئولين شعارها و وعدههاي درخصوص حل معضلات ميدهند. بسياري از اين شعارها به بحثهاي اقتصادي از جمله اشتغال زايي بسنده ميشود. با سخنان مسئولين در جمع مردم استان، صداي دست و هوراي مردم به گوش ميرسد و روزنه اميدي در دل آنها جاي ميگيرد اما اين موضوع زماني حائز اهميت است که مطالبات مردم انجام شود و تنها در حيطه شعار و وعده نباشد.
در مجموع، سفرهاي استاني ميتواند بسيار مفيد باشد چراکه اين سفرها موجب فعال شدن مديران ميشود اما اين موضوع در صورتي امکانپذير است که آنها به وعدههاي خود جامه عمل بپوشانند نه آنکه به راحتي از موضوعات عبور کنند.
بسياري معتقدند سفرهاي استاني تنها جنبه نمايشي دارد تا آنکه دردي از مردم دوا کند. چرا که مسئولين تا زماني که در آن استان قرار دارند به صداي مردم گوش ميدهند اما هنگامي که به پايتخت بازميگردند گويا خبري از جيغ و هوراي مردم نيست و آنها را به حال خود ميگذارند.
يک نماينده مجلس در اين زمينه به «رسالت»گفت: «طبق نظر برخي کارشناسان بالغ بر يک ميليون نفر تحصيلکرده بيکار وجود دارد و در اصفهان نيز شاهد اين بيکاري هستيم؛ اگر بخواهيم اين موضوع را در اين زمينه در استان اصفهان نيز مدنظر قرار دهيم بايد گفت هنوز اين موضوع به نتيجه نرسيده است.» با اين اوصاف ميتوان گفت تمام وعدههاي دولت تدبير و اميد درباره ايجاد اشتغالزايي تهي بوده چراکه هنوز مردم استان اصفهان با بيکاري دست و پنجه نرم ميکنند. همچنين يک نماينده ديگر در گفتوگو با «رسالت» معتقد است: «دولتيها تنها به سفرهاي استاني ميروند و به مردم وعدههاي بسيار ميدهند اما زمانيکه به پايتخت بازميگردند تمام سخنان و وعدههايشان در راستاي حل مشکلات مردم را به فراموشي ميسپارند.» مشروح گفتوگوي «رسالت» با اين دو نماينده مجلس را در ادامه بخوانيد.
* دولت تنها مدعي حل بيکاري است
احمد سالک، نماينده مردم اصفهان در مجلس در اين باره به «رسالت» گفت: «اينکه دولت بايد از مشکلات مردم در شهرها و شهرستانها اطلاع داشته باشد و به مطالباتشان پاسخ بدهد، هيچ شکي نيست. دولت در سفرهاي متعددي که به اشکال مختلف به استانها دارد به بررسي نيازها و مشکلات مردم ميپردازد و اقدامهاي لازم طبق قانون اساسي جهت حل مشکلهاي آنها را انجام ميدهد و بايد از اين موضوع استقبال کرد.» وي با بيان اينکه اين سفرها بايد مورد ارزيابي قرار گرفته شود، ادامه داد: «اين ارزيابي بايد به اين صورت باشد که آيا به صورت منظم و نامنظم در سطح کشور پاسخگوي نياز، مطالبات و مشکلات مردم است يا خير؟ در اينجا نبايد به اين مسائل به صورت کلي نگاه کرد چون دولت برخي اقدامات لازم را انجام ميدهد منتها اين موضوعات تنها از رسانهها منتشر ميشود و ما در دل واقعيات قرار نگرفتهايم.» اين نماينده مجلس تصريح کرد: «آيا اقداماتي که در حوزه اقتصادي در استانها انجام ميدهد در راستاي اقتصاد مقاومتي است يا براساس سياستهاي تنظيم شده دولت صورت ميپذيرد؟ اين موضوع بسيار حائز اهميت است؛ بنابراين به اين موضوع بايد به صورت جزئي رسيدگي شود.»
سالک در پاسخ به اين سوال که دولت در راستاي اشتغالزايي چه اقدامات مثبتي در استان اصفهان انجام داده است، گفت: «هنگاميکه در دفتر نمايندگان هستم دائما با پروندههايي از قبيل افراد بيکار با تحصيلات عالي مواجه ميشوم. دولتيها در زمينه حل معضل اشتغال تنها مدعي هستند اما هيچ مشکلي را حل نکردند و رقم بيکاري در اين استان بسيار بالا است.» نماينده مردم اصفهان تصريح کرد: «طبق نظر برخي کارشناسان بالغ بر یک ميليون تحصيلکرده بيکار وجود دارد و در اصفهان نيز شاهد اين بيکاري هستيم؛ اگر بخواهيم اين موضوع را در اين زمينه در استان اصفهان نيز مدنظر قرار دهيم بايد گفت هنوز اين موضوع به نتيجه نرسيده است.»
* مشکلات پس از پايان سفر دولت به فراموشي سپرده ميشود
عليم يارمحمدي، نماينده مردم زاهدان در مجلس نيز به «رسالت» گفت: «سيستان و بلوچستان با ساير استانهاي کشور بسيار متفاوت است، مردم در اين استان امتحانشان را براي حفظ امنيت و حراست مرزها طي ساليان سال پس دادهاند و انتظارشان از دولتها آن بوده تا موضوع عدم توسعهيافتگي سيستان و بلوچستان را با عنايت به پتانسيل اين استان رفع کنند و تنها به صورت شعاري با آنها برخورد نکنند.»
وي ادامه داد: «دولت بايد به صورت اساسي مشکلات استانها را حل کند. متأسفانه دولتها هيچ زماني نتوانستند مشکلات اين استان را به صورتي که نياز مردم بوده حل کنند تاکنون هيچ اقدامي براي حل معضلات اين استان انجام نشده است.»
نماينده مردم زاهدان تصريح کرد: «ما از دولت و وزارت کشور سوال داريم، طي 40 سال گذشته چرا بايد احساس ناامني در استان سيستان و بلوچستان وجود داشته باشد؟ چرا مسئولين به اين موضوع رسيدگي نميکنند؟ چرا آنها هنوز نتوانستند احساس ناامني را از روي استان بزدايند؟» وي گفت: «سيستان و بلوچستان داراي ظرفيتهاي خوبي از نظر صنعت و گردشگري است که ميتوان با سرمايهگذاري بر روي اين موضوعات آن را توسعه داد.» يارمحمدي تأکيد کرد: «مگر مردم اين استان براي دولت کمکاري کردهاند که هنوز مسئولين احساس ناامني از سيستان و بلوچستان را برنداشتند. متأسفانه صداو سيما نيز با ساخت فيلمها و برنامههايي تنها احساس ناامني در اين استان را افزايش ميدهد در صورتي که چنين موضوعي در اينجا وجود ندارد. اگر دولت بتواند اين سايه احساس ناامني را استان بزدايد، سرمايهگذار به راحتي به اينجا آمده و کار ميکند.»
وي در پايان گفت: «دولتيها تنها به سفرهاي استاني رفته و بسيار وعدهها به مردم ميدهند اما زمانيکه به پايتخت بازميگردند تمام سخنان و وعدههايشان را در راستاي حل مشکلات مردم به فراموشي ميسپارند.»
حسن روحاني، رئيس جمهور کشورمان صبح امروز در سفر به استان يزد، در جمع مردم اين استان سخنراني خواهد کرد. در اين سفر تعدادي از وزرا و معاون اول وي حضور خواهند داشت. بسياري معتقدند سفرهاي استاني دولت ميتواند مشکلات مردم را حل کند چرا که در اين سفرها مسئولين کشوري با مردم به صورت مستقيم صحبت کرده و به صورت شفاف با معضلات استان و مردم مواجه ميشوند. در همين زمينه مسئولين شعارها و وعدههاي درخصوص حل معضلات ميدهند. بسياري از اين شعارها به بحثهاي اقتصادي از جمله اشتغال زايي بسنده ميشود. با سخنان مسئولين در جمع مردم استان، صداي دست و هوراي مردم به گوش ميرسد و روزنه اميدي در دل آنها جاي ميگيرد اما اين موضوع زماني حائز اهميت است که مطالبات مردم انجام شود و تنها در حيطه شعار و وعده نباشد.
در مجموع، سفرهاي استاني ميتواند بسيار مفيد باشد چراکه اين سفرها موجب فعال شدن مديران ميشود اما اين موضوع در صورتي امکانپذير است که آنها به وعدههاي خود جامه عمل بپوشانند نه آنکه به راحتي از موضوعات عبور کنند.
بسياري معتقدند سفرهاي استاني تنها جنبه نمايشي دارد تا آنکه دردي از مردم دوا کند. چرا که مسئولين تا زماني که در آن استان قرار دارند به صداي مردم گوش ميدهند اما هنگامي که به پايتخت بازميگردند گويا خبري از جيغ و هوراي مردم نيست و آنها را به حال خود ميگذارند.
يک نماينده مجلس در اين زمينه به «رسالت»گفت: «طبق نظر برخي کارشناسان بالغ بر يک ميليون نفر تحصيلکرده بيکار وجود دارد و در اصفهان نيز شاهد اين بيکاري هستيم؛ اگر بخواهيم اين موضوع را در اين زمينه در استان اصفهان نيز مدنظر قرار دهيم بايد گفت هنوز اين موضوع به نتيجه نرسيده است.» با اين اوصاف ميتوان گفت تمام وعدههاي دولت تدبير و اميد درباره ايجاد اشتغالزايي تهي بوده چراکه هنوز مردم استان اصفهان با بيکاري دست و پنجه نرم ميکنند. همچنين يک نماينده ديگر در گفتوگو با «رسالت» معتقد است: «دولتيها تنها به سفرهاي استاني ميروند و به مردم وعدههاي بسيار ميدهند اما زمانيکه به پايتخت بازميگردند تمام سخنان و وعدههايشان در راستاي حل مشکلات مردم را به فراموشي ميسپارند.» مشروح گفتوگوي «رسالت» با اين دو نماينده مجلس را در ادامه بخوانيد.
* دولت تنها مدعي حل بيکاري است
احمد سالک، نماينده مردم اصفهان در مجلس در اين باره به «رسالت» گفت: «اينکه دولت بايد از مشکلات مردم در شهرها و شهرستانها اطلاع داشته باشد و به مطالباتشان پاسخ بدهد، هيچ شکي نيست. دولت در سفرهاي متعددي که به اشکال مختلف به استانها دارد به بررسي نيازها و مشکلات مردم ميپردازد و اقدامهاي لازم طبق قانون اساسي جهت حل مشکلهاي آنها را انجام ميدهد و بايد از اين موضوع استقبال کرد.» وي با بيان اينکه اين سفرها بايد مورد ارزيابي قرار گرفته شود، ادامه داد: «اين ارزيابي بايد به اين صورت باشد که آيا به صورت منظم و نامنظم در سطح کشور پاسخگوي نياز، مطالبات و مشکلات مردم است يا خير؟ در اينجا نبايد به اين مسائل به صورت کلي نگاه کرد چون دولت برخي اقدامات لازم را انجام ميدهد منتها اين موضوعات تنها از رسانهها منتشر ميشود و ما در دل واقعيات قرار نگرفتهايم.» اين نماينده مجلس تصريح کرد: «آيا اقداماتي که در حوزه اقتصادي در استانها انجام ميدهد در راستاي اقتصاد مقاومتي است يا براساس سياستهاي تنظيم شده دولت صورت ميپذيرد؟ اين موضوع بسيار حائز اهميت است؛ بنابراين به اين موضوع بايد به صورت جزئي رسيدگي شود.»
سالک در پاسخ به اين سوال که دولت در راستاي اشتغالزايي چه اقدامات مثبتي در استان اصفهان انجام داده است، گفت: «هنگاميکه در دفتر نمايندگان هستم دائما با پروندههايي از قبيل افراد بيکار با تحصيلات عالي مواجه ميشوم. دولتيها در زمينه حل معضل اشتغال تنها مدعي هستند اما هيچ مشکلي را حل نکردند و رقم بيکاري در اين استان بسيار بالا است.» نماينده مردم اصفهان تصريح کرد: «طبق نظر برخي کارشناسان بالغ بر یک ميليون تحصيلکرده بيکار وجود دارد و در اصفهان نيز شاهد اين بيکاري هستيم؛ اگر بخواهيم اين موضوع را در اين زمينه در استان اصفهان نيز مدنظر قرار دهيم بايد گفت هنوز اين موضوع به نتيجه نرسيده است.»
* مشکلات پس از پايان سفر دولت به فراموشي سپرده ميشود
عليم يارمحمدي، نماينده مردم زاهدان در مجلس نيز به «رسالت» گفت: «سيستان و بلوچستان با ساير استانهاي کشور بسيار متفاوت است، مردم در اين استان امتحانشان را براي حفظ امنيت و حراست مرزها طي ساليان سال پس دادهاند و انتظارشان از دولتها آن بوده تا موضوع عدم توسعهيافتگي سيستان و بلوچستان را با عنايت به پتانسيل اين استان رفع کنند و تنها به صورت شعاري با آنها برخورد نکنند.»
وي ادامه داد: «دولت بايد به صورت اساسي مشکلات استانها را حل کند. متأسفانه دولتها هيچ زماني نتوانستند مشکلات اين استان را به صورتي که نياز مردم بوده حل کنند تاکنون هيچ اقدامي براي حل معضلات اين استان انجام نشده است.»
نماينده مردم زاهدان تصريح کرد: «ما از دولت و وزارت کشور سوال داريم، طي 40 سال گذشته چرا بايد احساس ناامني در استان سيستان و بلوچستان وجود داشته باشد؟ چرا مسئولين به اين موضوع رسيدگي نميکنند؟ چرا آنها هنوز نتوانستند احساس ناامني را از روي استان بزدايند؟» وي گفت: «سيستان و بلوچستان داراي ظرفيتهاي خوبي از نظر صنعت و گردشگري است که ميتوان با سرمايهگذاري بر روي اين موضوعات آن را توسعه داد.» يارمحمدي تأکيد کرد: «مگر مردم اين استان براي دولت کمکاري کردهاند که هنوز مسئولين احساس ناامني از سيستان و بلوچستان را برنداشتند. متأسفانه صداو سيما نيز با ساخت فيلمها و برنامههايي تنها احساس ناامني در اين استان را افزايش ميدهد در صورتي که چنين موضوعي در اينجا وجود ندارد. اگر دولت بتواند اين سايه احساس ناامني را استان بزدايد، سرمايهگذار به راحتي به اينجا آمده و کار ميکند.»
وي در پايان گفت: «دولتيها تنها به سفرهاي استاني رفته و بسيار وعدهها به مردم ميدهند اما زمانيکه به پايتخت بازميگردند تمام سخنان و وعدههايشان را در راستاي حل مشکلات مردم به فراموشي ميسپارند.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 32
راهی برای خروج از خامفروشی نفت
|محمدكاظم انبارلويي|
آمريكاييها جنگ را از حوزه سخت به حوزه نرم كشاندهاند.حتي حاضر نيستند يك سنت براي جنگ نظامي هزينه كنند.
هزينههاي سربار جنگ نظامي براي آنها كمرشكن است. آنها حال جنگيدن ندارند. آمريكاييها دو كلمه حرف در خصومتورزي با ايران اسلامي دارند؛ يك كلمه در وادي اقتصاد و يك كلمه در وادي سياست!
اين دو كلمه دو روي سكه برخورد، براندازي و مقابله با جمهوري اسلامي است. در حوزه سياست آنها روي يك جريان وابسته، سكولار و شيفته غرب حساب باز كردهاند. جرياني كه از آن با واژه «ميانهرو» ياد ميكنند. آنها اميد دارند با ارتش رسانهاي خود در داخل و خارج روي ذهن مردم اثر بگذارند و در انتخاباتها شروع به چينش نيرو در مجلس و دولت براي انحراف از انقلاب اسلامي برنامهريزي ميكنند. آنها در دو نبرد نرم 18 تير 78 و حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري سال 88 شكست خوردند و خود را براي نبرد سومي در همين حوزه آماده ميكنند. در كنار اين شقاوت و فريب و نيرنگ، تحريم اقتصادي را در دستور كار قرار دادهاند و همه نيروها و توان خود را از پنتاگون به وزارت خزانهداري آمريكا منتقل كردهاند. زيرساختهاي تحريم طي 40 سال گذشته آنچنان پايههاي آن را محكم كردهاند كه هيچ مذاكره و توافقي قادر نيست، مفصلبندي آن را بشكند. كسانيكه در وزارت خارجه در تو هم اين مقوله به سر ميبرند كه با گفتوگو و مذاكره ميتوان تحريمها را برداشت حتي آنها را با يك بيانيه كاخ سفيد سست كرد نه از ديپلماسي خبر دارند و نه از شدت خصومت آمريكا با ملت ايران مطلع هستند!
دولت همانطور كه آمريكاييها اتاق جنگ اقتصادي در وزارت خزانهداري خود عليه ما تشكيل دادهاند بايد يك ستاد تمام وقت براي مقابله و تدبير در جنگ اقتصادي تشكيل دهد و با رصد اقدامات دشمن راههاي برون رفت از بحران آفرينيهاي آمريكا را پيدا كند. رهبر معظم انقلاب در بيانيه گام دوم فرصتهاي پيشرو براي مقابله با تهديدات اقتصادي را بر شمردند و از جوانان زبده، عالم، باهوش و كارشناس و نيروي مديريتي كشور، موقعيت جغرافيايي و همسايگي با 15 كشور جهان و هزار راه نرفته در توسعه روابط اقتصادي با همسايگان به عنوان يك فرصت ياد كردهاند.
اي كاش دولت بر اين اساس با تشكيل یک ستاد، توسعه اقتصادي با همسايگان را در دستور كار قرار ميداد و وزارتخانهها و دستگاههاي حاكميتي را مأمور ميكرد تا رفع موانع تجارت با اين كشورها به سرعت بررسي و با روانسازي مناسبات فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي منفذ تنفسي براي مقابله با تحريمها پديد آورند.
در شرايطي كه حلقه محاصره اقتصادي را آمريكاييها هر لحظه تنگتر ميكنند، حداقل هوشمندي ديپلماتيك در وزارتخارجه حكم ميكند كه دولت اعلام كند ويزاي دو طرفه و يك طرفه را با كل جهان به جز چند كشور متخاصم لغو ميكند تا تجار، بازرگانان و همه شهروندان عالم بهويژه همسايگان آزادانه به ايران سفر كنند.
طبيعي است پس از برداشتن اين گام، توسعه بازارها و بازارچههاي مرزي با همسايگان و با رويكرد تشويق مبادلات بهويژه صادرات بايد در دستور كار دولت قرار گيرد.
گام سوم اين نگاه بايد توسعه و مدرنسازي ناوگان حمل و نقل شهري، بين شهري، ريلي، دريايي و هوايي با مشاركت صددرصد بخش خصوصي باشد.
اقتصاد كشور بايد به سمت صادرات بهويژه كالاهاي غيرنفتي برود. تشكيل نمايشگاههاي دائمي و عرضه كالاهاي غيرخام ايراني در كشورهاي همسايه و ديگر بازارهاي هدف با گرايش سفارشپذيري توليد، سامانه خود را پيدا كند. اتاقهاي بازرگاني بايد در شهرهاي مرزي در مسير اهداف صادرات، بازرگانان و تجار را در همين مسير هدايت كنند. سالانه بيش از 4 ميليون مسافر و گردشگر به ايران سفر ميكنند. با اعمال TAXFREE اگر هر كدام از آنها 1000دلار به هنگام خروج از پيراهن و البسه گرفته تا صنايع دستي و كفش و آجيل و ... خريداري كنند، چهار ميليارد دلار ارز به كشور خواهند آورد.
دولت با درك شرايط اقليمي ايران و نقش آن در تأمين سوخت و فرآوردههاي نفتي در كشورهاي همسايه و با توجه به حجم بالاي قاچاق سوخت بايد بداند با تأسيس پترو پالايشگاهها توسط بخش خصوصي در نزديك شهرهاي مرزي و با تضمين تهيه خوراك براي آنها ميتواند از خام فروشي نفت فاصله بگيرد و انقلابي در ارزآوري به كشور پديد آورد. با بررسي و ارزيابي كه صورت گرفته حتي در كشورهاي همسايه سرمايهگذاراني وجود دارند كه بيصبرانه منتظرند دولت اجازه دهد سرمايه خود را به داخل كشور بياورند و در ايجاد پترو پالايشگاهها مشاركت كنند. آنها راه رسيدن به سود و مسير دور زدن تحريمها را خيلي خوب ميدانند.
وزارت نفت نبايد با 100 سال سابقه توليد و تجارت نفت در جهان چشم اميدي به مشتريان خود در اروپا و برخي كشورهاي آسيايي داشته باشد. آنها در نهايت به فرمان خزانهداري آمريكا عمل ميكنند. وزارت نفت نبايد به مذاكرات با اروپا چشم اميد داشته باشد كه فرجي در instex پديد آيد و دوباره به مشتريان اروپايي نفت بفروشد. بايد به بازاريابيهاي منطقهاي و نيز بازارهاي كشورهايي كه ميخواهند با ايران روابط راهبردي داشته باشند بينديشد. وزارت نفت و نيرو نبايد بخش خصوصي را رقيب خود در تجارت انرژي ببينند. بايد دست بخش خصوصي را بگيرد در حوزههايي كه نميتواند وارد شود بخش خصوصي راه خود را پيدا كند و به جلو برود. مردم و مرزنشينان كشورهاي پاكستان، افغانستان، ارمنستان، شمال عراق و ... مشتري اصلي فرآوردههاي نفتي ايران هستند و مايل به سرمايهگذاري در پالايشگاههاي كوچك و بزرگ مرزي ميباشند. دولت بايد از اين فرصت استفاده كند. اين رويكرد سرمايههاي مردمي مرزنشينها را جذب و نقدينگي را به سمت توليد، صادرات و ارزآوري هدايت ميكند.
اگر دولت يك مقدار هوشمندي اقتصادي به خرج دهد شهركهاي انرژي و توليد برق در مرزها، شهرهاي كشاورزي و توليد محصولات كشاورزي و شهركهاي درماني و توسعه توريسم درماني و ... به مثابه همان موشكهاي نقطهزن ما هستند كه هوش از سر طراحان تحريمهاي فلج كننده غرب را ميپراند.
دولت اگر در اين پروژهها دقيق عمل كند حجم عظيم نقدينگي كه چون اختاپوسي به جان اقتصاد كشور افتاده را به سمت توليد هدايت خواهد كرد و از رفتن آن به سمت زمين، ملك، طلا، ارز، خودرو و ... جلوگيري خواهد كرد به شرطي كه بانكها را در اين معركه درگير نكند و بگذارد مردم با نقدينگي خود به اين سمت بروند.
دولت در حوزه نبرد اقتصادي بايد «ستاد» را ساماندهي و «صف» را رهبري كند. مردم به عنوان سربازان جنگ اقتصادي خود از عهده مقابله با دشمن برميآيند. آنها خوب ميدانند با بسيج نيروهاي خود در اين نبرد نابرابر چه كنند.
آمريكاييها جنگ را از حوزه سخت به حوزه نرم كشاندهاند.حتي حاضر نيستند يك سنت براي جنگ نظامي هزينه كنند.
هزينههاي سربار جنگ نظامي براي آنها كمرشكن است. آنها حال جنگيدن ندارند. آمريكاييها دو كلمه حرف در خصومتورزي با ايران اسلامي دارند؛ يك كلمه در وادي اقتصاد و يك كلمه در وادي سياست!
اين دو كلمه دو روي سكه برخورد، براندازي و مقابله با جمهوري اسلامي است. در حوزه سياست آنها روي يك جريان وابسته، سكولار و شيفته غرب حساب باز كردهاند. جرياني كه از آن با واژه «ميانهرو» ياد ميكنند. آنها اميد دارند با ارتش رسانهاي خود در داخل و خارج روي ذهن مردم اثر بگذارند و در انتخاباتها شروع به چينش نيرو در مجلس و دولت براي انحراف از انقلاب اسلامي برنامهريزي ميكنند. آنها در دو نبرد نرم 18 تير 78 و حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري سال 88 شكست خوردند و خود را براي نبرد سومي در همين حوزه آماده ميكنند. در كنار اين شقاوت و فريب و نيرنگ، تحريم اقتصادي را در دستور كار قرار دادهاند و همه نيروها و توان خود را از پنتاگون به وزارت خزانهداري آمريكا منتقل كردهاند. زيرساختهاي تحريم طي 40 سال گذشته آنچنان پايههاي آن را محكم كردهاند كه هيچ مذاكره و توافقي قادر نيست، مفصلبندي آن را بشكند. كسانيكه در وزارت خارجه در تو هم اين مقوله به سر ميبرند كه با گفتوگو و مذاكره ميتوان تحريمها را برداشت حتي آنها را با يك بيانيه كاخ سفيد سست كرد نه از ديپلماسي خبر دارند و نه از شدت خصومت آمريكا با ملت ايران مطلع هستند!
دولت همانطور كه آمريكاييها اتاق جنگ اقتصادي در وزارت خزانهداري خود عليه ما تشكيل دادهاند بايد يك ستاد تمام وقت براي مقابله و تدبير در جنگ اقتصادي تشكيل دهد و با رصد اقدامات دشمن راههاي برون رفت از بحران آفرينيهاي آمريكا را پيدا كند. رهبر معظم انقلاب در بيانيه گام دوم فرصتهاي پيشرو براي مقابله با تهديدات اقتصادي را بر شمردند و از جوانان زبده، عالم، باهوش و كارشناس و نيروي مديريتي كشور، موقعيت جغرافيايي و همسايگي با 15 كشور جهان و هزار راه نرفته در توسعه روابط اقتصادي با همسايگان به عنوان يك فرصت ياد كردهاند.
اي كاش دولت بر اين اساس با تشكيل یک ستاد، توسعه اقتصادي با همسايگان را در دستور كار قرار ميداد و وزارتخانهها و دستگاههاي حاكميتي را مأمور ميكرد تا رفع موانع تجارت با اين كشورها به سرعت بررسي و با روانسازي مناسبات فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي منفذ تنفسي براي مقابله با تحريمها پديد آورند.
در شرايطي كه حلقه محاصره اقتصادي را آمريكاييها هر لحظه تنگتر ميكنند، حداقل هوشمندي ديپلماتيك در وزارتخارجه حكم ميكند كه دولت اعلام كند ويزاي دو طرفه و يك طرفه را با كل جهان به جز چند كشور متخاصم لغو ميكند تا تجار، بازرگانان و همه شهروندان عالم بهويژه همسايگان آزادانه به ايران سفر كنند.
طبيعي است پس از برداشتن اين گام، توسعه بازارها و بازارچههاي مرزي با همسايگان و با رويكرد تشويق مبادلات بهويژه صادرات بايد در دستور كار دولت قرار گيرد.
گام سوم اين نگاه بايد توسعه و مدرنسازي ناوگان حمل و نقل شهري، بين شهري، ريلي، دريايي و هوايي با مشاركت صددرصد بخش خصوصي باشد.
اقتصاد كشور بايد به سمت صادرات بهويژه كالاهاي غيرنفتي برود. تشكيل نمايشگاههاي دائمي و عرضه كالاهاي غيرخام ايراني در كشورهاي همسايه و ديگر بازارهاي هدف با گرايش سفارشپذيري توليد، سامانه خود را پيدا كند. اتاقهاي بازرگاني بايد در شهرهاي مرزي در مسير اهداف صادرات، بازرگانان و تجار را در همين مسير هدايت كنند. سالانه بيش از 4 ميليون مسافر و گردشگر به ايران سفر ميكنند. با اعمال TAXFREE اگر هر كدام از آنها 1000دلار به هنگام خروج از پيراهن و البسه گرفته تا صنايع دستي و كفش و آجيل و ... خريداري كنند، چهار ميليارد دلار ارز به كشور خواهند آورد.
دولت با درك شرايط اقليمي ايران و نقش آن در تأمين سوخت و فرآوردههاي نفتي در كشورهاي همسايه و با توجه به حجم بالاي قاچاق سوخت بايد بداند با تأسيس پترو پالايشگاهها توسط بخش خصوصي در نزديك شهرهاي مرزي و با تضمين تهيه خوراك براي آنها ميتواند از خام فروشي نفت فاصله بگيرد و انقلابي در ارزآوري به كشور پديد آورد. با بررسي و ارزيابي كه صورت گرفته حتي در كشورهاي همسايه سرمايهگذاراني وجود دارند كه بيصبرانه منتظرند دولت اجازه دهد سرمايه خود را به داخل كشور بياورند و در ايجاد پترو پالايشگاهها مشاركت كنند. آنها راه رسيدن به سود و مسير دور زدن تحريمها را خيلي خوب ميدانند.
وزارت نفت نبايد با 100 سال سابقه توليد و تجارت نفت در جهان چشم اميدي به مشتريان خود در اروپا و برخي كشورهاي آسيايي داشته باشد. آنها در نهايت به فرمان خزانهداري آمريكا عمل ميكنند. وزارت نفت نبايد به مذاكرات با اروپا چشم اميد داشته باشد كه فرجي در instex پديد آيد و دوباره به مشتريان اروپايي نفت بفروشد. بايد به بازاريابيهاي منطقهاي و نيز بازارهاي كشورهايي كه ميخواهند با ايران روابط راهبردي داشته باشند بينديشد. وزارت نفت و نيرو نبايد بخش خصوصي را رقيب خود در تجارت انرژي ببينند. بايد دست بخش خصوصي را بگيرد در حوزههايي كه نميتواند وارد شود بخش خصوصي راه خود را پيدا كند و به جلو برود. مردم و مرزنشينان كشورهاي پاكستان، افغانستان، ارمنستان، شمال عراق و ... مشتري اصلي فرآوردههاي نفتي ايران هستند و مايل به سرمايهگذاري در پالايشگاههاي كوچك و بزرگ مرزي ميباشند. دولت بايد از اين فرصت استفاده كند. اين رويكرد سرمايههاي مردمي مرزنشينها را جذب و نقدينگي را به سمت توليد، صادرات و ارزآوري هدايت ميكند.
اگر دولت يك مقدار هوشمندي اقتصادي به خرج دهد شهركهاي انرژي و توليد برق در مرزها، شهرهاي كشاورزي و توليد محصولات كشاورزي و شهركهاي درماني و توسعه توريسم درماني و ... به مثابه همان موشكهاي نقطهزن ما هستند كه هوش از سر طراحان تحريمهاي فلج كننده غرب را ميپراند.
دولت اگر در اين پروژهها دقيق عمل كند حجم عظيم نقدينگي كه چون اختاپوسي به جان اقتصاد كشور افتاده را به سمت توليد هدايت خواهد كرد و از رفتن آن به سمت زمين، ملك، طلا، ارز، خودرو و ... جلوگيري خواهد كرد به شرطي كه بانكها را در اين معركه درگير نكند و بگذارد مردم با نقدينگي خود به اين سمت بروند.
دولت در حوزه نبرد اقتصادي بايد «ستاد» را ساماندهي و «صف» را رهبري كند. مردم به عنوان سربازان جنگ اقتصادي خود از عهده مقابله با دشمن برميآيند. آنها خوب ميدانند با بسيج نيروهاي خود در اين نبرد نابرابر چه كنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 23
به چه حقی جلوی جاسوسی آژانس را گرفتید؟!
|حنيف غفاري|
«جکي ولکات» نماينده ايالات متحده آمريکا در آژانس بين المللي انرژي اتمي، اقدام جمهوري اسلامي ايران در جلوگيري از ورود بازرس خاطي ( جاسوس) آژانس به سايت غني سازي نطنز را محکوم کرده و نسبت به ادامه اين رفتارها از سوي کشورمان ابراز نگراني کرده است!فراتر از آن، «کرونل فروتا» که مديريت موقت آژانس را بر عهده دارد، در بيانيه اي ضمن محکوم کردن! اقدام کشورمان تأکيد کرد :
«به هيئت رئيسه آژانس اطلاع دادند که هفته گذشته يک بازرس آژانس به طور موقت در فرودگاه براي خروج از ايران جلوگيري شده است. ممانعت از خارج شدن يک بازرس از کشور، به ويژه هنگامي که از طرف آژانس دستور انجام اين کار داده شود، قابل قبول نيست و نبايد اتفاق بيفتد!»رمزگشايي از اظهارات مضحکانه مدير کل آژانس، چندان سخت به نظر نمي رسد! فروتا بدون اينکه به نقش از پيش تعيين شده و خرابکارانه بازرس خاطي آژانس کمترين اشاره اي داشته باشد، نسبت به کشف و خنثي سازي عمليات خرابکارانه اين بازرس آژانس از سوي جمهوري اسلامي ايران عميقا نگران است. بر اين اساس، مدير کل آژانس معتقد است که ايران بايد پس از کشف اين نيت خرابکارانه ( که عملياتي شدن آن منجر به وارد آمدن خسارات هنگفت به صنعت هسته اي کشورمان مي شد) ،
با احترام کامل! و بدون آنکه به پرستيژ اين بازرس جاسوس خدشه اي وارد شود با او برخورد کند!
واکنشهاي مدير کل آژانس و ايالات متحده آمريکا و اتحاديه اروپا در محکوميت جلوگيري از ورود بازرس آژانس به تأسيسات نطنز و متعاقبا، جلوگيري از خروج ساده وي از کشور، نقطه آشکار ساز پيوند مدير کل و اعضاي غربي شوراي حکام در مواجهه دوباره با جمهوري اسلامي ايران است. بديهي است که اين مواجهه در آينده اي نزديک و به کرات تکرار خواهد شد. بايد اين حقيقت را پذيرفت که يکي از اصلي ترين دلايل انتخاب «رافائل گروسي»به عنوان مدير کل جديد آژانس، هماهنگي بيشتر ميان بازيگران سلطه گر آژانس و مديريت اجرايي آن بر سر پرونده هسته اي کشورمان است.عدم همراهي يوکيو آمانو مدير کل سابق آژانس در همراهي با موضوعاتي مانند «طرح مطالعات ادعايي جديد عليه برنامه هسته اي ايران» و « متهم سازي ايران نسبت به عدول از برجام» از سوي آژانس، منتج به طي شدن فرآيندي سريع شد که محصول آن «مرگ مشکوک آمانو»و « جايگزيني گروسي»در رأس آژانس بود.
بديهي است که از اين پس، لازم است خط کشي پررنگ تري ميان ما و آژانس صورت گيرد. به عبارت بهتر، رفتارشناسي اخير مقامات آژانس و آينده پژوهي رفتاري مقامات اين نهاد ظاهرا بين المللي در قبال ايران نشان مي دهد که آژانس از اين پس ضريب وابستگي خود به اعضاي غربي شوراي حکام و در رأس آنها ايالات متحده را تقويت خواهد کرد. خروجي اين تأثير پذيري، عزم بازرسان آژانس براي تخريب هدفمند دستاوردهاي هسته اي مرز و بوم ماست.بخشي از اين تخريبها، معطوف به «جلوگيري از پيشرفت هسته اي ايران» و برخي ديگر، معطوف به «حذف دستاوردهاي قبلي »
کشورمان است. بديهي است که در چنين شرايطي بايد ضمن تشديد حفاظت از اماکن هسته اي خود، مواجهه سختگيرانه تري با بازرسان آژانس داشته باشيم. البته افشاي عمليات خرابکارانه اخير بازرس خاطي و جاسوس آژانس و جلوگيري قاطعانه از ورود او به تأسيسات هسته اي نطنز به خوبي نشان داد که ايران جايي براي مانور آزادانه بازرسان آژانس نيست!
«جکي ولکات» نماينده ايالات متحده آمريکا در آژانس بين المللي انرژي اتمي، اقدام جمهوري اسلامي ايران در جلوگيري از ورود بازرس خاطي ( جاسوس) آژانس به سايت غني سازي نطنز را محکوم کرده و نسبت به ادامه اين رفتارها از سوي کشورمان ابراز نگراني کرده است!فراتر از آن، «کرونل فروتا» که مديريت موقت آژانس را بر عهده دارد، در بيانيه اي ضمن محکوم کردن! اقدام کشورمان تأکيد کرد :
«به هيئت رئيسه آژانس اطلاع دادند که هفته گذشته يک بازرس آژانس به طور موقت در فرودگاه براي خروج از ايران جلوگيري شده است. ممانعت از خارج شدن يک بازرس از کشور، به ويژه هنگامي که از طرف آژانس دستور انجام اين کار داده شود، قابل قبول نيست و نبايد اتفاق بيفتد!»رمزگشايي از اظهارات مضحکانه مدير کل آژانس، چندان سخت به نظر نمي رسد! فروتا بدون اينکه به نقش از پيش تعيين شده و خرابکارانه بازرس خاطي آژانس کمترين اشاره اي داشته باشد، نسبت به کشف و خنثي سازي عمليات خرابکارانه اين بازرس آژانس از سوي جمهوري اسلامي ايران عميقا نگران است. بر اين اساس، مدير کل آژانس معتقد است که ايران بايد پس از کشف اين نيت خرابکارانه ( که عملياتي شدن آن منجر به وارد آمدن خسارات هنگفت به صنعت هسته اي کشورمان مي شد) ،
با احترام کامل! و بدون آنکه به پرستيژ اين بازرس جاسوس خدشه اي وارد شود با او برخورد کند!
واکنشهاي مدير کل آژانس و ايالات متحده آمريکا و اتحاديه اروپا در محکوميت جلوگيري از ورود بازرس آژانس به تأسيسات نطنز و متعاقبا، جلوگيري از خروج ساده وي از کشور، نقطه آشکار ساز پيوند مدير کل و اعضاي غربي شوراي حکام در مواجهه دوباره با جمهوري اسلامي ايران است. بديهي است که اين مواجهه در آينده اي نزديک و به کرات تکرار خواهد شد. بايد اين حقيقت را پذيرفت که يکي از اصلي ترين دلايل انتخاب «رافائل گروسي»به عنوان مدير کل جديد آژانس، هماهنگي بيشتر ميان بازيگران سلطه گر آژانس و مديريت اجرايي آن بر سر پرونده هسته اي کشورمان است.عدم همراهي يوکيو آمانو مدير کل سابق آژانس در همراهي با موضوعاتي مانند «طرح مطالعات ادعايي جديد عليه برنامه هسته اي ايران» و « متهم سازي ايران نسبت به عدول از برجام» از سوي آژانس، منتج به طي شدن فرآيندي سريع شد که محصول آن «مرگ مشکوک آمانو»و « جايگزيني گروسي»در رأس آژانس بود.
بديهي است که از اين پس، لازم است خط کشي پررنگ تري ميان ما و آژانس صورت گيرد. به عبارت بهتر، رفتارشناسي اخير مقامات آژانس و آينده پژوهي رفتاري مقامات اين نهاد ظاهرا بين المللي در قبال ايران نشان مي دهد که آژانس از اين پس ضريب وابستگي خود به اعضاي غربي شوراي حکام و در رأس آنها ايالات متحده را تقويت خواهد کرد. خروجي اين تأثير پذيري، عزم بازرسان آژانس براي تخريب هدفمند دستاوردهاي هسته اي مرز و بوم ماست.بخشي از اين تخريبها، معطوف به «جلوگيري از پيشرفت هسته اي ايران» و برخي ديگر، معطوف به «حذف دستاوردهاي قبلي »
کشورمان است. بديهي است که در چنين شرايطي بايد ضمن تشديد حفاظت از اماکن هسته اي خود، مواجهه سختگيرانه تري با بازرسان آژانس داشته باشيم. البته افشاي عمليات خرابکارانه اخير بازرس خاطي و جاسوس آژانس و جلوگيري قاطعانه از ورود او به تأسيسات هسته اي نطنز به خوبي نشان داد که ايران جايي براي مانور آزادانه بازرسان آژانس نيست!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 17
عدم مذاکره، راه نفوذ دشمن را میبندد
|حميدرضا ترقي|
جمهوري اسلامي راه ورودِ دوباره آمريکا به کشور را و نفوذ دوباره آمريکا در ارکان کشور را بسته. اين منع از مذاکره که گفته ميشود «مذاکره نکنيم، مذاکره نکنيم»، يکي از موارد و ابزارهاي همين جلوگيري و بستن راه ورود آمريکا است.
مقام معظم رهبري.12 /8/98چگونه نفوذ ازراه مذاکره رخ داد
سد کردن راه نفوذ سياسي و تسلط آمريکا بر ايران از طريق عدم مذاکره با شيطان بزرگ، سياستي منطبق بر مباني مستحکم ديني و عقلاني است که گفتمان مقاومت را به عنوان گفتمان ايستادگي برابر مستکبرين و ظالمان و غلبه بر راهبرد تحريم و فشار حداکثري معرفي و اراده پولادين و اقتدار و عزتمندي نظام مقدس جمهوري اسلامي و ملت شريف ايران را برابر خوي استعماري و ديکتاتوري آمريکا به نمايش ميگذارد.
تعبير قرآني «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيطَانِ» ناظر به مسئله نفوذ گام به گام شيطان است. (الميزان جلد 8 صفحه 24)؛ «خطوه»در اصطلاح عرب، به جاي پاي باقي مانده در برف يا شنزار اشاره دارد و در صورتي که فرد به آن <جاي پا> «اعتماد» کند و در جاي آن قدم بگذارد پاي او در برف يا شنزار فرو رفته و متوقف ميشود. خطوه از روشهاي فريب شيطان است که مرحوم علامه طباطبايي آن را به «نفوذ گام به گام شيطان» تفسير نموده است. هر چند بر اساس آيه شريفه «قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَکْراً»، مکر شيطان در پازل مکر الهي است اما يکي از
پيچيده ترين انواع «مکر» شيطان، «خطوه» و «نفوذ تدريجي، مرحله اي و گام به گام» است.
نفوذ در ادبيات «پسابرجام»يک واژه بديع، متفاوت، پيچيده، و از جهتي «جديدالصدور»
در فضاي سياسي، فرهنگي کشور است که رهبرمعظم انقلاب با توليد ادبيات نظري نو، به چارچوب مفهومي جديد براي آن مي انديشند؛ اين نفوذ شامل 4 قسم است:
1 - نفوذ از طريق، مسير، مجرا، معبر و ممشاي برجام
2- متون سه گانه «توافق وين»
3-«قطعنامه 4421 »و
4-نقشه راهMap Road آژانس انرژِي اتمي و ايران.
در برابر اين قسم از اقسام نفوذ بايد به استراتژي «خوانش نقادانه متن برجام»جهت بررسي دقيق اشکالات متون سه گانه فوق که مکررا توسط رهبر انقلاب تأکيد شده است توجه نمود. مثل تأکيد رهبر انقلاب در پاسخ به نامه رئيس جمهور و خطبه هاي نماز عيد فطر مصاديق نفوذ از طريق متن برجام شامل موارد زير است :
الف)-نفوذ استراتژيک (کشف نقشه آتي علمي کشور)
ب)- نفوذ صنعتي (کشف ابعاد پيشرفت صنعتي کشوراز طريق کنترل اقلام دوگانه که شامل 233 قلم از اصيل ترين نيازهاي صنعت کشور است و در دست گرفتن نبض صنعت با مديريت اقلام صنعتي، طبعا کنترل اقلام دوگانه مهندسي، کشور را قفل ميکند)
ج)- نفوذ مطالعاتي ؛با تعبيه حفره هاي امنيتي متعدد در متن برجام
د)-نفوذ نظامي ؛به بهانه راستي آزمایي آژانس در موضوع PMD و بازديد از مراکز حساس نظامي کشور
هـ)-نفوذ دفاعي ؛با از بين بردن ساختارها و زيرساختارهاي بازدارندگي دفاعي کشور در قطعنامه 4421
و)-نفوذ اقتصادي ؛با حفظ قوانين و زيرساختهاي تحريمها در متن برجام، ورود گروههاي مختلف اقتصادي با هدف افزايش واردات و وابستگي اقتصادي
ز)-نفوذ امنيتي ؛ از طريق کاهش حساسيتهاي امنيتي و عادي سازي دسترسي به مراکز حساس نظام
ح)-نفوذ ژئوپلتيک ؛متن توافق هسته اي جزئي از چارچوب ژئوپلتيک آمريکا در منطقه و بخشي از طراحي منطقه اي غرب است، مقابله با بيداري اسلامي و جريان مقاومت، تسلط بر کشورهاي در حال مبارزه در منطقه و حتي کشورهاي ضد استکباري آمريکاي لاتين بخشي از اين طراحي است
ط)- نفوذ محاسباتي ؛از طريق اختلال در دستگاه محاسباتي که هضم شدن در نظام بين الملل را براي حل مشکل آب پيشنهاد ميدهد و به گرانفروشي توافق بد منجر ميشود
ي)-نفوذ اجتماعي ؛از طريق نمايش وجهه آمريکا به عنوان يک کشور صلح طلب و تأمين کننده رفاه
ک)- نفوذ گفتماني ؛تخطئه شعار مرگ بر آمريکا، به حاشيه راندن استراتژي اقتصاد مقاومتي و نگاه به درون
نفوذ به عنوان تبعات و نتايج برجام
صرف نظر از خود برجام تبعات و نتايج برجام نيز در عرصه هاي فرهنگي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و مطالعاتي آثار نفوذي داشته که اگرچه مسئله نفوذ اعم از برجام است ولي بايد به مسئله اخص يعني «برجام» به مثابه هسته اصلي نفوذ توجه کرد.
با توجه به آنکه نفوذ در ادبيات فضاي متأخر کشور، معناي گسترده تر و موسع تر از معاني امنيتي و مطالعاتي سابق دارد بايد چهار پروژه زير در پروسه و زنجيره
الف)-فهم عميق معاني نفوذ
ب)-کشف دقيق مصاديق آن
ج)- استنباط صحيح غايات دشمن در اين مرحله از تاريخ انقلاب اسلامي به درستي طي شود تا نقشه جامعي از:
1 -بسترها و زمينه هاي نفوذ، 2 -علل و عوامل نفوذ، 3- اهميت و غايات نفوذ، 4 -ابزارهاي نفوذ و
5 -موانع حرکت دشمن در پروژه نفوذ داشته باشيم.
پروژه اول: (مفهوم شناسي) نفوذ از طريق برجام و مسائل پسابرجام
پروژه دوم: (روش شناسي) نفوذ
پروژه سوم: (معرفت شناسي)نفوذ و کشف بايدها و نبايدهاي جبهه خودي در برابر جبهه معارض
پروژه چهارم: (فراگيرسازي) پروژه نفوذ.
ساحا ت نفوذ و عرصه هاي مانور دشمن
عرصه مانور دشمن حداقل در پنج عرصه فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي و مطالعاتي - امنيتي قابل تقسيم است.
که فصل مشترک ؛قدر متقن و فصل مقوم وجه مميزه هر ساحت و عرصه بايد شناسايي و براي آن تدبير شود اجمالا بايد دانست: الف)- نفوذ اقتصادي با ابزار ظاهري تجارت و بازرگاني و ورود کالاهاي آمريکايي و باز شدن پاي شرکتهاي آمريکايي با هدف تشديد وابستگي اقتصادي کشور به شريان جهاني اقتصاد و هضم شدن در اقتصاد کاپيتاليستي طراحي شده است.
مثالهاي ديگر شامل موارد زير است:
* اشراف به زنجيره تأمين قطعات صنعتي جهت اعمال تحريمهاي جديد در صنعت
* تسلط به مديريت اقتصادي با بهکارگيري اهرم تحريم پس از بررسي ميزان حساسيت ايران در هر موضوع تحريم
* به حاشيه راندن راهبرد کلان اقتصاد مقاومتي
ب)- نفوذ سياسي از طريق عادي سازي و قبح شکني از نشست و برخاست با آمريکاييها و به قدرت رساندن جريان غربگرا و ليبرال از طريق انتخابات با هدف دموکراتيزه کردن ليبراليسم در کشور ايران دنبال ميشود. موج جديد حمله به شوراي نگهبان، متفاوت از امواج قبلي و در واقع گام اول پروژه نفوذ سياسي است. در کنار اين موارد ميتوان به بحث درباره افتتاح دفتر حافظ منافع آمريکا و يا تشکيل پرونده هاي جديد حقوق بشري اشاره نمود. نفوذ در گروههاي مطالبهگر و معترض اين گروههــا بــا توجــه بــه اينکــه ممکــن اســت داراي تنگناهــا و محدوديتهــاي داخلــي ِ باشــند، دســت ياري نفوذگــر را ميپذيرنــد.
ج)-نفوذ اجتماعي وفرهنگي؛ نفوذ از طريق رسانه و رسانه هاي جديد در کل، فضـاي مجـازي عرصـه اياسـت کـه در آن بسـياري از محدوديت هـا و موانـع مقابلـه بـا نفـوذ وجـود نـدارد. پـس بنابراين عرصـه اي اسـت کـه در آن نفوذگـران ميتواننـد مسـتقيما بـا مـردم و کنشـگران سياسـي رو در رو شـوند و پيام هـاي خـود را بـه آنـان منتقـل نماينـد. فضـاي مجـازي نسـبت بـه کتـاب، روزنامـه و مجلـه در دسـترس تـر و ناشـناخته تـر اسـت و امکانـات بيشـتري از قبيل صـوت و تصوير را نيز در اختيار کاربـر مـي گـذارد. کمپين هايي کـه لـه يا عليه اين جنـاح يا آن جنـاح بـه راه مـي افتنـد، شـايعاتي کـه پراکنـده ميشـود و تهمـت هايي کـه بـه نيروهـاي داخلـي زده ميشـود، ماننـد خـوره، اراده هـا را تضعيف کـرده و نيروهـا را پراکنـده و متفـرق ميکنـد و در خـوش بينانـه ترين
حالـت، نيروهـاي داخلـي را دچـار انفعـال، بـي عملـي، خانـه نشـيني و کنـاره گيري ميکنـد.
•نفوذ از طريق سـازمانهاي مردم نهاد حساسـيت برانگيز نيسـت و چـون اهـداف فعاليت سـازمانهاي مردم نهـاد در جامعـه معمـولا انگيزه هـاي جامعه پسـندي دارد، قـدرت جـذب آن بالاسـت.
د)-نفوذ نظامي؛ هنـوز يک هفتـه از بيانيه لـوزان نگذشـته بـود کـه رهبـر معظـم انقـلاب در ديدار سـالانه خـود بـا مداحـان اهلبيت عليهم السـلام، فرمودنـد: «نکتـه بعـدي کـه بـه مسـئولان محتـرم تذکـر داديم و بـه شـما هـم عـرض ميکنيم، اين اسـت کـه به هيچ وجـه اجـازه داده نشـود کـه آنهـا بـه بهانـه نظـارت، بـه حريم امنيتـي و دفاعـي کشـور نفوذ کننـد؛ مطلقـا. مسـئولان نظامـي کشـور به هيچ وجـه مـأذون نيسـتند کـه بـه بهانـه نظـارت يا بازرسـي و ماننـد اينهـا، بيگانـگان را بـه حريم و حصـار امنيتـي و دفاعـي کشـور راه بدهنـد، يا توسـعه دفاعـي کشـور را متوقـف کننـد. توسـعه دفاعـي و توانايي دفاعـي کشـور، مشـت محکـم ملـت در عرصـه نظامـي اسـت و بايسـتي همچنـان محکـم بمانـد و محکمتـر شـود» بيانات،۲۰ /0۱ /۹۴
اين منع از مذاکره که گفته ميشود «مذاکره نکنيم، مذاکره نکنيم»، يکي از موارد و ابزارهاي همين جلوگيري و بستن راه ورود آمريکا است. براي آمريکاييها البتّه خيلي سخت است. آمريکاي متکبر وِ مستکبر که منّت ميگذارد بر سرِ رؤساي کشورها و مسئولين کشورها که بنشيند با آنها حرف بزند، سالها است اصرار ميکند که با سران جمهوري اسلامي مذاکره کند و جمهوري اسلامي امتناع ميکند؛ اين براي آمريکا خيلي سخت است. معنايش اين است که در دنيا ملّتي وجود دارد و حکومتي وجود دارد که قدرت غاصبانه آمريکا را و قدرت طاغوتي آمريکا را و ديکتاتوري بينالمللي آمريکا را قبول نميکند و زير بار نميرود. اين منع از مذاکره، يک کار صرفاً احساساتي نيست، يک منطق محکمي پشتش هست؛ راه نفوذ دشمن را ميبندد، اقتدار جمهوري اسلامي را و ابهت جمهوري اسلامي را به دنيا نشان ميدهد و ابهت پوشاليِ طرف مقابل را در برابر چشم همه جهانيان ميشکند، [چون] پشت ميز مذاکره سياسي با آنها نمينشيند. 12/۰۸/1398
به مناسبت روز ملي مبارزه با استکبار جهاني
اگر امروز شاهد بيشترين و بالاترين رکورد نفوذ در سطوح مختلف کشور توسط دشمن هستيم که تعدا د قابل توجهي از آنها تاکنون توسط اطلاعات سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات دستگير شده اند ناشي از آثارمذاکره وبرجام و آثار و تبعات آنست که در تاريخ انقلاب اسلامي سابقه نداشته است .
جمهوري اسلامي راه ورودِ دوباره آمريکا به کشور را و نفوذ دوباره آمريکا در ارکان کشور را بسته. اين منع از مذاکره که گفته ميشود «مذاکره نکنيم، مذاکره نکنيم»، يکي از موارد و ابزارهاي همين جلوگيري و بستن راه ورود آمريکا است.
مقام معظم رهبري.12 /8/98چگونه نفوذ ازراه مذاکره رخ داد
سد کردن راه نفوذ سياسي و تسلط آمريکا بر ايران از طريق عدم مذاکره با شيطان بزرگ، سياستي منطبق بر مباني مستحکم ديني و عقلاني است که گفتمان مقاومت را به عنوان گفتمان ايستادگي برابر مستکبرين و ظالمان و غلبه بر راهبرد تحريم و فشار حداکثري معرفي و اراده پولادين و اقتدار و عزتمندي نظام مقدس جمهوري اسلامي و ملت شريف ايران را برابر خوي استعماري و ديکتاتوري آمريکا به نمايش ميگذارد.
تعبير قرآني «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيطَانِ» ناظر به مسئله نفوذ گام به گام شيطان است. (الميزان جلد 8 صفحه 24)؛ «خطوه»در اصطلاح عرب، به جاي پاي باقي مانده در برف يا شنزار اشاره دارد و در صورتي که فرد به آن <جاي پا> «اعتماد» کند و در جاي آن قدم بگذارد پاي او در برف يا شنزار فرو رفته و متوقف ميشود. خطوه از روشهاي فريب شيطان است که مرحوم علامه طباطبايي آن را به «نفوذ گام به گام شيطان» تفسير نموده است. هر چند بر اساس آيه شريفه «قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَکْراً»، مکر شيطان در پازل مکر الهي است اما يکي از
پيچيده ترين انواع «مکر» شيطان، «خطوه» و «نفوذ تدريجي، مرحله اي و گام به گام» است.
نفوذ در ادبيات «پسابرجام»يک واژه بديع، متفاوت، پيچيده، و از جهتي «جديدالصدور»
در فضاي سياسي، فرهنگي کشور است که رهبرمعظم انقلاب با توليد ادبيات نظري نو، به چارچوب مفهومي جديد براي آن مي انديشند؛ اين نفوذ شامل 4 قسم است:
1 - نفوذ از طريق، مسير، مجرا، معبر و ممشاي برجام
2- متون سه گانه «توافق وين»
3-«قطعنامه 4421 »و
4-نقشه راهMap Road آژانس انرژِي اتمي و ايران.
در برابر اين قسم از اقسام نفوذ بايد به استراتژي «خوانش نقادانه متن برجام»جهت بررسي دقيق اشکالات متون سه گانه فوق که مکررا توسط رهبر انقلاب تأکيد شده است توجه نمود. مثل تأکيد رهبر انقلاب در پاسخ به نامه رئيس جمهور و خطبه هاي نماز عيد فطر مصاديق نفوذ از طريق متن برجام شامل موارد زير است :
الف)-نفوذ استراتژيک (کشف نقشه آتي علمي کشور)
ب)- نفوذ صنعتي (کشف ابعاد پيشرفت صنعتي کشوراز طريق کنترل اقلام دوگانه که شامل 233 قلم از اصيل ترين نيازهاي صنعت کشور است و در دست گرفتن نبض صنعت با مديريت اقلام صنعتي، طبعا کنترل اقلام دوگانه مهندسي، کشور را قفل ميکند)
ج)- نفوذ مطالعاتي ؛با تعبيه حفره هاي امنيتي متعدد در متن برجام
د)-نفوذ نظامي ؛به بهانه راستي آزمایي آژانس در موضوع PMD و بازديد از مراکز حساس نظامي کشور
هـ)-نفوذ دفاعي ؛با از بين بردن ساختارها و زيرساختارهاي بازدارندگي دفاعي کشور در قطعنامه 4421
و)-نفوذ اقتصادي ؛با حفظ قوانين و زيرساختهاي تحريمها در متن برجام، ورود گروههاي مختلف اقتصادي با هدف افزايش واردات و وابستگي اقتصادي
ز)-نفوذ امنيتي ؛ از طريق کاهش حساسيتهاي امنيتي و عادي سازي دسترسي به مراکز حساس نظام
ح)-نفوذ ژئوپلتيک ؛متن توافق هسته اي جزئي از چارچوب ژئوپلتيک آمريکا در منطقه و بخشي از طراحي منطقه اي غرب است، مقابله با بيداري اسلامي و جريان مقاومت، تسلط بر کشورهاي در حال مبارزه در منطقه و حتي کشورهاي ضد استکباري آمريکاي لاتين بخشي از اين طراحي است
ط)- نفوذ محاسباتي ؛از طريق اختلال در دستگاه محاسباتي که هضم شدن در نظام بين الملل را براي حل مشکل آب پيشنهاد ميدهد و به گرانفروشي توافق بد منجر ميشود
ي)-نفوذ اجتماعي ؛از طريق نمايش وجهه آمريکا به عنوان يک کشور صلح طلب و تأمين کننده رفاه
ک)- نفوذ گفتماني ؛تخطئه شعار مرگ بر آمريکا، به حاشيه راندن استراتژي اقتصاد مقاومتي و نگاه به درون
نفوذ به عنوان تبعات و نتايج برجام
صرف نظر از خود برجام تبعات و نتايج برجام نيز در عرصه هاي فرهنگي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و مطالعاتي آثار نفوذي داشته که اگرچه مسئله نفوذ اعم از برجام است ولي بايد به مسئله اخص يعني «برجام» به مثابه هسته اصلي نفوذ توجه کرد.
با توجه به آنکه نفوذ در ادبيات فضاي متأخر کشور، معناي گسترده تر و موسع تر از معاني امنيتي و مطالعاتي سابق دارد بايد چهار پروژه زير در پروسه و زنجيره
الف)-فهم عميق معاني نفوذ
ب)-کشف دقيق مصاديق آن
ج)- استنباط صحيح غايات دشمن در اين مرحله از تاريخ انقلاب اسلامي به درستي طي شود تا نقشه جامعي از:
1 -بسترها و زمينه هاي نفوذ، 2 -علل و عوامل نفوذ، 3- اهميت و غايات نفوذ، 4 -ابزارهاي نفوذ و
5 -موانع حرکت دشمن در پروژه نفوذ داشته باشيم.
پروژه اول: (مفهوم شناسي) نفوذ از طريق برجام و مسائل پسابرجام
پروژه دوم: (روش شناسي) نفوذ
پروژه سوم: (معرفت شناسي)نفوذ و کشف بايدها و نبايدهاي جبهه خودي در برابر جبهه معارض
پروژه چهارم: (فراگيرسازي) پروژه نفوذ.
ساحا ت نفوذ و عرصه هاي مانور دشمن
عرصه مانور دشمن حداقل در پنج عرصه فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي و مطالعاتي - امنيتي قابل تقسيم است.
که فصل مشترک ؛قدر متقن و فصل مقوم وجه مميزه هر ساحت و عرصه بايد شناسايي و براي آن تدبير شود اجمالا بايد دانست: الف)- نفوذ اقتصادي با ابزار ظاهري تجارت و بازرگاني و ورود کالاهاي آمريکايي و باز شدن پاي شرکتهاي آمريکايي با هدف تشديد وابستگي اقتصادي کشور به شريان جهاني اقتصاد و هضم شدن در اقتصاد کاپيتاليستي طراحي شده است.
مثالهاي ديگر شامل موارد زير است:
* اشراف به زنجيره تأمين قطعات صنعتي جهت اعمال تحريمهاي جديد در صنعت
* تسلط به مديريت اقتصادي با بهکارگيري اهرم تحريم پس از بررسي ميزان حساسيت ايران در هر موضوع تحريم
* به حاشيه راندن راهبرد کلان اقتصاد مقاومتي
ب)- نفوذ سياسي از طريق عادي سازي و قبح شکني از نشست و برخاست با آمريکاييها و به قدرت رساندن جريان غربگرا و ليبرال از طريق انتخابات با هدف دموکراتيزه کردن ليبراليسم در کشور ايران دنبال ميشود. موج جديد حمله به شوراي نگهبان، متفاوت از امواج قبلي و در واقع گام اول پروژه نفوذ سياسي است. در کنار اين موارد ميتوان به بحث درباره افتتاح دفتر حافظ منافع آمريکا و يا تشکيل پرونده هاي جديد حقوق بشري اشاره نمود. نفوذ در گروههاي مطالبهگر و معترض اين گروههــا بــا توجــه بــه اينکــه ممکــن اســت داراي تنگناهــا و محدوديتهــاي داخلــي ِ باشــند، دســت ياري نفوذگــر را ميپذيرنــد.
ج)-نفوذ اجتماعي وفرهنگي؛ نفوذ از طريق رسانه و رسانه هاي جديد در کل، فضـاي مجـازي عرصـه اياسـت کـه در آن بسـياري از محدوديت هـا و موانـع مقابلـه بـا نفـوذ وجـود نـدارد. پـس بنابراين عرصـه اي اسـت کـه در آن نفوذگـران ميتواننـد مسـتقيما بـا مـردم و کنشـگران سياسـي رو در رو شـوند و پيام هـاي خـود را بـه آنـان منتقـل نماينـد. فضـاي مجـازي نسـبت بـه کتـاب، روزنامـه و مجلـه در دسـترس تـر و ناشـناخته تـر اسـت و امکانـات بيشـتري از قبيل صـوت و تصوير را نيز در اختيار کاربـر مـي گـذارد. کمپين هايي کـه لـه يا عليه اين جنـاح يا آن جنـاح بـه راه مـي افتنـد، شـايعاتي کـه پراکنـده ميشـود و تهمـت هايي کـه بـه نيروهـاي داخلـي زده ميشـود، ماننـد خـوره، اراده هـا را تضعيف کـرده و نيروهـا را پراکنـده و متفـرق ميکنـد و در خـوش بينانـه ترين
حالـت، نيروهـاي داخلـي را دچـار انفعـال، بـي عملـي، خانـه نشـيني و کنـاره گيري ميکنـد.
•نفوذ از طريق سـازمانهاي مردم نهاد حساسـيت برانگيز نيسـت و چـون اهـداف فعاليت سـازمانهاي مردم نهـاد در جامعـه معمـولا انگيزه هـاي جامعه پسـندي دارد، قـدرت جـذب آن بالاسـت.
د)-نفوذ نظامي؛ هنـوز يک هفتـه از بيانيه لـوزان نگذشـته بـود کـه رهبـر معظـم انقـلاب در ديدار سـالانه خـود بـا مداحـان اهلبيت عليهم السـلام، فرمودنـد: «نکتـه بعـدي کـه بـه مسـئولان محتـرم تذکـر داديم و بـه شـما هـم عـرض ميکنيم، اين اسـت کـه به هيچ وجـه اجـازه داده نشـود کـه آنهـا بـه بهانـه نظـارت، بـه حريم امنيتـي و دفاعـي کشـور نفوذ کننـد؛ مطلقـا. مسـئولان نظامـي کشـور به هيچ وجـه مـأذون نيسـتند کـه بـه بهانـه نظـارت يا بازرسـي و ماننـد اينهـا، بيگانـگان را بـه حريم و حصـار امنيتـي و دفاعـي کشـور راه بدهنـد، يا توسـعه دفاعـي کشـور را متوقـف کننـد. توسـعه دفاعـي و توانايي دفاعـي کشـور، مشـت محکـم ملـت در عرصـه نظامـي اسـت و بايسـتي همچنـان محکـم بمانـد و محکمتـر شـود» بيانات،۲۰ /0۱ /۹۴
اين منع از مذاکره که گفته ميشود «مذاکره نکنيم، مذاکره نکنيم»، يکي از موارد و ابزارهاي همين جلوگيري و بستن راه ورود آمريکا است. براي آمريکاييها البتّه خيلي سخت است. آمريکاي متکبر وِ مستکبر که منّت ميگذارد بر سرِ رؤساي کشورها و مسئولين کشورها که بنشيند با آنها حرف بزند، سالها است اصرار ميکند که با سران جمهوري اسلامي مذاکره کند و جمهوري اسلامي امتناع ميکند؛ اين براي آمريکا خيلي سخت است. معنايش اين است که در دنيا ملّتي وجود دارد و حکومتي وجود دارد که قدرت غاصبانه آمريکا را و قدرت طاغوتي آمريکا را و ديکتاتوري بينالمللي آمريکا را قبول نميکند و زير بار نميرود. اين منع از مذاکره، يک کار صرفاً احساساتي نيست، يک منطق محکمي پشتش هست؛ راه نفوذ دشمن را ميبندد، اقتدار جمهوري اسلامي را و ابهت جمهوري اسلامي را به دنيا نشان ميدهد و ابهت پوشاليِ طرف مقابل را در برابر چشم همه جهانيان ميشکند، [چون] پشت ميز مذاکره سياسي با آنها نمينشيند. 12/۰۸/1398
به مناسبت روز ملي مبارزه با استکبار جهاني
اگر امروز شاهد بيشترين و بالاترين رکورد نفوذ در سطوح مختلف کشور توسط دشمن هستيم که تعدا د قابل توجهي از آنها تاکنون توسط اطلاعات سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات دستگير شده اند ناشي از آثارمذاکره وبرجام و آثار و تبعات آنست که در تاريخ انقلاب اسلامي سابقه نداشته است .

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
جای خالی قانون
-
سلبريتیهای همهچيز دان!
-
تیر کلاهبرداران به سنگ میخورد
-
لزوم ایجاد اصلاحات ضروری در بغداد
-
کارت قرمز ایران به بازرس خاطی
-
بازار هرز و خود رو
-
دولت و سفرهای بیسوغات
-
راهی برای خروج از خامفروشی نفت
-
به چه حقی جلوی جاسوسی آژانس را گرفتید؟!
-
عدم مذاکره، راه نفوذ دشمن را میبندد