
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 11
میرزاهای غربزده داخلی!
وحید عظیمنیا
«خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بودونبود پل هیچ است»؛ این بامسماترین گزارهای است که میشود برای توصیف غربزدهها، از مرحوم جلال آلاحمد این روشنفکر حقیقی معاصر به عاریه گرفت.
وی در بخشی از کتاب غربزدگی میگوید: «آدم غربزده هُرهُری مذهب است، به هیچچیز اعتقاد ندارد، اما به هیچچیز هم بیاعتقاد نیست. یک آدم التقاطی است و نان به نرخ روز خور است همهچیز برایش علیالسویه است. خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بودونبود پل هیچ است.»
البته به عینه دیدهایم که این جماعت به نرخ روز نان میخورند؛ یک روز شعار مبارز با امپریالیسم سر میدهند و دیگر روز به دامان همان امپریالیسم یا نظام سلطه که نماد واقعی آن رژیم وحشی آمریکاست، میغلتند.
میرزا مَلْکَم خان، میرزا فتحعلی آخوندزاده، میرزا عبدالحسین کرمانی و کلی از این افراد با پیشوند میرزا از بیش از حداقل صدسال قبل تبلیغ میکردند برای پیشرفت کشور باید در غرب هضم شویم؛ یعنی بدون توجه به الزامات بومی باید همان مسیری را برویم که غرب رفته است، اما غافل از اینکه به قول مرحوم عبدالکریم حائری، سخنگویان عصر روشنگری آنچه را که ضد فئودالیته و ضد کلیسا بود آزادی، قانون و پیشرفت نام نهادند و آن را در چارچوب سودگراییهای بورژوازی غرب پسندیدند، ولی بهگاه سخن پیرامون خاورزمین و مردم سرزمینهای واپسمانده، بهروشنی بر استعمار و به بردگی کشیدن انسانهای ستمکش مهر تایید گذاشتند.
کم نیستند سیاستمدارانی که مرام و مشی آنها غربزدگی است و ایبسا آتشینتر از میرزاهای غربزده صدسال اخیر ضمن تخطئه هر نوع پیشرفت بومی، با خودتحقیری کشور را به همان دره غربزدگی هل میدهند که در دوران پهلوی کشورمان ۵۰ سال در ذیل آن زندگی کرد اما نتیجه آن شد که نخستوزیرش (حاجعلی رزمآرا) در پاسخ به درخواست برخی نمایندگان برای ملی شدن صنعت نفت، فریاد زد: «ملتی که لیاقت لولهنگ سازی ندارد چگونه میتواند صنعت نفت را اداره کند.» مسئولانی با چنین تفکر همچنان در اتمسفر جمهوری اسلامی ایران در حال تنفس و البته طلبکار بودن با صدای بلند هستند.
کافی است سری به اظهارات برخی سران جریان حزبی موسوم به اصلاحطلب زد؛ آنوقت میتوان پی برد که یکی از دلایل اصلی به اهداف انقلاب نرسیدن، نه صرفا کارشکنیهای غرب که بلکه سنگاندازی اعوانوانصار داخلی غرب است که در قالب غربزدهها قابلتعریف هستند.
اگر بنا باشد مقایسهای بین میرزاهای غربزده صدسال قبل و معاصر داشته باشیم معالأسف خطر و خسارت میرزاهای غربزده دوران جمهوری اسلامی بیشتر است چه آنکه غربزده قَدَری همچون حسن تقیزاده که روزگاری میگفت باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویم در آخر عمر اعتراف کرد که بیشتر از آنکه فاعل باشد، آلت فعل بوده است، اما غربزدههای امروزی روزانه با انواع تولید محتوا در حال نادیده گرفتن همه پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران و القا این گزاره هستند که هضم در نظام بینالملل و تبعیت بیچونوچرا از رژیم آمریکا چاره کار است.
البته این نوع وادادگی منحصر به اين چهره هانيست، بلکه برخی افراد که مهمترین مناصب حکومتی را نیز تصاحب کرده و همچنان در اختیار دارند، معتقداند «ما بهجز پخت آبگوشت بزباش و قورمهسبزی در هیچ تکنولوژی صنعتی نسبت به جهان برتری نداریم.»
نتیجه چنین تفکری آن میشود که قرار دادن نخستین ماهواره نظامی جمهوری اسلامی ایران در مدار ۴۲۵ کیلومتری زمین و یا دستیابی به فناوری پیچیده غنیسازی ۲۰ درصد با تلاش شبانهروزی دانشمند نمازشبخوانی همچون شهید دکتر مجید شهریاری نادیده گرفته شود. تازهترین اقدام جریان غربگرا، نادیده گرفتن تولید «واکسن کووایران برکت» است که به برکت بنیاد برکت وابسته به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) ساخته است. طبق اعلام رئیس روابط عمومی این بنیاد، روز دوشنبه پس از بررسی دقیق سلامت سه داوطلب اولی که واکسن ایران برکت بر روی آنها تزریق شده بود مجوز تزریق برای ۴ نفر بعدی صادر شد و تزریق واکسن بر روی نفر اول از این
۴ نفر صورت گرفت.
حال در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ که اولین انتخابات قرن پیشرو و اولین انتخابات ریاستجمهوری در گام دوم انقلاب اسلامی است، اهمیت روی کار آمدن تفکری که عاری از غربزدگی باشد، بیش از پیش خودنمایی میکند چه آنکه از حدود هشت سال قبل کشور درگیر مذاکره با غرب و به عبارتی جامه عمل پوشاندن به چهار دهه تبلیغ غربگراها مبنی بر اینکه برای رفاه باید از آمریکا تبعیت کنیم، بود، اما نتیجه آن تورم ۴۰۰ درصدی، رشد ۵۶۰ درصدی نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی به یکدهم، کاهش قدرت خرید مردم به یکسوم، افزایش ۳۰ درصدی سالانه پایه پولی و ... شده است، اما متأسفانه جریان غربگرا که غربزدگی بخشی از مرام آنهاست حاضر به دست کشیدن از دستکاری افکار عمومی نیستند.
بدیهی است این بهمنزله نفی مذاکره نیست چراکه مذاکره غیر از تسلیم است و آنچه رژیم آمریکا به دنبال آن است، ابتدا گرفتن مؤلفههای چهارگانه قدرت جمهوری اسلامی ایران همچون «پایگاه مردمی نظام»، «قدرت موشکی»، «نفوذ منطقهای» و «برنامه صلحآمیز هستهای» است تا در گام بعد بدون مقاومت، همان کاری را کند که با صدام کرد و «مادلین آلبرایت» سفیر وقت رژیم آمریکا در سازمان ملل در مصاحبهای با سیبیاس گفت: «جان دادن نیم میلیون کودک عراقی به خاطر سوءتغذیه در پی تحریمهای آمریکا ارزشش را دارد.»
البته بعدها سیبیاس هیچوقت آن نوار را پخش نکرد و مجری دربارهاش حرف نزد. مادلین آلبرایت از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ سکاندار وزارت خارجه رژیم آمریکا بود.
بههرروی با گرم شدن تنور انتخابات ریاست جمهوری باید در نظر داشته باشیم، راه پیشرفت این مرز و بوم غیر از بیراهههای غربگرایی است و باید بیشازپیش به توجه دادن مردم به خسارتآفرین بودن میرزاهای غربزده دوران جمهوری اسلامی ایران باشیم؛ همانها که ظاهرشان از هر ایرانی وطنپرست و پایبند به آرمانهای انقلاب، متقاعدکننده تر است، اما در باطن معتقدند بدون غرب نمیشود پیشرفت کرد. این در حالی است ما وارث مکتبی هستیم که شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در میدان مبارزه ثابت کرد میشود غرب مدعی تا بن دندان مسلح را شکست داد و پرچم ایران سرافراز را باافتخار به اهتزاز درآورد.
«خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بودونبود پل هیچ است»؛ این بامسماترین گزارهای است که میشود برای توصیف غربزدهها، از مرحوم جلال آلاحمد این روشنفکر حقیقی معاصر به عاریه گرفت.
وی در بخشی از کتاب غربزدگی میگوید: «آدم غربزده هُرهُری مذهب است، به هیچچیز اعتقاد ندارد، اما به هیچچیز هم بیاعتقاد نیست. یک آدم التقاطی است و نان به نرخ روز خور است همهچیز برایش علیالسویه است. خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بودونبود پل هیچ است.»
البته به عینه دیدهایم که این جماعت به نرخ روز نان میخورند؛ یک روز شعار مبارز با امپریالیسم سر میدهند و دیگر روز به دامان همان امپریالیسم یا نظام سلطه که نماد واقعی آن رژیم وحشی آمریکاست، میغلتند.
میرزا مَلْکَم خان، میرزا فتحعلی آخوندزاده، میرزا عبدالحسین کرمانی و کلی از این افراد با پیشوند میرزا از بیش از حداقل صدسال قبل تبلیغ میکردند برای پیشرفت کشور باید در غرب هضم شویم؛ یعنی بدون توجه به الزامات بومی باید همان مسیری را برویم که غرب رفته است، اما غافل از اینکه به قول مرحوم عبدالکریم حائری، سخنگویان عصر روشنگری آنچه را که ضد فئودالیته و ضد کلیسا بود آزادی، قانون و پیشرفت نام نهادند و آن را در چارچوب سودگراییهای بورژوازی غرب پسندیدند، ولی بهگاه سخن پیرامون خاورزمین و مردم سرزمینهای واپسمانده، بهروشنی بر استعمار و به بردگی کشیدن انسانهای ستمکش مهر تایید گذاشتند.
کم نیستند سیاستمدارانی که مرام و مشی آنها غربزدگی است و ایبسا آتشینتر از میرزاهای غربزده صدسال اخیر ضمن تخطئه هر نوع پیشرفت بومی، با خودتحقیری کشور را به همان دره غربزدگی هل میدهند که در دوران پهلوی کشورمان ۵۰ سال در ذیل آن زندگی کرد اما نتیجه آن شد که نخستوزیرش (حاجعلی رزمآرا) در پاسخ به درخواست برخی نمایندگان برای ملی شدن صنعت نفت، فریاد زد: «ملتی که لیاقت لولهنگ سازی ندارد چگونه میتواند صنعت نفت را اداره کند.» مسئولانی با چنین تفکر همچنان در اتمسفر جمهوری اسلامی ایران در حال تنفس و البته طلبکار بودن با صدای بلند هستند.
کافی است سری به اظهارات برخی سران جریان حزبی موسوم به اصلاحطلب زد؛ آنوقت میتوان پی برد که یکی از دلایل اصلی به اهداف انقلاب نرسیدن، نه صرفا کارشکنیهای غرب که بلکه سنگاندازی اعوانوانصار داخلی غرب است که در قالب غربزدهها قابلتعریف هستند.
اگر بنا باشد مقایسهای بین میرزاهای غربزده صدسال قبل و معاصر داشته باشیم معالأسف خطر و خسارت میرزاهای غربزده دوران جمهوری اسلامی بیشتر است چه آنکه غربزده قَدَری همچون حسن تقیزاده که روزگاری میگفت باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویم در آخر عمر اعتراف کرد که بیشتر از آنکه فاعل باشد، آلت فعل بوده است، اما غربزدههای امروزی روزانه با انواع تولید محتوا در حال نادیده گرفتن همه پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران و القا این گزاره هستند که هضم در نظام بینالملل و تبعیت بیچونوچرا از رژیم آمریکا چاره کار است.
البته این نوع وادادگی منحصر به اين چهره هانيست، بلکه برخی افراد که مهمترین مناصب حکومتی را نیز تصاحب کرده و همچنان در اختیار دارند، معتقداند «ما بهجز پخت آبگوشت بزباش و قورمهسبزی در هیچ تکنولوژی صنعتی نسبت به جهان برتری نداریم.»
نتیجه چنین تفکری آن میشود که قرار دادن نخستین ماهواره نظامی جمهوری اسلامی ایران در مدار ۴۲۵ کیلومتری زمین و یا دستیابی به فناوری پیچیده غنیسازی ۲۰ درصد با تلاش شبانهروزی دانشمند نمازشبخوانی همچون شهید دکتر مجید شهریاری نادیده گرفته شود. تازهترین اقدام جریان غربگرا، نادیده گرفتن تولید «واکسن کووایران برکت» است که به برکت بنیاد برکت وابسته به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) ساخته است. طبق اعلام رئیس روابط عمومی این بنیاد، روز دوشنبه پس از بررسی دقیق سلامت سه داوطلب اولی که واکسن ایران برکت بر روی آنها تزریق شده بود مجوز تزریق برای ۴ نفر بعدی صادر شد و تزریق واکسن بر روی نفر اول از این
۴ نفر صورت گرفت.
حال در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ که اولین انتخابات قرن پیشرو و اولین انتخابات ریاستجمهوری در گام دوم انقلاب اسلامی است، اهمیت روی کار آمدن تفکری که عاری از غربزدگی باشد، بیش از پیش خودنمایی میکند چه آنکه از حدود هشت سال قبل کشور درگیر مذاکره با غرب و به عبارتی جامه عمل پوشاندن به چهار دهه تبلیغ غربگراها مبنی بر اینکه برای رفاه باید از آمریکا تبعیت کنیم، بود، اما نتیجه آن تورم ۴۰۰ درصدی، رشد ۵۶۰ درصدی نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی به یکدهم، کاهش قدرت خرید مردم به یکسوم، افزایش ۳۰ درصدی سالانه پایه پولی و ... شده است، اما متأسفانه جریان غربگرا که غربزدگی بخشی از مرام آنهاست حاضر به دست کشیدن از دستکاری افکار عمومی نیستند.
بدیهی است این بهمنزله نفی مذاکره نیست چراکه مذاکره غیر از تسلیم است و آنچه رژیم آمریکا به دنبال آن است، ابتدا گرفتن مؤلفههای چهارگانه قدرت جمهوری اسلامی ایران همچون «پایگاه مردمی نظام»، «قدرت موشکی»، «نفوذ منطقهای» و «برنامه صلحآمیز هستهای» است تا در گام بعد بدون مقاومت، همان کاری را کند که با صدام کرد و «مادلین آلبرایت» سفیر وقت رژیم آمریکا در سازمان ملل در مصاحبهای با سیبیاس گفت: «جان دادن نیم میلیون کودک عراقی به خاطر سوءتغذیه در پی تحریمهای آمریکا ارزشش را دارد.»
البته بعدها سیبیاس هیچوقت آن نوار را پخش نکرد و مجری دربارهاش حرف نزد. مادلین آلبرایت از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ سکاندار وزارت خارجه رژیم آمریکا بود.
بههرروی با گرم شدن تنور انتخابات ریاست جمهوری باید در نظر داشته باشیم، راه پیشرفت این مرز و بوم غیر از بیراهههای غربگرایی است و باید بیشازپیش به توجه دادن مردم به خسارتآفرین بودن میرزاهای غربزده دوران جمهوری اسلامی ایران باشیم؛ همانها که ظاهرشان از هر ایرانی وطنپرست و پایبند به آرمانهای انقلاب، متقاعدکننده تر است، اما در باطن معتقدند بدون غرب نمیشود پیشرفت کرد. این در حالی است ما وارث مکتبی هستیم که شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در میدان مبارزه ثابت کرد میشود غرب مدعی تا بن دندان مسلح را شکست داد و پرچم ایران سرافراز را باافتخار به اهتزاز درآورد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 6
دنیا چه دیدی به بایدن دارد؟
محمدمهدی تقوی
در آستانه آغاز دوره جدید ریاست جمهوری آمریکا اغلب رسانههای دنیا صفحات و ستونهای ویژه خود را به ارزیابی زمامدار آتی کاخ سفید اختصاص دادهاند. البته درباره «جو بایدن» در همه این ارزیابیها بر این نکته تأکید میشود که وی رئیسجمهوری است که با سودای «تغییر وجهه مخدوش آمریکای ترامپ در خارج و اصلاح مسیر مدیریت آمریکایی در داخل» آمده است. حریفان آمریکا نیز با این سؤال دستبهگریبان هستند که بایدن چه چیزی را میخواهد آشکار کند. برای مردان کرملین سیاستهای پیشین بایدن ـ بایدنِ سناتور و معاون رئیسجمهور ـ رنگی از تقابل داشته است. وی همواره در 4 دهه اخیر مخالفت خود را با سیاستهای کلیدی مسکو اعلام نموده. اما «بایدنِ رئیسجمهور برگزیده»، برای حل مشکلاتی مانند افغانستان و عراق گفته نیازمند کمک روسیه است اما این را هم گفته درعینحال از مباحث چالشانگیز گذشته مانند افزودن کریمه به خاک روسیه و پیوستن همسایگان روسیه به سازمان ناتو و گسترش سازمان آتلانتیک شمالی بهسوی شرق، چشمپوشی نمیکند. این تناقض که شباهت عجیبی به رفتارهای ترامپ دارد، موجب سردرگمی روسها شده است.نخبگان چین نیز تاکنون به تصمیم روشنی درباره دولت آینده آمریکا نرسیدهاند؛ باآنکه روابط با چین برای آمریکا مهم است و در اقتصاد آمریکا هم دارای قدرت اثرگذاری زیادی است و بدترین دوران روابط «پکن ـ واشنگتن» هم در 4 سال دوره ترامپ گذشت و قطعا در دیپلماسی، عادی شدن روابط با چینیها جزء برنامههای رئیسجمهور منتخب آمریکا خواهد بود، اما پکن میخواهد موضوع تایوان، هنگکنگ و تبت را پیششرط عادی شدن روابط با جانشین ترامپ قرار دهد و این موارد را با روشی منطقی در دوره بایدن حلوفصل کند.معدل نگاه کشورهای مختلف و عصاره انتظار محافل جهانی این است که دولت بایدن از حصار سیاستهای یکجانبه «عصر عجیب ترامپ» خود را رها کند و طبیعی است تا وقتی آثار و نشانههای تفکر دولت فعلی در دیپلماسی این کشور باقی است، حریفان آمریکا نیز با گارد بسته با بایدن روبهرو خواهند شد. شاید مهمترین محوری که دلالت بر این دارد که سیاست بایدن همان آهنگ دوران اوباما را ـ البته با ذکاوت بیشتر و اجرای دقیقتر ـ دارد، نحوه مواجهه او با دو کشور افغانستان و عراق است. بایدن احتمالا همان روشی را برای مواجهه با این دو کشور پیش خواهد گرفت که اوباما دنبال میکرد. بایدن در زمان تبلیغات انتخابات، بارها به سیاستهای نظامی ترامپ تاخته بود و حتی وعده داد در صورت رسیدن به ریاست جمهوری، تصمیم ترامپ به کاهش تعداد نظامیان آمریکایی در افغانستان را وتو میکند. حال باید منتظر ماند و دید شیوه رفتاری رئیسجمهور جدید آمریکا با موضوعات مختلف سیاست خارجی چگونه خواهد بود اما اینکه برخی افراد داخلی تصور میکنند بایدن، متفاوت از ترامپ است، بیشتر به رؤیا میماند چون رژیم آمریکا همان آمریکاست.
در آستانه آغاز دوره جدید ریاست جمهوری آمریکا اغلب رسانههای دنیا صفحات و ستونهای ویژه خود را به ارزیابی زمامدار آتی کاخ سفید اختصاص دادهاند. البته درباره «جو بایدن» در همه این ارزیابیها بر این نکته تأکید میشود که وی رئیسجمهوری است که با سودای «تغییر وجهه مخدوش آمریکای ترامپ در خارج و اصلاح مسیر مدیریت آمریکایی در داخل» آمده است. حریفان آمریکا نیز با این سؤال دستبهگریبان هستند که بایدن چه چیزی را میخواهد آشکار کند. برای مردان کرملین سیاستهای پیشین بایدن ـ بایدنِ سناتور و معاون رئیسجمهور ـ رنگی از تقابل داشته است. وی همواره در 4 دهه اخیر مخالفت خود را با سیاستهای کلیدی مسکو اعلام نموده. اما «بایدنِ رئیسجمهور برگزیده»، برای حل مشکلاتی مانند افغانستان و عراق گفته نیازمند کمک روسیه است اما این را هم گفته درعینحال از مباحث چالشانگیز گذشته مانند افزودن کریمه به خاک روسیه و پیوستن همسایگان روسیه به سازمان ناتو و گسترش سازمان آتلانتیک شمالی بهسوی شرق، چشمپوشی نمیکند. این تناقض که شباهت عجیبی به رفتارهای ترامپ دارد، موجب سردرگمی روسها شده است.نخبگان چین نیز تاکنون به تصمیم روشنی درباره دولت آینده آمریکا نرسیدهاند؛ باآنکه روابط با چین برای آمریکا مهم است و در اقتصاد آمریکا هم دارای قدرت اثرگذاری زیادی است و بدترین دوران روابط «پکن ـ واشنگتن» هم در 4 سال دوره ترامپ گذشت و قطعا در دیپلماسی، عادی شدن روابط با چینیها جزء برنامههای رئیسجمهور منتخب آمریکا خواهد بود، اما پکن میخواهد موضوع تایوان، هنگکنگ و تبت را پیششرط عادی شدن روابط با جانشین ترامپ قرار دهد و این موارد را با روشی منطقی در دوره بایدن حلوفصل کند.معدل نگاه کشورهای مختلف و عصاره انتظار محافل جهانی این است که دولت بایدن از حصار سیاستهای یکجانبه «عصر عجیب ترامپ» خود را رها کند و طبیعی است تا وقتی آثار و نشانههای تفکر دولت فعلی در دیپلماسی این کشور باقی است، حریفان آمریکا نیز با گارد بسته با بایدن روبهرو خواهند شد. شاید مهمترین محوری که دلالت بر این دارد که سیاست بایدن همان آهنگ دوران اوباما را ـ البته با ذکاوت بیشتر و اجرای دقیقتر ـ دارد، نحوه مواجهه او با دو کشور افغانستان و عراق است. بایدن احتمالا همان روشی را برای مواجهه با این دو کشور پیش خواهد گرفت که اوباما دنبال میکرد. بایدن در زمان تبلیغات انتخابات، بارها به سیاستهای نظامی ترامپ تاخته بود و حتی وعده داد در صورت رسیدن به ریاست جمهوری، تصمیم ترامپ به کاهش تعداد نظامیان آمریکایی در افغانستان را وتو میکند. حال باید منتظر ماند و دید شیوه رفتاری رئیسجمهور جدید آمریکا با موضوعات مختلف سیاست خارجی چگونه خواهد بود اما اینکه برخی افراد داخلی تصور میکنند بایدن، متفاوت از ترامپ است، بیشتر به رؤیا میماند چون رژیم آمریکا همان آمریکاست.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 9
خسارات جریان غربگرا به کشور بی شمار است
گروه سیاسی
عباس سلیمی نمین، کارشناس مسائل سیاسی و مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در گفتوگو با «رسالت» ضمن اشاره به تلاش جریان غربگرا برای گره زدن
منافع کشور به ارتباط با کشورهای غربی تأکید کرد: از ابتدای انقلاب در کشور جریانات مختلف فکری امکان تبلیغ اندیشه و نگاه خودشان را در عرصههای مختلف در اختیار داشتند و این مقوله جدیدی نیست. اینگونه نبوده است که در جمهوری اسلامی به اندیشههای مختلف فرصت داده نشود.
وی افزود: حتی جریانات چپ مارکسیستی نیز در ابتدای انقلاب پیش از آنکه دست به سلاح ببرند تشکلات خود را مطرح و دنبال میکردند. جریان غربگرا گرچه کمتر بهطرف کارهای براندازانه رفته اما این امکان را داشته که تفکر خود را ترویج کند. امروز هم برخی در جامعه ما تحت تأثیر تبلیغات الگوی غرب هستند.
سلیمی نمین ضمن اشاره به فعال شدن این جریان با نزدیک شدن به انتخابات کشور ادامه داد که هنر و توانمندی ما باید طوری باشد که بتوانیم برای کسانی که به دنبال روش دقیقتری برای تعالی جامعه هستند، مسیرهای انحرافی را روشن و راهحلی درست را ارائه دهیم. طبیعی است که در آستانه انتخابات جریانات غربگرا فعال میشوند و زمانی که میبینند انتخابات آزاد وجود دارد و میتوانند با صرف وقت و انرژی در انتخابات سهمی را برای خود به دست آورند، این کار را می کنند.این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد که به نظر من نباید از این جنبه نگران باشیم بلکه باید زمانی نگران باشیم که در ارتباط با بحثهای فکری کمکاری صورت میگیرد. زمانی باید نگران باشیم که اندیشه اسلامی را عرضه نکنیم و در این زمینه کوتاهی کنیم و وظیفه خودمان را در ترویج مدلی که انقلاب اسلامی ارائه داده انجام ندهیم و درارتباط با روشن کردن نتیجه راهحلهای مختلف در گذشته و حال منفعل باشیم.مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران بیان کرد: جریان غربگرا در گذشته ایران نیز کارنامه دارد که باید کاملا روشن و شفاف شود، نه در قالب یک کار تبلیغاتی بلکه در قالب یک کار اقناعی. نیروهای غربگرا از زمان قبل از مشروطه در ایران تلاش کردند و درنهایت توانستند غرب را بر ایران مسلط کنند. حاصل این تسلط چه بود و چه نتیجهای این جریان از پیوند زدن ایران به غرب عاید کشور کرد؟ این سؤالاتی است که باید بسیار روشن بیان شود. البته آنها در تلاش هستند که این کار را با جعل و ارائه تفسیر متفاوت از واقعیت، دیدگاه مثبتی را نسبت به گذشته و تاریخ ارزیابی تفکرات و اندیشهها عرضه کنند. اما وظیفه ما این است که در مقابل آنها تلاش کنیم و اینکه چقدر به وظیفه خود عامل هستیم نیز مهم است.سلیمی نمین ضمن اشاره به خسارات واردشده به کشور بهواسطه جریان غربگرا گفت: اینکه ما بهخوبی بتوانیم گذشته جریان غربگرا را در جامعه روشن کنیم، سخت نیست اما نیاز به سرمایهگذاری است. تا کارنامه این جریانات درگذشته آنطور که صورت گرفته و واقعیت داشته، عرضه شود. قطعا این نتایج توسط جریانات غربگرا تحریف خواهد شد و ممکن است به همین واسطه جامعه مجددا احساسکند که نیاز به تجربه کردن آن تفکر دارد و ممکن است در انتخابات به کسانی رأی دهند که تمایلاتی به اندیشه غرب دارند و برای مدل غربی امتیازاتی قائل هستند. همین مسئله لزوم روشنگری را مشخص میکند.وی ادامه داد: خسارات و ضربههای این جریان به کشور فراوان است و مسائل زیادی را در این زمینه حتی در مسائل ارضی شاهد بودیم؛ جریان غربگرا زمانی که بر کشور حاکم شد هیچ علقه ای به تمامیت ارضی نداشت و بهراحتی براساس نظر بیگانه حاکم شده، مناطق کشور را در اختیار آنها قرارداد و از ایران جدا کرد و ملیتگرایی واقعی نیز ضربه جدی خورد. زمانی که بحرین، ارتفاعات آرارات و بخشهای مختلف دیگری را در دوران پهلوی دوم و اول از ایران جدا کردند.
سلیمی نمین یادآور شد: آن زمان هیچ اعتراضی براساس نگاه ملیتگرایی در این زمینه به وجود نیامد و حاکم شدن بیگانه کلیه تعلقات را در کشور درزمینهٔ مسائل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نابود کرد. بهطور مثال زمانی که مردم برای ملی شدن صنعت نفت قیام کردند، این قیام با مشت آهنین یعنی کودتا سرکوب شد. نتایج حاکمیت جریان غربگرا بسیار مفصل است، اما باید در عرصههای مختلف آن کار کرد تا جوانان امروز پدیده غرب را یک مقوله جدیدی نپندارند و فکر نکنند که باید دوباره آن را تجربه کرد.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در انتها تأکید کرد: هر پدیدهای که سابقه داشته باشد، ما در ارتباط با آن بلافاصله به حافظه تاریخیمان مراجعه میکنیم و زمانی که این حافظه پاسخی منفی داد، قطعا به آن نزدیک نمیشویم اما زمانی که پاسخ مثبت دهد به آن نزدیک میشویم. بنابراین پدیده غربگرایی نیز در ایران دارای سابقه است و باید این سابقه پیش روی جوانانی که آن دوران را درک نکردند یا مطالعهای در این زمینه ندارند، شفافسازی شود.
عباس سلیمی نمین، کارشناس مسائل سیاسی و مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در گفتوگو با «رسالت» ضمن اشاره به تلاش جریان غربگرا برای گره زدن
منافع کشور به ارتباط با کشورهای غربی تأکید کرد: از ابتدای انقلاب در کشور جریانات مختلف فکری امکان تبلیغ اندیشه و نگاه خودشان را در عرصههای مختلف در اختیار داشتند و این مقوله جدیدی نیست. اینگونه نبوده است که در جمهوری اسلامی به اندیشههای مختلف فرصت داده نشود.
وی افزود: حتی جریانات چپ مارکسیستی نیز در ابتدای انقلاب پیش از آنکه دست به سلاح ببرند تشکلات خود را مطرح و دنبال میکردند. جریان غربگرا گرچه کمتر بهطرف کارهای براندازانه رفته اما این امکان را داشته که تفکر خود را ترویج کند. امروز هم برخی در جامعه ما تحت تأثیر تبلیغات الگوی غرب هستند.
سلیمی نمین ضمن اشاره به فعال شدن این جریان با نزدیک شدن به انتخابات کشور ادامه داد که هنر و توانمندی ما باید طوری باشد که بتوانیم برای کسانی که به دنبال روش دقیقتری برای تعالی جامعه هستند، مسیرهای انحرافی را روشن و راهحلی درست را ارائه دهیم. طبیعی است که در آستانه انتخابات جریانات غربگرا فعال میشوند و زمانی که میبینند انتخابات آزاد وجود دارد و میتوانند با صرف وقت و انرژی در انتخابات سهمی را برای خود به دست آورند، این کار را می کنند.این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد که به نظر من نباید از این جنبه نگران باشیم بلکه باید زمانی نگران باشیم که در ارتباط با بحثهای فکری کمکاری صورت میگیرد. زمانی باید نگران باشیم که اندیشه اسلامی را عرضه نکنیم و در این زمینه کوتاهی کنیم و وظیفه خودمان را در ترویج مدلی که انقلاب اسلامی ارائه داده انجام ندهیم و درارتباط با روشن کردن نتیجه راهحلهای مختلف در گذشته و حال منفعل باشیم.مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران بیان کرد: جریان غربگرا در گذشته ایران نیز کارنامه دارد که باید کاملا روشن و شفاف شود، نه در قالب یک کار تبلیغاتی بلکه در قالب یک کار اقناعی. نیروهای غربگرا از زمان قبل از مشروطه در ایران تلاش کردند و درنهایت توانستند غرب را بر ایران مسلط کنند. حاصل این تسلط چه بود و چه نتیجهای این جریان از پیوند زدن ایران به غرب عاید کشور کرد؟ این سؤالاتی است که باید بسیار روشن بیان شود. البته آنها در تلاش هستند که این کار را با جعل و ارائه تفسیر متفاوت از واقعیت، دیدگاه مثبتی را نسبت به گذشته و تاریخ ارزیابی تفکرات و اندیشهها عرضه کنند. اما وظیفه ما این است که در مقابل آنها تلاش کنیم و اینکه چقدر به وظیفه خود عامل هستیم نیز مهم است.سلیمی نمین ضمن اشاره به خسارات واردشده به کشور بهواسطه جریان غربگرا گفت: اینکه ما بهخوبی بتوانیم گذشته جریان غربگرا را در جامعه روشن کنیم، سخت نیست اما نیاز به سرمایهگذاری است. تا کارنامه این جریانات درگذشته آنطور که صورت گرفته و واقعیت داشته، عرضه شود. قطعا این نتایج توسط جریانات غربگرا تحریف خواهد شد و ممکن است به همین واسطه جامعه مجددا احساسکند که نیاز به تجربه کردن آن تفکر دارد و ممکن است در انتخابات به کسانی رأی دهند که تمایلاتی به اندیشه غرب دارند و برای مدل غربی امتیازاتی قائل هستند. همین مسئله لزوم روشنگری را مشخص میکند.وی ادامه داد: خسارات و ضربههای این جریان به کشور فراوان است و مسائل زیادی را در این زمینه حتی در مسائل ارضی شاهد بودیم؛ جریان غربگرا زمانی که بر کشور حاکم شد هیچ علقه ای به تمامیت ارضی نداشت و بهراحتی براساس نظر بیگانه حاکم شده، مناطق کشور را در اختیار آنها قرارداد و از ایران جدا کرد و ملیتگرایی واقعی نیز ضربه جدی خورد. زمانی که بحرین، ارتفاعات آرارات و بخشهای مختلف دیگری را در دوران پهلوی دوم و اول از ایران جدا کردند.
سلیمی نمین یادآور شد: آن زمان هیچ اعتراضی براساس نگاه ملیتگرایی در این زمینه به وجود نیامد و حاکم شدن بیگانه کلیه تعلقات را در کشور درزمینهٔ مسائل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نابود کرد. بهطور مثال زمانی که مردم برای ملی شدن صنعت نفت قیام کردند، این قیام با مشت آهنین یعنی کودتا سرکوب شد. نتایج حاکمیت جریان غربگرا بسیار مفصل است، اما باید در عرصههای مختلف آن کار کرد تا جوانان امروز پدیده غرب را یک مقوله جدیدی نپندارند و فکر نکنند که باید دوباره آن را تجربه کرد.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در انتها تأکید کرد: هر پدیدهای که سابقه داشته باشد، ما در ارتباط با آن بلافاصله به حافظه تاریخیمان مراجعه میکنیم و زمانی که این حافظه پاسخی منفی داد، قطعا به آن نزدیک نمیشویم اما زمانی که پاسخ مثبت دهد به آن نزدیک میشویم. بنابراین پدیده غربگرایی نیز در ایران دارای سابقه است و باید این سابقه پیش روی جوانانی که آن دوران را درک نکردند یا مطالعهای در این زمینه ندارند، شفافسازی شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
میرزاهای غربزده داخلی!
-
دنیا چه دیدی به بایدن دارد؟
-
خسارات جریان غربگرا به کشور بی شمار است