
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 28
کی آن دنیا را دیده!
محمدکاظم انبارلویی
مسئله بهشت و جهنم، قیامت و زندگی پس از مرگ از دغدغههای بزرگ بشر از ابتدای پدیداری او در زمین بوده است. پیامبران و اولیای خدا آمدند تا بگویند این «دغدغه» جدی است.
اما بشر در رفتار ، گفتار و کردار خود نشان میدهد، اگرچه معاد را قبول کرده یا محتمل میداند اما جدی نگرفته است.
این جمله «کی اون دنیا را دیده» را همواره از کسانی شنیدهایم که وقتی آنها را به حساب و کتاب روز جزا و زندگی پس از مرگ و قیامت هشدار میدهیم، بیمهابا آنرا تکرار میکنند.امروز بشر و دنیای علم نشان داده به دغدغه دنیای پس از مرگ ورود کرده و پاسخهای درست، واقعی و علمی برای آن پیدا کرده است. علما و دانشمندان بزرگی رفته اند سراغ کسانی که «اون دنیا» را دیدهاند به گفتوگو نشستهاند و روایتهای آنها را از تجربه دیدن آن دنیا را مورد بررسی و راستیآزمایی علمی قرار دادهاند. شبکه 4 سیما پارسال و امسال ایام ماه مبارک رمضان این دستاورد بزرگ علمی را در برنامه «زندگی پس از زندگی» برای بینندگان خود به اشتراک گذاشت.
گزارههای گوناگون کسانی که تجربه مرگ موقت یا نزدیک به مرگ را داشته اند حاکی است؛ ما وارد جهانی میشویم وسیعتر و واقعیتر از این دنیای مادی که ؛ سازههای اصلی آن جهان محصول «قول» ، «فعل» و «تقریر» ما در این جهان است.این گزارهها حاکی است؛ آن جهان امتداد واقعی این جهان است و تردیدی در آن نیست.
کسانی که همه علائم حیاتی خود را از دست دادهاند.کسانی که جسد آنها روی تخت بیمارستان یا جایی که در اثر حادثهای این جهان را ترک کردهاند. چشم وگوش و زبان آنها از کار افتاده است و روح از بدن آنها به دیار باقی رفته و پزشکان، مرگ آنها را گواهی دادهاند، اما پس از اندک زمانی روح آنها به جسد برگشته و گفتهاند حقایقی را دیدهاند و نیز شنیدهاند که با گزارههای قرآنی و روایی و نیز گزارههای حقیقی در ادیان الهی مطابقت دارد.
کار علمی و تحقیقاتی برادر بزرگوار جناب آقای دکتر عباس موزون به عنوان یک پژوهشگر و ارتباط او با دیگر مراکز علمی جهان که در موضوع زندگی پس از مرگ کار پژوهشی و علمی میکنند، پاسخ مثبت به این پرسش کلیدی است که ؛
«کی آن دنیا را دیده» است!
یقین به زندگی ابدی و دنیای پس از مرگ خیلی ساده نیست و حتی کسانی که به لحاظ عقلی و شناخت فلسفی به آن رسیدهاند، نتوانستهاند به باور یقینی بهگونهای برسند که آن را در سبک زندگی نشان دهند.
از آتش ار علمت یقین شد به سخن
پختگی جو در یقین منزل مکن
تا نسوزی نیست آن علم الیقین
این یقین خواهی در آتش در نشین
نمونههایی که آقای عباس موزون در برنامه «زندگی پس از زندگی» با آنها گفتوگو کرده و نیز در خارج از کشور به ویژه در اروپا و آمریکا مورد مطالعه و بررسی علمی قرار گرفته، نشان میدهد آنها برای درک این یقین یعنی مسئله قیامت ، بهشت ، جهنم و زندگی پس از مرگ وسط این آتش نشسته و به علم حضوری رسیدهاند.
آنها با یک یقینی از آن سخن میگویند که جای هیچ تردیدی حداقل برای خودشان نیست. تجربهگرایانی که از آن وادی آمدهاند هیچ اصراری برای اینکه برای ما ثابت کنند «اون دنیا را دیدهاند» ندارند. حتی شمار زیادی از آنها از بازگوکردن آن ابا دارند. آنرا تجربه منحصر به فرد خود میدانند و نشان داده اند اگر تا دیروز مسیری را طی کردند پس از آن تجربه، مسیر درستی که حاکی از اعتقاد عمیق به زندگی پس از مرگ و حساب و کتاب آن دنیاست را آغاز کردهاند!
گزارههای آنها حاکی است انسان وارد جهانی میشود که نه «وهم» است و نه «خیال» به لحاظ واقعی بودن، فراتر از واقعی بودن همین جهان است!
آنها بیآنکه بگویند با مفهومی به نام «ابدیت» و زندگی «ابدی» آشنا شدهاند، از فقد «زمان» و «مکان» در آن جهان سخن گفتند.تکیه آنها روی درک مفهومی چون «عشق» ، «زیبایی» و «مهربانی خداوند» است. آنها از هوشیاری و ادراکاتی سخن میگویند که جنس ابزار آن چشم و گوش و حس پنجگانه زمینی نیست.آنها بدون استثنا میگویند؛ ما در کسری از ثانیه همه اعمال و کردار و گفتار و زندگی خود را با جزئیات آن دیدهایم. از نتایج اعمال خوب خود آنقدر خوشحال و شادمان شده اند که هرگز نمیخواستهاند به این دنیا برگردند و از نتایج اعمال بد خود به قدری آزار دیدهاند که تقاضا کردهاند برگردند و جبران کنند.
آنانکه موفق شدند برگردند دو دسته اند و دو پیام آوردند؛ دسته اول کسانی که تجربه خوب و زیبایی داشتهاند به ما میگویند ؛ «ما آن دنیا را دیدهایم و یک حقیقت انکارناپذیر است.»دسته دوم کسانی هستند که اجازه یافتهاند بیایند و بدیها را جبران کنند و با یک کارنامه مثبت به آن دنیا بروند. هر دو این جماعت یک پیام واحد نیز دارند؛ ما وظیفه ای جز صدق ، کمک به خلق ، دوست داشتن و عشقورزی نداریم.
و از همه مهمتر کمک به خلق خدا! آنها یکصدا میگویند؛ مرگ فقط یک پله برای رسیدن به جهان واقعی است.
من همواره به این دغدغه آیتالله حسنزاده آملی در الهینامه فکر میکنم که فرمود:
«خدایا عاقبت چه خواهد شد، با ابد چه باید کرد.»
از صدا و سیما در ایام ماه مبارک رمضان باید تشکر کرد که اقیانوسی از معارف الهی را در قالبهای گوناگون از علما، دانشمندان اسلامی و گزارشهای هوشمندانه از شبهای قدر و ... در دسترس مردم قرار داد تا جان و تن و روح خود را در این اقیانوس شستوشو دهند. از این میان برنامه «زندگی پس از زندگی» شبکه 4 که ساعتی قبل از افطار پخش می شد واقعا آموزنده و رهگشا بود و هوشمندانه مسئله مرگ ، قبر ، قیامت ، بهشت و جهنم و بهتر بگویم «معادشناسی» را با زبانی علمی و تجربی برای بینندگان خود به اشتراک گذاشت.
***
رفتار و گفتار برخی در این ایام به گونه ای است که گویا فریاد میزنند؛ «کی آن دنیا را دیده» است. در ایام انتخابات یک فایلی برای هر رجال سیاسی و مذهبی و هوادارانشان باز می شود که بعدها میتوانند آن را تحت عنوان «معصیتهای سیاسی» در قعر جهنمی که خود مهیا کردهاند ببینند. البته برخی ممکن است همین فایل را تحت عنوان «ثوابهای سیاسی» ببینند. این فایلها در همین دنیا هم برای اهل نظر قابل رؤیت است.
برخی به گونهای حرف میزنند و وارد کارزار انتخاباتی شدهاند که گویی از مرز «سکولاریسم» عبور کرده اند و به «لائیسم» رسیدهاند. خوب است در این ایام برای خودمان و آنها از خداوند بزرگ دعای عاقبت به خیری کنیم.
شهید رجایی تنها دولتمردی بود که در زمان حیات خود صادقانه از سؤالهای کلیدی و احتمالی خود پس از مرگ آنهم در پایینترین نقطه جهنم خبر داده بود.
مسئله بهشت و جهنم، قیامت و زندگی پس از مرگ از دغدغههای بزرگ بشر از ابتدای پدیداری او در زمین بوده است. پیامبران و اولیای خدا آمدند تا بگویند این «دغدغه» جدی است.
اما بشر در رفتار ، گفتار و کردار خود نشان میدهد، اگرچه معاد را قبول کرده یا محتمل میداند اما جدی نگرفته است.
این جمله «کی اون دنیا را دیده» را همواره از کسانی شنیدهایم که وقتی آنها را به حساب و کتاب روز جزا و زندگی پس از مرگ و قیامت هشدار میدهیم، بیمهابا آنرا تکرار میکنند.امروز بشر و دنیای علم نشان داده به دغدغه دنیای پس از مرگ ورود کرده و پاسخهای درست، واقعی و علمی برای آن پیدا کرده است. علما و دانشمندان بزرگی رفته اند سراغ کسانی که «اون دنیا» را دیدهاند به گفتوگو نشستهاند و روایتهای آنها را از تجربه دیدن آن دنیا را مورد بررسی و راستیآزمایی علمی قرار دادهاند. شبکه 4 سیما پارسال و امسال ایام ماه مبارک رمضان این دستاورد بزرگ علمی را در برنامه «زندگی پس از زندگی» برای بینندگان خود به اشتراک گذاشت.
گزارههای گوناگون کسانی که تجربه مرگ موقت یا نزدیک به مرگ را داشته اند حاکی است؛ ما وارد جهانی میشویم وسیعتر و واقعیتر از این دنیای مادی که ؛ سازههای اصلی آن جهان محصول «قول» ، «فعل» و «تقریر» ما در این جهان است.این گزارهها حاکی است؛ آن جهان امتداد واقعی این جهان است و تردیدی در آن نیست.
کسانی که همه علائم حیاتی خود را از دست دادهاند.کسانی که جسد آنها روی تخت بیمارستان یا جایی که در اثر حادثهای این جهان را ترک کردهاند. چشم وگوش و زبان آنها از کار افتاده است و روح از بدن آنها به دیار باقی رفته و پزشکان، مرگ آنها را گواهی دادهاند، اما پس از اندک زمانی روح آنها به جسد برگشته و گفتهاند حقایقی را دیدهاند و نیز شنیدهاند که با گزارههای قرآنی و روایی و نیز گزارههای حقیقی در ادیان الهی مطابقت دارد.
کار علمی و تحقیقاتی برادر بزرگوار جناب آقای دکتر عباس موزون به عنوان یک پژوهشگر و ارتباط او با دیگر مراکز علمی جهان که در موضوع زندگی پس از مرگ کار پژوهشی و علمی میکنند، پاسخ مثبت به این پرسش کلیدی است که ؛
«کی آن دنیا را دیده» است!
یقین به زندگی ابدی و دنیای پس از مرگ خیلی ساده نیست و حتی کسانی که به لحاظ عقلی و شناخت فلسفی به آن رسیدهاند، نتوانستهاند به باور یقینی بهگونهای برسند که آن را در سبک زندگی نشان دهند.
از آتش ار علمت یقین شد به سخن
پختگی جو در یقین منزل مکن
تا نسوزی نیست آن علم الیقین
این یقین خواهی در آتش در نشین
نمونههایی که آقای عباس موزون در برنامه «زندگی پس از زندگی» با آنها گفتوگو کرده و نیز در خارج از کشور به ویژه در اروپا و آمریکا مورد مطالعه و بررسی علمی قرار گرفته، نشان میدهد آنها برای درک این یقین یعنی مسئله قیامت ، بهشت ، جهنم و زندگی پس از مرگ وسط این آتش نشسته و به علم حضوری رسیدهاند.
آنها با یک یقینی از آن سخن میگویند که جای هیچ تردیدی حداقل برای خودشان نیست. تجربهگرایانی که از آن وادی آمدهاند هیچ اصراری برای اینکه برای ما ثابت کنند «اون دنیا را دیدهاند» ندارند. حتی شمار زیادی از آنها از بازگوکردن آن ابا دارند. آنرا تجربه منحصر به فرد خود میدانند و نشان داده اند اگر تا دیروز مسیری را طی کردند پس از آن تجربه، مسیر درستی که حاکی از اعتقاد عمیق به زندگی پس از مرگ و حساب و کتاب آن دنیاست را آغاز کردهاند!
گزارههای آنها حاکی است انسان وارد جهانی میشود که نه «وهم» است و نه «خیال» به لحاظ واقعی بودن، فراتر از واقعی بودن همین جهان است!
آنها بیآنکه بگویند با مفهومی به نام «ابدیت» و زندگی «ابدی» آشنا شدهاند، از فقد «زمان» و «مکان» در آن جهان سخن گفتند.تکیه آنها روی درک مفهومی چون «عشق» ، «زیبایی» و «مهربانی خداوند» است. آنها از هوشیاری و ادراکاتی سخن میگویند که جنس ابزار آن چشم و گوش و حس پنجگانه زمینی نیست.آنها بدون استثنا میگویند؛ ما در کسری از ثانیه همه اعمال و کردار و گفتار و زندگی خود را با جزئیات آن دیدهایم. از نتایج اعمال خوب خود آنقدر خوشحال و شادمان شده اند که هرگز نمیخواستهاند به این دنیا برگردند و از نتایج اعمال بد خود به قدری آزار دیدهاند که تقاضا کردهاند برگردند و جبران کنند.
آنانکه موفق شدند برگردند دو دسته اند و دو پیام آوردند؛ دسته اول کسانی که تجربه خوب و زیبایی داشتهاند به ما میگویند ؛ «ما آن دنیا را دیدهایم و یک حقیقت انکارناپذیر است.»دسته دوم کسانی هستند که اجازه یافتهاند بیایند و بدیها را جبران کنند و با یک کارنامه مثبت به آن دنیا بروند. هر دو این جماعت یک پیام واحد نیز دارند؛ ما وظیفه ای جز صدق ، کمک به خلق ، دوست داشتن و عشقورزی نداریم.
و از همه مهمتر کمک به خلق خدا! آنها یکصدا میگویند؛ مرگ فقط یک پله برای رسیدن به جهان واقعی است.
من همواره به این دغدغه آیتالله حسنزاده آملی در الهینامه فکر میکنم که فرمود:
«خدایا عاقبت چه خواهد شد، با ابد چه باید کرد.»
از صدا و سیما در ایام ماه مبارک رمضان باید تشکر کرد که اقیانوسی از معارف الهی را در قالبهای گوناگون از علما، دانشمندان اسلامی و گزارشهای هوشمندانه از شبهای قدر و ... در دسترس مردم قرار داد تا جان و تن و روح خود را در این اقیانوس شستوشو دهند. از این میان برنامه «زندگی پس از زندگی» شبکه 4 که ساعتی قبل از افطار پخش می شد واقعا آموزنده و رهگشا بود و هوشمندانه مسئله مرگ ، قبر ، قیامت ، بهشت و جهنم و بهتر بگویم «معادشناسی» را با زبانی علمی و تجربی برای بینندگان خود به اشتراک گذاشت.
***
رفتار و گفتار برخی در این ایام به گونه ای است که گویا فریاد میزنند؛ «کی آن دنیا را دیده» است. در ایام انتخابات یک فایلی برای هر رجال سیاسی و مذهبی و هوادارانشان باز می شود که بعدها میتوانند آن را تحت عنوان «معصیتهای سیاسی» در قعر جهنمی که خود مهیا کردهاند ببینند. البته برخی ممکن است همین فایل را تحت عنوان «ثوابهای سیاسی» ببینند. این فایلها در همین دنیا هم برای اهل نظر قابل رؤیت است.
برخی به گونهای حرف میزنند و وارد کارزار انتخاباتی شدهاند که گویی از مرز «سکولاریسم» عبور کرده اند و به «لائیسم» رسیدهاند. خوب است در این ایام برای خودمان و آنها از خداوند بزرگ دعای عاقبت به خیری کنیم.
شهید رجایی تنها دولتمردی بود که در زمان حیات خود صادقانه از سؤالهای کلیدی و احتمالی خود پس از مرگ آنهم در پایینترین نقطه جهنم خبر داده بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 14
بأی ذنب قتلت...
حنیف غفاری
مشاهده تصاویر دردناک انفجار در یک مدرسه دخترانه در غرب کابل،دل هر انسانی را به درد می آورد.شهادت دانش آموزان شیعه ای که در مدرسه ای مزین به نام مبارک سیدالشهداء علیه السلام مشغول کسب علم بوده اند،دیدگان را پر از اشک و خون ساخته است.به راستی چه سناریویی در افغانستان در حال شکل گیری است؟
بدون شک پیوند تروریسم آمریکایی و تروریسم تکفیری در این فاجعه ،کاملا قابل رصد و ارزیابی است:واشنگتن و تروریست های تکفیری وابسته به آن،ترجیح داده اند انتقام شکست و تباهی خود در افغانستان را از دانش آموزان معصوم و بی پناه بگیرند.
این سناریو بارها در کابل و مزارشریف و ننگرهار تکرار شده است.دقیقا زمانی که اشغالگران افغانستان در یک بن بست سیاسی یا عملیاتی گرفتار می شوند،مردم مظلوم را قربانی این شکست می سازند.دولت بایدن سعی دارد با هدایت غیرمستقیم این حملات وحشیانه به مخاطبان بین المللی اثبات کند که ثبات افغانستان تنها یک شاه کلید دارد و آن مداخله طولانی مدت و تسلط مزمن و دامنه دار دو حزب سنتی آمریکا در این کشور است.از سوی دیگر،تروریست های تکفیری وابسته به آمریکا و آل سعود نیز سعی دارند موجودیت کثیف و ننگین خود را هر از گاهی به رخ افکار عمومی دنیا بکشند.البته در این معادله خونین،اراده واشنگتن محیط بر اداره داعش و تروریست های تکفیری بوده و هرگز میان این دو منبع ترور و خشونت،تداخل یا مغایرتی به وجود نمی آید.در نهایت اینکه خون پاک شهدای دانش آموز شیعه در کابل،در آینده ای نزدیک گریبانگیر آمریکا و تروریست های تکفیری وابسته به آن خواهد شد.در آن زمان دیگر فرصتی برای پشیمانی دموکراتها و جمهوری خواهان کاخ سفید باقی نخواهد ماند....
مشاهده تصاویر دردناک انفجار در یک مدرسه دخترانه در غرب کابل،دل هر انسانی را به درد می آورد.شهادت دانش آموزان شیعه ای که در مدرسه ای مزین به نام مبارک سیدالشهداء علیه السلام مشغول کسب علم بوده اند،دیدگان را پر از اشک و خون ساخته است.به راستی چه سناریویی در افغانستان در حال شکل گیری است؟
بدون شک پیوند تروریسم آمریکایی و تروریسم تکفیری در این فاجعه ،کاملا قابل رصد و ارزیابی است:واشنگتن و تروریست های تکفیری وابسته به آن،ترجیح داده اند انتقام شکست و تباهی خود در افغانستان را از دانش آموزان معصوم و بی پناه بگیرند.
این سناریو بارها در کابل و مزارشریف و ننگرهار تکرار شده است.دقیقا زمانی که اشغالگران افغانستان در یک بن بست سیاسی یا عملیاتی گرفتار می شوند،مردم مظلوم را قربانی این شکست می سازند.دولت بایدن سعی دارد با هدایت غیرمستقیم این حملات وحشیانه به مخاطبان بین المللی اثبات کند که ثبات افغانستان تنها یک شاه کلید دارد و آن مداخله طولانی مدت و تسلط مزمن و دامنه دار دو حزب سنتی آمریکا در این کشور است.از سوی دیگر،تروریست های تکفیری وابسته به آمریکا و آل سعود نیز سعی دارند موجودیت کثیف و ننگین خود را هر از گاهی به رخ افکار عمومی دنیا بکشند.البته در این معادله خونین،اراده واشنگتن محیط بر اداره داعش و تروریست های تکفیری بوده و هرگز میان این دو منبع ترور و خشونت،تداخل یا مغایرتی به وجود نمی آید.در نهایت اینکه خون پاک شهدای دانش آموز شیعه در کابل،در آینده ای نزدیک گریبانگیر آمریکا و تروریست های تکفیری وابسته به آن خواهد شد.در آن زمان دیگر فرصتی برای پشیمانی دموکراتها و جمهوری خواهان کاخ سفید باقی نخواهد ماند....

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 18
مشکلات کشور با قهر از صندوق رأی حل نمیشود
گروه سیاسی
مهدی چمران، نایبرئیس شورای مرکزی ائتلاف نیروهای انقلاب و فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» درباره ضرورت مشارکت حداکثری در انتخابات و نیز در نقد ادعای برخی پیرامون اعمال سیاسیکاری در رد صلاحیت کاندیداهای شوراهای شهر، اظهار کرد: متأسفانه با توجه به شرایط نامساعد فعلی اقتصاد و ناکارآمدی مدیران، عموما گفته میشود میزان مشارکت و حضور در انتخابات ریاستجمهوری چندان چشمگیر نخواهد بود و کاهش محسوسی خواهد داشت و برای همین هم به انتخابات مجلس یازدهم اشاره میکنند. اما بااینحال، من معتقدم انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات مجلس متفاوت خواهد بود و معمولا باتوجه به فضای رقابت تنگاتنگ بین کاندیداها شاهدیم که میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری افزایش مییابد و از آن استقبال خوبی میشود.
راهحل مشکلات اقتصادی، با رأی ندادن حل نمیشود
نایب رئیس شورای مرکزی ائتلاف نیروهای انقلاب تصریح کرد: البته در این مسیر، رسانهها و احزاب که دارای پایگاه مردمی و تریبون در سطح جامعه هستند، بایستی در جذب مشارکت حداکثری و داغ کردن فضای انتخاباتی اقداماتی را در دستور کار داشته باشند. همچنین، گرچه شرایط کنونی کشور به دلیل اوضاع اقتصادی و دیگر مسائل، شرایط نامناسبی است اما این شرایط با قهر کردن و کنار کشیدن از صندوق انتخابات از بین نخواهد رفت. درواقع این موضوع همانند فرد بیماری است که به دلیل بیماری و ترس ناشی از آن، با خود قهر کند و دارو و درمان را کنار بگذارد، درحالیکه بدیهی است شخص پیش از هر چیزی باید درصدد رفع بیماری باشد.
افرادی که به دنبال سوءاستفاده از انتخابات هستند باید
رد صلاحیت شوند
چمران همچنین درباره برخی حواشی پیشآمده پیرامون رد صلاحیت نامزدهای انتخابات شوراهای شهر، گفت: کاندیداهای شورای شهر توسط نمایندگان مجلس تأیید میشوند و تأیید صلاحیتها همیشه روال ثابتی داشته است، بنابراین طرح این ادعاها در دوره فعلی صحیح نیست. چنانکه در انتخابات دوره قبلی شورای شهر تهران، تعدادی از دوستان که قبلا هم در شورا حضور داشتند توسط نمایندگان
رد صلاحیت شدند.
وی افزود: البته برخی از آنها با نمایندگان جلساتی را برگزار کرده و به صحبت پرداختند که موجب تأیید صلاحیت عدهای از آنان شد. بنابراین نمایندگان مجلس بهعنوان وکلای مردم، تصمیمات خود درباره کاندیداها را براساس یک سری معیارهای قانونی درنظر میگیرند.
رئیس سابق شورای شهر تهران افزود: در استان و اطراف شهر تهران، شوراهایی بود که اغلب منحل شدند و برخی از اعضای شورا به زندان رفتند یا حتی در حال حاضر نیز برخی از آنان در زندان هستند و سلب عضویت شدهاند، طبیعی است این افراد اگر مجددا در انتخابات شورای شهر شرکت کنند رد صلاحیت میشوند. قطعا نمایندگان و نهادهای تصمیمگیر باید افرادی را که با اهداف سود جویانه در انتخابات شورای شهر ورود کرده و درصدد سوء استفاده از موقعیت خود هستند،
رد صلاحیت کنند.
چمران خاطرنشان کرد: مانور دهندگان روی این موضوع بهتر است اگر مدارک و استدلال قانونی و منطقی دارند آن را ارائه کنند، در غیر اینصورت بحثهای شعارگونه و تنشزا قطعا به صلاح جامعه نیست.
مهدی چمران، نایبرئیس شورای مرکزی ائتلاف نیروهای انقلاب و فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» درباره ضرورت مشارکت حداکثری در انتخابات و نیز در نقد ادعای برخی پیرامون اعمال سیاسیکاری در رد صلاحیت کاندیداهای شوراهای شهر، اظهار کرد: متأسفانه با توجه به شرایط نامساعد فعلی اقتصاد و ناکارآمدی مدیران، عموما گفته میشود میزان مشارکت و حضور در انتخابات ریاستجمهوری چندان چشمگیر نخواهد بود و کاهش محسوسی خواهد داشت و برای همین هم به انتخابات مجلس یازدهم اشاره میکنند. اما بااینحال، من معتقدم انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات مجلس متفاوت خواهد بود و معمولا باتوجه به فضای رقابت تنگاتنگ بین کاندیداها شاهدیم که میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری افزایش مییابد و از آن استقبال خوبی میشود.
راهحل مشکلات اقتصادی، با رأی ندادن حل نمیشود
نایب رئیس شورای مرکزی ائتلاف نیروهای انقلاب تصریح کرد: البته در این مسیر، رسانهها و احزاب که دارای پایگاه مردمی و تریبون در سطح جامعه هستند، بایستی در جذب مشارکت حداکثری و داغ کردن فضای انتخاباتی اقداماتی را در دستور کار داشته باشند. همچنین، گرچه شرایط کنونی کشور به دلیل اوضاع اقتصادی و دیگر مسائل، شرایط نامناسبی است اما این شرایط با قهر کردن و کنار کشیدن از صندوق انتخابات از بین نخواهد رفت. درواقع این موضوع همانند فرد بیماری است که به دلیل بیماری و ترس ناشی از آن، با خود قهر کند و دارو و درمان را کنار بگذارد، درحالیکه بدیهی است شخص پیش از هر چیزی باید درصدد رفع بیماری باشد.
افرادی که به دنبال سوءاستفاده از انتخابات هستند باید
رد صلاحیت شوند
چمران همچنین درباره برخی حواشی پیشآمده پیرامون رد صلاحیت نامزدهای انتخابات شوراهای شهر، گفت: کاندیداهای شورای شهر توسط نمایندگان مجلس تأیید میشوند و تأیید صلاحیتها همیشه روال ثابتی داشته است، بنابراین طرح این ادعاها در دوره فعلی صحیح نیست. چنانکه در انتخابات دوره قبلی شورای شهر تهران، تعدادی از دوستان که قبلا هم در شورا حضور داشتند توسط نمایندگان
رد صلاحیت شدند.
وی افزود: البته برخی از آنها با نمایندگان جلساتی را برگزار کرده و به صحبت پرداختند که موجب تأیید صلاحیت عدهای از آنان شد. بنابراین نمایندگان مجلس بهعنوان وکلای مردم، تصمیمات خود درباره کاندیداها را براساس یک سری معیارهای قانونی درنظر میگیرند.
رئیس سابق شورای شهر تهران افزود: در استان و اطراف شهر تهران، شوراهایی بود که اغلب منحل شدند و برخی از اعضای شورا به زندان رفتند یا حتی در حال حاضر نیز برخی از آنان در زندان هستند و سلب عضویت شدهاند، طبیعی است این افراد اگر مجددا در انتخابات شورای شهر شرکت کنند رد صلاحیت میشوند. قطعا نمایندگان و نهادهای تصمیمگیر باید افرادی را که با اهداف سود جویانه در انتخابات شورای شهر ورود کرده و درصدد سوء استفاده از موقعیت خود هستند،
رد صلاحیت کنند.
چمران خاطرنشان کرد: مانور دهندگان روی این موضوع بهتر است اگر مدارک و استدلال قانونی و منطقی دارند آن را ارائه کنند، در غیر اینصورت بحثهای شعارگونه و تنشزا قطعا به صلاح جامعه نیست.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 15
هرمصوبهای در وین نهایی شود باید به تأیید مجلس برسد
حانیه مسجودی
سیدعلی آقازاده، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت»
با اشاره به حضور وزیرامورخارجه در مجلس بیان کرد: روز یکشنبه وزیر امور خارجه به مجلس آمد و نمایندگان سؤالات خود را از او پرسیدند. کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس مسئول بررسی صوت منتشرشده از ظریف است اما به هرحال وزیر امور خارجه به سؤالات پاسخ دادند برخی قانع شدند و برخی دیگر قانع نشدند.
وی تشریح کرد: محور اصلی سؤالات نیز همان صوت منتشرشده از ظریف بود و انتقاداتی که وجود داشت مطرح شد. البته ظریف نیز در پاسخ بسیاری از سؤالات بهنوعی از مسئله پیشآمده پشیمان بود و مطرح میکرد که قرار نبود این گفتوگو منتشر شود و محرمانه بوده است. درنهایت مسئولیت پخش این صوت را نپذیرفت و نمایندگان مجلس نیز نظرات خود را مطرح کردند.
آقازاده گفت: نظر نمایندگان این بود که اصلا چنین صوت محرمانهای نباید از وزیر امور خارجه کشور وجود داشته باشد و تفکر دوگانه دیپلماسی و میدان اشتباه است. اتفاقی که باعث شاد شدن دشمنان شد وبسیار نمایندگان را ناراحت کرده بود و این اتفاق قابل توجیه نبود.
دستاوردهای انقلاب اسلامی در صوت منتشرشده از ظریف تحریف شده بود
این عضو کمیسیون امنیت ملی یادآور شد: متأسفانه دستاوردهای انقلاب اسلامی در طول ۴۰ سال گذشته و حضور مؤثر جمهوریاسلامی در سطح منطقه در صحبتهای ظریف مورد تحریف قرار گرفته بود و در مورد آن بحث شد. ظریف در این مورد پاسخی نداشت. درنهایت تصمیم بر آن شد که وزیر امور خارجه پاسخگوی صحبتهایی که انجام داده باشد.
وی ضمن اشاره به روند مذاکرات هستهای در وین، افزود:
از طرفی مذاکرات هستهای در وین در حال انجام است و این مذاکرات فقط مربوط به دولت نیست و وزارت خارجه تنها نهاد تصمیم گیر نیست. اگرچه دولت معمولا در اینگونه مباحث با بهرهبرداریهای هدفمند و نامتعارف تلاش میکند مسائل را به نفع خود تمام کند اما قطعا بهطور طبیعی مذاکرات برجامی مسئلهای بین جمهوری اسلامی و طرفهای دیگر برجم است. بنابراین دولت تنها اجراکننده سیاستهاست.
آقازاده عنوان کرد: بنابراین همانطور که رهبر انقلاب تأکید فرمودند موضع جمهوری اسلامی رفع تمام تحریمها و راستی آزمایی آنهاست و هیچ بحثی در این مورد پذیرفته نیست. افراد تیم مذاکرهکننده نمیتوانند برای پیشبرد اهداف دولت راههای مختلفی را برای به ثمر رساندن مذاکرات پیش بگیرند.
این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در انتها متذکر شد که تنها راه و موضع جمهوری اسلامی همان است که رهبرفرموده است. لذا هر مصوبه که در وین نهایی شود باید به تصویب و تأیید مجلس شورای اسلامی برسد در غیر این صورت وجاهت قانونی ندارد. البته لازم به ذکر است که ما مخالف رفع تحریمها نیستیم اما مخالف عجله و بهرهبرداری انتخاباتی دولت از مذاکرات هستیم.
سیدعلی آقازاده، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت»
با اشاره به حضور وزیرامورخارجه در مجلس بیان کرد: روز یکشنبه وزیر امور خارجه به مجلس آمد و نمایندگان سؤالات خود را از او پرسیدند. کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس مسئول بررسی صوت منتشرشده از ظریف است اما به هرحال وزیر امور خارجه به سؤالات پاسخ دادند برخی قانع شدند و برخی دیگر قانع نشدند.
وی تشریح کرد: محور اصلی سؤالات نیز همان صوت منتشرشده از ظریف بود و انتقاداتی که وجود داشت مطرح شد. البته ظریف نیز در پاسخ بسیاری از سؤالات بهنوعی از مسئله پیشآمده پشیمان بود و مطرح میکرد که قرار نبود این گفتوگو منتشر شود و محرمانه بوده است. درنهایت مسئولیت پخش این صوت را نپذیرفت و نمایندگان مجلس نیز نظرات خود را مطرح کردند.
آقازاده گفت: نظر نمایندگان این بود که اصلا چنین صوت محرمانهای نباید از وزیر امور خارجه کشور وجود داشته باشد و تفکر دوگانه دیپلماسی و میدان اشتباه است. اتفاقی که باعث شاد شدن دشمنان شد وبسیار نمایندگان را ناراحت کرده بود و این اتفاق قابل توجیه نبود.
دستاوردهای انقلاب اسلامی در صوت منتشرشده از ظریف تحریف شده بود
این عضو کمیسیون امنیت ملی یادآور شد: متأسفانه دستاوردهای انقلاب اسلامی در طول ۴۰ سال گذشته و حضور مؤثر جمهوریاسلامی در سطح منطقه در صحبتهای ظریف مورد تحریف قرار گرفته بود و در مورد آن بحث شد. ظریف در این مورد پاسخی نداشت. درنهایت تصمیم بر آن شد که وزیر امور خارجه پاسخگوی صحبتهایی که انجام داده باشد.
وی ضمن اشاره به روند مذاکرات هستهای در وین، افزود:
از طرفی مذاکرات هستهای در وین در حال انجام است و این مذاکرات فقط مربوط به دولت نیست و وزارت خارجه تنها نهاد تصمیم گیر نیست. اگرچه دولت معمولا در اینگونه مباحث با بهرهبرداریهای هدفمند و نامتعارف تلاش میکند مسائل را به نفع خود تمام کند اما قطعا بهطور طبیعی مذاکرات برجامی مسئلهای بین جمهوری اسلامی و طرفهای دیگر برجم است. بنابراین دولت تنها اجراکننده سیاستهاست.
آقازاده عنوان کرد: بنابراین همانطور که رهبر انقلاب تأکید فرمودند موضع جمهوری اسلامی رفع تمام تحریمها و راستی آزمایی آنهاست و هیچ بحثی در این مورد پذیرفته نیست. افراد تیم مذاکرهکننده نمیتوانند برای پیشبرد اهداف دولت راههای مختلفی را برای به ثمر رساندن مذاکرات پیش بگیرند.
این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در انتها متذکر شد که تنها راه و موضع جمهوری اسلامی همان است که رهبرفرموده است. لذا هر مصوبه که در وین نهایی شود باید به تصویب و تأیید مجلس شورای اسلامی برسد در غیر این صورت وجاهت قانونی ندارد. البته لازم به ذکر است که ما مخالف رفع تحریمها نیستیم اما مخالف عجله و بهرهبرداری انتخاباتی دولت از مذاکرات هستیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 10
مردم دولت روحانی را از اصلاحات جدا نمیدانند
گروه سیاسی
امان الله حسین پور، نماینده مردم اسفراین در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت» درمورد استراتژی اصلاح طلبان برای جداسازی راه خود از دولت روحانی بیان کرد: اصلاح طلبان چند وقت پیش بحثی را برای فرار از ناکارآمدی دولت مطرح کردند ازآنجاکه این دولت ناکارآمد بوده و این سوءمدیریت برای اکثریت قاطع مردم روشن است سعی داشتند خودشان را از دولت جدا کنند.حسین پور ابرازکرد: اکنون نارضایتی از دولت به اوج خود رسیده است. لذا اصلاحطلبان فکر کردند و گفتند که ما راه خود را از دولت جدا کنیم و موقعیت خودمان را حفظ کنیم و بگوییم این دولت اگر ناکارآمد است از ما نیست.
دولت یازدهم و دوازدهم از اصلاح طلبان جداشدنی نیست
وی افزود: اما طرح آن ها موفق نشد. دلیلش هم این است که اصلاحطلبان به قدری در انتخابات از روحانی حمایت کردند و محکم از او دفاع کردند که جای فرار باقی نگذاشتند. بنابراین نمیتوان روحانی را از اصلاح طلبان جدا دانست و برای مردم قابل باور نیست که اصلاح طلبان جدای از دولت روحانی هستند. دولت یازدهم و دوازدهم از اصلاحطلبان جدا شدنی نیست.
حسین پور تاکید کرد: زمانی که همگی یکی هستند نمیتوانند از یکدیگر جدا شوند. این پروژه جواب نداد و بین مردم هم جواب نخواهد داد. مردم دولت روحانی را اصلاحطلبان جدا نمی دانند و اصلاحطلبان را نیز از دولت روحانی جدا نمی دانند.
این نماینده مجلس یادآورشد: مگر یادمان رفته که اصلاح طلبان در انتخابات دوروبر روحانی را گرفته بودند و به صراحت از اودفاع
می کردند و مواضعشان را شفاف می گفتند. چطور بعد از این همه سال که ناکارآمدی دولت مشخص شد میخواهند بگویند خط روحانی از ما جداست و این دولت اصلاحات نیست؟
او تصریح کرد: این استراتژی جواب نمیدهد و جواب نخواهد داد. مردم متوجه شدند حتی خود اصلاح طلبان هم فهمیده اند که چنین موضع گیری بین مردم نتیجهبخش نخواهد بود لذا اکنون نیز خیلی به این قضیه اصرار ندارند.
حسین پور گفت: مدتی این کار را امتحان کردند اما هم از نظر خودشان و هم از نظر مردم خنده دار بود. در نتیجه اکنون ضعیف به نظر
می رسند و پذیرفتند که دولت هر سوءمدیریت و ناکارآمدی داشته است متوجه این ها نیز شده است.
نماینده اسفراین درمجلس درانتها ابرازکرد: حتی برخی از اصلاح طلبان
سرشناس نیز اقرار و اذعان کردند که دولت روحانی اصلاح طلب است و اگر بخواهیم با اصلاح طلبی پیش برویم سرنوشت دولت بعدی نیز همین خواهد بود.
امان الله حسین پور، نماینده مردم اسفراین در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت» درمورد استراتژی اصلاح طلبان برای جداسازی راه خود از دولت روحانی بیان کرد: اصلاح طلبان چند وقت پیش بحثی را برای فرار از ناکارآمدی دولت مطرح کردند ازآنجاکه این دولت ناکارآمد بوده و این سوءمدیریت برای اکثریت قاطع مردم روشن است سعی داشتند خودشان را از دولت جدا کنند.حسین پور ابرازکرد: اکنون نارضایتی از دولت به اوج خود رسیده است. لذا اصلاحطلبان فکر کردند و گفتند که ما راه خود را از دولت جدا کنیم و موقعیت خودمان را حفظ کنیم و بگوییم این دولت اگر ناکارآمد است از ما نیست.
دولت یازدهم و دوازدهم از اصلاح طلبان جداشدنی نیست
وی افزود: اما طرح آن ها موفق نشد. دلیلش هم این است که اصلاحطلبان به قدری در انتخابات از روحانی حمایت کردند و محکم از او دفاع کردند که جای فرار باقی نگذاشتند. بنابراین نمیتوان روحانی را از اصلاح طلبان جدا دانست و برای مردم قابل باور نیست که اصلاح طلبان جدای از دولت روحانی هستند. دولت یازدهم و دوازدهم از اصلاحطلبان جدا شدنی نیست.
حسین پور تاکید کرد: زمانی که همگی یکی هستند نمیتوانند از یکدیگر جدا شوند. این پروژه جواب نداد و بین مردم هم جواب نخواهد داد. مردم دولت روحانی را اصلاحطلبان جدا نمی دانند و اصلاحطلبان را نیز از دولت روحانی جدا نمی دانند.
این نماینده مجلس یادآورشد: مگر یادمان رفته که اصلاح طلبان در انتخابات دوروبر روحانی را گرفته بودند و به صراحت از اودفاع
می کردند و مواضعشان را شفاف می گفتند. چطور بعد از این همه سال که ناکارآمدی دولت مشخص شد میخواهند بگویند خط روحانی از ما جداست و این دولت اصلاحات نیست؟
او تصریح کرد: این استراتژی جواب نمیدهد و جواب نخواهد داد. مردم متوجه شدند حتی خود اصلاح طلبان هم فهمیده اند که چنین موضع گیری بین مردم نتیجهبخش نخواهد بود لذا اکنون نیز خیلی به این قضیه اصرار ندارند.
حسین پور گفت: مدتی این کار را امتحان کردند اما هم از نظر خودشان و هم از نظر مردم خنده دار بود. در نتیجه اکنون ضعیف به نظر
می رسند و پذیرفتند که دولت هر سوءمدیریت و ناکارآمدی داشته است متوجه این ها نیز شده است.
نماینده اسفراین درمجلس درانتها ابرازکرد: حتی برخی از اصلاح طلبان
سرشناس نیز اقرار و اذعان کردند که دولت روحانی اصلاح طلب است و اگر بخواهیم با اصلاح طلبی پیش برویم سرنوشت دولت بعدی نیز همین خواهد بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 13
هیچیک از شروط آمریکا برای بازگشت به برجام پذیرفته نیست
گروه سیاسی
یعقوب رضازاده، عضو هیئترئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت»
با اشاره به مذاکرات برجامی وین تأکید کرد: بعد از سال جدید مذاکرات برجامی در وین از سر گرفته شد و کمیسیون مشترک برجام که شامل ایران، انگلیس، آلمان، فرانسه و کشورهای عضو برجام بود، در حال برگزاری است.وی ادامه داد: پیش از سال جدید نیز مصوبه اقدام راهبردی برای لغو تحریمها در مجلس تصویب و تبدیل به قانون شد. پس از اجرای آن کشورهای مختلفی ازجمله غربیها و آمریکا ایران را متهم به نقض برجام کردند.
رضازاده افزود: این در حالیاست که خودشان ۵ سال است
به هیچیک از تعهدات خود عمل نکردند و در مقابل با خروج آمریکا از برجام آنها نیز عملا هیچیک از تعهداتشان را به مرحله اجرا نرساندند. همان زمان نیز گفتیم کشورهایی که تعهدات خود را انجام ندادند ناقض برجام هستند نه ایران و اگر جمهوری اسلامی تصمیم به عقبنشینی از اجرای تعهدات برجامی خود گرفته است ناشی از رفتار آنهاست.عضو کمیسیون امنیت مجلس گفت:
بر همین اساس گامهای کاهشی ایران ،غربیها را نگران کرد و این برگ برنده برای جمهوری اسلامی ایران بود. لذا قانون مصوب مجلس قدرت چانهزنی دستگاه دیپلماسی در مقابل کشورهای بدعهد غربی را افزایش داد که حال شاهد هستیم و مذاکرات در حال انجام است.وییادآور شد: در همین بین آمریکاییها مدام تأکید میکنند که آماده بازگشت به برجام هستند اما جمهوری اسلامی ایران گامی برنمیدارد و این در حالی است که تمام مقامات ارشد کشور ما و حتی رهبر انقلاب تأکید کردند تنها شرط بازگشت ایران به برجام و اجرای تعهدات لغو تمام تحریمها و راستیآزمایی آن توسط ایران است و آنها این اصل و شرط را نادیده میگیرند و مدام برای خود شرط تعیین میکنند.رضازاده بیان کرد: هیچیک از شروط غربیها پذیرفته نیست؛زیرا آمریکا بود که از برجام خارج شد و اگر خواهان بازگشت به این توافق است باید به تعهدات خود عمل کند و این خواسته غیرمعقولی نیست. درنتیجه لغو برخی تحریمها یا تحریمهای بعد از سال ۹۴ و دستهبندی کردن آنها پذیرفته نیست و ما از شرط خود کوتاه نمیآییم.عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس افزود: دولت نیز اجراکننده سیاستهای کلی نظام است درنتیجه وظیفه دستگاه دیپلماسی انتقال و اجرای سیاستها و کلام قطعی رهبر در مورد مذاکرات برجام است و هرگونه بهرهبرداری سیاسی و انتخاباتی پذیرفته نیست.
او در انتها متذکر شد: مجلس شورای اسلامی به دولتمردان اجازه فرسایشی کردن مذاکرات یا عجله در به ثمر رساندن آن را نمیدهد. هر مصوبهای که در وین نهایی شود باید توسط مجلس تصویب شود در غیراینصورت اجرا نخواهد شد.
یعقوب رضازاده، عضو هیئترئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت»
با اشاره به مذاکرات برجامی وین تأکید کرد: بعد از سال جدید مذاکرات برجامی در وین از سر گرفته شد و کمیسیون مشترک برجام که شامل ایران، انگلیس، آلمان، فرانسه و کشورهای عضو برجام بود، در حال برگزاری است.وی ادامه داد: پیش از سال جدید نیز مصوبه اقدام راهبردی برای لغو تحریمها در مجلس تصویب و تبدیل به قانون شد. پس از اجرای آن کشورهای مختلفی ازجمله غربیها و آمریکا ایران را متهم به نقض برجام کردند.
رضازاده افزود: این در حالیاست که خودشان ۵ سال است
به هیچیک از تعهدات خود عمل نکردند و در مقابل با خروج آمریکا از برجام آنها نیز عملا هیچیک از تعهداتشان را به مرحله اجرا نرساندند. همان زمان نیز گفتیم کشورهایی که تعهدات خود را انجام ندادند ناقض برجام هستند نه ایران و اگر جمهوری اسلامی تصمیم به عقبنشینی از اجرای تعهدات برجامی خود گرفته است ناشی از رفتار آنهاست.عضو کمیسیون امنیت مجلس گفت:
بر همین اساس گامهای کاهشی ایران ،غربیها را نگران کرد و این برگ برنده برای جمهوری اسلامی ایران بود. لذا قانون مصوب مجلس قدرت چانهزنی دستگاه دیپلماسی در مقابل کشورهای بدعهد غربی را افزایش داد که حال شاهد هستیم و مذاکرات در حال انجام است.وییادآور شد: در همین بین آمریکاییها مدام تأکید میکنند که آماده بازگشت به برجام هستند اما جمهوری اسلامی ایران گامی برنمیدارد و این در حالی است که تمام مقامات ارشد کشور ما و حتی رهبر انقلاب تأکید کردند تنها شرط بازگشت ایران به برجام و اجرای تعهدات لغو تمام تحریمها و راستیآزمایی آن توسط ایران است و آنها این اصل و شرط را نادیده میگیرند و مدام برای خود شرط تعیین میکنند.رضازاده بیان کرد: هیچیک از شروط غربیها پذیرفته نیست؛زیرا آمریکا بود که از برجام خارج شد و اگر خواهان بازگشت به این توافق است باید به تعهدات خود عمل کند و این خواسته غیرمعقولی نیست. درنتیجه لغو برخی تحریمها یا تحریمهای بعد از سال ۹۴ و دستهبندی کردن آنها پذیرفته نیست و ما از شرط خود کوتاه نمیآییم.عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس افزود: دولت نیز اجراکننده سیاستهای کلی نظام است درنتیجه وظیفه دستگاه دیپلماسی انتقال و اجرای سیاستها و کلام قطعی رهبر در مورد مذاکرات برجام است و هرگونه بهرهبرداری سیاسی و انتخاباتی پذیرفته نیست.
او در انتها متذکر شد: مجلس شورای اسلامی به دولتمردان اجازه فرسایشی کردن مذاکرات یا عجله در به ثمر رساندن آن را نمیدهد. هر مصوبهای که در وین نهایی شود باید توسط مجلس تصویب شود در غیراینصورت اجرا نخواهد شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
آموزههای اسلامی، سنگ بنای تفکر الهی
محمد گنج خانلو
در جهان امروز توجه به رفتارهای تربیتی کودکان و نوجوانان از مهمترین اولویتهای خانواده ها محسوب می شود و نیاز است تا در فضایی که از تهدیدات و آسیب های اجتماعی پر شده، فضای معنوی خانوادهها تقویت شود. در این زمینه والدین نقش مهم و اساسی دارند و باید پیشرو باشند، اما در این میان هستند خانواده هایی که از این وادی دور شده و آن را فراموش کردهاند. کودکی که وقتش را تا دیروقت در بیرون از خانه سپری میکند و نیمه شب صدایشان کوچه را فرا گرفته، اما دریغ از صدای مهربانانه مادر و فریاد همراه با ابهت پدر. انگار نه انگار نیمه شب است و این کودک خارج از خانه. مثل اینکه سستی و رخوت تمام وجود صاحبان آنها را فراگرفته. لااقل به فکر تربیت او نیستید به فکر امنیت او باشید. آیا نمی ترسید این کودک به دست نااهلان بیفتد؟ اگر آبروی فرزندتان بهخطر بیفتد چه خواهید کرد؟ اگر از همین والدین بپرسی در آینده فرزندت چهکاره خواهد شد، به کمتر از پزشک و خلبان راضی نمی شوند! اما در نهایت کودکی نیم بند تحویل جامعه می دهند که نه تربیت خانوادگی دارد و نه هنری برای خدمت به مردم. والدین در طول سال که مدرسه باز است- که البته به دلیل کرونا فعلا بسته شده- سری به مدارس نمیزنند که بفهمند دوست و رفیق فرزندشان کیست؟ تربیت یافته و سالم است یا شریک دزد و رفیق قافله؟ مربی او کیست؟ آلوده کننده ذهن و جان است یا تسویه کننده عقل و دل؟ داخل خانه هم که کار تربیتی نمیکنند. یک گوشی اندروید باتمامی امکانات پلاس و فیلتر شکن و اینترنت فورجی به دست کودکان دادهاند و انگار نه انگار که کلید انحرافات اخلاقی را تقدیم او کردهاند و حلوا حلوایش میکنند. شاید خرده بگیرید که خانوادهها این چنین هم که میگویید نیستند که البته قبول دارم والدین متعهد کم نیستند، اما شوربختانه و با کمال تأسف همیشه یک پای مشکلات فرهنگی امروز ما در جامعه، والدین اند. اعتیاد، بزهکاری، دزدی، خیانت، انحرافات اخلاقی و حتی طلاق همه و همه ریشه های خانوادگی دارند و اگر تربیت صحیح اتفاق نیفتد وضعیت آشفته تر خواهد شد. آری، پدرو مادری این چنین لایق فرزندی آنچنان هستند.
چه راست گفت خداوند حکیم «وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِى خَبُثَ لَا یَخْرُجُ إِلَّا نَکِداً» (اعراف: ۵۸)
[ سرزمین پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار میروید؛ اما سرزمینهای بدطینت
(و شورهزار)، جز گیاه ناچیز و بیارزش، از آن نمیروید] اکنون که وضعیت خانوادهها چنین است وظیفه حوزه و روحانیت و نهادهای فرهنگی مضاعف میشود که به سوی فرزندان این خاک و بوم بشتابند و در هدایتگری آنها بکوشند؛ چرا که تجربههای فراوان ثابت کرده اگر این نهادها به درستی وارد میدان شوند میتوانند آسیب های اجتماعی و فرهنگی را به شدت کاهش دهند.از جمله بسترهایی که در جذب کودکان و به خصوص نوجوانان به شدت موفق بوده هیئت های عزاداری است. اگر تجربه بسیاری از افرادی را که دچار تحول روحی شدهاند پی بگیریم متوجه خواهیم شد بهخاطر علقه عاطفی با عزاداری اهل بیت(ع) منقلب شده اند و کمتر جایی چنین ظرفیتی را دارد. اگر روحانی مسجد و محله اهل تعامل با نوجوانان بوده و در مسائل تربیتی کاربلد و خبره باشد، میتواند مسیر زندگی بسیاری از فرزندان جامعه را تغییر دهد. در کنار اینها سیاستگذاری نهاد های فرهنگی از آموزش و پرورش، به عنوان پایگاه تربیتی کودکان تا شورای عالی انقلاب فرهنگی، صدا و سیما ، دفتر تبلیغات ، وزارت ارشاد،شورای عالی فضای مجازی،بسیج و غیره بسیار اثرگذارند. سیطره فضای آلوده مجازی بر افکار کودکان و نوجوانان بر کسی پوشیده نیست. تقابل با این امپراطوری، ردهای در همان سطح و بالاتر میطلبد لذا توسعه و تقویت فضای مجازی داخلی و پیگیری تحقق شبکه ملی اطلاعات و بالابردن کیفیت پیام رسانهای داخلی تأثیرات عمیقی در شکل دهی فرهنگی کودکان و نوجوانان دارد.
صدا وسیما نیز با ارتقای سطح کیفی شبکه های مخصوص کودکان و نوجوانان و تولیدات فیلم،سریال، انیمیشن و مستندهای فرهنگی میتواند مؤثر باشد. ایجاد محیطهای تفریحی، ورزشی و فرهنگی سالم جهت پر کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان نیز بسیار مهم است. مهم تر از همه که غرض نوشتار کنونی بود جهت دهی مسیر والدین است. اینکه به آنها یاد دهیم فرزندانشان را چگونه و با چه روشی تربیت کنند. در برابر آنها متعهد باشند و در تعیین سرنوشت کودکشان سستی و تنبلی نکنند؛زیرا سرمایهگذاری روی والدین به تنهایی میتواند با تمامی عوامل خارج از خانه برابر و حتی بالاتر باشد. بنابراین مهمترین اولویت فرهنگی جامعه والدینند و ایشان مسئول کجرفتاری فرزندنشان هستند.
از آیت الله بهجت(ره) چنین نقل شده: عبارت «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ.»؛ (هر کدام از شما مسئول هستید و درباره افرادی که به سخن شما گوش میدهند بازخواست خواهید شد )استفاده میشود که هر کدام از اهل ایمان در رابطه با آنچه میداند، اگر چه یک کلمه باشد، باید معلم دیگران باشد، یعنی به اهلش برساند و تبلیغ کند و از نااهل احتراز و کتمان نماید و نسبت به کلمهای که نمیداند مُتَعَلم باشد.
(در محضر بهجت، ج۲، ص۶۸)
و سعدی چه زیبا سرود :
هر آنکس که فرزند را غم نخورد
دگر کس غمش خورد و بدنام کرد
نگه دار از آمیزگار بدش
که بدبخت و بی ره کند چون خودش
در جهان امروز توجه به رفتارهای تربیتی کودکان و نوجوانان از مهمترین اولویتهای خانواده ها محسوب می شود و نیاز است تا در فضایی که از تهدیدات و آسیب های اجتماعی پر شده، فضای معنوی خانوادهها تقویت شود. در این زمینه والدین نقش مهم و اساسی دارند و باید پیشرو باشند، اما در این میان هستند خانواده هایی که از این وادی دور شده و آن را فراموش کردهاند. کودکی که وقتش را تا دیروقت در بیرون از خانه سپری میکند و نیمه شب صدایشان کوچه را فرا گرفته، اما دریغ از صدای مهربانانه مادر و فریاد همراه با ابهت پدر. انگار نه انگار نیمه شب است و این کودک خارج از خانه. مثل اینکه سستی و رخوت تمام وجود صاحبان آنها را فراگرفته. لااقل به فکر تربیت او نیستید به فکر امنیت او باشید. آیا نمی ترسید این کودک به دست نااهلان بیفتد؟ اگر آبروی فرزندتان بهخطر بیفتد چه خواهید کرد؟ اگر از همین والدین بپرسی در آینده فرزندت چهکاره خواهد شد، به کمتر از پزشک و خلبان راضی نمی شوند! اما در نهایت کودکی نیم بند تحویل جامعه می دهند که نه تربیت خانوادگی دارد و نه هنری برای خدمت به مردم. والدین در طول سال که مدرسه باز است- که البته به دلیل کرونا فعلا بسته شده- سری به مدارس نمیزنند که بفهمند دوست و رفیق فرزندشان کیست؟ تربیت یافته و سالم است یا شریک دزد و رفیق قافله؟ مربی او کیست؟ آلوده کننده ذهن و جان است یا تسویه کننده عقل و دل؟ داخل خانه هم که کار تربیتی نمیکنند. یک گوشی اندروید باتمامی امکانات پلاس و فیلتر شکن و اینترنت فورجی به دست کودکان دادهاند و انگار نه انگار که کلید انحرافات اخلاقی را تقدیم او کردهاند و حلوا حلوایش میکنند. شاید خرده بگیرید که خانوادهها این چنین هم که میگویید نیستند که البته قبول دارم والدین متعهد کم نیستند، اما شوربختانه و با کمال تأسف همیشه یک پای مشکلات فرهنگی امروز ما در جامعه، والدین اند. اعتیاد، بزهکاری، دزدی، خیانت، انحرافات اخلاقی و حتی طلاق همه و همه ریشه های خانوادگی دارند و اگر تربیت صحیح اتفاق نیفتد وضعیت آشفته تر خواهد شد. آری، پدرو مادری این چنین لایق فرزندی آنچنان هستند.
چه راست گفت خداوند حکیم «وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِى خَبُثَ لَا یَخْرُجُ إِلَّا نَکِداً» (اعراف: ۵۸)
[ سرزمین پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار میروید؛ اما سرزمینهای بدطینت
(و شورهزار)، جز گیاه ناچیز و بیارزش، از آن نمیروید] اکنون که وضعیت خانوادهها چنین است وظیفه حوزه و روحانیت و نهادهای فرهنگی مضاعف میشود که به سوی فرزندان این خاک و بوم بشتابند و در هدایتگری آنها بکوشند؛ چرا که تجربههای فراوان ثابت کرده اگر این نهادها به درستی وارد میدان شوند میتوانند آسیب های اجتماعی و فرهنگی را به شدت کاهش دهند.از جمله بسترهایی که در جذب کودکان و به خصوص نوجوانان به شدت موفق بوده هیئت های عزاداری است. اگر تجربه بسیاری از افرادی را که دچار تحول روحی شدهاند پی بگیریم متوجه خواهیم شد بهخاطر علقه عاطفی با عزاداری اهل بیت(ع) منقلب شده اند و کمتر جایی چنین ظرفیتی را دارد. اگر روحانی مسجد و محله اهل تعامل با نوجوانان بوده و در مسائل تربیتی کاربلد و خبره باشد، میتواند مسیر زندگی بسیاری از فرزندان جامعه را تغییر دهد. در کنار اینها سیاستگذاری نهاد های فرهنگی از آموزش و پرورش، به عنوان پایگاه تربیتی کودکان تا شورای عالی انقلاب فرهنگی، صدا و سیما ، دفتر تبلیغات ، وزارت ارشاد،شورای عالی فضای مجازی،بسیج و غیره بسیار اثرگذارند. سیطره فضای آلوده مجازی بر افکار کودکان و نوجوانان بر کسی پوشیده نیست. تقابل با این امپراطوری، ردهای در همان سطح و بالاتر میطلبد لذا توسعه و تقویت فضای مجازی داخلی و پیگیری تحقق شبکه ملی اطلاعات و بالابردن کیفیت پیام رسانهای داخلی تأثیرات عمیقی در شکل دهی فرهنگی کودکان و نوجوانان دارد.
صدا وسیما نیز با ارتقای سطح کیفی شبکه های مخصوص کودکان و نوجوانان و تولیدات فیلم،سریال، انیمیشن و مستندهای فرهنگی میتواند مؤثر باشد. ایجاد محیطهای تفریحی، ورزشی و فرهنگی سالم جهت پر کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان نیز بسیار مهم است. مهم تر از همه که غرض نوشتار کنونی بود جهت دهی مسیر والدین است. اینکه به آنها یاد دهیم فرزندانشان را چگونه و با چه روشی تربیت کنند. در برابر آنها متعهد باشند و در تعیین سرنوشت کودکشان سستی و تنبلی نکنند؛زیرا سرمایهگذاری روی والدین به تنهایی میتواند با تمامی عوامل خارج از خانه برابر و حتی بالاتر باشد. بنابراین مهمترین اولویت فرهنگی جامعه والدینند و ایشان مسئول کجرفتاری فرزندنشان هستند.
از آیت الله بهجت(ره) چنین نقل شده: عبارت «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ.»؛ (هر کدام از شما مسئول هستید و درباره افرادی که به سخن شما گوش میدهند بازخواست خواهید شد )استفاده میشود که هر کدام از اهل ایمان در رابطه با آنچه میداند، اگر چه یک کلمه باشد، باید معلم دیگران باشد، یعنی به اهلش برساند و تبلیغ کند و از نااهل احتراز و کتمان نماید و نسبت به کلمهای که نمیداند مُتَعَلم باشد.
(در محضر بهجت، ج۲، ص۶۸)
و سعدی چه زیبا سرود :
هر آنکس که فرزند را غم نخورد
دگر کس غمش خورد و بدنام کرد
نگه دار از آمیزگار بدش
که بدبخت و بی ره کند چون خودش

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 23
گام اول انتخابات ۱۴۰۰
معصومه پورصادقی
دبیر گروه سیاسی
بالاخره موعد اولین گام انتخابات ۱۴۰۰ رسید و داوطلبان انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری از ساعت ۸ امروز سهشنبه ۲۱ اردیبهشت برای ثبتنام راهی میدان فاطمی خواهند شد تا شخصا در ستاد انتخابات کشور نامنویسی کنند چه آنکه ثبتنام در این مرحله از انتخابات حضوری است البته برخلاف سالهای قبل دیگر خبری از قشونکشی داوطلبان به ستاد انتخابات نیست و بهدلیل محدودیتهای کرونایی نهایتا میتوانند با یک همراه راهی وزارت کشور شوند. هرچند داوطلبان برای حضور در ستاد انتخابات باید از خیابان «شهدای گمنام» تردد کنند، اما در رزمگاه انتخابات آنچه پیدا نمیشود «گمنامی» است وای بسا جمع زیادی از کسانی که برای ثبتنام به ستاد انتخابات کشور میآیند نه برای «خدمت» و «حکمرانی» که بلکه برای «دیدهشدن» است. دیدهشدنی که بهزعم مسئولان، رسانههای جمعی به کوره آن میدمد و باعث تحریک عدهای برای ثبتنام میشود و نتیجه آنهم زحمت مسئولان درگیر انتخابات میشود. بهمنظور ساماندهی این عارضه و جلوگیری از ثبتنام کسانی که حداقل شرایط را ندارند، اقتضائات جدیدی از سوی شورای نگهبان به وزارت کشور ابلاغ شده است. ابلاغی که به گفته وزیر کشور، «شورای نگهبان یک گام به سمت شفافیت حرکت کرده است». البته وزیر کشور به این مهم نیز اشارهکرده است که «شورای نگهبان یک گام در راستای شفافیت جلوتر رفته است؛ البته در فضای عمومی و سیاسی برخی از نگرانیها ایجادشده است و تفاسیر حقوقی متفاوت ارائهشده است، ضمن احترام به همه این تفاسیر حقوقی و هر دیدگاهی که بهطور مبنایی در این خصوص مطرح میشود، لکن تفسیر حقوقی معاونت محترم حقوقی ریاست جمهوری مبنای عمل ما خواهد بود.» همچنین آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان صبح روز دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ در همایش هیئتهای نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری که با حضور مسئولان اجرایی ازجمله وزیر کشور و مسئولان نظارت بر انتخابات در محل شورای نگهبان برگزار شد، به مصوبه اخیر شورای نگهبان برای تعیین رجل سیاسی مذهبی و ساماندهی ثبت نامها اشاره کرد و گفت «آشفتگی در ثبتنامها به مشکل جدی در نظام انتخاباتی ما تبدیلشده بود که افراد بدون داشتن حداقل شرایط برای ریاست جمهوری، ثبتنام میکردند که شورا نگهبان این خدمت را کرد و مصوبه خود را اصلاح کرد تا در انتخابات پیشرو شاهد چنین مشکلاتی نباشیم. امیدواریم متولیان اجرای انتخابات به مر قانون عمل کنند و سلیقهای رفتار نکنند.»
وی همچنین خطاب به وزیر کشور تأکید کرد «ما با وزارت کشور همکاری خوبی داریم و برای برگزاری سالم انتخابات در یک مسیر حرکت میکنیم که امیدواریم این مصوبه اخیر شورای نگهبان که برای ساماندهی ثبتنامها وضعشده را بهدرستی اجرا کنید.»
دبیر شورای نگهبان همچنین به اولویتهای کشور اشاره و به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم توصیه کرد «این دوره از کشور مسئله معیشت و اقتصاد مردم در اولویت قرار دارد و کسی که میخواهد نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود باید توان حل این مشکلات را داشته باشد که به نامزدها توصیه میکنم اگر توان حل مشکلات اقتصادی مردم را در خود میبینند در انتخابات ثبتنام کنند؛ البته شورای نگهبان نیز در احراز صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری این شرایط را طبق قانون مدنظر قرار خواهد داد.»
وی تأکید کرد: «نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نباید چک بلامحل صادر کنند و وعدههای توخالی بدهند تا در صورت پیروزی در انتخابات بتوانند مشکلات کشور را حل کنند تا در پایان مسئولیت خود هم خدا و هم مردم از آنها راضی باشند.»
آیتالله جنتی با اشاره به اینکه مسئله احراز صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری امر بسیار حساس و مهمی است که شورای نگهبان باید آن را انجام دهد، تصریح کرد «شورای نگهبان در فرآیند احراز صلاحیت باید تمام سوابق فرد را بهدقت بررسی کند تا حداقل شرایط مذکور را داشته باشد که این کار بسیار سختی است بااینحال ما این کار را با دقت انجام میدهیم.»
داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری پنج روز یعنی از سه شنبه تا روز شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ فرصت ثبتنام دارند و طبق ماده ۳ مصوبه اصلاحی شورای نگهبان، باید شرایط ذیل را داشته باشند: «سلامت و توانایی لازم جهت ایفای مسئولیتهای ریاست جمهوری «حداقل سن ۴۰ سال تمام شمسی و حداکثر سن ۷۵ سال تمام شمسی در هنگام ثبتنام»، «داشتن مدرک تحصیلی حداقل کارشناسی ارشد یا معادل آن مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و یا مرکز مدیریت حوزههای علمیه»، «ارائه برنامهها و خطمشیهای اجرایی در چارچوب صلاحیت و اختیارات قوه مجریه مبتنی بر اسناد بالادستی ازجمله قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام»، «معرفی مشاوران جهت تشریح برنامهها و توان مدیریتی»، «عدم محرومیت از حقوق اجتماعی در زمان ثبتنام» «فقدان سابقه محکومیت کیفری مؤثر»، «عدم محکومیت قطعی کیفری به جرائم اقتصادی ازجمله کلاهبرداری، رشاء و ارتشاء، اختلاس، تبانی در معاملات دولتی، پولشویی، اخلال در نظام اقتصادی کشور و عدم محکومیت به اقدام علیه نظام جمهوری اسلامی ایران»، «وابسته نبودن به گروههای غیرقانونی و فقدان سوابق سوء امنیتی ازجمله در فتنه سال ۱۳۸۸» و «عدم وابستگی به رژیم گذشته و مؤثر نبودن در تحکیم آن.»
پرونده داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری، بعد از پایان ثبتنام، برای رسیدگی به صلاحیتشان به شورای نگهبان ارسال میشود. شورای نگهبان نیز ۵ روز فرصت رسیدگی دارد و اگر لازم شد، این زمان برای ۵ روز دیگر قابل تمدید است. پس از پایان فرآیند بررسی صلاحیتها، اسامی نامزدهای تأییدشده توسط شورای نگهبان به وزارت کشور ارسال میشود و وزارت کشور آن را منتشر و به اطلاع مردم میرساند و از فردای آن روز تبلیغات نامزدها آغاز میشود. طبق جدول زمانبندی انتخابات ۱۴۰۰، اسامی نهایی داوطلبان احراز صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری ۵ و ۶
خرداد به مدت ۲ روز از سوی وزارت کشور اعلام میشود و تبلیغات انتخاباتی نیز از ۷ تا ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ به مدت ۲۰ روز انجام خواهد شد و نهایتاً ۲۷ خرداد ممنوعیت تبلیغات و ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نیز روز رأیگیری خواهد بود.
انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری، ششمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا، دومین دوره انتخابات مجلس خبرگان و اولین دوره انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی بهصورت همزمان روز جمعه ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ در سراسر کشور برگزار خواهد شد.
دبیر گروه سیاسی
بالاخره موعد اولین گام انتخابات ۱۴۰۰ رسید و داوطلبان انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری از ساعت ۸ امروز سهشنبه ۲۱ اردیبهشت برای ثبتنام راهی میدان فاطمی خواهند شد تا شخصا در ستاد انتخابات کشور نامنویسی کنند چه آنکه ثبتنام در این مرحله از انتخابات حضوری است البته برخلاف سالهای قبل دیگر خبری از قشونکشی داوطلبان به ستاد انتخابات نیست و بهدلیل محدودیتهای کرونایی نهایتا میتوانند با یک همراه راهی وزارت کشور شوند. هرچند داوطلبان برای حضور در ستاد انتخابات باید از خیابان «شهدای گمنام» تردد کنند، اما در رزمگاه انتخابات آنچه پیدا نمیشود «گمنامی» است وای بسا جمع زیادی از کسانی که برای ثبتنام به ستاد انتخابات کشور میآیند نه برای «خدمت» و «حکمرانی» که بلکه برای «دیدهشدن» است. دیدهشدنی که بهزعم مسئولان، رسانههای جمعی به کوره آن میدمد و باعث تحریک عدهای برای ثبتنام میشود و نتیجه آنهم زحمت مسئولان درگیر انتخابات میشود. بهمنظور ساماندهی این عارضه و جلوگیری از ثبتنام کسانی که حداقل شرایط را ندارند، اقتضائات جدیدی از سوی شورای نگهبان به وزارت کشور ابلاغ شده است. ابلاغی که به گفته وزیر کشور، «شورای نگهبان یک گام به سمت شفافیت حرکت کرده است». البته وزیر کشور به این مهم نیز اشارهکرده است که «شورای نگهبان یک گام در راستای شفافیت جلوتر رفته است؛ البته در فضای عمومی و سیاسی برخی از نگرانیها ایجادشده است و تفاسیر حقوقی متفاوت ارائهشده است، ضمن احترام به همه این تفاسیر حقوقی و هر دیدگاهی که بهطور مبنایی در این خصوص مطرح میشود، لکن تفسیر حقوقی معاونت محترم حقوقی ریاست جمهوری مبنای عمل ما خواهد بود.» همچنین آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان صبح روز دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ در همایش هیئتهای نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری که با حضور مسئولان اجرایی ازجمله وزیر کشور و مسئولان نظارت بر انتخابات در محل شورای نگهبان برگزار شد، به مصوبه اخیر شورای نگهبان برای تعیین رجل سیاسی مذهبی و ساماندهی ثبت نامها اشاره کرد و گفت «آشفتگی در ثبتنامها به مشکل جدی در نظام انتخاباتی ما تبدیلشده بود که افراد بدون داشتن حداقل شرایط برای ریاست جمهوری، ثبتنام میکردند که شورا نگهبان این خدمت را کرد و مصوبه خود را اصلاح کرد تا در انتخابات پیشرو شاهد چنین مشکلاتی نباشیم. امیدواریم متولیان اجرای انتخابات به مر قانون عمل کنند و سلیقهای رفتار نکنند.»
وی همچنین خطاب به وزیر کشور تأکید کرد «ما با وزارت کشور همکاری خوبی داریم و برای برگزاری سالم انتخابات در یک مسیر حرکت میکنیم که امیدواریم این مصوبه اخیر شورای نگهبان که برای ساماندهی ثبتنامها وضعشده را بهدرستی اجرا کنید.»
دبیر شورای نگهبان همچنین به اولویتهای کشور اشاره و به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم توصیه کرد «این دوره از کشور مسئله معیشت و اقتصاد مردم در اولویت قرار دارد و کسی که میخواهد نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود باید توان حل این مشکلات را داشته باشد که به نامزدها توصیه میکنم اگر توان حل مشکلات اقتصادی مردم را در خود میبینند در انتخابات ثبتنام کنند؛ البته شورای نگهبان نیز در احراز صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری این شرایط را طبق قانون مدنظر قرار خواهد داد.»
وی تأکید کرد: «نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نباید چک بلامحل صادر کنند و وعدههای توخالی بدهند تا در صورت پیروزی در انتخابات بتوانند مشکلات کشور را حل کنند تا در پایان مسئولیت خود هم خدا و هم مردم از آنها راضی باشند.»
آیتالله جنتی با اشاره به اینکه مسئله احراز صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری امر بسیار حساس و مهمی است که شورای نگهبان باید آن را انجام دهد، تصریح کرد «شورای نگهبان در فرآیند احراز صلاحیت باید تمام سوابق فرد را بهدقت بررسی کند تا حداقل شرایط مذکور را داشته باشد که این کار بسیار سختی است بااینحال ما این کار را با دقت انجام میدهیم.»
داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری پنج روز یعنی از سه شنبه تا روز شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ فرصت ثبتنام دارند و طبق ماده ۳ مصوبه اصلاحی شورای نگهبان، باید شرایط ذیل را داشته باشند: «سلامت و توانایی لازم جهت ایفای مسئولیتهای ریاست جمهوری «حداقل سن ۴۰ سال تمام شمسی و حداکثر سن ۷۵ سال تمام شمسی در هنگام ثبتنام»، «داشتن مدرک تحصیلی حداقل کارشناسی ارشد یا معادل آن مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و یا مرکز مدیریت حوزههای علمیه»، «ارائه برنامهها و خطمشیهای اجرایی در چارچوب صلاحیت و اختیارات قوه مجریه مبتنی بر اسناد بالادستی ازجمله قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام»، «معرفی مشاوران جهت تشریح برنامهها و توان مدیریتی»، «عدم محرومیت از حقوق اجتماعی در زمان ثبتنام» «فقدان سابقه محکومیت کیفری مؤثر»، «عدم محکومیت قطعی کیفری به جرائم اقتصادی ازجمله کلاهبرداری، رشاء و ارتشاء، اختلاس، تبانی در معاملات دولتی، پولشویی، اخلال در نظام اقتصادی کشور و عدم محکومیت به اقدام علیه نظام جمهوری اسلامی ایران»، «وابسته نبودن به گروههای غیرقانونی و فقدان سوابق سوء امنیتی ازجمله در فتنه سال ۱۳۸۸» و «عدم وابستگی به رژیم گذشته و مؤثر نبودن در تحکیم آن.»
پرونده داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری، بعد از پایان ثبتنام، برای رسیدگی به صلاحیتشان به شورای نگهبان ارسال میشود. شورای نگهبان نیز ۵ روز فرصت رسیدگی دارد و اگر لازم شد، این زمان برای ۵ روز دیگر قابل تمدید است. پس از پایان فرآیند بررسی صلاحیتها، اسامی نامزدهای تأییدشده توسط شورای نگهبان به وزارت کشور ارسال میشود و وزارت کشور آن را منتشر و به اطلاع مردم میرساند و از فردای آن روز تبلیغات نامزدها آغاز میشود. طبق جدول زمانبندی انتخابات ۱۴۰۰، اسامی نهایی داوطلبان احراز صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری ۵ و ۶
خرداد به مدت ۲ روز از سوی وزارت کشور اعلام میشود و تبلیغات انتخاباتی نیز از ۷ تا ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ به مدت ۲۰ روز انجام خواهد شد و نهایتاً ۲۷ خرداد ممنوعیت تبلیغات و ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نیز روز رأیگیری خواهد بود.
انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری، ششمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا، دومین دوره انتخابات مجلس خبرگان و اولین دوره انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی بهصورت همزمان روز جمعه ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ در سراسر کشور برگزار خواهد شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 6
اوج توحش صهیونیستها
گروه بینالملل
جنایات رژیم متوحش و اشغالگر صهیونیستی در مسجدالاقصی به نقطه اوج خود رسیده است. نظامیان صهیونیست از صبح دیروز با حمله به صحنهای مسجدالاقصی نمازگزاران و تحصنکنندگان فلسطینی را هدف قرار دادند و این مکان مقدس را تحت محاصره خود درآوردند و تاکنون صدها نفر زخمی شدهاند.
چه اتفاقی در مسجدالاقصی رخ میدهد
صحنهای مسجدالاقصی بار دیگر شاهد یورش نظامیان صهیونیست در راستای حمایت از شهرکنشینان به نمازگزاران فلسطینی است.این در حالی است که در ادامه حملات نظامیان صهیونیست به فلسطینیها در محله شیخ جراح
در قدس شرقی نیز دهها نفر زخمی شدند. کانال تلگرامی شبکه المیادین، از تجمع شمار زیادی از نمازگزاران فلسطینی در صحنهای مسجدالاقصی برای مقابله با ورود غیرقانونی و حملات شهرکنشینان خبر داد و نوشت که اشغالگران برای متفرق کردن این نمازگزاران اقدام به شلیک گازهای اشکآور، گلولههای پلاستیکی و بمبهای صوتی میکنند.
بر اساس این گزارش ، درگیریهای خشونتباری میان شهرکنشینان و فلسطینیها در صحنهای مسجدالاقصی آغاز شده است و جوانان فلسطینی در حال مهار حملات شهرکنشینان هستند.پایگاه خبری شبکه «الجزیره» نیز با انتشار تصاویر صحنهای مسجدالاقصی از درگیری شدید نظامیان صهیونیست با فلسطینیها خبر داد.بر اساس این گزارش، نظامیان صهیونیست، از چند دروازه به مسجدالاقصی حمله کردند و در حال حاضر درگیری اصلی میان اشغالگران و تحصنکنندگان فلسطینی در بخش «مسجد القبلی» متمرکز است و گفته میشود که صهیونیستها با گلولههای پلاستیکی، سرهای فلسطینیها را هدف قرار میدهد و شماری از آنها از ناحیه سر مجروح شدهاند.
مدیر مسجدالاقصی در گفتوگو با الجزیره گفت که اشغالگران به اتاقی که سیستم صوتی مسجد القبلی در آن قرار دارد، حمله کردند و به سوی مسجد قبه الصخره، گاز اشکآور شلیک کردند.
صهیونیستها مانع از درمان مجروحین میشوند
اداره اوقاف اسلامی نیز از مجروح شدن صدها متحصن در مسجدالاقصی خبر داد و اعلام کرد که اشغالگران و تکتیراندازان صهیونیست به سوی تحصنکنندگان فلسطینی، گلولههای فلزی شلیک میکنند.هلالاحمر فلسطین نیز اعلام کرد که اشغالگران مانع ورود کادرهای درمانی و رسیدن آنها به مسجدالاقصی برای امدادرسانی میشوند. با این حال موفق شدیم تعداد اندکی از زخمیها را از دروازه «الاسباط» به بیمارستان منتقل کنیم اما شمار دیگری هستند که ما نمیتوانیم به آنها امدادرسانی کنیم.سخنگوی هلالاحمر فلسطین اعلام کرد که صهیونیستها با گلولههای فلزی سرهای تحصنکنندگان در مسجدالاقصی را هدف قرار دادهاند.
هلالاحمر فلسطین اعلام کرد که تاکنون صدها نفر در جریان حمله صهیونیستها به مسجدالاقصی زخمی شدهاند و تنها حدود ۵۰ نفر
از آنها به بیمارستان قدس و بیمارستان سیار ایجادشده در نزدیکی مسجدالاقصی منتقل شدهاند.خبرنگار الجزیره نیز در گزارش خود، میان اشغالگران و کمیته محافظان مسجدالاقصی در صحن مسجد قبه الصخره خبر داد و اعلام کرد که اشغالگران برشدت و میزان شلیک بمبهای
گاز اشکآور و صوتی در مسجد القبلی،
قبه الصخره و نمازخانه المروانی افزودند.
قبه الصخره یکی از بخشهای مسجدالاقصی است که در جنوب شرقی بخش قدیمی قدس واقع است. دیگر بخشهای آن شامل مسجد القبلی، نمازخانه المروانی، نمازخانه قدیمی الاقصی، مسجد قبه الصخره، مسجد البراق ، مسجد المغاربه، مسجد النساء و ...است.
بازی صهیونیستها با آتش
«محمد حماده» سخنگوی جنبش حماس در شهر قدس اشغالی نسبت به تجاوزات صهیونیستها به مسجدالاقصی هشدار داد.پایگاه خبری «عرب-۴۸» به نقل از حماده گزارش داد که رژیم صهیونیستی، به خاطر تعدی به مسجدالاقصی و نمازگزاران حاضر در آن، بهای سنگینی پرداخت خواهد کرد.وی تأکید کرد، یورش به مسجدالاقصی و تعدی به نمازگزاران معتکف که توسط ارتش رژیم صهیونیستی صورت گرفته است، یک جنگ مذهبی است.
حماده بر این باور است که این جنگ مذهبی صهیونیستها، بیانگر وحشیگری و نازیسم بودن رژیم صهیونیستی است.این مسئول حماس از مردم فلسطین خواست که در برابر این حملات ایستادگی کنند و اجازه ندهند که صهیونیستها وارد آن شوند.
«صالح العاروی» نایب رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس گفت که قدس سنگبنای وجود ملت فلسطین است.العاروی تأکید کرد «چشم امید همه به آن است. اسرائیل نمیداند که آن (قدس) همه چیز ماست و به خاطر آن، مجاهدان از سراسر دنیا گرد هم جمع میشوند».
وی خاطرنشان کرد، رژیم صهیونیستی با آتشبازی میکند و تعدی به قدس و تلاشهای مخرب، بازی بسیار خطرناکی است.
تعبیر خطیب قدس از اتفاقات مسجدالاقصی
شیخ «عکرمه صبری» خطیب مسجدالاقصی در سخنانی گفت که مأموران رژیم صهیونیستی با انواع سلاحها یک «جنگ واقعی» را در مسجدالاقصی رقم زدهاند.
او به خبرگزاری فلسطینی صفا گفت که مسجدالاقصی زیر پای نیروهای ویژه و تکتیراندازهای رژیم اشغالگر قدس آلوده شده، مورد تجاوز قرار گرفته و اشغال شده است و چنین وقایعی از سال ۱۹۶۷ که شهر قدس اشغال شد، سابقه ندارد.خطیب مسجدالاقصی در ادامه گفت که نظامیان رژیم صهیونیستی عامدانه با گلولههای پلاستیکی به سر و چشم نمازگزاران شلیک میکنند و عمده نمازگزاران از این دو ناحیه مجروح شدهاند.
به گفته شیخ «عکرمه صبری» مأموران صهیونیستی میخواهند نمازگزاران و معتکفان را از مسجد بیرون انداخته تا راه ورود شهرکنشینان و تجاوز به حریم مسجد باز شود؛ درحالیکه تمامی مسجدالاقصی متعلق به مسلمانان است و آنها هیچ حقی در این مسجد ندارند.
او با انتقاد از موضع کشورهای عربی و اسلامی، افزود: «کشورهای عربی و اسلامی در خصوص اتفاقاتی که در مسجدالاقصی رخ میدهد، چه میکنند؟ همه باید به مسئولیت خود در قبال اتفاقات این مسجد عمل کنند».
به گفته وی بنیامین نتانیاهو تلاش دارد با این کارها، جناح راستگرای تندرو را خشنود کند تا آنها از وی برای ابقای در پست نخستوزیری حمایت کنند و در این میان مسجدالاقصی قربانی میشود.از سوی دیگر، نخستوزیر رژیم صهیونیستی ضمن تأکید بر حمایت خود از نیروهای پلیس و دستگاههای امنیتی رژیم صهیونیستی دردرگیریهای جاری بر سر قدس، با طرح این ادعا که اتفاقات جاری در قدس جدید نبوده بلکه از صدها سال قبل وجود داشته، رسانههای جهان را به انعکاس اشتباه این حوادث متهم کرد!
بنیامین نتانیاهو مدعی شد: در حال حاضر درگیری بر سر قلب قدس در جریان است و درگیری جدیدی در کار نیست بلکه تنها عبارت است از درگیری میان عدم سازش و سازش و میان خشونت سرکش و ساختار و قانون، این درگیری جدید نیست و از صدها سال قبل شاهد آن بودهایم!
جنایات رژیم متوحش و اشغالگر صهیونیستی در مسجدالاقصی به نقطه اوج خود رسیده است. نظامیان صهیونیست از صبح دیروز با حمله به صحنهای مسجدالاقصی نمازگزاران و تحصنکنندگان فلسطینی را هدف قرار دادند و این مکان مقدس را تحت محاصره خود درآوردند و تاکنون صدها نفر زخمی شدهاند.
چه اتفاقی در مسجدالاقصی رخ میدهد
صحنهای مسجدالاقصی بار دیگر شاهد یورش نظامیان صهیونیست در راستای حمایت از شهرکنشینان به نمازگزاران فلسطینی است.این در حالی است که در ادامه حملات نظامیان صهیونیست به فلسطینیها در محله شیخ جراح
در قدس شرقی نیز دهها نفر زخمی شدند. کانال تلگرامی شبکه المیادین، از تجمع شمار زیادی از نمازگزاران فلسطینی در صحنهای مسجدالاقصی برای مقابله با ورود غیرقانونی و حملات شهرکنشینان خبر داد و نوشت که اشغالگران برای متفرق کردن این نمازگزاران اقدام به شلیک گازهای اشکآور، گلولههای پلاستیکی و بمبهای صوتی میکنند.
بر اساس این گزارش ، درگیریهای خشونتباری میان شهرکنشینان و فلسطینیها در صحنهای مسجدالاقصی آغاز شده است و جوانان فلسطینی در حال مهار حملات شهرکنشینان هستند.پایگاه خبری شبکه «الجزیره» نیز با انتشار تصاویر صحنهای مسجدالاقصی از درگیری شدید نظامیان صهیونیست با فلسطینیها خبر داد.بر اساس این گزارش، نظامیان صهیونیست، از چند دروازه به مسجدالاقصی حمله کردند و در حال حاضر درگیری اصلی میان اشغالگران و تحصنکنندگان فلسطینی در بخش «مسجد القبلی» متمرکز است و گفته میشود که صهیونیستها با گلولههای پلاستیکی، سرهای فلسطینیها را هدف قرار میدهد و شماری از آنها از ناحیه سر مجروح شدهاند.
مدیر مسجدالاقصی در گفتوگو با الجزیره گفت که اشغالگران به اتاقی که سیستم صوتی مسجد القبلی در آن قرار دارد، حمله کردند و به سوی مسجد قبه الصخره، گاز اشکآور شلیک کردند.
صهیونیستها مانع از درمان مجروحین میشوند
اداره اوقاف اسلامی نیز از مجروح شدن صدها متحصن در مسجدالاقصی خبر داد و اعلام کرد که اشغالگران و تکتیراندازان صهیونیست به سوی تحصنکنندگان فلسطینی، گلولههای فلزی شلیک میکنند.هلالاحمر فلسطین نیز اعلام کرد که اشغالگران مانع ورود کادرهای درمانی و رسیدن آنها به مسجدالاقصی برای امدادرسانی میشوند. با این حال موفق شدیم تعداد اندکی از زخمیها را از دروازه «الاسباط» به بیمارستان منتقل کنیم اما شمار دیگری هستند که ما نمیتوانیم به آنها امدادرسانی کنیم.سخنگوی هلالاحمر فلسطین اعلام کرد که صهیونیستها با گلولههای فلزی سرهای تحصنکنندگان در مسجدالاقصی را هدف قرار دادهاند.
هلالاحمر فلسطین اعلام کرد که تاکنون صدها نفر در جریان حمله صهیونیستها به مسجدالاقصی زخمی شدهاند و تنها حدود ۵۰ نفر
از آنها به بیمارستان قدس و بیمارستان سیار ایجادشده در نزدیکی مسجدالاقصی منتقل شدهاند.خبرنگار الجزیره نیز در گزارش خود، میان اشغالگران و کمیته محافظان مسجدالاقصی در صحن مسجد قبه الصخره خبر داد و اعلام کرد که اشغالگران برشدت و میزان شلیک بمبهای
گاز اشکآور و صوتی در مسجد القبلی،
قبه الصخره و نمازخانه المروانی افزودند.
قبه الصخره یکی از بخشهای مسجدالاقصی است که در جنوب شرقی بخش قدیمی قدس واقع است. دیگر بخشهای آن شامل مسجد القبلی، نمازخانه المروانی، نمازخانه قدیمی الاقصی، مسجد قبه الصخره، مسجد البراق ، مسجد المغاربه، مسجد النساء و ...است.
بازی صهیونیستها با آتش
«محمد حماده» سخنگوی جنبش حماس در شهر قدس اشغالی نسبت به تجاوزات صهیونیستها به مسجدالاقصی هشدار داد.پایگاه خبری «عرب-۴۸» به نقل از حماده گزارش داد که رژیم صهیونیستی، به خاطر تعدی به مسجدالاقصی و نمازگزاران حاضر در آن، بهای سنگینی پرداخت خواهد کرد.وی تأکید کرد، یورش به مسجدالاقصی و تعدی به نمازگزاران معتکف که توسط ارتش رژیم صهیونیستی صورت گرفته است، یک جنگ مذهبی است.
حماده بر این باور است که این جنگ مذهبی صهیونیستها، بیانگر وحشیگری و نازیسم بودن رژیم صهیونیستی است.این مسئول حماس از مردم فلسطین خواست که در برابر این حملات ایستادگی کنند و اجازه ندهند که صهیونیستها وارد آن شوند.
«صالح العاروی» نایب رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس گفت که قدس سنگبنای وجود ملت فلسطین است.العاروی تأکید کرد «چشم امید همه به آن است. اسرائیل نمیداند که آن (قدس) همه چیز ماست و به خاطر آن، مجاهدان از سراسر دنیا گرد هم جمع میشوند».
وی خاطرنشان کرد، رژیم صهیونیستی با آتشبازی میکند و تعدی به قدس و تلاشهای مخرب، بازی بسیار خطرناکی است.
تعبیر خطیب قدس از اتفاقات مسجدالاقصی
شیخ «عکرمه صبری» خطیب مسجدالاقصی در سخنانی گفت که مأموران رژیم صهیونیستی با انواع سلاحها یک «جنگ واقعی» را در مسجدالاقصی رقم زدهاند.
او به خبرگزاری فلسطینی صفا گفت که مسجدالاقصی زیر پای نیروهای ویژه و تکتیراندازهای رژیم اشغالگر قدس آلوده شده، مورد تجاوز قرار گرفته و اشغال شده است و چنین وقایعی از سال ۱۹۶۷ که شهر قدس اشغال شد، سابقه ندارد.خطیب مسجدالاقصی در ادامه گفت که نظامیان رژیم صهیونیستی عامدانه با گلولههای پلاستیکی به سر و چشم نمازگزاران شلیک میکنند و عمده نمازگزاران از این دو ناحیه مجروح شدهاند.
به گفته شیخ «عکرمه صبری» مأموران صهیونیستی میخواهند نمازگزاران و معتکفان را از مسجد بیرون انداخته تا راه ورود شهرکنشینان و تجاوز به حریم مسجد باز شود؛ درحالیکه تمامی مسجدالاقصی متعلق به مسلمانان است و آنها هیچ حقی در این مسجد ندارند.
او با انتقاد از موضع کشورهای عربی و اسلامی، افزود: «کشورهای عربی و اسلامی در خصوص اتفاقاتی که در مسجدالاقصی رخ میدهد، چه میکنند؟ همه باید به مسئولیت خود در قبال اتفاقات این مسجد عمل کنند».
به گفته وی بنیامین نتانیاهو تلاش دارد با این کارها، جناح راستگرای تندرو را خشنود کند تا آنها از وی برای ابقای در پست نخستوزیری حمایت کنند و در این میان مسجدالاقصی قربانی میشود.از سوی دیگر، نخستوزیر رژیم صهیونیستی ضمن تأکید بر حمایت خود از نیروهای پلیس و دستگاههای امنیتی رژیم صهیونیستی دردرگیریهای جاری بر سر قدس، با طرح این ادعا که اتفاقات جاری در قدس جدید نبوده بلکه از صدها سال قبل وجود داشته، رسانههای جهان را به انعکاس اشتباه این حوادث متهم کرد!
بنیامین نتانیاهو مدعی شد: در حال حاضر درگیری بر سر قلب قدس در جریان است و درگیری جدیدی در کار نیست بلکه تنها عبارت است از درگیری میان عدم سازش و سازش و میان خشونت سرکش و ساختار و قانون، این درگیری جدید نیست و از صدها سال قبل شاهد آن بودهایم!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 10
کوچ دهکها
نفیسه امامی
مركز آمار ايران در گزارشی كه بهتازگی منتشر كرده به وضعيت ضريب جينی در ايران اشاره کرده است که نشان میدهد این ضریب در دهه 90 روند صعودی داشته است به این معنا که نابرابریهای اقتصادی و شکاف طبقاتی افزايش معناداری پیدا کرده است. بر اساس این گزارش فقط در سالهای 90، 91 و 98 ضريب جينی از صفر دورتر شده و نابرابری درآمدی كمتر شده و در 7 سال ديگر نابرابریهای شدید درآمدی به وقوع پیوسته است.
ضریب جینی یکی از مهمترین شاخصهای نشاندهنده وضعیت توزیع عادلانه ثروت در جامعه است. این ضریب عددی بین صفر و یک است و هرقدر به صفر نزدیکتر باشد یعنی ثروت بهصورت عادلانهتری در جامعه توزیع شده و فاصله طبقاتی کمتری در جامعه وجود دارد.
روند صعودی ضریب جینی
بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نیز نشان میدهد ضریب جینی و نسبت
10 درصد ثروتمندترین به 10 درصد فقیرترین جمعیت از سال 1392 تا 1399 روندی صعودی پیداکرده و افزایش شکاف اجتماعی در این دوره زمانی را به ثبت رسانده است. طبق آمارهای ارائهشده ضریب جینی با رشد بالا از حدود 37/0 در سال 90 به 4132/0در سال 97 رسیده که این میزان از سال 82 به بعد سابقه نداشته است.دهه 1390 بحرانها و مسائل متعددی را به خود دید. درحالیکه با روی کار آمدن دولت حسن روحانی
تلاش کابینه برای توافق با غرب و آمریکا در قالب امضای برجام انجام گرفت، اما این توافقنامه کمترین منفعتی برای اقتصاد کشور و رفع تحریمهای نفتی، بانکی و خودرویی به همراه نداشت. درنهایت هم با خروج آمریکا از برجام، استراتژی فشار حداکثری علیه ایران، محدود شدن صادرات نفت و تشدید تحریمها علیه اقتصاد ایران، آسیبهای زیادی به آن وارد کرد.
آمارهای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ میانگین قدرت اقتصادی هر ایرانی
۵ درصد کمتر شده، درحالیکه سرانه تولید ناخالص داخلی در افغانستان در این مدت ۱۶ درصد، در عراق ۲۸درصد، در پاکستان ۲۳ درصد و در عربستان سعودی بیش از ۱۰ درصد افزایش یافته است.
اقتصاد کشور طی سالهای 96 تا 98 با رشد منفی اقتصادی روبهرو شد و افزایش نرخ ارز باعث در رفتن فنر تورم گردید و وعدههایی همچون کاهش اختلاف طبقاتی، ریشهکنی فساد، رونق اقتصادی و اشتغالزایی بینتیجه ماند. افزایش تورم در سالهای اخیر تأثیرات مختلفی بر روی طبقات جامعه گذاشت. بالطبع دهکهای کمدرآمد جامعه فشار مضاعفی را تحمل کردند که منجر به کاهش قدرت خرید و کوچکتر شدن سفرههای آنان شد.
افزایش شکاف طبقاتی با بروز تورم
با افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی طی 10 سال اخیر، شکاف طبقاتی افزایش یافت که افزایش نرخ ضریب جینی را نشان میدهد. بالا رفتن بیرویه قیمتها در سالهای اخیر حاکی از آن است که به دارایی ثروتمندان اضافه شد، ولی افراد با درآمد ثابت و پایین را فقیرتر کرد چراکه افزایش تورم به میزان رشد درآمد دهکهای متوسط و کمدرآمد جامعه نبود و درعینحال بر میزان ارزش داراییهای ثروتمندان افزوده شد.براساس آمارهای رسمی در سال 96 سهم هر ايرانی از توليد ناخالص داخلی 9 ميليون و 310 هزار تومان بوده كه در سال 98 به 8 ميليون و 390 هزار تومان رسيده است که این میزان بهطور تقریبی شامل سهم هر فرد از توليد ناخالص داخلی كشور در سالهای ابتدايی دهه 90 میشود. شکاف طبقاتی گستردهای که امروز شاهد وقوع آن در جامعه هستیم را میتوان در نابرابری پرداخت حقوقهای نجومی با کارگران و کارمندان، توزیع رانت به نفع اقشار مرفه و افزایش دارایی آنها، نوسانات ارزی و بالا رفتن قیمت کالاهای مصرفی و خدمات و کوچک شدن سفره خانوارها مشاهده کرد.گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس درباره مقایسه نابرابری و شکاف طبقاتی در سال 99 منتشر کرده است
نشان میدهد فاصله درآمدی دهکهای مختلف در سالهای اخیر زیاد شده است. بر اساس این گزارش و بر طبق روند صعودی ضريب جينی، افزايش قابلتوجه نابرابری درنتیجه رشد اقتصادی منفی طی اين سالها به وقوع پیوسته است. نرخ تورم بالا در سالهای اخير منجر به رشد قابلتوجه خط فقر در شهر تهران و ساير نقاط كشور شده است. اين موضوع در كنار كاهش قابلتوجه درآمد به رشد نرخ فقر در اين سالها دامن زده است و بدون بررسیهای آماری و تنها با مشاهدات میدانی میتوان افزایش فقر را بهخصوص در سالهای 98 و 99 مشاهده کرد.
از سوی دیگر طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس کسبوکارهای خرد و کارگران در معرض آسیبهای بیشتری قرار گرفتند و بنگاههای كوچک طی این سالها
به دلیل رکود حاکم بر اقتصاد و کاهش قدرت درآمد افراد کوچکتر شدهاند، درحالیکه چهار میلیون نفر از شاغلين كشور در اين بنگاهها مشغول به كارند.به گفته کارشناسان اقتصادی سیاستگذاریهای اقتصاد کلان ایران طی این سالها منجر به بیثباتی اقتصادی در کشور شده و همین بیثباتی عاملی برای ایجاد فقر و نابرابری در کشور شده است. اقتصاد ایران سالها تحریمهای بینالمللی مانند تحریم نفتی، مالی، بانکی و تجاری را تجربه کرده و عدهای همین تحریمها را علت بیثباتی اقتصادی و بهتبع آن فقر و نابرابری در جامعه میدانند، اما سؤال اینجاست چرا برنامههای اقتصادی کشور با در نظر گرفتن شرایط تحریمی تدوین و اجرا نشده است.افزایش تورم در سالیان اخیر سبب شد بسیاری از دهکهای جامعه دستشان از رسیدن به حداقل نیازهای خود کوتاه شود. وجود نابرابریهای گسترده در توزیع درآمد به بروز فقر و ایجاد شکاف بیشتر در طبقات جامعه منجر شده است و رفع این مشکلات اراده سیاسی، آگاهی سیاستگذاران و استفاده از نیروی انسانی کارآمد را میطلبد تا با جلوگیری از افزایش فساد اقتصادی، از گسترش شکاف طبقاتی ممانعت کند.
مركز آمار ايران در گزارشی كه بهتازگی منتشر كرده به وضعيت ضريب جينی در ايران اشاره کرده است که نشان میدهد این ضریب در دهه 90 روند صعودی داشته است به این معنا که نابرابریهای اقتصادی و شکاف طبقاتی افزايش معناداری پیدا کرده است. بر اساس این گزارش فقط در سالهای 90، 91 و 98 ضريب جينی از صفر دورتر شده و نابرابری درآمدی كمتر شده و در 7 سال ديگر نابرابریهای شدید درآمدی به وقوع پیوسته است.
ضریب جینی یکی از مهمترین شاخصهای نشاندهنده وضعیت توزیع عادلانه ثروت در جامعه است. این ضریب عددی بین صفر و یک است و هرقدر به صفر نزدیکتر باشد یعنی ثروت بهصورت عادلانهتری در جامعه توزیع شده و فاصله طبقاتی کمتری در جامعه وجود دارد.
روند صعودی ضریب جینی
بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نیز نشان میدهد ضریب جینی و نسبت
10 درصد ثروتمندترین به 10 درصد فقیرترین جمعیت از سال 1392 تا 1399 روندی صعودی پیداکرده و افزایش شکاف اجتماعی در این دوره زمانی را به ثبت رسانده است. طبق آمارهای ارائهشده ضریب جینی با رشد بالا از حدود 37/0 در سال 90 به 4132/0در سال 97 رسیده که این میزان از سال 82 به بعد سابقه نداشته است.دهه 1390 بحرانها و مسائل متعددی را به خود دید. درحالیکه با روی کار آمدن دولت حسن روحانی
تلاش کابینه برای توافق با غرب و آمریکا در قالب امضای برجام انجام گرفت، اما این توافقنامه کمترین منفعتی برای اقتصاد کشور و رفع تحریمهای نفتی، بانکی و خودرویی به همراه نداشت. درنهایت هم با خروج آمریکا از برجام، استراتژی فشار حداکثری علیه ایران، محدود شدن صادرات نفت و تشدید تحریمها علیه اقتصاد ایران، آسیبهای زیادی به آن وارد کرد.
آمارهای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ میانگین قدرت اقتصادی هر ایرانی
۵ درصد کمتر شده، درحالیکه سرانه تولید ناخالص داخلی در افغانستان در این مدت ۱۶ درصد، در عراق ۲۸درصد، در پاکستان ۲۳ درصد و در عربستان سعودی بیش از ۱۰ درصد افزایش یافته است.
اقتصاد کشور طی سالهای 96 تا 98 با رشد منفی اقتصادی روبهرو شد و افزایش نرخ ارز باعث در رفتن فنر تورم گردید و وعدههایی همچون کاهش اختلاف طبقاتی، ریشهکنی فساد، رونق اقتصادی و اشتغالزایی بینتیجه ماند. افزایش تورم در سالهای اخیر تأثیرات مختلفی بر روی طبقات جامعه گذاشت. بالطبع دهکهای کمدرآمد جامعه فشار مضاعفی را تحمل کردند که منجر به کاهش قدرت خرید و کوچکتر شدن سفرههای آنان شد.
افزایش شکاف طبقاتی با بروز تورم
با افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی طی 10 سال اخیر، شکاف طبقاتی افزایش یافت که افزایش نرخ ضریب جینی را نشان میدهد. بالا رفتن بیرویه قیمتها در سالهای اخیر حاکی از آن است که به دارایی ثروتمندان اضافه شد، ولی افراد با درآمد ثابت و پایین را فقیرتر کرد چراکه افزایش تورم به میزان رشد درآمد دهکهای متوسط و کمدرآمد جامعه نبود و درعینحال بر میزان ارزش داراییهای ثروتمندان افزوده شد.براساس آمارهای رسمی در سال 96 سهم هر ايرانی از توليد ناخالص داخلی 9 ميليون و 310 هزار تومان بوده كه در سال 98 به 8 ميليون و 390 هزار تومان رسيده است که این میزان بهطور تقریبی شامل سهم هر فرد از توليد ناخالص داخلی كشور در سالهای ابتدايی دهه 90 میشود. شکاف طبقاتی گستردهای که امروز شاهد وقوع آن در جامعه هستیم را میتوان در نابرابری پرداخت حقوقهای نجومی با کارگران و کارمندان، توزیع رانت به نفع اقشار مرفه و افزایش دارایی آنها، نوسانات ارزی و بالا رفتن قیمت کالاهای مصرفی و خدمات و کوچک شدن سفره خانوارها مشاهده کرد.گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس درباره مقایسه نابرابری و شکاف طبقاتی در سال 99 منتشر کرده است
نشان میدهد فاصله درآمدی دهکهای مختلف در سالهای اخیر زیاد شده است. بر اساس این گزارش و بر طبق روند صعودی ضريب جينی، افزايش قابلتوجه نابرابری درنتیجه رشد اقتصادی منفی طی اين سالها به وقوع پیوسته است. نرخ تورم بالا در سالهای اخير منجر به رشد قابلتوجه خط فقر در شهر تهران و ساير نقاط كشور شده است. اين موضوع در كنار كاهش قابلتوجه درآمد به رشد نرخ فقر در اين سالها دامن زده است و بدون بررسیهای آماری و تنها با مشاهدات میدانی میتوان افزایش فقر را بهخصوص در سالهای 98 و 99 مشاهده کرد.
از سوی دیگر طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس کسبوکارهای خرد و کارگران در معرض آسیبهای بیشتری قرار گرفتند و بنگاههای كوچک طی این سالها
به دلیل رکود حاکم بر اقتصاد و کاهش قدرت درآمد افراد کوچکتر شدهاند، درحالیکه چهار میلیون نفر از شاغلين كشور در اين بنگاهها مشغول به كارند.به گفته کارشناسان اقتصادی سیاستگذاریهای اقتصاد کلان ایران طی این سالها منجر به بیثباتی اقتصادی در کشور شده و همین بیثباتی عاملی برای ایجاد فقر و نابرابری در کشور شده است. اقتصاد ایران سالها تحریمهای بینالمللی مانند تحریم نفتی، مالی، بانکی و تجاری را تجربه کرده و عدهای همین تحریمها را علت بیثباتی اقتصادی و بهتبع آن فقر و نابرابری در جامعه میدانند، اما سؤال اینجاست چرا برنامههای اقتصادی کشور با در نظر گرفتن شرایط تحریمی تدوین و اجرا نشده است.افزایش تورم در سالیان اخیر سبب شد بسیاری از دهکهای جامعه دستشان از رسیدن به حداقل نیازهای خود کوتاه شود. وجود نابرابریهای گسترده در توزیع درآمد به بروز فقر و ایجاد شکاف بیشتر در طبقات جامعه منجر شده است و رفع این مشکلات اراده سیاسی، آگاهی سیاستگذاران و استفاده از نیروی انسانی کارآمد را میطلبد تا با جلوگیری از افزایش فساد اقتصادی، از گسترش شکاف طبقاتی ممانعت کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 15
سرود غمانگیز ناصرخسرو
گروه اجتماعی
داستان واکسن، طولانی و پرسوزوگداز است. یک روز سوءاستفاده و بروز تخلف در این حوزه ما را متأثر میسازد و روز دیگر عدم ثبت شناسههای واکسن در سامانه تیتک و عرضه آن با مبالغ گزاف در بازار سیاه جانمان را به لب میرساند و از گوشه و کنار دستهگلهایی که بخش خصوصی هم به آبداده، نصف عمرمان میکند. ایکاش این داستان طولانی به صفحه پایانی برسد و مدام حکایت سودجویی و عدم نظارت، کابوس روزها و شبهایمان نباشد. در مورد هرکدام از این موارد حرفهای بسیاری برای گفتن داریم که هریک میتواند بهصورت مجزا، موضوع گزارشی مفصل باشد اما ما همه این مسائل را درکنارهم مورد واکاوی قرار دادهایم تا با ارائه نقدی دلسوزانه، کاستیها مرتفع شود.
عدم ثبت در سامانه تیتک و نشت به بازار غیررسمی
ابتدا با سخنان معصومه پاشایی بهرام، نماینده مردم مرند و جلفا در مجلس شورای اسلامی آغاز میکنیم که در گفتوگو با فارس روایت کرده است، تعدادی واکسن از زنجیره رسمی توزیع و فروش خارج و با مبالغ هنگفت در بازار سیاه عرضهشده و از واکسن آسترازنکایی گفته که در این بازار تا 25 میلیون تومان به فروش میرسد، درحالیکه قیمت این واکسن نهایتا 300 هزار تومان است. ما از زبان «پاشایی» آنچه را بارها موردنقد بود، بازهم شنیدیم. مثلا همین عدم استفاده از ظرفیتهای سامانهای برای رصد سیستمی واکسیناسیون و سامانه تیتکی که قرار بود در این فرآیند نقش داشته باشد اما این سامانه بهصورت صحیح مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است و ثمره این بیمبالاتی به گفته «پاشایی»، بیش از 50 درصد از شناسههای واکسن است که در سامانه تیتک ثبت نشده است و این موضوع احتمال تزریق واکسنهای تقلبی را افزایش میدهد؛ چراکه تنها راه اصالتسنجی واکسنها ثبت شناسه آنها در سامانه نظارتی تیتک است.
صاحبنظران عرصه سلامت هم به ما میگویند، جای تعجب دارد که هیچ نظارتی در کار نیست و بیش از نیمی از واکسنهای وارداتی در سامانه تیتک ثبتنشده، اگر یک سیستم نظارتی درست وجود داشته باشد، نباید چنین وقایعی رخ بدهد. این اتفاق به سهولت قابل وقوع نیست، چون ساختاربندی بهگونهای است که از زمان ثبت پروفرما در وزارت بهداشت، سامانه تیتک تعداد و موارد دیگر را کنترل میکند و این اتفاقی عجیبوغریب است که باید حتما پیگیری شود.
پیشتر رئیس سازمان غذا و دارو تأکید کرده بود، همه محمولههای واکسن که وارد کشور میشوند با برچسبگذاری کد خاصی روی آن الصاق میشود و در هنگام تزریق با کد ملی فرد، در سامانه تیتک تطبیق داده میشود که مثلا چه کسی، کدام ویال واکسن از کدام کشور را دریافت کرده است. این اقدام علیالظاهر روی کاغذ مانده و اگر ثبت در سامانه تیتک جدی گرفته میشد، بسیاری از احتمالات در مورد قاچاق و تقلب به صفر میرسید و اطلاعات فردی و مشخصات واکسن قابلیت رصد داشت، اما چنین نشده و با آمدن بخش خصوصی این معضلات پررنگتر شده است.
واکسن «گیت»
حتما به یاد دارید که وقتی مقرر شد پای این بخش به معرکه خرید واکسن کرونا باز شود، خیلی موارد از رانت و فساد تا تبعیض و شکاف اجتماعی قابل حدس بود و منتقدین بارها تأکید کردند که ایران نباید نخستین کشوری باشد که واکسن را به مردم خود میفروشد اما تحریمها در کنار سردرگمی و ناکارآمدی در تهیه بموقع و کافی واکسن بهانهای شد تا ارز نیمایی در اختیار برخی شرکتهای «خصوصی» گذاشته شود. در همین بین خبر رسید برای سه شرکت بخش خصوصی مجوز واردات واکسن صادر شده است و صدور این مجوز همانا و روایتی که اخیرا در کلاب هاوس از زبان سخنگوی سازمان غذا و دارو نقلشده همان. کیانوش جهانپور در جمع فعالان بخش خصوصی، نگرانیاش را از «واکسن گیت» عنوان کرده و گفته، سودجویان واکسن وارداتی کرونا را تا 12 برابر قیمت خرید فاکتور کردهاند.
پورسانتهای نجومی
بعد از تزریق بینوبت واکسن به برخی مسئولان حالا قیمت کاذب آن است که تشویش تازهای را رقمزده و قبل از آنکه جهانپور لب از لب باز کند و بگوید، واکسن 10 دلاری به قیمتهای 25 تا 70 دلار یا واکسن 4 یا 5 دلاری تا 50 دلار در بهترین حالت مصداق «واکسن گیت» و «مسئلهدار» است، بسیاری ازجمله رئیس فرهنگستان علوم پزشکی در نامهای به وزیر بهداشت، بر پرهیز از درگیر کردن بخش خصوصی، تأکید کرده بودند. علیرضا مرندی در این نامه خطر رانتخواری و سوءاستفادههای کلان را چه در امر خرید واکسن و چه در امر توزیع و حتی تزریق آن و فساد در حمل و نگهداری و نیز کیفیت واکسن خریداریشده گوشزد کرده بود. جهانپور، شامگاه 13 اردیبهشتماه در کلاب هاوس، سخنگوی سازمان غذا و دارو ایران با تأکید بر وجود «پورسانتهای نجومی» برای واردات واکسن به ایران، از چند نکته پرده برداشته است، نخست آنکه «اگر بخش خصوصی بتواند مازاد بر تعامل دولتی و دیپلماسی واکسن وارد کند، باید دست او را بوسید و پولش را نقد داد و از بخش خصوصی خرید؛ ولی اگر قرار باشد نظام شبکه بهداشت را به هم بریزد، با این نوع فعالیت بخش خصوصی مخالفم.» موضوع دیگر هم پورسانت است که جهانپور بهجای کلمه فساد از این عبارت شیک استفاده کرده است: «ما رستوران میرویم و به ما میگویند دوستی داریم که میخواهد 40 میلیون واکسن «اسپوتنیک وی» بیاورد و وزارت بهداشت نمیگذارد. این تفاوت قیمت شاید در شیکترین حالت اسمش «پورسانت» باشد. منطق حکم میکند، واکسنی که ارزش آن امروز حدود 4 یا 5 دلار است، اگر تا 50 دلار فاکتور شده، مسئلهدار است.»
پسازآنکه دومین فراخوان عمومی واردات واکسن کرونا در نخستین فروردین ۱۴۰۰ منتشر شد، بسیاری از منتقدان این اقدام را زمینهسازی برای ورود دلالها و واسطههای قدرتمند دارو به حوزه واکسن کرونا عنوان کردند اما اصرار «سیدحیدر محمدی»، مدیرکل دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو این بود که بخش خصوصی محدودیتهای بخش دولتی را ندارد و چابکتر است و بعضا تبادلات مالی سریعتری هم دارد، کیانوش جهانپور این موضوع را رد کرد و گفت: «قسمت اعظم واکسنهای دنیا، توسط مذاکرات دولتها خریدوفروش میشود؛ بنابراین خیلی از ادعاها مبنی بر توانایی شرکتهای خصوصی برای خرید واکسن درست نیست.»
اظهارات دیگر «سیدحیدر محمدی» هم مبنی بر استفاده از تجارب شرکتهای خصوصی محل تردید بوده و هست. او که گفته بود، هر شرکت خصوصی مجاز وارداتی و مورد تأيید بهشرط اینکه نامه تأيید نمایندگی مثل اسپوتنیک ، بهارات هند و آسترازنکا را بیاورد و سفارت هم آن را تأيید کند اجازه پیدا میکند این واردات را به کشور انجام دهد، به این موضوع اشارهای نداشت که ورود بخش خصوصی به عرصه واکسن، سبب خروج توزیع این کالای استراتژیک از روال عادی خواهد شد. او که تأکید کرده بود، «هیچوقت واردات واکسن ما انحصاری نبوده است و بخشی از واکسنهای مورداستفاده توسط دو مؤسسه رازی و پاستور ساخته میشود و بخشی از واردات واکسن هم توسط برخی شرکتهای خصوصی انجام میگیرد و توسط وزارت بهداشت خریداری میشود»، به این مسئله اشاره نکرد که احتمال کلاهبرداری و دریافت کالای نامرغوب با این اقدام بیشتر میشود. ضمن آنکه هیچ کجای دنیا بخش خصوصی را در این موضوع دخالت ندادهاند و وزارت بهداشت با امکانات و زیرساختی که دارد، توان و ظرفیت واردات را داراست، دیگر چه نیازی به ورود بخش خصوصی است؟ این بخش باتوجه به سخنان «جهانپور» مسئله تزریق واکسن را در کشور وارد مخمصه تازهای کرده است.
بخش خصوصی مذاکرهکننده موازی
سخنگوی سازمان غذا و دارو با انتقاد از این موضوع تشریح کرده است که اغلب موارد دوستان در دقیقه ۹۰ میگویند به ما نامه بدهید. ما در روسیه و چین و هند مذاکرهکننده رسمی داریم و پیشانی مذاکرات سفیر ایران است و خرید درخواستشده را سفیر تأیید نمیکند؛ چرا باید به بخش خصوصی یا غیردولتی بهموازات سفیر خودمان نامه یا مجوز واردات واکسن بدهیم. این در حالی است که بهطور رسمی سفیر از طرف دولت یا وزارت بهداشت میخواهد مذاکره کند، استفاده از بخش خصوصی وقتی است که بخش دولتی نتواند آن ظرفیت را فعال کند. نامهای میخواهند که بعدازآن میشوند مذاکرهکننده موازی با سفیر ایران در روسیه و هند و چین.
سخنگوی سازمان غذا و دارو در ادامه، مراکش را مثال زده است و در مورد چگونگی واردات ۸ میلیون دوز واکسن توسط این کشور اذعان کرده که در مراکش از ظرفیت بخش خصوصی بهجای بخش دولتی استفادهنشده. او الگوی غلبه بخش خصوصی بر بخش دولتی را ایالاتمتحده آمریکا دانسته و بیان کرده است: «در این کشور که حداقل ۳ واکسن تولید میشود. کدام شرکت آمریکایی آماده است بگوید که واکسن فایزر یا مدرنا را میخریم تا افراد ته صف نایستند. اولین اصل در مراقبت بهداشتی عدالت در دسترسی است و اگر واکسن در دسترس است، باید بر اساس اولویتبندی و الگوریتم منطقی توزیع و تزریق شود. در آمریکا وقتی ۲۵۰ میلیون دوز تزریق کردهاند، حداقل ۳۰۰ میلیون دوز دیگر در نوبت قرار دارند.»
هر طور که حساب کنید، ورود بخش خصوصی به این عرصه خطیر، صورت خوشی ندارد. همین مدتی قبل مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین، اختیار دادن به بخش خصوصی در حوزهای چنین پیچیده را با واقعیتهای اقتصاد ایران ناسازگار دانسته بود، حریری در رابطه با اقتصادی صحبت کرده که در آن دولت در مورد مرغ و تخممرغ و زولبیا و بامیه در بازار ورود کرده و با قیمتگذاری دستوری، اجازه فعالیت آزاد به اقتصاد را نمیدهد، آنگاه در حوزهای مانند واکسن کرونا که در تمام جهان مدیریت دولتی انجام میشود، ناگهان میگویند که بخش خصوصی بیاید و واردات کند! به گفته رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین، «این نه با منطق اقتصاد ما میخواند و نه با توجه به شرایط جهانی با واقعیتهای بینالمللی سازگار است. واکسن موضوعی تخصصی است که با سلامت مردم ارتباط دارد و شرکتها و افرادی باید به آن ورود کنند که تجربه و صلاحیت علمی لازم را داشته باشند؛ در غیر این صورت احتمال کلاهبرداری و دریافت کالای نامرغوب وجود دارد و قطعا در میان مشکلات فعلی ما دیگر به چنین مسائلی در ایران نیاز نداریم.»
سوای این اظهارات و انتقادهایی که وارد است، اول اردیبهشتماه رئیس سازمان غذا و دارو گفته بود، هیچ واکسنی توسط بخش خصوصی و خارج از سیستم ثبت تیتک و برچسبگذاری اصالت کالا، وارد کشور نشده و این بدان معناست که هر محموله وارداتی باید در سامانه تیتک به ثبت برسد، اتفاقی که بعید است صورت بپذیرد. وقتی واکسنهایی که خود دولت وارد کرده سر از بازار سیاه درمیآورد وای به حال آنچه بخش خصوصی وارد میکند.
سیامک افاضلی، استراتژیست دارویی و از صاحبنظران حوزه سلامت دراینباره به ما میگوید: «هر واکسن وارداتی چه از سوی دولت و چه از جانب بخش خصوصی باید در سامانه تیتک ثبت شود. هرچند متوجه ورود بخش خصوصی به موضوع واکسن نمیشوم چون این بخش میتواند به حوزههای دیگر ورود کند، ما در حال حاضر بیش از 400 قلم کمبود دارویی در کشور داریم و اگر بخش خصوصی میخواهد فعالیت کند و بحث انحصار در کار نیست، آن 400 قلم دارو را بیاورد تا بیماران دچار مشکل نشوند. چرا در حوزه واکسن که ابدا به صلاح مملکت نیست، ورود کند. آیا غیرازاین است که بخش خصوصی صرفا بهواسطه انتفاع مالی میخواهد کاری را انجام دهد؟ ماهیت بخش خصوصی همین است اما ماهیت بیماری کرونا، حاکمیتی است، به این دلیل که تمامی شئونات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور را تهدید میکند و بخش خصوصی در این عرصه نباید ورود کند و هیچ کجای دنیا هم این بخش را دخالت ندادهاند. در کشورهای بزرگ هم این بخش دولتی است که در حال مذاکره است. اما در ایران گویا نمیخواهیم در حوزه بهداشت و درمان، شفافسازی صورت بگیرد. آیا میخواهیم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، رانتی برای قشر خاصی ایجاد کنیم؟ نمیدانم چه توجیه ای پشت این قضیه است که بخش خصوصی را دخالت دادهاند. اگر دولت ناتوان در واردات واکسن بود، پس این واکسنهایی که تاکنون واردشدهاند، چگونه به دستمان رسیده؟ اگر قرار بود صرفا بخش خصوصی دخالت کند، این وظیفه را به دوش هلالاحمر میگذاشتند که یکنهاد عمومی غیردولتی است.»
نباید واکسن را بدون کنترل توزیع کرد
افاضلی تأکید میکند:«بحث آزادسازی واردات واکسن توسط بخش خصوصی، اشتباه است و هیچگونه خردی پشت این کار نیست و رئیس دولت نباید بههیچعنوان اجازه میداد که چنین بابی باز شود. بیتردید تأمین واکسن همواره از وظایف دولتها بوده و اگر پیشازاین بخش خصوصی در واردات واکسنهای دیگر نقشآفرینی کرده، خریدارش صرفا دولت بوده است. نه اینکه شرکتهای خصوصی بخواهند بهصورت خودسر این واکسن را عرضه کنند و به فروش برسانند. بهواسطه همین مسئله، واکسنهایی که در برنامه واکسیناسیون عمومی کشور داشتهایم، هیچگاه خارج از خانه بهداشت و مراکز تزریق نبوده و تمام کسانی که باید واکسینه میشدند به خانههای بهداشت مراجعه میکردند و بخش خصوصی فقط برای واکسیناسیونی که کشوری نبود، میتوانست ورود کند، مثل واکسن آنفلوآنزا که میشد در داروخانهها نیز پیدا کرد. اما در مورد کرونا، بحث واکسیناسیون کشوری مطرح است و نمیتوان آن را بدون کنترل توزیع کرد. ما هنوز نمیتوانیم با قطعیت بگوییم این واکسن درمان مسلم و ابزار پیشگیری قطعی از کروناست و چنین امری در هالهای از ابهام قرار دارد و از سوی دیگر عوارض جانبی آنهم باید بهصورت دقیق، رهگیری و پیگیری و ثبت شود و اگر بنا باشد واردات از جانب بخش خصوصی باشد، سازوکارش بسیار سخت میشود. از طرف دیگر چون این واکسنها عمدتا دو دوزی هستند و هنوز واکسنهای تکدوز نیامده و احتمال دارد این دو دوز به سه تا چهار دوز برسد و مجبور شویم که دوز تقویتی واکسن را بزنیم، باید سامانه جامعی وجود داشته باشد تا مشخص شود چه کسانی دوز اول را با واکسن هندی یا سوئدی تزریق کردهاند تا در دوز دوم، بهاشتباه واکسن اسپوتنیک دریافت نکنند، به خاطر همین است که درمجموع باید سیستم دولتی و وزارت بهداشت متولی کار باشد اما میبینیم که ازیکطرف، اشتیاق و ولع خاصی در بخش خصوصی برای تأمین واکسن ایجادشده و از طرف دیگر هم باعث تأسف است که بهرغم هشدارهایی که دادهایم، واکسن از بازار آزاد سر درآورده و به اذعان سخنگوی سازمان غذا و دارو، قیمتها بسیار افزایش پیداکرده و بخش خصوصی برای آنکه بتواند درآمدزایی بیشتری داشته باشد، قیمتهای خرید بسیار بالاتری را پیشنهاد داده و این هم تبدیل به معضلی برای بخش دولتی شده و از دیگر آفتهایی است که این اقدام نسنجیده برای کشور به دنبال داشته است. به هر شکل برای تأمین واکسن، هزینه و ارز بیشتری از کشور خارج میشود، بنابراین با اتفاقی که افتاده ما نه توانستهایم سلامت جامعه را تضمین بکنیم و نه بستر مناسبی ازلحاظ علمی و اپیدمیولوژی فراهم شده است. خواهناخواه قشر مرفه ای از جامعه واکسن را بهراحتی تهیه میکنند و این تزریق در هیچ کجا ثبت و ضبط نمیشود اما قشر آسیبپذیری که ازنظر ابتلا به کرونا مستعدتر هستند، چون تماس اجتماعی بیشتری دارند باید در صف بایستند و این ازنظر عدالت اجتماعی هم برخلاف آن چیزی است که ما باید در بحث درمان و رعایت عدالت داشته باشیم و تمام اینها به خاطر تصمیمات غلط است. یعنی ما باید بهای بیشتری بدهیم و ارز بیشتری از کشور خارج کنیم و به همان نسبت کنترلمان روی واکسن کمتر میشود و عوارض جانبی واکسن غیرقابل رهگیری خواهد شد و عدالت اجتماعی در حوزه بهداشت و درمان بهشدت آسیب میبیند. عجیب است که سازمان عریض و طویل وزارت بهداشت از یک شرکتی که کلا 20 تا 30 نفر پرسنل دارد، برای تأمین واکسن موردنیاز کشور ناتوانتر است. یکزمانی بحث تحریمها مطرح بود و درحالحاضر از منابع مالی خارج کشور میتوان استفاده کرد تا تحریمها بر تأمین واکسن سایه نیندازد و فرآیند را برای سیستم دولتی سخت نکند و به هیچ طریق نمیتوان توجیه کرد که با چه انگیزهای و چرا این رانت خاص ایجادشده و اصلا و ابدا شفافیتی در کار نیست. همین مسائل باعث میشود که فساد در حوزه دارو شکل بگیرد و وزیر بهداشت از همان ابتدا که تصدی این سمت را برعهده گرفتند، مخالف مافیای دارو بودند اما این حرکت خودش ایجاد فساد و رانت میکند و از این آسیب نمیتوان به سهولت رهایی پیدا کرد و سررشته امور وقتی از دست وزارت بهداشت خارج شود، دیگر قابل جبران نیست.»
سوءاستفاده از سهمیه واکسن
این روزها، سوءاستفاده از سهمیه واکسن گروههای خاص نیز خبرساز شده و نشان میدهد سررشته امور از دست وزارت بهداشت خارجشده و این موضوع انتقادهای زیادی را در فضای مجازی به همراه داشته است. میتوان در این مورد بهخصوص از نمونههای فراوانی سخن گفت اما آنهایی که بیشتر در رسانهها انعکاس یافته به تخلف رئیس بیمارستان مدرس تهران مربوط میشود که بهاینعلت برکنار شد و گزارشهایی نیز مبنی بر تخلف رئیس بیمارستان ۱۵ خرداد نیز ارائه شد که طبق آخرین خبر ما، تخلف او محرز نشده است.
طی روزهای گذشته گزارشهایی درباره تخلف در تزریق واکسن در استان خراسان رضوی منتشر شده و در همین حال حمیدرضا سلیمی، رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان درگز، اعلام کرد که در جریان تزریق ۵۸ دوز واکسن کرونا به سالمندان این شهرستان دو واکسن به یک کارمند بهزیستی و یک فرد نامشخص تزریقشده است.
علی فراهی، فرماندار درگز، نیز گفت که دادستانی و اداره اطلاعات در حال تحقیق دراینباره هستند.
روز هشتم خرداد نیز حمیدرضا رحیمی، مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، بدون اشاره به جزئیات بیشتر گفته بود: «در موارد معدودی در خانههای سالمندان مشهد نیز تخلفاتی صورت گرفته بود که برخورد کردیم.»
شهرداری تهران نیز اعلام کرد که معاون خدمات شهری شهرداری منطقه ۶ و رئیس یک اداره این شهرداری پس از گزارش درباره سوءاستفاده در تزریق واکسن کرونا برکنار شدهاند.
در اطلاعیه شهرداری تهران اعلام شده که یک نفر از مسئولان نواحی اقدام به تزریق واکسن از سهمیه پاکبانان کرده بود که «به همراه سه نفر از همکاران ذیربط در ناحیه از سمتهای خود عزل شدند».پیش از آن نیز گزارشهایی از سوءاستفاده مقامات از سهمیه واکسن پاکبانان در آبادان، علی آبادکتول، اسفراین و اهواز منتشر شده بود.
سیامک افاضلی، کارشناس حوزه سلامت در این رابطه هم به ما توضیح میدهد: «هنگامیکه کنترل مرکزی برای سیستم واکسیناسیون نداشته باشید، این اتفاقات بهآسانی رخ میدهد و آن بحثی که در رابطه با پایگاههای اطلاعاتی و مشکلاتی که سامانه تیتک دارد و قبلا مطرح شد، برای همین موضوع بود، برای اینکه در یک سامانه جامع، اگر پایگاههای اطلاعاتی به یکدیگر متصل میشد، افراد براساس کدملی، واکسن را میگرفتند و بهاینترتیب دیگر امکان سوءاستفاده هم فراهم نبود. اما اکنون چنین اقدامی صورت نگرفته و هر واحد و بخشی، تعداد افرادی که باید واکسن بزنند را اعلام میکند و دیگر نظارتی نیست که این واکسن به چه کسی تزریقشده است و بیشک محلی برای سوءاستفاده خواهد بود. واکسیناسیونی هم که تاکنون صورت گرفته، مکانیزه نبوده و اطلاعات افرادی که واکسن را گرفتهاند در یک دیتابیس مکانیزه ثبت نشده است. تاکنون بیش از یکمیلیون و۷۶۰ هزار دوز واکسن کرونا در کشور تزریقشده و در شرایط فعلی دیگر نمیتوان سامانه جامعی راهاندازی کرد و اطلاعات افراد را در آن درج نمود.»
داستان واکسن، طولانی و پرسوزوگداز است. یک روز سوءاستفاده و بروز تخلف در این حوزه ما را متأثر میسازد و روز دیگر عدم ثبت شناسههای واکسن در سامانه تیتک و عرضه آن با مبالغ گزاف در بازار سیاه جانمان را به لب میرساند و از گوشه و کنار دستهگلهایی که بخش خصوصی هم به آبداده، نصف عمرمان میکند. ایکاش این داستان طولانی به صفحه پایانی برسد و مدام حکایت سودجویی و عدم نظارت، کابوس روزها و شبهایمان نباشد. در مورد هرکدام از این موارد حرفهای بسیاری برای گفتن داریم که هریک میتواند بهصورت مجزا، موضوع گزارشی مفصل باشد اما ما همه این مسائل را درکنارهم مورد واکاوی قرار دادهایم تا با ارائه نقدی دلسوزانه، کاستیها مرتفع شود.
عدم ثبت در سامانه تیتک و نشت به بازار غیررسمی
ابتدا با سخنان معصومه پاشایی بهرام، نماینده مردم مرند و جلفا در مجلس شورای اسلامی آغاز میکنیم که در گفتوگو با فارس روایت کرده است، تعدادی واکسن از زنجیره رسمی توزیع و فروش خارج و با مبالغ هنگفت در بازار سیاه عرضهشده و از واکسن آسترازنکایی گفته که در این بازار تا 25 میلیون تومان به فروش میرسد، درحالیکه قیمت این واکسن نهایتا 300 هزار تومان است. ما از زبان «پاشایی» آنچه را بارها موردنقد بود، بازهم شنیدیم. مثلا همین عدم استفاده از ظرفیتهای سامانهای برای رصد سیستمی واکسیناسیون و سامانه تیتکی که قرار بود در این فرآیند نقش داشته باشد اما این سامانه بهصورت صحیح مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است و ثمره این بیمبالاتی به گفته «پاشایی»، بیش از 50 درصد از شناسههای واکسن است که در سامانه تیتک ثبت نشده است و این موضوع احتمال تزریق واکسنهای تقلبی را افزایش میدهد؛ چراکه تنها راه اصالتسنجی واکسنها ثبت شناسه آنها در سامانه نظارتی تیتک است.
صاحبنظران عرصه سلامت هم به ما میگویند، جای تعجب دارد که هیچ نظارتی در کار نیست و بیش از نیمی از واکسنهای وارداتی در سامانه تیتک ثبتنشده، اگر یک سیستم نظارتی درست وجود داشته باشد، نباید چنین وقایعی رخ بدهد. این اتفاق به سهولت قابل وقوع نیست، چون ساختاربندی بهگونهای است که از زمان ثبت پروفرما در وزارت بهداشت، سامانه تیتک تعداد و موارد دیگر را کنترل میکند و این اتفاقی عجیبوغریب است که باید حتما پیگیری شود.
پیشتر رئیس سازمان غذا و دارو تأکید کرده بود، همه محمولههای واکسن که وارد کشور میشوند با برچسبگذاری کد خاصی روی آن الصاق میشود و در هنگام تزریق با کد ملی فرد، در سامانه تیتک تطبیق داده میشود که مثلا چه کسی، کدام ویال واکسن از کدام کشور را دریافت کرده است. این اقدام علیالظاهر روی کاغذ مانده و اگر ثبت در سامانه تیتک جدی گرفته میشد، بسیاری از احتمالات در مورد قاچاق و تقلب به صفر میرسید و اطلاعات فردی و مشخصات واکسن قابلیت رصد داشت، اما چنین نشده و با آمدن بخش خصوصی این معضلات پررنگتر شده است.
واکسن «گیت»
حتما به یاد دارید که وقتی مقرر شد پای این بخش به معرکه خرید واکسن کرونا باز شود، خیلی موارد از رانت و فساد تا تبعیض و شکاف اجتماعی قابل حدس بود و منتقدین بارها تأکید کردند که ایران نباید نخستین کشوری باشد که واکسن را به مردم خود میفروشد اما تحریمها در کنار سردرگمی و ناکارآمدی در تهیه بموقع و کافی واکسن بهانهای شد تا ارز نیمایی در اختیار برخی شرکتهای «خصوصی» گذاشته شود. در همین بین خبر رسید برای سه شرکت بخش خصوصی مجوز واردات واکسن صادر شده است و صدور این مجوز همانا و روایتی که اخیرا در کلاب هاوس از زبان سخنگوی سازمان غذا و دارو نقلشده همان. کیانوش جهانپور در جمع فعالان بخش خصوصی، نگرانیاش را از «واکسن گیت» عنوان کرده و گفته، سودجویان واکسن وارداتی کرونا را تا 12 برابر قیمت خرید فاکتور کردهاند.
پورسانتهای نجومی
بعد از تزریق بینوبت واکسن به برخی مسئولان حالا قیمت کاذب آن است که تشویش تازهای را رقمزده و قبل از آنکه جهانپور لب از لب باز کند و بگوید، واکسن 10 دلاری به قیمتهای 25 تا 70 دلار یا واکسن 4 یا 5 دلاری تا 50 دلار در بهترین حالت مصداق «واکسن گیت» و «مسئلهدار» است، بسیاری ازجمله رئیس فرهنگستان علوم پزشکی در نامهای به وزیر بهداشت، بر پرهیز از درگیر کردن بخش خصوصی، تأکید کرده بودند. علیرضا مرندی در این نامه خطر رانتخواری و سوءاستفادههای کلان را چه در امر خرید واکسن و چه در امر توزیع و حتی تزریق آن و فساد در حمل و نگهداری و نیز کیفیت واکسن خریداریشده گوشزد کرده بود. جهانپور، شامگاه 13 اردیبهشتماه در کلاب هاوس، سخنگوی سازمان غذا و دارو ایران با تأکید بر وجود «پورسانتهای نجومی» برای واردات واکسن به ایران، از چند نکته پرده برداشته است، نخست آنکه «اگر بخش خصوصی بتواند مازاد بر تعامل دولتی و دیپلماسی واکسن وارد کند، باید دست او را بوسید و پولش را نقد داد و از بخش خصوصی خرید؛ ولی اگر قرار باشد نظام شبکه بهداشت را به هم بریزد، با این نوع فعالیت بخش خصوصی مخالفم.» موضوع دیگر هم پورسانت است که جهانپور بهجای کلمه فساد از این عبارت شیک استفاده کرده است: «ما رستوران میرویم و به ما میگویند دوستی داریم که میخواهد 40 میلیون واکسن «اسپوتنیک وی» بیاورد و وزارت بهداشت نمیگذارد. این تفاوت قیمت شاید در شیکترین حالت اسمش «پورسانت» باشد. منطق حکم میکند، واکسنی که ارزش آن امروز حدود 4 یا 5 دلار است، اگر تا 50 دلار فاکتور شده، مسئلهدار است.»
پسازآنکه دومین فراخوان عمومی واردات واکسن کرونا در نخستین فروردین ۱۴۰۰ منتشر شد، بسیاری از منتقدان این اقدام را زمینهسازی برای ورود دلالها و واسطههای قدرتمند دارو به حوزه واکسن کرونا عنوان کردند اما اصرار «سیدحیدر محمدی»، مدیرکل دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو این بود که بخش خصوصی محدودیتهای بخش دولتی را ندارد و چابکتر است و بعضا تبادلات مالی سریعتری هم دارد، کیانوش جهانپور این موضوع را رد کرد و گفت: «قسمت اعظم واکسنهای دنیا، توسط مذاکرات دولتها خریدوفروش میشود؛ بنابراین خیلی از ادعاها مبنی بر توانایی شرکتهای خصوصی برای خرید واکسن درست نیست.»
اظهارات دیگر «سیدحیدر محمدی» هم مبنی بر استفاده از تجارب شرکتهای خصوصی محل تردید بوده و هست. او که گفته بود، هر شرکت خصوصی مجاز وارداتی و مورد تأيید بهشرط اینکه نامه تأيید نمایندگی مثل اسپوتنیک ، بهارات هند و آسترازنکا را بیاورد و سفارت هم آن را تأيید کند اجازه پیدا میکند این واردات را به کشور انجام دهد، به این موضوع اشارهای نداشت که ورود بخش خصوصی به عرصه واکسن، سبب خروج توزیع این کالای استراتژیک از روال عادی خواهد شد. او که تأکید کرده بود، «هیچوقت واردات واکسن ما انحصاری نبوده است و بخشی از واکسنهای مورداستفاده توسط دو مؤسسه رازی و پاستور ساخته میشود و بخشی از واردات واکسن هم توسط برخی شرکتهای خصوصی انجام میگیرد و توسط وزارت بهداشت خریداری میشود»، به این مسئله اشاره نکرد که احتمال کلاهبرداری و دریافت کالای نامرغوب با این اقدام بیشتر میشود. ضمن آنکه هیچ کجای دنیا بخش خصوصی را در این موضوع دخالت ندادهاند و وزارت بهداشت با امکانات و زیرساختی که دارد، توان و ظرفیت واردات را داراست، دیگر چه نیازی به ورود بخش خصوصی است؟ این بخش باتوجه به سخنان «جهانپور» مسئله تزریق واکسن را در کشور وارد مخمصه تازهای کرده است.
بخش خصوصی مذاکرهکننده موازی
سخنگوی سازمان غذا و دارو با انتقاد از این موضوع تشریح کرده است که اغلب موارد دوستان در دقیقه ۹۰ میگویند به ما نامه بدهید. ما در روسیه و چین و هند مذاکرهکننده رسمی داریم و پیشانی مذاکرات سفیر ایران است و خرید درخواستشده را سفیر تأیید نمیکند؛ چرا باید به بخش خصوصی یا غیردولتی بهموازات سفیر خودمان نامه یا مجوز واردات واکسن بدهیم. این در حالی است که بهطور رسمی سفیر از طرف دولت یا وزارت بهداشت میخواهد مذاکره کند، استفاده از بخش خصوصی وقتی است که بخش دولتی نتواند آن ظرفیت را فعال کند. نامهای میخواهند که بعدازآن میشوند مذاکرهکننده موازی با سفیر ایران در روسیه و هند و چین.
سخنگوی سازمان غذا و دارو در ادامه، مراکش را مثال زده است و در مورد چگونگی واردات ۸ میلیون دوز واکسن توسط این کشور اذعان کرده که در مراکش از ظرفیت بخش خصوصی بهجای بخش دولتی استفادهنشده. او الگوی غلبه بخش خصوصی بر بخش دولتی را ایالاتمتحده آمریکا دانسته و بیان کرده است: «در این کشور که حداقل ۳ واکسن تولید میشود. کدام شرکت آمریکایی آماده است بگوید که واکسن فایزر یا مدرنا را میخریم تا افراد ته صف نایستند. اولین اصل در مراقبت بهداشتی عدالت در دسترسی است و اگر واکسن در دسترس است، باید بر اساس اولویتبندی و الگوریتم منطقی توزیع و تزریق شود. در آمریکا وقتی ۲۵۰ میلیون دوز تزریق کردهاند، حداقل ۳۰۰ میلیون دوز دیگر در نوبت قرار دارند.»
هر طور که حساب کنید، ورود بخش خصوصی به این عرصه خطیر، صورت خوشی ندارد. همین مدتی قبل مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین، اختیار دادن به بخش خصوصی در حوزهای چنین پیچیده را با واقعیتهای اقتصاد ایران ناسازگار دانسته بود، حریری در رابطه با اقتصادی صحبت کرده که در آن دولت در مورد مرغ و تخممرغ و زولبیا و بامیه در بازار ورود کرده و با قیمتگذاری دستوری، اجازه فعالیت آزاد به اقتصاد را نمیدهد، آنگاه در حوزهای مانند واکسن کرونا که در تمام جهان مدیریت دولتی انجام میشود، ناگهان میگویند که بخش خصوصی بیاید و واردات کند! به گفته رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین، «این نه با منطق اقتصاد ما میخواند و نه با توجه به شرایط جهانی با واقعیتهای بینالمللی سازگار است. واکسن موضوعی تخصصی است که با سلامت مردم ارتباط دارد و شرکتها و افرادی باید به آن ورود کنند که تجربه و صلاحیت علمی لازم را داشته باشند؛ در غیر این صورت احتمال کلاهبرداری و دریافت کالای نامرغوب وجود دارد و قطعا در میان مشکلات فعلی ما دیگر به چنین مسائلی در ایران نیاز نداریم.»
سوای این اظهارات و انتقادهایی که وارد است، اول اردیبهشتماه رئیس سازمان غذا و دارو گفته بود، هیچ واکسنی توسط بخش خصوصی و خارج از سیستم ثبت تیتک و برچسبگذاری اصالت کالا، وارد کشور نشده و این بدان معناست که هر محموله وارداتی باید در سامانه تیتک به ثبت برسد، اتفاقی که بعید است صورت بپذیرد. وقتی واکسنهایی که خود دولت وارد کرده سر از بازار سیاه درمیآورد وای به حال آنچه بخش خصوصی وارد میکند.
سیامک افاضلی، استراتژیست دارویی و از صاحبنظران حوزه سلامت دراینباره به ما میگوید: «هر واکسن وارداتی چه از سوی دولت و چه از جانب بخش خصوصی باید در سامانه تیتک ثبت شود. هرچند متوجه ورود بخش خصوصی به موضوع واکسن نمیشوم چون این بخش میتواند به حوزههای دیگر ورود کند، ما در حال حاضر بیش از 400 قلم کمبود دارویی در کشور داریم و اگر بخش خصوصی میخواهد فعالیت کند و بحث انحصار در کار نیست، آن 400 قلم دارو را بیاورد تا بیماران دچار مشکل نشوند. چرا در حوزه واکسن که ابدا به صلاح مملکت نیست، ورود کند. آیا غیرازاین است که بخش خصوصی صرفا بهواسطه انتفاع مالی میخواهد کاری را انجام دهد؟ ماهیت بخش خصوصی همین است اما ماهیت بیماری کرونا، حاکمیتی است، به این دلیل که تمامی شئونات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور را تهدید میکند و بخش خصوصی در این عرصه نباید ورود کند و هیچ کجای دنیا هم این بخش را دخالت ندادهاند. در کشورهای بزرگ هم این بخش دولتی است که در حال مذاکره است. اما در ایران گویا نمیخواهیم در حوزه بهداشت و درمان، شفافسازی صورت بگیرد. آیا میخواهیم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، رانتی برای قشر خاصی ایجاد کنیم؟ نمیدانم چه توجیه ای پشت این قضیه است که بخش خصوصی را دخالت دادهاند. اگر دولت ناتوان در واردات واکسن بود، پس این واکسنهایی که تاکنون واردشدهاند، چگونه به دستمان رسیده؟ اگر قرار بود صرفا بخش خصوصی دخالت کند، این وظیفه را به دوش هلالاحمر میگذاشتند که یکنهاد عمومی غیردولتی است.»
نباید واکسن را بدون کنترل توزیع کرد
افاضلی تأکید میکند:«بحث آزادسازی واردات واکسن توسط بخش خصوصی، اشتباه است و هیچگونه خردی پشت این کار نیست و رئیس دولت نباید بههیچعنوان اجازه میداد که چنین بابی باز شود. بیتردید تأمین واکسن همواره از وظایف دولتها بوده و اگر پیشازاین بخش خصوصی در واردات واکسنهای دیگر نقشآفرینی کرده، خریدارش صرفا دولت بوده است. نه اینکه شرکتهای خصوصی بخواهند بهصورت خودسر این واکسن را عرضه کنند و به فروش برسانند. بهواسطه همین مسئله، واکسنهایی که در برنامه واکسیناسیون عمومی کشور داشتهایم، هیچگاه خارج از خانه بهداشت و مراکز تزریق نبوده و تمام کسانی که باید واکسینه میشدند به خانههای بهداشت مراجعه میکردند و بخش خصوصی فقط برای واکسیناسیونی که کشوری نبود، میتوانست ورود کند، مثل واکسن آنفلوآنزا که میشد در داروخانهها نیز پیدا کرد. اما در مورد کرونا، بحث واکسیناسیون کشوری مطرح است و نمیتوان آن را بدون کنترل توزیع کرد. ما هنوز نمیتوانیم با قطعیت بگوییم این واکسن درمان مسلم و ابزار پیشگیری قطعی از کروناست و چنین امری در هالهای از ابهام قرار دارد و از سوی دیگر عوارض جانبی آنهم باید بهصورت دقیق، رهگیری و پیگیری و ثبت شود و اگر بنا باشد واردات از جانب بخش خصوصی باشد، سازوکارش بسیار سخت میشود. از طرف دیگر چون این واکسنها عمدتا دو دوزی هستند و هنوز واکسنهای تکدوز نیامده و احتمال دارد این دو دوز به سه تا چهار دوز برسد و مجبور شویم که دوز تقویتی واکسن را بزنیم، باید سامانه جامعی وجود داشته باشد تا مشخص شود چه کسانی دوز اول را با واکسن هندی یا سوئدی تزریق کردهاند تا در دوز دوم، بهاشتباه واکسن اسپوتنیک دریافت نکنند، به خاطر همین است که درمجموع باید سیستم دولتی و وزارت بهداشت متولی کار باشد اما میبینیم که ازیکطرف، اشتیاق و ولع خاصی در بخش خصوصی برای تأمین واکسن ایجادشده و از طرف دیگر هم باعث تأسف است که بهرغم هشدارهایی که دادهایم، واکسن از بازار آزاد سر درآورده و به اذعان سخنگوی سازمان غذا و دارو، قیمتها بسیار افزایش پیداکرده و بخش خصوصی برای آنکه بتواند درآمدزایی بیشتری داشته باشد، قیمتهای خرید بسیار بالاتری را پیشنهاد داده و این هم تبدیل به معضلی برای بخش دولتی شده و از دیگر آفتهایی است که این اقدام نسنجیده برای کشور به دنبال داشته است. به هر شکل برای تأمین واکسن، هزینه و ارز بیشتری از کشور خارج میشود، بنابراین با اتفاقی که افتاده ما نه توانستهایم سلامت جامعه را تضمین بکنیم و نه بستر مناسبی ازلحاظ علمی و اپیدمیولوژی فراهم شده است. خواهناخواه قشر مرفه ای از جامعه واکسن را بهراحتی تهیه میکنند و این تزریق در هیچ کجا ثبت و ضبط نمیشود اما قشر آسیبپذیری که ازنظر ابتلا به کرونا مستعدتر هستند، چون تماس اجتماعی بیشتری دارند باید در صف بایستند و این ازنظر عدالت اجتماعی هم برخلاف آن چیزی است که ما باید در بحث درمان و رعایت عدالت داشته باشیم و تمام اینها به خاطر تصمیمات غلط است. یعنی ما باید بهای بیشتری بدهیم و ارز بیشتری از کشور خارج کنیم و به همان نسبت کنترلمان روی واکسن کمتر میشود و عوارض جانبی واکسن غیرقابل رهگیری خواهد شد و عدالت اجتماعی در حوزه بهداشت و درمان بهشدت آسیب میبیند. عجیب است که سازمان عریض و طویل وزارت بهداشت از یک شرکتی که کلا 20 تا 30 نفر پرسنل دارد، برای تأمین واکسن موردنیاز کشور ناتوانتر است. یکزمانی بحث تحریمها مطرح بود و درحالحاضر از منابع مالی خارج کشور میتوان استفاده کرد تا تحریمها بر تأمین واکسن سایه نیندازد و فرآیند را برای سیستم دولتی سخت نکند و به هیچ طریق نمیتوان توجیه کرد که با چه انگیزهای و چرا این رانت خاص ایجادشده و اصلا و ابدا شفافیتی در کار نیست. همین مسائل باعث میشود که فساد در حوزه دارو شکل بگیرد و وزیر بهداشت از همان ابتدا که تصدی این سمت را برعهده گرفتند، مخالف مافیای دارو بودند اما این حرکت خودش ایجاد فساد و رانت میکند و از این آسیب نمیتوان به سهولت رهایی پیدا کرد و سررشته امور وقتی از دست وزارت بهداشت خارج شود، دیگر قابل جبران نیست.»
سوءاستفاده از سهمیه واکسن
این روزها، سوءاستفاده از سهمیه واکسن گروههای خاص نیز خبرساز شده و نشان میدهد سررشته امور از دست وزارت بهداشت خارجشده و این موضوع انتقادهای زیادی را در فضای مجازی به همراه داشته است. میتوان در این مورد بهخصوص از نمونههای فراوانی سخن گفت اما آنهایی که بیشتر در رسانهها انعکاس یافته به تخلف رئیس بیمارستان مدرس تهران مربوط میشود که بهاینعلت برکنار شد و گزارشهایی نیز مبنی بر تخلف رئیس بیمارستان ۱۵ خرداد نیز ارائه شد که طبق آخرین خبر ما، تخلف او محرز نشده است.
طی روزهای گذشته گزارشهایی درباره تخلف در تزریق واکسن در استان خراسان رضوی منتشر شده و در همین حال حمیدرضا سلیمی، رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان درگز، اعلام کرد که در جریان تزریق ۵۸ دوز واکسن کرونا به سالمندان این شهرستان دو واکسن به یک کارمند بهزیستی و یک فرد نامشخص تزریقشده است.
علی فراهی، فرماندار درگز، نیز گفت که دادستانی و اداره اطلاعات در حال تحقیق دراینباره هستند.
روز هشتم خرداد نیز حمیدرضا رحیمی، مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، بدون اشاره به جزئیات بیشتر گفته بود: «در موارد معدودی در خانههای سالمندان مشهد نیز تخلفاتی صورت گرفته بود که برخورد کردیم.»
شهرداری تهران نیز اعلام کرد که معاون خدمات شهری شهرداری منطقه ۶ و رئیس یک اداره این شهرداری پس از گزارش درباره سوءاستفاده در تزریق واکسن کرونا برکنار شدهاند.
در اطلاعیه شهرداری تهران اعلام شده که یک نفر از مسئولان نواحی اقدام به تزریق واکسن از سهمیه پاکبانان کرده بود که «به همراه سه نفر از همکاران ذیربط در ناحیه از سمتهای خود عزل شدند».پیش از آن نیز گزارشهایی از سوءاستفاده مقامات از سهمیه واکسن پاکبانان در آبادان، علی آبادکتول، اسفراین و اهواز منتشر شده بود.
سیامک افاضلی، کارشناس حوزه سلامت در این رابطه هم به ما توضیح میدهد: «هنگامیکه کنترل مرکزی برای سیستم واکسیناسیون نداشته باشید، این اتفاقات بهآسانی رخ میدهد و آن بحثی که در رابطه با پایگاههای اطلاعاتی و مشکلاتی که سامانه تیتک دارد و قبلا مطرح شد، برای همین موضوع بود، برای اینکه در یک سامانه جامع، اگر پایگاههای اطلاعاتی به یکدیگر متصل میشد، افراد براساس کدملی، واکسن را میگرفتند و بهاینترتیب دیگر امکان سوءاستفاده هم فراهم نبود. اما اکنون چنین اقدامی صورت نگرفته و هر واحد و بخشی، تعداد افرادی که باید واکسن بزنند را اعلام میکند و دیگر نظارتی نیست که این واکسن به چه کسی تزریقشده است و بیشک محلی برای سوءاستفاده خواهد بود. واکسیناسیونی هم که تاکنون صورت گرفته، مکانیزه نبوده و اطلاعات افرادی که واکسن را گرفتهاند در یک دیتابیس مکانیزه ثبت نشده است. تاکنون بیش از یکمیلیون و۷۶۰ هزار دوز واکسن کرونا در کشور تزریقشده و در شرایط فعلی دیگر نمیتوان سامانه جامعی راهاندازی کرد و اطلاعات افراد را در آن درج نمود.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 7
تیمملی برای صعود به جام جهانی کمبودی ندارد
گروه ورزشی
تیم ملی فوتبال ایران از خردادماه به استقبال برگزاری بازیهای مقدماتی جام جهانی میرود و قرار است به زودی اردوی تدارکاتی خود را برگزار کند، اما در این شرایط اخبار تلخی که از توقیف ساختمانهای فدراسیون مخابره میشود و عدم امکان میزبانی ایران در جریان برگزاری مسابقات، احتمال تأثیر بر روحیه و عملکرد بازیکنان را ایجاد کرده است، اما در این شرایط و با وجود بازیکنان قوی و باسابقه، تیم ملی امیدوار به صعود از این مرحله از رقابتهاست. رسول کربکندی، پیشکسوت فوتبال ایران در گفتوگو با «رسالت» درباره عملکرد تیم ملی فوتبال در بازیهای پیش رو گفت: بازیکنان خوبی در تیم ملی حضور دارند و تعداد فوتبالیستهای قدرتمند در تیم ملی بالاست و به همین علت سرمربی دچار سردرگمی برای انتخاب بازیکن خواهد شد، اما متأسفانه ساختار فوتبال ما معیوب است. وی بروز اتفاقات تلخ برای فوتبال کشور را ناشی از عدم مدیریت و کار کارشناسی دانست و ادامه داد: اتفاقات فوتبال در همه دنیا رصد میشود و پروندههای متعددی از شکایت مربیان و بازیکنان خارجی که در فیفا برعلیه ایران تشکیل شده است، باعث شده فدراسیون خانه خود را از دست بدهد. قرارداد ترکمانچای ویلموتس بسته شد و پولهای زیادی برای آن پرداخت گردید. برآیند چنین اتفاقاتی باعث شده است ما جایگاه خود را در فوتبال آسیا از دست بدهیم و به همین علت هماکنون میزبانی به ما نمیدهند. کربکندی با بیان این که وجهه فوتبال ایران مخدوش شده است، درحالیکه ما سالها فوتبال اول آسیا بودیم، گفت: بحرین با وجود همه مشکلات سیاسی امکان میزبانی دارد ولی ما چنین اجازهای نداریم. در کشور ما امنیت کامل وجود دارد، اما چرا اجازه میزبانی به تیمهای ایرانی داده نمیشود. دلیل این مسئله به بیثباتی در مدیریت فوتبال و باشگاهها و لیگ کشور بازمیگردد. این کارشناس فوتبال ادامه داد: ایران فرد اثرگذاری در کنفدراسیون فوتبال آسیا ندارد و همین مسئله باعث شده به ایران همچون کشورهای دارای فوتبال ضعیف نگاه شود. متأسفانه به دلیل وجود مشکلات مدیریتی با تصمیمات نابجای کنفدراسیون فوتبال آسیا هیچ برخورد جدی صورت نمیگیرد، به همین علت آنها به راحتی برای فوتبال ما تصمیمگیری میکنند و ما باید برای بازی به خارج از کشور سفر کنیم.
وی با بیان اینکه تیم ملی برای رسیدن به جام جهانی کار سختی را در پیش دارد، افزود: بازیکنان فوتبال ما در کشورهای دیگر آقایی میکنند و اثرگذار هستند و تیم ملی از نظر فوتبالیست هیچ کمبودی ندارد فقط نیاز به تدارکات موردنیاز و برگزاری اردوهای مناسب دارد.
کربکندی اضافه کرد: عدم در اختیار داشتن میزبانی ازجمله مشکلاتی است که تیم ملی با آن روبه رواست، اما امیدواریم تیم بتواند آنها را پشت سر بگذارد، زیرا عدم صعود به جام جهانی میتواند در ایجاد روند منفی در تیم ملی فوتبال تأثیرگذار باشد. کربکندی با اشاره به بازی قابلقبول نمایندگان ایران در رقابتهای باشگاهی آسیا و اثر آن در موفقیت تیم ملی اظهار کرد: وقتی تن بازیکنان به تن بازیکنان خوب تیمهای آسیایی بخورد، تجربه خوبی برای باشگاههای ما میآفریند. امسال تیمهای عربی بازیهای خوبی انجام ندادند، اما برعکس تیمهای ایرانی برخلاف بازیهای لیگ، بازیهای خوبی را به نمایش گذاشتند و استقلال و پرسپولیس در گروه خود اول شدند. حتی تیم فولاد که حذف شد، در دور اول مسابقات بازیهای خوبی انجام داد و این مسئله نشان میدهد فوتبال ایران هنوز میتواند بر فوتبال آسیا بزرگی کند، اما ابزارهایی که برای ابراز بزرگی نیاز دارد را در اختیار ندارد.
وی درباره حضور اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی و عملکرد آن در هدایت بازیکنان برای رسیدن به رقابتهای جام جهانی گفت: اسکوچیچ هنوز بازیهای سختی با تیم ملی انجام نداده است تا بازیکنان محک خوبی بخورند و به غیر از چند بازی تدارکاتی، هنوز مسابقه دیگری از سرمربی تیم ملی ندیدهایم.کربکندی در پایان اظهار کرد: امیدواریم با حضور وحید هاشمیان در تیم ملی و رصد بازیهای لیگ، تصمیمات خوبی گرفته شود و احتمال حاشیههایی که در حین انجام بازی در کشورهای دیگر ایجاد میشود، به خوبی مدیریت گردد.
تیم ملی فوتبال ایران از خردادماه به استقبال برگزاری بازیهای مقدماتی جام جهانی میرود و قرار است به زودی اردوی تدارکاتی خود را برگزار کند، اما در این شرایط اخبار تلخی که از توقیف ساختمانهای فدراسیون مخابره میشود و عدم امکان میزبانی ایران در جریان برگزاری مسابقات، احتمال تأثیر بر روحیه و عملکرد بازیکنان را ایجاد کرده است، اما در این شرایط و با وجود بازیکنان قوی و باسابقه، تیم ملی امیدوار به صعود از این مرحله از رقابتهاست. رسول کربکندی، پیشکسوت فوتبال ایران در گفتوگو با «رسالت» درباره عملکرد تیم ملی فوتبال در بازیهای پیش رو گفت: بازیکنان خوبی در تیم ملی حضور دارند و تعداد فوتبالیستهای قدرتمند در تیم ملی بالاست و به همین علت سرمربی دچار سردرگمی برای انتخاب بازیکن خواهد شد، اما متأسفانه ساختار فوتبال ما معیوب است. وی بروز اتفاقات تلخ برای فوتبال کشور را ناشی از عدم مدیریت و کار کارشناسی دانست و ادامه داد: اتفاقات فوتبال در همه دنیا رصد میشود و پروندههای متعددی از شکایت مربیان و بازیکنان خارجی که در فیفا برعلیه ایران تشکیل شده است، باعث شده فدراسیون خانه خود را از دست بدهد. قرارداد ترکمانچای ویلموتس بسته شد و پولهای زیادی برای آن پرداخت گردید. برآیند چنین اتفاقاتی باعث شده است ما جایگاه خود را در فوتبال آسیا از دست بدهیم و به همین علت هماکنون میزبانی به ما نمیدهند. کربکندی با بیان این که وجهه فوتبال ایران مخدوش شده است، درحالیکه ما سالها فوتبال اول آسیا بودیم، گفت: بحرین با وجود همه مشکلات سیاسی امکان میزبانی دارد ولی ما چنین اجازهای نداریم. در کشور ما امنیت کامل وجود دارد، اما چرا اجازه میزبانی به تیمهای ایرانی داده نمیشود. دلیل این مسئله به بیثباتی در مدیریت فوتبال و باشگاهها و لیگ کشور بازمیگردد. این کارشناس فوتبال ادامه داد: ایران فرد اثرگذاری در کنفدراسیون فوتبال آسیا ندارد و همین مسئله باعث شده به ایران همچون کشورهای دارای فوتبال ضعیف نگاه شود. متأسفانه به دلیل وجود مشکلات مدیریتی با تصمیمات نابجای کنفدراسیون فوتبال آسیا هیچ برخورد جدی صورت نمیگیرد، به همین علت آنها به راحتی برای فوتبال ما تصمیمگیری میکنند و ما باید برای بازی به خارج از کشور سفر کنیم.
وی با بیان اینکه تیم ملی برای رسیدن به جام جهانی کار سختی را در پیش دارد، افزود: بازیکنان فوتبال ما در کشورهای دیگر آقایی میکنند و اثرگذار هستند و تیم ملی از نظر فوتبالیست هیچ کمبودی ندارد فقط نیاز به تدارکات موردنیاز و برگزاری اردوهای مناسب دارد.
کربکندی اضافه کرد: عدم در اختیار داشتن میزبانی ازجمله مشکلاتی است که تیم ملی با آن روبه رواست، اما امیدواریم تیم بتواند آنها را پشت سر بگذارد، زیرا عدم صعود به جام جهانی میتواند در ایجاد روند منفی در تیم ملی فوتبال تأثیرگذار باشد. کربکندی با اشاره به بازی قابلقبول نمایندگان ایران در رقابتهای باشگاهی آسیا و اثر آن در موفقیت تیم ملی اظهار کرد: وقتی تن بازیکنان به تن بازیکنان خوب تیمهای آسیایی بخورد، تجربه خوبی برای باشگاههای ما میآفریند. امسال تیمهای عربی بازیهای خوبی انجام ندادند، اما برعکس تیمهای ایرانی برخلاف بازیهای لیگ، بازیهای خوبی را به نمایش گذاشتند و استقلال و پرسپولیس در گروه خود اول شدند. حتی تیم فولاد که حذف شد، در دور اول مسابقات بازیهای خوبی انجام داد و این مسئله نشان میدهد فوتبال ایران هنوز میتواند بر فوتبال آسیا بزرگی کند، اما ابزارهایی که برای ابراز بزرگی نیاز دارد را در اختیار ندارد.
وی درباره حضور اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی و عملکرد آن در هدایت بازیکنان برای رسیدن به رقابتهای جام جهانی گفت: اسکوچیچ هنوز بازیهای سختی با تیم ملی انجام نداده است تا بازیکنان محک خوبی بخورند و به غیر از چند بازی تدارکاتی، هنوز مسابقه دیگری از سرمربی تیم ملی ندیدهایم.کربکندی در پایان اظهار کرد: امیدواریم با حضور وحید هاشمیان در تیم ملی و رصد بازیهای لیگ، تصمیمات خوبی گرفته شود و احتمال حاشیههایی که در حین انجام بازی در کشورهای دیگر ایجاد میشود، به خوبی مدیریت گردد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 8
اصرار واشنگتن بر عدم رفع تحریمهای ایران
روزنامه آمریکایی گزارش داده علیرغم هدف مشترک ایران و آمریکا برای احیای برجام از طریق بازگشت به تعهدات، برداشت متفاوت دو طرف از بازگشت به تعهدات باعث کند شدن روند گفتوگوها در وین شده است.به گزارش خبرگزاری فارس، روزنامه آمریکایی «نیویورکتایمز» در گزارشی به بررسی گفتوگوهای وین پرداخته و نوشته گرچه ایران و آمریکا میگویند که در این گفتوگوها هدف مشترک بازگشت به تعهدات برجامی را دنبال میکنند، اما اختلاف نظر عمیقی بر سر معنای این مسئله با یکدیگر دارند.
به نوشته این گزارش، ایرانیها خواستار حفظ تجهیزات پیشرفته تولید سوخت هستهای هستند که بعد از خروج ترامپ از برجام نصب کردهاند و همچنین میخواهند با سیستم مالی جهان فراتر از آنچه در توافق سال ۲۰۱۵ مشخص شد، ادغام شوند. از طرف دیگر، دولت بایدن میگوید که احیای توافق قدیمی تنها گامی به سوی هدف نهایی است و باید فوراً با توافقی که مسائل دیگر را پوشش میدهد، همراه شود. درخواستی که ایران آن را قویاً رد میکند.
بر اساس این گزارش، حالا همانطور که مذاکرهکنندگان بار دیگر در وین جایی که دور جدید گفتوگوها روز جمعه آغاز شد، مشغول هستند، دولت بایدن خود را در نقطه تصمیمگیری مهمی میبیند. احیای توافق سال ۲۰۱۵ طبق گفتههای مقامهای اروپایی، ایرانی و آمریکایی قابل انجام است اما دستیابی به آنچه «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا توافق «طولانیتر و محکمتر» خوانده، چیزی که به ادعای این گزارش میتواند ایران را از انباشت مواد هستهای برای چندین نسل بازدارد، آزمایشهای موشکی آن را متوقف کند و به حمایت آن از تروریسم پایان میدهد، به نظر خیلی دور میرسد.
به نوشته نیویورکتایمز، این احتمالاً آسیبپذیری مهم سیاسی برای بایدن است که میداند بعد از نشستهای سخت و طولانی در وین و جاهای دیگر نمیتواند بهسادگی چیزی را تکرار کند که دولت اوباما 6 سال پیش مذاکره کرد و درعینحال وعدههای مبهمی درباره اینکه چیزی بسیار گستردهتر و بهتر ممکن است در پی آن وجود داشته باشد، بدهد.«ولیرضا نصر» مقام سابق آمریکایی که اکنون در دانشکده مطالعات بینالمللی پیشرفته در دانشگاه «جان هاپکینز» فعالیت میکند، معتقد است ایران و ایالاتمتحده در حال گفتوگو درباره توافقهای متفاوت هستند و برای همین است که این گفتوگوها اینقدر کند پیش میرود.
در ادامه این گزارش آمده است: آمریکاییها احیای توافق قدیمی را گام اول به سمت توافقی بسیار بزرگتر میبینند و تمایل ایران برای کاهش یک سری محدودیتهای مالی فراتر از توافق، که اغلب شامل انجام معاملات با بانکهای غربی میشود، آنها را ترغیب کرده، زیرا به گفته یک مقام ارشد دولت آمریکا شرایط را مهیا میکند برای مذاکره درباره توافق بعدی. ایرانیها اما حتی حاضر به گفتوگو درباره توافق گستردهتر نیستند.طبق این گزارش، درحالیکه رئیسجمهور و وزیر خارجه ایران میگویند توافق نزدیک است و «حسن روحانی» در اشاره به طرح آمریکا در خصوص اینکه چه چیزی در صورتی که تهران محدودیتهای شدید تولید هستهای خود را بازگرداند، امکانپذیر است، خطاب به مردم گفت که تقریباً همه تحریمهای اصلی برداشته شده است، بلینکن اما گفته که نه به این سرعت. او و دیپلماتهای اروپایی تأکید دارند که ایران هم باید با جزئیات بگوید که چه محدودیتهایی هستهای را بازخواهد گرداند.
به نوشته نیویورکتایمز، ایران خواستار برداشته شدن تحریمهایی است که آمریکا سازگار با توافق میخواند و درعینحال اصرار دارد که زیرساختهای هستهای بیشتری بهخصوص سانتریفیوژهای پیشرفته را حفظ کند. در عوض، ایران میگوید که آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتواند سانتریفیوژهای جدید را موردبررسی قرار دهد، موضعی که از نظر واشنگتن غیرقابلقبول است.
نیویورکتایمز
به نوشته این گزارش، ایرانیها خواستار حفظ تجهیزات پیشرفته تولید سوخت هستهای هستند که بعد از خروج ترامپ از برجام نصب کردهاند و همچنین میخواهند با سیستم مالی جهان فراتر از آنچه در توافق سال ۲۰۱۵ مشخص شد، ادغام شوند. از طرف دیگر، دولت بایدن میگوید که احیای توافق قدیمی تنها گامی به سوی هدف نهایی است و باید فوراً با توافقی که مسائل دیگر را پوشش میدهد، همراه شود. درخواستی که ایران آن را قویاً رد میکند.
بر اساس این گزارش، حالا همانطور که مذاکرهکنندگان بار دیگر در وین جایی که دور جدید گفتوگوها روز جمعه آغاز شد، مشغول هستند، دولت بایدن خود را در نقطه تصمیمگیری مهمی میبیند. احیای توافق سال ۲۰۱۵ طبق گفتههای مقامهای اروپایی، ایرانی و آمریکایی قابل انجام است اما دستیابی به آنچه «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا توافق «طولانیتر و محکمتر» خوانده، چیزی که به ادعای این گزارش میتواند ایران را از انباشت مواد هستهای برای چندین نسل بازدارد، آزمایشهای موشکی آن را متوقف کند و به حمایت آن از تروریسم پایان میدهد، به نظر خیلی دور میرسد.
به نوشته نیویورکتایمز، این احتمالاً آسیبپذیری مهم سیاسی برای بایدن است که میداند بعد از نشستهای سخت و طولانی در وین و جاهای دیگر نمیتواند بهسادگی چیزی را تکرار کند که دولت اوباما 6 سال پیش مذاکره کرد و درعینحال وعدههای مبهمی درباره اینکه چیزی بسیار گستردهتر و بهتر ممکن است در پی آن وجود داشته باشد، بدهد.«ولیرضا نصر» مقام سابق آمریکایی که اکنون در دانشکده مطالعات بینالمللی پیشرفته در دانشگاه «جان هاپکینز» فعالیت میکند، معتقد است ایران و ایالاتمتحده در حال گفتوگو درباره توافقهای متفاوت هستند و برای همین است که این گفتوگوها اینقدر کند پیش میرود.
در ادامه این گزارش آمده است: آمریکاییها احیای توافق قدیمی را گام اول به سمت توافقی بسیار بزرگتر میبینند و تمایل ایران برای کاهش یک سری محدودیتهای مالی فراتر از توافق، که اغلب شامل انجام معاملات با بانکهای غربی میشود، آنها را ترغیب کرده، زیرا به گفته یک مقام ارشد دولت آمریکا شرایط را مهیا میکند برای مذاکره درباره توافق بعدی. ایرانیها اما حتی حاضر به گفتوگو درباره توافق گستردهتر نیستند.طبق این گزارش، درحالیکه رئیسجمهور و وزیر خارجه ایران میگویند توافق نزدیک است و «حسن روحانی» در اشاره به طرح آمریکا در خصوص اینکه چه چیزی در صورتی که تهران محدودیتهای شدید تولید هستهای خود را بازگرداند، امکانپذیر است، خطاب به مردم گفت که تقریباً همه تحریمهای اصلی برداشته شده است، بلینکن اما گفته که نه به این سرعت. او و دیپلماتهای اروپایی تأکید دارند که ایران هم باید با جزئیات بگوید که چه محدودیتهایی هستهای را بازخواهد گرداند.
به نوشته نیویورکتایمز، ایران خواستار برداشته شدن تحریمهایی است که آمریکا سازگار با توافق میخواند و درعینحال اصرار دارد که زیرساختهای هستهای بیشتری بهخصوص سانتریفیوژهای پیشرفته را حفظ کند. در عوض، ایران میگوید که آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتواند سانتریفیوژهای جدید را موردبررسی قرار دهد، موضعی که از نظر واشنگتن غیرقابلقبول است.
نیویورکتایمز

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 11
جنگ قدرت در اردوی اصلاحطلبان
سعید نوروزی
باوجودآنکه سیزدهمین دوره رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری رسما آغاز نشده است، اما اختلافات در جریان اصلاحات بیش از هر زمان دیگری خودش را دارد نشان میدهد. وضعیت این روزهای بزرگان اصلاحطلب بیان عینی این گزاره است که
هر زمان که پای رقابت در میان باشد تعارفات خشک جای خود را به حرفهای صریح و نمایان شدن اختلافات میدهد. حتی در این وضعیت پادرمیانی ریشسفیدان اصلاحات هم نتوانسته از شدت اختلافات بکاهد! اختلافاتی که البته به نظر میرسد تازه نیست و از قدیم وجود داشته است. در این میان اختلافات بین کارگزارانیهای سیاست با عارف و طیف همراهش از یکسو و اتحاد ملتیها از سوی دیگر بیش از هرزمانی عیان شده و هرروز ابعاد جدیدی پیدا میکند.
برای رسیدن به اختلاف امروز پدرخواندهها و اعضای جبهه اصلاحات، نیاز است سابقه اینگونه اختلافات در گذشته را مرور کرد.
انتخابات مجلس یازدهم
یکی از شکستهای اصلاحطلبان بهواسطه اختلافات درون گفتمانی و البته عملکرد ضعیف دولت و مجلس دهم، انتخابات ۹۸ بود. جایی که جریانات این حزب نهتنها به یک برنامه جامع نرسیدند بلکه با چنددستگی باعث ثبت شکستی سنگین در کارنامه خود شدند. انتخاباتی که صادق زیباکلام
چهره برجسته جریان اصلاحات در توصیف آن گفت: اصلاحات تمام شده است، در دوم اسفند ۹۸، همهچیزتمام شد، اصلاحات تمام شد، چون کرونا بود نمیشد ختم و شب هفت گرفت، مسجد الجواد را نمیشد کرایه کنیم که بعدازظهر برای فاتحه بیایند. مردم در این تاریخ نشان دادند که از اصلاحطلبان عبور کردند.
اختلافات اصلاحطلبان خصوصا کارگزارانیها و اتحاد ملتیها، پس از انتخابات مجلس نهتنها کاهش نیافت بلکه حالا و در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز افزایشیافته است. مسئله اساسی امروز نیز که اختلافات حول آن است، نقش لیدری خاتمی که از آن با عنوان پدرخواندگی نام برده میشود است.
بهعنوان نمونه، در این خصوص فائزه هاشمی در اظهاراتی بیان کرده است که ما پدرخوانده اصلاحات نیستیم،بلکه حزب اتحاد ملت که نزدیک به سید محمد خاتمی است پدرخوانده است.
در واکنش به این اظهارات آذر منصوری قائممقام حزب اتحاد ملت با رد این مسئله اظهار داشت: از انتخابات ۹۲ به بعد همه تشکلها و جریانات اصلاحطلبی تصمیمسازی میکنند و نه آقای خاتمی و نه فردی دیگر خود را پدرخوانده اصلاحات نمیداند.
همچنین جلالیزاده عضو حزب اتحاد ملت نیز با انتقاد از حزب کارگزاران سازندگی گفت: بدون شک اصلاحات بدون رئیسجمهورش، هویتی ندارد و با آقای خاتمی است که این جنبش معنا و مفهوم پیدا میکند؛ بنابراین اظهاراتی که بیان میشود درباره کنار گذاشتن ایشان
غیرقابلقبول است؛ زیرا این افراد نیز هویت خود را از اصلاحطلبی گرفتهاند، اما مطالبی را بیان میکنند که موردقبول اکثریت جریان اطلاحطلب نیست.
حتی در یک مورد دیگر غلامحسین کرباسچی چند ماه پس از شکست در انتخابات مجلس یازدهم، با انتقاد از عارف و کنایه به خاتمی
آنان را ناکارآمد دانست. این چهره شناختهشده سیاسی اظهار داشت: آقای عارف اگر میتوانند در شورایعالی اصلاحات، فراکسیون امید یا هرجایی نقش برجسته ایفا کنند باید از او حمایت کنیم،اما اگر در عمل دیدیم که شخصیت اجرایی توانایی برقرار کردن یک سازوکار فعال را ندارد؛ باید تعارف را کنار بگذاریم. کار سیاسی که رودربایستی ندارد. درباره بقیه بزرگان هم همینطور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت موردعلاقه ما باشند.صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان نیز در این خصوص میگوید: مشکل کشور ما مدیریتی است و افرادی بهعنوان پدرخوانده در گروههای سیاسی و محفلهایی هستند که سایه خود را بر احزاب چپ و راست انداخته و میخواهند دوباره تصمیم بگیرند و ما بهعنوان اصلاحطلبان باید بفهمیم که در چله دوم انقلاب، بزرگترین مشکلی که جامعه را دربرگرفته جریانات سیاسی هستند که روحیه پدرخواندگی را دارند.
با این تفاسیر و طرح چنین مسائلی از سوی این افراد، میتوان گفت در نسخه جدید افتراق بین جبهه اصلاحات، عبور از خاتمی و پدرخواندگی وی مطرح شده است.
نهاد اجماعساز و انتخابات ۱۴۰۰
اما سریال تفرقهها در میان اصلاحطلبان پایانی ندارد و تحلیل رفتاری شخصیتهای این جریان نشان میدهد دیگر حرف پدرخواندهها در بین اصلاحطلبان خریدار ندارد! طی ماههای اخیر با استعفای محمدرضا عارف و موسویلاری از ریاست و معاونت شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، عملا این شورا که ناکارآمدی آن برجسته شده بود به پایان راه خود رسید و حالا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ برخی سران اصلاحات به سازوکاری جدید برای ایجاد وحدت و دوری از اختلاف و پدرخواندگی رسیدند. این نهاد که از آن با عنوان نهاد اجماعساز یا ناسا یاد میشود با حضور چهرههای شاخصی ازجمله
بهزاد نبوی شکل گرفت. اعضای این شورا
۳۰ حزب شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هستند بهعلاوه ۱۰ نفر شخصیتهای ملی که البته همه این افراد باید به تأیید سید محمد خاتمی برسند. اما بااینوجود دو نکته اختلافزا همچنان در این سازوکار باقی مانده است. نخست نقش خاتمی است که همچنان کارگزاران سازندگی با وی مخالف میباشد. دومین مسئله هم عدم وزندهی مناسب به آراء احزاب مختلف است. بهعنوانمثال اسماعیل گرامیمقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی ضمن انتقاد از این نهاد تازه تأسیس آن را ادامهدهنده شورایعالی سیاستگذاری اصلاحات میداند.
با نگاهی به این مسائل و بررسی آنچه در بین احزاب اصلاحطلب میگذرد، به نظر میرسد جنگ قدرت در اردوی اصلاحطلبان آشکارتر از هر زمان دیگری شده و این اختلافات
به قوت خود باقیمانده است. اختلافاتی که اعضای کارگزاران و اتحاد ملت و اعتماد ملی در یکسوی آن هستند و در سوی دیگر آن، بحث پدرخواندههایی است که دیگر مثل گذشته توانی برای حل مسائل حزبی ندارند و وجهه خود را نیز ازدستدادهاند.
باوجودآنکه سیزدهمین دوره رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری رسما آغاز نشده است، اما اختلافات در جریان اصلاحات بیش از هر زمان دیگری خودش را دارد نشان میدهد. وضعیت این روزهای بزرگان اصلاحطلب بیان عینی این گزاره است که
هر زمان که پای رقابت در میان باشد تعارفات خشک جای خود را به حرفهای صریح و نمایان شدن اختلافات میدهد. حتی در این وضعیت پادرمیانی ریشسفیدان اصلاحات هم نتوانسته از شدت اختلافات بکاهد! اختلافاتی که البته به نظر میرسد تازه نیست و از قدیم وجود داشته است. در این میان اختلافات بین کارگزارانیهای سیاست با عارف و طیف همراهش از یکسو و اتحاد ملتیها از سوی دیگر بیش از هرزمانی عیان شده و هرروز ابعاد جدیدی پیدا میکند.
برای رسیدن به اختلاف امروز پدرخواندهها و اعضای جبهه اصلاحات، نیاز است سابقه اینگونه اختلافات در گذشته را مرور کرد.
انتخابات مجلس یازدهم
یکی از شکستهای اصلاحطلبان بهواسطه اختلافات درون گفتمانی و البته عملکرد ضعیف دولت و مجلس دهم، انتخابات ۹۸ بود. جایی که جریانات این حزب نهتنها به یک برنامه جامع نرسیدند بلکه با چنددستگی باعث ثبت شکستی سنگین در کارنامه خود شدند. انتخاباتی که صادق زیباکلام
چهره برجسته جریان اصلاحات در توصیف آن گفت: اصلاحات تمام شده است، در دوم اسفند ۹۸، همهچیزتمام شد، اصلاحات تمام شد، چون کرونا بود نمیشد ختم و شب هفت گرفت، مسجد الجواد را نمیشد کرایه کنیم که بعدازظهر برای فاتحه بیایند. مردم در این تاریخ نشان دادند که از اصلاحطلبان عبور کردند.
اختلافات اصلاحطلبان خصوصا کارگزارانیها و اتحاد ملتیها، پس از انتخابات مجلس نهتنها کاهش نیافت بلکه حالا و در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز افزایشیافته است. مسئله اساسی امروز نیز که اختلافات حول آن است، نقش لیدری خاتمی که از آن با عنوان پدرخواندگی نام برده میشود است.
بهعنوان نمونه، در این خصوص فائزه هاشمی در اظهاراتی بیان کرده است که ما پدرخوانده اصلاحات نیستیم،بلکه حزب اتحاد ملت که نزدیک به سید محمد خاتمی است پدرخوانده است.
در واکنش به این اظهارات آذر منصوری قائممقام حزب اتحاد ملت با رد این مسئله اظهار داشت: از انتخابات ۹۲ به بعد همه تشکلها و جریانات اصلاحطلبی تصمیمسازی میکنند و نه آقای خاتمی و نه فردی دیگر خود را پدرخوانده اصلاحات نمیداند.
همچنین جلالیزاده عضو حزب اتحاد ملت نیز با انتقاد از حزب کارگزاران سازندگی گفت: بدون شک اصلاحات بدون رئیسجمهورش، هویتی ندارد و با آقای خاتمی است که این جنبش معنا و مفهوم پیدا میکند؛ بنابراین اظهاراتی که بیان میشود درباره کنار گذاشتن ایشان
غیرقابلقبول است؛ زیرا این افراد نیز هویت خود را از اصلاحطلبی گرفتهاند، اما مطالبی را بیان میکنند که موردقبول اکثریت جریان اطلاحطلب نیست.
حتی در یک مورد دیگر غلامحسین کرباسچی چند ماه پس از شکست در انتخابات مجلس یازدهم، با انتقاد از عارف و کنایه به خاتمی
آنان را ناکارآمد دانست. این چهره شناختهشده سیاسی اظهار داشت: آقای عارف اگر میتوانند در شورایعالی اصلاحات، فراکسیون امید یا هرجایی نقش برجسته ایفا کنند باید از او حمایت کنیم،اما اگر در عمل دیدیم که شخصیت اجرایی توانایی برقرار کردن یک سازوکار فعال را ندارد؛ باید تعارف را کنار بگذاریم. کار سیاسی که رودربایستی ندارد. درباره بقیه بزرگان هم همینطور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت موردعلاقه ما باشند.صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان نیز در این خصوص میگوید: مشکل کشور ما مدیریتی است و افرادی بهعنوان پدرخوانده در گروههای سیاسی و محفلهایی هستند که سایه خود را بر احزاب چپ و راست انداخته و میخواهند دوباره تصمیم بگیرند و ما بهعنوان اصلاحطلبان باید بفهمیم که در چله دوم انقلاب، بزرگترین مشکلی که جامعه را دربرگرفته جریانات سیاسی هستند که روحیه پدرخواندگی را دارند.
با این تفاسیر و طرح چنین مسائلی از سوی این افراد، میتوان گفت در نسخه جدید افتراق بین جبهه اصلاحات، عبور از خاتمی و پدرخواندگی وی مطرح شده است.
نهاد اجماعساز و انتخابات ۱۴۰۰
اما سریال تفرقهها در میان اصلاحطلبان پایانی ندارد و تحلیل رفتاری شخصیتهای این جریان نشان میدهد دیگر حرف پدرخواندهها در بین اصلاحطلبان خریدار ندارد! طی ماههای اخیر با استعفای محمدرضا عارف و موسویلاری از ریاست و معاونت شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، عملا این شورا که ناکارآمدی آن برجسته شده بود به پایان راه خود رسید و حالا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ برخی سران اصلاحات به سازوکاری جدید برای ایجاد وحدت و دوری از اختلاف و پدرخواندگی رسیدند. این نهاد که از آن با عنوان نهاد اجماعساز یا ناسا یاد میشود با حضور چهرههای شاخصی ازجمله
بهزاد نبوی شکل گرفت. اعضای این شورا
۳۰ حزب شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هستند بهعلاوه ۱۰ نفر شخصیتهای ملی که البته همه این افراد باید به تأیید سید محمد خاتمی برسند. اما بااینوجود دو نکته اختلافزا همچنان در این سازوکار باقی مانده است. نخست نقش خاتمی است که همچنان کارگزاران سازندگی با وی مخالف میباشد. دومین مسئله هم عدم وزندهی مناسب به آراء احزاب مختلف است. بهعنوانمثال اسماعیل گرامیمقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی ضمن انتقاد از این نهاد تازه تأسیس آن را ادامهدهنده شورایعالی سیاستگذاری اصلاحات میداند.
با نگاهی به این مسائل و بررسی آنچه در بین احزاب اصلاحطلب میگذرد، به نظر میرسد جنگ قدرت در اردوی اصلاحطلبان آشکارتر از هر زمان دیگری شده و این اختلافات
به قوت خود باقیمانده است. اختلافاتی که اعضای کارگزاران و اتحاد ملت و اعتماد ملی در یکسوی آن هستند و در سوی دیگر آن، بحث پدرخواندههایی است که دیگر مثل گذشته توانی برای حل مسائل حزبی ندارند و وجهه خود را نیز ازدستدادهاند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
کی آن دنیا را دیده!
-
بأی ذنب قتلت...
-
مشکلات کشور با قهر از صندوق رأی حل نمیشود
-
هرمصوبهای در وین نهایی شود باید به تأیید مجلس برسد
-
مردم دولت روحانی را از اصلاحات جدا نمیدانند
-
هیچیک از شروط آمریکا برای بازگشت به برجام پذیرفته نیست
-
آموزههای اسلامی، سنگ بنای تفکر الهی
-
گام اول انتخابات ۱۴۰۰
-
اوج توحش صهیونیستها
-
کوچ دهکها
-
سرود غمانگیز ناصرخسرو
-
تیمملی برای صعود به جام جهانی کمبودی ندارد
-
اصرار واشنگتن بر عدم رفع تحریمهای ایران
-
جنگ قدرت در اردوی اصلاحطلبان