
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 10
میراث حاج قاسم
مصطفی هدایی
گروههای مقاومت فلسطین در تلاقی تجاوز نظامیان رژیم صهیونیستی شهرکهای این رژیم و نقاط حساس را هدف موشک و رگبار راکت قراردادند و تعدادی صهیونیست به هلاکت رسیدند. نکته جالب، اذعان کارشناسان نظامی اسرائیلی به وقوع شدیدترین حملات موشکی از سوی گروههای مقاومت در طول تاریخ خود بود. توانایی موشکی گروههای مقاومت در منطقه و بهویژه در فلسطین ازجمله نگرانیهای دولتهای غربی و اسرائیل بوده و در حال حاضر که شاهد عملیاتی شدن این توانمندیها هستند، باید سطح تحولات را نسبت به گذشته یکچند درجه بالاتر برد. درگذشته، بیشتر درگیریها میان گروههای فلسطینی و غاصبان صهیونیستی در قالب جنگهای کوچک و محدود و با ابزارهای نهچندان قدرتمند از سوی فلسطینیها بود. اما با پیشرفت قدرت موشکی صحنه غرب آسیا دیگر بهمانند گذشته قابل تفسیر نیست. گروههای مقاومت ابزاری در اختیاردارند که علاوه بر بازدارندگی، میتواند اقتدار و قدرت چانهزنی آنها را در مسیر مبارزاتی بهشدت بالا ببرد. اما قدرت موشکی گروههای مقاومت اسلامی در منطقه غرب آسیا، از کجا حاصلشده است؟ چند دهه حضور میدانی نیروهای قدس سپاه پاسداران و فرماندهان عالیرتبه ایرانی بهتدریج معادلات را در منطقه تغییر داده است. فلسطین بهعنوان قلب تپنده جهان اسلام به تجهیزات و امکاناتی مجهز شده که دیگر بهسادگی نمیتوان با چند قرارداد صلح میان اعراب عافیتطلب و صهیونیستها از آن عبور کرد. حاج قاسم سلیمانی ویارانش فلسطین و گروههای مقاومت را مجهز به سیستم موشکی غافلگیرکننده کردند. دشمن گمان کرد با به شهادت رساندن حاج قاسم، میراث وی نیز نابود خواهد شد ولی تحولات یکسال اخیر نشان میدهد که بذری که جمهوری اسلامی در قالب گروههای مقاومت در منطقه کاشته، آینده آن را مشخص خواهد کرد. قدس روزهای خوبی را در آینده نظارهگر خواهد بود، جاییکه بذرهای حاج قاسم همچون پتکی محکم بر سر غاصبین این سرزمین فرود خواهد آمد و مظلومین عالم برای اولین بار در تاریخ خود، دشمن را وادار به عقبنشینی و پذیرش حقوقشان خواهند کرد. یک سؤال اساسی پس از شهادت حاج قاسم این بود که آیا راه وی ادامه خواهد یافت؟ پاسخ به آن در شوک شهادت سردار سرفراز ایرانی برای بسیاری سخت بود ولی آنچه در ماههای بعد از شهادت آشکار شد، وجود حاج قاسمها و میراث نیک آن مرد در منطقه غرب آسیا بود. زیرساخت اصلی برای تولید و توسعه توان موشکی در سرزمینهای تحت ظلم و در جنگهای داخلی مانند سوریه ایجاد شد. اگر زمانی میبایست موشکها با ریسکپذیری بالا از نقطهای به نقطهای دیگر حمل شوند تا در جنگها و درگیریها به کار آیند، فناوری ساخت موشک و زیرساخت آن توسط حاج قاسم ویارانش به گروههای مقاومت منتقل شد و در حال حاضر شاهد فعالیت دهها و صدها کارگاه و کارخانه ساخت موشک و تجهیزات آن در منطقه هستیم. در تجاوز سعودیها به یمن، شمهای از توان موشکی انصارالله، دنیا را وارد شوک کرد. موشکهای بالستیک یمنیها آسمان عربستان را درمینوردند و تأسیسات و مناطق حساس رژیم السعود را با خاک یکسان میکنند. از زمانیکه ائتلاف عربی با واقعیت موشکی انصارالله روبهرو شد، روزبهروز عقب نشست. امارات اولین کشوری بود که از ائتلاف خارج شد تا هزینههای درگیری با یمن، اقتصادش را متلاشی نکند. وقتیکه زوزه موشکهای یمنی بر فراز فرودگاهها و تأسیسات حساس امارات به صدا درآمد، ریسک درگیری با یمن بهشدت بالا رفت و دوبی عقب نشست. سعودیها نیز برای بیرون آمدن آبرومندانه از جنگ یمن به التماس کردن افتادهاند. رژیمی که قرار بود یکهفتهای بساط انصارالله را جمع کند، چند سال است که هیچ دستاوردی در میدان نداشته و صدها میلیارد دلار نیز بر باد داده است. حال این معادله در سرزمینهای اشغالی در حال وقوع است. قدرت موشکی گروههای مقاومت فلسطینی و قدرت خیرهکننده موشکی حزبالله لبنان هزینه درگیری را بهشدت افزایش داده و صهیونیستها از پاسخ راکتی و موشکی حماس و گروههای مقاومت در شوک هستند. آنها که گمان میکردند با شهادت حاج قاسم سلیمانی، دامنه تهدیدات کاهشیافته، اینک باید با میراث عظیم حاج قاسم در کنار گوش خود شبها و روزها را در پناهگاهها به سر کنند و در آینده نزدیک دیگر همین پناهگاهها نیز برایشان امنیت نخواهد داشت. میراث قاسم، آینده منطقه را مشخص میکند و قدرت میدان، اقتدارش را بر دیپلماسی دیکته خواهد کرد.
گروههای مقاومت فلسطین در تلاقی تجاوز نظامیان رژیم صهیونیستی شهرکهای این رژیم و نقاط حساس را هدف موشک و رگبار راکت قراردادند و تعدادی صهیونیست به هلاکت رسیدند. نکته جالب، اذعان کارشناسان نظامی اسرائیلی به وقوع شدیدترین حملات موشکی از سوی گروههای مقاومت در طول تاریخ خود بود. توانایی موشکی گروههای مقاومت در منطقه و بهویژه در فلسطین ازجمله نگرانیهای دولتهای غربی و اسرائیل بوده و در حال حاضر که شاهد عملیاتی شدن این توانمندیها هستند، باید سطح تحولات را نسبت به گذشته یکچند درجه بالاتر برد. درگذشته، بیشتر درگیریها میان گروههای فلسطینی و غاصبان صهیونیستی در قالب جنگهای کوچک و محدود و با ابزارهای نهچندان قدرتمند از سوی فلسطینیها بود. اما با پیشرفت قدرت موشکی صحنه غرب آسیا دیگر بهمانند گذشته قابل تفسیر نیست. گروههای مقاومت ابزاری در اختیاردارند که علاوه بر بازدارندگی، میتواند اقتدار و قدرت چانهزنی آنها را در مسیر مبارزاتی بهشدت بالا ببرد. اما قدرت موشکی گروههای مقاومت اسلامی در منطقه غرب آسیا، از کجا حاصلشده است؟ چند دهه حضور میدانی نیروهای قدس سپاه پاسداران و فرماندهان عالیرتبه ایرانی بهتدریج معادلات را در منطقه تغییر داده است. فلسطین بهعنوان قلب تپنده جهان اسلام به تجهیزات و امکاناتی مجهز شده که دیگر بهسادگی نمیتوان با چند قرارداد صلح میان اعراب عافیتطلب و صهیونیستها از آن عبور کرد. حاج قاسم سلیمانی ویارانش فلسطین و گروههای مقاومت را مجهز به سیستم موشکی غافلگیرکننده کردند. دشمن گمان کرد با به شهادت رساندن حاج قاسم، میراث وی نیز نابود خواهد شد ولی تحولات یکسال اخیر نشان میدهد که بذری که جمهوری اسلامی در قالب گروههای مقاومت در منطقه کاشته، آینده آن را مشخص خواهد کرد. قدس روزهای خوبی را در آینده نظارهگر خواهد بود، جاییکه بذرهای حاج قاسم همچون پتکی محکم بر سر غاصبین این سرزمین فرود خواهد آمد و مظلومین عالم برای اولین بار در تاریخ خود، دشمن را وادار به عقبنشینی و پذیرش حقوقشان خواهند کرد. یک سؤال اساسی پس از شهادت حاج قاسم این بود که آیا راه وی ادامه خواهد یافت؟ پاسخ به آن در شوک شهادت سردار سرفراز ایرانی برای بسیاری سخت بود ولی آنچه در ماههای بعد از شهادت آشکار شد، وجود حاج قاسمها و میراث نیک آن مرد در منطقه غرب آسیا بود. زیرساخت اصلی برای تولید و توسعه توان موشکی در سرزمینهای تحت ظلم و در جنگهای داخلی مانند سوریه ایجاد شد. اگر زمانی میبایست موشکها با ریسکپذیری بالا از نقطهای به نقطهای دیگر حمل شوند تا در جنگها و درگیریها به کار آیند، فناوری ساخت موشک و زیرساخت آن توسط حاج قاسم ویارانش به گروههای مقاومت منتقل شد و در حال حاضر شاهد فعالیت دهها و صدها کارگاه و کارخانه ساخت موشک و تجهیزات آن در منطقه هستیم. در تجاوز سعودیها به یمن، شمهای از توان موشکی انصارالله، دنیا را وارد شوک کرد. موشکهای بالستیک یمنیها آسمان عربستان را درمینوردند و تأسیسات و مناطق حساس رژیم السعود را با خاک یکسان میکنند. از زمانیکه ائتلاف عربی با واقعیت موشکی انصارالله روبهرو شد، روزبهروز عقب نشست. امارات اولین کشوری بود که از ائتلاف خارج شد تا هزینههای درگیری با یمن، اقتصادش را متلاشی نکند. وقتیکه زوزه موشکهای یمنی بر فراز فرودگاهها و تأسیسات حساس امارات به صدا درآمد، ریسک درگیری با یمن بهشدت بالا رفت و دوبی عقب نشست. سعودیها نیز برای بیرون آمدن آبرومندانه از جنگ یمن به التماس کردن افتادهاند. رژیمی که قرار بود یکهفتهای بساط انصارالله را جمع کند، چند سال است که هیچ دستاوردی در میدان نداشته و صدها میلیارد دلار نیز بر باد داده است. حال این معادله در سرزمینهای اشغالی در حال وقوع است. قدرت موشکی گروههای مقاومت فلسطینی و قدرت خیرهکننده موشکی حزبالله لبنان هزینه درگیری را بهشدت افزایش داده و صهیونیستها از پاسخ راکتی و موشکی حماس و گروههای مقاومت در شوک هستند. آنها که گمان میکردند با شهادت حاج قاسم سلیمانی، دامنه تهدیدات کاهشیافته، اینک باید با میراث عظیم حاج قاسم در کنار گوش خود شبها و روزها را در پناهگاهها به سر کنند و در آینده نزدیک دیگر همین پناهگاهها نیز برایشان امنیت نخواهد داشت. میراث قاسم، آینده منطقه را مشخص میکند و قدرت میدان، اقتدارش را بر دیپلماسی دیکته خواهد کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 8
حضور پرشور کاندیداها!
سعید نوروزی
حدود یک ماه دیگر سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار میشود و قرار است جانشین حسن روحانی توسط مردم انتخاب شود. پرونده ثبتنام از داوطلبان انتخابات ۱۴۰۰ روز شنبه ۲۵ اردیبهشت بسته شد و طبق آمار اعلامشده، ۵۹۲ نفر در این دوره ثبتنام کردند که از این تعداد ۴۰ نفر خانم و ۵۵۲ نفر آقا بودند.شورای نگهبان پس از پنج روز بررسی صلاحیت نامزدها، پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت، باید اسامی نهایی تأیید صلاحیت شدگان را اعلام کند و کاندیداهای رد صلاحیت شده نیز ۴ روز زمان دارند تا شکایت خود را ثبت کنند. پسازاین روند، در روز چهارشنبه و پنجشنبه یعنی ۵ و ۶ خردادماه، وزارت کشور موظف است که اسامی نهایی انتخابات ریاست جمهوری را به صورت عمومی منتشر کند. پسازآن کاندیداهای نهایی ظرف مدت ۲۰ روز یعنی از ۷ خرداد تا ۲۶ خرداد میتوانند تبلیغات داشته باشند و تبلیغات در روز پنجشنبه ۲۷ خردادماه یعنی یک روز قبل از برگزاری انتخابات ممنوع خواهد بود. سپس در روز جمعه ۲۸ خرداد، سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران، برگزار و رئیسجمهور تازه کشور انتخاب میشود.
در این دوره از انتخابات، اصولگرایان با سید ابراهیم
رئیسی وارد میدان رقابت شدهاند و بنا بر اعلام رسمی تقریبا تمامی چهرههای این جناح، کاندیدای اصلی وی میباشند و بر سر او وحدت شکل گرفته است؛ البته شخصیتهایی چون سعید جلیلی، محسن رضایی، عزتالله ضرغامی، علیرضا زاکانی نیز در جبهه اصولگرایان حضور دارند. در سوی دیگر، اصلاحطلبان نیز با چهرههایی چون اسحاق جهانگیری، مسعود پزشکیان، مصطفی تاجزاده، علی مطهری و محسن هاشمی حضور پیدا کردهاند و هنوز کاندیدای قطعی جریان اصلاحات مشخص نیست. در این بین چهرههایی چون علی لاریجانی، محمود احمدینژاد، سعید محمد، حسین دهقان و عبدالناصر همتی نیز در عرصه انتخابات حاضر شدهاند که میتوان گفت وابستگی خاصی به جریانات سیاسی کشور ندارند، هرچند شاید در آخر نماینده یک حزب معرفی شده و بر روی آنها اجماع شود.
اکثر داوطلبان این دوره، تغییر رویکرد دولت، مبارزه با فساد و رانت، تغییر رویههای اجرایی دولت فعلی، حل مشکلات معیشتی و همچنین رفع مشکلات اقتصادی را از برنامههای خود اعلام کردهاند. در ادامه آرایش سیاسی جناحها و چهرههای شاخص این جناحها را بررسی میکنیم.
اصولگرایان
چهره اول اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی میباشد، گرچه خود او اعلام کرده که به صورت مستقل وارد میدان رقابت شده است. رئیسی «تشکیل دولتی مردمی برای ایران قوی؛ مقابله با فساد، ناکارآمدی و اشرافیت» را محور برنامههای خود برشمرده و اظهار داشته است: «دستگاه اجرایی اهمیت بیشتری نسبت به دستگاه قضائی دارد چون در دستگاه اجرایی بسترهای فسادزا ایجاد میشود بسیاری از ناکارآمدیها موجب ناهنجاری میشود. حل مسائل در دستگاه اجرایی میتواند از پروندهها در دستگاه قضائی بکاهد. من خود را رقیب فساد و ناکارآمدی میدانم و رقیب جناحها نیستم.»
پس از وی، محسن رضایی یکی دیگر از نامزدهای اصلی اصولگرایان است. رضایی با تأکید بر اینکه «تکرار دولتهای گذشته سم مهلک آینده ایران است» و با اشاره به ثبتنام جهانگیری و لاریجانی ابراز داشته: «کسانی آمدند ثبتنام کردند که خودشان مسبب مشکلات کشور بودند، یک عده زدند زیر گریه و یک عده آمدند و گفتند نه چکش و نه کلید. شماها عامل بدبختی مردم ایران بودید. اگر دولتها و مجلسهای گذشته درست عمل کرده بودند، اینگونه گرفتار نبودیم.»
سعید جلیلی نیز دیگر چهره اصولگرا و نزدیک به طیف پایداری است که در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدا شده است. جلیلی که با شعار «کار واقعی به جای لفاظی، نمایش و شعار» وارد عرصه شده، میگوید: «انشاءالله در این انتخابات لفاظیهای ضعیف و بیاعتبار نتواند بر برنامه محوری غلبه پیدا کند.» علیرضا زاکانی نیز دیگر چهره مطرح اصولگرا میباشد که در این دوره ثبتنام کرده است. زاکانی که با کلیدواژه «مقابله با شبکه فساد و نفوذ» آمده، اظهار داشته است: «مسببان وضع اسفبار فعلی و حامیان آنها طلبکارانه به عرصه آمدهاند و سودای دولت سوم روحانی را در سر میپرورانند.»عزتالله ضرغامی هم با شعار «من روحانی نیستم» وارد انتخابات ۱۴۰۰ شده و خاطرنشان کرده: «یکی از اقدامات اشتباه دولت روحانی تبدیل همه موضوعات کشور به موضوعات دوقطبی از دوقطبی مذاکره و ضد مذاکره و دیگری فضای مجازی و فیلترینگ است؛ ملت ایران بدانند که فرصت تاریخی مذاکره را از ملت ایران را دولت آقای روحانی گرفت؛ آقای روحانی نشان داد که نه توان صحبت با داخل و نه توان و یارای صحبت با دنیا را دارد.»
در کنار این نفرات، رستم قاسمی با شعار «اولویتبخشی به مشکلات اقتصادی و معیشتی»، امیرحسین قاضیزاده هاشمی با شعار «نام دولت من سلام» و... نیز جزء چهرههای مطرح جریان اصولگرایی قرار دارند که برای انتخابات ۱۴۰۰ ثبتنام کردند.
اصلاحطلبان
در جبهه اصلاحات کاندیدای اصلی مشخص نیست اما آنطور که اعلام کردهاند، در این دوره با کاندیدای تماما اصلاحطلب وارد میدان رقابت میشوند و براساس برنامههایشان تصمیمی برای حمایت از کاندیدای اجارهای ندارند.
اسحاق جهانگیری که در دوره قبلی کاندیدای پوششی حسن روحانی و البته معاون اول دولت او بود، با تأکید بر روی اینکه «تشکیل دولت ملت برای گشایش در زندگی مردم و توسعه ایران» در رأس برنامههایش قرار دارد، تصریح کرد: «قصد ورود به انتخابات را نداشتم اما با توجه به نیامدن دکتر ظریف و عدم امکان ثبتنام تعدادی دیگر از کسانی که میتوانستند این مسئولیت را بپذیرند، به رغم میل و مصلحت شخصی و با توکل به خدا از قبول مسئولیت شانه خالی نمیکنم. آبرو و تجربهام را که متعلق به ملت است تقدیم ملت میکنم، با آگاهی از شرایط دشوار امروز کشور و سردیها وارد این میدان میشوم و از هیچ تلاش و اقدامی، تا آنجا که ارزشها و هویت اصلاحگرایانهام را تهدید نکند، دریغ نمیکنم.»
محسن هاشمی نیز چهره دیگر جریان اصلاحات است که با شعار «ادامه تنشزدایی» وارد رقابت شده و اعلام کرده است: «در دولت خود منش آیتالله هاشمی رفسنجانی که همان تنشزدایی است را در دستور کار خود قرار خواهم داد. در کوتاه مدت باید به فکر حل مشکلات معیشتی مردم باشیم و در میانمدت بتوانیم رشد اقتصادی که در کشور دچار رکود و حتی منفی شده را جبران کنیم و به رشد مناسب در شأن مردم ایران برسیم.»مسعود پزشکیان که از او به عنوان پدیده اصلاحطلبان یاد میشود، با شعار «حمایت از حضور اجتماعی زنان» در انتخابات حضور پیدا کرده و میگوید: «اینکه من نامزد پوششی جهانگیری هستم صحت ندارد. باید درد مردم را بفهمیم و نیازهای آنان را بدانیم و خود را خدمتگزار مردم بدانیم.»
مصطفی تاجزاده دیگر چهره شناختهشده اصلاحطلب است که در انتخابات حضور پیدا کرده است هرچند که با توجه به سابقهاش مورد تأیید شورای نگهبان قرار نخواهد گرفت. وی «مخالفت با قرائت انسدادی از قانون اساسی» را از برنامههای خود برشمرده و اظهار داشته است: «من نامزد ریاست جمهوری شدهام اما دعوای قدرت با هیچکس ندارم، برای آشوب یا به خیابان کشیدن مردم ثبتنام نکردهام و بر این باورم که مطالبات ملت باید با روشهای مسالمتآمیز اما با بیانی صریح و صمیمی تا مرحله تحقق دنبال شود. من رشد اقتصادی را در دسترس میبینم و مهار گرانی و تورم را که کمر قشرهای وسیعی از مردم را خم کرده است، ممکن میدانم.»علی مطهری نیز که با شعار «تشکیل دولت مقتدر» در انتخابات ثبتنام کرده، میگوید: «مسئله آزادی بیان از آرمانهای انقلاب بوده است. عدالت اجتماعی و اعتلای فرهنگی جزء شعارها و آرمانهای انقلاب بوده است که واقعا در اجرای کوتاهی کردهایم و آسیبهایی داریم که باید برطرف شود.»از دیگر چهرههای شاخص جبهه اصلاحات که در سیزدهمین دوره انتخابات شرکت کردهاند، محمد شریعتمداری است که با اعلام تشکیل دولت سوم خاتمی وارد این عرصه شده است. همچنین عباس آخوندی با شعار «بازگرداندن دولت به صحنه حکمرانی ملی» و مصطفی کواکبیان با شعار «تحقق جمهوریت سوم با موضوعیت قانون اساسی» نیز برای کاندیداتوری ثبتنام کردند.
نه اصلاحطلب و نه اصولگرا
در کنار نفرات این دو حزب، چهرههای دیگری نیز هستند که اگرچه خود را نه اصلاحطلب میدانند و نه اصولگرا، اما نهایتا ممکن است به یک جناح وابستگی داشته باشند و یا شاید در آخر، بر سر آنها اجماع شده و موردحمایت این دو حزب قرار گیرند. علی لاریجانی یکی از این نفرات است که اتفاقا احتمال رأی آوری وی بالا میباشد و حتی گفته میشود احتمالا اصلاحطلبان او را کاندیدای نهایی خود معرفی کنند. لاریجانی که در اولین موضع خود، از کلیدواژه «نه کلید نه چکش» استفاده کرده است، میگوید: «مسائل امروز ایران نه با اقدامات نمایشی پوپولیستی، نه با کلید جادویی و نه با سوپرمنبازی قابلحل نیست. برای گذر از صفت «مُلک بیسیاست» باید کشور در دست افراطیون و سازشکاران قرار نگیرد. هنر مدیریت صحنه بینالمللی و انقلابی عمل کردن در این مقطع آن است که وجوه بلوکهشده ملت ایران را از دست کشورهای دیگر در بیاوریم، نه اینکه در داخل عدهای شعار بدهند و ما نفت را با زحمت زیاد بفروشیم، ولی پول آن در حسابهای خارجی بلوکه شود. خب چه نفعی برای زندگی مردم دارد؟ حکمرانی مطلوب، درگرو شعار کمتر و عقلانیت اثربخشتر است.» حسین دهقان که سابقه حضور در دولت اول روحانی را دارد نیز از چهرههایی است که مستقل وارد انتخابات شده و اعلام کرده «شفافیت دائم و تشکیل دولت بر اساس شایستگی» جزء محورهای اصلی وی میباشد. دهقان گفته است: «رئیسجمهور باید تمام وظایف و اختیارات را باقدرت انجام دهد آنهایی که گفتند اختیارشان کم بوده خودشان نتوانستند. بنده با تمام اساتید و کارشناسان نشست چهره به چهره داشتم و برنامهها با توجه به مشکلات ملموس جامعه نوشته شده است. همکاران ما افرادی توانمند، متخصص و تجربه شده هستند و همه ملت را به عنوان مردم خودشان در نظر گرفته و پذیرفتهاند.»
حدود یک ماه دیگر سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار میشود و قرار است جانشین حسن روحانی توسط مردم انتخاب شود. پرونده ثبتنام از داوطلبان انتخابات ۱۴۰۰ روز شنبه ۲۵ اردیبهشت بسته شد و طبق آمار اعلامشده، ۵۹۲ نفر در این دوره ثبتنام کردند که از این تعداد ۴۰ نفر خانم و ۵۵۲ نفر آقا بودند.شورای نگهبان پس از پنج روز بررسی صلاحیت نامزدها، پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت، باید اسامی نهایی تأیید صلاحیت شدگان را اعلام کند و کاندیداهای رد صلاحیت شده نیز ۴ روز زمان دارند تا شکایت خود را ثبت کنند. پسازاین روند، در روز چهارشنبه و پنجشنبه یعنی ۵ و ۶ خردادماه، وزارت کشور موظف است که اسامی نهایی انتخابات ریاست جمهوری را به صورت عمومی منتشر کند. پسازآن کاندیداهای نهایی ظرف مدت ۲۰ روز یعنی از ۷ خرداد تا ۲۶ خرداد میتوانند تبلیغات داشته باشند و تبلیغات در روز پنجشنبه ۲۷ خردادماه یعنی یک روز قبل از برگزاری انتخابات ممنوع خواهد بود. سپس در روز جمعه ۲۸ خرداد، سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران، برگزار و رئیسجمهور تازه کشور انتخاب میشود.
در این دوره از انتخابات، اصولگرایان با سید ابراهیم
رئیسی وارد میدان رقابت شدهاند و بنا بر اعلام رسمی تقریبا تمامی چهرههای این جناح، کاندیدای اصلی وی میباشند و بر سر او وحدت شکل گرفته است؛ البته شخصیتهایی چون سعید جلیلی، محسن رضایی، عزتالله ضرغامی، علیرضا زاکانی نیز در جبهه اصولگرایان حضور دارند. در سوی دیگر، اصلاحطلبان نیز با چهرههایی چون اسحاق جهانگیری، مسعود پزشکیان، مصطفی تاجزاده، علی مطهری و محسن هاشمی حضور پیدا کردهاند و هنوز کاندیدای قطعی جریان اصلاحات مشخص نیست. در این بین چهرههایی چون علی لاریجانی، محمود احمدینژاد، سعید محمد، حسین دهقان و عبدالناصر همتی نیز در عرصه انتخابات حاضر شدهاند که میتوان گفت وابستگی خاصی به جریانات سیاسی کشور ندارند، هرچند شاید در آخر نماینده یک حزب معرفی شده و بر روی آنها اجماع شود.
اکثر داوطلبان این دوره، تغییر رویکرد دولت، مبارزه با فساد و رانت، تغییر رویههای اجرایی دولت فعلی، حل مشکلات معیشتی و همچنین رفع مشکلات اقتصادی را از برنامههای خود اعلام کردهاند. در ادامه آرایش سیاسی جناحها و چهرههای شاخص این جناحها را بررسی میکنیم.
اصولگرایان
چهره اول اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی میباشد، گرچه خود او اعلام کرده که به صورت مستقل وارد میدان رقابت شده است. رئیسی «تشکیل دولتی مردمی برای ایران قوی؛ مقابله با فساد، ناکارآمدی و اشرافیت» را محور برنامههای خود برشمرده و اظهار داشته است: «دستگاه اجرایی اهمیت بیشتری نسبت به دستگاه قضائی دارد چون در دستگاه اجرایی بسترهای فسادزا ایجاد میشود بسیاری از ناکارآمدیها موجب ناهنجاری میشود. حل مسائل در دستگاه اجرایی میتواند از پروندهها در دستگاه قضائی بکاهد. من خود را رقیب فساد و ناکارآمدی میدانم و رقیب جناحها نیستم.»
پس از وی، محسن رضایی یکی دیگر از نامزدهای اصلی اصولگرایان است. رضایی با تأکید بر اینکه «تکرار دولتهای گذشته سم مهلک آینده ایران است» و با اشاره به ثبتنام جهانگیری و لاریجانی ابراز داشته: «کسانی آمدند ثبتنام کردند که خودشان مسبب مشکلات کشور بودند، یک عده زدند زیر گریه و یک عده آمدند و گفتند نه چکش و نه کلید. شماها عامل بدبختی مردم ایران بودید. اگر دولتها و مجلسهای گذشته درست عمل کرده بودند، اینگونه گرفتار نبودیم.»
سعید جلیلی نیز دیگر چهره اصولگرا و نزدیک به طیف پایداری است که در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدا شده است. جلیلی که با شعار «کار واقعی به جای لفاظی، نمایش و شعار» وارد عرصه شده، میگوید: «انشاءالله در این انتخابات لفاظیهای ضعیف و بیاعتبار نتواند بر برنامه محوری غلبه پیدا کند.» علیرضا زاکانی نیز دیگر چهره مطرح اصولگرا میباشد که در این دوره ثبتنام کرده است. زاکانی که با کلیدواژه «مقابله با شبکه فساد و نفوذ» آمده، اظهار داشته است: «مسببان وضع اسفبار فعلی و حامیان آنها طلبکارانه به عرصه آمدهاند و سودای دولت سوم روحانی را در سر میپرورانند.»عزتالله ضرغامی هم با شعار «من روحانی نیستم» وارد انتخابات ۱۴۰۰ شده و خاطرنشان کرده: «یکی از اقدامات اشتباه دولت روحانی تبدیل همه موضوعات کشور به موضوعات دوقطبی از دوقطبی مذاکره و ضد مذاکره و دیگری فضای مجازی و فیلترینگ است؛ ملت ایران بدانند که فرصت تاریخی مذاکره را از ملت ایران را دولت آقای روحانی گرفت؛ آقای روحانی نشان داد که نه توان صحبت با داخل و نه توان و یارای صحبت با دنیا را دارد.»
در کنار این نفرات، رستم قاسمی با شعار «اولویتبخشی به مشکلات اقتصادی و معیشتی»، امیرحسین قاضیزاده هاشمی با شعار «نام دولت من سلام» و... نیز جزء چهرههای مطرح جریان اصولگرایی قرار دارند که برای انتخابات ۱۴۰۰ ثبتنام کردند.
اصلاحطلبان
در جبهه اصلاحات کاندیدای اصلی مشخص نیست اما آنطور که اعلام کردهاند، در این دوره با کاندیدای تماما اصلاحطلب وارد میدان رقابت میشوند و براساس برنامههایشان تصمیمی برای حمایت از کاندیدای اجارهای ندارند.
اسحاق جهانگیری که در دوره قبلی کاندیدای پوششی حسن روحانی و البته معاون اول دولت او بود، با تأکید بر روی اینکه «تشکیل دولت ملت برای گشایش در زندگی مردم و توسعه ایران» در رأس برنامههایش قرار دارد، تصریح کرد: «قصد ورود به انتخابات را نداشتم اما با توجه به نیامدن دکتر ظریف و عدم امکان ثبتنام تعدادی دیگر از کسانی که میتوانستند این مسئولیت را بپذیرند، به رغم میل و مصلحت شخصی و با توکل به خدا از قبول مسئولیت شانه خالی نمیکنم. آبرو و تجربهام را که متعلق به ملت است تقدیم ملت میکنم، با آگاهی از شرایط دشوار امروز کشور و سردیها وارد این میدان میشوم و از هیچ تلاش و اقدامی، تا آنجا که ارزشها و هویت اصلاحگرایانهام را تهدید نکند، دریغ نمیکنم.»
محسن هاشمی نیز چهره دیگر جریان اصلاحات است که با شعار «ادامه تنشزدایی» وارد رقابت شده و اعلام کرده است: «در دولت خود منش آیتالله هاشمی رفسنجانی که همان تنشزدایی است را در دستور کار خود قرار خواهم داد. در کوتاه مدت باید به فکر حل مشکلات معیشتی مردم باشیم و در میانمدت بتوانیم رشد اقتصادی که در کشور دچار رکود و حتی منفی شده را جبران کنیم و به رشد مناسب در شأن مردم ایران برسیم.»مسعود پزشکیان که از او به عنوان پدیده اصلاحطلبان یاد میشود، با شعار «حمایت از حضور اجتماعی زنان» در انتخابات حضور پیدا کرده و میگوید: «اینکه من نامزد پوششی جهانگیری هستم صحت ندارد. باید درد مردم را بفهمیم و نیازهای آنان را بدانیم و خود را خدمتگزار مردم بدانیم.»
مصطفی تاجزاده دیگر چهره شناختهشده اصلاحطلب است که در انتخابات حضور پیدا کرده است هرچند که با توجه به سابقهاش مورد تأیید شورای نگهبان قرار نخواهد گرفت. وی «مخالفت با قرائت انسدادی از قانون اساسی» را از برنامههای خود برشمرده و اظهار داشته است: «من نامزد ریاست جمهوری شدهام اما دعوای قدرت با هیچکس ندارم، برای آشوب یا به خیابان کشیدن مردم ثبتنام نکردهام و بر این باورم که مطالبات ملت باید با روشهای مسالمتآمیز اما با بیانی صریح و صمیمی تا مرحله تحقق دنبال شود. من رشد اقتصادی را در دسترس میبینم و مهار گرانی و تورم را که کمر قشرهای وسیعی از مردم را خم کرده است، ممکن میدانم.»علی مطهری نیز که با شعار «تشکیل دولت مقتدر» در انتخابات ثبتنام کرده، میگوید: «مسئله آزادی بیان از آرمانهای انقلاب بوده است. عدالت اجتماعی و اعتلای فرهنگی جزء شعارها و آرمانهای انقلاب بوده است که واقعا در اجرای کوتاهی کردهایم و آسیبهایی داریم که باید برطرف شود.»از دیگر چهرههای شاخص جبهه اصلاحات که در سیزدهمین دوره انتخابات شرکت کردهاند، محمد شریعتمداری است که با اعلام تشکیل دولت سوم خاتمی وارد این عرصه شده است. همچنین عباس آخوندی با شعار «بازگرداندن دولت به صحنه حکمرانی ملی» و مصطفی کواکبیان با شعار «تحقق جمهوریت سوم با موضوعیت قانون اساسی» نیز برای کاندیداتوری ثبتنام کردند.
نه اصلاحطلب و نه اصولگرا
در کنار نفرات این دو حزب، چهرههای دیگری نیز هستند که اگرچه خود را نه اصلاحطلب میدانند و نه اصولگرا، اما نهایتا ممکن است به یک جناح وابستگی داشته باشند و یا شاید در آخر، بر سر آنها اجماع شده و موردحمایت این دو حزب قرار گیرند. علی لاریجانی یکی از این نفرات است که اتفاقا احتمال رأی آوری وی بالا میباشد و حتی گفته میشود احتمالا اصلاحطلبان او را کاندیدای نهایی خود معرفی کنند. لاریجانی که در اولین موضع خود، از کلیدواژه «نه کلید نه چکش» استفاده کرده است، میگوید: «مسائل امروز ایران نه با اقدامات نمایشی پوپولیستی، نه با کلید جادویی و نه با سوپرمنبازی قابلحل نیست. برای گذر از صفت «مُلک بیسیاست» باید کشور در دست افراطیون و سازشکاران قرار نگیرد. هنر مدیریت صحنه بینالمللی و انقلابی عمل کردن در این مقطع آن است که وجوه بلوکهشده ملت ایران را از دست کشورهای دیگر در بیاوریم، نه اینکه در داخل عدهای شعار بدهند و ما نفت را با زحمت زیاد بفروشیم، ولی پول آن در حسابهای خارجی بلوکه شود. خب چه نفعی برای زندگی مردم دارد؟ حکمرانی مطلوب، درگرو شعار کمتر و عقلانیت اثربخشتر است.» حسین دهقان که سابقه حضور در دولت اول روحانی را دارد نیز از چهرههایی است که مستقل وارد انتخابات شده و اعلام کرده «شفافیت دائم و تشکیل دولت بر اساس شایستگی» جزء محورهای اصلی وی میباشد. دهقان گفته است: «رئیسجمهور باید تمام وظایف و اختیارات را باقدرت انجام دهد آنهایی که گفتند اختیارشان کم بوده خودشان نتوانستند. بنده با تمام اساتید و کارشناسان نشست چهره به چهره داشتم و برنامهها با توجه به مشکلات ملموس جامعه نوشته شده است. همکاران ما افرادی توانمند، متخصص و تجربه شده هستند و همه ملت را به عنوان مردم خودشان در نظر گرفته و پذیرفتهاند.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
میراث حاج قاسم
-
حضور پرشور کاندیداها!