
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 16
گردش همچنان بر مدار اتم مقاومت
حانیه مسجودی
یک سال از ترور شهید فخریزاده گذشت و یک سال دیگر از نبودن دانشمندی که فخر جمهوری اسلامی ایران و دانش هستهای کشورمان بود.
نخستین سالگرد شهادت شهید پیشرفت، دانشمند شهید محسن فخریزاده عصر جمعه در آستان مقدس امامزاده صالح (ع) تجریش برگزار شد.
این مراسم که با میزبانی خانواده معظم شهید فخریزاده از ملت شریف و قدردان کشور آغاز شد، با اجرای نجمالدین شریعتی، شعرخوانی سعید بیابانکی، سخنرانی ناصر رفیعی و مداحی میثم مطیعی به اتمام رسید.شهید فخری زاده در سال 1336 متولد شد و در 7 آذر 1399 در منطقه آبسرد دماوند به دست عاملان استکبار به شهادت رسید. شهید فخریزاده، معاون وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران و سردار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و ریاست سازمان پژوهشهای نوین دفاعی را برعهده داشت.حرم مطهر امامزاده صالح (ع) فرزند امام موسی کاظم (ع) و برادر امام هشتم شیعیان، در مرکز بازارچه سنتی تجریش (منطقه یک تهران) واقعشده است.
آذرماه خونین
7 آذرماه بود که خبر ترور دانشمند بزرگ هستهای کشورمان قلب تمام ملت را به درد آورد و دردناکتر از اینها، نحوه ترور و هدف آن بود. همانطور که بالاتر ذکر شد خودروی شهید فخری زاده در منطقه آبسرد دماوند مورد هدف عاملان استکبار قرار گرفت. عاملانی که سالهاست درتلاش هستند تا جلوی پیشرفت ایران در تمام زمینهها را بگیرند و از ابتدای انقلاب به روشهای مختلف افراد مهم و تأثیرگذار کشورمان را شناسایی و ترور کردهاند.خودروی شهید فخری زاده طی این ترور با مسلسلی که بهصورت ماهوارهای کنترل میشد به تیر بسته شد و بار دیگر خاک ایران، شاهد جنایت سران آمریکایی و غربی بود.
رژیم صهیونیستی بلافاصله این ترور را بر عهده گرفت و پذیرش وقیحانه آنها درقبال این ترور وحشیانه بار دیگر روی اصلی و خونبار استکبار را برای ایرانیان آشکار کرد.
ترور دانشمندان ایران؛ تنها چاره آمریکا و نوکران استکبار جهانی
در سالهای اخیر که دولت وقت تلاش میکرد به هر روش که شده اعتماد کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا را به دست آورد، بیشترین زمانی بود که آنها به خود اجازه دادند در امور کشور ما دخالت کنند. ترور شهید فخری زاده، نقطههای تاریک بسیاری را برای ما روشن میکند. شائبههایی که شاید ممکن است بهواسطه مدیریت نادرست مدیران نااهل برای تمام ما ایجادشده باشد و شک کرده باشیم که مگر مسئولی هم به فکر مردم عادی هست؟ یکی از پاسخهای مشخص به این سؤال از دل همین ترور بیرون آمد.اکنون بیش از 40 سال است که آمریکا و نظام استکبار درتلاش است انقلاب اسلامی را به سقوط بکشاند. در پس این سقوط نیز ناامنی برای مردم و آشوبهای داخلی است که در سراسر منطقه غرب آسیا شاهد آن هستیم. اکنون شاهد هستیم که آمریکاییها چطور توانستند در امور مختلف کشورهای همسایه دست ببرد و با ایجاد رؤیاهایی غیرواقعی، خون و خونریزی به راه انداخته و منابعشان را به غارت برند.ترور شهید فخری زاده نشان داد که اگر تنها ذرهای درقبال آمریکا و نوکرانش کوتاه بیاییم آنها صدها قدم به جلو میآیند تا علم ایران را متوقف، اقتصاد را فلج، امنیت را آرزو و منابع را به غارت ببرند.
پیشرفت ادامه دارد
با این اوصاف و مرور ترورهای بسیاری که در 40 سال انقلاب انجامشده، میتوان به اهمیت و ارزش انقلاب اسلامی و پیشرفتهای کشورمان در حوزههای علمی پی برد. پیشرفتهای هستهای و علمی که ما را به سمت خودکفایی میبرند ترس بزرگ کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس است که سالیان متمادی کشورها را تحت استعمار خود قرار میدادند و حال در تلاشاند تا نحوه استعمار خود را تغییر دهند. استعماری که جمهوری اسلامی ایران درمقابل آن ایستاده و همین ایستادگی برای غربیها گران تمامشده است.
جمهوری اسلامی طی سالهایی که به سمت استقلال حرکت کرد و انقلاب 57 را تقویت کرد و راه آن را ادامه داد، به تمام دنیا ثابت کرد که با مقاومت میتوان استقلال واقعی را به دست آورد، به پیشرفتهای زیادی رسید و به دنبال تأمین موارد اولیه و ثانویه از کشورهای مستکبر نبود.
10 سال پیش نیز در تاریخ 8 آذرماه خبر ترور و شهادت شهید مجید شهریاری، دانشمند هستهای کشورمان قلب میلیونها ایرانی را به درد آورد و یکبار دیگر دشمن که نتوانسته بود پیشرفتهای علمی جمهوری اسلامی ایران را تاب بیاورد، دست به جنایتی دیگر زد تا به گمان خام خودش مقابل پیشرفتهای روزافزون علمی و هستهای را بگیرد.
یک سال از ترور شهید فخریزاده گذشت و یک سال دیگر از نبودن دانشمندی که فخر جمهوری اسلامی ایران و دانش هستهای کشورمان بود.
نخستین سالگرد شهادت شهید پیشرفت، دانشمند شهید محسن فخریزاده عصر جمعه در آستان مقدس امامزاده صالح (ع) تجریش برگزار شد.
این مراسم که با میزبانی خانواده معظم شهید فخریزاده از ملت شریف و قدردان کشور آغاز شد، با اجرای نجمالدین شریعتی، شعرخوانی سعید بیابانکی، سخنرانی ناصر رفیعی و مداحی میثم مطیعی به اتمام رسید.شهید فخری زاده در سال 1336 متولد شد و در 7 آذر 1399 در منطقه آبسرد دماوند به دست عاملان استکبار به شهادت رسید. شهید فخریزاده، معاون وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران و سردار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و ریاست سازمان پژوهشهای نوین دفاعی را برعهده داشت.حرم مطهر امامزاده صالح (ع) فرزند امام موسی کاظم (ع) و برادر امام هشتم شیعیان، در مرکز بازارچه سنتی تجریش (منطقه یک تهران) واقعشده است.
آذرماه خونین
7 آذرماه بود که خبر ترور دانشمند بزرگ هستهای کشورمان قلب تمام ملت را به درد آورد و دردناکتر از اینها، نحوه ترور و هدف آن بود. همانطور که بالاتر ذکر شد خودروی شهید فخری زاده در منطقه آبسرد دماوند مورد هدف عاملان استکبار قرار گرفت. عاملانی که سالهاست درتلاش هستند تا جلوی پیشرفت ایران در تمام زمینهها را بگیرند و از ابتدای انقلاب به روشهای مختلف افراد مهم و تأثیرگذار کشورمان را شناسایی و ترور کردهاند.خودروی شهید فخری زاده طی این ترور با مسلسلی که بهصورت ماهوارهای کنترل میشد به تیر بسته شد و بار دیگر خاک ایران، شاهد جنایت سران آمریکایی و غربی بود.
رژیم صهیونیستی بلافاصله این ترور را بر عهده گرفت و پذیرش وقیحانه آنها درقبال این ترور وحشیانه بار دیگر روی اصلی و خونبار استکبار را برای ایرانیان آشکار کرد.
ترور دانشمندان ایران؛ تنها چاره آمریکا و نوکران استکبار جهانی
در سالهای اخیر که دولت وقت تلاش میکرد به هر روش که شده اعتماد کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا را به دست آورد، بیشترین زمانی بود که آنها به خود اجازه دادند در امور کشور ما دخالت کنند. ترور شهید فخری زاده، نقطههای تاریک بسیاری را برای ما روشن میکند. شائبههایی که شاید ممکن است بهواسطه مدیریت نادرست مدیران نااهل برای تمام ما ایجادشده باشد و شک کرده باشیم که مگر مسئولی هم به فکر مردم عادی هست؟ یکی از پاسخهای مشخص به این سؤال از دل همین ترور بیرون آمد.اکنون بیش از 40 سال است که آمریکا و نظام استکبار درتلاش است انقلاب اسلامی را به سقوط بکشاند. در پس این سقوط نیز ناامنی برای مردم و آشوبهای داخلی است که در سراسر منطقه غرب آسیا شاهد آن هستیم. اکنون شاهد هستیم که آمریکاییها چطور توانستند در امور مختلف کشورهای همسایه دست ببرد و با ایجاد رؤیاهایی غیرواقعی، خون و خونریزی به راه انداخته و منابعشان را به غارت برند.ترور شهید فخری زاده نشان داد که اگر تنها ذرهای درقبال آمریکا و نوکرانش کوتاه بیاییم آنها صدها قدم به جلو میآیند تا علم ایران را متوقف، اقتصاد را فلج، امنیت را آرزو و منابع را به غارت ببرند.
پیشرفت ادامه دارد
با این اوصاف و مرور ترورهای بسیاری که در 40 سال انقلاب انجامشده، میتوان به اهمیت و ارزش انقلاب اسلامی و پیشرفتهای کشورمان در حوزههای علمی پی برد. پیشرفتهای هستهای و علمی که ما را به سمت خودکفایی میبرند ترس بزرگ کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس است که سالیان متمادی کشورها را تحت استعمار خود قرار میدادند و حال در تلاشاند تا نحوه استعمار خود را تغییر دهند. استعماری که جمهوری اسلامی ایران درمقابل آن ایستاده و همین ایستادگی برای غربیها گران تمامشده است.
جمهوری اسلامی طی سالهایی که به سمت استقلال حرکت کرد و انقلاب 57 را تقویت کرد و راه آن را ادامه داد، به تمام دنیا ثابت کرد که با مقاومت میتوان استقلال واقعی را به دست آورد، به پیشرفتهای زیادی رسید و به دنبال تأمین موارد اولیه و ثانویه از کشورهای مستکبر نبود.
10 سال پیش نیز در تاریخ 8 آذرماه خبر ترور و شهادت شهید مجید شهریاری، دانشمند هستهای کشورمان قلب میلیونها ایرانی را به درد آورد و یکبار دیگر دشمن که نتوانسته بود پیشرفتهای علمی جمهوری اسلامی ایران را تاب بیاورد، دست به جنایتی دیگر زد تا به گمان خام خودش مقابل پیشرفتهای روزافزون علمی و هستهای را بگیرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 9
این نام را به یاد داشته باشید فخری زاده!
گروه فرهنگی
سال نود و هشت و نود و نه، موسم پر کشیدن مردانی بود که ثمر خود را داده بودند و سایه خویش را گسترده بودند. مردانی که از یک نهال، باغها ساخته بودند و راه پس از خود را نیز کشیده بودند. یک وقت یک نفر خودش تمام و کمال کار میکند، اما گاهی نیز شخصیتی برای دیرزمانی پس از خود نیز راه و مرام ترسیم میکند. سال نود و هشت، سال حاجقاسم بود و سال نود و نه، سال شهید حاجمحسن فخری زاده.
این دو شهید غریب، با یکدیگر شباهتهای قریبی دارند. هر دو در حالی که هنوز در عمق میدان در حال جهاد بودند، اندکی پا به سن گذاشته بودند و مو و محاسن خویش را سپید کرده بودند. با اینکه فقدان هر دو، بسیار عظیم، جبراننشدنی و آسیبزننده بود، توانسته بودند مأموریتشان را از پیچ اصلی عبور دهند. حاجقاسم شر داعش را از سر ایران، منطقه و حتی جهان انسانی کم کرده بود. البته که کار او تمام نشده بود. حاجقاسم بنا به گفته دکتر امیرعبداللهیان در کتاب «صبح شام» از قضا برای مذاکراتی مخفیانه با عربستان وارد بغداد شده بود که هدف قرار گرفت. این مذاکرات که ناتمام ماند، بیشک گام مهمی در جهت سامانبخشی به غرب آسیا بوده است. شهید فخری زاده هم صنعت هسته ای ایران را به بلوغ رساند. او در اصل ستون خیمه صنعت هستهای ایران بود. دکتر فریدون عباسی در مصاحبهای با روزنامه ایران میگوید: «از حدود سال ۷۴ بود که برگزاری جلساتی با حضور اساتید دانشگاههای مختلف از جمله شهید شهریاری و شهید علیمحمدی و با مدیریت شهید فخریزاده آغاز شد. پروژه تقریباً سه سال طول کشید و خروجیاش تهیه یک نقشه راه اولیه برای توسعه صنعت هستهای ایران بود. این نقشه راه نشان میداد که اگر بخواهیم در صنعت هستهای کار کنیم، نقش دانشگاهها و وزارتخانههای مختلف، جایگاه انرژی اتمی و حوزه دفاعی کشور چیست و قدرت ساخت و تولید چه ابزارآلات صنعتی را داریم.»
حاجقاسم و شهید فخری زاده، هر دو در حوزه خود، بسیار متخصص و کارکشته بودند. حاجقاسم یک ژنرال نابغه بود در مسائل نظامی. فخری زاده هم به معنای واقعی کلمه دانشمند بود و اصلا ظاهرش ما را به یاد دانشمندان میاندازد. موها و محاسن بلند او الگو و تیپیکالی که از دانشمندان بزرگ در ذهن داریم را تداعی میکند و اگر عکس او را نشانمان می دادند و میگفتند این داروین است یا نیوتن است یا کسی از این قبیل، بعید به نظرمان نمیرسید. یک دانشمند فیزیک هستهای که رده نظامیاش فرع بر درجه علمیاش بود و درجه علمیاش و تمام زندگیاش، فرع بر رزمندگیاش. او دانشمندی بود گمنام، چون از ششدانگ دانشش در جهت پیشرفت کشور و نظام استفاده میکرد. خوشبه حال کسی که تنها خدا از جایگاهش با خبر باشد و دشمنان خدا! در حالی که هیچکس در داخل اسمی از او نمیبرد، اسرائیل در لیست تحریم و سپس ترور قرارش داد. عباسی میگوید از سال هشتاد و هشت بحث ترور این شهید مطرح بوده است: « در سال ۸۷ من و آقای فخریزاده و یک نفر دیگر را که در اصفهان فعال بود، خواستند ترور کنند. اولویتشان البته آقای فخریزاده بود. از همان زمان نیروهای حفاظت و امنیت ایشان را محافظت میکردند. تا این حد که خانهاش را عوض کردند و حتی من با همه رفت و آمد خانوادگی که داشتیم تا زمانی که شهید شد نمیدانستم خانهاش کجاست. ایشان ۱۲ سال تحتالحفظ بود و محافظ داشت و میشود گفت که همین حفاظتها بود که توانست ترورش را به تأخیر بیندازد. سال ۸۷ تیمی آمده بود که ایشان را بزند. نیروهای امنیتی آن تیم را کشف و عملیات ترور را خنثی کردند.» به گزارش یورونیوز، بنیامین نتانیاهو در یک کنفرانس خبری در سال 2018 سه بار به دکتر فخری زاده اشاره میکند: «نتانیاهو در این کنفرانس ۳ بار نام فخری زاده را بر زبان آورد. او هنگامی که درباره پروژه آماد حرف میزد بخشهایی از یک مدرک را که ادعا شده نقل قول آقای فخریزاده است برای خبرنگاران خواند: «بخش کلیدی این نقشه تشکیل سازمانهای جدید برای ادامه کار بود. همانطور که دکتر محسن فخریزاده، رئیس پروژه آماد گفته است، این اسم را به یاد داشته باشید: فخری زاده!
این دستورالعمل اوست. او گفته: هدف کلی تعطیلی پروژه آماد است. اما بعدش اضافه کرده: فعالیتهای ویژه. میدانید معنیاش چیست؟ فعالیتهای ویژه تحت عنوان دانش فنی انجام میشود... این دقیقا کاری است که ایران انجام میدهد. آنها در طول سالها و امروز در سال ۲۰۱۸، از طریق یک سری سازمان کارشان را ادامه میدهند. این کار تحت نظر سازمان پژوهشهای نوین دفاع که سازمانی در وزارت دفاع ایران است انجام میشود. و این سازمان هم تحت ریاست همان فردی است که مسئول پروژه آماد بود یعنی دکتر فخریزاده و اتفاقا خیلی از مهرههای اصلی پروژه آماد در سازمان پژوهشها تحت نظر دکتر فخریزاده فعالیت میکنند.»
شباهت دیگر سلیمانی و فخری زاده، همین است که یکی را آمریکا کشت و دیگری را اسرائیل. بدون هیچ نیابت و واسطهای، این دو به دست سرچشمههای اصلی دشمنی و قلههای شقاوت و جنایت به شهادت رسیدند. نکته عجیب آنجا است که بعد از شهادت این دو، دشمن به رجزخوانی و پاکوبی پرداخت. آیا این به معنای آن نیست که جمهوری اسلامی ایران هماورد ابرقدرتها و مبارز پایاپای آنها است، به رغم اختلاف در تسلیحات؟ آیا برافراشتن پرچم ایالات متحده در توییتر پس از شهادت سردار دلها توسط ترامپ، اقرار و اعتراف به این نیست که آمریکا توسط ایران تحت فشار، آسیب و هزینه دهی بوده و حالا به زعم خودشان این فشار و آسیب متوقف شده است؟ آیا سخن گفتن نتانیاهو از فخری زاده، رنگ استیصال و ستوه ندارد؟
فخری زاده و سلیمانی هر دو بعد از یاران جوان شهیدشان به شهادت رسیدند. این دو همچون خورشیدهایی هستند که ستارههای شهید دیگر را به گرد خود تبدیل به منظومه کردند. جوانان مدافع حرم به گرد حاجقاسم و شهدای هستهای به گرد محسن فخری زاده. همچنین هر دو در نوع شهادت هم به یکدیگر شبیه بودند. هر دو را در اتومبیل و طی عملیاتی بسیار پیچیده و با تجهیزات سنگین به شهادت رساندند. به گزارش ایسنا از گزارش مفصل پایگاه خبری یاهو نیوز: «ژنرال ایرانی و همراهانش سوار دو خودرو شدند و به سمت منطقه ترور حرکت کردند، جایی که تکتیراندازان دلتا فورس کمین گرفته بودند.این دو وسیله نقلیه، یکی حامل ژنرال سلیمانی برای خروج از فرودگاه وارد خیابان شدند. سه تیم تک تیرانداز دلتافورس از خفا آماده بودند، ضامن های روی اسلحه های بلندشان را آزاد کرده و انگشتان آنها به آرامی روی ماشه قرار داشت. بر فراز آنها نیز سه هواپیمای بدون سرنشین در آسمان شب پرواز می کردند که دو فروند از آنها به موشکهای هلفایر مسلح بودند. به ادعای یاهونیوز، ژنرال سلیمانی در طول 6 ساعت پیش از سوار شدن به هواپیما در دمشق، سه بار تلفن همراهش را تغییر داده و صهیونیست ها که از شماره این تلفن ها مطلع بودند، اطلاعات مربوط به تحرکات او را در اختیار آمریکایی ها قرار دادند و آنها نیز قاسم سلیمانی و تلفن فعلی او را تا بغداد ردیابی کردند.همزمان با ورود این دو خودرو به داخل منطقه ترور، اپراتورهای پهپادها به سمت آنها تیراندازی کردند. دو موشک هلفایر به خودروی حامل ژنرال سلیمانی اصابت کرد. راننده خودروی دوم که با سرعت قصد فرار از محل حمله را داشت توانست پیش از آنکه تکتیرانداز دلتافورس به خودرو شلیک کند و مجبور به توقف شود، حدود ۹۰ متر حرکت کند اما زمانی که وسیله نقلیه متوقف شد، هدف سومین موشک هلفایر قرار گرفت.»
ترور ناجوانمردانه شهید فخری زاده هم از لحاظ پیچیدگی و دقت عملیات، توجهات فراوانی را در سراسر جهان به خود معطوف کرد و باز هم نشان از اهمیت این شخصیت بینظیر برای دشمنان دارد. به گزارش بی بی سی از هفته نامه کرونیکل، صهیونیستها برای ترور فخری زاده از سلاحی استفاده کردند که قطعاتش باید طی ماهها وارد کشور میشود: «بنا بر این گزارش، آقای فخری زاده توسط یک تیربار بسیار پیشرفته و به وزن حداقل یک تن کشته شد که قطعات آن در ظرف هشت ماه توسط سازمان اطلاعاتی اسرائیل (موساد) به داخل ایران قاچاق و سپس مونتاژ شده بود. این منابع مدعی شده اند که تیم ترور متشکل از حداقل ۲۰ ایرانی و اسرائیلی بوده است و این مقام ارشد برنامه هسته ای جمهوری اسلامی را هشت ماه زیر نظر داشتند.
جویش کرونیکل گفته است که عوامل موساد یک برنامه دقیقه به دقیقه برای زیر نظر گرفتن حرکات آقای فخری زاده را تهیه و اجرا کردند. «آنها به مدت هشت ماه، با آن مرد نفس کشیدند، با او بیدار شدند، با او خوابیدند، با او سفر کردند.»شاید لازم نباشد ناراحت شویم از اینکه بگوییم ترور شهید فخری زاده قدرتمندانه و دقیق بود؛ چراکه این قدرتها زیر سایهای از ضعف پدید میآیند. مثل دزدی که با نهایت سرعت و قدرت، از دست مردمی که در پیاش میدوند فرار میکند! شاید لازم باشد دشمنان ما بالأخره قدرت شهادت را دریابند و همانطور که روزی نتانیاهو این جمله را گفت، ما نیز باید بگوییم: این نام را به یاد داشته باشید؛ فخری زاده!
سال نود و هشت و نود و نه، موسم پر کشیدن مردانی بود که ثمر خود را داده بودند و سایه خویش را گسترده بودند. مردانی که از یک نهال، باغها ساخته بودند و راه پس از خود را نیز کشیده بودند. یک وقت یک نفر خودش تمام و کمال کار میکند، اما گاهی نیز شخصیتی برای دیرزمانی پس از خود نیز راه و مرام ترسیم میکند. سال نود و هشت، سال حاجقاسم بود و سال نود و نه، سال شهید حاجمحسن فخری زاده.
این دو شهید غریب، با یکدیگر شباهتهای قریبی دارند. هر دو در حالی که هنوز در عمق میدان در حال جهاد بودند، اندکی پا به سن گذاشته بودند و مو و محاسن خویش را سپید کرده بودند. با اینکه فقدان هر دو، بسیار عظیم، جبراننشدنی و آسیبزننده بود، توانسته بودند مأموریتشان را از پیچ اصلی عبور دهند. حاجقاسم شر داعش را از سر ایران، منطقه و حتی جهان انسانی کم کرده بود. البته که کار او تمام نشده بود. حاجقاسم بنا به گفته دکتر امیرعبداللهیان در کتاب «صبح شام» از قضا برای مذاکراتی مخفیانه با عربستان وارد بغداد شده بود که هدف قرار گرفت. این مذاکرات که ناتمام ماند، بیشک گام مهمی در جهت سامانبخشی به غرب آسیا بوده است. شهید فخری زاده هم صنعت هسته ای ایران را به بلوغ رساند. او در اصل ستون خیمه صنعت هستهای ایران بود. دکتر فریدون عباسی در مصاحبهای با روزنامه ایران میگوید: «از حدود سال ۷۴ بود که برگزاری جلساتی با حضور اساتید دانشگاههای مختلف از جمله شهید شهریاری و شهید علیمحمدی و با مدیریت شهید فخریزاده آغاز شد. پروژه تقریباً سه سال طول کشید و خروجیاش تهیه یک نقشه راه اولیه برای توسعه صنعت هستهای ایران بود. این نقشه راه نشان میداد که اگر بخواهیم در صنعت هستهای کار کنیم، نقش دانشگاهها و وزارتخانههای مختلف، جایگاه انرژی اتمی و حوزه دفاعی کشور چیست و قدرت ساخت و تولید چه ابزارآلات صنعتی را داریم.»
حاجقاسم و شهید فخری زاده، هر دو در حوزه خود، بسیار متخصص و کارکشته بودند. حاجقاسم یک ژنرال نابغه بود در مسائل نظامی. فخری زاده هم به معنای واقعی کلمه دانشمند بود و اصلا ظاهرش ما را به یاد دانشمندان میاندازد. موها و محاسن بلند او الگو و تیپیکالی که از دانشمندان بزرگ در ذهن داریم را تداعی میکند و اگر عکس او را نشانمان می دادند و میگفتند این داروین است یا نیوتن است یا کسی از این قبیل، بعید به نظرمان نمیرسید. یک دانشمند فیزیک هستهای که رده نظامیاش فرع بر درجه علمیاش بود و درجه علمیاش و تمام زندگیاش، فرع بر رزمندگیاش. او دانشمندی بود گمنام، چون از ششدانگ دانشش در جهت پیشرفت کشور و نظام استفاده میکرد. خوشبه حال کسی که تنها خدا از جایگاهش با خبر باشد و دشمنان خدا! در حالی که هیچکس در داخل اسمی از او نمیبرد، اسرائیل در لیست تحریم و سپس ترور قرارش داد. عباسی میگوید از سال هشتاد و هشت بحث ترور این شهید مطرح بوده است: « در سال ۸۷ من و آقای فخریزاده و یک نفر دیگر را که در اصفهان فعال بود، خواستند ترور کنند. اولویتشان البته آقای فخریزاده بود. از همان زمان نیروهای حفاظت و امنیت ایشان را محافظت میکردند. تا این حد که خانهاش را عوض کردند و حتی من با همه رفت و آمد خانوادگی که داشتیم تا زمانی که شهید شد نمیدانستم خانهاش کجاست. ایشان ۱۲ سال تحتالحفظ بود و محافظ داشت و میشود گفت که همین حفاظتها بود که توانست ترورش را به تأخیر بیندازد. سال ۸۷ تیمی آمده بود که ایشان را بزند. نیروهای امنیتی آن تیم را کشف و عملیات ترور را خنثی کردند.» به گزارش یورونیوز، بنیامین نتانیاهو در یک کنفرانس خبری در سال 2018 سه بار به دکتر فخری زاده اشاره میکند: «نتانیاهو در این کنفرانس ۳ بار نام فخری زاده را بر زبان آورد. او هنگامی که درباره پروژه آماد حرف میزد بخشهایی از یک مدرک را که ادعا شده نقل قول آقای فخریزاده است برای خبرنگاران خواند: «بخش کلیدی این نقشه تشکیل سازمانهای جدید برای ادامه کار بود. همانطور که دکتر محسن فخریزاده، رئیس پروژه آماد گفته است، این اسم را به یاد داشته باشید: فخری زاده!
این دستورالعمل اوست. او گفته: هدف کلی تعطیلی پروژه آماد است. اما بعدش اضافه کرده: فعالیتهای ویژه. میدانید معنیاش چیست؟ فعالیتهای ویژه تحت عنوان دانش فنی انجام میشود... این دقیقا کاری است که ایران انجام میدهد. آنها در طول سالها و امروز در سال ۲۰۱۸، از طریق یک سری سازمان کارشان را ادامه میدهند. این کار تحت نظر سازمان پژوهشهای نوین دفاع که سازمانی در وزارت دفاع ایران است انجام میشود. و این سازمان هم تحت ریاست همان فردی است که مسئول پروژه آماد بود یعنی دکتر فخریزاده و اتفاقا خیلی از مهرههای اصلی پروژه آماد در سازمان پژوهشها تحت نظر دکتر فخریزاده فعالیت میکنند.»
شباهت دیگر سلیمانی و فخری زاده، همین است که یکی را آمریکا کشت و دیگری را اسرائیل. بدون هیچ نیابت و واسطهای، این دو به دست سرچشمههای اصلی دشمنی و قلههای شقاوت و جنایت به شهادت رسیدند. نکته عجیب آنجا است که بعد از شهادت این دو، دشمن به رجزخوانی و پاکوبی پرداخت. آیا این به معنای آن نیست که جمهوری اسلامی ایران هماورد ابرقدرتها و مبارز پایاپای آنها است، به رغم اختلاف در تسلیحات؟ آیا برافراشتن پرچم ایالات متحده در توییتر پس از شهادت سردار دلها توسط ترامپ، اقرار و اعتراف به این نیست که آمریکا توسط ایران تحت فشار، آسیب و هزینه دهی بوده و حالا به زعم خودشان این فشار و آسیب متوقف شده است؟ آیا سخن گفتن نتانیاهو از فخری زاده، رنگ استیصال و ستوه ندارد؟
فخری زاده و سلیمانی هر دو بعد از یاران جوان شهیدشان به شهادت رسیدند. این دو همچون خورشیدهایی هستند که ستارههای شهید دیگر را به گرد خود تبدیل به منظومه کردند. جوانان مدافع حرم به گرد حاجقاسم و شهدای هستهای به گرد محسن فخری زاده. همچنین هر دو در نوع شهادت هم به یکدیگر شبیه بودند. هر دو را در اتومبیل و طی عملیاتی بسیار پیچیده و با تجهیزات سنگین به شهادت رساندند. به گزارش ایسنا از گزارش مفصل پایگاه خبری یاهو نیوز: «ژنرال ایرانی و همراهانش سوار دو خودرو شدند و به سمت منطقه ترور حرکت کردند، جایی که تکتیراندازان دلتا فورس کمین گرفته بودند.این دو وسیله نقلیه، یکی حامل ژنرال سلیمانی برای خروج از فرودگاه وارد خیابان شدند. سه تیم تک تیرانداز دلتافورس از خفا آماده بودند، ضامن های روی اسلحه های بلندشان را آزاد کرده و انگشتان آنها به آرامی روی ماشه قرار داشت. بر فراز آنها نیز سه هواپیمای بدون سرنشین در آسمان شب پرواز می کردند که دو فروند از آنها به موشکهای هلفایر مسلح بودند. به ادعای یاهونیوز، ژنرال سلیمانی در طول 6 ساعت پیش از سوار شدن به هواپیما در دمشق، سه بار تلفن همراهش را تغییر داده و صهیونیست ها که از شماره این تلفن ها مطلع بودند، اطلاعات مربوط به تحرکات او را در اختیار آمریکایی ها قرار دادند و آنها نیز قاسم سلیمانی و تلفن فعلی او را تا بغداد ردیابی کردند.همزمان با ورود این دو خودرو به داخل منطقه ترور، اپراتورهای پهپادها به سمت آنها تیراندازی کردند. دو موشک هلفایر به خودروی حامل ژنرال سلیمانی اصابت کرد. راننده خودروی دوم که با سرعت قصد فرار از محل حمله را داشت توانست پیش از آنکه تکتیرانداز دلتافورس به خودرو شلیک کند و مجبور به توقف شود، حدود ۹۰ متر حرکت کند اما زمانی که وسیله نقلیه متوقف شد، هدف سومین موشک هلفایر قرار گرفت.»
ترور ناجوانمردانه شهید فخری زاده هم از لحاظ پیچیدگی و دقت عملیات، توجهات فراوانی را در سراسر جهان به خود معطوف کرد و باز هم نشان از اهمیت این شخصیت بینظیر برای دشمنان دارد. به گزارش بی بی سی از هفته نامه کرونیکل، صهیونیستها برای ترور فخری زاده از سلاحی استفاده کردند که قطعاتش باید طی ماهها وارد کشور میشود: «بنا بر این گزارش، آقای فخری زاده توسط یک تیربار بسیار پیشرفته و به وزن حداقل یک تن کشته شد که قطعات آن در ظرف هشت ماه توسط سازمان اطلاعاتی اسرائیل (موساد) به داخل ایران قاچاق و سپس مونتاژ شده بود. این منابع مدعی شده اند که تیم ترور متشکل از حداقل ۲۰ ایرانی و اسرائیلی بوده است و این مقام ارشد برنامه هسته ای جمهوری اسلامی را هشت ماه زیر نظر داشتند.
جویش کرونیکل گفته است که عوامل موساد یک برنامه دقیقه به دقیقه برای زیر نظر گرفتن حرکات آقای فخری زاده را تهیه و اجرا کردند. «آنها به مدت هشت ماه، با آن مرد نفس کشیدند، با او بیدار شدند، با او خوابیدند، با او سفر کردند.»شاید لازم نباشد ناراحت شویم از اینکه بگوییم ترور شهید فخری زاده قدرتمندانه و دقیق بود؛ چراکه این قدرتها زیر سایهای از ضعف پدید میآیند. مثل دزدی که با نهایت سرعت و قدرت، از دست مردمی که در پیاش میدوند فرار میکند! شاید لازم باشد دشمنان ما بالأخره قدرت شهادت را دریابند و همانطور که روزی نتانیاهو این جمله را گفت، ما نیز باید بگوییم: این نام را به یاد داشته باشید؛ فخری زاده!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 22
فخریزادهها در راهاند
یک سال از شهادت دانشمند برجسته هستهای و چهره ممتاز دفاعی کشور گذشت. محسن فخریزاده، فردی بود که دشمنان، بیش از ما او را می شناختند و حتی پیش از ترور، بارها از طرق رسمی و غیررسمی او را تهدید کرده بودند. سالروز شهادت آن بزرگمرد عرصه دفاع از کشور، فرصت خوبی برای یادآوری و پیگیری چند مسئله است:
یک. هیچ یک از دستگاه های اجرایی هنوز پیرامون مطالبه مردم در ارتباط با پرونده ترور شهید فخریزاده گزارشی به مردم نداده اند. تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر پیگیری این جنایت و مجازات عاملان و آمران آن هم همچنان به نتیجه مشخصی نرسیده است. مجازات طراحان این جنایت، علاوه بر جنبه سیاسی و اعتقادی، در حوزه علمی، امنیت آفرین است. باید این تلقی ایجاد شود که ما جان صدها افسر عالی رتبه ارتش اسرائیل و آمریکا را در برابر قطره ای از خون هر دانشمند شهید خود، ناقابل می دانیم و تقاص سختی از دشمنان خواهیم گرفت.
دو. تهدید علنی نتانیاهو، یعنی آمران آن جنایت کاملا مشخص اند. انتقام سخت، پشیمان کننده و بازدارنده هنوز اتفاق نیفتاده است. در شأن جمهوری اسلامی، آن هم 4 دهه پس از انقلاب اسلامی و 30 سال پس از جنگ تحمیلی 8 ساله با آن رشادت ها و مقاومت ها، این نیست که بیسروپای ضعیفی که بنیان های دولت مجعولش لرزان است، اینگونه دانشمندان ما را رسمی تهدید کرده و سپس تهدید خود را عملی کند.
سه. روند خرابکاری و تهدید و ترور علیه چهره ها و تأسیسات هسته ای و دفاعی ما در چند سال اخیر فزونی یافته که یکی از علل آن، روند انفعالی دولت گذشته در سیاست خارجی و مدیریت داخلی بوده است. روند ترور دانشمندان هستهای ما، از چند ماه پس از فتنه 88 آغاز شد و در سالهای گذشته نیز، هر بار که مدیریت ضعیف دولت، اعتراضی را برمی انگیخت، خرابکاری دشمنان هم شدت میگرفت. این روند در دولت و مجلس فعلی، کند شده و کاستیهای گذشته نیز باید جبران شود.
چهار. مهم تر از نکات پیش گفته و ضرورت پیگیری آن، یادآوری این سخن پیر جماران در پی شهادت شهید علم و تحقیق، استاد مطهری است که «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می شود و از خون این شهید، صدها شهید چون او می روید.» خون شهید فخریزاده، درخت تناور علم و قدرت کشور را آبیاری خواهد کرد و از خاک او، صدها فخریزاده خواهد رویید.
یک. هیچ یک از دستگاه های اجرایی هنوز پیرامون مطالبه مردم در ارتباط با پرونده ترور شهید فخریزاده گزارشی به مردم نداده اند. تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر پیگیری این جنایت و مجازات عاملان و آمران آن هم همچنان به نتیجه مشخصی نرسیده است. مجازات طراحان این جنایت، علاوه بر جنبه سیاسی و اعتقادی، در حوزه علمی، امنیت آفرین است. باید این تلقی ایجاد شود که ما جان صدها افسر عالی رتبه ارتش اسرائیل و آمریکا را در برابر قطره ای از خون هر دانشمند شهید خود، ناقابل می دانیم و تقاص سختی از دشمنان خواهیم گرفت.
دو. تهدید علنی نتانیاهو، یعنی آمران آن جنایت کاملا مشخص اند. انتقام سخت، پشیمان کننده و بازدارنده هنوز اتفاق نیفتاده است. در شأن جمهوری اسلامی، آن هم 4 دهه پس از انقلاب اسلامی و 30 سال پس از جنگ تحمیلی 8 ساله با آن رشادت ها و مقاومت ها، این نیست که بیسروپای ضعیفی که بنیان های دولت مجعولش لرزان است، اینگونه دانشمندان ما را رسمی تهدید کرده و سپس تهدید خود را عملی کند.
سه. روند خرابکاری و تهدید و ترور علیه چهره ها و تأسیسات هسته ای و دفاعی ما در چند سال اخیر فزونی یافته که یکی از علل آن، روند انفعالی دولت گذشته در سیاست خارجی و مدیریت داخلی بوده است. روند ترور دانشمندان هستهای ما، از چند ماه پس از فتنه 88 آغاز شد و در سالهای گذشته نیز، هر بار که مدیریت ضعیف دولت، اعتراضی را برمی انگیخت، خرابکاری دشمنان هم شدت میگرفت. این روند در دولت و مجلس فعلی، کند شده و کاستیهای گذشته نیز باید جبران شود.
چهار. مهم تر از نکات پیش گفته و ضرورت پیگیری آن، یادآوری این سخن پیر جماران در پی شهادت شهید علم و تحقیق، استاد مطهری است که «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می شود و از خون این شهید، صدها شهید چون او می روید.» خون شهید فخریزاده، درخت تناور علم و قدرت کشور را آبیاری خواهد کرد و از خاک او، صدها فخریزاده خواهد رویید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 11
صحبتهای پیش از مذاکرات جنگ روانی دو طرف است
گروه سیاسی
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا در گفتوگو با «رسالت» ضمن اشاره به ازسرگیری مذاکرات از روز ۸ آذرماه بیان کرد: در یک کشمکش زمانی که کشورها میخواهند پای میز مذاکرات بروند و به توافق برسند یا نرسند سطح جنگ روانی را بالا میبرند و خواستههای خود را حداکثری میکنند.
وی افزود: در این شرایط زمانی طرف مقابل را تهدید میکنند و سعی دارند در میز مذاکرات دست بالاتر ظاهر شوند تا طرف مقابل را مغلوب کنند و تحت فشار قرار دهند سیاست هم از طرف آمریکاییها و اروپاییها در حال اجرا است جمهوری اسلامی نیز مواضع خود را حداکثری کرده و گفته است تمام تحریمها را بردارید و تمام تعهدات را اجرا کنید.ابوالفتح ادامه داد: اگر واقع بینانه به ماجرا نگاه کنیم شاید تحقق بسیاری از خواستهها کمی سخت باشد اما جمهوری اسلامی ایران نیز خواسته خود را حداکثری کرده است و باید طرف غربی آن را انجام دهد با این حال پای میز مذاکره
شرایط متفاوت است. مهم است که روز ۸ آذر صحبتها چطور باشد. مهم است که آیا طرف مقابل باز هم میگوید اگر در مذاکرات به نتیجه نرسد گزینههای دیگری نیز روی میز هست یا نه.
این کارشناس مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: به طور مثال سنتکام آمریکا گفته است ارتش آمریکا آمادگی دارد و این تهدیدها از طرف آمریکا صورت میگیرد.
او افزود: به طور مثال ممکن است همان روز گزارش ارائه میشود و آن زمان میتوان پیشبینی کرد شرایط چطور است و مشخص می شود که نشانههای توافق یا قرار گرفتن در مسیر توافق رخ داده است یا نه. بنابراین یک جنگ روانی پیش از مذاکرات است و نمی تواند پایه تحلیل و پیشبینی باشد.ابوالفتح در انتها معتقد است این موضوع به قدری پیچیده است که بعید میدانم توافقی حاصل شود یا اگر بخواهد حاصل شود به این زودی ها نخواهد بود.
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا در گفتوگو با «رسالت» ضمن اشاره به ازسرگیری مذاکرات از روز ۸ آذرماه بیان کرد: در یک کشمکش زمانی که کشورها میخواهند پای میز مذاکرات بروند و به توافق برسند یا نرسند سطح جنگ روانی را بالا میبرند و خواستههای خود را حداکثری میکنند.
وی افزود: در این شرایط زمانی طرف مقابل را تهدید میکنند و سعی دارند در میز مذاکرات دست بالاتر ظاهر شوند تا طرف مقابل را مغلوب کنند و تحت فشار قرار دهند سیاست هم از طرف آمریکاییها و اروپاییها در حال اجرا است جمهوری اسلامی نیز مواضع خود را حداکثری کرده و گفته است تمام تحریمها را بردارید و تمام تعهدات را اجرا کنید.ابوالفتح ادامه داد: اگر واقع بینانه به ماجرا نگاه کنیم شاید تحقق بسیاری از خواستهها کمی سخت باشد اما جمهوری اسلامی ایران نیز خواسته خود را حداکثری کرده است و باید طرف غربی آن را انجام دهد با این حال پای میز مذاکره
شرایط متفاوت است. مهم است که روز ۸ آذر صحبتها چطور باشد. مهم است که آیا طرف مقابل باز هم میگوید اگر در مذاکرات به نتیجه نرسد گزینههای دیگری نیز روی میز هست یا نه.
این کارشناس مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: به طور مثال سنتکام آمریکا گفته است ارتش آمریکا آمادگی دارد و این تهدیدها از طرف آمریکا صورت میگیرد.
او افزود: به طور مثال ممکن است همان روز گزارش ارائه میشود و آن زمان میتوان پیشبینی کرد شرایط چطور است و مشخص می شود که نشانههای توافق یا قرار گرفتن در مسیر توافق رخ داده است یا نه. بنابراین یک جنگ روانی پیش از مذاکرات است و نمی تواند پایه تحلیل و پیشبینی باشد.ابوالفتح در انتها معتقد است این موضوع به قدری پیچیده است که بعید میدانم توافقی حاصل شود یا اگر بخواهد حاصل شود به این زودی ها نخواهد بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 12
ترور شهید فخری زاده چهره واقعی استکبار بود
گروه سیاسی
حجتالاسلام امیرقلی جعفری بروجنی، نماینده مردم بروجن درمجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت» ضمن اشاره به سالگرد ترور شهید فخری زاده
اظهارکرد: ایران دشمنان فراوانی در نظام بینالملل دارد آنهم دشمنانی که به هیچ خط قرمزی پایبند نیستند.وی افزود: دشمنان ما نشان دادند به هیچ حد اخلاقی و قانونی پایبند نیستند و کشوری که روبه روی چنین قدرتهایی هست، باید مقتدر و باصلابت باشد و بتواند از خودش در برابر سلطه جهانی دفاع کند. این دفاع مشروط به داشتن ابزار لازم است.جعفری بروجنی تأکید کرد: اکنون دنیا، دنیای فناوریهای جدید و علم است حتی در عرصههای نظامی، فضایی و تکنولوژیهای نوظهوری که امروز در دنیا وجود دارد اگر کشوری بخواهد بااقتدار زندگی کند و در این شرایط نابرابر با داشتن دشمنانی که به هیچ خط قرمز قانونی و عقلایی پایبند نیستند، ایستادگی کند باید مقتدر باشد.این نماینده مجلس اظهارکرد: اگر مقتدر نباشد بهراحتی او را له میکنند همانطور که صحنههای مختلف را از گذشته تا به امروز مشاهده کردهایم. یکی از دستاوردهای نظام ایران این بوده که توانسته خودش را به مرزهایی از دانش برساند که امروز در اختیار تعداد محدودی از کشورهای دنیاست مثل نانوتکنولوژی و سلولهای بنیادی و غنیسازی اورانیوم.او میگوید: زمانی که ما دشمنانی داشته باشیم که حاضرند جانیترین افراد را استخدام کنند و برای از بین بردن یک ملت آنها را گسیل کنند طبیعتا دلشان نمیخواهد ما به علوم روز دست پیدا کنیم علومی که باعث اقتدار ما میشود.جعفری بروجنی عنوان کرد: مردم ما میدانند که غنیسازی اورانیوم فقط برای ساخت سلاح شیمیایی واتمی نیست. یکی از کارها ساختن سلاح اتمی است. ما امروز باانرژی هستهای میتوانیم در عرصه ایجاد انرژیهایی که برای محیطزیست آلودگی ایجاد نمیکنند فعالیت گستردهای داشته باشیم که یک پیروزی بزرگ است.نماینده مردم بروجن در مجلس گفت: بنابراین دشمنان ملت ایران نمیخواهند نظام اسلامی به نقطه استقلال در این زمینه برسد به همین دلیل چون دشمن هستند، دست به جنایتهایی زدند که روی بسیاری از جانیهای دنیا را سفید کرده است. آنها بدون ترس و واضح میگویند ما دانشمندان شمارا ترور میکنیم.وی در انتها متذکرشد: درنظام بینالملل عجیب است که کشوری رسما اعلام کند ما دانشمندان فلان کشور را که با آنها مشکلداریم ترور میکنیم. ترور نیز ناجوانمردانهترین کار است. زیرا در آستانه سالروز شهادت شهید فخری زاده دانشمند هستهای کشورمان هستیم، بهصراحت میگویم که او فخر ایران بود.
حجتالاسلام امیرقلی جعفری بروجنی، نماینده مردم بروجن درمجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت» ضمن اشاره به سالگرد ترور شهید فخری زاده
اظهارکرد: ایران دشمنان فراوانی در نظام بینالملل دارد آنهم دشمنانی که به هیچ خط قرمزی پایبند نیستند.وی افزود: دشمنان ما نشان دادند به هیچ حد اخلاقی و قانونی پایبند نیستند و کشوری که روبه روی چنین قدرتهایی هست، باید مقتدر و باصلابت باشد و بتواند از خودش در برابر سلطه جهانی دفاع کند. این دفاع مشروط به داشتن ابزار لازم است.جعفری بروجنی تأکید کرد: اکنون دنیا، دنیای فناوریهای جدید و علم است حتی در عرصههای نظامی، فضایی و تکنولوژیهای نوظهوری که امروز در دنیا وجود دارد اگر کشوری بخواهد بااقتدار زندگی کند و در این شرایط نابرابر با داشتن دشمنانی که به هیچ خط قرمز قانونی و عقلایی پایبند نیستند، ایستادگی کند باید مقتدر باشد.این نماینده مجلس اظهارکرد: اگر مقتدر نباشد بهراحتی او را له میکنند همانطور که صحنههای مختلف را از گذشته تا به امروز مشاهده کردهایم. یکی از دستاوردهای نظام ایران این بوده که توانسته خودش را به مرزهایی از دانش برساند که امروز در اختیار تعداد محدودی از کشورهای دنیاست مثل نانوتکنولوژی و سلولهای بنیادی و غنیسازی اورانیوم.او میگوید: زمانی که ما دشمنانی داشته باشیم که حاضرند جانیترین افراد را استخدام کنند و برای از بین بردن یک ملت آنها را گسیل کنند طبیعتا دلشان نمیخواهد ما به علوم روز دست پیدا کنیم علومی که باعث اقتدار ما میشود.جعفری بروجنی عنوان کرد: مردم ما میدانند که غنیسازی اورانیوم فقط برای ساخت سلاح شیمیایی واتمی نیست. یکی از کارها ساختن سلاح اتمی است. ما امروز باانرژی هستهای میتوانیم در عرصه ایجاد انرژیهایی که برای محیطزیست آلودگی ایجاد نمیکنند فعالیت گستردهای داشته باشیم که یک پیروزی بزرگ است.نماینده مردم بروجن در مجلس گفت: بنابراین دشمنان ملت ایران نمیخواهند نظام اسلامی به نقطه استقلال در این زمینه برسد به همین دلیل چون دشمن هستند، دست به جنایتهایی زدند که روی بسیاری از جانیهای دنیا را سفید کرده است. آنها بدون ترس و واضح میگویند ما دانشمندان شمارا ترور میکنیم.وی در انتها متذکرشد: درنظام بینالملل عجیب است که کشوری رسما اعلام کند ما دانشمندان فلان کشور را که با آنها مشکلداریم ترور میکنیم. ترور نیز ناجوانمردانهترین کار است. زیرا در آستانه سالروز شهادت شهید فخری زاده دانشمند هستهای کشورمان هستیم، بهصراحت میگویم که او فخر ایران بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 12
مذاکرات ناتمام
معصومه پورصادقی
دبیر گروه سیاسی
«مذاکرات ناتمام»؛ این تازهترین توصیف بهروز کمالوندی، سخنگو و معاون امور بینالملل، حقوقی و مجلس سازمان انرژی اتمی ایران است که درباره ابعاد رایزنیهای اخیر آژانس انرژی اتمی با کشورمان عنوان کرده و با اشاره به سفر اخیر مدیرکل این آژانس به تهران گفته است «طبق اظهارات مدیرکل آژانس، ایشان مذاکرات را inconclusive به معنی «ناتمام» بیان کردند که در داخل مذاکرات را بهاشتباه «بینتیجه» اطلاعرسانی کردند؛ آقای گروسی خود گفت که مذاکرات ناتمام است و حتی در مصاحبه خود از کلمه (unfinished) ناتمام استفاده کرده و بیان داشت که موضوعات در حال بررسی بوده و کار بررسی ادامه دارد.»
سفر اخیر «رافائل گروسی» به ایران که بهزعم کارشناسان، بهجای فنی و حقوقی بودن، سوگیری سیاسی دارد، دومین سفر وی در دولت جدید به ایران است بهطوریکه شهریورماه امسال سفری به ایران داشت و تفاهم و بیانیهای شامل ۳بند در این سفر منتشر شد که در بند دوم این بیانیه به موضوع دیدارهای سطح بالا میان ایران و آژانس اشاره شده بود. بعدازاین بیانیه، محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در سفری به وین و در حاشیه کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی با گروسی دیدار مبسوطی داشت و در این نشست توافقی در جهت ادامه مذاکرات با مقامات ایرانی بین ایران و آژانس مطرح شد و در سفر جدید مدیرکل آژانس به ایران علاوه بر دیدار با معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، مدیرکل آژانس با حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان نیز رایزنی داشتند و بحثهای مفصلی در این دیدارها انجام گرفت.
اما ظاهرا آنچه باعث شده است که مدیرکل آژانش انرژی اتمی نسبت به رایزنی با ایران، ولع داشته باشد و پس از دو سفر به تهران از لفظ «ناتمام» استفاده کند، مأموریت جدید وی برای استفاده ابزاری از آژانس بهمنظور فشار به ایران در آستانه دور جدید مذاکرات ایران و ۱+۴ است. نکته جالب آنکه، آژانس که طبق توافق موسوم به برجام، ناظر اجرای این توافق است طی حدود ۱۵ گزارش، روند فعالیت هستهای ایران را تأیید و آن را طبق برجام عنوان کرده بود اما با فوت مشکوک آمانو مدیرکل پیشین آژانس و روی کارآمدن گروسی، رویه آژانس از «فنی – حقوقی» به «سیاسی» تغییر کرد. ازاینجهت کارشناسان معتقدند باید بین «رافائل گروسی» و «آژانس انرژی اتمی» تفاوت قائل شد چه آنکه گروسی پا در مسیری گذاشته است که بیشتری رنگوبوی سیاسی دارد.
یکی از انتظارات گروسی از ایران در حوزه نظارت و مرکز «تسا کرج» است، کمالوندی در این خصوص گفته لازم است با نگاهی وسیعتر به موضوع تعاملات ایران و آژانس نگریسته شود؛ ارتباطات آژانس با کشورهایی که بهطور گسترده و تخصصی در حوزه هستهای فعالیت میکنند بهطورکلی و اساسی بر اساس شاخصهایی معین انجام میشود و نقش مدیرکل آژانس در ارائه گزارشهای دورهای از فعالیتهای کشورها بسیار مهم است. در همکاری کشورها با آژانس رایزنیهایی بین طرفین انجام میگیرد، این تبادلنظر و گزارشات بهخصوص درباره جمهوری اسلامی ایران که صنعت هستهای آن توسط قدرتهای جهانی سیاسی شده با توجه به حساسیتهای موجود حائز اهمیت است.مهم این است که از زبان مقامات ایرانی همواره موضوع صلحآمیز بودن فناوری هستهای بیان میشود و در این راستا تعهدات اجرایی در چارچوب پادمان انجام میگیرد.
اینکه برخی کشورهای غربی درصدد استفاده ابزاری از آژانس انرژی اتمی آنهم در آستانه مذاکرات هستند، موضوعی نیست که بشود بهراحتی از کنار آن گذشت. سخنگوی سازمان انرژی اتمی کشورمان در این خصوص معتقد است اینکه آژانس باید رفتار منطقی و در چارچوب حرفهای با ایران داشته باشد و این رویکرد از آژانس دیده نشده، مورد تأیید است؛ این موضوع را بهطور پیوسته به آژانس یادآوری کرده و تذکر دادهایم. این نهادهای بینالمللی که بودجه آنها توسط کشورهای قدرتمند تأمین میشود تحت نفوذ و فشار قدرتهای جهانی هستند. اما ما با این شرایط به دنبال احقاق حقوق ملت ایران در استفاده از صنعت فاخر هستهای هستیم و یقینا تصویر مخدوشی که آنها تصمیم دارند از برنامه هستهای کشورمان بسازند را ناکام میگذاریم؛ در این مسیر مذاکرات با آژانس بهطور حرفهای توسط مقامات ایرانی ادامه دارد و جناب امیرعبداللهیان نکات ، تذکرات و مطالب مهمی از مواضع کشورمان را در دیدار اخیر با مدیرکل آژانس مطرح کردند.
به گفته این مقام ارشد کشورمان، در حال حاضر و پس از تصویب قانون اقدام راهبردی مجلس برای لغو تحریمها، شاخص نظارتی آژانس در سطح پادمان انجام میشود و مفهوم پادمان این است که دسترسی به اطلاعات حسابرسی مواد هستهای در سایتهایی که مواد هستهای دارند را میدهیم؛ در کارگاه کرج ما مواد هستهای نداریم. بنابراین این مکان مشمول قوانین پادمانی نخواهد شد. در این مرکز سانتریفیوژ تولید میشود و باافتخار اعلام میکنیم که سانتریفیوژهای پیشرفته با ظرفیت بالا میسازیم و برای این کار هم نیازی نیست تا از نهادی اجازه بگیریم چون طبق ماده ۴
NPT این فعالیتها حق ایران است.
یکی دیگر از موضوعات مربوط به «توافق با آژانس مبنی بر سرویس دوربینهای کارگاه کرج» است. به گفته سخنگوی سازمان انرژی اتمی، این دوربینها هر ۱۰ثانیه یک فریم تصویر را ثبت و آرشیو میکنند و در صورت نیاز یا وجود اختلاف به این تصاویر رجوع میشود؛ که این تصاویر هم بر اساس قانون اقدام راهبردی(مصوب مجلس) به آژانس داده نمیشود و هماکنون نظارتی ندارند. اگر بنا به بازگشت به اجرای تعهدات باشد و بر اساس موضوع Knowledge continuity یا «استمرار دانش» که هم برای آژانس و هم ایران زمانی مورداستفاده قرار میگیرد؛ اگر بخواهیم پروتکل الحاقی را روزی در آینده اجرا کنیم نیاز به «جمعبندی نهایی» داریم در آن هنگام این نظارتها بیان میکند تمامی فعالیتها در کشور صلحآمیز است. صرف مذاکره در خصوص نصب دوربینها در این مذاکرات موضوعیت نداشته است و محدود به آن نبوده است. در مذاکرات شهریور هم موضوع «سرویس دوربینها» نه «تعویض دوربینها» مطرح شد که دو موضوع کاملا متفاوت است؛ آنها بعدازاین، درخواست تعویض دوربینها را داشتند که با توافق ما مغایر بود.
ادعاها و درخواستهای آژانس انرژی اتمی با سکانداری رافائل گروسی در حالی است که آنها صراحتا و آنطور که شایسته است، حمله به کارگاه کرج را محکوم و پیگیری نکردهاند. معاون سازمان انرژی اتمی در این خصوص معتقد است ما از آژانس خواستیم که حداقل به خاطر تجهیزات از بین رفته آژانس هم که شده این اقدامات خرابکارانه را مورد محکومیت جدی قرار دهید؛ ضمن اینکه در مذاکرات اخیر ما بهطورجدی اعلام کردیم که اینگونه اقدامات در همکاری ایران و آژانس اختلال ایجاد میکند.
رفتار غیرفنی آژانس در قبال ایران بهانحای مختلف صورت میگیرد، یکی از این اقدامات درز دادن گزارشهای محرمانه آژانس درباره برنامه هستهای ایران به رسانههای غربی است که به گفته کمالوندی، ما بارها اعتراض خودمان را از طریق نامه، بیانیه رسمی، یادداشت توضیحی، دیدار با مقامات آژانس و... نسبت به این نوع انتشار گزارشهای محرمانه به آژانس اعلام کردیم؛ در همین سفر اخیر نیز مهندس اسلامی درباره اشکالات گزارشدهی و ارائه ریز اطلاعات، صحبتهای مفصلی با رافائل گروسی داشتند و تذکرات مختلفی دادند. متأسفانه کشورهای شورای حکام از آژانس گزارش با جزئیات را مطالبه میکنند و آژانس نیز گزارش را بدون توجه ملاحظات ما برای آنها تهیه و ارائه میکند. البته ما تلاش کردیم که نوع گزارشدهی ایران از برنامه هستهای بهگونهای باشد که حداقل اطلاعات را در گزارشهایمان درج نماییم و تااندازهای هم موفق بودهایم.
ضمن اینکه با اتخاذ تدابیر و روشهای لازم این مشکلات را تا اندازه زیادی تحت کنترل در آوردهایم.
بههرروی رایزنی با مدیرکل آژانس ابعاد مختلفی دارد و به گفته کمالوندی، پیشرفتهای خوبی با توجه به کمبود وقت و حجم مذاکرات با مدیرکل آژانس داشتیم؛ اگرچند ساعت وقت بیشتر داشتیم به جمعبندی نهایی در مذاکرات میرسیدیم. طبق اظهارات مدیرکل آژانس، مذاکرات inconclusive «ناتمام» بیان شده است که در داخل کشور بهاشتباه آن را «بینتیجه» ترجمه و اطلاعرسانی کردهاند حتی آقای گروسی گفتند «که مذاکرات ناتمام است و موضوعات در حال بررسی و پیگیری هستند.»
ایران در حالی وارد دور جدید مذاکرات برای لغو تحریمهای ظالمانه میشود که روند صنعت هستهای کشورمان خوب بوده و به گفته سخنگوی سازمان انرژی اتمی، هماکنون بیش از ۳۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰درصد داریم و دریکی دو روز آینده میزان اورانیوم ۲۰ درصد نیز به دو برابر ظرفیت تعیینشده توسط مجلس محترم شورای اسلامی در قانون اقدام راهبردی خواهد رسید.
متأسفانه برخی کشورهای جهان توان هستهای ایران را بهصورت منفی معرفی میکنند و با اتهامات واهی به دنبال ایجاد ایران هراسی در روابط ایران و آژانس و دیگر کشورها هستند که ما تمام تلاش خود را در جهت عدم پیشبرد این اهداف آنها انجام میدهیم در این مسیر فعالیت رسانهای ما باید روشنگر اهداف هستهای ایران باشد.
دبیر گروه سیاسی
«مذاکرات ناتمام»؛ این تازهترین توصیف بهروز کمالوندی، سخنگو و معاون امور بینالملل، حقوقی و مجلس سازمان انرژی اتمی ایران است که درباره ابعاد رایزنیهای اخیر آژانس انرژی اتمی با کشورمان عنوان کرده و با اشاره به سفر اخیر مدیرکل این آژانس به تهران گفته است «طبق اظهارات مدیرکل آژانس، ایشان مذاکرات را inconclusive به معنی «ناتمام» بیان کردند که در داخل مذاکرات را بهاشتباه «بینتیجه» اطلاعرسانی کردند؛ آقای گروسی خود گفت که مذاکرات ناتمام است و حتی در مصاحبه خود از کلمه (unfinished) ناتمام استفاده کرده و بیان داشت که موضوعات در حال بررسی بوده و کار بررسی ادامه دارد.»
سفر اخیر «رافائل گروسی» به ایران که بهزعم کارشناسان، بهجای فنی و حقوقی بودن، سوگیری سیاسی دارد، دومین سفر وی در دولت جدید به ایران است بهطوریکه شهریورماه امسال سفری به ایران داشت و تفاهم و بیانیهای شامل ۳بند در این سفر منتشر شد که در بند دوم این بیانیه به موضوع دیدارهای سطح بالا میان ایران و آژانس اشاره شده بود. بعدازاین بیانیه، محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در سفری به وین و در حاشیه کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی با گروسی دیدار مبسوطی داشت و در این نشست توافقی در جهت ادامه مذاکرات با مقامات ایرانی بین ایران و آژانس مطرح شد و در سفر جدید مدیرکل آژانس به ایران علاوه بر دیدار با معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، مدیرکل آژانس با حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان نیز رایزنی داشتند و بحثهای مفصلی در این دیدارها انجام گرفت.
اما ظاهرا آنچه باعث شده است که مدیرکل آژانش انرژی اتمی نسبت به رایزنی با ایران، ولع داشته باشد و پس از دو سفر به تهران از لفظ «ناتمام» استفاده کند، مأموریت جدید وی برای استفاده ابزاری از آژانس بهمنظور فشار به ایران در آستانه دور جدید مذاکرات ایران و ۱+۴ است. نکته جالب آنکه، آژانس که طبق توافق موسوم به برجام، ناظر اجرای این توافق است طی حدود ۱۵ گزارش، روند فعالیت هستهای ایران را تأیید و آن را طبق برجام عنوان کرده بود اما با فوت مشکوک آمانو مدیرکل پیشین آژانس و روی کارآمدن گروسی، رویه آژانس از «فنی – حقوقی» به «سیاسی» تغییر کرد. ازاینجهت کارشناسان معتقدند باید بین «رافائل گروسی» و «آژانس انرژی اتمی» تفاوت قائل شد چه آنکه گروسی پا در مسیری گذاشته است که بیشتری رنگوبوی سیاسی دارد.
یکی از انتظارات گروسی از ایران در حوزه نظارت و مرکز «تسا کرج» است، کمالوندی در این خصوص گفته لازم است با نگاهی وسیعتر به موضوع تعاملات ایران و آژانس نگریسته شود؛ ارتباطات آژانس با کشورهایی که بهطور گسترده و تخصصی در حوزه هستهای فعالیت میکنند بهطورکلی و اساسی بر اساس شاخصهایی معین انجام میشود و نقش مدیرکل آژانس در ارائه گزارشهای دورهای از فعالیتهای کشورها بسیار مهم است. در همکاری کشورها با آژانس رایزنیهایی بین طرفین انجام میگیرد، این تبادلنظر و گزارشات بهخصوص درباره جمهوری اسلامی ایران که صنعت هستهای آن توسط قدرتهای جهانی سیاسی شده با توجه به حساسیتهای موجود حائز اهمیت است.مهم این است که از زبان مقامات ایرانی همواره موضوع صلحآمیز بودن فناوری هستهای بیان میشود و در این راستا تعهدات اجرایی در چارچوب پادمان انجام میگیرد.
اینکه برخی کشورهای غربی درصدد استفاده ابزاری از آژانس انرژی اتمی آنهم در آستانه مذاکرات هستند، موضوعی نیست که بشود بهراحتی از کنار آن گذشت. سخنگوی سازمان انرژی اتمی کشورمان در این خصوص معتقد است اینکه آژانس باید رفتار منطقی و در چارچوب حرفهای با ایران داشته باشد و این رویکرد از آژانس دیده نشده، مورد تأیید است؛ این موضوع را بهطور پیوسته به آژانس یادآوری کرده و تذکر دادهایم. این نهادهای بینالمللی که بودجه آنها توسط کشورهای قدرتمند تأمین میشود تحت نفوذ و فشار قدرتهای جهانی هستند. اما ما با این شرایط به دنبال احقاق حقوق ملت ایران در استفاده از صنعت فاخر هستهای هستیم و یقینا تصویر مخدوشی که آنها تصمیم دارند از برنامه هستهای کشورمان بسازند را ناکام میگذاریم؛ در این مسیر مذاکرات با آژانس بهطور حرفهای توسط مقامات ایرانی ادامه دارد و جناب امیرعبداللهیان نکات ، تذکرات و مطالب مهمی از مواضع کشورمان را در دیدار اخیر با مدیرکل آژانس مطرح کردند.
به گفته این مقام ارشد کشورمان، در حال حاضر و پس از تصویب قانون اقدام راهبردی مجلس برای لغو تحریمها، شاخص نظارتی آژانس در سطح پادمان انجام میشود و مفهوم پادمان این است که دسترسی به اطلاعات حسابرسی مواد هستهای در سایتهایی که مواد هستهای دارند را میدهیم؛ در کارگاه کرج ما مواد هستهای نداریم. بنابراین این مکان مشمول قوانین پادمانی نخواهد شد. در این مرکز سانتریفیوژ تولید میشود و باافتخار اعلام میکنیم که سانتریفیوژهای پیشرفته با ظرفیت بالا میسازیم و برای این کار هم نیازی نیست تا از نهادی اجازه بگیریم چون طبق ماده ۴
NPT این فعالیتها حق ایران است.
یکی دیگر از موضوعات مربوط به «توافق با آژانس مبنی بر سرویس دوربینهای کارگاه کرج» است. به گفته سخنگوی سازمان انرژی اتمی، این دوربینها هر ۱۰ثانیه یک فریم تصویر را ثبت و آرشیو میکنند و در صورت نیاز یا وجود اختلاف به این تصاویر رجوع میشود؛ که این تصاویر هم بر اساس قانون اقدام راهبردی(مصوب مجلس) به آژانس داده نمیشود و هماکنون نظارتی ندارند. اگر بنا به بازگشت به اجرای تعهدات باشد و بر اساس موضوع Knowledge continuity یا «استمرار دانش» که هم برای آژانس و هم ایران زمانی مورداستفاده قرار میگیرد؛ اگر بخواهیم پروتکل الحاقی را روزی در آینده اجرا کنیم نیاز به «جمعبندی نهایی» داریم در آن هنگام این نظارتها بیان میکند تمامی فعالیتها در کشور صلحآمیز است. صرف مذاکره در خصوص نصب دوربینها در این مذاکرات موضوعیت نداشته است و محدود به آن نبوده است. در مذاکرات شهریور هم موضوع «سرویس دوربینها» نه «تعویض دوربینها» مطرح شد که دو موضوع کاملا متفاوت است؛ آنها بعدازاین، درخواست تعویض دوربینها را داشتند که با توافق ما مغایر بود.
ادعاها و درخواستهای آژانس انرژی اتمی با سکانداری رافائل گروسی در حالی است که آنها صراحتا و آنطور که شایسته است، حمله به کارگاه کرج را محکوم و پیگیری نکردهاند. معاون سازمان انرژی اتمی در این خصوص معتقد است ما از آژانس خواستیم که حداقل به خاطر تجهیزات از بین رفته آژانس هم که شده این اقدامات خرابکارانه را مورد محکومیت جدی قرار دهید؛ ضمن اینکه در مذاکرات اخیر ما بهطورجدی اعلام کردیم که اینگونه اقدامات در همکاری ایران و آژانس اختلال ایجاد میکند.
رفتار غیرفنی آژانس در قبال ایران بهانحای مختلف صورت میگیرد، یکی از این اقدامات درز دادن گزارشهای محرمانه آژانس درباره برنامه هستهای ایران به رسانههای غربی است که به گفته کمالوندی، ما بارها اعتراض خودمان را از طریق نامه، بیانیه رسمی، یادداشت توضیحی، دیدار با مقامات آژانس و... نسبت به این نوع انتشار گزارشهای محرمانه به آژانس اعلام کردیم؛ در همین سفر اخیر نیز مهندس اسلامی درباره اشکالات گزارشدهی و ارائه ریز اطلاعات، صحبتهای مفصلی با رافائل گروسی داشتند و تذکرات مختلفی دادند. متأسفانه کشورهای شورای حکام از آژانس گزارش با جزئیات را مطالبه میکنند و آژانس نیز گزارش را بدون توجه ملاحظات ما برای آنها تهیه و ارائه میکند. البته ما تلاش کردیم که نوع گزارشدهی ایران از برنامه هستهای بهگونهای باشد که حداقل اطلاعات را در گزارشهایمان درج نماییم و تااندازهای هم موفق بودهایم.
ضمن اینکه با اتخاذ تدابیر و روشهای لازم این مشکلات را تا اندازه زیادی تحت کنترل در آوردهایم.
بههرروی رایزنی با مدیرکل آژانس ابعاد مختلفی دارد و به گفته کمالوندی، پیشرفتهای خوبی با توجه به کمبود وقت و حجم مذاکرات با مدیرکل آژانس داشتیم؛ اگرچند ساعت وقت بیشتر داشتیم به جمعبندی نهایی در مذاکرات میرسیدیم. طبق اظهارات مدیرکل آژانس، مذاکرات inconclusive «ناتمام» بیان شده است که در داخل کشور بهاشتباه آن را «بینتیجه» ترجمه و اطلاعرسانی کردهاند حتی آقای گروسی گفتند «که مذاکرات ناتمام است و موضوعات در حال بررسی و پیگیری هستند.»
ایران در حالی وارد دور جدید مذاکرات برای لغو تحریمهای ظالمانه میشود که روند صنعت هستهای کشورمان خوب بوده و به گفته سخنگوی سازمان انرژی اتمی، هماکنون بیش از ۳۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰درصد داریم و دریکی دو روز آینده میزان اورانیوم ۲۰ درصد نیز به دو برابر ظرفیت تعیینشده توسط مجلس محترم شورای اسلامی در قانون اقدام راهبردی خواهد رسید.
متأسفانه برخی کشورهای جهان توان هستهای ایران را بهصورت منفی معرفی میکنند و با اتهامات واهی به دنبال ایجاد ایران هراسی در روابط ایران و آژانس و دیگر کشورها هستند که ما تمام تلاش خود را در جهت عدم پیشبرد این اهداف آنها انجام میدهیم در این مسیر فعالیت رسانهای ما باید روشنگر اهداف هستهای ایران باشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 7
امروز همه ما عضو حماس هستیم
تحلیلگر شبکه راشاتودی تأکید کرد : تحریم حماس توسط انگلیس اقدامی غیرقابلقبول و توهین به ملت فلسطین و همه ملتهای جهان محسوب میشود.
رامی الشاعر در گفتوگو با« رسالت» اظهار داشت:
« امروز همه ما عضو حماس هستیم. آمریکا و انگلیس و کشورهایی که حماس را تحریم میکنند ، باید این حقیقت را بدانند که اراده ملتهایی ازجمله ملت فلسطین، موضوعی نیست که بتواند با تصمیم آنها زیر پا گذاشته شود. حماس برآمده از اراده ملت فلسطین است و هیچکس نمیتواند حماس و مقاومت و اصالت آن را منکر شود.»
وی افزود: «دولت انگلیس از یکسو کسانی که را در مقابل اشغالگری و تروریسم مقاومت میکنند مورد تحریمهای غیرقانونی و غیرحقوقی خود قرار میدهد و از سوی دیگر، دست اشغالگران را برای ارتکاب اقدامات جنایتکارانه باز میگذارد.»
رامی الشاعر در گفتوگو با« رسالت» اظهار داشت:
« امروز همه ما عضو حماس هستیم. آمریکا و انگلیس و کشورهایی که حماس را تحریم میکنند ، باید این حقیقت را بدانند که اراده ملتهایی ازجمله ملت فلسطین، موضوعی نیست که بتواند با تصمیم آنها زیر پا گذاشته شود. حماس برآمده از اراده ملت فلسطین است و هیچکس نمیتواند حماس و مقاومت و اصالت آن را منکر شود.»
وی افزود: «دولت انگلیس از یکسو کسانی که را در مقابل اشغالگری و تروریسم مقاومت میکنند مورد تحریمهای غیرقانونی و غیرحقوقی خود قرار میدهد و از سوی دیگر، دست اشغالگران را برای ارتکاب اقدامات جنایتکارانه باز میگذارد.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 23
بازگشت به قانون راهحل اورژانسی بحران آب
گروه اجتماعی
اعتراض به سیاستهای آبرسانی در مناطق گوناگون، اتفاق نوظهوری نیست اما حالا کم آبی و خشکسالی شدت گرفته و آرام و قرار را از اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد ربوده است و تجمعات گسترده روزهای گذشته گویای آن است که اگر در سیاست هایمان تغییرات درست و اصولی را اعمال نکنیم، به تدریج چالش آب در کشور به ابر چالش تبدیل خواهد شد و عیان است که مهم ترین این تغییرات در شاکله سیاست گذاری، توجه و رجوع به قانون است. روند کنونی مدیریت منابع و مصارف آب منجر به بهرهبرداری بیشازحد از منابعآب بهویژه زیرزمینی در اغلب حوضههای آبی کشور شده است. در عمل، طی نیمقرن اخیر بهرهبرداری بیشازحد از منابعآب منجر به وخیمترشدن وضعیت و در آخر، بروز بحران گردیده است. غفلت از مواردی چون توجه به شرایط اقلیمی، مدیریت تقاضا، جامعنگری در برنامهریزی و یکپارچگی در تخصیص و نیز عدم مشارکت مردم در مدیریت از عوامل اصلی بروز بحران شناختهشده است. علاوهبراین، عدم وجود برنامههای راهبردی و عدم توجه به بهرهوری و معیارهای پایدار منجر به کاهش کارایی آب در اقتصاد ملی گردیده است. به نظر میرسد فقدان اراده و عزم جدی در نهادهای قانونگذاری، اجرایی و بخش خصوصی و نحوه تعامل آنها تأثیر تعیینکنندهای در ناکامی مدیریت آب داشته است.
اکنون در حدود ۲۲۰ شهر با چالش آب روبهرو هستیم و حتی برای تأمین آب شرب نیز در مضیقهایم. بااینحال به گفته دبیر کل فدراسیون صنعت آب، همه وعدههای توسعه بر پایه آب است و به همین علت است که اکنون چهارمحال و بختیاری که نزدیک به ۱۱ درصد آب شیرین کشور را از طریق سه رودخانه بزرگ زایندهرود، کارون و دز تأمین میکرد، نیمی از جمعیتش یعنی حدود 460 هزار نفر در دسترسی به آب شرب هم مشکلدارند.
این روزها وضعیت حوضه آبریز زایندهرود نگرانکننده است و دبی این رودخانه که نیازهای آبی چند استان ازجمله چهارمحال و بختیاری، اصفهان و یزد را تأمین میکند، بهشدت کاهشیافته و آنطور که استاندار اصفهان تصریح کرده، دادههای آماری نشان میدهد آب پشت سد زایندهرود تنها کفاف حدود ۱۰۰ روز را میدهد.
سیدرضا مرتضوی تأکید میکند: «اولویت آب شرب است در صورت وجود مازاد، میتوان آن را برای مصارف کشاورزی رهاسازی کرد.» بررسیها حکایت از آن دارد که ذخیره سد زایندهرود به ۱۶۹ میلیون مترمکعب تقلیل یافته که این رقم بهاندازه ۱۰ تا ۱۲ درصد ظرفیت ذخیره آب در این سد است.
اکنون تنها مأموریت وزارت نیرو توزیع آبشده است!
در گیرودار بحران آب و درست وقتیکه کشاورزان اصفهانی به تجمع اعتراضی خود، باتوجه به توافق با مسئولان استانی در بستر خشک زایندهرود خاتمه دادهبودند، شامگاه پنجشنبه دو چادر کشاورزان موردتعدی و تجاوز عدهای قرار گرفت. اهالی چهارمحال و بختیاری هم طی روزهای قبل فریاد بیآبی سر دادند و اصفهانیها نیز خط لوله انتقال آب به یزد را تخریب کردند و این موارد در کنارهم نشان میدهد مشکل آب بسیار جدی است و باید نوع عملکردها و سیاستگذاریها در این حوزه را اصلاح کرد.
به تعبیر سیدعلیرضا شریعت - دبیر کل فدراسیون صنعت آب « اکنون تنها مأموریت وزارت نیرو توزیع آبشده است و چون این نگاه وجود دارد، این وزارتخانه بهدنبال این است که از هر جای کشور آب تولید کند. کما این که بحث انتقال آب از دریای خزر و عمان مطرح است. ما همیشه آخرین راهکار را بهعنوان اولین راهکار مطرح میکنیم، درحالیکه در تمام دنیا انتقال آب حوضه به حوضه آخرین راهکار است. وزارت نیرو در بوق و کرنا کرده که از دریای عمان و خزر آب منتقل میکنیم، این توقع در مردم ایجادشده که اگر آب کم بیاید وزارت نیرو به هر نحو تولید و توزیع میکند، این وزارتخانه کنترل منابع آب کشور را رها کرده و فقط برای این که بتواند پاسخگو باشد توزیعمحور شده است.»
دبیر کل فدراسیون صنعت آب از عملکرد جهاد کشاورزی و وزارت صنعت نیز انتقاد کرده و گفته «امروز مهمترین مسئله سوءمدیریت در بخش آب است؛ جهاد کشاورزی بزرگترین مصرفکننده آب است اما پاسخی به مراجع ذیصلاح نمیدهد. وزارت صمت نقش بزرگی در معضل کمآبی دارد اما پاسخگو نیست و تا زمانی که این موضوع در کلان کشور وارد نشود و همه دستگاهها درگیر نشده و پاسخگو نباشند، هیچ مشکلی حل نمیشود.»
آب، مسئلهای اجتماعی
در همین پیوند، «یوسف فرهادی بابادی» از روزنامهنگاران محیط زیستی و فعالان این حوزه نیز به تبعیت از قانون و نقشآفرینی و پاسخگویی دستگاههای ذیربط تأکید دارد. او متنی را به روزنامه «رسالت» ارائه کرده که در آن با نگرشی همهجانبه به ابعاد اعتراضات روزهای اخیر و راهکار برونرفت از شرایط کمآبی کنونی پرداخته است. این متن را ازنظر میگذرانید.
همانطور که راهحلهای بحران آب صرفا در بخش آب محدود نمیشود، اعتراضات اخیر استانهای اصفهان ، چهارمحالو بختیاری، لرستان ، کهگیلویه و بویر احمد و خوزستان را نیز نمیتوان صرفا اعتراضاتی آبی یا محیط زیستی و یا آنگونه که برخی با عبارت جنگ آب موضوع را سادهسازی میکنند تحلیل کرد. آب، مسئلهای اجتماعی است و نیز بهتبع جنس و ذائقه تحلیل، مربوط به امر حکمرانی است و ورود مفاهیمی همانند جنگ آب باعث عدم تجانس و تنش و ناکارآمدی ساختار دیوانی کشور میشود. شاید بسیاری ورود مفاهیمی همچون جنگ آب به ادبیات رسمی مقامات کشور را صرفا در حد یک کلمه یا عبارت تقلیل دهند اما واقعیت این است که تبعات این لغزشهای زبانی فراتر از یک مصاحبه مطبوعاتی یا یک اعلام موضع است. بهعنوان نمونه پیامد این نگاه در ساختار حکمرانی بهخوبی در مصوبات چهل و دومین جلسه شورای عالی آب مشهود است، در این مصوبه استانداران چهارمحال و بختیاری و اصفهان موظف
میشوند بهمنظور اجرای طرحهای موردنظر در حوضه زایندهرود مانند بن – بروجن ، بهشتآباد و سد و تونل سوم کوهرنگ بسترهای اجرای تصمیمسازیهای انجامشده در شورای امنیت ملی یا شورای امنیت کشور را ایجاد کنند و متعاقب تفوق گفتمان جنگ آب، کلیه مکاتبات و حتی مطالعات فنی طرح از سوی وزارت نیرو محرمانه شده است. تا جایی که سازمان محیطزیست نیز مجبور شد، مجوز صادره خود را بهصورت محرمانه منتشر کند و پیامد افشای این مسئله به اعتراضات گستردهای در خوزستان منجر شد که از دامنه آن اطلاع داریم. نکته خطرناک ماجرا آنجاست که سازمان محیطزیست بهعنوان متولی ارزیابی زیستمحیطی بهصورت رسمی، آمار وزارت نیرو را نامعتبر و غیردقیق عنوان میکند. نتیجه محرمانه سازیهای غیرقانونی وزارت نیرو، کنار گذاشتن اساتید دانشگاه و نخبگان اجتماعی از روند بررسیهای علمی و فنی است که پی آمد مستقیم آن افزایش بیاعتمادی عمومی است. خوشبختانه با ورود مجلس به روند محرمانه سازیهای غیرقانونی وزارت نیرو، وزارت ارشاد بهعنوان دبیر کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات به موضوع ورود کرده است و امیدوارم روند موجود اصلاح شود.
رجعت به قانون اساسی راهحل فوری بحران زایندهرود
این روزها بسیار میشنویم که زایندهرود به مسئلهای بدخیم تبدیلشده و راهحل فوری ندارد. اتفاقا برخلاف پیچیده نماییهای مسئله زایندهرود؛ حل مشکلات این حوضه، نیازمند یکراه حل فوری است، آنهم بازگشت ساختارهای تصمیمگیری و تصمیم سازی به اصول قانون اساسی است. یکی از علل پیچیده شدن مسئله آب تخطی دستگاهها از قانون و فقدان اراده برای برخورد با ناقضان قانون است. ما در مسئله آب با پروژههایی مواجه میشویم که بعضا نه وزارت نیرو و نه سازمان محیطزیست در مرحله ابتدایی از آن اطلاعی نداشتهاند و یا با آن مخالف بودهاند، بهعنوان نمونه سد معشوره در لرستان و یا در زایندهرود، تونل گلاب که یکی از موارد مورد اعتراض کشاورزان اصفهان نیز هست. نکته جالب در رابطه با تونل گلاب این است که وقتی دستگاههای تخصصی وزارت نیرو با پروژه گلاب مخالفت میکنند، پیگیریکنندگان این پروژه موضوع را از طریق بخش دیگری از وزارت نیرو یعنی شرکت آب و فاضلاب دنبال میکنند، حالآنکه شرکت آب و فاضلاب نه از حیث قانونی و نه از حیث اساسنامهای به دلیل اینکه حدود وظایفش در محدوده شهرها و روستاهاست صلاحیت اجرای این پروژه را ندارد. اما میبینیم که برخلاف قانون این پروژه فاقد مجوز از طریق شرکت آب و فاضلاب بدون دریافت هیچگونه مجوزی در ردیف بودجه قرار میگیرد. نکته تأسفبار آن است که هیچکدام از دستگاههای نظارتی بهمنظور جلوگیری از این تخلف باوجود اعتراضات گسترده اجتماعی به وظایف نظارتی خود عملنکردهاند.
در این شرایط جامعه معترض با پروژه غیرقانونی تکمیلشدهای روبهرو شده است که میلیاردها تومان از سرمایه کشور را بلعیده است. به نظر شما جامعه معترض در قبال این تخلف چهکاری باید انجام دهد؟
ضرورت تشکیل دادگاه قانون اساسی
ما بارها مشاهده کردهایم که بسیاری از افراد به خاطر پرخاش و بعضا نقد یک مقام دولتی مورد کیفر قرارگرفتهاند، چراکه ما در قوانین کیفری خود توهین به مقامات دولتی را جرم انگاری کردهایم اما در همین قانون کیفری هیچ جرم انگاری برای ناقضان قانون اساسی خصوصا اصل 50 قانون اساسی که ارتباط مستقیمی با پایداری سرزمینی دارد تعریفنشده است. این نادیده انگاری باعث شده، فقط 100 پروژه وزارت نیرو که پیشرفت فیزیکی نیز داشتهاند فاقد مجوز ارزیابی محیط زیستی باشند. آیا نباید مکانیزمی برای محاکمه کسانی که از اجرای قانون اساسی عدول میکنند تعریف کرد؟ اصولا مکانیزم نظارت اجتماعی برای پاسداری از قانون اساسی در موقعیتی که دستگاهها به وظایف خود عمل نمیکنند چیست؟ آیا ما نباید برای اجرای قانون اساسی و حتی قوانین مصوب مجلس ضمانت اجرایی داشته باشیم؟ اگر بخواهم خلأدادگاه قانون اساسی در مورد مسئله زایندهرود را بهصورت مصداقی توضیح دهم باید به پروژه انتقال آب کوهرنگسه اشارهکنم. پروژه کوهرنگسه که یکی از پروژههای مورد مناقشه حوضه زایندهرود است یکی از دهها پروژه وزارت نیرو است که هیچیک از مجوزهای قانونی را ندارد. این پروژه باوجود مخالفتهای گسترده؛ نه از منابع طبیعی مجوز دارد و نه از میراث فرهنگی و نه از امور عشایر و جهاد کشاورزی و نه از سازمان محیطزیست.
با گسترش اعتراضات، بهصورت غیرقانونی مجوزی مشروط برای پروژه صادر میشود که کارفرما به هیچکدام از تعهدات خود عمل نمیکند.
پس از ابطال مجوز و با فشار برخی مجموعههای خارج از دولت و مجلس، مجوز محیط زیستی پروژه انتقال آب کوهرنگ سه تمدید میشود. متعاقب این تمدید غیرقانونی پس از شکایت طرحشده در دادسرای کارکنان دولت، بازپرس شعبه با پذیرش تخلف انجامشده مینویسد صرف عدم اجرای قوانین و مقررات مملکتی وصف مجرمانه ندارد. حال سؤال این است که چرا نباید برای صیانت از قانون اساسی وصف مجرمانه تعریف کرد؟ آیا یکی از دلایل پیشرفت فیزیکی صدها پروژه فاقد مجوز، بیپشتوانه بودن قوانین نیست؟ چرا نباید با مدیری که برخلاف قانون خود را متعهد به اخذ مجوزهای قانونی نظیر مجوز محیط زیستی برای اجرای پروژههای عمرانی نمیداند برخورد شود؟
همچنان راه برای مطالبه گری مردم باز باشد
با توجه به تخلفات ساختاری و نهادی که در حوزه آب وجود دارد، باید همچنان فضای تنفس اجتماعی برای اعتراضات مردم و مطالبهگری آنها فراهم باشد. اولین کاری که ضروری است انجام شود این است که از دامن زدن به گفتمانهای غیرواقعی و آسیبزایی مثل جنگ آب بین اقوام و مناطق جلوگیری کرد و در کنار شفافسازی دادهها، آمار و تصمیم سازیها و تصمیمگیریهای حوزه آب، فضای اعتراض قانونی را برای معترضین مهیا نمود. بهعنوان نمونه وقتی کشاورز اصفهانی یا چهارمحال و بختیاری میبیند که احکام لازمالاجرای قضائی متوقفشده است و از رسیدگی قضائی به تخلفات آبی جلوگیری میشود، چاره کار را آن میبیند که معترض باشد. وقتی یک کشاورز با مراجعه به دستگاه قضائی تظلم خواهی میکند یعنی مشروعیت تصمیمگیری ساختار حکمرانی را پذیرفته است اما وقتی با صدور یک مصوبه غیرقانونی مسیر مطالبه گری مسدود میشود، منشأحق را نه ساختار که اراده خود میداند و اگر شکایات طرحشده در دستگاه قضائی علیه پروژه کوهرنگ سه و یا بهشتآباد به همین شیوه بیاثر شود، امکان اعتراضاتی بهمراتب شدیدتر در خوزستان و یا چهارمحال و بختیاری دور از انتظار نیست.
اعتراضات اصفهان مبارک بود
سوای حوادث ناگواری که طی چند روز اخیر در اصفهان اتفاق افتاد، ازنظر من این حوادث اگرچه هزینه زا بود اما یک فرصت برای جامعه مدنی ایجاد کرد که باید آن را غنیمت شمرد. تاکنون وقتی رسانهها به اعتراضات و مناقشات زایندهرود میپرداختند این تشکلهای کشاورزی بودند که خود را بهعنوان یگانه نماینده مناقشه زایندهرود معرفی میکردند. در فضای قبل از اعتراضات، طیفهای مختلف مردم اصفهان موردتوجه نبودند و جو رسانهای بهگونهای بود که تشکلها و مجموعههای محیط زیستی و جامعه دانشگاهی عملا نادیده انگاشته میشدند. حتی تشکلهای محیط زیستی باید در مقابل پروژههای انتقال آب موضعی مدافعهگرایانه یا منفعل میگرفتند. اما پس از عدم توجه به مطالبات محیط زیستی مثل حیات زایندهرود و یا موضوعاتی مثل فرونشست و ... در متن توافق نظام صنفی با دولت، تعارضها و شکافها بهوضوح خود را نشان داد، بهگونهای که امروز بسیاری از تشکلهای محیط زیستی اصفهان با ایجاد صفبندی جدید بهصراحت با پروژههای انتقال آب کارون مخالفت میکنند، بسیاری از دانشگاهیان بهصراحت مواضع صنف کشاورز را به چالش کشیدهاند. امروز بحث جامعه مدنی اصفهان گفتوگو با خوزستان یا چهارمحال و بختیاری بر سرانجام شدن یا نشدن پروژههای انتقال آب نیست بلکه بحث نقد جامعه کشاورزی است که بدون هیچگونه پاسخگویی با 20 هزار حلقه چاه غیرمجاز، شیره جان اصفهان را میبلعند. امروز مردم اصفهان شعارهای اتحاد با مردم خوزستان و چهارمحال و بختیاری سر میدهند. امروز کارشناسان استان اصفهان از مسئولان میپرسند مجوزهای تخصیص آبکشت گلخانهای بر اساس چه قانونی بوده است؟ امروز بخش زیادی از صنف کشاورز با جدا کردن راه خود از نظام صنفی کشاورزان اصفهان از این صنف میپرسند مبنای توزیع 150 میلیون دلار بودجه دولتی که از سال 1370 تا 1395 در 90 هزار هکتار از زمینهای کشاورزی اصفهان برای آبیاری تحتفشار توزیع شد بر اساس چه معیاری در سطح استان اصفهان پخش شد و چرا باوجود تزریق این مقدار بودجه اوضاع زایندهرود نهتنها بهتر نشد بلکه سطح زیر کشت بهمراتب افزایش یافت. جامعه از نظام صنفی کشاورزان اصفهان میپرسد که در صورت صداقت در رابطه باوجود دغدغه زایندهرود چرا در سال 1398 – 1397 باوجود فراوانی آب، حق آبه گاوخونی و زایندهرود تأمین نشد. اینها سؤالات جدیدی است که تا قبل از توافق نظام صنفی کشاورزان اصفهان با دولت در فضای جامعه مدنی طرح نمیشد اما اکنون جامعه مدنی و ذینفعان مختلف به پشتوانه و اعتمادبهنفسی که تجمعات اخیر در جامعه مدنی اصفهان ایجاد کرد، صدادار شدهاند. این اعتراضات وزن واقعی نظام صنفی کشاورزان اصفهان و شکافها و تضادهای این مجموعه را آشکار و به دیگر ذی مدخلان حوضه زایندهرود اعتمادبهنفس برای انتقاد داد.
اعتراض به سیاستهای آبرسانی در مناطق گوناگون، اتفاق نوظهوری نیست اما حالا کم آبی و خشکسالی شدت گرفته و آرام و قرار را از اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد ربوده است و تجمعات گسترده روزهای گذشته گویای آن است که اگر در سیاست هایمان تغییرات درست و اصولی را اعمال نکنیم، به تدریج چالش آب در کشور به ابر چالش تبدیل خواهد شد و عیان است که مهم ترین این تغییرات در شاکله سیاست گذاری، توجه و رجوع به قانون است. روند کنونی مدیریت منابع و مصارف آب منجر به بهرهبرداری بیشازحد از منابعآب بهویژه زیرزمینی در اغلب حوضههای آبی کشور شده است. در عمل، طی نیمقرن اخیر بهرهبرداری بیشازحد از منابعآب منجر به وخیمترشدن وضعیت و در آخر، بروز بحران گردیده است. غفلت از مواردی چون توجه به شرایط اقلیمی، مدیریت تقاضا، جامعنگری در برنامهریزی و یکپارچگی در تخصیص و نیز عدم مشارکت مردم در مدیریت از عوامل اصلی بروز بحران شناختهشده است. علاوهبراین، عدم وجود برنامههای راهبردی و عدم توجه به بهرهوری و معیارهای پایدار منجر به کاهش کارایی آب در اقتصاد ملی گردیده است. به نظر میرسد فقدان اراده و عزم جدی در نهادهای قانونگذاری، اجرایی و بخش خصوصی و نحوه تعامل آنها تأثیر تعیینکنندهای در ناکامی مدیریت آب داشته است.
اکنون در حدود ۲۲۰ شهر با چالش آب روبهرو هستیم و حتی برای تأمین آب شرب نیز در مضیقهایم. بااینحال به گفته دبیر کل فدراسیون صنعت آب، همه وعدههای توسعه بر پایه آب است و به همین علت است که اکنون چهارمحال و بختیاری که نزدیک به ۱۱ درصد آب شیرین کشور را از طریق سه رودخانه بزرگ زایندهرود، کارون و دز تأمین میکرد، نیمی از جمعیتش یعنی حدود 460 هزار نفر در دسترسی به آب شرب هم مشکلدارند.
این روزها وضعیت حوضه آبریز زایندهرود نگرانکننده است و دبی این رودخانه که نیازهای آبی چند استان ازجمله چهارمحال و بختیاری، اصفهان و یزد را تأمین میکند، بهشدت کاهشیافته و آنطور که استاندار اصفهان تصریح کرده، دادههای آماری نشان میدهد آب پشت سد زایندهرود تنها کفاف حدود ۱۰۰ روز را میدهد.
سیدرضا مرتضوی تأکید میکند: «اولویت آب شرب است در صورت وجود مازاد، میتوان آن را برای مصارف کشاورزی رهاسازی کرد.» بررسیها حکایت از آن دارد که ذخیره سد زایندهرود به ۱۶۹ میلیون مترمکعب تقلیل یافته که این رقم بهاندازه ۱۰ تا ۱۲ درصد ظرفیت ذخیره آب در این سد است.
اکنون تنها مأموریت وزارت نیرو توزیع آبشده است!
در گیرودار بحران آب و درست وقتیکه کشاورزان اصفهانی به تجمع اعتراضی خود، باتوجه به توافق با مسئولان استانی در بستر خشک زایندهرود خاتمه دادهبودند، شامگاه پنجشنبه دو چادر کشاورزان موردتعدی و تجاوز عدهای قرار گرفت. اهالی چهارمحال و بختیاری هم طی روزهای قبل فریاد بیآبی سر دادند و اصفهانیها نیز خط لوله انتقال آب به یزد را تخریب کردند و این موارد در کنارهم نشان میدهد مشکل آب بسیار جدی است و باید نوع عملکردها و سیاستگذاریها در این حوزه را اصلاح کرد.
به تعبیر سیدعلیرضا شریعت - دبیر کل فدراسیون صنعت آب « اکنون تنها مأموریت وزارت نیرو توزیع آبشده است و چون این نگاه وجود دارد، این وزارتخانه بهدنبال این است که از هر جای کشور آب تولید کند. کما این که بحث انتقال آب از دریای خزر و عمان مطرح است. ما همیشه آخرین راهکار را بهعنوان اولین راهکار مطرح میکنیم، درحالیکه در تمام دنیا انتقال آب حوضه به حوضه آخرین راهکار است. وزارت نیرو در بوق و کرنا کرده که از دریای عمان و خزر آب منتقل میکنیم، این توقع در مردم ایجادشده که اگر آب کم بیاید وزارت نیرو به هر نحو تولید و توزیع میکند، این وزارتخانه کنترل منابع آب کشور را رها کرده و فقط برای این که بتواند پاسخگو باشد توزیعمحور شده است.»
دبیر کل فدراسیون صنعت آب از عملکرد جهاد کشاورزی و وزارت صنعت نیز انتقاد کرده و گفته «امروز مهمترین مسئله سوءمدیریت در بخش آب است؛ جهاد کشاورزی بزرگترین مصرفکننده آب است اما پاسخی به مراجع ذیصلاح نمیدهد. وزارت صمت نقش بزرگی در معضل کمآبی دارد اما پاسخگو نیست و تا زمانی که این موضوع در کلان کشور وارد نشود و همه دستگاهها درگیر نشده و پاسخگو نباشند، هیچ مشکلی حل نمیشود.»
آب، مسئلهای اجتماعی
در همین پیوند، «یوسف فرهادی بابادی» از روزنامهنگاران محیط زیستی و فعالان این حوزه نیز به تبعیت از قانون و نقشآفرینی و پاسخگویی دستگاههای ذیربط تأکید دارد. او متنی را به روزنامه «رسالت» ارائه کرده که در آن با نگرشی همهجانبه به ابعاد اعتراضات روزهای اخیر و راهکار برونرفت از شرایط کمآبی کنونی پرداخته است. این متن را ازنظر میگذرانید.
همانطور که راهحلهای بحران آب صرفا در بخش آب محدود نمیشود، اعتراضات اخیر استانهای اصفهان ، چهارمحالو بختیاری، لرستان ، کهگیلویه و بویر احمد و خوزستان را نیز نمیتوان صرفا اعتراضاتی آبی یا محیط زیستی و یا آنگونه که برخی با عبارت جنگ آب موضوع را سادهسازی میکنند تحلیل کرد. آب، مسئلهای اجتماعی است و نیز بهتبع جنس و ذائقه تحلیل، مربوط به امر حکمرانی است و ورود مفاهیمی همانند جنگ آب باعث عدم تجانس و تنش و ناکارآمدی ساختار دیوانی کشور میشود. شاید بسیاری ورود مفاهیمی همچون جنگ آب به ادبیات رسمی مقامات کشور را صرفا در حد یک کلمه یا عبارت تقلیل دهند اما واقعیت این است که تبعات این لغزشهای زبانی فراتر از یک مصاحبه مطبوعاتی یا یک اعلام موضع است. بهعنوان نمونه پیامد این نگاه در ساختار حکمرانی بهخوبی در مصوبات چهل و دومین جلسه شورای عالی آب مشهود است، در این مصوبه استانداران چهارمحال و بختیاری و اصفهان موظف
میشوند بهمنظور اجرای طرحهای موردنظر در حوضه زایندهرود مانند بن – بروجن ، بهشتآباد و سد و تونل سوم کوهرنگ بسترهای اجرای تصمیمسازیهای انجامشده در شورای امنیت ملی یا شورای امنیت کشور را ایجاد کنند و متعاقب تفوق گفتمان جنگ آب، کلیه مکاتبات و حتی مطالعات فنی طرح از سوی وزارت نیرو محرمانه شده است. تا جایی که سازمان محیطزیست نیز مجبور شد، مجوز صادره خود را بهصورت محرمانه منتشر کند و پیامد افشای این مسئله به اعتراضات گستردهای در خوزستان منجر شد که از دامنه آن اطلاع داریم. نکته خطرناک ماجرا آنجاست که سازمان محیطزیست بهعنوان متولی ارزیابی زیستمحیطی بهصورت رسمی، آمار وزارت نیرو را نامعتبر و غیردقیق عنوان میکند. نتیجه محرمانه سازیهای غیرقانونی وزارت نیرو، کنار گذاشتن اساتید دانشگاه و نخبگان اجتماعی از روند بررسیهای علمی و فنی است که پی آمد مستقیم آن افزایش بیاعتمادی عمومی است. خوشبختانه با ورود مجلس به روند محرمانه سازیهای غیرقانونی وزارت نیرو، وزارت ارشاد بهعنوان دبیر کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات به موضوع ورود کرده است و امیدوارم روند موجود اصلاح شود.
رجعت به قانون اساسی راهحل فوری بحران زایندهرود
این روزها بسیار میشنویم که زایندهرود به مسئلهای بدخیم تبدیلشده و راهحل فوری ندارد. اتفاقا برخلاف پیچیده نماییهای مسئله زایندهرود؛ حل مشکلات این حوضه، نیازمند یکراه حل فوری است، آنهم بازگشت ساختارهای تصمیمگیری و تصمیم سازی به اصول قانون اساسی است. یکی از علل پیچیده شدن مسئله آب تخطی دستگاهها از قانون و فقدان اراده برای برخورد با ناقضان قانون است. ما در مسئله آب با پروژههایی مواجه میشویم که بعضا نه وزارت نیرو و نه سازمان محیطزیست در مرحله ابتدایی از آن اطلاعی نداشتهاند و یا با آن مخالف بودهاند، بهعنوان نمونه سد معشوره در لرستان و یا در زایندهرود، تونل گلاب که یکی از موارد مورد اعتراض کشاورزان اصفهان نیز هست. نکته جالب در رابطه با تونل گلاب این است که وقتی دستگاههای تخصصی وزارت نیرو با پروژه گلاب مخالفت میکنند، پیگیریکنندگان این پروژه موضوع را از طریق بخش دیگری از وزارت نیرو یعنی شرکت آب و فاضلاب دنبال میکنند، حالآنکه شرکت آب و فاضلاب نه از حیث قانونی و نه از حیث اساسنامهای به دلیل اینکه حدود وظایفش در محدوده شهرها و روستاهاست صلاحیت اجرای این پروژه را ندارد. اما میبینیم که برخلاف قانون این پروژه فاقد مجوز از طریق شرکت آب و فاضلاب بدون دریافت هیچگونه مجوزی در ردیف بودجه قرار میگیرد. نکته تأسفبار آن است که هیچکدام از دستگاههای نظارتی بهمنظور جلوگیری از این تخلف باوجود اعتراضات گسترده اجتماعی به وظایف نظارتی خود عملنکردهاند.
در این شرایط جامعه معترض با پروژه غیرقانونی تکمیلشدهای روبهرو شده است که میلیاردها تومان از سرمایه کشور را بلعیده است. به نظر شما جامعه معترض در قبال این تخلف چهکاری باید انجام دهد؟
ضرورت تشکیل دادگاه قانون اساسی
ما بارها مشاهده کردهایم که بسیاری از افراد به خاطر پرخاش و بعضا نقد یک مقام دولتی مورد کیفر قرارگرفتهاند، چراکه ما در قوانین کیفری خود توهین به مقامات دولتی را جرم انگاری کردهایم اما در همین قانون کیفری هیچ جرم انگاری برای ناقضان قانون اساسی خصوصا اصل 50 قانون اساسی که ارتباط مستقیمی با پایداری سرزمینی دارد تعریفنشده است. این نادیده انگاری باعث شده، فقط 100 پروژه وزارت نیرو که پیشرفت فیزیکی نیز داشتهاند فاقد مجوز ارزیابی محیط زیستی باشند. آیا نباید مکانیزمی برای محاکمه کسانی که از اجرای قانون اساسی عدول میکنند تعریف کرد؟ اصولا مکانیزم نظارت اجتماعی برای پاسداری از قانون اساسی در موقعیتی که دستگاهها به وظایف خود عمل نمیکنند چیست؟ آیا ما نباید برای اجرای قانون اساسی و حتی قوانین مصوب مجلس ضمانت اجرایی داشته باشیم؟ اگر بخواهم خلأدادگاه قانون اساسی در مورد مسئله زایندهرود را بهصورت مصداقی توضیح دهم باید به پروژه انتقال آب کوهرنگسه اشارهکنم. پروژه کوهرنگسه که یکی از پروژههای مورد مناقشه حوضه زایندهرود است یکی از دهها پروژه وزارت نیرو است که هیچیک از مجوزهای قانونی را ندارد. این پروژه باوجود مخالفتهای گسترده؛ نه از منابع طبیعی مجوز دارد و نه از میراث فرهنگی و نه از امور عشایر و جهاد کشاورزی و نه از سازمان محیطزیست.
با گسترش اعتراضات، بهصورت غیرقانونی مجوزی مشروط برای پروژه صادر میشود که کارفرما به هیچکدام از تعهدات خود عمل نمیکند.
پس از ابطال مجوز و با فشار برخی مجموعههای خارج از دولت و مجلس، مجوز محیط زیستی پروژه انتقال آب کوهرنگ سه تمدید میشود. متعاقب این تمدید غیرقانونی پس از شکایت طرحشده در دادسرای کارکنان دولت، بازپرس شعبه با پذیرش تخلف انجامشده مینویسد صرف عدم اجرای قوانین و مقررات مملکتی وصف مجرمانه ندارد. حال سؤال این است که چرا نباید برای صیانت از قانون اساسی وصف مجرمانه تعریف کرد؟ آیا یکی از دلایل پیشرفت فیزیکی صدها پروژه فاقد مجوز، بیپشتوانه بودن قوانین نیست؟ چرا نباید با مدیری که برخلاف قانون خود را متعهد به اخذ مجوزهای قانونی نظیر مجوز محیط زیستی برای اجرای پروژههای عمرانی نمیداند برخورد شود؟
همچنان راه برای مطالبه گری مردم باز باشد
با توجه به تخلفات ساختاری و نهادی که در حوزه آب وجود دارد، باید همچنان فضای تنفس اجتماعی برای اعتراضات مردم و مطالبهگری آنها فراهم باشد. اولین کاری که ضروری است انجام شود این است که از دامن زدن به گفتمانهای غیرواقعی و آسیبزایی مثل جنگ آب بین اقوام و مناطق جلوگیری کرد و در کنار شفافسازی دادهها، آمار و تصمیم سازیها و تصمیمگیریهای حوزه آب، فضای اعتراض قانونی را برای معترضین مهیا نمود. بهعنوان نمونه وقتی کشاورز اصفهانی یا چهارمحال و بختیاری میبیند که احکام لازمالاجرای قضائی متوقفشده است و از رسیدگی قضائی به تخلفات آبی جلوگیری میشود، چاره کار را آن میبیند که معترض باشد. وقتی یک کشاورز با مراجعه به دستگاه قضائی تظلم خواهی میکند یعنی مشروعیت تصمیمگیری ساختار حکمرانی را پذیرفته است اما وقتی با صدور یک مصوبه غیرقانونی مسیر مطالبه گری مسدود میشود، منشأحق را نه ساختار که اراده خود میداند و اگر شکایات طرحشده در دستگاه قضائی علیه پروژه کوهرنگ سه و یا بهشتآباد به همین شیوه بیاثر شود، امکان اعتراضاتی بهمراتب شدیدتر در خوزستان و یا چهارمحال و بختیاری دور از انتظار نیست.
اعتراضات اصفهان مبارک بود
سوای حوادث ناگواری که طی چند روز اخیر در اصفهان اتفاق افتاد، ازنظر من این حوادث اگرچه هزینه زا بود اما یک فرصت برای جامعه مدنی ایجاد کرد که باید آن را غنیمت شمرد. تاکنون وقتی رسانهها به اعتراضات و مناقشات زایندهرود میپرداختند این تشکلهای کشاورزی بودند که خود را بهعنوان یگانه نماینده مناقشه زایندهرود معرفی میکردند. در فضای قبل از اعتراضات، طیفهای مختلف مردم اصفهان موردتوجه نبودند و جو رسانهای بهگونهای بود که تشکلها و مجموعههای محیط زیستی و جامعه دانشگاهی عملا نادیده انگاشته میشدند. حتی تشکلهای محیط زیستی باید در مقابل پروژههای انتقال آب موضعی مدافعهگرایانه یا منفعل میگرفتند. اما پس از عدم توجه به مطالبات محیط زیستی مثل حیات زایندهرود و یا موضوعاتی مثل فرونشست و ... در متن توافق نظام صنفی با دولت، تعارضها و شکافها بهوضوح خود را نشان داد، بهگونهای که امروز بسیاری از تشکلهای محیط زیستی اصفهان با ایجاد صفبندی جدید بهصراحت با پروژههای انتقال آب کارون مخالفت میکنند، بسیاری از دانشگاهیان بهصراحت مواضع صنف کشاورز را به چالش کشیدهاند. امروز بحث جامعه مدنی اصفهان گفتوگو با خوزستان یا چهارمحال و بختیاری بر سرانجام شدن یا نشدن پروژههای انتقال آب نیست بلکه بحث نقد جامعه کشاورزی است که بدون هیچگونه پاسخگویی با 20 هزار حلقه چاه غیرمجاز، شیره جان اصفهان را میبلعند. امروز مردم اصفهان شعارهای اتحاد با مردم خوزستان و چهارمحال و بختیاری سر میدهند. امروز کارشناسان استان اصفهان از مسئولان میپرسند مجوزهای تخصیص آبکشت گلخانهای بر اساس چه قانونی بوده است؟ امروز بخش زیادی از صنف کشاورز با جدا کردن راه خود از نظام صنفی کشاورزان اصفهان از این صنف میپرسند مبنای توزیع 150 میلیون دلار بودجه دولتی که از سال 1370 تا 1395 در 90 هزار هکتار از زمینهای کشاورزی اصفهان برای آبیاری تحتفشار توزیع شد بر اساس چه معیاری در سطح استان اصفهان پخش شد و چرا باوجود تزریق این مقدار بودجه اوضاع زایندهرود نهتنها بهتر نشد بلکه سطح زیر کشت بهمراتب افزایش یافت. جامعه از نظام صنفی کشاورزان اصفهان میپرسد که در صورت صداقت در رابطه باوجود دغدغه زایندهرود چرا در سال 1398 – 1397 باوجود فراوانی آب، حق آبه گاوخونی و زایندهرود تأمین نشد. اینها سؤالات جدیدی است که تا قبل از توافق نظام صنفی کشاورزان اصفهان با دولت در فضای جامعه مدنی طرح نمیشد اما اکنون جامعه مدنی و ذینفعان مختلف به پشتوانه و اعتمادبهنفسی که تجمعات اخیر در جامعه مدنی اصفهان ایجاد کرد، صدادار شدهاند. این اعتراضات وزن واقعی نظام صنفی کشاورزان اصفهان و شکافها و تضادهای این مجموعه را آشکار و به دیگر ذی مدخلان حوضه زایندهرود اعتمادبهنفس برای انتقاد داد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 7
نقطه پایان صدراعظم
فخرالدین اسدی
سرانجام مذاکرات در برلین بر سر تشکیل دولت ائتلافی به نتیجه رسید. بر این اساس، هیچیک از احزاب مسیحی ( دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی بایرن) که در سالهای اخیر قدرت را در آلمان در دست داشتند، دیگر در پروسه تشکیل دولت نقشی ندارند.بهاینترتیب، پایان دوران صدراعظمی مرکل توأم با شکست احزاب مسیحی و محافظهکار در آلمان شده است. بدون شک ، در چنین شرایطی نمیتوان خروج مرکل از معادلات قدرت پس از 16 سال صدراعظمی را یک خروج مقتدرانه دانست! آنگلا مرکل هرگز تصور شکست سنگین حزب متبوع خود در انتخابات سراسری آلمان را نمیکرد. صدراعظم آلمان تصور میکرد پس از پیروزی دوباره حزب متبوعش در انتخابات، وی یک کنارهگیری ظاهری مقتدرانه از قدرت خواهد داشت و سپس، خود میتواند ترکیب دولت و صدراعظم جدید آلمان را مشخص کند، اما چنین اتفاقی رخ نداد!
دولت ائتلافی آلمان منهای احزاب محافظهکار
سه حزب سوسیالدموکرات، سبزها و دموکراتهای آزاد سند قرارداد ائتلاف خود را منتشر کردند. این سند ۱۷۷ صفحهای ازجمله حاوی تقسیم وزارتخانهها، استفاده ۸۰درصدی از انرژی تجدیدپذیر تا سال ۲۰۳۰ و بسیاری موارد دیگر است.حدود ساعت ۱۵ روز چهارشنبه ۲۴ نوامبر ۲۰۲۱ (سوم آذر) سران سه حزب ائتلافی سوسیالدموکرات، سبزها و دموکراتهای آزاد (لیبرالها) در برابر خبرنگاران قرار گرفتند و اعلام کردند که مذاکرات ائتلاف آنها به پایان رسیده و راه برای تشکیل دولت آتی آلمان با صدراعظمی اولاف شولتس هموار شده است.سند قرارداد ائتلاف پیش از برگزاری این کنفرانس مطبوعاتی در اختیار رسانهها قرار گرفته بود.
اولاف شولتس، صدراعظم آتی آلمان بهعنوان نخستین سخنران در مقدمه اظهارات خود معضل حاد کرونا در سطح کشور را «بسیار جدی» خواند و گفت که ائتلاف سه حزب به این نتیجه رسیده است که برای جلوگیری از شیوع گسترده بیماری کرونا باید در مؤسسههای معینی مانند مراکز درمانی و مراکز نگهداری سالمندان و غیره واکسیناسیون را برای تمام همکاران اجباری کرد. او این را منتفی ندانست که حوزه اجباری کردن واکسیناسیون در آینده گسترش یابد. صدراعظم آتی آلمان افزود، به دلیل فشار کاری ویژهای که به نیروهای پرستاری وارد شده است، این همکاران بار دیگر پاداش دریافت خواهند کرد. او گفت که سه حزب ائتلافی بر سر یک میلیارد یورو بودجه جداگانه به توافق رسیدهاند تا «همه ما باهم، دست در دست بتوانیم این موج چهارم بدخیم را پشت سر بگذاریم».
پایان سیاستهای مرکل علیه پناهجویان
سند ۱۷۷ صفحهای قرارداد ائتلاف برای تشکیل دولت آینده آلمان حاوی طرحها و اعلام یک رشتهتوافقها و تفاهمنامهها است .
یکی از این موارد مربوط به بحث استفاده از انرژیهای تجدید پذیر است. بر این اساس، تا سال ۲۰۳۰ آلمان ۸۰ درصد برق خود را از انرژیهای تجدیدپذیر تأمین خواهد کرد. پیشازاین سهم ۶۵درصدی در این بازه زمانی در نظر گرفته شده بود. زمان خروج کامل از انرژی ذغالسنگ از هماکنون تا سال ۲۰۳۸ به سال ۲۰۳۰ کاهش خواهد یافت.
همچنین بر اساس بخشی دیگری از این سند، حداقل دستمزد به ۱۲ یورو در ساعت افزایش مییابد. کمیسیون مستقل تعیین حداقل دستمزد پس از انطباق اول دستمزدها گامهای بعدی برای افزایش احتمالی آن را بررسی خواهد کرد.همچنین بر اساس این پیمان مشترک، پناهجویان بیشتری باید امکان آوردن اعضای خانواده خود به آلمان را داشته باشند و این روند باید تسهیل گردد. از سوی دیگر، اعضای ائتلاف قصد دارند امکان قانونی بیشتری برای ورود پناهجویان به آلمان را فراهم سازند.
چالش نظامی برلین و اتحادیه اروپا
یکی از مهمترین پروندههایی که دولت جدید آلمان و اولاف شولتس صدراعظم این کشور با آن مواجه میباشد، مربوط به معادلات نظامی اروپاست. ماکرون رئیسجمهور فرانسه بارها خواستار تقویت قدرت دفاعی کشورهای عضو اتحادیه اروپا شده است. دولت آینده آلمان باید در این زمینه مواضع خود را روشن کرده و درعینحال رویکردی اتخاذ کند که به شکاف در میان اعضای پیمان ناتو منجر نشود.فرانسه از دولت آینده آلمان انتظار دارد در سیاست خارجی و دفاعی خود منافع کشورهای عضو اتحادیه اروپا را در نظر بگیرد. پاریس ازجمله خواستار تولید مشترک یک جنگنده اروپایی است که میتواند به معنای توقف تولید مستقل هواپیماهای جنگی در کشورهایی مانند آلمان و فرانسه باشد.حزب سوسیالدموکرات در ماه ژوئن امسال و در بحثهای مربوط به بودجه آلمان برای آزادسازی هزینههای این پروژه شرطهایی تعیین کرد.
از سوی دیگر، طی هفتههای گذشته ورود غیرقانونی مهاجران از مرزهای بلاروس به کشورهای عضو اتحادیه اروپا بهشدت افزایشیافته و تعداد زیادی از آنها از طریق لهستان وارد آلمان شدهاند.حدود سه ماه پیش اتحادیه اروپا تحریمهای سختی علیه الکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهوری بلاروس اعمال کرد.دولت لوکاشنکو در اقدامی تلافیجویانه مرزهای خود با کشورهای لیتوانی، لهستان و لتونی را باز گذاشت تا مهاجرانی که اغلب از افغانستان، سوریه و عراق هستند بتوانند وارد اتحادیه اروپا شوند.چنانچه افزایش ورود غیرقانونی پناهجویان از این مسیر تازه ادامه یابد، دولت آینده آلمان باید درباره سختگیری در مرزهای اتحادیه اروپا و چگونگی تقسیم احتمالی پناهجویان میان کشورهای عضو اتحادیه تصمیمگیری کند.
اختلافات درون اروپایی
نکته پایانی و مهم دیگر، به اختلافات برلین با برخی کشورهای اروپایی بر سر تفسیر قوانین مشترک در اتحادیه اروپا بازمیگردد. آلمان با برخی کشورهای اروپایی نظیر لهستان به خاطر آنچه نقض حاکمیت قانون عنوان میشود اختلاف دارد. کمیسیون اتحادیه اروپا بهتازگی در واکنش به تصمیمهای دولت لهستان که دخالت در استقلال قوه قضائیه ارزیابی میشود خواستار مجازات و جریمه کردن این کشور شد. در این میان، شاهد تشدید تقابل اعضای اتحادیه اروپا با یکدیگر خواهیم بود. آنگلا مرکل از سیاستهای معتدلتری در قبال لهستان پشتیبانی میکند و در سفر اخیر خود به ورشو خواستار حل مشکلات از طریق گفتوگو شد و از تصمیم کمیسیون اروپا برای شکایت از دولت لهستان بهطور ضمنی انتقاد کرد.حزب سبزها با انتقاد از نرمش مرکل در برابر ورشو خواستار برخورد قاطع با کشورهای عضو اتحادیه است که به نقض حکومت قانون متهم میشوند.بر این اساس نحوه تعامل با اینگونه کشورها که بلغارستان و مجارستان هم در زمره آنها به شمار میروند، میتواند یکی از چالشهای سیاست خارجی دولت آینده آلمان باشد. درهرحال، شکست سنگین حزب متبوع مرکل در انتخابات اخیر سبب شده است تا وداع وی با قدرت، با چاشنی ناکامی و نه پیروزی همراه باشد.
سرانجام مذاکرات در برلین بر سر تشکیل دولت ائتلافی به نتیجه رسید. بر این اساس، هیچیک از احزاب مسیحی ( دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی بایرن) که در سالهای اخیر قدرت را در آلمان در دست داشتند، دیگر در پروسه تشکیل دولت نقشی ندارند.بهاینترتیب، پایان دوران صدراعظمی مرکل توأم با شکست احزاب مسیحی و محافظهکار در آلمان شده است. بدون شک ، در چنین شرایطی نمیتوان خروج مرکل از معادلات قدرت پس از 16 سال صدراعظمی را یک خروج مقتدرانه دانست! آنگلا مرکل هرگز تصور شکست سنگین حزب متبوع خود در انتخابات سراسری آلمان را نمیکرد. صدراعظم آلمان تصور میکرد پس از پیروزی دوباره حزب متبوعش در انتخابات، وی یک کنارهگیری ظاهری مقتدرانه از قدرت خواهد داشت و سپس، خود میتواند ترکیب دولت و صدراعظم جدید آلمان را مشخص کند، اما چنین اتفاقی رخ نداد!
دولت ائتلافی آلمان منهای احزاب محافظهکار
سه حزب سوسیالدموکرات، سبزها و دموکراتهای آزاد سند قرارداد ائتلاف خود را منتشر کردند. این سند ۱۷۷ صفحهای ازجمله حاوی تقسیم وزارتخانهها، استفاده ۸۰درصدی از انرژی تجدیدپذیر تا سال ۲۰۳۰ و بسیاری موارد دیگر است.حدود ساعت ۱۵ روز چهارشنبه ۲۴ نوامبر ۲۰۲۱ (سوم آذر) سران سه حزب ائتلافی سوسیالدموکرات، سبزها و دموکراتهای آزاد (لیبرالها) در برابر خبرنگاران قرار گرفتند و اعلام کردند که مذاکرات ائتلاف آنها به پایان رسیده و راه برای تشکیل دولت آتی آلمان با صدراعظمی اولاف شولتس هموار شده است.سند قرارداد ائتلاف پیش از برگزاری این کنفرانس مطبوعاتی در اختیار رسانهها قرار گرفته بود.
اولاف شولتس، صدراعظم آتی آلمان بهعنوان نخستین سخنران در مقدمه اظهارات خود معضل حاد کرونا در سطح کشور را «بسیار جدی» خواند و گفت که ائتلاف سه حزب به این نتیجه رسیده است که برای جلوگیری از شیوع گسترده بیماری کرونا باید در مؤسسههای معینی مانند مراکز درمانی و مراکز نگهداری سالمندان و غیره واکسیناسیون را برای تمام همکاران اجباری کرد. او این را منتفی ندانست که حوزه اجباری کردن واکسیناسیون در آینده گسترش یابد. صدراعظم آتی آلمان افزود، به دلیل فشار کاری ویژهای که به نیروهای پرستاری وارد شده است، این همکاران بار دیگر پاداش دریافت خواهند کرد. او گفت که سه حزب ائتلافی بر سر یک میلیارد یورو بودجه جداگانه به توافق رسیدهاند تا «همه ما باهم، دست در دست بتوانیم این موج چهارم بدخیم را پشت سر بگذاریم».
پایان سیاستهای مرکل علیه پناهجویان
سند ۱۷۷ صفحهای قرارداد ائتلاف برای تشکیل دولت آینده آلمان حاوی طرحها و اعلام یک رشتهتوافقها و تفاهمنامهها است .
یکی از این موارد مربوط به بحث استفاده از انرژیهای تجدید پذیر است. بر این اساس، تا سال ۲۰۳۰ آلمان ۸۰ درصد برق خود را از انرژیهای تجدیدپذیر تأمین خواهد کرد. پیشازاین سهم ۶۵درصدی در این بازه زمانی در نظر گرفته شده بود. زمان خروج کامل از انرژی ذغالسنگ از هماکنون تا سال ۲۰۳۸ به سال ۲۰۳۰ کاهش خواهد یافت.
همچنین بر اساس بخشی دیگری از این سند، حداقل دستمزد به ۱۲ یورو در ساعت افزایش مییابد. کمیسیون مستقل تعیین حداقل دستمزد پس از انطباق اول دستمزدها گامهای بعدی برای افزایش احتمالی آن را بررسی خواهد کرد.همچنین بر اساس این پیمان مشترک، پناهجویان بیشتری باید امکان آوردن اعضای خانواده خود به آلمان را داشته باشند و این روند باید تسهیل گردد. از سوی دیگر، اعضای ائتلاف قصد دارند امکان قانونی بیشتری برای ورود پناهجویان به آلمان را فراهم سازند.
چالش نظامی برلین و اتحادیه اروپا
یکی از مهمترین پروندههایی که دولت جدید آلمان و اولاف شولتس صدراعظم این کشور با آن مواجه میباشد، مربوط به معادلات نظامی اروپاست. ماکرون رئیسجمهور فرانسه بارها خواستار تقویت قدرت دفاعی کشورهای عضو اتحادیه اروپا شده است. دولت آینده آلمان باید در این زمینه مواضع خود را روشن کرده و درعینحال رویکردی اتخاذ کند که به شکاف در میان اعضای پیمان ناتو منجر نشود.فرانسه از دولت آینده آلمان انتظار دارد در سیاست خارجی و دفاعی خود منافع کشورهای عضو اتحادیه اروپا را در نظر بگیرد. پاریس ازجمله خواستار تولید مشترک یک جنگنده اروپایی است که میتواند به معنای توقف تولید مستقل هواپیماهای جنگی در کشورهایی مانند آلمان و فرانسه باشد.حزب سوسیالدموکرات در ماه ژوئن امسال و در بحثهای مربوط به بودجه آلمان برای آزادسازی هزینههای این پروژه شرطهایی تعیین کرد.
از سوی دیگر، طی هفتههای گذشته ورود غیرقانونی مهاجران از مرزهای بلاروس به کشورهای عضو اتحادیه اروپا بهشدت افزایشیافته و تعداد زیادی از آنها از طریق لهستان وارد آلمان شدهاند.حدود سه ماه پیش اتحادیه اروپا تحریمهای سختی علیه الکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهوری بلاروس اعمال کرد.دولت لوکاشنکو در اقدامی تلافیجویانه مرزهای خود با کشورهای لیتوانی، لهستان و لتونی را باز گذاشت تا مهاجرانی که اغلب از افغانستان، سوریه و عراق هستند بتوانند وارد اتحادیه اروپا شوند.چنانچه افزایش ورود غیرقانونی پناهجویان از این مسیر تازه ادامه یابد، دولت آینده آلمان باید درباره سختگیری در مرزهای اتحادیه اروپا و چگونگی تقسیم احتمالی پناهجویان میان کشورهای عضو اتحادیه تصمیمگیری کند.
اختلافات درون اروپایی
نکته پایانی و مهم دیگر، به اختلافات برلین با برخی کشورهای اروپایی بر سر تفسیر قوانین مشترک در اتحادیه اروپا بازمیگردد. آلمان با برخی کشورهای اروپایی نظیر لهستان به خاطر آنچه نقض حاکمیت قانون عنوان میشود اختلاف دارد. کمیسیون اتحادیه اروپا بهتازگی در واکنش به تصمیمهای دولت لهستان که دخالت در استقلال قوه قضائیه ارزیابی میشود خواستار مجازات و جریمه کردن این کشور شد. در این میان، شاهد تشدید تقابل اعضای اتحادیه اروپا با یکدیگر خواهیم بود. آنگلا مرکل از سیاستهای معتدلتری در قبال لهستان پشتیبانی میکند و در سفر اخیر خود به ورشو خواستار حل مشکلات از طریق گفتوگو شد و از تصمیم کمیسیون اروپا برای شکایت از دولت لهستان بهطور ضمنی انتقاد کرد.حزب سبزها با انتقاد از نرمش مرکل در برابر ورشو خواستار برخورد قاطع با کشورهای عضو اتحادیه است که به نقض حکومت قانون متهم میشوند.بر این اساس نحوه تعامل با اینگونه کشورها که بلغارستان و مجارستان هم در زمره آنها به شمار میروند، میتواند یکی از چالشهای سیاست خارجی دولت آینده آلمان باشد. درهرحال، شکست سنگین حزب متبوع مرکل در انتخابات اخیر سبب شده است تا وداع وی با قدرت، با چاشنی ناکامی و نه پیروزی همراه باشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 8
ورود تیم ترامپ به منازعات برجامی آمریکا
محمد مهرعلی
این روزها، اعضای تیم سیاست خارجی دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا تلاش میکنند ورود مستقیمی به منازعات برجامی با دموکراتها داشته باشند. اخیرا مایک پمپئو، وزیر خارجه پیشین ایالاتمتحده، در توییتی از راهبرد دونالد ترامپ در خروج از برجام دفاع کرد و گفت دولت بایدن تصمیم دارد به توافقنامه سال ۲۰۱۵ بازگردد.
پمپئو در این توییت نوشت: «ما بهدرستی از برجام بیرون آمدیم، چراکه این توافقنامه راه را برای دستیابی ایران به جنگافزار هستهای باز میکرد. ما بر ایران فشار حداکثری اعمال کردیم و همزمان پیوندهای نوینی میان شرکایمان برقرار کردیم. اکنون دولت بایدن میخواهد دوباره به برجام بازگردد.»
اشاره او به پیمان موسوم به ابراهیم است که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ میان کشورهای عربی متحد آمریکا و رژیم اشغالگر قدس منعقد شد و در فاصله کوتاهی به برقراری روابط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میان برخی کشورهای عربی و رژیم اشغالگر قدس انجامید. ترامپ با بیرون آمدن از توافقنامه هستهای که آن را توافقی بد میدانست و با اعمال سیاست فشار حداکثری بر ایران، در پی رسیدن به یک توافق تازه با ایران بود که به گفته وی راه ایران را در مسیر دستیابی به سلاح هستهای برای همیشه ببندد! این در حالی است که مقامات هر دو حزب سنتی آمریکا نسبت به دروغین بودن ماهیت ادعاهای مطرحشده در خصوص تلاش ایران برای ساخت سلاح هستهای آگاه هستند.
پمپئو در حالی این مواضع را اتخاذ کرده است که پس از روی کار آمدن بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ راهبرد دولت آمریکا برای مدتی ناروشن ماند و اکنون به گفته نزدیکان ترامپ، بهسوی بازگشت به برجام در حال چرخش است.درحالیکه کمتر از یک روز دیگر مذاکرات برای ازسرگیری گفت وگوهای هستهای ایران در وین اتریش برگزار خواهد شد، گمانهزنیها از سرانجام دور تازه گفت وگوها شدت گرفته است. قرار است مذاکرات موسوم به «احیای برجام» از تاریخ هشتم آذرماه در وین، پایتخت اتریش از سرگرفته شود. از زمان آغاز به کار دولت سیزدهم، واشنگتن و تروئیکای اروپایی اصرار زیادی در خصوص استمرار مذاکرات به سبک و سیاق قبل( مطابق آنچه در دولت گذشته شاهد آن بودیم) داشته و بارها بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، از تهران خواستند تا پیرو آنچه طی 6 دور گذشته مذاکرات احیای برجام گذشته است، پای میز مذاکره بیاید. نکته بسیار مهمی که باید نسبت به آن توجه داشت، به رویکرد واقعی دولت آمریکا نسبت به توافق هستهای بازمیگردد.
واقعیت امر این است که به لحاظ ماهوی، هر دو حزب سنتی آمریکا به دنبال افزایش فشارهای اقتصادی حداکثری یا هدفمند علیه کشورمان هستند. در این معادله، نمیتوان میان دموکراتها و جمهوریخواهان تفکیک و تمایزی قائل شد. اما بهطورکلی دموکراتها معتقدند که خروج دولت ترامپ از برجام، منجر به انزوای واشنگتن و بیاعتباری این کشور در قبال معاهدات بینالمللی شده است. در مقابل، عدم حضور دولت سیزدهم پای میز مذاکره با طرف غربی نه از روی تعلل بوده و نه مصداق بهکارگیری تاکتیک خرید زمان !
نکته مهمتر اینکه در پروسه برگزاری مذاکرات برجام، نباید رویکرد و رفتار ما در عرصه سیاست خارجی، معطوف به اختلافات داخلی در واشنگتن تعریف شود. در دوران انعقاد توافق اولیه برجام نیز در یکسوی معادله، افرادی مانند تد کروز، تام کاتن، لیندسی گراهام و باب منندز قرار داشتند که با کلیت انعقاد توافق هستهای مخالف بودند و در مقابل، افرادی مانند الیزابت وارن، برنی سندرز، هیلاری کلینتون و جان کری از انعقاد آن حمایت میکردند. اما پسازاینکه برجام از ابتدای سال 2016 میلادی اجرایی شد، شاهد سنگاندازی آشکار دولت اوباما در پروسه رفع تحریمهای هستهای واشنگتن علیه کشورمان بودیم.
این روزها، اعضای تیم سیاست خارجی دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا تلاش میکنند ورود مستقیمی به منازعات برجامی با دموکراتها داشته باشند. اخیرا مایک پمپئو، وزیر خارجه پیشین ایالاتمتحده، در توییتی از راهبرد دونالد ترامپ در خروج از برجام دفاع کرد و گفت دولت بایدن تصمیم دارد به توافقنامه سال ۲۰۱۵ بازگردد.
پمپئو در این توییت نوشت: «ما بهدرستی از برجام بیرون آمدیم، چراکه این توافقنامه راه را برای دستیابی ایران به جنگافزار هستهای باز میکرد. ما بر ایران فشار حداکثری اعمال کردیم و همزمان پیوندهای نوینی میان شرکایمان برقرار کردیم. اکنون دولت بایدن میخواهد دوباره به برجام بازگردد.»
اشاره او به پیمان موسوم به ابراهیم است که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ میان کشورهای عربی متحد آمریکا و رژیم اشغالگر قدس منعقد شد و در فاصله کوتاهی به برقراری روابط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میان برخی کشورهای عربی و رژیم اشغالگر قدس انجامید. ترامپ با بیرون آمدن از توافقنامه هستهای که آن را توافقی بد میدانست و با اعمال سیاست فشار حداکثری بر ایران، در پی رسیدن به یک توافق تازه با ایران بود که به گفته وی راه ایران را در مسیر دستیابی به سلاح هستهای برای همیشه ببندد! این در حالی است که مقامات هر دو حزب سنتی آمریکا نسبت به دروغین بودن ماهیت ادعاهای مطرحشده در خصوص تلاش ایران برای ساخت سلاح هستهای آگاه هستند.
پمپئو در حالی این مواضع را اتخاذ کرده است که پس از روی کار آمدن بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ راهبرد دولت آمریکا برای مدتی ناروشن ماند و اکنون به گفته نزدیکان ترامپ، بهسوی بازگشت به برجام در حال چرخش است.درحالیکه کمتر از یک روز دیگر مذاکرات برای ازسرگیری گفت وگوهای هستهای ایران در وین اتریش برگزار خواهد شد، گمانهزنیها از سرانجام دور تازه گفت وگوها شدت گرفته است. قرار است مذاکرات موسوم به «احیای برجام» از تاریخ هشتم آذرماه در وین، پایتخت اتریش از سرگرفته شود. از زمان آغاز به کار دولت سیزدهم، واشنگتن و تروئیکای اروپایی اصرار زیادی در خصوص استمرار مذاکرات به سبک و سیاق قبل( مطابق آنچه در دولت گذشته شاهد آن بودیم) داشته و بارها بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، از تهران خواستند تا پیرو آنچه طی 6 دور گذشته مذاکرات احیای برجام گذشته است، پای میز مذاکره بیاید. نکته بسیار مهمی که باید نسبت به آن توجه داشت، به رویکرد واقعی دولت آمریکا نسبت به توافق هستهای بازمیگردد.
واقعیت امر این است که به لحاظ ماهوی، هر دو حزب سنتی آمریکا به دنبال افزایش فشارهای اقتصادی حداکثری یا هدفمند علیه کشورمان هستند. در این معادله، نمیتوان میان دموکراتها و جمهوریخواهان تفکیک و تمایزی قائل شد. اما بهطورکلی دموکراتها معتقدند که خروج دولت ترامپ از برجام، منجر به انزوای واشنگتن و بیاعتباری این کشور در قبال معاهدات بینالمللی شده است. در مقابل، عدم حضور دولت سیزدهم پای میز مذاکره با طرف غربی نه از روی تعلل بوده و نه مصداق بهکارگیری تاکتیک خرید زمان !
نکته مهمتر اینکه در پروسه برگزاری مذاکرات برجام، نباید رویکرد و رفتار ما در عرصه سیاست خارجی، معطوف به اختلافات داخلی در واشنگتن تعریف شود. در دوران انعقاد توافق اولیه برجام نیز در یکسوی معادله، افرادی مانند تد کروز، تام کاتن، لیندسی گراهام و باب منندز قرار داشتند که با کلیت انعقاد توافق هستهای مخالف بودند و در مقابل، افرادی مانند الیزابت وارن، برنی سندرز، هیلاری کلینتون و جان کری از انعقاد آن حمایت میکردند. اما پسازاینکه برجام از ابتدای سال 2016 میلادی اجرایی شد، شاهد سنگاندازی آشکار دولت اوباما در پروسه رفع تحریمهای هستهای واشنگتن علیه کشورمان بودیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 7
سویه جدید کرونا گریبان نفت را گرفت
نفیسه امامی
بهای جهانی نفت روز جمعه در پی نگرانی از کاهش رشد اقتصادی کشورها به علت اوجگیری دوباره همهگیری سویه جدید کرونا و عرضه مازاد در سهماهه نخست سال آینده میلادی به پایینترین میزان در چند ماه اخیر یعنی کمتر از ۸۰ دلار برای هر بشکه کاهش یافت. بهای معاملات نفت برنت برای سومین روز معامله با یک دلار و ۶۹ سنت معادل ۲/۱ درصد کاهش، به ۸۰ دلار و ۵۳ سنت در هر بشکه رسید. بهای معاملات وست تگزاس اینترمدیت آمریکا با دو دلار و چهار سنت معادل ۲/۶ درصد کاهش، به ۷۶ دلار و ۳۵ سنت رسید.
پیدایش و گسترش سریع سویه جدید کرونا در آفریقای جنوبی، بسیاری از کشورهای آسیایی و اروپایی را به ازسرگیری اعمال محدودیتها و قرنطینه و همچنین توقف پروازها از آفریقای جنوبی واداشته است. سازمان جهانی بهداشت هم ضمن ابراز نگرانی ازاینگونه جدید اعلام کرد که به هفتهها فرصت برای درک ماهیت و جزئیات گونه تازه نیازمند است.
سویه جدید ویروس کرونا که قدرت سرایتپذیری بیشتری نسبت به سویههای گذشته دارد، میتواند منجر به ایجاد محدودیت و قرنطینههای سراسری در اروپا شود و بر افت میزان مصرف نفت اثرگذار گردد. این مسئله توانسته بر کاهش قیمت نفت تأثیرگذار باشد. بازار نفت بیش از سایر بازارها از همهگیری ویروس کرونا تأثیر گرفت زیرا با تعطیلی برخی از بخشهای اقتصاد برای مقابله با شیوع این ویروس، تقاضا برای نفت خام کاهش چشمگیری پیدا کرد.
از سوی دیگر کاخ سفید هم اعلام کرده است آمریکا و شماری از کشورهای دیگر ازجمله چین برای مقابله با افزایش قیمت نفت بخشی از ذخایر راهبردی نفت خود را استفاده خواهند کرد. در بیانیه کاخ سفید آمده است که ایالاتمتحده ۵۰ میلیون بشکه از ذخایر نفتی خود را آزاد خواهد کرد.
قیمت جهانی نفت پیشازاین در آستانه اعلام تصمیم جو بایدن مبنی بر آزادسازی بخشی از ذخایر نفتی آمریکا کاهشیافته بود. قیمت نفت در معاملات روز جمعه تحت تأثیر نگرانیها نسبت به مازاد عرضه جهانی در سهماهه نخست سال آینده در پی برداشت هماهنگ آمریکا و مصرفکنندگان دیگر از ذخایر استراتژیک و شیوع واریانت جدید ویروس کرونا، بیش از 2 درصد سقوط کرد.
وجود نوسان در قیمت نفت تا برطرف شدن ترس از کرونا
سعید ساویز، کارشناس نفت و انرژی در گفتوگو با «رسالت» درباره شیوع سویه جدید ویروس کرونا و تأثیر آن بر قیمتهای جهانی نفت گفت: تا مادامیکه ترس از کرونا برطرف نشده است، نوسان در قیمت نفت ادامه خواهد داشت چون مؤلفهای که اکنون در بازار، قیمت نفت را تعیین میکند عرضه و تقاضا نیست، بلکه شاخص ترس و شاخص اشتیاق است که طی روزهای گذشته قیمت نفت را در حدود 7 تا 8 دلار کاهش داده است.
وی ادامه داد: اکنون بخش عمدهای از نفتی که در بازار خریداری میشود برای مصرف ذخیره میشود یعنی با توجه به اینکه بعضی از کشورها انتظار گشایش بزرگی در مصرف و ازسرگیری دوباره کسبوکارها دارند، اقدام به خرید نفت ارزان و ذخیره آن کردهاند. علتی هم که قیمت نفت تا پیشازاین بالا میرفت، امیدواری به بهبود اوضاع کسبوکارها بوده است.
ساویز با اشاره به اینکه شرایط زندگی در دنیا هنوز به روال عادی بازنگشته است، افزود: جهتگیریها در کنفرانسهای بینالمللی مانند کوپ 26، تلاش جهان در عبور از استفاده از سوختهای فسیلی و جایگزینی انرژیهای نو و ترسی که از شیوع سویه جدید ایجادشده است، باعث شده قیمت نفت سقوط کند. البته سرازیر شدن ذخیره استراتژیک کشورهای چین و آمریکا به بازار هم بسیار مؤثر بودهاند. تا مادامیکه ویروس کرونا از بین نرفته است نمیتوان درباره تقاضای واقعی نفت صحبت کرد. با مهار این ویروس میتوان درباره فعالیت کسبوکارها و میزان استفاده از نفت اظهارنظر کرد.
ساویز درباره آغاز سال جدید میلادی و شروع تعطیلات کریسمس و احتمال افزایش مسافرتها در این ایام گفت: میزان استفاده بیشتر از نفت در این ایام بستگی به اعمال قرنطینه و لاک داون شدن شهرها دارد. اکنون گمانههایی مبنی بر ایجاد محدودیتها در اروپا زده میشود و مسافرتها از آفریقا به اروپا هم ممنوع شده است. وی با اشاره به نقش اوپک پلاس در تعیین قیمت نفت بیان کرد: در اوپک پلاس بازیگران مهمی مانند روسیه حضور دارند و بهطور سنتی مانند اوپک شامل کشورهای تولیدکننده نفت نیستند. عربستان درگذشته در اوپک تعیینکننده قیمت نفت بود ولی امروز باوجود روسیه، این کشور تعیینکننده بازار نفت است و حکمرانی در اوپک پلاس انجام میدهد. ضمن اینکه ایران هم بهعنوان یکی از تولیدکنندگان مهم نفت به دلیل وجود تحریمها تقریبا از بازار رسمی بهطور کامل حذفشده است.
این کارشناس حوزه نفت و انرژی اضافه کرد: نگاه روسیه به اقتصاد نفتی، کوتاهمدت است و در هر حالتی سعی میکند منفعت و سود خود را بالا ببرد و از هر ابزاری هم استفاده میکند. درنتیجه اگر قیمت نفت پایین بیاید و قرار باشد عرضه کاهش پیدا کند تا جلوی شیب کاهشی قیمت گرفته شود، روسیه منافع خود را در آن میبیند و کشور عربستان مجبور میشود بار کاهشی را بیشتر به دوش بکشد.
ساویز بابیان اینکه در تطابق تولید کشورها با تعهدشان یک سری انحرافاتی به وجود میآید، گفت: این مسئله به بازیهای سیاسی کشورها بازمیگردد. گاهی کشوری اعلام میکند تولید خود را کاهش داده اما به میزانی که تعهد داده کم نمیکند تا قیمت نفت بالا برود و از این طریق بازی رسانهای راهاندازی میشود که بر بازار نفت مؤثر میشود اما گاهی کشورها منظم و بر اساس تعهدی که دادهاند جلو رفتهاند و هماهنگی و اتحاد بین اوپک و اوپک پلاس باعث شده بازار کنترل شود.
وی ادامه داد: اکنون در فصل سرما روسیه گاز و میعانات گازی تولید میکند که جزء تعهدات این کشور بوده است اما آیا میعانات گازی جزء تعهدات کشورها محسوب میشود یا اقدامی جداگانه است. روسیه تولیدکننده عمده گاز است و برای این کشور مهم خواهد بود که میعانات گازی جزء تعهدات نفتی این کشور باشد یا خیر.ساویز درباره تأثیر سیاستهای زیستمحیطی و تأثیر آن در کاهش میزان مصرف نفت توسط کشورها گفت: این مسئلهای جدی است و ایران و عراق در میان کشورهای خاورمیانه در خواب غفلت به سر میبرند. سوختهای فسیلی ازنظر اقتصادی بهصرفه هستند اما اکنون دنیا از اقتصاد عبور کرده است زیر دچار اثرات گرمایش زمین شده که آسیبزننده است. وی تصریح کرد: دنیا به سمت کاهش انتشار کربن و گازهای آلاینده حرکت کرده تا از افزایش دمای کره زمین جلوگیری کند، اما اگر این سیاست تاکنون موفق نبوده به علت وجود طوفانها و ازکارافتادن توربینهای بادی و پنلهای خورشیدی بوده است. به همین علت امروز بر روی حاملهای جدیدی از انرژی مانند هیدروژن در حال فعالیت هستند که بهتدریج جای نفت و گاز را میگیرند چون در هر نقطهای که آب وجود داشته باشد و یا از مدلهای گیاهی امکان تولید هیدروژن وجود دارد، قابلتولید است.
ساویز در پایان سخنانش بیان کرد: انرژی هیدروژن انرژی جدیدی است که قدرت زیادی دارد و قابلحمل است اگرچه دردسرهایی هم داراست و تکنولوژی آن در آینده بهتدریج نفت و گاز را ازمیدان به درخواهد کرد.
بهای جهانی نفت روز جمعه در پی نگرانی از کاهش رشد اقتصادی کشورها به علت اوجگیری دوباره همهگیری سویه جدید کرونا و عرضه مازاد در سهماهه نخست سال آینده میلادی به پایینترین میزان در چند ماه اخیر یعنی کمتر از ۸۰ دلار برای هر بشکه کاهش یافت. بهای معاملات نفت برنت برای سومین روز معامله با یک دلار و ۶۹ سنت معادل ۲/۱ درصد کاهش، به ۸۰ دلار و ۵۳ سنت در هر بشکه رسید. بهای معاملات وست تگزاس اینترمدیت آمریکا با دو دلار و چهار سنت معادل ۲/۶ درصد کاهش، به ۷۶ دلار و ۳۵ سنت رسید.
پیدایش و گسترش سریع سویه جدید کرونا در آفریقای جنوبی، بسیاری از کشورهای آسیایی و اروپایی را به ازسرگیری اعمال محدودیتها و قرنطینه و همچنین توقف پروازها از آفریقای جنوبی واداشته است. سازمان جهانی بهداشت هم ضمن ابراز نگرانی ازاینگونه جدید اعلام کرد که به هفتهها فرصت برای درک ماهیت و جزئیات گونه تازه نیازمند است.
سویه جدید ویروس کرونا که قدرت سرایتپذیری بیشتری نسبت به سویههای گذشته دارد، میتواند منجر به ایجاد محدودیت و قرنطینههای سراسری در اروپا شود و بر افت میزان مصرف نفت اثرگذار گردد. این مسئله توانسته بر کاهش قیمت نفت تأثیرگذار باشد. بازار نفت بیش از سایر بازارها از همهگیری ویروس کرونا تأثیر گرفت زیرا با تعطیلی برخی از بخشهای اقتصاد برای مقابله با شیوع این ویروس، تقاضا برای نفت خام کاهش چشمگیری پیدا کرد.
از سوی دیگر کاخ سفید هم اعلام کرده است آمریکا و شماری از کشورهای دیگر ازجمله چین برای مقابله با افزایش قیمت نفت بخشی از ذخایر راهبردی نفت خود را استفاده خواهند کرد. در بیانیه کاخ سفید آمده است که ایالاتمتحده ۵۰ میلیون بشکه از ذخایر نفتی خود را آزاد خواهد کرد.
قیمت جهانی نفت پیشازاین در آستانه اعلام تصمیم جو بایدن مبنی بر آزادسازی بخشی از ذخایر نفتی آمریکا کاهشیافته بود. قیمت نفت در معاملات روز جمعه تحت تأثیر نگرانیها نسبت به مازاد عرضه جهانی در سهماهه نخست سال آینده در پی برداشت هماهنگ آمریکا و مصرفکنندگان دیگر از ذخایر استراتژیک و شیوع واریانت جدید ویروس کرونا، بیش از 2 درصد سقوط کرد.
وجود نوسان در قیمت نفت تا برطرف شدن ترس از کرونا
سعید ساویز، کارشناس نفت و انرژی در گفتوگو با «رسالت» درباره شیوع سویه جدید ویروس کرونا و تأثیر آن بر قیمتهای جهانی نفت گفت: تا مادامیکه ترس از کرونا برطرف نشده است، نوسان در قیمت نفت ادامه خواهد داشت چون مؤلفهای که اکنون در بازار، قیمت نفت را تعیین میکند عرضه و تقاضا نیست، بلکه شاخص ترس و شاخص اشتیاق است که طی روزهای گذشته قیمت نفت را در حدود 7 تا 8 دلار کاهش داده است.
وی ادامه داد: اکنون بخش عمدهای از نفتی که در بازار خریداری میشود برای مصرف ذخیره میشود یعنی با توجه به اینکه بعضی از کشورها انتظار گشایش بزرگی در مصرف و ازسرگیری دوباره کسبوکارها دارند، اقدام به خرید نفت ارزان و ذخیره آن کردهاند. علتی هم که قیمت نفت تا پیشازاین بالا میرفت، امیدواری به بهبود اوضاع کسبوکارها بوده است.
ساویز با اشاره به اینکه شرایط زندگی در دنیا هنوز به روال عادی بازنگشته است، افزود: جهتگیریها در کنفرانسهای بینالمللی مانند کوپ 26، تلاش جهان در عبور از استفاده از سوختهای فسیلی و جایگزینی انرژیهای نو و ترسی که از شیوع سویه جدید ایجادشده است، باعث شده قیمت نفت سقوط کند. البته سرازیر شدن ذخیره استراتژیک کشورهای چین و آمریکا به بازار هم بسیار مؤثر بودهاند. تا مادامیکه ویروس کرونا از بین نرفته است نمیتوان درباره تقاضای واقعی نفت صحبت کرد. با مهار این ویروس میتوان درباره فعالیت کسبوکارها و میزان استفاده از نفت اظهارنظر کرد.
ساویز درباره آغاز سال جدید میلادی و شروع تعطیلات کریسمس و احتمال افزایش مسافرتها در این ایام گفت: میزان استفاده بیشتر از نفت در این ایام بستگی به اعمال قرنطینه و لاک داون شدن شهرها دارد. اکنون گمانههایی مبنی بر ایجاد محدودیتها در اروپا زده میشود و مسافرتها از آفریقا به اروپا هم ممنوع شده است. وی با اشاره به نقش اوپک پلاس در تعیین قیمت نفت بیان کرد: در اوپک پلاس بازیگران مهمی مانند روسیه حضور دارند و بهطور سنتی مانند اوپک شامل کشورهای تولیدکننده نفت نیستند. عربستان درگذشته در اوپک تعیینکننده قیمت نفت بود ولی امروز باوجود روسیه، این کشور تعیینکننده بازار نفت است و حکمرانی در اوپک پلاس انجام میدهد. ضمن اینکه ایران هم بهعنوان یکی از تولیدکنندگان مهم نفت به دلیل وجود تحریمها تقریبا از بازار رسمی بهطور کامل حذفشده است.
این کارشناس حوزه نفت و انرژی اضافه کرد: نگاه روسیه به اقتصاد نفتی، کوتاهمدت است و در هر حالتی سعی میکند منفعت و سود خود را بالا ببرد و از هر ابزاری هم استفاده میکند. درنتیجه اگر قیمت نفت پایین بیاید و قرار باشد عرضه کاهش پیدا کند تا جلوی شیب کاهشی قیمت گرفته شود، روسیه منافع خود را در آن میبیند و کشور عربستان مجبور میشود بار کاهشی را بیشتر به دوش بکشد.
ساویز بابیان اینکه در تطابق تولید کشورها با تعهدشان یک سری انحرافاتی به وجود میآید، گفت: این مسئله به بازیهای سیاسی کشورها بازمیگردد. گاهی کشوری اعلام میکند تولید خود را کاهش داده اما به میزانی که تعهد داده کم نمیکند تا قیمت نفت بالا برود و از این طریق بازی رسانهای راهاندازی میشود که بر بازار نفت مؤثر میشود اما گاهی کشورها منظم و بر اساس تعهدی که دادهاند جلو رفتهاند و هماهنگی و اتحاد بین اوپک و اوپک پلاس باعث شده بازار کنترل شود.
وی ادامه داد: اکنون در فصل سرما روسیه گاز و میعانات گازی تولید میکند که جزء تعهدات این کشور بوده است اما آیا میعانات گازی جزء تعهدات کشورها محسوب میشود یا اقدامی جداگانه است. روسیه تولیدکننده عمده گاز است و برای این کشور مهم خواهد بود که میعانات گازی جزء تعهدات نفتی این کشور باشد یا خیر.ساویز درباره تأثیر سیاستهای زیستمحیطی و تأثیر آن در کاهش میزان مصرف نفت توسط کشورها گفت: این مسئلهای جدی است و ایران و عراق در میان کشورهای خاورمیانه در خواب غفلت به سر میبرند. سوختهای فسیلی ازنظر اقتصادی بهصرفه هستند اما اکنون دنیا از اقتصاد عبور کرده است زیر دچار اثرات گرمایش زمین شده که آسیبزننده است. وی تصریح کرد: دنیا به سمت کاهش انتشار کربن و گازهای آلاینده حرکت کرده تا از افزایش دمای کره زمین جلوگیری کند، اما اگر این سیاست تاکنون موفق نبوده به علت وجود طوفانها و ازکارافتادن توربینهای بادی و پنلهای خورشیدی بوده است. به همین علت امروز بر روی حاملهای جدیدی از انرژی مانند هیدروژن در حال فعالیت هستند که بهتدریج جای نفت و گاز را میگیرند چون در هر نقطهای که آب وجود داشته باشد و یا از مدلهای گیاهی امکان تولید هیدروژن وجود دارد، قابلتولید است.
ساویز در پایان سخنانش بیان کرد: انرژی هیدروژن انرژی جدیدی است که قدرت زیادی دارد و قابلحمل است اگرچه دردسرهایی هم داراست و تکنولوژی آن در آینده بهتدریج نفت و گاز را ازمیدان به درخواهد کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 4
سپاه، شبکه بزرگ قاچاق لوازمخانگی را منهدم کرد
روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیهای از شناسایی یکی از سرشبکههای بزرگ قاچاق سازمانیافته لوازمخانگی و ضربه به این شبکه خبر داد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: پاسداران گمنام امام زمان در سازمان اطلاعات سپاه پس از ماهها رصد اطلاعاتی، با هماهنگی دستگاه قضائی موفق به شناسایی یکی از سرشبکههای بزرگ قاچاق سازمانیافته لوازمخانگی و ضربه به این شبکه شدند.
شبکه مذکور در مدت دو سال فعالیت خود اقدام به قاچاق حدود ۳۰ هزار دستگاه انواع لوازمخانگی غالبابا نشانهای تجاری کشور کره جنوبی به کشور کرده است.
در این عملیات اطلاعاتی، اعضای اصلی شبکه دستگیر و حدود ۴ هزار دستگاه انواع لوازمخانگی شامل یخچال، ماشین لباسشویی، ماشین ظرفشویی ، کولرگازی و تلویزیون کشف و ضبط شد.
این شبکه با سوءاستفاده از رویههای قانونی کولبری و تهلنجی که بهمنظور حمایت از معیشت مرزنشینان وضعشده است، اقدام به قاچاق کلان این کالاها از مرزهای غربی و بنادر جنوبی کشور و انتقال آن به انبارهای خود و یا فروش به مشتریان خود در سراسر کشور میکرد، درحالیکه بنابر قانون ساماندهی مبادلات مرزی، ورود تجمیعی و تجاری کالاهای مشمول این قانون به داخل کشور ممنوع است.
جاسازکردن لوازمخانگی در کامیونهای حمل گندم و ذرت از بندر امام خمینی(ره) و انتقال آن با استفاده از خودروهای سبک و شوتیها به انبارهای غیرمجاز از شگردهای این شبکه برای قاچاق بوده است. شبکه مذکور جهت تأمین منابع ارزی کالای قاچاق، اقدام به واریز مبالغ ریالی بهحساب شرکتهای بزرگ صادرکننده داخلی مینمود. در این فرآیند ارز حاصل از صادرات که باید وارد سامانه نیما گردد، صرف تأمین کالای قاچاق میشد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: پاسداران گمنام امام زمان در سازمان اطلاعات سپاه پس از ماهها رصد اطلاعاتی، با هماهنگی دستگاه قضائی موفق به شناسایی یکی از سرشبکههای بزرگ قاچاق سازمانیافته لوازمخانگی و ضربه به این شبکه شدند.
شبکه مذکور در مدت دو سال فعالیت خود اقدام به قاچاق حدود ۳۰ هزار دستگاه انواع لوازمخانگی غالبابا نشانهای تجاری کشور کره جنوبی به کشور کرده است.
در این عملیات اطلاعاتی، اعضای اصلی شبکه دستگیر و حدود ۴ هزار دستگاه انواع لوازمخانگی شامل یخچال، ماشین لباسشویی، ماشین ظرفشویی ، کولرگازی و تلویزیون کشف و ضبط شد.
این شبکه با سوءاستفاده از رویههای قانونی کولبری و تهلنجی که بهمنظور حمایت از معیشت مرزنشینان وضعشده است، اقدام به قاچاق کلان این کالاها از مرزهای غربی و بنادر جنوبی کشور و انتقال آن به انبارهای خود و یا فروش به مشتریان خود در سراسر کشور میکرد، درحالیکه بنابر قانون ساماندهی مبادلات مرزی، ورود تجمیعی و تجاری کالاهای مشمول این قانون به داخل کشور ممنوع است.
جاسازکردن لوازمخانگی در کامیونهای حمل گندم و ذرت از بندر امام خمینی(ره) و انتقال آن با استفاده از خودروهای سبک و شوتیها به انبارهای غیرمجاز از شگردهای این شبکه برای قاچاق بوده است. شبکه مذکور جهت تأمین منابع ارزی کالای قاچاق، اقدام به واریز مبالغ ریالی بهحساب شرکتهای بزرگ صادرکننده داخلی مینمود. در این فرآیند ارز حاصل از صادرات که باید وارد سامانه نیما گردد، صرف تأمین کالای قاچاق میشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 4
زیردریایی سنگین «بعثت» رونمایی میشود
فرمانده نیروی راهبردی دریایی ارتش گفت: ما انواع تجهیزات را تولید میکنیم و در این راستا، زیردریایی سنگین بعثت رونمایی میشود.به گزارش مهر، امیر دریادار شهرام ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش در نشست خبری که به مناسبت بزرگداشت هفتم آذر روز نیروی دریایی ارتش برگزار شد
گفت: هفتم آذر روزی است که نیروی دریایی ارتش چون نگینی در دریا درخشید و در شرایط سخت و جنگی نابرابر بازوی دشمن بعثی را قطع کرد و رژیم بعث دیگر نتوانست حرفی در حوزه دریا داشته باشد.وی افزود: با رشادتهای رزمندگان نیروی دریایی ارتش شاهرگ اقتصادی رژیم بعث عراق قطع شد و ما بر خود واجب میدانیم یاد شهدا را به بهترین شکل ممکن بزرگ بداریم.
مأموریت حیاتی «نداجا» در دریای سرخ و اقیانوس هند
فرمانده نیروی دریایی ارتش گفت: ما افتخار داریم که همان مأموریت را در دستور کارداریم و امنیت خطوط مواصلاتی دریایی را برقرار میکنیم و برای اجرای این مأموریت حیاتی در دریای سرخ و اقیانوس هند حاضر هستیم و این حضور، امنیت را برای اقتصاد جهانی ایجاد کرده است. دریادار ایرانی در ادامه به تشریح برنامههای نیروی دریایی ارتش به مناسبت بزرگداشت هفتم آذر پرداخت و گفت: دیدار با خانوادههای شهدا و رونمایی از تجهیزات دفاعی پیشرفته ازجمله برنامههای ما است. وی افزود: بهروز نگهداشتن آموزشها و ارتقاء توان بازدارندگی کشور ازجمله برنامهها و مأموریتهای نیروی دریایی ارتش است.
نیروی دریایی در رزمایش ذوالفقار درخشید
فرمانده نیروی دریایی ارتش با اشاره به رزمایش ذوالفقار ارتش، گفت: نیروی دریایی بهخوبی توانست در این رزمایش بدرخشد. دریادار ایرانی برپایی نمایشگاه دستاوردهای جدید نیروی دریایی ارتش را یکی دیگر از برنامههای این نیرو به مناسبت بزرگداشت هفتم آذر روز نیروی دریایی ارتش دانست و گفت: نیروی دریایی حضور مؤثر در دریاها داشته و توانسته تمامی معادلات آنها را برهم بزند بهگونهای که اقتدار و توانمندی نیروی دریایی ارتش دیگر بر کسی پوشیده نیست.
وی افزود: ما میتوانیم درصحنه عمل پرچم جمهوری اسلامی ایران را هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای ایران اسلامی برافرازیم.
فرمانده نیروی دریایی ارتش ارتقاء توان دفاعی و بهروزرسانی شناورها و تجهیزات سطحی، زیر سطح و هوایی این نیرو را از اصلیترین مأموریتهای نداجا اعلام کرد و گفت: ما باقدرت تلاش میکنیم وظایفی که بر عهده ماست را به بهترین شکل ممکن انجام داده و مدیون شهدا نباشیم.
تحریم در حوزه دفاعی هیچ معنایی ندارد
دریادار ایرانی بودن یا نبودن تحریم را برای کشورمان در حوزه دفاعی بیمعنا دانست و گفت: وقتی کشور ما میتواند انواع ناو، زیردریایی و انواع و اقسام مختلف تجهیزات دفاعی پیشرفته را تولید کند، پس تحریم هیچ معنایی ندارد. اینکه دشمن حوزه بهداشت و درمان و ملزومات اساسی موردنیاز مردم را تحریم میکند یعنی تمامی توان خود را به کار گرفته و از روی استیصال و ناتوانی به تحریم دارویی موردنیاز بیماران سرطانی و خاص روی آورده است. وی در ادامه به اقدامات این نیرو برای مقابله با دزدان دریایی و اسکورت کشتیهای تجاری و نفتکشها پرداخت و افزود: امروز صحنه مقابله با دزدان دریایی و تأمین امنیت دریایی و خطوط تجارت دریایی از دزدی دریایی عبور کرده و به تروریسم دریایی رسیده، اما نیروی دریایی بااقتدار در این عرصه حضور یافته و امنیت خطوط مواصلاتی دریایی را تأمین میکند.
زیردریایی سنگین بعثت رونمایی میشود
فرمانده نیروی دریایی ارتش درباره توانمندی نیروی دریایی ارتش در تولید تجهیزات گفت: ما انواع تجهیزات را تولید میکنیم و در این راستا زیردریایی سنگین بعثت رونمایی خواهد شد.
گفت: هفتم آذر روزی است که نیروی دریایی ارتش چون نگینی در دریا درخشید و در شرایط سخت و جنگی نابرابر بازوی دشمن بعثی را قطع کرد و رژیم بعث دیگر نتوانست حرفی در حوزه دریا داشته باشد.وی افزود: با رشادتهای رزمندگان نیروی دریایی ارتش شاهرگ اقتصادی رژیم بعث عراق قطع شد و ما بر خود واجب میدانیم یاد شهدا را به بهترین شکل ممکن بزرگ بداریم.
مأموریت حیاتی «نداجا» در دریای سرخ و اقیانوس هند
فرمانده نیروی دریایی ارتش گفت: ما افتخار داریم که همان مأموریت را در دستور کارداریم و امنیت خطوط مواصلاتی دریایی را برقرار میکنیم و برای اجرای این مأموریت حیاتی در دریای سرخ و اقیانوس هند حاضر هستیم و این حضور، امنیت را برای اقتصاد جهانی ایجاد کرده است. دریادار ایرانی در ادامه به تشریح برنامههای نیروی دریایی ارتش به مناسبت بزرگداشت هفتم آذر پرداخت و گفت: دیدار با خانوادههای شهدا و رونمایی از تجهیزات دفاعی پیشرفته ازجمله برنامههای ما است. وی افزود: بهروز نگهداشتن آموزشها و ارتقاء توان بازدارندگی کشور ازجمله برنامهها و مأموریتهای نیروی دریایی ارتش است.
نیروی دریایی در رزمایش ذوالفقار درخشید
فرمانده نیروی دریایی ارتش با اشاره به رزمایش ذوالفقار ارتش، گفت: نیروی دریایی بهخوبی توانست در این رزمایش بدرخشد. دریادار ایرانی برپایی نمایشگاه دستاوردهای جدید نیروی دریایی ارتش را یکی دیگر از برنامههای این نیرو به مناسبت بزرگداشت هفتم آذر روز نیروی دریایی ارتش دانست و گفت: نیروی دریایی حضور مؤثر در دریاها داشته و توانسته تمامی معادلات آنها را برهم بزند بهگونهای که اقتدار و توانمندی نیروی دریایی ارتش دیگر بر کسی پوشیده نیست.
وی افزود: ما میتوانیم درصحنه عمل پرچم جمهوری اسلامی ایران را هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای ایران اسلامی برافرازیم.
فرمانده نیروی دریایی ارتش ارتقاء توان دفاعی و بهروزرسانی شناورها و تجهیزات سطحی، زیر سطح و هوایی این نیرو را از اصلیترین مأموریتهای نداجا اعلام کرد و گفت: ما باقدرت تلاش میکنیم وظایفی که بر عهده ماست را به بهترین شکل ممکن انجام داده و مدیون شهدا نباشیم.
تحریم در حوزه دفاعی هیچ معنایی ندارد
دریادار ایرانی بودن یا نبودن تحریم را برای کشورمان در حوزه دفاعی بیمعنا دانست و گفت: وقتی کشور ما میتواند انواع ناو، زیردریایی و انواع و اقسام مختلف تجهیزات دفاعی پیشرفته را تولید کند، پس تحریم هیچ معنایی ندارد. اینکه دشمن حوزه بهداشت و درمان و ملزومات اساسی موردنیاز مردم را تحریم میکند یعنی تمامی توان خود را به کار گرفته و از روی استیصال و ناتوانی به تحریم دارویی موردنیاز بیماران سرطانی و خاص روی آورده است. وی در ادامه به اقدامات این نیرو برای مقابله با دزدان دریایی و اسکورت کشتیهای تجاری و نفتکشها پرداخت و افزود: امروز صحنه مقابله با دزدان دریایی و تأمین امنیت دریایی و خطوط تجارت دریایی از دزدی دریایی عبور کرده و به تروریسم دریایی رسیده، اما نیروی دریایی بااقتدار در این عرصه حضور یافته و امنیت خطوط مواصلاتی دریایی را تأمین میکند.
زیردریایی سنگین بعثت رونمایی میشود
فرمانده نیروی دریایی ارتش درباره توانمندی نیروی دریایی ارتش در تولید تجهیزات گفت: ما انواع تجهیزات را تولید میکنیم و در این راستا زیردریایی سنگین بعثت رونمایی خواهد شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
گردش همچنان بر مدار اتم مقاومت
-
این نام را به یاد داشته باشید فخری زاده!
-
فخریزادهها در راهاند
-
صحبتهای پیش از مذاکرات جنگ روانی دو طرف است
-
ترور شهید فخری زاده چهره واقعی استکبار بود
-
مذاکرات ناتمام
-
امروز همه ما عضو حماس هستیم
-
بازگشت به قانون راهحل اورژانسی بحران آب
-
نقطه پایان صدراعظم
-
ورود تیم ترامپ به منازعات برجامی آمریکا
-
سویه جدید کرونا گریبان نفت را گرفت
-
سپاه، شبکه بزرگ قاچاق لوازمخانگی را منهدم کرد
-
زیردریایی سنگین «بعثت» رونمایی میشود