
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 26
اهمیت سفر رئیسجمهور به مسکو
حنیف غفاری
آیتالله سید ابراهیم رئیسی ،رئیسجمهور کشورمان به دعوت ولادیمیر پوتین همتای روسی خود بهزودی راهی مسکو پایتخت روسیه خواهد شد تا طرفین در یک «سفر کاری»، زمینهها و راهکارهای همافزایی مشترک در برابر تهدیدات و فرصتهای مشترک را احصاء و عملیاتی سازی آنها را کلید بزنند. در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت: نخست اینکه تقلیل دادن ابعاد این سفر مهم، به مذاکرات وین و دغدغههای مقطعی قطعا تصویری مغایر با جوانب عمیق و ماهوی این سفر را به مخاطبان ارائه خواهد ساخت. در اینجا ما با کلیدواژهای به نام « همافزایی استراتژیک» میان تهران و مسکو مواجه هستیم.در همافزایی استراتژیک، بازیگران در حوزه روابط بینالملل بر اساس «منافع ملی» خود ، بسیاری از ظرفیتهای موجود را تقویت و برخی ظرفیتهای نهفته را نیز احصاء خواهند کرد.
نکته دوم، به عداوت و مخالفت گفتمانی و ذاتی غرب با جمهوری اسلامی ایران بازمیگردد. فراموش نکنیم که نام سه کشور ایران، چین و روسیه همواره در اسناد سیاست خارجی روسای جمهور آمریکا ( اعم از دموکرات و جمهوریخواه) بهعنوان سه تهدید ذاتی سیاست خارجی و امنیتی کاخ سفید مطرح میشود. بنابراین هر سه بازیگر یعنی تهران، مسکو و پکن با تهدید مشترکی به نام واشنگتن مواجه هستند که پیشرفت و حتی در صورت امکان وجود آنها را در جهان امروز برنمیتابد.
با چینش گزارههای منطقی و عقلانی و تحلیل آنها در بستر نظام منطقهای و بینالملل امروز درمییابیم که عدم پاسخدهی به آمادگی چینیها وروسها برای برقراری روابط استراتژیک با ایران مبنایی عقلانی و منطقی ندارد. عقلانیت و منطق استراتژیک حکم میکند که از روابط با جهت حفظ و افزایش قدرت مانور بینالمللی خود استفاده بهینه را نموده و اهمیت راهبردی این روابط را فدای مناسبات تاکتیکی خود با غرب نکنیم. یکی از خطرناکترین بازیهای آمریکا در قبال مخالفان و دشمنانش، هدایت بازی استراتژیک آنها در زمینبازی تاکتیکی غرب است.
واشنگتن استعداد زیادی دارد که استراتژی کشورها را بهپای تاکتیکهای خود قربانی سازد. بنابراین باید در رصد این بازی غرب و خنثیسازی آن هوشیار بود. یکی از راهکارهای مهم در قبال این مسئله، همگرایی با بازیگرانی است که غرب نسبت به آنها نیز نگاهی تهدید محور دارد. هماکنون که واشنگتن و ناتو در تقابل باقدرت مسکو به سر میبرند، بهترین زمان برای تعریف یک همگرایی مؤثر و مفید با روسهاست.این قاعده در خصوص چین نیز صادق است. انباشت نگاه تهدیدآمیز غرب نسبت به پیشرفت روزافزون توان اقتصادی و امنیتی چین در نظام بینالملل، خود را در پروندههایی مانند مداخلهگرایی آمریکا در دریای چین ، تبت، تایوان و هنگکنگ نشان داده است.
بدیهی است که این «همافزایی راهبردی» یک امر مرسوم در حوزه روابط بینالملل محسوب میشود و در ترسیم آنها، «اشتراکات بازیگران» موضوعیت دارد. در اینجا نه موضوع «نفی اختلافات» مطرح است نه «گذار از منافع ملی» و نه « هضم شدن در بازی دیگران»! مخالفان برقراری روابط راهبردی و بلندمدت با مسکو و پکن طی سالهای گذشته و اخیر بارها سعی کردهاند کلیدواژه «همافزایی راهبردی» در مواجهه با تهدیدات آمریکا را بهمثابه «وابستگی» و در مقابل، بازی در زمین واشنگتن را بهمثابه یک «تصمیم راهبردی صحیح» مورد شناسایی و تبلیغ قرار دهند. قطعا دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان در عین اقناع افکار عمومی در خصوص فواید راهبرد «نگاه به شرق»، نباید تسلیم شانتاژهای همیشگی از سوی دشمنان شود.
آیتالله سید ابراهیم رئیسی ،رئیسجمهور کشورمان به دعوت ولادیمیر پوتین همتای روسی خود بهزودی راهی مسکو پایتخت روسیه خواهد شد تا طرفین در یک «سفر کاری»، زمینهها و راهکارهای همافزایی مشترک در برابر تهدیدات و فرصتهای مشترک را احصاء و عملیاتی سازی آنها را کلید بزنند. در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت: نخست اینکه تقلیل دادن ابعاد این سفر مهم، به مذاکرات وین و دغدغههای مقطعی قطعا تصویری مغایر با جوانب عمیق و ماهوی این سفر را به مخاطبان ارائه خواهد ساخت. در اینجا ما با کلیدواژهای به نام « همافزایی استراتژیک» میان تهران و مسکو مواجه هستیم.در همافزایی استراتژیک، بازیگران در حوزه روابط بینالملل بر اساس «منافع ملی» خود ، بسیاری از ظرفیتهای موجود را تقویت و برخی ظرفیتهای نهفته را نیز احصاء خواهند کرد.
نکته دوم، به عداوت و مخالفت گفتمانی و ذاتی غرب با جمهوری اسلامی ایران بازمیگردد. فراموش نکنیم که نام سه کشور ایران، چین و روسیه همواره در اسناد سیاست خارجی روسای جمهور آمریکا ( اعم از دموکرات و جمهوریخواه) بهعنوان سه تهدید ذاتی سیاست خارجی و امنیتی کاخ سفید مطرح میشود. بنابراین هر سه بازیگر یعنی تهران، مسکو و پکن با تهدید مشترکی به نام واشنگتن مواجه هستند که پیشرفت و حتی در صورت امکان وجود آنها را در جهان امروز برنمیتابد.
با چینش گزارههای منطقی و عقلانی و تحلیل آنها در بستر نظام منطقهای و بینالملل امروز درمییابیم که عدم پاسخدهی به آمادگی چینیها وروسها برای برقراری روابط استراتژیک با ایران مبنایی عقلانی و منطقی ندارد. عقلانیت و منطق استراتژیک حکم میکند که از روابط با جهت حفظ و افزایش قدرت مانور بینالمللی خود استفاده بهینه را نموده و اهمیت راهبردی این روابط را فدای مناسبات تاکتیکی خود با غرب نکنیم. یکی از خطرناکترین بازیهای آمریکا در قبال مخالفان و دشمنانش، هدایت بازی استراتژیک آنها در زمینبازی تاکتیکی غرب است.
واشنگتن استعداد زیادی دارد که استراتژی کشورها را بهپای تاکتیکهای خود قربانی سازد. بنابراین باید در رصد این بازی غرب و خنثیسازی آن هوشیار بود. یکی از راهکارهای مهم در قبال این مسئله، همگرایی با بازیگرانی است که غرب نسبت به آنها نیز نگاهی تهدید محور دارد. هماکنون که واشنگتن و ناتو در تقابل باقدرت مسکو به سر میبرند، بهترین زمان برای تعریف یک همگرایی مؤثر و مفید با روسهاست.این قاعده در خصوص چین نیز صادق است. انباشت نگاه تهدیدآمیز غرب نسبت به پیشرفت روزافزون توان اقتصادی و امنیتی چین در نظام بینالملل، خود را در پروندههایی مانند مداخلهگرایی آمریکا در دریای چین ، تبت، تایوان و هنگکنگ نشان داده است.
بدیهی است که این «همافزایی راهبردی» یک امر مرسوم در حوزه روابط بینالملل محسوب میشود و در ترسیم آنها، «اشتراکات بازیگران» موضوعیت دارد. در اینجا نه موضوع «نفی اختلافات» مطرح است نه «گذار از منافع ملی» و نه « هضم شدن در بازی دیگران»! مخالفان برقراری روابط راهبردی و بلندمدت با مسکو و پکن طی سالهای گذشته و اخیر بارها سعی کردهاند کلیدواژه «همافزایی راهبردی» در مواجهه با تهدیدات آمریکا را بهمثابه «وابستگی» و در مقابل، بازی در زمین واشنگتن را بهمثابه یک «تصمیم راهبردی صحیح» مورد شناسایی و تبلیغ قرار دهند. قطعا دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان در عین اقناع افکار عمومی در خصوص فواید راهبرد «نگاه به شرق»، نباید تسلیم شانتاژهای همیشگی از سوی دشمنان شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 8
مذاکرات با «غیرت» دنبال شود
خطیب نماز جمعه تهران گفت: خوشبختانه دولت و مجلس اقدامات خوبی در حوزه اقتصادی داشته اند اما باید ساختار بودجه، نظام بانکی و نهضت ملی مسکن نیز اصلاح شود.به گزارش مهر، حجت الاسلام محمدجواد حاج علی اکبری در خطبههای عبادی سیاسی این هفته نماز جمعه تهران با اشاره به سخنان اخیر مقام معظم رهبری در خصوص غیرت دینی گفت: غیرت دینی موضوع بسیار حیاتی و اساسی است که در روایات جایگاه والایی دارد.وی ادامه داد: غیرت دینی زیرساخت مسائل مهمی چون اخلاق و رفتار است و خداوند نیز خود غیور است و غیرتمندان را دوست دارد و غیرت را در فطرت انسانها قرار داده است.
خطیب نماز جمعه تهران گفت: غیرت دینی یعنی حساسیت در حفظ آموزههای دینی و آنچه غیرت دینی را در وجود انسان پرورش میدهد ایمان به خداوند متعال است. خداوند غیرت دینی را در پرتو ایمان در وجود انسان پرورش میدهد و هر چه ایمان انسانها بیشتر شود غیرت دینی آنها نیز افزایش پیدا میکند و موجب افزایش سایر غیرتها مانند غیرت ناموسی و اخلاقی در وجود انسان میشود.
حاج علی اکبری همه آیات مربوط به جهاد، برائت از کافران و عزت را مربوط به آیات غیرت دینی دانست و گفت: اگرچه در آیات قرآن به صورت مشخص به غیرت دینی اشاره نشده است اما آیات مربوط به هوشمندی در مواجهه با کفار، آیات غیرت هستند. در احادیث و روایات نیز پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار به تفسیر موضوع غیرت دینی را مطرح کردند.
وی اجرای شریعت الهی در مواجهه با محرمات را تجلی غیرت الهی دانست و گفت: انسان با ایمان به دلیل غیرتی که دارد مرزهای الهی را حفظ میکند و کسی که غیرت نداشته باشد دچار وارونگی شخصیت شده و ایمان از وجود او خارج میشود.
«غیرت دینی» سپر جامعه است
خطیب نماز جمعه تهران ادامه داد: انسان مؤمن وقتی ببیند دین خدا دچار آسیب شده، غیرتش برانگیخته میشود، به این ترتیب اگر سطح غیرت دینی در جامعه کاهش یابد افراد و خانوادههای آنها آسیب میبینند زیرا غیرت دینی سپر و حافظ جامعه است و با وجود غیرت دینی کسی در جامعه تنها نمیماند و مظلومان در جهان دیگر تنها نیستند.
حاج علی اکبری تصریح کرد: اگر غیرت دینی در جامعه تقویت شود بنیان خانواده تقویت میشود واگر کاهش یابد فساد در جامعه افزایش پیدا میکند. همچنین عفت و حیا از دست میرود و مخاطرات فراوانی جامعه را تهدید میکند.
برخی مشکلات در سیل اخیر نشان از مشکلات زیرساختی داشت
وی در خطبههای دوم نماز جمعه این هفته تهران با ابراز همدردی با هموطنان گرفتار شده در سیل گفت: ان شاءالله با همت خود این مردم و مسئولان مشکلات آنها حل خواهد شد. خوشبختانه گروههای جهادی در کنار مسئولان بموقع در این مناطق حضور یافتند و در حال خدمت رسانی به مردم سیل زده هستند.
خطیب نماز جمعه تهران با تأکید بر اینکه مسئولان به فکر تقویت زیرساختها در مناطق سیل زده باشند، افزود: بسیاری از مشکلاتی که در بلایای طبیعی مانند سیل اتفاق میافتد به دلیل اشکالاتی است که در زیرساختها وجود دارد. اگر این اشکالات در زیرساختها نباشد، بارش رحمت الهی این چنین مسائل را در پی نخواهد داشت.
دی ماه تجلی گاه غیرت دینی ایرانیان است
حاج علی اکبری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری به مناسبت ۱۹ دی خطاب به مردم قم گفت: دی ماه تجلی گاه غیرت دینی مردم ما در تاریخ است از شهادت فدائیان اسلام در دهه ۳۰ که با شهادت خود معبر ملت ایران به روی آزادی را باز کردند و بعد قیام و خروش مردم قم به دلیل اهانتی که به امام (ره) شده بود تا فرار شاه خائن که بر اساس برق غیرت دینی مردم موجب شد این مفسد بازیچه دست استکبار از میهن اسلامی بیرون برود.
وی عملیات کربلای ۵ را یکی دیگر از رخدادهای عظیم در تاریخ انقلاب اسلامی دانست که در دی ماه اتفاق افتاده و گفت: عملیات کربلای ۵ درخشش غیرت دینی رزمندگان بود، همچنین حماسه ۹ دی که خورشید غیرت دینی مردم ایران از پشت ابرهای فتنه بیرون آمد و کشور را نجات داد و بعد از آن شهادت سردار سلیمانی و خروش ملتهای مسلمان در محکوم کردن آمریکا برای ترور این سردار بزرگ در دی ماه رخ داده است.
خطیب نماز جمعه تهران، غیرت دینی را سرمایه باارزش ملت ایران دانست و گفت: دی ماه سرشار از اتفاقات تاریخی و مؤثر است که هر کدام جلوه غیرت الهی و دینی ملت ایران است.
حاج علی اکبری ادامه داد: سرمایه غیرت دینی باید با همه وجود حفظ شود و ملت با این سرمایه است که نظام محاسباتی دشمن را بر هم زده و موجب شده آنها در این رویارویی زمینگیر شوند. با غیرت دینی است که ملت ایران در صراط مستقیم پیروی از ولایت قدم برمی دارد.
وی گفت: همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند هر جا که مشکلی وجود دارد جایی است که کم گذاشته و از سرمایه غیرت دینی استفاده نکردهایم. غیرت دینی پیش برنده ما در جاده سعادت و پیشرفت است تا بتوانیم به قله عزت برسیم.
دشمن بیشتر از ما به توافق نیاز دارد
خطیب نماز جمعه تهران با اشاره به توطئههای دشمنان تصریح کرد: دشمن با استفاده از همه امکاناتش در یک جنگ پیچیده و ترکیبی غیرت دینی، روح ایمان و فرهنگ ملت ما را هدف گرفته تا از جامعه ما قداست زدایی کرده و بر همین اساس است که حیا و عفاف زنان و مردان ما را هدف گرفته است.
حاج علی اکبری ادامه داد: ترویج بی بند و باری خط خطرناکی است که دشمن برای آسیب به جامعه ما پیش گرفته و مردم و مسئولان باید دست در دست هم داده و از این گوهر ارزشمند حفاظت کنند.
وی تأکید کرد: در جلوگیری از نفوذ، فساد و همچنین قطع دست مفسدان از بیت المال
و البته در سیاست خارجی نیز باید غیرت دینی را حفظ کرد، خوشبختانه عزیزان ما با همین غیرت دینی در برابر دشمن ایستادهاند تا تحریمها را بردارند.
خطیب نماز جمعه تهران با تأکید بر اینکه دشمنان بیش از ایران به این توافق نیازمند هستند، گفت: باید با غیرت و دقت روند مذاکرات دنبال و از طولانی شدن مذاکرات جلوگیری شود.
ساختار بودجه نیاز به اصلاح دارد
حاج علی اکبری اقدامات دولت در حوزه اقتصادی را مناسب دانست و گفت: خوشبختانه دولت و مجلس اقدامات خوبی در حوزه اقتصادی داشتهاند اما باید ساختار بودجه، نظام بانکی و نهضت ملی مسکن نیز اصلاح شود.
وی مسئله حقوقهای نجومی را بسیار زشت و ناپسند دانست که موجب ناراحتی مردم میشود و گفت: رسیدگی به بحث حقوقهای نجومی باید با دقت دنبال شود.
خطیب نماز جمعه تهران تأکید کرد: البته دولت اقدامات خوبی انجام داده اما پیگیریها نشان میدهد این مسئله زشت مربوط به شرکتهای دو زیست یا خصولتی است که به خود اجازه میدهند برداشتهای ناسالمی از بیتالمال داشته باشند. از هیچ مدیر غیرتمندی برنمی آید که چنین برداشتهایی داشته باشد. این موضوع در طراحیهای جدید باید اصلاح شود.
خطیب نماز جمعه تهران گفت: غیرت دینی یعنی حساسیت در حفظ آموزههای دینی و آنچه غیرت دینی را در وجود انسان پرورش میدهد ایمان به خداوند متعال است. خداوند غیرت دینی را در پرتو ایمان در وجود انسان پرورش میدهد و هر چه ایمان انسانها بیشتر شود غیرت دینی آنها نیز افزایش پیدا میکند و موجب افزایش سایر غیرتها مانند غیرت ناموسی و اخلاقی در وجود انسان میشود.
حاج علی اکبری همه آیات مربوط به جهاد، برائت از کافران و عزت را مربوط به آیات غیرت دینی دانست و گفت: اگرچه در آیات قرآن به صورت مشخص به غیرت دینی اشاره نشده است اما آیات مربوط به هوشمندی در مواجهه با کفار، آیات غیرت هستند. در احادیث و روایات نیز پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار به تفسیر موضوع غیرت دینی را مطرح کردند.
وی اجرای شریعت الهی در مواجهه با محرمات را تجلی غیرت الهی دانست و گفت: انسان با ایمان به دلیل غیرتی که دارد مرزهای الهی را حفظ میکند و کسی که غیرت نداشته باشد دچار وارونگی شخصیت شده و ایمان از وجود او خارج میشود.
«غیرت دینی» سپر جامعه است
خطیب نماز جمعه تهران ادامه داد: انسان مؤمن وقتی ببیند دین خدا دچار آسیب شده، غیرتش برانگیخته میشود، به این ترتیب اگر سطح غیرت دینی در جامعه کاهش یابد افراد و خانوادههای آنها آسیب میبینند زیرا غیرت دینی سپر و حافظ جامعه است و با وجود غیرت دینی کسی در جامعه تنها نمیماند و مظلومان در جهان دیگر تنها نیستند.
حاج علی اکبری تصریح کرد: اگر غیرت دینی در جامعه تقویت شود بنیان خانواده تقویت میشود واگر کاهش یابد فساد در جامعه افزایش پیدا میکند. همچنین عفت و حیا از دست میرود و مخاطرات فراوانی جامعه را تهدید میکند.
برخی مشکلات در سیل اخیر نشان از مشکلات زیرساختی داشت
وی در خطبههای دوم نماز جمعه این هفته تهران با ابراز همدردی با هموطنان گرفتار شده در سیل گفت: ان شاءالله با همت خود این مردم و مسئولان مشکلات آنها حل خواهد شد. خوشبختانه گروههای جهادی در کنار مسئولان بموقع در این مناطق حضور یافتند و در حال خدمت رسانی به مردم سیل زده هستند.
خطیب نماز جمعه تهران با تأکید بر اینکه مسئولان به فکر تقویت زیرساختها در مناطق سیل زده باشند، افزود: بسیاری از مشکلاتی که در بلایای طبیعی مانند سیل اتفاق میافتد به دلیل اشکالاتی است که در زیرساختها وجود دارد. اگر این اشکالات در زیرساختها نباشد، بارش رحمت الهی این چنین مسائل را در پی نخواهد داشت.
دی ماه تجلی گاه غیرت دینی ایرانیان است
حاج علی اکبری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری به مناسبت ۱۹ دی خطاب به مردم قم گفت: دی ماه تجلی گاه غیرت دینی مردم ما در تاریخ است از شهادت فدائیان اسلام در دهه ۳۰ که با شهادت خود معبر ملت ایران به روی آزادی را باز کردند و بعد قیام و خروش مردم قم به دلیل اهانتی که به امام (ره) شده بود تا فرار شاه خائن که بر اساس برق غیرت دینی مردم موجب شد این مفسد بازیچه دست استکبار از میهن اسلامی بیرون برود.
وی عملیات کربلای ۵ را یکی دیگر از رخدادهای عظیم در تاریخ انقلاب اسلامی دانست که در دی ماه اتفاق افتاده و گفت: عملیات کربلای ۵ درخشش غیرت دینی رزمندگان بود، همچنین حماسه ۹ دی که خورشید غیرت دینی مردم ایران از پشت ابرهای فتنه بیرون آمد و کشور را نجات داد و بعد از آن شهادت سردار سلیمانی و خروش ملتهای مسلمان در محکوم کردن آمریکا برای ترور این سردار بزرگ در دی ماه رخ داده است.
خطیب نماز جمعه تهران، غیرت دینی را سرمایه باارزش ملت ایران دانست و گفت: دی ماه سرشار از اتفاقات تاریخی و مؤثر است که هر کدام جلوه غیرت الهی و دینی ملت ایران است.
حاج علی اکبری ادامه داد: سرمایه غیرت دینی باید با همه وجود حفظ شود و ملت با این سرمایه است که نظام محاسباتی دشمن را بر هم زده و موجب شده آنها در این رویارویی زمینگیر شوند. با غیرت دینی است که ملت ایران در صراط مستقیم پیروی از ولایت قدم برمی دارد.
وی گفت: همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند هر جا که مشکلی وجود دارد جایی است که کم گذاشته و از سرمایه غیرت دینی استفاده نکردهایم. غیرت دینی پیش برنده ما در جاده سعادت و پیشرفت است تا بتوانیم به قله عزت برسیم.
دشمن بیشتر از ما به توافق نیاز دارد
خطیب نماز جمعه تهران با اشاره به توطئههای دشمنان تصریح کرد: دشمن با استفاده از همه امکاناتش در یک جنگ پیچیده و ترکیبی غیرت دینی، روح ایمان و فرهنگ ملت ما را هدف گرفته تا از جامعه ما قداست زدایی کرده و بر همین اساس است که حیا و عفاف زنان و مردان ما را هدف گرفته است.
حاج علی اکبری ادامه داد: ترویج بی بند و باری خط خطرناکی است که دشمن برای آسیب به جامعه ما پیش گرفته و مردم و مسئولان باید دست در دست هم داده و از این گوهر ارزشمند حفاظت کنند.
وی تأکید کرد: در جلوگیری از نفوذ، فساد و همچنین قطع دست مفسدان از بیت المال
و البته در سیاست خارجی نیز باید غیرت دینی را حفظ کرد، خوشبختانه عزیزان ما با همین غیرت دینی در برابر دشمن ایستادهاند تا تحریمها را بردارند.
خطیب نماز جمعه تهران با تأکید بر اینکه دشمنان بیش از ایران به این توافق نیازمند هستند، گفت: باید با غیرت و دقت روند مذاکرات دنبال و از طولانی شدن مذاکرات جلوگیری شود.
ساختار بودجه نیاز به اصلاح دارد
حاج علی اکبری اقدامات دولت در حوزه اقتصادی را مناسب دانست و گفت: خوشبختانه دولت و مجلس اقدامات خوبی در حوزه اقتصادی داشتهاند اما باید ساختار بودجه، نظام بانکی و نهضت ملی مسکن نیز اصلاح شود.
وی مسئله حقوقهای نجومی را بسیار زشت و ناپسند دانست که موجب ناراحتی مردم میشود و گفت: رسیدگی به بحث حقوقهای نجومی باید با دقت دنبال شود.
خطیب نماز جمعه تهران تأکید کرد: البته دولت اقدامات خوبی انجام داده اما پیگیریها نشان میدهد این مسئله زشت مربوط به شرکتهای دو زیست یا خصولتی است که به خود اجازه میدهند برداشتهای ناسالمی از بیتالمال داشته باشند. از هیچ مدیر غیرتمندی برنمی آید که چنین برداشتهایی داشته باشد. این موضوع در طراحیهای جدید باید اصلاح شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 8
مجوز الکترونیکی گامی در تسهیلگری کسبوکارها است
سید جواد حسینی کیا، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با «رسالت» در ارتباط با لزوم چاره اندیشی برای مشکلات کشور در حوزه کسب و کار تصریح کرد: بخشی از مشکلات به دلیل نبود اطلاعات دقیق از ظرفیتهای شرکتها است. باید سامانه ای در شهرکهای صنعتی بر اساس شرایط اقلیمی و جغرافیایی و ظرفیتهای هر منطقه ایجاد شود و مشخص شود چه نیازهایی در کشور وجود دارد و ظرفیت صادرات چه اندازه است.
وی افزود: علاوه بر ایجاد اطلاعات دقیق، باید در سامانهای واحد مجوزهای لازم اولیه اخذ شود تا هر زمان سرمایه گذار به سامانه مراجعه و شرایط و ظرفیت های موجود برای سرمایهگذاری را مشاهده کند، ترغیب به سرمایه گذاری شود.
حسینی کیا با اشاره به مزایای راه اندازی درگاه ملی مجوزهای کشور تصریح کرد: یکی از فواید استفاده از این درگاه ایجاد انگیزه برای سرمایه گذار است. در صورتی که صلاحیت مالی افراد ثابت شده و وضعیت سرمایه گذاری آنها محرز گردد و صدور مجوزهای لازم در کمترین زمان ممکن و بدون وجود امضاهای طلایی انجام بگیرد، به سهولت فضای کسب و کار کمک کرده ایم.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس استفاده از سامانه G4B را گامی بزرگ در تسهیل گری حوزه کسب و کارها دانست و افزود: در این شرایط سرمایهگذار به جای آنکه در چند دستگاه دولتی به دنبال اخذ مجوز باشد، تنها از یک درگاه ملی واحد استفاده میکند و مجوزهای لازم را دریافت می نماید. این موضوع شروع کسبوکارها را بهبود میبخشد و سرمایه گذاران را برای تولید ترغیب میکند. حسینی کیا با اشاره به مصوبه مجلس در مورد الزام دستگاهها به استفاده از درگاه ملی مجوزهای کشور برای صدور و درخواستها آنها گفت: اگر قوانین معلق مانده و اجرا نمی شوند، ناشی از کم کاری دستگاههای نظارتی است. اگر هر مجموعه ای که از اجرای قوانین استنکاف میکند با برخورد جدی و قانونی روبرو شود، بسیاری از مشکلات حل شده و قوانین به درستی اجرا میشوند. این نماینده مجلس خاطرنشان کرد: صدور الکترونیکی مجوزها به سهولت فضای کسب و کار تا حد زیادی کمک میکند، به شرط اینکه بسترهای لازم برای استفاده از این امکانات فراهم باشد.
مسدود شدن رانت و فساد در بستر فضای مجازی
رضا الفت نسب، عضو هیئت مدیره اتحادیه کشوری کسب و کارهای مجازی درباره الزام صدور مجوزهای الکترونیکی کسب و کار به «رسالت» گفت: سامانه G4B به صورت پایلوت در اتحادیه ها و اصناف از گذشته مورد استفاده قرار می گرفت و اتحادیه ما هم از این سامانه برای صدور مجوزهای خود استفاده می نماید. در صورتی که صدور مجوزها از طریق یک سامانه هدایت و پشتیبانی شود و در صورت اخلال در روند فعالیت سامانه، پشتیبانی و پاسخگویی مناسبی صورت بگیرد، اقدام مناسبی خواهد بود.
الفت نسب ادامه داد: درگاه ملی مجوزهای کشور می تواند به گونه ای تعریف شود که در صورت ارائه مستندات و مدارک، بررسی برای اعطای مجوز طی چند روز تعیین شده انجام بگیرد و نتیجه اعلام گردد. در غیر این صورت و در مواقعی که سامانه بعد از روزهای تعیین شده، پاسخی به متقاضی ندهد به معنای صدور مجوز تلقی گردد. وی الکترونیکی شدن صدور مجوزها را باعث شفافیت بیشتر در کسب وکارها دانست و افزود: سامانه G4B جلوی ایجاد انحصار و امضاهای طلایی را می گیرد اما هنوز میزان موفقیت در عملکرد این سامانه قابل بررسی نیست. باید درگاه ملی مجوزهای کشور در همه دستگاه ها راه اندازی شود تا بتوان عملکرد آن را ارزیابی کرد. الفت نسب تجمیع درخواست مجوزها برای کسب و کار در یک سامانه را ضروری عنوان کرد و گفت: من پیشنهاد داده ام نماد اعتماد الکترونیک یا اینماد نیز در ذیل سامانه G4B قرار بگیرد تا در صورت وجود مشکل در فعالیت کسب وکار، نهاد ناظر که هیئت مقررات زدایی و تسهیل مجوزهای کسب و کار است، دلایل اخلال در کار را واکاوی نماید.
عضو هیئت مدیره اتحادیه کشوری کسب و کارهای مجازی تصریح کرد: ما در اتحادیه با الکترونیکی شدن همه فعالیت ها موافق هستیم چون بستر فضای مجازی و فناوری اطلاعات جلوی شکل گیری رانت و فساد را می گیرد و این مسئله به نفع مردم است.
وی درباره مقاومت بعضی از دستگاه ها در همراهی با سامانه G4Bگفت: دولت باید بتواند در برابر مقاومت دستگاه ها بایستد. وقتی وزارتخانه ای در برابر قانون قرار می گیرد، دولت باید بتواند آن را مدیریت کند و قدرت از انحصار خارج کردن مجوزها را از سایر
دستگاه ها داشته باشد. وزارتخانه های صمت، بهداشت و جهاد کشاورزی بیشترین مجوزهای کسب وکار را صادر می کنند و باید با وزارت اقتصاد همکاری های لازم را داشته باشند.
الفت نسب در پایان با اشاره به ایجاد بستر الکترونیکی شدن مجوز کسب و کارها بر عهده درگاهی ذیل وزارت اقتصاد گفت: ساماندهی و تعیین سیاست های اقتصادی یک کشور به عهده وزارت اقتصاد است و به همین علت انتخاب این وزارتخانه انتخاب درستی برای
راه اندازی سامانه G4B است.
وی افزود: علاوه بر ایجاد اطلاعات دقیق، باید در سامانهای واحد مجوزهای لازم اولیه اخذ شود تا هر زمان سرمایه گذار به سامانه مراجعه و شرایط و ظرفیت های موجود برای سرمایهگذاری را مشاهده کند، ترغیب به سرمایه گذاری شود.
حسینی کیا با اشاره به مزایای راه اندازی درگاه ملی مجوزهای کشور تصریح کرد: یکی از فواید استفاده از این درگاه ایجاد انگیزه برای سرمایه گذار است. در صورتی که صلاحیت مالی افراد ثابت شده و وضعیت سرمایه گذاری آنها محرز گردد و صدور مجوزهای لازم در کمترین زمان ممکن و بدون وجود امضاهای طلایی انجام بگیرد، به سهولت فضای کسب و کار کمک کرده ایم.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس استفاده از سامانه G4B را گامی بزرگ در تسهیل گری حوزه کسب و کارها دانست و افزود: در این شرایط سرمایهگذار به جای آنکه در چند دستگاه دولتی به دنبال اخذ مجوز باشد، تنها از یک درگاه ملی واحد استفاده میکند و مجوزهای لازم را دریافت می نماید. این موضوع شروع کسبوکارها را بهبود میبخشد و سرمایه گذاران را برای تولید ترغیب میکند. حسینی کیا با اشاره به مصوبه مجلس در مورد الزام دستگاهها به استفاده از درگاه ملی مجوزهای کشور برای صدور و درخواستها آنها گفت: اگر قوانین معلق مانده و اجرا نمی شوند، ناشی از کم کاری دستگاههای نظارتی است. اگر هر مجموعه ای که از اجرای قوانین استنکاف میکند با برخورد جدی و قانونی روبرو شود، بسیاری از مشکلات حل شده و قوانین به درستی اجرا میشوند. این نماینده مجلس خاطرنشان کرد: صدور الکترونیکی مجوزها به سهولت فضای کسب و کار تا حد زیادی کمک میکند، به شرط اینکه بسترهای لازم برای استفاده از این امکانات فراهم باشد.
مسدود شدن رانت و فساد در بستر فضای مجازی
رضا الفت نسب، عضو هیئت مدیره اتحادیه کشوری کسب و کارهای مجازی درباره الزام صدور مجوزهای الکترونیکی کسب و کار به «رسالت» گفت: سامانه G4B به صورت پایلوت در اتحادیه ها و اصناف از گذشته مورد استفاده قرار می گرفت و اتحادیه ما هم از این سامانه برای صدور مجوزهای خود استفاده می نماید. در صورتی که صدور مجوزها از طریق یک سامانه هدایت و پشتیبانی شود و در صورت اخلال در روند فعالیت سامانه، پشتیبانی و پاسخگویی مناسبی صورت بگیرد، اقدام مناسبی خواهد بود.
الفت نسب ادامه داد: درگاه ملی مجوزهای کشور می تواند به گونه ای تعریف شود که در صورت ارائه مستندات و مدارک، بررسی برای اعطای مجوز طی چند روز تعیین شده انجام بگیرد و نتیجه اعلام گردد. در غیر این صورت و در مواقعی که سامانه بعد از روزهای تعیین شده، پاسخی به متقاضی ندهد به معنای صدور مجوز تلقی گردد. وی الکترونیکی شدن صدور مجوزها را باعث شفافیت بیشتر در کسب وکارها دانست و افزود: سامانه G4B جلوی ایجاد انحصار و امضاهای طلایی را می گیرد اما هنوز میزان موفقیت در عملکرد این سامانه قابل بررسی نیست. باید درگاه ملی مجوزهای کشور در همه دستگاه ها راه اندازی شود تا بتوان عملکرد آن را ارزیابی کرد. الفت نسب تجمیع درخواست مجوزها برای کسب و کار در یک سامانه را ضروری عنوان کرد و گفت: من پیشنهاد داده ام نماد اعتماد الکترونیک یا اینماد نیز در ذیل سامانه G4B قرار بگیرد تا در صورت وجود مشکل در فعالیت کسب وکار، نهاد ناظر که هیئت مقررات زدایی و تسهیل مجوزهای کسب و کار است، دلایل اخلال در کار را واکاوی نماید.
عضو هیئت مدیره اتحادیه کشوری کسب و کارهای مجازی تصریح کرد: ما در اتحادیه با الکترونیکی شدن همه فعالیت ها موافق هستیم چون بستر فضای مجازی و فناوری اطلاعات جلوی شکل گیری رانت و فساد را می گیرد و این مسئله به نفع مردم است.
وی درباره مقاومت بعضی از دستگاه ها در همراهی با سامانه G4Bگفت: دولت باید بتواند در برابر مقاومت دستگاه ها بایستد. وقتی وزارتخانه ای در برابر قانون قرار می گیرد، دولت باید بتواند آن را مدیریت کند و قدرت از انحصار خارج کردن مجوزها را از سایر
دستگاه ها داشته باشد. وزارتخانه های صمت، بهداشت و جهاد کشاورزی بیشترین مجوزهای کسب وکار را صادر می کنند و باید با وزارت اقتصاد همکاری های لازم را داشته باشند.
الفت نسب در پایان با اشاره به ایجاد بستر الکترونیکی شدن مجوز کسب و کارها بر عهده درگاهی ذیل وزارت اقتصاد گفت: ساماندهی و تعیین سیاست های اقتصادی یک کشور به عهده وزارت اقتصاد است و به همین علت انتخاب این وزارتخانه انتخاب درستی برای
راه اندازی سامانه G4B است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 13
صدور مجوزهای الکترونیکی اندر خم یک کوچه!
دریافت مجوزهای کسب و کار یکی از اصلی ترین مشکلات برای فعالان اقتصادی است به طوری که بسیاری از متقاضیان پشت سد دریافت مجوزها مانده اند.
وجود انحصار و مشکلات صدور مجوز در کسب و کارهای متعدد باعث شده هم دستیابی مردم به این خدمات با سختی همراه گردد و هم به دلیل تقاضای بیشتر از عرضه، برای صاحبان این مشاغل رقابتی ایجاد نمی شود
و انگیزه ای هم برای ارائه خدمات بهتر به مردم معنا پیدا نمی کند. از سوی دیگر بسیاری از دستگاه های اجرایی به علت وجود منافع و رانتی که صدور بعضی از مجوزها برای آنها ایجاد کرده، انحصار و امضاهای طلایی برای مجموعه خود ایجاد کرده اند.
امروزه مشکلات کشورمان در زمینه عدم سهولت فضای کسب و کار با وجود بوروکراسی و تعارض منافع موجود بر کسی پوشیده نیست. آمارهای رسمی نشان میدهد که ایران در بین 190 کشور جهان به لحاظ شروع کسبوکار در جایگاه 178 ایستاده است که رتبه خوبی نیست. یکی از اصلی ترین دلایلی که باعث شده ایران در جایگاه نامناسبی در شروع کسب و کارها قرار بگیرد، اعطای مجوز و گرفتن استعلام از هر دستگاه به صورت جداگانه و وجود بوروکراسی فشل است.
یکی از مهمترین راهکارهایی که بتواند این معضل را مرتفع کند، الکترونیکی شدن صدور مجوزهای کشور است که می تواند نقش مهمی در زمان صدور، هزینه و تسهیل گری در دریافت مجوزها ایجاد نماید.
اصلاح ماده 7 قانون اجرای سياست های كلی اصل (44)
ماده 7 قانون اجرای سياست های كلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی در خصوص تسهیل در صدور مجوز کسب و کار در سال 99 در مجلس اصلاح شد. از مهمترین مواردی که در این ماده قانونی به آن اشاره شده است می توان به تشکیل هیئت مقررات زدایی و تسهیل مجوزهای کسب وکار ذیل وزارت اقتصاد و ایجاد سامانه ملی مجوزهای کشور و رجوع همه کسب و کارها برای دریافت مجوزها در یک درگاه ملی و ارتباط آن به درگاه های تخصصی اشاره کرد.
درگاه ملی مجوزهای کشور با هدف تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار، شفافیت، عدالت و حذف مقررات دستوپاگیر شروع به فعالیت کرده است اما مرکز ملی پایش و بهبود محیط کسب و کار به عنوان متولی درگاه ملی مجوزها که در ذیل وزارت اقتصاد قرار دارد، تاکنون نتوانسته این سامانه را به صورت فراگیر در همه دستگاه ها راه اندازی کند و بسیاری از دستگاه های اجرایی نیز مخالفت خود را با گره خوردن فعالیت درگاه های تخصصی شان به درگاه ملی مجوزهای کشور اعلام کرده اند.
در صورتی که درگاه ملی مجوزها یا سامانه G4B به عنوان تنها متولی صدور مجوز در کشور شناخته شود، بسیاری از مشکلات کشور مرتفع می گردد. اگر دولت عدم استفاده از درگاه ملی مجوزهای کشور توسط دستگاههای مختلف را به عنوان یک تخلف جدی لحاظ کند و هیئتهای رسیدگی به تخلفات در این زمینه به صورت قاطع برخورد کنند، سامانه G4B به طور فراگیر توسط همه سازمان ها و دستگاه ها مورد استفاده قرار می گیرد اما در غیراین صورت و بدون فراهم شدن بسترهای زیرساختی، معضلات صدور مجوزها اندر خم یک کوچه باقی خواهند ماند و این قانون عاقبت قوانین دیگری که روی کاغذ مانده اند را پیدا می کند.
سیدجواد حسینی کیا عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس: مجوز الکترونیکی گامی در تسهیل گری کسب و کارها ست
سید جواد حسینی کیا، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با «رسالت» در ارتباط با لزوم چاره اندیشی برای مشکلات کشور در حوزه کسب و کار تصریح کرد: بخشی از مشکلات به دلیل نبود اطلاعات دقیق از ظرفیتهای شرکتها است. باید سامانه ای در شهرکهای صنعتی بر اساس شرایط اقلیمی و جغرافیایی و ظرفیتهای هر منطقه ایجاد شود و مشخص شود چه نیازهایی در کشور وجود دارد و ظرفیت صادرات چه اندازه است.
وی افزود: علاوه بر ایجاد اطلاعات دقیق، باید در سامانهای واحد مجوزهای لازم اولیه اخذ شود تا هر زمان سرمایه گذار به سامانه مراجعه و شرایط و ظرفیت های موجود برای سرمایهگذاری را مشاهده کند، ترغیب به سرمایه گذاری شود.
حسینی کیا با اشاره به مزایای راه اندازی درگاه ملی مجوزهای کشور تصریح کرد: یکی از فواید استفاده از این درگاه ایجاد انگیزه برای سرمایه گذار است. در صورتی که صلاحیت مالی افراد ثابت شده و وضعیت سرمایه گذاری آنها محرز گردد و صدور مجوزهای لازم در کمترین زمان ممکن و بدون وجود امضاهای طلایی انجام بگیرد، به سهولت فضای کسب و کار کمک کرده ایم.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس استفاده از سامانه G4B را گامی بزرگ در تسهیل گری حوزه کسب و کارها دانست و افزود: در این شرایط سرمایهگذار به جای آنکه در چند دستگاه دولتی به دنبال اخذ مجوز باشد، تنها از یک درگاه ملی واحد استفاده میکند و مجوزهای لازم را دریافت می نماید. این موضوع شروع کسبوکارها را بهبود میبخشد و سرمایه گذاران را برای تولید ترغیب میکند. حسینی کیا با اشاره به مصوبه مجلس در مورد الزام دستگاهها به استفاده از درگاه ملی مجوزهای کشور برای صدور و درخواستها آنها گفت: اگر قوانین معلق مانده و اجرا نمی شوند، ناشی از کم کاری دستگاههای نظارتی است. اگر هر مجموعه ای که از اجرای قوانین استنکاف میکند با برخورد جدی و قانونی روبرو شود، بسیاری از مشکلات حل شده و قوانین به درستی اجرا میشوند. این نماینده مجلس خاطرنشان کرد: صدور الکترونیکی مجوزها به سهولت فضای کسب و کار تا حد زیادی کمک میکند، به شرط اینکه بسترهای لازم برای استفاده از این امکانات فراهم باشد.
مسدود شدن رانت و فساد در بستر فضای مجازی رضا الفت نسب، عضو هیئت مدیره اتحادیه کشوری کسب و کارهای مجازی درباره الزام صدور مجوزهای الکترونیکی کسب و کار به «رسالت» گفت: سامانه G4B به صورت پایلوت در اتحادیه ها و اصناف از گذشته مورد استفاده قرار می گرفت و اتحادیه ما هم از این سامانه برای صدور مجوزهای خود استفاده می نماید. در صورتی که صدور مجوزها از طریق یک سامانه هدایت و پشتیبانی شود و در صورت اخلال در روند فعالیت سامانه، پشتیبانی و پاسخگویی مناسبی صورت بگیرد، اقدام مناسبی خواهد بود.
الفت نسب ادامه داد: درگاه ملی مجوزهای کشور می تواند به گونه ای تعریف شود که در صورت ارائه مستندات و مدارک، بررسی برای اعطای مجوز طی چند روز تعیین شده انجام بگیرد و نتیجه اعلام گردد. در غیر این صورت و در مواقعی که سامانه بعد از روزهای تعیین شده، پاسخی به متقاضی ندهد به معنای صدور مجوز تلقی گردد. وی الکترونیکی شدن صدور مجوزها را باعث شفافیت بیشتر در کسب وکارها دانست و افزود: سامانه G4B جلوی ایجاد انحصار و امضاهای طلایی را می گیرد اما هنوز میزان موفقیت در عملکرد این سامانه قابل بررسی نیست. باید درگاه ملی مجوزهای کشور در همه دستگاه ها راه اندازی شود تا بتوان عملکرد آن را ارزیابی کرد. الفت نسب تجمیع درخواست مجوزها برای کسب و کار در یک سامانه را ضروری عنوان کرد و گفت: من پیشنهاد داده ام نماد اعتماد الکترونیک یا اینماد نیز در ذیل سامانه G4B قرار بگیرد تا در صورت وجود مشکل در فعالیت کسب وکار، نهاد ناظر که هیئت مقررات زدایی و تسهیل مجوزهای کسب و کار است، دلایل اخلال در کار را واکاوی نماید.
عضو هیئت مدیره اتحادیه کشوری کسب و کارهای مجازی تصریح کرد: ما در اتحادیه با الکترونیکی شدن همه فعالیت ها موافق هستیم چون بستر فضای مجازی و فناوری اطلاعات جلوی شکل گیری رانت و فساد را می گیرد و این مسئله به نفع مردم است.
وی درباره مقاومت بعضی از دستگاه ها در همراهی با سامانه G4Bگفت: دولت باید بتواند در برابر مقاومت دستگاه ها بایستد. وقتی وزارتخانه ای در برابر قانون قرار می گیرد، دولت باید بتواند آن را مدیریت کند و قدرت از انحصار خارج کردن مجوزها را از سایر
دستگاه ها داشته باشد. وزارتخانه های صمت، بهداشت و جهاد کشاورزی بیشترین مجوزهای کسب وکار را صادر می کنند و باید با وزارت اقتصاد همکاری های لازم را داشته باشند.
الفت نسب در پایان با اشاره به ایجاد بستر الکترونیکی شدن مجوز کسب و کارها بر عهده درگاهی ذیل وزارت اقتصاد گفت: ساماندهی و تعیین سیاست های اقتصادی یک کشور به عهده وزارت اقتصاد است و به همین علت انتخاب این وزارتخانه انتخاب درستی برای
راه اندازی سامانه G4B است.
وجود انحصار و مشکلات صدور مجوز در کسب و کارهای متعدد باعث شده هم دستیابی مردم به این خدمات با سختی همراه گردد و هم به دلیل تقاضای بیشتر از عرضه، برای صاحبان این مشاغل رقابتی ایجاد نمی شود
و انگیزه ای هم برای ارائه خدمات بهتر به مردم معنا پیدا نمی کند. از سوی دیگر بسیاری از دستگاه های اجرایی به علت وجود منافع و رانتی که صدور بعضی از مجوزها برای آنها ایجاد کرده، انحصار و امضاهای طلایی برای مجموعه خود ایجاد کرده اند.
امروزه مشکلات کشورمان در زمینه عدم سهولت فضای کسب و کار با وجود بوروکراسی و تعارض منافع موجود بر کسی پوشیده نیست. آمارهای رسمی نشان میدهد که ایران در بین 190 کشور جهان به لحاظ شروع کسبوکار در جایگاه 178 ایستاده است که رتبه خوبی نیست. یکی از اصلی ترین دلایلی که باعث شده ایران در جایگاه نامناسبی در شروع کسب و کارها قرار بگیرد، اعطای مجوز و گرفتن استعلام از هر دستگاه به صورت جداگانه و وجود بوروکراسی فشل است.
یکی از مهمترین راهکارهایی که بتواند این معضل را مرتفع کند، الکترونیکی شدن صدور مجوزهای کشور است که می تواند نقش مهمی در زمان صدور، هزینه و تسهیل گری در دریافت مجوزها ایجاد نماید.
اصلاح ماده 7 قانون اجرای سياست های كلی اصل (44)
ماده 7 قانون اجرای سياست های كلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی در خصوص تسهیل در صدور مجوز کسب و کار در سال 99 در مجلس اصلاح شد. از مهمترین مواردی که در این ماده قانونی به آن اشاره شده است می توان به تشکیل هیئت مقررات زدایی و تسهیل مجوزهای کسب وکار ذیل وزارت اقتصاد و ایجاد سامانه ملی مجوزهای کشور و رجوع همه کسب و کارها برای دریافت مجوزها در یک درگاه ملی و ارتباط آن به درگاه های تخصصی اشاره کرد.
درگاه ملی مجوزهای کشور با هدف تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار، شفافیت، عدالت و حذف مقررات دستوپاگیر شروع به فعالیت کرده است اما مرکز ملی پایش و بهبود محیط کسب و کار به عنوان متولی درگاه ملی مجوزها که در ذیل وزارت اقتصاد قرار دارد، تاکنون نتوانسته این سامانه را به صورت فراگیر در همه دستگاه ها راه اندازی کند و بسیاری از دستگاه های اجرایی نیز مخالفت خود را با گره خوردن فعالیت درگاه های تخصصی شان به درگاه ملی مجوزهای کشور اعلام کرده اند.
در صورتی که درگاه ملی مجوزها یا سامانه G4B به عنوان تنها متولی صدور مجوز در کشور شناخته شود، بسیاری از مشکلات کشور مرتفع می گردد. اگر دولت عدم استفاده از درگاه ملی مجوزهای کشور توسط دستگاههای مختلف را به عنوان یک تخلف جدی لحاظ کند و هیئتهای رسیدگی به تخلفات در این زمینه به صورت قاطع برخورد کنند، سامانه G4B به طور فراگیر توسط همه سازمان ها و دستگاه ها مورد استفاده قرار می گیرد اما در غیراین صورت و بدون فراهم شدن بسترهای زیرساختی، معضلات صدور مجوزها اندر خم یک کوچه باقی خواهند ماند و این قانون عاقبت قوانین دیگری که روی کاغذ مانده اند را پیدا می کند.
سیدجواد حسینی کیا عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس: مجوز الکترونیکی گامی در تسهیل گری کسب و کارها ست
سید جواد حسینی کیا، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با «رسالت» در ارتباط با لزوم چاره اندیشی برای مشکلات کشور در حوزه کسب و کار تصریح کرد: بخشی از مشکلات به دلیل نبود اطلاعات دقیق از ظرفیتهای شرکتها است. باید سامانه ای در شهرکهای صنعتی بر اساس شرایط اقلیمی و جغرافیایی و ظرفیتهای هر منطقه ایجاد شود و مشخص شود چه نیازهایی در کشور وجود دارد و ظرفیت صادرات چه اندازه است.
وی افزود: علاوه بر ایجاد اطلاعات دقیق، باید در سامانهای واحد مجوزهای لازم اولیه اخذ شود تا هر زمان سرمایه گذار به سامانه مراجعه و شرایط و ظرفیت های موجود برای سرمایهگذاری را مشاهده کند، ترغیب به سرمایه گذاری شود.
حسینی کیا با اشاره به مزایای راه اندازی درگاه ملی مجوزهای کشور تصریح کرد: یکی از فواید استفاده از این درگاه ایجاد انگیزه برای سرمایه گذار است. در صورتی که صلاحیت مالی افراد ثابت شده و وضعیت سرمایه گذاری آنها محرز گردد و صدور مجوزهای لازم در کمترین زمان ممکن و بدون وجود امضاهای طلایی انجام بگیرد، به سهولت فضای کسب و کار کمک کرده ایم.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس استفاده از سامانه G4B را گامی بزرگ در تسهیل گری حوزه کسب و کارها دانست و افزود: در این شرایط سرمایهگذار به جای آنکه در چند دستگاه دولتی به دنبال اخذ مجوز باشد، تنها از یک درگاه ملی واحد استفاده میکند و مجوزهای لازم را دریافت می نماید. این موضوع شروع کسبوکارها را بهبود میبخشد و سرمایه گذاران را برای تولید ترغیب میکند. حسینی کیا با اشاره به مصوبه مجلس در مورد الزام دستگاهها به استفاده از درگاه ملی مجوزهای کشور برای صدور و درخواستها آنها گفت: اگر قوانین معلق مانده و اجرا نمی شوند، ناشی از کم کاری دستگاههای نظارتی است. اگر هر مجموعه ای که از اجرای قوانین استنکاف میکند با برخورد جدی و قانونی روبرو شود، بسیاری از مشکلات حل شده و قوانین به درستی اجرا میشوند. این نماینده مجلس خاطرنشان کرد: صدور الکترونیکی مجوزها به سهولت فضای کسب و کار تا حد زیادی کمک میکند، به شرط اینکه بسترهای لازم برای استفاده از این امکانات فراهم باشد.
مسدود شدن رانت و فساد در بستر فضای مجازی رضا الفت نسب، عضو هیئت مدیره اتحادیه کشوری کسب و کارهای مجازی درباره الزام صدور مجوزهای الکترونیکی کسب و کار به «رسالت» گفت: سامانه G4B به صورت پایلوت در اتحادیه ها و اصناف از گذشته مورد استفاده قرار می گرفت و اتحادیه ما هم از این سامانه برای صدور مجوزهای خود استفاده می نماید. در صورتی که صدور مجوزها از طریق یک سامانه هدایت و پشتیبانی شود و در صورت اخلال در روند فعالیت سامانه، پشتیبانی و پاسخگویی مناسبی صورت بگیرد، اقدام مناسبی خواهد بود.
الفت نسب ادامه داد: درگاه ملی مجوزهای کشور می تواند به گونه ای تعریف شود که در صورت ارائه مستندات و مدارک، بررسی برای اعطای مجوز طی چند روز تعیین شده انجام بگیرد و نتیجه اعلام گردد. در غیر این صورت و در مواقعی که سامانه بعد از روزهای تعیین شده، پاسخی به متقاضی ندهد به معنای صدور مجوز تلقی گردد. وی الکترونیکی شدن صدور مجوزها را باعث شفافیت بیشتر در کسب وکارها دانست و افزود: سامانه G4B جلوی ایجاد انحصار و امضاهای طلایی را می گیرد اما هنوز میزان موفقیت در عملکرد این سامانه قابل بررسی نیست. باید درگاه ملی مجوزهای کشور در همه دستگاه ها راه اندازی شود تا بتوان عملکرد آن را ارزیابی کرد. الفت نسب تجمیع درخواست مجوزها برای کسب و کار در یک سامانه را ضروری عنوان کرد و گفت: من پیشنهاد داده ام نماد اعتماد الکترونیک یا اینماد نیز در ذیل سامانه G4B قرار بگیرد تا در صورت وجود مشکل در فعالیت کسب وکار، نهاد ناظر که هیئت مقررات زدایی و تسهیل مجوزهای کسب و کار است، دلایل اخلال در کار را واکاوی نماید.
عضو هیئت مدیره اتحادیه کشوری کسب و کارهای مجازی تصریح کرد: ما در اتحادیه با الکترونیکی شدن همه فعالیت ها موافق هستیم چون بستر فضای مجازی و فناوری اطلاعات جلوی شکل گیری رانت و فساد را می گیرد و این مسئله به نفع مردم است.
وی درباره مقاومت بعضی از دستگاه ها در همراهی با سامانه G4Bگفت: دولت باید بتواند در برابر مقاومت دستگاه ها بایستد. وقتی وزارتخانه ای در برابر قانون قرار می گیرد، دولت باید بتواند آن را مدیریت کند و قدرت از انحصار خارج کردن مجوزها را از سایر
دستگاه ها داشته باشد. وزارتخانه های صمت، بهداشت و جهاد کشاورزی بیشترین مجوزهای کسب وکار را صادر می کنند و باید با وزارت اقتصاد همکاری های لازم را داشته باشند.
الفت نسب در پایان با اشاره به ایجاد بستر الکترونیکی شدن مجوز کسب و کارها بر عهده درگاهی ذیل وزارت اقتصاد گفت: ساماندهی و تعیین سیاست های اقتصادی یک کشور به عهده وزارت اقتصاد است و به همین علت انتخاب این وزارتخانه انتخاب درستی برای
راه اندازی سامانه G4B است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 12
عبور از اُمیکرون به شرط واکسن
گروه اجتماعی
پایش های صورت گرفته در کشور ما نشان می دهد، موارد ابتلا به اُمیکرون رو به افزایش است، با این حال برخی امیدوارند که این سویه، آغازی بر پایان کرونا باشد و در نقطه مقابل گروهی، شیوع و گسترش آن را مقدمه یک بحران جدید و فراگیر توصیف می کنند. به راستی کرونا چه هنگامی به خط پایان می رسد و کدام یک از پیش بینی ها امکان تحقق دارد؟ کسی به طور قطعی و مسلم پاسخ این پرسشها را نمی داند، اگرچه گاهی فرضیه های دلگرم کننده ای مطرح می شود، از جمله اینکه، اُمیکرون می تواند آغازی بر تبدیل کرونا به یک اپیدمی فصلی باشد، اما بسیاری از متخصصان اینگونه اظهارات را خوشبینانه و غیر واقع بینانه دانسته و تأکید کرده اند
باید به جای طرح این مباحث بر گسترش سطح پوشش واکسیناسیون و تزریق دز سوم متمرکز شد. در کشور ما با کاهش آمار مبتلایان و مرگ و میرهای روزانه بسیاری این تصور را دارند که کرونا به پایان رسیده است و شاید اظهاراتی از این دست، مبنی بر آنکه اُمیکرون بی خطر و خفیف است و یا از کشندگی کمتری برخوردار است، موجب شده تا سهل انگاری و ساده اندیشی ها میزان رعایت شیوهنامه های بهداشتی را به 47 درصد و استفاده از ماسک را به 49 درصد تنزل دهد، در صورتی که دبیر کمیته علمی کشوری ستاد ملی مقابله با کرونا هشدار می دهد:
«این ساده انگاری است که فکر کنیم اُمیکرون خفیف است و بنابراین همه چیز را رها کنیم. اکنون در بسیاری از کشورها تعداد بستری های ناشی از ابتلا به اُمیکرون به میزان زیادی افزایش یافته و میزان مرگ ومیر هم رشد داشته است.»
از تأکیدات دکتر پیام طبرسی- عضو کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا نیز این است که «اُميكرون خفیف نیست.» البته احتمال دارد علایم آن در ابتدا کمتر باشد، اما در بسیاری از کشورهایی که موج اُمیکرون شکل گرفته، تعداد بستری ها طی یک هفته گذشته به شدت بالا رفته است. براین اساس طبرسی می گوید:
«وقتی بیماری میچرخد، متأسفانه قربانی هم میگیرد. بنابراین اُمیکرون هم میتواند بیماری شدید باشد و هم میتواند منجر به بستری فرد شده و در عین حال کشندگی هم دارد.»
«اُميكرون را نمیتوان یک سرماخوردگی درنظر گرفت»، این را دکتر مسعود یونسیان از دیگر اعضای کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا به خبرگزاری ایسنا می گوید و تصریح می کند که ابتلا به این سویه شدیدتر از سرماخوردگی است و میتواند موارد بستری و منجر به مرگ هم داشته باشد؛ اگرچه شدت آن قدری کمتر از واریانت دلتا است، اما آنقدر شدت آن کمتر نیست که بگوییم مانند سرماخوردگی است و نگران آن نباشیم. این سویه میتواند به شدت تعداد موارد را افزایش دهد که با این اتفاق همان درصد کمی هم که نیاز به بستری و ونتیلاتور دارند میتواند سیستم بهداشتی درمانی را دچار مشکل کند.
اما نگران کننده تر آن است که میزان تزریق دز سوم به کندی پیش می رود و به طورکلی سرعت موارد جدید تزریق بسیار کاهش یافته، «انجام مداخلات اقناعی و اجباری برای واکسیناسیون» از اظهارات یونسیان است، او توضیح می دهد: «از جمعیت
۶۷ میلیون نفری که انتظار داشتیم واکسن تزریق کنند، حدود ۶۰ میلیون نفر برای دز اول واکسینه شدند، ولی سرعت موارد جدید تزریق بسیار کاهش یافته است؛ تا جایی که تزریق نوبت اول به روزی حدود ۵۰ هزار نفر رسیده است.» درحالی که به گفته یونسیان، به نظر می رسد یک سوم و یا یک چهارم موارد ابتلا مربوط به سویه جدید باشد و این می تواند در ادامه برای ما مشکل ساز شود.
کمیته علمی کشوری کووید ۱۹ نیز پیش بینی کرده است که طی چند هفته آینده شاهد پیک اُميكرون در کشور خواهیم بود و شاید این پرسش به ذهن خیلی از ما خطور کرده باشد که چرا تاکنون اُميكرون آنطور که انتظار می رفت شدت نگرفته و چرا در آمریکا و اروپا فاجعه ای در حال رخ دادن است و در این کشورها شاهد شیوع گسترده تر اُميكرون هستیم؟ آیا پاسخ را باید در اظهارات محمدمهدی گویا- رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت جستجو کرد که اخیرا اعلام کرده است: «به اندازه کافی کیت تشخیصی اُمیکرون نداریم». او اظهار امیدواری کرده است با تولید کیت تشخیصی اُميكرون در کشور، دست ما برای انجام تستهای بیشتر باز شود.
نقش ایمنی حاصل از عفونت طبیعی واکسن ها در شدت نگرفتن اُميكرون
دکتر «علیرضا ناجی»- رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفت و گو با «رسالت» به این سؤال و ابهاماتی که وجود دارد، پاسخ داده است: «اگر مشاهده می کنید که تعداد موارد آلوده به اُميكرون در اروپا و آمریکا زیاد است به تعداد تست های بسیاری که انجام می دهند، برمی گردد. در کشور ما نمونه های فراوانی را در اطراف خود می بینیم که سرما خورده انداما تست نمی دهند و اگر بدانیم تعداد مبتلایان اُميكرون در کشور به چه میزان است، باید تعداد تست هایمان را بالا ببریم و افرادی که بیماری های تنفسی دارند را تست کنیم تا بدانیم وضعیت به چه صورت است، اما جدا از این مسئله، ما دو پیک بلند را از اسفندماه تاکنون گذرانده ایم و تعداد بسیاری از مردم ما نیز آلوده شده اند و به هر صورت ایمنی حاصل از عفونت طبیعی را هم باید در نظر بگیریم و اینکه اخیرا در ایران سرعت واکسیناسیون افزایش یافته است. کشورهای اروپایی و آمریکا بسیار زودتر از ما واکسیناسیون را شروع کرده اند و بازگشایی های بسیار گسترده ای داشته اند و همه این ها موجب شده تا هنوز اُميكرون در کشور ما آنطور که انتظار می رفت شدت نگیرد. اما اگر مدتی بگذرد و ایمنی حاصل از عفونت طبیعی واکسن ها کاهش پیدا کند، این احتمال وجود دارد که پیکی از کووید را تجربه کنیم. به همین علت باید به تزریق دزهای بوستر توجه کرد، در حال حاضر تزریق این دز در کشور ما شروع شده و امیدواریم رنج سنی پایین تر یعنی گروه سنی زیر 12 سال هم به چرخه واکسیناسیون وارد شوند تا سطح پوشش بالاتر برود و پیکی از اُميكرون یا هر واریانت دیگری رخ ندهد. البته ما در آمریکا و اروپا می بینیم که به رغم شیوع گسترده تر، مرگ و میربیشتری هم اتفاق می افتد، اُميكرون کشندگی کمتری نسبت به دلتا دارد، اما به طورکلی باید صبر کنیم تا اطلاعات جدیدتر و جامع تری بهدستمان برسد. باتوجه به خصوصیات اُميكرون که دارای سرعت انتشار و شیوع بسیار بالاتری بوده و ایمن گریز است، باید عنوان کرد، هرچقدر شیوع یک ویروس بالاتر باشد، تعداد بیشتری از افراد را درگیر می کند، بنابراین میزان افرادی که نیاز به بستری شدن دارند و به مراکز درمانی و بیمارستان مراجعه می کنند و به همان نسبت سهم افرادی که به نوع شدیدتر بیماری مبتلا می شوند، افزایش می یابد و افراد باتوجه به فاکتورهای خطری که دارند، می توانند حساسیت نسبت به اُميكرون و به طورکلی کووید داشته باشند که در بین این فاکتورهای خطر؛ سن، بیماری های زمینه ای و کاهش ایمنی نسبت به واکسنی که قبلا زده اند، می تواند تأثیرگذار باشد. به غیر از مواردی که مطرح شد، باید به این موضوع هم اشاره کرد که سطح واکسیناسیون خیلی از این کشورها مناسب نیست. به عنوان نمونه، در آمریکا مدت مدیدی است که هنوز آمار دو دز واکسن آنها در حدود58 تا 60 درصد مانده است و بسیاری از گروهها حاضر به تزریق واکسن نیستند، به هر حال این کشور، جمعیت بسیار بالایی دارد که هنوز واکسن نزده اند و باتوجه به اینکه واکسیناسیون آنها قبلا انجام شده، طبیعتا سطح ایمنی پایین آمده است و باتوجه به آنکه اُميكرون ایمن گریز است، باعث شده که شیوع بسیار بالایی در این کشور و جوامع اروپایی به وجود آید و به همان نسبت بیماری شدید و مرگ و میر هم وجود داشته باشد. در کشور ما هم مواردی می بینید که افراد اُميكرون گرفته اند و درICU بستری هستند و احتمال مرگ آنها وجود دارد.»
اُميكرون چه زمانی سویه غالب می شود؟
ناجی در خصوص زمان غالب شدن سویه اُميكرون و پیش بینی شدت پیک ششم، می گوید: «مادامی که به تزریق واکسن و دز بوستر توجه نکنیم و تا هنگامی که واکسن های مؤثر و خوبی نداشته باشیم، این احتمال وجود دارد که اُميكرون به سویه غالب تبدیل شده و پیک هایی به شدت پیک های گذشته را تجربه کنیم. هنگامی که دلتا فراگیر شد، این صحبت مطرح بود که باید ترکیب واکسن را تغییر دهیم ولی اکنون چون ترکیب آن را عوض نکرده ایم، به سمت دزهای بوستر می رویم تا بتوانیم ایمنی را تقویت کرده و میزان آنتی بادی را علیه پروتئین اسپایک بالا ببریم و عملکرد مناسبی نسبت به اُميكرون داشته باشیم. اگر رقم واکسن هایی که در حال تزریق هستیم در همین حد باقی بماند و آن تعدادی که گفته می شود هنوز واکسن نزده اند، همچنان برای واکسیناسیون مراجعه نکنند، مشکل آفرین خواهد بود، باتوجه به آنکه ما در حال حاضر واکسن هایی تزریق می کنیم که از نظر کفایت نسبت به آنچه در کشورهای اروپایی و آمریکایی از فایزر و مدرنا و آسترازنکا تزریق می شود، کیفیت پایینی تری دارند و به همین دلیل ممکن است طی چند هفته آینده پیک تازه ای رخ دهد، همانطور که کمیته علمی مقابله با کرونا نیز براساس مستنداتی که در اختیار دارد، عنوان کرده دو تا سه هفته آینده شاهد بروز پیک ششم خواهیم بود و ما در کشورمان افرادی را داریم که بسیار قبل تر واکسن زده اند و در حال حاضر سطح ایمنی آنها کاهش یافته و عمدتا واکسن هایی تزریق کرده اند که کفایت بالایی نداشته و ایمنی خیلی قوی ای هم ایجاد نکرده است، در این وضعیت به دنبال بازگشایی مدارس هستیم، شواهدی وجود دارد که بسیاری از دانش آموزان
در کلاس درس به اُميكرون مبتلا شده اند، در هر صورت وقتی مراکز عمومی را بازگشایی می کنید، باید منتظر خیزی از کووید باشید. البته معتقدم خیز بسیار قوی و جدی ای نخواهد بود اما ممکن است پس از آنکه ایمنی کاهش پیدا کند، خیز بلندتری را نسبت به زمان کنونی شاهد باشیم. از سوی دیگر، احتمال پیش بینی پیک ششم در چند هفته آینده، به این خاطر است که مقررات و محدودیتی اعمال نشده و شیوهنامه های بهداشتی به درستی رعایت نمی شود. در هرحال، وزارت بهداشت، مغز متفکر کووید است و اگر کمیته علمی مسئله ای را عنوان می کند، باید به آن اهتمام داشت و قبول کرد، نباید آن مسئله را در کمیته دیگری مثل ستاد ملی مقابله با کرونا خنثی کرد. بنابراین ابتدا باید تکلیف مان با خودمان مشخص باشد. وزارت بهداشت و کمیته علمی با تمام مجموعه ها و زیرمجموعه هایش که ممکن است کمی و کاستی هم داشته باشند، در حال حاضر متخصص ترین نظریات را در مورد کووید ارائه می کنند، بنابراین در بازگشایی ها باید حواسمان باشد و مثل پیک چهارم و پنجم غافلگیر نشویم.»
فرضیه های فریبنده
برخی از کارشناسان مطرح کرده اند که کووید می تواند به یک بیماری فصلی مثل آنفلوآنزا تبدیل شود که ناجی در این ارتباط توضیح می دهد: «صحبت هایی از این دست همیشه مطرح است و وقتی ویروس بچرخد، اصطلاحا می گویند ضعیف می شود اما واقعیت آن است که این موضوع برای همه ویرس ها صادق نیست و باید ببینید که ویروس چه روش تکاملی را کسب می کند، ویروس ها برای پایداری، باید بتوانند خود را منتقل کنند. میزان بار ویروسی تولید بالا که باعث می شود شانس انتقال آن از فردی به فرد دیگر بالاتر رود، در ویروس ها مکانیزم های مختلفی دارد. ممکن است ویروسی مثل مرس، پاندمی آنفلوآنزای 1918 و ابولا با ایجاد بیماری های بسیار شدید این کار را انجام دهد اما ویروس کووید با هوشیاری بیشتری عمل کرده و با کسب تمامی تجارب احتیاجی ندارد که بیماری شدیدی ایجاد کرده و میزبانش را بکشد و منتقل کند. در واقع مکانیزمی را کسب کرده که بتواند در یک حدی با پایین و بالا کردن و با سرعت افزایش میزان بار ویروسی و تکثیر بالایی که ایجاد می کند، خودش را منتقل کند و در افرادی که ممکن است علائم بالینی زیادی هم نداشته باشند، آن را منتقل کنند. به نظر نمی رسد که این ویروس تمایل داشته باشد خود را ضعیف کند و به همین حالت می ماند.
امیدوارم اشتباه کنم اما تصورم این نیست که کووید به بیماری فصلی مثل آنفلوآنزا تبدیل شود. به نظر می رسد که ما با این فرضیه ها خودمان را فریب می دهیم. ما باید به صورت سفت و سخت با کووید مبارزه کنیم و تمامی اقداماتی که می تواند ویروس را از گردش بیندازد، انجام دهیم که همان رعایت پروتکل های بهداشتی و اقدامات غیردرمانی و واکسیناسیون است. مشخص نیست تغییرات بعدی ویروس چگونه است، وقتی که واریانت دلتا آمد، همه گفتند که باید واکسن هایمان را تغییر دهیم و اکنون اُميكرون آمده، واریانتی که شیوع بسیار بالایی ایجاد می کند و معلوم نیست واریانت بعدی از کجا بیاید و چه خصوصیاتی داشته باشد، بنابراین آدرسهایی که داده می شود، بسیار آدرسهای غلطی هستند.»
بازنگری بر روی ترکیب واکسن ها
رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی معتقد است: «ما نباید به این موضوعات دلخوش باشیم، بلکه باید شیوه مبارزه بسیار قوی و هوشمندانه ای را اتخاذ کرده و در سطح جهانی واکسیناسیون گسترده ای انجام شود تا بتوانیم جلوی پیدایش واریانت های مختلف را بگیریم، هیچ کس نمی تواند به ما این گارانتی را بدهد که واریانت بعدی چگونه است؛ آیا ضعیف تر است و یا قوی تر؟ تمایل ویروس به ایجاد واریانت هایی است که برای ما مشکل ایجاد می کند. اُميكرونی که گفته می شود بیماری ضعیف تری می دهد، وضعیت کنونی را رقم زده، البته معتقدم این سویه خفیف تر نیست و ما شواهدی از آن داریم که با انتقال وسیع آن در جامعه می تواند بسیاری از افراد را درگیر کند، بنابراین نباید به یکسری از فرضیه ها دلخوش بود. ویروس کووید همیشه در یک حدی خود را نگه داشته، همانطور که با دلتا همین کار را کرد و سراسر دنیا را فراگرفت و با اُميكرون نیز این اتفاق افتاده و در بسیاری از نقاط جغرافیایی اکثریت جامعه کووید را اُميكرون تشکیل می دهد، لذا معلوم نیست که این ویروس در آینده چه تغییراتی داشته باشد و ما باید اصولی با آن مبارزه کنیم که لازمه اش، واکسیناسیون سراسری در تمام دنیا و بازنگری بر روی ترکیب واکسن هاست و باید واکسن های مؤثرتری علیه واریانت ها داشته باشیم و با توجه به تجربیاتی که در حال حاضر کسب کرده ایم، می دانیم که ویروس ممکن است در کجا موتاسیون را ایجاد کند، بنابراین باید ترکیبی از واکسیناسیون سویه های قدیمی و سویه های جدید در دستور کارمان باشد تا عملکرد بهتری از خود نشان دهد و دولت ها باید بموقع تصمیمات لازم را اتخاذ و جلوی گردش ویروس را بگیرند. واکسن سینوفارم بسیار خدمت کرده است اما باتوجه به شرایط موجود باید تغییراتی را در این زمینه اعمال کرد، همانطور که حدود 8 ماه پیش مقامات بهداشتی چین عنوان کرده اند که در سیاست واکسیناسیون خود به آن موفقیت های مورد انتظار، نرسیده اند. پلتفرم غیرفعال، نمی تواند خیلی با این ویروس مقابله کند. ما باید پلتفرمی از واکسن ها داشته باشیم که علاوه بر تهییج و تقویت و تحریک سیستم ایمنی هومورال، ایمنی سلولی قوی ای هم علیه پروتئین اسپایک بهوجود بیاورد که واکسن های «مسنجر آر ان ای» و «وکتوری» و «پروتئینی» از آن جمله اند. ما اگر به مطالعات نگاه کنیم، واکسن هایی مثل سینوفارم و سینووک در پایین ترین سطح ایمن زایی و مبارزه علیه اُميكرون قرار دارند و بسیاری از کشورها که سینوفارم استفاده می کردند، از زمانی که دلتا آمد، برای دز بوستر خود، واکسن هایی مثل آسترازنکا و فایزر را تزریق کردند. ما باید از این واقعیت ها درس بگیریم و به سمت واکسن هایی برویم که دارای عملکرد بالایی هستند. البته ایران محدودیت های خاص خود را دارد و باید بر روی واکسن های داخلی مثل پاستوکووک پلاس که می دانیم پروتئینی هستند و ایمنی خوبی می دهند، آزمایش های مربوط به این موضوع صورت گرفته و مشخص شود که در مورد اُميكرون چه عملکردی دارد. اگر خوب بود، نگه می داریم، استفاده می کنیم و جلو می رویم. اگر اینطور نبود باید تغییراتی را در آن اعمال کنیم، همانطور که در مورد سینوفارم نیز به همین صورت است و چینی ها واکسن جدید پروتئین بیس را درست کرده اند که برای دز بوستر خود از آن استفاده می کنند و می گویند سطح آنتی بادی بالاتری نسبت به دز بوستر سینوفارم می دهد؛ این ها مواردی است که باید به آن توجه شود. باتوجه به آنکه تولید کننده پاستوکووک هستیم باید تولید محتوای علمی هم انجام دهیم و فقط تولید واکسن مهم نیست، بلکه پایش و اثربخشی آن بر روی واریانت های دیگر هم اهمیت دارد. همه دنیا نیز این مسئله را قبول دارند که واکسن های «وکتوری» و «مسنجر آر ان ای» که در حال حاضر وجود دارد، بسیار بهتر از واکسن های غیرفعال هستند.»
2022 سال پایان کرونا؟
ناجی در پاسخ به اینکه آیا ممکن است، دز چهارم واکسن هم تزریق شود؟ بیان می کند: «بسیاری از کشورها در مورد دز چهارم برای بعضی از بیماری های خاص صحبت می کنند. مثل بیمارانی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند و یک کشوری ممکن است برای کادر درمان هم دز چهارم را تجویز کند. اگر کووید در طول زمان بماند، به دلیل تغییراتی که دارد، باید دزهای بوستر را تزریق کنیم و مبارزه دقیق و از گردش انداختن ویروس بسیار مهم است.»
سازمان جهانی بهداشت، سال 2022 را سال پایان کرونا عنوان کرده، موضوعی که تعجب بسیاری از متخصصان و صاحب نظران را برانگیخته و رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در این زمینه تشریح می کند: «آنچه سازمان جهانی بهداشت مطرح کرده مربوط به قبل از اُميكرون است. در حال حاضر اُميكرون معادله ها را به هم زده و بسیاری از کشورهای جهان نیز همچنان واکسیناسیون را انجام نداده اند و نمی دانم این سازمان برچه اساسی چنین سخن امیدوارانه ای را مطرح کرده، البته تا سال 2022 خیلی راه است و ما امیدواریم که این اتفاق بیفتد اما باید در نظر داشته باشیم، بسیاری از کشورها هنوز واکسیناسیون خود را آغاز هم نکرده اند و برخی کشورها درصد بسیار کمی از جمعیت خود را پوشش داده اند، به کشور آفریقای جنوبی نگاه کنید که هنوز 26 درصد جمعیت اش دو دز واکسن را تزریق کرده اند و ممکن است بسیاری از کشورها کمتر از این میزان واکسن تزریق کرده باشند، با این شرایط چگونه می توانید خوشبین باشید به اینکه کووید را در سال 2022 کنترل کرده و پایان خوبی رقم بخورد. آیا سازمان جهانی بهداشت برای کشورهایی که سطح پوشش واکسیناسیون پایینی دارند، برنامه خاصی تدارک دیده است؟ ما می دانیم شکل گیری واریانت های جدیدی مثل مو و لامبدا در کشورهای آمریکای جنوبی نظیر پرو و کلمبیا به این دلیل بوده که ساختار بهداشتی خیلی قوی ای نداشته اند و واکسن تزریق نکرده اند و باید برای این کشورها فکری کرد. اگر سازمان جهانی بهداشت گفته است که سال 2022 سال پایان کووید است، احتمالا در این باره برنامه ریزی کرده و ما از آن بی اطلاعیم اما به نظر نمی رسد که ما به این زودی ها بتوانیم کشورهای مختلفی که دارای جمعیت بالایی هستند را واکسینه کنیم. بعید می دانم که بتوانیم آنقدر تولید واکسن داشته باشیم که پوشش واکسیناسیون ما، تمامی گستره جمعیتی جهان را دربربگیرد و یا دنیا واقعا به این نتیجه برسد که باید به تمامی کشورها کمک کرد. ما اکنون با جوامعی روبه رو هستیم که تزریق دز سوم و یا چهارم را آغاز و یا تزریق واکسن به کودکان را شروع کرده اند اما برخی از کشورها مثل آفریقای جنوبی بسیار از این پروسه عقب اند، بنابراین طرح چنین مباحثی بسیار ساده انگارانه است.»
پایش های صورت گرفته در کشور ما نشان می دهد، موارد ابتلا به اُمیکرون رو به افزایش است، با این حال برخی امیدوارند که این سویه، آغازی بر پایان کرونا باشد و در نقطه مقابل گروهی، شیوع و گسترش آن را مقدمه یک بحران جدید و فراگیر توصیف می کنند. به راستی کرونا چه هنگامی به خط پایان می رسد و کدام یک از پیش بینی ها امکان تحقق دارد؟ کسی به طور قطعی و مسلم پاسخ این پرسشها را نمی داند، اگرچه گاهی فرضیه های دلگرم کننده ای مطرح می شود، از جمله اینکه، اُمیکرون می تواند آغازی بر تبدیل کرونا به یک اپیدمی فصلی باشد، اما بسیاری از متخصصان اینگونه اظهارات را خوشبینانه و غیر واقع بینانه دانسته و تأکید کرده اند
باید به جای طرح این مباحث بر گسترش سطح پوشش واکسیناسیون و تزریق دز سوم متمرکز شد. در کشور ما با کاهش آمار مبتلایان و مرگ و میرهای روزانه بسیاری این تصور را دارند که کرونا به پایان رسیده است و شاید اظهاراتی از این دست، مبنی بر آنکه اُمیکرون بی خطر و خفیف است و یا از کشندگی کمتری برخوردار است، موجب شده تا سهل انگاری و ساده اندیشی ها میزان رعایت شیوهنامه های بهداشتی را به 47 درصد و استفاده از ماسک را به 49 درصد تنزل دهد، در صورتی که دبیر کمیته علمی کشوری ستاد ملی مقابله با کرونا هشدار می دهد:
«این ساده انگاری است که فکر کنیم اُمیکرون خفیف است و بنابراین همه چیز را رها کنیم. اکنون در بسیاری از کشورها تعداد بستری های ناشی از ابتلا به اُمیکرون به میزان زیادی افزایش یافته و میزان مرگ ومیر هم رشد داشته است.»
از تأکیدات دکتر پیام طبرسی- عضو کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا نیز این است که «اُميكرون خفیف نیست.» البته احتمال دارد علایم آن در ابتدا کمتر باشد، اما در بسیاری از کشورهایی که موج اُمیکرون شکل گرفته، تعداد بستری ها طی یک هفته گذشته به شدت بالا رفته است. براین اساس طبرسی می گوید:
«وقتی بیماری میچرخد، متأسفانه قربانی هم میگیرد. بنابراین اُمیکرون هم میتواند بیماری شدید باشد و هم میتواند منجر به بستری فرد شده و در عین حال کشندگی هم دارد.»
«اُميكرون را نمیتوان یک سرماخوردگی درنظر گرفت»، این را دکتر مسعود یونسیان از دیگر اعضای کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا به خبرگزاری ایسنا می گوید و تصریح می کند که ابتلا به این سویه شدیدتر از سرماخوردگی است و میتواند موارد بستری و منجر به مرگ هم داشته باشد؛ اگرچه شدت آن قدری کمتر از واریانت دلتا است، اما آنقدر شدت آن کمتر نیست که بگوییم مانند سرماخوردگی است و نگران آن نباشیم. این سویه میتواند به شدت تعداد موارد را افزایش دهد که با این اتفاق همان درصد کمی هم که نیاز به بستری و ونتیلاتور دارند میتواند سیستم بهداشتی درمانی را دچار مشکل کند.
اما نگران کننده تر آن است که میزان تزریق دز سوم به کندی پیش می رود و به طورکلی سرعت موارد جدید تزریق بسیار کاهش یافته، «انجام مداخلات اقناعی و اجباری برای واکسیناسیون» از اظهارات یونسیان است، او توضیح می دهد: «از جمعیت
۶۷ میلیون نفری که انتظار داشتیم واکسن تزریق کنند، حدود ۶۰ میلیون نفر برای دز اول واکسینه شدند، ولی سرعت موارد جدید تزریق بسیار کاهش یافته است؛ تا جایی که تزریق نوبت اول به روزی حدود ۵۰ هزار نفر رسیده است.» درحالی که به گفته یونسیان، به نظر می رسد یک سوم و یا یک چهارم موارد ابتلا مربوط به سویه جدید باشد و این می تواند در ادامه برای ما مشکل ساز شود.
کمیته علمی کشوری کووید ۱۹ نیز پیش بینی کرده است که طی چند هفته آینده شاهد پیک اُميكرون در کشور خواهیم بود و شاید این پرسش به ذهن خیلی از ما خطور کرده باشد که چرا تاکنون اُميكرون آنطور که انتظار می رفت شدت نگرفته و چرا در آمریکا و اروپا فاجعه ای در حال رخ دادن است و در این کشورها شاهد شیوع گسترده تر اُميكرون هستیم؟ آیا پاسخ را باید در اظهارات محمدمهدی گویا- رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت جستجو کرد که اخیرا اعلام کرده است: «به اندازه کافی کیت تشخیصی اُمیکرون نداریم». او اظهار امیدواری کرده است با تولید کیت تشخیصی اُميكرون در کشور، دست ما برای انجام تستهای بیشتر باز شود.
نقش ایمنی حاصل از عفونت طبیعی واکسن ها در شدت نگرفتن اُميكرون
دکتر «علیرضا ناجی»- رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفت و گو با «رسالت» به این سؤال و ابهاماتی که وجود دارد، پاسخ داده است: «اگر مشاهده می کنید که تعداد موارد آلوده به اُميكرون در اروپا و آمریکا زیاد است به تعداد تست های بسیاری که انجام می دهند، برمی گردد. در کشور ما نمونه های فراوانی را در اطراف خود می بینیم که سرما خورده انداما تست نمی دهند و اگر بدانیم تعداد مبتلایان اُميكرون در کشور به چه میزان است، باید تعداد تست هایمان را بالا ببریم و افرادی که بیماری های تنفسی دارند را تست کنیم تا بدانیم وضعیت به چه صورت است، اما جدا از این مسئله، ما دو پیک بلند را از اسفندماه تاکنون گذرانده ایم و تعداد بسیاری از مردم ما نیز آلوده شده اند و به هر صورت ایمنی حاصل از عفونت طبیعی را هم باید در نظر بگیریم و اینکه اخیرا در ایران سرعت واکسیناسیون افزایش یافته است. کشورهای اروپایی و آمریکا بسیار زودتر از ما واکسیناسیون را شروع کرده اند و بازگشایی های بسیار گسترده ای داشته اند و همه این ها موجب شده تا هنوز اُميكرون در کشور ما آنطور که انتظار می رفت شدت نگیرد. اما اگر مدتی بگذرد و ایمنی حاصل از عفونت طبیعی واکسن ها کاهش پیدا کند، این احتمال وجود دارد که پیکی از کووید را تجربه کنیم. به همین علت باید به تزریق دزهای بوستر توجه کرد، در حال حاضر تزریق این دز در کشور ما شروع شده و امیدواریم رنج سنی پایین تر یعنی گروه سنی زیر 12 سال هم به چرخه واکسیناسیون وارد شوند تا سطح پوشش بالاتر برود و پیکی از اُميكرون یا هر واریانت دیگری رخ ندهد. البته ما در آمریکا و اروپا می بینیم که به رغم شیوع گسترده تر، مرگ و میربیشتری هم اتفاق می افتد، اُميكرون کشندگی کمتری نسبت به دلتا دارد، اما به طورکلی باید صبر کنیم تا اطلاعات جدیدتر و جامع تری بهدستمان برسد. باتوجه به خصوصیات اُميكرون که دارای سرعت انتشار و شیوع بسیار بالاتری بوده و ایمن گریز است، باید عنوان کرد، هرچقدر شیوع یک ویروس بالاتر باشد، تعداد بیشتری از افراد را درگیر می کند، بنابراین میزان افرادی که نیاز به بستری شدن دارند و به مراکز درمانی و بیمارستان مراجعه می کنند و به همان نسبت سهم افرادی که به نوع شدیدتر بیماری مبتلا می شوند، افزایش می یابد و افراد باتوجه به فاکتورهای خطری که دارند، می توانند حساسیت نسبت به اُميكرون و به طورکلی کووید داشته باشند که در بین این فاکتورهای خطر؛ سن، بیماری های زمینه ای و کاهش ایمنی نسبت به واکسنی که قبلا زده اند، می تواند تأثیرگذار باشد. به غیر از مواردی که مطرح شد، باید به این موضوع هم اشاره کرد که سطح واکسیناسیون خیلی از این کشورها مناسب نیست. به عنوان نمونه، در آمریکا مدت مدیدی است که هنوز آمار دو دز واکسن آنها در حدود58 تا 60 درصد مانده است و بسیاری از گروهها حاضر به تزریق واکسن نیستند، به هر حال این کشور، جمعیت بسیار بالایی دارد که هنوز واکسن نزده اند و باتوجه به اینکه واکسیناسیون آنها قبلا انجام شده، طبیعتا سطح ایمنی پایین آمده است و باتوجه به آنکه اُميكرون ایمن گریز است، باعث شده که شیوع بسیار بالایی در این کشور و جوامع اروپایی به وجود آید و به همان نسبت بیماری شدید و مرگ و میر هم وجود داشته باشد. در کشور ما هم مواردی می بینید که افراد اُميكرون گرفته اند و درICU بستری هستند و احتمال مرگ آنها وجود دارد.»
اُميكرون چه زمانی سویه غالب می شود؟
ناجی در خصوص زمان غالب شدن سویه اُميكرون و پیش بینی شدت پیک ششم، می گوید: «مادامی که به تزریق واکسن و دز بوستر توجه نکنیم و تا هنگامی که واکسن های مؤثر و خوبی نداشته باشیم، این احتمال وجود دارد که اُميكرون به سویه غالب تبدیل شده و پیک هایی به شدت پیک های گذشته را تجربه کنیم. هنگامی که دلتا فراگیر شد، این صحبت مطرح بود که باید ترکیب واکسن را تغییر دهیم ولی اکنون چون ترکیب آن را عوض نکرده ایم، به سمت دزهای بوستر می رویم تا بتوانیم ایمنی را تقویت کرده و میزان آنتی بادی را علیه پروتئین اسپایک بالا ببریم و عملکرد مناسبی نسبت به اُميكرون داشته باشیم. اگر رقم واکسن هایی که در حال تزریق هستیم در همین حد باقی بماند و آن تعدادی که گفته می شود هنوز واکسن نزده اند، همچنان برای واکسیناسیون مراجعه نکنند، مشکل آفرین خواهد بود، باتوجه به آنکه ما در حال حاضر واکسن هایی تزریق می کنیم که از نظر کفایت نسبت به آنچه در کشورهای اروپایی و آمریکایی از فایزر و مدرنا و آسترازنکا تزریق می شود، کیفیت پایینی تری دارند و به همین دلیل ممکن است طی چند هفته آینده پیک تازه ای رخ دهد، همانطور که کمیته علمی مقابله با کرونا نیز براساس مستنداتی که در اختیار دارد، عنوان کرده دو تا سه هفته آینده شاهد بروز پیک ششم خواهیم بود و ما در کشورمان افرادی را داریم که بسیار قبل تر واکسن زده اند و در حال حاضر سطح ایمنی آنها کاهش یافته و عمدتا واکسن هایی تزریق کرده اند که کفایت بالایی نداشته و ایمنی خیلی قوی ای هم ایجاد نکرده است، در این وضعیت به دنبال بازگشایی مدارس هستیم، شواهدی وجود دارد که بسیاری از دانش آموزان
در کلاس درس به اُميكرون مبتلا شده اند، در هر صورت وقتی مراکز عمومی را بازگشایی می کنید، باید منتظر خیزی از کووید باشید. البته معتقدم خیز بسیار قوی و جدی ای نخواهد بود اما ممکن است پس از آنکه ایمنی کاهش پیدا کند، خیز بلندتری را نسبت به زمان کنونی شاهد باشیم. از سوی دیگر، احتمال پیش بینی پیک ششم در چند هفته آینده، به این خاطر است که مقررات و محدودیتی اعمال نشده و شیوهنامه های بهداشتی به درستی رعایت نمی شود. در هرحال، وزارت بهداشت، مغز متفکر کووید است و اگر کمیته علمی مسئله ای را عنوان می کند، باید به آن اهتمام داشت و قبول کرد، نباید آن مسئله را در کمیته دیگری مثل ستاد ملی مقابله با کرونا خنثی کرد. بنابراین ابتدا باید تکلیف مان با خودمان مشخص باشد. وزارت بهداشت و کمیته علمی با تمام مجموعه ها و زیرمجموعه هایش که ممکن است کمی و کاستی هم داشته باشند، در حال حاضر متخصص ترین نظریات را در مورد کووید ارائه می کنند، بنابراین در بازگشایی ها باید حواسمان باشد و مثل پیک چهارم و پنجم غافلگیر نشویم.»
فرضیه های فریبنده
برخی از کارشناسان مطرح کرده اند که کووید می تواند به یک بیماری فصلی مثل آنفلوآنزا تبدیل شود که ناجی در این ارتباط توضیح می دهد: «صحبت هایی از این دست همیشه مطرح است و وقتی ویروس بچرخد، اصطلاحا می گویند ضعیف می شود اما واقعیت آن است که این موضوع برای همه ویرس ها صادق نیست و باید ببینید که ویروس چه روش تکاملی را کسب می کند، ویروس ها برای پایداری، باید بتوانند خود را منتقل کنند. میزان بار ویروسی تولید بالا که باعث می شود شانس انتقال آن از فردی به فرد دیگر بالاتر رود، در ویروس ها مکانیزم های مختلفی دارد. ممکن است ویروسی مثل مرس، پاندمی آنفلوآنزای 1918 و ابولا با ایجاد بیماری های بسیار شدید این کار را انجام دهد اما ویروس کووید با هوشیاری بیشتری عمل کرده و با کسب تمامی تجارب احتیاجی ندارد که بیماری شدیدی ایجاد کرده و میزبانش را بکشد و منتقل کند. در واقع مکانیزمی را کسب کرده که بتواند در یک حدی با پایین و بالا کردن و با سرعت افزایش میزان بار ویروسی و تکثیر بالایی که ایجاد می کند، خودش را منتقل کند و در افرادی که ممکن است علائم بالینی زیادی هم نداشته باشند، آن را منتقل کنند. به نظر نمی رسد که این ویروس تمایل داشته باشد خود را ضعیف کند و به همین حالت می ماند.
امیدوارم اشتباه کنم اما تصورم این نیست که کووید به بیماری فصلی مثل آنفلوآنزا تبدیل شود. به نظر می رسد که ما با این فرضیه ها خودمان را فریب می دهیم. ما باید به صورت سفت و سخت با کووید مبارزه کنیم و تمامی اقداماتی که می تواند ویروس را از گردش بیندازد، انجام دهیم که همان رعایت پروتکل های بهداشتی و اقدامات غیردرمانی و واکسیناسیون است. مشخص نیست تغییرات بعدی ویروس چگونه است، وقتی که واریانت دلتا آمد، همه گفتند که باید واکسن هایمان را تغییر دهیم و اکنون اُميكرون آمده، واریانتی که شیوع بسیار بالایی ایجاد می کند و معلوم نیست واریانت بعدی از کجا بیاید و چه خصوصیاتی داشته باشد، بنابراین آدرسهایی که داده می شود، بسیار آدرسهای غلطی هستند.»
بازنگری بر روی ترکیب واکسن ها
رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی معتقد است: «ما نباید به این موضوعات دلخوش باشیم، بلکه باید شیوه مبارزه بسیار قوی و هوشمندانه ای را اتخاذ کرده و در سطح جهانی واکسیناسیون گسترده ای انجام شود تا بتوانیم جلوی پیدایش واریانت های مختلف را بگیریم، هیچ کس نمی تواند به ما این گارانتی را بدهد که واریانت بعدی چگونه است؛ آیا ضعیف تر است و یا قوی تر؟ تمایل ویروس به ایجاد واریانت هایی است که برای ما مشکل ایجاد می کند. اُميكرونی که گفته می شود بیماری ضعیف تری می دهد، وضعیت کنونی را رقم زده، البته معتقدم این سویه خفیف تر نیست و ما شواهدی از آن داریم که با انتقال وسیع آن در جامعه می تواند بسیاری از افراد را درگیر کند، بنابراین نباید به یکسری از فرضیه ها دلخوش بود. ویروس کووید همیشه در یک حدی خود را نگه داشته، همانطور که با دلتا همین کار را کرد و سراسر دنیا را فراگرفت و با اُميكرون نیز این اتفاق افتاده و در بسیاری از نقاط جغرافیایی اکثریت جامعه کووید را اُميكرون تشکیل می دهد، لذا معلوم نیست که این ویروس در آینده چه تغییراتی داشته باشد و ما باید اصولی با آن مبارزه کنیم که لازمه اش، واکسیناسیون سراسری در تمام دنیا و بازنگری بر روی ترکیب واکسن هاست و باید واکسن های مؤثرتری علیه واریانت ها داشته باشیم و با توجه به تجربیاتی که در حال حاضر کسب کرده ایم، می دانیم که ویروس ممکن است در کجا موتاسیون را ایجاد کند، بنابراین باید ترکیبی از واکسیناسیون سویه های قدیمی و سویه های جدید در دستور کارمان باشد تا عملکرد بهتری از خود نشان دهد و دولت ها باید بموقع تصمیمات لازم را اتخاذ و جلوی گردش ویروس را بگیرند. واکسن سینوفارم بسیار خدمت کرده است اما باتوجه به شرایط موجود باید تغییراتی را در این زمینه اعمال کرد، همانطور که حدود 8 ماه پیش مقامات بهداشتی چین عنوان کرده اند که در سیاست واکسیناسیون خود به آن موفقیت های مورد انتظار، نرسیده اند. پلتفرم غیرفعال، نمی تواند خیلی با این ویروس مقابله کند. ما باید پلتفرمی از واکسن ها داشته باشیم که علاوه بر تهییج و تقویت و تحریک سیستم ایمنی هومورال، ایمنی سلولی قوی ای هم علیه پروتئین اسپایک بهوجود بیاورد که واکسن های «مسنجر آر ان ای» و «وکتوری» و «پروتئینی» از آن جمله اند. ما اگر به مطالعات نگاه کنیم، واکسن هایی مثل سینوفارم و سینووک در پایین ترین سطح ایمن زایی و مبارزه علیه اُميكرون قرار دارند و بسیاری از کشورها که سینوفارم استفاده می کردند، از زمانی که دلتا آمد، برای دز بوستر خود، واکسن هایی مثل آسترازنکا و فایزر را تزریق کردند. ما باید از این واقعیت ها درس بگیریم و به سمت واکسن هایی برویم که دارای عملکرد بالایی هستند. البته ایران محدودیت های خاص خود را دارد و باید بر روی واکسن های داخلی مثل پاستوکووک پلاس که می دانیم پروتئینی هستند و ایمنی خوبی می دهند، آزمایش های مربوط به این موضوع صورت گرفته و مشخص شود که در مورد اُميكرون چه عملکردی دارد. اگر خوب بود، نگه می داریم، استفاده می کنیم و جلو می رویم. اگر اینطور نبود باید تغییراتی را در آن اعمال کنیم، همانطور که در مورد سینوفارم نیز به همین صورت است و چینی ها واکسن جدید پروتئین بیس را درست کرده اند که برای دز بوستر خود از آن استفاده می کنند و می گویند سطح آنتی بادی بالاتری نسبت به دز بوستر سینوفارم می دهد؛ این ها مواردی است که باید به آن توجه شود. باتوجه به آنکه تولید کننده پاستوکووک هستیم باید تولید محتوای علمی هم انجام دهیم و فقط تولید واکسن مهم نیست، بلکه پایش و اثربخشی آن بر روی واریانت های دیگر هم اهمیت دارد. همه دنیا نیز این مسئله را قبول دارند که واکسن های «وکتوری» و «مسنجر آر ان ای» که در حال حاضر وجود دارد، بسیار بهتر از واکسن های غیرفعال هستند.»
2022 سال پایان کرونا؟
ناجی در پاسخ به اینکه آیا ممکن است، دز چهارم واکسن هم تزریق شود؟ بیان می کند: «بسیاری از کشورها در مورد دز چهارم برای بعضی از بیماری های خاص صحبت می کنند. مثل بیمارانی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند و یک کشوری ممکن است برای کادر درمان هم دز چهارم را تجویز کند. اگر کووید در طول زمان بماند، به دلیل تغییراتی که دارد، باید دزهای بوستر را تزریق کنیم و مبارزه دقیق و از گردش انداختن ویروس بسیار مهم است.»
سازمان جهانی بهداشت، سال 2022 را سال پایان کرونا عنوان کرده، موضوعی که تعجب بسیاری از متخصصان و صاحب نظران را برانگیخته و رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در این زمینه تشریح می کند: «آنچه سازمان جهانی بهداشت مطرح کرده مربوط به قبل از اُميكرون است. در حال حاضر اُميكرون معادله ها را به هم زده و بسیاری از کشورهای جهان نیز همچنان واکسیناسیون را انجام نداده اند و نمی دانم این سازمان برچه اساسی چنین سخن امیدوارانه ای را مطرح کرده، البته تا سال 2022 خیلی راه است و ما امیدواریم که این اتفاق بیفتد اما باید در نظر داشته باشیم، بسیاری از کشورها هنوز واکسیناسیون خود را آغاز هم نکرده اند و برخی کشورها درصد بسیار کمی از جمعیت خود را پوشش داده اند، به کشور آفریقای جنوبی نگاه کنید که هنوز 26 درصد جمعیت اش دو دز واکسن را تزریق کرده اند و ممکن است بسیاری از کشورها کمتر از این میزان واکسن تزریق کرده باشند، با این شرایط چگونه می توانید خوشبین باشید به اینکه کووید را در سال 2022 کنترل کرده و پایان خوبی رقم بخورد. آیا سازمان جهانی بهداشت برای کشورهایی که سطح پوشش واکسیناسیون پایینی دارند، برنامه خاصی تدارک دیده است؟ ما می دانیم شکل گیری واریانت های جدیدی مثل مو و لامبدا در کشورهای آمریکای جنوبی نظیر پرو و کلمبیا به این دلیل بوده که ساختار بهداشتی خیلی قوی ای نداشته اند و واکسن تزریق نکرده اند و باید برای این کشورها فکری کرد. اگر سازمان جهانی بهداشت گفته است که سال 2022 سال پایان کووید است، احتمالا در این باره برنامه ریزی کرده و ما از آن بی اطلاعیم اما به نظر نمی رسد که ما به این زودی ها بتوانیم کشورهای مختلفی که دارای جمعیت بالایی هستند را واکسینه کنیم. بعید می دانم که بتوانیم آنقدر تولید واکسن داشته باشیم که پوشش واکسیناسیون ما، تمامی گستره جمعیتی جهان را دربربگیرد و یا دنیا واقعا به این نتیجه برسد که باید به تمامی کشورها کمک کرد. ما اکنون با جوامعی روبه رو هستیم که تزریق دز سوم و یا چهارم را آغاز و یا تزریق واکسن به کودکان را شروع کرده اند اما برخی از کشورها مثل آفریقای جنوبی بسیار از این پروسه عقب اند، بنابراین طرح چنین مباحثی بسیار ساده انگارانه است.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
هدفگذاری برای احیای کرانه مکران
گروه سیاسی
حکمرانی سید ابراهیم رئیسی در حال تغییر رهیافت مدیریتی کشور است؛ رهیافت معیوبی که طی آن از پشت درهای بسته در برجهای گرم و نرم پایتخت برای جایجای ایران اسلامی نسخه واحد پیچیده میشد اما غافل از اینکه اقتضائات نقاط مختلف کشور با هم فرق دارد و باید به نسبت آن اقدام به نسخهپیچی و اجرا کرد. یکی از شئون تغییر رهیافت مدیریتی دولت مردمی، تلاش برای تفویض اختیارات بیشتر به استانداران است، البته در دولتهای قبلی نیز بحث تفویض اختیارات به مقام عالی استانها وجود داشت اما ضمن آنکه شعاری بود بیشتر جنبه سیاسی داشت اما وجهتمایز تفویض اختیارات در دولت جدید به واگذاری اختیارات بودجهای برمیگردد که بر اساس آن باید استانداران تصمیمگیر محل هزینه اعتبارات با نظارت سازمان برنامهوبودجه باشد.
مثلا استان خوزستان در حوزه کشاورزی و استان گیلان در حوزه گردشگری مستعد هستند بنابراین از آنجایی که محل تخصیص و هزینه اعتبار استانها متفاوت است باید نوع تصمیمگیری آن نیز متفاوت باشد که این موضوع در اختیار استاندارها باید قرار گیرد. رئیسجمهور در جریان سفر به استان هرمزگان به ضرورت عملیاتی شدن این مشی مهم حکمرانی تلویحا تاکید و با گفتن گزاره «آقا اجازه از تهران باید ممنوع شود» به ضرورت قدرت تصمیمگیری در استانها تاکید کرد.
بندرعباس؛ مقصد چهاردهمین سفر
سید ابراهیم رئیسی صبح روز پنج شنبه وارد فرودگاه بندرعباس شد و در بدو ورود از سوی نماینده ولی فقیه در استان، استاندار و مسئولین استانی مورد استقبال قرار گرفت. بازدید از پروژههای استان، دیدار با اقشار مختلف مردم، نخبگان، جانبازان، خانواده شهدا و ایثارگران ، شرکت در جلسه شورای اداری و نشست خبری از مهم ترین برنامه های سفر رئیس جمهور به استان هرمزگان بود. رئیس جمهور را در این سفر، رئیس دفتر رئیس جمهور، معاون اجرایی رئیسجمهور، رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزرای «کشور»، «بهداشت و درمان و آموزش پزشکی» و «ورزش و جوانان»، «جهاد کشاورزی»، «نیرو»، «نفت» و ... همراهی میکردند.
نباید شاهد فقر در هرمزگان باشیم
سید ابراهیم رئیسی، در جریان چهاردهمین سفر استانی و در بدو ورود به استان هرمزگان درباره اهداف و برنامههای این سفر گفت: شکلگیری استان هرمزگان همراه با مقاومت مردم در برابر متجاوزان بوده و تاریخ این استان ایستادگی، شجاعت و شهامت مردم را ثبت کرده است. رئیس جمهور با اشاره به اینکه پیش از انجام سفر، هیئتهایی به استان اعزام شده و با کمک نماینده ولی فقیه، استاندار و فعالان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیازهای هرمزگان شناسایی شده است، افزود: این استان در عرصههای تجاری، معدنی، صنعتی، کشاورزی، گردشگری و اقتصاد دریا زمینهها و ظرفیتهای بسیار خوبی برای توسعه دارد و با وجود این ظرفیتها نباید شاهد برخی نارساییها، فقر و بیکاری در استان باشیم.
رئیسی با بیان اینکه سطح بالایی از امنیت در استان برقرار است که باعث ایجاد امنیت مطلوبی در خلیجفارس نیز شده است، اظهار داشت: لازم است از نیروهای مسلح استان که با حضور آگاهانه و بابصیرت خود توانستهاند به خوبی امنیت را در دریا و آسمان هرمزگان و خلیجفارس ایجاد کنند قدردانی کنم. حجتالاسلام رئیسی تصریح کرد: در پرتو امنیت موجود در هرمزگان میتوان هر نوع سرمایهگذاری در استان را تضمین کرد و با اتکا بر این سرمایهگذاریها بر توسعه هرمزگان همت گماشت. دولت سیزدهم برنامهریزیهای خوبی در راستای توسعه هرمزگان در عرصههای مختلف انجام داده تا بتواند در این زمینه گامهای موثری بردارد و مردم و فعالان اقتصادی احساس کنند که در این جهت گامهای موثری برداشته میشود.
حضور در جمع سیلزدگان منطقه هشتبندی میناب
سید ابراهیم رئیسی روز پنج شنبه در جریان سفر به استان هرمزگان به منطقه سیلزده هشتبندی شهرستان میناب سفر کرد و در جمع مردم این منطقه گفت: با تلاش دولت و صبر و همت مردم نسبت به جبران خسارتهای سیل به این منطقه و احیای کشاورزی اقدام خواهد شد. رئیس جمهور با اشاره به مطالبات مردم در زمینه تغییر در تقسیمات کشوری و ایجاد جاده افزود: از صبر، تلاش و روحیه انقلابی شما تشکر میکنم و اطمینان میدهم که دولت سیزدهم تمام تلاش خود را برای پیگیری مطالبات شما به کار خواهد گرفت.
بازدید از منطقه زلزلهزده گیشان غربی
سید ابراهیم رئیسی در ادامه چهاردهمین سفر استانی خود در استان هرمزگان از منطقه زلزله زده گیشان غربی بازدید و از نزدیک با مردم این منطقه گفتوگو کرد. رئیسی با تشکر از اقدامات استاندار هرمزگان و بنیاد مسکن نسبت به رسیدگی به مشکلات مردم زلزله زده منطقه گیشان غربی، به اقدامات عمرانی صورت گرفته اشاره کرد و گفت: نیاز به بودجه بیشتری برای حل مشکلات در این منطقه است که در جلسه شورای اداری استان در این خصوص تصمیم گیری خواهد شد. رئیس جمهور اظهار داشت: خدمت به این مردم عزیز وظیفه دولت است و در این راه از هیچ اقدامی دریغ نخواهیم کرد.
بازدید از بخشهای مختلف مجتمع بندری شهید رجایی
سید ابراهیم رئیسی در ادامه برنامههای سفر خود به استان هرمزگان از مرکز کنترل ترافیک و جستجو و نجات دریایی مجتمع بندری شهید رجایی و اتاق مدیریت و مانیتورینگ این مجموعه بازدید کرد. بازدید از طرحهای توسعهای، زیرساختهای گمرکی و اموال تملیکی از دیگر برنامههای حضور رئیس جمهور در این مجتمع بود.همچنین رئیسی در جریان روند تخلیه و بارگیری کالاهای اساسی در این مجتمع بندری قرار گرفت.
تلاش دولت برای استفاده از ظرفیت سواحل مکران
سید ابراهیم رئیسی روز پنجشنبه در دیدار با قشرهای مختلف مردم هرمزگان، این استان را برخوردار از منابع متنوع توصیف کرد و گفت: هرمزگان دریا، معادن، صنایع، نیروی انسانی کارآمد و تحصیلکرده و آماده کار و تلاش دارد. رئیس جمهور با تأکید بر اینکه نشان صدق مردم هرمزگان تقدیم بیش از ۱۲۰۰ شهید و حضور ایثارگران و فرهیختگان در این استان است، گفت: انسجام خوبی در بین همه اقوام و گرایشهای این منطقه وجود دارد که در سالهای متمادی این وحدت و انسجام زبانزد بوده و این سرمایه باید حفظ و تقویت شود. رئیسی با اشاره به تقدیم شهدای غواص و نقش این استان در جنگ تحمیلی، گفت: نیروهای مسلح در حفاظت از دریا و در مقابل نظامیان آمریکایی و نیروهایی که غاصبانه در منطقه حضور دارند، از حریم کشور صیانت کردند. رئیس جمهور با طرح این پرسش که چرا در هرمزگان با این میزان صنایع و سرمایهگذاری شاهد فقر هستیم، تصریح کرد: دولت و استاندار این استان از پژوهشگرانی که روی این موضوع کار کردهاند، استفاده کنند.
رئیسی با تأکید بر اینکه استفاده از نیروهای بومی بر نیروهای غیربومی تقدم دارد، گفت: این موضوع مسئله مهمی است که نیروهای بومی در صنایع، کشاورزی و پیشرفت استان نقش ایفا کنند و باید در جلسه شورای اداری استان نیز به این موضوع توجه شود. رئیس جمهور با اشاره به اهمیت سواحل مکران، گفت: در هیئت دولت استفاده حداکثری از ظرفیتهای این سواحل را مطرح کردیم و ساز و کاری برای آن تصویب شد تا در سطح ملی و با همکاری وزارتخانهها بتوانیم از این سرمایه به نحو کامل استفاده کنیم.رئیسی با بیان اینکه صنایع ملی، سهم مهم و مسئولیت اجرایی در آبادانی و عمران هرمزگان دارند گفت: همه صنایع فعال استان باید نقش خود را ایفا و درصدی از درآمد خود را در همین منطقه هزینه کنند. رئیس جمهور یکی از نوآوریهای بودجه ۱۴۰۱ را ایجاد صندوق پیشرفت برشمرد و گفت: با تشکیل صندوق پیشرفت در استانها از ابتدای سال آینده، دولت یک تنخواه به همه صندوقها پرداخت میکند و درآمدهای استان همچون مازاد مالیات، حق مالکانه معادن و اموال مازاد دولت به این صندوق واریز خواهد شد؛ به نحوی که بتواند با اشتغالزایی پروژههای نیمه تمام را تکمیل کند.
رئیسی با اشاره به فروش محصولات کشاورزی به همسایگان، اظهار داشت: موافق ایجاد بازار مشترک مرزی برای فروش محصولات کشاورزی استان به کشورهای همسایه هستیم. رئیس جمهور با رد خامفروشی خاطرنشان کرد: فعال کردن صنایع پاییندستی همچون پتروشیمی میتواند ارزش افزوده ایجاد کند و استان هرمزگان ظرفیت ایجاد صنایع تبدیلی برای جلوگیری از خامفروشی را دارد. رئیسی با اشاره به ضرورت مسئلهمحوری در کشور گفت: رهبر معظم انقلاب هم بر مسئلهمحوری تاکید دارند و و ارائه «نظام مسائل» و تحقق مشارکت مردمی و دولت مردمی می تواند در برون رفت از مشکلات بسیار مؤثر باشد.
رئیسی درباره کمبود پزشک، کادر درمان و مراکز درمانی در هرمزگان گفت: این موضوع در شورای اداری استان پیگیری میشود و عدالت ایجاب میکند پزشک در دسترس همه مردم ایران باشد زیرا اصلاً قابل قبول نیست که یک بیمار به دلیل نبود پزشک از بین برود.
رئیس جمهور در پاسخ به درخواست یکی از سخنرانان مبنی بر تأسیس مهد کودک در ادارات، گفت: این موضوع خواسته به حقی است و پیگیری خواهد شد و در قانون جمعیت هم تأسیس مهد کودک در ادارات و نهادها آمده است و از کارهایی است که دولت باید پیگیری کند.
حضور در جمع نمازگزاران شهرک امام علی (ع)
سید ابراهیم رئیسی عصر پنجشنبه در ادامه برنامههای سفر به هرمزگان در جمع نمازگزاران مسجد شهرک امام علی (ع) با بیان اینکه امیدوارم رشادتها، شهامتها، ایستادگیها و افتخارآفرینهای مجموعه سپاه با قوت تداوم پیدا کند، گفت: در دوران دفاع مقدس پاسداران انقلاب اسلامی در کنار دیگر نیروهای مسلح و انقلابی کشور، در جبهههای جنوبی و غربی و نیز در مناطق دریایی حقیقتا خوش درخشیدند. رئیس جمهور افزود: پس از پایان دفاع مقدس نیز نیرو و توان سپاه در جهت سازندگی کشور به کار گرفته شد. هر جا که یک پروژه مهم و یک کار بزرگ در جهت رفع مشکلات کشور میبینیم، یک نیروگاه، یک پل، یک مجموعه عظیم صنعتی، راهها و بزرگراهها، مجموعه قرارگاههای سازندگی مرتبط با سپاه آنجا مشغول تلاش و کار هستند. رئیسی با گرامی داشت یاد شهید سلیمانی و اشاره به حضور میدانی وی در رسیدگی به مشکلات ناشی از سیل سال ۹۸ خوزستان اظهار داشت: تلاشها و اقدامات نیروهای مسلح و نیروهای بسیج در امدادرسانی به مردمی که گرفتار بلایای طبیعی شدهاند، بهترین کمک به دولت است. رئیسی تصریح کرد: خانواده افراد شاغل در نیروهای مسلح چه در دوران دفاع مقدس و چه در حال حاضر که دوران سازندگی است، گاهی روزها همسر و پدر خود را نمیبینند. این صبر و بردباری شما خیلی نزد خداوند متعال پاداش و اجر دارد. رهبری معظم انقلاب همواره به همه ما به عنوان سربازان نظام، این تأکید را دارند که در انجام خدمت به مردم به هیچ عنوان نباید کوتاهی کرد.
رئیس جمهور ادامه داد: رهبر معظم انقلاب در عین حال به همه توصیه میکنند که در کنار خدمتگزاری از خانواده غافل نشوند. ایشان تاکید دارند که باید کار و تلاش کنیم اما خانوادهها هم دارای جایگاه و حقوقی هستند. خوشبختانه در نیروهای مسلح و به ویژه در سپاه به تربیت و تحصیل و رشد فرزندان توجه خوبی میشود.
رئیسی در ادامه سخنانش به افتخارآفرینی نیروهای سپاه در منطقه دریایی هرمزگان خاطرنشان کرد: نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صیانت درخشانی از مرزهای آبی و هوایی کشور به ویژه در برابر آمریکاییهایی که به منطقه آمدند انجام دادند که از جمله این رشادتها به اسارت گرفتن نیروهای متجاوز آمریکایی بود. رئیس جمهور با تاکید بر ضرورت حفظ هوشیاری گفت: در حال حاضر در منطقه جنگی نداریم، اما این بیداری و هوشیاری، رصد کردن و زیر نظر داشتن اوضاع از ضرورتهای این منطقه است. امروز بحمدالله در منطقه آرامش داریم اما در عین حال باید اوضاع را زیر نظر داشت و رصد کرد و همواره هوشیار بود.
رئیسی افزود: امروز نیروهای مسلح ما و سپاه پاسداران به صورت خاص، این هوشیاری و بصیرت را در مسائل مختلف دارند.
حکمرانی سید ابراهیم رئیسی در حال تغییر رهیافت مدیریتی کشور است؛ رهیافت معیوبی که طی آن از پشت درهای بسته در برجهای گرم و نرم پایتخت برای جایجای ایران اسلامی نسخه واحد پیچیده میشد اما غافل از اینکه اقتضائات نقاط مختلف کشور با هم فرق دارد و باید به نسبت آن اقدام به نسخهپیچی و اجرا کرد. یکی از شئون تغییر رهیافت مدیریتی دولت مردمی، تلاش برای تفویض اختیارات بیشتر به استانداران است، البته در دولتهای قبلی نیز بحث تفویض اختیارات به مقام عالی استانها وجود داشت اما ضمن آنکه شعاری بود بیشتر جنبه سیاسی داشت اما وجهتمایز تفویض اختیارات در دولت جدید به واگذاری اختیارات بودجهای برمیگردد که بر اساس آن باید استانداران تصمیمگیر محل هزینه اعتبارات با نظارت سازمان برنامهوبودجه باشد.
مثلا استان خوزستان در حوزه کشاورزی و استان گیلان در حوزه گردشگری مستعد هستند بنابراین از آنجایی که محل تخصیص و هزینه اعتبار استانها متفاوت است باید نوع تصمیمگیری آن نیز متفاوت باشد که این موضوع در اختیار استاندارها باید قرار گیرد. رئیسجمهور در جریان سفر به استان هرمزگان به ضرورت عملیاتی شدن این مشی مهم حکمرانی تلویحا تاکید و با گفتن گزاره «آقا اجازه از تهران باید ممنوع شود» به ضرورت قدرت تصمیمگیری در استانها تاکید کرد.
بندرعباس؛ مقصد چهاردهمین سفر
سید ابراهیم رئیسی صبح روز پنج شنبه وارد فرودگاه بندرعباس شد و در بدو ورود از سوی نماینده ولی فقیه در استان، استاندار و مسئولین استانی مورد استقبال قرار گرفت. بازدید از پروژههای استان، دیدار با اقشار مختلف مردم، نخبگان، جانبازان، خانواده شهدا و ایثارگران ، شرکت در جلسه شورای اداری و نشست خبری از مهم ترین برنامه های سفر رئیس جمهور به استان هرمزگان بود. رئیس جمهور را در این سفر، رئیس دفتر رئیس جمهور، معاون اجرایی رئیسجمهور، رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزرای «کشور»، «بهداشت و درمان و آموزش پزشکی» و «ورزش و جوانان»، «جهاد کشاورزی»، «نیرو»، «نفت» و ... همراهی میکردند.
نباید شاهد فقر در هرمزگان باشیم
سید ابراهیم رئیسی، در جریان چهاردهمین سفر استانی و در بدو ورود به استان هرمزگان درباره اهداف و برنامههای این سفر گفت: شکلگیری استان هرمزگان همراه با مقاومت مردم در برابر متجاوزان بوده و تاریخ این استان ایستادگی، شجاعت و شهامت مردم را ثبت کرده است. رئیس جمهور با اشاره به اینکه پیش از انجام سفر، هیئتهایی به استان اعزام شده و با کمک نماینده ولی فقیه، استاندار و فعالان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیازهای هرمزگان شناسایی شده است، افزود: این استان در عرصههای تجاری، معدنی، صنعتی، کشاورزی، گردشگری و اقتصاد دریا زمینهها و ظرفیتهای بسیار خوبی برای توسعه دارد و با وجود این ظرفیتها نباید شاهد برخی نارساییها، فقر و بیکاری در استان باشیم.
رئیسی با بیان اینکه سطح بالایی از امنیت در استان برقرار است که باعث ایجاد امنیت مطلوبی در خلیجفارس نیز شده است، اظهار داشت: لازم است از نیروهای مسلح استان که با حضور آگاهانه و بابصیرت خود توانستهاند به خوبی امنیت را در دریا و آسمان هرمزگان و خلیجفارس ایجاد کنند قدردانی کنم. حجتالاسلام رئیسی تصریح کرد: در پرتو امنیت موجود در هرمزگان میتوان هر نوع سرمایهگذاری در استان را تضمین کرد و با اتکا بر این سرمایهگذاریها بر توسعه هرمزگان همت گماشت. دولت سیزدهم برنامهریزیهای خوبی در راستای توسعه هرمزگان در عرصههای مختلف انجام داده تا بتواند در این زمینه گامهای موثری بردارد و مردم و فعالان اقتصادی احساس کنند که در این جهت گامهای موثری برداشته میشود.
حضور در جمع سیلزدگان منطقه هشتبندی میناب
سید ابراهیم رئیسی روز پنج شنبه در جریان سفر به استان هرمزگان به منطقه سیلزده هشتبندی شهرستان میناب سفر کرد و در جمع مردم این منطقه گفت: با تلاش دولت و صبر و همت مردم نسبت به جبران خسارتهای سیل به این منطقه و احیای کشاورزی اقدام خواهد شد. رئیس جمهور با اشاره به مطالبات مردم در زمینه تغییر در تقسیمات کشوری و ایجاد جاده افزود: از صبر، تلاش و روحیه انقلابی شما تشکر میکنم و اطمینان میدهم که دولت سیزدهم تمام تلاش خود را برای پیگیری مطالبات شما به کار خواهد گرفت.
بازدید از منطقه زلزلهزده گیشان غربی
سید ابراهیم رئیسی در ادامه چهاردهمین سفر استانی خود در استان هرمزگان از منطقه زلزله زده گیشان غربی بازدید و از نزدیک با مردم این منطقه گفتوگو کرد. رئیسی با تشکر از اقدامات استاندار هرمزگان و بنیاد مسکن نسبت به رسیدگی به مشکلات مردم زلزله زده منطقه گیشان غربی، به اقدامات عمرانی صورت گرفته اشاره کرد و گفت: نیاز به بودجه بیشتری برای حل مشکلات در این منطقه است که در جلسه شورای اداری استان در این خصوص تصمیم گیری خواهد شد. رئیس جمهور اظهار داشت: خدمت به این مردم عزیز وظیفه دولت است و در این راه از هیچ اقدامی دریغ نخواهیم کرد.
بازدید از بخشهای مختلف مجتمع بندری شهید رجایی
سید ابراهیم رئیسی در ادامه برنامههای سفر خود به استان هرمزگان از مرکز کنترل ترافیک و جستجو و نجات دریایی مجتمع بندری شهید رجایی و اتاق مدیریت و مانیتورینگ این مجموعه بازدید کرد. بازدید از طرحهای توسعهای، زیرساختهای گمرکی و اموال تملیکی از دیگر برنامههای حضور رئیس جمهور در این مجتمع بود.همچنین رئیسی در جریان روند تخلیه و بارگیری کالاهای اساسی در این مجتمع بندری قرار گرفت.
تلاش دولت برای استفاده از ظرفیت سواحل مکران
سید ابراهیم رئیسی روز پنجشنبه در دیدار با قشرهای مختلف مردم هرمزگان، این استان را برخوردار از منابع متنوع توصیف کرد و گفت: هرمزگان دریا، معادن، صنایع، نیروی انسانی کارآمد و تحصیلکرده و آماده کار و تلاش دارد. رئیس جمهور با تأکید بر اینکه نشان صدق مردم هرمزگان تقدیم بیش از ۱۲۰۰ شهید و حضور ایثارگران و فرهیختگان در این استان است، گفت: انسجام خوبی در بین همه اقوام و گرایشهای این منطقه وجود دارد که در سالهای متمادی این وحدت و انسجام زبانزد بوده و این سرمایه باید حفظ و تقویت شود. رئیسی با اشاره به تقدیم شهدای غواص و نقش این استان در جنگ تحمیلی، گفت: نیروهای مسلح در حفاظت از دریا و در مقابل نظامیان آمریکایی و نیروهایی که غاصبانه در منطقه حضور دارند، از حریم کشور صیانت کردند. رئیس جمهور با طرح این پرسش که چرا در هرمزگان با این میزان صنایع و سرمایهگذاری شاهد فقر هستیم، تصریح کرد: دولت و استاندار این استان از پژوهشگرانی که روی این موضوع کار کردهاند، استفاده کنند.
رئیسی با تأکید بر اینکه استفاده از نیروهای بومی بر نیروهای غیربومی تقدم دارد، گفت: این موضوع مسئله مهمی است که نیروهای بومی در صنایع، کشاورزی و پیشرفت استان نقش ایفا کنند و باید در جلسه شورای اداری استان نیز به این موضوع توجه شود. رئیس جمهور با اشاره به اهمیت سواحل مکران، گفت: در هیئت دولت استفاده حداکثری از ظرفیتهای این سواحل را مطرح کردیم و ساز و کاری برای آن تصویب شد تا در سطح ملی و با همکاری وزارتخانهها بتوانیم از این سرمایه به نحو کامل استفاده کنیم.رئیسی با بیان اینکه صنایع ملی، سهم مهم و مسئولیت اجرایی در آبادانی و عمران هرمزگان دارند گفت: همه صنایع فعال استان باید نقش خود را ایفا و درصدی از درآمد خود را در همین منطقه هزینه کنند. رئیس جمهور یکی از نوآوریهای بودجه ۱۴۰۱ را ایجاد صندوق پیشرفت برشمرد و گفت: با تشکیل صندوق پیشرفت در استانها از ابتدای سال آینده، دولت یک تنخواه به همه صندوقها پرداخت میکند و درآمدهای استان همچون مازاد مالیات، حق مالکانه معادن و اموال مازاد دولت به این صندوق واریز خواهد شد؛ به نحوی که بتواند با اشتغالزایی پروژههای نیمه تمام را تکمیل کند.
رئیسی با اشاره به فروش محصولات کشاورزی به همسایگان، اظهار داشت: موافق ایجاد بازار مشترک مرزی برای فروش محصولات کشاورزی استان به کشورهای همسایه هستیم. رئیس جمهور با رد خامفروشی خاطرنشان کرد: فعال کردن صنایع پاییندستی همچون پتروشیمی میتواند ارزش افزوده ایجاد کند و استان هرمزگان ظرفیت ایجاد صنایع تبدیلی برای جلوگیری از خامفروشی را دارد. رئیسی با اشاره به ضرورت مسئلهمحوری در کشور گفت: رهبر معظم انقلاب هم بر مسئلهمحوری تاکید دارند و و ارائه «نظام مسائل» و تحقق مشارکت مردمی و دولت مردمی می تواند در برون رفت از مشکلات بسیار مؤثر باشد.
رئیسی درباره کمبود پزشک، کادر درمان و مراکز درمانی در هرمزگان گفت: این موضوع در شورای اداری استان پیگیری میشود و عدالت ایجاب میکند پزشک در دسترس همه مردم ایران باشد زیرا اصلاً قابل قبول نیست که یک بیمار به دلیل نبود پزشک از بین برود.
رئیس جمهور در پاسخ به درخواست یکی از سخنرانان مبنی بر تأسیس مهد کودک در ادارات، گفت: این موضوع خواسته به حقی است و پیگیری خواهد شد و در قانون جمعیت هم تأسیس مهد کودک در ادارات و نهادها آمده است و از کارهایی است که دولت باید پیگیری کند.
حضور در جمع نمازگزاران شهرک امام علی (ع)
سید ابراهیم رئیسی عصر پنجشنبه در ادامه برنامههای سفر به هرمزگان در جمع نمازگزاران مسجد شهرک امام علی (ع) با بیان اینکه امیدوارم رشادتها، شهامتها، ایستادگیها و افتخارآفرینهای مجموعه سپاه با قوت تداوم پیدا کند، گفت: در دوران دفاع مقدس پاسداران انقلاب اسلامی در کنار دیگر نیروهای مسلح و انقلابی کشور، در جبهههای جنوبی و غربی و نیز در مناطق دریایی حقیقتا خوش درخشیدند. رئیس جمهور افزود: پس از پایان دفاع مقدس نیز نیرو و توان سپاه در جهت سازندگی کشور به کار گرفته شد. هر جا که یک پروژه مهم و یک کار بزرگ در جهت رفع مشکلات کشور میبینیم، یک نیروگاه، یک پل، یک مجموعه عظیم صنعتی، راهها و بزرگراهها، مجموعه قرارگاههای سازندگی مرتبط با سپاه آنجا مشغول تلاش و کار هستند. رئیسی با گرامی داشت یاد شهید سلیمانی و اشاره به حضور میدانی وی در رسیدگی به مشکلات ناشی از سیل سال ۹۸ خوزستان اظهار داشت: تلاشها و اقدامات نیروهای مسلح و نیروهای بسیج در امدادرسانی به مردمی که گرفتار بلایای طبیعی شدهاند، بهترین کمک به دولت است. رئیسی تصریح کرد: خانواده افراد شاغل در نیروهای مسلح چه در دوران دفاع مقدس و چه در حال حاضر که دوران سازندگی است، گاهی روزها همسر و پدر خود را نمیبینند. این صبر و بردباری شما خیلی نزد خداوند متعال پاداش و اجر دارد. رهبری معظم انقلاب همواره به همه ما به عنوان سربازان نظام، این تأکید را دارند که در انجام خدمت به مردم به هیچ عنوان نباید کوتاهی کرد.
رئیس جمهور ادامه داد: رهبر معظم انقلاب در عین حال به همه توصیه میکنند که در کنار خدمتگزاری از خانواده غافل نشوند. ایشان تاکید دارند که باید کار و تلاش کنیم اما خانوادهها هم دارای جایگاه و حقوقی هستند. خوشبختانه در نیروهای مسلح و به ویژه در سپاه به تربیت و تحصیل و رشد فرزندان توجه خوبی میشود.
رئیسی در ادامه سخنانش به افتخارآفرینی نیروهای سپاه در منطقه دریایی هرمزگان خاطرنشان کرد: نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صیانت درخشانی از مرزهای آبی و هوایی کشور به ویژه در برابر آمریکاییهایی که به منطقه آمدند انجام دادند که از جمله این رشادتها به اسارت گرفتن نیروهای متجاوز آمریکایی بود. رئیس جمهور با تاکید بر ضرورت حفظ هوشیاری گفت: در حال حاضر در منطقه جنگی نداریم، اما این بیداری و هوشیاری، رصد کردن و زیر نظر داشتن اوضاع از ضرورتهای این منطقه است. امروز بحمدالله در منطقه آرامش داریم اما در عین حال باید اوضاع را زیر نظر داشت و رصد کرد و همواره هوشیار بود.
رئیسی افزود: امروز نیروهای مسلح ما و سپاه پاسداران به صورت خاص، این هوشیاری و بصیرت را در مسائل مختلف دارند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
شرح یک پایان
جواد شاملو
کتاب آخرحمیدرضا صدر، پدیده بازار کتاب سال هزار و چهارصد است؛ تا الآن. کتاب آخری که درست روایتگر فصل آخر زندگی نویسنده است. حلقه آخر نویسندگی نویسنده، با حلقه آخر زندگی او مماس است. چرا دکتر صدر تصمیم گرفت از مرگش، از مرگ تدریجیاش، یک کتاب در بیاورد؟
«از قیطریه تا اورنج کانتی»، داستان رفتن نویسنده به سمت مرگ نیست. سفری نیست که مقصدش مرگ باشد. نه! بلکه داستان خود مرگ است. همنشینی با مرگ، دیدار با مرگ، توصیف چهره مرگ. این کتاب، داستان چگونگی مردن نیست، داستان چیستی مرگ است. کتاب، با مرگ نویسنده پایان نمییابد، بلکه با آن آغاز میشود. پدر حمیدرضا صدر، با سرطان ریه از دنیا میرود و افراد دیگری هم در اقوام او، با سرطان از پا در میآیند. همسرش نیز سالها پیش درگیر سرطان میشود، اما بیماری او کنترل شده و زندگیاش ادامه مییابد. برای چنین آدمی، سرطان دشمنی است که او همواره انتظارش را میکشد. دشمنی که اعضای خاندانت را همچون همسنگرانی یکی یکی از پا انداخته و تو منتظری تا ببینی کی نوبتت میشود. سرطان سر میرسد و زندگی برای دکتر حمیدرضا صدر شصت و دو ساله، با اطلاع از سرطانش پایان مییابد. حتی قبل از اطلاع دقیق از ماهیت سرطانی توده، با شنیدن واژه «مشکوک» از پزشک، بیمار داستان ما فرو میریزد. «تندتر شدن ضربان قلبت بر خلاف آرامش ظاهریات. گزگز کردن نوک انگشتان دستها و پاهایت. بالا رفتن انگشت دست راست دکتر و پایین آوردنش روی ریه چپ و نشان دادن دو نقطه. لکه کوچکی همراه با توده بزرگی بالای سرش. لکه سپیدی در آن قاب سیاه به اندازه یک دانه لوبیا. تیز شدن گوشهایت. شنیدن آن واژه نکبتی از زبان دکتر: مشکوک...مشکوک...مشکوک...». علاوهبر تجربیات خانوادگی شکست از سرطان، ترس از مرگ نیز برای تحلیلگر قبراق و نویسنده و هنردوست حرفهای ما، ترس بیگانه ای نبوده است. او در خندوانه گفته بود خیلی به مرگ فکر میکند و با تأکیدی سنگین بر «خیلی» تکرار کرده بود «خیلی زیاد!». جای دیگر غمهای زندگی را خیلی بیشتر از شادیهای آن خوانده بود؛ اما این نگرش او باعث نشده بود مرگ را بیشتر از زندگی دوست داشته باشد. بلکه بر عکس، او را به زندگی وابسته تر کرده بود. این شاید کاری است که دنیا با ما میکند: همچون معشوقهای تا میتواند به ما بیوفایی و بیمهری نشان میدهد، اما ما او را عاشقتر میشویم! بیوفاییهای دنیا ما را از آن متنفر نمیکند، بلکه به آن حریصتر میشویم. برای حمیدرضا صدر، مرگ واژهای بود آشنا و واهمهای بود دیرینه. پس چون دید که سرطان بالأخره به سراغش آمده، خود را جلوی مرگ بازنده دید. بازنده و تسلیم. از این جهت، خوانندگان «از قیطریه تا اورنج کانتی»
میبینند که کتاب از خط اولش زیر سایه مرگ نوشته شد. مرگ، روح حاکم بر کتاب است. کتاب از خط نخستش در وصف مرگ است و مرگ اتفاقی نیست در پایان کتاب. با اینکه نویسنده تلاش کرده کتاب آنچنان زهرآگین و سمآلود نشود که به خوانندگان آسیب رساند و این نکتهای است که فرزند نویسنده، خانم غزاله صدر در یادداشتی در «آگاهی نو» به آن اشاره میکند، اما طبعا تلخ است. این تلخی، از تقدیمیه کتاب آغاز میشود که خطاب به غزاله است: «برای دخترم غزالهخانوم، که میدانم بسیاری از صفحات این کتاب را پاره خواهد کرد.» نویسنده خود نیز در جای جای کتاب اشاره میکند نام زندگی زیر سایه بیماری لاعلاج، دیگر زندگی نیست. اسمی برایش نداریم، اما مطمئنیم زندگی نیست. این دلیل دیگری برای ناامیدی شدید نویسنده بود: لاعلاجی بیماری و پخش شدن سرطان در سراسر بدن به مدت پنج سال. اگر میخواهیم ببینیم زندگی بعد از ناامیدی از درمان چگونه است، باید یاد سفر و سیاحتهایمان بیفتیم. یک سفر کی به پایان میرسد؟ وقتی در خانه را باز میکنیم تا دوباره وارد آن شویم؟ نه! وقتی سوار خودرو یا قطار یا هوایپما میشویم تا برگردیم. وقتی میدانیم دیگر سفر تمام شده و ماجرای جدیدی در بر نخواهد داشت. وقتی میدانیم سفر محکوم به پایان است و تا ساعتی دیگر در خانه هستیم. سفرها وقتی تمام میشوند که پروندهشان در ذهن ما بسته می شود و از پایانشان مطمئن میشویم. از همین حیث سفرهایی که میرویم و در آنها از لحظه اول، تاریخ و ساعت بازگشتمان مشخص است، سفرهای ناقصی به حساب میآیند. چیزی که تمام شدنش قطعی شده، تمام شدهاست. حتی اگر مدت کوتاهی از آن باقی مانده باشد... «از قیطریه تا اورنج کانتی» کتابی است در وصف راه بازگشت از یک سفر. راه بازگشت از سفری طولانی، خستهکننده اما عزیز. سفری که هرگز با آن مثل سفر برخورد نکرده بودی، بلکه همچون خانهای به آن خو کرده بودی. بازگشت از سفرهای شیرین دشوار است، بازگشت از سفری که اصلا نمیدانستی سفر است و اگر هم میدانستی، فراموش کرده بودی و اگر هم فراموش نکرده بودی، «باور» نمی کردی، سختتر. این کتاب روایتی است از یک محکوم به اعدام که با پای خود، به سمت چوبه دار یا دیوار تیرباران پیش میرود.
با اینهمه، بازگردیم به سؤال نخست. چرا از دل روزها و سالهای آخر نویسنده، از دل اینهمه ناامیدی، درد، تلخی و بیماری، باید یک اثر مکتوب بیرون بیاید؟ نویسندهای که سرزندگی را فراموش کرده و به دلخوشیهای هیجانآور پیشینش، مثل فوتبال، سینما، کتاب و رفاقت، دیگر میل سابق را ندارد، باید زیر بار کار سخت نوشتن برود؟
این کتاب، سند نویسنده بودن حمیدرضا صدر است. گواهی روشن و متقن بر اینکه او، به ادبیات و هنر علاقهای راستین و عمیق داشت. دلیلی واضح بر اینکه صدر، نوشتن را تنها شغل خود نمیدانست بلکه به آن عشق میورزید و نویسندگی تنها نه شخصیت حقوقی، بلکه شخصیت حقیقی او بود. نوشتن خلاقانه و هنرمندانه از اساس بازتاب زندگی است و نویسنده واقعی هر تجربهای را در خدمت آن قرار میدهد. زندگی نویسنده، ابتدائا در نوشتن اوست. به قول مرحوم قیصر امینپور، تعریف نویسنده کسی نیست که تا زنده است مینویسد؛ بلکه نویسنده کسی است که «تا مینویسد زنده است.» برای نویسنده حقیقی و نه حقوقی، نوشتن در خدمت زندگی نیست، زندگی در خدمت نوشتن است. او با دیدن یک بهانه خوب برای نوشتن، بیتاب نوشتن میشود، ولو آن بهانه، بیماری و مرگ خودش باشد. فئودور داستایفسکی، در رنج و صرع و فقر و قمار میزیست. پس «قمارباز» را نوشت و «جنایت و مکافات» را که شرح فقر و زندان است. تولستوی، در ارتش و مهمانیهای اشراف و دربار میزیست، پس «جنگ و صلح» را نوشت. ادبیات، برای نویسنده بهشتی است که زندگی چیزی نیست جز بهانهای برای دستیابی به آن. ادبیات، بهشت حقایق است و زندگی، سرای واقعیات. نویسنده واقعیتها را به مثابه سرنخهایی در نظر میگیرد که میشود آنها را پی گرفت و به حقیقتها رسید. حقیقتهایی که زیبایند و همیشگی. نویسنده اصلا زندگی میکند تا بتواند بنویسد و زیباییهای ناب و پایدار خلق کند. به همین خاطر از هرچه که میخواهیم بنویسیم، باید ابتدا آن را زندگی کرده باشیم. حمیدرضا صدر نیز در مواجهه با مرگ خود، همچون مواجهه با یک سیاهچاله رفتار کرد. او میدانست این سیاهچاله همنشینی با مرگ، چیزی است که کمتر کسی از درون آن خبر دارد. مانند یک سیاهچاله که هالهای از تاریکی به دور یک ستاره مرده پدید میآورد، بیماری لاعلاج هم تاریکیای دور تا دور مرگ پدید میآورد. صدر مانند قهرمان فیلم «میانستارهای» به عمق این سیاهچاله رفته و هرچه را که دیده، مخابره کرده. «از قیطریه تا اورنج کانتی» جعبه سیاهی است که با ما از آخرین دقایق یک سقوط سخن میگوید. نویسنده اینچنین از دل مرگ، زندگی جاودانه یک اثر هنری را بیرون کشیده است. این کتاب نشان میدهد هیچ بلایی نمیتواند حریف هنر شود و هنرمند را از خلق زیبایی باز بدارد. هنر و ادبیات راستین هم هرگز معطل اوقات آسایش و سرخوشی نمیمانند.
خواندن کتابهایی مانند «از قیطریه تا اورنج کانتی» که ما را مستقیم و بی واسطه و بیتعارف با مرگ مواجه می کند، کیمیا است. آن هم در دورانی که گویی بشر بیش از گذشته مرگ را فراموش کرده و بلایایی مثل کرونا هم، مرگهراسی را بیشتر کرده و نه «مرگباوری» را. مرگهراسی، نوعی هراس از نابودی و قطع بقا است که در تمام انسانها هست و بیشتر به یک آسیب میماند و انسانها سعی میکنند آن را فراموش کنند و این اندیشه ترسآور را به ناخودآگاه خود برانند. مرگباوری اما اندیشهای خودآگاه است. شخص مرگباور، از هراس مرگ گذشته و به پذیرش آن رسیده است. همچنین مرگباوری با تسلیم مرگ شدن نیز متفاوت است. شخص تسلیم، ناامید است و دلمرده و به پایان رسیده. همچون راوی «از قیطریه...» که دیگر اثری از شور و حال حمیدرضا صدر دوستداشتنی در او نمیبینیم. شخص مرگباور، از قضا امیدوار است و میخواهد بیشترین بهره را از زندگی خود ببرد.
جهت دیگری که خواندن کتابهای مواجهه با مرگ را برای امروز ما مناسب میسازد، این است که ما در زمانه تب به سر میبریم! پس باید از مرگ بخوانیم تا به تب راضی شویم. در زمانهای که زندگیها سخت شده، خواندن درباره مرگ که از تمام سختیها قدرتمندتر است و در عین حال پایاندهنده آنها است، نقش نوعی مرهم را دارد.
کتاب آخرحمیدرضا صدر، پدیده بازار کتاب سال هزار و چهارصد است؛ تا الآن. کتاب آخری که درست روایتگر فصل آخر زندگی نویسنده است. حلقه آخر نویسندگی نویسنده، با حلقه آخر زندگی او مماس است. چرا دکتر صدر تصمیم گرفت از مرگش، از مرگ تدریجیاش، یک کتاب در بیاورد؟
«از قیطریه تا اورنج کانتی»، داستان رفتن نویسنده به سمت مرگ نیست. سفری نیست که مقصدش مرگ باشد. نه! بلکه داستان خود مرگ است. همنشینی با مرگ، دیدار با مرگ، توصیف چهره مرگ. این کتاب، داستان چگونگی مردن نیست، داستان چیستی مرگ است. کتاب، با مرگ نویسنده پایان نمییابد، بلکه با آن آغاز میشود. پدر حمیدرضا صدر، با سرطان ریه از دنیا میرود و افراد دیگری هم در اقوام او، با سرطان از پا در میآیند. همسرش نیز سالها پیش درگیر سرطان میشود، اما بیماری او کنترل شده و زندگیاش ادامه مییابد. برای چنین آدمی، سرطان دشمنی است که او همواره انتظارش را میکشد. دشمنی که اعضای خاندانت را همچون همسنگرانی یکی یکی از پا انداخته و تو منتظری تا ببینی کی نوبتت میشود. سرطان سر میرسد و زندگی برای دکتر حمیدرضا صدر شصت و دو ساله، با اطلاع از سرطانش پایان مییابد. حتی قبل از اطلاع دقیق از ماهیت سرطانی توده، با شنیدن واژه «مشکوک» از پزشک، بیمار داستان ما فرو میریزد. «تندتر شدن ضربان قلبت بر خلاف آرامش ظاهریات. گزگز کردن نوک انگشتان دستها و پاهایت. بالا رفتن انگشت دست راست دکتر و پایین آوردنش روی ریه چپ و نشان دادن دو نقطه. لکه کوچکی همراه با توده بزرگی بالای سرش. لکه سپیدی در آن قاب سیاه به اندازه یک دانه لوبیا. تیز شدن گوشهایت. شنیدن آن واژه نکبتی از زبان دکتر: مشکوک...مشکوک...مشکوک...». علاوهبر تجربیات خانوادگی شکست از سرطان، ترس از مرگ نیز برای تحلیلگر قبراق و نویسنده و هنردوست حرفهای ما، ترس بیگانه ای نبوده است. او در خندوانه گفته بود خیلی به مرگ فکر میکند و با تأکیدی سنگین بر «خیلی» تکرار کرده بود «خیلی زیاد!». جای دیگر غمهای زندگی را خیلی بیشتر از شادیهای آن خوانده بود؛ اما این نگرش او باعث نشده بود مرگ را بیشتر از زندگی دوست داشته باشد. بلکه بر عکس، او را به زندگی وابسته تر کرده بود. این شاید کاری است که دنیا با ما میکند: همچون معشوقهای تا میتواند به ما بیوفایی و بیمهری نشان میدهد، اما ما او را عاشقتر میشویم! بیوفاییهای دنیا ما را از آن متنفر نمیکند، بلکه به آن حریصتر میشویم. برای حمیدرضا صدر، مرگ واژهای بود آشنا و واهمهای بود دیرینه. پس چون دید که سرطان بالأخره به سراغش آمده، خود را جلوی مرگ بازنده دید. بازنده و تسلیم. از این جهت، خوانندگان «از قیطریه تا اورنج کانتی»
میبینند که کتاب از خط اولش زیر سایه مرگ نوشته شد. مرگ، روح حاکم بر کتاب است. کتاب از خط نخستش در وصف مرگ است و مرگ اتفاقی نیست در پایان کتاب. با اینکه نویسنده تلاش کرده کتاب آنچنان زهرآگین و سمآلود نشود که به خوانندگان آسیب رساند و این نکتهای است که فرزند نویسنده، خانم غزاله صدر در یادداشتی در «آگاهی نو» به آن اشاره میکند، اما طبعا تلخ است. این تلخی، از تقدیمیه کتاب آغاز میشود که خطاب به غزاله است: «برای دخترم غزالهخانوم، که میدانم بسیاری از صفحات این کتاب را پاره خواهد کرد.» نویسنده خود نیز در جای جای کتاب اشاره میکند نام زندگی زیر سایه بیماری لاعلاج، دیگر زندگی نیست. اسمی برایش نداریم، اما مطمئنیم زندگی نیست. این دلیل دیگری برای ناامیدی شدید نویسنده بود: لاعلاجی بیماری و پخش شدن سرطان در سراسر بدن به مدت پنج سال. اگر میخواهیم ببینیم زندگی بعد از ناامیدی از درمان چگونه است، باید یاد سفر و سیاحتهایمان بیفتیم. یک سفر کی به پایان میرسد؟ وقتی در خانه را باز میکنیم تا دوباره وارد آن شویم؟ نه! وقتی سوار خودرو یا قطار یا هوایپما میشویم تا برگردیم. وقتی میدانیم دیگر سفر تمام شده و ماجرای جدیدی در بر نخواهد داشت. وقتی میدانیم سفر محکوم به پایان است و تا ساعتی دیگر در خانه هستیم. سفرها وقتی تمام میشوند که پروندهشان در ذهن ما بسته می شود و از پایانشان مطمئن میشویم. از همین حیث سفرهایی که میرویم و در آنها از لحظه اول، تاریخ و ساعت بازگشتمان مشخص است، سفرهای ناقصی به حساب میآیند. چیزی که تمام شدنش قطعی شده، تمام شدهاست. حتی اگر مدت کوتاهی از آن باقی مانده باشد... «از قیطریه تا اورنج کانتی» کتابی است در وصف راه بازگشت از یک سفر. راه بازگشت از سفری طولانی، خستهکننده اما عزیز. سفری که هرگز با آن مثل سفر برخورد نکرده بودی، بلکه همچون خانهای به آن خو کرده بودی. بازگشت از سفرهای شیرین دشوار است، بازگشت از سفری که اصلا نمیدانستی سفر است و اگر هم میدانستی، فراموش کرده بودی و اگر هم فراموش نکرده بودی، «باور» نمی کردی، سختتر. این کتاب روایتی است از یک محکوم به اعدام که با پای خود، به سمت چوبه دار یا دیوار تیرباران پیش میرود.
با اینهمه، بازگردیم به سؤال نخست. چرا از دل روزها و سالهای آخر نویسنده، از دل اینهمه ناامیدی، درد، تلخی و بیماری، باید یک اثر مکتوب بیرون بیاید؟ نویسندهای که سرزندگی را فراموش کرده و به دلخوشیهای هیجانآور پیشینش، مثل فوتبال، سینما، کتاب و رفاقت، دیگر میل سابق را ندارد، باید زیر بار کار سخت نوشتن برود؟
این کتاب، سند نویسنده بودن حمیدرضا صدر است. گواهی روشن و متقن بر اینکه او، به ادبیات و هنر علاقهای راستین و عمیق داشت. دلیلی واضح بر اینکه صدر، نوشتن را تنها شغل خود نمیدانست بلکه به آن عشق میورزید و نویسندگی تنها نه شخصیت حقوقی، بلکه شخصیت حقیقی او بود. نوشتن خلاقانه و هنرمندانه از اساس بازتاب زندگی است و نویسنده واقعی هر تجربهای را در خدمت آن قرار میدهد. زندگی نویسنده، ابتدائا در نوشتن اوست. به قول مرحوم قیصر امینپور، تعریف نویسنده کسی نیست که تا زنده است مینویسد؛ بلکه نویسنده کسی است که «تا مینویسد زنده است.» برای نویسنده حقیقی و نه حقوقی، نوشتن در خدمت زندگی نیست، زندگی در خدمت نوشتن است. او با دیدن یک بهانه خوب برای نوشتن، بیتاب نوشتن میشود، ولو آن بهانه، بیماری و مرگ خودش باشد. فئودور داستایفسکی، در رنج و صرع و فقر و قمار میزیست. پس «قمارباز» را نوشت و «جنایت و مکافات» را که شرح فقر و زندان است. تولستوی، در ارتش و مهمانیهای اشراف و دربار میزیست، پس «جنگ و صلح» را نوشت. ادبیات، برای نویسنده بهشتی است که زندگی چیزی نیست جز بهانهای برای دستیابی به آن. ادبیات، بهشت حقایق است و زندگی، سرای واقعیات. نویسنده واقعیتها را به مثابه سرنخهایی در نظر میگیرد که میشود آنها را پی گرفت و به حقیقتها رسید. حقیقتهایی که زیبایند و همیشگی. نویسنده اصلا زندگی میکند تا بتواند بنویسد و زیباییهای ناب و پایدار خلق کند. به همین خاطر از هرچه که میخواهیم بنویسیم، باید ابتدا آن را زندگی کرده باشیم. حمیدرضا صدر نیز در مواجهه با مرگ خود، همچون مواجهه با یک سیاهچاله رفتار کرد. او میدانست این سیاهچاله همنشینی با مرگ، چیزی است که کمتر کسی از درون آن خبر دارد. مانند یک سیاهچاله که هالهای از تاریکی به دور یک ستاره مرده پدید میآورد، بیماری لاعلاج هم تاریکیای دور تا دور مرگ پدید میآورد. صدر مانند قهرمان فیلم «میانستارهای» به عمق این سیاهچاله رفته و هرچه را که دیده، مخابره کرده. «از قیطریه تا اورنج کانتی» جعبه سیاهی است که با ما از آخرین دقایق یک سقوط سخن میگوید. نویسنده اینچنین از دل مرگ، زندگی جاودانه یک اثر هنری را بیرون کشیده است. این کتاب نشان میدهد هیچ بلایی نمیتواند حریف هنر شود و هنرمند را از خلق زیبایی باز بدارد. هنر و ادبیات راستین هم هرگز معطل اوقات آسایش و سرخوشی نمیمانند.
خواندن کتابهایی مانند «از قیطریه تا اورنج کانتی» که ما را مستقیم و بی واسطه و بیتعارف با مرگ مواجه می کند، کیمیا است. آن هم در دورانی که گویی بشر بیش از گذشته مرگ را فراموش کرده و بلایایی مثل کرونا هم، مرگهراسی را بیشتر کرده و نه «مرگباوری» را. مرگهراسی، نوعی هراس از نابودی و قطع بقا است که در تمام انسانها هست و بیشتر به یک آسیب میماند و انسانها سعی میکنند آن را فراموش کنند و این اندیشه ترسآور را به ناخودآگاه خود برانند. مرگباوری اما اندیشهای خودآگاه است. شخص مرگباور، از هراس مرگ گذشته و به پذیرش آن رسیده است. همچنین مرگباوری با تسلیم مرگ شدن نیز متفاوت است. شخص تسلیم، ناامید است و دلمرده و به پایان رسیده. همچون راوی «از قیطریه...» که دیگر اثری از شور و حال حمیدرضا صدر دوستداشتنی در او نمیبینیم. شخص مرگباور، از قضا امیدوار است و میخواهد بیشترین بهره را از زندگی خود ببرد.
جهت دیگری که خواندن کتابهای مواجهه با مرگ را برای امروز ما مناسب میسازد، این است که ما در زمانه تب به سر میبریم! پس باید از مرگ بخوانیم تا به تب راضی شویم. در زمانهای که زندگیها سخت شده، خواندن درباره مرگ که از تمام سختیها قدرتمندتر است و در عین حال پایاندهنده آنها است، نقش نوعی مرهم را دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 4
رمز ماندگاری سردار دلها
سجاد ریحانی نژاد
با گذشت دو سال از شهادت جانسوز سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان و استراتژیستهای غربی بر روی یک مؤلفه اشتراک نظر پیدا کرده اند : اینکه شهادت سردار سلیمانی نه تنها منجر به توقف شبکه سازی موفقیت آمیز گفتمانی و راهبردی جبهه مقاومت در منطقه و جهان نشده است، بلکه شاهد تشدید و تقویت این روند هستیم. تشدید مداخله گرایی ایالات متحده آمریکا در امور جهان اسلام و منطقه جغرافیایی غرب آسیا و تمرکز ویژه مقامات ارشد امنیتی و سیاسی ایالات متحده( فارغ از دموکرات و جمهوریخواه) بر روی به عینیت رساندن طرح «خاورمیانه جدید»و متعاقبا «تجزیه منطقه »، اکثر اتاقهای فکر و مؤسسات تحقیقاتی در آمریکا و اروپا را بر آن ساخته بود تا ضمن تئوریزه کردن مداخله گرایی واشنگتن و ارائه نوعی توجیه استراتژیک و راهبردی برای این مسئله، موانع به فعلیت رسیدن این استراتژی را شناسایی و تشریح کنند. تأسیس گروه تروریستی –تکفیری داعش از سوی ایالات متحده آمریکا ،رژیم صهیونیستی و متحدان غربی و عربی واشنگتن و تل آویو در سال 2013 میلادی، اتاقهای فکر و مؤسسات تحقیقاتی غرب را نسبت به تحقق استراتژی کلان مقامات آمریکایی در منطقه غرب آسیا مطمئن ساخته بود. با این حال تشکیل جبهه مقاومت و متعاقبا شکست داعش پس از سالها کشمکش ، رویای حامیان سیاسی، نظامی و تئوریک ایجاد دگردیسی مطلوب آمریکا در جهان اسلام را بر هم ریخت. از آن زمان، اتاقهای فکر در غرب بر روی عامل اصلی شکست آمریکا در منطقه یعنی جبهه مقاومت تمرکز ویژه ای کردند.در اینجا بود که سردار قاسم سلیمانی به اصلی ترین نماد شکست و استیصال غرب، رژیم صهیونیستی و آل سعود در منطقه تبدیل شد. آنچه منجر به ماندگاری نام و مسیر روشن و مقدس سردار سلیمانی شده است، مربوط به قدرت گفتمان سازی این شهید بزرگوار است. این گفتمان سازی نه تنها آثار خود را در ابعاد میدانی، بلکه در ابعاد اعتقادی و فرهنگی نیز گذاشته است. هم اکنون قاتلان سردار سلیمانی، از یک سو نسبت به انتقام سخت خونخواهان این شهید بزرگوار نگران و وحشتزده بوده و از سوی دیگر، شاهد شکست مسلم نقشه های خود پس از شهادت این سردار رشید اسلام هستند. بدون شک سردار سلیمانی در زمان حال و آینده، همواره زنده خواهد بود و همچنان فرماندهی میدان نبرد نظامی و گفتمانی با دشمنان امنیت کشورمان و جهان اسلام را برعهده خواهد داشت. باشد که حتی ذره ای در عمل به دستورات این فرمانده عزیز قصور نکنیم. سردار سلیمانی امروز نه تنها شهید، بلکه نماد یک مکتب و مصداق یک گفتمان به نام گفتمان مقاومت است. بدون شک تا زمانی که در ذیل این مکتب و گفتمان حرکت کنیم، می توانیم ضمن رصد و خنثی سازی توطئه دشمنان، گامهای بلندی را به سوی موفقیت و سرافرازی انقلاب اسلامی برداریم.
با گذشت دو سال از شهادت جانسوز سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان و استراتژیستهای غربی بر روی یک مؤلفه اشتراک نظر پیدا کرده اند : اینکه شهادت سردار سلیمانی نه تنها منجر به توقف شبکه سازی موفقیت آمیز گفتمانی و راهبردی جبهه مقاومت در منطقه و جهان نشده است، بلکه شاهد تشدید و تقویت این روند هستیم. تشدید مداخله گرایی ایالات متحده آمریکا در امور جهان اسلام و منطقه جغرافیایی غرب آسیا و تمرکز ویژه مقامات ارشد امنیتی و سیاسی ایالات متحده( فارغ از دموکرات و جمهوریخواه) بر روی به عینیت رساندن طرح «خاورمیانه جدید»و متعاقبا «تجزیه منطقه »، اکثر اتاقهای فکر و مؤسسات تحقیقاتی در آمریکا و اروپا را بر آن ساخته بود تا ضمن تئوریزه کردن مداخله گرایی واشنگتن و ارائه نوعی توجیه استراتژیک و راهبردی برای این مسئله، موانع به فعلیت رسیدن این استراتژی را شناسایی و تشریح کنند. تأسیس گروه تروریستی –تکفیری داعش از سوی ایالات متحده آمریکا ،رژیم صهیونیستی و متحدان غربی و عربی واشنگتن و تل آویو در سال 2013 میلادی، اتاقهای فکر و مؤسسات تحقیقاتی غرب را نسبت به تحقق استراتژی کلان مقامات آمریکایی در منطقه غرب آسیا مطمئن ساخته بود. با این حال تشکیل جبهه مقاومت و متعاقبا شکست داعش پس از سالها کشمکش ، رویای حامیان سیاسی، نظامی و تئوریک ایجاد دگردیسی مطلوب آمریکا در جهان اسلام را بر هم ریخت. از آن زمان، اتاقهای فکر در غرب بر روی عامل اصلی شکست آمریکا در منطقه یعنی جبهه مقاومت تمرکز ویژه ای کردند.در اینجا بود که سردار قاسم سلیمانی به اصلی ترین نماد شکست و استیصال غرب، رژیم صهیونیستی و آل سعود در منطقه تبدیل شد. آنچه منجر به ماندگاری نام و مسیر روشن و مقدس سردار سلیمانی شده است، مربوط به قدرت گفتمان سازی این شهید بزرگوار است. این گفتمان سازی نه تنها آثار خود را در ابعاد میدانی، بلکه در ابعاد اعتقادی و فرهنگی نیز گذاشته است. هم اکنون قاتلان سردار سلیمانی، از یک سو نسبت به انتقام سخت خونخواهان این شهید بزرگوار نگران و وحشتزده بوده و از سوی دیگر، شاهد شکست مسلم نقشه های خود پس از شهادت این سردار رشید اسلام هستند. بدون شک سردار سلیمانی در زمان حال و آینده، همواره زنده خواهد بود و همچنان فرماندهی میدان نبرد نظامی و گفتمانی با دشمنان امنیت کشورمان و جهان اسلام را برعهده خواهد داشت. باشد که حتی ذره ای در عمل به دستورات این فرمانده عزیز قصور نکنیم. سردار سلیمانی امروز نه تنها شهید، بلکه نماد یک مکتب و مصداق یک گفتمان به نام گفتمان مقاومت است. بدون شک تا زمانی که در ذیل این مکتب و گفتمان حرکت کنیم، می توانیم ضمن رصد و خنثی سازی توطئه دشمنان، گامهای بلندی را به سوی موفقیت و سرافرازی انقلاب اسلامی برداریم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 6
آژیر قرمز در قاره سبز
حسین محمدی فومنی
کارشناس ارشد مسائل بین الملل
در چند سال اخیراز عمر ریاست جمهوری ماکرون در فرانسه جهانیان شاهد بحران های اجتماعی ، بیکاری ،اعتراضات جلیقه زردها و بحران اقتصادی و تلفات ناشی از بیماری کرونا می باشند. کشوری که مدعی است دومین اقتصاد اتحادیه را به خود اختصاص داده ،اقتصادی که بخش زیاد آن با فروش تسلیحات نظامی ، صنعت خودروسازی و صنعت گردشگری تأمین
می شود. بحران حمایت و پیروی از سیاستهای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) مزید بر علت شده بهطوریکه سبب کاهش حضور این کشور در عرصه بین الملل و خروج نظامیان آن از کشورهای آفریقایی و افغانستان منجر گشته است .
بحران با ناتو
بعد از جنگ جهانی دوم و اتفاقات پیش آمده در جنگ و تجاربی که توسط کشورهای اروپایی کسب شد چندین کشور اروپايی تمایل زیادی داشتند که با يکديگر همکاری کنند تا از بروز جنگهای جدید و ويرانی مجدد اروپا پیشگیری کنند که نتيجه آن تجربه موفقيتآميز تشکيل اتحاديه اروپا بود.
سران 28 کشور عضو اتحادیه اروپا، در بیانیه نشست اخیر خود در بروکسل تأکید کردند اتحادیه اروپا باید هزینههای دفاعی خود را افزایش دهد و بتواند به طور مستقل از آمریکا اقدام کند. اکنون تلاشها برای ایجاد نیروی نظامی مستقل اروپا، تدوین راهبرد جهانی اتحادیه اروپا و نیز ایجاد نهادهای نظامی، امنیتی اروپایی روندی فزاینده به خود گرفته است. سران اروپایی، خواستار افزایش هزینههای نظامی اروپا و گسترش همکاریهای مشترک شدهاند تا وابستگی ناتو به حمایتهای آمریکا را کاهش دهند.
ايده تشکيل ارتش واحد اروپايی موضوع جديدي نيست. پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد «فرانسوا میتران» و سپس «ژاک شیراک» رؤسای جمهور وقت فرانسه مجددا پرچم ضرورت تشکیل ارتش واحد اروپایی را بلند کردند. اما این بار هم به دلیل چتر امنیتی ناتو بر اروپا و شکاف عمیق در داخل اروپا، میان آتلانتیک گرایان و فرا آتلانتیک گرایان ، ایده تشکیل ارتش اروپایی به حاشیه رانده شد. البته این تنها ماکرون نیست که خواستار تشکیل ارتش اروپایی است و پس از ماجرای «برگزیت» و رأی بریتانیاییها به جدایی از اتحادیه اروپا، وزیران دفاع چهار کشور آلمان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا در ماه اکتبر 2016 پیشنهادات خود را برای تشکیل یک ارتش مشترک اعلام کردند. همچنين دولتهای اروپایی سال گذشته با امضای طرحی به نام «پسکو» يا «همکاری ساختارمند دائمی» اولین گام را به سمت خود اتکایی امنیتی برداشتند. توافقی که قرار است سنگ زیربنای ایجاد یک ارتش واحد اروپایی را تشکیل دهد و هدف پایهای آن این است که ازراه تشکیل ارتشی قدرتمند، سیاست دفاعی اتحادیه اروپا را تقویت کند.
بحران اقتصادی
روزنامه فرانسوی لوفیگارو، گزارش مؤسسه مطالعات آمار و اقتصاد فرانسه (INSEE) را منتشر کرد. بر اساس این خبر بدهی های عمومی فرانسه در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۱ میلادی، ۷۲ میلیارد یورو افزایش یافته و به رکورد ۲۸۳۴ میلیارد یورو رسیده است،فرانسه که مدت هاست با بحران بدهی عمومی دست و پنجه نرم می کند و بحران شیوع کرونا نیز به آن دامن زده است. بدهی های عمومی این کشور از پایان سال ۲۰۱۹ میلادی تاکنون ۴۵۰ میلیارد یورو افزایش یافته است بحران اقتصادی ناشی از شیوع کرونا بیش از همه اقشار آسیب پذیر فرانسه را آسیب پذیرتر کرده است و در حال حاضر ۵۸ درصد شهروندان فرانسوی زیر خط فقر قرار دارند.
بحران های اجتماعی
اتحادیه اروپا از اواخر سال 2008 میلادی وارد سخت ترین دوران اقتصادی خود پس از جنگ جهانی دوم شده است با توجه به بحران اقتصادی و تحولات اجتماعی، تداوم دولت رفاه در کشورهای اروپایی با دشواری های فزاینده ای رو به رو شده است. یکی از نمونه های بارز این امر کشور فرانسه است که به دلیل بحران مالی دیگر رونق اقتصادی وجود ندارد و به دلیل رکود فعالیت ها، درآمد ناشی از مالیات ها نیز پايین آمده است، و نیز افزایش فشارهای اقتصادی بر مردم از جمله کاهش قدرت خرید و افزایش نرخ بیکاری، شرایطی بحرانی را در فرانسه پدید آورده است. کاهش گردشگران ،کاهش سرمایه گذاری ،کاهش فروش خودرو ،رقابت کشورهای آمریکا،انگلیس در خصوص عدم فروش تسلیحاتی نظامی فرانسه به سایر کشورها در پی امضا توافقنامه دفاعی «آکوس» میان استرالیا، ایالات متحده آمریکا و انگلیس، همچنین لغو قرارداد ۵۶ میلیارد یورویی بابت خرید زیردریاییهای فرانسوی از سوی استرالیا، تنش میان پاریس با کانبرا، لندن و واشنگتن شدت گرفته است سبب کاهش درآمد و فرصت های شغلی در فرانسه شده تا قبل از بیماری کرونا هر شنبه جهانیان شاهد اعترضات و راهپیمایی علیه دولت ماکرون بوده اند.
این وضعیت همچنان ادامه دارد.
بحران مهاجرت
باظهور داعش در منطقه غرب آسیا، ، آغاز جنگ داخلی در سوریه و عراق، و تداوم منازعات در افغانستان باعث تشدید روند بحران مهاجرت در اروپا شده است. ماهیت این بحران از محوریت موضوعات اقتصادی و اجتماعی به موضوع هویتی و متعاقب آن، امنیتی تغییر پیدا کرده است. بر این اساس، در حوزه سیاست داخلی، احزاب ملی گرای رادیکال روند رو به رشدی را آغاز کرده و توانسته اند از طریق مخالفت با مهاجرت و هشدار در مورد تهدید هویتی توجه بسیاری از رأی دهندگان را به خود جلب کنند. بحران مهاجرت همراه با بحران اقتصادی اروپا و ناکامی های اتحادیه اروپا، فرصت رشد و توسعه احزاب راست رادیکال را فراهم کرده است. حزب جبهه ملی فرانسه به عنوان یکی از قدرتمندترین احزاب راست رادیکال در اروپای غربی از طریق امنیتی کردن مساله مهاجرت توانسته است به موفقیت های چشمگیری در عرصه های انتخاباتی دست یابد و به یکی از احزاب تأثیرگذار در صحنه سیاسی فرانسه تبدیل شود.
اسلام دومین دین بزرگ در فرانسه است. فرانسه به عنوان پرجمعیتترین کشور مسلمان نشین اروپایی محسوب میشود. هم اکنون جمعیت مسلمانان بیش از ۶ میلیون تخمین زده میشود. اما این فقط یک تخمین میباشد چرا که سرشماری پیروان ادیان بر اساس قانون فرانسه ممنوع میباشد. اغلب دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند که این آمار بسیار پایین در نظر گرفته شده و صحبت از جمعیت حدودا ۸ میلیونی مسلمانان در فرانسه میکنند. پوشش حجاب در فرانسه یکی از بحثبرانگیزترین مسائل از سال ۱۹۸۹ تاکنون بوده است. بحث اصولا بر این متمرکز شده است که آیا دختران مسلمان در مدارس عمومی حجاب داشته باشند یا نه؟ اما این مسئله با اعتراضات شدیدی از سوی مسلمانان روبهرو شده است. مسلمانان به درستی اعتراض کرده اند که ممانعت از داشتن حجاب در مدارس ،مصداق تبعیض دینی است.
کارشناس ارشد مسائل بین الملل
در چند سال اخیراز عمر ریاست جمهوری ماکرون در فرانسه جهانیان شاهد بحران های اجتماعی ، بیکاری ،اعتراضات جلیقه زردها و بحران اقتصادی و تلفات ناشی از بیماری کرونا می باشند. کشوری که مدعی است دومین اقتصاد اتحادیه را به خود اختصاص داده ،اقتصادی که بخش زیاد آن با فروش تسلیحات نظامی ، صنعت خودروسازی و صنعت گردشگری تأمین
می شود. بحران حمایت و پیروی از سیاستهای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) مزید بر علت شده بهطوریکه سبب کاهش حضور این کشور در عرصه بین الملل و خروج نظامیان آن از کشورهای آفریقایی و افغانستان منجر گشته است .
بحران با ناتو
بعد از جنگ جهانی دوم و اتفاقات پیش آمده در جنگ و تجاربی که توسط کشورهای اروپایی کسب شد چندین کشور اروپايی تمایل زیادی داشتند که با يکديگر همکاری کنند تا از بروز جنگهای جدید و ويرانی مجدد اروپا پیشگیری کنند که نتيجه آن تجربه موفقيتآميز تشکيل اتحاديه اروپا بود.
سران 28 کشور عضو اتحادیه اروپا، در بیانیه نشست اخیر خود در بروکسل تأکید کردند اتحادیه اروپا باید هزینههای دفاعی خود را افزایش دهد و بتواند به طور مستقل از آمریکا اقدام کند. اکنون تلاشها برای ایجاد نیروی نظامی مستقل اروپا، تدوین راهبرد جهانی اتحادیه اروپا و نیز ایجاد نهادهای نظامی، امنیتی اروپایی روندی فزاینده به خود گرفته است. سران اروپایی، خواستار افزایش هزینههای نظامی اروپا و گسترش همکاریهای مشترک شدهاند تا وابستگی ناتو به حمایتهای آمریکا را کاهش دهند.
ايده تشکيل ارتش واحد اروپايی موضوع جديدي نيست. پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد «فرانسوا میتران» و سپس «ژاک شیراک» رؤسای جمهور وقت فرانسه مجددا پرچم ضرورت تشکیل ارتش واحد اروپایی را بلند کردند. اما این بار هم به دلیل چتر امنیتی ناتو بر اروپا و شکاف عمیق در داخل اروپا، میان آتلانتیک گرایان و فرا آتلانتیک گرایان ، ایده تشکیل ارتش اروپایی به حاشیه رانده شد. البته این تنها ماکرون نیست که خواستار تشکیل ارتش اروپایی است و پس از ماجرای «برگزیت» و رأی بریتانیاییها به جدایی از اتحادیه اروپا، وزیران دفاع چهار کشور آلمان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا در ماه اکتبر 2016 پیشنهادات خود را برای تشکیل یک ارتش مشترک اعلام کردند. همچنين دولتهای اروپایی سال گذشته با امضای طرحی به نام «پسکو» يا «همکاری ساختارمند دائمی» اولین گام را به سمت خود اتکایی امنیتی برداشتند. توافقی که قرار است سنگ زیربنای ایجاد یک ارتش واحد اروپایی را تشکیل دهد و هدف پایهای آن این است که ازراه تشکیل ارتشی قدرتمند، سیاست دفاعی اتحادیه اروپا را تقویت کند.
بحران اقتصادی
روزنامه فرانسوی لوفیگارو، گزارش مؤسسه مطالعات آمار و اقتصاد فرانسه (INSEE) را منتشر کرد. بر اساس این خبر بدهی های عمومی فرانسه در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۱ میلادی، ۷۲ میلیارد یورو افزایش یافته و به رکورد ۲۸۳۴ میلیارد یورو رسیده است،فرانسه که مدت هاست با بحران بدهی عمومی دست و پنجه نرم می کند و بحران شیوع کرونا نیز به آن دامن زده است. بدهی های عمومی این کشور از پایان سال ۲۰۱۹ میلادی تاکنون ۴۵۰ میلیارد یورو افزایش یافته است بحران اقتصادی ناشی از شیوع کرونا بیش از همه اقشار آسیب پذیر فرانسه را آسیب پذیرتر کرده است و در حال حاضر ۵۸ درصد شهروندان فرانسوی زیر خط فقر قرار دارند.
بحران های اجتماعی
اتحادیه اروپا از اواخر سال 2008 میلادی وارد سخت ترین دوران اقتصادی خود پس از جنگ جهانی دوم شده است با توجه به بحران اقتصادی و تحولات اجتماعی، تداوم دولت رفاه در کشورهای اروپایی با دشواری های فزاینده ای رو به رو شده است. یکی از نمونه های بارز این امر کشور فرانسه است که به دلیل بحران مالی دیگر رونق اقتصادی وجود ندارد و به دلیل رکود فعالیت ها، درآمد ناشی از مالیات ها نیز پايین آمده است، و نیز افزایش فشارهای اقتصادی بر مردم از جمله کاهش قدرت خرید و افزایش نرخ بیکاری، شرایطی بحرانی را در فرانسه پدید آورده است. کاهش گردشگران ،کاهش سرمایه گذاری ،کاهش فروش خودرو ،رقابت کشورهای آمریکا،انگلیس در خصوص عدم فروش تسلیحاتی نظامی فرانسه به سایر کشورها در پی امضا توافقنامه دفاعی «آکوس» میان استرالیا، ایالات متحده آمریکا و انگلیس، همچنین لغو قرارداد ۵۶ میلیارد یورویی بابت خرید زیردریاییهای فرانسوی از سوی استرالیا، تنش میان پاریس با کانبرا، لندن و واشنگتن شدت گرفته است سبب کاهش درآمد و فرصت های شغلی در فرانسه شده تا قبل از بیماری کرونا هر شنبه جهانیان شاهد اعترضات و راهپیمایی علیه دولت ماکرون بوده اند.
این وضعیت همچنان ادامه دارد.
بحران مهاجرت
باظهور داعش در منطقه غرب آسیا، ، آغاز جنگ داخلی در سوریه و عراق، و تداوم منازعات در افغانستان باعث تشدید روند بحران مهاجرت در اروپا شده است. ماهیت این بحران از محوریت موضوعات اقتصادی و اجتماعی به موضوع هویتی و متعاقب آن، امنیتی تغییر پیدا کرده است. بر این اساس، در حوزه سیاست داخلی، احزاب ملی گرای رادیکال روند رو به رشدی را آغاز کرده و توانسته اند از طریق مخالفت با مهاجرت و هشدار در مورد تهدید هویتی توجه بسیاری از رأی دهندگان را به خود جلب کنند. بحران مهاجرت همراه با بحران اقتصادی اروپا و ناکامی های اتحادیه اروپا، فرصت رشد و توسعه احزاب راست رادیکال را فراهم کرده است. حزب جبهه ملی فرانسه به عنوان یکی از قدرتمندترین احزاب راست رادیکال در اروپای غربی از طریق امنیتی کردن مساله مهاجرت توانسته است به موفقیت های چشمگیری در عرصه های انتخاباتی دست یابد و به یکی از احزاب تأثیرگذار در صحنه سیاسی فرانسه تبدیل شود.
اسلام دومین دین بزرگ در فرانسه است. فرانسه به عنوان پرجمعیتترین کشور مسلمان نشین اروپایی محسوب میشود. هم اکنون جمعیت مسلمانان بیش از ۶ میلیون تخمین زده میشود. اما این فقط یک تخمین میباشد چرا که سرشماری پیروان ادیان بر اساس قانون فرانسه ممنوع میباشد. اغلب دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند که این آمار بسیار پایین در نظر گرفته شده و صحبت از جمعیت حدودا ۸ میلیونی مسلمانان در فرانسه میکنند. پوشش حجاب در فرانسه یکی از بحثبرانگیزترین مسائل از سال ۱۹۸۹ تاکنون بوده است. بحث اصولا بر این متمرکز شده است که آیا دختران مسلمان در مدارس عمومی حجاب داشته باشند یا نه؟ اما این مسئله با اعتراضات شدیدی از سوی مسلمانان روبهرو شده است. مسلمانان به درستی اعتراض کرده اند که ممانعت از داشتن حجاب در مدارس ،مصداق تبعیض دینی است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 10
سفر به چین پیام همهجانبهگرایی ایران
حانیه مسجودی
وزیرامورخارجه کشورمان بامداد روز جمعه وارد پکن شد. پایتخت کشوری که این روزها پروژه هراس از آنها بیش از پیش در ذهن مردم رخنه کرده و ازطرفی با سرکار آمدن دولت سیزدهم ارتباط ایران و چین بیشتر مورد هجمه قرار گرفته است.این دیدار درحالی انجام میشود که مذاکرات هستهای در وین درحال انجام و ازطرف دیگر وزارت امورخارجه چین اعلام کرد وزرای امور خارجه کشورهای خلیج فارس، ایران و ترکیه این هفته به طور جداگانه برای گفتوگو با مقامات چینی به این کشور میروند. وزرای امور خارجه عربستان سعودی، کویت، عمان، بحرین و دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس.
پیش از این نیز امیر عبداللهیان، وزیر امورخارجه کشورمان برای دیدار دیپلماتیک به کشور عمان و قطر سفر کرده بود. درهمین راستا میتوان گفت با سرعت گرفتن سفرهای خارجی وزیرامورخارجه ایران به کشورهای دوست و همسایه، سفر به چین درخلل مذاکرات هستهای بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
پنجاهمین سالگرد روابط دیپلماتیک تهران و پکن به اجرای سند 25 ساله ختم میشود؟
دیدارها و سفرهایی که این روزها میتواند اثر بسزایی بر اقتصاد و روابط بین المللی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد و ورق را به نفع اقتصاد و پیشرفت تغییر دهند. ازجمله این مسائل که میتواند تأثیر زیادی اقتصاد، روابط بینالملل، پیشرفت و حتی مذاکرات هستهای داشته باشد اجرایی شدن سند راهبردی 25 ساله ایران و چین است.
سند جامع همکاری های ۲۵ ساله بین ایران و چین که در آستانه پنجاهمین سالگرد روابط دیپلماتیک تهران و پکن و در جریان سفر دو روزه «وانگ يی» وزیر امور خارجه چین به تهران در فروردین ماه سال جاری بین وزیر امورخارجه چین و ایران به امضا رسید. اما نکتهای که میخواهیم به آن اشاره کنیم، عدم اجرای این سند از زمان امضا تا به امروز است!
بسیاری از کارشناسان عرصه بین الملل و شرق معتقدند که این سند بالادستی که ایران و چین به عنوان یک نقشه راه برای تحقق همکاریهای جامع راهبردی بین دو کشور بر روی آن توافق کرده اند، آغازگر فصل نوینی در روابط تهران و پکن خواهد بود. اما این فصل نوین چرا تاکنون رقم نخورده است؟
همین کارشناسان بارها اذعان کردهاند که پس از رشد چشمگیر چین درعرصه اقتصاد جهانی بسیاری از کشورها سند همکاری راهبردی بلندمدت با این کشور امضا کردهاند و باوجود اینکه ارتباط چین و ایران در شرایط فعلی منفعت بسیاری برای چشم بادامیها
دارد اما همچنان در کمترین سطح خود نسبت به سایر کشورهاست. حتی کشورهای دوست و متحد جدی آمریکا! اما مشکل کجاست؟
مهمترین موضوع روی میز ایران و چین اجرایی کردن برنامه ۲۵ ساله همکاری دو کشور است. از زمانی که حجت الاسلام رئیسی مسئولیت دولت را بر عهده گرفته این انتظار وجود داشته که توجه ویژه تری نسبت به اجرای این برنامه صورت بگیرد چرا که چینیها نیز نگاه مثبتی به این دولت داشتهاند و به نظر می رسد در این زمینه کمی دیر شدهاست و باید اقدامات جدیتری انجام شود.
چراکه باوجود اینکه چند ماهی است از امضای این نقشه راه گذشته و خبر خاصی نشده است. هرچند وزیر امور خارجه کشورمان که بنا به دعوت رسمی وانگ یی، وزیر امور خارجه چین در صدر هیئت بلند پایه سیاسی و اقتصادی، عازم چین شده، قرار است با همتای چینی خود موضوعات متنوع دوجانبه و بین المللی و از جمله آخرین وضعیت برنامه همکاریهای ۲۵ ساله دو کشور را مورد بررسی قرار دهد.
لزوم تقویت روابط ایران و چین چیست؟
این روزها در شرایطی قرار داریم که جبهه شرق و غرب بیش از پیش در تلاش هستند تا طنابِ بازی را به سمت خودشان بکشانند و نقطه تعادل و تعامل این بازی نیز در منطقه غرب آسیا، یعنی جمهوری اسلامی ایران است. کشوری که درمقابل سیاستهای استکبارانه آمریکا قد علم کرده و تهدیدی جدی برای حذف کردن این کشور از منطقه غرب آسیاست.
اکنون حدود 7 سال از امضای توافق ایران با1+5 که در سال 2017 به 1+4 تبدیل شد، می گذرد. توافقی که دول روحانی که آمال و آرزویش ارتباط با غرب بود به ثمر ننشست و اکنون مذاکراتی برای احیای آن در وین درحال برگزاری است. اما مسئلهای که دراین میان مهم است این است که همواره گفتهاند معامله کردن باید دوطرفه باشد. اقدامات یکجانبه نه تنها سودی ندارد بلکه ضررش برای خود فرد است. از طرفی این احتیاج متقابل باعث تحکیم پیمانها میشود.
جبهه شرق و غرب درتقابل، ایران در میانه
درحال حاضر با دوجبهه روبهرو هستیم. جبهه غرب به رهبری آمریکا، کشوری که نه تنها خود دارای منابع سرشار انرژی نفت وگاز است بلکه نوکران او مانند عربستان نیز غنی از انرژی هستند و از طرفی هیچ وابستگی فنی، اقتصادی و نظامی به ایران ندارند و ایران را فقط برای دشمنی میخواهند و دلیلش نیز واضح است؛ با ایران هراسی، حضور خود درمنطقه و فروش سلاح ها را گسترش می دهد
و بهره می برند. بنابراین باوجود اینکه پالس های مثبتی از مذاکرات وین شنیده می شود باتوجه به تجربه توافق بد برجام با غربیها، برای همگان روشن است که هیچ امیدی به توافق پایدار بااین سیستم وجود ندارد.
ازطرف دیگر جبهه شرق و کشورهای همسایه جمهوری اسلامی بهخصوص چین. با این حال که دولت رئیسی از ابتدا تأکید کرده است سنگ بنای ارتباط و سیاست خارجه دولتش، تعادل و تعامل با تمام کشورها به ویژه کشورهای همسایه و
هم پیمانان شرقی است، اما باز هم جبهه غرب با اهرم دشمن تراشی سعی میکند به بهانه دموکراسی در تایوان، هنگ کنگ و اوکراین حضور وسلاح های خاص خود و ناتو را گسترش دهد.
بنابراین اگرواقع بین باشیم مشخص است که این واقعیت ایران وشرق را به اجبار دریک جبهه متحد قرارداده است. اما نکته مهم دیگر این است که چین برخلاف آمریکا در درجه اول نیاز مبرمی به نفت و انرژی و در آینده برای توفیق درصادرات و کاهش هزینه ترانزیت کالا به مسیر ایران احتیاج بیشتری پیدا میکند واز طرفی بیم آن دارد که غرب برای کاهش سرعت پیشرفت او، درآینده نزدیک آن ها را تحریم واردات نفتی کند. لذا بایستی به کشوری مانند ایران تکیه کند که حرف شنوی از آمریکا نداشته باشد.
ازطرف دیگر تقویت ارتباطات ایران درسطح شرقی و همسایگی، باعث قرارگیری تیم مذاکره کننده هستهای درجبهه قدرت خواهد شد. همانطور که بارها قلم زدیم استفاده از عبارت «تحریمهای ظالمانه» به نوعی اذعان به شکست دربرابر تحریمهای آمریکاست، اما این ارتباطات میتواند ورق را به نفع ایران برگرداند.
همچنین چین بارها ثابت کرده است که رویکرد سیاست خارجه کشورش، همه جانبه گرایی درتقابل با آمریکاست و همین مسئله میتواند نقطه قوت ارتباط ایران و چین باشد. باید دید که دستاورد سفر امیر عبداللهیان به چین مشخص شدن جزئیات سند 25 ساله خواهد بود یاخیر. چراکه مذاکرات دقیق و اجرای سریع تر این سند برای هر دو کشور ضروری است.
وزیرامورخارجه کشورمان بامداد روز جمعه وارد پکن شد. پایتخت کشوری که این روزها پروژه هراس از آنها بیش از پیش در ذهن مردم رخنه کرده و ازطرفی با سرکار آمدن دولت سیزدهم ارتباط ایران و چین بیشتر مورد هجمه قرار گرفته است.این دیدار درحالی انجام میشود که مذاکرات هستهای در وین درحال انجام و ازطرف دیگر وزارت امورخارجه چین اعلام کرد وزرای امور خارجه کشورهای خلیج فارس، ایران و ترکیه این هفته به طور جداگانه برای گفتوگو با مقامات چینی به این کشور میروند. وزرای امور خارجه عربستان سعودی، کویت، عمان، بحرین و دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس.
پیش از این نیز امیر عبداللهیان، وزیر امورخارجه کشورمان برای دیدار دیپلماتیک به کشور عمان و قطر سفر کرده بود. درهمین راستا میتوان گفت با سرعت گرفتن سفرهای خارجی وزیرامورخارجه ایران به کشورهای دوست و همسایه، سفر به چین درخلل مذاکرات هستهای بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
پنجاهمین سالگرد روابط دیپلماتیک تهران و پکن به اجرای سند 25 ساله ختم میشود؟
دیدارها و سفرهایی که این روزها میتواند اثر بسزایی بر اقتصاد و روابط بین المللی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد و ورق را به نفع اقتصاد و پیشرفت تغییر دهند. ازجمله این مسائل که میتواند تأثیر زیادی اقتصاد، روابط بینالملل، پیشرفت و حتی مذاکرات هستهای داشته باشد اجرایی شدن سند راهبردی 25 ساله ایران و چین است.
سند جامع همکاری های ۲۵ ساله بین ایران و چین که در آستانه پنجاهمین سالگرد روابط دیپلماتیک تهران و پکن و در جریان سفر دو روزه «وانگ يی» وزیر امور خارجه چین به تهران در فروردین ماه سال جاری بین وزیر امورخارجه چین و ایران به امضا رسید. اما نکتهای که میخواهیم به آن اشاره کنیم، عدم اجرای این سند از زمان امضا تا به امروز است!
بسیاری از کارشناسان عرصه بین الملل و شرق معتقدند که این سند بالادستی که ایران و چین به عنوان یک نقشه راه برای تحقق همکاریهای جامع راهبردی بین دو کشور بر روی آن توافق کرده اند، آغازگر فصل نوینی در روابط تهران و پکن خواهد بود. اما این فصل نوین چرا تاکنون رقم نخورده است؟
همین کارشناسان بارها اذعان کردهاند که پس از رشد چشمگیر چین درعرصه اقتصاد جهانی بسیاری از کشورها سند همکاری راهبردی بلندمدت با این کشور امضا کردهاند و باوجود اینکه ارتباط چین و ایران در شرایط فعلی منفعت بسیاری برای چشم بادامیها
دارد اما همچنان در کمترین سطح خود نسبت به سایر کشورهاست. حتی کشورهای دوست و متحد جدی آمریکا! اما مشکل کجاست؟
مهمترین موضوع روی میز ایران و چین اجرایی کردن برنامه ۲۵ ساله همکاری دو کشور است. از زمانی که حجت الاسلام رئیسی مسئولیت دولت را بر عهده گرفته این انتظار وجود داشته که توجه ویژه تری نسبت به اجرای این برنامه صورت بگیرد چرا که چینیها نیز نگاه مثبتی به این دولت داشتهاند و به نظر می رسد در این زمینه کمی دیر شدهاست و باید اقدامات جدیتری انجام شود.
چراکه باوجود اینکه چند ماهی است از امضای این نقشه راه گذشته و خبر خاصی نشده است. هرچند وزیر امور خارجه کشورمان که بنا به دعوت رسمی وانگ یی، وزیر امور خارجه چین در صدر هیئت بلند پایه سیاسی و اقتصادی، عازم چین شده، قرار است با همتای چینی خود موضوعات متنوع دوجانبه و بین المللی و از جمله آخرین وضعیت برنامه همکاریهای ۲۵ ساله دو کشور را مورد بررسی قرار دهد.
لزوم تقویت روابط ایران و چین چیست؟
این روزها در شرایطی قرار داریم که جبهه شرق و غرب بیش از پیش در تلاش هستند تا طنابِ بازی را به سمت خودشان بکشانند و نقطه تعادل و تعامل این بازی نیز در منطقه غرب آسیا، یعنی جمهوری اسلامی ایران است. کشوری که درمقابل سیاستهای استکبارانه آمریکا قد علم کرده و تهدیدی جدی برای حذف کردن این کشور از منطقه غرب آسیاست.
اکنون حدود 7 سال از امضای توافق ایران با1+5 که در سال 2017 به 1+4 تبدیل شد، می گذرد. توافقی که دول روحانی که آمال و آرزویش ارتباط با غرب بود به ثمر ننشست و اکنون مذاکراتی برای احیای آن در وین درحال برگزاری است. اما مسئلهای که دراین میان مهم است این است که همواره گفتهاند معامله کردن باید دوطرفه باشد. اقدامات یکجانبه نه تنها سودی ندارد بلکه ضررش برای خود فرد است. از طرفی این احتیاج متقابل باعث تحکیم پیمانها میشود.
جبهه شرق و غرب درتقابل، ایران در میانه
درحال حاضر با دوجبهه روبهرو هستیم. جبهه غرب به رهبری آمریکا، کشوری که نه تنها خود دارای منابع سرشار انرژی نفت وگاز است بلکه نوکران او مانند عربستان نیز غنی از انرژی هستند و از طرفی هیچ وابستگی فنی، اقتصادی و نظامی به ایران ندارند و ایران را فقط برای دشمنی میخواهند و دلیلش نیز واضح است؛ با ایران هراسی، حضور خود درمنطقه و فروش سلاح ها را گسترش می دهد
و بهره می برند. بنابراین باوجود اینکه پالس های مثبتی از مذاکرات وین شنیده می شود باتوجه به تجربه توافق بد برجام با غربیها، برای همگان روشن است که هیچ امیدی به توافق پایدار بااین سیستم وجود ندارد.
ازطرف دیگر جبهه شرق و کشورهای همسایه جمهوری اسلامی بهخصوص چین. با این حال که دولت رئیسی از ابتدا تأکید کرده است سنگ بنای ارتباط و سیاست خارجه دولتش، تعادل و تعامل با تمام کشورها به ویژه کشورهای همسایه و
هم پیمانان شرقی است، اما باز هم جبهه غرب با اهرم دشمن تراشی سعی میکند به بهانه دموکراسی در تایوان، هنگ کنگ و اوکراین حضور وسلاح های خاص خود و ناتو را گسترش دهد.
بنابراین اگرواقع بین باشیم مشخص است که این واقعیت ایران وشرق را به اجبار دریک جبهه متحد قرارداده است. اما نکته مهم دیگر این است که چین برخلاف آمریکا در درجه اول نیاز مبرمی به نفت و انرژی و در آینده برای توفیق درصادرات و کاهش هزینه ترانزیت کالا به مسیر ایران احتیاج بیشتری پیدا میکند واز طرفی بیم آن دارد که غرب برای کاهش سرعت پیشرفت او، درآینده نزدیک آن ها را تحریم واردات نفتی کند. لذا بایستی به کشوری مانند ایران تکیه کند که حرف شنوی از آمریکا نداشته باشد.
ازطرف دیگر تقویت ارتباطات ایران درسطح شرقی و همسایگی، باعث قرارگیری تیم مذاکره کننده هستهای درجبهه قدرت خواهد شد. همانطور که بارها قلم زدیم استفاده از عبارت «تحریمهای ظالمانه» به نوعی اذعان به شکست دربرابر تحریمهای آمریکاست، اما این ارتباطات میتواند ورق را به نفع ایران برگرداند.
همچنین چین بارها ثابت کرده است که رویکرد سیاست خارجه کشورش، همه جانبه گرایی درتقابل با آمریکاست و همین مسئله میتواند نقطه قوت ارتباط ایران و چین باشد. باید دید که دستاورد سفر امیر عبداللهیان به چین مشخص شدن جزئیات سند 25 ساله خواهد بود یاخیر. چراکه مذاکرات دقیق و اجرای سریع تر این سند برای هر دو کشور ضروری است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 9
اجرای سند 25ساله همکاری ایران و چین، پلی برای برون رفت از اوضاع فعلی است
گروه سیاسی
محمود عباس زاده، عضو هیئت رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت» در مورد سفر وزیر امور خارجه کشورمان به چین در خلال مذاکرات هستهای وین بیان کرد: رئیس جمهور از ابتدای کار دولتش تأکید کرده بود که مبنای سیاست خارجی تعامل با تمام کشورها به ویژه کشورهای همسایه و متحدان شرقی است این توسعه ارتباطات در حال انجام و میتواند اثرات بسیاری بر اقتصاد و حتی روابط بین الملل جمهوری اسلامی ایران داشته باشد.
وی افزود: متأسفانه اکنون مدتهاست ارتباط ایران و چین از لحاظ توسعه راهبردی عقب مانده است و چین تاکنون بهترین شریک ایران در زمان تحریم ها بوده و بر خلاف سایر کشورها با وجود تحریم های همه جانبه آمریکا قطع نکرده است.
عباس زاده گفت: آنطور که گفته شده و به نظر میرسد هدف اصلی سفر وزیر خارجه به چین صحبت و رایزنی در مورد اجرای سند ۲۵ ساله همکاری بین دو کشور است.
این عضو هیئت رئیسه کمیسیون امنیت ملی مجلس ادامه داد: اجرای این سند در شرایطی که آمریکا ایران را تحریم کرده و از طرفی چین به منابع نفتی و ظرفیت های ایران نیاز دارد میتواند پل عبور از مسائل و مشکلات فعلی باشد. سندی که هجمه های بسیاری به آن وارد شد درحالی هنوز اجرایی نشده است که چین مانند این سند با بسیاری از کشورها به امضا رسانده است.
وی تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران بارها به تعامل دوطرفه با تمام کشورها به جز رژیم صهیونیستی تأکید دارد و بارها اعلام کرده است که به دنبال صلح و دوستی است. اما نفع جبهه غرب در گسترش ناتو و فروش سلاح و ایجاد ناامنی در کشورهای دارای منابع است و ایران برای آنها سد بزرگی محسوب میشود.
عباس زاده در انتها تصریح کرد که تقویت ارتباطات با کشورهای دوست و همسایه ازجمله مهمترین نیازهای امروز است و اصلیترین وظیفه دولت سیزدهم احیای این ارتباطات است.
محمود عباس زاده، عضو هیئت رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت» در مورد سفر وزیر امور خارجه کشورمان به چین در خلال مذاکرات هستهای وین بیان کرد: رئیس جمهور از ابتدای کار دولتش تأکید کرده بود که مبنای سیاست خارجی تعامل با تمام کشورها به ویژه کشورهای همسایه و متحدان شرقی است این توسعه ارتباطات در حال انجام و میتواند اثرات بسیاری بر اقتصاد و حتی روابط بین الملل جمهوری اسلامی ایران داشته باشد.
وی افزود: متأسفانه اکنون مدتهاست ارتباط ایران و چین از لحاظ توسعه راهبردی عقب مانده است و چین تاکنون بهترین شریک ایران در زمان تحریم ها بوده و بر خلاف سایر کشورها با وجود تحریم های همه جانبه آمریکا قطع نکرده است.
عباس زاده گفت: آنطور که گفته شده و به نظر میرسد هدف اصلی سفر وزیر خارجه به چین صحبت و رایزنی در مورد اجرای سند ۲۵ ساله همکاری بین دو کشور است.
این عضو هیئت رئیسه کمیسیون امنیت ملی مجلس ادامه داد: اجرای این سند در شرایطی که آمریکا ایران را تحریم کرده و از طرفی چین به منابع نفتی و ظرفیت های ایران نیاز دارد میتواند پل عبور از مسائل و مشکلات فعلی باشد. سندی که هجمه های بسیاری به آن وارد شد درحالی هنوز اجرایی نشده است که چین مانند این سند با بسیاری از کشورها به امضا رسانده است.
وی تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران بارها به تعامل دوطرفه با تمام کشورها به جز رژیم صهیونیستی تأکید دارد و بارها اعلام کرده است که به دنبال صلح و دوستی است. اما نفع جبهه غرب در گسترش ناتو و فروش سلاح و ایجاد ناامنی در کشورهای دارای منابع است و ایران برای آنها سد بزرگی محسوب میشود.
عباس زاده در انتها تصریح کرد که تقویت ارتباطات با کشورهای دوست و همسایه ازجمله مهمترین نیازهای امروز است و اصلیترین وظیفه دولت سیزدهم احیای این ارتباطات است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 7
بیاعتنایی به شرق در دولت گذشته فرصتهای زیادی را سوزانده است
گروه سیاسی
عطا بهرامی، کارشناس اقتصاد بینالملل در گفتوگو با «رسالت» ضمن اشاره به سفر وزیر امور خارجه کشورمان به چین بیان کرد: واقعیت این است که ایران و چین ۱۰ سال از ارتباط و پیشرفتی که میتوانستند با یکدیگر داشته باشند عقب افتادهاند. ارتباطی که الزامات نظام بینالمللی ایجاد میکند با یکدیگر کار کنند.
وی افزود که این عقبماندگی به دلایل مختلفی از جمله این که دولت قبلی اعتقادی به همکاری با چین نداشت و تمام وقتش را صرف برجام و ارتباط با غرب میکرد، است. همین امر باعث شد این ارتباط عقب بیفتد. از طرفی چینیها گزینه دیگری غیر از ایران ندارند چرا که در منطقه غرب آسیا ایران ستون خاورمیانه است و جمهوری اسلامی در همین حال با غرب به دلیل توسعه ناتو درگیر است از این جهت به نفع دو طرف است که با یکدیگر کار کنند.
بهرامی ادامه داد: بنابراین این الزام باید سریعتر انجام شود تا بیشتر از این عقب نمانیم. لذا باتوجه به مورد مذکور سفر فعلی وزیر امور خارجه کشورمان بیشتر برای تمرکز بر اجرای سند ۲۵ ساله است، زیرا اکنون ایران با چین در حالت عادی تعامل خوبی با یکدیگر دارند. حتی از زمان خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای یکجانبه و همهجانبه چینیها با ایران همکاری کردند و این ارتباط را قطع نکردند. این کارشناس بیان کرد: حال این که پروژه شرق هراسی به راه افتاده اقدام عجیبی است. چراکه چین خودش شریک اقتصادی اول بسیاری از کشورهای اروپایی و توسعه یافته است. اما در ایران طوری وانمود میکنند که ارتباط با چین به ضرر و زیان ملت است و قرار است ایران رسمی مستعمره چین باشد. درصورتی که واقعا اینطور نیست و این پروژه تناقض ایجاد میکند.
بهرامی اظهارکرد: در حال حاضر چین با بسیاری از کشورهای منطقه شرقی و غربی قراردادهایی مانند سند ۲۵ ساله به امضا رسانده و مدتهاست آن را اجرایی میکند.او میگوید: حال که ایران به دنبال سرمایهگذاری خارجی است، بهتر است تأکید کنیم که ارتباط با چین و سند ۲۵ ساله از برجام نمیگذارد و ربطی به آن ندارد. نکته لازم این است که بعد از بازگشت وزیر امور خارجه کشورمان از چین باید بلافاصله نکات تخصصی این سند اجرایی شود.بهرامی درانتها عنوان میکند که متأسفانه ستاد قرارداد با چین نه در دولت روحانی و نه در دولت رئیسی خوب کار نکردند و از این جهت سیستم اداری باید در کنار اقدامات دیپلماسی کار کند تا این سند اجرایی شود. این روزها مهمترین مسئله اجرای این سند است.
عطا بهرامی، کارشناس اقتصاد بینالملل در گفتوگو با «رسالت» ضمن اشاره به سفر وزیر امور خارجه کشورمان به چین بیان کرد: واقعیت این است که ایران و چین ۱۰ سال از ارتباط و پیشرفتی که میتوانستند با یکدیگر داشته باشند عقب افتادهاند. ارتباطی که الزامات نظام بینالمللی ایجاد میکند با یکدیگر کار کنند.
وی افزود که این عقبماندگی به دلایل مختلفی از جمله این که دولت قبلی اعتقادی به همکاری با چین نداشت و تمام وقتش را صرف برجام و ارتباط با غرب میکرد، است. همین امر باعث شد این ارتباط عقب بیفتد. از طرفی چینیها گزینه دیگری غیر از ایران ندارند چرا که در منطقه غرب آسیا ایران ستون خاورمیانه است و جمهوری اسلامی در همین حال با غرب به دلیل توسعه ناتو درگیر است از این جهت به نفع دو طرف است که با یکدیگر کار کنند.
بهرامی ادامه داد: بنابراین این الزام باید سریعتر انجام شود تا بیشتر از این عقب نمانیم. لذا باتوجه به مورد مذکور سفر فعلی وزیر امور خارجه کشورمان بیشتر برای تمرکز بر اجرای سند ۲۵ ساله است، زیرا اکنون ایران با چین در حالت عادی تعامل خوبی با یکدیگر دارند. حتی از زمان خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای یکجانبه و همهجانبه چینیها با ایران همکاری کردند و این ارتباط را قطع نکردند. این کارشناس بیان کرد: حال این که پروژه شرق هراسی به راه افتاده اقدام عجیبی است. چراکه چین خودش شریک اقتصادی اول بسیاری از کشورهای اروپایی و توسعه یافته است. اما در ایران طوری وانمود میکنند که ارتباط با چین به ضرر و زیان ملت است و قرار است ایران رسمی مستعمره چین باشد. درصورتی که واقعا اینطور نیست و این پروژه تناقض ایجاد میکند.
بهرامی اظهارکرد: در حال حاضر چین با بسیاری از کشورهای منطقه شرقی و غربی قراردادهایی مانند سند ۲۵ ساله به امضا رسانده و مدتهاست آن را اجرایی میکند.او میگوید: حال که ایران به دنبال سرمایهگذاری خارجی است، بهتر است تأکید کنیم که ارتباط با چین و سند ۲۵ ساله از برجام نمیگذارد و ربطی به آن ندارد. نکته لازم این است که بعد از بازگشت وزیر امور خارجه کشورمان از چین باید بلافاصله نکات تخصصی این سند اجرایی شود.بهرامی درانتها عنوان میکند که متأسفانه ستاد قرارداد با چین نه در دولت روحانی و نه در دولت رئیسی خوب کار نکردند و از این جهت سیستم اداری باید در کنار اقدامات دیپلماسی کار کند تا این سند اجرایی شود. این روزها مهمترین مسئله اجرای این سند است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
«انتقام سخت» به یک استراتژی، آرمان و نقطه حرکت تبدیل شده است
فرمانده کل سپاه پاسداران در مصاحبهای اعلام کرد: گرایش جوانان بعد از شهادت قاسم به جهاد بیشتر شده است و این برای دشمن خطر ایجاد میکند.
به گزارش تسنیم، دومین سالروز شهادت سپهبد حاجقاسم سلیمانی در حالی سپری شد که نام و یاد او در جهان اسلام زندهتر از هر زمان دیگری است. ترور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نهتنها در مسیر او اختلالی ایجاد نکرد، بلکه حرارتی در دلها ایجاد کرد که حالا کل جهان اسلام را به جوشش و جهاد علیه اشغالگری مستکبرین دعوت میکند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بررسی مجاهدتهای حاجقاسم سلیمانی از دوران دفاع مقدس تا شهادت او در فرودگاه بغداد و تأثیرات این شهادت پرداخته است.
چه اتفاقی افتاد که شهید سلیمانی تبدیل به چنین الگویی برای جهان اسلام و آزادگان جهان شد؟ تحلیل شما از ابعاد شخصیتی شهید سلیمانی چیست؟
او در مکتب حضرت امام خمینی رحمهالله و رهبر انقلاب اسلامی تلمذ کرد، تعلیم یافت، متخلّق به اخلاق و معرفت الهی شد و حدود 32 سال در مکتب رهبر انقلاب مشق جهاد و تعلیم معرفت و عناصر اصیل تربیت اسلامی و الهی را آموخت و آنها را بهکار بست و در میدان عمل پیادهسازی کرد. برای همین است که شاید هیچکس بهاندازه رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای، نمیتواند ابعاد شخصیت سردار سلیمانی را توصیف کند. رهبر انقلاب، نفوذ عمیقی در درون شخصیت او و اتصال معنویِ قدرتمندی با درون و قلب و ذهن قاسم داشت. به تعبیری، قاسم جلوه جهادی حضرت آیتالله خامنهای بود. میشود قاسم سلیمانی را تجلی بُعد جهادی شخصیت رهبر انقلاب دانست؛ یعنی اگر ما بخواهیم ایشان را در بُعد جهادی توصیف کنیم، تجسم این توصیف آقای قاسم سلیمانی است. بنابراین، وقتی رهبر انقلاب از شهید سلیمانی صحبت میکنند، این صحبتها بر یک شناخت دقیق و عمیق و واقعی و حقیقی از شخصیت حاجقاسم سلیمانی متکی است.
رهبر انقلاب درباره شهید سلیمانی فرمودند او توأمان هم به وظیفهای که در قبال ملت ایران داشت عمل کرد و هم به وظیفهای که در قبال امت اسلامی داشت. حاج قاسم چه کار کرده بود که رهبر انقلاب او را چهرهای ملی و امتی معرفی میکنند؟
حاجقاسم را سابقهدارترین فرمانده نظامی مجاهد فیسبیلالله در عرصه انقلاب اسلامی میدانم؛ چراکه هیچیک از همکاران و نیروهای مجاهد و جهادی بهاندازه حاجقاسم مستقیم در میدان جهاد نبودهاند. البته، برخی فرماندهان و مسئولان ما به تناوب بودهاند، اما اینکه پیوسته یک فرمانده از ابتدای پاسداری تا انتهای پاسداری، مستقیم در میدان جهاد حضور داشته باشد، ما نداریم. این نکته مهمی است. بنابراین، او جزو کارکشتهترین، میداندیدهترین، کارآزمودهترین و به آزمون درآمدهترین فرماندهان نظامی در جهان بود که در تاریخ بیسابقه است.
میدانهایی که او در آنها حضور پیدا میکرد، هم در سطح ملی بود، هم در سطح محلی، هم در سطح منطقهای و هم در سطح جهانی؛ یعنی این پلههای نردبان شخصیت جهادی حاجقاسم یا پلههایی که حاج قاسم از آنها بالا رفت و رفعت پیدا کرد، تمام این سطوح را به شکل پیوسته دربر میگرفت. فکر میکنم اولین بار سال 1360 بود که سردار سلیمانی را دیدم. هنوز تصویر حاجقاسم، آن جوان باشور و پرهیجان و پرصلابت در ذهنم هست. خیلی سیمای جذاب و ظاهر خیلی آراسته اما خیلی ورزیدهای داشت. آنموقع، بچههای کرمان و سیستان و بلوچستان و هرمزگان را به جنگ برد و تیپ ثارالله را در میدان تشکیل داد و خودش فرماندهی آن تیپ را به عهده گرفت. بعد هم، به لشکر 41 ثارالله ارتقاء پیدا کرد و یکی از عملیاتیترین و قدرتمندترین و خطشکنترین لشکرهای سپاه شد که موفقیتهای واقعاً درخور تحسینی را این لشکر در انواع عملیاتها (طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، خیبر، بدر، والفجر 8، کربلای 4، کربلای 5 و ...) داشت.
نفوذ معنوی حاجقاسم بین نیروها در لشکر ثارالله، خودش یک تاریخ است. وقتی جنگ تمام شد، کار او تمام نشد. دوباره آمد و چند سال در منطقه ناامنِ آن موقع سیستان و بلوچستان که شرارتها اوج گرفته بود، قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه را راهاندازی کرد و مسئولیت گرفت و با کمک مردم بومی منطقه و لشکر 41 ثارالله و یگانهایی که در منطقه بودند، ارتباط بسیار بسیار دلانگیز و جذاب و پرمعنا و سرشار از عاطفه و مهربانی با مردم منطقه برقرار کرد. این کارها از او شخصیتی ساخته بود که همه به او اعتماد میکردند. ایشان در منطقه سیستان و بلوچستان مجاهدتهای وسیعی انجام داد و با عملیاتهای فوقالعاده پیچیده و خطرناک، فتنههای شرارت را خاموش کرد.
کسی که هم تاکتیک، هم عملیات و هم استراتژی را خوب بداند، برای راهبری و فرماندهی کامل است و میتواند مسئولیتهای بزرگی را بپذیرد. برای همین سردار صفوی ایشان را بهعنوان فرمانده نیروی قدس به فرماندهی معظم کل قوا پیشنهاد دادند و ایشان هم که حاجقاسم را از دوران جنگ و پس از آن میشناختند و به او علاقه و محبت داشتند، قاسم را به فرماندهی نیروی قدس منصوب کردند. سال 1376 بود که حاجقاسم فرمانده نیروی قدس شد. حاجقاسم واقعاً معانی و مفاهیم ژئوپلیتیک و جغرافیای جهان اسلام و مفاهیم آن را میدانست و با مسئله نهضتهای آزادیبخش آشنا بود. فن ارتباطات فردی و اجتماعی را هم خیلی بلد بود؛ یعنی خیلی سریع آدمها را جذب شخصیت خودش میکرد.
قاسم که وارد صحنه نهضتها شد، بُعد امت اسلامی او شروع شد؛ یعنی قاسم هرچه در دل میل به جهاد، عشق به شهادت و خدمت برای اعتلای اسلام داشت، جغرافیای جهان اسلام برایش میدان ایجاد کرد. آن زمان من معاون عملیات سپاه بودم و با حاجقاسم سفرهای زیادی به مناطق مختلف جهان داشتم. بهخاطر ارتباط خیلی نزدیک و شخصی و فردی که با هم داشتیم، من عشق و علاقه به او داشتم و او هم به من محبت داشت.
قاسم، در هر منطقهای که پا گذاشت، یک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درست کرد. در لبنان با کمک همت بلند آقای سیدحسن نصرالله و جوشش جهادی مردم مجاهد لبنان، حزباللهِ مقتدر هر روز شکل جدیدی پیدا کرد و هر روز قامت و بیرقش برافراشتهتر شد و وسعت و دامنه قدرتش بهحدی رسید که تبدیل به قدرت تأثیرگذار در تمام معادلات سیاسی و امنیتی منطقه شرق مدیترانه شد، تا جایی که در سال 2000 میلادی رژیم صهیونیستی را از جنوب لبنان فراری داد و در جنگ 33 روزه این رژیم را شکست داد؛ شکستهای سنگین و خیلی سخت و غیرقابلتحمل که برای صهیونیستها غیرقابل جبران شد و زخمهایی که برای آنها مرمت نشد و هنوز هم هست. این یک تاریخ و واقعه تاریخی نبود، یک جریان ایجاد شد و استیلای روحی مقاومت را نشان داد.
فلسطینیها فهمیدند که میشود اسرائیل را شکست داد. حاجقاسم ادامه داد و فلسطین در اوج محاصره تسلیح شد؛ یعنی در جایی که از لحاظ نظری و تئوریک امکان انتقال یک فشنگ هم وجود ندارد، اما فلسطینیها به موشک و راکت مجهز شدند. آنهایی که یکروز با فلاخن، با تیروکمان و با سنگ میجنگیدند، به مرور زمان با این مجاهدت به سلاح مجهز شدند. این همان نقش امت اسلامی حاجقاسم است که آقا فرمودند. با مجاهدت حاجقاسم، فلسطین به هویت مقاوم و درخشان و قدرتمند تبدیل شد. جنگ سیفالقدس که آخرین جنگ بین فلسطینیها و صهیونیستها بود، نشان داد فلسطین جدیدی ظهور کرده است. این قدرت از کجا آمد؟ این نقش حاجقاسم بود که روح جهاد در فلسطینیها را تبدیل به ساختار قدرت کرد.
اما چرا حاجقاسم چنین نقشی را ایفا میکرد؟ چون حاجقاسم همه جهان اسلام را سرنشینان یک سفینه میدانست؛ یعنی معتقد بود جهان اسلام هویتی یکپارچه است و سرنوشت مسلمانها به هم گره خورده است. تفکر قاسم این شکلی نبود که فکر کند جایی باید فدای جای دیگری شود. تصور او این بود که وقتی این جبهه به هم متصل و دوخته شود، دشمن نمیتواند هیچکسی را شکست بدهد و اگر این جبهه از هم منفصل شود، دشمن همه را شکست میدهد. بنابراین، قاسم حلقه وصل همه جبهههای جهان اسلام بود و برای همهجا ارتش، سپاه و نیروی مسلح ساخت.
در تمام مناطقی که سردار سلیمانی مأموریت داشت و کمک میکرد، آمریکاییها صاحب استراتژی بودند و این استراتژی آنها بود که داشت شکست میخورد. وقتی استراتژی یک قدرت جهانی شکست بخورد، عملی که شما انجام میدهید، بُعد جهانی دارد. از این جهت قاسم جهانی عمل میکرد.
به گزارش تسنیم، دومین سالروز شهادت سپهبد حاجقاسم سلیمانی در حالی سپری شد که نام و یاد او در جهان اسلام زندهتر از هر زمان دیگری است. ترور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نهتنها در مسیر او اختلالی ایجاد نکرد، بلکه حرارتی در دلها ایجاد کرد که حالا کل جهان اسلام را به جوشش و جهاد علیه اشغالگری مستکبرین دعوت میکند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بررسی مجاهدتهای حاجقاسم سلیمانی از دوران دفاع مقدس تا شهادت او در فرودگاه بغداد و تأثیرات این شهادت پرداخته است.
چه اتفاقی افتاد که شهید سلیمانی تبدیل به چنین الگویی برای جهان اسلام و آزادگان جهان شد؟ تحلیل شما از ابعاد شخصیتی شهید سلیمانی چیست؟
او در مکتب حضرت امام خمینی رحمهالله و رهبر انقلاب اسلامی تلمذ کرد، تعلیم یافت، متخلّق به اخلاق و معرفت الهی شد و حدود 32 سال در مکتب رهبر انقلاب مشق جهاد و تعلیم معرفت و عناصر اصیل تربیت اسلامی و الهی را آموخت و آنها را بهکار بست و در میدان عمل پیادهسازی کرد. برای همین است که شاید هیچکس بهاندازه رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای، نمیتواند ابعاد شخصیت سردار سلیمانی را توصیف کند. رهبر انقلاب، نفوذ عمیقی در درون شخصیت او و اتصال معنویِ قدرتمندی با درون و قلب و ذهن قاسم داشت. به تعبیری، قاسم جلوه جهادی حضرت آیتالله خامنهای بود. میشود قاسم سلیمانی را تجلی بُعد جهادی شخصیت رهبر انقلاب دانست؛ یعنی اگر ما بخواهیم ایشان را در بُعد جهادی توصیف کنیم، تجسم این توصیف آقای قاسم سلیمانی است. بنابراین، وقتی رهبر انقلاب از شهید سلیمانی صحبت میکنند، این صحبتها بر یک شناخت دقیق و عمیق و واقعی و حقیقی از شخصیت حاجقاسم سلیمانی متکی است.
رهبر انقلاب درباره شهید سلیمانی فرمودند او توأمان هم به وظیفهای که در قبال ملت ایران داشت عمل کرد و هم به وظیفهای که در قبال امت اسلامی داشت. حاج قاسم چه کار کرده بود که رهبر انقلاب او را چهرهای ملی و امتی معرفی میکنند؟
حاجقاسم را سابقهدارترین فرمانده نظامی مجاهد فیسبیلالله در عرصه انقلاب اسلامی میدانم؛ چراکه هیچیک از همکاران و نیروهای مجاهد و جهادی بهاندازه حاجقاسم مستقیم در میدان جهاد نبودهاند. البته، برخی فرماندهان و مسئولان ما به تناوب بودهاند، اما اینکه پیوسته یک فرمانده از ابتدای پاسداری تا انتهای پاسداری، مستقیم در میدان جهاد حضور داشته باشد، ما نداریم. این نکته مهمی است. بنابراین، او جزو کارکشتهترین، میداندیدهترین، کارآزمودهترین و به آزمون درآمدهترین فرماندهان نظامی در جهان بود که در تاریخ بیسابقه است.
میدانهایی که او در آنها حضور پیدا میکرد، هم در سطح ملی بود، هم در سطح محلی، هم در سطح منطقهای و هم در سطح جهانی؛ یعنی این پلههای نردبان شخصیت جهادی حاجقاسم یا پلههایی که حاج قاسم از آنها بالا رفت و رفعت پیدا کرد، تمام این سطوح را به شکل پیوسته دربر میگرفت. فکر میکنم اولین بار سال 1360 بود که سردار سلیمانی را دیدم. هنوز تصویر حاجقاسم، آن جوان باشور و پرهیجان و پرصلابت در ذهنم هست. خیلی سیمای جذاب و ظاهر خیلی آراسته اما خیلی ورزیدهای داشت. آنموقع، بچههای کرمان و سیستان و بلوچستان و هرمزگان را به جنگ برد و تیپ ثارالله را در میدان تشکیل داد و خودش فرماندهی آن تیپ را به عهده گرفت. بعد هم، به لشکر 41 ثارالله ارتقاء پیدا کرد و یکی از عملیاتیترین و قدرتمندترین و خطشکنترین لشکرهای سپاه شد که موفقیتهای واقعاً درخور تحسینی را این لشکر در انواع عملیاتها (طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، خیبر، بدر، والفجر 8، کربلای 4، کربلای 5 و ...) داشت.
نفوذ معنوی حاجقاسم بین نیروها در لشکر ثارالله، خودش یک تاریخ است. وقتی جنگ تمام شد، کار او تمام نشد. دوباره آمد و چند سال در منطقه ناامنِ آن موقع سیستان و بلوچستان که شرارتها اوج گرفته بود، قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه را راهاندازی کرد و مسئولیت گرفت و با کمک مردم بومی منطقه و لشکر 41 ثارالله و یگانهایی که در منطقه بودند، ارتباط بسیار بسیار دلانگیز و جذاب و پرمعنا و سرشار از عاطفه و مهربانی با مردم منطقه برقرار کرد. این کارها از او شخصیتی ساخته بود که همه به او اعتماد میکردند. ایشان در منطقه سیستان و بلوچستان مجاهدتهای وسیعی انجام داد و با عملیاتهای فوقالعاده پیچیده و خطرناک، فتنههای شرارت را خاموش کرد.
کسی که هم تاکتیک، هم عملیات و هم استراتژی را خوب بداند، برای راهبری و فرماندهی کامل است و میتواند مسئولیتهای بزرگی را بپذیرد. برای همین سردار صفوی ایشان را بهعنوان فرمانده نیروی قدس به فرماندهی معظم کل قوا پیشنهاد دادند و ایشان هم که حاجقاسم را از دوران جنگ و پس از آن میشناختند و به او علاقه و محبت داشتند، قاسم را به فرماندهی نیروی قدس منصوب کردند. سال 1376 بود که حاجقاسم فرمانده نیروی قدس شد. حاجقاسم واقعاً معانی و مفاهیم ژئوپلیتیک و جغرافیای جهان اسلام و مفاهیم آن را میدانست و با مسئله نهضتهای آزادیبخش آشنا بود. فن ارتباطات فردی و اجتماعی را هم خیلی بلد بود؛ یعنی خیلی سریع آدمها را جذب شخصیت خودش میکرد.
قاسم که وارد صحنه نهضتها شد، بُعد امت اسلامی او شروع شد؛ یعنی قاسم هرچه در دل میل به جهاد، عشق به شهادت و خدمت برای اعتلای اسلام داشت، جغرافیای جهان اسلام برایش میدان ایجاد کرد. آن زمان من معاون عملیات سپاه بودم و با حاجقاسم سفرهای زیادی به مناطق مختلف جهان داشتم. بهخاطر ارتباط خیلی نزدیک و شخصی و فردی که با هم داشتیم، من عشق و علاقه به او داشتم و او هم به من محبت داشت.
قاسم، در هر منطقهای که پا گذاشت، یک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درست کرد. در لبنان با کمک همت بلند آقای سیدحسن نصرالله و جوشش جهادی مردم مجاهد لبنان، حزباللهِ مقتدر هر روز شکل جدیدی پیدا کرد و هر روز قامت و بیرقش برافراشتهتر شد و وسعت و دامنه قدرتش بهحدی رسید که تبدیل به قدرت تأثیرگذار در تمام معادلات سیاسی و امنیتی منطقه شرق مدیترانه شد، تا جایی که در سال 2000 میلادی رژیم صهیونیستی را از جنوب لبنان فراری داد و در جنگ 33 روزه این رژیم را شکست داد؛ شکستهای سنگین و خیلی سخت و غیرقابلتحمل که برای صهیونیستها غیرقابل جبران شد و زخمهایی که برای آنها مرمت نشد و هنوز هم هست. این یک تاریخ و واقعه تاریخی نبود، یک جریان ایجاد شد و استیلای روحی مقاومت را نشان داد.
فلسطینیها فهمیدند که میشود اسرائیل را شکست داد. حاجقاسم ادامه داد و فلسطین در اوج محاصره تسلیح شد؛ یعنی در جایی که از لحاظ نظری و تئوریک امکان انتقال یک فشنگ هم وجود ندارد، اما فلسطینیها به موشک و راکت مجهز شدند. آنهایی که یکروز با فلاخن، با تیروکمان و با سنگ میجنگیدند، به مرور زمان با این مجاهدت به سلاح مجهز شدند. این همان نقش امت اسلامی حاجقاسم است که آقا فرمودند. با مجاهدت حاجقاسم، فلسطین به هویت مقاوم و درخشان و قدرتمند تبدیل شد. جنگ سیفالقدس که آخرین جنگ بین فلسطینیها و صهیونیستها بود، نشان داد فلسطین جدیدی ظهور کرده است. این قدرت از کجا آمد؟ این نقش حاجقاسم بود که روح جهاد در فلسطینیها را تبدیل به ساختار قدرت کرد.
اما چرا حاجقاسم چنین نقشی را ایفا میکرد؟ چون حاجقاسم همه جهان اسلام را سرنشینان یک سفینه میدانست؛ یعنی معتقد بود جهان اسلام هویتی یکپارچه است و سرنوشت مسلمانها به هم گره خورده است. تفکر قاسم این شکلی نبود که فکر کند جایی باید فدای جای دیگری شود. تصور او این بود که وقتی این جبهه به هم متصل و دوخته شود، دشمن نمیتواند هیچکسی را شکست بدهد و اگر این جبهه از هم منفصل شود، دشمن همه را شکست میدهد. بنابراین، قاسم حلقه وصل همه جبهههای جهان اسلام بود و برای همهجا ارتش، سپاه و نیروی مسلح ساخت.
در تمام مناطقی که سردار سلیمانی مأموریت داشت و کمک میکرد، آمریکاییها صاحب استراتژی بودند و این استراتژی آنها بود که داشت شکست میخورد. وقتی استراتژی یک قدرت جهانی شکست بخورد، عملی که شما انجام میدهید، بُعد جهانی دارد. از این جهت قاسم جهانی عمل میکرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
اهمیت سفر رئیسجمهور به مسکو
-
مذاکرات با «غیرت» دنبال شود
-
مجوز الکترونیکی گامی در تسهیلگری کسبوکارها است
-
صدور مجوزهای الکترونیکی اندر خم یک کوچه!
-
عبور از اُمیکرون به شرط واکسن
-
هدفگذاری برای احیای کرانه مکران
-
شرح یک پایان
-
رمز ماندگاری سردار دلها
-
آژیر قرمز در قاره سبز
-
سفر به چین پیام همهجانبهگرایی ایران
-
اجرای سند 25ساله همکاری ایران و چین، پلی برای برون رفت از اوضاع فعلی است
-
بیاعتنایی به شرق در دولت گذشته فرصتهای زیادی را سوزانده است
-
«انتقام سخت» به یک استراتژی، آرمان و نقطه حرکت تبدیل شده است