
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 2
گره کور امنیتی در اسلامآباد
گروه بینالملل
مجلس ملی پاکستان حدود ۴۰ روز پیش در اقدامی کودتا گونه با رأی عدم اعتماد، نخستوزیر وقت را از قدرت کنار گذاشت. عمران خان از آن زمان مقابله با رقیبان سیاسی را تشدید کرده و بهطور تلویحی ژنرالهای ارتش را به پشتیبانی از مخالفانش متهم میکند.فرماندهان نظامی پاکستان ادعای حمایت از مخالفان عمران خان را از اساس رد میکنند. نخستوزیر برکنار شده در همایشهایی که در شهرهای مختلف برگزار میشود خواستار برگزاری هر چه سریعتر انتخابات پارلمانی زودهنگام شده است.
عمران خان سیاستمداری به شمار میرود که انتقاد از سیاستهای آمریکا و نزدیکی بیشتر به چین و روسیه ویژگی غالب عملکرد او از سال ۲۰۱۸ تا زمان برکناری بوده اسست. شهباز شریف، رهبر حزب مسلم لیگ «شاخه نواز» پس از عزل عمران خان جانشین او شد.شریف در حالی قدرت را به دست گرفته که وخامت اوضاع اقتصادی پاکستان مدام تشدید میشود، میزان تورم به شکل سرسامآوری بالا میرود و ارزش پول ملی «روپیه» در برابر ارزهای معتبر خارجی در حال سقوط است.در این میان، ارتش پاکستان که بهطور سنتی از قدرت زیادی در صحنه سیاسی پاکستان برخوردار است بارها تأکید کرده که نباید نظامیان را وادار به دخالت در امور سیاسی کرد.یک مقام امنیتی پاکستان در گفتوگو با دویچه وله مدعی شده است که ارتش این کشور همواره طرف دولت حاکم است و به همین علت از دولت خان هم پشتیبانی کرد اما مایل نیست به رقابتهای سیاسی کشیده شود. میشائیل کوگلمن، کارشناس آسیای جنوبی اندیشکده مرکز پژوهشگران وودرو ویلسون واشنگتن اعتقاد دارد ارتش پاکستان با توجه به بحران کنونی در این کشور مشکوک و محتاط است.او میگوید، ارتش نسبت به ثبات داخلی یک تمایل محوری دارد، بدین معنی که گسترش آشفتگیهای سیاسی، بهخصوص زمانی که خطر چرخش آن بهسوی خشونت وجود داشته باشد خیلی مشکلآفرین خواهد بود.به گفته کوگلمن، با توجه به فضای سیاسی متشنج و بهشدت قطبی شده امروز پاکستان، احتمال به خشونت کشیده شدن اوضاع منتفی نیست.در ماههای گذشته حمله شبهنظامیان در نزدیکی مرزهای افغانستان و فعالیت جداییطلبان در بلوچستان پاکستان به شکل چشمگیری شدت گرفته است. یک مقام امنیتی پاکستانی که مایل به فاش شدن نامش نیست به دویچهوله میگوید، ارتش پاکستان گرچه غیرسیاسی است اما نگران بحران اقتصادی در کشور است که با امنیت ارتباط مستقیم دارد.بسیاری از هواداران نخستوزیر پیشین، حکومت نظامیان را قابلقبولتر از در قدرت بودن شهباز شریف تلقی میکنند که او را مسئول فساد و رانتخواری میدانند.آنها اعتقاد دارند تأخیر در برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام شانس انتخاب مجدد عمران خان را کاهش میدهد. در همین حال مقام امنیتی پاکستانی دخالت مستقیم امنیتی را فعلا نفی میکنند.
سناریوهای گوناگون برای اسلامآباد
برخی تحلیلگران هم معتقدند، تا زمانی که بحران اقتصادی در حال خارج شدن از کنترل نباشد ژنرالهای ارتش تمایلی به دخالت در اوضاع نخواهند داشت.کوگلمن هم میگوید، انتظار ندارد نظامیان بهطور مستقیم در وضعیت کنونی دخالت کنند زیرا آنها تمایل ندارند شریک مسئولیتهای دولت شوند.برخی دیگر نیز مدعی هستند اگر آشفتگی سیاسی جای خود را به ناآرامی و خشونت سیاسی پایدار بدهد دیگر کسی حاضر نخواهد بود احتمال یک کودتای نظامی را کاملا منتفی بداند. با توجه به تاریخ پاکستان دخالت مستقیم نظامی همواره یک امکان است اما مشخص نیست که در شرایط کنونی چنین قاعدهای صدق کند یا خیر!
دویچه وله
مجلس ملی پاکستان حدود ۴۰ روز پیش در اقدامی کودتا گونه با رأی عدم اعتماد، نخستوزیر وقت را از قدرت کنار گذاشت. عمران خان از آن زمان مقابله با رقیبان سیاسی را تشدید کرده و بهطور تلویحی ژنرالهای ارتش را به پشتیبانی از مخالفانش متهم میکند.فرماندهان نظامی پاکستان ادعای حمایت از مخالفان عمران خان را از اساس رد میکنند. نخستوزیر برکنار شده در همایشهایی که در شهرهای مختلف برگزار میشود خواستار برگزاری هر چه سریعتر انتخابات پارلمانی زودهنگام شده است.
عمران خان سیاستمداری به شمار میرود که انتقاد از سیاستهای آمریکا و نزدیکی بیشتر به چین و روسیه ویژگی غالب عملکرد او از سال ۲۰۱۸ تا زمان برکناری بوده اسست. شهباز شریف، رهبر حزب مسلم لیگ «شاخه نواز» پس از عزل عمران خان جانشین او شد.شریف در حالی قدرت را به دست گرفته که وخامت اوضاع اقتصادی پاکستان مدام تشدید میشود، میزان تورم به شکل سرسامآوری بالا میرود و ارزش پول ملی «روپیه» در برابر ارزهای معتبر خارجی در حال سقوط است.در این میان، ارتش پاکستان که بهطور سنتی از قدرت زیادی در صحنه سیاسی پاکستان برخوردار است بارها تأکید کرده که نباید نظامیان را وادار به دخالت در امور سیاسی کرد.یک مقام امنیتی پاکستان در گفتوگو با دویچه وله مدعی شده است که ارتش این کشور همواره طرف دولت حاکم است و به همین علت از دولت خان هم پشتیبانی کرد اما مایل نیست به رقابتهای سیاسی کشیده شود. میشائیل کوگلمن، کارشناس آسیای جنوبی اندیشکده مرکز پژوهشگران وودرو ویلسون واشنگتن اعتقاد دارد ارتش پاکستان با توجه به بحران کنونی در این کشور مشکوک و محتاط است.او میگوید، ارتش نسبت به ثبات داخلی یک تمایل محوری دارد، بدین معنی که گسترش آشفتگیهای سیاسی، بهخصوص زمانی که خطر چرخش آن بهسوی خشونت وجود داشته باشد خیلی مشکلآفرین خواهد بود.به گفته کوگلمن، با توجه به فضای سیاسی متشنج و بهشدت قطبی شده امروز پاکستان، احتمال به خشونت کشیده شدن اوضاع منتفی نیست.در ماههای گذشته حمله شبهنظامیان در نزدیکی مرزهای افغانستان و فعالیت جداییطلبان در بلوچستان پاکستان به شکل چشمگیری شدت گرفته است. یک مقام امنیتی پاکستانی که مایل به فاش شدن نامش نیست به دویچهوله میگوید، ارتش پاکستان گرچه غیرسیاسی است اما نگران بحران اقتصادی در کشور است که با امنیت ارتباط مستقیم دارد.بسیاری از هواداران نخستوزیر پیشین، حکومت نظامیان را قابلقبولتر از در قدرت بودن شهباز شریف تلقی میکنند که او را مسئول فساد و رانتخواری میدانند.آنها اعتقاد دارند تأخیر در برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام شانس انتخاب مجدد عمران خان را کاهش میدهد. در همین حال مقام امنیتی پاکستانی دخالت مستقیم امنیتی را فعلا نفی میکنند.
سناریوهای گوناگون برای اسلامآباد
برخی تحلیلگران هم معتقدند، تا زمانی که بحران اقتصادی در حال خارج شدن از کنترل نباشد ژنرالهای ارتش تمایلی به دخالت در اوضاع نخواهند داشت.کوگلمن هم میگوید، انتظار ندارد نظامیان بهطور مستقیم در وضعیت کنونی دخالت کنند زیرا آنها تمایل ندارند شریک مسئولیتهای دولت شوند.برخی دیگر نیز مدعی هستند اگر آشفتگی سیاسی جای خود را به ناآرامی و خشونت سیاسی پایدار بدهد دیگر کسی حاضر نخواهد بود احتمال یک کودتای نظامی را کاملا منتفی بداند. با توجه به تاریخ پاکستان دخالت مستقیم نظامی همواره یک امکان است اما مشخص نیست که در شرایط کنونی چنین قاعدهای صدق کند یا خیر!
دویچه وله

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 2
محصول صلح آمریکایی!
گروه بینالملل
سازمان ملل متحد اعلام کرد که جنگ اوکراین باعث شده که برای اولین بار در تاریخ تعداد آوارگانی که در سراسر جهان به دلیل جنگ، خشونت، نقض حقوق بشر و آزار و شکنجه مجبور به فرار شدهاند، از مرز ۱۰۰ میلیون نفر عبور کند.بر اساس این گزارش، از زمان آغاز جنگ اوکراین در ۲۴ فوریه سال جاری، بیش از ۸ میلیون نفر از ساکنان آن در داخل کشور آواره شدهاند و حدود 5/6میلیون نفر دیگر که عمدا زن و کودک بودند نیز مجبور به فرار به کشوری دیگر شدهاند.کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در بیانیهای اعلام کرد این رقم «هشداردهنده» که هرگز نباید ثبت میشد باید جهان را به لرزه درآورد و عزمی را به وجود آورد تا به درگیریهایی که تعداد بیسابقهای را مجبور به ترک خانههای خود کرده، پایان داده شود.در این بیانیه آمده است که در کنار جنگ، بلایای طبیعی نیز عامل وقوع بیشترین جابهجاییهای داخلی جدید بوده و باعث آوارگی 23/7میلیون نفر در سال ۲۰۲۱ میلادی شده است.
نقش آمریکا در ایجاد بحرانهای جهانی
اگرچه رسانههای غربی بهصورت عامدانه بر«متن منازعه اوکراین»و آنچه در جنگ میگذرد تمرکز زیادی کردهاند، اما بررسی فرامتن این منازعه و ترکیب آن با دیگر مؤلفههای تحلیلی نشان میدهد که با صحنه پیچیده و خطرناکی مواجه هستیم!
در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد،نخست اینکه آمریکا از یکسو به حمایت از تروریستهای تکفیری در افغانستان ادامه میدهد و داعش را بهمثابه مهره ضد امنیتی خود در شبهقاره هند دوباره مورد استفاده قرار داده است. هدف اولیه آمریکا از بازتولید تروریسم تکفیری و حمایت از داعش در نقاط مختلف افغانستان، خلق بحرانهای مزمن و دامنهدار امنیتی در این کشور آسیایی محسوب میشود. مقامات هر دو حزب سنتی آمریکا« دموکرات و جمهوریخواه»معتقدند که در فضای ناامن و غیر باثبات در افغانستان و شبهقاره هند، قدرت مانور و مداخلهگرایی بیشتری داشته و تمرکز افکار عمومی نیز متوجه اشغالگری مستقیم یا غیرمستقیم آنها در این مناطق نخواهد بود.دوم اینکه آمریکا و انگلیس بهعنوان دو عضو ارشد ناتو هر دو اصرار دارند که جنگ اوکراین در برهه کنونی متوقف نشود، حتی اگر کی یف ، خارکیف و ماریوپل به تلی از خاکستر تبدیل شوند! به عبارت بهتر، برای واشنگتن و لندن ، مهم است که بحران در محیطی پیرامونی روسیه« آسیای مرکزی و اروپای شرقی و حتی شمال اروپا» جریان داشته باشد. یکی از اصلیترین دلایل سوق دادن دو کشور سوئد و فنلاند بهسوی عضویت در ناتو ، تقویت همین بحران مزمن بوده است. به عبارت بهتر، غرب تلاش میکند حتی در صورت پایان یافتن جنگ اوکراین، اصل منازعه را میان روسیه و بازیگران اروپایی حفظ کند.نکته سوم اینکه آمریکا در حیاطخلوت چین نیز تحرکات خود را افزایش داده است. تایوان، تبت، هنگ کنگ و دریای چین جملگی به کانونهای مداخلهگرایی غرب در شرق آسیا تبدیل شده است. از سوی دیگر، انعقاد پیمان اوکاس و دیگر پیمانهای مشابه میان آمریکا،انگلیس و استرالیا، بهصورت مستقیم امنیت چین و محیط پیرامونی پکن را هدف قرار داده است.
سیاست کلان خطرناک آمریکا
در اینجا بهتر است بار دیگر معادلات امنیتی پشت پرده در افغانستان را مورد بررسی قرار دهیم.
هر چهار رئیسجمهور آمریکا از زمان اشغال افغانستان (بوش پسر، اوباما، ترامپ و بایدن) درصدد القای این گزاره کلی به دیگران بودهاند که ثبات افغانستان تنها یک شاهکلید دارد و آن مداخله طولانیمدت غرب در این کشور است.واشنگتن برای القای این گزاره دروغین، در پشتپرده به تقویت ارکان شکلدهنده تروریسم تکفیری در افغانستان و شبهقاره هند پرداخت. طی ماههای گذشته، اسناد قابلتوجهی درخصوص حمایت ایالاتمتحده از داعش در افغانستان بهدستآمده است.
شبکه داعش شامل شهروندانی از افغانستان، پاکستان، هند و میانمار هستند و هماکنون در ۱۵ استان افغانستان ازجمله در استانهای شرقی، جنوبی و جنوبشرقی حضور دارد.سیاست و راهبرد کلان آمریکا در چنین شرایطی کاملا مشخص است! این راهبرد، بر مبنای ایجاد گرههای کور امنیتی جدید در نظام بینالملل استوار شده است. اکنون مقامات آمریکایی علاوه بر غرب آسیا که نقطه کانونی مداخلهگرایی آنها بوده است، درصددند بحرانهای مستمر، عمیق و دامنهداری را در دیگر نقاط جهان خلق کرده و آنها را تقویت کنند. همزمانی تشدید حمایت آمریکا از تروریستهای داعش در افغانستان و عراق با وقوع جنگ اوکراین و حمایت تسلیحاتی گسترده غرب از دولت زلنسکی در کی یف شدیدا قابلتأمل میباشد. هدف آمریکا از این بحران سازی گسترده در جهان، تشدید مداخلهگرایی جهانی واشنگتن به بهانه مواجهه با این بحرانهاست. این بازی خطرناک آمریکا و همراهان آن باید در همین نقطه مهار شود. این امر، مستلزم همپیمانی و همافزایی بازیگران ضدآمریکایی در رصد و مواجهه با این توطئه میباشد.
صلح آمریکایی!
در این میان، سخن گفتن مقامات آمریکایی از واژگانی مانند صلح و دموکراسی بیش از هر زمان دیگری مضحکانه به نظر میرسد! تراژدی مرگباری که طی نزدیک به دو دهه اخیر در افغانستان شاهد آن هستیم، کارگردانی بهجز آمریکا و متحدانش نداشته است.پس از خروج آمریکا از افغانستان نیز این روند تشدید شده است. آمریکا درصدد است با تزریق بحرانهای مزمن امنیتی بر پیکره افغانستان از یکسو و استحاله فرهنگی مردم افغانستان،زمینه را برای استمرار مداخله خود در کابل و دیگر مناطق این کشور مهیا میسازند.در این معادله، آمریکا بازتولید تروریسم تکفیری را نیز در دستور کار خود قرار داده است. در این میان، دموکراسی مسموم آمریکایی صرفا جنبهای ظاهری و بدون خاصیت واقعی دارد.این همان صلح کاذبی است که در خدمت «جنگ » قرار میگیرد. جنگی که دهههاست دموکراتها و جمهوریخواهان آن را علیه امنیت کل جهان آغاز کردهاند.در چنین شرایطی بهتر است مقامات سازمان ملل متحد بهجای کلیگویی، به چرایی وقوع بحرانهای مزمن انسانی و افزایش تصاعدی آمار آوارگان بپردازند. بازیهای خطرناک ضد امنیتی و مداخلهگرایانه آمریکا و دیگر اعضای ناتو، دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده است.
سازمان ملل متحد اعلام کرد که جنگ اوکراین باعث شده که برای اولین بار در تاریخ تعداد آوارگانی که در سراسر جهان به دلیل جنگ، خشونت، نقض حقوق بشر و آزار و شکنجه مجبور به فرار شدهاند، از مرز ۱۰۰ میلیون نفر عبور کند.بر اساس این گزارش، از زمان آغاز جنگ اوکراین در ۲۴ فوریه سال جاری، بیش از ۸ میلیون نفر از ساکنان آن در داخل کشور آواره شدهاند و حدود 5/6میلیون نفر دیگر که عمدا زن و کودک بودند نیز مجبور به فرار به کشوری دیگر شدهاند.کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در بیانیهای اعلام کرد این رقم «هشداردهنده» که هرگز نباید ثبت میشد باید جهان را به لرزه درآورد و عزمی را به وجود آورد تا به درگیریهایی که تعداد بیسابقهای را مجبور به ترک خانههای خود کرده، پایان داده شود.در این بیانیه آمده است که در کنار جنگ، بلایای طبیعی نیز عامل وقوع بیشترین جابهجاییهای داخلی جدید بوده و باعث آوارگی 23/7میلیون نفر در سال ۲۰۲۱ میلادی شده است.
نقش آمریکا در ایجاد بحرانهای جهانی
اگرچه رسانههای غربی بهصورت عامدانه بر«متن منازعه اوکراین»و آنچه در جنگ میگذرد تمرکز زیادی کردهاند، اما بررسی فرامتن این منازعه و ترکیب آن با دیگر مؤلفههای تحلیلی نشان میدهد که با صحنه پیچیده و خطرناکی مواجه هستیم!
در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد،نخست اینکه آمریکا از یکسو به حمایت از تروریستهای تکفیری در افغانستان ادامه میدهد و داعش را بهمثابه مهره ضد امنیتی خود در شبهقاره هند دوباره مورد استفاده قرار داده است. هدف اولیه آمریکا از بازتولید تروریسم تکفیری و حمایت از داعش در نقاط مختلف افغانستان، خلق بحرانهای مزمن و دامنهدار امنیتی در این کشور آسیایی محسوب میشود. مقامات هر دو حزب سنتی آمریکا« دموکرات و جمهوریخواه»معتقدند که در فضای ناامن و غیر باثبات در افغانستان و شبهقاره هند، قدرت مانور و مداخلهگرایی بیشتری داشته و تمرکز افکار عمومی نیز متوجه اشغالگری مستقیم یا غیرمستقیم آنها در این مناطق نخواهد بود.دوم اینکه آمریکا و انگلیس بهعنوان دو عضو ارشد ناتو هر دو اصرار دارند که جنگ اوکراین در برهه کنونی متوقف نشود، حتی اگر کی یف ، خارکیف و ماریوپل به تلی از خاکستر تبدیل شوند! به عبارت بهتر، برای واشنگتن و لندن ، مهم است که بحران در محیطی پیرامونی روسیه« آسیای مرکزی و اروپای شرقی و حتی شمال اروپا» جریان داشته باشد. یکی از اصلیترین دلایل سوق دادن دو کشور سوئد و فنلاند بهسوی عضویت در ناتو ، تقویت همین بحران مزمن بوده است. به عبارت بهتر، غرب تلاش میکند حتی در صورت پایان یافتن جنگ اوکراین، اصل منازعه را میان روسیه و بازیگران اروپایی حفظ کند.نکته سوم اینکه آمریکا در حیاطخلوت چین نیز تحرکات خود را افزایش داده است. تایوان، تبت، هنگ کنگ و دریای چین جملگی به کانونهای مداخلهگرایی غرب در شرق آسیا تبدیل شده است. از سوی دیگر، انعقاد پیمان اوکاس و دیگر پیمانهای مشابه میان آمریکا،انگلیس و استرالیا، بهصورت مستقیم امنیت چین و محیط پیرامونی پکن را هدف قرار داده است.
سیاست کلان خطرناک آمریکا
در اینجا بهتر است بار دیگر معادلات امنیتی پشت پرده در افغانستان را مورد بررسی قرار دهیم.
هر چهار رئیسجمهور آمریکا از زمان اشغال افغانستان (بوش پسر، اوباما، ترامپ و بایدن) درصدد القای این گزاره کلی به دیگران بودهاند که ثبات افغانستان تنها یک شاهکلید دارد و آن مداخله طولانیمدت غرب در این کشور است.واشنگتن برای القای این گزاره دروغین، در پشتپرده به تقویت ارکان شکلدهنده تروریسم تکفیری در افغانستان و شبهقاره هند پرداخت. طی ماههای گذشته، اسناد قابلتوجهی درخصوص حمایت ایالاتمتحده از داعش در افغانستان بهدستآمده است.
شبکه داعش شامل شهروندانی از افغانستان، پاکستان، هند و میانمار هستند و هماکنون در ۱۵ استان افغانستان ازجمله در استانهای شرقی، جنوبی و جنوبشرقی حضور دارد.سیاست و راهبرد کلان آمریکا در چنین شرایطی کاملا مشخص است! این راهبرد، بر مبنای ایجاد گرههای کور امنیتی جدید در نظام بینالملل استوار شده است. اکنون مقامات آمریکایی علاوه بر غرب آسیا که نقطه کانونی مداخلهگرایی آنها بوده است، درصددند بحرانهای مستمر، عمیق و دامنهداری را در دیگر نقاط جهان خلق کرده و آنها را تقویت کنند. همزمانی تشدید حمایت آمریکا از تروریستهای داعش در افغانستان و عراق با وقوع جنگ اوکراین و حمایت تسلیحاتی گسترده غرب از دولت زلنسکی در کی یف شدیدا قابلتأمل میباشد. هدف آمریکا از این بحران سازی گسترده در جهان، تشدید مداخلهگرایی جهانی واشنگتن به بهانه مواجهه با این بحرانهاست. این بازی خطرناک آمریکا و همراهان آن باید در همین نقطه مهار شود. این امر، مستلزم همپیمانی و همافزایی بازیگران ضدآمریکایی در رصد و مواجهه با این توطئه میباشد.
صلح آمریکایی!
در این میان، سخن گفتن مقامات آمریکایی از واژگانی مانند صلح و دموکراسی بیش از هر زمان دیگری مضحکانه به نظر میرسد! تراژدی مرگباری که طی نزدیک به دو دهه اخیر در افغانستان شاهد آن هستیم، کارگردانی بهجز آمریکا و متحدانش نداشته است.پس از خروج آمریکا از افغانستان نیز این روند تشدید شده است. آمریکا درصدد است با تزریق بحرانهای مزمن امنیتی بر پیکره افغانستان از یکسو و استحاله فرهنگی مردم افغانستان،زمینه را برای استمرار مداخله خود در کابل و دیگر مناطق این کشور مهیا میسازند.در این معادله، آمریکا بازتولید تروریسم تکفیری را نیز در دستور کار خود قرار داده است. در این میان، دموکراسی مسموم آمریکایی صرفا جنبهای ظاهری و بدون خاصیت واقعی دارد.این همان صلح کاذبی است که در خدمت «جنگ » قرار میگیرد. جنگی که دهههاست دموکراتها و جمهوریخواهان آن را علیه امنیت کل جهان آغاز کردهاند.در چنین شرایطی بهتر است مقامات سازمان ملل متحد بهجای کلیگویی، به چرایی وقوع بحرانهای مزمن انسانی و افزایش تصاعدی آمار آوارگان بپردازند. بازیهای خطرناک ضد امنیتی و مداخلهگرایانه آمریکا و دیگر اعضای ناتو، دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 2
حمله لفظی نخستوزیر لهستان به نروژیها
«ماتئوش موراویتسکی» نخستوزیر لهستان دولت نروژ را بابت درآمد فروش نفت و گاز و مواضع هلسینکی درباره جنگ اوکراین و مورد حمله لفظی قرار داد.
به نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک» موراویتسکی مدعی شد دولت نروژ با استفاده از افزایش بهای انرژی در پی وقوع جنگ در اوکراین، در حال سرمایهاندوزی است و باید این منافع را با دیگر کشورها شریک شود. او با انتقاد از درآمد «صدها میلیارد یورویی» نروژ از صادرات نفت و گاز، آن را «غیرمنصفانه» و «غلط» توصیف کرد.«ایویند واد پترسون» وزیر امور خارجه نروژ در پاسخ به اظهارات نخستوزیر لهستان گفت، با وجود افزایش درآمدهای ناشی از صادرات نفت گاز، بهدلیل زیانی که به بازار بورس نروژ وارد شده، این کشور نیز مانند دیگر کشورهای اروپایی با مشکلات مالی مواجه است.
به نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک» موراویتسکی مدعی شد دولت نروژ با استفاده از افزایش بهای انرژی در پی وقوع جنگ در اوکراین، در حال سرمایهاندوزی است و باید این منافع را با دیگر کشورها شریک شود. او با انتقاد از درآمد «صدها میلیارد یورویی» نروژ از صادرات نفت و گاز، آن را «غیرمنصفانه» و «غلط» توصیف کرد.«ایویند واد پترسون» وزیر امور خارجه نروژ در پاسخ به اظهارات نخستوزیر لهستان گفت، با وجود افزایش درآمدهای ناشی از صادرات نفت گاز، بهدلیل زیانی که به بازار بورس نروژ وارد شده، این کشور نیز مانند دیگر کشورهای اروپایی با مشکلات مالی مواجه است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 2
احتمال استیضاح بایدن در صورت شکست دموکراتها
درصورتیکه جمهوریخواهان کنترل مجلس نمایندگان آمریکا را در انتخابات میاندورهای ۲۰۲۲ به دست بگیرند بیش از دوسوم آنها معتقدند که جو بایدن باید استیضاح شود.به گزارش فارس، با گذشت تقریبا یکسال و نیم از ریاستجمهوری بایدن، روند نزولی میزان رضایت از عملکرد وی در واکنش به شکستهای دولتش در دستور کار خارجی، داخلی و اقتصاد ادامه دارد و پیشبینی میشود جمهوریخواهان در انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا در نوامبر به پیروزیهای گسترده دست یابند. به گزارش خبرگزاری «اسپوتنیک»اگر جمهوریخواهان کنترل مجلس نمایندگان آمریکا را در انتخابات میاندورهای سال ۲۰۲۲ به دست بگیرند، بیش از دوسوم حامیان جمهوریخواه معتقدند جو بایدن رئیسجمهور آمریکا باید استیضاح شود؛ درحالیکه تعداد کلی آمریکاییهایی که همین نظر را دارند به یکسوم جمعیت رسیده است.بر اساس نظرسنجی اخیر «یوگاو» به سفارش دانشگاه ماساچوست در امهرست ۶۸ درصد جمهوریخواهان خواستار استیضاح بایدن از سوی کنگره تحت کنترل جمهوریخواهان هستند. درعینحال کمی بیش از یکسوم از هزار شرکتکننده در نظرسنجی (۳۴ درصد) معتقدند مجلسی که تحت کنترل جمهوریخواهان است باید بایدن را استیضاح کند. 66 درصد دیگر از محافظهکاران میخواهند که رئیسجمهور آمریکا توسط کنگره به خیانت، رشوه، یا سایر جرایم طبق تعریف
قانون اساسی متهم شود.
قانون اساسی متهم شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 2
گسترش ناتو به نفع ترکیه نیست
«رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه در واکنش بهقصد فنلاند و سوئد برای پیوستن به ناتو تصریح کرد که آنکارا معتقد است که سیاست گسترش ناتو بدون توجه به نگرانیهای امنیتی نه برای ترکیه و نه برای ناتو خوب نیست.
خبرگزاری آناتولی گزارش کرد، رجب طیب اردوغان با اشاره به وعدههایی که اعضای ناتو در خصوص عضویت فنلاند و سوئد به این کشور دادهاند گفت که آنکارا بهجای بیانیههای دیپلماتیک در مورد امنیت خود میخواهد شاهد گامهای منسجمی باشد.اردوغان طی سخنانی در یک مراسم در استان کوجایلی واقع در شمال غربی ترکیه گفت که در بحبوحه درخواست عضویت فنلاند و سوئد در ناتو، نباید با بیانیههای دیپلماتیک به نگرانیهای امنیتی ترکیه رسیدگی شود.
وی ادامه داد که معتقد است سیاست گسترش ناتو بدون توجه به نگرانیهای امنیتی اساسی نه برای ترکیه و نه خود ناتو خوب نیست.فنلاند و سوئد در تاریخ ۱۵ می (۲۵ اردیبهشتماه) رسما درخواست خود برای عضویت در ناتو را ارائه دادند، اما بااینحال برای پذیرفته شدن در این ائتلاف امنیتی به حمایت ۳۰ کشور عضو ناتو نیاز دارند و تاکنون علاوه بر ترکیه رئیسجمهور کرواسی نیز با عضویت این دو کشور در ناتو مخالفت کرده است.
خبرگزاری آناتولی گزارش کرد، رجب طیب اردوغان با اشاره به وعدههایی که اعضای ناتو در خصوص عضویت فنلاند و سوئد به این کشور دادهاند گفت که آنکارا بهجای بیانیههای دیپلماتیک در مورد امنیت خود میخواهد شاهد گامهای منسجمی باشد.اردوغان طی سخنانی در یک مراسم در استان کوجایلی واقع در شمال غربی ترکیه گفت که در بحبوحه درخواست عضویت فنلاند و سوئد در ناتو، نباید با بیانیههای دیپلماتیک به نگرانیهای امنیتی ترکیه رسیدگی شود.
وی ادامه داد که معتقد است سیاست گسترش ناتو بدون توجه به نگرانیهای امنیتی اساسی نه برای ترکیه و نه خود ناتو خوب نیست.فنلاند و سوئد در تاریخ ۱۵ می (۲۵ اردیبهشتماه) رسما درخواست خود برای عضویت در ناتو را ارائه دادند، اما بااینحال برای پذیرفته شدن در این ائتلاف امنیتی به حمایت ۳۰ کشور عضو ناتو نیاز دارند و تاکنون علاوه بر ترکیه رئیسجمهور کرواسی نیز با عضویت این دو کشور در ناتو مخالفت کرده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
گره کور امنیتی در اسلامآباد
-
محصول صلح آمریکایی!
-
حمله لفظی نخستوزیر لهستان به نروژیها
-
احتمال استیضاح بایدن در صورت شکست دموکراتها
-
گسترش ناتو به نفع ترکیه نیست