
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 1
شاهبیت
ترسم كه به پاى يكدگر پير شوند دلتنگى شبهاى من و دورى تو

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 2
دوبله مرا گرفتار خود کرد
عباس یاری منتقد، نویسنده و سردبیر ماهنامه سینمایی «فیلم» در صفحه اینستاگرام خود نوشت ، چنگیز جلیلوند دوبلور، مدیر دوبلاژ و هنرپیشه سینما به بیماری کرونا مبتلا شد.
به گزارش« پایگاه خبری، تحلیل وطن روز» عباس یاری با اعلام این خبر در صفحه اینستاگرام شخصیاش نوشت: «چند ماه پیش با چنگیزخان جلیلوند که منزل یکی از دوستانم بود، تلفنی حرف زدم، از هر دری گفتیم و خندیدیم اصرار داشت که من هم به دیدنشان بروم، اما متأسفانه تهران نبودم و قراری دیگر گذاشتیم که امکانپذیر نشد. هفته پیش برایم پیام فرستاد که حالش خوب نیست و بعد از مرخص شدن از بیمارستان گاندی، مشکل ریوی دست از سرش برنداشته است. متأسفانه ساعتی پیش
یکی از دوستان پزشکم با این پیام، من را کاملانگران حال این چهره برجسته و ماندگار دوبله ایران کرد: عباس جان،استاد چنگیز جلیلوند یک ماهی است که کرونا گرفتهاند و حالشان از به وخامت گراییده؛ با مشکلات فراوان، موفق شدیم در بیمارستان خاتمالانبیا بستریشان کنیم. حال استاد اصلا خوب نیست، کرونا هشتاد درصد ریه را درگیر کرده. باید برای سلامتی او دعا کنیم.»
چنگیز جلیلوند دوبلور، مدیر دوبلاژ و هنرپیشه سینما،تلویزیون و تئاتر ۶ آبان سال ۱۳۱۹ در شیراز، از پدری لر و مادری شیرازی متولد شد. پدر جلیلوند مهندس راه بود و بهعنوان مترجم مهندسان روسی در اداره راه و شهرسازی شیراز فعالیت میکرد و به همین جهت جلیلوند دوران کودکی خود را در چند شهر محل خدمت پدر گذراند تا بالاخره در سال ۱۳۲۹ به همراه خانواده در تهران مستقر شد. در ایام سکونت در تهران تحصیلات خود را ادامه داد و در سن ۲۸ سالگی در رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه تگزاس آمریکا در مقطع فوقلیسانس فارغالتحصیل شد.
جلیلوند ، ورود خود به عرصه فعالیتهای هنری را چنین تشریح میکند: ۱۸ ساله بودم که با صمد صباحی آشنا شدم و در فیلمی به نام فیلم «آرشین مالالان» به کارگردانی و نویسندگی صمد صباحی و دکتر اسماعیل کوشان، به من یک نقش کوچک پیشنهاد شد و بالاخره من قبول کردم و فعالیت رسمی من در سینما آغاز شد. این فیلم اولین کار سینمایی من بود، کمکم چند کار کوچک تئاتر هم انجام دادم، اما فعالیت رسمیمن با سینما آغاز شد که از آن ایام چند فیلم سینمایی ازجمله آقای شانس(۱۳۳۸)، دختر همسایه(۱۳۴۰)، بندرگاه عشق (۱۳۴۶) و …. کار کردم که بههرحال تجربه چندان بدی نبود و برای من بازی در سینمای آن روزهای ایران جالبتوجه بود.
جلیلوند در ادامه و در خصوص آغاز فعالیت اش در عرصه دوبلاژ میگوید: وقتی دانشجو بودم یک استودیو روبهروی دانشگاهمان بود، به نام «آژیر فیلم» که آقای ساموئل خاچکیان و واعظیان و دکتر شاهرخ رفیع آن را تأسیس کرده بودند. آن زمان من شبها با آقای نصرتالله وحدت تئاتر کار میکردم، ایشان که صدای من را شنیده بود و به رنگ صدای من پی برده بود به من پیشنهاد داد و گفت: صدای خوبی داری، بیا و دوبله کار کن، من بدم نیامد که در این عرصه هم تجربهای کسب کنم و بلافاصله پذیرفتم و آقای وحدت نیز من را معرفی کردند به همان استودیوی نزدیک دانشگاه؛ که خلاصه بعد از یک تست توسط ساموئل خاچیکیان به استخدام استودیو درآمدم. پس از یک مدت واقعاعلاقه مند شدم بهطوریکه شبانهروز خواب و خوراک من شده بود هنر «دوبله» و دیگر زیاد به بازیگری فکر هم نمیکردم. آنقدر کار من گرفته بود که اصلاراجع به بازیگری نهتنها فکر نمیکردم بلکه باید بگویم حتی فرصت هم نداشتم و طی ۱۸ سال کار گویندگی تا سال ۱۳۵۷ در حدود ۴ هزار فیلم خارجی و حدود ۷۰۰ فیلم ایرانی را دوبله کردم و به جرئت میتوانم بگویم که اگر در سال ۲۰۰ فیلم ساخته میشد، من حداقل در ۱۵۰تای آن صحبت میکردم و این افتخار بسیار بزرگی برای من بوده و هست.
جلیلوند در بخش دیگری از این گفتوگو به آثار خود اشاره میکند و میگوید: در 19-18 سال فعالیت مستمر در واحدهای مختلف دوبلاژ با بسیاری از بزرگان دوبلاژ ایران همکار بودم که این افتخار بزرگی است برای من و همچنین افتخار این را داشتم که بهجای بسیاری از بزرگان سینمای ایران و جهان صحبت کنم، بزرگانی ازجمله: سعید راد، مارلون براندو، پل نیومن، برت لنکتر، یول براینر، آنتونی کوئین، کلینت ایستوود، دین مارتین و … که کمتر کسی اینچنین افتخاری نصیب اش میشود.
این صداپیشه پیشکسوت در خصوص مهاجرت اش در سال ۱۳۵۷ توضیح داد: من در سال ۵۷ متأسفانه بهاجبار ناچار به ترک ایران شدم، چون فرزندانم در خارج از کشور مشغول تحصیل بودند و نمیتوانستم آنها را در میانه تحصیلشان بازگردانم و آیندهشان را خراب کنم. چون سیستم تحصیلی که آنها سپری میکردند کاملامتفاوت بود و به همین دلیل بود که مجبور شدم ایران را ترک کنم تا در کنار فرزندانم باشم. بههرحال چند سال در آمریکا بودیم و خداراشکر که بچهها همدرسشان را خواندند و به مدارج خوبی رسیدند و ازدواج کردند و آنجا بود که تصمیم گرفتم حالا که همه بچهها به سرانجام رسیدهاند، به ایران بازگردم. چراکه واقعانمیتوانستم عشق به وطنم را نادیده بگیرم و بالاخره در دهه ۷۰ به ایران بازگشتم و پس از مدتی در سال ۷۷ پس از سالها مجددابه علاقه اصلیام ادامه دادم. من در آمریکا که بودم برای رفع این دلتنگی نسبت به دوبله فعالیتهای زیادی انجام دادم، ازجمله کلاسهای آشپزی و تیراندازی را پشت سر گذاشتم، ماشینسواری را بهصورت حرفهای انجام دادم و جالب است بدانید که قهرمان ماشینسواری با تراک بودم و حتی در اواخر حضورم در آمریکا پرواز با هواپیماهای کوچک و تک نفره را هم تجربه کرد، اما با همه این اتفاقات که واقعاهم علاقه دارم به آنها اما هیچچیزی جای دوبله را برای من پر نمیکرد. من همیشه دوبله را به بازیگری ترجیح میدهم و اگر کار دوبله مثل سالیان گذشته بود و فیلمهای سینمایی خوب وجود داشت، من هرگز همین چند فیلم را هم در بازیگری تجربه نمیکردم و در همان کار دوبله باقی میماندم، درواقع دوبله مرا گرفتار خودش کرده است. امیدوارم که تاآخریننفس بتوانم در این عرصه در کنار همکاران جوان و همینطور همکاران پیشکسوت و استادان خودم به این حرفه خدمتم کنم.
به گزارش« پایگاه خبری، تحلیل وطن روز» عباس یاری با اعلام این خبر در صفحه اینستاگرام شخصیاش نوشت: «چند ماه پیش با چنگیزخان جلیلوند که منزل یکی از دوستانم بود، تلفنی حرف زدم، از هر دری گفتیم و خندیدیم اصرار داشت که من هم به دیدنشان بروم، اما متأسفانه تهران نبودم و قراری دیگر گذاشتیم که امکانپذیر نشد. هفته پیش برایم پیام فرستاد که حالش خوب نیست و بعد از مرخص شدن از بیمارستان گاندی، مشکل ریوی دست از سرش برنداشته است. متأسفانه ساعتی پیش
یکی از دوستان پزشکم با این پیام، من را کاملانگران حال این چهره برجسته و ماندگار دوبله ایران کرد: عباس جان،استاد چنگیز جلیلوند یک ماهی است که کرونا گرفتهاند و حالشان از به وخامت گراییده؛ با مشکلات فراوان، موفق شدیم در بیمارستان خاتمالانبیا بستریشان کنیم. حال استاد اصلا خوب نیست، کرونا هشتاد درصد ریه را درگیر کرده. باید برای سلامتی او دعا کنیم.»
چنگیز جلیلوند دوبلور، مدیر دوبلاژ و هنرپیشه سینما،تلویزیون و تئاتر ۶ آبان سال ۱۳۱۹ در شیراز، از پدری لر و مادری شیرازی متولد شد. پدر جلیلوند مهندس راه بود و بهعنوان مترجم مهندسان روسی در اداره راه و شهرسازی شیراز فعالیت میکرد و به همین جهت جلیلوند دوران کودکی خود را در چند شهر محل خدمت پدر گذراند تا بالاخره در سال ۱۳۲۹ به همراه خانواده در تهران مستقر شد. در ایام سکونت در تهران تحصیلات خود را ادامه داد و در سن ۲۸ سالگی در رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه تگزاس آمریکا در مقطع فوقلیسانس فارغالتحصیل شد.
جلیلوند ، ورود خود به عرصه فعالیتهای هنری را چنین تشریح میکند: ۱۸ ساله بودم که با صمد صباحی آشنا شدم و در فیلمی به نام فیلم «آرشین مالالان» به کارگردانی و نویسندگی صمد صباحی و دکتر اسماعیل کوشان، به من یک نقش کوچک پیشنهاد شد و بالاخره من قبول کردم و فعالیت رسمی من در سینما آغاز شد. این فیلم اولین کار سینمایی من بود، کمکم چند کار کوچک تئاتر هم انجام دادم، اما فعالیت رسمیمن با سینما آغاز شد که از آن ایام چند فیلم سینمایی ازجمله آقای شانس(۱۳۳۸)، دختر همسایه(۱۳۴۰)، بندرگاه عشق (۱۳۴۶) و …. کار کردم که بههرحال تجربه چندان بدی نبود و برای من بازی در سینمای آن روزهای ایران جالبتوجه بود.
جلیلوند در ادامه و در خصوص آغاز فعالیت اش در عرصه دوبلاژ میگوید: وقتی دانشجو بودم یک استودیو روبهروی دانشگاهمان بود، به نام «آژیر فیلم» که آقای ساموئل خاچکیان و واعظیان و دکتر شاهرخ رفیع آن را تأسیس کرده بودند. آن زمان من شبها با آقای نصرتالله وحدت تئاتر کار میکردم، ایشان که صدای من را شنیده بود و به رنگ صدای من پی برده بود به من پیشنهاد داد و گفت: صدای خوبی داری، بیا و دوبله کار کن، من بدم نیامد که در این عرصه هم تجربهای کسب کنم و بلافاصله پذیرفتم و آقای وحدت نیز من را معرفی کردند به همان استودیوی نزدیک دانشگاه؛ که خلاصه بعد از یک تست توسط ساموئل خاچیکیان به استخدام استودیو درآمدم. پس از یک مدت واقعاعلاقه مند شدم بهطوریکه شبانهروز خواب و خوراک من شده بود هنر «دوبله» و دیگر زیاد به بازیگری فکر هم نمیکردم. آنقدر کار من گرفته بود که اصلاراجع به بازیگری نهتنها فکر نمیکردم بلکه باید بگویم حتی فرصت هم نداشتم و طی ۱۸ سال کار گویندگی تا سال ۱۳۵۷ در حدود ۴ هزار فیلم خارجی و حدود ۷۰۰ فیلم ایرانی را دوبله کردم و به جرئت میتوانم بگویم که اگر در سال ۲۰۰ فیلم ساخته میشد، من حداقل در ۱۵۰تای آن صحبت میکردم و این افتخار بسیار بزرگی برای من بوده و هست.
جلیلوند در بخش دیگری از این گفتوگو به آثار خود اشاره میکند و میگوید: در 19-18 سال فعالیت مستمر در واحدهای مختلف دوبلاژ با بسیاری از بزرگان دوبلاژ ایران همکار بودم که این افتخار بزرگی است برای من و همچنین افتخار این را داشتم که بهجای بسیاری از بزرگان سینمای ایران و جهان صحبت کنم، بزرگانی ازجمله: سعید راد، مارلون براندو، پل نیومن، برت لنکتر، یول براینر، آنتونی کوئین، کلینت ایستوود، دین مارتین و … که کمتر کسی اینچنین افتخاری نصیب اش میشود.
این صداپیشه پیشکسوت در خصوص مهاجرت اش در سال ۱۳۵۷ توضیح داد: من در سال ۵۷ متأسفانه بهاجبار ناچار به ترک ایران شدم، چون فرزندانم در خارج از کشور مشغول تحصیل بودند و نمیتوانستم آنها را در میانه تحصیلشان بازگردانم و آیندهشان را خراب کنم. چون سیستم تحصیلی که آنها سپری میکردند کاملامتفاوت بود و به همین دلیل بود که مجبور شدم ایران را ترک کنم تا در کنار فرزندانم باشم. بههرحال چند سال در آمریکا بودیم و خداراشکر که بچهها همدرسشان را خواندند و به مدارج خوبی رسیدند و ازدواج کردند و آنجا بود که تصمیم گرفتم حالا که همه بچهها به سرانجام رسیدهاند، به ایران بازگردم. چراکه واقعانمیتوانستم عشق به وطنم را نادیده بگیرم و بالاخره در دهه ۷۰ به ایران بازگشتم و پس از مدتی در سال ۷۷ پس از سالها مجددابه علاقه اصلیام ادامه دادم. من در آمریکا که بودم برای رفع این دلتنگی نسبت به دوبله فعالیتهای زیادی انجام دادم، ازجمله کلاسهای آشپزی و تیراندازی را پشت سر گذاشتم، ماشینسواری را بهصورت حرفهای انجام دادم و جالب است بدانید که قهرمان ماشینسواری با تراک بودم و حتی در اواخر حضورم در آمریکا پرواز با هواپیماهای کوچک و تک نفره را هم تجربه کرد، اما با همه این اتفاقات که واقعاهم علاقه دارم به آنها اما هیچچیزی جای دوبله را برای من پر نمیکرد. من همیشه دوبله را به بازیگری ترجیح میدهم و اگر کار دوبله مثل سالیان گذشته بود و فیلمهای سینمایی خوب وجود داشت، من هرگز همین چند فیلم را هم در بازیگری تجربه نمیکردم و در همان کار دوبله باقی میماندم، درواقع دوبله مرا گرفتار خودش کرده است. امیدوارم که تاآخریننفس بتوانم در این عرصه در کنار همکاران جوان و همینطور همکاران پیشکسوت و استادان خودم به این حرفه خدمتم کنم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
روحیه جهادی، فصل تمایز بسیج
گروه فرهنگی
بسیج مردمی از رویشهای انقلاب اسلامی است که در حوادث و وضعیتهای مختلف کشور نقش چشمگیری داشته است. بسیج یعنی حضور بهترین ،بانشاطترین و باایمان ترین نیروهای مردمی در میدانها برای منافع ملی و اهداف والایی که کشور به آنها نیاز دارد . فرهنگ بسیجی ترکیبی است از ایمان عمیق، تلاش مخلصانه، هوشیاری، گذشت و ایثار که امروزه نمونه آن را در بسیجیان بدون مرز که همان پزشکان، پرستاران و کادر سلامت هستند و با مقاومت، ایثار، گذشت و فداکاری در مراکز بیمارستانی و درمانی با ویروس بیگانه و مهاجم میجنگند میتوان مشاهده کرد .
در کنار کادر درمان گروههای مختلف از آحاد بسیج نیز در این بزنگاه شیوع کرونا بهعنوان یک نیروی توانمند و باروحیه جهادی و انقلابی پا به میدان گذاشتهاند و با همیاری، کمک و همدلی در کنار کادر درمان و پزشکی ایفای نقش میکنند تا بتوانند در این شرایط باری هرچند کوچک از روی دوش مدافعان سلامت بردارند و مرهمی برای مشکلات مردم باشند.
روشن است سرمایه انسانی زیرساخت بنیادین شکلگیری تمدن است و لذا بایسته اصلی طی طریق در مسیر پیشرفت و تمدن سازی، تربیت نسلی تمدن ساز و متعهد بهپیش روندگی و پیش برندگی است. تدبیر هوشمندانه امام راحل عظیمالشأن در شکلدهی به چنین شبکه عظیم انسانی تربیتیافته و در مسیر پرورش، اکنون یکی دیگر از رهآوردهای خود را نشان میدهد. در دهه پنجم انقلاب اسلامی که موضوع و مسئله اصلی کشور «پیشرفت و الزامات آن» بر مبنای بیانیه گام دوم انقلاب است، این شبکه و جریان انسانی بهخوبی میتواند نظام را در شکلدهی آینده مطلوب یاری دهد،اما نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که دفاع مقدس، تصویر روشنی از تفکر بسیجی را که همانا روحیه جهادی است به نمایش گذاشت. در این تفکر، انسان، موجودی مادی نیست که در حصار دنیا محصور باشد بلکه موجودی الهی است که برای رسیدن به سعادت جاودانی تلاش میکند. همین تفکر است که ذهنهای آگاه فراوانی را از سراسر جهان به خود معطوف داشته است. اسلام دینی جهانی است که در مکان یا زمانی خاص محدود نمیشود. دینی که نوید آزادی، اخلاق و سعادت را برای تمامی انسانها به ارمغان آورده است.
برای آشنایی بیشتر بافرهنگ بسیج و بسیجی گفتوگویی با سرهنگ عباس بایرامی، سرپرست سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید.
بسیج، لازمه تحقق اهداف انقلاب اسلامی
وی در گفتوگو با «رسالت» عنوان کرد: «رهبر معظم انقلاب اسلامی، تشکیل بسیج را یک معجزه دانستند چراکه بهخوبی میتواند اهداف انقلاب اسلامی را تحقق و شأن آن را به تمام دنیا نشان دهد.»
وی افزود:«بسیج دارای وجهی مردمی است زیرا از دل مردم و جوانان انقلابی کشور برخاسته است. در اوایل انقلاب اسلامی
جوانان برای کمک به مردم مناطق محروم
به حاشیه شهرها و روستاها سفر میکردند و با اقدام جهادی درصدد حمایت برمیآمدند. بنابراین بسیج جوانان جهادی کشور سبقه در سالهای انقلاب اسلامی دارد با این تفاوت که درگذشته بهصورت خودجوش و حال سازماندهی شده است.»
بایرامی تصریح کرد: «در طول سالهای دفاع مقدس، بسیج جوانان در دل مساجد مستقر میشدند و برای آرمان و آبادی این کشور برنامهریزی میکردند. امام خمینی (ره) دراینباره فرمودند: «مساجد سنگر است
سنگرها را پر کنید.» این سخن امام راحل ضرورت تشکیل و حضور بسیج را بهخوبی آشکارمیکند.»
بسیج مستضعفین، گرهگشای کشور
معاون اسبق هماهنگکننده سپاه قدس گیلان خاطرنشان کرد: «تاریخ تشکیل بسیج به ماههای پیش از جنگ برمیگردد. شروع جنگ تحمیلی علیه ایران مورخ ۳۱ شهریور سال ۵۹ بود در حالی که بسیج در ۵ آذرماه سال ۵۸ تشکیل شد. این امر مشخص میکند همواره نیاز به بسیج برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی لازم است و تنها به هنگام شرایط سخت و دشوار نیست.»
سرپرست سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس اظهار کرد: «بسیج با نگاه جنگ و دفاع از مرزهای کشوری تشکیل نشد. اما بروز جنگ تحمیلی فرصتی بر ظهور نیروی جوانان بسیج و استعدادهایشان بود. بسیج در سالهای جنگ نقش ارزندهای است زیرا جوانانی در سنگر دفاع از انقلاب اسلامی حاضر شدند که پیش از آن حتی برای یکبار هم آموزش نظامی ندیده بودند.»
او یادآور شد: «تشکیل بسیج فرصتی بود تا جوانان انقلابی، استعدادهای خود را نمایان و در مقابل تمام مستکبرین دنیا قد علم کنند. امروز اگرچه دیگر جنگ تحمیلی وجود ندارد اما ضرورت حضور بسیج برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی همچنان پابرجاست.»
وی گفت: «به تعبیر امام خمینی (ره) بسیج لشکر مخلص و حضور آن همواره نیاز است. رهبر معظم انقلاب اسلامی دراینباره میگویند که حضور بسیج برای پر کردن خلاصهای نظام امری اساسی است بنابراین آنچه امروز تحت عنوان بسیج مستضعفین تشکیلشده
بهخوبی میتواند گرههای کشور را باز کند.»
ضرورت حضور بسیج در روزهای تهاجم ویروس کرونا
او بابیان اینکه بسیج اهرمهای روشنگری را فعال و همواره با اقدامهای جهادی در سطح جامعه حضور پیداکرده، بیان کرد: «از سالهای جنگ ۴۰ سال میگذرد و در تمامی این مدت بسیج علیرغم فراز و نشیبهای بسیار اما همواره نیروی پویای کشور درصحنههای سخت و دشوار بوده است.» بایرامی عنوان کرد: «امروز جامعه تحت تهاجم یک بیماری فراگیر به نام کووید۱۹ است. در این جنگ تهاجمی، بسیج با حضور خود در روستاها، غسلخانهها و بیمارستانها بدون ذرهای توقع نقشآفرینی کرد و همراه روزهای سخت کشور شد.»
سرپرست سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس در پایان این گفتوگو گفت: «بسیج همواره رزمنده جنگهای مختلف است. سالها پیش جنگ در دل خط مقدم بود و حال در جنگ تهاجمی یک بیماری فراگیر است. نقش بسیج همواره پررنگ و حضورشان نیاز اساسی یک جامعه است.»
بسیج مردمی از رویشهای انقلاب اسلامی است که در حوادث و وضعیتهای مختلف کشور نقش چشمگیری داشته است. بسیج یعنی حضور بهترین ،بانشاطترین و باایمان ترین نیروهای مردمی در میدانها برای منافع ملی و اهداف والایی که کشور به آنها نیاز دارد . فرهنگ بسیجی ترکیبی است از ایمان عمیق، تلاش مخلصانه، هوشیاری، گذشت و ایثار که امروزه نمونه آن را در بسیجیان بدون مرز که همان پزشکان، پرستاران و کادر سلامت هستند و با مقاومت، ایثار، گذشت و فداکاری در مراکز بیمارستانی و درمانی با ویروس بیگانه و مهاجم میجنگند میتوان مشاهده کرد .
در کنار کادر درمان گروههای مختلف از آحاد بسیج نیز در این بزنگاه شیوع کرونا بهعنوان یک نیروی توانمند و باروحیه جهادی و انقلابی پا به میدان گذاشتهاند و با همیاری، کمک و همدلی در کنار کادر درمان و پزشکی ایفای نقش میکنند تا بتوانند در این شرایط باری هرچند کوچک از روی دوش مدافعان سلامت بردارند و مرهمی برای مشکلات مردم باشند.
روشن است سرمایه انسانی زیرساخت بنیادین شکلگیری تمدن است و لذا بایسته اصلی طی طریق در مسیر پیشرفت و تمدن سازی، تربیت نسلی تمدن ساز و متعهد بهپیش روندگی و پیش برندگی است. تدبیر هوشمندانه امام راحل عظیمالشأن در شکلدهی به چنین شبکه عظیم انسانی تربیتیافته و در مسیر پرورش، اکنون یکی دیگر از رهآوردهای خود را نشان میدهد. در دهه پنجم انقلاب اسلامی که موضوع و مسئله اصلی کشور «پیشرفت و الزامات آن» بر مبنای بیانیه گام دوم انقلاب است، این شبکه و جریان انسانی بهخوبی میتواند نظام را در شکلدهی آینده مطلوب یاری دهد،اما نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که دفاع مقدس، تصویر روشنی از تفکر بسیجی را که همانا روحیه جهادی است به نمایش گذاشت. در این تفکر، انسان، موجودی مادی نیست که در حصار دنیا محصور باشد بلکه موجودی الهی است که برای رسیدن به سعادت جاودانی تلاش میکند. همین تفکر است که ذهنهای آگاه فراوانی را از سراسر جهان به خود معطوف داشته است. اسلام دینی جهانی است که در مکان یا زمانی خاص محدود نمیشود. دینی که نوید آزادی، اخلاق و سعادت را برای تمامی انسانها به ارمغان آورده است.
برای آشنایی بیشتر بافرهنگ بسیج و بسیجی گفتوگویی با سرهنگ عباس بایرامی، سرپرست سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید.
بسیج، لازمه تحقق اهداف انقلاب اسلامی
وی در گفتوگو با «رسالت» عنوان کرد: «رهبر معظم انقلاب اسلامی، تشکیل بسیج را یک معجزه دانستند چراکه بهخوبی میتواند اهداف انقلاب اسلامی را تحقق و شأن آن را به تمام دنیا نشان دهد.»
وی افزود:«بسیج دارای وجهی مردمی است زیرا از دل مردم و جوانان انقلابی کشور برخاسته است. در اوایل انقلاب اسلامی
جوانان برای کمک به مردم مناطق محروم
به حاشیه شهرها و روستاها سفر میکردند و با اقدام جهادی درصدد حمایت برمیآمدند. بنابراین بسیج جوانان جهادی کشور سبقه در سالهای انقلاب اسلامی دارد با این تفاوت که درگذشته بهصورت خودجوش و حال سازماندهی شده است.»
بایرامی تصریح کرد: «در طول سالهای دفاع مقدس، بسیج جوانان در دل مساجد مستقر میشدند و برای آرمان و آبادی این کشور برنامهریزی میکردند. امام خمینی (ره) دراینباره فرمودند: «مساجد سنگر است
سنگرها را پر کنید.» این سخن امام راحل ضرورت تشکیل و حضور بسیج را بهخوبی آشکارمیکند.»
بسیج مستضعفین، گرهگشای کشور
معاون اسبق هماهنگکننده سپاه قدس گیلان خاطرنشان کرد: «تاریخ تشکیل بسیج به ماههای پیش از جنگ برمیگردد. شروع جنگ تحمیلی علیه ایران مورخ ۳۱ شهریور سال ۵۹ بود در حالی که بسیج در ۵ آذرماه سال ۵۸ تشکیل شد. این امر مشخص میکند همواره نیاز به بسیج برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی لازم است و تنها به هنگام شرایط سخت و دشوار نیست.»
سرپرست سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس اظهار کرد: «بسیج با نگاه جنگ و دفاع از مرزهای کشوری تشکیل نشد. اما بروز جنگ تحمیلی فرصتی بر ظهور نیروی جوانان بسیج و استعدادهایشان بود. بسیج در سالهای جنگ نقش ارزندهای است زیرا جوانانی در سنگر دفاع از انقلاب اسلامی حاضر شدند که پیش از آن حتی برای یکبار هم آموزش نظامی ندیده بودند.»
او یادآور شد: «تشکیل بسیج فرصتی بود تا جوانان انقلابی، استعدادهای خود را نمایان و در مقابل تمام مستکبرین دنیا قد علم کنند. امروز اگرچه دیگر جنگ تحمیلی وجود ندارد اما ضرورت حضور بسیج برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی همچنان پابرجاست.»
وی گفت: «به تعبیر امام خمینی (ره) بسیج لشکر مخلص و حضور آن همواره نیاز است. رهبر معظم انقلاب اسلامی دراینباره میگویند که حضور بسیج برای پر کردن خلاصهای نظام امری اساسی است بنابراین آنچه امروز تحت عنوان بسیج مستضعفین تشکیلشده
بهخوبی میتواند گرههای کشور را باز کند.»
ضرورت حضور بسیج در روزهای تهاجم ویروس کرونا
او بابیان اینکه بسیج اهرمهای روشنگری را فعال و همواره با اقدامهای جهادی در سطح جامعه حضور پیداکرده، بیان کرد: «از سالهای جنگ ۴۰ سال میگذرد و در تمامی این مدت بسیج علیرغم فراز و نشیبهای بسیار اما همواره نیروی پویای کشور درصحنههای سخت و دشوار بوده است.» بایرامی عنوان کرد: «امروز جامعه تحت تهاجم یک بیماری فراگیر به نام کووید۱۹ است. در این جنگ تهاجمی، بسیج با حضور خود در روستاها، غسلخانهها و بیمارستانها بدون ذرهای توقع نقشآفرینی کرد و همراه روزهای سخت کشور شد.»
سرپرست سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس در پایان این گفتوگو گفت: «بسیج همواره رزمنده جنگهای مختلف است. سالها پیش جنگ در دل خط مقدم بود و حال در جنگ تهاجمی یک بیماری فراگیر است. نقش بسیج همواره پررنگ و حضورشان نیاز اساسی یک جامعه است.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 4
کتابخانه
گل خاکی
نمای نزدیک:دنیا برایش قصهای بود که زود تمام شد، اما نیمهکاره نماند. کوتاه بود اما بزرگ و بهیادماندنی. درهمان روزهایی این قصهها را مینوشت که خودش قهرمان قصه بزرگ جنگ بود. شهید حبیب غنیپور، در داستانهایش نگاهی مهربان و لطیف به دنیا دارد. قهرمانهایش را از دنیایی انتخاب میکند که میشناسد و در آن حضور دارد. او در عالم نوشتن همانقدر روحی رها و سبک دارد که در زندگی روزمره خود و رفتوآمدش به میدان جنگ. داستانهای شهید غنیپورهرکدام در بستری متفاوت روایت میشوند. گاه دلتنگیهای سربازی را در میدان جنگ برای همرزم شهیدش روایت میکند وگاه میرود به خانه پیرزنی در شهر که شوهر و پسرش در دوران قبل از انقلاب به دست ارباب روستایشان کشته شدهاند. غنیپور مینشیند کنار این پیرزن تا شال و کلاه بافتنیاش را ببافد و پای بهپای او میرود تا مسجدی که آنها را برای سربازها بفرستد. روح جستوجوگر نویسندهسادگی نثر و ظرافت نگاهش را گاهی هم میبرد به خرمشهر و بهروزهای اشغال و با زیباترین توصیفها، نشانههای کوچک زندگی را در شهر جستوجو میکند. درجایی دیگر روایتی از زندگی کردهای کومله را تصویر میکند که دود آتشی که به پا کردهاند، عاقبت بر چشم زن و فرزند خودشان میرود، اما جنگ و آثارش مانع از نگاه انتقادی شهید غنیپور، جوان نویسنده دهه شصت، به برخی کاستیهای جامعه آن دوران نمیشود.
علاقه مندان میتوانند این کتاب را باقیمت هشت هزار تومان از انتشارات سوره مهر خریداری نمایند.
نمای نزدیک:دنیا برایش قصهای بود که زود تمام شد، اما نیمهکاره نماند. کوتاه بود اما بزرگ و بهیادماندنی. درهمان روزهایی این قصهها را مینوشت که خودش قهرمان قصه بزرگ جنگ بود. شهید حبیب غنیپور، در داستانهایش نگاهی مهربان و لطیف به دنیا دارد. قهرمانهایش را از دنیایی انتخاب میکند که میشناسد و در آن حضور دارد. او در عالم نوشتن همانقدر روحی رها و سبک دارد که در زندگی روزمره خود و رفتوآمدش به میدان جنگ. داستانهای شهید غنیپورهرکدام در بستری متفاوت روایت میشوند. گاه دلتنگیهای سربازی را در میدان جنگ برای همرزم شهیدش روایت میکند وگاه میرود به خانه پیرزنی در شهر که شوهر و پسرش در دوران قبل از انقلاب به دست ارباب روستایشان کشته شدهاند. غنیپور مینشیند کنار این پیرزن تا شال و کلاه بافتنیاش را ببافد و پای بهپای او میرود تا مسجدی که آنها را برای سربازها بفرستد. روح جستوجوگر نویسندهسادگی نثر و ظرافت نگاهش را گاهی هم میبرد به خرمشهر و بهروزهای اشغال و با زیباترین توصیفها، نشانههای کوچک زندگی را در شهر جستوجو میکند. درجایی دیگر روایتی از زندگی کردهای کومله را تصویر میکند که دود آتشی که به پا کردهاند، عاقبت بر چشم زن و فرزند خودشان میرود، اما جنگ و آثارش مانع از نگاه انتقادی شهید غنیپور، جوان نویسنده دهه شصت، به برخی کاستیهای جامعه آن دوران نمیشود.
علاقه مندان میتوانند این کتاب را باقیمت هشت هزار تومان از انتشارات سوره مهر خریداری نمایند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 4
معراج السعادة
و هرگاه با آن ذکر زبانی نیز جمع شود فایده آن اتم و در دفع شیاطین ادخل است. اما ذکر زبانی تنها اگرچه خالی از ثواب نیست ولیکن مقابله با جندشیاطین و مدافعه وساوس آن لعین نتواند کرد و اگر وسوسه شیطان به ذکر زبان رفع شدی هرکسی را در نماز حضور قلب حاصل بودی و خیالات فاسده و وساوس باطله به خاطر او نیامدی ، زیرا که منتهای هر ذکر و عبادتی در نماز است
باوجوداینکه هر که ملاحظه حال خود را نماید مییابد که افکار ردیه در حال نماز بیشتر ، بلکه آنچه ازفضول دنیا گمشده در نماز پیدا میشود و آنچه فراموششده در آنوقت به خاطر میرسد . سر در این ، آن است که : چون نماز بالاترین عبادات و مشتمل بر سجده است که شیطان به واسطه ترک آن مطرود و مردود شده در آن وقت عداوت و حسد شیطان به هیجان می آید و لشکر آن اطراف دل را فرو می گیرد و از چپ و راست هجوم و ازپیش و پس حمله می کنند و حجره ، بازار ، دکان، انبار، محاسبه شرکا و جواب خصماء را بر دل القاء و عرض میکنند که مبادا چنین عبادتی از او به درجه قبول و وصول و سجدهای که موجب لعن او شد از او مقبول گردد . ولیکن همچنان که مذکور شد چنان نیست که ذکر زبانی مطلقا بیثمر و آن را از برای ذاکر اثر نباشد ، بلکه بر آن ثواب مترتب میشود و اهل ذکر گفتهاند که از برای ذکر چهار مرتبه است ، که همه آنها نافع لکن در مقدار نفع مختلفاند ،اول : ذکر زبانی فقط . دوم : ذکر زبانی و قلبی باهم ، که ذکر در دل مستقر نباشد بلکه قرار آن موقوف به التفات ذاکر باشد و چون دل را به خود واگذارد از ذکر خدا غافل و به خاطر ووساوس مایل گردد . سوم : ذکر قلبی که در قلب متمکن و بر آن مستولی باشد بهنحویکه صرف دل به غیر ذکر ، محتاج به التفات ذاکر باشد و هر وقت که دل را به خود گذارد در ذکر خدا باشد . چهارم : ذکر قلبی که خدا در دل باشد و بس و دل بالمرِ از خود غافل بلکه از اینکه در ذکر هم هست ذاهل باشد و بتمامه مستغرق مذکور و محو او باشد و اهل این مرتبه التفات به ذکر را حجاب از وصول به مطلوب و مقصود میدانند . این مرتبه مطلوب و مقصود حقیقی و باقی مراتب بالعرض مطلوباند .فایده : کیفیت سد ابواب خواطر و رفع وساوس. بدان که سد ابواب خواطر و دفع وساوس اگرچه صعب و مشکل ولیکن مرتبهای است بس عظمی و موهبتی است بس کبری . کلید گنج سعادات و مفتاح ابواب مرادات است ، زیرا که دل مانند ظرفی است که خالی بودن آن از محالات است . پس لا محاله بعداز آنکه از افکار بیفایده تهی گردید ، محل ذکر خدا و نزول جند ملائکه خواهد شد و ازدوام یاد خدا انس به او و از انس ، مرتبه شوق به لقای او و محبت او که اعظم مراتب و «اسنای» مواهب است حاصل و ابواب معارف از عالم فیض بر دل گشوده میشود و به آن سبب از ظلمات شکوک و اوهام بیرون میآید . در این هنگام ، نفس به مرتبه اطمینان و ثبات در عقاید و معارف میرسد ، چنانکه خدای تعالی فرموده که:«الا بذکر الله تطمئن القلوب» یعنی : «آگاه باش که به سبب یاد خدا دلها به مرتبه اطمینان میرسند.» ولیکن همچنان که دانستی خلاصی از چنگ خواطر و وساوس ، موقوف است برتخلیه نفس از رذائل صفات و تحلیه آن به شرایف ملکات و مواظبت بر ذکر خدا و سردر این ، آن است که بعد از تخلیه و تحلیه و دوام ذکر ، نفس را صفایی و بهجتی حاصل ، وقوه عاقله را تسلط و قوتی پیدا میشود و بر سایر قوا مستولی و غالب میگردد . از کشاکش آنها متأثر نمیشود بلکه آنها را بهمقتضای مصالح کارمی فرماید و عنان قوه واهمه و متخیله را ضبط مینماید ، بهطوریکه آنها را بدون امرونهی قوه عاقله تصرفی ممکن نیست و خودسرانه به هر وادی که خواهند نمیتوانند رفت . بعدازاینکه این حالت مکرر شد و به مرتبه ملکه رسید این دو قوه را ملکه اطاعت و انقیاد عاقله حاصل میشود و از هرزهگردی و اضطراب بازمیایستد و بهغیراز خواطر محموده از خزانه غیب در آن خطور نمیکند ونفس منقاد عاقله میشودوتنازع لشکر ملک و شیاطین برطرف ، بلکه سد ابواب شیاطین شده جند ملک بی متنازع در آنجا قرار میگیرند و نفس در مقام اطمینان مستقر میگردد . این نیز معنی دیگر است از برای اطمینان نفس که به سبب یاد خدا و سد خواطرحاصل میشود و آن مستلزم آن است که اشراقات عالم قدس در ساحت دل پرتو افکند و لمعات انوار الهیه از «مشکوه» ربوبیه در آن بتابد و اطمینان در معارف علوم نیز حاصل گردد .
باوجوداینکه هر که ملاحظه حال خود را نماید مییابد که افکار ردیه در حال نماز بیشتر ، بلکه آنچه ازفضول دنیا گمشده در نماز پیدا میشود و آنچه فراموششده در آنوقت به خاطر میرسد . سر در این ، آن است که : چون نماز بالاترین عبادات و مشتمل بر سجده است که شیطان به واسطه ترک آن مطرود و مردود شده در آن وقت عداوت و حسد شیطان به هیجان می آید و لشکر آن اطراف دل را فرو می گیرد و از چپ و راست هجوم و ازپیش و پس حمله می کنند و حجره ، بازار ، دکان، انبار، محاسبه شرکا و جواب خصماء را بر دل القاء و عرض میکنند که مبادا چنین عبادتی از او به درجه قبول و وصول و سجدهای که موجب لعن او شد از او مقبول گردد . ولیکن همچنان که مذکور شد چنان نیست که ذکر زبانی مطلقا بیثمر و آن را از برای ذاکر اثر نباشد ، بلکه بر آن ثواب مترتب میشود و اهل ذکر گفتهاند که از برای ذکر چهار مرتبه است ، که همه آنها نافع لکن در مقدار نفع مختلفاند ،اول : ذکر زبانی فقط . دوم : ذکر زبانی و قلبی باهم ، که ذکر در دل مستقر نباشد بلکه قرار آن موقوف به التفات ذاکر باشد و چون دل را به خود واگذارد از ذکر خدا غافل و به خاطر ووساوس مایل گردد . سوم : ذکر قلبی که در قلب متمکن و بر آن مستولی باشد بهنحویکه صرف دل به غیر ذکر ، محتاج به التفات ذاکر باشد و هر وقت که دل را به خود گذارد در ذکر خدا باشد . چهارم : ذکر قلبی که خدا در دل باشد و بس و دل بالمرِ از خود غافل بلکه از اینکه در ذکر هم هست ذاهل باشد و بتمامه مستغرق مذکور و محو او باشد و اهل این مرتبه التفات به ذکر را حجاب از وصول به مطلوب و مقصود میدانند . این مرتبه مطلوب و مقصود حقیقی و باقی مراتب بالعرض مطلوباند .فایده : کیفیت سد ابواب خواطر و رفع وساوس. بدان که سد ابواب خواطر و دفع وساوس اگرچه صعب و مشکل ولیکن مرتبهای است بس عظمی و موهبتی است بس کبری . کلید گنج سعادات و مفتاح ابواب مرادات است ، زیرا که دل مانند ظرفی است که خالی بودن آن از محالات است . پس لا محاله بعداز آنکه از افکار بیفایده تهی گردید ، محل ذکر خدا و نزول جند ملائکه خواهد شد و ازدوام یاد خدا انس به او و از انس ، مرتبه شوق به لقای او و محبت او که اعظم مراتب و «اسنای» مواهب است حاصل و ابواب معارف از عالم فیض بر دل گشوده میشود و به آن سبب از ظلمات شکوک و اوهام بیرون میآید . در این هنگام ، نفس به مرتبه اطمینان و ثبات در عقاید و معارف میرسد ، چنانکه خدای تعالی فرموده که:«الا بذکر الله تطمئن القلوب» یعنی : «آگاه باش که به سبب یاد خدا دلها به مرتبه اطمینان میرسند.» ولیکن همچنان که دانستی خلاصی از چنگ خواطر و وساوس ، موقوف است برتخلیه نفس از رذائل صفات و تحلیه آن به شرایف ملکات و مواظبت بر ذکر خدا و سردر این ، آن است که بعد از تخلیه و تحلیه و دوام ذکر ، نفس را صفایی و بهجتی حاصل ، وقوه عاقله را تسلط و قوتی پیدا میشود و بر سایر قوا مستولی و غالب میگردد . از کشاکش آنها متأثر نمیشود بلکه آنها را بهمقتضای مصالح کارمی فرماید و عنان قوه واهمه و متخیله را ضبط مینماید ، بهطوریکه آنها را بدون امرونهی قوه عاقله تصرفی ممکن نیست و خودسرانه به هر وادی که خواهند نمیتوانند رفت . بعدازاینکه این حالت مکرر شد و به مرتبه ملکه رسید این دو قوه را ملکه اطاعت و انقیاد عاقله حاصل میشود و از هرزهگردی و اضطراب بازمیایستد و بهغیراز خواطر محموده از خزانه غیب در آن خطور نمیکند ونفس منقاد عاقله میشودوتنازع لشکر ملک و شیاطین برطرف ، بلکه سد ابواب شیاطین شده جند ملک بی متنازع در آنجا قرار میگیرند و نفس در مقام اطمینان مستقر میگردد . این نیز معنی دیگر است از برای اطمینان نفس که به سبب یاد خدا و سد خواطرحاصل میشود و آن مستلزم آن است که اشراقات عالم قدس در ساحت دل پرتو افکند و لمعات انوار الهیه از «مشکوه» ربوبیه در آن بتابد و اطمینان در معارف علوم نیز حاصل گردد .

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
شاهبیت
-
دوبله مرا گرفتار خود کرد
-
روحیه جهادی، فصل تمایز بسیج
-
کتابخانه
-
معراج السعادة