تکالیف یک ملت

مسعود پیرهادی
جنگ اگرچه ۱۲ روز طول کشید، اما پیامدهایش تا سال‌ها در ضمیر ملت‌ها باقی خواهد ماند. دشمن آمده بود تا در آتش و آهن، امید را بسوزاند و حیات ملت را خاموش کند. اما کشور نه‌تنها زمین‌گیر نشد، بلکه جبهه‌ حق را جان تازه داد. حال، در اربعین این جنگِ کوتاه و پرمعنا، پیام رهبر انقلاب، دیگر یک تحلیل صرف نبود؛ بیانیه راهبردی بود برای آینده جمهوری اسلامی و محور مقاومت.
در این پیام، هفت تکلیف مشخص شد؛ نه فقط برای نهادها، که برای تاریخ و تمدن و آینده ما.
۱. وحدت، پیش‌شرط بقا
فرمودند: «حفظ اتحاد ملی وظیفه یکایک ما است.»
یعنی این روزها، حتی سکوت ما یا سخن ما، می‌تواند یا وحدت را تقویت کند یا آن را از هم بپاشد. در عصر هجمه‌های ترکیبی، در دوره جنگ شناختی، همه ما ـ بدون استثنا ـ بخشی از سپاه دفاع از همبستگی ملی هستیم. وحدت، دیگر توصیه اخلاقی نیست؛ تضمین راهبردی برای بقای ایران و اسلام است.
۲. پیشرفت علمی، اسلحه بی‌صدا اما قاطع
فرمودند: «شتاب لازم در پیشرفت دانش و فناوری در همه بخش‌ها وظیفه نخبگان علمی است.»
در نبرد امروز، هواپیماها و موشک‌ها تنها بخشی از مؤلفه‌های تعیین‌کننده‌اند. ابرقدرت‌ها بر نخبگانشان تکیه می‌کنند، نه فقط بر ارتش‌ها. و اگر ما در لبه دانش نمانیم، فردا را از دست داده‌ایم. هر آزمایشگاه، هر استارت‌آپ، هر پژوهش دانشگاهی، باید سنگری باشد در خدمت امنیت و عزت ملت.
۳. آبرو، سلاح رسانه‌ای ماست
فرمودند: «حفظ عزت و آبروی کشور و ملت، تکلیف بی‌اغماض گویندگان و قلم‌زنان است.»
دیگر وقت شوخی نیست. رسانه، مرز ندارد. حرف و تیتر، جبهه است. هر واژه‌ای یا می‌سازد یا می‌سوزاند. قلم‌زن امروز، مسئول است نه فقط نسبت به مخاطب بلکه به خون شهیدان و چشم مادرانشان. اگر قلم به اندک نانی یا هوسی بلغزد، چه خواهد نوشت جز شکستن ستون خانه؟ اما اگر بایستد، می‌شود ستون خیمه این ملت.
۴. فرماندهان، پاسداران استقلال ملی‌اند
فرمودند: «مجهز کردن روزافزون کشور با ابزارهای حراست از امنیت و استقلال ملی، وظیفه فرماندهان نظامی است.»
اما نه فقط فرماندهان نظامی؛ بلکه همه ما، باید در تقویت بازدارندگی و استقلال، سهم خود را ایفا کنیم. استقلال، فقط شعار نیست. باید ملموس باشد، در تولید، در اندیشه، در نرم‌افزار، در توان نظامی، و در وابسته‌نشدن به بیگانه.
۵. کار زمین‌مانده، خیانت به شهیدان است
فرمودند: «جدیت و پیگیری و به نتیجه رساندن کارهای کشور، وظیفه همه دستگاه های مسئول اجرایی است.»
هیچ دشمنی، مثل ناکارآمدی درونی، ما را از درون تهی نمی‌کند. مردمی که در صحنه‌اند، چشمشان به نتیجه است. دستگاه اجرایی که از مردم عقب بماند، از قطار انقلاب جا می‌ماند. مدیریت جهادی، دیگر یک انتخاب نیست؛ یک ضرورت است.
۶. نور دل‌ها، از منبرها باید بتابد
فرمودند: «هدایت معنوی و نورانی کردن دلها و توصیه به صبر و سکینه و ثبات مردمی، وظیفه حضرات روحانی است.»
در زمانه اضطراب و تردید، دل‌ها را باید از اضطراب رهانید، نه با وعده توخالی، بلکه با یاد خدا و تبیین حقیقت. مردم اگر معنویت نداشته باشند، حتی با نان هم، آرام نمی‌گیرند. نقش روحانیت در تثبیت جبهه درونی، حیاتی است.
۷. شور، شعور، و شعله جوانی؛ ذخیره انقلاب است
فرمودند: «حفظ شور و شوق و شعور انقلابی، وظیفه یکایک ما و بویژه جوانان است.»
اگر شعله انقلاب، زنده مانده، به برکت خون شهید و همت جوان است. جوان ایرانی، دیگر کودک دهه ۶۰ نیست؛ او با تکنولوژی بزرگ شده، ولی با ایمان رشد کرده. امروز او باید پرچم را بگیرد و به جلو ببرد. جوانی که بفهمد تکلیف دارد، دیگر بازیچه دشمن نخواهد شد.
سخن آخر
این هفت بند، تنها یک پیام نبود؛ نقشه راه است، فرمان حرکت است، و امانت شهیدان در دستان ما.
و اگر بپرسیم از این خون‌های جاری، چه برمی‌آید؟ باید بگوییم:
اگر بر تکلیفمان بایستیم، از همین ۱۲ روز، می‌شود ۱۲ قرن نور ساخت؛
اگر نه، در دریای خون شهیدان، خود غرق خواهیم شد.