مریم گائینیپور
حادثه تلخ و دردناکی که در سال ۲۰۰۵ دریکی از پایتختهای غربی رخ داد، برای بسیاری از مسلمانان ساکن آن کشور، تنها یک واقعه تروریستی نبود؛ بلکه آغاز دورهای جدید از فشارها، تحقیرها و محدودیتهایی بود که مستقیما ایمان و هویت دینی آنان را هدف گرفت. نظام سلطه که سالهاست به بهانه امنیت، به مسلمانان اصیل به چشم تهدید مینگرد، از این حادثه بهرهبرداری رسانهای و امنیتی گستردهای کرد تا به سیاستهای ضداسلامیاش مشروعیت ببخشد.در روزهایی که ادعای آزادی و حقوق بشر گوش فلک را کر کرده بود، مسلمانانی که با تمسک به قرآن و سنت اهلبیت (علیهمالسلام) در قلب سرزمین کفر زندگی میکردند، از ابتداییترین حقوق خود محروم شدند. آنها نهتنها در معرض حملات خیابانی و رسانهای قرار گرفتند، بلکه از سوی نهادهای رسمی نیز با سوءظن، بازجویی و حتی در مواردی با خشونت مرگبار مواجه شدند؛ بیآنکه گناهی جز مسلمان بودن، داشتن ظاهر دینی یا عبادت کردن در مساجد داشته باشند.
این وضعیت نشان داد که آنچه غرب تبلیغ میکند، در مقام عمل چیزی جز یک نمایش نیست. شعارهای دموکراسی، آزادی مذهب و حقوق اقلیتها در برابر اسلام اصیل و انقلابی تاب مقاومت ندارند. اسلام ناب محمدی (ص) که در مکتب امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی تبیین شده، همواره خار چشم استکبار بوده و خواهد بود؛ چه در تهران و نجف باشد، و چه در لندن و پاریس.یکی از پیامدهای مهم این فضای رعبآور، موجی از مهاجرت و انزوای اجتماعی در میان مسلمانان آن کشور بود. مسلمانانی که در آن سرزمین به دنیا آمده و بزرگ شده بودند، ناگهان دریافتند که نظام غربی تنها زمانی آنها را میپذیرد که دین خود را پنهان کنند یا به نسخه تحریفشده و بیخاصیتِ از اسلام، که مقبول میزهای مذاکره و اتاقهای فکر استکبار است، تن دهند.
در این میان، جایگاه زن مسلمان ولایی، بیش از همه در معرض آسیب قرار گرفت. او که با پوشش و حجاب خود پرچم بندگی و مقاومت را برافراشته، در خیابانها، محل کار، دانشگاهها و رسانهها مورد هجمه قرار گرفت. اما این هجمهها، اگرچه سخت و دردناکاند، اما فرصتی هستند برای بازشناسی هویت اسلامی و ولایی در دل فتنههای مدرن.واقعیت این است که مسلمانان متعهد در غرب، بهویژه آنان که دل درگرو ولایت دارند، امروز در خط مقدم نبرد نرم با استکبار جهانی ایستادهاند. آنان با حفظ شعائر دینی، تربیت فرزندان بر پایه توحید، و پیوند قلبی با جبهه مقاومت، حجت را برجهانیان تمام کردهاند.دشمن اگر میخواهد مسلمان را بترساند، بداند که ما درس ایستادگی را از عاشورا گرفتهایم. اگر بهدنبال حذف اسلام است، بداند که اسلام زنده است چون خون شهیدان همچنان جاری است. و اگر خیال دارد مسلمان را در هویتاش مردد کند، بداند که مسلمان ولایی نه تنها در هویت خود شک ندارد، بلکه باافتخار آن را فریاد میزند، حتی در دل اروپا.
امروز بیش از هر زمان دیگر، ضرورت دارد که مسلمانان در هر جای جهان، بهویژه در سرزمینهای غیرمسلمان، با بصیرت و وحدت، پرچم توحید و ولایت را بالا نگه دارند. تنها راه عزت، مقاومت در برابر ذلت است؛ و تنها راه امنیت، بازگشت به دامان دین الهی و پیروی از ولایت است.در دل غربت، چراغ هدایت خاموش نمیشود؛ چرا که وعده الهی روشن است:
"وَلَيَنصُرَنَّ اللَّـهُ مَن يَنصُرُهُ..."
و خداوند یاری خواهد کرد آنان را که دین او را یاری دهند.