چرا صنایع دانش‌بنیان کلید احیای کارخانه‌های راکد هستند؟
بازگشت به مدار تولید با توان دانش‌بنیان

گروه اقتصادی
در سال‌های اخیر تحولات اقتصادی و فناوری در جهان، شکل و شمایل صنایع تولیدی را به‌طورکلی تغییر داده است و دراین مسیر کشورهایی که توانسته‌اند همگام با این تحولات حرکت کنند، نه تنها از رکود صنعتی عبور کرده‌اند، بلکه به جایگاه‌های برتر در زنجیره ارزش جهانی دست یافته‌اند. در جمهوری اسلامی ایران نیز با وجود برخورداری از ظرفیت‌های گسترده در حوزه نیروی انسانی متخصص، منابع طبیعی و سابقه صنعتی غنی، برخی واحدهای تولیدی به دلایل گوناگون ازجمله فرسودگی تجهیزات، ناهماهنگی با فناوری‌های نو، یا مشکلات مدیریتی و اقتصادی، به رکود یا نیمه‌تعطیلی کشیده شده‌اند. این وضعیت، به‌ویژه در کارخانه‌هایی که روزگاری نقش پررنگی در تولید داخلی داشتند، موجب کاهش بهره‌وری و از دست رفتن بخشی از توان صنعتی شده است. بنابراین نیاز است که همواره درصدد ارائه راهکار و به‌کارگیری سیاست‌های حمایتی برای بازگشت مجدد این واحدها به چرخه تولید بود. کارشناسان و آگاهان این حوزه معتقدند که در چنین شرایطی، صنایع دانش‌بنیان به‌عنوان یکی از دستاوردهای مهم علمی و اقتصادی کشور، ظرفیت ویژه‌ای برای بازگرداندن این واحدها به چرخه تولید دارند. به عقیده آن‌ها؛ این صنایع به‌واسطه تکیه‌بر دانش فنی بومی، نوآوری در طراحی و ساخت تجهیزات و ارائه راهکارهای فناورانه، می‌توانند به‌جای رویکرد پرهزینه و زمان‌بر جایگزینی کامل خطوط تولید، مسیر بازآفرینی و ارتقاء تجهیزات موجود را در پیش بگیرند. درحقیقت ورود صنایع دانش‌بنیان به این حوزه، نه‌تنها به احیای کارخانه‌های نیمه‌فعال کمک می‌کند، بلکه موجب می‌شود فناوری داخلی به‌صورت هرچه‌تمام‌تر رشد یابد و کشور از واردات تجهیزات گران‌قیمت و وابستگی‌های ممکن بی‌نیاز شود. از طرفی دیگر این روند، به طورکامل همسو باسیاست‌های اقتصاد مقاومتی و راهبرد کلان اقتصاد برای کاهش خام‌فروشی و حرکت به سمت صادرات محصولات نهایی است. همچنین می‌توان عنوان داشت که تجربه همکاری میان صنایع دانش‌بنیان و واحدهای تولیدی نشان داده که این مسیر می‌تواند با کمترین اتلاف منابع و در کوتاه‌ترین زمان، بهره‌وری را افزایش دهد و ارزش‌افزوده قابل‌توجهی ایجاد کند. بنابراین این همکاری‌ها، فرصتی است برای پیوند دادن نخبگان علمی و دانشگاهی با صنعت، که درنهایت منجر به تقویت هر دو بخش و افزایش رقابت‌پذیری تولیدات داخلی خواهد شد. به طورکل می‌‌توان عنوان داشت؛ در شرایطی که جهان به سمت نوآوری‌های فناورانه پیش می‌رود، بی‌توجهی به ظرفیت‌های صنایع دانش‌بنیان برای احیای واحدهای راکد، به معنای از دست دادن یک فرصت طلایی برای بازگشت باقدرت هرچه‌تمام‌تر به مسیر رشد صنعتی است و اینجاست که نقش حمایتی و سیاست‌گذاری هوشمندانه دولت، اهمیت دوچندان پیدا می‌کند تا این ظرفیت بالقوه به بالفعل تبدیل شود و چراغ کارخانه‌ها دوباره با توان و روشنایی کامل بدرخشد و پررونق‌تر از گذشته فعالیت بدارد. در ادامه این گزارش به بررسی برخی از ظرفیت‌ها و ویژگی صنایع دانش‌بنیان خواهیم پرداخت که می‌خوانید. در گام نخست ضرورت دارد تا بگوییم که صنایع دانش‌بنیان از چند ویژگی برخوردارند که آن‌ها را برای همکاری با کارخانه‌های نیمه‌فعال ایده‌آل می‌سازد. آن‌ها توانایی طراحی و تولید تجهیزات موردنیاز به‌صورت بومی را دارند و می‌توانند راهکارهای فناورانه برای کاهش هزینه‌ها و افزایش بهره‌وری را به سهولت ارائه کنند. از دیگر ویژگی این صنایع  قابلیت به‌روزرسانی خطوط تولید بدون وابستگی به فناوری وارداتی و ایجاد پیوند میان تحقیق و توسعه دانشگاهی با نیاز واقعی صنعت است. درحقیقت این توانمندی‌ها می‌تواند چه‌بسا کارخانه‌هایی باسابقه طولانی اما دچار رکود را نیز با یک بازطراحی فناورانه، دوباره در بازار داخلی و چه‌بسا صادراتی فعال‌‌‌‌تر از پیش کند. 
 مدل همکاری صنایع دانش‌بنیان با واحدهای راکد
فرآیند احیا به طورمعمول با یک ارزیابی دقیق فنی آغاز می‌شود. تیم‌های تخصصی ابتدا وضعیت موجود تجهیزات، خطوط تولید و فرآیندها را بررسی می‌کنند. سپس با استفاده از مهندسی معکوس، طراحی بهینه و استفاده از مواد و فناوری‌های نو، اقدام به ارتقاء یا جایگزینی بخش‌های آسیب‌دیده می‌کنند. این رویکرد چند مزیت کلیدی همچون سرعت بالاتر در راه‌اندازی مجدد کارخانه، هزینه کمتر نسبت به واردات تجهیزات خارجی، استفاده حداکثری از ظرفیت‌های موجود و جلوگیری از هدررفت سرمایه‌ها دارد. به طورکل نیز حرکت به سمت استفاده از ظرفیت‌های دانش‌بنیان در احیای واحدهای صنعتی در راستای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی قرار دارد. این مسیر باعث می‌شود که کشور از واردات تجهیزات حساس بی‌نیاز شود، فناوری بومی در صنایع گسترش پیدا کند و اشتغال داخلی حفظ و تقویت شود. همچنین، با فعال شدن این کارخانه‌ها حلقه‌های زنجیره تولید کامل‌تر شده و امکان جایگزینی صادرات محصول نهایی به‌جای خام‌فروشی فراهم می‌شود؛ موضوعی که می‌تواند تراز تجاری کشور را بیش‌ازپیش بهبود بخشد.
نقش دولت در حمایت از این مسیر
برای آن‌که همکاری صنایع دانش‌بنیان با واحدهای نیمه‌تعطیل به نتیجه مطلوب برسد، حمایت و نقش‌آفرینی دولت بسیار مهم است. این حمایت می‌تواند در قالب تسهیل دسترسی به تسهیلات مالی، کاهش بوروکراسی‌های اداری برای شروع پروژه‌های احیایی و ایجاد بسترهای همکاری میان بخش خصوصی، دانش‌بنیان‌ها و واحدهای تولیدی و همچنین تضمین بازار برای محصولات احیاشده باشد. گفتنی ا‌ست که حمایت‌های هدفمند دولت، ضمن کاهش ریسک سرمایه‌گذاری، انگیزه‌بخش خصوصی را برای ورود به این حوزه تقویت می‌کند.
 نگاه به آینده
با توجه به ظرفیت گسترده صنایع دانش‌بنیان و تجربه‌های موفق سال‌های اخیر، می‌توان آینده‌ای را متصور شد که در آن اکثر کارخانه‌های راکد یا نیمه‌فعال دوباره به خط تولید بازگردند. این روند، علاوه بر افزایش اشتغال، باعث پویایی زنجیره تأمین داخلی و افزایش توان رقابتی کشور در بازارهای بین‌المللی خواهد شد. بنابراین اگر همکاری میان دولت، بخش خصوصی و شرکت‌های دانش‌بنیان با همین رویکرد مثبت و هم‌افزا ادامه پیدا کند، نه تنها می‌توان از خاموشی چراغ کارخانه‌ها جلوگیری کرد، بلکه می‌توان به رونق صنعتی پایدار هرچه‌تمام‌تر و البته صنعت دانش‌محور دست یافت.
 سخن پایانی
آنچه امروز پیش روی صنعت کشور قرار دارد، نه تنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت راهبردی است. احیای کارخانه‌های نیمه‌تعطیل با اتکا به توان صنایع دانش‌بنیان، فرصتی است که می‌تواند همزمان چند هدف کلیدی را محقق کند: افزایش بهره‌وری، ایجاد اشتغال پایدار، بومی‌سازی فناوری، کاهش وابستگی به واردات و ارتقاء جایگاه کشور در زنجیره ارزش جهانی. این روند، اگر با برنامه‌ریزی دقیق، حمایت هدفمند و نظارت هوشمندانه همراه شود، قادر است بخش قابل توجهی از ظرفیت‌های بلااستفاده صنعتی را فعال کند و حرکت به سمت صادرات محصولات باارزش افزوده بالا را شتاب بخشد. صنایع دانش‌بنیان به دلیل ماهیت نوآورانه و انعطاف‌پذیر خود، می‌توانند راهکارهایی ارائه دهند که نه‌تنها مشکلات فنی و تجهیزاتی کارخانه‌ها را رفع می‌کند، بلکه مدل‌های مدیریتی و فرآیندی به‌روز را نیز به بدنه صنعت تزریق می‌کند. بااین‌حال، تحقق کامل این ظرفیت، نیازمند هم‌افزایی و تعامل سازنده میان دولت، بخش خصوصی و شرکت‌های دانش‌بنیان است. دولت باید به‌عنوان تسهیل‌گر و ناظر، موانع اداری را کاهش دهد، بسترهای قانونی و مالی همکاری را فراهم سازد و اطمینان دهد که پروژه‌های احیایی در مسیر درست پیش می‌روند. از سوی دیگر، بخش خصوصی نیز با اعتماد به توان داخلی و سرمایه‌گذاری در این حوزه، می‌تواند از مزایای بلندمدت این تحول بهره‌مند شود. احیای کارخانه‌ها از سوی صنایع دانش‌بنیان، تنها یک حرکت اقتصادی نیست، بلکه یک اقدام ملی است که بر توسعه اقتصادی، اشتغال جوانان و خودکفایی صنعتی کشور اثرگذار است. هر واحد صنعتی که دوباره به چرخه تولید بازگردد، نه فقط یک خط تولید، بلکه یک زنجیره از فرصت‌ها، مشاغل و ارزش‌آفرینی را فعال می‌کند. به‌بیان‌دیگر، این مسیر می‌تواند صنعت کشور را از مرحله کنونی به مرحله پیشرفت روزافزون هرچه‌تمام‌تر و حضور پررنگ در عرصه رقابت جهانی برساند.