نماز جمعه، ظرفیتی ناشناخته

سید مقدام حیدری
 از اکسپلور اینستاگرام بگیر تا کف کوچه و خیابانِ جامعه پر از شبهه است؛ نسبت به دین، کارآمدی نظام و رهبری، تاریخ اسلام و تاریخ معاصر، حقوق زن و مرد و خیلی چیزهای دیگر. اما خطبه‌های نماز جمعه تا جایی که شنیدیم و رفتیم در فلک و فضای دیگری می‌چرخد. سال‌هاست که نه چندان خبری از نگاه تازه و عمیق به معارف دین در آن هست، و نه چندان تحلیل ناب و راه‌گشایی از مسائل سیاسی.  
معمولا خطبه‌ اول، سلسله‌ا‌ی از یک بحث خنثای قرآنی، روائی یا تاریخی است که نه نقطه‌زنی می‌کند، نه گرهی باز می‌کند، نه ادبیاتی تولید می‌کند، نه چالشی را برطرف می‌کند، نه ذهن مخاطب را درگیر می‌کند، نه موجی راه می‌اندازد، نه تغییر و اصلاحی در جامعه ایجاد می‌کند، نه نظر دانش‌گاهیان و فرهیختگان و روشن‌فکران را جلب می‌کند، نه جوانان را جذب می‌کند یا به تفکر وا می‌دارد، و نه در یاد مردم و در تاریخ به یادگار می‌ماند.  
خطبه‌های دوم را هم چه عرض کنم؟! مثلا قرار بود سیاسی باشد. ولی اکثرا چیزی جز تقویم‌گویی و اخبارگویی نیست. خطبه‌ درست درمان سیاسی باید شور داشته باشد. تحلیل ناب داشته باشد. نقطه‌زنی کند. از چپ و راست به دشمن خارجی و داخلی حمله کند و آبروی‌شان را ببرد. به صورت منطقی و مستدل روحیه بدهد. مایه‌هایی از جنگ روانی در آن باشد. یکی دوتا خبر قطعی و مسلم، از پشت پرده بدهد. به مردم شمّ سیاسی بدهد. قدرت تحلیل بدهد. گه‌گداری دست به افشاگری بزند. با انتقادهای متین و سنگین و مستدلش، مسئولین خطاکار را از یک مسیر اشتباه برگرداند. چوب لای چرخ جریان منافقین و مفسدین بگذارد. الگوی تر و تمیزی از عدالت‌خواهی و مطالبه‌گری ارائه بدهد. برای مشکلات کشور از دل قرآن، روایات، صحیفه‌ امام و خامنه‌ای نقطه آی‌‌ آر، راه حل‌های ناب بیرون بکشد و تبیین‌شان. کلیات صحیفه‌ امام و خامنه‌ای نقطه آی آر را مصداق‌یابی کند. حافظه‌ تاریخی مردم را زنده کند. سخنان حضرت آقا را فقط از رو بخواند؛ بل‌که تبیین و مستندسازی کند. مثلا اگر آقا بگوید در حال پیش‌رفتیم یا نزدیک به قله‌ایم، او بیاید این سخن آقا را تبیین کند و شیرفهم کند مردم را که واقعا همین است و جز این نیست.  
اگر هم‌چین چیزی بود، شنبه روز داغ اخبار نمازهای جمعه‌ سراسر کشور می‌شد، ولی نیست. اگر بود هر شنبه چندتا نماهنگ نقطه‌زن و شاه‌کار از خطبه‌های نماز جمعه‌ سراسر کشور تولید می‌شد و دست به دست می‌چرخید. ولی کو کجاست؟! آیا مشکل در سیاست‌گذاری است یا خود خطبای محترم، نمی‌دانم. شاید هر دو. ولی برای بهبود خطبه‌های فعلی کاری باید کرد.  
شاید نیاز باشد مؤسسه‌ای آموزشی برای تربیت امام جمعه تأسیس شود و از یک زمانی به بعد، خطبای جمعه، یا بگو بیش‌ترشان از خروجی‌های همین مؤسسه و شعبه‌هایش در سراسر کشور انتخاب شوند. در این مؤسسه قاعدتا باید روی سخن‌رانی‌های حضرت امام، سخن‌رانی‌های حضرت آقا و مخصوصا خطبه‌های جمعه‌‌‌ ایشان، سخن‌رانی‌های شهید بهشتی، شهید سید حسن نصرالله، و نهایتا یکی دوتا شخصیت درجه‌ یک جهان اسلام از نظر مضمون و روش سخن‌رانی حماسی و کاریزماتیک کار پژوهشی شود، الگوهای این سخن‌رانی‌ها بیرون کشیده شود و به طلاب آموزش داده شود. 
قطعا در کنار کار روی سخن‌رانی‌های این بزرگان، جریان‌شناسی، آشنایی با تاریخ معاصر، اقتصاد، امنیت، مهم‌ترین شبهات روز، ماهیت تمدن غرب، مردم شناسی، و چند رشته‌ دیگر لازم است. قاعدتا هر امام جمعه‌ای باید به متخصصان حوزه‌های مختلف دست‌رسی داشته باشد و دائما با آن‌ها در ارتباط باشد. خودش هم یک تیم پژوهشی داشته باشد. لازم است سازوکاری کارآمد و بروز برای بازخوردگیری از مردم و شنیدن انتقادات و پیش‌نهادات‌شان طراحی شود که خطیب محترم، هر هفته پیش و پس خطبه‌ها با مخاطبش در ارتباط باشد، تا خطبه‌هایش هفته به هفته تراش بخورد و تراز شود. فصلی یک بار هم ائمه‌ جمعه‌ کشور، دور هم جمع شوند و راجع به سیاست‌های کلی، فرصت‌ها و تهدیدها، مطالبه‌های مقام معظم رهبری، اولویت‌ها، انتقال تجارب، هشدارها و خطوط قرمز گفت وگو کنند. 
اگر این اتفاق بیفتد، آن‌گاه در صفحات تاریخ جمهوری اسلامی خواهند نوشت: فلان فتنه را ائمه‌ جمعه خواباندند؛ طومار فلان فساد با نقش‌آفرینی نماز جمعه در هم پیچیده شد؛ فلان مفسد را ائمه‌ جمعه لو دادند و اعدام شد؛ فلان گره کور اقتصادی با میدان‌داری
 ائمه‌ جمعه باز شد. الغرض، نقشی چنین ز خطبه‌ هر جمعه آرزوست.