اعضای مجلس نمایندگان آمریکا با ۲۲۱ رأی موافق و ۲۱۲ رأی مخالف، تحقیقات استیضاح رئیسجمهور این کشور را رسما آغاز کردند. این تحقیقات، ناظر بر نقش جوبایدن در مبادلات تجاری غیرقانونی پسرش هانتر بایدن در اوکراین صورت میگیرد. فارغ از مفاد و موضوعات مطرحشده در متن تحقیقات، بهتر است بر روی ماهیت این اقدام و خروجی نهایی آن متمرکز شویم!
واقعیت امر این است که طرح استیضاح بایدن در روزهای پایانی سال 2023 میلادی، تلاشی از سوی اکثریت نسبی جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان برای به چالش کشیدن موقعیت رئیسجمهور ناتوان آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری 2024 میباشد. با توجه به نقش ویژه سنای آمریکا در استیضاح رؤسای جمهور و در اختيار داشتن اکثریت سنا از سوی دموکراتها، اساسا امکان به نتیجه رسیدن استیضاح بایدن وجود ندارد. ازاینرو صرفا شاهد شکلگیری یک مجادله سیاسی-انتخاباتی در قالب یک روند حقوقی خستهکننده و تکراری در آمریکا هستیم.
این روند در قبال دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا نیز دو بار طی شد و البته نتیجهبخش نیز نبود! اساسا قوانین و مصوبات کنگره و قانون اساسی آمریکا بهگونهای طراحی شده که امکان برکناری رئیسجمهور ( درنهایت ) از طریق استیضاح در آن وجود ندارد. برکناری رئیسجمهور مستقر در کاخ سفید، با رأی مثبت دوسوم سناتورها ( حداقل 67 سناتور از 100 سناتور) امکانپذیر خواه بود. بااینحال، ترکیب سناتورها همواره به گونهایاست که حدود 50 تا 55 کرسی به یکی از دو حزب دموکرات یا جمهوریخواه و بقیه کرسیها به حزب رقیب میرسد.بنابراین، هیچگاه دو حزب اصلی آمریکا قدرت افزایش کرسیهای خود در سنا به بالای 60 عدد را ندارند، چه رسد آنکه بخواهند 67 رأی لازم را برای برکناری رئیسجمهور صورت دهند. به گزارش آنا، در چنین معادلهای، استیضاح صرفا تبدیل به یک ابزار سیاسی برای به چالش کشیدن رؤسای جمهور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یا دیگر آوردگاههای داخلی در ایالاتمتحده شده و ارزش دیگری ندارد. رئیسجمهور در روند بررسی استیضاح حتی قدرت دارد تا از حضور برخی افراد و شهود دعوت شده از سوی کمیته تحقیقات کنگره جلوگیری کند! فراتر از آن، حتی اگر اتهام و جرم محرز رئیسجمهور آمریکا درروند استیضاح ( بر سر هر پرونده یا موضوعی) به اثبات برسد ، سناتورهای همحزبی وی میتوانند بهراحتی با علم به مجرم بودن رئیسجمهور، رأی منفی به استیضاح داده و توضیحی نیز بابت رأی خود به افکار عمومی ندهند. بیدلیل نیست که طبق نظرسنجیهای عمومی و ایالتی، اکثر شهروندان آمریکایی خواستار گذار از ساختار سیاسی و دوحزبی کنونی در آمریکا و دگردیسی در روش حکمرانی ناعادلانه و غیرقابلتحمل در کشورشان میباشند. بااینحال لابیهای آشکار و پنهان قدرت در دو حزب دموکرات و جمهوریخواه اجازه این تغییر و دگرگونی را نمیدهند.آنارشی و بینظمی سیستماتیک حاکم بر مناسبات سیاسی آمریکا، محصول توافق لابیهای پنهان و آشکار قدرت در این کشور با یکدیگر میباشد. در این معادله، دموکراتها و جمهوریخواهان دو روی یک سکه محسوب میشوند....