مرکز پژوهشهای مجلس، شرایط خشکسالی را تا پایان تابستان سال ۱۴۰۴ نگرانکننده دانسته است
پنجه در پنجه خشکسالی
پاییز خشک و کم بارش به پایان رسید و پیشبینیها برای بارشهای زمستان نیز چندان امیدوارکننده نیست، حال اینکه وضعیت ذخایر آبی سدها در شرایط نگرانکنندهای قرار دارد و ۴۰ درصد ظرفیت مخازن سدها پُر و ۶۰ درصد این ظرفیت خالی است. احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور دوره کنونی را چهارمین سال پیاپی خشکسالی در کشور خوانده و اگرچه احتمال داده است که بر اساس خروجی مدلها، بارشها در حد نرمال باشد، اما این را هم گفته است که تمام پیشبینیها، گمانهزنی است و نمیتوان بهطور صد در صد به آنها استناد کرد. نکته مهم و قابلتوجهی که وظیفه به آن اشاره کرده، این است که وضعیت دمایی قابل پیشبینیتر از میزان بارندگیها است چراکه متغیرهای بسیار زیادی در میزان بارندگی تأثیرگذار است و نمیتوان پیشبینی دقیقی درباره میزان بارشهای زمستانه ارائه داد.
به هر ترتیب بحرانِ خشکسالی شدید قابلانکار نیست و صدای زنگ خطر آن بسیار فراتر از یک منطقه یا یک استان به گوش میرسد. عجیبتر آنکه در چنین شرایطی، برای مواجهه با سوءمدیریت منابع آب چارهاندیشی نشده است.
عیسی منصوری، متخصص مطالعات توسعه، خردادماه سالجاری در نشست تخصصی «آب، توسعه و مهاجرت اقلیمی» با بیان افزایش مصرف و کاهش در منابع آبی گفته است: «مصارف آبی کشور از ۷۰ میلیارد مترمکعب به ۹۴ میلیارد مترمکعب رسیده است. یعنی در منابع آبی کشور ۳۰ درصد کاهش و در مصارف، ۳۴ درصد افزایش داشتیم.» بنا بر گزارشهای آماری شرکت منابع آب ایران، در حالحاضر حدوداً ۵۵ درصد از ۹۸ میلیارد مترمکعب آبی که بهصورت سالانه در کشور به مصرف میرسد، از طریق سُفرههای آب زیرزمینی تأمین میشود و ازنظر نوع طبقهبندی نیز ۸۷ درصد از مصارف سالانه کشور به کشاورزی، ۹ درصد به شرب و بهداشت و سه درصد به صنایع اختصاص پیدا میکند. البته آمارهای متفاوتی از نوع طبقهبندی مصرف آب اعلام میشود، اما طبق اعلام وزارت نیرو در سال گذشته، سفرههای آب زیرزمینی که اصلیترین منبع تأمین آب ایران محسوب میشوند با کسری حدود ۱۴۳ میلیارد مترمکعبی مواجه شدند. برخی منابع این میزان را ۲۰۰ میلیارد مترمکعب عنوان کردهاند. حال اینکه میانگین بارش کشور ۲۲۵ میلیمتر در سال است که به یکسوم میانگین بارش در جهان میرسد. پیشتر محمد حبوطن، رئیس گروه نظارت و توسعه حکمرانی آب کشور، بیان کرده بود: «از ۲۲۵ میلیمتر بارندگی در کشور بخشی تبخیر میشود. بر این اساس، حدود ۱۰۳ میلیارد مترمکعب آب باقی میماند. این در حالی است که این رقم در ۲۰ سال گذشته بهطور متوسط ۱۳۰ میلیارد مترمکعب بود.»
وضعیت وخیم سدها
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی علیرغم ابراز امیدواری نسبت به جبران کمبارشی در سال جاری، شرایط منابع آب بحرانی توصیف شده است. در این گزارش، وضعیت سدها وخیم ارزیابی و تأکید شده در سیستان و بلوچستان، «چاه نیمهها با چهار درصد میزان پرشدگی نسبت به مدت مشابه سال گذشته، ۶۸ درصد کاهش داشتهاند. ذخایر سدهای استان فارس، کرمانشاه، هرمزگان و خراسان رضوی نیز با کاهش حجم پرشدگی نسبت به سال قبل مواجهاند که این موضوع برای تأمین آب شرب در سال پیش رو دلواپسیهایی ایجاد کرده است.» در این گزارش تصریح شده که سدهای استان گلستان و شهرستان داراب در استان فارس تقریبا خشکیدهاند و ذخیره آنها صفر است. سدهای دوستی و طرق در استان خراسان رضوی هم با نزدیک به هشت درصد پرشدگی پرده از وضعیت وخیم ذخایر آبی کشور برمیدارند: «تداوم شرایط کم بودن بارشها طی سالهای اخیر موجب شده که حتی سطح ذخیره سد زایندهرود هم که با ۱۵۴ درصد افزایش ذخیره به نسبت سال قبل، بالاترین میزان رشد را داشت، بازهم در محدوده ۳۶ درصد بماند.» براساس آماری که خبرگزاری تسنیم منتشر کرده، با وجود 19 میلیارد و 900 میلیون مترمکعب آب ذخیره شده در سدهای کشور، 40 درصد ظرفیت مخازن سدها پُر و 60 درصد این ظرفیت خالی است. مرکز پژوهشهای مجلس با استناد به دادهها و شاخصهای هواشناسی، شرایط خشکسالی را تا پایان تابستان سال ۱۴۰۴ نگرانکننده خوانده و تأکید کرده که در سهماهه تابستان، مناطق وسیعی از استانهای واقع در فلات مرکزی و جنوب کشور درگیر خشکسالی شدید خواهند بود. طبق این گزارش مناطق جنوب خراسان رضوی، بخشهایی از خراسان جنوبی، قسمت اعظم استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان، فارس و یزد درگیر «خشکسالی بسیار شدید» و بخشهایی از استان سمنان، قم، اصفهان، جنوب خوزستان و بوشهر درگیر «خشکسالی شدید» خواهند بود.
اقدامات انسانی، عامل تشدید خشکی
در این میان، گروهی از پژوهشگران علوم اقلیمی، سوختهای فسیلی را بهعنوان متهم ردیف اول «خشکسالی شدید» در ایران، عراق و سوریه معرفی و هشدار دادهاند: «تا ماه می ۲۰۲۳ دمای کره زمین در مقایسه با پیش از دوران صنعتیشدن به 1.15 سانتیگراد رسید. پس از چند ماه گرمایش زمین در ماه نوامبر، مطابق آخرین گزارش سازمان ملل در مقایسه با پیش از آغاز عصر صنعتی شدن، به 1.4 درجه سانتیگراد رسید. این گزارش نشان داد که در ایدهآلترین شکل ممکن و با در نظر گرفتن دادههای موجود، تنها ۱۴ درصد احتمال دارد که بتوانیم گرمایش را در آستانه 1.5 درجه سانتیگراد محدود کنیم.» بنابراین گرمایش زمین یکی از بزرگترین مشکلات زیستمحیطی است. گازهای گلخانهای زمین را پوشانده و گرمای خورشید را به دام میاندازد و به افزایش دمای کره زمین و همزمان به تشدید خشکسالی منجر میشود. پژوهشگران وقوع خشکسالی در سوریه و عراق را ۲۵ برابر و در ایران ۱۶ برابر قبل تخمین زده و دراینباره تصریح کردهاند «اقدامات انسانی و توسعه ناپایدار، شدت خشکسالیها را افزایش داده است و بالا رفتن دما باعث شده که بخش بیشتری از آبهای سطحی تبخیر شود. هرچند خشکسالیهای طولانی پدیدههای غیرمعمولی نیستند و پیشبینی میشود که ازاینپس در سوریه و عراق یکبار در هر دهه و در ایران دو بار در هر دهه روی دهد.»
خشکسالی انسانساخت
این درحالی است که برخی از کارشناسان محیطزیست معتقدند، «توسعه و سوءمدیریت در منابع آبی، و بهویژه مصرف آن در بخش کشاورزی از مهمترین دلایل کمبود آب در ایران است. چیزی که ما با آن روبهرو هستیم یک خشکسالی انسانساخت است. تقریبا هیچ طرح توسعه و مدیریت آب در کشور به نتیجه نرسیده است. بیشترین تمرکز توسعه را روی احداث سدها قرار دادهاند. بنا بر گزارشهای رسمی، تا اردیبهشت سالجاری، حدود ۱۹۵ سد بزرگ احداث، و ساخت ۹۱ سد بزرگ دیگر در دستور کار است. »همچنین به گفته« رئیس گروه نظارت و توسعه حکمرانی آب، «اکنون مطالعات فنی برای ساخت حدود ۹۷ سد بزرگ در حال انجام است.» حال اینکه توان ذخیرهسازی آنها بهسختی به ۵۰ میلیارد مترمکعب میرسد! کشاورزی ناکارآمدی که دولت متولی آن است بیشترین هدررفت آب را به وجود آورده است. مشکل در بخش کشاورزیهای کوچک نیست، حداقل ۱۶ نهاد دولتی متولی سیاستگذاری بخش کشاورزی هستند. «سوءمدیریتها و بهرهبرداری ذینفعان اثرات مخرب و متناقضی هم در بازار محصولات و هم در توسعه» بخش کشاورزی ایجاد کرده است. اگر دولتها میتوانستند حداقل در بخش کشاورزی بازدهی خوبی داشته باشند، امروزه دستکم بخشی از مشکلات کشور حل شده بود. با برنامهریزیهای غیرکارشناسانه هم کشاورزی کشور را به خطر انداختند و هم به بحران کمبود آب دامن زدند.»
سالها است که پیوسته از این موضوع سخن به میان میآید؛ اینکه ایران بهعنوان کشوری خشک و کم آب یکی از هزینهدهترین کشورها در این بخش به شمار میرود و بزرگترین دلیل آنهم فقدان مدیریت صحیح در حوزه منابع آب است؛ کشوری که هم در هنگام وقوع سیل و هم در زمان خشکسالی با بحران مواجه میشود!
یکی از اقدامات مهم در این خصوص، مدیریت بهرهبرداری و کشت است. یکی از مفاهیم شکلگرفته در سالهای اخیر مفهوم «آب مجازی» یا نهفته است. مفهومی که نشان میدهد، کشورهای درخطر خشکسالی، کمبودهای آبی خود را با واردات آب بهصورت پنهان جبران کردهاند. این کار از طریق واردات محصولات کشاورزی نیازمند آب صورت میپذیرد و کشور ما باوجود خشکسالی، ضمن نادیده گرفتن ارزش اقتصادی محصولاتی که برای صادرات انتخاب میشوند، منابع آبی خود را بهصورت چشمگیری هدر داده است.
در همین رابطه، چندی پیش رئیس گروه نظارت و توسعه حکمرانی آب اظهار داشته: «راندمان آبیاری در مزارع کشاورزی در برخی از مناطق کشور ۴۵ درصد اعلام میشود، در چنین شرایطی حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد با هدررفت آب در بخش کشاورزی مواجه هستیم؛ بخش بزرگی از این هدررفت آب در مزرعه رخ میدهد.»
کارشناسان حوزه محیطزیست بارها در این مورد هشدار داده و گفتهاند که با صادرات محصولات کشاورزی حاوی آب، درواقع آب تجدیدناپذیر کشور را با قیمتی بسیار ارزان به فروش میرسانیم و ایران برای سالهای متمادی از ذخایر آبی تجدیدناپذیر خود در تولید محصولات صادراتی استفاده کرده و ذخایر ملی بازگشتناپذیر را به فروش رسانده است. برای تولید هر کیلوگرم هندوانه در کشور ۲۸۶ تا ۴۰۰ لیتر آب مصرف میشود. درواقع با صادرات هر کیلو هندوانه حدود ۵۰۰ لیتر آب از کشور خارج میشود و باید دید آیا این میزان خروج آب از کشوری که همواره با خشکسالی دستوپنجه نرم میکند صرفه اقتصادی دارد یا خیر؟
موارد دیگری که میتوان از آن بهعنوان مدیریت ناصحیح منابع آبی یادکرد، کشت برنج در استانهای بالادست خوزستان مانند اصفهان از محل آب منتقلشده از سرشاخههای کارون یا منابع آبی محدود این استان است. بنابراین میتوان ادعا کرد که در بحث خشکسالی، کشور ما بیشترین آسیب را از مدیریت مصرف آب دیده است و حالا اوضاع به حدی وخیم شده که مدیران هشدار دادهاند: مشکل تأمین آب شاید پیش از فصول گرم سال آینده از راه برسد و حتی در ماههای پایانی زمستان با بحران تأمین آب شرب مواجه باشیم.
شرکت مدیریت منابع آب ایران اعلام کرده که «شرایط بارشها در پاییز ۱۴۰۲ به نسبت پاییز سال قبل از آن 6 درصد کاهش داشته و در مقایسه با الگوهای بلندمدت، وضع بارشها از این هم بغرنجتر به نظر میرسد. از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۸ آذر ۱۴۰۲ میزان بارشها برای مناطق مختلف ۳۴/۲ میلیمتر اعلامشده که در قیاس با میزان بارشها طی دوره بلندمدت با ۴۷/۲ میلیمتر، کاهشی ۲۷ درصدی را نشان میدهد.»
طبق آمارهای سازمان منابع آب ایران، «استان چهارمحال و بختیاری با ۵۸ درصد کاهش، استان فارس با ۴۸ درصد و استانهای خراسان رضوی و زنجان با ۴۷ درصد بیشترین کاهش بارش را نسبت به سال آبی گذشته داشتهاند.»
طبق اطلاعات منتشرشده در رسانهها، شهر تهران نیز به لحاظ بارشی شرایط بحرانی دارد و سطح ذخیره سدها به وضعیت نگرانکنندهای رسیده است: «در شرایطی که میزان ذخایر سدهای تهران در وضع نرمال تا پایان پاییز باید حداقل به ۵۹۷ میلیون مترمکعب میرسید، این عدد تنها ۲۹۲ میلیون مترمکعب است که کسری ۳۰۵ میلیون مترمکعبی به نسبت شرایط عادی را نشان میدهد. شرایطی که سبب شده است نزدیک به ۹۹درصد ظرفیت سد لار خالی باشد و ذخیره آبی دو سد لتیان و ماملو نیز به کمتر از ۲۰ درصد برسد. هرچند شرایط دو سد امیرکبیر و طالقان در منطقه غربی تهران، به نسبت سدهای شرق تهران مساعدتر است، این دو سد نیز به نسبت میانگین، با شرایط معمول ذخیره آبی در سالهای قبل فاصله دارند.»
برنامهریزیهای بلندمدت مدیریت منابع آب بر اساس عرضه حداکثری!
بهراستی عوامل ریشهای و بنیادین خشکسالی و کمبود آب چیست؟ اردلان توتونچی، پژوهشگر علوم محیطزیستی، معتقد است که مشکل کنونی به دو مسئله اساسی برمیگردد: اول، کاهش بارش در دورههای بهخصوص و دوم، افزایش تقاضا برای منابع آب. خشکسالی ازنظر علمی به سالهایی گفته میشود که بارش آنها کمتر از میانگین درازمدت باشد. میزان بارش سالانه در طول سالهای مختلف یکسان نیست. جدا از تغییرات جزئی سالانه، دورههایی وجود دارند که میانگین چندساله بارش کمتر یا بیشتر از میانگین طولانیمدت بارش است. مشکل آنجا پدیدار میشود که بدون در نظرگیری تابآوری مصرفکنندگان آب و افزایش تقاضا، برنامهریزیهای بلندمدت مدیریت منابع آب بر اساس عرضه حداکثری طراحی شوند.
بااینوجود پژوهشگران اکولوژی، درباره عوامل دخیل در خشکسالی میگویند، قبل از هر چیزی باید خشکسالی را تعریف کرد: «خشکسالی چند نوع دارد. از خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژی تا کشاورزی. خشکسالی هواشناسی، یعنی میزان بارش در یک سال کمتر از میانگین درازمدت باشد. اگر میزان ورودی به آبهای زیرزمینی کمتر از برداشت آن باشد و با بیلان منفی، افزایش برداشت آب از آبخوان و خشک شدن جویبارها روبهرو باشیم، دچار خشکسالی هیدرولوژیک شدهایم که بسیار مهم است. در خشکسالی کشاورزی، به ریشه گیاه آب کافی نمیرسد و ازلحاظ دسترسی به رطوبت وارد بحران شده و منجر به خسارت زیادی میشود. عوامل اقلیمی بهعنوان عامل اصلی و اولیه خشکسالی شناخته میشوند و آنچه امروز در ایران رویداده، حاصل افزایش دماست که شدت تبخیر آب رودخانه و پشت سدها و کاهش آبهای ذخیرهشده را در پی داشته و از طرف دیگر، با تشدید خشکسالی کشاورزی و هواشناسی، بهرهبرداری بیرویه از آبهای زیرزمینی افزایش پیدا میکند و مردم بیشتر به استفاده از آب چاهها روی میآورند و حتی برای برداشت آب کفشکنی عمیق صورت میگیرد که آنهم خشکسالی هیدرولوژیک را تشدید میکند.»
راههای مقابله با خشکسالی
یکی از موضوعات مهم برای کاهش خسارت در مواجهه با خشکسالی ارائه راهکارهای مدیریتی منطبق با شرایط اقلیمی است.
اردلان توتونچی، پژوهشگر علوم محیطزیستی میگوید، پیشینه علمی-مهندسی بسیار طولانی و غنی برای بهینهسازی و توزیع آب وجود دارد، اما پیچیدگی موضوع در ایران به دلایلی بسیار بیشتر است: «در طول چند دهه اخیر، با تشویق به کنترل حداکثری منابع آب سطحی (سدسازی) و برداشت وسیع از منابع آب زیرزمینی، زمینهای زیادی زیر کشت رفتهاند و بخش کشاورزی (اغلب با راندمان پایین)، بیشتر از ظرفیت آبی ایران گسترش پیدا کرده است. از طرف دیگر متعاقب افزایش جمعیت، نیاز آب شرب و مصارف صنعتی هم روند صعودی داشته است. حال شما با انبوهی از کشاورزان، دامداران و صنعتکاران روبهرو هستید که قبلا به آنها قول داده بودید که نیاز آبیشان را برآورده خواهید کرد.»
به گفته توتونچی، راهحل بحران رو به گسترش منابع آب، در مدیریت تقاضا و اعمال قوانین حفاظت محیطزیستی برای توقف برداشتهای بیمجوز از رودخانهها و آبخوانها است. او میگوید، چاره نهایی که در آینده نهچندان دور مجبور به پذیرفتن آن خواهیم شد، کاهش سطح زیر کشت و حرکت به سمت محصولات با نیاز آبی پایین خواهد بود. با در نظرگیری شدت خشکسالی در مناطق مختلف، باید با اطلاعرسانی واضح و صریح به کشاورزان و سایر مصرفکنندگان، آنها را تشویق به کاشت محصولات جایگزین نمود و البته در مواردی از کشت جلوگیری کرد.
اما دراینباره منصور سهرابی، متخصص بومشناسی میگوید، آنچه در ایران رویداده، یک مدیریت غلط منابع آب بوده و میبایست در رابطه با آب یک مدیریت تلفیقی صورت میگرفت: «در بسیاری از مناطق کشور زمینهای کشاورزی افزایشیافته و بهتبع آن چاههای زیادی حفر شدند، افزایش سدسازیهای بیرویه و تبدیل زمینهای مرتعی به دیم و دیم به آبی، موجب بحران کمبود آب شده است.» به گفته سهرابی، برای مقابله با خشکسالی، بایستی بهجای مدیریت بحران، «مدیریت ریسک» داشته باشیم. در مدیریت ریسک معمولا پایش صورت میگیرد. در زمان ترسالی و سیلاب باید آب را به آبخوانها تزریق کرد، درحالیکه در ایران میبینیم که سیلابها سبب خسارتهای زیادی میشوند. همچنین باید بخش کشاورزی اصلاح شود. هر چه بیشتر در این بخش آب کمتری مصرف شود، مشکلات در زمان خشکسالی کمتر خواهد شد.
تقریبا قاطبه کارشناسان در این زمینه اتفاقنظر دارند که برای گذر از بحران خشکسالی باید بهسمت اقتصاد کمکربن حرکت کرد و با تغییر سیاستگذاریهای کشاورزی برای توسعه الگوهای کشت متناسب با اقلیم ایران و تجدیدنظر در سیاستهای صادراتی کشاورزی و بازنگری در محصولاتی که آب را مفصل طلب میکنند، زمینه سازگاری با شرایط خشکسالی را فراهم کرد.