چرا فروش بالای گیشه در سالی که رو به پایان است چندان خوشحالکننده نیست؟
از سینمای غیر صنعتی تا سینمای غیر فرهنگی
گروه فرهنگی
توسعه و توانمندسازی صنایع فرهنگی برای بهبود فرهنگ عمومی و سبک زندگی یک کشور ضروری است. فرهنگ عمومی و مطلوب با صنایع فرهنگی است که تجسد و تعین مییابد. اگر سینما و تلویزیون، کتاب، سرگرمی، موسیقی، صنایع دستی، خوراک و پوشاک نباشد چیز زیادی از فرهنگ عمومی باقی نمیماند. قدرتمند شدن این صنایع باعث میشود فرهنگ عمومی و مطلوب تریبونی برای سخن گفتن و تبلیغ خود داشته باشد. سینمای غیر صنعتی یعنی سینمای غیر ملی و بیربط به فرهنگ عمومی مطلوب یک کشور. سینمای امروز ایران هنوز اینگونه است. پول کافی از سمت مخاطب به آن وارد نمیشود و سینما نیز برای جلب توجه مردم در ابعاد گسترده کار نمیکند. در این حالت سینما به دو بخش خاصپسند و عامپسند تقسیم میشود و در هر دو حالت برای عموم مردم نیست. مثلا فیلمهایی کمدی ساخته میشوند با این نیت که با جلب حداکثر مخاطب، فروش نجومی داشته باشند. امسال بار سینمای ما را دو فیلم «فسیل» و «هتل» بر دوش کشیدند. فیلمهایی که محترمانه سخیف بودند. چرا فیلمسازان برای جذب مخاطب رو به سخافت میآورند؟ چون کلیت صنعت سینما مخاطب ندارد. فیلم، باید خیلی مخاطب را بخنداند تا مخاطب حاضر شود به سینما بیاید. فیلم باید سالن را منفجر کند از خنده؛ خارقالعاده باشد. در این صورت گیشه هم میترکد. اگر سینما پرمخاطب و توانمند، مخاطب هم برای فیلم دیدن فقط یک گزینه نداشت. میبینیم که صنعت بودن یا نبودن یک عرصه فرهنگی همچون سینما در تأثیر محصولات آن صنعت بر فرهنگ و ذائقه عمومی مؤثر است. اینکه فسیل و هتل باعث شدند فروش گیشه رکورد این چند سال را بزنند جای خوشحالی ندارد و جای تعجب است که مسئولان وزارت ارشاد با افتخار از این رکورد یاد میکنند. فسیل و هتل نماد تنوع پایین ژانر در سینمای ایرانند؛ نماد سینمای صد در صد تجاری و کاملا غیر هنری و نماد گیشهای خاکگرفته که جز با جنگولکبازی رونق نمیگیرد. فسیل و هتل محصول سینمای ما بودند اما محصول فرهنگ و مردم و مختصات فرهنگی و تاریخی و جغرافیایی ایران نبودند. پس چرا افتخار کنیم؟ افتخار تنها به یک عدد؟ ما باید به سمت قدرتدهی به صنعت سینمای ایران برویم؛ نه اینکه به فروش استثنایی چند فیلم کمدی دلخوش کنیم. این ارقام استثنایند نه قاعده.