مروری بر فرصتها و تهدیدات پلتفرمهای اجتماعی در رویدادهای سیاسی
رسانههای اجتماعی بازیگر مهم عرصه انتخابات
انتخابات امروز مهمترین رکن دموکراسیهای نوین شمرده میشود که امکان مشارکت مردم را در تعیین سرنوشت خود فراهم میکند. از حدود دو دهه گذشته به اینسو شبکههای اجتماعی نیز به بخش جداییناپذیر فرآیندهای انتخاباتی تبدیلشدهاند. این شبکهها توانستهاند بسترهای تازهای را برای برقراری ارتباط میان نامزدها، مردم و نهادهای ذیربط فراهم کنند. شبکههای اجتماعی همچنین با داشتن میلیونها کاربر، فضایی بیبدیل برای تبلیغات انتخاباتی، جذب حامیان و ترغیب مردم به مشارکت هستند. آنها به ابزاری قدرتمند و گاه مناقشهبرانگیز در دوران انتخابات تبدیلشدهاند که ماهیت انتخابات و مبارزات انتخاباتی را تغییر داده و فضایی برای تبادل اخبار، گفتمان و اطلاعات انتخاباتی مهیا کردهاند. شبکههای اجتماعی از سوی دیگر ظرفیت قابلتوجهی برای اثرگذاری بر نتایج انتخابات دارند. همچنین نظارت بر جریان انتخابات، رصد نقض قوانین و شفافسازی فرآیندها نیز از دیگر نقشهای کلیدی این ابزار در دوران انتخابات هستند.
به گزارش زاویه ازآنجاکه این رسانهها امکان انتشار سریع اطلاعات را فراهم میکنند و همچنین ماهیت تعاملی و اشتراکی دارند، میتوانند بهویژه برای تشویق مشارکت و برقراری زمینه تعامل رأیدهندگان مفید باشند. بنابراین اجرای تبلیغات سیاسی در رسانههای اجتماعی به سبب گستردگی دامنه و تعداد مخاطبان تأثیری بهمراتب گستردهتر از رسانههای سنتی برجای میگذارد. این نوشتار به بررسی تأثیرگذاری پلتفرمهای اجتماعی بر مشارکت و آگاهی مردم در انتخابات میپردازد و سعی دارد راهکارهایی برای بهرهمندی بیشتر از ظرفیت شبکههای اجتماعی در انتخابات پیش روی مجلس جمهوری اسلامی ایران ارائه دهد.
نقش پلتفرمها در دوران انتخابات
شبکههای اجتماعی نقش به سزایی در انتخابات کشورهای مختلف ایفا میکنند. آنها به ابزاری ضروری برای برقراری ارتباط نامزدهای سیاسی و احزاب با رأیدهندگان تبدیلشدهاند. امروز در بحبوحه انتخابات سیاسی اغلب از پلتفرمهایی مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و یوتیوب برای به اشتراک گذاشتن اخبار روز کمپینهای تبلیغاتی، مواضع سیاسی، یادداشتهای شخصی و همچنین ایجاد ارتباط مستقیم و واقعی با رأیدهندگان استفاده میشود.
تاکنون در کشورهای مختلف استفادههای فراوانی از رسانههای اجتماعی برای تأثیرگذاری بر انتخابات صورت گرفته است. برای مثال، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ ایالاتمتحده، باراک اوباما از پلتفرمهای مذکور برای جذب اکثریت رأیدهندگان و پیروزی در رقابت استفاده کرد. بااینحال، نفوذ رسانههای اجتماعی همیشه هم خوشایند ساکنان کاخ سفید نبوده است، آنها ادعا میکنند که بازیگران دولتی متخاصم از این ابزار برای انتشار تبلیغات و اطلاعات نادرست در طول انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ استفاده کردهاند.
در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ ایالاتمتحده آمریکا، شبکههای اجتماعی نقش به سزایی در تبلیغات و جذب کمکهای مالی نامزدها ایفا کردند. اما بهکارگیری ابزار شبکههای اجتماعی در انتخابات تنها منحصر به آمریکا نبوده است. احزاب سیاسی هند نیز پیشتر با بهرهگیری از پلتفرم واتسآپ به انتشار پیامهای تبلیغاتی و جلب نظر مردم در انتخابات این کشور پرداختهاند. در انتخابات اخیر برزیل نیز شاهد گسترش اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی بودیم که تلاش داشتند، این فرآیند سیاسی را تحت تأثیر قرار دهند.
تأثیر پلتفرمهای اجتماعی بر اعتبار نتایج انتخابات، یک موضوع پیچیده و البته در حال تحول است. درحالیکه این رسانهها میتوانند بستر منحصربهفردی برای انتشار سریع اطلاعات و مشارکت رأیدهندگان فراهم کنند، چالشهایی نیز به همراه دارند که میتواند موجب کاهش مشارکت رأیدهندگان شود. ازجمله معایب و خطرات شبکههای اجتماعی در دوران انتخابات که فرآیند آن را تهدید میکند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
•گسترش اطلاعات نادرست، تشویش افکار عمومی و تغییر رفتار رأیدهندگان؛
•سرریز اطلاعات سیاسی و دلزدگی کاربران؛
•مداخله بازیگران دولتی متخاصم با استفاده از تاکتیکهایی مانند تبلیغات، ترولها و رباتها برای انتشار اخبار جعلی و ایجاد اختلاف؛
•ظرفیت ناشناخته در تأثیرگذاری بر تصمیمات رأیدهندگان و نتایج انتخابات؛
•تقویت الگوریتم اطلاعات نادرست و تبلیغات سیاسی هدفمند؛
•عدم نظارت یا نظارت اندک بر نحوه رسیدگی شرکتهای فناوری به مسائلی مانند سوءاستفاده از دادهها، تقویت الگوریتمی اطلاعات نادرست و تبلیغات سیاسی هدفمند.
از طرفی، مزایای منحصربهفرد رسانههای اجتماعی در دوران انتخابات هم که میتواند به داشتن شهروندی آگاه، مسئولیتشناس و علاقهمند به مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی بینجامد عبارتاند از:
•انتشار سریع و آسان اطلاعاتی مانند محلهای رأیگیری، مشخصات نامزدها و راهنمای رأیدهندگان؛
•بهروزرسانی فوری آمار میزان مشارکت، شمارش آرا و نتایج انتخابات و درنتیجه افزایش شفافیت فرآیند انتخابات؛
•مبارزه با اخبار جعلی با پرداختن و تصحیح فعال اطلاعات نادرست با مشارکت مقامات انتخاباتی و سازمانهای مستقل؛
•تخلیه هیجانات کاذب و نگرانیها درباره روند انتخابات با فراهم کردن امکان بیان نگرانیها و گفتوگوی آزاد.
درحالیکه شبکههای اجتماعی میتوانند ابزار ارزشمندی برای افزایش مشارکت سیاسی باشند، تأثیر آنها بر اعتبار نتایج انتخابات موضوعی است که همواره محل بررسی و از دیگر سو موجب نگرانی بوده است. این تأثیرات منفی اهمیت پرداختن به چالشهای ناشی از رسانههای اجتماعی در انتخابات را مانند مبارزه با اطلاعات نادرست و حفاظت از یکپارچگی فرآیند انتخابات برجسته میکند. پرداختن به این خطرات مستلزم اتخاذ رویکردی چندجانبه شامل همکاری بین دولتها، رسانههای اجتماعی و نهادهای نظارتی برای افزایش شفافیت، مبارزه با اطلاعات نادرست و حفاظت از یکپارچگی انتخابات است.
خطمشی پلتفرمهای بزرگ در انتخابات کشورهای مختلف
شبکههای اجتماعی با در نظر گرفتن محیطهای سیاسی و نظارتی منحصربهفرد در هر کشور سیاستهای مربوط به انتخابات خود را تنظیم میکنند. برای مثال، در آمریکای لاتین، فیسبوک و واتسآپ به کانالهای اصلی تعامل سیاسی تبدیلشدهاند که بر انتخابات در این منطقه تأثیر میگذارند. سیاستمداران از این پلتفرمها برای برقراری ارتباط با رأیدهندگان، جلب نظر آنها و اشتراکگذاری اطلاعات کمپین استفاده میکنند. بااینحال، نباید از یاد برد که تأثیر رسانههای اجتماعی بر انتخابات در برخی مناطق چون کشورهای آمریکای لاتین یک شمشیر دولبه است؛ زیرا هم میتواند زمینه بازی سیاسی را هموار کند و هم با انتشار اطلاعات نادرست منجر به بدبینی و بیاعتمادی رأیدهندگان شود.
علاوهبر این شبکههای اجتماعی در طول انتخابات بهمنظور افزایش شفافیت و مبارزه با اطلاعات نادرست با مقامات محلی و سازمانها همکاری میکنند. برای مثال، فیسبوک با همکاری شوراهای انتخاباتی کشورهای مختلف اطلاعات دقیقی درباره رأیگیری، محلهای اخذ رأی و تاریخ انتخابات به شهروندان ارائه میدهد. این پلتفرم همچنین ویژگیهایی را برای برچسبگذاری برخی رسانههای تحت کنترل دولت در نظر گرفته است که شفافیت بیشتری را در مورد منابع اطلاعات ارائه میکند.
خطمشی ایکس یا همان توییتر سابق در خصوص تبلیغات سیاسی شامل محدودیتهایی است که براساس نیازهای افشا و محتوای خاص تبلیغات کشورها تنظیمشده است. پلتفرمهایی مانند فیسبوک و اینستاگرام نیز قوانین خاصی برای تبلیغات سیاسی دارند و از تبلیغدهندگان میخواهند که فرآیند مجوز آگهی شامل بررسی شناسه دولتی را طی کنند. هدف این اقدامات، تضمین مطابقت محتوای سیاسی موجود در رسانههای اجتماعی با مفاد قانونی، شفافسازی و پرهیز از ارائه اطلاعات گمراهکننده است.
لزوم تنظیمگری عملکرد پلتفرمها در دوران انتخابات
نحوه استفاده از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و کارکرد مورد انتظار از آنها در دوران انتخابات باید تنظیمگری شود. پیامدهای عدم تنظیمگری محتوای سیاسی میتواند، قابلتوجه و شامل موارد زیر باشد:
•گسترش اطلاعات نادرست، زیر سؤال بردن فرآیند و نتیجه انتخابات؛
•قطببندی و تأثیرگذاری بر رفتار رأیدهندگان با انتشار محتوای سیاسی غیرقانونی؛
•امتناع از شفافسازی و پاسخگویی و سرگردانی کاربران در تشخیص صحت اطلاعات ارائهشده؛
•تهدید فرآیندهای دموکراتیک با اجازه دادن به انتشار اطلاعات نادرست و دستکاری افکار عمومی.
این پیامدها مؤید اهمیت تنظیمگری مؤثر محتوای سیاسی در رسانههای اجتماعی در طول انتخابات برای محافظت از یکپارچگی فرآیند و اطمینان از دسترسی رأیدهندگان به اطلاعات دقیق و موثق هستند.
اولویت دولتهای مختلف در برخورد با شبکههای اجتماعی در طول انتخابات ترویج شفافیت، مبارزه با اطلاعات نادرست و تضمین یکپارچگی روند برگزاری این رویداد سیاسی است. این هدف را میتوان از طریق اجرای مقرراتی محقق کرد که پلتفرمها را مسئول رسیدگی به اطلاعات نادرست و عملیات نفوذ خارجی میسازد. علاوه بر این، برخی کشورها برای ایجاد دستورالعملهای صریح استفاده از رسانههای اجتماعی، در طول مبارزات انتخاباتی، تلاش و اطمینان حاصل میکنند که نامزدهای سیاسی و احزاب به استانداردهای اخلاقی و الزامات شفافیت پایبند باشند.
همکاری بین دولتها و پلتفرمهای اجتماعی برای توسعه استراتژیهای مؤثر در رسیدگی به چالشهای یادشده امری است که ضرورت آن به اثبات رسیده است. بااینوجود، در کشورهایی مانند ایران که به دلیل تحریمهای بینالمللی و برخی ملاحظات دیگر امکان پاسخگو نگهداشتن رسانههای اجتماعی وجود ندارد، استفاده از ظرفیتها و پلتفرمهای داخلی موضوعی است که نمیتوان ساده از کنار آن گذشت.
انتخابات ایران و راهبرد استفاده از فضای مجازی
همانطور که گفته شد، شبکههای اجتماعی میتوانند با ارائه اطلاعات دقیق و بیطرفانه درباره نامزدها و برنامههای آنها اطلاعرسانی مناسبی به مردم داشته باشند. چنین شرایطی در کشور ایران نیز صادق است و میتوان چنین نقشی برای رسانههای اجتماعی متصور شد. لذا پلتفرمهای ایرانی نیز میتوانند از این ظرفیت استفاده کرده و نقش مؤثری در افزایش آگاهی، مشارکت و تصمیمگیری آگاهانه مردم در انتخابات ایفا کنند. شبکههای اجتماعی بومی با ایجاد فضایی برای بحث و گفتوگو در خصوص مسائل و مشکلات کشور میتوانند دغدغههای مردم را منعکس و به اولویتبندی آنها کمک کنند. همچنین، با ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات و تأکید بر اهمیت آن نقش مؤثری در افزایش میزان مشارکت داشته باشند.
تقویت و مرجعیت بخشی صفحات رسمی برای نهادهای مرتبط با انتخابات مثل شورای نگهبان، وزارت کشور و…، ایجاد کانالهای خبری تخصصی برای پوشش اخبار و رویدادهای موثق مربوط به انتخابات، راهاندازی صفحاتی برای گزارش تخلفات احتمالی در انتخابات و رسیدگی به شکایات، تولید محتوای آموزشی برای فرهنگسازی مشارکت حداکثری، برگزاری نظرسنجیهای آنلاین و پخش زنده مراسم رأیگیری و شمارش آراء از طریق رسانههای اجتماعی اقداماتی است که میتوان با بسیج این پلتفرمها برای شفافیت بیشتر و ترویج روحیه مشارکت مدنی در این دوران به کار گرفت.
در این میان شبکههای اجتماعی همچون «روبینو» میتوانند، با راهاندازی صفحات ویژهای برای هر یک از نامزدهای انتخابات، اطلاعات و برنامههای آنها را به اشتراک بگذارند تا مردم بتوانند آگاهی لازم را کسب کنند.