سید محمد بحرینیان
یک. شیخ بهایی در حکایت 24 موش و گربه، ماجرای پادشاهی را حکایت میکند که دو خیاط، با وعده دوخت لباسی ویژه برای پادشاه، فریبش میدهند. خلاصه داستان آن است که قرار میشود لباسی بدوزند که تارش از طلا و پودش از نقره باشد و جز حلال زادگان، کسی را توان دیدن آن نباشد! خیاطها، چیزی نمیدوزند و بعد از چندی، در یک محفل رسمی، طوری وانمود میکنند که گویی لباس بر تن پادشاه میکنند و همه درباریان و اطرافیان، از ترس آنکه به حرامزادگی شناخته نشوند، زبان به تمجید از لباس باز میکنند. کار تا جایی پیش میرود که حتی خود پادشاه هم در وصف زیبایی لباس سخن میراند! لباسی که از اساس وجود نداشته است.
دو. پادشاه با همان لباس نزول اجلال میکند و به جمع مردم میآید. چون اعلامشده که جز
حلال زادگان، کسی نمیتواند لباس را ببیند، همه زبان به تعریف از لباس باز میکنند و در این دروغ بزرگ، از هم سبقت میگیرند. آخرالامر، شخصی از میان جمع با صدای بلند و با تعجب فریاد میزند : "کدام لباس؟ اینکه عریان است". پس از او افراد دیگری جرئت بیان حقیقت را پیدا میکنند و در جمع کمکم ولوله میافتد. کار بهجایی میرسد که مردم و پادشاه همه متوجه میشوند که جامهای در کار نبوده و خیاط دغل رسوا میشود.
سه. این تمثیل، حکایت این روزهای رژیم صهیونیستی است. آن جامه خیالی، همان اقتدار پدافندی و سامانه گنبد آهنین است. نیمقرن است که گفته میشود اسرائیل صاحب قویترین نیروی هوایی منطقه است. ادعا میشود سامانه گنبد آهنین حتی پرندگانی که از شاخهها بلند میشوند را رصد میکند و قرار است آسمان سرتاسر سرزمینهای اشغالی را بهطور صددرصدی محافظت کند. همین حالا هم پیرمردهایی که خاطرات جنگ ششروزه را به یاد دارند، میدانند که اسرائیل، قبل از آغاز حمله اعراب، ظرف چند ساعت تمام نیروی هوایی مصر را نابود کرد تا تکلیف جنگ اعراب و اسرائیل همان ابتدا یک سره شود. به همه این سوابق چند مورد را اضافه کنید: از عملیات وعده صادق اول تا وعده صادق دوم، چند ماه فرصت بود تا رژیم صهیونیستی خود را بازیابی کند، لایههای دفاعی و پدافندی را بهشدت افزایش دهد و مهمتر از همه اینها، چه کسی است که نداند اسرائیل عملا شعبهای از آمریکاست و این یعنی رژیم به مدعیترین قدرت نظامی دنیا متصل است.
چهار. با همه اوصاف یادشده در عملیات وعده صادق 2 چه اتفاقی افتاد؟ اگر گنبد آهنینی در کار باشد و اگر تمام سرزمینهای اشغالی را تحت پوشش نگیرد، حداقل باید قلب تلآویو و پایگاههای امنیتی و نظامی را محافظت کند. ازقضا، بیشترین موشکهای نیروهای مسلح ایران دقیقا در همین نقاط فرود آمده است. فراموش نکنید که جنگ بین موشک ایرانی و پدافند اسرائیلی، تحقیقا همان نبرد فناوری ایرانی و فناوری آمریکایی است. کدام تحلیلگر در دنیا فکر میکرد پس از
45 سال تحریم و فشار و جنگ علیه ایران، از 200 موشک ایرانی، بیش از 90 درصد آنها از سد آخرین فناوری آمریکا و اسرائیل بگذرند و چنین صحنهای ترسیم کنند. وحشت اصلی صهیونیستها و آمریکاییها، از لطمه دیدن در شب سال نوی یهودی نیست، بلکه از شکستن تمام قالبهای جیمز باندی و رمبو و قهرمانانی است که با رسانه و اقدامات هالیوودی در ذهن جهانیان ساختهاند و اینک رسواشده است.
پنج. این بعد ماجرا خیلی مهم است و صرفنظر از زدوخورد امروز، اثری عميق بر ذهن ملتها و سران دولتها دارند. سناریو یکخطی این است: در شبی که از قبل، رسانههای آمریکایی خبر از حمله ایران میدانند و کاملا قابل پیشبینی بود، تمام سامانههای پدافندی اسرائیل و آمریکا و انگلیس و اردن در گستره صدها کیلومتر، دفاع کردند و به خاطر ابعاد حیثیتی موضوع، سقف تلاش و دانش و ابزار خود را صرف کردند اما به عدد موشکهایی که از پدافند رد شد، مغلوب شدند، یعنی در بدبینانهترین حالت، بیش از صدبار شکست خوردند.
شش. رسوایی پادشاه در داستان شیخ بهایی، نقطه شروع سقوط اوست. امروز همه فهمیده اند
که سقف توان آمریکا و انگلیس هم در دفاع از اسرائیل سودی نمی بخشد و گنبد آهنین هم در برابر دستان بلند فرزندان ملت ایران در هوافضای سپاه، نمایش و فریبی بیش نبوده است. اسرائیل واکنش چندانی هم نشان نخواهد داد چون هم خود او و هم دوستان و دشمنانش فهمیده اند به شدت آسیب پذیر است. آن گنبدی که از آن سخن گفته می شد، اتاقی شیشه ای
است که به راحتی می شکند. این واقعیت عریان امروز رژیم صهیونیستی است: شجاعی پیدا شده و به جهانیان اثبات کرده که پادشاه، لباسی بر تن ندارد!