تغییرات آبوهوایی از بزرگترین تهدیدها برای سلامت انسان شناخته میشود تا جایی که آن را حتی خطرناکتر از برخی ویروسها میدانند و محققان در سالهای اخیر دریافتهاند که بیش از نیمی از بیماریهای انسانی مانند تب دنگی، هپاتیت، ذاتالریه، مالاریا و زیکا میتواند در اثر تغییرات اقلیمی تشدید شود. بنابراین چنین پدیدهای بر تمامی جوانب زندگی انسان اثرگذار است. البته تأثیر این تغییرات بر سلامتی حسب شرایط جغرافیایی، توپوگرافی و آسیبپذیری هر منطقه متفاوت است و سازمان بهداشت جهانی تخمین میزند که، بین سالهای ۲۰۳۰ تا ۲۰۵۰ سالانه حداقل ۲۵۰ هزار مرگومیر بیشتر به دلیل تغییرات آبوهوایی رخ خواهد داد.
نتایج برخی مطالعات با این احتمال همراه است که بیش از ۲۰۰ بیماری در انسانها به دلیل پدیده تغییر اقلیم شایع میشود و بشر امروز دائما با همهگیریهای مختلفی درگیر است. ازاینرو چند سالی است گرمایش جهانی و تغییر اقلیم بهعنوان یکی از پربحثترین چالشهای زیستمحیطی توجهات جهانی را به خود جلب کرده و کارشناسان مختلف، تأثیرات منفی این پدیده را روی موجودات گیاهی و جانوری بررسی و نسبت به آن هشدار میدهند. در چنین شرایطی، در کشور ما نیز مطالعاتی پراکنده در رابطه با اثرات تغییر اقلیم بر سلامت صورت گرفته و البته به نظر میرسد اتخاذ سیاستهای مؤثر و تصمیمات کاربردی درخصوص سازگاری و جلوگیری از اثرات سوء این پدیده بر سلامت، کمتر موردتوجه قرارگرفته و این درحالی است که افزایش جمعیت سالمندان، افزایش حوادث طبیعی و توسعهنیافتگی زیرساختهای سلامت و عدم آگاهی عمومی جامعه میتواند در شرایط تغییرات اقلیمی، سیستم سلامت را پرهزینه و گرفتار روندی فرسایشی کند. آنهم در وضعیتی که رشد سالمندی جمعیت، با ضریب سالمندی یا شاخص سالخوردگی جمعیت که بیانگر تعداد افراد ۶۰ ساله و بالاتر به ازای ۱۰۰ نفر جمعیت زیر ۱۵ سال است، نشان میدهد که در فاصله سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۹۵ این شاخص از ۱۲ به ۳۹ افزایشیافته و نسبت جمعیت سالمند طی حدود ۲۰ سال آینده، از ۱۰ درصد به ۲۰ درصد خواهد رسید و دو برابر میشود.
سالمندان بیش از سایر گروهها در معرض خطرند
جمعیت سالمندان در سطح جهان نیز بهسرعت در حال افزایش است. طبق آمار سازمان جهانی بهداشت در سال ٢٠١٩ تعداد افراد ٦٠ سال و بالاتر در جهان یک میلیارد نفر بوده که این رقم تا سال ٢٠٣٠ به 1.4 میلیارد و تا سال ٢٠۵٠ به 2.1 میلیارد افزایش خواهد یافت. ازآنجاییکه سیستم تنظیم حرارت بدن سالمندان بهدرستی عمل نمیکند، پاسخ آنها به امواج گرما و سرمای شدید منجر به افزایش مرگومیر در سالمندان بهویژه در افراد مبتلابه فقر و بیماری میشود. علاوه بر این، کاهش توانایی سالمندان در حذف آلایندهها از بدن و کاهش ظرفیت ریه موجب افزایش بیماریهای تنفسی و قلبی به دلیل آلودگی هوا و همچنین کاهش عملکرد شناختی میشود. در رویدادهای شدید آبوهوایی، سوای پیامدهای مستقیم بلایا، احتمال قطع یا مشکل دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و همچنین افسردگی یا شوک پس از سانحه نیز وجود دارد. این درحالی است که واکنش این گروه جمعیتی جدا از تغییرات عملکرد فیزیولوژیکی به دلیل ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی مانند فقر، سطح تحصیلات پایین، کمبود یا نبود خانواده و شبکههای اجتماعی تشدید میشود.
لزوم راهاندازی سیستم هشدار مناسب همراه با اطلاعرسانی عمومی
تغییرات اقلیمی همچنین میتواند کیفیت هوا را از طریق افزایش وقوع آتشسوزیهای جنگلی، سطوح بالاتر ازن و الگوهای آلاینده تغییر داده بدتر کند. قرار گرفتن در معرض آلودگی هوا بهویژه ذرات ریز و ازن سطح زمین با افزایش خطر بیماریهای قلبی_ عروقی
ازجمله حملات قلبی، سکته مغزی و نارساییهای قلبی مرتبط است. سالمندان ممکن است به دلیل کاهش عملکرد ریه و افزایش حساسیت به التهاب بیشتر در معرض اثرات مضر آلودگی هوا باشند. براین اساس دکتر حامد محمدی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی زنجان با اشاره بهضرورت اطلاعرسانیهای عمومی در مورد اثرات بهداشتی تغییر اقلیم، تأکید میکند: «عموم مردم باید آموزشهای لازم را دریافت کنند تا اثرات تغییر اقلیم به حداقل برسد. در صورت احتمال وقوع موجهای گرمایی و سرمایی و طوفانها و سایر وقایع حدی آبوهوایی، باید سیستم هشدار و اطلاعرسانی وجود داشته باشد تا گروههای مختلف ازجمله بیماران قلبی- عروقی و سالخوردگان بدانند که چه خطراتی در کمین آنها است. تأسیس و راهاندازی یک سیستم هشدار مناسب همراه با اطلاعرسانی عمومی از ضروریات است که در پیشگیری و کاهش اثرات سوء و در مواجهه با این پدیده مؤثر و مفید واقع خواهد شد.»
تحقیقات گسترده در بخش مراقبتهای بهداشتی و زیرساختهای سلامت عمومی پس از شیوع جهانی پاندمی نشان داد که ناکافی بودن سرمایهگذاری در این حوزه و کمبود نیروی انسانی آموزشدیده چطور میتواند به یک فاجعه جهانی منجر شود. پرستاران و گروههای وابسته بهسلامت، هم در محیط کار و هم در ساعات طولانی کار سخت و فرسایشی در گروههای پرریسک قرار دارند.
سیستم سنتی ارائه خدمات سلامت باید اصلاح شود
آنها هزینههای ناشی از افزایش شیوع بیماریها و رویدادهای شدید آبوهوایی مکرر را متحمل میشوند. پرستاران و ماماها تقریبا ۵۰ درصد از نیروی کار جهانی مراقبتهای بهداشتی را تشکیل میدهند و نقش بزرگی در مقاومسازی بخش مراقبتهای بهداشتی در برابر تأثیرات تغییرات آبوهوایی دارند. پرستاران بهعنوان یکی از حرفههای مورد اعتماد، نقشی حیاتی در ارتقای سلامت، پیشگیری از بیماریها و ارائه مراقبتهای اولیه ایفا میکنند و در فرآیندهای اجتماعی نیز نقشی مهم دارند. از سوی دیگر، آموزش کارکنان مراقبتهای بهداشتی در مورد راهحلهای اقلیمی میتواند راه مقابله با آسیبهای پیشرو را هموار کند. مبتنی بر مقالهای که در خبرگزاری دولت منتشرشده «لازم است تسهیلات و داروهای کافی بهمنظور اطمینان از ارائه خدمات سلامت به هنگام بروز شرایط حاد اقلیمی فراهم باشد. علاوه بر این، سازگاری با تغییر اقلیم باید در ساخت و تجهیز سازمانهای بهداشتی و درمانی موردتوجه قرار گیرد و به مداخلاتی نظیر استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، زیرساختهای آب و فاضلاب مقاوم به تغییر اقلیم و فناوریهای نوآورانه مثل پزشکی از راه دور برای کاهش فعالیتهای فیزیکی سازمانهای بهداشتی و درمانی توجه شود. همچنین سیستم سنتی ارائه خدمات سلامت باید اصلاح شود. مداخلاتی نظیر استفاده از اطلاعات هواشناسی در برنامههای کنترل بیماریهای حساس به اقلیم، مدیریت و کنترل عوامل تعیینکننده محیطی سلامت مثل آب و فاضلاب، تغذیه و کیفیت هوا، کاهش خطر بلایای مرتبط با تغییر اقلیم و آمادگی و مدیریت پیامدهای سلامتی رویدادهای شدید آبوهوایی مثل امواج گرما، سیل و خشکسالی در این زمینه ضروری است.»
دکتر حامد محمدی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی زنجان بر تربیت نیروهای متخصص تأکید کرده و میگوید: «نظام سلامت به نیروهای آموزشدیده، متخصص، متعهد و باکیفیت و اثربخش نیاز دارد، نیروهایی که در زمینه اثرات تغییرات اقلیمی بر سلامت، آموزشهای لازم را دریافت کرده و میزان سازگاری و تابآوریشان افزایشیافته باشد. درعینحال باید نظارت بر بیماریهای منتسب به تغییر اقلیم و تحقیقات مرتبط با این حوزه موردتوجه جدی قرار گیرند. بیتوجهی به سرمایه انسانی و منابع اجتماعی در حوزه سلامت، نبود تناسب جمعیت با زیرساختهای درمانی و سرانه نیروی انسانی، شرایط موجود را بهشکل جدیتری به سمت فرسایش ساختار سلامت سوق میدهد. با اعمال اصلاحات اساسی در حوزه سلامت و سیاستهای مرتبط میتوان جلوی گسترش آسیبها و تهدیدات بهداشتی را گرفت. بنابراین باید مقدمات لازم را فراهم نمود تا بیمارستانها، کلینیکها و جوامع در سراسر جهان، از هماکنون به آسیبهای بهداشتی ناشی از تغییرات اقلیمی پاسخ دهند. کشورهایی که از استخراج و استفاده از سوختهای فسیلی منافع زیادی کسب میکنند و تأثیر زیادی بر بحران آبوهوایی دارند، موظفاند هر کاری که ممکن است برای کمک به افرادی که هماکنون در معرض خطر هستند، انجام دهند. این کشورها باید باهدف جلوگیری از فاجعه بهداشتی قریبالوقوع و محدود کردن گسترش این آسیبها در سطح جهانی، تلاش کنند. تلاش برای متوقف کردن گرمایش زمین تا ١/ ۵ درجه سانتیگراد باید در همه کشورها بهعنوان ضرورتی حیاتی ادامه یابد و اقدامات کاهش و سازگاری با تغییرات اقلیمی بهطورجدی اجرایی شود.»
وزن پیامدهای منفی تغییر اقلیم برای سلامت بیشتر است
وی گروههای حساس و آسیبپذیر در برابر تغییرات اقلیم را کودکان، سالمندان، زنان باردار، گروههای متمایز ازنظر اقتصادی و اجتماعی و افراد فقیر و با درآمد پایین و افراد آسیبپذیر ازنظر منطقهای عنوان کرده و بیان میکند: «برخی منافع تغییر اقلیم این است که مناطق دارای فصول سرد و یخبندان متعادل میشود، این در حالی است که وزن پیامدهای منفی تغییر اقلیم برای سلامت بیشتر است. باید خطرات تغییر اقلیم را احصا کنیم و در بازههای بلندمدت و کوتاهمدت برنامهریزیهایی برای مقابله با اثرات منفی این پدیده داشته باشیم. قطعا شناسایی اثرات تغییر اقلیم در نقاط مختلف، در تصمیمگیریهای کلان ازجمله در جانمایی ساختوسازها، بودجهبندیها و ... مؤثر خواهد بود. حتی لازم است در برنامههای توسعه در دورههای آتی به دادههای مربوط به اثرات تغییر اقلیم در سلامت مردم توجه داشته باشیم، چراکه بسیاری از کشورها از بیماریهای نوپدید متأثر میشوند و برخی دیگر از بیماریها بهدلیل تغییرات آبوهوایی و اقلیم، از حالت کنترلشده و اندمیک یعنی محدود به یک منطقه کوچک، خارجشده و در سطح جهان گسترده میشوند. ما نمیتوانیم بشماریم که چند بیماری در اثر گرمایش و مخاطرات اقلیمی درحال افزایش هستند، زیرا ممکن است خیلی از بیماریها وارد کشور شده و خیلی دیر تشخیص داده شوند. برخلاف بیماریهای نوپدید که برای نخستین بار مشاهده میشوند، بیماریهای بازپدید آنهایی هستند که به مرحله ریشهکنی رسیدند، اما باوجود بلایای طبیعی دوباره سر درآوردند. بهعنوانمثال افزایش رطوبت در مناطق سیلزده میتواند موجب تخمگذاری بالای حشرات و بروز بیماریهایی همچون مالاریا شود.»
این عضو هیئتعلمی دانشگاه تصریح میکند: «سناریوی بدبینانه این است که تا سال ۲۰۸۰ به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت ۷۰ مرگ در گروه سنی بالای ۶۵ سال خواهیم داشت و سناریوی خوشبینانه این است که تا سال ۲۰۸۰ چنانچه روند تولید گازهای گلخانهای را کاهش دهیم، در هر ۱۰۰ هزار نفر ۱۶ مرگ در گروه سنی بالای ۶۵ سال خواهیم داشت. تب دنگی هرساله حدود ٤٠٠ میلیون نفر را آلوده میکند و یکی از دلایل اصلی بیماری و مرگ در مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری است. افزایش دما به همراه افزایش پیشبینیشده در جمعیت میتواند ۵ تا ٦ میلیارد نفر را درخطر درگیری با تب دنگی در دهه ٢٠٨٠ قرار دهد. در سال ١٩٩٩، ویروس نیل غربی، که توسط پشهها به انسان منتقل شد، پس از یک خشکسالی بهدنبال باران شدید، اولینبار در نیمکره غربی و در نیویورک ظاهر شد، از آن زمان تاکنون بیش از ١٦٠٠ نفر در اثر این بیماری جانباختهاند. یک مطالعه جدید نشان میدهد که در آینده، دمای بالاتر و بارندگی کمتر باعث احتمال بیشتر موارد بیماری نیل غربی در انسان، پرندگان و پشهها خواهد شد. وقایع شدید آبوهوایی میتواند آبشار دیگری از تأثیرات بیماری را ایجاد کند، گرما و خشکسالی باعث ایجاد شرایط خشک میشود و آتشسوزیهای جنگلی را ایجاد میکند که منجر به تکهتکه شدن جنگلها و نزدیک شدن هرچه بیشتر حیوانات وحشی به انسانها میشود. خشکسالی و سیل بر عملکرد محصول تأثیر میگذارد، این امر گاهی اوقات منجر به سوءتغذیه میشود و انسان مجبور به یافتن منابع غذایی دیگر شده و، در برابر بیماری آسیبپذیر میشود. این درحالی است که ما سازگاری ملی در برابر تغییرات اقلیم نداریم و باید در حوزه سلامت ظرفیتسازی کرده و مشارکت بین بخشی را افزایش دهیم که دراینخصوص سازمانها بایستی برای مقابله با عوامل میانجی وظایف خود را تعیین کنند.»
پژوهشهای نظاممند و یکپارچه برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان
دکتر علی اسدی از صاحبنظران حوزه سلامت نیز معتقد است: «وقوع موجهای گرمایی، سبب افزایش رطوبت و آلودگی هوای شهرها میشود که خود میتواند بر سلامت انسان اثرگذار باشد. همچنین وقایعی مانند سیل و خشکسالی که از تبعات تغییرات آب و هوایی است، میتوانند از راههای مختلف بر سلامتی انسان اثرگذار باشند. از دست دادن سرپناه، کاهش تولید مواد غذایی (گرسنگی)، آلودگی منابع آب، افزایش ریسک ابتلا به بیماریهای واگیردار و آسیب به زیرساختهای ارائه خدمات سلامت همگی میتواند از اثرات وقایع مربوط به تغییرات آب و هوایی محسوب شوند.»
این دکترای سلامت در بلایا و فوریتها، با اشاره به تعدادی از مطالعات صورت گرفته در حوزه تغییر اقلیم و سلامتی، میگوید: «در بخش سلامت و تغییر اقلیم در دانشگاهها و پژوهشگاههای مختلف کشور مطالعاتی انجامشده و حتی تعدادی پایاننامه در حوزه سازگاری با تغییر اقلیم در حال انجام است، اما متأسفانه این مطالعات به شکل جزیرهای است و انسجامی بین آنها وجود ندارد. منطقی است که این پژوهشها بهصورت نظاممند و یکپارچه انجام شود تا درنهایت امکان استفاده از این پژوهشها در تصمیمگیریها و بهبود کیفیت زندگی شهروندان و حفظ سلامتی آنها فراهم شود.»
وی در ادامه با تأکید بر اینکه اثرات تغییر اقلیم با توجه به شرایط جغرافیایی و توپوگرافی مناطق مختلف، میتواند متفاوت باشد، میگوید: «طبق بررسیها، در مناطقی که اقلیمی سرد و کوهستانی دارند، اثرات موج گرمایی شدیدتر است. بنابراین باید روی اثرات سلامتی تغییر اقلیم در مناطق سرد و معتدل بیشتر متمرکز شویم چون در این نقاط الگوی بارشی از برف به سمت باران در حال تغییر است و چون اقلیم این مناطق سرد بوده مردم در برابر موج گرمایی ناسازگارتر هستند. برای همین هم مراجعات اورژانس برای بیماریهای قلبی_عروقی در فصل گرم بالا میرود و هم آمار تلفات افزایش پیدا میکند.»
این استاد دانشگاه در خاتمه بابیان اینکه پارامترهای اجتماعی، اقتصادی و خصوصیات سن و جنس افراد در تشدید یا تحدید اثرات تغییر اقلیم نقش دارند و با تأکید بر اینکه جوامع و مناطق آسیبپذیرتر بیشتر از تغییر اقلیم آسیب میپذیرند، تصریح میکند: «تغییر اقلیم روی افراد سالخورده بیشتر تأثیر میگذارد.
همچنین در مناطقی که شغل اصلی مردم دامپروری و کشاورزی است، اثرات تغییر اقلیم مشهودتر است؛ چون در صورت وقوع خشکسالی ناشی از تغییر اقلیم، مردم کل منابع معیشت و اشتغال خود را از دست میدهند، درنتیجه تغییر اقلیم روی زندگی این افراد و بهطور غیرمستقیم روی سلامت آنها اثرگذار خواهد بود. بنابراین باید روشن کنیم که تغییر اقلیم چه تأثیری روی سلامت مردم و جامعه دارد؟ برای کاهش اثرات منفی تغییر اقلیم چه اقدامات پیشگیرانهای میتوان انجام داد؟ بدین منظور باید بتوانیم الگوهای تغییر اقلیم و پارامترهای اقلیمی را در آینده بررسی کنیم و بر مبنای آن بتوانیم پیشبینی کنیم که چه اتفاقاتی در سطح ملی و منطقهای در حال وقوع است. سازگاری با این پدیده باید در برنامههای درازمدت و کوتاهمدت مدنظر قرار گیرد.»