خزر بهعنوان بزرگترین دریاچه جهان به لحاظ ارزشهای زیستمحیطی دارای اهمیت است. اما وضعیت زیستمحیطی این دریاچه مطلوب نیست و مانند هر محیط طبیعی دیگری، گیاهان و جانوران دریاچه خزر نیز بهشدت تحت تأثیر عوامل طبیعی و انسانی قرار دارند. این روزها کاهش چشمگیر آمار گونههای جانوری این دریاچه به نگرانیها دامنزده و از همه نگرانکنندهتر مرگ صدها فُک در حاشیه آبهای قزاقستان است که گویا تحقیقات اولیه برای بررسی علت تلف شدن این فکها انجامشده است.
به گزارش رسانهها، «وزارت کشاورزی قزاقستان میگوید در چارچوب پایش انجامشده توسط بازرسی بین منطقهای حوضه ژائیک-کاسپین در شیلات، ۱۰۳۴ لاشه فک خزری در منطقه «مانگیستاو» از ۲۴ اکتبر تا ۱۳ نوامبر (حدود چهار روز پیش) در ساحل دریای خزر، کشفشده است و بنا بر یافتههای اولیه علت مرگومیر فکها میتواند بلایای طبیعی باشد، ازجمله نشت گاز طبیعی به دلیل زمینلرزه. بااینحال، نتیجهگیری نهایی در مورد علت مرگومیر دستهجمعی در بین فکهای این منطقه پس از بررسیهای آزمایشگاهی مشخص خواهد شد که طبق گفته سازمانهای علمی دستکم سه تا چهار ماه به طول میانجامد.»
محمد طالبی متین، مدیرکل دفتر زیستبومهای دریایی سازمان حفاظت محیطزیست درباره علل این موضوع به ایسنا میگوید: «دلایل متنوعی ازجمله آلودگیهای دریایی (نفت و گاز)، زمینشناسی (تصاعد گازهای کف دریای خزر)، ماهیگیری غیرمجاز، بیماریها، سموم و غیره در این زمینه نقش دارد. اکنون لاشههای رسیده به سواحل ایران از طریق جریانات دریایی خزر باتوجهبه اینکه بعد از گذشت زمان بسیار به ساحل میرسند غالبا بسیار پوسیده و در مرحله تجزیه هستند و مناسب تشخیص جهت علتیابی مرگومیر نیستند. بااینحال علت مرگ فکها در دست بررسی و تحقیق است که مطالعات کشورهای همسایه علل ذکر شده را شناسایی کرده است.»
مدیرکل دفتر زیستبومهای دریایی سازمان حفاظت محیطزیست به این پرسش که چه اقداماتی با سایر کشورهای حاشیه دریایی خزر برای کاهش این تلفات انجام دادهاید؟ پاسخ میدهد: «تاکنون مکاتباتی از سرکنسولگری کشورمان در قزاقستان همچنین سفارت جمهوری اسلامی ایران در روسیه در خصوص اطلاعرسانی بررسی تلفات فک خزری از سوی آن کشورها داشتیم ولی هنوز علت مشخص و دقیقی درخصوص این تلفات تعیین نشده و باتوجهبه زمانبر بودن تشخیص علل ویروسی و میکروبی، موضوع در دست بررسی است. با مشخص شدن علت تلفات حتما رایزنیها و پیگیریهای لازم به عمل خواهد آمد. ضمنا در راستای برنامه اقدام ملی حفاظت از فک خزری نیز کارگروه بینالملل با شرکت ارگانهای ذیربط در راستای پیشبرد برنامه بینالمللی پیشبینیشده است.»
فکهای خزر، خصوصا در مناطق نفتی ساحلی «مانگوستائو» قزاقستان، تاکنون چندین بار بهصورت دستهجمعی کشته شدهاند. طبق گزارشات رسمی، ۳۳۰ قلاده در سال ۲۰۰۶ جانشان را ازدستدادهاند که عامل آن نوعی ویروس معرفی شد. در سال ۲۰۰۷ تعداد ۱۰۰۰ قلاده، دسر سال ۲۰۰۹ حدود ۳۵۰ قلاده و در سال ١٣٩٠ نیز مرگ دهها قلاده گزارششده و پسازآن هم بارها این مسئله رخ داده است. آنطور که محمد طالبی متین میگوید، «فک خزری در پایان قرن ۱۹ بیش از یکمیلیون فراوانی داشته که از آغاز قرن بیستم جمعیت آن با کاهش ۹۰ درصدی در سال ۲۰۰۵ به ۱۰۰ هزار یا کمتر رسید و بر اساس آخرین گزارش از محققان دانشگاه لیدز انگلستان در سال ۲۰۱۵ میزان آن به ۷۰ هزار قلاده تقلیل پیدا کرده است.»
کاهش امید به زندگی فُک خزر
فک خزری گونهای مهاجر است و معمولا نیمی از سال را در نیمهجنوبی دریاچه خزر سپری میکند. در فصل زمستان گروهی از آنها که به بلوغ رسیدهاند و قادر به تولیدمثل هستند، به سواحل شمالی خزر سفر میکنند تا تولههای خود را بر روی سطوح یخزده آب به دنیا بیاورند. آنها سالانه تنها یک توله به دنیا میآورند. این فکها در رأس هرم غذایی خزر و سمبل دریاچه «کاسپین» هستند. فکهای خزری معمولا بهدنبال غذا به بخشهای میانی و جنوبی دریای خزر، ازجمله آبهای ایران، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان مهاجرت میکنند. تحقیقات کارشناسان نشان میدهد که متوسط امید به زندگی فُک خزر در سالهای اخیر به طرز چشمگیری کاهش یافته است. امید به زندگی فُک خزری معمولا ۵۰ سال است، اما بیشتر لاشههایی که در سواحل خزر یافت میشود، کمتر از ۳۰ سال عمر دارند. به گفته محققان، سن بیش از ۳۰درصد فُکهای خزری جانباخته، کمتر از یک سال بوده است.
درحالیکه اینگونه برای حفظ اکوسیستم دریاچه خزر ارزش بسیاری دارد، نامش در فهرست گونههای در معرض خطر انقراض قرارگرفته و علیرغم اینکه شکار از شانس بقای این جانور میکاهد، هنوز کشتار فکها صورت میگیرد و «ماهیگیران با چوب دستی و نیزه» این حیوانات را میکشند. در تابستان سال ۲۰۲۰، ویدئویی در شبکههای اجتماعی دستبهدست میچرخید که در آن نشان میداد چند گردشگر نوجوان در یکی از سواحل قزاقستان، به قصد تفریح و سرگرمی فُک خزر را با سنگ و چوب زیر ضرب و شتم و آزار فیزیکی گرفتهاند!
آمارها نشان میدهند که سالانه تعداد بسیار زیادی ازاینگونه که حیات دریاچه خزر به آن وابسته است، توسط انسان شکار میشوند. این کشتار در سواحل شمالی خزر به اوج خود رسیده است. اگرچه گفته میشود یکی از دلایل احتمالی مرگ فُکهای خزری، انتشار گازهای طبیعی و آلودگیهای ناشی از برداشت نفت و گاز باشد. اما بدون تردید یکی دیگر از موارد دخیل در مرگ این جاندار خزر، صید است. با وجود ممنوعیت صید فُک خزری، این بحران تاکنون حلنشده و این حیوانات همچنان گرفتار تورهایی میشوند که صیادان در دریا پهن میکنند.
یک جانورشناس دراینباره میگوید: «شکار فک خزری بیشتر با هدف اقتصادی انجام میشود و بهویژه کشور روسیه از چربی این حیوان در صنایع خود استفاده میکند. این کشور سال ۲۰۱۹ مجوز شکار دو هزار قلاده فک خزری را به شرکتهای صیادی داد که تجربه نشان میدهد حداقل دو تا سه برابر آن از سوی قاچاقچیان و صیادان غیرمجاز شکار میشود.»
به باور نوید احمدی، باید با استفاده از ابزار آموزشی، به حاشیهنشینان خزر آموخت که احیای نسل این موجودات خود میتواند چارهای مناسب برای حل بخشی از مشکلات آنها باشد. حضور این موجودات در منطقه عامل مؤثری در جذب گردشگر از سراسر جهان است و با آموزش دراینباره میتوان در بین مردم محلی نیز اشتیاق ایجاد کرد تا از تلفات فک خزری کاسته شود. این جانورشناس یکی از علل اصلی مرگ این پستانداران در استانهای شمالی ایران را ناشی از گرفتار شدن در تور ماهیگیران دانسته و میگوید: «فکهای خزر بعضیوقتها در تور صید ماهی برای تولید خاویار گرفتار میشوند، بعضا در دریا به دام تورهای رها شده در آب میافتند و بیشتر صیادان با نادیده گرفتن ممنوعیت ماهیگیری، سراغ بخشهای مختلف دریا میروند. فک خزری در صورت گرفتار شدن در تور ماهیگیری حدود ۲۰ دقیقه امکان زنده ماندن دارد و اکثر تورها نیز برای مدت طولانی از سوی ماهیگیران رها میشود و این حیوان در صورت گرفتار شدن شانسی برای زندگی ندارد.»
اتفاقی که به باور تورج عبداللهی، کارشناس محیطزیست، خطر بسیار جدی برای کاسپین محسوب میشود. مطابق دیدگاه او، توقف صید غیرقانونی فک کاسپین مهمترین اقدام برای مقابله با کشتار این جانور ارزشمند است اما متأسفانه بیکاری و فقر در تمام نواحی خط ساحلی خزر چالشی است که این هدف را با مشکل مواجه میکند.
این کارشناس میگوید: «طبیعت قادر به جبران این کاهش جمعیت نخواهد بود چراکه عواملی مانند مرگومیر براثر بیماریها و کاهش ذخایر غذایی خزر هم مطرح است. کیلکاها در 3 گونه با اندازه حدود 10 تا 12 سانتیمتر بیش از 80 درصد از سبد غذایی این جانور را تشکیل میدهند و در دهههای گذشته جزء فراوانترین ماهیهای خزر بودند که متأسفانه براثر صید بیشازحد، جمعیت آن بهشدت کاهشیافته است. نتایج تحقیقات مؤسسه تحقیقات شیلات و سازمان شیلات نشان داد که میزان صید کیلکا به 70 هزار تن رسیده بود و هیچگاه به سهم فک دریایی از این ماهیها توجه نشد. درواقع انسان به یک رقیب غذایی برای فک خزر تبدیل و باعث شد تا غذای اصلی آنان از بین برود. درنتیجه فک خزر در زادآوری مشکل پیدا کرد، بدنش ضعیف و آماده ابتلا به انواع بیماریها شد و جمعیت آن کاهش پیدا کرد. اگر قرار باشد برای احیای جمعیت فک دریای خزر چارهاندیشی کنیم، باید جمعیت ماهیها را احیا و ورود آلودگیها به خزر را کاهش دهیم. در کنار این موضوع، عدم وجود سیاستهای حفاظتی از این موجودات بر وخامت اوضاع افزوده است. باوجوداین شرایط نگرانکننده، درصورتیکه تغییری انجام نشود، فک خزر در آیندهای نهچندان دور محکومبه انقراض است.»
نجات فُک مساوی با نجات دریاچه خزر
این محقق تأکید میکند: «فکها با خوردن آبزیان بیمار و ایجاد تعادل در جمعیت آنها، در اکوسیستم دریای خزر نقش مهمی ایفا میکنند و کاهش جمعیت آنها آسیب جدی به دریای خزر وارد میکند و با توجه به اینکه نجات اینگونه مساوی است با نجات دریای خزر، مرکز حفاظت از فک خزری برای رسیدن به این هدف باید از هیچ اقدامی فروگذاری نکند.» عوامل تهدیدکننده تنها پستاندار دریاچه خزر از دید او، شکار توسط انسان، بیماریها، آلودگیهای زیستمحیطی، کاهش منابع غذایی و تغییرات آب و هوایی و اقلیمی هستند اما از میان تمامی عوامل یاد شده، نقش تخریبی و تأثیرگذار انسان مهمترین تهدید بهحساب میآید. «این تأثیر هم بهصورت مستقیم از طریق شکار تجاری، کشتار به دلیل حس نادرست رقابت بر سر منابع دریایی و گیر افتادن تصادفی در تورهای ماهیگیری و هم به شکل غیرمستقیم مانند ایجاد آلودگیها، تخریب زیستگاهها و صید بیرویه منابع غذایی خزر اتفاق میافتد.»
این کارشناس بر این باور است که از میان عوامل غیرمستقیمی که اینگونه را تهدید میکنند، آلایندههای دریایی از مهمترین عوامل هستند.
به گفته او، تحقیقات مرکز حفاظت از فک خزری نشان میدهد، این آلایندهها سبب تضعیف سیستم ایمنی بدن فکها و کاهش میزان تولدهای سالانه آنها میشوند: «آلایندهها بر روی سیستم تولیدمثلی آنها تأثیر منفی دارند و باعث کاهش قدرت باروری آنها میشوند.» گسترش پروژههای استخراج سوختهای فسیلی و رهاسازی زبالههای پلاستیکی و انواع مواد شیمیایی از شهرها و روستاهای اطراف دریای خزر، آب این دریاچه را با آلودگی بیشتری مواجه خواهد کرد.
عبداللهی در پاسخ به این سؤال که چرا باید از فک خزر محافظت کرد، میگوید:«خلقت فک خزر بهعنوان عضوی از مجموعه جانداران دریاچه خزر قطعا بیدلیل نیست. اصولا وظیفه هر حیوان شکارچی، ازجمله فک خزری درنهایت کنترل سلامت یک مجموعه زیستی است. به این صورت که شکارچیانی مانند فکها در اغلب موارد موفق به صید موجودی میشوند که ضعیفتر و کندتر یا بیمار باشد. لذا حذف حیوانات بیمار از چرخه زیستی موجب میشود تا نسل آینده این موجودات نسلی قویتر و سالمتر باشند و این امر درنهایت منجر به حفظ گونههای حیاتوحش در طبیعت میشود. با حذف یک شکارچی طبیعی از مجموعه، بهمرور در بین موجوداتی که بهظاهر از خطر شکارچی در امان ماندهاند، ژنهای معیوب و بیماریهای مختلف گسترش مییابند و سرانجام موجبات کاهش جمعیت آنها فراهم میشود.»
این روند به عقیده این محقق اکنون بهصورت محسوس در دریاچه خزر قابلمشاهده است و نسل گونههای مختلف ماهیان را تهدید میکند. عبداللهی میگوید «البته هماکنون فعالیتهای حفاظتی ازیکطرف و کنترل سلامت این موجودات از طریق تحقیقات و بررسیهای آزمایشگاهی از سوی دیگر با هدف جلوگیری از تخریب محیطزیست و نجات کل مجموعه زیستی در حال انجام است.»
بااینوجود، اقدامات انجامشده برای نجات فک خزری تاکنون کافی نبوده است. دریاچه خزر این روزها با مشکلات عدیده ورود آلایندهها و کاهش گونههای ارزشمندی همچون ماهی خاویار روبهرو است. بنابراین، انقراض و نابودی فک خزری، گونهای که در رأس هرم غذایی این دریاچه قرار دارد و از افزایش ژنهای معیوب و ناقص جلوگیری میکند، میتواند بهمنزله شلیک تیر خلاصی به حیات آن باشد.
نابودی زیستگاه فک خزر براثر گرمایش جهانی
موضوع دیگری که پیوسته از سوی کارشناسان محیطزیست مطرحشده، حفظ میانگین دمای آب خزر است، چراکه ادامه زندگی اینگونه جانوری، به حفظ میانگین دمای این آب وابسته است و به دلیل گسترش گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی ناشی از آن، اینگونه میتواند از بین برود. دکتر اصغر عبدلی؛ عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی به خبرگزاری تسنیم میگوید: «در سالهای اخیر گرم شدن کره زمین و بالا رفتن دما باعث شده تا قسمتهایی از شمال دریای خزر در فصل سرما یخ نزند و درنتیجه محل مناسبی برای زادآوری فکها وجود نداشته باشد. همچنین پایین رفتن سطح دریای خزر براثر گرمایش جهانی باعث شده تا بخشی از میانکاله و خلیج گرگان خشک شود، بخش زیادی از گمیشان نیز خشک شده و بخشی نیز بهواسطه پرورش میگو در وسعت 4 هزار هکتار در اطراف گمیشان آلودهشده، درنتیجه بهمرور زیستگاه فک خزری در جنوب خزر در اثر فعالیتهای انسانی از بین رفته است.»
کارشناسان پیشبینی میکنند که اگر تا ۲۰ سال آینده تراز آب دریای خزر کاهش پیدا کند، تقریبا یکچهارم دریای خزر یعنی در قسمت شمالی، خشک و از دسترس خارج میشود و چنانچه بحرانهای زیستمحیطی خزر ادامه یابد، ممکن است با تغییرات اکوسیستمی، بسیاری از گونههای خزری از گیاهان و حیوانات تا تنها پستاندار آن، فُک خزری، با خطر انقراض کامل روبهرو شوند.
در طول قرنها، جمعیت فُک خزری نوسانات زیادی را، از بلایای طبیعی گرفته تا آلودگیها و دخالت انسانی، تجربه کرده است. ازآنجاکه دریای خزر دارای اکوسیستمی است که گونههای نادر و بومی در آنجا زیست میکنند، باید حفاظت از این منطقه اولویت مشترک کشورها باشد. ازاینرو، به نظر میرسد تنها راه چاره برای حفظ کل اکوسیستم خزر و نجات تنها گونه پستاندار آن، این است که همه کشورهای ذینفع چارهاندیشی کرده و در قالب یک کنوانسیون، قوانین و مقرراتی را به تصویب رسانده و با نگاهی جامعنگر به سمت احیای جمعیت فک خزر گام بردارند.