روسیه حمایت مالی از منطقه جداییطلب آبخازیا را متوقف کرده و این منطقه با بحران شدید مواجه شده است. این اقدام پس از رأی منفی پارلمان جداییطلب به سرمایهگذاری روسیه صورت گرفته و میتواند به اتحاد مجدد آبخازیا با گرجستان منجر شود. در منطقه جداییطلب آبخازیا، بحران انرژی و اقتصادی-اجتماعی به شدت تشدید شده است. دولت روسیه حمایت مالی از این منطقه را متوقف کرده است.
این اقدام بهویژه پس از آنکه پارلمان جداییطلب در «سوخومی» در 3 دسامبر به توافقنامه سرمایهگذاری با روسیه رأی منفی داد، برای آبخازیا بسیار دردناک بوده است. در 6 دسامبر، مقامات جداییطلب آبخازیا اعلام کردند که ورود پول از روسیه متوقف شده است.
به همین دلیل، آنها نتوانستند هزینه انتقال برق از روسیه را پرداخت کنند. همچنین، در نارنگیهای وارداتی از آبخازیا به روسیه «آفات» کشف شد که باعث ایجاد مشکلات بیشتری شد.
در 9 دسامبر، دولت جداییطلب آبخازیا با ارسال نامهای به «میخائیل میشوستین» نخستوزیر روسیه، خواستار از سرگیری پرداختها شد.اما میشوستین به این درخواست پاسخ نداده است. گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه رهبران جداییطلب چند روز است که سعی دارند با سرپرستان خود در مسکو و مقامات ارشد دولت روسیه تماس گرفته و از آنها بخواهند که حمایت مالی را ازسر بگیرند، اما آنها بهسادگی نادیده گرفته میشوند.
توقف فعالیت نیروگاه برقآبی «اینگوری» به دلیل کاهش سطح آب «سد جواهری» که در پی آغاز فصل زمستان و کاهش شدید ورود آب به آن رخ داده است، وضعیت را وخیمتر کرده است.از 11 دسامبر، برق در آبخازیا در طول روز حداکثر 3 ساعت و در آینده احتمالا کمتر از این نیز به مصرفکنندگان ارائه میشود. همچنین انتظار میرود که برق در طول شب نیز قطع شود.
منطقه جداییطلب در تاریکی و سرما فرو رفته است، زیرا خانهها در آبخازیا با استفاده از دستگاههای برقی گرم میشوند. همچنین در هنگام قطع برق، آب در سیستم لولهکشی اکثر شهرها و روستاهای آبخازیا قطع میشود. زندگی در این منطقه به «بقای سخت» تبدیل شده و این در شرایطی است که کارمندان دولتی که حقوق آنها توسط روسیه پرداخت میشد، دیگر حقوق دریافت نمیکنند.در شبکههای اجتماعی و رسانههای روسیه، همدردی زیادی با مردم آبخازیا وجود ندارد و برعکس، صداهایی شنیده میشود که از قطع حمایت مالی با عنوانهای «آبخازیهای ناسپاس» و «تنبل» صحبت میکنند.
واضح است که فشار گرسنگی و سرما به تقویت احساسات طرفدار روسیه در آبخازیا کمک نمیکند و برعکس، باعث تقویت احساسات ضد روسی میشود؛ اما اگر روسیه قصد دارد آبخازیا را به گرجستان بازگرداند، احساسات ضد روسی در این منطقه و همچنین «ناامیدی از آبخازیا» در میان شهروندان روسیه میتواند بهطور غیرمستقیم به نفع کرملین باشد. این احساسات آسیب زیادی به امنیت روسیه نمیرساند، اما در عین حال، هیچکس مسکو را به خیانت به متحدی که واقعا از آن متنفر شده است، متهم نخواهد کرد.
تغییر سریع و اساسی در رویکرد کرملین نسبت به آبخازیای جداییطلب، نشاندهنده پایان بازی استقلال جداییطلبان و اتحاد بهظاهر برابر آنها با روسیه و به رسمیت شناختن بینالمللی رژیمهای جداییطلب است.از این پس، تنها دو گزینه برای جداییطلبان وجود دارد: بازگشت آبخازیا و منطقه «تسخینوالی» به گرجستان یا الحاق کامل این دو منطقه اشغالی گرجستان به روسیه؛ اما با گذشت زمان، احتمال سناریوی اول بیشتر و احتمال سناریوی دوم بهسرعت در حال کاهش است.