اما و اگرهای طرح خانواده میزبان

بیش از یک سال از اجرای طرح «فرزندخواندگی» یا «طرح خانواده میزبان» از سوی بهزیستی می‌گذرد. این طرح برای کودکانی قابلیت اجرا دارد که از گزینه‌های خانواده‌زیستی، ‌خانواده‌جایگزین و فرزندخواندگی محروم هستند و کودک برای ادامه گذران سال‌های زندگی خود، گزینه‌ای ‌جز حضور در مراکز نگهداری بهزیستی ندارد. هدف از طرح را نویسندگان آن «حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست و کاهش آسیب‌های اجتماعی ناشی از نبود سرپرست» می‌دانند. 
کودکان بی‌سرپرست در این طرح، به‌جای نگهداری در مراکز سازمان بهزیستی کشور، به‌طور موقت و مهمان وارد خانواده‌های متقاضی می‌شوند. سعید بابایی، مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی درباره این طرح به «ایرنا» می‌گوید: «در طرح خانواده میزبان، خانواده‌های علاقه‌مند، داوطلبانه برای این کار خداپسندانه اعلام آمادگی می‌کنند تا از کودکان فاقد سرپرست به‌صورت موقت در خانواده خود برای مدتی میزبانی کنند. بعدازاین مدت، کودک دوباره به خانواده زیستی یا خویشاوند خود بازمی‌گردد.» اما گروهی از کارشناسان با اظهار نگرانی عنوان می‌کنند، حضور موقتی کودک در خانواده‌ها باعث آسیب‌های روانی بلندمدت می‌شود و از طرفی همواره احتمال بازگشت دوباره این کودکان به بهزیستی وجود دارد. 
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی بدون آنکه پاسخ مستدلی به این نگرانی‌ها بدهد، عنوان می‌کند: «ما درگذشته سه اولویت داشتیم، می‌گفتیم کودکی که نزد ما می‌آید ابتدا باید وضعیت خانواده‌اش بررسی و شرایط خطر برطرف شود و کودک به خانواده زیستی خود بازپیوند شود. اگر نشد داخل خانواده خویشاوندان خود برود و اتفاقا ما هم حمایت مالی و هم حمایت نظارتی از این کودک می‌کنیم، اصطلاحا در سازمان به این کودکان، «کودکان امدادبگیر یا کودکان تحت حمایت در خانواده جایگزین» می‌گویند که اکنون حدود ۱۸ هزار کودک هستند. اولویت سوم این است که اگر پدر و مادر قابلیت بازگشت ندارند و خانواده جایگزین هم ندارد، احتمال زیاد، قابلیت این را دارد که به فرزندخواندگی برود. این کودک یا بی‌سرپرست است یا بدسرپرستی که می‌توان از والدین زیستی، توسط دستگاه قضائی سلب حضانت گرفت. تا نیمه سال ۱۴۰۲ اگر هیچ‌کدام از این سه حالت اتفاق نمی‌افتاد، کودک به مرکز نگهداری می‌آمد و مرکز آسیب‌های خود را داشت، بنابراین تصمیم به اجرای طرح خانواده میزبان گرفته شد.» 
تصوری که طرح میزبانی موقت در اذهان عموم ایجاد می‌کند، واگذاری‌های موقت و متعدد کودکان است که در شرایط سنی حساسی قرار دارند. این شاید مهم‌ترین انتقاد به این طرح باشد که سازمان بهزیستی بارها در دفاع از آن، دلایلی را بیان کرده است، اینکه «نگهداری کودک در مراکز منقضی شده و باید به سمت الگوی خانواده‌محور حرکت کنیم. اگر بخواهیم ‌ نگهداری شبانه‌روزی کودک و حضور در خانواده‌میزبان را باهم مقایسه کنیم، به‌طور قطع نگهداری در خانواده میزبان، آسیب کمتر و مزایای بیشتری دارد» و درنهایت سازمان بهزیستی تأکید دارد فرآیند اجرای احکام سرپرستی موقت زیر نظر مستقیم کارشناسان و روانشناسان متخصص انجام می‌شود! 
به تعداد کودکان بی‌سرپرستی که مهمان‌خانه سرپرست‌های موقت خود شده‌اند، تجربه‌های متفاوت وجود دارد. مرور آنچه در مسیر اجرای طرح میزبان برای خانواده‌های متقاضی سرپرستی کودکان بی‌سرپرست رخ داده، علاوه بر تفاوت در میزان اثرپذیری در خانواده‌های متقاضی و کودکان، به شدت تحت تأثیر عملکرد سلیقه‌ای بهزیستی در استان‌های مختلف است. سؤال اساسی اما اینجاست که علیرغم این تجربه‌های متفاوت، آیا مزایای طرح سرپرستی موقت به آسیب‌ها و معایب آن می‌چربد؟
 تجربه ناخوشایند طرح میزبان
«تسهیل شرایط سرپرستی کودکان» در نگاه اول خبر خوبی برای خانواده‌هایی است که متقاضی سرپرستی کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست هستند، اما سال‌هاست پشت سد شروط و موانع سخت‌گیرانه سازمان بهزیستی مانده‌اند. با این وجود، تجربه «طرح میزبان» برای همه افراد خوشایند نبوده است. 
خانواده‌ها براساس ماده ۱۴ «قانون حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست»، ملزم هستند که برای گرفتن سرپرستی دائم کودک، یک سوم از اموال یا حقوق خود را به او تملیک کنند. هرچند که همین قانون هم در استان‌های مختلف به شکل‌های مختلفی اجرا می‌شود اما وجودش باعث شده است که بسیاری از خانواده‌های متقاضی سرپرستی دائم در صف سرپرستی موقت قرار بگیرند. 
«سپیده» و همسرش از استان آذربایجان شرقی در ابتدا برای فرزندخواندگی دائم اقدام کرده بودند ولی به دلیل همین موانع و طولانی شدن پروسه، تصمیم گرفتند در طرح میزبان شرکت کنند. 
او می‌گوید: «واگذاری ثبتی یک سوم اموال در بیشتر استان‌ها منسوخ شده اما در استان ما همچنان در حال اجرا است و وصیت ثبتی مبنی بر این که ثلث اموال بعد از فوت والدین به او تعلق گیرد، مورد قبول نیست. واقعا این که ما در زمان حیات ثلث اموال‌مان را به نام کودک بزنیم، اصلا عاقلانه نیست، چون بعد از ۱۸ سالگی می‌تواند تصرف کامل داشته باشد و ثلث اموال ما را بفروشد.»
سپیده اما می‌گوید که به او وعده داده‌اند سرپرستی موقت بعد از 6 ماه می‌تواند به سرپرستی دائم تبدیل شود، هر چند که او خودش را برای جدایی احتمالی هم آماده کرده است. 
این در حالی است که برخی دیگر از خانواده‌ها با همین وعده در طرح سرپرستی موقت شرکت کرده بودند اما بعد از چند ماه، نه تنها سرپرستی دائم نشده است که کودک را به بهانه‌های مختلف از خانواده میزبان جدا کرده‌اند.
 درک محدود کودکان از طرح میزبان و پیامدهای احتمالی
یکی از مهم‌ترین عوامل در پروسه سرپرستی موقت، توجیه شدن خانواده میزبان و کودک مهمان است که در اغلب موارد چون کودکان سن کمی دارند، درباره این که قرار است برای مدت کوتاهی نزد خانواده‌ای بمانند، توجیه نشده‌اند و همین موضوع در مواردی موجب آسیب‌هایی به کودک و به دنبال آن خانواده میزبان شده است.
سازمان بهزیستی اما حتی در این رابطه هم در استان‌های مختلف سلیقه‌ای عمل می‌کند و استاندارد مشخصی ندارد. 
سپیده درباره موضع بهزیستی آذربایجان شرقی در برابر شرط سن عنوان می‌کند: «ما از هر جا سؤال کرده بودیم، گفتند در طرح میزبان شرط سن نباید باشد و از نوزاد تا نوجوان را شامل می‌شود. اما در استان ما (آذربایجان شرقی) اصلا این را قبول نمی‌کنند و به اصرار بچه‌های بالای 6 سال حتی ۱۵ و ۱۶ ساله را معرفی می‌کنند. توضیحی هم که برای این تصمیم دارند، این است که می‌گویند بچه‌های کوچک‌تر به طرح فرزندخواندگی دائم داده می‌شوند.»
«علی» از قزوین که تجربه میزبانی در این طرح را دارد، می‌گوید: «من این طرح را به هیچ‌کس پیشنهاد نمی‌کنم. ما مهمان کوچولوی سه ساله‌ای داشتیم که درکی نداشت از این که به طور موقت با ما خواهد بود. به شدت وابسته شده بود . پسرخوانده هشت ساله من هم به شدت به این کودک وابسته بود. در ابتدا به ما گفته بودند که به‌احتمال زیاد این سرپرستی به سرپرستی دائم تبدیل می‌شود، ما هم قبول کردیم ولی بعد حرف‌شان را تغییر دادند و گفتند پدرش اجازه نداده است!»
او  از غیرقابل درک بودن حضور موقت در یک خانه برای کودک سه ساله‌ای می‌گوید که مهمان خانواده‌اش بوده است. همین موضوع هم باعث وابسته شدن او و آسیب دیدنش شده بود. او بعدازاین تجربه می‌گوید: «این طرح شاید برای بچه‌هایی با سنین بالاتر و خانواده‌هایی که فرزندی با سن کم ندارند مفید باشد، در غیر این‌صورت از اساس اشتباه است.»
با این حال بسیاری از خانواده‌ها که باهدف تبدیل سرپرستی موقت به دائم در این طرح شرکت می‌کنند، ترجیح می‌دهند که کودکانی با سن کمتر را به سرپرستی بگیرند.
افرادی مثل «ویدا» هم هستند که فارغ از سن و سال، معتقدند حضور این کودکان در خانواده، حتی به مدت کوتاه، کمک کننده است. او درباره تجربه خودش این‌طور می‌گوید: «وقتی ما میزبان شدیم، نسترن افسردگی شدید داشت. به هیچ عنوان ارتباط نمی‌گرفت و صحبت نمی‌کرد. به نظر من اگر نسترن کوچولو در مرکز بهزیستی می‌ماند، روز به روز بدتر می‌شد. نسترن برای بهبود حالش به خانواده نیاز داشت. از وقتی‌که به خانه ما آمده، حالش خیلی بهتر شده است.»
 به وضعیت کودکان در خانه میزبان‌ها نظارت می‌شود؟
یکی از نقدهایی که در طول مدت یک سال و نیم اجرای طرح میزبان به سازمان بهزیستی می‌‌شود، این است که بعد از اعطای سرپرستی موقت، نظارت کاملی بر کودکان ندارد. 
بهزیستی به‌جز جلساتی که با خانواده‌ها برگزار می‌کند، در بسیاری از استان‌ها برای خود کودک نه جلسه مشاوره‌ و گفت‌‌وگو در نظر می‌گیرد و نه بررسی دقیقی از شرایط او به طور مجزا دارد. 
«مریم» از تهران باوجود دو فرزند زیستی، یک دختر ۱۷ ماهه را به مدت هشت ماه به سرپرستی موقت گرفته و بعد از هشت ماه، حکم سرپرستی دائم این نوزاد هم آمده است. او درباره جلسات مشاوره می‌گوید: «من و همسرم قبل از واگذاری فقط یک جلسه با روان‌پزشک شیرخوارگاه صحبت کردیم که برای تأیید صلاحیت ما بود. در این جلسه هیچ حرفی از واگذاری موقت مطرح نشد، چون موضوع موقت بودن بعدازاین جلسه ناگهانی مطرح شد. بعد از واگذاری هم فقط یک‌بار از طرف بهزیستی بااطلاع قبلی به منزل‌مان آمدند اما اصلا بچه را بررسی نکردند. البته ما در تمام مراحل ارزیابی، امتیاز خیلی بالایی گرفته بودیم. بعد از واگذاری هم یک یا دو بار جلسه مشاوره همگانی برگزار شد.»
«فرزانه» از اصفهان هم که چند ماهی است میزبانی پسر ۲۰ ماهه‌اش را برعهده دارد، می‌گوید: «ما هم جلسات قبل از واگذاری را به طور کامل شرکت کردیم اما بعد از واگذاری نگفته‌اند که باید جلسه‌ای شرکت کنیم ولی بازدید هفتگی از وضعیت بچه را داریم. ضمن این که هر هفته باید در سایت پرس‌لاین، شرح حال هفتگی از شرایط کودک بنویسیم.»
واقعیت این است که حتی درباره نظارت بر وضعیت کودکان، بعد از واگذاری هم استاندارد کلی در کشور وجود ندارد و هر استان شیوه خود را دارد. 
 الگوبرداری از Foster Care؟
سازمان بهزیستی در معرفی طرح فرزند خواندگی یا میزبان، اصرار دارد که آن‌ را بخشی از فرهنگ ایرانی معرفی کند. این سازمان در خبری با تیتر «آغاز اجرای طرح خانواده میزبان» به این نکته اشاره کرده و سعید بابایی، مدیر کل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور بارها بر آن تأکید داشته است.
نکته جالب این است که چنین طرحی سال‌هاست تحت عنوان Foster Care  یا «سرپرستی موقت» در بسیاری از کشورهای جهان اجرا می‌شود ولی با چارچوب‌ها و مراقبت‌هایی که میزان آسیب برای کودکان را به حداقل می‌رسانند. 
بنا بر استانداردهایی که «آژانس مراقبت از کودکان انگلیس» درباره طرح سرپرستی موقت شرح داده است، این نوع از مراقبت باید به طور کامل با در نظر گرفتن شرایط کودک انجام شود و برای همه کودکان قابل اجرا نیست. 
طبق این طرح، بعدازاین که کودک به خانواده موقت واگذار می‌شود، مقامات محلی همچنان در قبال او مسئول هستند و باید در تصمیمات اساسی در ارتباط با رفاه و تربیت کودک مشارکت داشته باشند. ضمن این که نظارت دائمی به شرایط کودک و برگزاری جلساتی برای شنیدن نگرانی‌های کودک از دیگر الزامات اجرای این طرح است. 
در ایران اما به ملزوماتی نظیر آنچه از سوی آژانس مراقبت از کودکان انگلیس مطرح شده، توجه ویژه نمی‌شود. گویا در تهران چند مرکز شبه‌خانواده، متولی اجرای طرح میزبان هستند، با این حال آمار دقیقی از کودکان واگذار شده از مسیر طرح میزبان به بهزیستی ارائه نمی‌شود یا آمار‌ها صحت‌سنجی نمی‌شوند. البته بهزیستی وظیفه نظارت بر این مراکز و عملکرد آن‌ها را به عهده دارد و به همین دلیل باید از هر ابزاری برای دستیابی به آمار دقیق و صحت سنجی استفاده کند. همچنین برخی اوقات، طرح فرزند-پذیری با طرح میزبان ترکیب می‌شود که نتیجه‌ای جز ایجاد چالش برای خانواده‌ها و به‌خصوص کودکان ندارد. از سوی دیگر حتی آیین‌نامه همین طرح که نقد‌های زیادی به آن وارد است، به‌درستی اجرا نمی‌شود و برخی از مؤسسات به‌صورت انتخابی، کودکان را پذیرش و در قالب طرح میزبان واگذار می‌کنند. این طرح پیش از هر چیز باانگیزه‌ کاهش هزینه‌های بهزیستی به مرحله اجرا رسیده است. 
یکی از کارشناسان آسیب‌های اجتماعی که با شیرخوارگاه‌های مختلفی همکاری می‌کند، با تأیید این موضوع می‌گوید: «عمده هزینه شیرخوارگاه‌ها از طریق کمک‌هایی که از خیریه‌ها دریافت می‌کنند، تأمین می‌شود. با توجه به جمع شدن برخی از این خیریه‌ها و همچنین کاهش توان مالی مردم برای کمک به خیریه‌ها، این کمک‌ها به طور چشمگیری کاهش داشته‌اند. این طرح هم در واقع راهی برای فرار از هزینه‌هایی است که شیرخوارگاه‌ها متحمل می‌شوند.»