آینده و باور ما

گذشته، حال و آینده، یک ارتباط ناگسستنی با یکدیگر دارند. شب قدر هم این‌گونه است؛ «قدر» تنها مرتبط با لیالی قدر نیست؛ در روایتی از امام صادق علیه‌السلام داریم که: «التَّقديرُ في لَيلَةِ تِسعَ عَشرَةَ و الإبرامُ في لَيلَةِ إحدى و عِشرينَ و الإمضاءُ في لَيلَةِ ثلاثَ و عِشرينَ؛ مقدّرات در شب نوزدهم تعيين، در شب بيست و يكم تأييد و در شب بيست و سوم [ماه رمضان] امضا مى‌شود.» اما نکته اینجاست که این مقدرات را چه چیزی و چه زمانی می‌سازد؛ قدر انسان، وابسته به کل زندگی انسان تا پیش از لیالی قدر است و شب قدر، آینده او ساخته می‌شود. بنابراین ما برای ترسیم آینده، همواره درگیر گذشته و حال هستیم.
اجل و قدر امت‌ها، کشورها و گروه‌ها هم این‌گونه است. خدا با هیچ قوم، ملت و امتی تعارف ندارد؛ کوتاهی، ضعف، ناامیدی و سستی، عاقبتی جز نابودی ندارد. وقتی موتورهای پیشران که خود باید بمب انرژی و روحیه و امید باشند، پشت دوربین‌ها و دور از تریبون‌ها و در محافل خصوصی یک‌سره از ناامیدی می‌گویند، تکلیف کسانی که سوار قطار هستند مشخص است.
دم نزدن از مشکلات، خیانت به آرمان‌هاست. حفظ ظاهر تا جایی خوب است که ما را غافل از اوضاع حقیقی‌مان نکند. خداوند متعال خیلی شفاف و صریح در قرآن فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ اى كسانى‌كه ايمان آورده‏‌ايد هر كس از شما از دين خود برگردد به‌زودی خدا گروهى [ديگر] را مى‌آورد كه آنان را دوست مى‌دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند [اينان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند در راه خدا جهاد مى‌كنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمى‏‌ترسند اين فضل خداست آن را به هر كه بخواهد مى‏‌دهد و خدا گشايشگر داناست.»
چیزی که ما به‌خصوص در عمده مسئولان چه ظاهرا انقلابی و چه غیر انقلابی می‌بینیم و عیان هم می‌بینیم این است که باور به پیشرفت کشور، کمرنگ شده است؛ باور به آینده بهتر در خلوت‌ها زیر سؤال می‌رود. آن‌هایی که گاهی در شعارهایشان افق روشنی ترسیم می‌کنند در گعده‌های خصوصی، نمایش دیگری دارند و طبیعتا این جلوه‌شان باورپذیرتر است. خلاصه آنکه مخاطبانِ بایدهای ساختن آینده بهتر برای کشور، بی‌حال و ناامید در حال نگه‌داشت صرف هستند. حال آنکه آینده روشن، موتورهای پیشران جنگنده، امیدوار و جسور می‌طلبد. کشور بیش از همیشه نیاز به یک انقلاب روحی دارد تا حال و آینده را از دست ندهد.