رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با کارگران:
مسئله فلسطین فراموش نشود

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران تن از کارگران به مناسبت هفته کار و کارگر، تحقق شعار سرمایه‌گذاری برای تولید را در گرو توجه جدی به کارگران به‌عنوان مهم‌ترین سرمایه کار و یکی از ستون‌های قوام و دوام جامعه دانستند و به الزاماتی همچون تأمین امنیت شغلی و ایمنی کارگران، مهارت‌افزایی و شریک کردن کارگران در سود تولید اشاره و خاطرنشان کردند: مصرف کالاها و جنس ایرانی باید به یک فرهنگ در کشور تبدیل شود البته در کنار فرهنگ سازی باید کیفیت کالاهای داخلی نیز ارتقاء یابد. خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. جلسه‌ حضور هر سال کارگران عزیز در حسینیّه، برای بنده یک جلسه‌ مهمّی است. مسائل مربوط به کار و کارگری با سرنوشت کشور سروکار دارد.من اوّلاً تبریک عرض کنم میلاد باسعادت حضرت ابی‌الحسن‌الرّضا (سلام الله علیه) را و به فال نیک بگیریم هم‌زمانی این جلسه را با این ولادت شریف. 
​​​​​​​همچنین یاد کنم از شهید عزیزمان، شهید رئیسی که به مسائل مردم، و از جمله بخصوص به مسائل کارگران اهمّیّت می داد و دنبال می کرد.
مطالبی که آقای وزیر اینجا گفتند، همه مطالب درستی بود؛ یعنی خلأهایی که وجود دارد، نیازهایی که هست، کارهایی که باید بشود ــ که ایشان اینجا یکی‌یکی شمردند ــ اینها همه درست است. من تنها نکته‌ای که توجّه می دهم، این است که خود ایشان و وزارتخانه و بعضی بخش های دیگر دولت بدانند که مخاطب این حرف‌ها خودشان هستند. من از صمیم دل دعا می کنم که خدای متعال کمک کند به آنها، توفیق بدهد بتوانند این کارها را انجام بدهند. اگر همّت کنند و تصمیم بگیرند، می‌توانند.
درباره‌ مسائل کارگری، خیلی از حرف های لازم زده شده؛ البتّه کارهای خوبی هم انجام گرفته، لکن روی بعضی از نقاط باید تأکید کرد؛ ولو تکراری هم هست، باید تکرار کرد. من چند نکته را یادداشت کرده‌ام که عرض می‌کنم.
مطلب اوّل در مورد ارزش‌گذاری است. مخاطب این بخش ــ ارزش‌گذاری کارگر و ارزش‌گذاری کار ــ در درجه‌ اوّل، خود شما کارگرها هستید، برای این‌که قدر خودتان را بدانید و بدانید آنچه دارید انجام می دهید، در واقع کجای مجموعه‌ آفرینش، مجموعه‌ جامعه، مجموعه‌ خواست‌های معنوی و ارزش‌های دینی را پُر می‌کند.
یک موضوع، موضوع ارزش کارگر است؛ کارگر نه به حیث کارش، [بلکه] به حیث انسانیّتش. کارگر دو خصوصیّت مهم دارد که این دو خصوصیّت، هر کدام یک حسنه است پیش خدای متعال: اوّل اینکه سعی می‌کند نان حلال را و رزق زندگی را با نیروی خودش به دست بیاورد؛ کَلّ بر دیگران نمی‌شود، مفت‌خوری نمی‌کند، چپاول‌گری نمی‌کند، از مال دیگران به سمت خودش نمی‌کشد؛ با نیروی خودش [نان به دست می‌آورد] ــ نیروی کار، انواع کارگرها؛ هر کدام به نحوی ــ که این یک حسنه است، این یک کار مهم است؛ انسان باید این‌جور زندگی کند؛ این الگو است برای زندگی هر انسانی، که متّکی به خود، متّکی به نیروی خود، زندگی را این‌جور بگذراند. این یک خصوصیّت.
خصوصیّت دوّم که آن هم حسنه‌ مهمّی است، این است که کارگر نیازهای دیگران را برآورده می‌کند. شما برای مردم مصنوعات صنعتی،‌ کشاورزی،‌ خدماتی تولید می‌کنید، در اختیار آن‌ها می‌گذارید؛ یعنی به زندگی دیگران دارید کمک می‌کنید. از لحاظ انسانی این دو نقطه بسیار باارزش است، حسنه است. اگر فرض بفرمایید ما بخواهیم ارزش‌گذاری کنیم، کسی هست که اهل عبادت و مانند این‌ها است منتها برای زندگی خودش و بقای خودش و اهلش هیچ ‌گونه تلاشی انجام نمی‌دهد، کارگر که تلاش می‌کند، کار می‌کند، از او افضل است. این ارزش‌گذاری است. این مربوط به کارگر به حیث کارگری، به حیث انسانی.
و امّا ارزش‌گذاری کار؛ این خیلی مهم است؛ این خیلی برجسته است. کار یک ستون اصلیِ اداره‌ زندگی بشر است. اگر کار نباشد، زندگی بشر فلج می‌شود. سرمایه مسلّماً تأثیر دارد، علم مسلّماً تأثیر دارد، امّا سرمایه و علم بدون نیروی کننده، بدون کارگر به هیچ کار نمی‌آید و هیچ فایده‌ای بر آن مترتّب نمی‌شود. کارگر روح می‌دهد به جسم سرمایه. ما گفتیم [شعار] امسال «سرمایه‌گذاری برای تولید»؛ خیلی خب، مهم‌ترین سرمایه، کارگر است. سرمایه‌گذاری بکنند امّا توجّه داشته باشند که این سرمایه‌گذاری مالی، بدون اراده‌ کارگر، بدون توانایی‌های کارگر، بدون خواست کارگر به جایی نخواهد رسید. نقش کار این است: یکی از ستون‌های اصلی قوام و دوام جامعه است. برای همین هم هست که شما می‌بینید دشمنان هر جامعه‌ای از جمله دشمنان جمهوری اسلامی از اوّل انقلاب تا امروز تلاش داشتند که بلکه بتوانند جامعه‌ کارگری را از کار در فضای جمهوری اسلامی منصرف کنند، معترض کنند؛ از روز اوّل. بنده خاطره دارم در این زمینه که حالا جای گفتنش نیست. حالا آن روز کمونیست‌ها بودند، مارکسیست‌ها بودند که دنبال این بودند محیط‌های کارگری را قبضه کنند، در اختیار خودشان بگیرند، بعد ناگهان یک بخش را به کلّی تعطیل کنند، فلج [بشود]. هر بخش را که تعطیل می‌کردند فلج بود؛ امروز هم همان انگیزه وجود دارد؛ آن روز کمونیست‌ها این کار را می‌کردند، امروز عوامل سیا و موساد این کار را می‌کنند. البتّه هم آن روز، هم امروز کارگرهای ما محکم ایستاده‌اند و با مشت محکم به دهان طرف‌ها کوبیده‌اند.
خب، عرض کردیم که مهم‌ترین سرمایه، کارگر است؛ یعنی تأثیر کارگر از پول و از تحقیقات علمی و مانند این‌ها بیشتر است. «ما با این سرمایه چه کنیم؟»؛ این شروعِ وظایفی است که در قبال کارگران وجود دارد. یک بخشی از این وظیفه ممکن است به عهده‌ بنده‌ حقیر باشد، بخشی به عهده‌وزیر باشد، بخشی به عهده‌ صاحب سرمایه و کارآفرین باشد، بخشی به عهده‌ عموم مردم باشد، بخشی به عهده‌ مطبوعات باشد. بالاخره در قبال کارگر وظایفی وجود دارد.
کارگر برای اینکه بتواند درست کار بکند، هم بتواند کار را خوب از آب دربیاورد و به دیگران کمک برساند، هم بتواند خودش سرپا بِایستد، نیازهایی دارد؛ یکی از این نیازها امنیّت شغلی است؛ یکی از این نیازها ایمنی بدنی است؛ این حوادثی که گاهی اتّفاق می‌افتد برای کارگرها، اینها عمیقاً انسان را ناراحت می‌کند؛ این‌ها ضربه است؛ [یک نیاز،] ایمنی است. یکی از این نیازها برطرف کردن دغدغه‌های معیشتی است؛ یعنی این کارها باید انجام بگیرد. خب حالا من به بعضی از این‌ها با اشاره عرض می‌کنم و عبور می‌کنم.
اوّلین موضوع، امنیّت شغلی است. کارگر باید بداند که سر این شغل خواهد بود، تا بتواند برنامه‌ریزی کند؛ دغدغه نداشته باشد که حالا تا کِی، تا چند [وقت هست]؛ ادامه‌ شغل او منوط و وابسته‌ی به اراده‌ دیگری نباشد؛ امنیّت شغلی یعنی این. باید این امنیّت را تأمین کرد. در یک دوره‌ای چند سال قبل از این، به بهانه‌های گوناگون کارخانه‌های متعدّدی تعطیل شد؛ این خب ضدّ امنیّت شغلی است. گاهی گزارش می‌آمد که فلان کارخانه تعطیل شد؛ می‌پرسیدیم چرا؟ می‌گفتیم چرا؟ بهانه می‌آوردند که موادّ اوّلیّه نیست، ماشین‌ها فرسوده است و مانند اینها؛ البتّه این‌ها هست لکن اینها علاج دارد؛ باید علاج کنند. کارخانه را نباید تعطیل کنند.
یک مواردی، که من قبلاً هم اشاره کرده‌ام، تعطیل کارخانه‌ها یک حرکت خائنانه بود؛ برای این بود که این زمین ارزش بالایی پیدا کرده بود، ماشین‌ها را یک جوری بفروشند، کارگرها را یک جوری بازخرید کنند، از زمین استفاده‌ بیشتری بکنند برای پول! برای پول، برای اطماع شخصی این کار را می‌کردند. اینجا، هم دستگاه‌های نظارتی، هم دستگاه قضائی باید مراقبت کنند؛ [این] یکی از کارهای اساسی و مهم است. دستگاه‌های دولتی هم که خب وظیفه دارند؛ چه وزارت کار، چه بعضی از دستگاه‌های دیگر؛ باید جلوی این گرفته بشود. لذا طبق آماری که به ما دادند، در دولت شهید رئیسی  هشت هزار کارخانه را به کار برگرداندند؛ پس می‌شود. پس می‌شود کارخانه‌ تعطیل‌شده را یا کارخانه‌ای را که با یک‌سوّم ظرفیّت، یک‌چهارم ظرفیّت کار می‌کند، به کار برگرداند. یکی از افتخارات آن شهید عزیز همین بود؛ با بنده هم شاید مکرّر این را در میان گذاشته بود. بنابراین یک [مسئله،] مسئله امنیّت شغلی است.
در کنار این امنیّت شغلی، این را هم به شما عرض بکنم: ببینید! امنیّت شغلیِ کارگر، ملازم و همراه است با امنیّت شغلیِ کارآفرین؛ یعنی او هم باید امنیّت شغلی داشته باشد. ما جوری رفتار نکنیم که او احساس کند سرمایه‌گذاری‌اش و حفظ سرمایه‌اش به ضرر او تمام می‌شود؛ یعنی او هم باید امنیّت شغلی داشته باشد. کار درست این است، سیاست درست این است که بتوانیم کاری کنیم، هم جنبه‌ امنیّت شغلی در کارگر محفوظ بماند، هم در آن طرف محفوظ بماند.
موضوع دوّمی که برای دستگاه کارگری لازم است و من یادداشت کرده‌ام، مسئله‌ «مهارت‌افزایی» است. یکی از کارهایی که ما باید انجام بدهیم، این است که تلاش کنیم کارگر ما، کارگری ماهر بشود. اگر چنانچه کارگر، در کار ماهر بشود، کار بهتر، مرغوب‌تر، برجسته‌تر تولید خواهد شد، به دست خواهد آمد که طبعاً، به نفع سازنده است، به نفع کارگر است، به نفع جامعه است؛ به نفع همه است. این یکی از [مسائل] مهم است.حالا ما برای مسئله‌ مهارت‌آموزی، دستگاه هم داریم. حالا الان در [بین] راه وزیر محترم هم به من گفتند، بنده هم اطّلاع دارم؛ آموزشگاه‌های فنّی و حرفه‌ای، یک زمینه بسیار خوبی است. کسانی هستند از جوان‌های ما، بلکه نوجوان‌های ما که مسیر تحصیلات دانشگاهی را بر این مسیر حرفه‌آموزی و فن‌آموزی ترجیح نمی‌دهند و در اینجا کار می‌کنند. اینها بهترین کارگرانند؛ بهترین کسانی هستند که می‌توانند به کشور خدمت کنند، به خودشان خدمت کنند، سطح زندگی خودشان را بالا ببرند، سطح زندگی مردم را هم بالا ببرند. ما این امکان را داریم. البتّه در کنار آموزشگاه‌های فنّی و حرفه‌ای ــ که مهم است و بنده بارها تأکید کرده‌ام ــ خود شرکت‌های بزرگ هم می‌توانند در حاشیه‌ کار خودشان، یک دستگاه‌هایی برای افزایش مهارت ایجاد کنند؛ این هم می‌شود. [این] از کارهایی است که باید انجام بگیرد؛ شرکت های بزرگ می‌توانند این کار را انجام بدهند. دوره بگذارند؛ دوره‌های موقّت بگذارند، مهارت‌های لازم را به کارگران بدهند تا بتوانند کار را بهتر و با مهارت بیشتری انجام بدهند. 
یک مسئله دیگر ــ همین‌طور که اشاره کردیم ــ مسئله‌ ایمنی کارگر است؛ ایمنی بدن کارگر. حالا البتّه خبرهای اسفبار معادن را در این دو سه ساله شنیدیم، امّا فقط آنجا نیست، در جاهای دیگر هم به من گزارش شده؛ در کارخانه‌های دیگر هم مسئله‌ ایمنی، مسئله‌ بسیار مهمی است. بایستی مراقبت بشود، و از لحاظ تأمین اجتماعی، از لحاظ رعایت های فنّی جوری رفتار بشود که ایمنی کارگران تأمین بشود.
یک قلم مهم در مورد حمایت از کارگران، مسئله مصرف تولیدات داخلی است که بنده چند سال است روی این دارم تکیه می‌کنم، تأکید می‌کنم در برنامه‌ ششم [هم] آمد. البتّه بعضی‌ها درست عمل نکردند، امّا تا آن مقداری که عمل شد مفید بود. وقتی این جنسی که ما می‌خریم، جنسی است که در داخل تولید شده، در واقع داریم کمک می‌کنیم به کارگر داخلی و به سرمایه‌گذار داخلی. همین جنس وقتی در داخل وجود دارد و ما نوع خارجی آن را انتخاب می‌کنیم و می‌خریم، معنایش این است که داریم کمک می‌کنیم به کارگر آن کشور، به سرمایه‌گذار آن کشور، او را ترجیح می‌دهیم بر کارگر خودمان. این انصاف است؟ این انسانیّت است؟
البتّه بهانه‌هایی وجود دارد؛ مثلاً کیفیّت تولید داخلی چنین است، چنان است؛ نه، در یک مواردی کیفیّت تولید داخلی هم خیلی خوب است. ما الان در برخی از اجناس و وسایل مربوط به زندگی داخل منزل و دیگر چیزها، کیفیّت محصولاتمان از خارج اگر بهتر نباشد، کمتر نیست. این را فرهنگ کنیم، به عنوان یک فرهنگ رایج؛ ایرانی وظیفه‌ خودش بداند که جنس ایرانی مصرف کند، مگر آن جایی که در داخل تولیدش نیست. [استفاده از] آن چیزی که در داخل تولید می‌شود، همه وظیفه‌ خودشان بدانند؛ این را فرهنگ کنیم.
من شنیدم اخیراً یکی از دستگاه‌ها اعلام کرده که ممنوعیّت ورود محصولات دارای مشابه داخلی برداشته شود. چرا برداشته بشود؟ آن چیزی را که در داخل تولید می‌شود ترویج کنید؛ اگر کیفیّتش خوب نیست، سعی کنید روی کیفیّت کار بشود. بنده اینجا چند سال قبل از این راجع به خودرو ــ که می‌گفتند مصرف بنزین خودروهای داخلی زیاد است ــ گفتم اگر در حال محاصره‌ اقتصادی و محاصره‌ علمی که صاحبان دانش در دنیا درها را به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی می‌بندند، دانشمند ایرانی می‌آید کارهای بزرگی را انجام می‌دهد، اگر جوان ایرانی می‌تواند آن‌جور موشکی تولید کند، آن‌جور سلاحی تولید کند، آن‌جور محصولی تولید کند که دشمنش تعجّب می‌کند و می‌گوید من به احترام این کار بلند می شوم می‌ایستم،خب می‌تواند خودرویی هم تولید کند که مصرفش کمتر باشد، تولیدش بهتر باشد. روی این کار کنیم، روی این تکیه کنیم. آنچه آسان‌تر است، این است که بگوییم «خیلی خب، راه را باز کنیم تا از خارج، داخل بشود»؛ این به ضرر کشور است، این به ضرر جامعه‌ کارگری است، این به ضرر کلّ کشور است. بنابراین، یک قلم مهمّ حمایت از کارگر همین است‌ که ما تولید داخلی را مصرف کنیم و این را یک فرهنگ قرار بدهیم.
یکی از کارهای مهم که به نظر من احتیاج دارد به یک برنامه‌ریزی جامع و کامل از سوی مسئولین و خیلی به نفع کارگر است ــ هم به نفع کارگر است، هم به نفع کارفرما است ــ این است که کارگر در سود حاصل از تولید شریک بشود. اگر کارگر احساس کند که هرچه سود این جنس بیشتر بشود، سود او هم بیشتر خواهد شد، انگیزه پیدا می‌کند برای این‌که کار را بهتر از آب دربیاورد؛ یعنی این به کارگر انگیزه می‌دهد، کار را بهتر، کامل‌تر، تمیزتر از آب درمی‌آورد؛ می‌شود مصداق همان روایتی که من بارها تکرار کرده‌ام: رَحِمَ اللهُ اِمرَاً عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه؛ کار متقن، کار خوب. امروز در دنیا بعضی از کارخانه‌جاتی که یک محصولی را تولید می‌کنند، روی محصولشان تاریخ ایجاد این کارخانه را می‌نویسند؛ افتخار می‌کنند که صد سال پیش این کارخانه راه افتاده. اینکه یک دستگاه تولیدی بتواند ــ حالا ما تولید صنعتی را مثال زدیم، بقیّه‌‌ تولیدی‌ها هم مثل تولید صنعتی‌اند؛ بعضی از خدمات [هم] همین‌طور ــ جوری عمل بکند که صد سال مشتری داشته باشد و افتخار بکند، این بهترین کار است. این با شرکت کارگران در سود کارخانه به دست می‌آید. یکی از کارهای مهم، این است.
یک نکته برجسته دیگر هم ــ که ایشان اشاره کردند ــ مسئله‌ مسکن کارگری است. اگر کارگاه‌های بزرگ با تعاونی‌های مسکن کارگری ــ اگر چنین تعاونی‌ای وجود دارد، در جاهایی که وجود دارد ــ همکاری کنند، این بیشترین کمک به کارگر است. اگر تعاونی وجود ندارد، می‌توانند تعاونی را ایجاد کنند، به ایجاد تعاونی کمک کنند یا می‌توانند خانه‌های سازمانی را در کنار کارخانه‌های بزرگ به وجود بیاورند که دغدغه‌ مسکن، که یکی از مهم‌ترین دغدغه‌ها است از بین برود، خیالشان راحت باشد از این جهت. یکی از مهم‌ترین کمک‌هایی که به کارگران می‌شود کرد، این است.
یک موضوع دیگری که من اینجا یادداشت کرده‌ام عرض کنم، مسئله فرهنگ محیط کار است. ببینید، در فلسفه‌ مارکسیست‌ها و کمونیست‌ها محیط کار محیط تضاد است، محیط دشمنی است؛ یعنی کارگر بایستی با آن صاحب کارخانه دشمن باشد؛ فلسفه این است. مجموعه‌ حرکت جامعه حرکت ضدّیّت با یکدیگر و تضاد است. به نظر آن‌ها حکم تضاد در [طول] تاریخ در مسائل اجتماعی، در مسئله‌ سیاست، در مسئله‌ اقتصاد جاری است؛ سال‌های متمادی مردم را معطّل این فکر غلط کردند؛ هم خودشان را بدبخت کردند، هم بسیاری از مردم دنیا را بدبخت کردند. اسلام درست نقطه‌ی مقابل این را می‌گوید.
اسلام محیط زندگی را، محیط کار را، محیط تاریخ را، محیط ائتلاف و همراهی و همفکری می‌داند. آن‌هایی که اهل دنبال‌گیری و تحقیق در قرآن هستند، تعبیر «زوجیّت» را، کلمه «زوج» را، «زوجیّت» را در قرآن دنبال کنند: سُبحانَ الَّذی خَلَقَ الاَزواجَ کُلَّها مِمّا تُنبِتُ الاَرضُ وَ مِن اَنفُسِهِم وَ مِمّا لا یَعلَمون؛(۱۰) یعنی در همه‌چیز عالم مسئله‌ همراهی، همدلی، همکاری، هم‌افزایی وجود دارد. راجع به محیط کار هم همین‌جور است؛ باید هم‌افزایی بشود؛ بایستی از دو طرفْ صمیمانه، نه [فقط] با زبان، به یکدیگر کمک کنند.
یک نکته‌ آخر هم این است که ما وقتی که راجع به کارگر صحبت می کنیم، فقط کارگر صنعتی مورد نظر نباشد؛ کارگر ساختمانی، کارگر مزرعه، کارگر میدان تره‌بار، بانوان کارگر که داخل خانه مشغول کارگری هستند و کار می‌کنند، که امروز به برکت این وسایل ارتباطی و مانند این‌ها، خیلی‌ها در خانه کار می‌کنند و بهره می‌برند و سود می‌برند؛ از لحاظ تأمین اجتماعی، از لحاظ چیزهای گوناگون این‌ها هم مورد توجّه باشند.
یک جمله عرض بکنم راجع به سیاست‌های مغرضانه‌ای که امروز در دنیا علیه ملّتها به کار می رود. سعی می شود مسائل مربوط به فلسطین به فراموشی سپرده بشود؛ ملّت‌های مسلمان نباید اجازه بدهند؛ نباید اجازه بدهند. با شایعه‌های گوناگون، با حرف های گوناگون، با پیش آوردن مسائل جدید، حرف های جدیدِ بی‌ربط و بی‌معنی سعی می‌کنند ذهن‌ها را از مسئله‌ فلسطین منصرف کنند. ذهن‌ها نباید از مسئله فلسطین منحرف بشود. جنایتی که رژیم صهیونیستی در غزّه، در فلسطین انجام می دهد، چیزی نیست که قابل صرف‌نظر کردن باشد؛ همه‌ دنیا باید در مقابلش بِایستند؛ هم در مقابل خود رژیم صهیونیستی بِایستند، هم در مقابل حامیان رژیم صهیونیستی بِایستند؛ بله، تشخیص شما تشخیص درستی است؛ آمریکایی‌ها به معنای واقعی کلمه حمایت می‌کنند. حالا در عالم سیاست حرف‌هایی زده می‌شود، چیزهایی گفته می‌شود که ممکن است خلاف این را به ذهن‌ها متبادر کند امّا واقعیّت قضیّه این نیست.
واقعیّت این است که ملّت مظلوم فلسطین، مردم مظلوم غزّه امروز فقط با رژیم صهیونیستی روبه‌رو نیستند؛ با آمریکا روبه‌رویند، با انگلیس روبه‌رویند؛ آنها هستند که این جنایتکار را این‌جور تقویت می‌کنند، وَالّا وظیفه‌ آنها این بود که جلویش را بگیرند. شما بهشان سلاح دادید، شما بهشان امکانات دادید؛ هر وقت کم می‌آورند، از شما دارند استفاده می‌کنند و بهشان از طرف شما کمک می‌شود. حالا که می‌بینید دارند جنایت می‌کنند؛ این‌همه قتل، این‌همه کشتار، این‌همه جنایت! باید در مقابلشان بِایستند. وظیفه‌ آمریکا این است که جلوی این جنایت را بگیرد؛ نه‌فقط این کار را نمی‌کنند، بلکه کمک هم می‌کنند. بنابراین دنیا باید، هم در مقابل رژیم صهیونیستی، هم در مقابل کمک‌کنندگانش ــ از جمله آمریکا ــ به معنای واقعی کلمه بِایستند. بعضی از شعارها و بعضی از حرف‌ها و بعضی از حوادث گذرا نبایستی مانع بشود از فراموش شدن مسئله‌ فلسطین.
البتّه بنده عقیده‌ام این است که به توفیق الهی، به عزّت و جلال الهی، فلسطین بر اشغالگران صهیونیست پیروز خواهد شد؛ این کار اتّفاق خواهد افتاد. باطل جَوَلانی دارد، چند روزی جلوه‌ای می‌کند لکن رفتنی است؛ قطعاً خواهد رفت؛ در این تردیدی نیست. این ظواهری که مشاهده می‌شود، حالا کارهایی می‌کنند و پیشرفت‌هایی در سوریه و در جاهای دیگر انجام می‌دهند، این دلیل قوّت نیست بلکه نشانه ضعف است و موجب ضعفِ بیشتر هم خواهد شد؛ ان‌شاء‌الله. امیدواریم ملّت ایران و ملّت های مؤمن، این روز ــ روز پیروزی فلسطین بر مهاجمین و بر غاصبان فلسطین ــ را ان‌شاء‌الله به چشم خودشان مشاهده کنند.