

انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
چرا اقتصاد ما رشد نمیکند؟
حامد آزادی
بیش از 15 سال است که مسئولان اقتصادی کشور، وعده توسعه و شکوفایی اقتصادی را میدهند و هرسال و هر دوره طمطراق آنها بیشتر میشود اما آنچه در عمل شاهد هستیم توفیق این وعدهها در حداقل ممکن یا به عبارت صحیحتر عدم توفیق آنهاست و هرساله سفره مردم از اقتصاد کشور کوچکتر میشود. میزان رشد اقتصادی در 10 سال گذشته تقریبا صفر بوده و میزان تورم 280% یعنی درواقع طی این سالها علیرغم وعدههای حضرات موتور اقتصادی کشور خاموش بوده و هیچ انرژی مضاعفی در کالبد اقتصادی کشور دمیده نشده است و بالعکس هیولای تورم 280% بزرگتر شده است. بهعبارتدیگر سفرهای که 10 سال گذشته یک نفر سر آن نشسته بود اکنون چهار نفر نشستهاند البته با همان اندازه قبلی.
بهراستی چرا اقتصاد کشور اسیر اینگونه عوامل منفی شده است، چرا رؤسای دولتها و تیم اقتصادی آنها نمیتوانند فکری به حال اقتصاد این کشور بکنند، چرا اوضاع سرمایهگذاری خارجی هرسال کمتر از سال گذشته است، چرا تورم افسارگسیخته بلای جان این اقتصاد شده است، چرا هر دوره نرخ رشد اقتصادی کمتر از برنامهریزی است، چرا علیرغم وجود تورم بالا صادرات کشور رشد پیدا نمیکند، چرا در بیشتر صنایع همزمان رکود و تورم را توأمان داریم، چرا قیمت مسکن سر به فلک کشیده و مردم درآمد ریالی دارند و قیمت مسکن دلاری و حتی بیشتر محاسبه میشود، چرا قیمت خودرو در کارخانه و بازار آزاد اینهمه اختلاف دارد و مسئولین خدوم هر چه تلاش میکنند قیمت کارخانه را به مقدار قیمت بازار افزایش دهند بازهم توفیق ندارند و قیمت بازار مدام بالاتر میرود، چرا تولید علیرغم تأکید مؤکد هرساله رهبر معظم انقلاب بهاندازه واسطهگری توسعه نمییابد، چرا در کشور چهارفصلی که تمامی محصولات مصرفی مردم بهوفور یافت میشود هرماهه شاهد کمبود و گرانی یک یا چند قلم کالای اساسی هستیم، چرا مزیت نسبی اقتصاد کشور فعال نمیشود و دهها سؤال دیگر که ریشه در سیاستگذاریهای نصفه نیمه و اجرای نصفه نیمه این سیاستهای نصفه نیمه است.
پیامبر اکرم (ص) درجایی میفرمایند:«وای از آن روزی که دینداری و دیانت لقلقه زبان مردم شود و هر جا منافعشان [بهوسیله دين ] بيشتر تأمين شود زبان مىچرخانند و چون به بلا آزموده شوند آنگاه دينداران اندکاند.» در حال حاضر اقتصاد ایران چیزی شبیه به آن دینداران بیدینی است که پیامبر ترسیم کرده بودند. مباحث اقتصادی حرف اول بسیاری از مسئولین است اما در عمل کمترین توجهی به آن نمیشود و کسی حاضر نیست مسئولیت اقدامات غلط اقتصادی را به عهده بگیرد.
اولین راهبرد در جهت تقویت زیرساختهای اقتصادی اهتمام واقعی مسئولان به بهبود شرایط اقتصادی کشور است و نه بسنده کردن در حرف و سخن بهنوعی که تمام قوانین و مقررات در راستای بهبود اوضاع کل اقتصاد کشور باشد و نه بهبود شرایط اقتصادی یک فرد یا گروه خاص. و اگر لازم شد در این راه به برخی از مسائل کلان کشور نیشتر زد، نیشتر زده شود. برای حل یک مسئله ابتدا باید آن را در محاصره خود قرارداد بهعبارتدیگر ابتدا باید عوامل بحرانزا را شناسایی کرد و از بزرگ شدن و افزایش آن جلوگیری کرد. عقیده نگارنده بر این است در این شرایط اقتصادی و با این وخامت اوضاع اقدامات توصیهای و درخواستهای نیمبند که قطعا و قویا توسط دستهای پنهان آن حوزه که حیات و ممات خود را در ادامه شرایط فعلی میبینند، بیاثر خواهد شد.
بهبود شرایط کنونی اقتصاد نیاز به تصمیمات صحیح، برنده و قاطع دارد (تأکید میکنم صحیح، برنده و قاطع) و متعاقب آن تمام منابع و امکانات در جهت اجرای آن بسیج شود. چراکه مهمترین دلیل عدم ثبات اقتصادی و افزایش تورم و ... تصمیمگیریهای غلط، ناکارآمد و نامربوط است لذا در سلسله یادداشتهای بعدی با ورود به چهار بخش: مسکن، خودرو، فعال نمودن مزیت نسبی و حذف واسطه از بخشهای کشاورزی و تولیدی و شناسایی عوامل بحرانزای هر یک و ارائه راهکار جهت برطرف نمودن هر یک، مجموعه نظرات خود را در جهت توسعه اقتصادی ارائه خواهم نمود.
بیش از 15 سال است که مسئولان اقتصادی کشور، وعده توسعه و شکوفایی اقتصادی را میدهند و هرسال و هر دوره طمطراق آنها بیشتر میشود اما آنچه در عمل شاهد هستیم توفیق این وعدهها در حداقل ممکن یا به عبارت صحیحتر عدم توفیق آنهاست و هرساله سفره مردم از اقتصاد کشور کوچکتر میشود. میزان رشد اقتصادی در 10 سال گذشته تقریبا صفر بوده و میزان تورم 280% یعنی درواقع طی این سالها علیرغم وعدههای حضرات موتور اقتصادی کشور خاموش بوده و هیچ انرژی مضاعفی در کالبد اقتصادی کشور دمیده نشده است و بالعکس هیولای تورم 280% بزرگتر شده است. بهعبارتدیگر سفرهای که 10 سال گذشته یک نفر سر آن نشسته بود اکنون چهار نفر نشستهاند البته با همان اندازه قبلی.
بهراستی چرا اقتصاد کشور اسیر اینگونه عوامل منفی شده است، چرا رؤسای دولتها و تیم اقتصادی آنها نمیتوانند فکری به حال اقتصاد این کشور بکنند، چرا اوضاع سرمایهگذاری خارجی هرسال کمتر از سال گذشته است، چرا تورم افسارگسیخته بلای جان این اقتصاد شده است، چرا هر دوره نرخ رشد اقتصادی کمتر از برنامهریزی است، چرا علیرغم وجود تورم بالا صادرات کشور رشد پیدا نمیکند، چرا در بیشتر صنایع همزمان رکود و تورم را توأمان داریم، چرا قیمت مسکن سر به فلک کشیده و مردم درآمد ریالی دارند و قیمت مسکن دلاری و حتی بیشتر محاسبه میشود، چرا قیمت خودرو در کارخانه و بازار آزاد اینهمه اختلاف دارد و مسئولین خدوم هر چه تلاش میکنند قیمت کارخانه را به مقدار قیمت بازار افزایش دهند بازهم توفیق ندارند و قیمت بازار مدام بالاتر میرود، چرا تولید علیرغم تأکید مؤکد هرساله رهبر معظم انقلاب بهاندازه واسطهگری توسعه نمییابد، چرا در کشور چهارفصلی که تمامی محصولات مصرفی مردم بهوفور یافت میشود هرماهه شاهد کمبود و گرانی یک یا چند قلم کالای اساسی هستیم، چرا مزیت نسبی اقتصاد کشور فعال نمیشود و دهها سؤال دیگر که ریشه در سیاستگذاریهای نصفه نیمه و اجرای نصفه نیمه این سیاستهای نصفه نیمه است.
پیامبر اکرم (ص) درجایی میفرمایند:«وای از آن روزی که دینداری و دیانت لقلقه زبان مردم شود و هر جا منافعشان [بهوسیله دين ] بيشتر تأمين شود زبان مىچرخانند و چون به بلا آزموده شوند آنگاه دينداران اندکاند.» در حال حاضر اقتصاد ایران چیزی شبیه به آن دینداران بیدینی است که پیامبر ترسیم کرده بودند. مباحث اقتصادی حرف اول بسیاری از مسئولین است اما در عمل کمترین توجهی به آن نمیشود و کسی حاضر نیست مسئولیت اقدامات غلط اقتصادی را به عهده بگیرد.
اولین راهبرد در جهت تقویت زیرساختهای اقتصادی اهتمام واقعی مسئولان به بهبود شرایط اقتصادی کشور است و نه بسنده کردن در حرف و سخن بهنوعی که تمام قوانین و مقررات در راستای بهبود اوضاع کل اقتصاد کشور باشد و نه بهبود شرایط اقتصادی یک فرد یا گروه خاص. و اگر لازم شد در این راه به برخی از مسائل کلان کشور نیشتر زد، نیشتر زده شود. برای حل یک مسئله ابتدا باید آن را در محاصره خود قرارداد بهعبارتدیگر ابتدا باید عوامل بحرانزا را شناسایی کرد و از بزرگ شدن و افزایش آن جلوگیری کرد. عقیده نگارنده بر این است در این شرایط اقتصادی و با این وخامت اوضاع اقدامات توصیهای و درخواستهای نیمبند که قطعا و قویا توسط دستهای پنهان آن حوزه که حیات و ممات خود را در ادامه شرایط فعلی میبینند، بیاثر خواهد شد.
بهبود شرایط کنونی اقتصاد نیاز به تصمیمات صحیح، برنده و قاطع دارد (تأکید میکنم صحیح، برنده و قاطع) و متعاقب آن تمام منابع و امکانات در جهت اجرای آن بسیج شود. چراکه مهمترین دلیل عدم ثبات اقتصادی و افزایش تورم و ... تصمیمگیریهای غلط، ناکارآمد و نامربوط است لذا در سلسله یادداشتهای بعدی با ورود به چهار بخش: مسکن، خودرو، فعال نمودن مزیت نسبی و حذف واسطه از بخشهای کشاورزی و تولیدی و شناسایی عوامل بحرانزای هر یک و ارائه راهکار جهت برطرف نمودن هر یک، مجموعه نظرات خود را در جهت توسعه اقتصادی ارائه خواهم نمود.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.