

انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
معراج السعادة
و هرگاه با آن ذکر زبانی نیز جمع شود فایده آن اتم و در دفع شیاطین ادخل است. اما ذکر زبانی تنها اگرچه خالی از ثواب نیست ولیکن مقابله با جندشیاطین و مدافعه وساوس آن لعین نتواند کرد و اگر وسوسه شیطان به ذکر زبان رفع شدی هرکسی را در نماز حضور قلب حاصل بودی و خیالات فاسده و وساوس باطله به خاطر او نیامدی ، زیرا که منتهای هر ذکر و عبادتی در نماز است
باوجوداینکه هر که ملاحظه حال خود را نماید مییابد که افکار ردیه در حال نماز بیشتر ، بلکه آنچه ازفضول دنیا گمشده در نماز پیدا میشود و آنچه فراموششده در آنوقت به خاطر میرسد . سر در این ، آن است که : چون نماز بالاترین عبادات و مشتمل بر سجده است که شیطان به واسطه ترک آن مطرود و مردود شده در آن وقت عداوت و حسد شیطان به هیجان می آید و لشکر آن اطراف دل را فرو می گیرد و از چپ و راست هجوم و ازپیش و پس حمله می کنند و حجره ، بازار ، دکان، انبار، محاسبه شرکا و جواب خصماء را بر دل القاء و عرض میکنند که مبادا چنین عبادتی از او به درجه قبول و وصول و سجدهای که موجب لعن او شد از او مقبول گردد . ولیکن همچنان که مذکور شد چنان نیست که ذکر زبانی مطلقا بیثمر و آن را از برای ذاکر اثر نباشد ، بلکه بر آن ثواب مترتب میشود و اهل ذکر گفتهاند که از برای ذکر چهار مرتبه است ، که همه آنها نافع لکن در مقدار نفع مختلفاند ،اول : ذکر زبانی فقط . دوم : ذکر زبانی و قلبی باهم ، که ذکر در دل مستقر نباشد بلکه قرار آن موقوف به التفات ذاکر باشد و چون دل را به خود واگذارد از ذکر خدا غافل و به خاطر ووساوس مایل گردد . سوم : ذکر قلبی که در قلب متمکن و بر آن مستولی باشد بهنحویکه صرف دل به غیر ذکر ، محتاج به التفات ذاکر باشد و هر وقت که دل را به خود گذارد در ذکر خدا باشد . چهارم : ذکر قلبی که خدا در دل باشد و بس و دل بالمرِ از خود غافل بلکه از اینکه در ذکر هم هست ذاهل باشد و بتمامه مستغرق مذکور و محو او باشد و اهل این مرتبه التفات به ذکر را حجاب از وصول به مطلوب و مقصود میدانند . این مرتبه مطلوب و مقصود حقیقی و باقی مراتب بالعرض مطلوباند .فایده : کیفیت سد ابواب خواطر و رفع وساوس. بدان که سد ابواب خواطر و دفع وساوس اگرچه صعب و مشکل ولیکن مرتبهای است بس عظمی و موهبتی است بس کبری . کلید گنج سعادات و مفتاح ابواب مرادات است ، زیرا که دل مانند ظرفی است که خالی بودن آن از محالات است . پس لا محاله بعداز آنکه از افکار بیفایده تهی گردید ، محل ذکر خدا و نزول جند ملائکه خواهد شد و ازدوام یاد خدا انس به او و از انس ، مرتبه شوق به لقای او و محبت او که اعظم مراتب و «اسنای» مواهب است حاصل و ابواب معارف از عالم فیض بر دل گشوده میشود و به آن سبب از ظلمات شکوک و اوهام بیرون میآید . در این هنگام ، نفس به مرتبه اطمینان و ثبات در عقاید و معارف میرسد ، چنانکه خدای تعالی فرموده که:«الا بذکر الله تطمئن القلوب» یعنی : «آگاه باش که به سبب یاد خدا دلها به مرتبه اطمینان میرسند.» ولیکن همچنان که دانستی خلاصی از چنگ خواطر و وساوس ، موقوف است برتخلیه نفس از رذائل صفات و تحلیه آن به شرایف ملکات و مواظبت بر ذکر خدا و سردر این ، آن است که بعد از تخلیه و تحلیه و دوام ذکر ، نفس را صفایی و بهجتی حاصل ، وقوه عاقله را تسلط و قوتی پیدا میشود و بر سایر قوا مستولی و غالب میگردد . از کشاکش آنها متأثر نمیشود بلکه آنها را بهمقتضای مصالح کارمی فرماید و عنان قوه واهمه و متخیله را ضبط مینماید ، بهطوریکه آنها را بدون امرونهی قوه عاقله تصرفی ممکن نیست و خودسرانه به هر وادی که خواهند نمیتوانند رفت . بعدازاینکه این حالت مکرر شد و به مرتبه ملکه رسید این دو قوه را ملکه اطاعت و انقیاد عاقله حاصل میشود و از هرزهگردی و اضطراب بازمیایستد و بهغیراز خواطر محموده از خزانه غیب در آن خطور نمیکند ونفس منقاد عاقله میشودوتنازع لشکر ملک و شیاطین برطرف ، بلکه سد ابواب شیاطین شده جند ملک بی متنازع در آنجا قرار میگیرند و نفس در مقام اطمینان مستقر میگردد . این نیز معنی دیگر است از برای اطمینان نفس که به سبب یاد خدا و سد خواطرحاصل میشود و آن مستلزم آن است که اشراقات عالم قدس در ساحت دل پرتو افکند و لمعات انوار الهیه از «مشکوه» ربوبیه در آن بتابد و اطمینان در معارف علوم نیز حاصل گردد .
باوجوداینکه هر که ملاحظه حال خود را نماید مییابد که افکار ردیه در حال نماز بیشتر ، بلکه آنچه ازفضول دنیا گمشده در نماز پیدا میشود و آنچه فراموششده در آنوقت به خاطر میرسد . سر در این ، آن است که : چون نماز بالاترین عبادات و مشتمل بر سجده است که شیطان به واسطه ترک آن مطرود و مردود شده در آن وقت عداوت و حسد شیطان به هیجان می آید و لشکر آن اطراف دل را فرو می گیرد و از چپ و راست هجوم و ازپیش و پس حمله می کنند و حجره ، بازار ، دکان، انبار، محاسبه شرکا و جواب خصماء را بر دل القاء و عرض میکنند که مبادا چنین عبادتی از او به درجه قبول و وصول و سجدهای که موجب لعن او شد از او مقبول گردد . ولیکن همچنان که مذکور شد چنان نیست که ذکر زبانی مطلقا بیثمر و آن را از برای ذاکر اثر نباشد ، بلکه بر آن ثواب مترتب میشود و اهل ذکر گفتهاند که از برای ذکر چهار مرتبه است ، که همه آنها نافع لکن در مقدار نفع مختلفاند ،اول : ذکر زبانی فقط . دوم : ذکر زبانی و قلبی باهم ، که ذکر در دل مستقر نباشد بلکه قرار آن موقوف به التفات ذاکر باشد و چون دل را به خود واگذارد از ذکر خدا غافل و به خاطر ووساوس مایل گردد . سوم : ذکر قلبی که در قلب متمکن و بر آن مستولی باشد بهنحویکه صرف دل به غیر ذکر ، محتاج به التفات ذاکر باشد و هر وقت که دل را به خود گذارد در ذکر خدا باشد . چهارم : ذکر قلبی که خدا در دل باشد و بس و دل بالمرِ از خود غافل بلکه از اینکه در ذکر هم هست ذاهل باشد و بتمامه مستغرق مذکور و محو او باشد و اهل این مرتبه التفات به ذکر را حجاب از وصول به مطلوب و مقصود میدانند . این مرتبه مطلوب و مقصود حقیقی و باقی مراتب بالعرض مطلوباند .فایده : کیفیت سد ابواب خواطر و رفع وساوس. بدان که سد ابواب خواطر و دفع وساوس اگرچه صعب و مشکل ولیکن مرتبهای است بس عظمی و موهبتی است بس کبری . کلید گنج سعادات و مفتاح ابواب مرادات است ، زیرا که دل مانند ظرفی است که خالی بودن آن از محالات است . پس لا محاله بعداز آنکه از افکار بیفایده تهی گردید ، محل ذکر خدا و نزول جند ملائکه خواهد شد و ازدوام یاد خدا انس به او و از انس ، مرتبه شوق به لقای او و محبت او که اعظم مراتب و «اسنای» مواهب است حاصل و ابواب معارف از عالم فیض بر دل گشوده میشود و به آن سبب از ظلمات شکوک و اوهام بیرون میآید . در این هنگام ، نفس به مرتبه اطمینان و ثبات در عقاید و معارف میرسد ، چنانکه خدای تعالی فرموده که:«الا بذکر الله تطمئن القلوب» یعنی : «آگاه باش که به سبب یاد خدا دلها به مرتبه اطمینان میرسند.» ولیکن همچنان که دانستی خلاصی از چنگ خواطر و وساوس ، موقوف است برتخلیه نفس از رذائل صفات و تحلیه آن به شرایف ملکات و مواظبت بر ذکر خدا و سردر این ، آن است که بعد از تخلیه و تحلیه و دوام ذکر ، نفس را صفایی و بهجتی حاصل ، وقوه عاقله را تسلط و قوتی پیدا میشود و بر سایر قوا مستولی و غالب میگردد . از کشاکش آنها متأثر نمیشود بلکه آنها را بهمقتضای مصالح کارمی فرماید و عنان قوه واهمه و متخیله را ضبط مینماید ، بهطوریکه آنها را بدون امرونهی قوه عاقله تصرفی ممکن نیست و خودسرانه به هر وادی که خواهند نمیتوانند رفت . بعدازاینکه این حالت مکرر شد و به مرتبه ملکه رسید این دو قوه را ملکه اطاعت و انقیاد عاقله حاصل میشود و از هرزهگردی و اضطراب بازمیایستد و بهغیراز خواطر محموده از خزانه غیب در آن خطور نمیکند ونفس منقاد عاقله میشودوتنازع لشکر ملک و شیاطین برطرف ، بلکه سد ابواب شیاطین شده جند ملک بی متنازع در آنجا قرار میگیرند و نفس در مقام اطمینان مستقر میگردد . این نیز معنی دیگر است از برای اطمینان نفس که به سبب یاد خدا و سد خواطرحاصل میشود و آن مستلزم آن است که اشراقات عالم قدس در ساحت دل پرتو افکند و لمعات انوار الهیه از «مشکوه» ربوبیه در آن بتابد و اطمینان در معارف علوم نیز حاصل گردد .


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.