

انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
سیلاب و عدم مدیریت درست درآبخیزداری
عباس محمدی فعال محیطزیست
همواره منطقه اهواز تا خرمشهر سیلخیز بوده است اما موضوع بر سر این است که طی چهار دهه گذشته، بهویژه در دو دهه قبل برساخت و سازها افزودهشده و آن بستر بسیار عریض سیلهای فصلی که مربوط به کارون و کرخه و دز میشود، از سوی اهالی اشغالشده و اینگونه تخریب سیل بیشتر شده است ولی عوامل دیگری هم در این زمینه دخیل بوده اول اینکه در تمام این سه ،چهار دهه، فشار دام بر کوهها و بالادست افزایش پیداکرده، یعنی دامی که 50 سال پیشگفته میشد، اضافه بر ظرفیت مراتع میچرد، نهتنها کم نشد بلکه افزایش یافت و اتفاق دیگری که رخ داد، این بود که دامها خیلی زودتر از آن زمانی که باید، وارد مرتع میشوند، یعنی باید از نیمه خردادماه وارد مراتع ییلاقی شوند اما گاهی اواخر فروردین هم دامها میچرند، به این خاطر که در مراتع قشلاقی و شمال خوزستان و استان فارس که از سرچشمههای کارون است، در زمستان، مراتع بهشدت فرسوده شدهاند و خیلی زود علوفه خود را از دست میدهند و بعد دام به سمت کوهستان راه میافتد که سرچشمههای کارون استاین باعث شده که رژیم بارش ما، ازآنچه بوده، سیلابیتر شود یعنی بارشی که باید روی خاک بیاید و بهآرامی جذب زمین شود به شکل سیلاب روانه میشود و این موضوع به نبود مدیریت درست در مرتعداری و آبخیزداری ما بازمیگردد، درواقع از یکسو ساختوساز اضافهشده و از سوی دیگر مرتعداری مزید بر علت شده است، اما اگر بخواهیم بازهم این موضوع را کالبدشکافی کنیم باید به ایرادات دیگری هم اشارهکنیم که مربوط به عملکرد وزارت نیرو است، چون سرنوشت آب، مدیریت رودخانهها، آبهای زیرزمینی و سیلابها بر عهده این وزارتخانه است، ولی این وزارتخانه حداقل در 30 سال گذشته تمام توانش و بخش بزرگی از بودجه کشور را صرف سدسازی و انتقال آب و اقدامات سازهای کرده است و اگر هم از مسئولان و کارشناسان این وزارتخانه بپرسید که در مراتع بالادست، آبخیزهای ما فصلی شده، بهراحتی میگویند به ما مربوط نیست. به وزارت کشاورزی و سازمان جنگلها و مراتع مربوط است
درصورتیکه درباره خود رودخانهها، وزارت نیرو خودش را صاحب و مالک رودخانههای کشور میداند ولی نسبت به آبخیز رودخانه هیچ مسئولیتی ندارد. البته این موضوع به ایراد در ساختار اداری ما هم مربوط است و از یکجهت، وزارت نیرو درست میگوید، چون به تعبیر خودشان، کسی به آنها نگفته آبخیز را حفظ کنند به آنها گفتهاند رودخانه را مدیریت کنند و آبرسانی کرده و سد بسازند. ولی سؤال اینجاست که بااینهمه کارشناسی که در وزارت نیرو هستند و فکر میکنم بالای 100 میلیارد دلار در 30 سال گذشته هزینه کردهاند، کسی نبوده با دولت و سازمان جنگلها و مراتع که بخشی از وزارت کشاورزی است، صحبت کند، تا به یک جمعبندی برسند که رودخانه یک سیستم زنده است و اگر میخواهند پاییندست رودخانه را اداره کرده و سد بسازند و حریم رودخانه را حفظ کنند باید در بالادست، آبخیزش سالم باشد تا این بارانی که میبارد
نعمت باشد و موجب خسارت نشود؟! این کار را میتوانستند انجام دهند اما انجام ندادهاند، برای اینکه در ساختار وزارت نیرو، شبکه بزرگی از فعالان سدسازی فعالیت دارند که اینها تمام نیرو، انرژی و بودجه را صرف سدسازی و ایجاد کانال انتقال آب کردهاند و این در حالی است که روی کارون دهها سد ساختهشده یا در حال احداث است و عجیبتر آنکه، هر بار بارندگی افزایش مییابد، بهجای اینکه وزارت نیرو فکر اساسی بکند، بازهم تأکید و تکیهاش بر سدسازی است. خوشبختانه از اواخرسال 97 میزان بارشهایمان مطلوب شده و میانگین بارشهای ما در این دو، سه سال نسبت به سالهای قبل بیشتر بوده، بااینحال از اسفندماه 97، وزارت نیرو این ادعا را مطرح کرده که بازهم نیاز به سدسازی داریم و باید جلوی سیلها را با سدسازی گرفت، درصورتیکه تعداد گستردهای سد ساختهشده و همچنان سیل میآید. به نظر میرسد یک آشفتگی در مدیریت آب کشور وجود دارد و بخشهای مختلفی، مدیریت آب، رودخانهها و مسیلها را بر عهدهدارند که این بخشها با یکدیگر هماهنگ نیستند، درواقع مثل ارکستری است که هرکسی ساز خودش را میزند و به رهبر ارکستر توجه ندارد. همانطور که اشاره کردم در بالادست، جویبارها جاری است و سازمان جنگلها و مراتع در حال اداره این بخش است، اما در مراتع، مدیریتی صورت نمیگیرد و در رودخانهها و سرشاخههای کارون، مثلالرستان در 10سال اخیر هرکس لولهای قطور و سیاه به دست گرفته و سمت باغ خودش میبرد و گویی شوراهای روستا، ارگان قانونگذاری هستند و در سرشاخه رودخانهها، آب را به سمت باغات جدیدالاحداث خود هدایت میکنند که بهقصد تصرف زمین، ساخته میشود، یعنی کوه را میتراشند و باغ و جالیز احداث میکنند تا زمین طبیعی را تصرف کرده و به مالکیت خود درآورند.نکته دیگر که باید به آن اشاره کرد، این است که متولی رودخانههای بزرگتر، وزارت نیرو است و در رودخانههایی که وارد شهر میشوند، حفظ حریم و جلوگیری از ساختوساز به عهده شهرداری است. این نشان میدهد که برای یک اکوسیستم زنده، حداقل چهار بخش و با احتساب شوراهای روستا و شهر، چندین مرجع تصمیمگیری وجود دارد که هرکدام ساز خودشان را میزنند و با سایرین هماهنگ نیستند و این موارد باعث وضعیت فعلی شده است.
همواره منطقه اهواز تا خرمشهر سیلخیز بوده است اما موضوع بر سر این است که طی چهار دهه گذشته، بهویژه در دو دهه قبل برساخت و سازها افزودهشده و آن بستر بسیار عریض سیلهای فصلی که مربوط به کارون و کرخه و دز میشود، از سوی اهالی اشغالشده و اینگونه تخریب سیل بیشتر شده است ولی عوامل دیگری هم در این زمینه دخیل بوده اول اینکه در تمام این سه ،چهار دهه، فشار دام بر کوهها و بالادست افزایش پیداکرده، یعنی دامی که 50 سال پیشگفته میشد، اضافه بر ظرفیت مراتع میچرد، نهتنها کم نشد بلکه افزایش یافت و اتفاق دیگری که رخ داد، این بود که دامها خیلی زودتر از آن زمانی که باید، وارد مرتع میشوند، یعنی باید از نیمه خردادماه وارد مراتع ییلاقی شوند اما گاهی اواخر فروردین هم دامها میچرند، به این خاطر که در مراتع قشلاقی و شمال خوزستان و استان فارس که از سرچشمههای کارون است، در زمستان، مراتع بهشدت فرسوده شدهاند و خیلی زود علوفه خود را از دست میدهند و بعد دام به سمت کوهستان راه میافتد که سرچشمههای کارون استاین باعث شده که رژیم بارش ما، ازآنچه بوده، سیلابیتر شود یعنی بارشی که باید روی خاک بیاید و بهآرامی جذب زمین شود به شکل سیلاب روانه میشود و این موضوع به نبود مدیریت درست در مرتعداری و آبخیزداری ما بازمیگردد، درواقع از یکسو ساختوساز اضافهشده و از سوی دیگر مرتعداری مزید بر علت شده است، اما اگر بخواهیم بازهم این موضوع را کالبدشکافی کنیم باید به ایرادات دیگری هم اشارهکنیم که مربوط به عملکرد وزارت نیرو است، چون سرنوشت آب، مدیریت رودخانهها، آبهای زیرزمینی و سیلابها بر عهده این وزارتخانه است، ولی این وزارتخانه حداقل در 30 سال گذشته تمام توانش و بخش بزرگی از بودجه کشور را صرف سدسازی و انتقال آب و اقدامات سازهای کرده است و اگر هم از مسئولان و کارشناسان این وزارتخانه بپرسید که در مراتع بالادست، آبخیزهای ما فصلی شده، بهراحتی میگویند به ما مربوط نیست. به وزارت کشاورزی و سازمان جنگلها و مراتع مربوط است
درصورتیکه درباره خود رودخانهها، وزارت نیرو خودش را صاحب و مالک رودخانههای کشور میداند ولی نسبت به آبخیز رودخانه هیچ مسئولیتی ندارد. البته این موضوع به ایراد در ساختار اداری ما هم مربوط است و از یکجهت، وزارت نیرو درست میگوید، چون به تعبیر خودشان، کسی به آنها نگفته آبخیز را حفظ کنند به آنها گفتهاند رودخانه را مدیریت کنند و آبرسانی کرده و سد بسازند. ولی سؤال اینجاست که بااینهمه کارشناسی که در وزارت نیرو هستند و فکر میکنم بالای 100 میلیارد دلار در 30 سال گذشته هزینه کردهاند، کسی نبوده با دولت و سازمان جنگلها و مراتع که بخشی از وزارت کشاورزی است، صحبت کند، تا به یک جمعبندی برسند که رودخانه یک سیستم زنده است و اگر میخواهند پاییندست رودخانه را اداره کرده و سد بسازند و حریم رودخانه را حفظ کنند باید در بالادست، آبخیزش سالم باشد تا این بارانی که میبارد
نعمت باشد و موجب خسارت نشود؟! این کار را میتوانستند انجام دهند اما انجام ندادهاند، برای اینکه در ساختار وزارت نیرو، شبکه بزرگی از فعالان سدسازی فعالیت دارند که اینها تمام نیرو، انرژی و بودجه را صرف سدسازی و ایجاد کانال انتقال آب کردهاند و این در حالی است که روی کارون دهها سد ساختهشده یا در حال احداث است و عجیبتر آنکه، هر بار بارندگی افزایش مییابد، بهجای اینکه وزارت نیرو فکر اساسی بکند، بازهم تأکید و تکیهاش بر سدسازی است. خوشبختانه از اواخرسال 97 میزان بارشهایمان مطلوب شده و میانگین بارشهای ما در این دو، سه سال نسبت به سالهای قبل بیشتر بوده، بااینحال از اسفندماه 97، وزارت نیرو این ادعا را مطرح کرده که بازهم نیاز به سدسازی داریم و باید جلوی سیلها را با سدسازی گرفت، درصورتیکه تعداد گستردهای سد ساختهشده و همچنان سیل میآید. به نظر میرسد یک آشفتگی در مدیریت آب کشور وجود دارد و بخشهای مختلفی، مدیریت آب، رودخانهها و مسیلها را بر عهدهدارند که این بخشها با یکدیگر هماهنگ نیستند، درواقع مثل ارکستری است که هرکسی ساز خودش را میزند و به رهبر ارکستر توجه ندارد. همانطور که اشاره کردم در بالادست، جویبارها جاری است و سازمان جنگلها و مراتع در حال اداره این بخش است، اما در مراتع، مدیریتی صورت نمیگیرد و در رودخانهها و سرشاخههای کارون، مثلالرستان در 10سال اخیر هرکس لولهای قطور و سیاه به دست گرفته و سمت باغ خودش میبرد و گویی شوراهای روستا، ارگان قانونگذاری هستند و در سرشاخه رودخانهها، آب را به سمت باغات جدیدالاحداث خود هدایت میکنند که بهقصد تصرف زمین، ساخته میشود، یعنی کوه را میتراشند و باغ و جالیز احداث میکنند تا زمین طبیعی را تصرف کرده و به مالکیت خود درآورند.نکته دیگر که باید به آن اشاره کرد، این است که متولی رودخانههای بزرگتر، وزارت نیرو است و در رودخانههایی که وارد شهر میشوند، حفظ حریم و جلوگیری از ساختوساز به عهده شهرداری است. این نشان میدهد که برای یک اکوسیستم زنده، حداقل چهار بخش و با احتساب شوراهای روستا و شهر، چندین مرجع تصمیمگیری وجود دارد که هرکدام ساز خودشان را میزنند و با سایرین هماهنگ نیستند و این موارد باعث وضعیت فعلی شده است.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.