
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 10
آمریکا از همان ابتدا به برجام پایبند نبود
یک تحلیلگر آمریکایی تأکید کرد: آمریکا از همان دوران ریاست جمهوری اوباما به برجام پایبند نبود.
استفان لندمن در گفتوگو با« رسالت» در خصوص آخرین وضعیت توافق هستهای اظهار داشت :«آنچه مسلم است اینکه توافق هستهای کمترین اهمیت و اصالتی برای مقامات آمریکایی ندارد. در این خصوص کمترین تفاوتی میان دموکراتها و جمهوریخواهان وجود ندارد. حتی در سال 2015 میلادی و از همان زمان امضای توافق هستهای نیز مشاهده کردیم که دولت اوباما نیز به آن پایبند نبود و به بهانهها و عناوین مختلف این توافق را نقض کرد. این موضوع، در آینده نیز صادق خواهد بود.»
این تحلیلگر آمریکایی افزود: «بدیهی است که آمریکا درصدد گسترش اعمال محدودیتها علیه ایران در حوزههای مختلف است. از سوی دیگر، ترس آمریکا از اسرائیل نیز در شکلگیری رفتار و رویکرد مقامات دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در قبال برجام و دیگر پدیدههای حوزه سیاست خارجی آمریکا بیتأثیر نیست.در چنین شرایطی نمیتوان ادعا کرد که آمریکا به یک توافق بینالمللی مانند برجام پایبند بوده یا پایبند خواهد ماند.»
استفان لندمن در گفتوگو با« رسالت» در خصوص آخرین وضعیت توافق هستهای اظهار داشت :«آنچه مسلم است اینکه توافق هستهای کمترین اهمیت و اصالتی برای مقامات آمریکایی ندارد. در این خصوص کمترین تفاوتی میان دموکراتها و جمهوریخواهان وجود ندارد. حتی در سال 2015 میلادی و از همان زمان امضای توافق هستهای نیز مشاهده کردیم که دولت اوباما نیز به آن پایبند نبود و به بهانهها و عناوین مختلف این توافق را نقض کرد. این موضوع، در آینده نیز صادق خواهد بود.»
این تحلیلگر آمریکایی افزود: «بدیهی است که آمریکا درصدد گسترش اعمال محدودیتها علیه ایران در حوزههای مختلف است. از سوی دیگر، ترس آمریکا از اسرائیل نیز در شکلگیری رفتار و رویکرد مقامات دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در قبال برجام و دیگر پدیدههای حوزه سیاست خارجی آمریکا بیتأثیر نیست.در چنین شرایطی نمیتوان ادعا کرد که آمریکا به یک توافق بینالمللی مانند برجام پایبند بوده یا پایبند خواهد ماند.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 9
انتخابات، آزمونی برای بلوغ سیاسی احزاب است
گروه سیاسی
عباس مقتدایی، نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» ضمن پیشبینی انتخاباتی پرشور در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، اظهار کرد: گرچه عدهای اصرار دارند پیشگویی کنند که انتخابات پیشرو از رونق و استقبال کافی برخوردار نیست، اما پیشبینیها این است که انتخابات امسال پرشور خواهد بود. نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: باتوجه به اینکه تنور انتخابات در کف جامعه و بدنه عمومی داغ نشده و مناظرات انتخاباتی کلید نخورده، طبیعی است که مردم آنچنانکه باید وارد تبوتاب انتخابات و روندهای آن نشده باشند. بااینحال، به نظر میرسد هفتههای آتی، هفتههایی خواهد بود که مردم وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری خواهند شد و این دوره از انتخابات نیز بار دیگر اشتیاق عمومی مردم برای بهبود و تغییر شرایط فعلی را رقم خواهد زد. مقتدایی مطرح کرد: درواقع، انتخابات ریاست جمهوری خردادماه، فرصتی برای وفاق نیروهای مختلف از طیف نیروهای انقلاب است که هرکدام توانمندیهای بسیاری دارند و درصدد اعتلا و بهبود شرایط کشور هستند. ما باید در فرصت باقیمانده تا انتخابات، بیش از آنکه به فکر پیروزی شخص یا گروه خاصی باشیم، به دنبال پیروزی کلیت نظام و دستیابی مردم به بالاترین حد قدرت برای حل مشکلات باشیم.
نماینده مردم اصفهان در مجلس ادامه داد: آنچه امروز در شرایط فعلی ضروری به نظر میرسد، این است که نیروهای مختلف کشور همگی به دنبال توانمندسازی کشور باشند و عزم خود را برای اجماع و هماهنگی حداکثری استوار کنند. باید با هماهنگی و اقدامات جهادی بتوانیم از این مرحله حساس داخلی و نیز تحریمها و فشارهای خارجی بهخوبی عبور کنیم. مشارکت بالای مردم در انتخابات پیش رو میتواند هم از بعد داخلی و هم در عرصه خارجی و بینالمللی دستاوردهای گستردهای را برای کشور ایجاد کند.
وی همچنین معتقد است: کشور ما اکنون آماده خیز عظیم اقتصادی است و از سوی دیگر، مقاومت و ایستادگی ملت ایران توانسته به طرفهای غربی اثبات کند حتی باوجود فشارها و تحریمها حاضر به امضای هیچ نوع قرارداد و پذیرش خواستههای زورگویانه طرف مقابل نیست. بنابراین در چنین شرایطی، انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم زمینه مناسبی است تا در عرصه سیاست خارجی دستاوردهای بیشتر و بالاتری کسب کنیم. بدین ترتیب، تصورم این است انتخابات خردادماه آزمونی برای بلوغ سیاسی احزاب و مردمی است که قلبشان برای کشور میتپد.
عباس مقتدایی، نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» ضمن پیشبینی انتخاباتی پرشور در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، اظهار کرد: گرچه عدهای اصرار دارند پیشگویی کنند که انتخابات پیشرو از رونق و استقبال کافی برخوردار نیست، اما پیشبینیها این است که انتخابات امسال پرشور خواهد بود. نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: باتوجه به اینکه تنور انتخابات در کف جامعه و بدنه عمومی داغ نشده و مناظرات انتخاباتی کلید نخورده، طبیعی است که مردم آنچنانکه باید وارد تبوتاب انتخابات و روندهای آن نشده باشند. بااینحال، به نظر میرسد هفتههای آتی، هفتههایی خواهد بود که مردم وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری خواهند شد و این دوره از انتخابات نیز بار دیگر اشتیاق عمومی مردم برای بهبود و تغییر شرایط فعلی را رقم خواهد زد. مقتدایی مطرح کرد: درواقع، انتخابات ریاست جمهوری خردادماه، فرصتی برای وفاق نیروهای مختلف از طیف نیروهای انقلاب است که هرکدام توانمندیهای بسیاری دارند و درصدد اعتلا و بهبود شرایط کشور هستند. ما باید در فرصت باقیمانده تا انتخابات، بیش از آنکه به فکر پیروزی شخص یا گروه خاصی باشیم، به دنبال پیروزی کلیت نظام و دستیابی مردم به بالاترین حد قدرت برای حل مشکلات باشیم.
نماینده مردم اصفهان در مجلس ادامه داد: آنچه امروز در شرایط فعلی ضروری به نظر میرسد، این است که نیروهای مختلف کشور همگی به دنبال توانمندسازی کشور باشند و عزم خود را برای اجماع و هماهنگی حداکثری استوار کنند. باید با هماهنگی و اقدامات جهادی بتوانیم از این مرحله حساس داخلی و نیز تحریمها و فشارهای خارجی بهخوبی عبور کنیم. مشارکت بالای مردم در انتخابات پیش رو میتواند هم از بعد داخلی و هم در عرصه خارجی و بینالمللی دستاوردهای گستردهای را برای کشور ایجاد کند.
وی همچنین معتقد است: کشور ما اکنون آماده خیز عظیم اقتصادی است و از سوی دیگر، مقاومت و ایستادگی ملت ایران توانسته به طرفهای غربی اثبات کند حتی باوجود فشارها و تحریمها حاضر به امضای هیچ نوع قرارداد و پذیرش خواستههای زورگویانه طرف مقابل نیست. بنابراین در چنین شرایطی، انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم زمینه مناسبی است تا در عرصه سیاست خارجی دستاوردهای بیشتر و بالاتری کسب کنیم. بدین ترتیب، تصورم این است انتخابات خردادماه آزمونی برای بلوغ سیاسی احزاب و مردمی است که قلبشان برای کشور میتپد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 14
دولت بعدی باید اعتماد ازدسترفته مردم را ترمیم کند
گروه سیاسی
محمود عباس زاده مشکینی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» درباره مهمترین چالشها و مسائل انتخابات پیش رو، اظهار کرد: مهمترین چالش درباره انتخابات این است مردم باوجودآنکه در دو دوره قبلی انتخابات، دولت روحانی را با رأی قاطع انتخاب کردند اما تقریبا هیچیک از وعدههای دولت محقق نشد. مهمترین وعده دولت در دوره قبلی انتخابات ریاست جمهوری، سروسامان دادن به مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم و شکستن تحریمها بود. شاهبیت شعارهای دولت این بود ما کاری خواهیم کرد که هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ اقتصاد. عباس زاده
افزود: متأسفانه بعد از چهار سال با مشکلات متعددی همچون تعطیلی بنگاههای تولیدی، رواج سوداگری، گسترش فقر، افزایش شکاف طبقاتی و تنگناهای معیشتی، ماندگاری و تشدید تحریمها، ترور دانشمندان هستهای، انفجار و خرابکاری در تأسیسات هستهای، افزایش سرسامآور نقدینگی، تورم افسارگسیخته و صفهای متعدد و طولانی مردم مواجه بودیم که برخلاف شعارها و برنامههای اعلامی دولت بود. نماینده مردم مشکینشهر در مجلس گفت: بنابراین در چنین شرایطی، مهمترین چالش انتخابات، نارضایتی و گلایه مردم از شرایط موجود است و اگر مردم احساس کنند رأی و حضور آنها در شرایط فعلی زندگی و اداره کشور تأثیری ندارد، موجب دلسردی و عدم مشارکت سیاسی آنان خواهد شد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بیان کرد: به نظرم گرانیگاه و اساسیترین اقدام دولت بعدی باید این باشد اعتماد مردم به دولت و حاکمیت را ترمیم کند، البته بخشی از این موضوع به انتخابات حداکثری بازمیگردد. ما اگر انتخاباتی با مشارکت حداکثری و دولتی با پشتوانه قوی مردمی روی کار بیاوریم، قطعا میتوانیم خلأهای موجود کشور را پرکنیم و آن را از گردنههای سخت عبور دهیم. اولین اقدام ضروری دولت برآمده از مشارکت حداکثری، ترمیم اعتماد مردم است. البته بخشی از این ترمیم باید در زمان انتخابات صورت بگیرد، بدینصورت که کاندیداها ضمن داشتن صداقت، از دادن وعده غیرعملیاتی پرهیز کنند. این نماینده مجلس همچنین ادامه داد: از سوی دیگر، کاندیداها نباید برخی موضعگیریها را داشته باشند یا شعارهایی بدهند که نسبت به سابقه قبلی اقدامات و مراتب مدیریتی آنان در گذشته، دارای تضاد و دوگانگی باشد. البته چنین وضعیتی برای خود آنان نیز چالشبرانگیز و شکننده خواهد بود.
عباس زاده معتقد است: یکی از کارکردهای انتخابات، آموزش سیاسی مردم و افکار عمومی است، بنابراین صداوسیما باید نسبت به این مسئله توجه کافی داشته باشد و از طرح سخنان عوامفریبانه تبلیغاتی در رسانه ملی جلوگیری کند. رسانه ملی باید مکانیسمهای خود را بهگونهای طراحی کند که کسی جرأت بیان اظهارات غیر کارشناسانه در مناظرات نداشته باشد، زیرا مناظرههای انتخاباتی در انتخاب نهایی مردم بسیار تأثیرگذار است.
محمود عباس زاده مشکینی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» درباره مهمترین چالشها و مسائل انتخابات پیش رو، اظهار کرد: مهمترین چالش درباره انتخابات این است مردم باوجودآنکه در دو دوره قبلی انتخابات، دولت روحانی را با رأی قاطع انتخاب کردند اما تقریبا هیچیک از وعدههای دولت محقق نشد. مهمترین وعده دولت در دوره قبلی انتخابات ریاست جمهوری، سروسامان دادن به مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم و شکستن تحریمها بود. شاهبیت شعارهای دولت این بود ما کاری خواهیم کرد که هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ اقتصاد. عباس زاده
افزود: متأسفانه بعد از چهار سال با مشکلات متعددی همچون تعطیلی بنگاههای تولیدی، رواج سوداگری، گسترش فقر، افزایش شکاف طبقاتی و تنگناهای معیشتی، ماندگاری و تشدید تحریمها، ترور دانشمندان هستهای، انفجار و خرابکاری در تأسیسات هستهای، افزایش سرسامآور نقدینگی، تورم افسارگسیخته و صفهای متعدد و طولانی مردم مواجه بودیم که برخلاف شعارها و برنامههای اعلامی دولت بود. نماینده مردم مشکینشهر در مجلس گفت: بنابراین در چنین شرایطی، مهمترین چالش انتخابات، نارضایتی و گلایه مردم از شرایط موجود است و اگر مردم احساس کنند رأی و حضور آنها در شرایط فعلی زندگی و اداره کشور تأثیری ندارد، موجب دلسردی و عدم مشارکت سیاسی آنان خواهد شد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بیان کرد: به نظرم گرانیگاه و اساسیترین اقدام دولت بعدی باید این باشد اعتماد مردم به دولت و حاکمیت را ترمیم کند، البته بخشی از این موضوع به انتخابات حداکثری بازمیگردد. ما اگر انتخاباتی با مشارکت حداکثری و دولتی با پشتوانه قوی مردمی روی کار بیاوریم، قطعا میتوانیم خلأهای موجود کشور را پرکنیم و آن را از گردنههای سخت عبور دهیم. اولین اقدام ضروری دولت برآمده از مشارکت حداکثری، ترمیم اعتماد مردم است. البته بخشی از این ترمیم باید در زمان انتخابات صورت بگیرد، بدینصورت که کاندیداها ضمن داشتن صداقت، از دادن وعده غیرعملیاتی پرهیز کنند. این نماینده مجلس همچنین ادامه داد: از سوی دیگر، کاندیداها نباید برخی موضعگیریها را داشته باشند یا شعارهایی بدهند که نسبت به سابقه قبلی اقدامات و مراتب مدیریتی آنان در گذشته، دارای تضاد و دوگانگی باشد. البته چنین وضعیتی برای خود آنان نیز چالشبرانگیز و شکننده خواهد بود.
عباس زاده معتقد است: یکی از کارکردهای انتخابات، آموزش سیاسی مردم و افکار عمومی است، بنابراین صداوسیما باید نسبت به این مسئله توجه کافی داشته باشد و از طرح سخنان عوامفریبانه تبلیغاتی در رسانه ملی جلوگیری کند. رسانه ملی باید مکانیسمهای خود را بهگونهای طراحی کند که کسی جرأت بیان اظهارات غیر کارشناسانه در مناظرات نداشته باشد، زیرا مناظرههای انتخاباتی در انتخاب نهایی مردم بسیار تأثیرگذار است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 9
جریان انقلابی در انتخابات به دنبال تحقق گام دوم است
گروه سیاسی
حمیدرضا ترقی، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با «رسالت» بابیان اینکه جریان انقلابی یک حرکت رو به جلویی را در راستای تحقق گام دوم انقلاب دنبال میکند، اظهار کرد: طبیعتا گفتمان اصلی انتخابات، گفتمان کارآمدی، حل مشکلات اقتصادی مردم و مبارزه با فساد خواهد بود که در نظرسنجیها و مطالبات مردم در صدر توجهات قرار دارد. دولت آینده باید شکاف بین دولت و ملت را که در اثر ناکارآمدی، سیاستهای غلط اقتصادی و همچنین شرطیکردن اقتصاد و گره زدن امور به برجام، به وجود آمده است را اصلاح کند. درواقع، دولت بعدی باید فاصله و شکاف به وجود آمده بین مردم و دولت را با اعتمادسازی، تلاش برای حل مشکلات معیشتی مردم و تکیهبر ظرفیتهای داخلی برطرف کند.
وی همچنین درباره عملکرد حجتالاسلام رئیسی و نقاط مثبت کاندیداتوری ایشان در انتخابات 1400، گفت: باتوجه به موقعیت مثبت ایشان براساس نظرسنجیهای صورت گرفته از سطح جامعه و نیز دستاوردهایی که در راه مبارزه با فساد، تحقق عدالت و مانعزدایی از تولید داشته، درحالحاضر نماد جریان انقلابی محسوب میشوند. بنابراین حضورشان در عرصه رقابتهای انتخاباتی، زمینه را برای موفقیت احتمالی اصولگرایان فراهم میکند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: روی کار آمدن ایشان از این منظر اهمیت دارد که با فساد موجود در درون و بیرون دولت مبارزه میکند و میتواند دولت کارآمدی که حلال مشکلات مردم است را با استفاده از نیروهای کارآمد تشکیل دهد.
ترقی همچنین درباره حضور دولتیها در انتخابات ریاست جمهوری، افزود: این افراد بیشتر بهخاطر پاسخگویی به نقدهایی که به دولت صورت میگیرد، به عرصه انتخابات واردشدهاند. درواقع، اینها میخواهند در صورت تأییدیه شورای نگهبان، نقدهای متعدد بر عملکرد دولت را پاسخ دهند تا شاید بتوانند از حجم مخالفت و نارضایتی مردم از این جریان بکاهند.
حمیدرضا ترقی، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با «رسالت» بابیان اینکه جریان انقلابی یک حرکت رو به جلویی را در راستای تحقق گام دوم انقلاب دنبال میکند، اظهار کرد: طبیعتا گفتمان اصلی انتخابات، گفتمان کارآمدی، حل مشکلات اقتصادی مردم و مبارزه با فساد خواهد بود که در نظرسنجیها و مطالبات مردم در صدر توجهات قرار دارد. دولت آینده باید شکاف بین دولت و ملت را که در اثر ناکارآمدی، سیاستهای غلط اقتصادی و همچنین شرطیکردن اقتصاد و گره زدن امور به برجام، به وجود آمده است را اصلاح کند. درواقع، دولت بعدی باید فاصله و شکاف به وجود آمده بین مردم و دولت را با اعتمادسازی، تلاش برای حل مشکلات معیشتی مردم و تکیهبر ظرفیتهای داخلی برطرف کند.
وی همچنین درباره عملکرد حجتالاسلام رئیسی و نقاط مثبت کاندیداتوری ایشان در انتخابات 1400، گفت: باتوجه به موقعیت مثبت ایشان براساس نظرسنجیهای صورت گرفته از سطح جامعه و نیز دستاوردهایی که در راه مبارزه با فساد، تحقق عدالت و مانعزدایی از تولید داشته، درحالحاضر نماد جریان انقلابی محسوب میشوند. بنابراین حضورشان در عرصه رقابتهای انتخاباتی، زمینه را برای موفقیت احتمالی اصولگرایان فراهم میکند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: روی کار آمدن ایشان از این منظر اهمیت دارد که با فساد موجود در درون و بیرون دولت مبارزه میکند و میتواند دولت کارآمدی که حلال مشکلات مردم است را با استفاده از نیروهای کارآمد تشکیل دهد.
ترقی همچنین درباره حضور دولتیها در انتخابات ریاست جمهوری، افزود: این افراد بیشتر بهخاطر پاسخگویی به نقدهایی که به دولت صورت میگیرد، به عرصه انتخابات واردشدهاند. درواقع، اینها میخواهند در صورت تأییدیه شورای نگهبان، نقدهای متعدد بر عملکرد دولت را پاسخ دهند تا شاید بتوانند از حجم مخالفت و نارضایتی مردم از این جریان بکاهند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 12
مناظره، توپخانه توهین و اتهام نیست
سعید نوروزی
هرچه که بهروز انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نزدیکتر میشویم هیجان آن هم افزایش مییابد. روز ۲۸ خردادماه یکی از مهمترین انتخاباتهای کشور برگزار و برای چهار سال رئیسجمهور انتخاب میشود. همیشه یکی از عوامل افزایش هیجان در انتخابات، برگزاری مناظرهها بین نامزدها است. مناظرههای انتخاباتی آنقدر مهم است که از سویی برخی آن را چاشنی مهم انتخابات میدانند که نبود آن در انتخابات، لطفی ندارد و از سوی دیگر عامه مردم همیشه پیگیر آن هستند و هر زمان که مناظرهها پایان مییابد، جامعه به تجزیه و تحلیل اظهارات نامزدها میپردازد و تحلیلهای بعدازآن در صدر اخبار قرار میگیرد.
اما در دو دوره اخیر انتخابات، مناظرات ریاست جمهوری بیش از آنکه محلی برای ارائه برنامهها، شناخت نظرات و... باشد، تبدیل به محل تبادل گزارههای انفجاری و احساسی شده است! در همین دو دوره اخیر آنچه که از کاندیداها دیدهایم، بهکار بردن جملات طلایی که عمدتا مبتنی بر بیاخلاقی و تخریب حریف یا وعدههای بیاساس بوده، درنهایت با همین جملات در چند دقیقه سرنوشت مردم و آینده کشور تعیین میگردد و ازآنجاییکه این کلیدواژهها به علت زمان طلایی مناظره بدون صحتسنجی به ذهن مخاطب فرستاده میشود، روشی آسان و بدون هزینه شده برای پیروزی در انتخابات است.
امید است که این رویه در مناظرات امسال تکرار نشود و نامزدهای انتخاباتی، نه به تخریب یکدیگر روی آورند و نه با جملات دور از واقعیت ذهنها را منحرف کنند. مهمترین نکتهای که کاندیداهای انتخابات باید توجه داشته باشند، دوری از حاشیه است و وجود آن، آنهم در جلوی چشم میلیونها انسان یک سم است که ضررش به تمامی افراد برمیگردد.
نکته مهم دیگر این است که نامزدها با ارائه برنامه شفاف و منسجم، تسلط بر گفتمان خود و البته اخلاق، در میدان مناظره حاضر شوند تا موردسنجش و نقد مردم و مخاطبین تلویزیونی قرار بگیرند.
همچنین بهتر است که نامزدهای ریاست جمهوری با عقلانیت، هوشیاری، حفظ ضوابط مقررات اصول انتخاباتی و رعایت احترام به همدیگر، بهعنوان یک نامزد در رسانه ملی ظاهر شده تا مردم و افکار عمومی با دیدن یک مناظره قوی، بتوانند فرد شایسته را انتخاب کرده و نیز باعث ثبت مشارکت بالا هم شوند.
مناظره، میدانی برای آزمودن و محلی برای یک مسابقه سالم میباشد که باید برنامهها مبتنی بر واقعیت بوده و از وعدههای خلاف واقع دوری کرد. نامزدها میبایست وعدهها و قولهایی که میدهند بر اساس دیدگاهها، تواناییها، شایستگی و... باشد و نباید قولی داد که توان اجرای آن وجود ندارد و یا اساسا با شرایط جامعه همخوانی ندارد.
کاندیداهای انتخاباتی باید نگاهشان عرضه توان، امکان تحقق برنامههایشان برای سنجش، قضاوت و داوری مردم جهت تصمیمگیری و انتخاب درست و شایسته باشد نه منافع و احزاب خود.
در حقیقت مناظرهها، یکی از شیوههای شناخت و شناسایی چهره شایسته، در کنار بهرهگیری از خرد جمعی، مشورت، سابقه فرد و... است که مردم میتوانند در این میدان، رفتار و عملکرد نامزدها را موردسنجش و ارزیابی قرار بدهند تا بتوانند در پایان، بهگزینش اصلح برسند و آن فردی که برای فردای کشور لایقتر است را انتخاب کنند.
از سویی دیگر، در کنار مناظرات و ارائه برنامهها، بخشی از انتخاب یک چهره موردقبول برای کرسی ریاست جمهوری، مردم میباشند. ملت باید برنامههای نامزدها را تحلیل و مرور کرده و فرد شایسته را بدون پیشداوری و غرضورزی انتخاب کرده و نگاهش به نامزد موردنظر باشد تا تهمتها و تخریبها. در دورههای قبل مشاهده کردیم که برخی چگونه با تهمتهای ناروا به سایرین و رفتارهای پوپولیستی، رأی جذب کرده و مردم را فریب دادند.
توصیه به کاندیداها این است که میتوانند در این کارزار انتخاباتی، لیاقت، توانایی، مدیریت و... خود را عرصه رأی بگذارند و با تزریق امید و اعتمادسازی، از مردم بیشترین آرا را به نفع خود کسب کنند. مطمئنا مردم امروز به چهرهای رأی خواهند داد که شفافیت را سرلوحه کار خود قرار داده، برای مبارزه با فساد خط قرمزی نداشته باشد و از همه مهمتر اگر عملکرد ضعیفی داشت، پاسخگوی مردم باشد. رویهای که در این چند رویه، کمتر شاهد آن بودهایم.
هرچه که بهروز انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نزدیکتر میشویم هیجان آن هم افزایش مییابد. روز ۲۸ خردادماه یکی از مهمترین انتخاباتهای کشور برگزار و برای چهار سال رئیسجمهور انتخاب میشود. همیشه یکی از عوامل افزایش هیجان در انتخابات، برگزاری مناظرهها بین نامزدها است. مناظرههای انتخاباتی آنقدر مهم است که از سویی برخی آن را چاشنی مهم انتخابات میدانند که نبود آن در انتخابات، لطفی ندارد و از سوی دیگر عامه مردم همیشه پیگیر آن هستند و هر زمان که مناظرهها پایان مییابد، جامعه به تجزیه و تحلیل اظهارات نامزدها میپردازد و تحلیلهای بعدازآن در صدر اخبار قرار میگیرد.
اما در دو دوره اخیر انتخابات، مناظرات ریاست جمهوری بیش از آنکه محلی برای ارائه برنامهها، شناخت نظرات و... باشد، تبدیل به محل تبادل گزارههای انفجاری و احساسی شده است! در همین دو دوره اخیر آنچه که از کاندیداها دیدهایم، بهکار بردن جملات طلایی که عمدتا مبتنی بر بیاخلاقی و تخریب حریف یا وعدههای بیاساس بوده، درنهایت با همین جملات در چند دقیقه سرنوشت مردم و آینده کشور تعیین میگردد و ازآنجاییکه این کلیدواژهها به علت زمان طلایی مناظره بدون صحتسنجی به ذهن مخاطب فرستاده میشود، روشی آسان و بدون هزینه شده برای پیروزی در انتخابات است.
امید است که این رویه در مناظرات امسال تکرار نشود و نامزدهای انتخاباتی، نه به تخریب یکدیگر روی آورند و نه با جملات دور از واقعیت ذهنها را منحرف کنند. مهمترین نکتهای که کاندیداهای انتخابات باید توجه داشته باشند، دوری از حاشیه است و وجود آن، آنهم در جلوی چشم میلیونها انسان یک سم است که ضررش به تمامی افراد برمیگردد.
نکته مهم دیگر این است که نامزدها با ارائه برنامه شفاف و منسجم، تسلط بر گفتمان خود و البته اخلاق، در میدان مناظره حاضر شوند تا موردسنجش و نقد مردم و مخاطبین تلویزیونی قرار بگیرند.
همچنین بهتر است که نامزدهای ریاست جمهوری با عقلانیت، هوشیاری، حفظ ضوابط مقررات اصول انتخاباتی و رعایت احترام به همدیگر، بهعنوان یک نامزد در رسانه ملی ظاهر شده تا مردم و افکار عمومی با دیدن یک مناظره قوی، بتوانند فرد شایسته را انتخاب کرده و نیز باعث ثبت مشارکت بالا هم شوند.
مناظره، میدانی برای آزمودن و محلی برای یک مسابقه سالم میباشد که باید برنامهها مبتنی بر واقعیت بوده و از وعدههای خلاف واقع دوری کرد. نامزدها میبایست وعدهها و قولهایی که میدهند بر اساس دیدگاهها، تواناییها، شایستگی و... باشد و نباید قولی داد که توان اجرای آن وجود ندارد و یا اساسا با شرایط جامعه همخوانی ندارد.
کاندیداهای انتخاباتی باید نگاهشان عرضه توان، امکان تحقق برنامههایشان برای سنجش، قضاوت و داوری مردم جهت تصمیمگیری و انتخاب درست و شایسته باشد نه منافع و احزاب خود.
در حقیقت مناظرهها، یکی از شیوههای شناخت و شناسایی چهره شایسته، در کنار بهرهگیری از خرد جمعی، مشورت، سابقه فرد و... است که مردم میتوانند در این میدان، رفتار و عملکرد نامزدها را موردسنجش و ارزیابی قرار بدهند تا بتوانند در پایان، بهگزینش اصلح برسند و آن فردی که برای فردای کشور لایقتر است را انتخاب کنند.
از سویی دیگر، در کنار مناظرات و ارائه برنامهها، بخشی از انتخاب یک چهره موردقبول برای کرسی ریاست جمهوری، مردم میباشند. ملت باید برنامههای نامزدها را تحلیل و مرور کرده و فرد شایسته را بدون پیشداوری و غرضورزی انتخاب کرده و نگاهش به نامزد موردنظر باشد تا تهمتها و تخریبها. در دورههای قبل مشاهده کردیم که برخی چگونه با تهمتهای ناروا به سایرین و رفتارهای پوپولیستی، رأی جذب کرده و مردم را فریب دادند.
توصیه به کاندیداها این است که میتوانند در این کارزار انتخاباتی، لیاقت، توانایی، مدیریت و... خود را عرصه رأی بگذارند و با تزریق امید و اعتمادسازی، از مردم بیشترین آرا را به نفع خود کسب کنند. مطمئنا مردم امروز به چهرهای رأی خواهند داد که شفافیت را سرلوحه کار خود قرار داده، برای مبارزه با فساد خط قرمزی نداشته باشد و از همه مهمتر اگر عملکرد ضعیفی داشت، پاسخگوی مردم باشد. رویهای که در این چند رویه، کمتر شاهد آن بودهایم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 11
تدبیری که برق را گرفت!
نفیسه امامی
قطعی مکرر برق و خاموشیهای اخیر صدای اعتراض بسیاری از شهروندان را درآورده و آنها را با مشکلات متعددی ازجمله در کسبوکار، تحصیل و ارائه خدمات مواجه کرده است. طبق سنوات گذشته، احتمال قطعی برق در تابستان و همزمان با افزایش شدید دما از سوی شهروندان داده میشد، اما امسال وزارت نیرو خیلی زودتر به استقبال خاموشیها رفته و یکی از دلایل آن را سهم مصرف بالای برق برای استخراج رمز ارزها عنوان کرده است، ادعایی که به اعتقاد صاحبنظران قابلقبول نیست و ورود به چنین مباحثی بیشتر برای آن است که حواس اذهان عمومی جامعه از اتخاذ سیاستهای اشتباه وزارت نیرو پرت شود، وزارتخانهای که سرمایهگذاری در این بخش را کاهش داده و اصرار به واسطهگری دارد.
رضا اردکانیان، وزیر نیرو با اعلام اینکه مصرف بالای تولیدکنندگان رمز ارز، باعث شگفتی شده است، میزان استفاده زیاد تولیدکنندگان رمز ارزها را در حدود 2 هزار مگاوات عنوان کرد که از این رقم 321 مگاوات با مجوز و مابقی غیرمجاز بودهاند.
اما واقعا سهم دستگاههای مجوز دار استخراج رمز ارزها ازجمله بیت کوین و ماینرهای غیرمجاز در خاموشیهای اخیر چقدر است؟
افزایش قیمت ارزهای دیجیتال در جهان ازجمله بیت کوین و ضرر و زیان گستردهای که مردم طی یکسال گذشته از سرمایهگذاری در بورس متحمل شدند، باعث گرایش به فعالیت در صنعت «ماینینگ» شد و آن را برای بسیاری جذاب کرد. بعضی از تولیدکنندگان رمز ارز از ابتدا با گرفتن مجوز، اقدام به استخراج کردند که قیمت برق برای آنها با قیمت میانگین صادراتی محاسبه شد، اما عده دیگری هم بهطور غیرمجاز و با
دور زدن قوانین، رمز ارز تولید کردند.
دو مجموعه مجاز و غیرمجاز در تولید رمز ارزها از منابع برق کشور استفاده میکنند که باوجوداین دو گروه، میزان مصرف آنها 1 تا 4 درصد از برق کل کشور محاسبه میشود که در مقابل توان 60 هزار مگاواتی تولید برق در ایران بسیار ناچیز است و نمیتواند دلیل این قطعیهای مکرر عنوان شود.
براساس گزارش وزارت صمت که متولی واگذاری مجوز استقرار مزارع استخراج رمز ارز است، بخش مجاز حدود 300 مگاوات برق مصرف میکند و مطابق گزارش بانک مرکزی معادل همین میزان، برق مصرفی تولیدکنندگان غیرمجاز رمز ارز است که با این حساب حداکثر برق مصرفی در حوزه تولید رمز ارزها به صورت مجاز و غیرمجاز به 600 مگاوات میرسد.
با بررسی دادههای آماری مشخص میشود استخراج رمز ارزها نمیتواند دلیل اصلی خاموشیهای اخیر باشد، اما با این فرض که ماینینگ موجب قطعی برق در کشور شده است، متولیان صنعت برق میتوانند با استفاده از ابزارهای موجود واحدهای غیرمجاز رمز ارز را رصد کنند.
وزارت نیرو بر اساس افزایش میزان مصرف و استفاده از تغییرات سوابق مصرفکنندگان میتواند به سهولت آنها را شناسایی کند و در این مسیر از کنتورهای هوشمند هم بهره ببرد.
دولت اعلام کرده است به دنبال شناسایی استفادهکنندگان غیرمجاز مزارع و ماینرهاست و از مردم نیز در این زمینه کمک خواسته و حاضر است پاداش 20 میلیون تومانی به معرفی استخراجکنندگان غیرمجاز رمز ارز بپردازد، اما به نظر میرسد طرح چنین موضوعاتی بیشتر به بهانههای واهی شبیه است تا دلیل اصلی چنین مشکلاتی برای کشور بروز پیدا نکنند.
شناسایی واحدهای استخراج رمز ارز پیچیده نیست
مصطفی نقی پورفر، کارشناس رشته برق و الکترونیک و مدیر آزمایشگاه نوآوری بلاکچین، درباره سهم استخراج دستگاههای رمز ارز در خاموشیهای اخیر به «رسالت» گفت: طرح چنین موضوعاتی بیشتر به فرافکنی از سوی وزارت نیرو شباهت دارد. بهترین جواب به این موضوع را یکی از نمایندگان مجلس داد که مشکل اصلی در حوزه برق عدم پرداخت طلب به سرمایهگذاران بخش خصوصی است که باعث کاهش سرمایهگذاری در صنعت برق شده است.
وی ادامه داد: وزارت نیرو از سالهای گذشته نسبت به تولیدکنندگان و نیروگاه داران بخش خصوصی سیاستهای درستی را در پیش نگرفته است که باعث شده از شبکه برقی پشتیبانی درستی صورت نگیرد. نقی پورفر استفاده 600 مگاواتی دستگاههای تولید رمز ارز
در برابر تولید برق در کشور را بسیار ناچیز قلمداد کرد و افزود: ایران فقط 8 هزار مگاوات برق به عراق صادر میکند و این میزان در مقابل مصرف دستگاههای ماینر درصد خیلی ناچیزی است. به همین علت انداختن گناه کمبود برق به گردن ماینرها دادن آدرس غلط است. وی با اشاره به تلفات زیاد برقی که در جریان توزیع خطوط برق در کشور رخ میدهد، گفت: اگر اداره برق نیروگاههای توزیعشده یا CHP را راهاندازی میکرد که به تلفات برق در خط انتقال کمک زیادی کند، به این میزان از هدررفت انرژی نمیرسیدیم. به این ترتیب که سرمایهگذار در کنار شهرک صنعتی نیروگاه تأسیس میکرد و برق را بهطور مستقیم به شهرک منتقل میکرد، درحالیکه اکنون یکی از مشکلات، اصرار به واسطهگری شرکت توانیر در انتقال برق است. نقی پورفر با انتقاد از نقش واسطهگری شرکت توانیر در فروش برق، افزود: برای تأسیس نیروگاهCHP نمیتوان بهطور مستقیم برق را به دست مصرفکننده رساند، بلکه باید ابتدا برق به شرکت توانیر فروخته شود و این شرکت برق را به مصرفکننده برساند که هم باعث ایجاد تلفات در خط انتقال میشود و هم اینکه پول نیروگاهها به دستشان نمیرسد. شرکت توانیر پول را از مصرفکنندگان میگیرد، اما آن را به نیروگاهها نمیدهد. در سالهای گذشته تعدادی از همین نیروگاهها و شرکتهای تولیدکننده به علت این عملکرد دچار ورشکستگی شدند. مدیر آزمایشگاه نوآوری بلاکچین اضافه کرد: در حوزه انرژیهای نو که وضعیت به مراتب فاجعهآمیزتر است، زیرا تولید با قیمت بالاتری همراه است و نیاز به حمایت بیشتری دارد، اما با وجود سیاستهای غلط بسیاری از سرمایهگذاریها در حوزه انرژیهای نو متوقف ماندهاند. نقی پورفر با اشاره به اینکه همه برقی که دستگاههای ماینر در کشور استفاده میکنند، کمتر از یک درصد را شامل میشود، افزود: بیشترین میزان آمار مصرف برقی که برای استخراج دستگاههای رمز ارز دادهشده و صحیح هم نیست، 4 درصد است، درحالیکه ماینرها بر اساس قیمت برق صادراتی پول پرداخت میکنند. ضمن اینکه استفادهکنندگان از ماینرها درگذشته به وزارت نیرو پیشنهاد احداث نیروگاه دادند، اما موردقبول وزارتخانه واقع نشد.
وی با اشاره به اینکه شناسایی واحدهای استخراج رمز ارز کار پیچیدهای نیست، افزود: وزارت نیرو میتواند بر اساس میزان مصرف، واحدها را شناسایی کند، اما مسئله این است که این گفته از پایه و اساس غلط و اشتباه است. ورود به چنین مباحثی بیشتر به علت پرت شدن اذهان عمومی جامعه از اتخاذ سیاستهای اشتباه وزارت نیرو است که سرمایهگذاری در این بخش را کاهش داده و اصرار به واسطهگری دارد.
ضرورت جلوگیری از اتلاف برق
این کارشناس حوزه برق و الکترونیک با تأکید بر ضرورت جلوگیری از هدر رفت برق در خطوط توزیع و انتقال گفت: طبق گفته کارشناسان وزارت نیرو، میزان تلفات برق در خطوط انتقال حدود 15 تا 20 درصد است، اما در صورت استفاده از نیروگاههای محلی و نوسازی خطوط انتقال این اتفاق در عمل میتواند کاهش پیدا کند.وی تصریح کرد: اصرار شرکت توانیر و وزارت نیرو به متمرکز بودن باعث از بین رفتن حدود 15 هزار مگاوات برق شده است. شاید در سالهای گذشته برق در نیروگاهی تولید میشد و ازآنجا به دیگر شهرها منتقل میگردید، اما در شرایط فعلی نیروگاههای کوچک، توزیعشده و انرژیهای نو ایجادشدهاند که نیاز به توزیع برق به نقاط دوردست را کاهش میدهد. نقی پورفر در پایان فرسودگی در بعضی از بخشهای صنعت برق را نیازمند رسیدگی و نوسازی عنوان کرد و گفت: بعضی از تجهیزات صنعت برق در کشور ما فرسوده شدهاند، ولی یکی از بخشهایی که فرسودگی جدی دارد، بخش توزیع است که باعث هدر رفتن برق میشود و وزارت نیرو باید فکر جدی برای آن داشته باشد.
قطعی مکرر برق و خاموشیهای اخیر صدای اعتراض بسیاری از شهروندان را درآورده و آنها را با مشکلات متعددی ازجمله در کسبوکار، تحصیل و ارائه خدمات مواجه کرده است. طبق سنوات گذشته، احتمال قطعی برق در تابستان و همزمان با افزایش شدید دما از سوی شهروندان داده میشد، اما امسال وزارت نیرو خیلی زودتر به استقبال خاموشیها رفته و یکی از دلایل آن را سهم مصرف بالای برق برای استخراج رمز ارزها عنوان کرده است، ادعایی که به اعتقاد صاحبنظران قابلقبول نیست و ورود به چنین مباحثی بیشتر برای آن است که حواس اذهان عمومی جامعه از اتخاذ سیاستهای اشتباه وزارت نیرو پرت شود، وزارتخانهای که سرمایهگذاری در این بخش را کاهش داده و اصرار به واسطهگری دارد.
رضا اردکانیان، وزیر نیرو با اعلام اینکه مصرف بالای تولیدکنندگان رمز ارز، باعث شگفتی شده است، میزان استفاده زیاد تولیدکنندگان رمز ارزها را در حدود 2 هزار مگاوات عنوان کرد که از این رقم 321 مگاوات با مجوز و مابقی غیرمجاز بودهاند.
اما واقعا سهم دستگاههای مجوز دار استخراج رمز ارزها ازجمله بیت کوین و ماینرهای غیرمجاز در خاموشیهای اخیر چقدر است؟
افزایش قیمت ارزهای دیجیتال در جهان ازجمله بیت کوین و ضرر و زیان گستردهای که مردم طی یکسال گذشته از سرمایهگذاری در بورس متحمل شدند، باعث گرایش به فعالیت در صنعت «ماینینگ» شد و آن را برای بسیاری جذاب کرد. بعضی از تولیدکنندگان رمز ارز از ابتدا با گرفتن مجوز، اقدام به استخراج کردند که قیمت برق برای آنها با قیمت میانگین صادراتی محاسبه شد، اما عده دیگری هم بهطور غیرمجاز و با
دور زدن قوانین، رمز ارز تولید کردند.
دو مجموعه مجاز و غیرمجاز در تولید رمز ارزها از منابع برق کشور استفاده میکنند که باوجوداین دو گروه، میزان مصرف آنها 1 تا 4 درصد از برق کل کشور محاسبه میشود که در مقابل توان 60 هزار مگاواتی تولید برق در ایران بسیار ناچیز است و نمیتواند دلیل این قطعیهای مکرر عنوان شود.
براساس گزارش وزارت صمت که متولی واگذاری مجوز استقرار مزارع استخراج رمز ارز است، بخش مجاز حدود 300 مگاوات برق مصرف میکند و مطابق گزارش بانک مرکزی معادل همین میزان، برق مصرفی تولیدکنندگان غیرمجاز رمز ارز است که با این حساب حداکثر برق مصرفی در حوزه تولید رمز ارزها به صورت مجاز و غیرمجاز به 600 مگاوات میرسد.
با بررسی دادههای آماری مشخص میشود استخراج رمز ارزها نمیتواند دلیل اصلی خاموشیهای اخیر باشد، اما با این فرض که ماینینگ موجب قطعی برق در کشور شده است، متولیان صنعت برق میتوانند با استفاده از ابزارهای موجود واحدهای غیرمجاز رمز ارز را رصد کنند.
وزارت نیرو بر اساس افزایش میزان مصرف و استفاده از تغییرات سوابق مصرفکنندگان میتواند به سهولت آنها را شناسایی کند و در این مسیر از کنتورهای هوشمند هم بهره ببرد.
دولت اعلام کرده است به دنبال شناسایی استفادهکنندگان غیرمجاز مزارع و ماینرهاست و از مردم نیز در این زمینه کمک خواسته و حاضر است پاداش 20 میلیون تومانی به معرفی استخراجکنندگان غیرمجاز رمز ارز بپردازد، اما به نظر میرسد طرح چنین موضوعاتی بیشتر به بهانههای واهی شبیه است تا دلیل اصلی چنین مشکلاتی برای کشور بروز پیدا نکنند.
شناسایی واحدهای استخراج رمز ارز پیچیده نیست
مصطفی نقی پورفر، کارشناس رشته برق و الکترونیک و مدیر آزمایشگاه نوآوری بلاکچین، درباره سهم استخراج دستگاههای رمز ارز در خاموشیهای اخیر به «رسالت» گفت: طرح چنین موضوعاتی بیشتر به فرافکنی از سوی وزارت نیرو شباهت دارد. بهترین جواب به این موضوع را یکی از نمایندگان مجلس داد که مشکل اصلی در حوزه برق عدم پرداخت طلب به سرمایهگذاران بخش خصوصی است که باعث کاهش سرمایهگذاری در صنعت برق شده است.
وی ادامه داد: وزارت نیرو از سالهای گذشته نسبت به تولیدکنندگان و نیروگاه داران بخش خصوصی سیاستهای درستی را در پیش نگرفته است که باعث شده از شبکه برقی پشتیبانی درستی صورت نگیرد. نقی پورفر استفاده 600 مگاواتی دستگاههای تولید رمز ارز
در برابر تولید برق در کشور را بسیار ناچیز قلمداد کرد و افزود: ایران فقط 8 هزار مگاوات برق به عراق صادر میکند و این میزان در مقابل مصرف دستگاههای ماینر درصد خیلی ناچیزی است. به همین علت انداختن گناه کمبود برق به گردن ماینرها دادن آدرس غلط است. وی با اشاره به تلفات زیاد برقی که در جریان توزیع خطوط برق در کشور رخ میدهد، گفت: اگر اداره برق نیروگاههای توزیعشده یا CHP را راهاندازی میکرد که به تلفات برق در خط انتقال کمک زیادی کند، به این میزان از هدررفت انرژی نمیرسیدیم. به این ترتیب که سرمایهگذار در کنار شهرک صنعتی نیروگاه تأسیس میکرد و برق را بهطور مستقیم به شهرک منتقل میکرد، درحالیکه اکنون یکی از مشکلات، اصرار به واسطهگری شرکت توانیر در انتقال برق است. نقی پورفر با انتقاد از نقش واسطهگری شرکت توانیر در فروش برق، افزود: برای تأسیس نیروگاهCHP نمیتوان بهطور مستقیم برق را به دست مصرفکننده رساند، بلکه باید ابتدا برق به شرکت توانیر فروخته شود و این شرکت برق را به مصرفکننده برساند که هم باعث ایجاد تلفات در خط انتقال میشود و هم اینکه پول نیروگاهها به دستشان نمیرسد. شرکت توانیر پول را از مصرفکنندگان میگیرد، اما آن را به نیروگاهها نمیدهد. در سالهای گذشته تعدادی از همین نیروگاهها و شرکتهای تولیدکننده به علت این عملکرد دچار ورشکستگی شدند. مدیر آزمایشگاه نوآوری بلاکچین اضافه کرد: در حوزه انرژیهای نو که وضعیت به مراتب فاجعهآمیزتر است، زیرا تولید با قیمت بالاتری همراه است و نیاز به حمایت بیشتری دارد، اما با وجود سیاستهای غلط بسیاری از سرمایهگذاریها در حوزه انرژیهای نو متوقف ماندهاند. نقی پورفر با اشاره به اینکه همه برقی که دستگاههای ماینر در کشور استفاده میکنند، کمتر از یک درصد را شامل میشود، افزود: بیشترین میزان آمار مصرف برقی که برای استخراج دستگاههای رمز ارز دادهشده و صحیح هم نیست، 4 درصد است، درحالیکه ماینرها بر اساس قیمت برق صادراتی پول پرداخت میکنند. ضمن اینکه استفادهکنندگان از ماینرها درگذشته به وزارت نیرو پیشنهاد احداث نیروگاه دادند، اما موردقبول وزارتخانه واقع نشد.
وی با اشاره به اینکه شناسایی واحدهای استخراج رمز ارز کار پیچیدهای نیست، افزود: وزارت نیرو میتواند بر اساس میزان مصرف، واحدها را شناسایی کند، اما مسئله این است که این گفته از پایه و اساس غلط و اشتباه است. ورود به چنین مباحثی بیشتر به علت پرت شدن اذهان عمومی جامعه از اتخاذ سیاستهای اشتباه وزارت نیرو است که سرمایهگذاری در این بخش را کاهش داده و اصرار به واسطهگری دارد.
ضرورت جلوگیری از اتلاف برق
این کارشناس حوزه برق و الکترونیک با تأکید بر ضرورت جلوگیری از هدر رفت برق در خطوط توزیع و انتقال گفت: طبق گفته کارشناسان وزارت نیرو، میزان تلفات برق در خطوط انتقال حدود 15 تا 20 درصد است، اما در صورت استفاده از نیروگاههای محلی و نوسازی خطوط انتقال این اتفاق در عمل میتواند کاهش پیدا کند.وی تصریح کرد: اصرار شرکت توانیر و وزارت نیرو به متمرکز بودن باعث از بین رفتن حدود 15 هزار مگاوات برق شده است. شاید در سالهای گذشته برق در نیروگاهی تولید میشد و ازآنجا به دیگر شهرها منتقل میگردید، اما در شرایط فعلی نیروگاههای کوچک، توزیعشده و انرژیهای نو ایجادشدهاند که نیاز به توزیع برق به نقاط دوردست را کاهش میدهد. نقی پورفر در پایان فرسودگی در بعضی از بخشهای صنعت برق را نیازمند رسیدگی و نوسازی عنوان کرد و گفت: بعضی از تجهیزات صنعت برق در کشور ما فرسوده شدهاند، ولی یکی از بخشهایی که فرسودگی جدی دارد، بخش توزیع است که باعث هدر رفتن برق میشود و وزارت نیرو باید فکر جدی برای آن داشته باشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 4
بازی کاخ سفید با نام تحریمها
گروه بینالملل
درحالیکه برخی محافل داخلی اصرار دارند که آمریکا قصد بازگشت کامل به برجام دارد، شواهد موجود نشاندهنده عدم پایبندی ذاتی دو حزب سنتی این کشور( دموکراتها و جمهوریخواهان) در قبال این توافق است. بر این اساس، کمترین تضمینی در خصوص پایبندی دولت بایدن به برجام نیز وجود ندارد.در چنین شرایطی تکلیف دولت جمهوریخواه بعدی آمریکا نیز مشخص است!
گزارش اکونومیست چه میگوید؟
واحد اطلاعات اکونومیست دریکی از تحلیلهای جدید خود (مورخ 4 آوریل 2021) به پیشبینی وضعیت اقتصاد ایران در 5 سال آینده پرداخته است. بر اساس این گزارش، باوجود سه سال رکود عمیق کشور و تحریمهای مستمر ایالاتمتحده، ایران همچنان دومین اقتصاد بزرگ منطقه با دومین نرخ جمعیت است که در صورت تنشزدایی روابط با آمریکا (هرچند بعید به نظر میرسد)، چشمانداز اغواکنندهای برای سرمایهگذاران خواهد داشت؛ بهعبارتدیگر، چشمانداز اقتصاد ایران به کاهش یا عدم کاهش تحریمهای ایالاتمتحده وابستگی بسیاری دارد.
بر اساس پیشبینی این گزارش، با توجه به انگیزههای هر دو طرف، احتمالاً تا سال 2022 توافق موقت برای کاهش غنیسازی اورانیوم در مقابل کاهش تحریمهای نفتی ایران حاصل خواهد شد؛ اما این توافق دیری نخواهد پایید و در بلندمدت، اختلافات اساسی بین دو کشور، به تیرگی روابط آنها تا سال 2024 خواهد انجامید.این گزارش تأکید میکند: باوجوداینکه جو بایدن، رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده آمریکا، مواضع نرمتری نسبت به سیاستهای فشار حداکثری رئیسجمهور سلف خود در پیشگرفته است؛ اما تجربه نشان میدهد هرگونه خطای محاسباتی ایران، از جانب رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده بدون پاسخ نخواهد ماند.
اقتصاد ایران که تحتفشارهای سهجانبه تحریمهای ایالاتمتحده، قیمتهای پایین نفت و اثرات همهگیری ویروس کرونا قرار دارد با محدودیت دسترسی به منابع مالی خارجی و محدودیت نقدینگی در داخل مواجه است. از طرف دیگر، افزایش مخارج دولت تا حدی از طریق پولی کردن کسری بودجه تأمین میشود که در اثر این سیاست، فشارهای تورمی بالا به قوت خود در اقتصاد باقی خواهد ماند.البته، باگذشت زمان طی دوره پیشبینی، دولت تلاش خواهد کرد هزینههای مرتبط با ویروس کرونا را مهار کند و درعینحال، افزایش قیمت و افزایش صادرات نفت باعث رشد درآمدهای کشور خواهد شد؛ بنابراین، انتظار میرود کسری بودجه در بازه زمانی 24-2023 الی 26-2025 بهطور متوسط به میزان 1.5 درصد از تولید ناخالص داخلی تثبیت شود.
ایران میتواند در مقابل تحریمها مقاومت کند
در بخش دیگری از این گزارش، به سند همکاری 25 ساله ایران و چین پرداختهشده است. این توافق قصد دارد نشان دهد که ایران هم از پشتوانه اقتصادی بینالمللی برای مقاومت در برابر تحریمها برخوردار است و هم حمایت سیاسی لازم را در ارتباط با تقاضای خود مبنی بر لغو تحریمها پیش از بازگشت به اجرای کامل توافق هستهای دارد.
سند همکاری ایران و چین این دیدگاه را تقویت میکند که ایران مادامیکه در انتظار رفع تحریمهای ایالاتمتحده است بر تقویت روابط اقتصادی خود با چین متمرکز خواهد شد، بهویژه در زمینه ترغیب چین به خرید نفت بیشتر در ازای دسترسی ترجیحی به قراردادهای زیرساختی در ایران برای شرکتهای چینی.
بازی آمریکا را رصد کنیم
گزارش اکونومیست و گزارشهای مشابه بهوضوح نشان میدهد که اساسا نباید بر روی «اقتصاد تحریم محور» یا «اقتصاد برجام محور» حسابی بازکنیم. آمریکا در حوزه اقتصادی، درصدد است با قرار دادن نقطه ثقل اقتصادی کشور بر مبنای «برجام»، مانع از تحقق ظرفیتهای بالقوه نهفته در حوزه اقتصاد و صنعت کشور شود. به عبارت بهتر، غرب روزنه نفوذ اقتصادی خود درکشور را بر مبنای جا انداختن « اقتصاد متأثر از تحریم» در حوزه مالی و اعتباری کشور قرار داده است.
همانگونه که بارها عنوانشده است، ازآنجاکه برجام بهصورت بالقوه توسط آمریکا قابلنقض است ( و این موضوع در دوران ریاست جمهوری ترامپ نیز به اثبات رسید)، نمیتوان از آن بهعنوان یک نقطه ثقل در معادلات اقتصادی کشور اتکا کرد. بدیهی است که در این برهه تعیینکننده، باید نسبت به مقوله «اقتصاد درونزا» یا همان اقتصاد مقاومتی بهمثابه تنها نسخه مقابله بانفوذ اقتصادی غرب در دوران پسابرجام نگریست. در این میان، بیاعتمادی نسبت بهطرف مقابل و اصول اقتصادی ایجاب میکند بهجای تکیهبر یک «ظرفیت قابلتغییر»، به ظرفیت داخلی کشور که متغیری از اخم و لبخند دشمنان ما نیست، استناد کنیم.
درصورتیکه «اقتصاد مقاومتی» به مبنا و الگوی ما در حوزه مالی و اعتباری و گردش سرمایه در داخل و خارجی از کشور تبدیلشده و «برجام» در ذیل این ساختار تعریف گردد، در این حوزه ضمن بستن راه نفوذ دشمن خواهیم توانست اقتصاد خود را بهصورت بنیادین و اصولی بازتعریف کرده و برنده این رقابت پیچیده با آمریکا باشیم.بااینحال اگر «برجام» و «تحریمها» بخواهند به روح حاکم بر کالبد اقتصادی کشور تبدیل شوند و اقتصاد مقاومتی در ذیل این نگاه بازدارنده یا حتی در عرض آن تعریف شود، ما بهجای «کنشگری» در عرصه اقتصاد، صرفا در مقام «واکنش » قرار خواهیم گرفت. در اینجا توان و ظرفیت داخلی جای خود را به بازی بازیگران خارجی خواهد داد.نباید تجربه بازی هیجانی اما تلخ دولت فعلی را در بین سالهای 1392 تا الان را فراموش کرد. قطعا در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد، باید طرحی نو درانداخت تا شاهد وقوع بحرانهایی ازایندست نباشیم.
درنهایت اینکه شرایط امروز ، علاوه بر آنکه بهصورت ذاتی و به دلیل آنارشی حاکم بر روابط بینالملل پیچیده است، به دلیل تلاش دشمن برای نفوذ گسترده و همزمان در حوزههای متعدد اقتصادی و سیاست داخلی و خارجی کشور بهشدت حساس و سرنوشتساز است. ازاینرو باید مراقب باشیم قطعات پازلی به نام «ایران قدرتمند» را نادرست یا جابهجا نچینیم.قطعا در این خصوص لازم است به فرموده رهبر معظم انقلاب عمل کرده و «استراتژی خنثیسازی تحریمها»را بر «استراتژی رفع تحریمها» ترجیح دهیم. بدون شک، در این صورت دیگر حضور یا عدم حضور یک حزب و گروه خاص در آمریکا یا خروج یا عدم خروج این کشور از توافق هستهای، تأثیری درحرکت روبهجلوی اقتصادی کشورمان نخواهد داشت.
درحالیکه برخی محافل داخلی اصرار دارند که آمریکا قصد بازگشت کامل به برجام دارد، شواهد موجود نشاندهنده عدم پایبندی ذاتی دو حزب سنتی این کشور( دموکراتها و جمهوریخواهان) در قبال این توافق است. بر این اساس، کمترین تضمینی در خصوص پایبندی دولت بایدن به برجام نیز وجود ندارد.در چنین شرایطی تکلیف دولت جمهوریخواه بعدی آمریکا نیز مشخص است!
گزارش اکونومیست چه میگوید؟
واحد اطلاعات اکونومیست دریکی از تحلیلهای جدید خود (مورخ 4 آوریل 2021) به پیشبینی وضعیت اقتصاد ایران در 5 سال آینده پرداخته است. بر اساس این گزارش، باوجود سه سال رکود عمیق کشور و تحریمهای مستمر ایالاتمتحده، ایران همچنان دومین اقتصاد بزرگ منطقه با دومین نرخ جمعیت است که در صورت تنشزدایی روابط با آمریکا (هرچند بعید به نظر میرسد)، چشمانداز اغواکنندهای برای سرمایهگذاران خواهد داشت؛ بهعبارتدیگر، چشمانداز اقتصاد ایران به کاهش یا عدم کاهش تحریمهای ایالاتمتحده وابستگی بسیاری دارد.
بر اساس پیشبینی این گزارش، با توجه به انگیزههای هر دو طرف، احتمالاً تا سال 2022 توافق موقت برای کاهش غنیسازی اورانیوم در مقابل کاهش تحریمهای نفتی ایران حاصل خواهد شد؛ اما این توافق دیری نخواهد پایید و در بلندمدت، اختلافات اساسی بین دو کشور، به تیرگی روابط آنها تا سال 2024 خواهد انجامید.این گزارش تأکید میکند: باوجوداینکه جو بایدن، رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده آمریکا، مواضع نرمتری نسبت به سیاستهای فشار حداکثری رئیسجمهور سلف خود در پیشگرفته است؛ اما تجربه نشان میدهد هرگونه خطای محاسباتی ایران، از جانب رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده بدون پاسخ نخواهد ماند.
اقتصاد ایران که تحتفشارهای سهجانبه تحریمهای ایالاتمتحده، قیمتهای پایین نفت و اثرات همهگیری ویروس کرونا قرار دارد با محدودیت دسترسی به منابع مالی خارجی و محدودیت نقدینگی در داخل مواجه است. از طرف دیگر، افزایش مخارج دولت تا حدی از طریق پولی کردن کسری بودجه تأمین میشود که در اثر این سیاست، فشارهای تورمی بالا به قوت خود در اقتصاد باقی خواهد ماند.البته، باگذشت زمان طی دوره پیشبینی، دولت تلاش خواهد کرد هزینههای مرتبط با ویروس کرونا را مهار کند و درعینحال، افزایش قیمت و افزایش صادرات نفت باعث رشد درآمدهای کشور خواهد شد؛ بنابراین، انتظار میرود کسری بودجه در بازه زمانی 24-2023 الی 26-2025 بهطور متوسط به میزان 1.5 درصد از تولید ناخالص داخلی تثبیت شود.
ایران میتواند در مقابل تحریمها مقاومت کند
در بخش دیگری از این گزارش، به سند همکاری 25 ساله ایران و چین پرداختهشده است. این توافق قصد دارد نشان دهد که ایران هم از پشتوانه اقتصادی بینالمللی برای مقاومت در برابر تحریمها برخوردار است و هم حمایت سیاسی لازم را در ارتباط با تقاضای خود مبنی بر لغو تحریمها پیش از بازگشت به اجرای کامل توافق هستهای دارد.
سند همکاری ایران و چین این دیدگاه را تقویت میکند که ایران مادامیکه در انتظار رفع تحریمهای ایالاتمتحده است بر تقویت روابط اقتصادی خود با چین متمرکز خواهد شد، بهویژه در زمینه ترغیب چین به خرید نفت بیشتر در ازای دسترسی ترجیحی به قراردادهای زیرساختی در ایران برای شرکتهای چینی.
بازی آمریکا را رصد کنیم
گزارش اکونومیست و گزارشهای مشابه بهوضوح نشان میدهد که اساسا نباید بر روی «اقتصاد تحریم محور» یا «اقتصاد برجام محور» حسابی بازکنیم. آمریکا در حوزه اقتصادی، درصدد است با قرار دادن نقطه ثقل اقتصادی کشور بر مبنای «برجام»، مانع از تحقق ظرفیتهای بالقوه نهفته در حوزه اقتصاد و صنعت کشور شود. به عبارت بهتر، غرب روزنه نفوذ اقتصادی خود درکشور را بر مبنای جا انداختن « اقتصاد متأثر از تحریم» در حوزه مالی و اعتباری کشور قرار داده است.
همانگونه که بارها عنوانشده است، ازآنجاکه برجام بهصورت بالقوه توسط آمریکا قابلنقض است ( و این موضوع در دوران ریاست جمهوری ترامپ نیز به اثبات رسید)، نمیتوان از آن بهعنوان یک نقطه ثقل در معادلات اقتصادی کشور اتکا کرد. بدیهی است که در این برهه تعیینکننده، باید نسبت به مقوله «اقتصاد درونزا» یا همان اقتصاد مقاومتی بهمثابه تنها نسخه مقابله بانفوذ اقتصادی غرب در دوران پسابرجام نگریست. در این میان، بیاعتمادی نسبت بهطرف مقابل و اصول اقتصادی ایجاب میکند بهجای تکیهبر یک «ظرفیت قابلتغییر»، به ظرفیت داخلی کشور که متغیری از اخم و لبخند دشمنان ما نیست، استناد کنیم.
درصورتیکه «اقتصاد مقاومتی» به مبنا و الگوی ما در حوزه مالی و اعتباری و گردش سرمایه در داخل و خارجی از کشور تبدیلشده و «برجام» در ذیل این ساختار تعریف گردد، در این حوزه ضمن بستن راه نفوذ دشمن خواهیم توانست اقتصاد خود را بهصورت بنیادین و اصولی بازتعریف کرده و برنده این رقابت پیچیده با آمریکا باشیم.بااینحال اگر «برجام» و «تحریمها» بخواهند به روح حاکم بر کالبد اقتصادی کشور تبدیل شوند و اقتصاد مقاومتی در ذیل این نگاه بازدارنده یا حتی در عرض آن تعریف شود، ما بهجای «کنشگری» در عرصه اقتصاد، صرفا در مقام «واکنش » قرار خواهیم گرفت. در اینجا توان و ظرفیت داخلی جای خود را به بازی بازیگران خارجی خواهد داد.نباید تجربه بازی هیجانی اما تلخ دولت فعلی را در بین سالهای 1392 تا الان را فراموش کرد. قطعا در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد، باید طرحی نو درانداخت تا شاهد وقوع بحرانهایی ازایندست نباشیم.
درنهایت اینکه شرایط امروز ، علاوه بر آنکه بهصورت ذاتی و به دلیل آنارشی حاکم بر روابط بینالملل پیچیده است، به دلیل تلاش دشمن برای نفوذ گسترده و همزمان در حوزههای متعدد اقتصادی و سیاست داخلی و خارجی کشور بهشدت حساس و سرنوشتساز است. ازاینرو باید مراقب باشیم قطعات پازلی به نام «ایران قدرتمند» را نادرست یا جابهجا نچینیم.قطعا در این خصوص لازم است به فرموده رهبر معظم انقلاب عمل کرده و «استراتژی خنثیسازی تحریمها»را بر «استراتژی رفع تحریمها» ترجیح دهیم. بدون شک، در این صورت دیگر حضور یا عدم حضور یک حزب و گروه خاص در آمریکا یا خروج یا عدم خروج این کشور از توافق هستهای، تأثیری درحرکت روبهجلوی اقتصادی کشورمان نخواهد داشت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 10
آسیبهای غلبه اخبار منفی به مثبت
گروه اجتماعی- مریم رمضانی
بعید نیست که بذر اضطراب، خشونت، ناامیدی و عصبانیت را همین خبرهای بد در دلمان کاشته باشند. همه ما روزانه در محاصره اخبار بد و منفی قرار داریم و برخی رسانهها نیز برای جذب کلیک و ممبر و کسب تبلیغات بیشتر، در انتشار اینگونه اخبار افراط میکنند و شاید یکی از علل آن، اقبال جامعه باشد. بالطبع اخبار هیجانی و بد از دیرزمان مشتریهای پروپاقرصی داشته و حتی خیلیها روزشان را با مطالعه خبرهای حوادث آغاز میکنند؛ اخباری که برخی معتقدند پرداختن به آنها احساس ناامنی ایجاد میکند و سبب میشود قبح برخی رفتارهای زشت در جامعه فرو بریزد. مثلا در ماجرای قتل بابک خرمدین، بسیاری از رسانهها بدون رعایت اصول و ارزشها، بهگونهای این خبر را درج کردند که گویی باید از تمامی والدین ترسید و انگار چنین مسئلهای گستردگی دارد، حالآنکه در عالم واقع چنین نیست. اما هیاهوی بیشتر دیده شدن، گاهی رسانهها را به دام خبرهای منفی، بزرگنمایی و اغراق میاندازد.
بر این اساس هرروز اخبار منفی شبکههای تلویزیونی و رسانهها بیشتر از قبل میشود و سلامت روانی و فکری جامعه را در معرض خطر قرار میدهد. سالیان مدید است که همه ما در محاصره اخبار بد از سراسر نقاط جهان هستیم و این روان ماست که هرروز با این اخبار بمباران میشود. در این روزهای پرالتهاب ایران و جهان، روزهایی که خبر کرونا و واکسن و سیل، زلزله، تورم و مشکلات اقتصادی، تحریم و هزاران خبر مهم و غیرمهم دیگر زندگی ما را احاطه کردهاند، دیدن چهرههای غمگین و درخود مانده مردم چیز عجیبی نیست. شنیدن اخبار یکی را نگران رونق کارش کرده و دیگری را به فکر نجات جان انداخته است. اما در این میان، این موضوع قابلچشمپوشی نیست که برخی رسانهها برای جذب مخاطب بیشتر، با انتشار اخبار هیجانی با یکدیگر به رقابت میپردازند اما این رقابت، سالم نیست. اگرچه رسانهها با این ترفند، مخاطب را به سمت خود جذب میکنند اما لزوما نمیتوانند مخاطب را با خود همراه سازند. بر اساس مدل ارتباطی «لاسول» ما در ارتباط با مخاطب یاد گرفتهایم که مخاطب آن زمانی که با ما همراهی میکند پایدار است. زمانی که مخاطب ما را انتخاب میکند به معنای این نیست که با ما همراهی میکند. این دست از اخبار ممکن است که مخاطبان را به سمت رسانه سوق دهد اما به معنای این نیست که آن رسانه در جهت انتخاب آن مخاطب قرار گرفته و میتواند با آن همراه باشد.
سرگرم کردن افراد بر هدف انتشار اطلاعات پیشی گرفته است
به هر ترتیب، شبکهها و رسانههای خبری به برانگیخته کردن عواطف مردم رو آوردهاند تا عواقب منفی اینگونه اقدامات را به آنها یادآور شوند. اما به خطرات ناشی از تأثیر روانی این دسته اخبار بر روی سلامت روان افراد جامعه بیتوجهی میکنند. ازآنجاکه ما امروزه پوشش خبری ۲۴ ساعته در ۷ روز هفته داریم، میتوان از تمام خبرهای گوشه و کنار جهان در کسری از ثانیه خبردار شد. در این میان، رقابت شبکههای خبری برای جذب مخاطب باعث شده سرگرم کردن افراد بر هدف انتشار اطلاعات پیشی بگیرد. شبکهها و رسانههای خبری باید با دیگر برنامههای تلویزیونی رقابت کنند، به همین دلیل تأکید بر جنبه عاطفی جرم و جنایت و دیگر اخبار منفی رواج یافته است. آنها سعی میکنند احساسات عاطفی شما را درگیر کنند، تا بازهم مخاطب آنها بمانید و اخبار را پیگیری کنید.
در همین رابطه با «محمد لسانی» پژوهشگر و کارشناس رسانه گفتوگو کردهایم.
مهندسی انتشار اخبار منفی
«لسانی» در ابتدا توضیح میدهد که «خبرهای حوادث و شوک کننده دارای چهاربخش است، یک بخشی از آن خود اتفاق است که این اتفاق برخی مواقع در رسانههای مولتیمدیا و رسانههای خرد که شبکههای اجتماعی جزء رسانههای خرد است، بازتاب مییابد و اینها چندان قابل سانسور نیستند. بنابراین بحثی در این مسئله نیست که بههرحال اتفاق درز پیدا میکند. بخش دوم مربوط به مجرای علنی کردن اتفاق است که این مجرا، عموما یا پلیس آگاهی است و یا خبرنگاران حوادثی که از بازپرس و یا آتشنشانی و روابط عمومی اورژانس اطلاعات را میگیرند. در اینجا ما دچار ضعفیم و مهندسی انتشار اخبار منفی به این بخش برمیگردد، درحالیکه قابلیت کنترل دارد و اصطلاحا دارای پیچ تنظیم است. این پیچ تنظیم است که میگوید، چگونه بگوید، چه بگوید و چه نگوید، به همین دلیل عموما افرادی که در روابط عمومی نهادها مسئولاند و یا مسئول مستقیماند، نکاتی را مطرح میکنند برای اینکه نام و نهادشان در رسانه مطرح شود و دو مسئله را زیرپا میگذارند. یکی طبقهبندی اطلاعرسانی است و دیگری عدم پیوستگی اطلاعرسانی است که ما به آن نشر قطرهچکانی میگوییم. چون اگر پیوسته تداوم داشته باشد و مسئولی امروز و فردا و پسفردا مصاحبه کند، اطلاعرسانی تداوم مییابد و این خط خبری را بالا نگه میدارد و مانع از سقوط و فرودش میشود و مثل آتشی است که آن مقام مسئول به آن میدمد. بنابراین دو چیز را زیر پا میگذارد، اول طبقهبندی انتشار، به این معنا که هر چیزی را نباید گفت. بهعنوانمثال فردی مصاحبه کرده و گفته یک پسربچه در مشهد با یک شی نوکتیزی که به سرش اصابت کرده به قتل رسیده و این شی نوکتیز باعث شده که آن حلقه سوم که حلقه رسانههاست، تیتری با این عنوان درج کنند: «قتل پسربچه با قندشکن» به این مفهوم که عملا کدی بدهند، در عین اینکه روزهای بعد مشخص شد، قاتل با سنگ به سر پسربچه ضربه زده است. اما چون فرد در مصاحبه گفته، شی نوکتیز، آن حلقه رسانهای هم میخواهد با کلمات بازی کند تا ممبر و کلیک بگیرد و توجهها را بهسوی خود جلب کند لذا در حلقه دوم که مسئولین نهادها قرار دارند، به انگیزه، دیده شدن شخص خود و یا نهادشان، در طبقهبندی انتشار، جزئیاتی را به بازی میگیرند و از حلقه رسانهای عدول میکنند.»
پرهیز از انتشار ریزهکاریهای جرم
این کارشناس رسانه در ادامه اضافه میکند: «در انتشار اخبار منفی نباید جوانب و ریزهکاریهای جرم منتشر شود، بلکه باید ریزهکاریهای پیشگیری از جرم منتشر شود. یعنی اجزا در جرم مهم نیست، ما این را در مورد عالم رسانه میگوییم وگرنه ممکن است در عالم حقوق و جزا برای اینکه حکم داده شود، این اجزا بسیار مهم باشد اما رسانه جای صرف اجزا و جزئیات جرم نیست و هم اینکه در رسانه باید تمرکزمان را روی جزئیات پیشگیری از جرم بگذاریم و نکته دوم این است که اینها معمولا خط خبر را زنده نگه میدارند و به آتش خبر میدمند، پس بهقاعده ایمیرسیم به نام قاعده عدم پیوستگی و باید اخبار بد تا حد امکان بهصورت منقطع مطرح شود. از اینجا به بعد به حلقه سوم میرسیم که حلقه رسانههاست و رسانهها انگیزههایی دارند که یک انگیزه آنها جذب کلیک، ممبر و مخاطب است تا بتوانند با تبلیغات به درآمدزایی برسند و دیده شوند، چنانکه ستون حوادث به صفحه حوادث تبدیل شد و صفحه حوادث در برخی از روزنامهها مثل جام جم بهضمیمه حوادث تبدیل شد، یعنی حوادث مثل بادکنک است، به خاطر اینکه مخاطب میپسندد و استقبال میکند.»
عدم زنجیره سازی خبرهای بد
لسانی با بیان اینکه در رسانهها چند مسئله خط قرمز است که به آن توجهی نمیشود، میگوید: اولین بحث مربوط به عدم زنجیره سازی
است، یعنی ما باید از زنجیره سازی حوادث بد خودداری کنیم، چون وقتی از حوادث زنجیره سازی میکنید، میگویید این یک ژانر است، مثلا ژانر فرزندکشی، چون در رابطه با بابک خرمدین هم این اتفاق افتاد اما وقتی یک رسانه در ادامه این خبر، به سراغ سوژههای بعدی برود و بگوید مادری در مشهد دو فرزندش را کشت و فردا هم رسانههای دیگر مشابه این اخبار را منتشر کنند، تبدیل به ژانر خواهد شد و انتقال آن به جامعه موجب میشود که از قبح و زشتی یک عمل و جرم کاسته شود و بهعبارتدیگر همهگیری کاری میکند که قبح یک رفتار بد و جرم شکسته شود. بهعنوانمثال ممکن است پدری به این فکر نکند که فرزندش را بکشد اما با خودش فکر میکند چطور صد نفر دیگر کشتند و شد؟ یعنی عملا دری به روی پدر و مادر مستأصل باز میشود. چون همه اینها زمینههایی دارد، مثلا ناراحتی پدر و مادر. برای همین است که با فضاسازی رسانهای دری به روی پدر و مادر مستأصل باز میکنیم که توانایی حل مسئله ندارند. بیشک آنکس که توانایی حلاجی ندارد به سمت قتل و جرم و جنایت میرود و تصور میکند هیچ راهی بهجز حذف صورتمسئله پیش رو ندارد.»
نیازمند شورای عالی امنیت روانی هستیم
برای همین است که «لسانی» تأکید میکند: « در رسانهها نقطه اولی که باید رعایت شود، عدم زنجیره سازی حوادث است که ما متأسفانه شاهدیم برخی حوادث، روانها را مخدوش میکنند و همانطور که شورای عالی امنیت ملی داریم، شورای عالی امنیت روانی میخواهیم. این شورا باید اعلام جرم کند علیه رسانهای که زنجیره سازی میکند. اگر خاطرتان باشد، چند سال پیش، ماجرایی برای چند بچه اتفاق افتاد، ازجمله ربودن «بنیتا» دختر هشتماهه که در اتومبیلی که شیشههایش بسته و درهایش قفل بود، در کنار خیابانی خلوت از گرسنگی و تشنگی جان داد و بعدازآن بهیکباره رسانهها یوسف و چندنفر دیگر را پیدا کردند که درمجموع 6 مورد قتل بود و علنی شد. اما زنجیره سازی بزرگترین جرم علیه امنیت روانی است. به خاطر اینکه ساختار تاروپود جامعه را از هم جدا میکند، بهعنوان نمونه، من نوعی و مخاطبی که این پیامها را دریافت میکند به اولین چیزی که فکر میکند این است که جامعه زامبی و گرگ شده و جای من در اینجا نیست، چون گرگ نیستم و اگر در اینجا باشم دریده خواهم شد. بنابراین باید بروم و کلید مهاجرت به خارج از عدم اعتماد به جامعه و کشور زده میشود لذا اخباری ازایندست که اشاره کردم به دنبال خودش ضعف اعتمادبهنفس ملی و یا بیاعتمادی به هویت ملی و یا تحقیر هویت ملی میآورد. هویت ملی پایه تحرک یک جامعه است و اگر هویت ملی داشته باشیم، جامعه را میسازیم. اگر هویت ملی نداشته باشیم جامعه را تخریب میکنیم. یعنی خودمان تبدیل به آن گرگها و زامبیها میشویم. بنابراین اهمیت دارد که رسانهها، عدم زنجیره سازی را رعایت کنند.»
رسانهها بر روی زمینههای ایجاد جرم نورافکن بیندازند
نکته دیگری که این پژوهشگر رسانه بر آن تأکید دارد، «عبور از جرم به سمت زمینههای ایجاد جرم است. رسانهها بهجای آنکه نقاب دوربین خودشان را به این سمت ببرند که جرم چه زوایایی داشته و تکههای بدن فرد کشتهشده، در چند پلاستیک یا چمدان ریخته شده، حتی پلاستیکها چه رنگی بوده و وزن هر پلاستیک چقدر بوده است و آیا کمر قاتل که در اینجا منظور پدر بابک خرمدین است، در جابهجایی این پلاستیکها و چمدانها درد نگرفته است، به مسائل دیگری میپردازند که بیشتر هراس افکنی میکند. درحالیکه باید به ظواهر جرم دقت کنند و بر روی زمینههای ایجاد جرم نورافکن بیندازند، به خاطر اینکه از تکرار آن جلوگیری کنند. چون هدف رسانه، آگاهسازی برای عدم تکرار است اما در این مسئله هدف رسانهها تغییر پیدا کرده، یعنی هدف رسانهها، دیده شدن و ترساندن است. در کدامیک از رسانهها، این آگاهی بخشی را پیدا میکنیم که اگر در این شرایط قرار گرفتیم، چهکار کنیم و چهکار نکنیم؟ کدامیک از اخبار ما، این آگاهی را به مخاطب میدهند؟ رسانهای که آگاهی نمیدهد فقط و فقط ایجاد ترس میکند و رسانهای که ایجاد ترس بکند باید در شورای عالی امنیت روانی مورد مؤاخذه واقع شود، چون حق ندارد جامعه را دچار ترس و التهاب کند، چنین رسانههایی ضد هویت ملی و آرامش ملی عمل میکنند. برای ما همیشه امنیت ملی مهم بوده اما به آرامش ملی بهایی ندادهایم. به همین دلیل در حال حاضر وضعیت بهگونهای است که چرخ نهادها میچرخد اما چرخ جامعه نمیچرخد و درواقع آنقدر جامعه در معرض اخبار بد قرار گرفته که والدین میترسند فرزندشان را در خانه تنها بگذارند و یا به همسایه و دوست بسپارندش، چون رسانههای ما بهجای آگاهی بخشی، جامعه را ترساندهاند.»
تصویر پدر در رسانه تحریف شده است
لسانی میافزاید: «اینجاست که حلقه چهارم، حلقه مردم است و مردم نسبت بهاتفاق هیجانی تصمیم میگیرند، بهعنوانمثال بعد از مرگ بابک خرمدین، خیلیها در شبکههای اجتماعی تکه بار پدر خود میکردند و به همین علت است که ما ژانری به ژانر «بابام» داریم که بابام کودک بودم با من این کار را کرد و بهنوعی چهره پدر در رسانه دستکاری و تصویرش تحریف شده است و در قتل خرمدین، تصویرسازی به سمتی رفت که چهره پدر و مادر را در سطح جامعه مخدوش کند که بزرگترین حمله است، اینکه ما تصویر والدین را به خاطر دونفری که بیمارند و قاتل زنجیرهایاند خراب کنیم، بسیار اقدام ناشایستی است. بنابراین در لایه مردمی اتفاقی که در قتل خرمدین افتاد، برخورد براساس هیجانات بود و دومین اتفاقی که میتوان گفت رخ داده، تسری مویرگی است. به این مفهوم که خود جامعه خبر را دستبهدست کند و به دیگران برساند به این صورت که همیشه آن آتش و خاکستر را روشن نگه میدارد و رسانه و مقام مسئول در آن میدمد. این موارد در ماجرای اخبار منفی و قتل بهکرات روی میدهد.»
خلق خبر توسط خبرگزاریها صورت میگیرد
این صاحبنظر در عرصه رسانه، در مورد عدم زنجیره سازی خبرهای بد در شبکههای اجتماعی که نظارتی بر آن نیست میگوید: «ما موضوعی به نام خلق خبر داریم. این خلق خبر در جامعه توسط خبرگزاریها صورت میگیرد. اینکه ما مطلع میشویم پسری با شی نوکتیز در مشهد کشتهشده، یک خبرگزاری آن را منتشر و یک مقام مسئول دراینباره مصاحبه کرده است. بنابراین لایهای که بههیچعنوان خارجی نیست و لایهای که کاملا قابلکنترل است، هم نشت خبر توسط نهادهای مسئول و هم انتشار خبر توسط خبرگزاریها، دست خودمان است، خودمان همهچیز را به این سمت بردهایم. اگر خارجیها روی اخبار منفی ما موجسواری میکنند، پاس گلی است که خود داخلیها میدهند. خلق خبر توسط خبرگزاریها و اعلام خبر توسط مسئولین بهزیستی و اورژانس، آتشنشانی و آگاهی صورت میگیرد.»
این کارشناس رسانه تأکید میکند: «در ساختار روانی خبر، ما موضوعی به نام ارزشهای خبری داریم که 7 ارزش است و جهانی بوده و مردم را موردمطالعه قرار دادهاند. در این ارزشها، یکی درگیری است، یعنی زدوخورد یا ضدیت که فیزیکی یا مجازی باشد. دومین ارزش خبری، شگفتی است، یعنی موضوعی باشد که همه تعجب کنند، مثل به قتل رسیدن فرزند توسط والدین که استثنا است. ارزش خبری بابک خرمدین، درگیری و شگفتی بود که میزان شگفتی آن بالاتر بود و تک ارزش آن شگفتی و استثنا بود. بنابراین ما دارای ارزشهای خبریای هستیم که به همه رسانهها و روزنامهها آموزش داده میشود اما جوامعی که در حال پیشرفت هستند و اسلامیاند باید روزنامهنگاریشان، متعهد و مسئولانه باشد. نه لزوما روزنامهنگاری جهانی که در این فضا، درگیری و شگفتی دارید. شما ارزش شهرت را هم دارید که بابک خرمدین به خاطر اینکه کارگردان بوده، خبر قتلش بیشتر رسانهای شده است و یا یک کشیده زدن علی دایی به خبرنگار، همه رسانهها را درنوردید، چون دارای عنصر شهرت و درگیری و شگفتی بود. ازاینرو نظام دهی عرصه خبر ما در حوزه حوادث، متأثر از قواعد جهانی و فراملی است که لزوما باارزشهای ما سازگار نیست.»
خشونت، اولین محتوای ناسالم
لسانی در پاسخ به این پرسش که آیا بمباران اخبار منفی میتواند جامعه را نسبت به بسیاری از اتفاقات بد بیتفاوت کند، میگوید: «قواعد اخلاقی در ذهن هر فرد وجود دارد و حتی اگر خلافکار باشد، این قواعد در ذهنش موجود است و نما و ویترینی از خودش میسازد که این نما و ویترین اخلاقی است. یا افراد «درون اخلاقی» هستند و یا افراد عملا وجهه سازی اخلاقی میکنند، حتی اگر اخلاقی نباشند. پس چون اخبار منفی روی قواعد اخلاقی ما، درونی و بیرونی مینشیند. به همین دلیل همیشه ما را تحت تأثیر قرار میدهد و میبینید که در جوامع دیگر بیش از یک دهه است که به تفکر مثبت رسیدهاند و خیلی زودتر با عواقب شبکههای اجتماعی و اخبار منفی روبهرو شدهاند و بحث تفکر مثبت و جلوگیری از تفکر منفی را یاد گرفتهاند و از طرف دیگر، بحث هشداردهی نسبت به محتواهای مضر است که بسیار اهمیت دارد. با جهانیشدن اینترنت باید از مخاطب در برابر محتوای ناسالم محافظت کرد. اولین محتوای ناسالم، خشونت است. بحث پرنوگرافی و برهنگی و الکل و مواد مخدر و تنفر نژادی، محتوای ناسالماند اما سرلوحه حفاظت از مخاطب در عرصه جهانی با همهگیر شدن اینترنت، خشونت است. ما باید مخاطب را در برابر اخباری که زدوخورد و تصویر خون دارد و جزئیات قتل دارد، محافظت کنیم. ولی این موارد را ما رعایت نمیکنیم. مثلا در همین ماجرای قتل بابک خرمدین دیدم رسانهای عکس دودست بریدهشده را گذاشته و روی تصویر نوشته، جزئیات قتل بابک خرمدین، به این مفهوم که عکس دیگری از جغرافیای دیگری بهصورت آرشیوی پیدا کردهاند که مخاطب را تحت تأثیر قرار بدهند و همه اینها حاشیههایی است که رسانهها به آن دامن میزنند و ما نیاز داریم شورای عالی امنیت روانی در مقابل این مسائل موضع بگیرد.»
بعید نیست که بذر اضطراب، خشونت، ناامیدی و عصبانیت را همین خبرهای بد در دلمان کاشته باشند. همه ما روزانه در محاصره اخبار بد و منفی قرار داریم و برخی رسانهها نیز برای جذب کلیک و ممبر و کسب تبلیغات بیشتر، در انتشار اینگونه اخبار افراط میکنند و شاید یکی از علل آن، اقبال جامعه باشد. بالطبع اخبار هیجانی و بد از دیرزمان مشتریهای پروپاقرصی داشته و حتی خیلیها روزشان را با مطالعه خبرهای حوادث آغاز میکنند؛ اخباری که برخی معتقدند پرداختن به آنها احساس ناامنی ایجاد میکند و سبب میشود قبح برخی رفتارهای زشت در جامعه فرو بریزد. مثلا در ماجرای قتل بابک خرمدین، بسیاری از رسانهها بدون رعایت اصول و ارزشها، بهگونهای این خبر را درج کردند که گویی باید از تمامی والدین ترسید و انگار چنین مسئلهای گستردگی دارد، حالآنکه در عالم واقع چنین نیست. اما هیاهوی بیشتر دیده شدن، گاهی رسانهها را به دام خبرهای منفی، بزرگنمایی و اغراق میاندازد.
بر این اساس هرروز اخبار منفی شبکههای تلویزیونی و رسانهها بیشتر از قبل میشود و سلامت روانی و فکری جامعه را در معرض خطر قرار میدهد. سالیان مدید است که همه ما در محاصره اخبار بد از سراسر نقاط جهان هستیم و این روان ماست که هرروز با این اخبار بمباران میشود. در این روزهای پرالتهاب ایران و جهان، روزهایی که خبر کرونا و واکسن و سیل، زلزله، تورم و مشکلات اقتصادی، تحریم و هزاران خبر مهم و غیرمهم دیگر زندگی ما را احاطه کردهاند، دیدن چهرههای غمگین و درخود مانده مردم چیز عجیبی نیست. شنیدن اخبار یکی را نگران رونق کارش کرده و دیگری را به فکر نجات جان انداخته است. اما در این میان، این موضوع قابلچشمپوشی نیست که برخی رسانهها برای جذب مخاطب بیشتر، با انتشار اخبار هیجانی با یکدیگر به رقابت میپردازند اما این رقابت، سالم نیست. اگرچه رسانهها با این ترفند، مخاطب را به سمت خود جذب میکنند اما لزوما نمیتوانند مخاطب را با خود همراه سازند. بر اساس مدل ارتباطی «لاسول» ما در ارتباط با مخاطب یاد گرفتهایم که مخاطب آن زمانی که با ما همراهی میکند پایدار است. زمانی که مخاطب ما را انتخاب میکند به معنای این نیست که با ما همراهی میکند. این دست از اخبار ممکن است که مخاطبان را به سمت رسانه سوق دهد اما به معنای این نیست که آن رسانه در جهت انتخاب آن مخاطب قرار گرفته و میتواند با آن همراه باشد.
سرگرم کردن افراد بر هدف انتشار اطلاعات پیشی گرفته است
به هر ترتیب، شبکهها و رسانههای خبری به برانگیخته کردن عواطف مردم رو آوردهاند تا عواقب منفی اینگونه اقدامات را به آنها یادآور شوند. اما به خطرات ناشی از تأثیر روانی این دسته اخبار بر روی سلامت روان افراد جامعه بیتوجهی میکنند. ازآنجاکه ما امروزه پوشش خبری ۲۴ ساعته در ۷ روز هفته داریم، میتوان از تمام خبرهای گوشه و کنار جهان در کسری از ثانیه خبردار شد. در این میان، رقابت شبکههای خبری برای جذب مخاطب باعث شده سرگرم کردن افراد بر هدف انتشار اطلاعات پیشی بگیرد. شبکهها و رسانههای خبری باید با دیگر برنامههای تلویزیونی رقابت کنند، به همین دلیل تأکید بر جنبه عاطفی جرم و جنایت و دیگر اخبار منفی رواج یافته است. آنها سعی میکنند احساسات عاطفی شما را درگیر کنند، تا بازهم مخاطب آنها بمانید و اخبار را پیگیری کنید.
در همین رابطه با «محمد لسانی» پژوهشگر و کارشناس رسانه گفتوگو کردهایم.
مهندسی انتشار اخبار منفی
«لسانی» در ابتدا توضیح میدهد که «خبرهای حوادث و شوک کننده دارای چهاربخش است، یک بخشی از آن خود اتفاق است که این اتفاق برخی مواقع در رسانههای مولتیمدیا و رسانههای خرد که شبکههای اجتماعی جزء رسانههای خرد است، بازتاب مییابد و اینها چندان قابل سانسور نیستند. بنابراین بحثی در این مسئله نیست که بههرحال اتفاق درز پیدا میکند. بخش دوم مربوط به مجرای علنی کردن اتفاق است که این مجرا، عموما یا پلیس آگاهی است و یا خبرنگاران حوادثی که از بازپرس و یا آتشنشانی و روابط عمومی اورژانس اطلاعات را میگیرند. در اینجا ما دچار ضعفیم و مهندسی انتشار اخبار منفی به این بخش برمیگردد، درحالیکه قابلیت کنترل دارد و اصطلاحا دارای پیچ تنظیم است. این پیچ تنظیم است که میگوید، چگونه بگوید، چه بگوید و چه نگوید، به همین دلیل عموما افرادی که در روابط عمومی نهادها مسئولاند و یا مسئول مستقیماند، نکاتی را مطرح میکنند برای اینکه نام و نهادشان در رسانه مطرح شود و دو مسئله را زیرپا میگذارند. یکی طبقهبندی اطلاعرسانی است و دیگری عدم پیوستگی اطلاعرسانی است که ما به آن نشر قطرهچکانی میگوییم. چون اگر پیوسته تداوم داشته باشد و مسئولی امروز و فردا و پسفردا مصاحبه کند، اطلاعرسانی تداوم مییابد و این خط خبری را بالا نگه میدارد و مانع از سقوط و فرودش میشود و مثل آتشی است که آن مقام مسئول به آن میدمد. بنابراین دو چیز را زیر پا میگذارد، اول طبقهبندی انتشار، به این معنا که هر چیزی را نباید گفت. بهعنوانمثال فردی مصاحبه کرده و گفته یک پسربچه در مشهد با یک شی نوکتیزی که به سرش اصابت کرده به قتل رسیده و این شی نوکتیز باعث شده که آن حلقه سوم که حلقه رسانههاست، تیتری با این عنوان درج کنند: «قتل پسربچه با قندشکن» به این مفهوم که عملا کدی بدهند، در عین اینکه روزهای بعد مشخص شد، قاتل با سنگ به سر پسربچه ضربه زده است. اما چون فرد در مصاحبه گفته، شی نوکتیز، آن حلقه رسانهای هم میخواهد با کلمات بازی کند تا ممبر و کلیک بگیرد و توجهها را بهسوی خود جلب کند لذا در حلقه دوم که مسئولین نهادها قرار دارند، به انگیزه، دیده شدن شخص خود و یا نهادشان، در طبقهبندی انتشار، جزئیاتی را به بازی میگیرند و از حلقه رسانهای عدول میکنند.»
پرهیز از انتشار ریزهکاریهای جرم
این کارشناس رسانه در ادامه اضافه میکند: «در انتشار اخبار منفی نباید جوانب و ریزهکاریهای جرم منتشر شود، بلکه باید ریزهکاریهای پیشگیری از جرم منتشر شود. یعنی اجزا در جرم مهم نیست، ما این را در مورد عالم رسانه میگوییم وگرنه ممکن است در عالم حقوق و جزا برای اینکه حکم داده شود، این اجزا بسیار مهم باشد اما رسانه جای صرف اجزا و جزئیات جرم نیست و هم اینکه در رسانه باید تمرکزمان را روی جزئیات پیشگیری از جرم بگذاریم و نکته دوم این است که اینها معمولا خط خبر را زنده نگه میدارند و به آتش خبر میدمند، پس بهقاعده ایمیرسیم به نام قاعده عدم پیوستگی و باید اخبار بد تا حد امکان بهصورت منقطع مطرح شود. از اینجا به بعد به حلقه سوم میرسیم که حلقه رسانههاست و رسانهها انگیزههایی دارند که یک انگیزه آنها جذب کلیک، ممبر و مخاطب است تا بتوانند با تبلیغات به درآمدزایی برسند و دیده شوند، چنانکه ستون حوادث به صفحه حوادث تبدیل شد و صفحه حوادث در برخی از روزنامهها مثل جام جم بهضمیمه حوادث تبدیل شد، یعنی حوادث مثل بادکنک است، به خاطر اینکه مخاطب میپسندد و استقبال میکند.»
عدم زنجیره سازی خبرهای بد
لسانی با بیان اینکه در رسانهها چند مسئله خط قرمز است که به آن توجهی نمیشود، میگوید: اولین بحث مربوط به عدم زنجیره سازی
است، یعنی ما باید از زنجیره سازی حوادث بد خودداری کنیم، چون وقتی از حوادث زنجیره سازی میکنید، میگویید این یک ژانر است، مثلا ژانر فرزندکشی، چون در رابطه با بابک خرمدین هم این اتفاق افتاد اما وقتی یک رسانه در ادامه این خبر، به سراغ سوژههای بعدی برود و بگوید مادری در مشهد دو فرزندش را کشت و فردا هم رسانههای دیگر مشابه این اخبار را منتشر کنند، تبدیل به ژانر خواهد شد و انتقال آن به جامعه موجب میشود که از قبح و زشتی یک عمل و جرم کاسته شود و بهعبارتدیگر همهگیری کاری میکند که قبح یک رفتار بد و جرم شکسته شود. بهعنوانمثال ممکن است پدری به این فکر نکند که فرزندش را بکشد اما با خودش فکر میکند چطور صد نفر دیگر کشتند و شد؟ یعنی عملا دری به روی پدر و مادر مستأصل باز میشود. چون همه اینها زمینههایی دارد، مثلا ناراحتی پدر و مادر. برای همین است که با فضاسازی رسانهای دری به روی پدر و مادر مستأصل باز میکنیم که توانایی حل مسئله ندارند. بیشک آنکس که توانایی حلاجی ندارد به سمت قتل و جرم و جنایت میرود و تصور میکند هیچ راهی بهجز حذف صورتمسئله پیش رو ندارد.»
نیازمند شورای عالی امنیت روانی هستیم
برای همین است که «لسانی» تأکید میکند: « در رسانهها نقطه اولی که باید رعایت شود، عدم زنجیره سازی حوادث است که ما متأسفانه شاهدیم برخی حوادث، روانها را مخدوش میکنند و همانطور که شورای عالی امنیت ملی داریم، شورای عالی امنیت روانی میخواهیم. این شورا باید اعلام جرم کند علیه رسانهای که زنجیره سازی میکند. اگر خاطرتان باشد، چند سال پیش، ماجرایی برای چند بچه اتفاق افتاد، ازجمله ربودن «بنیتا» دختر هشتماهه که در اتومبیلی که شیشههایش بسته و درهایش قفل بود، در کنار خیابانی خلوت از گرسنگی و تشنگی جان داد و بعدازآن بهیکباره رسانهها یوسف و چندنفر دیگر را پیدا کردند که درمجموع 6 مورد قتل بود و علنی شد. اما زنجیره سازی بزرگترین جرم علیه امنیت روانی است. به خاطر اینکه ساختار تاروپود جامعه را از هم جدا میکند، بهعنوان نمونه، من نوعی و مخاطبی که این پیامها را دریافت میکند به اولین چیزی که فکر میکند این است که جامعه زامبی و گرگ شده و جای من در اینجا نیست، چون گرگ نیستم و اگر در اینجا باشم دریده خواهم شد. بنابراین باید بروم و کلید مهاجرت به خارج از عدم اعتماد به جامعه و کشور زده میشود لذا اخباری ازایندست که اشاره کردم به دنبال خودش ضعف اعتمادبهنفس ملی و یا بیاعتمادی به هویت ملی و یا تحقیر هویت ملی میآورد. هویت ملی پایه تحرک یک جامعه است و اگر هویت ملی داشته باشیم، جامعه را میسازیم. اگر هویت ملی نداشته باشیم جامعه را تخریب میکنیم. یعنی خودمان تبدیل به آن گرگها و زامبیها میشویم. بنابراین اهمیت دارد که رسانهها، عدم زنجیره سازی را رعایت کنند.»
رسانهها بر روی زمینههای ایجاد جرم نورافکن بیندازند
نکته دیگری که این پژوهشگر رسانه بر آن تأکید دارد، «عبور از جرم به سمت زمینههای ایجاد جرم است. رسانهها بهجای آنکه نقاب دوربین خودشان را به این سمت ببرند که جرم چه زوایایی داشته و تکههای بدن فرد کشتهشده، در چند پلاستیک یا چمدان ریخته شده، حتی پلاستیکها چه رنگی بوده و وزن هر پلاستیک چقدر بوده است و آیا کمر قاتل که در اینجا منظور پدر بابک خرمدین است، در جابهجایی این پلاستیکها و چمدانها درد نگرفته است، به مسائل دیگری میپردازند که بیشتر هراس افکنی میکند. درحالیکه باید به ظواهر جرم دقت کنند و بر روی زمینههای ایجاد جرم نورافکن بیندازند، به خاطر اینکه از تکرار آن جلوگیری کنند. چون هدف رسانه، آگاهسازی برای عدم تکرار است اما در این مسئله هدف رسانهها تغییر پیدا کرده، یعنی هدف رسانهها، دیده شدن و ترساندن است. در کدامیک از رسانهها، این آگاهی بخشی را پیدا میکنیم که اگر در این شرایط قرار گرفتیم، چهکار کنیم و چهکار نکنیم؟ کدامیک از اخبار ما، این آگاهی را به مخاطب میدهند؟ رسانهای که آگاهی نمیدهد فقط و فقط ایجاد ترس میکند و رسانهای که ایجاد ترس بکند باید در شورای عالی امنیت روانی مورد مؤاخذه واقع شود، چون حق ندارد جامعه را دچار ترس و التهاب کند، چنین رسانههایی ضد هویت ملی و آرامش ملی عمل میکنند. برای ما همیشه امنیت ملی مهم بوده اما به آرامش ملی بهایی ندادهایم. به همین دلیل در حال حاضر وضعیت بهگونهای است که چرخ نهادها میچرخد اما چرخ جامعه نمیچرخد و درواقع آنقدر جامعه در معرض اخبار بد قرار گرفته که والدین میترسند فرزندشان را در خانه تنها بگذارند و یا به همسایه و دوست بسپارندش، چون رسانههای ما بهجای آگاهی بخشی، جامعه را ترساندهاند.»
تصویر پدر در رسانه تحریف شده است
لسانی میافزاید: «اینجاست که حلقه چهارم، حلقه مردم است و مردم نسبت بهاتفاق هیجانی تصمیم میگیرند، بهعنوانمثال بعد از مرگ بابک خرمدین، خیلیها در شبکههای اجتماعی تکه بار پدر خود میکردند و به همین علت است که ما ژانری به ژانر «بابام» داریم که بابام کودک بودم با من این کار را کرد و بهنوعی چهره پدر در رسانه دستکاری و تصویرش تحریف شده است و در قتل خرمدین، تصویرسازی به سمتی رفت که چهره پدر و مادر را در سطح جامعه مخدوش کند که بزرگترین حمله است، اینکه ما تصویر والدین را به خاطر دونفری که بیمارند و قاتل زنجیرهایاند خراب کنیم، بسیار اقدام ناشایستی است. بنابراین در لایه مردمی اتفاقی که در قتل خرمدین افتاد، برخورد براساس هیجانات بود و دومین اتفاقی که میتوان گفت رخ داده، تسری مویرگی است. به این مفهوم که خود جامعه خبر را دستبهدست کند و به دیگران برساند به این صورت که همیشه آن آتش و خاکستر را روشن نگه میدارد و رسانه و مقام مسئول در آن میدمد. این موارد در ماجرای اخبار منفی و قتل بهکرات روی میدهد.»
خلق خبر توسط خبرگزاریها صورت میگیرد
این صاحبنظر در عرصه رسانه، در مورد عدم زنجیره سازی خبرهای بد در شبکههای اجتماعی که نظارتی بر آن نیست میگوید: «ما موضوعی به نام خلق خبر داریم. این خلق خبر در جامعه توسط خبرگزاریها صورت میگیرد. اینکه ما مطلع میشویم پسری با شی نوکتیز در مشهد کشتهشده، یک خبرگزاری آن را منتشر و یک مقام مسئول دراینباره مصاحبه کرده است. بنابراین لایهای که بههیچعنوان خارجی نیست و لایهای که کاملا قابلکنترل است، هم نشت خبر توسط نهادهای مسئول و هم انتشار خبر توسط خبرگزاریها، دست خودمان است، خودمان همهچیز را به این سمت بردهایم. اگر خارجیها روی اخبار منفی ما موجسواری میکنند، پاس گلی است که خود داخلیها میدهند. خلق خبر توسط خبرگزاریها و اعلام خبر توسط مسئولین بهزیستی و اورژانس، آتشنشانی و آگاهی صورت میگیرد.»
این کارشناس رسانه تأکید میکند: «در ساختار روانی خبر، ما موضوعی به نام ارزشهای خبری داریم که 7 ارزش است و جهانی بوده و مردم را موردمطالعه قرار دادهاند. در این ارزشها، یکی درگیری است، یعنی زدوخورد یا ضدیت که فیزیکی یا مجازی باشد. دومین ارزش خبری، شگفتی است، یعنی موضوعی باشد که همه تعجب کنند، مثل به قتل رسیدن فرزند توسط والدین که استثنا است. ارزش خبری بابک خرمدین، درگیری و شگفتی بود که میزان شگفتی آن بالاتر بود و تک ارزش آن شگفتی و استثنا بود. بنابراین ما دارای ارزشهای خبریای هستیم که به همه رسانهها و روزنامهها آموزش داده میشود اما جوامعی که در حال پیشرفت هستند و اسلامیاند باید روزنامهنگاریشان، متعهد و مسئولانه باشد. نه لزوما روزنامهنگاری جهانی که در این فضا، درگیری و شگفتی دارید. شما ارزش شهرت را هم دارید که بابک خرمدین به خاطر اینکه کارگردان بوده، خبر قتلش بیشتر رسانهای شده است و یا یک کشیده زدن علی دایی به خبرنگار، همه رسانهها را درنوردید، چون دارای عنصر شهرت و درگیری و شگفتی بود. ازاینرو نظام دهی عرصه خبر ما در حوزه حوادث، متأثر از قواعد جهانی و فراملی است که لزوما باارزشهای ما سازگار نیست.»
خشونت، اولین محتوای ناسالم
لسانی در پاسخ به این پرسش که آیا بمباران اخبار منفی میتواند جامعه را نسبت به بسیاری از اتفاقات بد بیتفاوت کند، میگوید: «قواعد اخلاقی در ذهن هر فرد وجود دارد و حتی اگر خلافکار باشد، این قواعد در ذهنش موجود است و نما و ویترینی از خودش میسازد که این نما و ویترین اخلاقی است. یا افراد «درون اخلاقی» هستند و یا افراد عملا وجهه سازی اخلاقی میکنند، حتی اگر اخلاقی نباشند. پس چون اخبار منفی روی قواعد اخلاقی ما، درونی و بیرونی مینشیند. به همین دلیل همیشه ما را تحت تأثیر قرار میدهد و میبینید که در جوامع دیگر بیش از یک دهه است که به تفکر مثبت رسیدهاند و خیلی زودتر با عواقب شبکههای اجتماعی و اخبار منفی روبهرو شدهاند و بحث تفکر مثبت و جلوگیری از تفکر منفی را یاد گرفتهاند و از طرف دیگر، بحث هشداردهی نسبت به محتواهای مضر است که بسیار اهمیت دارد. با جهانیشدن اینترنت باید از مخاطب در برابر محتوای ناسالم محافظت کرد. اولین محتوای ناسالم، خشونت است. بحث پرنوگرافی و برهنگی و الکل و مواد مخدر و تنفر نژادی، محتوای ناسالماند اما سرلوحه حفاظت از مخاطب در عرصه جهانی با همهگیر شدن اینترنت، خشونت است. ما باید مخاطب را در برابر اخباری که زدوخورد و تصویر خون دارد و جزئیات قتل دارد، محافظت کنیم. ولی این موارد را ما رعایت نمیکنیم. مثلا در همین ماجرای قتل بابک خرمدین دیدم رسانهای عکس دودست بریدهشده را گذاشته و روی تصویر نوشته، جزئیات قتل بابک خرمدین، به این مفهوم که عکس دیگری از جغرافیای دیگری بهصورت آرشیوی پیدا کردهاند که مخاطب را تحت تأثیر قرار بدهند و همه اینها حاشیههایی است که رسانهها به آن دامن میزنند و ما نیاز داریم شورای عالی امنیت روانی در مقابل این مسائل موضع بگیرد.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 20
مسافران پاستور
معصومه پورصادقی
دبیر گروه سیاسی
شورای نگهبان بالاخره تصمیم سخت را گرفت و تسلیم فشارهای ریز ودرشت داخلی و خارجی و دوست و دشمن نشد تا ثابت کند، وقتی حقوق مردم در میان است اجازه تحمیل فشار از سوی فرد یا افراد مختلف را نخواهد داد. با طی شدن فرصت قانونی پنج روزه دوم شورای نگهبان برای بررسی صلاحیت نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، اسامی نامزدهای نهایی این انتخابات روز سه شنبه چهارم خرداد به وزارت کشور اعلام شد.طبق ماده ۵۸ قانون انتخابات ریاست جمهوری، پس از سپری شدن مدت زمان قانونی چنانچه مدارکی دال بر عدم صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری به دست آید، پس از بررسی واعلام عدم صلاحیت وی توسط شورای نگهبان، مراتب به وسیله وزارت کشور به اطلاع عموم مردم میرسد.
نامزدهای انتخابات سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری میتوانند اسناد و مدارک مثبت صلاحیت خود را ضمیمه اعلام داوطلبی کنند و یا در مدت زمان رسیدگی به صلاحیت داوطلبان به شورای نگهبان بر اساس اصل ۵۹ قانون اساسی تقدیم کنند.
اسامی نهایی نامزدها
از میان ۵۹۲ داوطلب انتخابات ریاست جمهوری که اقدام به ثبت نام کرده بودند حدود ۴۰ نفر داوطلب طبق مصوبه شورای نگهبان مدارک لازم را ارائه کرده بودند. پرونده همه داوطلبان با پایان وقت قانونی ثبت نامها در ستاد انتخابات کشور، به شورای نگهبان فرستاده شد و روند بررسی احراز صلاحیت داوطلبان از ۲۶ اردیبهشت در این شورا آغاز شد. صلاحیت سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، سید ابراهیم رئیسی رئیس دستگاه قضا، علیرضا زاکانی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی نایب رئیس اول مجلس، محسن مهرعلیزاده استاندار پیشین استانهای خراسان و اصفهان و عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی به عنوان نامزدهای نهایی سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری احراز شده است.
پاسخ شورای نگهبان
پیرو اعلام اسامی نامزدهای احراز صلاحیت شده، برخی گروهها و افراد به شورای نگهبان حمله کردند. عباسعلی کدخدایی سخنگوی این شورا، درباره حضور همه سلایق در لیست منتشر شده نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری گفت: بهطور طبیعی ملاک و معیار اعضای شورای نگهبان قانون اساسی است، اینگونه مسائل در طول رسیدگیها به طور خودکار انجام میشود، یعنی ضرورتی ندارد شورای نگهبان نسبت به جناحها و گروههای سیاسی بخواهد تصمیمگیری کند، چون از جهت قانونی نیز معیاری ندارد و ممکن است یک دورهای از یک جناح افراد بیشتر باشند در دوره دیگر از جناح دیگری؛ این موضوع بستگی دارد به انطباق معیارهای قانونی که افراد ثبتنام کردند.
سخنگوی شورای نگهبان درباره دلایل عدم احراز صلاحیت برخی نامزدها گفت: چون احراز شرایط است، فقط میتوانیم بگوییم آقای فلان یا فلانی این شرایط را واجد نبودند و چیز بیشتری نمیتوانیم بگوییم. وی درباره نحوه رسیدگی به صلاحیتها و استعلام از مراجع رسمی خاطرنشان کرد: گاهی اوقات از مراکز دیگر هم گزارشهایی ارسال میشود، ما برای دریافت گزارش منعی نداریم و باید از صحت گزارشها اطمینان حاصل کنیم؛ چه گزارشهایی که مراجع رسمی ارسال میکنند و چه گزارشهایی که از سایر مراجع به دست ما میرسد. کدخدایی در پاسخ به سؤالی مبنی بر حق اعتراض کسانی که صلاحیتشان احراز نشده است، گفت:، چون اصولا در ریاست جمهوری بحث رد صلاحیت وجود ندارد و احراز صلاحیت است، طبق قانون، خود قانونگذار مرحلهای برای رسیدگی به اعتراض و شکایت و اینگونه مسائل لحاظ نکرده، در واقع وقتی ما اسامی را اعلام کردیم و وزارت کشور هم اطلاعرسانی میکند وارد موعد قانونی تبلیغات میشویم.
بیانیه علی لاریجانی
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی که در طول چهار دهه گذشته همواره یکی از معتمدین نظام جمهوری اسلامی بود و صلاحیتش احراز نشد، با تمکین از نظر شورای نگهبان با صدور بیانیهای اعلام کرد: ملّت عزیز و عظیمالشأن ایران، در این دوره از انتخابات، بر حسب وظیفه اسلامی، ملی و انقلابی و بر اساس تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر حضور حداکثری در انتخابات و توصیه مراجع عظام تقلید و برخی صاحبنظران دانشگاهی و اقشار مختلف مردم، لازم دیدم برای خدمتگزاری به ملت، به صحنه انتخابات وارد شوم. با حمایت شما عزیزان بخصوص نخبگان جامعه، برای رفع مشکلات پیش روی ملت، عزمی راسخ داشتم؛ اما حال آنکه روند انتخابات اینگونه رقم زده شد، بنده وظیفه خویش را در پیشگاه الهی و ملت عزیز انجام دادهام و راضی به رضای الهی هستم و از همه کسانی که در این مدت کوتاه، ابراز لطف فرمودند، سپاسگزارم و امیدوارم برای اعتلای ایران اسلامی، در انتخابات حضور یابید.
ماهیت شورای نگهبان
قانون اساسی در اصل ۹۱ تصریح دارد بهمنظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی ازنظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به نام شورای نگهبان با ترکیب ۱. «۶ نفر از فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز. انتخاب این عده با مقام رهبری است» و ۲. «۶ نفر حقوقدان، در رشتههای مختلف حقوقی، از میان حقوقدانان مسلمانی که بهوسیله رئیس قوه قضائیه به مجلس شورای اسلامی معرفی میشوند و بارأی مجلس انتخاب میشوند» تشکیل میشود. بر اساس
اصل ۹۲ قانون اساسی نیز «اعضای شورای نگهبان برای مدت ۶ سال انتخاب میشوند ولی در نخستین دوره پس از گذشتن سه سال، نیمی از اعضای هر گروه به قیدقرعه تغییر مییابند و اعضای تازهای بهجای آنها انتخاب میشوند.»
اصول مهم قانون اساسی
براساس اصل ۹۹ قانون اساسی، شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آرای عمومی و همهپرسی را بر عهده دارد. بر اساس نظر تفسیری شماره ۱۲۳۴ شورای نگهبان نیز که یک خرداد ۱۳۷۰ انجامشده، نظارت مذکور در اصل ۹۹ قانون اساسی استصوابی است و شامل تمام مراحل اجرایی انتخابات ازجمله تأیید و رد صلاحیت کاندیداها میشود. همچنین بر اساس اصل ۹۸ قانون اساسی، «تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است که با تصویب سهچهارم آنان انجام میشود.» طبق نظر تفسیری شماره ۷۹۲۱۸۹۲ شورای نگهبان که
۳ مهر ۱۳۷۹ صورت گرفته «مطابق اصل ۹۸
قانون اساسی تفسیر هر یک از اصول آن انحصارا بر عهده شورای نگهبان است و هیچ مرجع دیگری حق تفسیر هیچیک از اصول قانون اساسی را ندارد» این دو اصل از مهمترین اصول قانون اساسی به شمار میروند که مسیر حرکت شورای نگهبان را بهروشنی مشخص کرده است و قاعدتا حرکت شورای نگهبان برمدار آن است ولو آنکه این حرکت به مذاق افراد و جریانهای حزبی خوش نیاید.
دبیر گروه سیاسی
شورای نگهبان بالاخره تصمیم سخت را گرفت و تسلیم فشارهای ریز ودرشت داخلی و خارجی و دوست و دشمن نشد تا ثابت کند، وقتی حقوق مردم در میان است اجازه تحمیل فشار از سوی فرد یا افراد مختلف را نخواهد داد. با طی شدن فرصت قانونی پنج روزه دوم شورای نگهبان برای بررسی صلاحیت نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، اسامی نامزدهای نهایی این انتخابات روز سه شنبه چهارم خرداد به وزارت کشور اعلام شد.طبق ماده ۵۸ قانون انتخابات ریاست جمهوری، پس از سپری شدن مدت زمان قانونی چنانچه مدارکی دال بر عدم صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری به دست آید، پس از بررسی واعلام عدم صلاحیت وی توسط شورای نگهبان، مراتب به وسیله وزارت کشور به اطلاع عموم مردم میرسد.
نامزدهای انتخابات سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری میتوانند اسناد و مدارک مثبت صلاحیت خود را ضمیمه اعلام داوطلبی کنند و یا در مدت زمان رسیدگی به صلاحیت داوطلبان به شورای نگهبان بر اساس اصل ۵۹ قانون اساسی تقدیم کنند.
اسامی نهایی نامزدها
از میان ۵۹۲ داوطلب انتخابات ریاست جمهوری که اقدام به ثبت نام کرده بودند حدود ۴۰ نفر داوطلب طبق مصوبه شورای نگهبان مدارک لازم را ارائه کرده بودند. پرونده همه داوطلبان با پایان وقت قانونی ثبت نامها در ستاد انتخابات کشور، به شورای نگهبان فرستاده شد و روند بررسی احراز صلاحیت داوطلبان از ۲۶ اردیبهشت در این شورا آغاز شد. صلاحیت سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، سید ابراهیم رئیسی رئیس دستگاه قضا، علیرضا زاکانی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی نایب رئیس اول مجلس، محسن مهرعلیزاده استاندار پیشین استانهای خراسان و اصفهان و عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی به عنوان نامزدهای نهایی سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری احراز شده است.
پاسخ شورای نگهبان
پیرو اعلام اسامی نامزدهای احراز صلاحیت شده، برخی گروهها و افراد به شورای نگهبان حمله کردند. عباسعلی کدخدایی سخنگوی این شورا، درباره حضور همه سلایق در لیست منتشر شده نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری گفت: بهطور طبیعی ملاک و معیار اعضای شورای نگهبان قانون اساسی است، اینگونه مسائل در طول رسیدگیها به طور خودکار انجام میشود، یعنی ضرورتی ندارد شورای نگهبان نسبت به جناحها و گروههای سیاسی بخواهد تصمیمگیری کند، چون از جهت قانونی نیز معیاری ندارد و ممکن است یک دورهای از یک جناح افراد بیشتر باشند در دوره دیگر از جناح دیگری؛ این موضوع بستگی دارد به انطباق معیارهای قانونی که افراد ثبتنام کردند.
سخنگوی شورای نگهبان درباره دلایل عدم احراز صلاحیت برخی نامزدها گفت: چون احراز شرایط است، فقط میتوانیم بگوییم آقای فلان یا فلانی این شرایط را واجد نبودند و چیز بیشتری نمیتوانیم بگوییم. وی درباره نحوه رسیدگی به صلاحیتها و استعلام از مراجع رسمی خاطرنشان کرد: گاهی اوقات از مراکز دیگر هم گزارشهایی ارسال میشود، ما برای دریافت گزارش منعی نداریم و باید از صحت گزارشها اطمینان حاصل کنیم؛ چه گزارشهایی که مراجع رسمی ارسال میکنند و چه گزارشهایی که از سایر مراجع به دست ما میرسد. کدخدایی در پاسخ به سؤالی مبنی بر حق اعتراض کسانی که صلاحیتشان احراز نشده است، گفت:، چون اصولا در ریاست جمهوری بحث رد صلاحیت وجود ندارد و احراز صلاحیت است، طبق قانون، خود قانونگذار مرحلهای برای رسیدگی به اعتراض و شکایت و اینگونه مسائل لحاظ نکرده، در واقع وقتی ما اسامی را اعلام کردیم و وزارت کشور هم اطلاعرسانی میکند وارد موعد قانونی تبلیغات میشویم.
بیانیه علی لاریجانی
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی که در طول چهار دهه گذشته همواره یکی از معتمدین نظام جمهوری اسلامی بود و صلاحیتش احراز نشد، با تمکین از نظر شورای نگهبان با صدور بیانیهای اعلام کرد: ملّت عزیز و عظیمالشأن ایران، در این دوره از انتخابات، بر حسب وظیفه اسلامی، ملی و انقلابی و بر اساس تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر حضور حداکثری در انتخابات و توصیه مراجع عظام تقلید و برخی صاحبنظران دانشگاهی و اقشار مختلف مردم، لازم دیدم برای خدمتگزاری به ملت، به صحنه انتخابات وارد شوم. با حمایت شما عزیزان بخصوص نخبگان جامعه، برای رفع مشکلات پیش روی ملت، عزمی راسخ داشتم؛ اما حال آنکه روند انتخابات اینگونه رقم زده شد، بنده وظیفه خویش را در پیشگاه الهی و ملت عزیز انجام دادهام و راضی به رضای الهی هستم و از همه کسانی که در این مدت کوتاه، ابراز لطف فرمودند، سپاسگزارم و امیدوارم برای اعتلای ایران اسلامی، در انتخابات حضور یابید.
ماهیت شورای نگهبان
قانون اساسی در اصل ۹۱ تصریح دارد بهمنظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی ازنظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به نام شورای نگهبان با ترکیب ۱. «۶ نفر از فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز. انتخاب این عده با مقام رهبری است» و ۲. «۶ نفر حقوقدان، در رشتههای مختلف حقوقی، از میان حقوقدانان مسلمانی که بهوسیله رئیس قوه قضائیه به مجلس شورای اسلامی معرفی میشوند و بارأی مجلس انتخاب میشوند» تشکیل میشود. بر اساس
اصل ۹۲ قانون اساسی نیز «اعضای شورای نگهبان برای مدت ۶ سال انتخاب میشوند ولی در نخستین دوره پس از گذشتن سه سال، نیمی از اعضای هر گروه به قیدقرعه تغییر مییابند و اعضای تازهای بهجای آنها انتخاب میشوند.»
اصول مهم قانون اساسی
براساس اصل ۹۹ قانون اساسی، شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آرای عمومی و همهپرسی را بر عهده دارد. بر اساس نظر تفسیری شماره ۱۲۳۴ شورای نگهبان نیز که یک خرداد ۱۳۷۰ انجامشده، نظارت مذکور در اصل ۹۹ قانون اساسی استصوابی است و شامل تمام مراحل اجرایی انتخابات ازجمله تأیید و رد صلاحیت کاندیداها میشود. همچنین بر اساس اصل ۹۸ قانون اساسی، «تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است که با تصویب سهچهارم آنان انجام میشود.» طبق نظر تفسیری شماره ۷۹۲۱۸۹۲ شورای نگهبان که
۳ مهر ۱۳۷۹ صورت گرفته «مطابق اصل ۹۸
قانون اساسی تفسیر هر یک از اصول آن انحصارا بر عهده شورای نگهبان است و هیچ مرجع دیگری حق تفسیر هیچیک از اصول قانون اساسی را ندارد» این دو اصل از مهمترین اصول قانون اساسی به شمار میروند که مسیر حرکت شورای نگهبان را بهروشنی مشخص کرده است و قاعدتا حرکت شورای نگهبان برمدار آن است ولو آنکه این حرکت به مذاق افراد و جریانهای حزبی خوش نیاید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 33
شورای نگهبان و نگهبانی از شورا
بحثوجدل در ایام انتخابات معمولا بالا میگیرد. وقتی دعوا شدید میشود برای حل و رفع آن عرفاً نزد بزرگتر میروند. بزرگتر این انقلاب هم، حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری هستند؛ فلذا برای حل این مناقشات و تعارضات ذهنی چهبهتر که دست به دامن صحیفه و بیانات امامین انقلاب شویم.
«معیار در اعمال نهادها قانون اساسی است و تخلف از آن برای هیچکس چه متصدیان امور کشوری و لشکری و چه اشخاص عادی جایز نیست و متخلف به مردم معرفی میشود و مورد مؤاخذه قرار میگیرد.» حال که تکلیف اعمال نهادها و معیارشان مشخص شد، باید ببینیم که در بلندترین سند و میثاق کشور چه کلامی درد امروز ما را دوا میکند.
اصل نودویکم قانون اساسی مقرر میدارد: «بهمنظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی ازنظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به نام شورای نگهبان با ترکیب زیر تشکیل میشود.
شش نفر از فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز. انتخاب این عده با مقام رهبری است.
شش نفر حقوقدان، در رشتههای مختلف حقوقی، از میان حقوقدانان مسلمانی که بهوسیله رئیس قوه قضائیه به مجلس شورای اسلامی معرف میشوند و با رأی مجلس انتخاب میگردند.»
بنابراین پاسدار احکام اسلام و نگهبانِ همان قانونی که معیار در اعمال نهادهاست، شورای نگهبان است. وظایف و تکالیف متعددی در قانون اساسی برای شورای نگهبان تعریف و ترسیمشده، اما محل بحث ما فعلا وظیفه این شورا در احراز صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری است. «صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون میآید، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان برسد.»
اما معمار انقلاب و امام امت درباره این شورا، اهمیت تکالیفش و مواجهه افراد با آراء آنچه فرمودهاند؟ بخوانید:
«نباید از کسی پذیرفت که ما شورای نگهبان را قبول نداریم، نمیتوانی قبول نداشته باشی.
مردم به اینها و به قانون اساسی رأی دادند. مردمی که به قانون اساسی رأی دادند، منتظر هستند که قانون اساسی اجرا بشود. (اینطور نباشد که) هرکس از هرجا صبح بلند میشود، بگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسی را قبول ندارم، نه!
اگر کسی بخواهد فساد کند و به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا، این فساد است، یک همچو آدمی مفسد است و باید تحت تعقیب مفسد فیالارض قرار بگیرد. من هشدار میدهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان، امری خطرناک برای کشور و اسلام است.
اعضای محترم شورای نگهبان - ایدهم الله تعالی - حافظ مصالح اسلام و مسلمین هستند.
تشخیص شورای نگهبان، مخالف قانون نیست، مخالف اسلام هم نیست، میزان است، همه باید بپذیریم. شورای نگهبان، قانونی است و کسی حق ندارد در مصاحبهها و نطقها و رسانهها به آن توهین و یا آن را تضعیف نماید.»
بیانات مقام معظم رهبری پیرامون شأن و جایگاه شورای نگهبان هم درخور توجه است:
«شورای نگهبان در حرف و اقدام و كار خودش، امین و مؤتمن است و همه موظفاند كه به چشم امین به آن نگاه كنند.
این شورا [شورای نگهبان] در مجموعه سازمان قانونی كشور، حساسترین دستگاه قانونی است و به لحاظ شخصیت اعضاء آن، جایگاه مهم، والا و برگزیدهای در جامعه دارد.
ما از ابتدای تشكیل شورای نگهبان احساس میكردیم كه اینجا یك نقطه و مركز حیاتی است. هرچه هم كه میگذرد، این احساس بیشتر در ما به وجود میآید و فكر میكنم كه هرکسی بر اوضاع كشور ناظر باشد، همین را احساس میكند كه اینجا یك مركز اساسی و حیاتی برای اداره كشور و جهتگیری صحیح است.»
توصیههای حضرت امام (ره) خطاب به شورای نگهبان هم خواندنی است:
«شما روی مواضع اسلام قاطع بایستید، ولی به صورتی نباشد که انتزاع شود شما در همهجا دخالت میکنید. صحبتهای شما باید به صورتی باشد که همه فکر کنند در محدوده قانونی خودتان عمل میکنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم.
از شورای محترم نگهبان میخواهم و توصیه میکنم، چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که با کمال دقت و قدرت، وظایف اسلامی و ملی خود را ایفا و تحت تأثیر هیچ قدرتی واقع نشوند.»
حالا با علم به کلام بزرگان انقلاب، هرکسی که دل در گروی این نظام، آرمانها و میثاقش دارد باید از این شورا نگهبانی کند. شورای نگهبان از ابتدا توسط غربگرایان و مخالفان احکام اسلامی و قانون اساسی موردتهاجم بود؛ مبادا دوستان و دلبستگان، ناخواسته آب به آسیاب آنان بریزند و در این هجمهها با همراهی خود به مظلومیت شورای نگهبان اضافه کنند که در این صورت مسئول خواهند بود.
«معیار در اعمال نهادها قانون اساسی است و تخلف از آن برای هیچکس چه متصدیان امور کشوری و لشکری و چه اشخاص عادی جایز نیست و متخلف به مردم معرفی میشود و مورد مؤاخذه قرار میگیرد.» حال که تکلیف اعمال نهادها و معیارشان مشخص شد، باید ببینیم که در بلندترین سند و میثاق کشور چه کلامی درد امروز ما را دوا میکند.
اصل نودویکم قانون اساسی مقرر میدارد: «بهمنظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی ازنظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به نام شورای نگهبان با ترکیب زیر تشکیل میشود.
شش نفر از فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز. انتخاب این عده با مقام رهبری است.
شش نفر حقوقدان، در رشتههای مختلف حقوقی، از میان حقوقدانان مسلمانی که بهوسیله رئیس قوه قضائیه به مجلس شورای اسلامی معرف میشوند و با رأی مجلس انتخاب میگردند.»
بنابراین پاسدار احکام اسلام و نگهبانِ همان قانونی که معیار در اعمال نهادهاست، شورای نگهبان است. وظایف و تکالیف متعددی در قانون اساسی برای شورای نگهبان تعریف و ترسیمشده، اما محل بحث ما فعلا وظیفه این شورا در احراز صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری است. «صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون میآید، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان برسد.»
اما معمار انقلاب و امام امت درباره این شورا، اهمیت تکالیفش و مواجهه افراد با آراء آنچه فرمودهاند؟ بخوانید:
«نباید از کسی پذیرفت که ما شورای نگهبان را قبول نداریم، نمیتوانی قبول نداشته باشی.
مردم به اینها و به قانون اساسی رأی دادند. مردمی که به قانون اساسی رأی دادند، منتظر هستند که قانون اساسی اجرا بشود. (اینطور نباشد که) هرکس از هرجا صبح بلند میشود، بگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسی را قبول ندارم، نه!
اگر کسی بخواهد فساد کند و به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا، این فساد است، یک همچو آدمی مفسد است و باید تحت تعقیب مفسد فیالارض قرار بگیرد. من هشدار میدهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان، امری خطرناک برای کشور و اسلام است.
اعضای محترم شورای نگهبان - ایدهم الله تعالی - حافظ مصالح اسلام و مسلمین هستند.
تشخیص شورای نگهبان، مخالف قانون نیست، مخالف اسلام هم نیست، میزان است، همه باید بپذیریم. شورای نگهبان، قانونی است و کسی حق ندارد در مصاحبهها و نطقها و رسانهها به آن توهین و یا آن را تضعیف نماید.»
بیانات مقام معظم رهبری پیرامون شأن و جایگاه شورای نگهبان هم درخور توجه است:
«شورای نگهبان در حرف و اقدام و كار خودش، امین و مؤتمن است و همه موظفاند كه به چشم امین به آن نگاه كنند.
این شورا [شورای نگهبان] در مجموعه سازمان قانونی كشور، حساسترین دستگاه قانونی است و به لحاظ شخصیت اعضاء آن، جایگاه مهم، والا و برگزیدهای در جامعه دارد.
ما از ابتدای تشكیل شورای نگهبان احساس میكردیم كه اینجا یك نقطه و مركز حیاتی است. هرچه هم كه میگذرد، این احساس بیشتر در ما به وجود میآید و فكر میكنم كه هرکسی بر اوضاع كشور ناظر باشد، همین را احساس میكند كه اینجا یك مركز اساسی و حیاتی برای اداره كشور و جهتگیری صحیح است.»
توصیههای حضرت امام (ره) خطاب به شورای نگهبان هم خواندنی است:
«شما روی مواضع اسلام قاطع بایستید، ولی به صورتی نباشد که انتزاع شود شما در همهجا دخالت میکنید. صحبتهای شما باید به صورتی باشد که همه فکر کنند در محدوده قانونی خودتان عمل میکنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم.
از شورای محترم نگهبان میخواهم و توصیه میکنم، چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که با کمال دقت و قدرت، وظایف اسلامی و ملی خود را ایفا و تحت تأثیر هیچ قدرتی واقع نشوند.»
حالا با علم به کلام بزرگان انقلاب، هرکسی که دل در گروی این نظام، آرمانها و میثاقش دارد باید از این شورا نگهبانی کند. شورای نگهبان از ابتدا توسط غربگرایان و مخالفان احکام اسلامی و قانون اساسی موردتهاجم بود؛ مبادا دوستان و دلبستگان، ناخواسته آب به آسیاب آنان بریزند و در این هجمهها با همراهی خود به مظلومیت شورای نگهبان اضافه کنند که در این صورت مسئول خواهند بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 3
وزیر علوم باز هم از مجلس کارت زرد گرفت
نمایندگان مجلس پاسخهای وزیر علوم به سؤال نماینده قزوین را قانع کننده تشخیص نداده و باز هم به این عضو کابینه کارت زرد نشان دادند.به گزارش فارس، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی دیروز (سهشنبه 4 خرداد 1400) پاسخهای منصور غلامی، وزیر علوم به سؤال روح الله عباسپور، نماینده قزوین درباره چرایی اجرای طرح آمایش دانشگاهها و تضعیف آموزش عالی را قانع کننده تشخیص ندادند.از 253 نماینده حاضر در صحن علنی مجلس فقط 53 نماینده پاسخهای وزیر را قانع کننده تشخیص داده و 153 نماینده آن را قانعکننده ندانستند. ضمن اینکه 14 رأی هم ممتنع بود.با مخالفت قاطع نمایندگان نسبت به پاسخهای وزیر علوم درباره اجرای طرح آمایش دانشگاهها و ساماندهی آموزش عالی؛غلامی وزیر علوم برای بار دوم از مجلس کارت زرد دریافت کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 2
اعضای کمیسیون امنیت ملی از نمایشگاه دستاوردهای دفاعی بازدید کردند
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: اعضای این کمیسیون از نمایشگاه دستاوردهای دفاعی بازدید کردند و در جریان دستاوردهای وزارت دفاع قرار گرفتند.
به گزارش مهر، ابوالفضل عمویی با اشاره به بازدید اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از نمایشگاه سازمان صنایع دفاعی گفت: اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از نمایشگاه سازمان صنایع دفاعی بازدید کردند تا در جریان آخرین دستاوردهای دفاعی کشور و فعالیتهای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح قرار گیرند.
وی بیان کرد: این فعالیتها در بخش هایی از توانمندی ها در حوزه تسلیحات سبک، خودروهای زرهی، توانمندیهای علوم شیمیایی و ساخت راکتهای برد کوتاه و بلند در نظر گرفته شده بود و همین طور در بحث فناوری اطلاعات پیشرفت هایی در سازمان صنایع دفاعی شاهد بودیم.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اظهار داشت: نمایندگان حاضر از فعالیتهای وزارت دفاع در این زمینه تقدیر کردند چرا که دستاوردهای صنایع دفاعی چشمگیر بوده و موجب افتخار همه ایرانیان است و کمک کرده که بنیه دفاعی کشور بومی شود.
عمویی گفت: البته با پیشبرد رویکرد توانمندسازی داخلی، کشور به مصونیت در حوزه دفاعی نزدیک شده است و بعد از این جلسه نیز گفتوگویی میان نمایندگان و وزیر دفاع برای تقویت همکاری های دوجانبه برگزار شد.
به گزارش مهر، ابوالفضل عمویی با اشاره به بازدید اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از نمایشگاه سازمان صنایع دفاعی گفت: اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از نمایشگاه سازمان صنایع دفاعی بازدید کردند تا در جریان آخرین دستاوردهای دفاعی کشور و فعالیتهای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح قرار گیرند.
وی بیان کرد: این فعالیتها در بخش هایی از توانمندی ها در حوزه تسلیحات سبک، خودروهای زرهی، توانمندیهای علوم شیمیایی و ساخت راکتهای برد کوتاه و بلند در نظر گرفته شده بود و همین طور در بحث فناوری اطلاعات پیشرفت هایی در سازمان صنایع دفاعی شاهد بودیم.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اظهار داشت: نمایندگان حاضر از فعالیتهای وزارت دفاع در این زمینه تقدیر کردند چرا که دستاوردهای صنایع دفاعی چشمگیر بوده و موجب افتخار همه ایرانیان است و کمک کرده که بنیه دفاعی کشور بومی شود.
عمویی گفت: البته با پیشبرد رویکرد توانمندسازی داخلی، کشور به مصونیت در حوزه دفاعی نزدیک شده است و بعد از این جلسه نیز گفتوگویی میان نمایندگان و وزیر دفاع برای تقویت همکاری های دوجانبه برگزار شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 2
مسائل مهم و جدی در مذاکرات باقی مانده است
معاون وزیر امور خارجه گفت: مسائل مهم و جدی باقی مانده است که لازم است حل و فصل شود و امیدواریم بتوانیم در طول این مذاکرات چند روزه
به راهحلهای نهایی دست پیدا کنیم.سید عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه و همچنین رئیس هیئت مذاکره کننده کشورمان در کمیسیون مشترک برجام، پیش از آغاز دور پنجم این مذاکرات در گفتوگویی گفت: امروز دور جدید مذاکرات ما با کشورهای ۱+۴ آغاز خواهد شد. ما در ادوار گذشته و در چهار دوره گذشته پیشرفتهای خوبی داشتیم. مسیر مشخصی را طی کردیم و مسیری که باید طی کنیم را روشن میدانیم.معاون وزیر امور خارجه افزود: مسائل مهم و جدی باقی مانده است که لازم است حل و فصل شود. ما از امروز مذاکرات را شروع میکنیم و امیدواریم بتوانیم در طول این مذاکرات چند روزه، به راهحلهای نهایی دست پیدا کنیم.وی در پایان تأکید کرد: طبیعی است که در کنار نشست اصلی، مذاکراتی به صورت رسمی و غیررسمی به صورت دوجانبه و چندجانبه آغاز میشود. لذا ما پیش از شروع جلسه کمیسیون مشترک، گفتوگوهای دو جانبهای داشتیم. من الان ملاقات بسیار خوبی را با هیئت روسیه داشتم و یک بار با هم، مسائلی را که لازم است در مذاکرات به آن پرداخته شود را مرور کردیم. اشتراک مواضع خوبی نیز در اکثر موارد وجود دارد.
به راهحلهای نهایی دست پیدا کنیم.سید عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه و همچنین رئیس هیئت مذاکره کننده کشورمان در کمیسیون مشترک برجام، پیش از آغاز دور پنجم این مذاکرات در گفتوگویی گفت: امروز دور جدید مذاکرات ما با کشورهای ۱+۴ آغاز خواهد شد. ما در ادوار گذشته و در چهار دوره گذشته پیشرفتهای خوبی داشتیم. مسیر مشخصی را طی کردیم و مسیری که باید طی کنیم را روشن میدانیم.معاون وزیر امور خارجه افزود: مسائل مهم و جدی باقی مانده است که لازم است حل و فصل شود. ما از امروز مذاکرات را شروع میکنیم و امیدواریم بتوانیم در طول این مذاکرات چند روزه، به راهحلهای نهایی دست پیدا کنیم.وی در پایان تأکید کرد: طبیعی است که در کنار نشست اصلی، مذاکراتی به صورت رسمی و غیررسمی به صورت دوجانبه و چندجانبه آغاز میشود. لذا ما پیش از شروع جلسه کمیسیون مشترک، گفتوگوهای دو جانبهای داشتیم. من الان ملاقات بسیار خوبی را با هیئت روسیه داشتم و یک بار با هم، مسائلی را که لازم است در مذاکرات به آن پرداخته شود را مرور کردیم. اشتراک مواضع خوبی نیز در اکثر موارد وجود دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
آمریکا از همان ابتدا به برجام پایبند نبود
-
انتخابات، آزمونی برای بلوغ سیاسی احزاب است
-
دولت بعدی باید اعتماد ازدسترفته مردم را ترمیم کند
-
جریان انقلابی در انتخابات به دنبال تحقق گام دوم است
-
مناظره، توپخانه توهین و اتهام نیست
-
تدبیری که برق را گرفت!
-
بازی کاخ سفید با نام تحریمها
-
آسیبهای غلبه اخبار منفی به مثبت
-
مسافران پاستور
-
شورای نگهبان و نگهبانی از شورا
-
وزیر علوم باز هم از مجلس کارت زرد گرفت
-
اعضای کمیسیون امنیت ملی از نمایشگاه دستاوردهای دفاعی بازدید کردند
-
مسائل مهم و جدی در مذاکرات باقی مانده است