
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 4
یارانه نقدی بیش از کالابرگ کارگشای خانوارها خواهد بود
گروه سیاسی
جمشید عدالتیان، فعال اقتصادی و عضو اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» با تاکید بر لزوم پرداخت یارانه نقدی اظهارکرد: هنگامی که سرپرست خانوار، یارانه خود را به صورت پول نقد دریافت کند، قادر به مدیریت آن خواهد بود و میتواند در هر مسیری که موردنیاز اوست، یارانه را مصرف کند. به طورمثال ممکن است آن را خرج اجاره بهای منزل کند یا اینکه به خرید پوشاک اختصاص دهد. وی افزود: با توزیع کالابرگ فرد دیگر قادر به مدیریت یارانه دریافتی خود نخواهد بود چراکه مشخص میگردد چه کالاهایی را میتوان دریافت کرد. این فرآیند مشابه سیستم کوپن در گذشته است که اعلام میشد چه کالاهایی قابل دریافت است و سپس مردم مراجعه میکردند و با کارت مشخص خود، کالای اعلام شده را دریافت میکردند. عدالتیان تصریح کرد: تفاوت یارانه نقدی و کالابرگ، مدیریت حساب از سوی خانوار است. مصرف کالابرگ مشخص است و به منظور اختصاص کالاهای موردنظر به کار میرود اما یارانه نقدی، کالای ویژهای را در برنمی گیرد و فرد قادر به مدیریت آن خواهد بود. بنابراین تفاوت کالابرگ و یارانه نقدی در نوع مصرف آنها است. فعال اقتصادی همچنین خاطرنشان کرد: کالابرگ و یارانه نقدی هریک مزایا و معایب خاص خود را دارند. در گذشته برخی افراد کالا برگ یا به اصطلاح کوپن خود را به فروش میرسانند و به پول نقد تبدیل میکردند. تصورم این است که در شرایط حال حاضر علیرغم مزایای توزیع کالابرگ اما پرداخت یارانه نقدی ثمر بیشتری خواهد داشت. عضو اتاق بازرگانی ایران متذکر شد: حالکه یارانه به خانوارها پرداخت میشود، بهتر است مدیریت آن را نیز به خانوارها واگذار کنیم تا در مسیری که موردنیازشان است آن را مصرف کنند. او ابراز کرد: با توزیع کالاهای اساسی ممکن است بار دیگر شاهد صفهای طولانی و خرید و فروشهای کنار سوپرمارکتها باشیم مگر آنکه تدابیر ویژه اتخاذ شود.عدالتیان در پایان این گفتوگو بیان کرد: بهتر است که سرپرست خانوار خود تعیین کند چه کالاهایی را طی یک ماه نیاز دارد و آن را تهیه کند.
جمشید عدالتیان، فعال اقتصادی و عضو اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» با تاکید بر لزوم پرداخت یارانه نقدی اظهارکرد: هنگامی که سرپرست خانوار، یارانه خود را به صورت پول نقد دریافت کند، قادر به مدیریت آن خواهد بود و میتواند در هر مسیری که موردنیاز اوست، یارانه را مصرف کند. به طورمثال ممکن است آن را خرج اجاره بهای منزل کند یا اینکه به خرید پوشاک اختصاص دهد. وی افزود: با توزیع کالابرگ فرد دیگر قادر به مدیریت یارانه دریافتی خود نخواهد بود چراکه مشخص میگردد چه کالاهایی را میتوان دریافت کرد. این فرآیند مشابه سیستم کوپن در گذشته است که اعلام میشد چه کالاهایی قابل دریافت است و سپس مردم مراجعه میکردند و با کارت مشخص خود، کالای اعلام شده را دریافت میکردند. عدالتیان تصریح کرد: تفاوت یارانه نقدی و کالابرگ، مدیریت حساب از سوی خانوار است. مصرف کالابرگ مشخص است و به منظور اختصاص کالاهای موردنظر به کار میرود اما یارانه نقدی، کالای ویژهای را در برنمی گیرد و فرد قادر به مدیریت آن خواهد بود. بنابراین تفاوت کالابرگ و یارانه نقدی در نوع مصرف آنها است. فعال اقتصادی همچنین خاطرنشان کرد: کالابرگ و یارانه نقدی هریک مزایا و معایب خاص خود را دارند. در گذشته برخی افراد کالا برگ یا به اصطلاح کوپن خود را به فروش میرسانند و به پول نقد تبدیل میکردند. تصورم این است که در شرایط حال حاضر علیرغم مزایای توزیع کالابرگ اما پرداخت یارانه نقدی ثمر بیشتری خواهد داشت. عضو اتاق بازرگانی ایران متذکر شد: حالکه یارانه به خانوارها پرداخت میشود، بهتر است مدیریت آن را نیز به خانوارها واگذار کنیم تا در مسیری که موردنیازشان است آن را مصرف کنند. او ابراز کرد: با توزیع کالاهای اساسی ممکن است بار دیگر شاهد صفهای طولانی و خرید و فروشهای کنار سوپرمارکتها باشیم مگر آنکه تدابیر ویژه اتخاذ شود.عدالتیان در پایان این گفتوگو بیان کرد: بهتر است که سرپرست خانوار خود تعیین کند چه کالاهایی را طی یک ماه نیاز دارد و آن را تهیه کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 7
طرح ساماندهی کارکنان دولت موجب افزایش امنیت شغلی است
گروه سیاسی
به تازگی علی خدایی، نماینده کارگران در شورای عالی کار و عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار اظهار کرد که کارگران روزها چشم انتظار تصویب و اجرا شدن طرح ساماندهی کارکنان هستند چراکه ارائه این طرح به صحن علنی مجلس و در نهایت تصویب آن می تواند کمک زیادی به کارگران زحمتکش کند. در بررسی آخرین وضعیت این طرح با عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید. حسن محمدیاری، نماینده مردم تالش و رضوانشهر و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» به تشریح آخرین وضعیت طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت در مجلس شورای اسلامی پرداخت و اظهار کرد: بررسی جزئیات طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت در کمیسیون اجتماعی مجلس نهایی و به اتمام رسیده است و اکنون در نوبت صحن علنی مجلس قرار دارد. وی با بیان اینکه این طرح مانع فعالیت واسطه گران در انعقاد قراردادهای شغلی در قالب های مختلف خواهد شد، افزود: به منظور بررسی طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت با ریاست مجلس شورای اسلامی نشست داشتهایم و موضوعات را بررسی کردهایم. نماینده مردم تالش و رضوانشهر در مجلس یازدهم با تاکید بر اینکه این طرح سر و شکل تازهای به قالبهای استخدامی کارکنان خواهد بخشید، تصریح کرد: مشکلاتی در طرح ساماندهی کارکنان دولت مطرح است که طی تعامل با رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور درصدد برطرف سازیشان هستیم و امیدواریم به زودی نهایی شود. عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: رویکرد این طرح بسیار مثبت است و در صورت نهایی شدن حاشیه امنیت برای کلیه کسانی که در قالبهای مختلف اعم از ساعتی، شرکتی و قراردادی هستند، ایجاد خواهد شد. او درپایان این گفتوگو متذکر شد: براساس این طرح قراردادها یا براساس رسمی و یکپارچه خواهد بود و از حاشیه امنیت بیشتری برخوردار خواهندبود. هدف این است که تا پایان سال جاری طرح ساماندهی کارکنان دولت نهایی شود.
به تازگی علی خدایی، نماینده کارگران در شورای عالی کار و عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار اظهار کرد که کارگران روزها چشم انتظار تصویب و اجرا شدن طرح ساماندهی کارکنان هستند چراکه ارائه این طرح به صحن علنی مجلس و در نهایت تصویب آن می تواند کمک زیادی به کارگران زحمتکش کند. در بررسی آخرین وضعیت این طرح با عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید. حسن محمدیاری، نماینده مردم تالش و رضوانشهر و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» به تشریح آخرین وضعیت طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت در مجلس شورای اسلامی پرداخت و اظهار کرد: بررسی جزئیات طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت در کمیسیون اجتماعی مجلس نهایی و به اتمام رسیده است و اکنون در نوبت صحن علنی مجلس قرار دارد. وی با بیان اینکه این طرح مانع فعالیت واسطه گران در انعقاد قراردادهای شغلی در قالب های مختلف خواهد شد، افزود: به منظور بررسی طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت با ریاست مجلس شورای اسلامی نشست داشتهایم و موضوعات را بررسی کردهایم. نماینده مردم تالش و رضوانشهر در مجلس یازدهم با تاکید بر اینکه این طرح سر و شکل تازهای به قالبهای استخدامی کارکنان خواهد بخشید، تصریح کرد: مشکلاتی در طرح ساماندهی کارکنان دولت مطرح است که طی تعامل با رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور درصدد برطرف سازیشان هستیم و امیدواریم به زودی نهایی شود. عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: رویکرد این طرح بسیار مثبت است و در صورت نهایی شدن حاشیه امنیت برای کلیه کسانی که در قالبهای مختلف اعم از ساعتی، شرکتی و قراردادی هستند، ایجاد خواهد شد. او درپایان این گفتوگو متذکر شد: براساس این طرح قراردادها یا براساس رسمی و یکپارچه خواهد بود و از حاشیه امنیت بیشتری برخوردار خواهندبود. هدف این است که تا پایان سال جاری طرح ساماندهی کارکنان دولت نهایی شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 13
تورم خاک برسر مسکن
بازار مسکن این روزها حال و روز خوشی ندارد و رکود تورمی را تجربه میکند، در این شرایط افزایش قیمت مصالح ساختمانی نمکی است که بر زخم فعالان این بخش پاشیده میشود .
گزارشها نشان میدهد که شرایط فعلی قیمت نهادههای ساختمانی و خدمات مرتبط با بخش مسکن ازجمله صدور مجوزها و دستمزدها با افزایش مواجه است، ازجمله اینکه قیمت پاکتی سیمان از ۵۰ به ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان رسیده و قیمت یونولیت هم از ۷۰ به ۵۰۰ هزار تومان افزایشیافته است.
فرشید پورحاجت، دبیر انجمن انبوهسازان مسکن کشور در این زمینه با تأکید بر کمبود یونولیت در بازار گفت: باوجود پیگیریهای صورت گرفته هنوز تغییری در قیمت یونولیت ساختمانی صورت نگرفته است و همچنان قیمت آن نسبت به چند ماه گذشته بیش از 40 درصد افزایشیافته است.
وی افزود: بسیاری از مصالح ساختمانی ازجمله سیمان و مس با رشد 30 درصدی قیمت در بازار روبهرو شد هاست.
اسماعیل کاظمیقهی، رئیس اتحادیه مصالح ساختمانی، با اشاره به اینکه فروش مصالح ساختمانی در ماههای اخیر به حدود نصف رسیده دراینباره گفت : برخی از سازندگان مسکن میگویند نمایندگان فروش شرکتهای مصالح ساختمانی و بعضا دلالان تماسهای مکرری با مشتریان خوددارند و آنها را برای خرید اقساطی تشویق میکنند.
فروشندگان مصالح ساختمانی میگویند که کاهش شدید ساختوساز، عامل اصلی بازار کساد مصالح ساختمانی است.
به گفته فعالان بازار مسکن، محصولی که در بخش مسکن تولید میشود، بر اساس قیمت تمامشده است. ممکن است در مواقعی قیمت مصالح ساختمانی کاهش یا افزایش پیدا کند.
این درحالی است که کارشناسان بر این باورند که چنین شرایطی میتواند صدمات جبرانناپذیری به فاصله عرضه و تقاضا در این بازار بزند.
در بیشتر مناطق کشور اقشاری که متقاضی مسکن هستند توانایی پرداخت هزینههای مسکن متناسب با تورم نهادههای ساختمانی و رشد قیمت تمامشده را ندارند؛ بنابراین بازار محدود میشود و تولیدکنندگان مسکن خواهناخواه از ساختوساز امتناع میکنند؛ زیرا سازندگان نگران این هستند که نتوانند واحدهای خود را با یک سود متعارف به فروش برسانند.
وعدههای عمل نشده
در چنین شرایطی است که دستاندرکاران بخش مسکن و انبوهسازان براین باورند که قولهای وزارت مسکن برای حمایت از این بخش مصداق همان ضربالمثل «هزار وعده خوبان یکی وفا نکند» است.سید محمد مرتضوی ،رئیس کانون انبوهسازان مسکن معتقد است که وزارت راه و شهرسازی حمایت لازم از بخش مسکن را انجام نمیدهد، این امر باعث رکود بازار مسکن و افزایش قیمت مصالح ساختمانی شده است .
این شرایط بهگونهای شده است که گروهی از سازندگان مسکن میگویند برخی از فعالان صنعت ساختمان به ترکیه و کشورهای عربی رفتهاند و در آنجا اقدام به ساختوساز میکنند.
افزایش قیمت در آینده
در اين دوره به نظر میرسد که پروژه مسکن ملی در ادامه مسکن مهر نتوانسته به نتایج موردنظر خود دست یابد و همراهی این امر با رکود بازار انفجار در قیمت مسکن را در آینده به دنبال خواهد داشت . محسن ترابی، مدیرعامل یکی از شرکتهای تولیدکننده مسکن دراینباره با اشاره به اینکه قیمت تمامشده ساخت مسکن دو تا سه برابر نسبت به سال گذشته افزایش داشته است، گفت: رشد قیمت مصالح ساختمانی از ابتدای امسال تاکنون به شکلی بوده است که اگر مقایسهای با سال گذشته داشته باشیم متوجه خواهیم شد که هزینه تمامشده مسکن را دو تا سه برابر افزایش داده است و همین موضوع میتواند برجهش قیمت مسکن در سالهای آتی تأثیرگذار باشد. سازنده در آغاز پروژه میخواهد بداند که اگر پروژهای را شروع میکند چه میزان هزینه نیاز است اما متأسفانه شرایط بهگونهای شده است که از این پیشبینیها عاجز است.
کنترلهای ضروری
در این میان عدهای بر این باورند که با پیچیده شدن روند مذاکرات برجام و طولانی شدن و عدم توافق که با سنگاندازی طرف مقابل ایران، شرایط بهگونهای تدوینشده که تقریبا صاحبان سرمایه و سازندگان به این موضوع رسیدهاند که افت قیمت مصالح ساختمانی تقریبا نشدنی است. تأثیرپذیری طولانی شدن مذاکرات برجام از یکسو و حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از سوی دیگر این پیام را به بازار منتقل کرد که قیمت تمامشده مسکن نهتنها کاهشی نخواهد شد بلکه روندی صعودی به خود خواهد گرفت.
گزارشها نشان میدهد که شرایط فعلی قیمت نهادههای ساختمانی و خدمات مرتبط با بخش مسکن ازجمله صدور مجوزها و دستمزدها با افزایش مواجه است، ازجمله اینکه قیمت پاکتی سیمان از ۵۰ به ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان رسیده و قیمت یونولیت هم از ۷۰ به ۵۰۰ هزار تومان افزایشیافته است.
فرشید پورحاجت، دبیر انجمن انبوهسازان مسکن کشور در این زمینه با تأکید بر کمبود یونولیت در بازار گفت: باوجود پیگیریهای صورت گرفته هنوز تغییری در قیمت یونولیت ساختمانی صورت نگرفته است و همچنان قیمت آن نسبت به چند ماه گذشته بیش از 40 درصد افزایشیافته است.
وی افزود: بسیاری از مصالح ساختمانی ازجمله سیمان و مس با رشد 30 درصدی قیمت در بازار روبهرو شد هاست.
اسماعیل کاظمیقهی، رئیس اتحادیه مصالح ساختمانی، با اشاره به اینکه فروش مصالح ساختمانی در ماههای اخیر به حدود نصف رسیده دراینباره گفت : برخی از سازندگان مسکن میگویند نمایندگان فروش شرکتهای مصالح ساختمانی و بعضا دلالان تماسهای مکرری با مشتریان خوددارند و آنها را برای خرید اقساطی تشویق میکنند.
فروشندگان مصالح ساختمانی میگویند که کاهش شدید ساختوساز، عامل اصلی بازار کساد مصالح ساختمانی است.
به گفته فعالان بازار مسکن، محصولی که در بخش مسکن تولید میشود، بر اساس قیمت تمامشده است. ممکن است در مواقعی قیمت مصالح ساختمانی کاهش یا افزایش پیدا کند.
این درحالی است که کارشناسان بر این باورند که چنین شرایطی میتواند صدمات جبرانناپذیری به فاصله عرضه و تقاضا در این بازار بزند.
در بیشتر مناطق کشور اقشاری که متقاضی مسکن هستند توانایی پرداخت هزینههای مسکن متناسب با تورم نهادههای ساختمانی و رشد قیمت تمامشده را ندارند؛ بنابراین بازار محدود میشود و تولیدکنندگان مسکن خواهناخواه از ساختوساز امتناع میکنند؛ زیرا سازندگان نگران این هستند که نتوانند واحدهای خود را با یک سود متعارف به فروش برسانند.
وعدههای عمل نشده
در چنین شرایطی است که دستاندرکاران بخش مسکن و انبوهسازان براین باورند که قولهای وزارت مسکن برای حمایت از این بخش مصداق همان ضربالمثل «هزار وعده خوبان یکی وفا نکند» است.سید محمد مرتضوی ،رئیس کانون انبوهسازان مسکن معتقد است که وزارت راه و شهرسازی حمایت لازم از بخش مسکن را انجام نمیدهد، این امر باعث رکود بازار مسکن و افزایش قیمت مصالح ساختمانی شده است .
این شرایط بهگونهای شده است که گروهی از سازندگان مسکن میگویند برخی از فعالان صنعت ساختمان به ترکیه و کشورهای عربی رفتهاند و در آنجا اقدام به ساختوساز میکنند.
افزایش قیمت در آینده
در اين دوره به نظر میرسد که پروژه مسکن ملی در ادامه مسکن مهر نتوانسته به نتایج موردنظر خود دست یابد و همراهی این امر با رکود بازار انفجار در قیمت مسکن را در آینده به دنبال خواهد داشت . محسن ترابی، مدیرعامل یکی از شرکتهای تولیدکننده مسکن دراینباره با اشاره به اینکه قیمت تمامشده ساخت مسکن دو تا سه برابر نسبت به سال گذشته افزایش داشته است، گفت: رشد قیمت مصالح ساختمانی از ابتدای امسال تاکنون به شکلی بوده است که اگر مقایسهای با سال گذشته داشته باشیم متوجه خواهیم شد که هزینه تمامشده مسکن را دو تا سه برابر افزایش داده است و همین موضوع میتواند برجهش قیمت مسکن در سالهای آتی تأثیرگذار باشد. سازنده در آغاز پروژه میخواهد بداند که اگر پروژهای را شروع میکند چه میزان هزینه نیاز است اما متأسفانه شرایط بهگونهای شده است که از این پیشبینیها عاجز است.
کنترلهای ضروری
در این میان عدهای بر این باورند که با پیچیده شدن روند مذاکرات برجام و طولانی شدن و عدم توافق که با سنگاندازی طرف مقابل ایران، شرایط بهگونهای تدوینشده که تقریبا صاحبان سرمایه و سازندگان به این موضوع رسیدهاند که افت قیمت مصالح ساختمانی تقریبا نشدنی است. تأثیرپذیری طولانی شدن مذاکرات برجام از یکسو و حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از سوی دیگر این پیام را به بازار منتقل کرد که قیمت تمامشده مسکن نهتنها کاهشی نخواهد شد بلکه روندی صعودی به خود خواهد گرفت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 18
خانه دست نیافتنیتر شد!
سیدمحمد بحرینیان
یک. بانک مرکزی گزارشی منتشر کرده که از افزایش نزدیک به ۷ درصدی قیمت مسکن نسبت به ماه گذشته خبر میدهد. بر اساس این گزارش، میانگین قیمت هر مترمربع مسکونی در شهر تهران، به ۴۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان رسیده است.
دو. بهعکس برخی تحلیلهای سیاسی که ناآرامیهای اخیر را موجب ایستایی در بازار مسکن و خودداری خریداران از ورود به این بازار میدانست، در آبان ماه تعداد معامله مسکن در پایتخت به رکورد پنجماهه رسیده و نسبت به مهرماه ۴۷ درصد افزایش داشته است. این یعنی سرمایهگذاران حوزه مسکن، تأثیر بلندمدتی برای برخی تحرکات اخیر قائل نیستند و آن را فاقد اثر اقتصادی و سیاسی میدانند.
سه. با حذف پارامترهایی از قبیل برجام و ناآرامیها، تنها عامل مؤثر در نوسانات قیمت مسکن، تورم ارزی است. پیشازاین هم در چند سال گذشته، شاهد تبعیت بازار مسکن از بازار ارز بودهایم که واقعیتی نگرانکننده است. این یعنی احتمالا راه علاج مشکل گرانی مسکن، در معادلات زمین و ساخت و نهاده نیست، بلکه در مدیریت تورم عمومی کشور است که در حال حاضر تعریف چندانی ندارد.
چهار. متأسفانه با افزایش تقاضا در بازار مسکن از یکسو و افزایش قیمت از سوی دیگر، چشمانداز پیش روی بازار مسکن بهشدت افزایشی خواهد بود. نکته دیگر آنکه طی یک سال و نیم اخیر، این اولین بار است که تورم نقطهای مسکن از تورم عمومی پیشی گرفته و درواقع، به همین دلیل، حوزه مسکن به محلی جذاب برای سرمایهگذاری تبدیلشده است.
این جذابیت، طبیعتا مسکن را بیشتر از گذشته به کالایی سرمایهای تبدیل خواهد کرد و تهیه مسکن برای خانه اولیها دشوارترخواهد شد. هرچند آمار دقیقی از نحوه توزیع و نوع معاملات مسکن در کلانشهرها نداریم، اما بر اساس تحلیلها، عمده معاملات فعلی مسکن نیز در سبد مالکان و صاحبان چند خانه است و خانه اولیها و درواقع تقاضای مصرفی، سهم چندانی از این بازار ندارند.
پنج. آمارها نشان میدهد که همین حالا هم سهم بخش مسکن در سبد هزینههای خانوار در کشور ما چند برابر استاندارد است.
فربهتر شدن سهم بخش مسکن، معنایی جز کوچک شدن سهم سایر بخشها نخواهد داشت. از سوی دیگر، با افزایش قیمت خرید مسکن، در بهار و تابستان ۱۴۰۲ با موجی از افزایش هزینههای اجاره مسکن مواجه خواهیم بود. این در حالی است که شرایط فعلی جامعه و توان اقتصادی مردم در تهیه مسکن خود در شرایط بحرانی است.
شش. این وضعیت تورمی، چندراه حل بلندمدت و چند مسکن موقت دارد. راهحل موقت، هدفمند کردن و نظارت جدی بر اجرای طرح مالیات بر خانههای خالی است. به نظر میرسد طرح مجلس در این حوزه، هرچند نکات مثبتی داشت و میتوانست بر حذف سوداگری در بازار مسکن مؤثر باشد، اما در پیچوخم اجرا و تفسیر و تأویل قرار گرفت و نهایتا تعلیق به محال شد. اخذ جدی مالیات از ملک و تدوین دستورالعملهایی در جهت تقویت نگاه مصرفی به ملک بهجای نگاه سرمایهای ازجمله مهمترین اقداماتی است که میتوان عملی کرد. تصویب بودجه که اتفاقا در آستانه آن هستیم، باید متناسب با شرایط کشور و پرهیز از افزایش هزینهها و تأکید بر نگاه واقعی به درآمدها باشد که این از مهمترین وظایف دولت و مجلس است. طرحهایی همچون نهضت ملی مسکن، اگر در حوزه تأمین مالی تورمزا نباشند، میتواند در سالهای آینده در کنترل بازار افسارگسیخته مسکن مؤثر باشد.
یک. بانک مرکزی گزارشی منتشر کرده که از افزایش نزدیک به ۷ درصدی قیمت مسکن نسبت به ماه گذشته خبر میدهد. بر اساس این گزارش، میانگین قیمت هر مترمربع مسکونی در شهر تهران، به ۴۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان رسیده است.
دو. بهعکس برخی تحلیلهای سیاسی که ناآرامیهای اخیر را موجب ایستایی در بازار مسکن و خودداری خریداران از ورود به این بازار میدانست، در آبان ماه تعداد معامله مسکن در پایتخت به رکورد پنجماهه رسیده و نسبت به مهرماه ۴۷ درصد افزایش داشته است. این یعنی سرمایهگذاران حوزه مسکن، تأثیر بلندمدتی برای برخی تحرکات اخیر قائل نیستند و آن را فاقد اثر اقتصادی و سیاسی میدانند.
سه. با حذف پارامترهایی از قبیل برجام و ناآرامیها، تنها عامل مؤثر در نوسانات قیمت مسکن، تورم ارزی است. پیشازاین هم در چند سال گذشته، شاهد تبعیت بازار مسکن از بازار ارز بودهایم که واقعیتی نگرانکننده است. این یعنی احتمالا راه علاج مشکل گرانی مسکن، در معادلات زمین و ساخت و نهاده نیست، بلکه در مدیریت تورم عمومی کشور است که در حال حاضر تعریف چندانی ندارد.
چهار. متأسفانه با افزایش تقاضا در بازار مسکن از یکسو و افزایش قیمت از سوی دیگر، چشمانداز پیش روی بازار مسکن بهشدت افزایشی خواهد بود. نکته دیگر آنکه طی یک سال و نیم اخیر، این اولین بار است که تورم نقطهای مسکن از تورم عمومی پیشی گرفته و درواقع، به همین دلیل، حوزه مسکن به محلی جذاب برای سرمایهگذاری تبدیلشده است.
این جذابیت، طبیعتا مسکن را بیشتر از گذشته به کالایی سرمایهای تبدیل خواهد کرد و تهیه مسکن برای خانه اولیها دشوارترخواهد شد. هرچند آمار دقیقی از نحوه توزیع و نوع معاملات مسکن در کلانشهرها نداریم، اما بر اساس تحلیلها، عمده معاملات فعلی مسکن نیز در سبد مالکان و صاحبان چند خانه است و خانه اولیها و درواقع تقاضای مصرفی، سهم چندانی از این بازار ندارند.
پنج. آمارها نشان میدهد که همین حالا هم سهم بخش مسکن در سبد هزینههای خانوار در کشور ما چند برابر استاندارد است.
فربهتر شدن سهم بخش مسکن، معنایی جز کوچک شدن سهم سایر بخشها نخواهد داشت. از سوی دیگر، با افزایش قیمت خرید مسکن، در بهار و تابستان ۱۴۰۲ با موجی از افزایش هزینههای اجاره مسکن مواجه خواهیم بود. این در حالی است که شرایط فعلی جامعه و توان اقتصادی مردم در تهیه مسکن خود در شرایط بحرانی است.
شش. این وضعیت تورمی، چندراه حل بلندمدت و چند مسکن موقت دارد. راهحل موقت، هدفمند کردن و نظارت جدی بر اجرای طرح مالیات بر خانههای خالی است. به نظر میرسد طرح مجلس در این حوزه، هرچند نکات مثبتی داشت و میتوانست بر حذف سوداگری در بازار مسکن مؤثر باشد، اما در پیچوخم اجرا و تفسیر و تأویل قرار گرفت و نهایتا تعلیق به محال شد. اخذ جدی مالیات از ملک و تدوین دستورالعملهایی در جهت تقویت نگاه مصرفی به ملک بهجای نگاه سرمایهای ازجمله مهمترین اقداماتی است که میتوان عملی کرد. تصویب بودجه که اتفاقا در آستانه آن هستیم، باید متناسب با شرایط کشور و پرهیز از افزایش هزینهها و تأکید بر نگاه واقعی به درآمدها باشد که این از مهمترین وظایف دولت و مجلس است. طرحهایی همچون نهضت ملی مسکن، اگر در حوزه تأمین مالی تورمزا نباشند، میتواند در سالهای آینده در کنترل بازار افسارگسیخته مسکن مؤثر باشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
پردهای از دموکراسی ناب آمریکایی
گروه بینالملل
بر اساس برآورد انجمن راهآهن آمریکا، اعتصاب بخش راهآهن و توقف فعالیت قطارها در آمریکا، روزانه ۲ میلیارد دلار به اقتصاد این کشور آسیب میزند. این اعتصاب در صورت عملی شدن همچنین میتوانست تأثیرات مخربی بر جابه جایی مسافران داشته باشد.با نزدیک شدن به زمان اعتصاب بخش راهآهن، رئیس جمهوری آمریکا از کنگره خواست تا توافق اولیهای را که در ماه سپتامبر با حضور نمایندگان کارگران به دست آمده بود، تصویب کند. کنگره در گذشته هم قوانینی را برای به تعویق انداختن یا جلوگیری از اعتصابات بخشهای خطوط ریلی و هوایی به تصویب رسانده بود.
تمسخر دموکراسی
در حالی که رسانه های غربی در تلاش هستند این رویکرد کنگره آمریکا را به مثابه دخالت موثر کنگره و دولت در مواجهه با اعتصابها تفسیر کنند، بسیاری از تحلیلگران از آن روی سکه پرده برداشته اند! بر این اساس، هرگونه اعتراض و اعتصاب صنفی در آمریکا منوط به اجازه کنگره است! به عبارت بهتر، رسانه های غربی که درکشورهای دیگر، دم از حقوق سندیکاها و کارگران می زنند، در تصمیم گیری های صنفی کشورهای خود به صورت هدفمند وقانونی دخالت می کنند. بسیاری از منابع خبری درآمریکا معتقدند که احتمالا دولت بایدن نتواند به خواسته های کارگران در عمل تن دهد، حتی با وجود طرحی که کنگره آمریکا ارائه کرده و در آن بخش بسیار کوچکی از کارگران معترض را پذیرفته است!
به طور کلی«ترامپیسم»، «جنگ داخلی»، «کنگره حداقلی» و «دولت ضعیف» کلیدواژگانی هستند که این روزها به کرات در تحلیلهای صورت گرفته از فضای داخلی آمریکا بهچشم میخورند. پساز برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره، گره سیاسی در آمریکا بهواسطه عدمکسب اکثریت مطلق توسط جمهوریخواهان و درعینحال، از دست رفتن اکثریت نسبی مجلس نمایندگان به ضرر دموکراتها، کورتر شده است.نتایج انتخابات هم شفاف و هم مبهم است! بایدن و ترامپ هر دو نسبت به نتایج انتخابات کنگره ابراز رضایت کردهاند. رئیسجمهور آمریکا بدون تمرکز بر نتایج انتخابات مجلس نمایندگان (که منجر به شکست دموکراتها شده است)، عدمکسب اکثریت سنا توسط جمهوریخواهان را دستاوردی تاریخی برای خود میداند.
افزایش شکاف های داخلی در آمریکا
شواهد موجود بیانگر افزایش شکاف های داخلی در آمریکاست. در ماورای منازعه الاغها و فیلها در آمریکا بر سر نحوه شمارش کرسیهای مجلس نمایندگان و سنا، حقیقتی به نام «افزایش عمق و وسعت شکافهای داخلی در آمریکا» خودنمایی میکند. در سال۲۰۱۹ میلادی، یکسال قبل از آنکه شاهد عرضاندام طرفداران ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری و متعاقبا تسخیر کنگره ازسوی آنها باشیم، رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا هشدار تکاندهندهای به جامعه سیاسی و نخبگان این کشور داد:
«تقاضای من از مقامهای هر دو حزب آمریکا (دموکراتها و جمهوریخواهان) این است که رفتاری متمدنانه و عقلانی را در دستورکار خود قرار دهند. من نسبت به طغیان سیاسی موجود در ایالاتمتحده احساس نگرانی میکنم. این طغیان، درحد یک جنگ داخلی در آمریکاست. هر دو حزب باید با یکدیگر برای جلوگیری از وقوع این پدیده همکاری کنند.»
تیلرسون، نخستین کسی نبود که طی سالهای اخیر درخصوص وقوع جنگ داخلی در آمریکا هشدار دادهاست. فرانسیس فوکویاما، نظریهپرداز مشهور پایان تاریخ و نوام چامسکی، تئوریسین مطرح این کشور ازجمله کسانی هستند که «تحلیل روبنایی» از معادلات داخلی آمریکا را خطایی محض دانسته و روی بنیانهای تغییریافته و دگردیسی جبری معادلات زیرساختی قدرت در این کشور متمرکز شدهاند.
امروز اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران مسائل انتخاباتی آمریکا میگویند که مانور آرای سلبی در آوردگاه اخیر بهمراتب نسبت به آرای ایجابی بیشتر بوده و تلخیص و تقلیل عامدانه یا غیرعامدانه معادلات سیاسی ایالاتمتحده به رقابت ترامپ - بایدن نوعی فرافکنی آشکار و فرار از حقیقت محسوب میشود.اعتراضات و خشم عمومی نسبت به ساختار ناعادلانه حاکم بر آمریکا، طی هفته ها و ماه های آتی خود را در قالب اعتصابها، تظاهرات و حتی زد وخورد با پلیس فدرال نشان خواهد داد. در چنین شرایطی چهره دموکراتها و جمهوری خواهانی که مداخله در امور داخلی دیگرکشورها را به رویه ای طبیعی در حوزه سیاست خارجی خود مبدل ساخته اند، دیدنی تر از هر زمان دیگری خواهد بود.
گریز از واقعیتی به نام آمریکای از هم گسیخته
درست در چنین شرایطی، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، سخن از «آزادی ایران» توسط کاخ سفید به میان میآورد و «ند پرایس» و «رابرت مالی» نیز با بیان مواضعی تکمیلکننده، دست به آشکارسازی تقابل ذاتی و ماهوی خود علیه نظام جمهوریاسلامی و ملت ایران میزنند. بهعبارت بهتر، مقامهای ارشد کنونی کاخسفید و وزارت امورخارجه آمریکا در ابتدا، روایتی ناقص و تصویری مجازی در تعارض با واقعیت آشفته این کشور را به افکارعمومی مخابره میکنند و در ادامه، تقابل تمامعیار خود با ملت و نظام ما را علنی میسازند. واقعیت امر این است که یکی از اصلیترین دلایل شانتاژ علنی و آشکار مقامهای آمریکایی علیه امنیت داخلی ایران، گریز از واقعیتی به نام «آمریکای ازهم گسیخته» است. بهعبارت گویاتر، یکی از اصلیترین اهداف مقامهای آمریکایی از دمیدن در آتش فتنه و اغتشاشی که معدود مهرههای آنها در ایران ایجاد کردهاند، عدمتمرکز افکارعمومی ایران و دنیا بر مصادیق و نمادهای آمریکای آسیبپذیر و بحرانزده است.بدونشک یکی از اصلیترین راههای مواجهه با جنگ ادراکی آمریکا علیه ایران، تمرکز روی جامعه این کشور و گسلهایی است که روزبهروز تحتتأثیر مولفههای گوناگون عمیقتر میشوند. هر چراغقوهای که روی صفحه تاریک جامعه آمریکایی انداخته شود، بهمثابه تیری است که در عرصه جهاد تبیین اتاق عملیات دشمن را در این نبرد همهجانبه و ترکیبی هدف قرار میدهد.
بر اساس برآورد انجمن راهآهن آمریکا، اعتصاب بخش راهآهن و توقف فعالیت قطارها در آمریکا، روزانه ۲ میلیارد دلار به اقتصاد این کشور آسیب میزند. این اعتصاب در صورت عملی شدن همچنین میتوانست تأثیرات مخربی بر جابه جایی مسافران داشته باشد.با نزدیک شدن به زمان اعتصاب بخش راهآهن، رئیس جمهوری آمریکا از کنگره خواست تا توافق اولیهای را که در ماه سپتامبر با حضور نمایندگان کارگران به دست آمده بود، تصویب کند. کنگره در گذشته هم قوانینی را برای به تعویق انداختن یا جلوگیری از اعتصابات بخشهای خطوط ریلی و هوایی به تصویب رسانده بود.
تمسخر دموکراسی
در حالی که رسانه های غربی در تلاش هستند این رویکرد کنگره آمریکا را به مثابه دخالت موثر کنگره و دولت در مواجهه با اعتصابها تفسیر کنند، بسیاری از تحلیلگران از آن روی سکه پرده برداشته اند! بر این اساس، هرگونه اعتراض و اعتصاب صنفی در آمریکا منوط به اجازه کنگره است! به عبارت بهتر، رسانه های غربی که درکشورهای دیگر، دم از حقوق سندیکاها و کارگران می زنند، در تصمیم گیری های صنفی کشورهای خود به صورت هدفمند وقانونی دخالت می کنند. بسیاری از منابع خبری درآمریکا معتقدند که احتمالا دولت بایدن نتواند به خواسته های کارگران در عمل تن دهد، حتی با وجود طرحی که کنگره آمریکا ارائه کرده و در آن بخش بسیار کوچکی از کارگران معترض را پذیرفته است!
به طور کلی«ترامپیسم»، «جنگ داخلی»، «کنگره حداقلی» و «دولت ضعیف» کلیدواژگانی هستند که این روزها به کرات در تحلیلهای صورت گرفته از فضای داخلی آمریکا بهچشم میخورند. پساز برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره، گره سیاسی در آمریکا بهواسطه عدمکسب اکثریت مطلق توسط جمهوریخواهان و درعینحال، از دست رفتن اکثریت نسبی مجلس نمایندگان به ضرر دموکراتها، کورتر شده است.نتایج انتخابات هم شفاف و هم مبهم است! بایدن و ترامپ هر دو نسبت به نتایج انتخابات کنگره ابراز رضایت کردهاند. رئیسجمهور آمریکا بدون تمرکز بر نتایج انتخابات مجلس نمایندگان (که منجر به شکست دموکراتها شده است)، عدمکسب اکثریت سنا توسط جمهوریخواهان را دستاوردی تاریخی برای خود میداند.
افزایش شکاف های داخلی در آمریکا
شواهد موجود بیانگر افزایش شکاف های داخلی در آمریکاست. در ماورای منازعه الاغها و فیلها در آمریکا بر سر نحوه شمارش کرسیهای مجلس نمایندگان و سنا، حقیقتی به نام «افزایش عمق و وسعت شکافهای داخلی در آمریکا» خودنمایی میکند. در سال۲۰۱۹ میلادی، یکسال قبل از آنکه شاهد عرضاندام طرفداران ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری و متعاقبا تسخیر کنگره ازسوی آنها باشیم، رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا هشدار تکاندهندهای به جامعه سیاسی و نخبگان این کشور داد:
«تقاضای من از مقامهای هر دو حزب آمریکا (دموکراتها و جمهوریخواهان) این است که رفتاری متمدنانه و عقلانی را در دستورکار خود قرار دهند. من نسبت به طغیان سیاسی موجود در ایالاتمتحده احساس نگرانی میکنم. این طغیان، درحد یک جنگ داخلی در آمریکاست. هر دو حزب باید با یکدیگر برای جلوگیری از وقوع این پدیده همکاری کنند.»
تیلرسون، نخستین کسی نبود که طی سالهای اخیر درخصوص وقوع جنگ داخلی در آمریکا هشدار دادهاست. فرانسیس فوکویاما، نظریهپرداز مشهور پایان تاریخ و نوام چامسکی، تئوریسین مطرح این کشور ازجمله کسانی هستند که «تحلیل روبنایی» از معادلات داخلی آمریکا را خطایی محض دانسته و روی بنیانهای تغییریافته و دگردیسی جبری معادلات زیرساختی قدرت در این کشور متمرکز شدهاند.
امروز اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران مسائل انتخاباتی آمریکا میگویند که مانور آرای سلبی در آوردگاه اخیر بهمراتب نسبت به آرای ایجابی بیشتر بوده و تلخیص و تقلیل عامدانه یا غیرعامدانه معادلات سیاسی ایالاتمتحده به رقابت ترامپ - بایدن نوعی فرافکنی آشکار و فرار از حقیقت محسوب میشود.اعتراضات و خشم عمومی نسبت به ساختار ناعادلانه حاکم بر آمریکا، طی هفته ها و ماه های آتی خود را در قالب اعتصابها، تظاهرات و حتی زد وخورد با پلیس فدرال نشان خواهد داد. در چنین شرایطی چهره دموکراتها و جمهوری خواهانی که مداخله در امور داخلی دیگرکشورها را به رویه ای طبیعی در حوزه سیاست خارجی خود مبدل ساخته اند، دیدنی تر از هر زمان دیگری خواهد بود.
گریز از واقعیتی به نام آمریکای از هم گسیخته
درست در چنین شرایطی، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، سخن از «آزادی ایران» توسط کاخ سفید به میان میآورد و «ند پرایس» و «رابرت مالی» نیز با بیان مواضعی تکمیلکننده، دست به آشکارسازی تقابل ذاتی و ماهوی خود علیه نظام جمهوریاسلامی و ملت ایران میزنند. بهعبارت بهتر، مقامهای ارشد کنونی کاخسفید و وزارت امورخارجه آمریکا در ابتدا، روایتی ناقص و تصویری مجازی در تعارض با واقعیت آشفته این کشور را به افکارعمومی مخابره میکنند و در ادامه، تقابل تمامعیار خود با ملت و نظام ما را علنی میسازند. واقعیت امر این است که یکی از اصلیترین دلایل شانتاژ علنی و آشکار مقامهای آمریکایی علیه امنیت داخلی ایران، گریز از واقعیتی به نام «آمریکای ازهم گسیخته» است. بهعبارت گویاتر، یکی از اصلیترین اهداف مقامهای آمریکایی از دمیدن در آتش فتنه و اغتشاشی که معدود مهرههای آنها در ایران ایجاد کردهاند، عدمتمرکز افکارعمومی ایران و دنیا بر مصادیق و نمادهای آمریکای آسیبپذیر و بحرانزده است.بدونشک یکی از اصلیترین راههای مواجهه با جنگ ادراکی آمریکا علیه ایران، تمرکز روی جامعه این کشور و گسلهایی است که روزبهروز تحتتأثیر مولفههای گوناگون عمیقتر میشوند. هر چراغقوهای که روی صفحه تاریک جامعه آمریکایی انداخته شود، بهمثابه تیری است که در عرصه جهاد تبیین اتاق عملیات دشمن را در این نبرد همهجانبه و ترکیبی هدف قرار میدهد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
سازمان تأمین اجتماعی ۵۰ درصد از بیمه تکمیلی بازنشستگان را پرداخت خواهد کرد
گروه سیاسی
علی دهقانکیا، رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی تهران با بیان اینکه قرار است سازمان تأمین اجتماعی ۵۰ درصد از سهم حق بیمه تکمیلی بازنشستگان این سازمان را پرداخت کند، به خبرنگار «رسالت» اظهار کرد: به طورحتم بیمه تکمیلی مقصود و مطلوب نهایی نیست و بیش از بیمه تکمیلی موضوع بیمه الزام ضرورت داشت چراکه در حوزه بیمه الزام هیچگاه درست عمل نشده است.
وی افزود: با توجه به وضعیت مالی سازمان تامین اجتماعی بیمه الزام اتفاق نیفتاد و در نهایت امر بیمه تکمیلی صورت گرفت. بیمه تکمیلی نیز بر مبنای قانون است و ساختار مشخص خود را دارد. هنگامیکه ساختار تامین اجتماعی تصویب شد، در تبصره ماده ۲ آن درمان به صورت همگانی یا تکمیلی عنوان گشت. در درمان همگانی مقرر شد که طی ۶ ماه آیین نامه مربوطه نوشته و ذکر شود که فرد بیمه شده تا چه سقفی میتواند از خدمات درمانی برخوردار شود. دهقان کیا تصریح کرد: در سال ۱۳۵۴ قانون تامین اجتماعی مطرح شد و از سال ۱۳۶۹ قانون الزام مطرح شد. در قانون الزام هدف درنظرگیری درمان مستقیم و غیر مستقیم بود. در آن زمان و در بخش درمان مستقیم، تمامی بیمارستانهایی که تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی و مراکز درمانی بودند، رایگان بود و مبلغی پرداخت نمیشد. در آن زمان اگر طرف قرارداد سازمان تامین اجتماعی بود، برای درمان سرپایی ۳۰ درصد دریافت میشد و ۷۰ درصد را سازمان پرداخت میکرد. به منظور بستری بیمار نیز ۱۰ درصد پرداخت میشد و ۹۰ درصد از سوی سازمان پرداخت میشد. این فرآیند بیمه الزام است که در گذشته انجام میشد و امروز نیز از آن صحبت میشود.
رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی تهران همچنین خاطرنشان کرد: در سال ۱۳۸۳، قانون ساختار نظام جامع و رفاه تامین اجتماعی مطرح شد و درمان به صورت همگانی و تکمیلی عنوان گشت و دیگر مطابق ادوار گذشته به صورت مستقیم و غیر مستقیم نبود. متاسفانه قانون الزام در آن زمانها اجرایی نشد و آیین نامه بیمه همگانی نیز تالیف شد. تالیف آیین نامه همگانی مبرهن میکرد که فرد بیمه شده تا چه اندازه شامل بیمه و خدمات رایگان درمانی میشود. او متذکر شد: بیمه تکمیلی بازنشستگان در ارتباط با سال جاری نیست و حدود ۱۲ سال است که اتفاق میافتاد. هرساله تعدادی از شرکتهای بیمهای در مزایده شرکت میکردند که در سال جاری تعدادشان کاهش یافت و بیمههایی همچون البرز، دی، دانا و آتیه سازان شرکت کردند اما پای مذاکره نیامدند و درنهایت امر به سبب اتمام قرارداد، قرار مجدد با آتیه سازان وضع شد. وی در پایان این گفتوگو ابراز کرد: پس از عقد قرارداد جدید بیمه تکمیلی بازنشستگان برای بازه زمانی آذر ۱۴۰۱ تا آذر ۱۴۰۲ رایزنیها با مدیر عامل سازمان تأمین اجتماعی جهت مشخص شدن سرانه پرداختی این سازمان در قالب بیمه تکمیلی آتیه آغاز شد و درنهایت سازمان تأمین اجتماعی متعهد شد که ۵۰ درصد از سرانه بیمه تکمیلی آتیهسازان حافظ را از سوی بازنشستگان در قرارداد جدید پرداخت کند.
در قرارداد جدید بیمه تکمیلی آتیه سازان حافظ با بازنشستگان تأمین اجتماعی، حق بیمه ماهیانه ۲۰۵ هزار تومان در نظر گرفته شده است.
علی دهقانکیا، رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی تهران با بیان اینکه قرار است سازمان تأمین اجتماعی ۵۰ درصد از سهم حق بیمه تکمیلی بازنشستگان این سازمان را پرداخت کند، به خبرنگار «رسالت» اظهار کرد: به طورحتم بیمه تکمیلی مقصود و مطلوب نهایی نیست و بیش از بیمه تکمیلی موضوع بیمه الزام ضرورت داشت چراکه در حوزه بیمه الزام هیچگاه درست عمل نشده است.
وی افزود: با توجه به وضعیت مالی سازمان تامین اجتماعی بیمه الزام اتفاق نیفتاد و در نهایت امر بیمه تکمیلی صورت گرفت. بیمه تکمیلی نیز بر مبنای قانون است و ساختار مشخص خود را دارد. هنگامیکه ساختار تامین اجتماعی تصویب شد، در تبصره ماده ۲ آن درمان به صورت همگانی یا تکمیلی عنوان گشت. در درمان همگانی مقرر شد که طی ۶ ماه آیین نامه مربوطه نوشته و ذکر شود که فرد بیمه شده تا چه سقفی میتواند از خدمات درمانی برخوردار شود. دهقان کیا تصریح کرد: در سال ۱۳۵۴ قانون تامین اجتماعی مطرح شد و از سال ۱۳۶۹ قانون الزام مطرح شد. در قانون الزام هدف درنظرگیری درمان مستقیم و غیر مستقیم بود. در آن زمان و در بخش درمان مستقیم، تمامی بیمارستانهایی که تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی و مراکز درمانی بودند، رایگان بود و مبلغی پرداخت نمیشد. در آن زمان اگر طرف قرارداد سازمان تامین اجتماعی بود، برای درمان سرپایی ۳۰ درصد دریافت میشد و ۷۰ درصد را سازمان پرداخت میکرد. به منظور بستری بیمار نیز ۱۰ درصد پرداخت میشد و ۹۰ درصد از سوی سازمان پرداخت میشد. این فرآیند بیمه الزام است که در گذشته انجام میشد و امروز نیز از آن صحبت میشود.
رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی تهران همچنین خاطرنشان کرد: در سال ۱۳۸۳، قانون ساختار نظام جامع و رفاه تامین اجتماعی مطرح شد و درمان به صورت همگانی و تکمیلی عنوان گشت و دیگر مطابق ادوار گذشته به صورت مستقیم و غیر مستقیم نبود. متاسفانه قانون الزام در آن زمانها اجرایی نشد و آیین نامه بیمه همگانی نیز تالیف شد. تالیف آیین نامه همگانی مبرهن میکرد که فرد بیمه شده تا چه اندازه شامل بیمه و خدمات رایگان درمانی میشود. او متذکر شد: بیمه تکمیلی بازنشستگان در ارتباط با سال جاری نیست و حدود ۱۲ سال است که اتفاق میافتاد. هرساله تعدادی از شرکتهای بیمهای در مزایده شرکت میکردند که در سال جاری تعدادشان کاهش یافت و بیمههایی همچون البرز، دی، دانا و آتیه سازان شرکت کردند اما پای مذاکره نیامدند و درنهایت امر به سبب اتمام قرارداد، قرار مجدد با آتیه سازان وضع شد. وی در پایان این گفتوگو ابراز کرد: پس از عقد قرارداد جدید بیمه تکمیلی بازنشستگان برای بازه زمانی آذر ۱۴۰۱ تا آذر ۱۴۰۲ رایزنیها با مدیر عامل سازمان تأمین اجتماعی جهت مشخص شدن سرانه پرداختی این سازمان در قالب بیمه تکمیلی آتیه آغاز شد و درنهایت سازمان تأمین اجتماعی متعهد شد که ۵۰ درصد از سرانه بیمه تکمیلی آتیهسازان حافظ را از سوی بازنشستگان در قرارداد جدید پرداخت کند.
در قرارداد جدید بیمه تکمیلی آتیه سازان حافظ با بازنشستگان تأمین اجتماعی، حق بیمه ماهیانه ۲۰۵ هزار تومان در نظر گرفته شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 8
روزگار تفکر استدلالی
جواد شاملو
قتل خلیفه سوم، عثمان بن عفان، از رخدادهایی بود که ردپایش در تاریخ اسلام تا چند دهه، به وضوح و پررنگی دیده میشود. عثمان خود از غاصبان ولایت بود و در شیوه حکومت هم در تاریخ مورد مذمت قرار گرفته است؛ پیامبر صلوات الله علیه او را لعنت کرده و به طور خلاصه؛ هیچ نسبتی میان او و حقانیت نمیتوان یافت. اما قتل او رفتاری هیجانی بود که به نهاد حاکمیت و خلافت ضربهای جدی وارد ساخت و امنیت و پیوستگی جامعه اسلامی تا سالها کمرنگ کرد. همچنین این قتل، باعث شد مهمترین سلاح ممکن در جنگ روانی و مدیریت افکار عمومی، به دست امویان بیفتد و خصوصا با تلاشهای معاویه، انتقام و خونخواهی عثمان تبدیل به ایدئولوژی حکومت بنیامیه شود. ایدئولوژیای که بنیامیه با آن به خود مشروعیت بدهد و برای از میدان به در کردن دشمنان و رقبای خود، عقبهای نظری فراهم کند. خون مظلوم، بمب اتم جنگ روانی است. عثمان مظلوم نبود و اشتباهات و گناهان فراوان خودش زمینه سقوطش را ایجاد کرد اما سومین خلیفه بعد از پیامبر بود و به راحتی میشد از او یک مظلوم ساخت و «خلیفه شهید» نامید. خصوصا اینکه شورشیان در کشتن او، جانب جوانمردی و انسانیت را رعایت نکردند و با قتلی از همه نظر کریه و دلخراش، زمینه روضهخوانیها، داستانسراییها و مظلومنماییهای بسیاری را فراهم کردند. آنچه شورشیان با سرهای داغ شده و چشمهای کور شده ندیدند، دست کسانی بود که میخواستند خلافت ظاهری را به سلطنتی تمام عیار تبدیل کنند.
شورش یا انقلاب؟
عثمان در جریان یک شورش کشته شد و نه یک انقلاب. شورش، به اقدام خشن، هیجانی، مسلحانه و مخرب گروهی از مردم اطلاق میشود که حتی اگر از بستر مطالبات و اعتراضات عمومی برای حرکت سریعتر خود استفاده کند، خود حرکتی عمومی و فراگیر نیست. آنچه ما از رفتار و گفتار امیرالمؤمنین علیهالسلام در جریان قتل عثمان در مییابیم، این است که شورش در اسلام جایز نیست. ما در اسلام انقلاب داریم، اما شورش نداریم؛ حتی علیه حاکم فاسد و ظالم. همانگونه که در اسلام استبداد نداریم، حتی در امری پسندیده و به صلاح مردم. شورش نیز قرینه استبداد و بسیار شبیه آن است و حاصل از نوعی خودکامگی است. عثمان حاکم مستبدی بود؛ این درست. اما چه کسی به یک عده اجازه داده بود او را به قتل برسانند؛ آب را به او ببندند و خانهاش را غارت کنند؟ اینها احکامی است که باید قاضی صادر کند و کسی سر خود حق ندارد دست به آنها بزند. گروهی از افراد موجه جامعه مدنی که ظاهرا در میان آنها امیر مؤمنان و دو فرزند ایشان، امام مجتبی و سیدالشهدا علیهم السلام بودهاند در مواردی از او دفاع میکنند؛ به او آب میرسانند و به دفن او کمک میکنند و مجموعه برای خواباندن فتنه تلاش میکنند. کسی حق نداشت بر خلیفه آب ببندند، کسی حق نداشت از دفن جلوگیری کند، کسی حق نداشت اموال او را برای خودش غارت کند. نمیتوان گفت این رفتارها بابت این بوده که مردم خشمگین بودند؛ خشم مجوز ظلم نیست و تئوریزه کردن خشونت حتی اگر شخص مورد خشونت قرار گرفته عثمان باشد، بیانصافی است. همین رفتارهاست که جدال عثمان و شورشیانش را تبدیل به فتنهای میکند که دو طرفش باطلاند و مولای متقیان دربارهاش میفرماید:
« اگر من، به آن (کشتن عثمان) فرمان داده بودم، قاتل محسوب مى شدم و اگر از آن نهى مى کردم، ياور او به شمار مى آمدم (و من نه مى خواستم قاتل او باشم و نه ياور او) امّا کسى که او را يارى کرده، نمى تواند
بگويد: «از کسانى که دست از ياريش برداشته اند، بهترم.» و کسى که دست از ياريش برداشته، نمى تواند بگويد: «کسى که او را يارى کرد، از من بهتر بوده است;» (چرا که به هر حال، حاميان او، به يقين افراد بدى بوده اند).
و من جريان کار او را در عبارتى کوتاه و پرمعنا براى شما خلاصه مى کنم: او، استبداد ورزيد، استبداد بسيار بدى و شما ناراحت شديد و واکنش بدى نشان داديد و از حد گذرانديد و خداوند در اين مورد حکمى دارد که درباره مستبدّان و افراط گران جارى مى شود (و هر کدام به سزاى اعمال خود مى رسند)».
شورش شاید یک ظلم را نابود کند؛ اما صد ظلم دیگر خلق میکند. هم خودش ظلمآلود است و هم آینده را ظلمآلود میکند.
ظلمهای بعد از عثمان
وقتی حضرت مولا به مردم گفت تبعات زیادهروی و یا به بیان ما، خشونتورزی و شورش دامن شما را میگیرد، اشاره به استبداد اموی و عباسی پس از قتل عثمان داشت. مردم روز سقیفه کنار نشستند تا خلافت جایگزین ولایت و امامت نبوی و اسلامی شود و روز قتل عثمان جلوی شورشیان را نگرفتند تا همان خلافت منحرفشده، تبدیل به سلطنت و امپراطوری گردد. در این میان، امیرالمؤمنین علیهالسلام هم مظلوم واقع شد و از افراط و تفریط تؤامان مردم و سودجویی دشمن، ستمها کشید. خون عثمان از آدینه ولایت و خلافت حضرت مولا، در برابر او علم شد و ثروتطلبی و قدرتطلبیها را توجیه کرد. جنگ جمل به نام عثمان بود، جنگ صفین و کلیه آزارهای معاویه به نام عثمان بود، سب و لعن و نفرینهایی هم که مردمان ناآگاه و بیخبر و مغزشسته به حضرت حیدر روا میداشتند، به بهانه عثمان بود. پس از آن، یکی از بهانههای اصلی واقعه کربلا و به شهادت رساندن حضرت سیدالشهدا و نحوه این شهادت، قتل عثمان بود. پس از آن شیعهکشیهای بیرحمانه حجاج بن یوسف به بهانه قتل عثمان بود. دشمن به وسیله خون عثمان، عواطف را تحریک میکرد و مردم به تبعیت از هیجانات و احساسات خود، در زمین ظالمان بازی میکردند و برای آنها شمشیر میزدند.
عقل سرد
اگر بمب اتم جنگ روانی، نرم یا رسانهای خون مظلوم و سوگواری و اشک است، عقل سرد نیز سلاح خنثیکننده این بمب است. باید صفر تا صد تهییج عاطفهمان را پایین بیاوریم تا از احساس نابمان سوءاستفاده نشود. در این دوره، نیاز به تفکر استدلالی داریم و نه عاطفی و زیبایشناختی. باید اهل دقیقترین و ریزترین صغری و کبریها شویم و بدانیم در این دوران حقیقت، الزاما آن چیزی نیست ما را به وجد میآورد و بر ما خوش میآید. البته خداوند برای مقابله با عملیات دشمن به وسیله مظلومهای برساخته، سلاح دیگری هم دارد و آن مظلومهای واقعی است. عثمان، مظلومی برساخته بود و سیدالشهدا، مظلومی حقیقی است که خون، تا شامگاهان تاریخ، روند امور را رقم خواهد زد.
قتل خلیفه سوم، عثمان بن عفان، از رخدادهایی بود که ردپایش در تاریخ اسلام تا چند دهه، به وضوح و پررنگی دیده میشود. عثمان خود از غاصبان ولایت بود و در شیوه حکومت هم در تاریخ مورد مذمت قرار گرفته است؛ پیامبر صلوات الله علیه او را لعنت کرده و به طور خلاصه؛ هیچ نسبتی میان او و حقانیت نمیتوان یافت. اما قتل او رفتاری هیجانی بود که به نهاد حاکمیت و خلافت ضربهای جدی وارد ساخت و امنیت و پیوستگی جامعه اسلامی تا سالها کمرنگ کرد. همچنین این قتل، باعث شد مهمترین سلاح ممکن در جنگ روانی و مدیریت افکار عمومی، به دست امویان بیفتد و خصوصا با تلاشهای معاویه، انتقام و خونخواهی عثمان تبدیل به ایدئولوژی حکومت بنیامیه شود. ایدئولوژیای که بنیامیه با آن به خود مشروعیت بدهد و برای از میدان به در کردن دشمنان و رقبای خود، عقبهای نظری فراهم کند. خون مظلوم، بمب اتم جنگ روانی است. عثمان مظلوم نبود و اشتباهات و گناهان فراوان خودش زمینه سقوطش را ایجاد کرد اما سومین خلیفه بعد از پیامبر بود و به راحتی میشد از او یک مظلوم ساخت و «خلیفه شهید» نامید. خصوصا اینکه شورشیان در کشتن او، جانب جوانمردی و انسانیت را رعایت نکردند و با قتلی از همه نظر کریه و دلخراش، زمینه روضهخوانیها، داستانسراییها و مظلومنماییهای بسیاری را فراهم کردند. آنچه شورشیان با سرهای داغ شده و چشمهای کور شده ندیدند، دست کسانی بود که میخواستند خلافت ظاهری را به سلطنتی تمام عیار تبدیل کنند.
شورش یا انقلاب؟
عثمان در جریان یک شورش کشته شد و نه یک انقلاب. شورش، به اقدام خشن، هیجانی، مسلحانه و مخرب گروهی از مردم اطلاق میشود که حتی اگر از بستر مطالبات و اعتراضات عمومی برای حرکت سریعتر خود استفاده کند، خود حرکتی عمومی و فراگیر نیست. آنچه ما از رفتار و گفتار امیرالمؤمنین علیهالسلام در جریان قتل عثمان در مییابیم، این است که شورش در اسلام جایز نیست. ما در اسلام انقلاب داریم، اما شورش نداریم؛ حتی علیه حاکم فاسد و ظالم. همانگونه که در اسلام استبداد نداریم، حتی در امری پسندیده و به صلاح مردم. شورش نیز قرینه استبداد و بسیار شبیه آن است و حاصل از نوعی خودکامگی است. عثمان حاکم مستبدی بود؛ این درست. اما چه کسی به یک عده اجازه داده بود او را به قتل برسانند؛ آب را به او ببندند و خانهاش را غارت کنند؟ اینها احکامی است که باید قاضی صادر کند و کسی سر خود حق ندارد دست به آنها بزند. گروهی از افراد موجه جامعه مدنی که ظاهرا در میان آنها امیر مؤمنان و دو فرزند ایشان، امام مجتبی و سیدالشهدا علیهم السلام بودهاند در مواردی از او دفاع میکنند؛ به او آب میرسانند و به دفن او کمک میکنند و مجموعه برای خواباندن فتنه تلاش میکنند. کسی حق نداشت بر خلیفه آب ببندند، کسی حق نداشت از دفن جلوگیری کند، کسی حق نداشت اموال او را برای خودش غارت کند. نمیتوان گفت این رفتارها بابت این بوده که مردم خشمگین بودند؛ خشم مجوز ظلم نیست و تئوریزه کردن خشونت حتی اگر شخص مورد خشونت قرار گرفته عثمان باشد، بیانصافی است. همین رفتارهاست که جدال عثمان و شورشیانش را تبدیل به فتنهای میکند که دو طرفش باطلاند و مولای متقیان دربارهاش میفرماید:
« اگر من، به آن (کشتن عثمان) فرمان داده بودم، قاتل محسوب مى شدم و اگر از آن نهى مى کردم، ياور او به شمار مى آمدم (و من نه مى خواستم قاتل او باشم و نه ياور او) امّا کسى که او را يارى کرده، نمى تواند
بگويد: «از کسانى که دست از ياريش برداشته اند، بهترم.» و کسى که دست از ياريش برداشته، نمى تواند بگويد: «کسى که او را يارى کرد، از من بهتر بوده است;» (چرا که به هر حال، حاميان او، به يقين افراد بدى بوده اند).
و من جريان کار او را در عبارتى کوتاه و پرمعنا براى شما خلاصه مى کنم: او، استبداد ورزيد، استبداد بسيار بدى و شما ناراحت شديد و واکنش بدى نشان داديد و از حد گذرانديد و خداوند در اين مورد حکمى دارد که درباره مستبدّان و افراط گران جارى مى شود (و هر کدام به سزاى اعمال خود مى رسند)».
شورش شاید یک ظلم را نابود کند؛ اما صد ظلم دیگر خلق میکند. هم خودش ظلمآلود است و هم آینده را ظلمآلود میکند.
ظلمهای بعد از عثمان
وقتی حضرت مولا به مردم گفت تبعات زیادهروی و یا به بیان ما، خشونتورزی و شورش دامن شما را میگیرد، اشاره به استبداد اموی و عباسی پس از قتل عثمان داشت. مردم روز سقیفه کنار نشستند تا خلافت جایگزین ولایت و امامت نبوی و اسلامی شود و روز قتل عثمان جلوی شورشیان را نگرفتند تا همان خلافت منحرفشده، تبدیل به سلطنت و امپراطوری گردد. در این میان، امیرالمؤمنین علیهالسلام هم مظلوم واقع شد و از افراط و تفریط تؤامان مردم و سودجویی دشمن، ستمها کشید. خون عثمان از آدینه ولایت و خلافت حضرت مولا، در برابر او علم شد و ثروتطلبی و قدرتطلبیها را توجیه کرد. جنگ جمل به نام عثمان بود، جنگ صفین و کلیه آزارهای معاویه به نام عثمان بود، سب و لعن و نفرینهایی هم که مردمان ناآگاه و بیخبر و مغزشسته به حضرت حیدر روا میداشتند، به بهانه عثمان بود. پس از آن، یکی از بهانههای اصلی واقعه کربلا و به شهادت رساندن حضرت سیدالشهدا و نحوه این شهادت، قتل عثمان بود. پس از آن شیعهکشیهای بیرحمانه حجاج بن یوسف به بهانه قتل عثمان بود. دشمن به وسیله خون عثمان، عواطف را تحریک میکرد و مردم به تبعیت از هیجانات و احساسات خود، در زمین ظالمان بازی میکردند و برای آنها شمشیر میزدند.
عقل سرد
اگر بمب اتم جنگ روانی، نرم یا رسانهای خون مظلوم و سوگواری و اشک است، عقل سرد نیز سلاح خنثیکننده این بمب است. باید صفر تا صد تهییج عاطفهمان را پایین بیاوریم تا از احساس نابمان سوءاستفاده نشود. در این دوره، نیاز به تفکر استدلالی داریم و نه عاطفی و زیبایشناختی. باید اهل دقیقترین و ریزترین صغری و کبریها شویم و بدانیم در این دوران حقیقت، الزاما آن چیزی نیست ما را به وجد میآورد و بر ما خوش میآید. البته خداوند برای مقابله با عملیات دشمن به وسیله مظلومهای برساخته، سلاح دیگری هم دارد و آن مظلومهای واقعی است. عثمان، مظلومی برساخته بود و سیدالشهدا، مظلومی حقیقی است که خون، تا شامگاهان تاریخ، روند امور را رقم خواهد زد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
شاخص بورس در کوتاه مدت افزایش نخواهد یافت
گروه سیاسی
اهالی بازار سرمایه از افت بیشتر شاخص هرچند به واسطه ماهیت نوسانی بازار و اصلاحات ایجادی در شاخص نگران هستند و برخی نیز تصورشان این است که بورس بار دیگر وارد فاز اصلاح زمانی میشود. در بررسی این موضوع به گفتوگو با پورمحمود، کارشناس بازار سرمایه پرداختیم.امید پورمحمود، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» به تشریح علت بی رمقی بازار سرمایه پرداخت و در پاسخ به اینکه آیا بورس باری دیگر وارد فاز اصلاح زمانی شده است، اظهار کرد: در شاخص هموزن، وضعیت بهتری را شاهد هستیم چراکه مقاومت به سمت بالا شکسته شده است. بنابراین وضعیت حال حاضر شاخص هموزن مطلوب است اما درباره کلیت بازار بورس و شاخص کل شاهد واگرایی در حجم معاملات نسبت به رشد بازار هستیم. وی افزود: شاهد هستیم که معاملات نسبت به رشد بازار، از رشد برخوردار نبوده است و به طورکل واگرایی حال حاضر بازار بورس کمی نگران کننده است. پور محمود تصریح کرد: درکنار واگرایی در حجم معاملات نسبت به رشد بازار، شاهد محاوره اخبار خوب همچون واگذاری بلوک خودرو هستیم. از طرفی دیگر صورتهای مالی 6 ماهه دوم سال جاری به زودی بر روی کدالها مطرح خواهد شد و گزارش شرکتها نیز عنوان خواهد شد. کارشناس بازار سرمایه همچنین خاطرنشان کرد: به طورحتم محاوره اخبار خوب بر روند بازار سرمایه تاثیرگذار خواهد بود. موتور محرکه دیگر بورس در شرایط حال حاضر، موضوع افزایش قیمت دلار و انتظار تورمیست. این روند تا حدودی مانع از اصلاح مجدد بازار سرمایه خواهد شد. او درپایان متذکر شد: بورس تنها بازاریست که طی ۳ سال گذشته، از روند رشد عقب مانده و زیانده بوده است. به نظر میرسد در میان مدت شاهد رشد شاخص باشیم اما در کوتاه مدت، با توجه به اینکه افزایش حجمی وجود ندارد، باید دست به عصا بود چراکه شاخص مدتی در این محدوده درجا خواهد زد.
اهالی بازار سرمایه از افت بیشتر شاخص هرچند به واسطه ماهیت نوسانی بازار و اصلاحات ایجادی در شاخص نگران هستند و برخی نیز تصورشان این است که بورس بار دیگر وارد فاز اصلاح زمانی میشود. در بررسی این موضوع به گفتوگو با پورمحمود، کارشناس بازار سرمایه پرداختیم.امید پورمحمود، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» به تشریح علت بی رمقی بازار سرمایه پرداخت و در پاسخ به اینکه آیا بورس باری دیگر وارد فاز اصلاح زمانی شده است، اظهار کرد: در شاخص هموزن، وضعیت بهتری را شاهد هستیم چراکه مقاومت به سمت بالا شکسته شده است. بنابراین وضعیت حال حاضر شاخص هموزن مطلوب است اما درباره کلیت بازار بورس و شاخص کل شاهد واگرایی در حجم معاملات نسبت به رشد بازار هستیم. وی افزود: شاهد هستیم که معاملات نسبت به رشد بازار، از رشد برخوردار نبوده است و به طورکل واگرایی حال حاضر بازار بورس کمی نگران کننده است. پور محمود تصریح کرد: درکنار واگرایی در حجم معاملات نسبت به رشد بازار، شاهد محاوره اخبار خوب همچون واگذاری بلوک خودرو هستیم. از طرفی دیگر صورتهای مالی 6 ماهه دوم سال جاری به زودی بر روی کدالها مطرح خواهد شد و گزارش شرکتها نیز عنوان خواهد شد. کارشناس بازار سرمایه همچنین خاطرنشان کرد: به طورحتم محاوره اخبار خوب بر روند بازار سرمایه تاثیرگذار خواهد بود. موتور محرکه دیگر بورس در شرایط حال حاضر، موضوع افزایش قیمت دلار و انتظار تورمیست. این روند تا حدودی مانع از اصلاح مجدد بازار سرمایه خواهد شد. او درپایان متذکر شد: بورس تنها بازاریست که طی ۳ سال گذشته، از روند رشد عقب مانده و زیانده بوده است. به نظر میرسد در میان مدت شاهد رشد شاخص باشیم اما در کوتاه مدت، با توجه به اینکه افزایش حجمی وجود ندارد، باید دست به عصا بود چراکه شاخص مدتی در این محدوده درجا خواهد زد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 6
رد شروط مضحک بایدن
گروه بین الملل
مقامات کرملین شروطی را که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا برای مذاکره با ولادیمیر پوتین بر سر بحران اوکراین مطرح کرده بود، رد کردند و گفتند که حملات روسیه به اوکراین ادامه خواهد داشت.دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین به خبرنگاران گفت: «ٰرئیس جمهور بایدن در واقع گفت که مذاکرات تنها زمانی امکان پذیر خواهد بود که پوتین (نیروهایش) را از اوکراین بیرون ببرد.»
وی افزود که مسکو «بیگمان» چنین شروطی را نمیپذیرد و بر همین اساس از ادامهدار بودن «عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین» خبر داد. جو بایدن و در جریان سفر رسمی امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه به ایالات متحده، اعلام کرده بود که اگر پوتین واقعاً قصد پایان دادن به درگیریهای اوکراین را داشته باشد، او نیز برای گفت وگو با رئیس جمهوری روسیه آماده خواهد بود.رئیس جمهوری آمریکا گفت: «آماده هستم با آقای پوتین صحبت کنم؛ البته اگر واقعاً در او تمایلی برای یافتن راهی برای پایان دادن به این جنگ وجود داشته باشد.»
او همچنین افزود که با رئیسجمهور فرانسه توافق کردهاند پوتین را نسبت به ادامه درگیری در اوکراین پاسخگو نگه دارند. بایدن با چرخشی در رویکرد قبلی خود که در ماه مارس گفته بود پوتین باید از قدرت کنارهگیری کند، اعلام کرد پوتین با حمله به اوکراین دچار یک اشتباه محاسباتی شده و اگر حاضر باشد نیروهای خود را از خاک اوکراین خارج کند، او نیز پس از مشورت با متحدان آمریکا در ناتو، حاضر خواهد بود با وی دیدار کند.اما سخنگوی کرملین در ادامه سخنانش در واکنش به سخنان رئیس جمهور آمریکا، با اشاره به سرزمینهای اوکراینی که به تصرف نیروهای روسیه درآمده و اینکه «آمریکا این سرزمینها را به رسمیت نمیشناسد»، افزود اگرچه پوتین به منظور حصول اطمینان از تامین منافع روسیه حاضر به گفت وگو است، اما این مواضع واشنگتن هرگونه گفت وگوی احتمالی را «پیچیدهتر» میکند.مسکو در سپتامبر گذشته با برگزاری یک همه پرسی در چهار منطقۀ دونتسک، خرسون، لوهانسک و زاپوروژیای اوکراین، مدعی شد که مردمان این مناطق خواهان دریافت شهروندی روسیه هستند. این ادعا در حالی مطرح شده که سازمان ملل الحاق سرزمینهای اوکراین به روسیه را «غیرقانونی» میداند.پسکوف همچنین گفت که پوتین قبل از اعزام نیرو به اوکراین بارها پیشنهاد مذاکره با ناتو، سازمان امنیت و همکاری اروپا و ایالات متحده را داده بود اما همگی این تلاشها «ناموفق» بوده است.
تماس ژرمنها با پوتین
اما اولاف شولتس، صدراعظم آلمان نیز در یک تماس تلفنی یکساعته با پوتین، از وی خواست نیروهایش را از اوکراین خارج کند و طرفین این درگیری به یک «راه حل دیپلماتیک» دست پیدا کنند. شولتس همچنین حملات روسیه به زیرساختهای غیرنظامی اوکراین را محکوم و بر عزم آلمان برای حمایت از اوکراینیها در تضمین قابلیتهای دفاعی آنها در برابر تجاوز روسیه تاکید کرد.بر اساس بیانیهای که از سوی کرملین منتشر شده، رئیسجمهور روسیه نیز از این گفت وگوی تلفنی به عنوان فرصتی برای محکوم کردن «خط ویرانگر» غرب در قبال اوکراین استفاده کرده و گفته است که حملات به زیرساختهای انرژی اوکراین، با توجه به اقدامات تحریکآمیز کییف «ضروری و اجتنابناپذیر» بوده است.
در هر حال، پایان دادن به جنگی که ناتو آن را ایجاد کرده است، اراده واقعی اعضای پیمان آتلانتیک شمالی را می طلبد. بدیهی است که واشنگتن ولندن ، اصلی ترین عوامل ایجاد و تولید نفرت میان روسیه و اوکراین را در دوران قبل از آغاز جنگ داشته اند. دو بازیگری که به عنوان آتش افروزان اصلی نبرد اوکراین باید نسبت به اقدامات خونین خود در این کشور پاسخگو باشند.
یورونیوز
مقامات کرملین شروطی را که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا برای مذاکره با ولادیمیر پوتین بر سر بحران اوکراین مطرح کرده بود، رد کردند و گفتند که حملات روسیه به اوکراین ادامه خواهد داشت.دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین به خبرنگاران گفت: «ٰرئیس جمهور بایدن در واقع گفت که مذاکرات تنها زمانی امکان پذیر خواهد بود که پوتین (نیروهایش) را از اوکراین بیرون ببرد.»
وی افزود که مسکو «بیگمان» چنین شروطی را نمیپذیرد و بر همین اساس از ادامهدار بودن «عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین» خبر داد. جو بایدن و در جریان سفر رسمی امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه به ایالات متحده، اعلام کرده بود که اگر پوتین واقعاً قصد پایان دادن به درگیریهای اوکراین را داشته باشد، او نیز برای گفت وگو با رئیس جمهوری روسیه آماده خواهد بود.رئیس جمهوری آمریکا گفت: «آماده هستم با آقای پوتین صحبت کنم؛ البته اگر واقعاً در او تمایلی برای یافتن راهی برای پایان دادن به این جنگ وجود داشته باشد.»
او همچنین افزود که با رئیسجمهور فرانسه توافق کردهاند پوتین را نسبت به ادامه درگیری در اوکراین پاسخگو نگه دارند. بایدن با چرخشی در رویکرد قبلی خود که در ماه مارس گفته بود پوتین باید از قدرت کنارهگیری کند، اعلام کرد پوتین با حمله به اوکراین دچار یک اشتباه محاسباتی شده و اگر حاضر باشد نیروهای خود را از خاک اوکراین خارج کند، او نیز پس از مشورت با متحدان آمریکا در ناتو، حاضر خواهد بود با وی دیدار کند.اما سخنگوی کرملین در ادامه سخنانش در واکنش به سخنان رئیس جمهور آمریکا، با اشاره به سرزمینهای اوکراینی که به تصرف نیروهای روسیه درآمده و اینکه «آمریکا این سرزمینها را به رسمیت نمیشناسد»، افزود اگرچه پوتین به منظور حصول اطمینان از تامین منافع روسیه حاضر به گفت وگو است، اما این مواضع واشنگتن هرگونه گفت وگوی احتمالی را «پیچیدهتر» میکند.مسکو در سپتامبر گذشته با برگزاری یک همه پرسی در چهار منطقۀ دونتسک، خرسون، لوهانسک و زاپوروژیای اوکراین، مدعی شد که مردمان این مناطق خواهان دریافت شهروندی روسیه هستند. این ادعا در حالی مطرح شده که سازمان ملل الحاق سرزمینهای اوکراین به روسیه را «غیرقانونی» میداند.پسکوف همچنین گفت که پوتین قبل از اعزام نیرو به اوکراین بارها پیشنهاد مذاکره با ناتو، سازمان امنیت و همکاری اروپا و ایالات متحده را داده بود اما همگی این تلاشها «ناموفق» بوده است.
تماس ژرمنها با پوتین
اما اولاف شولتس، صدراعظم آلمان نیز در یک تماس تلفنی یکساعته با پوتین، از وی خواست نیروهایش را از اوکراین خارج کند و طرفین این درگیری به یک «راه حل دیپلماتیک» دست پیدا کنند. شولتس همچنین حملات روسیه به زیرساختهای غیرنظامی اوکراین را محکوم و بر عزم آلمان برای حمایت از اوکراینیها در تضمین قابلیتهای دفاعی آنها در برابر تجاوز روسیه تاکید کرد.بر اساس بیانیهای که از سوی کرملین منتشر شده، رئیسجمهور روسیه نیز از این گفت وگوی تلفنی به عنوان فرصتی برای محکوم کردن «خط ویرانگر» غرب در قبال اوکراین استفاده کرده و گفته است که حملات به زیرساختهای انرژی اوکراین، با توجه به اقدامات تحریکآمیز کییف «ضروری و اجتنابناپذیر» بوده است.
در هر حال، پایان دادن به جنگی که ناتو آن را ایجاد کرده است، اراده واقعی اعضای پیمان آتلانتیک شمالی را می طلبد. بدیهی است که واشنگتن ولندن ، اصلی ترین عوامل ایجاد و تولید نفرت میان روسیه و اوکراین را در دوران قبل از آغاز جنگ داشته اند. دو بازیگری که به عنوان آتش افروزان اصلی نبرد اوکراین باید نسبت به اقدامات خونین خود در این کشور پاسخگو باشند.
یورونیوز

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 2
خطر انقراض درکمین یوز ایرانی
گروه اجتماعی
«یوزپلنگ، گونه منحصربهفرد و در معرض انقراض که اگر غفلت کنیم به سرنوشت شیر ایرانی و ببر مازندران دچار می شود.» این خلاصه گزارش ما درباره یوزهای ایرانی است. گونه ای ارزشمند که جمعیت آن در ایران کمتر از ۳۰ قلاده است و اگرچه پیدا شدن دو تولهیوز تازه متولد شده، توسط یک چوپان محلی از منطقه حفاظتشده توران، نشان از جمعیت یوز زادآور در توران دارد، اما واقعیت آن است که آنها برای همیشه از طبیعت جدا شده اند.
کارشناسان حیات وحش تأکید می کنند که «یوزها به هیچ عنوان نباید از زیستگاه خود جدا شده و بوی انسان بگیرند.»
مرضیه موسوی، کارشناس این حوزه، از«توران» به عنوان تنها منطقه باقیمانده و دارای اهمیت به لحاظ زادآوری یوزپلنگ نام می برد و به اشتباه چوپان در جداکردن توله یوزها از طبیعت اشاره می کند. این کارشناس معتقد است که چوپان باید در صورت مشاهده آنها بدون مادر به محیط زیست گزارش میکرد، نه اینکه به برداشتن آنها اقدام کند. احتمال آن وجود داشت که مادر تولهها به دنبال غذا رفته باشد، اکنون این تولهها از طبیعت جدا شدهاند. چراکه دست انسان به آنها خورده و مادرشان دیگر آنها را قبول نخواهد کرد و نمیتوان در طبیعت رهایشان کرد.» این سخنان، دلواپسیها درباره خطر انقراض یوزپلنگ ایرانی را تشدید کرده است و باتوجه به آنکه دشتها و کوهپایهها نیز به کشاورزی و سایر فعالیتهای انسانی اختصاص یافته و یا در اثر شکار برای تأمین غذا و تفریح، جمعیت طعمههای اصلی یوزپلنگ به شدت کاهش یافته، نگرانی ها شکل جدیتری به خود گرفته است، اما به هر شکل، این گونه جانوری سمبل حیات وحش کشور شده و چشم امید دوستداران طبیعت برای حفاظت از اینگونه در خطر انقراض، به کشور ما دوخته شده است.
معمولا مهمترین عوامل در خطر انقراض حیات وحش، تخریب و نابودی زیستگاه و شکار بیرویه است و کمتر از یک دهه پیش، فرهاد دبیری، فعال محیط زیست با اشاره به این عوامل گفته بود: «آنچه باعث کاهش جمعیت حیات وحش و نابودی و انقراض نسلهای جانوری در کشور میشود، تخریب زیستگاهها و نابودی اکوسیستم گیاهی و جانوری است و اگر امروز دیگر شیر ایرانی و ببر مازندران نداریم و تنها ۲۰۰ قلاده در هندوستان نگهداری میشود ناشی از بی تدبیری خود ما است.۵۰ سال قبل، ببر مازندران نابود شد و ۸۵ سال قبل شیر ایرانی از بین رفت و اگر غفلت کرده بودیم و اقدامات احیایی نبود شاید دیگر امروز یوزپلنگ هم نداشتیم.»
اصلی ترین علت تلفات یوزپلنگ ایرانی
برخی کارشناسان برای برشمردن دلایل بر هم خوردن چرخه حیات وحش و در خطر انقراض بودن یوزپلنگ از تأثیرات سگهای ولگرد میگویند که عامل اصلی تلفات یوزپلنگ ایرانی در منطقه توران همین مسئله بوده، این درحالی است که برخی شهروندان از سرناآگاهی و علاقمندی، به سگهای ولگرد غذا می دهند. اقدامی که باعث افزایش جمعیت و قویتر شدن گله سگها در طبیعت شده و به این طریق، «با حمله به یوزپلنگهای ایرانی در زیستگاه پارک ملی توران، مرگ آنها را رقم میزنند.» سال 98، امیر عبدوس- مدیرکل وقت حفاظت محیط زیست استان سمنان، در این باره اعلام کرده بود: «در بسیاری موارد این اتفاقات، کمتر اطلاعرسانی و ثبت میشود. افزایش تعداد سگها و همراهی سگهای ولگرد با گله، خطر جدی و مهم برای یوزپلنگ ایرانی محسوب میشود و دامداران باید به کاهش تعداد سگهای گله ترغیب شوند.»
بر اساس اظهارات عبدوس، توله یوزپلنگها از سگ گله بیشترین آسیب را میبینند، ولی آمار کاملی از تعداد تلفات یوزپلنگ براثر وقوع این اتفاق در دست نیست.
طبق آمارهایی که در رسانه ها درج شده، 38 عامل برای تلفات یوزپلنگ آسیایی به ثبت رسیده که از این تعداد ۱۹ فرد یوز به علت تصادفات جادهای تلف شده اند. یافتههای یک مطالعه برای بازه زمانی ۹ ساله در فاصله سالهای ۱۳۸۶ تا نیمه نخست ۱۳۹۴ که در خبرگزاری مهر منتشر شده، نشان میدهد در این بازه زمانی، تصادفات جادهای، اولین عامل تأثیرگذار بر مرگومیر گوشتخواران کشور بودهاند و ۵۲ درصد از مرگومیر کل پستانداران، بهطور مستقیم در ارتباط با تصادفات جادهای رخ داده و در این میان، گوشتخواران با حدود ۶۴ درصد، بالاترین آمار مرگومیر جادهای را داشتهاند.طبق این نتایج که در قالب مقالهای علمی پژوهشی در فصلنامه «انسان و محیطزیست» وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی منتشر شده است، «در بین گوشتخواران، سگسانان با نزدیک به ۶۳ درصد بیشترین درصد آمار مرگومیر جادهای را داشتهاند و گربهسانان با ۲۰ درصد در مکان بعدی قرارگرفتهاند. بهعلاوه، یافتهها نشان میدهند که بیشاز نیمی از مرگومیر یوزپلنگ آسیایی بهطور مستقیم به عامل تصادفات جادهای ارتباط داشته است. در این خصوص، جاده پارک ملی گلستان بهتنهایی ۳۹ درصد از تلفات جادهای حیاتوحش کشور و ۷۸ درصد از تلفات جادهای پلنگها را سبب شده است.» مرضیه موسوی- پژوهشگر حیات وحش، «احداث روگذر و زیرگذرهای جادهای، ایمنسازی جادهها و نصب تابلو علائم راهنمایی و رانندگی برای هشدار عبور حیوانات را از مواردی ذکر می کند که در کشورهای پیشرفته، بهخوبی از آنها استفاده شده است.
اما در کشور ما در این خصوص ضعف زیادی مشاهده میشود.» به طوری که مرداد ماه امسال در حادثهای تلخ یک توله یوز ماده در جاده عباسآباد-میامی به زیر اتومبیل رفت و جانش را از دست داد. این جاده یکی از محورهای مهم کشور محسوب میشود که طی سنوات گذشته، نهتنها یوز بلکه بسیاری از گونههای مختلف جانوری را از پای درآورده است، از این رو گفته می شود برای حفاظت ازاینگونه ارزشمند باید اقداماتی فراتر از نصب تابلو و چراغ چشمکزن دردستور کار باشد. بحث فرهنگسازی، تأمین علوفه و ساخت آبشخور و فنس کشی نیز حائز اهمیت است.
مرتضی پورمیرزایی- مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی حصارکشی و نورپردازی جادهها را از عواملی ذکر می کند که هم رانندگان می توانند یوزها را در جادهها ببینند و هم یوزها در تاریکی شب به چراغهای ماشینها خیره نشوند تا چنین اتفاقهایی دوباره رخ ندهد.
او وزارت راه و شهرسازی را متولی ایمنسازی جادهها می داند و به اظهاراتش این نکته را هم اضافه می کند که«سازمان حفاظت
محیط زیست بهتنهایی نمیتواند از یوزها محافظت کند.» به گفته پورمیرزایی، جاده عباسآباد یکی از مسیرهای اصلی عبور یوز است و وزارت راه و شهرسازی باید اهمیت آن را درک کند و اقدامهای موردنیاز را انجام دهد. بنابراین فنسکشی، نورپردازی و پل زدن مناسب موجب میشود مسیر رفتوآمد یوزها ایمن شود و سوانح کمتری در آن رخ دهد.»
پلیس راهور هم باید در زمینه کاهش سرعت اعمال قانون کند. اگرچه در حال حاضر سرعت مجاز به ۸۰ کیلومتر رسیده اما دوربینهای کنترل سرعت عددی بالاتر ۸۰ کیلومتر را ثبت میکنند و تنها تابلوها تعویض شدهاند.
براین اساس پورمیرزایی تأکید می کند که وجود دوربین الزاما به کاهش سرعت خودروها در طول مسیر منجر نمیشوند چرا که تنها در محدوده دوربین، سرعت خود را کم میکنند و پس از گذر از دوربین، با سرعت بالای قبلی به مسیر خود ادامه میدهند.
تلف شدن پیروز در صورت انتقال به زیستگاه توران
گفته می شود، 76 گونه جانوری کشور بر پایه طبقهبندی ملی در خطر انقراض قرار دارند و نیازمند مراقبت بیشتر هستند.
حسن اکبری، معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست با اعلام این موضوع، یوزپلنگ آسیایی را به طور مشخص به عنوان گونه ای در وضعیت بحرانی توصیف کرده است. بهگفته اکبری، راهبرد و اولویت این سازمان در حفاظت از گونههای در خطر انقراض و معرض تهدید، حفظ زیستگاه آنهاست، اما در برخی مواقع و در نگاه کلان دنبال کردن تکثیر گونه در اسارت و یا جابهجایی گونه ضرورت دارد.
همه ما «پیروز» و ماجراهایش را به خاطر داریم. تنها توله بازمانده از «ایران» و «فیروز» که اردیبهشت ماه امسال در شرایط اسارت متولد شد و حالا هفت ماهه است. به دنیا آمدن او و دو برادرش یکی از اتفاقات جنجالی بهار امسال بود. ایران به دلیل تماس دست انسان، به تولههایش شیر نداد و آنها را نپذیرفت و به این ترتیب زمینه تلف شدن دو توله یوز فراهم شد. حالا گفته می شود توله یوز سوم یعنی پیروز همچون گربهای دستآموز تربیت شده و با یوزپلنگ رها در دل طبیعت تفاوتهای آشکاری دارد. آنطور که معاون سازمان حفاظت محیطزیست میگوید، آخرین بازمانده برنامه احیای یوزپلنگ ایرانی، خوی وحشیگری ندارد و امکان وحشیسازیاش تقریبا غیرممکن است.
پیام محبی، رئیس جامعه دامپزشکان ایران، مرداد ماه امسال در قامت مهمترین منتقد این مسئله ظاهر شد. او تلاش کرد با ریختن آب پاکی روی دست دوستداران حیات وحش بگوید که «پیروز دیگر هیچوقت نمیتواند به طبیعت بازگردد، چون او را مثل بچهگربه بار آوردهاند، جنگیدن برای غذا را یاد نگرفته است و نمیتواند برای خودش غذا پیدا کند.»
پیروز در زیستگاه طبیعی و شرایط اصولی تحت اسارت رشد نکرده و کارشناسان حیات وحش ناامیدانه تأکید می کنند که، او برای ادامه حیات به انسان وابسته است.
درچنین شرایطی حسن اکبری، معاون سازمان حفاظت محیطزیست، از انتقال این توله یوز به زیستگاه ملی توران تا فروردین ماه خبر داده و بی پرده و آشکار عنوان کرده است: «در طبیعت یوزهایی داریم که بسیار برای ما ارزشمندتر هستند و ترجیح این است که عمده اعتبار، هزینه، انرژی و وقت خود را بر یوزهای موجود صرف کنیم.»
در پارک ملی توران، یوزهای دیگری ازجمله «ایران» و «فیروز»- پدر و مادر «پیروز» نگهداری میشوند و اکبری بیان می کند که پیروز نیز میتواند در آن سایت که به شرایط زیستگاه طبیعیاش بسیار نزدیک است، زندگی کند.
این اظهارات در شرایطی از زبان حسن اکبری مطرح می شود که خود او به صراحت بیان کرده است: «از همان ابتدا تیمارگر از پیروز نگهداری کرده و به همین دلیل او را مادر خود فرض میکند و جدا شدن از تیمارگر برایش سخت است.»
همچنین باتوجه به دیگر اظهارات اکبری، سیستم بدنی پیروز همچنان ضعیف است و هنوز با شرایط ویژه به او غذا داده میشود و مانند توله یوز معمولی نیست که بتواند بهراحتی هر غذایی را مصرف کند. گاهی نیز تیمارگر او مجبور میشود با ترفندهای
تحریکآمیز پیروز را به غذا خوردن ترغیب کند.بنابراین محرز و آشکار است که انتقال پیروز به زیستگاه توران، میتواند به تلف شدنش منجر شود. اگرچه سازمان حفاظت محیطزیست تأکید می کند، برای بقا و تکثیر یوزپلنگ آسیایی در شرایط اسارت منتهای توان و تلاش خود را به خدمت گرفته، اما نگهداری یوزها در شرایط نامناسب اسارت، حیات این گونه جانوری را با مخاطرات بیشتری مواجه کرده است.
در این خصوص مرتضی پورمیرزایی- مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی گفته است:
«شرایط و مشکلاتی که در کشور وجود دارد باعث شده تا تلاشهای انجام شده در مسیر حفظ یوز ناچیز باشد و ما در تغییر سرنوشت یوزپلنگ و بازگرداندن آن از لبه پرتگاه انقراض ناموفق بودهایم.» در این میان پیروز هم، تنها نمادی از حیاتوحش ماست و توان زندگی در طبیعت توران را ندارد. این مسئله برای دوستداران حیات وحش که نجات این گونه جانوری از انقراض را لحظه شماری می کنند، اتفاقی به غایت نامبارک است.
مرثیه ای برای آذر و توران
حتی کشف ۲ توله یوزپلنگ ماده که نامشان توران و آذر گذاشته شده، به علت حذف از طبیعت، علاقمندان حیات وحش را بیش از پیش نسبت به آینده این گونه ارزشمند نگران کرده است. 12 آذرماه رسانهها نوشتند که «دوتوله یوزپلنگ توسط یک چوپان از طبیعت جدا شده اند. محیطبانان تلاش کردند تولهها را به مادرشان بازگردانند، ولی اثری از مادرشان در منطقه زندهگیری یوزها نبود. به همین دلیل و نیز با تاریک و سرد شدن هوا، محیطبانان، تولهها را دوباره به پاسگاه محیطبانی برگرداندند.»سازمان محیط زیست در ابتدا تلاش کرد از این ماجرا با عنوان خبری خوش یاد کند؛ باتوجه به آنکه پیروز توان زیستن در طبیعت توران را ندارد، پیدا شدن دو توله یوز ماده با سه هفته سن، امیدواری برای تکثیر این گونه در معرض انقراض را افزایش داد، اما به دلیل پیدا نشدن یوز مادر و جدایی توله ها از زیستگاه، کام دوستداران حیات وحش تلخ شد. احتمال دارد یوز مادر در جستوجوی غذا توله های خود را ترک کرده یا براثر حمله سگهای گله و تصادف جاده ای تلف شده باشد. اما سوای درست یا غلط بودن این احتمالات، حتی در صورت پیدا شدن یوز مادر، به خاطر آنکه تولهها بوی انسان به خود گرفته اند، مادر آنها را قبول نمی کند. ضمن اینکه امکان برگشت به طبیعت از آنها سلب شده و همچنان سایه سنگین انقراض یوزپلنگ بر سر حیات وحش سنگینی می کند و تنها امیدواری باقی مانده آن است که روند حفاظت از آنها به درستی طی شود.
خداحافظی با طبیعت
در همان بدو پیدا شدن توله یوزها، «فقدان آموزش و آگاه سازی جوامع محلی» به عنوان یک عبارت کلیدی از سوی صاحب نظران مطرح شد. مرضیه موسوی- کارشناس پستانداران گوشتخوار دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست، تحویل یوزها توسط چوپان را دلیلی بر کمبود آموزش دانسته و تأکید کرده است: «در توران اقدامات بسیاری در جهت آموزش جوامع محلی انجام شده است. این اتفاق نشان میدهد که ما هنوز برای آموزش و آگاهسازی جوامع محلی عقب هستیم و به حد کافی این کار درست انجام نشده است. تلاش بیشتری باید در جهت آموزش جوامع محلی مانند دامداران وچوپانان -که جامعه هدف ما هستند- صورت بگیرد. چراکه تنها منطقه باقیمانده و دارای اهمیت به لحاظ زادآوری یوزپلنگ «توران» است. چوپان کار اشتباهی در جدا کردن توله یوزها در طبیعت انجام داده است. در صورت مشاهده آنها بدون مادر باید به محیط زیست گزارش میکرد، نه اینکه به برداشتن آنها اقدام کند. احتمال آن وجود داشت که مادر تولهها به دنبال غذا رفته باشد، بدین جهت محیطبانان از دور به رصد تولهها میپرداختند و در صورت نیامدن مادر چارهای میاندیشیدند.»
این کارشناس، جدا شدن تولهها از مادر و زیستگاه طبیعی را اتفاقی غیرقابل جبران می داند و به گفته او: «وقتی یوزی از طبیعت جدا شود و دست انسان به آنها خورده و بوی انسان بگیرند، مادرشان دیگر آنها را قبول نخواهد کرد و نمیتوان در طبیعت رهایشان کرد.»
اما اینکه چرا توله یوزها در پاییز متولد شده اند، از دیگر ابهاماتی است که موسوی، در پاسخ به آن، اینگونه توضیح داده است: «به دنیا آمدن آنها در این فصل و از طرف دیگر جدا شدن آنها از طبیعت باعث شده تا اتفاق خوبی برای این دو توله یک ماهه رخ ندهد. به نظر میرسد شاید علت تأخیر در زادآوری با توجه به فاصله طولانی بین فصل بهار تا پاییز تغییر اقلیم باشد. تغییر اقلیم و خشکسالی در پدیدههای زیستشناختی گونهها مانند تولید مثل حیات وحش یا گلدهی گیاهان بیتأثیر نیست اما باید بررسی کرد که آیا میتوان این تأخیر در زادآوری را تنها به پای تغییر اقلیم گذاشت یا خیر؟»
«یوزپلنگ، گونه منحصربهفرد و در معرض انقراض که اگر غفلت کنیم به سرنوشت شیر ایرانی و ببر مازندران دچار می شود.» این خلاصه گزارش ما درباره یوزهای ایرانی است. گونه ای ارزشمند که جمعیت آن در ایران کمتر از ۳۰ قلاده است و اگرچه پیدا شدن دو تولهیوز تازه متولد شده، توسط یک چوپان محلی از منطقه حفاظتشده توران، نشان از جمعیت یوز زادآور در توران دارد، اما واقعیت آن است که آنها برای همیشه از طبیعت جدا شده اند.
کارشناسان حیات وحش تأکید می کنند که «یوزها به هیچ عنوان نباید از زیستگاه خود جدا شده و بوی انسان بگیرند.»
مرضیه موسوی، کارشناس این حوزه، از«توران» به عنوان تنها منطقه باقیمانده و دارای اهمیت به لحاظ زادآوری یوزپلنگ نام می برد و به اشتباه چوپان در جداکردن توله یوزها از طبیعت اشاره می کند. این کارشناس معتقد است که چوپان باید در صورت مشاهده آنها بدون مادر به محیط زیست گزارش میکرد، نه اینکه به برداشتن آنها اقدام کند. احتمال آن وجود داشت که مادر تولهها به دنبال غذا رفته باشد، اکنون این تولهها از طبیعت جدا شدهاند. چراکه دست انسان به آنها خورده و مادرشان دیگر آنها را قبول نخواهد کرد و نمیتوان در طبیعت رهایشان کرد.» این سخنان، دلواپسیها درباره خطر انقراض یوزپلنگ ایرانی را تشدید کرده است و باتوجه به آنکه دشتها و کوهپایهها نیز به کشاورزی و سایر فعالیتهای انسانی اختصاص یافته و یا در اثر شکار برای تأمین غذا و تفریح، جمعیت طعمههای اصلی یوزپلنگ به شدت کاهش یافته، نگرانی ها شکل جدیتری به خود گرفته است، اما به هر شکل، این گونه جانوری سمبل حیات وحش کشور شده و چشم امید دوستداران طبیعت برای حفاظت از اینگونه در خطر انقراض، به کشور ما دوخته شده است.
معمولا مهمترین عوامل در خطر انقراض حیات وحش، تخریب و نابودی زیستگاه و شکار بیرویه است و کمتر از یک دهه پیش، فرهاد دبیری، فعال محیط زیست با اشاره به این عوامل گفته بود: «آنچه باعث کاهش جمعیت حیات وحش و نابودی و انقراض نسلهای جانوری در کشور میشود، تخریب زیستگاهها و نابودی اکوسیستم گیاهی و جانوری است و اگر امروز دیگر شیر ایرانی و ببر مازندران نداریم و تنها ۲۰۰ قلاده در هندوستان نگهداری میشود ناشی از بی تدبیری خود ما است.۵۰ سال قبل، ببر مازندران نابود شد و ۸۵ سال قبل شیر ایرانی از بین رفت و اگر غفلت کرده بودیم و اقدامات احیایی نبود شاید دیگر امروز یوزپلنگ هم نداشتیم.»
اصلی ترین علت تلفات یوزپلنگ ایرانی
برخی کارشناسان برای برشمردن دلایل بر هم خوردن چرخه حیات وحش و در خطر انقراض بودن یوزپلنگ از تأثیرات سگهای ولگرد میگویند که عامل اصلی تلفات یوزپلنگ ایرانی در منطقه توران همین مسئله بوده، این درحالی است که برخی شهروندان از سرناآگاهی و علاقمندی، به سگهای ولگرد غذا می دهند. اقدامی که باعث افزایش جمعیت و قویتر شدن گله سگها در طبیعت شده و به این طریق، «با حمله به یوزپلنگهای ایرانی در زیستگاه پارک ملی توران، مرگ آنها را رقم میزنند.» سال 98، امیر عبدوس- مدیرکل وقت حفاظت محیط زیست استان سمنان، در این باره اعلام کرده بود: «در بسیاری موارد این اتفاقات، کمتر اطلاعرسانی و ثبت میشود. افزایش تعداد سگها و همراهی سگهای ولگرد با گله، خطر جدی و مهم برای یوزپلنگ ایرانی محسوب میشود و دامداران باید به کاهش تعداد سگهای گله ترغیب شوند.»
بر اساس اظهارات عبدوس، توله یوزپلنگها از سگ گله بیشترین آسیب را میبینند، ولی آمار کاملی از تعداد تلفات یوزپلنگ براثر وقوع این اتفاق در دست نیست.
طبق آمارهایی که در رسانه ها درج شده، 38 عامل برای تلفات یوزپلنگ آسیایی به ثبت رسیده که از این تعداد ۱۹ فرد یوز به علت تصادفات جادهای تلف شده اند. یافتههای یک مطالعه برای بازه زمانی ۹ ساله در فاصله سالهای ۱۳۸۶ تا نیمه نخست ۱۳۹۴ که در خبرگزاری مهر منتشر شده، نشان میدهد در این بازه زمانی، تصادفات جادهای، اولین عامل تأثیرگذار بر مرگومیر گوشتخواران کشور بودهاند و ۵۲ درصد از مرگومیر کل پستانداران، بهطور مستقیم در ارتباط با تصادفات جادهای رخ داده و در این میان، گوشتخواران با حدود ۶۴ درصد، بالاترین آمار مرگومیر جادهای را داشتهاند.طبق این نتایج که در قالب مقالهای علمی پژوهشی در فصلنامه «انسان و محیطزیست» وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی منتشر شده است، «در بین گوشتخواران، سگسانان با نزدیک به ۶۳ درصد بیشترین درصد آمار مرگومیر جادهای را داشتهاند و گربهسانان با ۲۰ درصد در مکان بعدی قرارگرفتهاند. بهعلاوه، یافتهها نشان میدهند که بیشاز نیمی از مرگومیر یوزپلنگ آسیایی بهطور مستقیم به عامل تصادفات جادهای ارتباط داشته است. در این خصوص، جاده پارک ملی گلستان بهتنهایی ۳۹ درصد از تلفات جادهای حیاتوحش کشور و ۷۸ درصد از تلفات جادهای پلنگها را سبب شده است.» مرضیه موسوی- پژوهشگر حیات وحش، «احداث روگذر و زیرگذرهای جادهای، ایمنسازی جادهها و نصب تابلو علائم راهنمایی و رانندگی برای هشدار عبور حیوانات را از مواردی ذکر می کند که در کشورهای پیشرفته، بهخوبی از آنها استفاده شده است.
اما در کشور ما در این خصوص ضعف زیادی مشاهده میشود.» به طوری که مرداد ماه امسال در حادثهای تلخ یک توله یوز ماده در جاده عباسآباد-میامی به زیر اتومبیل رفت و جانش را از دست داد. این جاده یکی از محورهای مهم کشور محسوب میشود که طی سنوات گذشته، نهتنها یوز بلکه بسیاری از گونههای مختلف جانوری را از پای درآورده است، از این رو گفته می شود برای حفاظت ازاینگونه ارزشمند باید اقداماتی فراتر از نصب تابلو و چراغ چشمکزن دردستور کار باشد. بحث فرهنگسازی، تأمین علوفه و ساخت آبشخور و فنس کشی نیز حائز اهمیت است.
مرتضی پورمیرزایی- مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی حصارکشی و نورپردازی جادهها را از عواملی ذکر می کند که هم رانندگان می توانند یوزها را در جادهها ببینند و هم یوزها در تاریکی شب به چراغهای ماشینها خیره نشوند تا چنین اتفاقهایی دوباره رخ ندهد.
او وزارت راه و شهرسازی را متولی ایمنسازی جادهها می داند و به اظهاراتش این نکته را هم اضافه می کند که«سازمان حفاظت
محیط زیست بهتنهایی نمیتواند از یوزها محافظت کند.» به گفته پورمیرزایی، جاده عباسآباد یکی از مسیرهای اصلی عبور یوز است و وزارت راه و شهرسازی باید اهمیت آن را درک کند و اقدامهای موردنیاز را انجام دهد. بنابراین فنسکشی، نورپردازی و پل زدن مناسب موجب میشود مسیر رفتوآمد یوزها ایمن شود و سوانح کمتری در آن رخ دهد.»
پلیس راهور هم باید در زمینه کاهش سرعت اعمال قانون کند. اگرچه در حال حاضر سرعت مجاز به ۸۰ کیلومتر رسیده اما دوربینهای کنترل سرعت عددی بالاتر ۸۰ کیلومتر را ثبت میکنند و تنها تابلوها تعویض شدهاند.
براین اساس پورمیرزایی تأکید می کند که وجود دوربین الزاما به کاهش سرعت خودروها در طول مسیر منجر نمیشوند چرا که تنها در محدوده دوربین، سرعت خود را کم میکنند و پس از گذر از دوربین، با سرعت بالای قبلی به مسیر خود ادامه میدهند.
تلف شدن پیروز در صورت انتقال به زیستگاه توران
گفته می شود، 76 گونه جانوری کشور بر پایه طبقهبندی ملی در خطر انقراض قرار دارند و نیازمند مراقبت بیشتر هستند.
حسن اکبری، معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست با اعلام این موضوع، یوزپلنگ آسیایی را به طور مشخص به عنوان گونه ای در وضعیت بحرانی توصیف کرده است. بهگفته اکبری، راهبرد و اولویت این سازمان در حفاظت از گونههای در خطر انقراض و معرض تهدید، حفظ زیستگاه آنهاست، اما در برخی مواقع و در نگاه کلان دنبال کردن تکثیر گونه در اسارت و یا جابهجایی گونه ضرورت دارد.
همه ما «پیروز» و ماجراهایش را به خاطر داریم. تنها توله بازمانده از «ایران» و «فیروز» که اردیبهشت ماه امسال در شرایط اسارت متولد شد و حالا هفت ماهه است. به دنیا آمدن او و دو برادرش یکی از اتفاقات جنجالی بهار امسال بود. ایران به دلیل تماس دست انسان، به تولههایش شیر نداد و آنها را نپذیرفت و به این ترتیب زمینه تلف شدن دو توله یوز فراهم شد. حالا گفته می شود توله یوز سوم یعنی پیروز همچون گربهای دستآموز تربیت شده و با یوزپلنگ رها در دل طبیعت تفاوتهای آشکاری دارد. آنطور که معاون سازمان حفاظت محیطزیست میگوید، آخرین بازمانده برنامه احیای یوزپلنگ ایرانی، خوی وحشیگری ندارد و امکان وحشیسازیاش تقریبا غیرممکن است.
پیام محبی، رئیس جامعه دامپزشکان ایران، مرداد ماه امسال در قامت مهمترین منتقد این مسئله ظاهر شد. او تلاش کرد با ریختن آب پاکی روی دست دوستداران حیات وحش بگوید که «پیروز دیگر هیچوقت نمیتواند به طبیعت بازگردد، چون او را مثل بچهگربه بار آوردهاند، جنگیدن برای غذا را یاد نگرفته است و نمیتواند برای خودش غذا پیدا کند.»
پیروز در زیستگاه طبیعی و شرایط اصولی تحت اسارت رشد نکرده و کارشناسان حیات وحش ناامیدانه تأکید می کنند که، او برای ادامه حیات به انسان وابسته است.
درچنین شرایطی حسن اکبری، معاون سازمان حفاظت محیطزیست، از انتقال این توله یوز به زیستگاه ملی توران تا فروردین ماه خبر داده و بی پرده و آشکار عنوان کرده است: «در طبیعت یوزهایی داریم که بسیار برای ما ارزشمندتر هستند و ترجیح این است که عمده اعتبار، هزینه، انرژی و وقت خود را بر یوزهای موجود صرف کنیم.»
در پارک ملی توران، یوزهای دیگری ازجمله «ایران» و «فیروز»- پدر و مادر «پیروز» نگهداری میشوند و اکبری بیان می کند که پیروز نیز میتواند در آن سایت که به شرایط زیستگاه طبیعیاش بسیار نزدیک است، زندگی کند.
این اظهارات در شرایطی از زبان حسن اکبری مطرح می شود که خود او به صراحت بیان کرده است: «از همان ابتدا تیمارگر از پیروز نگهداری کرده و به همین دلیل او را مادر خود فرض میکند و جدا شدن از تیمارگر برایش سخت است.»
همچنین باتوجه به دیگر اظهارات اکبری، سیستم بدنی پیروز همچنان ضعیف است و هنوز با شرایط ویژه به او غذا داده میشود و مانند توله یوز معمولی نیست که بتواند بهراحتی هر غذایی را مصرف کند. گاهی نیز تیمارگر او مجبور میشود با ترفندهای
تحریکآمیز پیروز را به غذا خوردن ترغیب کند.بنابراین محرز و آشکار است که انتقال پیروز به زیستگاه توران، میتواند به تلف شدنش منجر شود. اگرچه سازمان حفاظت محیطزیست تأکید می کند، برای بقا و تکثیر یوزپلنگ آسیایی در شرایط اسارت منتهای توان و تلاش خود را به خدمت گرفته، اما نگهداری یوزها در شرایط نامناسب اسارت، حیات این گونه جانوری را با مخاطرات بیشتری مواجه کرده است.
در این خصوص مرتضی پورمیرزایی- مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی گفته است:
«شرایط و مشکلاتی که در کشور وجود دارد باعث شده تا تلاشهای انجام شده در مسیر حفظ یوز ناچیز باشد و ما در تغییر سرنوشت یوزپلنگ و بازگرداندن آن از لبه پرتگاه انقراض ناموفق بودهایم.» در این میان پیروز هم، تنها نمادی از حیاتوحش ماست و توان زندگی در طبیعت توران را ندارد. این مسئله برای دوستداران حیات وحش که نجات این گونه جانوری از انقراض را لحظه شماری می کنند، اتفاقی به غایت نامبارک است.
مرثیه ای برای آذر و توران
حتی کشف ۲ توله یوزپلنگ ماده که نامشان توران و آذر گذاشته شده، به علت حذف از طبیعت، علاقمندان حیات وحش را بیش از پیش نسبت به آینده این گونه ارزشمند نگران کرده است. 12 آذرماه رسانهها نوشتند که «دوتوله یوزپلنگ توسط یک چوپان از طبیعت جدا شده اند. محیطبانان تلاش کردند تولهها را به مادرشان بازگردانند، ولی اثری از مادرشان در منطقه زندهگیری یوزها نبود. به همین دلیل و نیز با تاریک و سرد شدن هوا، محیطبانان، تولهها را دوباره به پاسگاه محیطبانی برگرداندند.»سازمان محیط زیست در ابتدا تلاش کرد از این ماجرا با عنوان خبری خوش یاد کند؛ باتوجه به آنکه پیروز توان زیستن در طبیعت توران را ندارد، پیدا شدن دو توله یوز ماده با سه هفته سن، امیدواری برای تکثیر این گونه در معرض انقراض را افزایش داد، اما به دلیل پیدا نشدن یوز مادر و جدایی توله ها از زیستگاه، کام دوستداران حیات وحش تلخ شد. احتمال دارد یوز مادر در جستوجوی غذا توله های خود را ترک کرده یا براثر حمله سگهای گله و تصادف جاده ای تلف شده باشد. اما سوای درست یا غلط بودن این احتمالات، حتی در صورت پیدا شدن یوز مادر، به خاطر آنکه تولهها بوی انسان به خود گرفته اند، مادر آنها را قبول نمی کند. ضمن اینکه امکان برگشت به طبیعت از آنها سلب شده و همچنان سایه سنگین انقراض یوزپلنگ بر سر حیات وحش سنگینی می کند و تنها امیدواری باقی مانده آن است که روند حفاظت از آنها به درستی طی شود.
خداحافظی با طبیعت
در همان بدو پیدا شدن توله یوزها، «فقدان آموزش و آگاه سازی جوامع محلی» به عنوان یک عبارت کلیدی از سوی صاحب نظران مطرح شد. مرضیه موسوی- کارشناس پستانداران گوشتخوار دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست، تحویل یوزها توسط چوپان را دلیلی بر کمبود آموزش دانسته و تأکید کرده است: «در توران اقدامات بسیاری در جهت آموزش جوامع محلی انجام شده است. این اتفاق نشان میدهد که ما هنوز برای آموزش و آگاهسازی جوامع محلی عقب هستیم و به حد کافی این کار درست انجام نشده است. تلاش بیشتری باید در جهت آموزش جوامع محلی مانند دامداران وچوپانان -که جامعه هدف ما هستند- صورت بگیرد. چراکه تنها منطقه باقیمانده و دارای اهمیت به لحاظ زادآوری یوزپلنگ «توران» است. چوپان کار اشتباهی در جدا کردن توله یوزها در طبیعت انجام داده است. در صورت مشاهده آنها بدون مادر باید به محیط زیست گزارش میکرد، نه اینکه به برداشتن آنها اقدام کند. احتمال آن وجود داشت که مادر تولهها به دنبال غذا رفته باشد، بدین جهت محیطبانان از دور به رصد تولهها میپرداختند و در صورت نیامدن مادر چارهای میاندیشیدند.»
این کارشناس، جدا شدن تولهها از مادر و زیستگاه طبیعی را اتفاقی غیرقابل جبران می داند و به گفته او: «وقتی یوزی از طبیعت جدا شود و دست انسان به آنها خورده و بوی انسان بگیرند، مادرشان دیگر آنها را قبول نخواهد کرد و نمیتوان در طبیعت رهایشان کرد.»
اما اینکه چرا توله یوزها در پاییز متولد شده اند، از دیگر ابهاماتی است که موسوی، در پاسخ به آن، اینگونه توضیح داده است: «به دنیا آمدن آنها در این فصل و از طرف دیگر جدا شدن آنها از طبیعت باعث شده تا اتفاق خوبی برای این دو توله یک ماهه رخ ندهد. به نظر میرسد شاید علت تأخیر در زادآوری با توجه به فاصله طولانی بین فصل بهار تا پاییز تغییر اقلیم باشد. تغییر اقلیم و خشکسالی در پدیدههای زیستشناختی گونهها مانند تولید مثل حیات وحش یا گلدهی گیاهان بیتأثیر نیست اما باید بررسی کرد که آیا میتوان این تأخیر در زادآوری را تنها به پای تغییر اقلیم گذاشت یا خیر؟»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
یارانه نقدی بیش از کالابرگ کارگشای خانوارها خواهد بود
-
طرح ساماندهی کارکنان دولت موجب افزایش امنیت شغلی است
-
تورم خاک برسر مسکن
-
خانه دست نیافتنیتر شد!
-
پردهای از دموکراسی ناب آمریکایی
-
سازمان تأمین اجتماعی ۵۰ درصد از بیمه تکمیلی بازنشستگان را پرداخت خواهد کرد
-
روزگار تفکر استدلالی
-
شاخص بورس در کوتاه مدت افزایش نخواهد یافت
-
رد شروط مضحک بایدن
-
خطر انقراض درکمین یوز ایرانی