
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 31
ماجرای یک رد و یک تأیید بر کلیات بودجه
سید احسان خاندوزی
مجلس پس از رد کلیات لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ در ۱۴ بهمن، دیروز ۲۸ بهمن کلیات لایحه اصلاحی را تأیید کرد. جدا از بعد سیاسی این داستان (یعنی تمکین دولت به اصلاح جزئی لایحه و تغییر کامل لحن رئیس سازمان برنامهوبودجه در صحن علنی مجلس مبنی بر پذیرش انتقادات) که در سالهای اخیر کمنظیر و حائز اهمیت است، بعد اقتصادی و کارشناسی ماجرا نیاز به تبیین دارد.
واقعیت آن است که از مجموع نقدهایی که به لایحه اولیه وارد بود ۹۰ درصد آنها به متن اصلاحی نیز وارد است و تنها ۱۰ درصد از اهداف مدنظر مجلس از رد کلیات حاصل شد اما به نظر میرسد سقف تغییری که دولت بنا داشت در بودجه اعمال کند بیشتر از این نبود. بهبیاندیگر بهطور مشخص:
• از کسری تراز عملیاتی بیش از ۱۰ درصد کاسته شد، معادل ۳۵ هزار میلیارد تومان.
• صرفهجویی ۴۰ هزار میلیارد تومانی که در نامه آقای روحانی آمده بود در متن لایحه اعمال گردید.
• ۲۵ هزار میلیارد تومان به درآمدهای پایدار مالیاتی افزوده شد.
• حجم صادرات نفت که از مفروضات بودجه بود به برآورد واقعیتر یعنی ۱/۵ میلیون بشکه در روز کاهش یافت.
• رقم اندکی بر مخارج عمرانی دولت افزوده شد.
اصلاحات فوق بعد از دو سال از مطالبه اصلاح ساختار بودجه، دستاورد بسیار اندکی است اما ظاهرا مجلس ناچار است بخش دیگری از اصلاحات را خود دنبال نماید. مسیر پیش رو به لحاظ کاهش مخاطرات بودجه سال ۱۴۰۰ به این شرح است:
اولا کاهش بیشتر کسری تراز عملیاتی بودجه که به معنای افزایش درآمدهای پایدار و کاستن از مخارج است. هرچه کسری بودجه کمتر باشد به این معناست که بودجه سال بعد اثر کمتری برافزایش تورم خواهد داشت. به خاطر داشته باشیم که با تورم سال جاری، کشور ما احتمالا جزء ۵ کشور انتهای فهرست جهانی خواهد بود و تنگنای معیشتی واردشده در سال آخر دولت، بهاندازه کافی برای طبقات متوسط و ضعیف جامعه دردناک بوده است که شاهد تکرار آن در سال آتی نباشیم.این بخش از اصلاح بودجه در طرف کاهش مخارج با دشواری مواجه است زیرا بخش اعظم جهش هزینههای دولت در سال جاری و آتی به افزایش ۶۰ درصد ردیفهای مرتبط با جبران خدمات کارکنان و بازنشستگان مربوط میشود که حتما مجلس یازدهم با جبران قدرت خرید طبقات پایین موافق است اما جهش درآمد برای صاحبان درآمدهای بالای ۲۰ یا ۳۰ میلیون تومان هیچ توجیهی از جهت توان مالی دولت و از جهت عدالت اجتماعی ندارد اما متأسفانه لایحه دولت با نگاهی مساوات گرا (نه عدالتطلبانه) رشد یکسانی را برای کارکنان فقیر و غنی اعمال کرده است. باید دید آیا کمیسیون تلفیق مجلس میتواند این موازنه را به نفع طبقات ضعیف تغییر داده و همزمان بخشی از مخارج دولت را کاهش دهد یا خیر؟
ثانیا انضباطبخشی و شفافیت. مصوبه اول کمیسیون تلفیق مجلس از جهت شفافسازی بسیاری از اعداد و ارقامی که در دل احکام بودجه مخفیشده بود، نسبت به لایحه دولت برتری داشت. برخلاف روایتی که رسانههای دولتی منتشر کردند، واقعیت آن بود که سقف لایحه بودجه در مصوبه کمیسیون تلفیق افزایش کمی داشت و اکثر ارقام (جز ۱۰۶ هزار میلیارد تومان ناشی از حذف رانت ارز ترجیحی) ناشی از شفاف کردن خود لایحه دولت بود. افزایش احکام انضباطی (مانند پرداخت به ذینفع نهایی) یا برخی احکام محرک اقتصاد (مانند کاهش ۵ واحد درصدی مالیات بنگاههای تولیدی) از ابعاد قابل دفاع مصوبه پیشین مجلس بود اما نباید فراموش کرد که اگر ۱۰ حکم خوب اقتصادی در حاشیه لایحه اضافه شود اما از کسری بودجه و استقراض هنگفتی که در دل لایحه بودجه خوابیده است نکاهد، موج تورم حاصل از بودجه تمام این گوهرهای کوچک را با خود خواهد برد و درنهایت کام مردم شیرین نخواهد شد. غذای اصلی اقتصاد، تراز منابع و مصارف بودجه است و احکام بودجه صرفا در حد مکمل یا دسر اهمیت دارند.تلاش ما آن است که خروجی مجلس، تراز بهتری نسبت به لایحه اصلاحی داشته باشد تا به فرمایش دقیق رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، امالخبائث را که کسری بودجه دولت است چاره کنیم و بر توان تابآوری کشور در شرایط جنگ اقتصادی، بیفزاییم.
مجلس پس از رد کلیات لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ در ۱۴ بهمن، دیروز ۲۸ بهمن کلیات لایحه اصلاحی را تأیید کرد. جدا از بعد سیاسی این داستان (یعنی تمکین دولت به اصلاح جزئی لایحه و تغییر کامل لحن رئیس سازمان برنامهوبودجه در صحن علنی مجلس مبنی بر پذیرش انتقادات) که در سالهای اخیر کمنظیر و حائز اهمیت است، بعد اقتصادی و کارشناسی ماجرا نیاز به تبیین دارد.
واقعیت آن است که از مجموع نقدهایی که به لایحه اولیه وارد بود ۹۰ درصد آنها به متن اصلاحی نیز وارد است و تنها ۱۰ درصد از اهداف مدنظر مجلس از رد کلیات حاصل شد اما به نظر میرسد سقف تغییری که دولت بنا داشت در بودجه اعمال کند بیشتر از این نبود. بهبیاندیگر بهطور مشخص:
• از کسری تراز عملیاتی بیش از ۱۰ درصد کاسته شد، معادل ۳۵ هزار میلیارد تومان.
• صرفهجویی ۴۰ هزار میلیارد تومانی که در نامه آقای روحانی آمده بود در متن لایحه اعمال گردید.
• ۲۵ هزار میلیارد تومان به درآمدهای پایدار مالیاتی افزوده شد.
• حجم صادرات نفت که از مفروضات بودجه بود به برآورد واقعیتر یعنی ۱/۵ میلیون بشکه در روز کاهش یافت.
• رقم اندکی بر مخارج عمرانی دولت افزوده شد.
اصلاحات فوق بعد از دو سال از مطالبه اصلاح ساختار بودجه، دستاورد بسیار اندکی است اما ظاهرا مجلس ناچار است بخش دیگری از اصلاحات را خود دنبال نماید. مسیر پیش رو به لحاظ کاهش مخاطرات بودجه سال ۱۴۰۰ به این شرح است:
اولا کاهش بیشتر کسری تراز عملیاتی بودجه که به معنای افزایش درآمدهای پایدار و کاستن از مخارج است. هرچه کسری بودجه کمتر باشد به این معناست که بودجه سال بعد اثر کمتری برافزایش تورم خواهد داشت. به خاطر داشته باشیم که با تورم سال جاری، کشور ما احتمالا جزء ۵ کشور انتهای فهرست جهانی خواهد بود و تنگنای معیشتی واردشده در سال آخر دولت، بهاندازه کافی برای طبقات متوسط و ضعیف جامعه دردناک بوده است که شاهد تکرار آن در سال آتی نباشیم.این بخش از اصلاح بودجه در طرف کاهش مخارج با دشواری مواجه است زیرا بخش اعظم جهش هزینههای دولت در سال جاری و آتی به افزایش ۶۰ درصد ردیفهای مرتبط با جبران خدمات کارکنان و بازنشستگان مربوط میشود که حتما مجلس یازدهم با جبران قدرت خرید طبقات پایین موافق است اما جهش درآمد برای صاحبان درآمدهای بالای ۲۰ یا ۳۰ میلیون تومان هیچ توجیهی از جهت توان مالی دولت و از جهت عدالت اجتماعی ندارد اما متأسفانه لایحه دولت با نگاهی مساوات گرا (نه عدالتطلبانه) رشد یکسانی را برای کارکنان فقیر و غنی اعمال کرده است. باید دید آیا کمیسیون تلفیق مجلس میتواند این موازنه را به نفع طبقات ضعیف تغییر داده و همزمان بخشی از مخارج دولت را کاهش دهد یا خیر؟
ثانیا انضباطبخشی و شفافیت. مصوبه اول کمیسیون تلفیق مجلس از جهت شفافسازی بسیاری از اعداد و ارقامی که در دل احکام بودجه مخفیشده بود، نسبت به لایحه دولت برتری داشت. برخلاف روایتی که رسانههای دولتی منتشر کردند، واقعیت آن بود که سقف لایحه بودجه در مصوبه کمیسیون تلفیق افزایش کمی داشت و اکثر ارقام (جز ۱۰۶ هزار میلیارد تومان ناشی از حذف رانت ارز ترجیحی) ناشی از شفاف کردن خود لایحه دولت بود. افزایش احکام انضباطی (مانند پرداخت به ذینفع نهایی) یا برخی احکام محرک اقتصاد (مانند کاهش ۵ واحد درصدی مالیات بنگاههای تولیدی) از ابعاد قابل دفاع مصوبه پیشین مجلس بود اما نباید فراموش کرد که اگر ۱۰ حکم خوب اقتصادی در حاشیه لایحه اضافه شود اما از کسری بودجه و استقراض هنگفتی که در دل لایحه بودجه خوابیده است نکاهد، موج تورم حاصل از بودجه تمام این گوهرهای کوچک را با خود خواهد برد و درنهایت کام مردم شیرین نخواهد شد. غذای اصلی اقتصاد، تراز منابع و مصارف بودجه است و احکام بودجه صرفا در حد مکمل یا دسر اهمیت دارند.تلاش ما آن است که خروجی مجلس، تراز بهتری نسبت به لایحه اصلاحی داشته باشد تا به فرمایش دقیق رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، امالخبائث را که کسری بودجه دولت است چاره کنیم و بر توان تابآوری کشور در شرایط جنگ اقتصادی، بیفزاییم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 26
وظیفه بر زمین مانده انقلاب!
محمدكاظم انبارلویی
درست یك هفته از پیروزی انقلاب گذشته بود، بیانیهای از سوی 5 تن از فقهای بنام كشور صادر شد و ضرورت تحزّب و تهذّب را به نیروهای پای کار انقلاب یادآور شد. حزب جمهوری اسلامی توسط پنج تن از اعضای شورای انقلاب حضرات آیات شهید بهشتی، شهید باهنر، مرحوم هاشمی رفسنجان ،مرحوم موسوی اردبیلی و رهبر معظم انقلاب تأسیس شد و سیل علاقهمندان به انقلاب برای نامنویسی به دفاتر حزب سرازیر شدند. حزب جمهوری اسلامی در مركزیت خود نخبگان سیاسی را جمع كرد و لذا در سراسر كشور نخبههای عالم سیاست در سطحی وسیع به حزب روی آوردند.
منافقین و بدخواهان انقلاب از همان ابتدا در مورد حزب جمهوری اسلامی موضع داشتند و آخرسر هم با انفجار بمب آن را بر سر بنیانگذاران آن آوار كردند. برخی هم از درون، حزب را بیخاصیت كردند و تشكلی كه در مدت 6 سال توانسته بود محل تجمع نخبگان سیاسی كشور و سیاستورزی الهی باشد به تعطیلی كشاندند. حزب به نقطهای رسیده بود كه فایده تعطیلی آن بر ادامه كارش می چربید و لذا در نامه ای از سوی بزرگان حزب به امام (ره)، معظم له حكم به تعطیلی آن دادند.مقام معظم رهبری در آن هنگام كه پس از شهادت شهید بهشتی و شهید باهنر دبیركلی حزب را پذیرفته بود در یكی از سخنرانیهای خود درباره تعریف حزب فرمودند: «حزب عبارت است از یك گروه متشكل و منظم و هماهنگ در حركت، در جهتگیری، در عمل و در ذهنیت، حزب در مثل یعنی یك پیكر واحد، در آن لحظهای كه مغز فرمانی را صادر می كند تمام اعضا و جوارح به طور هماهنگ آن فرمان را اجرا می كنند یا عملی متناسب با اجرای آن فرمان انجام می دهند.»قرار بود حزب با این تعریف بخش عظیمی از نیروهای انقلاب را در برگیرد و برای پیشبرد اهداف اسلام، امام و انقلاب كارآمدی خود را در وحدت جامعه نشان دهد.اما متأسفانه برخی خودشیفتگی ها، جاهطلبی ها، كبر و غرور، عُجب و خودبینیها همانند سیم خارداری بود كه نمیگذاشتند پای در این میدان بگذاریم.برای عبور از این سیم خاردار نیاز به مجاهده با نفس داشتیم و باید تحزّب را در كنار تهذّب با هم به پیش می بردیم، اما نشد.باید این مهم مورد مطالعه قرار گیرد؛ چرا ما در جبهههای «جنگ» از این سیم خاردارهای درون گذشتیم و به فتوحات عظیمی در بسط قدرت ملی در این منطقه رسیدیم،اما در حوزه «سیاست» نتوانستیم از این سیم خاردارها عبور كنیم.بدخواهان پلورالیسم در حوزه، «عقیده» را ترویج و تبلیغ
می كردند. آن جا به دلیل مجاهدتهای علمی فقها، علما و فیلسوفان شكست خوردند همین بساط را آوردند در حوزه «سیاست» و مدام بر طبل تكثرگرایی كوبیدند تا جایی كه امروز در وادی اصولگرایان ما با 40 و 50 حزب و در وادی اصلاح طلبان حداقل با
35 حزب روبهرو هستیم. امروز اولین درد سیاستمداران در ایران این است كه «حزب» با تعاریف استاندارد علمی و حرفه ای و تجربی وجود ندارد. دومین درد هم این است كه نخبگان حزب ندارند و سومین درد آن است كه احزاب فاقد عناصر نخبه هستند.این وضعیت نبرد ملت علیه تجاوزات آمریكا و آن هم در حوزه سیاست را دچار اخلال
می كند. دشمن از این وضعیت برای برپایی دو نبرد نرم و شبیخون سیاسی تا كنون استفاده زیادی كرده است.
قرار بود بر اساس دیدگاه آیت الله العظمی خامنهای حزب سه وظیفه كلیدی انجام دهد .
1- به نیروهای انقلابی برای حركت سیاسی، شتاب دهد و نیروهای بالقوه را بالفعل كند.
2- وظیفه نیروهای انقلاب را در هر رده مشخص كند و به آنها جهت بدهد.
3- فعالیت ها را در همه حوزهها هماهنگ كند تا از انقلاب یك صدا بیرون بیاید.
با تعطیلی حزب، این سه وظیفه بر زمین ماند و تشكلهای متكثر به جای مانده نتوانستند به این وظایف عمل كنند.
شهید بهشتی سه روز قبل از شهادت خود در مورد فلسفه وجودی حزب فرمود:اگر رابطه دوستان ما در حزب برتریجویی، تفوقطلبی و بزرگطلبی باشد این حزب شیطان است. وی سپس به چهار ویژگی مهم تشكیلات اسلامی اشاره می كند.
1- حزب باید پاسدار ارزشها باشد نه پاسدار خود
2- حزب باید سازنده و آسانكننده خودسازی و كمكی به سیر الی الله برای اعضا باشد.
3- حزب نباید بت، لغو و یا لهو باشد و كار باید در حزب، آهنگ عبادت داشته باشد. ما نباید تشكیلات پرست باشیم و خودخواهی تشكیلاتی داشته باشیم.
4- تشكیلات حزبی باید به درد مردم بخورد نه اینكه باری بر دوش مردم باشد.
آنچه شهید بهشتی در مورد ویژگیهای تحزّب می فرمود باید خودش زنده بود و مدیریت می كرد و حزب را به این مرتبت می رساند. اما ترور رهبران انقلاب در دستور كار منافقین و آمریكا بود. جنگ تحمیلی، محاصره اقتصادی و بدفهمیهای برخی رجال سیاسی مذهبی انقلاب را از رسیدن به یك تحزّب اسلامی توأم با تهذّب الهی باز داشت.امروز تشكلهای اسلامی و احزاب ثبت شده در وزارت كشور به ویژگیهایی كه شهید بهشتی برای تحزّب برشمرده بود فاصله زیادی دارند و با تعریفی كه رهبری انقلاب از تحزّب واقعی ارائه فرموده بودند تطبیق ندارند. تشكلهای موجود گرفتار سه بحران «رهبری» ، «سازمان» و «گفتمان» هستند و قادر به همنوایی و هماهنگی و همخوانی در حوزه سیاستورزی نیستند. اغلب احزاب محل كاریابی برای تصدی و تصرف پستهای سیاسی شدهاند و به وظایف خطیر خود در تولید «قدرت ملی» و «توسعه سیاسی» ، «نوسازی ساخت سیاسی جامعه» ، «مسئولیتپذیری سیاسی»و... عمل نمیكنند. احزاب باید با توسعه اخلاق سیاسی، مردم را مهیای مشاركت سیاسی كنند تا سهمی در مشروعیت مردمی نظام داشته باشند. اما برخی نه تنها به این وظیفه عمل نمی كنند بلكه به نیروی كاهنده، امر مشاركت سیاسی تبدیل شده اند و با قهر و آشتی كودكانه دشمن را در خصومتورزی علیه ملت تشجیع می كنند. انقلاب در گام دوم برای ساخت سیاسی جامعه برای رسیدن به تمدن بزرگ اسلامی نیاز به چند حزب ریشهدار و مسئولیتشناس دارد كه نخبگان جامعه را بتواند تجمیع كند و در مسیر بیانیه گام دوم حركت نماید.خداوند رحمت كند امام موسی صدر را كه میفرمود : «بی تشكیلات بودن، رمز عقب ماندن ماست». مرحوم آیتالله مصباح یزدی، تحزب اسلامی را تعاون در پاسداری از ارزشها
می دانست نه تعاون در رسیدن به قدرت.آیا رجال سیاسی و مذهبی كشور در آستانه انتخابات 1400 كه وارد یك رقابت سیاسی نفسگیر می شوند، حاضرند عقبماندگی كشور را با رفتن به سمت تحزب واقعی اسلامی جبران كنند.آیا حاضرند قبل از تعاون در رسیدن به قدرت به سمت تعاون در پاسداری از ارزشها حركت كنند.امام
بزرگوار (ره) می فرمود: «اگر حزب دعوت به خدا كند نه دعوت به خود (1)» این امر ممكن است. سؤال آخر اینكه پس از تجربه شكست حزب جمهوری اسلامی در برپایی یك حزب الهی آیا ممكن است در گام دوم انقلاب نخبگان سیاسی كشور جمع شوند و این وظیفه بر زمین مانده انقلاب یعنی یك سازماندهی اسلامی جدید برای پیاده كردن آرمانهای انقلاب را به سرانجام برسانند.
پینوشت:
1- صحیفه نور جلد 17 صفحه 192
درست یك هفته از پیروزی انقلاب گذشته بود، بیانیهای از سوی 5 تن از فقهای بنام كشور صادر شد و ضرورت تحزّب و تهذّب را به نیروهای پای کار انقلاب یادآور شد. حزب جمهوری اسلامی توسط پنج تن از اعضای شورای انقلاب حضرات آیات شهید بهشتی، شهید باهنر، مرحوم هاشمی رفسنجان ،مرحوم موسوی اردبیلی و رهبر معظم انقلاب تأسیس شد و سیل علاقهمندان به انقلاب برای نامنویسی به دفاتر حزب سرازیر شدند. حزب جمهوری اسلامی در مركزیت خود نخبگان سیاسی را جمع كرد و لذا در سراسر كشور نخبههای عالم سیاست در سطحی وسیع به حزب روی آوردند.
منافقین و بدخواهان انقلاب از همان ابتدا در مورد حزب جمهوری اسلامی موضع داشتند و آخرسر هم با انفجار بمب آن را بر سر بنیانگذاران آن آوار كردند. برخی هم از درون، حزب را بیخاصیت كردند و تشكلی كه در مدت 6 سال توانسته بود محل تجمع نخبگان سیاسی كشور و سیاستورزی الهی باشد به تعطیلی كشاندند. حزب به نقطهای رسیده بود كه فایده تعطیلی آن بر ادامه كارش می چربید و لذا در نامه ای از سوی بزرگان حزب به امام (ره)، معظم له حكم به تعطیلی آن دادند.مقام معظم رهبری در آن هنگام كه پس از شهادت شهید بهشتی و شهید باهنر دبیركلی حزب را پذیرفته بود در یكی از سخنرانیهای خود درباره تعریف حزب فرمودند: «حزب عبارت است از یك گروه متشكل و منظم و هماهنگ در حركت، در جهتگیری، در عمل و در ذهنیت، حزب در مثل یعنی یك پیكر واحد، در آن لحظهای كه مغز فرمانی را صادر می كند تمام اعضا و جوارح به طور هماهنگ آن فرمان را اجرا می كنند یا عملی متناسب با اجرای آن فرمان انجام می دهند.»قرار بود حزب با این تعریف بخش عظیمی از نیروهای انقلاب را در برگیرد و برای پیشبرد اهداف اسلام، امام و انقلاب كارآمدی خود را در وحدت جامعه نشان دهد.اما متأسفانه برخی خودشیفتگی ها، جاهطلبی ها، كبر و غرور، عُجب و خودبینیها همانند سیم خارداری بود كه نمیگذاشتند پای در این میدان بگذاریم.برای عبور از این سیم خاردار نیاز به مجاهده با نفس داشتیم و باید تحزّب را در كنار تهذّب با هم به پیش می بردیم، اما نشد.باید این مهم مورد مطالعه قرار گیرد؛ چرا ما در جبهههای «جنگ» از این سیم خاردارهای درون گذشتیم و به فتوحات عظیمی در بسط قدرت ملی در این منطقه رسیدیم،اما در حوزه «سیاست» نتوانستیم از این سیم خاردارها عبور كنیم.بدخواهان پلورالیسم در حوزه، «عقیده» را ترویج و تبلیغ
می كردند. آن جا به دلیل مجاهدتهای علمی فقها، علما و فیلسوفان شكست خوردند همین بساط را آوردند در حوزه «سیاست» و مدام بر طبل تكثرگرایی كوبیدند تا جایی كه امروز در وادی اصولگرایان ما با 40 و 50 حزب و در وادی اصلاح طلبان حداقل با
35 حزب روبهرو هستیم. امروز اولین درد سیاستمداران در ایران این است كه «حزب» با تعاریف استاندارد علمی و حرفه ای و تجربی وجود ندارد. دومین درد هم این است كه نخبگان حزب ندارند و سومین درد آن است كه احزاب فاقد عناصر نخبه هستند.این وضعیت نبرد ملت علیه تجاوزات آمریكا و آن هم در حوزه سیاست را دچار اخلال
می كند. دشمن از این وضعیت برای برپایی دو نبرد نرم و شبیخون سیاسی تا كنون استفاده زیادی كرده است.
قرار بود بر اساس دیدگاه آیت الله العظمی خامنهای حزب سه وظیفه كلیدی انجام دهد .
1- به نیروهای انقلابی برای حركت سیاسی، شتاب دهد و نیروهای بالقوه را بالفعل كند.
2- وظیفه نیروهای انقلاب را در هر رده مشخص كند و به آنها جهت بدهد.
3- فعالیت ها را در همه حوزهها هماهنگ كند تا از انقلاب یك صدا بیرون بیاید.
با تعطیلی حزب، این سه وظیفه بر زمین ماند و تشكلهای متكثر به جای مانده نتوانستند به این وظایف عمل كنند.
شهید بهشتی سه روز قبل از شهادت خود در مورد فلسفه وجودی حزب فرمود:اگر رابطه دوستان ما در حزب برتریجویی، تفوقطلبی و بزرگطلبی باشد این حزب شیطان است. وی سپس به چهار ویژگی مهم تشكیلات اسلامی اشاره می كند.
1- حزب باید پاسدار ارزشها باشد نه پاسدار خود
2- حزب باید سازنده و آسانكننده خودسازی و كمكی به سیر الی الله برای اعضا باشد.
3- حزب نباید بت، لغو و یا لهو باشد و كار باید در حزب، آهنگ عبادت داشته باشد. ما نباید تشكیلات پرست باشیم و خودخواهی تشكیلاتی داشته باشیم.
4- تشكیلات حزبی باید به درد مردم بخورد نه اینكه باری بر دوش مردم باشد.
آنچه شهید بهشتی در مورد ویژگیهای تحزّب می فرمود باید خودش زنده بود و مدیریت می كرد و حزب را به این مرتبت می رساند. اما ترور رهبران انقلاب در دستور كار منافقین و آمریكا بود. جنگ تحمیلی، محاصره اقتصادی و بدفهمیهای برخی رجال سیاسی مذهبی انقلاب را از رسیدن به یك تحزّب اسلامی توأم با تهذّب الهی باز داشت.امروز تشكلهای اسلامی و احزاب ثبت شده در وزارت كشور به ویژگیهایی كه شهید بهشتی برای تحزّب برشمرده بود فاصله زیادی دارند و با تعریفی كه رهبری انقلاب از تحزّب واقعی ارائه فرموده بودند تطبیق ندارند. تشكلهای موجود گرفتار سه بحران «رهبری» ، «سازمان» و «گفتمان» هستند و قادر به همنوایی و هماهنگی و همخوانی در حوزه سیاستورزی نیستند. اغلب احزاب محل كاریابی برای تصدی و تصرف پستهای سیاسی شدهاند و به وظایف خطیر خود در تولید «قدرت ملی» و «توسعه سیاسی» ، «نوسازی ساخت سیاسی جامعه» ، «مسئولیتپذیری سیاسی»و... عمل نمیكنند. احزاب باید با توسعه اخلاق سیاسی، مردم را مهیای مشاركت سیاسی كنند تا سهمی در مشروعیت مردمی نظام داشته باشند. اما برخی نه تنها به این وظیفه عمل نمی كنند بلكه به نیروی كاهنده، امر مشاركت سیاسی تبدیل شده اند و با قهر و آشتی كودكانه دشمن را در خصومتورزی علیه ملت تشجیع می كنند. انقلاب در گام دوم برای ساخت سیاسی جامعه برای رسیدن به تمدن بزرگ اسلامی نیاز به چند حزب ریشهدار و مسئولیتشناس دارد كه نخبگان جامعه را بتواند تجمیع كند و در مسیر بیانیه گام دوم حركت نماید.خداوند رحمت كند امام موسی صدر را كه میفرمود : «بی تشكیلات بودن، رمز عقب ماندن ماست». مرحوم آیتالله مصباح یزدی، تحزب اسلامی را تعاون در پاسداری از ارزشها
می دانست نه تعاون در رسیدن به قدرت.آیا رجال سیاسی و مذهبی كشور در آستانه انتخابات 1400 كه وارد یك رقابت سیاسی نفسگیر می شوند، حاضرند عقبماندگی كشور را با رفتن به سمت تحزب واقعی اسلامی جبران كنند.آیا حاضرند قبل از تعاون در رسیدن به قدرت به سمت تعاون در پاسداری از ارزشها حركت كنند.امام
بزرگوار (ره) می فرمود: «اگر حزب دعوت به خدا كند نه دعوت به خود (1)» این امر ممكن است. سؤال آخر اینكه پس از تجربه شكست حزب جمهوری اسلامی در برپایی یك حزب الهی آیا ممكن است در گام دوم انقلاب نخبگان سیاسی كشور جمع شوند و این وظیفه بر زمین مانده انقلاب یعنی یك سازماندهی اسلامی جدید برای پیاده كردن آرمانهای انقلاب را به سرانجام برسانند.
پینوشت:
1- صحیفه نور جلد 17 صفحه 192

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 16
غوغای خاک در هامون
مرضیه صاحبی- دبیر گروه اجتماعی
حالوروز «هامون» هیچگاه تعریفی نداشته و بیتعارف چنگی به دل نزده، چه آن روزها که قدم به حجله مرگ میگذاشت و زیر توده گردوغبار، نفسها را بند میآورد و چه حالا...تقویم را ورق میزنیم؛ 22 خردادماه 96 است، محققی اقلیمشناس بهروشنی بازگو میکند؛ «هامون» ناخوشاحوال است و لبی از حقابه تر نکرده، بادهای کلافه کننده هم بیوقفه میتازند و هرچه رسوبات ریزدانه است، بهراحتی از سطح این دریاچه شوریده برمیخیزد و آسمان به تصرف ریزگردها درمیآید. کمی به عقبتر بازمیگردیم، به 26 بهمنماه 93 که «آبهای فصلی و مهارنشدنی تالاب هامون به گسترهای مملو از خاک و شن بدل شده و قایقهای قديمی و رهاشده را در گوشه و كنارش میتوان ديد.»
دوم مردادماه 96 رئیس پژوهشکده تالاب بینالمللی هامون، روایتگر «وزش بادهای 120 روزه است که ریزگردها را از کف تالاب به پیرامون خود پراکنده میکند» و سیستان را در ابتلا به عارضه«سل» در صدر جدول کشوری مینشاند و آنقدر کار را بهجای باریک میرساند که ۲۵ درصد جمعیت سیستان و بلوچستان به مهاجرت تن میدهند. از اینها که بگذریم، 20 آبان ماه 99 فرامیرسد و «مسعود تجریشی» معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست، كمآبی و خشکسالی را نشانه میرود که همواره به پر و پای هامون میپیچند و این تالاب مدتهاست بهعنوان جزئی از كانون گردوغبار، ایفای نقش میکند. نقشی تحمیلی، میگویم «تحمیلی» چون حقابهاش را دریغ کردهاند و همیشه باید ششدانگ حواسمان به عطش «هامون» باشد، به بادهای سرکشی که ناغافل نارو میزنند و روی خاکهای تشنه این سرزمین، آنچنان میدوند که همهچیز را در یکچشم برهم زدن میبلعند و طاقت سیستان و بلوچستان را طاق میکنند. شرایط همانی نیست که سابق بر این بوده، کمی بهتر شده و باد، گردوخاک کمتری به پا میکند، اما همچنان برمدار ناپایداری و شکنندگی ایستاده است، مثل سالهای قبل و قبلتر...
پنجه در پنجه کمآبی
حال «هامون» نه خوب است، نه بد. اگر بد باشد، فرصتی مغتنم دودستی تقدیم ریزگردها میشود و آن هنگام همه نگاهها بهسوی هامونی میچرخد که در تاريخ حياتش، روزهای پر اوج و فرودی را از سر گذرانده، گاه در آستانه احتضار بوده و گاه به مدد باران و سیلاب ورودی از افغانستان، تجدید حیات مختصری داشته. استنباطمان این است که بعضی سالها بارندگیهای فصلی و رهاسازی حقابه رودخانه هیرمند، یاری کرده تا این تالاب نیمهجان همچنان در قید حیات باشد و سیستانیها را هرچند برای مدتی کوتاه از شر ریزگردهای نفسگیر خلاص کند. سال 97 قصد چانهزنی با کشور افغانستان در مورد سهم آبی تالاب هامون و رسیدن به توافقی مشترک، از زبان«علیمحمد طهماسبی بیرگانی»، دبیر ستاد مقابله با گردوغبار کشور مطرح شد. به بیان «طهماسبی» افغانستان بهجز 820 میلیون مترمکعب آبی که سهم کشور ما از رودخانه هیرمند است، آب دیگری به ایران نمیدهد که طبیعتا راهاندازی تأسیسات، سدسازی و توسعه کشاورزی در این منطقه از سوی افغانستان مانع اختصاص حقابه طبیعی هامون شده است.
برداشت ۳۷۰ میلیون یورو از صندوق توسعه ملی برای مقابله با گردوغبار
مدیر ستاد مقابله با گردوغبار کشور بهجز حقابه، این بحث را پیش میکشد که امسال یک برنامه ۱۰ ساله بر اساس کانونهای داخلی گردوغبار تهیهشده و در آن وظیفه تمام دستگاهها در ۱۰ سال منتهی به سال ۱۴۱۰ و میزان اعتبار، حجم عملیات، پراکنش و نوع کارها مشخص میشود.
این کارها بر اساس شناخت و انسجام خاصی پیگیری شده و به گفته «طهماسبی» حاصل آن، کاهش محسوس روزهای گردوغباری در کشور است. مثلا دو استان خیلی مهم ازلحاظ گردوغبار مانند سیستان و بلوچستان و خوزستان را در ۴ سال گذشته بهطور مداوم رصد کردیم که بررسیها نشان میدهد تعداد روزهای توأم با گردوغبار و دید افقی آنها بسیار بهبودیافته است.
صرف هزینه هم بیتأثیر نبوده و طی سه سال گذشته که امسال، سال چهارم است درمجموع حدود ۳۷۰ میلیون یورو از صندوق توسعه ملی برای مقابله با گردوغبار برداشتشده که «طهماسبی» با نقل این عبارت، شرح داده است، وضعیت گردوغبار تا حدودی بهتر شده اما بازهم دلچرکین است که سال ۹۸ حدود ۱۰۰ میلیون یورو اعتبار اختصاصیافته و «در بودجه سال آینده فقط۲۰ میلیون یورو در نظر گرفتهشده که ۳۰ درصد آنهم برای سیستم برق اختصاص مییابد!»
این کاهش اعتبارات، همانطور که«وحید پورمردان»، مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان تصریح دارد، «زمینه را برای بازگشت دوباره گردوغبار تدارک میبیند و سال 98 به منظور کنترل این مساله، ستادی تشکیل و از صندوق توسعه ملی، حدود 86/5 میلیارد تومان برای سیستان و بلوچستان در نظر گرفته شد اما کافی نیست.»
اختصاص یازده میلیون یورو به پروژه معیشت جایگزین تالاب هامون
«پورمردان» به شرح و بیان این موضوع از زوایای دیگری هم میپردازد و در آغاز کلام به شمال این استان و به مرکز آن نظر دارد که در مرکز، تالاب جازموریان به سمتوسوی کانون گردوغبار بهپیش میرود و در گفتوگو با «رسالت» تشریح میکند: «وضعیت گردوغبار در منطقه بلوچستان مناسب نیست. علیرغم اینکه مدیریت تالاب جازموریان، با خود ماست و 49 درصد آن در سیستان و بلوچستان و 51 درصد در کرمان است، به دلیل سدسازی بر روی رودخانههای دائمی مثل هلیلرود و در نظر نگرفتن حقابه برای پاییندست، همواره شاهد کاهش پهنه پوشش گیاهی و وسیع شدن کانونهای گردوغبار هستیم، اما سال گذشته با توجه به بارندگیهای بلوچستان، خروجیهای رودخانه «بمپور» آبگیری شد ولی یک قطره آب تحت عنوان حقابه از بالادست تالاب جازموریان دریافت نشده و محیطزیست پیگیریهای لازم را انجام داده تا از این منبع برای پاییندست، سهم آبی در نظر بگیرد.»
همانطور که برنامه جامع مدیریت یکپارچه تالاب هامون میان دستگاهها همسویی ایجاد کرده و وظیفه دستگاههای مرتبط با تالاب و حد و حدود اختیارات مشخص است، برنامهای جامع مبتنی بر گفتههای مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان «برای جازموریان تدوینشده و در نوبت تصویب است تا حد و حدود وظایف هر دستگاهی مشخص باشد.» اما ورای این مسائل، فشارهای بسیاری هم در سالیان گذشته بر تالاب هامون وارد آمده و بهرهبرداریها نیز با سلسله کمآبی تالاب تغییری نکرده، بهاینترتیب که الگوی کشت همان الگوی غرقابی بوده و باعث شده محصولات پرآب را در منطقهای کشت کنیم که سالبهسال پنجه در پنجه کمآبی افکنده است. بر همین اساس «پورمردان» خبر میدهد:
«محیطزیست سازمان ملل متحد و شرکت عمران این سازمان به اسم (UNEP) باهدف کاستن از فشار بر تالاب و بهمنظور آموزش جوامع محلی، امسال یازده میلیون یورو به پروژه معیشت جایگزین تالاب هامون اختصاص داده و محیطزیست این استان، اعتبار 5 سالهای را از جامعه صیادی و کشاورزی درخواست کرده تا از تالاب برداشتی نداشته باشند. با این اقدام، هامون از حالت بهرهبرداری خارج و برای تلطیف هوا باقی میماند.»
ایجاد اکوسیستم پویا بهمنظور کنترل گردوغبار
موضوع مهم دیگر، بحث تغییرات اقلیمی است که جهانی با آن در تضاد و تقابل ایستاده است. همواره بحث گردوغبار با دگرگونیهای اقلیمی پیوند خورده، گرچه تغییر اقلیم همیشه باعث گرم شدن نمیشود و در برخی مناطق، افزایش بارندگی را در پی دارد اما سیستان و بلوچستان به لحاظ ماهیتی، کویری و گرم و خشک است و پوشش گیاهی چندان قوی و غنیای ندارد و با این تغییرات اقلیمی و قدم نهادن در مسیر کمآبی و خشکسالی، همان اندک پوشش گیاهی هم نابود میشود. مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان با اشاره به اینکه انتهای سال 97 وضعیت بارندگیها در منطقه سیستان و بالادست که حوضه آبریز افغانستان است، بسیار خوب بوده، میگوید: «هدایت سیلاب و جریانهای آب به تالاب هامون انجام پذیرفته و محیطزیست بخشی از این کار را بر عهده داشته و بالغبر 60 کیلومتر ورودیهای تالاب هامون را لایروبی کرده و این آبگیری منجر به آن شده که پس از 23 سال در این فصل، پهنه وسیعی از «صابوری» در تالاب هامون را آب فرابگیرد و یکی از بزرگترین کانونهای گردوغبار که منطقه سیستان و شهر زابل را درگیر میکرد، وضعیت بهتری پیدا کند.»
نخستین بار است که حرف «قرق تالابها» نیز به میان آمده و از محل صندوق توسعه ملی، اعتباری در نظر گرفتهشده و بهپیشنهاد محیطزیست، تالاب هامون ثابت نگهداشته میشود تا با ایجاد ذخیرهگاه و اکوسیستم پویا در منطقه، موضوع گردوغبار هم کنترل شود.
پروژه قرق بخشهای حساس این مجموعه نیز انجامشده و اکنون در میانه این پروژه قرار داریم و به بیان «پورمردان» «از مقطعی که آب میآید، پتانسیلهای خوب تالاب احیا و کنترل خواهد شد، به این صورت که چرای بیرویه و برداشت علوفه و تردد در تالاب ممنوع میشود.»
از سوی دیگر، علاوه بر ایستگاههای سنجش و پایش هوا و گردوغبار در منطقه، یکسری اقدامات عملیاتی صورت پذیرفته و بهسرعت تمام دخل و تصرفهای فیزیکی و هر آنچه ساخته دست بشر در تالاب بوده حذفشده است. مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان میگوید: «اگر چاهکی حفر و زه آب جمع شده بود، پُرش کردیم و اجازه ندادیم کسی چاهک جدیدی حفر کند، چون زه آب میآمد و اطراف آن، پوشش گیاهی را از دست میدادیم و ماهیت این کار هم به دلیل احداث مخازن آب بود. برای شرب دامهای عشایر، دایکهای احداثشده در بستر تالاب را حذف کردیم، آنهم به جهت نگهداری آب در مکانهایی که صیادی در آن رونق داشته و بهرهبرداریهای اینچنینی صورت پذیرفته است. ما اعتقاد داشتیم آبی که وارد میشود، بهتمامی بستر تالاب برسد، چون این آب با خودش بذر گیاهان مختلفی را دارد و از طرفی پوشش نحیف هامون هم با این آبرسانی احیا میشود که امروز وضعیت خیلی خوبی دارد.»
آبگیری سد کمال خان و دردسرهای زیستمحیطی
ثمره این عملکرد را میتوان در گردوغبارهای دو هفته گذشته مشاهده کرد که بهمراتب شدیدتر بوده است و اگر وضعیت تالاب به این شکل نبود، ضمن تعطیلی مطلق، محور مواصلاتی زابل به نهبندان و زابل به زاهدان مسدود میشد، اما این اتفاق روی نداد و اگر پایان بهمن و اسفندماه شاهد ورودی آب باشیم، به قول بومیهای منطقه، آب به آب وصل میشود و آبی که از سال گذشته است به سال جدید میرسد. بنابراین در منطقه سیستان وضعیت مناسب است و «پورمردان» ما را مطلع میسازد که تنها روز خطرناک در 365 روز سال گذشته و امسال، تاکنون فقط یک روز بوده و بهرغم این اتفاق بزرگ، بازهم شرایط شکننده است.
آب اگر نباشد، آبادی نیست و باد برتن خشکیده هامون میدمد و گردوغباری آنچنانی از دل محزون تالاب به پا میخیزد. با آبگیری سد کمالخان، سیلابهایی که از هیرمند میآید و به هامون سرازیر میشود، زیست این تالاب را به مرگ گره میزند، آنگاه سایه گردوغبار هیچگاه ازسرمان کم نخواهد شد.دولت افغانستان در سرشاخههایی که شریانی حیاتی برای بقای تالاب هامون محسوب میشود، اقدام به سدسازی کرده و در این راه چنان مصمم است که این تالاب در نقش کانون تولید گردوغبار و طوفان شن ظاهرشده و رئیسجمهور این کشور واضح بیان کرده است: «کمالخان بعد از سلما، کجکی و بخش آباد از سلسله سدهای ماست، آب ما هدر نخواهد رفت.»
تمامی این پروژههای سدسازی، صریح و عیان از پشت پا زدن به کنوانسیونهای بینالمللی پرده برمیدارد. افغانستان و ایران در سال ۱۹۵۰ برای مدیریت منابع آبی مشترک، کمیسیونی را تأسیس و سال ۱۹۷۳، موافقتی صورت پذیرفت تا در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب و سالانه ٨٢٠ میلیون مترمکعب، سهم هامون باشد اما اصرار بر سدسازیها، ناقض کنوانسیونهای بینالمللی است. هيچ کشوری نمیتواند بدون موافقت کشور پاییندست، دستاندازیای به منابع آبی مشترک داشته باشد.
این کشور در سال آبی گذشته (97 - 96) از حقابه 820 میلیون مترمکعبی در معاهده 1351، تنها 30 میلیون مترمکعب آب به ایران تحویل داده و مابقی در بالادست هیرمند، توسط سدها ذخیرهشده است. «کمال خان»، یکی از سدهای ساختهشده بر روی هیرمند است که عملیات احداث آن باهدف کنترل سیل و توسعه اراضی کشاورزی، چهار دهه قبل آغاز و براثر جنگ و آشوب، روند ساخت آن ناتمام ماند. فاز دوم سد «کمال خان» در سال ۹3 به بهرهبرداری رسید و اجرای فاز سوم و تکمیل این سد در سال 1397 آغاز و آبان امسال هم این پروژه به شکل آزمایشی آبگیری شد و مهمترین تبعات آسیبرساندن به دریاچه هامون، در بادهای موسمی سیستان قابلملاحظه است که از
۱۲۰ روزبه ۱۸۰ روز افزایشیافته است.
وابستگی حیات منطقه سیستان و بلوچستان به آب هامون
«بادهای شمالغرب- جنوبشرق در امتداد زاگرس میوزند. یک باد از سمت عراق و سوریه میآید و با این باد تداخل میکند وزندگی مردم مختل میشود. در غرب کشور بادی از سمت ارمنستان پایین میآید و نزدیک مرز ایران و در خراسانرضوی با برخورد به ارتفاعات دوشاخه میشود. یک شاخه از این باد شمالی سمت دریایخزر میرود و شاخه دیگر به دریاچه هامون میرسد و بادهای ١٢٠روزه را تشکیل میدهد. این باد، زابل را درمینوردد و پایین میرود و درنهایت به امارات میرسد. سرعت متوسطش گاهی تا ٧٠کیلومتر میرسد و بهصورت نقطهای تا ١٢٠کیلومتر بر ساعت هم سرعت میگیرد و با وزیدن روی سطح خشکیده هامون، گردوغبار شدیدی به پا میکند.»این برشی از گفتههای «ضیاءالدین شعاعی»، مدیر سابق ستاد ملی مقابله با گردوغبار است و در گفتوگو با «رسالت» یادآور میشود: « درگذشته وقتی بادهای 120 روزه به سیستان و بلوچستان میرسید، روی هامونی که پر آب بود را رطوبت فرامیگرفت و هوای منطقه تلطیف میشد. این تالاب بهطور طبیعی از رودخانه فراه و حوضه آبریز هلمند، حدود 14 میلیارد آب دریافت میکرد و بهرغم تبخیر 5 میلیاردی، حدود 7 میلیارد باقی میماند ولی طی 14 سال گذشته خشکشده و این عرصه وسیع چند صد کیلومتری در معرض فرسایش بادی قرارگرفته است.» طوفانهای شن هم از مختصات اقلیم ماست و ذرات گردوغبار نسبتا درشت در حد شن براثر بادهای موسمی یا سامانه جهانی بادها، جابهجا میشوند و مشکلات خاصی را پدید میآورند، مثل دفع شن مزارع و حتی در برخی روستاهای سیستان و بلوچستان، فقط یک دودکش ساختمان از بالا پیداست و سایر روستا زیر ماسه دفن شده و در بعضی سالها، شن روبی بهجای برفروبی یکی از مشاغل مردم است که پیاده راهها و پشتبامها و کوچههای ده را میربایند.
«شعاعی» اشاره میکند، امروز ذرات دانهریز، قابلیت تبدیل به طوفان شن و ماسه را دارد و ازآنجاییکه محیط، خشک و بیابانی است، آب تبخیر میشود و این رسوبات ریزدانهای در محیط باقی میمانند و با یک وزش کوچک باد به حرکت درمیآیند.» منابع تولید گردوغبار هم در معرض فرسایش قرارگرفتهاند. ذخیرهگاههای آبی که درگذشته محل تجمیع آب و رسوبگذاری ذرات دانهریز بودهاند، از آب خارجشدهاند.به علت خشکسالیهای درازمدت و پیدرپی و مدیریت غلطی که در حوزه آب حاکم است، دارای منابع جدیدی در دسترس فرسایش باد هستیم و ازجمله آنها، هامون است و علاوه بر آن، افغانستان به توجیهاتی ازایندست روی آورده که در بالادست و حوضه هلمند نیاز به آبداریم. «ضیاءالدین شعاعی» تأکید میکند، «دولت افغانستان سد کمال خان و کجکی را احداث کرد و میخواهد مازاد آب را از داخل خاک افغانستان و پاکستان به هامون پوزک منتقل کند و بدون عبور از مرز ایران حتی همین مختصر آب را نگذارد به ایران بیاید و از همان آبراههای که پیشبینی کرده، به داخل خاک پاکستان بکشاند و این یعنی مرگ سیستان و بلوچستان. متأسفانه با احداث سدی که در زمان اشغال افغانستان صورت گرفت، بخش عظیمی از این آب در حد 4 میلیارد کنترلشده است. در حال حاضر هم یکی، دو سد را در دستساخت دارند و ارتفاع دادن به سد کجکی برای ذخیره بالاتر در برنامه این کشور قرار دارد و همه این عوامل یادآوری میکند که باید دیپلماسی آب تقویت شود. حیات منطقه سیستان و بلوچستان به آب هامون وابسته بوده و باید قویتر عمل میکردیم و به توافقی دست مییافتیم تا معضل گردوغبار را نداشته باشیم.»
پررنگ نبودن حق حیات محیطزیست در سطح بینالمللی
وقتی سخن از رودخانه هیرمند به میان میآید، در اصطلاح تخصصی دو بحث مطرح است؛ یکی حوضه آبریز و دیگری رودخانه هیرمند و این حوضه آبریز از چندین رودخانه تشکیلشده که هیرمند، رودخانه اصلی این حوضه محسوب شده و نقش مهمی در حیات هامونها دارد اما تنها معاهده آبی دولت افغانستان با کشورهای همسایه فقط بر سر رودخانه هیرمند بوده نه حوضه آبریز آن و بیش از 200 سال مناقشات و تعاملات هیدروپلیتیکی ما و افغانستان در حال پیگیری است. این موضوع از سوی «پژوهشگران عرصه آب» در گفتوگو با «رسالت» مورد تأکید قرارگرفته که معاهده1351 با فراز و نشیبهای فراوانی در طول دو قرن گذشته همراه بوده است. در دهههای قبل بهویژه دهه 50 شمسی، حق حیات محیطزیست در سطح بینالملل پررنگ نبوده و تنها به نیاز شرب و کشاورزی مردم سیستان در سمت ایران توجه شده است و این مسئله نیاز به رایزنی و همکاری دو کشور بر سر حفظ حیات تالابهای بینالمللی هامون دارد.
هامونی که به تفسیر «ضیاءالدین شعاعی» مدیر سابق ستاد ملی مقابله با گردوغبار، حیات یک منطقه به آن وابسته است و کشوری که منبع آب را در اختیار دارد، ممکن است با کنترل آب و ندادن حقابه طبیعی و عرفی، دردسری زیستمحیطی را ایجاد کند. با توجه به سیاستهایی که قبل از انقلاب پیگیری شد، آب بسیار کمی را به ایران اختصاص دادند تا در هامون جاری شود و در هنگام مذاکرات باید دقت لازم صورت میپذیرفت که این تالاب، ذخیره آب شرب نیست، یک تالاب بینالمللی است و حیات آن از زوایای مختلف بر حیات منطقه تأثیر دارد و حتی با رهاسازی یک میلیارد مترمکعب آب هم، شاید یکی ،دو چاله در حاشیه ارتفاعات موجود در هامون پر شود اما تمامی تالاب را پوشش نمیدهد.
آنچه باید بر آن تصریح کرد، این است که «دولت افغانستان هرگونه ورود آب از هیرمند به خاک ایران را جزء حقابه در نظر میگیرد، حالآنکه بیشتر این آب ورودی، به سیلابها مرتبط است و یا به حقابه تالاب بینالمللی و مشترک هامون و اینکه سهم 820 میلیون مترمکعبی شرب و کشاورزی ایران با حقابه تالاب بینالمللی هامون توأمان دیده شود و در عمل، هیچگاه 820 میلیون مترمکعب سهم شرب و کشاورزی از هیرمند نداشته باشیم، موضوعی است که باید مورد ملاحظه قرار گیرد.»
(منبع: خبرگزاری تسنیم)
حقابه از محل چاهنیمهها، فقط 60 میلیون مترمکعب
حقابهای که از محل چاه نیمهها در نظر گرفتهشده، فقط 60 میلیون مترمکعب است و با حسابی سرانگشتی مشخص میشود، در همان مسیر با برداشتهای متعدد به تالاب نمیرسد، بنابراین «وحید پورمردان» مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان توضیح میدهد:«سهم آبی تالاب هامون از کشور افغانستان، مطالبه مجزایی را میطلبد تا به تبعاتی همچون مهاجرت و آسیبهای تنفسی براثر هجوم ریزگردها منجر نشود و در حقابه 820 میلیون مترمکعبی تالاب هامون صحبتی از مباحث زیستمحیطی نیست و فقط 60 میلیون مترمکعب، طبق توافق وزارت نیرو با محیطزیست به تالاب داده میشود و اگر سیلابهای فصلی افغانستان را از مسیر فراهرود و هیرمند و انتقال آنها را به دلیل بحث پیشگیری از سیل در منطقه نداشته باشیم، دیگر آبی برای تالاب باقی نمیماند و حقابه را در داخل و خارج کشور نداریم.»
بر همین اساس باید ایران و افغانستان بهطور مشترک حقابه جدیدی را برای هامون با توجه به ثبت جهانی و بینالمللی بودن آن و اینکه ذخیرهگاه زیستکره است و هفتمین تالاب بینالمللی دنیا و سومین دریاچه آب شیرین کشور به شمار میرود، در نظر بگیرند. سال 1351 مباحث زیستمحیطی آنقدرها در تیررس توجه نبوده و شرایط اکولوژیک منطقه هم بهگونهای بوده است که خشک شدن مطلق هامون بعید به نظر میرسید و این تالاب صرفا هرچند سال یکبار به دلیل کمآبی طبیعی خشک میشد.
پژوهشگران آب به موقعیت تالاب بینالمللی هامون اشاره دارند که در کنوانسیون بینالمللی رامسر ثبتشده و مدتی هم در فهرست سیاه «در معرض خطر» جای گرفته و دارای ارزش معنوی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و زیستمحیطی است و خشکسالی هامون میتواند اثرات بسیاری بر سلامت و بهداشت افراد محلی داشته باشد و حفظ حیات این تالاب که در کنوانسیون بینالمللی رامسر هم به رسمیت شناختهشده، وظیفه عرفی همه کشورهای دنیا بهویژه دو کشور ساحلی ایران و افغانستان است. بهیقین هر اقدامی که حیات تالابهای بینالمللی هامون را به خطر بیندازد، ازنظر قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی و اصول عرفی حقوق بینالملل جای نقد دارد. بخش مهمی از حیات این تالاب به سیلابهایی وابسته بوده که از رودخانه هیرمند وارد هامون میشده است و اگر افغانستان نگاهی به تبعات زیستمحیطی و ابعاد انسانی و امنیتی سد کمالخان نداشته باشد، برای ساکنان پاییندست سد و مستند به کنوانسیونهای بینالمللی میتواند چالشآفرین باشد.
سدسازی بدون رعایت اصول محیطزیستی برای کشورهای پاییندست تبعات دارد
اصول عرفی شناختهشدهای در کنوانسیونهای بینالمللی آبهای فرامرزی، برقرار است و حتی اگر کشوری عضویتی در این کنوانسیونها نداشته باشد، بازهم موظف به رعایت این اصول است. دو اصل بااهمیت که مهمترینش کنوانسیون 1997 سازمان ملل در مورد آبراهههای بینالمللی برای مصارف غیر کشتیرانی است، بر بهرهبرداری منصفانه و منطقی و عدم آسیبرسانی به کشورهای پاییندست تأکید دارد، بدان معنا که حقوق بینالملل میگوید، کشورهای ساحلی یک حوضه حق بهرهبرداری منصفانه و منطقی را از منابع آبی مشترک دارند، مشروط بر آنکه هرگونه اقدامی که انجام میدهند، هیچ آسیب جدیای را متوجه کشورهای پاییندست نکند. بیتردید سد کمالخان میتواند برای پاییندست، بسیار آسیبرسان باشد. مسئله نگرانکنندهتر آن است که افغانستان مسیر توسعهای را طی میکند که شاید در کوتاهمدت از این موضوع نفع ببرد اما در میانمدت، پیامدهای آن ازجمله گردوغبار دامنگیر ملت و دولت این کشور هم میشود. بنابراین سدسازیهای بیرویه بدون رعایت اصول محیطزیستی، چه در بعد فرو ملی و چه فراملی میتواند تبعات فراوانی برای کشورهای پاییندست و ملت و دولت افغانستان به همراه داشته باشد. «30 سال قبل به تالاب هامون، دریا میگفتند اما براثر تغییرات اقلیمی و عمدتا ساختوساز کشور افغانستان و رویکردهای آنان به کشاورزی، وضعیت تالاب بد شده است.» «وحید پورمردان» مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان بابیان این عبارت، تصریح میکند: «رویکرد دولت افغانستان به سمتی رفته که آب را مهار کند، در مورد بند کمال خان، دلواپسی ما بیشتر از بحث انحرافیای است که در کنار این بند شکلگرفته، هیرمند رود دائمی آن منطقه است که از شرق کشور وارد خاک ایران میشود و از تالاب هامون رد شده و دوری در سیستان میزند و دوباره از مسیر ایران، وارد «گود زره» میشود و افغانستان میخواهد بعد از سد، این بند انحرافی را به «گود زره» بزند تا آب وارد ایران نشود. درواقع این دایره را حذف کرده و به انحراف آب تبدیل میکند تا بتواند روی آن امتیاز بگیرد.»
جان کلام «پورمردان» که با فرجام این متن پیوند دارد، آن است که عواقب چنین عملکردی، هجوم بیوقفه و ناجوانمردانه گردوغبار است و راهکار پیشنهادی، احیای عرصه طبیعی تخریبشده تالاب هامون از طریق حل مسائل دیپلماسی میان ایران و افغانستان است.
حالوروز «هامون» هیچگاه تعریفی نداشته و بیتعارف چنگی به دل نزده، چه آن روزها که قدم به حجله مرگ میگذاشت و زیر توده گردوغبار، نفسها را بند میآورد و چه حالا...تقویم را ورق میزنیم؛ 22 خردادماه 96 است، محققی اقلیمشناس بهروشنی بازگو میکند؛ «هامون» ناخوشاحوال است و لبی از حقابه تر نکرده، بادهای کلافه کننده هم بیوقفه میتازند و هرچه رسوبات ریزدانه است، بهراحتی از سطح این دریاچه شوریده برمیخیزد و آسمان به تصرف ریزگردها درمیآید. کمی به عقبتر بازمیگردیم، به 26 بهمنماه 93 که «آبهای فصلی و مهارنشدنی تالاب هامون به گسترهای مملو از خاک و شن بدل شده و قایقهای قديمی و رهاشده را در گوشه و كنارش میتوان ديد.»
دوم مردادماه 96 رئیس پژوهشکده تالاب بینالمللی هامون، روایتگر «وزش بادهای 120 روزه است که ریزگردها را از کف تالاب به پیرامون خود پراکنده میکند» و سیستان را در ابتلا به عارضه«سل» در صدر جدول کشوری مینشاند و آنقدر کار را بهجای باریک میرساند که ۲۵ درصد جمعیت سیستان و بلوچستان به مهاجرت تن میدهند. از اینها که بگذریم، 20 آبان ماه 99 فرامیرسد و «مسعود تجریشی» معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست، كمآبی و خشکسالی را نشانه میرود که همواره به پر و پای هامون میپیچند و این تالاب مدتهاست بهعنوان جزئی از كانون گردوغبار، ایفای نقش میکند. نقشی تحمیلی، میگویم «تحمیلی» چون حقابهاش را دریغ کردهاند و همیشه باید ششدانگ حواسمان به عطش «هامون» باشد، به بادهای سرکشی که ناغافل نارو میزنند و روی خاکهای تشنه این سرزمین، آنچنان میدوند که همهچیز را در یکچشم برهم زدن میبلعند و طاقت سیستان و بلوچستان را طاق میکنند. شرایط همانی نیست که سابق بر این بوده، کمی بهتر شده و باد، گردوخاک کمتری به پا میکند، اما همچنان برمدار ناپایداری و شکنندگی ایستاده است، مثل سالهای قبل و قبلتر...
پنجه در پنجه کمآبی
حال «هامون» نه خوب است، نه بد. اگر بد باشد، فرصتی مغتنم دودستی تقدیم ریزگردها میشود و آن هنگام همه نگاهها بهسوی هامونی میچرخد که در تاريخ حياتش، روزهای پر اوج و فرودی را از سر گذرانده، گاه در آستانه احتضار بوده و گاه به مدد باران و سیلاب ورودی از افغانستان، تجدید حیات مختصری داشته. استنباطمان این است که بعضی سالها بارندگیهای فصلی و رهاسازی حقابه رودخانه هیرمند، یاری کرده تا این تالاب نیمهجان همچنان در قید حیات باشد و سیستانیها را هرچند برای مدتی کوتاه از شر ریزگردهای نفسگیر خلاص کند. سال 97 قصد چانهزنی با کشور افغانستان در مورد سهم آبی تالاب هامون و رسیدن به توافقی مشترک، از زبان«علیمحمد طهماسبی بیرگانی»، دبیر ستاد مقابله با گردوغبار کشور مطرح شد. به بیان «طهماسبی» افغانستان بهجز 820 میلیون مترمکعب آبی که سهم کشور ما از رودخانه هیرمند است، آب دیگری به ایران نمیدهد که طبیعتا راهاندازی تأسیسات، سدسازی و توسعه کشاورزی در این منطقه از سوی افغانستان مانع اختصاص حقابه طبیعی هامون شده است.
برداشت ۳۷۰ میلیون یورو از صندوق توسعه ملی برای مقابله با گردوغبار
مدیر ستاد مقابله با گردوغبار کشور بهجز حقابه، این بحث را پیش میکشد که امسال یک برنامه ۱۰ ساله بر اساس کانونهای داخلی گردوغبار تهیهشده و در آن وظیفه تمام دستگاهها در ۱۰ سال منتهی به سال ۱۴۱۰ و میزان اعتبار، حجم عملیات، پراکنش و نوع کارها مشخص میشود.
این کارها بر اساس شناخت و انسجام خاصی پیگیری شده و به گفته «طهماسبی» حاصل آن، کاهش محسوس روزهای گردوغباری در کشور است. مثلا دو استان خیلی مهم ازلحاظ گردوغبار مانند سیستان و بلوچستان و خوزستان را در ۴ سال گذشته بهطور مداوم رصد کردیم که بررسیها نشان میدهد تعداد روزهای توأم با گردوغبار و دید افقی آنها بسیار بهبودیافته است.
صرف هزینه هم بیتأثیر نبوده و طی سه سال گذشته که امسال، سال چهارم است درمجموع حدود ۳۷۰ میلیون یورو از صندوق توسعه ملی برای مقابله با گردوغبار برداشتشده که «طهماسبی» با نقل این عبارت، شرح داده است، وضعیت گردوغبار تا حدودی بهتر شده اما بازهم دلچرکین است که سال ۹۸ حدود ۱۰۰ میلیون یورو اعتبار اختصاصیافته و «در بودجه سال آینده فقط۲۰ میلیون یورو در نظر گرفتهشده که ۳۰ درصد آنهم برای سیستم برق اختصاص مییابد!»
این کاهش اعتبارات، همانطور که«وحید پورمردان»، مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان تصریح دارد، «زمینه را برای بازگشت دوباره گردوغبار تدارک میبیند و سال 98 به منظور کنترل این مساله، ستادی تشکیل و از صندوق توسعه ملی، حدود 86/5 میلیارد تومان برای سیستان و بلوچستان در نظر گرفته شد اما کافی نیست.»
اختصاص یازده میلیون یورو به پروژه معیشت جایگزین تالاب هامون
«پورمردان» به شرح و بیان این موضوع از زوایای دیگری هم میپردازد و در آغاز کلام به شمال این استان و به مرکز آن نظر دارد که در مرکز، تالاب جازموریان به سمتوسوی کانون گردوغبار بهپیش میرود و در گفتوگو با «رسالت» تشریح میکند: «وضعیت گردوغبار در منطقه بلوچستان مناسب نیست. علیرغم اینکه مدیریت تالاب جازموریان، با خود ماست و 49 درصد آن در سیستان و بلوچستان و 51 درصد در کرمان است، به دلیل سدسازی بر روی رودخانههای دائمی مثل هلیلرود و در نظر نگرفتن حقابه برای پاییندست، همواره شاهد کاهش پهنه پوشش گیاهی و وسیع شدن کانونهای گردوغبار هستیم، اما سال گذشته با توجه به بارندگیهای بلوچستان، خروجیهای رودخانه «بمپور» آبگیری شد ولی یک قطره آب تحت عنوان حقابه از بالادست تالاب جازموریان دریافت نشده و محیطزیست پیگیریهای لازم را انجام داده تا از این منبع برای پاییندست، سهم آبی در نظر بگیرد.»
همانطور که برنامه جامع مدیریت یکپارچه تالاب هامون میان دستگاهها همسویی ایجاد کرده و وظیفه دستگاههای مرتبط با تالاب و حد و حدود اختیارات مشخص است، برنامهای جامع مبتنی بر گفتههای مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان «برای جازموریان تدوینشده و در نوبت تصویب است تا حد و حدود وظایف هر دستگاهی مشخص باشد.» اما ورای این مسائل، فشارهای بسیاری هم در سالیان گذشته بر تالاب هامون وارد آمده و بهرهبرداریها نیز با سلسله کمآبی تالاب تغییری نکرده، بهاینترتیب که الگوی کشت همان الگوی غرقابی بوده و باعث شده محصولات پرآب را در منطقهای کشت کنیم که سالبهسال پنجه در پنجه کمآبی افکنده است. بر همین اساس «پورمردان» خبر میدهد:
«محیطزیست سازمان ملل متحد و شرکت عمران این سازمان به اسم (UNEP) باهدف کاستن از فشار بر تالاب و بهمنظور آموزش جوامع محلی، امسال یازده میلیون یورو به پروژه معیشت جایگزین تالاب هامون اختصاص داده و محیطزیست این استان، اعتبار 5 سالهای را از جامعه صیادی و کشاورزی درخواست کرده تا از تالاب برداشتی نداشته باشند. با این اقدام، هامون از حالت بهرهبرداری خارج و برای تلطیف هوا باقی میماند.»
ایجاد اکوسیستم پویا بهمنظور کنترل گردوغبار
موضوع مهم دیگر، بحث تغییرات اقلیمی است که جهانی با آن در تضاد و تقابل ایستاده است. همواره بحث گردوغبار با دگرگونیهای اقلیمی پیوند خورده، گرچه تغییر اقلیم همیشه باعث گرم شدن نمیشود و در برخی مناطق، افزایش بارندگی را در پی دارد اما سیستان و بلوچستان به لحاظ ماهیتی، کویری و گرم و خشک است و پوشش گیاهی چندان قوی و غنیای ندارد و با این تغییرات اقلیمی و قدم نهادن در مسیر کمآبی و خشکسالی، همان اندک پوشش گیاهی هم نابود میشود. مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان با اشاره به اینکه انتهای سال 97 وضعیت بارندگیها در منطقه سیستان و بالادست که حوضه آبریز افغانستان است، بسیار خوب بوده، میگوید: «هدایت سیلاب و جریانهای آب به تالاب هامون انجام پذیرفته و محیطزیست بخشی از این کار را بر عهده داشته و بالغبر 60 کیلومتر ورودیهای تالاب هامون را لایروبی کرده و این آبگیری منجر به آن شده که پس از 23 سال در این فصل، پهنه وسیعی از «صابوری» در تالاب هامون را آب فرابگیرد و یکی از بزرگترین کانونهای گردوغبار که منطقه سیستان و شهر زابل را درگیر میکرد، وضعیت بهتری پیدا کند.»
نخستین بار است که حرف «قرق تالابها» نیز به میان آمده و از محل صندوق توسعه ملی، اعتباری در نظر گرفتهشده و بهپیشنهاد محیطزیست، تالاب هامون ثابت نگهداشته میشود تا با ایجاد ذخیرهگاه و اکوسیستم پویا در منطقه، موضوع گردوغبار هم کنترل شود.
پروژه قرق بخشهای حساس این مجموعه نیز انجامشده و اکنون در میانه این پروژه قرار داریم و به بیان «پورمردان» «از مقطعی که آب میآید، پتانسیلهای خوب تالاب احیا و کنترل خواهد شد، به این صورت که چرای بیرویه و برداشت علوفه و تردد در تالاب ممنوع میشود.»
از سوی دیگر، علاوه بر ایستگاههای سنجش و پایش هوا و گردوغبار در منطقه، یکسری اقدامات عملیاتی صورت پذیرفته و بهسرعت تمام دخل و تصرفهای فیزیکی و هر آنچه ساخته دست بشر در تالاب بوده حذفشده است. مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان میگوید: «اگر چاهکی حفر و زه آب جمع شده بود، پُرش کردیم و اجازه ندادیم کسی چاهک جدیدی حفر کند، چون زه آب میآمد و اطراف آن، پوشش گیاهی را از دست میدادیم و ماهیت این کار هم به دلیل احداث مخازن آب بود. برای شرب دامهای عشایر، دایکهای احداثشده در بستر تالاب را حذف کردیم، آنهم به جهت نگهداری آب در مکانهایی که صیادی در آن رونق داشته و بهرهبرداریهای اینچنینی صورت پذیرفته است. ما اعتقاد داشتیم آبی که وارد میشود، بهتمامی بستر تالاب برسد، چون این آب با خودش بذر گیاهان مختلفی را دارد و از طرفی پوشش نحیف هامون هم با این آبرسانی احیا میشود که امروز وضعیت خیلی خوبی دارد.»
آبگیری سد کمال خان و دردسرهای زیستمحیطی
ثمره این عملکرد را میتوان در گردوغبارهای دو هفته گذشته مشاهده کرد که بهمراتب شدیدتر بوده است و اگر وضعیت تالاب به این شکل نبود، ضمن تعطیلی مطلق، محور مواصلاتی زابل به نهبندان و زابل به زاهدان مسدود میشد، اما این اتفاق روی نداد و اگر پایان بهمن و اسفندماه شاهد ورودی آب باشیم، به قول بومیهای منطقه، آب به آب وصل میشود و آبی که از سال گذشته است به سال جدید میرسد. بنابراین در منطقه سیستان وضعیت مناسب است و «پورمردان» ما را مطلع میسازد که تنها روز خطرناک در 365 روز سال گذشته و امسال، تاکنون فقط یک روز بوده و بهرغم این اتفاق بزرگ، بازهم شرایط شکننده است.
آب اگر نباشد، آبادی نیست و باد برتن خشکیده هامون میدمد و گردوغباری آنچنانی از دل محزون تالاب به پا میخیزد. با آبگیری سد کمالخان، سیلابهایی که از هیرمند میآید و به هامون سرازیر میشود، زیست این تالاب را به مرگ گره میزند، آنگاه سایه گردوغبار هیچگاه ازسرمان کم نخواهد شد.دولت افغانستان در سرشاخههایی که شریانی حیاتی برای بقای تالاب هامون محسوب میشود، اقدام به سدسازی کرده و در این راه چنان مصمم است که این تالاب در نقش کانون تولید گردوغبار و طوفان شن ظاهرشده و رئیسجمهور این کشور واضح بیان کرده است: «کمالخان بعد از سلما، کجکی و بخش آباد از سلسله سدهای ماست، آب ما هدر نخواهد رفت.»
تمامی این پروژههای سدسازی، صریح و عیان از پشت پا زدن به کنوانسیونهای بینالمللی پرده برمیدارد. افغانستان و ایران در سال ۱۹۵۰ برای مدیریت منابع آبی مشترک، کمیسیونی را تأسیس و سال ۱۹۷۳، موافقتی صورت پذیرفت تا در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب و سالانه ٨٢٠ میلیون مترمکعب، سهم هامون باشد اما اصرار بر سدسازیها، ناقض کنوانسیونهای بینالمللی است. هيچ کشوری نمیتواند بدون موافقت کشور پاییندست، دستاندازیای به منابع آبی مشترک داشته باشد.
این کشور در سال آبی گذشته (97 - 96) از حقابه 820 میلیون مترمکعبی در معاهده 1351، تنها 30 میلیون مترمکعب آب به ایران تحویل داده و مابقی در بالادست هیرمند، توسط سدها ذخیرهشده است. «کمال خان»، یکی از سدهای ساختهشده بر روی هیرمند است که عملیات احداث آن باهدف کنترل سیل و توسعه اراضی کشاورزی، چهار دهه قبل آغاز و براثر جنگ و آشوب، روند ساخت آن ناتمام ماند. فاز دوم سد «کمال خان» در سال ۹3 به بهرهبرداری رسید و اجرای فاز سوم و تکمیل این سد در سال 1397 آغاز و آبان امسال هم این پروژه به شکل آزمایشی آبگیری شد و مهمترین تبعات آسیبرساندن به دریاچه هامون، در بادهای موسمی سیستان قابلملاحظه است که از
۱۲۰ روزبه ۱۸۰ روز افزایشیافته است.
وابستگی حیات منطقه سیستان و بلوچستان به آب هامون
«بادهای شمالغرب- جنوبشرق در امتداد زاگرس میوزند. یک باد از سمت عراق و سوریه میآید و با این باد تداخل میکند وزندگی مردم مختل میشود. در غرب کشور بادی از سمت ارمنستان پایین میآید و نزدیک مرز ایران و در خراسانرضوی با برخورد به ارتفاعات دوشاخه میشود. یک شاخه از این باد شمالی سمت دریایخزر میرود و شاخه دیگر به دریاچه هامون میرسد و بادهای ١٢٠روزه را تشکیل میدهد. این باد، زابل را درمینوردد و پایین میرود و درنهایت به امارات میرسد. سرعت متوسطش گاهی تا ٧٠کیلومتر میرسد و بهصورت نقطهای تا ١٢٠کیلومتر بر ساعت هم سرعت میگیرد و با وزیدن روی سطح خشکیده هامون، گردوغبار شدیدی به پا میکند.»این برشی از گفتههای «ضیاءالدین شعاعی»، مدیر سابق ستاد ملی مقابله با گردوغبار است و در گفتوگو با «رسالت» یادآور میشود: « درگذشته وقتی بادهای 120 روزه به سیستان و بلوچستان میرسید، روی هامونی که پر آب بود را رطوبت فرامیگرفت و هوای منطقه تلطیف میشد. این تالاب بهطور طبیعی از رودخانه فراه و حوضه آبریز هلمند، حدود 14 میلیارد آب دریافت میکرد و بهرغم تبخیر 5 میلیاردی، حدود 7 میلیارد باقی میماند ولی طی 14 سال گذشته خشکشده و این عرصه وسیع چند صد کیلومتری در معرض فرسایش بادی قرارگرفته است.» طوفانهای شن هم از مختصات اقلیم ماست و ذرات گردوغبار نسبتا درشت در حد شن براثر بادهای موسمی یا سامانه جهانی بادها، جابهجا میشوند و مشکلات خاصی را پدید میآورند، مثل دفع شن مزارع و حتی در برخی روستاهای سیستان و بلوچستان، فقط یک دودکش ساختمان از بالا پیداست و سایر روستا زیر ماسه دفن شده و در بعضی سالها، شن روبی بهجای برفروبی یکی از مشاغل مردم است که پیاده راهها و پشتبامها و کوچههای ده را میربایند.
«شعاعی» اشاره میکند، امروز ذرات دانهریز، قابلیت تبدیل به طوفان شن و ماسه را دارد و ازآنجاییکه محیط، خشک و بیابانی است، آب تبخیر میشود و این رسوبات ریزدانهای در محیط باقی میمانند و با یک وزش کوچک باد به حرکت درمیآیند.» منابع تولید گردوغبار هم در معرض فرسایش قرارگرفتهاند. ذخیرهگاههای آبی که درگذشته محل تجمیع آب و رسوبگذاری ذرات دانهریز بودهاند، از آب خارجشدهاند.به علت خشکسالیهای درازمدت و پیدرپی و مدیریت غلطی که در حوزه آب حاکم است، دارای منابع جدیدی در دسترس فرسایش باد هستیم و ازجمله آنها، هامون است و علاوه بر آن، افغانستان به توجیهاتی ازایندست روی آورده که در بالادست و حوضه هلمند نیاز به آبداریم. «ضیاءالدین شعاعی» تأکید میکند، «دولت افغانستان سد کمال خان و کجکی را احداث کرد و میخواهد مازاد آب را از داخل خاک افغانستان و پاکستان به هامون پوزک منتقل کند و بدون عبور از مرز ایران حتی همین مختصر آب را نگذارد به ایران بیاید و از همان آبراههای که پیشبینی کرده، به داخل خاک پاکستان بکشاند و این یعنی مرگ سیستان و بلوچستان. متأسفانه با احداث سدی که در زمان اشغال افغانستان صورت گرفت، بخش عظیمی از این آب در حد 4 میلیارد کنترلشده است. در حال حاضر هم یکی، دو سد را در دستساخت دارند و ارتفاع دادن به سد کجکی برای ذخیره بالاتر در برنامه این کشور قرار دارد و همه این عوامل یادآوری میکند که باید دیپلماسی آب تقویت شود. حیات منطقه سیستان و بلوچستان به آب هامون وابسته بوده و باید قویتر عمل میکردیم و به توافقی دست مییافتیم تا معضل گردوغبار را نداشته باشیم.»
پررنگ نبودن حق حیات محیطزیست در سطح بینالمللی
وقتی سخن از رودخانه هیرمند به میان میآید، در اصطلاح تخصصی دو بحث مطرح است؛ یکی حوضه آبریز و دیگری رودخانه هیرمند و این حوضه آبریز از چندین رودخانه تشکیلشده که هیرمند، رودخانه اصلی این حوضه محسوب شده و نقش مهمی در حیات هامونها دارد اما تنها معاهده آبی دولت افغانستان با کشورهای همسایه فقط بر سر رودخانه هیرمند بوده نه حوضه آبریز آن و بیش از 200 سال مناقشات و تعاملات هیدروپلیتیکی ما و افغانستان در حال پیگیری است. این موضوع از سوی «پژوهشگران عرصه آب» در گفتوگو با «رسالت» مورد تأکید قرارگرفته که معاهده1351 با فراز و نشیبهای فراوانی در طول دو قرن گذشته همراه بوده است. در دهههای قبل بهویژه دهه 50 شمسی، حق حیات محیطزیست در سطح بینالملل پررنگ نبوده و تنها به نیاز شرب و کشاورزی مردم سیستان در سمت ایران توجه شده است و این مسئله نیاز به رایزنی و همکاری دو کشور بر سر حفظ حیات تالابهای بینالمللی هامون دارد.
هامونی که به تفسیر «ضیاءالدین شعاعی» مدیر سابق ستاد ملی مقابله با گردوغبار، حیات یک منطقه به آن وابسته است و کشوری که منبع آب را در اختیار دارد، ممکن است با کنترل آب و ندادن حقابه طبیعی و عرفی، دردسری زیستمحیطی را ایجاد کند. با توجه به سیاستهایی که قبل از انقلاب پیگیری شد، آب بسیار کمی را به ایران اختصاص دادند تا در هامون جاری شود و در هنگام مذاکرات باید دقت لازم صورت میپذیرفت که این تالاب، ذخیره آب شرب نیست، یک تالاب بینالمللی است و حیات آن از زوایای مختلف بر حیات منطقه تأثیر دارد و حتی با رهاسازی یک میلیارد مترمکعب آب هم، شاید یکی ،دو چاله در حاشیه ارتفاعات موجود در هامون پر شود اما تمامی تالاب را پوشش نمیدهد.
آنچه باید بر آن تصریح کرد، این است که «دولت افغانستان هرگونه ورود آب از هیرمند به خاک ایران را جزء حقابه در نظر میگیرد، حالآنکه بیشتر این آب ورودی، به سیلابها مرتبط است و یا به حقابه تالاب بینالمللی و مشترک هامون و اینکه سهم 820 میلیون مترمکعبی شرب و کشاورزی ایران با حقابه تالاب بینالمللی هامون توأمان دیده شود و در عمل، هیچگاه 820 میلیون مترمکعب سهم شرب و کشاورزی از هیرمند نداشته باشیم، موضوعی است که باید مورد ملاحظه قرار گیرد.»
(منبع: خبرگزاری تسنیم)
حقابه از محل چاهنیمهها، فقط 60 میلیون مترمکعب
حقابهای که از محل چاه نیمهها در نظر گرفتهشده، فقط 60 میلیون مترمکعب است و با حسابی سرانگشتی مشخص میشود، در همان مسیر با برداشتهای متعدد به تالاب نمیرسد، بنابراین «وحید پورمردان» مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان توضیح میدهد:«سهم آبی تالاب هامون از کشور افغانستان، مطالبه مجزایی را میطلبد تا به تبعاتی همچون مهاجرت و آسیبهای تنفسی براثر هجوم ریزگردها منجر نشود و در حقابه 820 میلیون مترمکعبی تالاب هامون صحبتی از مباحث زیستمحیطی نیست و فقط 60 میلیون مترمکعب، طبق توافق وزارت نیرو با محیطزیست به تالاب داده میشود و اگر سیلابهای فصلی افغانستان را از مسیر فراهرود و هیرمند و انتقال آنها را به دلیل بحث پیشگیری از سیل در منطقه نداشته باشیم، دیگر آبی برای تالاب باقی نمیماند و حقابه را در داخل و خارج کشور نداریم.»
بر همین اساس باید ایران و افغانستان بهطور مشترک حقابه جدیدی را برای هامون با توجه به ثبت جهانی و بینالمللی بودن آن و اینکه ذخیرهگاه زیستکره است و هفتمین تالاب بینالمللی دنیا و سومین دریاچه آب شیرین کشور به شمار میرود، در نظر بگیرند. سال 1351 مباحث زیستمحیطی آنقدرها در تیررس توجه نبوده و شرایط اکولوژیک منطقه هم بهگونهای بوده است که خشک شدن مطلق هامون بعید به نظر میرسید و این تالاب صرفا هرچند سال یکبار به دلیل کمآبی طبیعی خشک میشد.
پژوهشگران آب به موقعیت تالاب بینالمللی هامون اشاره دارند که در کنوانسیون بینالمللی رامسر ثبتشده و مدتی هم در فهرست سیاه «در معرض خطر» جای گرفته و دارای ارزش معنوی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و زیستمحیطی است و خشکسالی هامون میتواند اثرات بسیاری بر سلامت و بهداشت افراد محلی داشته باشد و حفظ حیات این تالاب که در کنوانسیون بینالمللی رامسر هم به رسمیت شناختهشده، وظیفه عرفی همه کشورهای دنیا بهویژه دو کشور ساحلی ایران و افغانستان است. بهیقین هر اقدامی که حیات تالابهای بینالمللی هامون را به خطر بیندازد، ازنظر قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی و اصول عرفی حقوق بینالملل جای نقد دارد. بخش مهمی از حیات این تالاب به سیلابهایی وابسته بوده که از رودخانه هیرمند وارد هامون میشده است و اگر افغانستان نگاهی به تبعات زیستمحیطی و ابعاد انسانی و امنیتی سد کمالخان نداشته باشد، برای ساکنان پاییندست سد و مستند به کنوانسیونهای بینالمللی میتواند چالشآفرین باشد.
سدسازی بدون رعایت اصول محیطزیستی برای کشورهای پاییندست تبعات دارد
اصول عرفی شناختهشدهای در کنوانسیونهای بینالمللی آبهای فرامرزی، برقرار است و حتی اگر کشوری عضویتی در این کنوانسیونها نداشته باشد، بازهم موظف به رعایت این اصول است. دو اصل بااهمیت که مهمترینش کنوانسیون 1997 سازمان ملل در مورد آبراهههای بینالمللی برای مصارف غیر کشتیرانی است، بر بهرهبرداری منصفانه و منطقی و عدم آسیبرسانی به کشورهای پاییندست تأکید دارد، بدان معنا که حقوق بینالملل میگوید، کشورهای ساحلی یک حوضه حق بهرهبرداری منصفانه و منطقی را از منابع آبی مشترک دارند، مشروط بر آنکه هرگونه اقدامی که انجام میدهند، هیچ آسیب جدیای را متوجه کشورهای پاییندست نکند. بیتردید سد کمالخان میتواند برای پاییندست، بسیار آسیبرسان باشد. مسئله نگرانکنندهتر آن است که افغانستان مسیر توسعهای را طی میکند که شاید در کوتاهمدت از این موضوع نفع ببرد اما در میانمدت، پیامدهای آن ازجمله گردوغبار دامنگیر ملت و دولت این کشور هم میشود. بنابراین سدسازیهای بیرویه بدون رعایت اصول محیطزیستی، چه در بعد فرو ملی و چه فراملی میتواند تبعات فراوانی برای کشورهای پاییندست و ملت و دولت افغانستان به همراه داشته باشد. «30 سال قبل به تالاب هامون، دریا میگفتند اما براثر تغییرات اقلیمی و عمدتا ساختوساز کشور افغانستان و رویکردهای آنان به کشاورزی، وضعیت تالاب بد شده است.» «وحید پورمردان» مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان بابیان این عبارت، تصریح میکند: «رویکرد دولت افغانستان به سمتی رفته که آب را مهار کند، در مورد بند کمال خان، دلواپسی ما بیشتر از بحث انحرافیای است که در کنار این بند شکلگرفته، هیرمند رود دائمی آن منطقه است که از شرق کشور وارد خاک ایران میشود و از تالاب هامون رد شده و دوری در سیستان میزند و دوباره از مسیر ایران، وارد «گود زره» میشود و افغانستان میخواهد بعد از سد، این بند انحرافی را به «گود زره» بزند تا آب وارد ایران نشود. درواقع این دایره را حذف کرده و به انحراف آب تبدیل میکند تا بتواند روی آن امتیاز بگیرد.»
جان کلام «پورمردان» که با فرجام این متن پیوند دارد، آن است که عواقب چنین عملکردی، هجوم بیوقفه و ناجوانمردانه گردوغبار است و راهکار پیشنهادی، احیای عرصه طبیعی تخریبشده تالاب هامون از طریق حل مسائل دیپلماسی میان ایران و افغانستان است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 18
یک تیر و دونشان مجلس با تصویب کلیات بودجه
حانیه مسجودی
وحید جلال زاده، عضو کمیسیون تلفیق لایحه بودجه 1400 در مجلس شورای اسلامی به تصویب کلیات لایحه اصلاحی بودجه دولت اشاره کرد و در گفتوگو با «رسالت» اظهار کرد: لایحه اول بودجه دولت که به مجلس ارائه شد مورد رایزنیهای مختلف قرار گرفت و نمایندگان مطالعات گسترده و عمیقی بر این بودجه انجام دادند و کلیات آن هرچند در بین عامه نمایندگان، رأی منفی داشت اما در کمیسیون تلفیق با 2 رأی اختلاف رأی آورد و این کمیسیون نزدیک به 50 روز به لایحه بودجه رسیدگی کرد.
وی افزود: پیشنهادهای مختلفی چه در بحث ساختار و چه اعداد و ارقام تغییراتی داده و حاصل شد و درنهایت در صحن علنی مجلس برای رأیگیری به نمایندگان ارائه شد اما در آن جلسه کلیات لایحه دولت در مجلس رأی نیاورد.
جلال زاده میگوید: پس از رد کلیات بودجه، اخبار اولیه این بود که دولت لایحه جدیدی به مجلس ارائه نخواهد کرد. بنابراین بودجه باید بهصورت تن خواه و چند دوازدهم به دولت ابلاغ میشد اما ظاهراً تصمیم رئیسجمهور بر این شد که اصلاحیه لایحه دولت را به مجلس ارائه کنند.
به کلیات لایحه اصلاحی بودجه رأی مثبت دادم
عضو کمیسیون تلفیق لایحه بودجه 1400 بیان کرد: بنابراین اصلاحیه لایحه بودجه دولت امروز به مجلس تقدیم شد و کلیات اصلاحیه لایحه بودجه دولت امروز بارأی بالایی تصویب شد. تقریباً 83 درصد حاضران در مجلس به کلیات بودجه رأی دادند. من نیز رأی مثبت دادم.
نماینده مردم ارومیه در مجلس ادامه داد: زیرا طبق مطالعهای که بر اصلاحیه لایحه بودجه انجام دادم و با صاحبنظران این عرصه مشورت کردم، به احترام تلاش 50 روزه کمیسیون تلفیق و تغییرات اساسی در لایحه بودجه دولت رأی مثبت دادم.
او افزود: در حوزه درآمدها و عنایت به برخی تغییراتی که در تلفیق صورت گرفته بود مثل حوزه بازنشستگان و کارگران و سایر اصلاحات در مجلس موردتوجه نمایندگان قرار گرفت و همین موضوع از عوامل و دلایل مهم تصویب کلیات بودجه است.
یک تیر و دونشان مجلس با تصویب کلیات بودجه
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس معتقد است که به تعبیر درستتر مجلس با یک تیر دو نشان زد. هم به لایحه اصلاحی بودجه دولت و هم به تلاش نمایندگان در کمیسیون تلفیق رأی داد. جلال زاده به برنامههای آتی کمیسیون تلفیق اشاره کرد و خبر داد: قرار شده است برای بررسی لایحه بودجه بهصورت فشرده حتی در روزهای تعطیل پنج شنبه و جمعه جلسات کمیسیون تلفیق را برگزار کنیم و نتیجه نهایی این کمیسیون برای نظرخواهی و رأیگیری از نمایندگان مجلس به صحن علنی خواهد رفت.
سوتیتر: قرار شده است برای بررسی لایحه بودجه بهصورت فشرده حتی در روزهای تعطیل پنجشنبه و جمعه جلسات کمیسیون تلفیق را برگزار کنیم و نتیجه نهایی این کمیسیون برای نظرخواهی و رأیگیری از نمایندگان مجلس به صحن علنی خواهد رفت.
وحید جلال زاده، عضو کمیسیون تلفیق لایحه بودجه 1400 در مجلس شورای اسلامی به تصویب کلیات لایحه اصلاحی بودجه دولت اشاره کرد و در گفتوگو با «رسالت» اظهار کرد: لایحه اول بودجه دولت که به مجلس ارائه شد مورد رایزنیهای مختلف قرار گرفت و نمایندگان مطالعات گسترده و عمیقی بر این بودجه انجام دادند و کلیات آن هرچند در بین عامه نمایندگان، رأی منفی داشت اما در کمیسیون تلفیق با 2 رأی اختلاف رأی آورد و این کمیسیون نزدیک به 50 روز به لایحه بودجه رسیدگی کرد.
وی افزود: پیشنهادهای مختلفی چه در بحث ساختار و چه اعداد و ارقام تغییراتی داده و حاصل شد و درنهایت در صحن علنی مجلس برای رأیگیری به نمایندگان ارائه شد اما در آن جلسه کلیات لایحه دولت در مجلس رأی نیاورد.
جلال زاده میگوید: پس از رد کلیات بودجه، اخبار اولیه این بود که دولت لایحه جدیدی به مجلس ارائه نخواهد کرد. بنابراین بودجه باید بهصورت تن خواه و چند دوازدهم به دولت ابلاغ میشد اما ظاهراً تصمیم رئیسجمهور بر این شد که اصلاحیه لایحه دولت را به مجلس ارائه کنند.
به کلیات لایحه اصلاحی بودجه رأی مثبت دادم
عضو کمیسیون تلفیق لایحه بودجه 1400 بیان کرد: بنابراین اصلاحیه لایحه بودجه دولت امروز به مجلس تقدیم شد و کلیات اصلاحیه لایحه بودجه دولت امروز بارأی بالایی تصویب شد. تقریباً 83 درصد حاضران در مجلس به کلیات بودجه رأی دادند. من نیز رأی مثبت دادم.
نماینده مردم ارومیه در مجلس ادامه داد: زیرا طبق مطالعهای که بر اصلاحیه لایحه بودجه انجام دادم و با صاحبنظران این عرصه مشورت کردم، به احترام تلاش 50 روزه کمیسیون تلفیق و تغییرات اساسی در لایحه بودجه دولت رأی مثبت دادم.
او افزود: در حوزه درآمدها و عنایت به برخی تغییراتی که در تلفیق صورت گرفته بود مثل حوزه بازنشستگان و کارگران و سایر اصلاحات در مجلس موردتوجه نمایندگان قرار گرفت و همین موضوع از عوامل و دلایل مهم تصویب کلیات بودجه است.
یک تیر و دونشان مجلس با تصویب کلیات بودجه
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس معتقد است که به تعبیر درستتر مجلس با یک تیر دو نشان زد. هم به لایحه اصلاحی بودجه دولت و هم به تلاش نمایندگان در کمیسیون تلفیق رأی داد. جلال زاده به برنامههای آتی کمیسیون تلفیق اشاره کرد و خبر داد: قرار شده است برای بررسی لایحه بودجه بهصورت فشرده حتی در روزهای تعطیل پنج شنبه و جمعه جلسات کمیسیون تلفیق را برگزار کنیم و نتیجه نهایی این کمیسیون برای نظرخواهی و رأیگیری از نمایندگان مجلس به صحن علنی خواهد رفت.
سوتیتر: قرار شده است برای بررسی لایحه بودجه بهصورت فشرده حتی در روزهای تعطیل پنجشنبه و جمعه جلسات کمیسیون تلفیق را برگزار کنیم و نتیجه نهایی این کمیسیون برای نظرخواهی و رأیگیری از نمایندگان مجلس به صحن علنی خواهد رفت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 13
طرح شفافیت، ریلگذاری برای سایر نهادها و قوای کشور است
گروه سیاسی
محمد صالح جوکار، رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت» ضمن اشاره به بازگشت مجدد طرح شفافیت آرا در دستور کار مجلس بیان کرد: فوریت طرح شفافیت آرا در مجلس با امضای 50 نماینده رأی آورد و با توجه به اینکه طرح شفافسازی برای نمایندگان شفاف و ابعادش مشخص شد، بارأی بالایی به تصویب خواهد رسید و جزئیاتش بحثهای تخصصی است که باید در مورد آنها بحث کرد.
وی افزود: این طرح باید تکمیلتر و شفافتر شود تا ابعاد مختلفی را برای شفافیت دربر بگیرد. این روزها باید عملکرد و رفتار تمام نهادها و مسئولان مشخص و بر همگان مبرهن باشد. زیرا همگی بارأی مردم انتخاب میشویم. بنابراین مردم حقشان است بدانند چه کسی چه رأی داده یا چه تصمیمی گرفته است. جوکار تأکید کرد: جزئیات این طرح باید بهگونهای باشد که تمام ابعاد آن مشخص و دقیقا روشن کند، در رابطه با مسائلی که مربوط به منافع ملی، سیاست خارجی، پروتکلها و معاهدات بینالملل هستند شفافیتهای لازم وجود داشته باشد یا خیر. زیرا مبهم بودن و عدم شفافیت این موارد در رأیگیری و تصمیمگیری قابلقبول نیست.
او معتقد است: موضوعات ذکرشده، منافع ملت و مسائل امنیت را دربرمیگیرد و حتما باید آرای نمایندگان دراینباره شفاف باشد.
رئیس کمیسیون شوراهای مجلس ادامه داد: نکته مهم بعدی که باید در طرح شفافیت آرا مدنظر قرارداد در مسائل بخشی و حوزه انتخابیه است. رأیگیری در مورد مسائل بخشی منافع عده قلیلی را دربر میگیرد. بنابراین باید ملاحظاتی باشد که موجب بیعدالتی نشود. اما درکل طرح شفافیت آغاز مسیر است و میتواند تأثیر بسزایی را در ریلگذاری درست مجلس برای سایر قوا، نهادها و دستگاهها داشته باشد.
جوکار بابیان اینکه این طرح تنها 3 رأی کم آورد بنابراین درواقع از طرف نمایندگان رد نشد، گفت: نمیتوانیم بگوییم که این طرح از طرف نمایندگان مجلس رد شد. ازآنجاکه این طرح تغییر آئیننامه داخلی است نیازمند دوسوم آرا است.
نماینده مردم یزد و صدوق در مجلس خاطرنشان کرد: اما این بار با توجه به اینکه طرح برای نمایندگان شفاف شد فکر میکنم مشکلی به وجود نمیآید و رأی میآورد. ازآنجاکه شفافسازی یکی از ابزارهای نظارتی مجلس است، معتقدم ابتدا باید از قوه مقننه آغاز شود.رئیس کمیسیون شوراها یادآور شد: شایعات منتشرشده در جامعه ناشی از عدم شفافسازی است و اگر آرای نمایندگان شفاف باشد دیگرکسی نمیتواند آن را تحریف کند. بنابراین حق مردم است که بدانند نمایندهشان به چه طرح و لوایحی رأی داده است. بر این اساس تصویب طرح شفافیت آرای
نمایندگان مجلس میتواند مطالبه شفافسازی از دستگاههای اجرایی و دولت داشته باشد..وی عنوان کرد: هرچقدر شفافسازی بیشتر باشد، نظارت بر عملکرد دستگاهها و بهخصوص نمایندگان مجلس از طریق شفافیت آرا ، بیشتر خواهد شد و درنتیجه شاهد عملکرد بهتری از سوی نمایندگان خواهیم بود.
جوکار در انتها تأکید کرد: اگر پایه رد یا قبول یک لایحه یا طرحی نظر کارشناسی و جامع باشد، هیچ مشکلی ندارد آرا شفاف باشد و همه مردم در جریان آرای نمایندگان قرار بگیرند.
محمد صالح جوکار، رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت» ضمن اشاره به بازگشت مجدد طرح شفافیت آرا در دستور کار مجلس بیان کرد: فوریت طرح شفافیت آرا در مجلس با امضای 50 نماینده رأی آورد و با توجه به اینکه طرح شفافسازی برای نمایندگان شفاف و ابعادش مشخص شد، بارأی بالایی به تصویب خواهد رسید و جزئیاتش بحثهای تخصصی است که باید در مورد آنها بحث کرد.
وی افزود: این طرح باید تکمیلتر و شفافتر شود تا ابعاد مختلفی را برای شفافیت دربر بگیرد. این روزها باید عملکرد و رفتار تمام نهادها و مسئولان مشخص و بر همگان مبرهن باشد. زیرا همگی بارأی مردم انتخاب میشویم. بنابراین مردم حقشان است بدانند چه کسی چه رأی داده یا چه تصمیمی گرفته است. جوکار تأکید کرد: جزئیات این طرح باید بهگونهای باشد که تمام ابعاد آن مشخص و دقیقا روشن کند، در رابطه با مسائلی که مربوط به منافع ملی، سیاست خارجی، پروتکلها و معاهدات بینالملل هستند شفافیتهای لازم وجود داشته باشد یا خیر. زیرا مبهم بودن و عدم شفافیت این موارد در رأیگیری و تصمیمگیری قابلقبول نیست.
او معتقد است: موضوعات ذکرشده، منافع ملت و مسائل امنیت را دربرمیگیرد و حتما باید آرای نمایندگان دراینباره شفاف باشد.
رئیس کمیسیون شوراهای مجلس ادامه داد: نکته مهم بعدی که باید در طرح شفافیت آرا مدنظر قرارداد در مسائل بخشی و حوزه انتخابیه است. رأیگیری در مورد مسائل بخشی منافع عده قلیلی را دربر میگیرد. بنابراین باید ملاحظاتی باشد که موجب بیعدالتی نشود. اما درکل طرح شفافیت آغاز مسیر است و میتواند تأثیر بسزایی را در ریلگذاری درست مجلس برای سایر قوا، نهادها و دستگاهها داشته باشد.
جوکار بابیان اینکه این طرح تنها 3 رأی کم آورد بنابراین درواقع از طرف نمایندگان رد نشد، گفت: نمیتوانیم بگوییم که این طرح از طرف نمایندگان مجلس رد شد. ازآنجاکه این طرح تغییر آئیننامه داخلی است نیازمند دوسوم آرا است.
نماینده مردم یزد و صدوق در مجلس خاطرنشان کرد: اما این بار با توجه به اینکه طرح برای نمایندگان شفاف شد فکر میکنم مشکلی به وجود نمیآید و رأی میآورد. ازآنجاکه شفافسازی یکی از ابزارهای نظارتی مجلس است، معتقدم ابتدا باید از قوه مقننه آغاز شود.رئیس کمیسیون شوراها یادآور شد: شایعات منتشرشده در جامعه ناشی از عدم شفافسازی است و اگر آرای نمایندگان شفاف باشد دیگرکسی نمیتواند آن را تحریف کند. بنابراین حق مردم است که بدانند نمایندهشان به چه طرح و لوایحی رأی داده است. بر این اساس تصویب طرح شفافیت آرای
نمایندگان مجلس میتواند مطالبه شفافسازی از دستگاههای اجرایی و دولت داشته باشد..وی عنوان کرد: هرچقدر شفافسازی بیشتر باشد، نظارت بر عملکرد دستگاهها و بهخصوص نمایندگان مجلس از طریق شفافیت آرا ، بیشتر خواهد شد و درنتیجه شاهد عملکرد بهتری از سوی نمایندگان خواهیم بود.
جوکار در انتها تأکید کرد: اگر پایه رد یا قبول یک لایحه یا طرحی نظر کارشناسی و جامع باشد، هیچ مشکلی ندارد آرا شفاف باشد و همه مردم در جریان آرای نمایندگان قرار بگیرند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 22
یک گام دولت با 10 گام مجلس همراه شد
نفیسه امامی
کلیات لایحه بودجه 1400 در نشست علنی دیروز مجلس شورای اسلامی با 211 رأی موافق، 28 رأی مخالف و 6 رأی ممتنع از مجموع
252 نماینده حاضر در جلسه تصویب شد. دولت لایحه اصلاحی بودجه سال 1400 را یک شنبهشب به مجلس ارائه کرد و بررسی کلیات آن در دستور کار مجلس در جلسه علنی دیروز قرار گرفت که درنهایت با رأی اکثریت نمایندگان به تصویب رسید.
محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامهوبودجه کل کشور و حسینعلی امیری، معاون پارلمانی رئیسجمهور بهعنوان نماینده دولت و بهمنظور دفاع از کلیات لایحه بودجه در مجلس حضور یافته بودند که پس از نطق موافقان و مخالفان، کلیات لایحه اصلاحی بودجه و اظهارات نماینده دولت به رأی گذاشته شد.
پسازآنکه کلیات لایحه بودجه سال 1400 در جلسه علنی چهارشنبه 14 بهمنماه از سوی نمایندگان رد شد، به دولت دو هفته فرصت داده شد تا اصلاحیه لایحه را به مجلس ارسال کند. کمیسیون تلفیق در لایحه بودجه سال آینده اصلاحات فراوانی را درنظر گرفته بود که با اماواگرهای اجرایی از سوی دولت مواجه شده بود بهطوریکه اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور در نامهای به رهبر معظم انقلاب خواستار توقف یا اصلاح در جزئیات برخی از این تغییرات شده بود. با این اوصاف دولت تغییراتی را در چند محور بودجه اعمال و مجددا به مجلس ارسال کرد.
اصلاحات در ۹ تبصره از مادهواحده لایحه بودجه
بودجه ۱۴۰۰ از حیث منابع و مصارف بالغبر ۲۴ میلیون و ۴۹۹ هزار و ۵۶۸ میلیارد و ۸۰۰ میلیون ریال (تقریباً ۲۴۵۰ هزار میلیارد تومان) است. همچنین منابع عمومی بودجه ۸۵۴ هزار میلیارد تومان لحاظ شده و درآمد اختصاصی دستگاهها نیز نزدیک ۸۵ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
بر اساس اصلاحیه لایحه بودجه ۱۴۰۰، جمع کل مصارف بودجه به ۸۵۴/۶ هزار میلیارد تومان تغییر کرده است، در ابتدا مصارف بودجه ۸۴۱ هزار میلیارد تومان بود که بعد از نامه رئیسجمهور به مجلس این رقم به ۸۵۵ هزار میلیارد تومان افزایش یافته بود، اما با اصلاحات انجامشده این رقم حدود ۴۰۰ میلیارد تومان کاهش یافته است.
اعتبارات هزینهای نیز در ابتدا ۶۳۷ هزار میلیارد تومان بود که در لایحه اصلاحی به ۶۵۲ هزار میلیارد تومان افزایش یافته که بر این اساس رشد ۱۵ درصدی را شاهد بوده است. اعتبارات هزینهای ملی و استانی ۵۵۶ هزار میلیارد تومان بوده و ۱۰ درصد رشد کرده و ردیفهای متفرقه نیز ۹۶ هزار میلیارد تومان لحاظ شده که رشد ۵ درصدی داشته است.
اعتبارات تملک دارایی سرمایهای از ۱۰۴ هزار میلیارد تومان به ۱۰۹ هزار میلیارد تومان تغییر کرده که این فصل شاهد افزایش ۴/۸ درصدی بوده است، همچنین مجموع اعتبارات تملک سرمایهای ملی نیز ۴۵ هزار میلیارد تومان و اعتبارات سرمایهای استانی ۱۷/۵ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
اعتبارات تملک دارایی ملی نیز از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به ۹۳ هزار میلیارد تومان کاهش یافته است و بر این اساس بازپرداخت اصل اوراق اسلامی از ۸۰ هزار میلیارد تومان به ۷۰ هزار میلیارد تومان تنزل یافته است.
واقعی شدن میزان فروش نفت
از نکات مهم دولت در لایحه اصلاحی که به مجلس ارائه داده است توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص سهم صندوق توسعه ملی از محل فروش نفت است که دولت متعهد به کاهش تلویحی میزان نفت صادراتی روزانه از 2.3 میلیون بشکه به 1.5 میلیون بشکه شده است. درحالیکه قرار بود در لایحه ابتدایی بودجه، تجربه اشتباه در تعیین میزان فروش نفت در سالهای 98 و 99 در سال 1400 نیز رخ دهد. در چنین بودجهای با رشد قابلتوجه هزینهها، درآمدها قابلیت تحقق پیدا نمیکنند و کسری بودجه شدیدی را میآفرید که مجلس با اقدام بهموقع جلوی تصویب آن را گرفت.
افزایش درآمدهای مالیاتی
دولت با تأکید مجلس در استفاده از بازوی توانمند مالیات در جهت تعریف درآمدهای پایدار برای دولت و بهمنظور کاهش وابستگی بودجه به نفت، رقم درآمدهای مالیاتی را افزایش داد و آن را از ۲۲۵ هزار میلیارد تومان به ۲۵۰ هزار میلیارد تومان رساند.
این افزایش مالیات همانطور که نمایندگان مجلس هم بارها به آن اشاره کردهاند نهتنها به ضرر اقشار کمدرآمد و دهکهای پایینتر جامعه نیست، بلکه نوک پیکان آن به افراد متمول نشانه رفته و برای جلوگیری از فرارهای مالیاتی درنظر گرفته شده است.
حذف ارز ترجیحی
دولت در لایحه اصلاحی متعهد به ایجاد زیرساختهای حذف ارز رانتی 4200 تومانی طی 6 ماه شده است. در مصوبه کمیسیون تلفیق ارز ۴۲۰۰ تومانی کالاهای اساسی حذف و بهجای آن اعطای یارانه به مردم با هدف کمک بیشتر به اقشار آسیبپذیر، جایگزین شده بود. در لایحه اصلاحی به دولت اجازه داده میشود در 6ماهه اول سال ۱۴۰۰ و بر اساس ارزیابی شرایط اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی کشور نسبت به تغییر تمام یا بخشی از نرخ ترجیحی کالاهای اساسی به نرخ سامانه معاملات الکترونیکی (ETS) اقدام و مابهالتفاوت منابع وصولی را بهردیف درآمدی مشخصشده واریز نماید. منابع واریزی این قانون صرف تأمین معیشت و سلامت مردم خواهد شد.
نگاه کارشناسی مجلس در رد لایحه بودجه
مجلس با رد کلیات لایحه بودجه در 14 بهمنماه، برخلاف نظر منتقدان تصمیمی سیاسی اتخاذ نکرد، بلکه به دلیل وجود ضعفهای عمدهای که در نگارش بودجه از سوی دولت دید، آن را برای ایجاد تغییرات به دولت ارسال کرد. از مهمترین دلایل رد کلیات لایحه بودجه موهوم بودن اعداد و ارقام پیشبینی شده منابع و درآمدها، کاهش سهم درآمدهای مالیاتی، افزایش قابلتوجه سهم درآمدهای نفتی در تأمین منابع، افزایش 60 درصدی هزینهها و تشدید کسری بودجه و تأمین آن با استقراض از بانک مرکزی اعلام شده بود.
کسری بودجه دولت موتور تورمزایی در اقتصاد کشور است، درحالیکه لایحه ابتدایی بودجه 1400 غیرشفاف و رانت زا بهحساب میآمد و دولت را در سال بعد با کسری شدیدی مواجه میکرد که هیچ ثمرهای بهجز تشدید تورم و افزایش تنگناهای معیشتی برای مردم به همراه نداشت.
تعامل دولت با مجلس
محسن زنگنه رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه مجلس در گفتوگو با «رسالت»، با اشاره به تصویب لایحه بودجه سال 1400 در مجلس گفت: در هفتههای اخیر چند اتفاق مثبت رخ داد. اول اینکه دولت از موضع غیرتعاملی خود با مجلس کوتاه آمد که شاید یکی از دلایل آن عدمتغییر موضع دولتمردان آمریکا در قبال ایران بود. دولت به این جمعبندی رسید منابعی که در بودجه برای فروش نفت درنظر گرفته، موهوم است و با این شرایط بهطورقطع دچار کسری بودجه زیادی خواهد شد.
وی اتفاق مثبت دیگر را اصلاحات بودجهای دولت را در دو هفته قانونی عنوان کرد و افزود: تغییرات بودجهای توسط دولت همه خواستههای مجلس را تأمین نمیکند و به نظر من 40 درصد از دغدغههای ما را پوشش میدهد که نشانه تعامل دولت و همراه شدن آن با سیاستهای کلی نظام در حوزه اقتصاد مقاومتی و مجلس است.
زنگنه یادآور شد: امروز نمایندگان احساس کردند دولت یکقدم در جهت تعامل حرکت کرده و مجلس هم آن را قدر دانست و 10 قدم در برابر دولت جلو آمد و با رأی اکثریت نمایندگان که در طول مجلس یازدهم کمتر پیش آمده بود، بودجه را تصویب کرد.
این نماینده مجلس دلایل رد لایحه بودجه سال آتی را قبل از انجام اصلاحات توسط مجلس وجود ضعفهایی ازجمله وابستگی شدید به فروش نفت، بیانضباطی در تعیین نرخ ارز، تعیین حقوق و دستمزد و ریختوپاش در بخش هزینهها عنوان کرد و افزود: در جلساتی که اعضای کمیسیون تلفیق با دوستانی از دولت برگزار کرده بود، قرار شد دولت مشکلات بودجه را رفع کند. بر اساس این توافق بود که کلیات در کمیسیون تلفیق به تصویب رسید تا درنهایت اصلاحات تا زمان رسیدن به صحن علنی مجلس انجام بگیرد. وی ادامه داد: متأسفانه دولت در قبال مصوبات کمیسیون تلفیق درباره موضوعاتی همچون ارز ترجیحی و میزان فروش نفت موضع گرفت. در بخش درآمدها کمیسیون تلفیق معتقد به افزایش درآمدها بود، ولی دولت افزایش مالیات را در تضاد با تولید عنوان کرد. وقتی این لایحه به صحن رسید، استنباط نمایندگان عدم وجود انگیزه و تعامل در دولت برای اصلاح بودجه و مقصر جلوه دادن مجلس در ایجاد مشکلات اقتصادی کشور بود بهنحویکه اصلاحات در جهت معیشت مردم، در عمل بهعنوان ضد معیشت مطرح گردید. رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه مجلس در پایان با بیان اینکه انتقادات مجلس در جهت حفظ مصالح کشور مطرح میشود، گفت: پیام رأی قاطع نمایندگان برای تصویب لایحه بودجه به مردم این است که مجلس یازدهم همواره در جهت تعامل حرکت میکند و از تعامل استقبال مینماید. امیدواریم این شرایط در مابقی عمر دولت هم تداوم داشته باشد و بهجای آنکه موضوعات وارد سیاسیکاری شوند، در فضای کارشناسانه موردبررسی قرار بگیرند.
کلیات لایحه بودجه 1400 در نشست علنی دیروز مجلس شورای اسلامی با 211 رأی موافق، 28 رأی مخالف و 6 رأی ممتنع از مجموع
252 نماینده حاضر در جلسه تصویب شد. دولت لایحه اصلاحی بودجه سال 1400 را یک شنبهشب به مجلس ارائه کرد و بررسی کلیات آن در دستور کار مجلس در جلسه علنی دیروز قرار گرفت که درنهایت با رأی اکثریت نمایندگان به تصویب رسید.
محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامهوبودجه کل کشور و حسینعلی امیری، معاون پارلمانی رئیسجمهور بهعنوان نماینده دولت و بهمنظور دفاع از کلیات لایحه بودجه در مجلس حضور یافته بودند که پس از نطق موافقان و مخالفان، کلیات لایحه اصلاحی بودجه و اظهارات نماینده دولت به رأی گذاشته شد.
پسازآنکه کلیات لایحه بودجه سال 1400 در جلسه علنی چهارشنبه 14 بهمنماه از سوی نمایندگان رد شد، به دولت دو هفته فرصت داده شد تا اصلاحیه لایحه را به مجلس ارسال کند. کمیسیون تلفیق در لایحه بودجه سال آینده اصلاحات فراوانی را درنظر گرفته بود که با اماواگرهای اجرایی از سوی دولت مواجه شده بود بهطوریکه اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور در نامهای به رهبر معظم انقلاب خواستار توقف یا اصلاح در جزئیات برخی از این تغییرات شده بود. با این اوصاف دولت تغییراتی را در چند محور بودجه اعمال و مجددا به مجلس ارسال کرد.
اصلاحات در ۹ تبصره از مادهواحده لایحه بودجه
بودجه ۱۴۰۰ از حیث منابع و مصارف بالغبر ۲۴ میلیون و ۴۹۹ هزار و ۵۶۸ میلیارد و ۸۰۰ میلیون ریال (تقریباً ۲۴۵۰ هزار میلیارد تومان) است. همچنین منابع عمومی بودجه ۸۵۴ هزار میلیارد تومان لحاظ شده و درآمد اختصاصی دستگاهها نیز نزدیک ۸۵ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
بر اساس اصلاحیه لایحه بودجه ۱۴۰۰، جمع کل مصارف بودجه به ۸۵۴/۶ هزار میلیارد تومان تغییر کرده است، در ابتدا مصارف بودجه ۸۴۱ هزار میلیارد تومان بود که بعد از نامه رئیسجمهور به مجلس این رقم به ۸۵۵ هزار میلیارد تومان افزایش یافته بود، اما با اصلاحات انجامشده این رقم حدود ۴۰۰ میلیارد تومان کاهش یافته است.
اعتبارات هزینهای نیز در ابتدا ۶۳۷ هزار میلیارد تومان بود که در لایحه اصلاحی به ۶۵۲ هزار میلیارد تومان افزایش یافته که بر این اساس رشد ۱۵ درصدی را شاهد بوده است. اعتبارات هزینهای ملی و استانی ۵۵۶ هزار میلیارد تومان بوده و ۱۰ درصد رشد کرده و ردیفهای متفرقه نیز ۹۶ هزار میلیارد تومان لحاظ شده که رشد ۵ درصدی داشته است.
اعتبارات تملک دارایی سرمایهای از ۱۰۴ هزار میلیارد تومان به ۱۰۹ هزار میلیارد تومان تغییر کرده که این فصل شاهد افزایش ۴/۸ درصدی بوده است، همچنین مجموع اعتبارات تملک سرمایهای ملی نیز ۴۵ هزار میلیارد تومان و اعتبارات سرمایهای استانی ۱۷/۵ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
اعتبارات تملک دارایی ملی نیز از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به ۹۳ هزار میلیارد تومان کاهش یافته است و بر این اساس بازپرداخت اصل اوراق اسلامی از ۸۰ هزار میلیارد تومان به ۷۰ هزار میلیارد تومان تنزل یافته است.
واقعی شدن میزان فروش نفت
از نکات مهم دولت در لایحه اصلاحی که به مجلس ارائه داده است توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص سهم صندوق توسعه ملی از محل فروش نفت است که دولت متعهد به کاهش تلویحی میزان نفت صادراتی روزانه از 2.3 میلیون بشکه به 1.5 میلیون بشکه شده است. درحالیکه قرار بود در لایحه ابتدایی بودجه، تجربه اشتباه در تعیین میزان فروش نفت در سالهای 98 و 99 در سال 1400 نیز رخ دهد. در چنین بودجهای با رشد قابلتوجه هزینهها، درآمدها قابلیت تحقق پیدا نمیکنند و کسری بودجه شدیدی را میآفرید که مجلس با اقدام بهموقع جلوی تصویب آن را گرفت.
افزایش درآمدهای مالیاتی
دولت با تأکید مجلس در استفاده از بازوی توانمند مالیات در جهت تعریف درآمدهای پایدار برای دولت و بهمنظور کاهش وابستگی بودجه به نفت، رقم درآمدهای مالیاتی را افزایش داد و آن را از ۲۲۵ هزار میلیارد تومان به ۲۵۰ هزار میلیارد تومان رساند.
این افزایش مالیات همانطور که نمایندگان مجلس هم بارها به آن اشاره کردهاند نهتنها به ضرر اقشار کمدرآمد و دهکهای پایینتر جامعه نیست، بلکه نوک پیکان آن به افراد متمول نشانه رفته و برای جلوگیری از فرارهای مالیاتی درنظر گرفته شده است.
حذف ارز ترجیحی
دولت در لایحه اصلاحی متعهد به ایجاد زیرساختهای حذف ارز رانتی 4200 تومانی طی 6 ماه شده است. در مصوبه کمیسیون تلفیق ارز ۴۲۰۰ تومانی کالاهای اساسی حذف و بهجای آن اعطای یارانه به مردم با هدف کمک بیشتر به اقشار آسیبپذیر، جایگزین شده بود. در لایحه اصلاحی به دولت اجازه داده میشود در 6ماهه اول سال ۱۴۰۰ و بر اساس ارزیابی شرایط اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی کشور نسبت به تغییر تمام یا بخشی از نرخ ترجیحی کالاهای اساسی به نرخ سامانه معاملات الکترونیکی (ETS) اقدام و مابهالتفاوت منابع وصولی را بهردیف درآمدی مشخصشده واریز نماید. منابع واریزی این قانون صرف تأمین معیشت و سلامت مردم خواهد شد.
نگاه کارشناسی مجلس در رد لایحه بودجه
مجلس با رد کلیات لایحه بودجه در 14 بهمنماه، برخلاف نظر منتقدان تصمیمی سیاسی اتخاذ نکرد، بلکه به دلیل وجود ضعفهای عمدهای که در نگارش بودجه از سوی دولت دید، آن را برای ایجاد تغییرات به دولت ارسال کرد. از مهمترین دلایل رد کلیات لایحه بودجه موهوم بودن اعداد و ارقام پیشبینی شده منابع و درآمدها، کاهش سهم درآمدهای مالیاتی، افزایش قابلتوجه سهم درآمدهای نفتی در تأمین منابع، افزایش 60 درصدی هزینهها و تشدید کسری بودجه و تأمین آن با استقراض از بانک مرکزی اعلام شده بود.
کسری بودجه دولت موتور تورمزایی در اقتصاد کشور است، درحالیکه لایحه ابتدایی بودجه 1400 غیرشفاف و رانت زا بهحساب میآمد و دولت را در سال بعد با کسری شدیدی مواجه میکرد که هیچ ثمرهای بهجز تشدید تورم و افزایش تنگناهای معیشتی برای مردم به همراه نداشت.
تعامل دولت با مجلس
محسن زنگنه رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه مجلس در گفتوگو با «رسالت»، با اشاره به تصویب لایحه بودجه سال 1400 در مجلس گفت: در هفتههای اخیر چند اتفاق مثبت رخ داد. اول اینکه دولت از موضع غیرتعاملی خود با مجلس کوتاه آمد که شاید یکی از دلایل آن عدمتغییر موضع دولتمردان آمریکا در قبال ایران بود. دولت به این جمعبندی رسید منابعی که در بودجه برای فروش نفت درنظر گرفته، موهوم است و با این شرایط بهطورقطع دچار کسری بودجه زیادی خواهد شد.
وی اتفاق مثبت دیگر را اصلاحات بودجهای دولت را در دو هفته قانونی عنوان کرد و افزود: تغییرات بودجهای توسط دولت همه خواستههای مجلس را تأمین نمیکند و به نظر من 40 درصد از دغدغههای ما را پوشش میدهد که نشانه تعامل دولت و همراه شدن آن با سیاستهای کلی نظام در حوزه اقتصاد مقاومتی و مجلس است.
زنگنه یادآور شد: امروز نمایندگان احساس کردند دولت یکقدم در جهت تعامل حرکت کرده و مجلس هم آن را قدر دانست و 10 قدم در برابر دولت جلو آمد و با رأی اکثریت نمایندگان که در طول مجلس یازدهم کمتر پیش آمده بود، بودجه را تصویب کرد.
این نماینده مجلس دلایل رد لایحه بودجه سال آتی را قبل از انجام اصلاحات توسط مجلس وجود ضعفهایی ازجمله وابستگی شدید به فروش نفت، بیانضباطی در تعیین نرخ ارز، تعیین حقوق و دستمزد و ریختوپاش در بخش هزینهها عنوان کرد و افزود: در جلساتی که اعضای کمیسیون تلفیق با دوستانی از دولت برگزار کرده بود، قرار شد دولت مشکلات بودجه را رفع کند. بر اساس این توافق بود که کلیات در کمیسیون تلفیق به تصویب رسید تا درنهایت اصلاحات تا زمان رسیدن به صحن علنی مجلس انجام بگیرد. وی ادامه داد: متأسفانه دولت در قبال مصوبات کمیسیون تلفیق درباره موضوعاتی همچون ارز ترجیحی و میزان فروش نفت موضع گرفت. در بخش درآمدها کمیسیون تلفیق معتقد به افزایش درآمدها بود، ولی دولت افزایش مالیات را در تضاد با تولید عنوان کرد. وقتی این لایحه به صحن رسید، استنباط نمایندگان عدم وجود انگیزه و تعامل در دولت برای اصلاح بودجه و مقصر جلوه دادن مجلس در ایجاد مشکلات اقتصادی کشور بود بهنحویکه اصلاحات در جهت معیشت مردم، در عمل بهعنوان ضد معیشت مطرح گردید. رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه مجلس در پایان با بیان اینکه انتقادات مجلس در جهت حفظ مصالح کشور مطرح میشود، گفت: پیام رأی قاطع نمایندگان برای تصویب لایحه بودجه به مردم این است که مجلس یازدهم همواره در جهت تعامل حرکت میکند و از تعامل استقبال مینماید. امیدواریم این شرایط در مابقی عمر دولت هم تداوم داشته باشد و بهجای آنکه موضوعات وارد سیاسیکاری شوند، در فضای کارشناسانه موردبررسی قرار بگیرند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 16
غافلگیری بایدن در اربیل
گروه بینالملل
حمله راکتی اخیر به پایگاه اشغالگران آمریکایی در اربیل، شوک سختی به آنها وارد ساخته است. این حمله در حالی صورت گرفته است که آمریکا و متحدان منطقهای آن درصدد بازتعریف داعش و تروریسم تکفیری در عراق و سوریه برآمدهاند. بدون شک این حمله نشان داد که اقدامات وقیحانه و تروریستی ایالاتمتحده در منطقه، مورد رصد کامل مخالفان اشغالگری واشنگتن در منطقه و عراق قرار دارد.
کانال تلگرامی «صابریننیوز» گزارش داده است که گروه عراقی تازه تأسیس موسوم به «سرایا اولیاء الدم» مسئولیت حمله راکتی به اربیل را برعهدهگرفته است.در بیانیه منتشرشده از سوی این گروه که در کانال صابریننیوز قرارگرفته، آمده است: «به توفیق الهی و دعای مردم ما، دقیقا در ساعت ۹:۱۵ شب پانزدهم فوریه، مردان شما در سرایا اولیاء الدم، عملیات موفقی را علیه اشغالگران آمریکایی در منطقه شمالی عزیز ما انجام دادند.ما به فاصله ۷ کیلومتری پایگاه اشغالگران (الحریر) در اربیل نزدیک شدیم و توانستیم ضربات مهلکی با ۲۴ راکت بزنیم که به دلیل ناتوانی سامانه ضد هوایی اشغالگران از رهگیری آنها، دقیقا به اهداف خود اصابت کردند».
در ادامه این بیانیه آمده است: «این عملیات منجر به خسارات شدید به خودروها، انبارها و هواپیماهای اشغالگران و تعداد زیادی تلفات در بیان عناصر اشغالگر شد. به مردم خود میگوییم خمپارههایی که بیرون از پایگاه اشغالگران افتاد، راکتهای آمریکایی بودند که تلاش داشتند موشکهای ما را رهگیری کنند».
این گروه تازه تأسیس عراقی وعده داد: «این میثاق خود با مردم صبورمان را تجدید میکنیم، که ما خواست شما برای گرفتن انتقام سرداران شهید را اجابت میکنیم و اشغالگران آمریکایی در هیچجایی امنیت نخواهند داشت، حتی در کردستان [عراق]، به شما وعده عملیات دیگری را میدهیم».
حمله به مواضع اشغالگران در عراق
شامگاه دوشنبه بود که منابع خبری گزارش دادند که فرودگاه بینالمللی اربیل و یک پایگاه آمریکا در این فرودگاه هدف حمله راکتی قرارگرفته است. خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از منابع امنیتی گزارش داد، راکتها یک پایگاه را که نیروهای تحت فرمان آمریکا در آن مستقر هستند، هدف قرار دادهاند.شبکه الجزیره به نقل از خبرنگار خود در عراق نوشت که آژیرهای خطر در کنسولگری آمریکا پس از هدف قرار گرفتن فرودگاه به صدا درآمدهاند.
تلفات نیروهای آمریکایی در اربیل
درحالیکه سخنگوی نیروهای ائتلاف در عراق تعداد آمریکاییهای آسیبدیده در حمله راکتی به اربیل را فقط یک نظامی اعلام کرده بود اما پنتاگون میگوید ۵ آمریکایی در این عملیات مجروح شدند.به نوشته وبگاه «دیفنسوان»،یک مقام وزارت دفاع آمریکا بامداد سهشنبه تعداد اتباع آمریکایی مجروح در جریان عملیات علیه پایگاه این کشور در اربیل را ۵ نفر اعلام کرد.این مقام نظامی آمریکا که خواست نامش فاش نشود به دیفنسوان گفت از آمریکاییهای مجروح شده، ۴ نفر پیمانکار غیرنظامی و یک نفر نیروی نظامی بودند.وی همچنین توضیح داد که یک پیمانکار غیرنظامی دیگر که در این عملیات کشته شد، آمریکایی نبود.از سوی دیگر،یک مقام آمریکایی نیز در گفتوگو «جنیفر گریفین» خبرنگار دفاعی شبکه «فاکسنیوز» مدعی شد ۱۴ فروند راکت به سمت پایگاه آمریکا در اربیل شلیکشده است.
این مقام آمریکایی که نامش فاش نشد، در مصاحبه با گریفین ادعا کرد که از این تعداد، ۴ فروند راکت به پایگاه آمریکا اصابت کرده و ۱۰ فروند نیز در محوطه بیرون آن فرود آمده است.به نوشته خبرگزاری «آسوشیتدپرس»یک مقام کاخ سفید نیز گفت که «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا درباره حمله به نظامیان این کشور در اربیل، گزارش اطلاعاتی دریافت کرده است.پیش از این نیز، دو منبع امنیتی آمریکایی گفتند که عملیات اربیل با استفاده از راکتهای ۱۰۷ میلیمتری - که نوع معمول در دیگر حملات علیه پایگاههای آمریکایی در عراق هستند - انجامگرفته و از فاصله حدود ۸ کیلومتری غرب اربیل شلیک شدند. اداره ضد تروریسم منطقه کردستان عراق نیز خبر داد؛ خودروی کشفشده حامل آتشبار ۲۴ راکت بود که ۳ فروند از آنها شلیک نشده بودند. این راکتها از منطقه «کانی قرزاله» به سمت نظامیان آمریکایی پرتاب شدند.
کانال تلگرامی «صابریننیوز» نیز در خبری اختصاصی به نقل از یک منبع مطلع گزارش داد که در جریان عملیات راکتی علیه پایگاه آمریکایی در اربیل،یک فروند هواپیمای «سوپر کِیاِنسی ۳۵۰» متعلق به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) آسیب جدی دیده و یک فروند پهپاد «امکیو ۱سی» نابودشده است.
وحشت کاخ سفید
وزیر خارجه آمریکا بعد از تماس تلفنی با نخستوزیر اقلیم کردستان عراق درباره حمله به پایگاه نظامیان اشغالگر آمریکایی در اربیل درباره این حمله بیانیه صادر کرد.
به گزارش وبسایت وزارت خارجه آمریکا،در این بیانیه آمده است :ما از حمله راکتی به منطقه کردستان عراق به خشم آمدیم.گزارشهای اولیه نشان میدهند که در این حملات یک پیمانکار غیرنظامی کشته و چند تن از اعضای ائتلاف (به رهبری آمریکا) شامل یک پرسنل نیروهای مسلح و پیمانکاران آمریکایی زخمی شدند».
وی افزود: «من با مسرور بارزانی نخستوزیر حکومت منطقهای کردستان برای گفتوگو درباره این حادثه حرف زدهام و بر حمایتمان برای تلاشها به منظور تحقیق و حساب کشی کردن از مسببان این حمله تأکید کردم».
پیش از این، مسرور بارزانی نخستوزیر اقلیم کردستان عراق از تماس تلفنی خود با آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا درباره این حمله خبر داد و گفت که دو طرف برای همکاری نزدیک جهت تحقیق درباره عاملان این حمله توافق کردند.با این حال، شواهد موجود بیانگر وحشت مشترک ایالاتمتحده و مهرههای واشنگتن در منطقه نسبت به استمرار حملات به اشغالگران عراق میباشد. مطابق مصوبه پارلمان عراق، اکنون نیروهای آمریکایی حکم اشغالگر را در این کشور داشته و باید هر چه سریعتر ، خاک عراق را ترک کنند. با این حال، دو حزب دموکرات و جمهوریخواه که مسبب کشتار و آوارگی مردم عراق طی سالهای اخیر بودهاند، در مقابل اخراج نیروهای خود از این کشور و منطقه مقاومت میکنند. مقاومتی که در نهایت در هم خواهد شکست....
حمله راکتی اخیر به پایگاه اشغالگران آمریکایی در اربیل، شوک سختی به آنها وارد ساخته است. این حمله در حالی صورت گرفته است که آمریکا و متحدان منطقهای آن درصدد بازتعریف داعش و تروریسم تکفیری در عراق و سوریه برآمدهاند. بدون شک این حمله نشان داد که اقدامات وقیحانه و تروریستی ایالاتمتحده در منطقه، مورد رصد کامل مخالفان اشغالگری واشنگتن در منطقه و عراق قرار دارد.
کانال تلگرامی «صابریننیوز» گزارش داده است که گروه عراقی تازه تأسیس موسوم به «سرایا اولیاء الدم» مسئولیت حمله راکتی به اربیل را برعهدهگرفته است.در بیانیه منتشرشده از سوی این گروه که در کانال صابریننیوز قرارگرفته، آمده است: «به توفیق الهی و دعای مردم ما، دقیقا در ساعت ۹:۱۵ شب پانزدهم فوریه، مردان شما در سرایا اولیاء الدم، عملیات موفقی را علیه اشغالگران آمریکایی در منطقه شمالی عزیز ما انجام دادند.ما به فاصله ۷ کیلومتری پایگاه اشغالگران (الحریر) در اربیل نزدیک شدیم و توانستیم ضربات مهلکی با ۲۴ راکت بزنیم که به دلیل ناتوانی سامانه ضد هوایی اشغالگران از رهگیری آنها، دقیقا به اهداف خود اصابت کردند».
در ادامه این بیانیه آمده است: «این عملیات منجر به خسارات شدید به خودروها، انبارها و هواپیماهای اشغالگران و تعداد زیادی تلفات در بیان عناصر اشغالگر شد. به مردم خود میگوییم خمپارههایی که بیرون از پایگاه اشغالگران افتاد، راکتهای آمریکایی بودند که تلاش داشتند موشکهای ما را رهگیری کنند».
این گروه تازه تأسیس عراقی وعده داد: «این میثاق خود با مردم صبورمان را تجدید میکنیم، که ما خواست شما برای گرفتن انتقام سرداران شهید را اجابت میکنیم و اشغالگران آمریکایی در هیچجایی امنیت نخواهند داشت، حتی در کردستان [عراق]، به شما وعده عملیات دیگری را میدهیم».
حمله به مواضع اشغالگران در عراق
شامگاه دوشنبه بود که منابع خبری گزارش دادند که فرودگاه بینالمللی اربیل و یک پایگاه آمریکا در این فرودگاه هدف حمله راکتی قرارگرفته است. خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از منابع امنیتی گزارش داد، راکتها یک پایگاه را که نیروهای تحت فرمان آمریکا در آن مستقر هستند، هدف قرار دادهاند.شبکه الجزیره به نقل از خبرنگار خود در عراق نوشت که آژیرهای خطر در کنسولگری آمریکا پس از هدف قرار گرفتن فرودگاه به صدا درآمدهاند.
تلفات نیروهای آمریکایی در اربیل
درحالیکه سخنگوی نیروهای ائتلاف در عراق تعداد آمریکاییهای آسیبدیده در حمله راکتی به اربیل را فقط یک نظامی اعلام کرده بود اما پنتاگون میگوید ۵ آمریکایی در این عملیات مجروح شدند.به نوشته وبگاه «دیفنسوان»،یک مقام وزارت دفاع آمریکا بامداد سهشنبه تعداد اتباع آمریکایی مجروح در جریان عملیات علیه پایگاه این کشور در اربیل را ۵ نفر اعلام کرد.این مقام نظامی آمریکا که خواست نامش فاش نشود به دیفنسوان گفت از آمریکاییهای مجروح شده، ۴ نفر پیمانکار غیرنظامی و یک نفر نیروی نظامی بودند.وی همچنین توضیح داد که یک پیمانکار غیرنظامی دیگر که در این عملیات کشته شد، آمریکایی نبود.از سوی دیگر،یک مقام آمریکایی نیز در گفتوگو «جنیفر گریفین» خبرنگار دفاعی شبکه «فاکسنیوز» مدعی شد ۱۴ فروند راکت به سمت پایگاه آمریکا در اربیل شلیکشده است.
این مقام آمریکایی که نامش فاش نشد، در مصاحبه با گریفین ادعا کرد که از این تعداد، ۴ فروند راکت به پایگاه آمریکا اصابت کرده و ۱۰ فروند نیز در محوطه بیرون آن فرود آمده است.به نوشته خبرگزاری «آسوشیتدپرس»یک مقام کاخ سفید نیز گفت که «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا درباره حمله به نظامیان این کشور در اربیل، گزارش اطلاعاتی دریافت کرده است.پیش از این نیز، دو منبع امنیتی آمریکایی گفتند که عملیات اربیل با استفاده از راکتهای ۱۰۷ میلیمتری - که نوع معمول در دیگر حملات علیه پایگاههای آمریکایی در عراق هستند - انجامگرفته و از فاصله حدود ۸ کیلومتری غرب اربیل شلیک شدند. اداره ضد تروریسم منطقه کردستان عراق نیز خبر داد؛ خودروی کشفشده حامل آتشبار ۲۴ راکت بود که ۳ فروند از آنها شلیک نشده بودند. این راکتها از منطقه «کانی قرزاله» به سمت نظامیان آمریکایی پرتاب شدند.
کانال تلگرامی «صابریننیوز» نیز در خبری اختصاصی به نقل از یک منبع مطلع گزارش داد که در جریان عملیات راکتی علیه پایگاه آمریکایی در اربیل،یک فروند هواپیمای «سوپر کِیاِنسی ۳۵۰» متعلق به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) آسیب جدی دیده و یک فروند پهپاد «امکیو ۱سی» نابودشده است.
وحشت کاخ سفید
وزیر خارجه آمریکا بعد از تماس تلفنی با نخستوزیر اقلیم کردستان عراق درباره حمله به پایگاه نظامیان اشغالگر آمریکایی در اربیل درباره این حمله بیانیه صادر کرد.
به گزارش وبسایت وزارت خارجه آمریکا،در این بیانیه آمده است :ما از حمله راکتی به منطقه کردستان عراق به خشم آمدیم.گزارشهای اولیه نشان میدهند که در این حملات یک پیمانکار غیرنظامی کشته و چند تن از اعضای ائتلاف (به رهبری آمریکا) شامل یک پرسنل نیروهای مسلح و پیمانکاران آمریکایی زخمی شدند».
وی افزود: «من با مسرور بارزانی نخستوزیر حکومت منطقهای کردستان برای گفتوگو درباره این حادثه حرف زدهام و بر حمایتمان برای تلاشها به منظور تحقیق و حساب کشی کردن از مسببان این حمله تأکید کردم».
پیش از این، مسرور بارزانی نخستوزیر اقلیم کردستان عراق از تماس تلفنی خود با آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا درباره این حمله خبر داد و گفت که دو طرف برای همکاری نزدیک جهت تحقیق درباره عاملان این حمله توافق کردند.با این حال، شواهد موجود بیانگر وحشت مشترک ایالاتمتحده و مهرههای واشنگتن در منطقه نسبت به استمرار حملات به اشغالگران عراق میباشد. مطابق مصوبه پارلمان عراق، اکنون نیروهای آمریکایی حکم اشغالگر را در این کشور داشته و باید هر چه سریعتر ، خاک عراق را ترک کنند. با این حال، دو حزب دموکرات و جمهوریخواه که مسبب کشتار و آوارگی مردم عراق طی سالهای اخیر بودهاند، در مقابل اخراج نیروهای خود از این کشور و منطقه مقاومت میکنند. مقاومتی که در نهایت در هم خواهد شکست....

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 12
تحکیم کمربند امنیت دریایی در سایه رزمایش مشترک ایران و روسیه
مصطفی هدایی
روز سهشنبه 28 بهمنماه 1399 رزمایش مرکب کمربند امنیت دریایی ایران و روسیه در شمال اقیانوس هند آغاز شد. امیر دریادار دوم طحانی سخنگوی رزمایش درباره ابعاد این رزمایش گفته بود: «رزمایش با شعار «همکاری جمعی در دریا برای امنیت تجارت دریایی» در منطقهای به وسعت ۱۷ هزار کیلومتر برگزار میشود.
هدف صلح، دوستی و امنیت تجارت بینالملل
امیر طحانی هدف از برگزاری این رزمایش راتحکیم امنیت و مبانی آن در منطقه و گسترش همکاریهای دوجانبه میان دو کشور اعلام کرده و عنوان داشت: «این رزمایش برابر برنامههای از پیش تعیینشده در شمال اقیانوس هند گسترش خواهد داشت. تمرینهای تاکتیکی متنوعی ازجمله نجات شناور دچار حریق، آزادسازی شناور مورد تعرض قرارگرفته، تیراندازی علیه اهداف مشخص، تیراندازی شبانه به اهداف هوایی و سایر تمرینات تاکتیکی و عملیاتی در این رزمایش پیشبینیشده است. از اهداف این رزمایش میتوان به تقویت امنیت تجارت دریایی بینالمللی و مقابله با دزدی دریایی و تروریسم دریایی و تبادل اطلاعات در حوزه امداد و نجات دریایی و تبادل تجربیات عملیاتی و تاکتیکی اشاره کرد.»
روز دوشنبه 27 بهمنماه، ناوگان نیروی دریایی روسیه در دریای بالتیک برای پیوستن به رزمایش به سمت اقیانوس هند حرکت کردند و روز سهشنبه ناوگروه کشور روسیه متشکل از فریگت Stoiky و ناو سوخترسان Kola مورد استقبال نیروی دریایی ایران قرار گرفتند.
در همان روز، امیر دریادار «حبیبالله سیاری» معاون هماهنگکننده ارتش جمهوری اسلامی ایران گفته بود: «رزمایش دریایی مشترک با کشور روسیه بیانگر اقتدار دریایی نیروهای مسلح ایران است که این رزمایش بهمنظور برقراری امنیت در شمال اقیانوس هند برگزار میشود. این رزمایش دومین رزمایش کشورهای ایران و روسیه در جنوب کشور است که بهمنظور برقراری امنیت در شمال اقیانوس هند برگزار خواهد شد.»
پیشازاین نیز مانور دریایی مشترک ایران، روسیه و چین در دیماه سال 98 برگزار شده بود. رزمایش مشترک ایران و دو قدرت نظامی جهانی برای اولینبار پس از انقلاب اسلامی بود که اتفاق میافتاد و براساس اعلام مسئولان نظامی و دفاعی کشور، رزمایش مرکب دریایی بهعنوان نقطه عطفی برای ادامه همکاریها محسوب میشد.
این همکاریها به برگزاری رزمایش مرکب ایران و روسیه در بهمن امسال ختم شد و گزارشهايی از رزمایشهای مشترک دیگر با حضور چین نیز مخابره شده است.
رزمایش سال گذشته ایران، روسیه و چین بازتاب گستردهای در رسانههای جهان و محافل نظامی در پی داشت.
نشریه دولتی گلوبال تایمز چین، آن رزمایش را پیامی به آمریکا تفسیر کرده بود که پکن در مقابل تهدیدات و تنشهای ایجادشده در خلیجفارس و جریان صدور امن نفت از این منطقه متعهد است و توانایی این کشور را در حراست از امنیت دریایی خلیجفارس به آمریکا نشان داد.
همچنین از دیگر پیامهای رزمایش سهجانبه، هشدار به آمریکا برای ایجاد ناامنی در خلیجفارس در پی خروج از برجام عنوان شده بود.
تحولات بنیادین امنیتی در منطقه
روند موجود در معادلات قدرت در جهان بهویژه در بخشهای اقتصادی و نظامی نشان میدهد که پیمانهای متنوعی خارج از قطبهای نظام لیبرالیستی غرب در حال شکلگیری و تقویت است.
حوزه نظامی و دفاعی که راهبردیترین بخشها برای حفظ و افزایش قدرت کشورهاست، در این روند شاهد ظهور قطبهای قدرتمندی است که میتوانند پیمانهای دفاعی و امنیتی جدیدی را شکل ببخشند.
ایران، روسیه و چین در چند سال گذشته توانستهاند به نحو قابلتأملی بر این محور حرکت کنند و روابط خود را در بخش نظامی و دفاعی تقویت سازند.
بهطورکلی از دو دهه قبل روابط این سه کشور موردتوجه استراتژیستها و اتاق فکرهای جهان بوده و در اصطلاحی از پیوند «اژدها، شیر و خرس» در آینده خبر میدادند. شیر نماد ایران، اژدها نماد چین و خرس نماد روسیه است. با افزایش خودباوری و آگاهی دولتها و ملتهای جهان در نظام سلسله مراتبی و هژمونی دو دهه اخیر، انحطاط قدرت در زمینههای مختلف از دست آمریکا خارج شده و درحالحاضر شاهد جهان پساآمریکایی هستیم.
توزیع قدرت در شکل و شمایل جدیدی در حال وقوع است و قدرتهای اقتصادی و نظامی در گوشه و کنار جهان سر برآورده و خود را در فضای سلسله مراتبی بالا کشیدهاند. چین، روسیه، کره جنوبی، هند، برزیل، آفریقای جنوبی، ژاپن، ایران و ... ازجمله کشورهایی هستند که ابعاد مختلف قدرت خود را تقویت کردهاند. ایران پس از تثبیت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و پایان جنگ تحمیلی عراق، در نظام جهانی بهعنوان یک قدرت برتر منطقهای شناخته میشود که در حال تثبیت این قدرت و ارتقاء به سطح جهانی است. کشوری که میتواند بهراحتی قدرت آمریکا را در منطقه به چالش بکشد و با قدرتهای بزرگ نظامی دیگر رزمایش و مانور مشترک برگزار کند.
از سه کشور ایران، روسیه و چین بهعنوان سه قدرت برتر جهانی در آیندهای نزدیک یاد میشود. تهدیدات جهانی و منافع منطقهای و جهانی این سه قدرت را بیشازپیش در کنار یکدیگر قرار داده است. بیشتر تهدیدات مشترک این سه کشور از حوزه غرب و اروپا شکل گرفته است. بهطور مثال رفتارهای آمریکا در قبال ایران در چهار دهه گذشته و تهدید و فشار به قدرتهای دیگر جهان برای اعمال تحریمهای یکجانبه علیه تهران، باعث شده تا پکن و مسکو رفتار مستقلتری نسبت به ایران در پروندههای سیاست خارجی داشته باشند. ازجمله پیامهایی که از رزمایش مشترک ایران، چین و روسیه در دیماه 98 از سوی رسانههای جهان برداشت شد، هشدار پکن و مسکو به آمریکا در قبال رفتارش با ایران بود.
واشنگتن در دو دهه گذشته بدون توجه به تغییرات قدرت در جهان، مداخلاتش را در مناطق مختلف افزایش داده و نوعی قیمومیت و نقش هژمونی برای خود قائل شده است. این نوع مداخلات بهصورت مستقیم و غیرمستقیم منافع کشورهای قدرتمندی چون چین و روسیه را تحتالشعاع قرار داده و آنها را بر آن داشته تا در ائتلافها و پیمانهای نوینی مشارکت کرده و دامنه تهدیدات را کاهش داده و حتی با آن مقابله کنند.
چین بهعنوان غول اقتصادی نوظهور جهان وارد یک جنگ اقتصادی عمیقی با آمریکا شده که تبلور عینی آن را در دوره دونالد ترامپ شاهد بودیم.
همچنین آمریکا به بهانه تأمین امنیت ژاپن، کره جنوبی و تایوان مانورهای بزرگی را در دریای چین برگزار میکند و این موارد به محرکهای اصلی پکن برای افزایش قدرت نظامی و گسترش روابط با کشورهایی چون ایران و روسیه بدل شده است. در سوی دیگر، روسیه پس از صاف کردن قامت خود از خرابههای اتحاد جماهیر شوروی قصد بازیابی قدرت خود را دارد ولی با مانعی به نام آمریکا روبهرو است. ناتو مرزهای خود را تا مرز روسیه گسترش داده و تهدیدات جدی را متوجه مسکو کرده است.
تهدیدات مشترک میان روسیه، چین و ایران که هر یک در مناطق خود قدرت برتر هستند و در معادلات جهانی نیز توانستهاند به قدرت تأثیرگذار تبدیل شوند، منافع مشترکی را میان این سه رقم زده است. همکاری اقتصادی، نظامی- دفاعی، انرژی و دیپلماتیک بستری را فراهم ساخته که ائتلاف قدرتمندی را در آینده نوید میدهد. همکاری ایران و روسیه در بحران جنگ داخلی سوریه نشان داد حرکت اجتنابناپذیری بهسوی اتحاد و ائتلاف باثبات در حال وقوع است و سیاست بینالملل شاهد ورود وزنه جدید در معادلات قدرت است.
روز سهشنبه 28 بهمنماه 1399 رزمایش مرکب کمربند امنیت دریایی ایران و روسیه در شمال اقیانوس هند آغاز شد. امیر دریادار دوم طحانی سخنگوی رزمایش درباره ابعاد این رزمایش گفته بود: «رزمایش با شعار «همکاری جمعی در دریا برای امنیت تجارت دریایی» در منطقهای به وسعت ۱۷ هزار کیلومتر برگزار میشود.
هدف صلح، دوستی و امنیت تجارت بینالملل
امیر طحانی هدف از برگزاری این رزمایش راتحکیم امنیت و مبانی آن در منطقه و گسترش همکاریهای دوجانبه میان دو کشور اعلام کرده و عنوان داشت: «این رزمایش برابر برنامههای از پیش تعیینشده در شمال اقیانوس هند گسترش خواهد داشت. تمرینهای تاکتیکی متنوعی ازجمله نجات شناور دچار حریق، آزادسازی شناور مورد تعرض قرارگرفته، تیراندازی علیه اهداف مشخص، تیراندازی شبانه به اهداف هوایی و سایر تمرینات تاکتیکی و عملیاتی در این رزمایش پیشبینیشده است. از اهداف این رزمایش میتوان به تقویت امنیت تجارت دریایی بینالمللی و مقابله با دزدی دریایی و تروریسم دریایی و تبادل اطلاعات در حوزه امداد و نجات دریایی و تبادل تجربیات عملیاتی و تاکتیکی اشاره کرد.»
روز دوشنبه 27 بهمنماه، ناوگان نیروی دریایی روسیه در دریای بالتیک برای پیوستن به رزمایش به سمت اقیانوس هند حرکت کردند و روز سهشنبه ناوگروه کشور روسیه متشکل از فریگت Stoiky و ناو سوخترسان Kola مورد استقبال نیروی دریایی ایران قرار گرفتند.
در همان روز، امیر دریادار «حبیبالله سیاری» معاون هماهنگکننده ارتش جمهوری اسلامی ایران گفته بود: «رزمایش دریایی مشترک با کشور روسیه بیانگر اقتدار دریایی نیروهای مسلح ایران است که این رزمایش بهمنظور برقراری امنیت در شمال اقیانوس هند برگزار میشود. این رزمایش دومین رزمایش کشورهای ایران و روسیه در جنوب کشور است که بهمنظور برقراری امنیت در شمال اقیانوس هند برگزار خواهد شد.»
پیشازاین نیز مانور دریایی مشترک ایران، روسیه و چین در دیماه سال 98 برگزار شده بود. رزمایش مشترک ایران و دو قدرت نظامی جهانی برای اولینبار پس از انقلاب اسلامی بود که اتفاق میافتاد و براساس اعلام مسئولان نظامی و دفاعی کشور، رزمایش مرکب دریایی بهعنوان نقطه عطفی برای ادامه همکاریها محسوب میشد.
این همکاریها به برگزاری رزمایش مرکب ایران و روسیه در بهمن امسال ختم شد و گزارشهايی از رزمایشهای مشترک دیگر با حضور چین نیز مخابره شده است.
رزمایش سال گذشته ایران، روسیه و چین بازتاب گستردهای در رسانههای جهان و محافل نظامی در پی داشت.
نشریه دولتی گلوبال تایمز چین، آن رزمایش را پیامی به آمریکا تفسیر کرده بود که پکن در مقابل تهدیدات و تنشهای ایجادشده در خلیجفارس و جریان صدور امن نفت از این منطقه متعهد است و توانایی این کشور را در حراست از امنیت دریایی خلیجفارس به آمریکا نشان داد.
همچنین از دیگر پیامهای رزمایش سهجانبه، هشدار به آمریکا برای ایجاد ناامنی در خلیجفارس در پی خروج از برجام عنوان شده بود.
تحولات بنیادین امنیتی در منطقه
روند موجود در معادلات قدرت در جهان بهویژه در بخشهای اقتصادی و نظامی نشان میدهد که پیمانهای متنوعی خارج از قطبهای نظام لیبرالیستی غرب در حال شکلگیری و تقویت است.
حوزه نظامی و دفاعی که راهبردیترین بخشها برای حفظ و افزایش قدرت کشورهاست، در این روند شاهد ظهور قطبهای قدرتمندی است که میتوانند پیمانهای دفاعی و امنیتی جدیدی را شکل ببخشند.
ایران، روسیه و چین در چند سال گذشته توانستهاند به نحو قابلتأملی بر این محور حرکت کنند و روابط خود را در بخش نظامی و دفاعی تقویت سازند.
بهطورکلی از دو دهه قبل روابط این سه کشور موردتوجه استراتژیستها و اتاق فکرهای جهان بوده و در اصطلاحی از پیوند «اژدها، شیر و خرس» در آینده خبر میدادند. شیر نماد ایران، اژدها نماد چین و خرس نماد روسیه است. با افزایش خودباوری و آگاهی دولتها و ملتهای جهان در نظام سلسله مراتبی و هژمونی دو دهه اخیر، انحطاط قدرت در زمینههای مختلف از دست آمریکا خارج شده و درحالحاضر شاهد جهان پساآمریکایی هستیم.
توزیع قدرت در شکل و شمایل جدیدی در حال وقوع است و قدرتهای اقتصادی و نظامی در گوشه و کنار جهان سر برآورده و خود را در فضای سلسله مراتبی بالا کشیدهاند. چین، روسیه، کره جنوبی، هند، برزیل، آفریقای جنوبی، ژاپن، ایران و ... ازجمله کشورهایی هستند که ابعاد مختلف قدرت خود را تقویت کردهاند. ایران پس از تثبیت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و پایان جنگ تحمیلی عراق، در نظام جهانی بهعنوان یک قدرت برتر منطقهای شناخته میشود که در حال تثبیت این قدرت و ارتقاء به سطح جهانی است. کشوری که میتواند بهراحتی قدرت آمریکا را در منطقه به چالش بکشد و با قدرتهای بزرگ نظامی دیگر رزمایش و مانور مشترک برگزار کند.
از سه کشور ایران، روسیه و چین بهعنوان سه قدرت برتر جهانی در آیندهای نزدیک یاد میشود. تهدیدات جهانی و منافع منطقهای و جهانی این سه قدرت را بیشازپیش در کنار یکدیگر قرار داده است. بیشتر تهدیدات مشترک این سه کشور از حوزه غرب و اروپا شکل گرفته است. بهطور مثال رفتارهای آمریکا در قبال ایران در چهار دهه گذشته و تهدید و فشار به قدرتهای دیگر جهان برای اعمال تحریمهای یکجانبه علیه تهران، باعث شده تا پکن و مسکو رفتار مستقلتری نسبت به ایران در پروندههای سیاست خارجی داشته باشند. ازجمله پیامهایی که از رزمایش مشترک ایران، چین و روسیه در دیماه 98 از سوی رسانههای جهان برداشت شد، هشدار پکن و مسکو به آمریکا در قبال رفتارش با ایران بود.
واشنگتن در دو دهه گذشته بدون توجه به تغییرات قدرت در جهان، مداخلاتش را در مناطق مختلف افزایش داده و نوعی قیمومیت و نقش هژمونی برای خود قائل شده است. این نوع مداخلات بهصورت مستقیم و غیرمستقیم منافع کشورهای قدرتمندی چون چین و روسیه را تحتالشعاع قرار داده و آنها را بر آن داشته تا در ائتلافها و پیمانهای نوینی مشارکت کرده و دامنه تهدیدات را کاهش داده و حتی با آن مقابله کنند.
چین بهعنوان غول اقتصادی نوظهور جهان وارد یک جنگ اقتصادی عمیقی با آمریکا شده که تبلور عینی آن را در دوره دونالد ترامپ شاهد بودیم.
همچنین آمریکا به بهانه تأمین امنیت ژاپن، کره جنوبی و تایوان مانورهای بزرگی را در دریای چین برگزار میکند و این موارد به محرکهای اصلی پکن برای افزایش قدرت نظامی و گسترش روابط با کشورهایی چون ایران و روسیه بدل شده است. در سوی دیگر، روسیه پس از صاف کردن قامت خود از خرابههای اتحاد جماهیر شوروی قصد بازیابی قدرت خود را دارد ولی با مانعی به نام آمریکا روبهرو است. ناتو مرزهای خود را تا مرز روسیه گسترش داده و تهدیدات جدی را متوجه مسکو کرده است.
تهدیدات مشترک میان روسیه، چین و ایران که هر یک در مناطق خود قدرت برتر هستند و در معادلات جهانی نیز توانستهاند به قدرت تأثیرگذار تبدیل شوند، منافع مشترکی را میان این سه رقم زده است. همکاری اقتصادی، نظامی- دفاعی، انرژی و دیپلماتیک بستری را فراهم ساخته که ائتلاف قدرتمندی را در آینده نوید میدهد. همکاری ایران و روسیه در بحران جنگ داخلی سوریه نشان داد حرکت اجتنابناپذیری بهسوی اتحاد و ائتلاف باثبات در حال وقوع است و سیاست بینالملل شاهد ورود وزنه جدید در معادلات قدرت است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 6
«اسباب» بازی در فضای مجازی
گروه فرهنگی
ششمین دوره جشنواره ملی اسباببازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با توجه به شیوع ویروس کرونا از صبح دیروز بهصورت مجازی برگزار و برای عموم مردم قابلدسترسی خواهد بود.
شاید یکی از مهمترین کارکردهای حوزه اسباببازی ایجاد خلاقیت و بروز و ظهور توانمندیهای کودکان و نوجوانان در حوزههای مختلف است که باعث میشود این حوزه در تعلیم و تربیت کودکان از اهمیت بالایی برخوردار باشد.
توجه به تولیدات داخلی و مقابله با تهاجم فرهنگی در این زمینه یکی از کارکردهایی است که باید سیاستگذاران این حوزه به آن توجه کرده و برای آن برنامهریزی نمایند.
بر اساس این گزارش سجاد رشیدی پور، مدیرکل فناوری اطلاعات و تحول اداری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهعنوان «مسئول کمیته راهبری فضای مجازی» این جشنواره منصوبشده است. این جشنواره باهدف کمک به ساماندهی و رونق صنعت اسباببازی از سال ۱۳۹۴ آغاز به کارکرد و امسال با شیوع کرونا روند برپایی آن با تغییراتی مواجه شد و بهنوعی ششمین دوره خود را با یک تفاوت عمده یعنی برپایی این رویداد فرهنگی بهصورت مجازی و باهدف حمایت از کالای ایرانی و کمک به رونق تولید و باهدف برقراری ارتباط میان طراحان، تولیدکنندگان و سرمایهگذاران
در حوزه اسباببازی با همراهی شورای نظارت بر اسباببازی کلید زده است.
محسن حموله دبیر ششمین جشنواره ملی اسباببازی در احکام جداگانهای
محسن رجبی، تولیدکننده اسباببازی، مؤلف و مدرس درزمینه افزایش هوش مالی کودکان را بهعنوان «مسئول کمیته برگزاری نمایشگاه تخصصی دستاوردهای صنعت اسباببازیایرانی»، آیدین مهدیزاده، مدرس دانشگاه علم و هنر، شهید رجایی و دبیر رویداد ملی ایدهآزاد اسباببازی را بهعنوان «مسئول کمیته رقابتی» و
بهنام زنگی، عضو هیئتعلمی دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس و صاحبامتیاز و مدیرمسئول فصلنامه علمی پژوهشی پژوهش هنر را بهعنوان «مسئول کمیته علمی» معرفی کرد. وی همچنین، محمد صائبی فعال فرهنگی را بهعنوان «مسئول کمیته ترویجی بازی و اسباببازی» منصوب کرد. وی همچنین، شایان فروزندهدل طراح پژوهشگر و مدیرعامل مؤسسه آموزشی پژوهشی و تولیدی درزمینه اسباببازی را بهعنوان مشاور و «مسئول جذب مشارکت و حمایت مالی» و قاسم مرادی، مدیر مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون را بهعنوان «مسئول کمیته پشتیبانی» این جشنواره معرفی کرد. در بررسی بیشتر و واکاوی جزئیات این جشنواره خبرنگار فرهنگی «رسالت» به گفتوگو با محسن حموله، دبیر جشنواره اسباببازی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پرداخت.
حمایت از تولید داخلی اسباببازی با شعار آینده را باید ساخت
دبیر جشنواره اسباببازی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تشریح جزئیات ششمین دوره از جشنواره ملی اسباببازی کشور به خبرنگار «رسالت» عنوان کرد:
«شورای برنامهریزی جشنواره ملی اسباببازی تصمیم گرفت تا ششمین دوره از جشنواره را با توجه به شیوع ویروس کرونا و عدم برگزاری حضوری سایر جشنوارهها، غیرحضوری و بهصورت فروشگاه اینترنتی برگزار کند.
به همین جهت فناوریهای لازم اتخاذ و کلیه برنامههای حضوری سالهای گذشت
به شکل اینترنتی مبدل شد.»
وی افزود: «تمامی برنامههای سالهای گذشته همچون؛ نمایشگاههای تخصصی، ترویجی، بازار اسباببازی، بخش رقابتی و نشستهای علمی که در سطح ملی و چهبسا بینالمللی برگزار میگشت حال در قالب فروشگاه مجازی درآمده است.»حموله تصریح کرد: «کمیته داوری ششمین دوره از جشنواره ملی اسباببازی، عهدهدار بخش رقابتی است به همین خاطر پس از دریافت ۴۴۰ محصول برترین عروسک و اسباببازیهای ایرانی را معرفی و بر سایت کانون قرار دادند. در این راستا 6 نشست آموزشی نیز در نظر گرفته شد تا بر اساس آن علاقهمندان از کلیه نقاط کشور حضور پیدا کنند و سرانجام با رضایتمندی مطلوب، تجربههای جدیدی کسب کنند. همچنین در این نشستها از تجربه کشورهای اروپایی و آسیایی نیز الهام گرفته شد.»
دبیر جشنواره اسباببازی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همچنین خاطرنشان کرد: «لازم به ذکر است تا بگویم طی روزهای گذشته میزبان مهمانهایی از کشورهای ژاپن، هندوستان، فرانسه، دانمارک، آلمان، سوئد و سوئیس بودیم تا سخنرانی کنند و از مهارت و تجربههایشان رویکرد مناسب اتخاذ شود.»
از تهدید کرونا تا تبدیل فرصت
وی گفت: «پس از فراخوان کمیته، ۱۴۰ شرکت در بخش تخصصی جشنواره ثبتنام کردند که از این تعداد ۱۱۲ شرکت تولیدکننده اسباببازی و ۲۸ شرکت تولیدکننده عروسکهای ایرانی بودند. سایت جشنواره ملی اسباببازی به نشانی irantoyfastival.ir بهعنوان یک مرجع کامل از ۲۸بهمن ۱۳۹۹برای همگان حتی افرادی که در خارج از کشور زندگی میکنند، قابلدسترسی است و همه میتوانند از تولیدات و برنامههای آن استفاده کنند. براین اساس مقرر شد تا ۱۲۵۰اسباببازی و عروسک برای فروش عرضه شود که از این تعداد ۳۲۸نمونه از آنها عروسک ایرانی بوده و در سایت جشنواره قابلدسترسی است.»
او اظهار کرد: «بازار اسباببازی اينترنتی عرضه ۱۲۵۰ محصول را برای تمامی خانوارهای ایرانی در کلیه نقاط کشور آماده کرده و ارسال محصولات را نیز بهصورت رایگان در نظر گرفته است. پرداخت هزینهها نیز به دو صورت درب منزل و اینترنتی خواهد بود. به طورحتم ششمین دوره از جشنواره ملی عروسک فرصت بسیار خوبی خواهد بود چراکه طی سالهای گذشته، برگزاری جشنواره تنها در شهر تهران امکانپذیر بود و سایر شهرها قادر به بازدید و خرید محصولات نبودند.»حموله در پایان این گفتوگو بیان کرد:
«با توجه به اینکه کرونا همه جشنوارههای فرهنگی را تحت تأثیر قرار داد اما جشنواره اسباببازی این تهدید را به فرصت تبدیل کرد و تصمیم گرفت جشنواره مجازی را راهاندازی کنند تا خانوادهها و مخاطبان اسباببازی بتوانند بهخوبی در این زمینه تولیدات خود را در اختیارشان قرار دهد. امیدوارم که مردم این دوره از جشنواره را با دیگر دورهها قیاس نکنند. زیرا امسال برای بار اول است که جشنواره بهصورت مجازی برگزار میشود. شعار جشنواره هم باید آینده را ساختمی باشد که هدفمان حمایت از تولید داخلی اسباببازی خواهد بود.»
ششمین دوره جشنواره ملی اسباببازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با توجه به شیوع ویروس کرونا از صبح دیروز بهصورت مجازی برگزار و برای عموم مردم قابلدسترسی خواهد بود.
شاید یکی از مهمترین کارکردهای حوزه اسباببازی ایجاد خلاقیت و بروز و ظهور توانمندیهای کودکان و نوجوانان در حوزههای مختلف است که باعث میشود این حوزه در تعلیم و تربیت کودکان از اهمیت بالایی برخوردار باشد.
توجه به تولیدات داخلی و مقابله با تهاجم فرهنگی در این زمینه یکی از کارکردهایی است که باید سیاستگذاران این حوزه به آن توجه کرده و برای آن برنامهریزی نمایند.
بر اساس این گزارش سجاد رشیدی پور، مدیرکل فناوری اطلاعات و تحول اداری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهعنوان «مسئول کمیته راهبری فضای مجازی» این جشنواره منصوبشده است. این جشنواره باهدف کمک به ساماندهی و رونق صنعت اسباببازی از سال ۱۳۹۴ آغاز به کارکرد و امسال با شیوع کرونا روند برپایی آن با تغییراتی مواجه شد و بهنوعی ششمین دوره خود را با یک تفاوت عمده یعنی برپایی این رویداد فرهنگی بهصورت مجازی و باهدف حمایت از کالای ایرانی و کمک به رونق تولید و باهدف برقراری ارتباط میان طراحان، تولیدکنندگان و سرمایهگذاران
در حوزه اسباببازی با همراهی شورای نظارت بر اسباببازی کلید زده است.
محسن حموله دبیر ششمین جشنواره ملی اسباببازی در احکام جداگانهای
محسن رجبی، تولیدکننده اسباببازی، مؤلف و مدرس درزمینه افزایش هوش مالی کودکان را بهعنوان «مسئول کمیته برگزاری نمایشگاه تخصصی دستاوردهای صنعت اسباببازیایرانی»، آیدین مهدیزاده، مدرس دانشگاه علم و هنر، شهید رجایی و دبیر رویداد ملی ایدهآزاد اسباببازی را بهعنوان «مسئول کمیته رقابتی» و
بهنام زنگی، عضو هیئتعلمی دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس و صاحبامتیاز و مدیرمسئول فصلنامه علمی پژوهشی پژوهش هنر را بهعنوان «مسئول کمیته علمی» معرفی کرد. وی همچنین، محمد صائبی فعال فرهنگی را بهعنوان «مسئول کمیته ترویجی بازی و اسباببازی» منصوب کرد. وی همچنین، شایان فروزندهدل طراح پژوهشگر و مدیرعامل مؤسسه آموزشی پژوهشی و تولیدی درزمینه اسباببازی را بهعنوان مشاور و «مسئول جذب مشارکت و حمایت مالی» و قاسم مرادی، مدیر مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون را بهعنوان «مسئول کمیته پشتیبانی» این جشنواره معرفی کرد. در بررسی بیشتر و واکاوی جزئیات این جشنواره خبرنگار فرهنگی «رسالت» به گفتوگو با محسن حموله، دبیر جشنواره اسباببازی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پرداخت.
حمایت از تولید داخلی اسباببازی با شعار آینده را باید ساخت
دبیر جشنواره اسباببازی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تشریح جزئیات ششمین دوره از جشنواره ملی اسباببازی کشور به خبرنگار «رسالت» عنوان کرد:
«شورای برنامهریزی جشنواره ملی اسباببازی تصمیم گرفت تا ششمین دوره از جشنواره را با توجه به شیوع ویروس کرونا و عدم برگزاری حضوری سایر جشنوارهها، غیرحضوری و بهصورت فروشگاه اینترنتی برگزار کند.
به همین جهت فناوریهای لازم اتخاذ و کلیه برنامههای حضوری سالهای گذشت
به شکل اینترنتی مبدل شد.»
وی افزود: «تمامی برنامههای سالهای گذشته همچون؛ نمایشگاههای تخصصی، ترویجی، بازار اسباببازی، بخش رقابتی و نشستهای علمی که در سطح ملی و چهبسا بینالمللی برگزار میگشت حال در قالب فروشگاه مجازی درآمده است.»حموله تصریح کرد: «کمیته داوری ششمین دوره از جشنواره ملی اسباببازی، عهدهدار بخش رقابتی است به همین خاطر پس از دریافت ۴۴۰ محصول برترین عروسک و اسباببازیهای ایرانی را معرفی و بر سایت کانون قرار دادند. در این راستا 6 نشست آموزشی نیز در نظر گرفته شد تا بر اساس آن علاقهمندان از کلیه نقاط کشور حضور پیدا کنند و سرانجام با رضایتمندی مطلوب، تجربههای جدیدی کسب کنند. همچنین در این نشستها از تجربه کشورهای اروپایی و آسیایی نیز الهام گرفته شد.»
دبیر جشنواره اسباببازی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همچنین خاطرنشان کرد: «لازم به ذکر است تا بگویم طی روزهای گذشته میزبان مهمانهایی از کشورهای ژاپن، هندوستان، فرانسه، دانمارک، آلمان، سوئد و سوئیس بودیم تا سخنرانی کنند و از مهارت و تجربههایشان رویکرد مناسب اتخاذ شود.»
از تهدید کرونا تا تبدیل فرصت
وی گفت: «پس از فراخوان کمیته، ۱۴۰ شرکت در بخش تخصصی جشنواره ثبتنام کردند که از این تعداد ۱۱۲ شرکت تولیدکننده اسباببازی و ۲۸ شرکت تولیدکننده عروسکهای ایرانی بودند. سایت جشنواره ملی اسباببازی به نشانی irantoyfastival.ir بهعنوان یک مرجع کامل از ۲۸بهمن ۱۳۹۹برای همگان حتی افرادی که در خارج از کشور زندگی میکنند، قابلدسترسی است و همه میتوانند از تولیدات و برنامههای آن استفاده کنند. براین اساس مقرر شد تا ۱۲۵۰اسباببازی و عروسک برای فروش عرضه شود که از این تعداد ۳۲۸نمونه از آنها عروسک ایرانی بوده و در سایت جشنواره قابلدسترسی است.»
او اظهار کرد: «بازار اسباببازی اينترنتی عرضه ۱۲۵۰ محصول را برای تمامی خانوارهای ایرانی در کلیه نقاط کشور آماده کرده و ارسال محصولات را نیز بهصورت رایگان در نظر گرفته است. پرداخت هزینهها نیز به دو صورت درب منزل و اینترنتی خواهد بود. به طورحتم ششمین دوره از جشنواره ملی عروسک فرصت بسیار خوبی خواهد بود چراکه طی سالهای گذشته، برگزاری جشنواره تنها در شهر تهران امکانپذیر بود و سایر شهرها قادر به بازدید و خرید محصولات نبودند.»حموله در پایان این گفتوگو بیان کرد:
«با توجه به اینکه کرونا همه جشنوارههای فرهنگی را تحت تأثیر قرار داد اما جشنواره اسباببازی این تهدید را به فرصت تبدیل کرد و تصمیم گرفت جشنواره مجازی را راهاندازی کنند تا خانوادهها و مخاطبان اسباببازی بتوانند بهخوبی در این زمینه تولیدات خود را در اختیارشان قرار دهد. امیدوارم که مردم این دوره از جشنواره را با دیگر دورهها قیاس نکنند. زیرا امسال برای بار اول است که جشنواره بهصورت مجازی برگزار میشود. شعار جشنواره هم باید آینده را ساختمی باشد که هدفمان حمایت از تولید داخلی اسباببازی خواهد بود.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 12
آمریکا در نقطه صفر سیاسی!
گروه بینالملل
بحران در معادلات سیاسی و اجرایی آمریکا روزبهروز عمیقتر میشود.اگرچه بحرانهای داخلی حزب جمهوریخواه اکنون به نقطه اوج خود رسیده است، اما این بحران، قطعا در آیندهای نزدیک به حزب دموکرات( حزب حاکم آمریکا) نیز تسری پیدا خواهد کرد.
بر اساس گزارش رادیو فرانسه، چنانکه انتظار میرفت، دونالد ترامپ در دومین استیضاح نیز تبرئه شد. در استیضاح دوم ، ۷ سناتور جمهوریخواه علیه ترامپ رأی دادند. در استیضاح قبلی، تنها یک سناتور جمهوریخواه (میت رامنی) رأی به محکومیت داده بود. روزنامه فرانسوی لوموند معتقد است که اگر رأیگیری بر سر استیضاح به صورت مخفی انجام میگرفت، بدون تردید شمار بیشتری از جمهوریخواهان علیه ترامپ رأی میدادند.درعینحال اجلاس اخیر بهوضوح نشان داد که اکثریت جمهوریخواهان همچنان از دونالد ترامپ پشتیبانی میکنند. نفوذ ترامپ در این حزب تازگی ندارد. او دستاندازی خود بر ساختارهای حزب جمهوریخواه را حداقل از آغاز کارزار انتخاباتیاش در سال ۲٠۱۵ آغاز کرد. بعد از پیروزی نیز، با جابهجایی افراد و سپردن مسئولیتهای جدید به طرفدارانش، نفوذ خود را بر حزب افزایش داد.
انتخابات ریاست جمهوری اخیر، به رغم پیروزی جو بایدن، نشان داد که ساختار حزبی به خوبی به نفع ترامپ عمل کرده، زیرا ۷۴٫۲ میلیون رأی به نام او به صندوقها ریخته شد. تاکنون هیچیک از نامزدهای جمهوریخواه به این میزان رأی دست نیافته بود. بسیاری از ناظران معتقدند که فقط نفرت عمیق بخشی از جامعه آمریکایی نسبت به ترامپ باعث شد که جو بایدن بیشتر از او (٨۱٫۲ میلیون) رأی بیاورد.اما ترامپ به جای پذیرش صریح شکست، به آخرین حربه خود، یعنی اعتراض به نتایج انتخابات متوسل شد و بالاخره کار را به جایی رسانید که روز ششم ژانویه گذشته، گروهی از طرفدارانش به ساختمان کنگره حمله بردند.اگرچه اینک ترامپ از اتهام تحریک به شورش تبرئه شده، اما مخالفان وی یقین دارند که بدون سخنان تحریکآمیز و تشویقهای غیرمستقیم او، مردم جرئت هجوم به ساختمان کنگره را پیدا نمیکردند.
روزنامه لوموند مینویسد که دموکراتها و مخالفان ترامپ ناچار بودند اتهام او را رسما تا قبل از پایان دوره ریاستجمهوریاش تفهیم کنند. به همین دلیل تشکیل پرونده بسیار عجولانه انجام شد. همچنین در آخرین روز استیضاح، امکان احضار شهود در مجلس سنا، بعد از کمی بحثوجدل کنار گذاشته شد. گفته میشود که در این مورد، فشارهای کاخ سفید بیاثر نبوده است. شاید جو بایدن نیز صلاح دیده که استیضاح را هرچه زودتر به پایان برساند تا ترامپ نتواند باز هم از جنجالها و حضور رسانهای بهره ببرد. در پایان استیضاح، رأیگیری مخفی نیز کنار گذاشته شد. همه این عوامل کاری کرد که رأی نهایی باعجله و بدون بررسی کافی صادر شود. در غیر این صورت، حتی اگر شمار آرا به محکومیت ترامپ منجر نمیشد، تعداد سناتورهای جمهوریخواه که علیه ترامپ موضع میگرفتند قطعا افزایش مییافت.
دودستگی عمیق در میان جمهوریخواهان
شاید درنهایت، آنچه در این استیضاح برای حزب جمهوریخواه مهمتر از همه بود، پنهان کردن دودستگی و اختلافات عمیقی است که در درون حزب ریشه دوانده است. برای دولت بایدن نیز شاید فعلا سکوت ترامپ و به حاشیه رفتنش، بهتر از سایر راهحلها باشد.با این حال، گذشته از دو حزب اصلی و دولت، جامعه مدنی آمریکا هنوز پرونده را رها نکرده و پیامدهای رویدادهای حیرتانگیز ششم ژانویه هنوز به پایان نرسیده است. اگرچه دونالد ترامپ از سوی کنگره آمریکا «بیگناه» شناختهشده، اما بعید است که مخالفان سیاسی او، به راحتی وی را رها کنند! چه آنهایی که در حزب جمهوریخواه و چه آنهایی که در حزب دموکرات مشغول فعالیت هستند!
رادیو فرانسه
بحران در معادلات سیاسی و اجرایی آمریکا روزبهروز عمیقتر میشود.اگرچه بحرانهای داخلی حزب جمهوریخواه اکنون به نقطه اوج خود رسیده است، اما این بحران، قطعا در آیندهای نزدیک به حزب دموکرات( حزب حاکم آمریکا) نیز تسری پیدا خواهد کرد.
بر اساس گزارش رادیو فرانسه، چنانکه انتظار میرفت، دونالد ترامپ در دومین استیضاح نیز تبرئه شد. در استیضاح دوم ، ۷ سناتور جمهوریخواه علیه ترامپ رأی دادند. در استیضاح قبلی، تنها یک سناتور جمهوریخواه (میت رامنی) رأی به محکومیت داده بود. روزنامه فرانسوی لوموند معتقد است که اگر رأیگیری بر سر استیضاح به صورت مخفی انجام میگرفت، بدون تردید شمار بیشتری از جمهوریخواهان علیه ترامپ رأی میدادند.درعینحال اجلاس اخیر بهوضوح نشان داد که اکثریت جمهوریخواهان همچنان از دونالد ترامپ پشتیبانی میکنند. نفوذ ترامپ در این حزب تازگی ندارد. او دستاندازی خود بر ساختارهای حزب جمهوریخواه را حداقل از آغاز کارزار انتخاباتیاش در سال ۲٠۱۵ آغاز کرد. بعد از پیروزی نیز، با جابهجایی افراد و سپردن مسئولیتهای جدید به طرفدارانش، نفوذ خود را بر حزب افزایش داد.
انتخابات ریاست جمهوری اخیر، به رغم پیروزی جو بایدن، نشان داد که ساختار حزبی به خوبی به نفع ترامپ عمل کرده، زیرا ۷۴٫۲ میلیون رأی به نام او به صندوقها ریخته شد. تاکنون هیچیک از نامزدهای جمهوریخواه به این میزان رأی دست نیافته بود. بسیاری از ناظران معتقدند که فقط نفرت عمیق بخشی از جامعه آمریکایی نسبت به ترامپ باعث شد که جو بایدن بیشتر از او (٨۱٫۲ میلیون) رأی بیاورد.اما ترامپ به جای پذیرش صریح شکست، به آخرین حربه خود، یعنی اعتراض به نتایج انتخابات متوسل شد و بالاخره کار را به جایی رسانید که روز ششم ژانویه گذشته، گروهی از طرفدارانش به ساختمان کنگره حمله بردند.اگرچه اینک ترامپ از اتهام تحریک به شورش تبرئه شده، اما مخالفان وی یقین دارند که بدون سخنان تحریکآمیز و تشویقهای غیرمستقیم او، مردم جرئت هجوم به ساختمان کنگره را پیدا نمیکردند.
روزنامه لوموند مینویسد که دموکراتها و مخالفان ترامپ ناچار بودند اتهام او را رسما تا قبل از پایان دوره ریاستجمهوریاش تفهیم کنند. به همین دلیل تشکیل پرونده بسیار عجولانه انجام شد. همچنین در آخرین روز استیضاح، امکان احضار شهود در مجلس سنا، بعد از کمی بحثوجدل کنار گذاشته شد. گفته میشود که در این مورد، فشارهای کاخ سفید بیاثر نبوده است. شاید جو بایدن نیز صلاح دیده که استیضاح را هرچه زودتر به پایان برساند تا ترامپ نتواند باز هم از جنجالها و حضور رسانهای بهره ببرد. در پایان استیضاح، رأیگیری مخفی نیز کنار گذاشته شد. همه این عوامل کاری کرد که رأی نهایی باعجله و بدون بررسی کافی صادر شود. در غیر این صورت، حتی اگر شمار آرا به محکومیت ترامپ منجر نمیشد، تعداد سناتورهای جمهوریخواه که علیه ترامپ موضع میگرفتند قطعا افزایش مییافت.
دودستگی عمیق در میان جمهوریخواهان
شاید درنهایت، آنچه در این استیضاح برای حزب جمهوریخواه مهمتر از همه بود، پنهان کردن دودستگی و اختلافات عمیقی است که در درون حزب ریشه دوانده است. برای دولت بایدن نیز شاید فعلا سکوت ترامپ و به حاشیه رفتنش، بهتر از سایر راهحلها باشد.با این حال، گذشته از دو حزب اصلی و دولت، جامعه مدنی آمریکا هنوز پرونده را رها نکرده و پیامدهای رویدادهای حیرتانگیز ششم ژانویه هنوز به پایان نرسیده است. اگرچه دونالد ترامپ از سوی کنگره آمریکا «بیگناه» شناختهشده، اما بعید است که مخالفان سیاسی او، به راحتی وی را رها کنند! چه آنهایی که در حزب جمهوریخواه و چه آنهایی که در حزب دموکرات مشغول فعالیت هستند!
رادیو فرانسه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 9
شفافیت در رأس امور
سعید نوروزی
طرح شفافیت آرای نمایندگان مجلس شورای اسلامی بهعنوان یکی از طرحهای مهم در دورههای مختلف خانه ملت بهشمار میرود. نمایندگان مجلس یازدهم در روزهای آغازین فعالیت خود، طبق وعدههایی که داده بودند به سراغ طرح شفافیت آرا رفتند و اولین طرحی که از سوی نمایندگان پیگیری شد، همین طرح بود که با ۱۷۰ امضا تقدیم هیئترئیسه مجلس شد. بعد از جلسات کارشناسی و بررسی موارد موردنظر که چندماه طول کشید، درنهایت در ۱۵ بهمنماه این طرح به رأی گذاشته شد و نمایندگان مجلس با ۱۵۳ رأی موافق، ۶۳ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع از مجموع ۲۳۴ نماینده حاضر در جلسه علنی، با کلیات طرح شفافیت آرای نمایندگان مخالفت کردند.
اما این پایان طرح شفافیت آرا که تنها سه رأی تا تصویب فاصله داشت، نبود و ۵۵ نفر از نمایندگان پارلمان طی نامهای به هیئترئیسه خواستار بررسی مجدد طرح شفافیت آرای نمایندگان در صحن علنی مجلس شدند. درنهایت روز گذشته (سهشنبه) این طرح مجددا به رأی گذاشته شد که با نظر قاطع و مثبت نمایندگان، طرح شفافیت آرا دوباره در دستور کار نمایندگان مردم قرار گرفت. لازم به ذکر است این طرح با ۱۸۷ رأی موافق، ۳۸ رأی مخالف و ۱۱ رأی ممتنع از مجموع ۲۴۷ نماینده حاضر در صحن تصویب شد.
حمایت رئیس مجلس از شفافیت
محمدباقر قالیباف که از ابتدای دوره یازدهم مجلس همواره از طرح شفافیت آرا حمایت کرده بود، پس از جلسه ۱۵ بهمن پارلمان اعلام کرده بود: «بهعنوان اولین امضاکننده طرح شفافیت، اولین موافق تصویب اولویت بررسی آنهم بودم تا به وعده خود عمل کرده باشم.»
وی همچنین دیروز پس از رأی مثبت به بررسی مجدد طرح شفافیت آرای نمایندگان در سخنانی اظهار داشت: «ضعفهایی به طرح شفافیت آرا وجود دارد، اما با رأی نمایندگان و در مدار بررسی مجدد قرار گرفتن آن، مشکلات آن را رفع خواهیم کرد.»
برگ برنده مجلس یازدهم
موضوع شفافیت آرای نمایندگان، در مجلس دهم نیز بارها موردبحث قرار گرفت اما هر بار به بهانههای سیاسی از پرداختن به آن امتناع شد و در پایان شفافیت نتوانست بهعنوان قانون و یک دستاورد، خروجی مجلس آن دوره باشد. طرحی که تصویب آن میتوانست بخشی از عملکرد ضعیف مجلس دهم را جبران کند اما درنهایت با بیمهری نمایندگان دوره دهم قرار گرفت.
دراینبین کاندیداهای انتخابات مجلس یازدهم، شفافیت را یکی از اقدامات جدی خود نام بردند و بهاینترتیب «شفافیت آرای نمایندگان» شد یکی از وعدههای انتخاباتی و برگ برنده. مطمئنا میتوان گفت یکی از دلایل اصلی اقبال و رأی مردم به نمایندگان فعلی ماجرای شفافیت بود. حالا با ورود نمایندگان جدید به پارلمان و آغاز دوره مجلس انقلابی، امیدها برای به نتیجه رسیدن شفافیت در خانه ملت زنده شده است. در صورت تصویب نهایی این طرح موادی از آئیننامه داخلی مجلس شورای اسلامی اصلاح میشود تا رأی نمایندگان در مواردی که رأیگیری مخفی نیست بهصورت موافق، مخالف و ممتنع قابلرؤیت باشد. علاوه بر این طبق این طرح رأیگیری و مشروح مذاکرات در کمیسیونها هم قابلانتشار میشود.
چند نکته در خصوص شفافیت آرا و اهمیت آن
اصل موضوع شفافیت بهخودیخود یک ابزار مهم در مقابله با فساد است. متأسفانه امروز بهواسطه نبود شفافیت در نهادها و به دلیل نقصهای موجود در مسیر شفافیت و قانون، از فساد رنج برده و ضربه میخوریم. مطمئنا با شفافیت آرا در همه نهادهای رسمی، میتوان گام مهمی درحرکت به سمت مبارزه با فساد و لابیگری برداشت. در مجلس نیز شفافیت آرا آزادی عمل نماینده را برای ارتکاب عمل مجرمانه و قانونشکنی کاهش میدهد؛ لذا اگر میخواهیم فساد کمتر شود و لابیگری پایان یابد شفافیت لازمه گام اول است. لازم به یادآوری است که در مجلس دهم چندین بار اتفاق افتاده بود که طرح یا سؤالی از فلان وزیر، پیگیری شده بود اما قبل از اعلام وصول، بهخاطر لابیها، دادن وعدهها و مذاکرات پشت پرده، خیلی از نمایندگان امضای خود را پس گرفته بودند! پس یک دستاورد شفافیت آرا این است که میتواند جلوی این گونه رفتارهای غلط را بگیرد.
از سویی دیگر شفافیت جزء مطالبات اصلی جامعه از پارلمان جمهوری اسلامی است و اعلام وصول این طرح آنهم در نخستین روزهای مجلس یازدهم پاسخی به این مطالبه بود. حالا پس از رأی قاطع روز گذشته، مردم منتظر هستند این وعده به سرانجام برسد و بتوانند از نظرات و آرای نمایندگان خود نسبت به موضوعات کلان اطلاع پیدا کنند. بر کسی پوشیده نیست که شفافیت آرا ، حق مردم است و مردم حق دارند که بدانند در خانه ملت چه میگذرد و کدام اقدامات و طرحها در راستای منافع مردم و کشور است.
همچنین یکی دیگر از دستاوردهای اصلی این طرح، تقویت اعتماد عمومی به مسئولین است. در این روزها که بهواسطه عملکرد ضعیف دولت تدبیر و امید، اعتماد عمومی بهنظام کاهش پیدا کرده است، مطمئنا تصویب طرح شفافیت آرا میتواند اعتماد مردم را نسبت به مجلس و مسئولین بازگرداند. همچنین اجرای این طرح میتواند نظارت مردمی را بر وکلای ملت افزایش داده و عملکرد آنها زیر ذرهبین افکار عمومی قرار گیرد.
با عملکرد مجلس دهم روشن شد تا زمانی که شفافیت نباشد، این نهاد نمیتواند به رأس امور برگردد. زیرا نمایندهای که مشخص نکند برای چه و به چه علت به طرح و لایحهای رأی داده و منطق و استدلالش چه بوده، مجلسی محافظهکار میماند و هرگز نمیتواند جایگاه اصلی خود را پیدا کند. این نیز میتواند یکی از معیارهایی باشد که نمایندگان مجلس، به شفافیت آرا بپردازند و آن را تصویب کنند.
در ماههای گذشته بود که آقای قالیباف رسما اعلام کرده بود: «یکی از رویکردهای مجلس یازدهم و خواسته نمایندگان و مردم موضوع شفافیت است و شفافیت از اولویتهای مجلس میباشد.» پس باید امیدوار بود مجلس شورای اسلامی پیشگام شفافیت شده و با تصویب این طرح، از سویی برگ برنده و دستاوردی بزرگ را در کارنامه خود ثبت کند و از سوی دیگر، باعث شود دیگر نهادها نیز به این مطالبه عمومی پیوسته و در راستای شفافیت باقی ارکان نظام قدم بردارند.
طرح شفافیت آرای نمایندگان مجلس شورای اسلامی بهعنوان یکی از طرحهای مهم در دورههای مختلف خانه ملت بهشمار میرود. نمایندگان مجلس یازدهم در روزهای آغازین فعالیت خود، طبق وعدههایی که داده بودند به سراغ طرح شفافیت آرا رفتند و اولین طرحی که از سوی نمایندگان پیگیری شد، همین طرح بود که با ۱۷۰ امضا تقدیم هیئترئیسه مجلس شد. بعد از جلسات کارشناسی و بررسی موارد موردنظر که چندماه طول کشید، درنهایت در ۱۵ بهمنماه این طرح به رأی گذاشته شد و نمایندگان مجلس با ۱۵۳ رأی موافق، ۶۳ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع از مجموع ۲۳۴ نماینده حاضر در جلسه علنی، با کلیات طرح شفافیت آرای نمایندگان مخالفت کردند.
اما این پایان طرح شفافیت آرا که تنها سه رأی تا تصویب فاصله داشت، نبود و ۵۵ نفر از نمایندگان پارلمان طی نامهای به هیئترئیسه خواستار بررسی مجدد طرح شفافیت آرای نمایندگان در صحن علنی مجلس شدند. درنهایت روز گذشته (سهشنبه) این طرح مجددا به رأی گذاشته شد که با نظر قاطع و مثبت نمایندگان، طرح شفافیت آرا دوباره در دستور کار نمایندگان مردم قرار گرفت. لازم به ذکر است این طرح با ۱۸۷ رأی موافق، ۳۸ رأی مخالف و ۱۱ رأی ممتنع از مجموع ۲۴۷ نماینده حاضر در صحن تصویب شد.
حمایت رئیس مجلس از شفافیت
محمدباقر قالیباف که از ابتدای دوره یازدهم مجلس همواره از طرح شفافیت آرا حمایت کرده بود، پس از جلسه ۱۵ بهمن پارلمان اعلام کرده بود: «بهعنوان اولین امضاکننده طرح شفافیت، اولین موافق تصویب اولویت بررسی آنهم بودم تا به وعده خود عمل کرده باشم.»
وی همچنین دیروز پس از رأی مثبت به بررسی مجدد طرح شفافیت آرای نمایندگان در سخنانی اظهار داشت: «ضعفهایی به طرح شفافیت آرا وجود دارد، اما با رأی نمایندگان و در مدار بررسی مجدد قرار گرفتن آن، مشکلات آن را رفع خواهیم کرد.»
برگ برنده مجلس یازدهم
موضوع شفافیت آرای نمایندگان، در مجلس دهم نیز بارها موردبحث قرار گرفت اما هر بار به بهانههای سیاسی از پرداختن به آن امتناع شد و در پایان شفافیت نتوانست بهعنوان قانون و یک دستاورد، خروجی مجلس آن دوره باشد. طرحی که تصویب آن میتوانست بخشی از عملکرد ضعیف مجلس دهم را جبران کند اما درنهایت با بیمهری نمایندگان دوره دهم قرار گرفت.
دراینبین کاندیداهای انتخابات مجلس یازدهم، شفافیت را یکی از اقدامات جدی خود نام بردند و بهاینترتیب «شفافیت آرای نمایندگان» شد یکی از وعدههای انتخاباتی و برگ برنده. مطمئنا میتوان گفت یکی از دلایل اصلی اقبال و رأی مردم به نمایندگان فعلی ماجرای شفافیت بود. حالا با ورود نمایندگان جدید به پارلمان و آغاز دوره مجلس انقلابی، امیدها برای به نتیجه رسیدن شفافیت در خانه ملت زنده شده است. در صورت تصویب نهایی این طرح موادی از آئیننامه داخلی مجلس شورای اسلامی اصلاح میشود تا رأی نمایندگان در مواردی که رأیگیری مخفی نیست بهصورت موافق، مخالف و ممتنع قابلرؤیت باشد. علاوه بر این طبق این طرح رأیگیری و مشروح مذاکرات در کمیسیونها هم قابلانتشار میشود.
چند نکته در خصوص شفافیت آرا و اهمیت آن
اصل موضوع شفافیت بهخودیخود یک ابزار مهم در مقابله با فساد است. متأسفانه امروز بهواسطه نبود شفافیت در نهادها و به دلیل نقصهای موجود در مسیر شفافیت و قانون، از فساد رنج برده و ضربه میخوریم. مطمئنا با شفافیت آرا در همه نهادهای رسمی، میتوان گام مهمی درحرکت به سمت مبارزه با فساد و لابیگری برداشت. در مجلس نیز شفافیت آرا آزادی عمل نماینده را برای ارتکاب عمل مجرمانه و قانونشکنی کاهش میدهد؛ لذا اگر میخواهیم فساد کمتر شود و لابیگری پایان یابد شفافیت لازمه گام اول است. لازم به یادآوری است که در مجلس دهم چندین بار اتفاق افتاده بود که طرح یا سؤالی از فلان وزیر، پیگیری شده بود اما قبل از اعلام وصول، بهخاطر لابیها، دادن وعدهها و مذاکرات پشت پرده، خیلی از نمایندگان امضای خود را پس گرفته بودند! پس یک دستاورد شفافیت آرا این است که میتواند جلوی این گونه رفتارهای غلط را بگیرد.
از سویی دیگر شفافیت جزء مطالبات اصلی جامعه از پارلمان جمهوری اسلامی است و اعلام وصول این طرح آنهم در نخستین روزهای مجلس یازدهم پاسخی به این مطالبه بود. حالا پس از رأی قاطع روز گذشته، مردم منتظر هستند این وعده به سرانجام برسد و بتوانند از نظرات و آرای نمایندگان خود نسبت به موضوعات کلان اطلاع پیدا کنند. بر کسی پوشیده نیست که شفافیت آرا ، حق مردم است و مردم حق دارند که بدانند در خانه ملت چه میگذرد و کدام اقدامات و طرحها در راستای منافع مردم و کشور است.
همچنین یکی دیگر از دستاوردهای اصلی این طرح، تقویت اعتماد عمومی به مسئولین است. در این روزها که بهواسطه عملکرد ضعیف دولت تدبیر و امید، اعتماد عمومی بهنظام کاهش پیدا کرده است، مطمئنا تصویب طرح شفافیت آرا میتواند اعتماد مردم را نسبت به مجلس و مسئولین بازگرداند. همچنین اجرای این طرح میتواند نظارت مردمی را بر وکلای ملت افزایش داده و عملکرد آنها زیر ذرهبین افکار عمومی قرار گیرد.
با عملکرد مجلس دهم روشن شد تا زمانی که شفافیت نباشد، این نهاد نمیتواند به رأس امور برگردد. زیرا نمایندهای که مشخص نکند برای چه و به چه علت به طرح و لایحهای رأی داده و منطق و استدلالش چه بوده، مجلسی محافظهکار میماند و هرگز نمیتواند جایگاه اصلی خود را پیدا کند. این نیز میتواند یکی از معیارهایی باشد که نمایندگان مجلس، به شفافیت آرا بپردازند و آن را تصویب کنند.
در ماههای گذشته بود که آقای قالیباف رسما اعلام کرده بود: «یکی از رویکردهای مجلس یازدهم و خواسته نمایندگان و مردم موضوع شفافیت است و شفافیت از اولویتهای مجلس میباشد.» پس باید امیدوار بود مجلس شورای اسلامی پیشگام شفافیت شده و با تصویب این طرح، از سویی برگ برنده و دستاوردی بزرگ را در کارنامه خود ثبت کند و از سوی دیگر، باعث شود دیگر نهادها نیز به این مطالبه عمومی پیوسته و در راستای شفافیت باقی ارکان نظام قدم بردارند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 9
آغاز بهرهبرداری آزمایشی بزرگترین طرح استحصال اتان در کشور توسط ستاد اجرایی فرمان امام
طرح ملی و عظیم اتانگیری از گاز طبیعی در شهرستان مُهر استان فارس و عسلویه بوشهر به بهرهبرداری رسید.درجریان سفر یک روزه محمد مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام به مناطق صنعتی دو استان بوشهر و فارس، «مجتمع استحصال اتان پارسیان» با ظرفیت ورود 75 میلیون مترمکعب گاز در روز به طور آزمایشی به بهرهبرداری رسید.دراین مراسم که مدیران عامل هلدینگ انرژی ، گروه اقتصادی تدبیر ، شرکت نفت پارس و شرکت پالایش پارسیانسپهر حضور داشتند ، با دستور محمد مخبر فرآیند اتان گیری دراین مجموعه آغاز شد.رئیس ستاد اجرایی فرمان امام پس از بازدید هوایی ازاین مجموعه بزرگ که در شهرستان مُهر استان فارس قراردارد ، درجمع خبرنگاران گفت: با افتتاح این پالایشگاه گام بلندی در حوزه محیط زیست و جلوگیری از وجود مواد آلاینده در گاز طبیعی و همچنین جلوگیری از خام سوزی مواد ارزشمند داخل گاز طبیعی که در مصارف خانگی تبدیل به دود و مواد آلاینده می شود برداشته شد.وی افزود: میزان خوراک ورودی این مجموعه روزانه 75 میلیون مترمکعب یعنی معادل تولید گاز در سه فاز پارس جنوبی و تولیدات آن سالانه 3.3 میلیون تن انواع الپیجی و کاندنسیت است که 2 میلیون تن ازاین محصولات صادر خواهد شد که مبلغ قابل توجه یک میلیارد دلار ارزآوری در سال برای کشور خواهد داشت.ومخبر به فناوری استفاده شده دراین مجتمع اشاره کرد و گفت:به جرأت ادعا می کنیم که به روزترین تکنولوژی و فناوری های روز جهان دراین حوزه با تکیه بر دانش متخصصین داخلی دراین پالایشگاه به کار گرفته شده و با راهاندازی آن جهش قابل توجهی در صنعت نفت کشور رخ خواهد داد.وی افزود: از دیگر ویژگی های متمایز این مجموعه، توان بازیافت 95 درصدی اتان است که بالاترین توان خلوص در کشور به حساب میآید.رئیس ستاد اجرایی فرمان امام با اشاره به بحث ایجاد اشتغال ازطریق بهره برداری ازاین طرح گفت: یکی از اهداف ستاد در اینگونه پروژهها تاکید برایجاد اشتغال و توسعه مناطق محروم است، درهمین طرح بیش از 5000 شغل مستقیم و حدود 20 هزار شغل غیرمستقیم ایجاد شده است.وی خاطرنشان کرد: در سال جهش تولید و تحت شدیدترین تحریم های ظالمانه، راهاندازی طرح ملی استحصال اتان که تا پایان امسال به بهرهبرداری کامل خواهد رسید ، نگینی بر تولید ملی و نماد توان متخصصان داخلی است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 7
حضور اشغالگران در عراق برای کاخ سفید پرهزینه خواهد بود
مدیرمسئول مجله المرایا تأکید کرد : باقی ماندن اشغالگران آمریکایی در عراق برای کاخ سفید قطعا پرهزینه خواهد بود.
فادی بودیه در گفتوگو با« رسالت» اظهار داشت :« باقی ماندن اشغالگران در عراق ، به معنای بیتوجهی به درخواست رسمی و قانونی شهروندان و قانونگذاران عراقی مبنی بر لزوم ترک خاک این کشور محسوب میشود. بدون شک، در صورتی که دولت بایدن نیز در مقابل این درخواست رسمی و قانونی مقاومت کند، با هزینههای بسیار زیاد و جبرانناپذیری در عراق و منطقه روبهرو خواهد شد. »
این تحلیلگر لبنانی افزود:«آمریکا حق ندارد قواعد بازی در عراق را تعیین کند.قواعد و معادلات عراق را مردم این کشور تعیین میکنند. پس از شهادت مظلومانه شهید سردار سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، ملت عراق با حضور میلیونی و بیسابقه خود در تظاهرات
ضد اشغالگری، بر اخراج اشغالگران تأکید کردند. مصوبه پارلمان عراق نیز در این خصوص رسمیت دارد. در چنین شرایطی دیگر جایی برای استمرار حضور اشغالگران آمریکایی در خاک این کشور وجود ندارد. »
فادی بودیه در گفتوگو با« رسالت» اظهار داشت :« باقی ماندن اشغالگران در عراق ، به معنای بیتوجهی به درخواست رسمی و قانونی شهروندان و قانونگذاران عراقی مبنی بر لزوم ترک خاک این کشور محسوب میشود. بدون شک، در صورتی که دولت بایدن نیز در مقابل این درخواست رسمی و قانونی مقاومت کند، با هزینههای بسیار زیاد و جبرانناپذیری در عراق و منطقه روبهرو خواهد شد. »
این تحلیلگر لبنانی افزود:«آمریکا حق ندارد قواعد بازی در عراق را تعیین کند.قواعد و معادلات عراق را مردم این کشور تعیین میکنند. پس از شهادت مظلومانه شهید سردار سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، ملت عراق با حضور میلیونی و بیسابقه خود در تظاهرات
ضد اشغالگری، بر اخراج اشغالگران تأکید کردند. مصوبه پارلمان عراق نیز در این خصوص رسمیت دارد. در چنین شرایطی دیگر جایی برای استمرار حضور اشغالگران آمریکایی در خاک این کشور وجود ندارد. »

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
ماجرای یک رد و یک تأیید بر کلیات بودجه
-
وظیفه بر زمین مانده انقلاب!
-
غوغای خاک در هامون
-
یک تیر و دونشان مجلس با تصویب کلیات بودجه
-
طرح شفافیت، ریلگذاری برای سایر نهادها و قوای کشور است
-
یک گام دولت با 10 گام مجلس همراه شد
-
غافلگیری بایدن در اربیل
-
تحکیم کمربند امنیت دریایی در سایه رزمایش مشترک ایران و روسیه
-
«اسباب» بازی در فضای مجازی
-
آمریکا در نقطه صفر سیاسی!
-
شفافیت در رأس امور
-
آغاز بهرهبرداری آزمایشی بزرگترین طرح استحصال اتان در کشور توسط ستاد اجرایی فرمان امام
-
حضور اشغالگران در عراق برای کاخ سفید پرهزینه خواهد بود