
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 30
اعتراف به خطا خوب است اگر ...
مسعود پیرهادی
اعتراف خواسته یا ناخواسته محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور راجع به علت گرانی نرخ ارز و نقش و نیت دولت از چند منظر قابلتوجه است.
گاهی سیاسیترین افراد هم علیرغم همه ملاحظات و تحفظاتی که دارند، خواسته یا ناخواسته حرفهای پشت پرده خود را علنی میکنند و بعد از فشارهای اصحاب پشت پرده، ناگزیر به اصلاح و انکار میشوند؛ اما آن حرف، بسیاری از معادلات چند مجهولی را بهیکباره حل میکند و پاسخ محکمی برای همه ابهامات مهیا میکند.
اطلاعیه روابط عمومی دفتر ریاست جمهوری بعد از فشار رسانهها و عموم مردم در شبکههای اجتماعی نشانگر عمق فاجعهای است که این اعتراف ایجاد کرده است. اطلاعیهای که پر از توهین و تهمت است و آن اعتراف را از حُسن به عیب تبدیل میکند.
روایتی از رسول گرامی اسلام (ص) داریم که میفرمایند: «چهار کار است که از گناه بدتر است؛ أربعةُ فِی الذنب أشّد من الذنبِ؛ الإصرار و الاستبشار و الاستصغار و الافتخار.»
اول؛ استحقار (الاستصغار) یعنی کوچک شمردن گناه
دوم؛ افتخار یعنی آدم به گناهی که کرده ببالد
سوم؛ استبشار یعنی شادمانی از گناه
چهارم؛ اصرار بر گناه
در روایات مختلف، اعتراف به خطا و اشتباه نزد پروردگار بسیار ممدوح و مقبول است اما اعتراف اگر از زمان خود بگذرد و به آخرت برسد، نهتنها ممدوح نیست که توبیخ و تحقیر دارد. «فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِيرِ؛ پس به گناه خود اعتراف مىكنند. اى لعنت باد بر آنها كه اهل آتش سوزندهاند.»
اعترافی که پس گرفته شود؛ خطایی که بر آن اصرار شود؛ یا به آن افتخار شود یا ارتکاب آن، کوچک شمرده شود و شادمان از وقوع آن باشید، از اصل خطای شما بدتر است.
سیاستهای اقتصادی این دولت، کمر چندین دهک جامعه را زیر بار گرانی خم کرده است؛ حال اگر نجابت مردم، آنان را به صبر و شکیبایی دعوت میکند.
اقل شرافت، ایجاب میکند، آنان که خود معترف به تأثیرگذاری در این فشارها هستند، با سری افکنده در پیشگاه ملت بزرگ ایران حاضر شوند و عذرخواهی کنند؛ نه اینکه طلبکارانه آن موضع را پس بگیرند و حرف سیاسی و خلاف واقعی را به مردم تحویل دهند.
داستان یکخطی ماجرای دولت این است:
تمام حیثیت خود را به برجام و امضای بدعهدان گره زدند و تمام حیثیتشان بر بادرفت. حالا برای آنکه اعتراف واقعی به خطا و زمین خوردنشان نکنند؛ میخواهند تا 1400 سینهخیز بروند.
اما دولتمردان باید بدانند مردم صبور و شکور ایران آنقدر بزرگوار هستند که اگر مسئولان، صمیمانه به خطای خود اعتراف کنند و درصدد جبران آن برآیند، از آنان بگذرند وگرنه در دنیا و آخرت خسران زده خواهند شد.
اعتراف خواسته یا ناخواسته محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور راجع به علت گرانی نرخ ارز و نقش و نیت دولت از چند منظر قابلتوجه است.
گاهی سیاسیترین افراد هم علیرغم همه ملاحظات و تحفظاتی که دارند، خواسته یا ناخواسته حرفهای پشت پرده خود را علنی میکنند و بعد از فشارهای اصحاب پشت پرده، ناگزیر به اصلاح و انکار میشوند؛ اما آن حرف، بسیاری از معادلات چند مجهولی را بهیکباره حل میکند و پاسخ محکمی برای همه ابهامات مهیا میکند.
اطلاعیه روابط عمومی دفتر ریاست جمهوری بعد از فشار رسانهها و عموم مردم در شبکههای اجتماعی نشانگر عمق فاجعهای است که این اعتراف ایجاد کرده است. اطلاعیهای که پر از توهین و تهمت است و آن اعتراف را از حُسن به عیب تبدیل میکند.
روایتی از رسول گرامی اسلام (ص) داریم که میفرمایند: «چهار کار است که از گناه بدتر است؛ أربعةُ فِی الذنب أشّد من الذنبِ؛ الإصرار و الاستبشار و الاستصغار و الافتخار.»
اول؛ استحقار (الاستصغار) یعنی کوچک شمردن گناه
دوم؛ افتخار یعنی آدم به گناهی که کرده ببالد
سوم؛ استبشار یعنی شادمانی از گناه
چهارم؛ اصرار بر گناه
در روایات مختلف، اعتراف به خطا و اشتباه نزد پروردگار بسیار ممدوح و مقبول است اما اعتراف اگر از زمان خود بگذرد و به آخرت برسد، نهتنها ممدوح نیست که توبیخ و تحقیر دارد. «فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِيرِ؛ پس به گناه خود اعتراف مىكنند. اى لعنت باد بر آنها كه اهل آتش سوزندهاند.»
اعترافی که پس گرفته شود؛ خطایی که بر آن اصرار شود؛ یا به آن افتخار شود یا ارتکاب آن، کوچک شمرده شود و شادمان از وقوع آن باشید، از اصل خطای شما بدتر است.
سیاستهای اقتصادی این دولت، کمر چندین دهک جامعه را زیر بار گرانی خم کرده است؛ حال اگر نجابت مردم، آنان را به صبر و شکیبایی دعوت میکند.
اقل شرافت، ایجاب میکند، آنان که خود معترف به تأثیرگذاری در این فشارها هستند، با سری افکنده در پیشگاه ملت بزرگ ایران حاضر شوند و عذرخواهی کنند؛ نه اینکه طلبکارانه آن موضع را پس بگیرند و حرف سیاسی و خلاف واقعی را به مردم تحویل دهند.
داستان یکخطی ماجرای دولت این است:
تمام حیثیت خود را به برجام و امضای بدعهدان گره زدند و تمام حیثیتشان بر بادرفت. حالا برای آنکه اعتراف واقعی به خطا و زمین خوردنشان نکنند؛ میخواهند تا 1400 سینهخیز بروند.
اما دولتمردان باید بدانند مردم صبور و شکور ایران آنقدر بزرگوار هستند که اگر مسئولان، صمیمانه به خطای خود اعتراف کنند و درصدد جبران آن برآیند، از آنان بگذرند وگرنه در دنیا و آخرت خسران زده خواهند شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 26
شکنجه حیاتوحش در حریم خانه
مرضیه صاحبی- دبیر گروه اجتماعی
اگر شما هم مثل من و خیلیهای دیگر با خودتان کلنجار میروید تا به حیوان آزاری از دریچهای نو بنگرید و کنجکاوید بدانید، چرا بعضیها در چهاردیواری خانه، «توله گرگ»، «پلنگ» و یا «سمندر لرستانی» و «میمون رزوس» را بهعنوان «همدم خانگی» انتخاب میکنند، بد نیست بدانید«سازمان محیطزیست فهرستی از حیواناتی که قابل نگهداری در خانهاند، ارائه نکرده است» و این میتواند مقدمه آزار حیاتوحش باشد و حتما سرنخ تجارتی سیاه. مدافعان حقوق حیوانات بارها مراتب نارضایتی خود را از بروز این اتفاق اعلام کردهاند که برخی گونههای کمیاب و در آستانه انقراض، زیستگاهشان حیاتوحش است و نباید از سوی شکارچیها طعمه شوند. کم نیستند آدمهایی که چند صباحی برای گریز از تنهایی و لذتی زودگذر، سرپرستی توله خرس و «مار پینتون» و یا هر حیوان دیگری را به عهده میگیرند و خیلی زود با دلزدگی رهایش میکنند و یا در ادای حقوق حیوان زبانبسته سستی و تنبلی به خرج میدهند. بحث صرفا بر سر آزار حیات وحش نیست و حیوانات اهلی هم مورد آزار ما واقع می شوند، اما حالا که پای حیات وحش به آغازمتن باز شده، بهتر است بگوییم؛ محیطزیست به این موضوع طور دیگری نگاه میکند؛ فرمانده یگان حفاظت این سازمان در تهران، تکیهاش بر قانون شکار و صید است و طبق این قانون میتوان برای خریدار، فروشنده و نگهدارنده حیاتوحش اعلامجرم کرد.
«محمدرضا خویشتندار» در اشارهاش به افرادی که از حیاتوحش نگهداری میکنند، میگوید، اگر اطلاعاتی به دستشان برسد، قادرند حکم ورود به منزل را دریافت کرده و نسبت به جمعآوری حیوانات اقدام کنند اما مشکلات کمتری هم برای برخورد با عرضهکنندگان وجود دارد، «خویشتندار» در وهله اول به شناسایی محل عرضه این نوع جانوران و جمعآوریشان توجه میکند و موازی با آن بر ارائه آموزشهای لازم به افکار عمومی تأکید دارد.
این سازمان با اتکا بر ماده ۷ قانون شکار و صید و ماده ۸ قانون حفاظت و بهسازی محیطزیست میگوید: «علاقهمندان به نگهداری از حیاتوحش باید مجوز دریافت کنند» و در اینجا بحث بر سر حلقه مفقوده نظارتهاست. اما بگذارید پیش از شرح و تفسیر این مسئله که مفصل به آن میپردازیم، نمونههایی واقعی از آزار حیوانات وحشی و اهلی را با توجه به دیدهها و شنیدههایمان تعریف کنیم.
پرده اول: جراحی حنجره و بوتاکس سگ!
مرد همسایه ما که وانمود میکند دوستدار و عاشق حیوانات است و از این بابت در پوست خود نمیگنجد، پس از بریدن گوشهای یک قلاده سگ در ارومیه، تکهتکه کردن خرس قهوهای در سمیرم و صحنه زنده سوزاندن الاغی در استان فارس زانوی غم بغل گرفت، اما یک روز شیر و روباه و پلنگ اش را در غیاب قانون حمایت از حقوق حیوانات به حال خود رها کرد و مردم در خیابان از ترس زهر ترک شدند. سگش را هم به کلینیک دامپزشکی برد تا حنجرهاش را جراحی کند و به قول خودش از شر پارسهای کلافه کنندهاش خلاص شود. طبیعی است که حیوان بیچاره برای برقراری ارتباط با محیط اطراف و بیان احساسات پارس کند؛ مرد همسایه از فهم این مسئله عاجز است و باز تقلا دارد در نقش مدافع حقوق حیوانات ظاهر شود، او ناقض حقوق آنهاست، حتی چند بار بینی سگش را عمل کرد و چشمهایش را بزرگ و پوستش را صاف و کار به بوتاکس و خالکوبی هم کشید تا چهره این حیوان خانگی دلنشینتر شود!
«علی امیرابراهیمی»- از فعالان حقوق حیوانات است که وقتی این موارد را با او در میان میگذاریم، از برخی اقدامات مثل عقیمسازی و یا اصلاح و آرایش مو دفاع میکند، «اصلاح مو میتواند برخی از بیماریهای پوستی مثل قارچ و جرب را درمان کند» اما به یکسری رفتارها نقد دارد، مثل خرید لباس ولنتاین و تخت خواب مخصوص سگ و گربه و بریدن گوش و عمل حنجره و درآوردن پنجههای گربه از ته، این موارد مصداق حیوان آزاری و عملی غیراخلاقی است.
«سپهر سلیمی» از دیگر فعالان حقوق حیوانات است که نهفقط جراحی زیبایی را بلکه نگهداری پرنده در قفس و عدم اجازه به سگ برای پارس کردن در منزل را از نشانههای بارز حیوان آزاری عنوان میکند: «حیوانات خانگی ما باید رفتار طبیعی خود را داشته باشند و بهداشتشان رعایت شود. برخی از علما میگویند، حیوان خانگی نفقه دارد، به این مفهوم که باید شیوه نگهداری و شرایط جسمی و روحی و محیطزیستش مناسب باشد. با توجه به جستوخیزی که سگها دارند، نمیتوان آنان را در یک آپارتمان 70- 60 متری محصور کرد. در نگهداری از گربه هم نمیتوان صرفابه او غذا داد، باید با این حیوان بازی کنیم وگرنه شرایط روحی خوبی نخواهد داشت.»
بد نیست در مقیاسی وسیعتر هم به رنج و شکنجه حیوانات نگاه کرد، ما حیاتوحش را یک منبع بیصاحب و رایگان میبینیم،
منبعی که هرقدر دلمان میخواهد از آن برداشت میکنیم و با توجيهات موهوم و غیرواقعی بهصورت علنى و خلاف قوانین موجود، در بازاری مکاره، حیوانات را دادوستد کرده و خیلی دیر به این فکر میافتیم که چرا مردم در منازلشان عقاب و سنجاب دارند و فصل بهار توله خرس ، گرگ و روباه میخرند، این همان نکته موردنظر «محمدعلی یکتانیک»، کارشناس حیاتوحش است.
او به «ما» میگوید: «مردم ما هنگامیکه متوجه میشوند قادر به نگهداری از حیوان نیستند، سادهترین راه را انتخاب کرده و ولش میکنند اما گونه جداشده از طبیعت، شانس بسیار کمی برای بازگشت به طبیعت دارد یعنی آن مهارتهایی که پرندگان و پستانداران، کنار مادرشان میآموزند را نمیتوانیم در محیط اسارت به آنها بیاموزیم. تازه اگر اینگونهها به دست یک متخصص بازپرورى هم برسند، در بهترین حالت 50 درصد شانس بقا در طبیعت را خواهند داشت و این به مفهوم آزار است.»
پرده دوم: جای «پلنگ» و «میمونرزوس»، باغوحش است/ سلبریتی هایی که دست در گردن پلنگ میاندازند!
سگ و گربه، همدم و مونس انساناند و باید به حقوق آنان پایبند بمانیم اما مسئله بر سر آن است که واژه «خانگی» به چه جانورانی قابل اطلاق است؟
برخی حیوانات هزاران سال و قرنها کنار انسانزیستاند و هویت طبيعى و ژنتیکی آنها بهمرور و طى اصلاح نژاد بر اساس خواست جوامع انسانى تغییریافته است، مثل نژادهای مختلف گاو، اسب، سگ، گربه، مرغ و اردكو گوسفند که ديگر مانند اجداد وحشیشان هویت طبیعی ندارند و براى بقا نيازمند بودن در کنار انسان هستند اما حیواناتی مثل پلنگ، گربه وحشی، عقاب، پلیکان و قو و انواع خزندهها و ... همچنان از طبیعت صید میشوند و هیچگاه نمیتوانیم نیازهای طبیعی آنها را در خانه برآورده کنیم، فقط باید در کنام طبیعی و زیستگاههای خاص خود به حیاتشان ادامه دهند. این تمایزی است که «محمدعلی یکتانیک» میان حیوانات اهلی و وحشی قائل میشود.
«سپهر سلیمی»، هم مثالی میزند تا این موضوع واضحتر باشد: «یک گرگ شاید طی چند هفته با انسان سازگار باشد اما احتمال دارد، رفتاری از خود به نمایش بگذارد که برای انسان مخاطرهآمیز است. شرایط آب و هوایی را هم نباید دستکم گرفت، مثلاسگهاسکی، بهرغم آنکه اهلی است، متعلق به سیبری بوده و نمیتوانیم در دمای 70 درجه قشم نگهداریاش کنیم و اگر بناست حیوانی، همدم و مونس ما باشد، نباید به لحاظ اخلاقی به تجارت حیاتوحش دامن بزنیم.»
«بسیاری از کشورهای پیشرفته، فهرستی طبق شرایط و ضوابط خود، تهیهکردهاند و هر حیوانی خارج از این فهرست را خانگی قلمداد نمیکنند.» «ایمان معماریان» با این مقدمه، توضیح میدهد: «در کشور ما نه سازمان محیطزیست و نه دامپزشکی تفکیکی انجام ندادهاند که چه حیواناتی میتوانند خانگی باشند و افراد توان نگهداریاش رادارند و چه حیواناتی خانگی نیستند و امکان مراقبت از آنها در منزل فراهم نیست.»
او از چند شرط بسیار مهم برای نگهداری حیوان نام میبرد: «اولین و مهمترین شرط آن است که بیماریهای مشترکش با انسان قابلپیشگیری، کنترل و یا درمان باشد و هر حیوانی که از طبیعت شکار شده و یا حتی امکان صید آن در طبیعت وجود داشته باشد، خانگی شناخته نمیشود و در آخر اینکه، حیوانی میتواند در این گروه قرار بگیرد که امکانات رفاهی آن را بهطور کامل فراهم و نیازهایش را برآورده کنیم.»
برخی گونهها چند هزار سال است اهلیشدهاند و قابلیت بازگشت به طبیعت را ندارند اما بیشتر حیواناتی که خانگی نیستند، تا وقتی کوچک هستندبسیار جذاباند، مثل میمون رزوس، اینگونه از طبیعت پاکستان وارد کشورمان میشود. دوستی میگفت، بهرغم جاذبه اولیه، پس از یکی، دو سال به حیوانی تنومند، با دندانهای بسیار قوی تبدیلشده و با پرخاشگری گاز میگیرد،
در این مرحله، امکان نگهداری حیوان وجود ندارد. بیماریهای مشترکش با انسان قابلپیشگیری و کنترل نیست، آنهایی که سرپرستیاش را پذیرفتهاند، به مراکز نگهداری از حیوانات میسپارندش و یا بدتر از آن تصمیم میگیرند در حیاتوحش رهایش کنند. درحالیکه اینگونهها، بومی کشورمان نیستند و در صورت رهاسازی، میتوانند به آن دسته از جانوران ما که توان ایستادگی و مقابله ندارند؛ آسیب برسانند.
«سپهر سلیمی»، این مسئله را موردنقد قرار داده و با حیرتزدگی میپرسد، چرا میمون رزوس از پاکستان وارد ایران میشود؟ این میمون بعد از یکی ،دو ماه بزرگشده و نمیتوان در خانه نگهداریاش کرد و بدتر از همه دارای بیماریهای مشترک با انسان است و خیلی زود وحشی میشود. «سلیمی» حقایق جالبی را با «ما» به اشتراک میگذارد. به گفته او «این جانور باید تا انتهای عمر و بهترین حالت ممکن، در باغوحش نگهداری شود، بنابراین لازم است وارداتش ممنوع شود و بر فعالیت بازارهای عرضهکننده حیوانات نظارت کرد، تاحدودی هم البته رسانهها مقصرند وقتی در یک سریال پربیننده کروکدیل و رزوس را نشان میدهند، باید به این همفکر بکنند برخی تأثیر میپذیرند و کسانی که حیوان را در اختیار فیلم و سریالها قرار میدهند، ممکن است در زنجیره خریدوفروش باشند، درواقع با این کار زمینهسازی میکنند تا افراد برای خرید حیوانات ترغیب شوند. سلبریتی ها نیز تا حدود زیادی به این ماجرا دامن میزنند و یا وارد باغوحشی میشوند و دستشان را گردن پلنگ و رزوس میاندازند و شهروند عادی تصور میکند که چقدر خوب است و میشود این حیوانات را هم نگهداری کرد.»
حتی پرندگان هم قابلیت نگهداری در خانه را ندارند چه رسد به پلنگ. «ایمان معماریان» بابیان این جمله، پرندههای بسیاری را از صف حیوانات خانگی بیرون میکشد، او به «ما» توضیح میدهد: «پرندگانی هستند که از طبیعت شکار میشوند و نگهداری آنان در منزل امکانپذیر نیست و تعداد کمی هستند که میتوان تمام نیازهایشان را در خانه برطرف کرد.»
سگها نیز دارای نژادهای متنوعاند و بسیاری از نژادها نیاز به فعالیت روزانه دارند و بعضی، احتیاج کمتری به فعالیت بدنی داشته و زیاد پارس نمیکنند بنابراین افراد باید شرایط را بسنجند و متناسب با آن، حیوانی را برای نگهداری در منزل انتخاب کنند. موضوع پراهمیتی که «معماریان» بر آن تأکید میکند، این است که شیر و ببر بههیچعنوان حیوان خانگی نیستند، چون به هیچ شکلی نمیتوان نیازهایشان را برآورده کرد، بخشی از احتیاجات آنها غذاست و باید گوشت و اسکلت را باهم بخورند اما نیازهای دیگری هم دارند که امکان پاسخگویی به آنها در منزل وجود ندارد. اینها گونههای حیاتوحشاند و نگهداریشان بهعنوان حیوان خانگی، قاچاق حیاتوحش را رونق میدهد.
«سپهر سلیمی» هم به این مسئله، توجه دارد که توله شیر و ببر شرایط نگهداری در منزل را ندارند، زیستگاه این حیوانات طبیعت بوده و حضور آنان در منزل از مصادیق حیوان آزاری به شمار میرود. برخی میگویند این حیوانات از طبیعت گرفته نشدهاند و در باغوحش زادوولد کردهاند، اما حق نداریم وقتی محیط طبیعیشان فراهم نیست، توله کشی کرده و آنها را به فروش برسانیم.در باغوحشهای ما که گاهی تا 150 متر فضا دارند، حیوانات دچار افسردگی و بیماریهای روانی میشوند.»
شیر ایرانی را باآنهمه سروصدا به باغوحش تهران آوردند و بازهم نتوانستند از پسش بربیایند، معلوم است که این حیوان را نمیتوان در خانه نگهداری کرد. گاهی شیرها را داخل قفسی در باغ نگهداری میکنند و آشغال مرغ به خوردشان میدهند که
بعد از یکی، دو سال تلف میشوند. مگر شرایط نگهداری این حیوانات در باغوحشها چقدر مطلوب است که برخی افراد خواهان مراقبت از آنان در حریم خانهاند!
تجربه به «سپهر سلیمی» نشان داده، اغلب افرادی که حیوان خانگی دارند، از روی چشموهمچشمی و پز دادن به این کار تمایل دارند و از سوی هیچ نهاد ناظری هم جریمه نمیشوند و اگر جریمهای هم در کار باشد، فایدهای ندارد چون بسیار رقم ناچیزی است.
پرده سوم: بیمسئولیتی در قبال حیوان خانگی در ایام کرونا/ تهییج یک شبکه ماهوارهای برای رهاسازی سگ و گربه
شور و شوقداشتن حیوان خانگی، میتواند واقعی باشد و یا غیرواقعی. ظهور کرونا و انتشار اخباری دال بر ابتلا حیوانات به بیماری و تصور انتقال آن به انسان، کافی بود تا تخم شک در دل علاقهمندان به جانوران کاشته شود و بهرغم اعلام مکرر سازمان بهداشت جهانی که «حیوانات ناقل بیماری نیستند»، سرنوشت غمانگیزی برای آنان رقم خورد و بعضیها با رهاسازی و یا خوراندن سم به زیست حیوان خانگی خود پایان دادند.
«سپهر سلیمی» از فعالان محیطزیست در برابر این رخداد، گزاره «نماد بیمسئولیتی» را به کار میبرد. سلیمی در گفتوگو با «ما» نظرش را به این شکل بیان میکند که «گاهی افراد مسئولیت کمتری نسبت به شیوه نگهداری صحیح حیوانات احساس میکنند و شاید تلقیشان این است، حیوان اهمیت کمتری دارد!» سلیمی بدون پنهان کردن حس ناخرسندیای که بر او غلبه یافته میگوید: «بعد از شیوع کرونا، اطلاعرسانی نادرستی صورت پذیرفت و حقوق حیوانات اهلی بسیاری در سطح شهر از سوی شهروندان و شهرداریها موردتعدی قرار گرفت.»
البته بدرفتاریهای شهرداری، سابق بر این هم بوده و انتشار عمدى تصاوير دلخراش کشتار حیوانات خيابانى توسط پیمانکاران شهرداری بارها در جامعه نمود بسيار بدى داشته و برآیندش خدشهدار شدن احساسات مردم و سمپات شدن غیرقابلکنترل نسبت به حیوانات بیصاحب شهری بوده،
«محمدعلی یکتانیک» عقیده دارد، این رویه باعث شده گروههای مختلفی شکل بگیرند تا ظاهراخشونت پیمانکاران شهردارى نسبت به سگ و گربهها را بهنوعی جبران کنند و به این طریق مردم به غذا رسانی روی آوردهاند وعدهای شياد هم تحت عنوان حامى و طرفدار حقوق حيوانات از اين وضعيت آشفته بهخوبی براى سركيسه كردن مردم بهره میبرند و به دلیل سوء مديريت تمامعیار، جمعیت سگها و گربههای رها نهتنها كمتر نشده بلكه افزایشیافته و «یکتانیک»
با گفتن این حرفها میرسد به مسئله رها کردن حیوانات در ایام کرونا و شرح میدهد: «خریدوفروش سگ و گربه به یک تجارت کاملاخارج از كنترل تبدیلشده. مدتی قبل مشخص شد يكى از عوامل شبکه ماهوارهای «من و تو» برای حمايت از سگ و گربههاى خيابانى در ايران فعاليت کرده و پول جابهجا میکند و همزمان مستقيم و غیرمستقیم مردم را نسبت به موضوع نگهدارى این حیوانات و غذا رسانى و رفتارهاى سلیقهای بهاشتباه تهييج میکند. نتيجه زمانى کاملامشخص شد كه پس از شيوع كرونا و شايع شدن امكان انتقال ويروس
كوويد ١٩ از طريق حيوانات به انسان، آن دسته از مردم كه درنتیجه تبليغات بیوقفه اين شبكه ماهوارهای جوگير شده بودند و سگ و گربه نگهدارى میکردند همگى حیواناتشان را از خانه بيرون كردند.»
مادامیکه نظارت واقعى و لازم در داخل كشور وجود نداشته باشد، یک مجرى تلويزيون خارجى به خودش اجازه میدهد، سليقه شخصیاش را به يك جامعه تحميل كند و مولود این جریان، افزایش سگ و گربههای رها، غذا رسانی و تكثیر آنهاست،
بدون اینکه تبعاتش برای ما روشن باشد. وقتی غذا رسانی انجام میشود، بر جمعیت این حیوانات به شكل تصاعدى افزوده خواهد شد بنابراین دلسوزان حیوانات اول باید با عقیمسازی، جلوی ازدیاد نسل اینگونههای رهاشده را بگیرند و سر آخر برای آنان سرپرست پیدا کنند.
پرده چهارم: ناآگاهی نسبت به شرایط زیستی حیوان/ صید سنجابها به بهای سوزاندن درختان بلوط چند صدساله
گاهی افراد برای خرید یک حیوان و نگهداری آن در منزل، به عواقب و پیامدهای آن اشراف ندارند و خوش خیالانه میپندارند، نگهداری حیوان آسان است و باهمان اطلاعات محدود و مختصر و بر اساس یافتههای غلط، گونهای را خریداری میکنند، اگر از دلزدگی و بیمیلی علاقهمندان بگذریم، احتمال دارد بهمرور که حیوان بزرگتر میشود به مکانی وسیعتر و غذای بیشتری نیاز داشته باشد و خانوادهها معمولابه این دلایل از خرید حیوانی که خریدهاند پشیمان میشوند و یا پیش از خریداری به هزینه درمان و نگهداری آن نمیاندیشند و این سبب میشود که حیوان را به حال خود رها کرده و یا واگذارش کنند.
«سپهر سلیمی» تأکید میکند، «نهادهای نظارتی و سازمان حفاظت محیطزیست باید مانع عرضه حیوانات خاص شوند.» با یک جستوجوی ساده در شبکههای اجتماعی میتوانید حیوانات عجیبوغریبی را پیدا کنید که کمیاب یا در آستانه انقراضاند. ما نسبت به جمعآوری سگها که قلاده دارند و به همراه صاحبانشان در خیابان هستند و یا در اتومبیلاند حساسیم اما نسبت به عرضهکننده کروکدیل و شیر حساسیتی نداریم و این هم نوعی حیوان آزاری است که چنین جانورانی را بخرید و در خانه نگهدارید، درحالیکه اطلاعاتتان درباره حیوانات خانگی مثل ماهی قرمز هم محدود است.
«سلیمی» میگوید: «ماهی قرمزی که میتواند 15 سال عمر کند، در منازل ما سه ماه بیشتر دوام نمیآورد. بعد هم نگهداری شیر، پلنگ و ببر کار آسانی نیست و فضای بسیار زیادی میخواهد و هزینهبر است و اطلاعات دامپزشکان ما نسبت به این حیوانات محدود بوده و نمیتوانند راهنمای خانوادهها باشند.»
بهندرت پیش میآید، افرادی که «مار»، «شیر» و یا «کروکدیل» و حیوانات وحشی را میخرند، از پس هزینه و شرایط سخت مراقبتی حیوان برای مدتی طولانی برآیند، بنابراین چندان اتفاق نادری نیست که قیدش را بزنند و حیوان سر از طبیعت درآورد که در این حالت، امنیت زیستی سایر جانداران مورد تهدید قرارگرفته و رعب و وحشت مردم برانگیخته خواهد شد، در این زمینه، عرضهکنندگان قصور فراوانی مرتکب میشوند.
«علی امیرابراهیمی» از فعالان حقوق حیوانات به «ما» میگوید: «تنها موضوعی که برای عرضهکنندگان جذابیت دارد، دریافت وجه است. حتی یکسری اطلاعات اشتباه از سوی آنان به خریدار داده میشود تا اینگونه به نظر برسد که نگهداریاش آسان است و همین مسئله را در مورد سنجاب بومی خودمان هم مشاهده میکنیم و تجارت آن به دلیل غفلت سازمان محیطزیست رواج دارد.»هم اینکه فصل بهار فرامیرسد، سنجابهایی که از لانه ربودهشدهاند، در پرنده فروشیها عرضه میشوند، این سنجابها به بهای قطع و سوزاندن درختان بلوط چند صدساله صیدشده و سر از بازار فروش درمیآورند و فروشنده بهدروغ میگوید، نگهداریاش کاری ندارد و غذایش تخمه آفتابگردان و کاهو است و سریع به انسان عادت میکند. این اطلاعات غلط به تجارت سیاه حیاتوحش دامن میزند، علاوه بر آنکه به آزار و بیماری و مرگ حیوان ختم میشود. «ابراهیمی» دراینباره خاطرنشان میکند: «بیش از 90 درصد سنجابهای بومی قبل از آنکه به دست مراکز بازپروری حیاتوحش برسند، میمیرند. در مورد شیر ، ببر و حیوانات گوشتخوار هم ماجرا به همین ترتیب است و بههیچعنوان نباید انتظار داشته باشیم فروشندگان اطلاعات درستی در اختیار خریداران قرار دهند.»
این فعال حقوق حیوانات، 15 سال است که مشغول بازپروری و احیای حیاتوحش بوده و خوب میداند اطلاعات غلط چه بر سر سنجابها و پرندگان میآورد، حیوانات بیپناهی که به خاطر تغذیه غلط، دچار نرمی استخوان و شکستگی شده و چهبسا به تله مرگ میافتند. این جانوران در قفسهای کوچک و تنگ مورد مراقبت قرار میگیرند، حالآنکه بسیار به فعالیت بدنی برای رشد ماهیچهای و تقویت عضلانی نیاز دارند و همینطور در مورد پرندگان شکاری که بهدرستی از آنان مراقبت نشده و به مشکلات استخوانی مبتلا میشوند. «ابراهیمی» میگوید: «این حیوانات اگر شانس بیاورند و سرنوشتشان مرگ نباشد، خانوادهها با ما تماس میگیرند که چه بلایی بر سر حیوان بیچاره آوردهاند و معمولا اعتراف میکنند قادر به مواظبت نیستند و متأسفانه بسیاری از آنها قابلیت بازپروری و احیا و حتی رهاسازی هم ندارند.»
پرده پنجم: قاچاق حیاتوحش
حلقه مفقوده نظارتها در اینجاست که خودنمایی میکند، درست وقتی «ارگانهای دولتی و متولیان، مكرر به مردم پیام اشتباه میدهند و مجموعههایی تحت عنوان باغ پرندگان، پول مردم و بودجه بیتالمال را علنى و مستمر به سیستم قاچاق حیاتوحش تزریق میکنند.» «محمدعلی یکتانیک» با ارائه این نظرگاه، پرده از رخ واقعیت میکشد که باغهای پرندگان به مردم سیگنال غلط میدهند که اگر در خانه حوض دارید، فلامینگو بگیرید و اگر بودجه بيشترى داريد کروکدیل بخريد. یکسری افراد ناآگاه که متمول هم هستند، تصور میکنند هرقدر توان مالی بیشتری داشته باشند ، میتوانند باغوحشهای بزرگتر خصوصی هم تأسیس کنند و دست قاچاق حیاتوحش هم باز است و كار تا جايى پيش رفته كه رسانه ملى از حيوان بازها (نه حیواندوستها) كه طبیعتايد طولايى در قاچاق حيوانات نيز دارند، قهرمان سازى میکند و اين الگوسازی در مورد اشخاصى صورت میگیرد كه نگهدارى پلنگ و کروکدیل و شير و غیره در اتاق پذيرايى منزلشان را بهعنوان يك افتخار و امرى عادى در تلويزيون معرفى میکنند. این عملکرد، جز گمراهتر كردن مردم و افزايش قاچاق و نابودى بیبازگشت طبيعت، حاصل دیگری ندارد، مسيری مستقيم به سمت قهقراى فرهنگ و طبيعت و در کنارش کمکاری متوليان در اجراى قوانين حفاظت از محیطزیست که موجب شده، بر سر حیاتوحش معامله صورت بگیرد و این حیوانات پس از مدتی به امان خدا رها شوند.
«سپهر سلیمی» در قامت فعال حقوق حیوانات بارها با صحنه سرگردانی توله شیرها در اتوبان تهران و یا باغهای افراد ثروتمند روبهرو شده که گوشهای از سرنخ قاچاق حیاتوحش مربوط به مراکز نگهداری از حیوانات است. این را پلیس اینترپل هم اعلام کرده، «همین حالا اگر فرد ثروتمندی به دنبال توله شیری باشد، سر از باغوحش درمیآورد و سازمان محیطزیست هم نظارتی ندارد و اصلامطلع نیست، چند حیوان جانشان را در این مراکز از دست میدهند و واردات و خروج آنها به چه نحوی انجام میشود، حتی در همین تهران، بیخ گوش رسانهها و نهادهای نظارتی، معلوم نیست چه بر سر حیوانات میآید.»
شهابالدین منتظمی مدیرکل حفاظت و مدیریت حیاتوحش محیطزیست، پذیرای این سخنان نیست، او میگوید: «هرماه از باغوحشها و مراکز نگهداری حیوانات بازدید صورت میگیرد و این مراکز نیز ملزم هستند که لیست گونههای خود را به ما اعلام کنند. اگر گونهای کم شده باید گواهی تلفات توسط دامپزشک تأيید شده باشد، اگر گونهای وارد مجموعه شده باید قبل از آن مجوزهای محیطزیستی و بهداشتی از سوی دامپزشکی را دریافت کرده باشد در غیر این صورت بهعنوان تخلف رسیدگی میشود.»
اگرچه «منتظمی» تأکید میکند که باغوحشها باید نگاهشان را از دید قاچاق جدا کنند و راهحل درآمدزایی آنها نباید سودجویی از حیاتوحش باشد اما کارشناسان با رد این اظهارات تأکید میکنند، بی نظارتی، چنان گسترده است که به شبکههای اجتماعی هم تسری یافته، «محمدعلی یکتانیک» از اوضاع بهشدت آشفته فضای مجازی انتقاد میکند: «دهها صفحه، چراغ روشن فعالیت کرده و حتی شمارهحساب و موقعیت خود را اعلام میکنند و هر حیوانی را با اتوبوس به ساير شهرها میفرستند و برخورد قانونی لازم صورت نمیگیرد و این، متخلفان را جریتر کرده و روزبهروز بر دامنه فعالیتهایشان افزوده است.» «یکتانیک» تأکید میکند که بایستی جلوی سبز نمایی قاچاق حیاتوحش و عرضه علنی و لجامگسیخته حیوانات کمیاب در مراکز فروش غیرقانونی به شکل مجازی و غیرمجازی گرفته شود.
علت این مسائل را میتوان در عدم توانایی و کوتاهی محیطزیست و نبود اراده برای مقابله خلاصه کرد و این سهگانه موجب شده است، خزندگان ما را به قیمت بسیار نازل از افراد بومی و محلی بخرند و مثلاسمندر لرستانی که یکگونه در حال انقراض است، یا لاکپشت گوش قرمز را تولید و تکثیر کرده و در بازار به خریداران عرضه کنند، بعدازآن سرنوشت حیوانات بیچاره معلوم نیست، یا آواره کوچه و خیابانها خواهند شد و یا براثر شیوه نگهداری نادرست، توسط صاحبانشان از دست میروند.
اما این فقط «محمدعلی یکتانیک» و«سپهر سلیمی» نیستند که رابطه تنگاتنگ میان علاقهمندی به نگهداری از حیوانات در خانه را بارونق قاچاق حیاتوحش افشا میکنند، «ایمان معماریان» هم بهعنوان دامپزشک میگوید، «مراقبت از حیوان در منزل برای بسیاری از افراد جذاب است، بااینکه نمیدانند آیا قابلیت نگهداریاش رادارند یا ندارند و صرفاتصاویری را در شبکههای اجتماعی دیدهاند که دستبهدست میچرخد و فردی یا افرادی حیوانات وحشی را بغل میگیرند و درکنارش عکس یادگاری میاندازند و این اقدام فقط بهمنظور تبلیغ قاچاق حیاتوحش و خریدوفروش آن است و متأسفانه بسیاری از افرادی که خیال میکنند حیواندوست هستند با نشر این تصاویر باعث میشوند که قاچاق حیاتوحش رونق بیشتری بگیرد.» دراینبین آنچه رخ میدهد، بسیار منزجرکننده است، توله شیری که برای مدتی طولانی روی پشتبام نگهداری میشود و با مشکلات شدید اندام حرکتی و اسکلتی قادر به راه رفتن نیست و شیر نری محصور در حیاط منزل که روزها آزار میبیند و با تغذیه غلط دچار نرمی استخوان شدید میشود و جثهاش کوچک میماند. طبق مطالعات جهانی، «نیمی از حيوانات وحشی که از طبیعت صيد میشوند، در فرآیندانتقال، جان میبازند و50درصدجان به در بردگان در دو سال اول تلف خواهند شد.» این آماری است که «محمدعلی یکتانیک» اعلام میکند.
به عبارت واضحتر، شمارش معکوس نابودی حیاتوحش، با ربودن از طبیعت، در همان لحظه جدایی از زیستگاهشان شروع میشود.
پرده ششم: نقض حقوق حیوانات در جمعهبازار خلیجفارس
نقض حقوق حیوانات، پشت پردهای مخوف دارد و هر حیوان کمیابی را میتوان در جمعهبازار خلیجفارس پیدا کرد.
«سپهر سلیمی» «ما» را باخبر میکند که اگر طالب خرس هم باشیم، فروشنده از دل طبیعت شکارش میکند و یا ماهیهای آبشور در آکواریومها که از خلیجفارس صید میشوند.» انگارنهانگار که اینها سرمایه ملی و متعلق به همه نسلها هستند و حق نداریم از این راه کاسبی کنیم. اصولادانشمان از نگهداری حیوانات بسیار کم است و ماهی قرمزها با آن رقص فریبنده و جادویی توی تنگ بلور، 15 روز بیشتر در خانههای ما دوام نمیآورد، همین را میتوان به گونههای خاص تعمیم داد و باز از دل این اتفاقات، به مفهوم آزار حیوانات رسید. «ایمان معماریان» از عدم اهتمام سازمان محیطزیست گلایه میکند: «حتی برای مأموران این سازمان هم گنگ است که اگر به بازار خلیجفارس مراجعه کنند، باید مانع خریدوفروش چه حیواناتی شوند. دراینباره هم به قوانین جدید و نظارت کافی و هم به فهرستی از حیوانات خانگی، احتیاج داریم.» موضوعی که تا حدودی مورداشاره
«علی امیرابراهیمی» و «محمدعلی یکتانیک» است. «ابراهیمی» میگوید: «کمکاریهای سازمان محیطزیست سبب شده، تجارت حیاتوحش رواج پیدا کند و باید قوانینی تصویب و به منصه اجرا برسد.» جای خالی این قوانین بهوضوح قابل حس است و محیطزیست بهعنوان متولی حیاتوحش، آنقدر دست رویدست گذاشته که «یکتانیک» میگوید: «هر تعداد سنجاب و قو و یا خزنده کمیاب و حتی پلنگ و خرس هم بخواهیم، میتوانیم از بازار خلیجفارس سفارش بدهیم و بهراحتی درب منزل تحویل بگیریم» هرطور حساب کنید در جمع چند کشور اول دنیاییم که در آن قاچاق حیاتوحش، عجیب رونق دارد.
*این گزارش به پایان رسید، قضاوت با خودتان....
اگر شما هم مثل من و خیلیهای دیگر با خودتان کلنجار میروید تا به حیوان آزاری از دریچهای نو بنگرید و کنجکاوید بدانید، چرا بعضیها در چهاردیواری خانه، «توله گرگ»، «پلنگ» و یا «سمندر لرستانی» و «میمون رزوس» را بهعنوان «همدم خانگی» انتخاب میکنند، بد نیست بدانید«سازمان محیطزیست فهرستی از حیواناتی که قابل نگهداری در خانهاند، ارائه نکرده است» و این میتواند مقدمه آزار حیاتوحش باشد و حتما سرنخ تجارتی سیاه. مدافعان حقوق حیوانات بارها مراتب نارضایتی خود را از بروز این اتفاق اعلام کردهاند که برخی گونههای کمیاب و در آستانه انقراض، زیستگاهشان حیاتوحش است و نباید از سوی شکارچیها طعمه شوند. کم نیستند آدمهایی که چند صباحی برای گریز از تنهایی و لذتی زودگذر، سرپرستی توله خرس و «مار پینتون» و یا هر حیوان دیگری را به عهده میگیرند و خیلی زود با دلزدگی رهایش میکنند و یا در ادای حقوق حیوان زبانبسته سستی و تنبلی به خرج میدهند. بحث صرفا بر سر آزار حیات وحش نیست و حیوانات اهلی هم مورد آزار ما واقع می شوند، اما حالا که پای حیات وحش به آغازمتن باز شده، بهتر است بگوییم؛ محیطزیست به این موضوع طور دیگری نگاه میکند؛ فرمانده یگان حفاظت این سازمان در تهران، تکیهاش بر قانون شکار و صید است و طبق این قانون میتوان برای خریدار، فروشنده و نگهدارنده حیاتوحش اعلامجرم کرد.
«محمدرضا خویشتندار» در اشارهاش به افرادی که از حیاتوحش نگهداری میکنند، میگوید، اگر اطلاعاتی به دستشان برسد، قادرند حکم ورود به منزل را دریافت کرده و نسبت به جمعآوری حیوانات اقدام کنند اما مشکلات کمتری هم برای برخورد با عرضهکنندگان وجود دارد، «خویشتندار» در وهله اول به شناسایی محل عرضه این نوع جانوران و جمعآوریشان توجه میکند و موازی با آن بر ارائه آموزشهای لازم به افکار عمومی تأکید دارد.
این سازمان با اتکا بر ماده ۷ قانون شکار و صید و ماده ۸ قانون حفاظت و بهسازی محیطزیست میگوید: «علاقهمندان به نگهداری از حیاتوحش باید مجوز دریافت کنند» و در اینجا بحث بر سر حلقه مفقوده نظارتهاست. اما بگذارید پیش از شرح و تفسیر این مسئله که مفصل به آن میپردازیم، نمونههایی واقعی از آزار حیوانات وحشی و اهلی را با توجه به دیدهها و شنیدههایمان تعریف کنیم.
پرده اول: جراحی حنجره و بوتاکس سگ!
مرد همسایه ما که وانمود میکند دوستدار و عاشق حیوانات است و از این بابت در پوست خود نمیگنجد، پس از بریدن گوشهای یک قلاده سگ در ارومیه، تکهتکه کردن خرس قهوهای در سمیرم و صحنه زنده سوزاندن الاغی در استان فارس زانوی غم بغل گرفت، اما یک روز شیر و روباه و پلنگ اش را در غیاب قانون حمایت از حقوق حیوانات به حال خود رها کرد و مردم در خیابان از ترس زهر ترک شدند. سگش را هم به کلینیک دامپزشکی برد تا حنجرهاش را جراحی کند و به قول خودش از شر پارسهای کلافه کنندهاش خلاص شود. طبیعی است که حیوان بیچاره برای برقراری ارتباط با محیط اطراف و بیان احساسات پارس کند؛ مرد همسایه از فهم این مسئله عاجز است و باز تقلا دارد در نقش مدافع حقوق حیوانات ظاهر شود، او ناقض حقوق آنهاست، حتی چند بار بینی سگش را عمل کرد و چشمهایش را بزرگ و پوستش را صاف و کار به بوتاکس و خالکوبی هم کشید تا چهره این حیوان خانگی دلنشینتر شود!
«علی امیرابراهیمی»- از فعالان حقوق حیوانات است که وقتی این موارد را با او در میان میگذاریم، از برخی اقدامات مثل عقیمسازی و یا اصلاح و آرایش مو دفاع میکند، «اصلاح مو میتواند برخی از بیماریهای پوستی مثل قارچ و جرب را درمان کند» اما به یکسری رفتارها نقد دارد، مثل خرید لباس ولنتاین و تخت خواب مخصوص سگ و گربه و بریدن گوش و عمل حنجره و درآوردن پنجههای گربه از ته، این موارد مصداق حیوان آزاری و عملی غیراخلاقی است.
«سپهر سلیمی» از دیگر فعالان حقوق حیوانات است که نهفقط جراحی زیبایی را بلکه نگهداری پرنده در قفس و عدم اجازه به سگ برای پارس کردن در منزل را از نشانههای بارز حیوان آزاری عنوان میکند: «حیوانات خانگی ما باید رفتار طبیعی خود را داشته باشند و بهداشتشان رعایت شود. برخی از علما میگویند، حیوان خانگی نفقه دارد، به این مفهوم که باید شیوه نگهداری و شرایط جسمی و روحی و محیطزیستش مناسب باشد. با توجه به جستوخیزی که سگها دارند، نمیتوان آنان را در یک آپارتمان 70- 60 متری محصور کرد. در نگهداری از گربه هم نمیتوان صرفابه او غذا داد، باید با این حیوان بازی کنیم وگرنه شرایط روحی خوبی نخواهد داشت.»
بد نیست در مقیاسی وسیعتر هم به رنج و شکنجه حیوانات نگاه کرد، ما حیاتوحش را یک منبع بیصاحب و رایگان میبینیم،
منبعی که هرقدر دلمان میخواهد از آن برداشت میکنیم و با توجيهات موهوم و غیرواقعی بهصورت علنى و خلاف قوانین موجود، در بازاری مکاره، حیوانات را دادوستد کرده و خیلی دیر به این فکر میافتیم که چرا مردم در منازلشان عقاب و سنجاب دارند و فصل بهار توله خرس ، گرگ و روباه میخرند، این همان نکته موردنظر «محمدعلی یکتانیک»، کارشناس حیاتوحش است.
او به «ما» میگوید: «مردم ما هنگامیکه متوجه میشوند قادر به نگهداری از حیوان نیستند، سادهترین راه را انتخاب کرده و ولش میکنند اما گونه جداشده از طبیعت، شانس بسیار کمی برای بازگشت به طبیعت دارد یعنی آن مهارتهایی که پرندگان و پستانداران، کنار مادرشان میآموزند را نمیتوانیم در محیط اسارت به آنها بیاموزیم. تازه اگر اینگونهها به دست یک متخصص بازپرورى هم برسند، در بهترین حالت 50 درصد شانس بقا در طبیعت را خواهند داشت و این به مفهوم آزار است.»
پرده دوم: جای «پلنگ» و «میمونرزوس»، باغوحش است/ سلبریتی هایی که دست در گردن پلنگ میاندازند!
سگ و گربه، همدم و مونس انساناند و باید به حقوق آنان پایبند بمانیم اما مسئله بر سر آن است که واژه «خانگی» به چه جانورانی قابل اطلاق است؟
برخی حیوانات هزاران سال و قرنها کنار انسانزیستاند و هویت طبيعى و ژنتیکی آنها بهمرور و طى اصلاح نژاد بر اساس خواست جوامع انسانى تغییریافته است، مثل نژادهای مختلف گاو، اسب، سگ، گربه، مرغ و اردكو گوسفند که ديگر مانند اجداد وحشیشان هویت طبیعی ندارند و براى بقا نيازمند بودن در کنار انسان هستند اما حیواناتی مثل پلنگ، گربه وحشی، عقاب، پلیکان و قو و انواع خزندهها و ... همچنان از طبیعت صید میشوند و هیچگاه نمیتوانیم نیازهای طبیعی آنها را در خانه برآورده کنیم، فقط باید در کنام طبیعی و زیستگاههای خاص خود به حیاتشان ادامه دهند. این تمایزی است که «محمدعلی یکتانیک» میان حیوانات اهلی و وحشی قائل میشود.
«سپهر سلیمی»، هم مثالی میزند تا این موضوع واضحتر باشد: «یک گرگ شاید طی چند هفته با انسان سازگار باشد اما احتمال دارد، رفتاری از خود به نمایش بگذارد که برای انسان مخاطرهآمیز است. شرایط آب و هوایی را هم نباید دستکم گرفت، مثلاسگهاسکی، بهرغم آنکه اهلی است، متعلق به سیبری بوده و نمیتوانیم در دمای 70 درجه قشم نگهداریاش کنیم و اگر بناست حیوانی، همدم و مونس ما باشد، نباید به لحاظ اخلاقی به تجارت حیاتوحش دامن بزنیم.»
«بسیاری از کشورهای پیشرفته، فهرستی طبق شرایط و ضوابط خود، تهیهکردهاند و هر حیوانی خارج از این فهرست را خانگی قلمداد نمیکنند.» «ایمان معماریان» با این مقدمه، توضیح میدهد: «در کشور ما نه سازمان محیطزیست و نه دامپزشکی تفکیکی انجام ندادهاند که چه حیواناتی میتوانند خانگی باشند و افراد توان نگهداریاش رادارند و چه حیواناتی خانگی نیستند و امکان مراقبت از آنها در منزل فراهم نیست.»
او از چند شرط بسیار مهم برای نگهداری حیوان نام میبرد: «اولین و مهمترین شرط آن است که بیماریهای مشترکش با انسان قابلپیشگیری، کنترل و یا درمان باشد و هر حیوانی که از طبیعت شکار شده و یا حتی امکان صید آن در طبیعت وجود داشته باشد، خانگی شناخته نمیشود و در آخر اینکه، حیوانی میتواند در این گروه قرار بگیرد که امکانات رفاهی آن را بهطور کامل فراهم و نیازهایش را برآورده کنیم.»
برخی گونهها چند هزار سال است اهلیشدهاند و قابلیت بازگشت به طبیعت را ندارند اما بیشتر حیواناتی که خانگی نیستند، تا وقتی کوچک هستندبسیار جذاباند، مثل میمون رزوس، اینگونه از طبیعت پاکستان وارد کشورمان میشود. دوستی میگفت، بهرغم جاذبه اولیه، پس از یکی، دو سال به حیوانی تنومند، با دندانهای بسیار قوی تبدیلشده و با پرخاشگری گاز میگیرد،
در این مرحله، امکان نگهداری حیوان وجود ندارد. بیماریهای مشترکش با انسان قابلپیشگیری و کنترل نیست، آنهایی که سرپرستیاش را پذیرفتهاند، به مراکز نگهداری از حیوانات میسپارندش و یا بدتر از آن تصمیم میگیرند در حیاتوحش رهایش کنند. درحالیکه اینگونهها، بومی کشورمان نیستند و در صورت رهاسازی، میتوانند به آن دسته از جانوران ما که توان ایستادگی و مقابله ندارند؛ آسیب برسانند.
«سپهر سلیمی»، این مسئله را موردنقد قرار داده و با حیرتزدگی میپرسد، چرا میمون رزوس از پاکستان وارد ایران میشود؟ این میمون بعد از یکی ،دو ماه بزرگشده و نمیتوان در خانه نگهداریاش کرد و بدتر از همه دارای بیماریهای مشترک با انسان است و خیلی زود وحشی میشود. «سلیمی» حقایق جالبی را با «ما» به اشتراک میگذارد. به گفته او «این جانور باید تا انتهای عمر و بهترین حالت ممکن، در باغوحش نگهداری شود، بنابراین لازم است وارداتش ممنوع شود و بر فعالیت بازارهای عرضهکننده حیوانات نظارت کرد، تاحدودی هم البته رسانهها مقصرند وقتی در یک سریال پربیننده کروکدیل و رزوس را نشان میدهند، باید به این همفکر بکنند برخی تأثیر میپذیرند و کسانی که حیوان را در اختیار فیلم و سریالها قرار میدهند، ممکن است در زنجیره خریدوفروش باشند، درواقع با این کار زمینهسازی میکنند تا افراد برای خرید حیوانات ترغیب شوند. سلبریتی ها نیز تا حدود زیادی به این ماجرا دامن میزنند و یا وارد باغوحشی میشوند و دستشان را گردن پلنگ و رزوس میاندازند و شهروند عادی تصور میکند که چقدر خوب است و میشود این حیوانات را هم نگهداری کرد.»
حتی پرندگان هم قابلیت نگهداری در خانه را ندارند چه رسد به پلنگ. «ایمان معماریان» بابیان این جمله، پرندههای بسیاری را از صف حیوانات خانگی بیرون میکشد، او به «ما» توضیح میدهد: «پرندگانی هستند که از طبیعت شکار میشوند و نگهداری آنان در منزل امکانپذیر نیست و تعداد کمی هستند که میتوان تمام نیازهایشان را در خانه برطرف کرد.»
سگها نیز دارای نژادهای متنوعاند و بسیاری از نژادها نیاز به فعالیت روزانه دارند و بعضی، احتیاج کمتری به فعالیت بدنی داشته و زیاد پارس نمیکنند بنابراین افراد باید شرایط را بسنجند و متناسب با آن، حیوانی را برای نگهداری در منزل انتخاب کنند. موضوع پراهمیتی که «معماریان» بر آن تأکید میکند، این است که شیر و ببر بههیچعنوان حیوان خانگی نیستند، چون به هیچ شکلی نمیتوان نیازهایشان را برآورده کرد، بخشی از احتیاجات آنها غذاست و باید گوشت و اسکلت را باهم بخورند اما نیازهای دیگری هم دارند که امکان پاسخگویی به آنها در منزل وجود ندارد. اینها گونههای حیاتوحشاند و نگهداریشان بهعنوان حیوان خانگی، قاچاق حیاتوحش را رونق میدهد.
«سپهر سلیمی» هم به این مسئله، توجه دارد که توله شیر و ببر شرایط نگهداری در منزل را ندارند، زیستگاه این حیوانات طبیعت بوده و حضور آنان در منزل از مصادیق حیوان آزاری به شمار میرود. برخی میگویند این حیوانات از طبیعت گرفته نشدهاند و در باغوحش زادوولد کردهاند، اما حق نداریم وقتی محیط طبیعیشان فراهم نیست، توله کشی کرده و آنها را به فروش برسانیم.در باغوحشهای ما که گاهی تا 150 متر فضا دارند، حیوانات دچار افسردگی و بیماریهای روانی میشوند.»
شیر ایرانی را باآنهمه سروصدا به باغوحش تهران آوردند و بازهم نتوانستند از پسش بربیایند، معلوم است که این حیوان را نمیتوان در خانه نگهداری کرد. گاهی شیرها را داخل قفسی در باغ نگهداری میکنند و آشغال مرغ به خوردشان میدهند که
بعد از یکی، دو سال تلف میشوند. مگر شرایط نگهداری این حیوانات در باغوحشها چقدر مطلوب است که برخی افراد خواهان مراقبت از آنان در حریم خانهاند!
تجربه به «سپهر سلیمی» نشان داده، اغلب افرادی که حیوان خانگی دارند، از روی چشموهمچشمی و پز دادن به این کار تمایل دارند و از سوی هیچ نهاد ناظری هم جریمه نمیشوند و اگر جریمهای هم در کار باشد، فایدهای ندارد چون بسیار رقم ناچیزی است.
پرده سوم: بیمسئولیتی در قبال حیوان خانگی در ایام کرونا/ تهییج یک شبکه ماهوارهای برای رهاسازی سگ و گربه
شور و شوقداشتن حیوان خانگی، میتواند واقعی باشد و یا غیرواقعی. ظهور کرونا و انتشار اخباری دال بر ابتلا حیوانات به بیماری و تصور انتقال آن به انسان، کافی بود تا تخم شک در دل علاقهمندان به جانوران کاشته شود و بهرغم اعلام مکرر سازمان بهداشت جهانی که «حیوانات ناقل بیماری نیستند»، سرنوشت غمانگیزی برای آنان رقم خورد و بعضیها با رهاسازی و یا خوراندن سم به زیست حیوان خانگی خود پایان دادند.
«سپهر سلیمی» از فعالان محیطزیست در برابر این رخداد، گزاره «نماد بیمسئولیتی» را به کار میبرد. سلیمی در گفتوگو با «ما» نظرش را به این شکل بیان میکند که «گاهی افراد مسئولیت کمتری نسبت به شیوه نگهداری صحیح حیوانات احساس میکنند و شاید تلقیشان این است، حیوان اهمیت کمتری دارد!» سلیمی بدون پنهان کردن حس ناخرسندیای که بر او غلبه یافته میگوید: «بعد از شیوع کرونا، اطلاعرسانی نادرستی صورت پذیرفت و حقوق حیوانات اهلی بسیاری در سطح شهر از سوی شهروندان و شهرداریها موردتعدی قرار گرفت.»
البته بدرفتاریهای شهرداری، سابق بر این هم بوده و انتشار عمدى تصاوير دلخراش کشتار حیوانات خيابانى توسط پیمانکاران شهرداری بارها در جامعه نمود بسيار بدى داشته و برآیندش خدشهدار شدن احساسات مردم و سمپات شدن غیرقابلکنترل نسبت به حیوانات بیصاحب شهری بوده،
«محمدعلی یکتانیک» عقیده دارد، این رویه باعث شده گروههای مختلفی شکل بگیرند تا ظاهراخشونت پیمانکاران شهردارى نسبت به سگ و گربهها را بهنوعی جبران کنند و به این طریق مردم به غذا رسانی روی آوردهاند وعدهای شياد هم تحت عنوان حامى و طرفدار حقوق حيوانات از اين وضعيت آشفته بهخوبی براى سركيسه كردن مردم بهره میبرند و به دلیل سوء مديريت تمامعیار، جمعیت سگها و گربههای رها نهتنها كمتر نشده بلكه افزایشیافته و «یکتانیک»
با گفتن این حرفها میرسد به مسئله رها کردن حیوانات در ایام کرونا و شرح میدهد: «خریدوفروش سگ و گربه به یک تجارت کاملاخارج از كنترل تبدیلشده. مدتی قبل مشخص شد يكى از عوامل شبکه ماهوارهای «من و تو» برای حمايت از سگ و گربههاى خيابانى در ايران فعاليت کرده و پول جابهجا میکند و همزمان مستقيم و غیرمستقیم مردم را نسبت به موضوع نگهدارى این حیوانات و غذا رسانى و رفتارهاى سلیقهای بهاشتباه تهييج میکند. نتيجه زمانى کاملامشخص شد كه پس از شيوع كرونا و شايع شدن امكان انتقال ويروس
كوويد ١٩ از طريق حيوانات به انسان، آن دسته از مردم كه درنتیجه تبليغات بیوقفه اين شبكه ماهوارهای جوگير شده بودند و سگ و گربه نگهدارى میکردند همگى حیواناتشان را از خانه بيرون كردند.»
مادامیکه نظارت واقعى و لازم در داخل كشور وجود نداشته باشد، یک مجرى تلويزيون خارجى به خودش اجازه میدهد، سليقه شخصیاش را به يك جامعه تحميل كند و مولود این جریان، افزایش سگ و گربههای رها، غذا رسانی و تكثیر آنهاست،
بدون اینکه تبعاتش برای ما روشن باشد. وقتی غذا رسانی انجام میشود، بر جمعیت این حیوانات به شكل تصاعدى افزوده خواهد شد بنابراین دلسوزان حیوانات اول باید با عقیمسازی، جلوی ازدیاد نسل اینگونههای رهاشده را بگیرند و سر آخر برای آنان سرپرست پیدا کنند.
پرده چهارم: ناآگاهی نسبت به شرایط زیستی حیوان/ صید سنجابها به بهای سوزاندن درختان بلوط چند صدساله
گاهی افراد برای خرید یک حیوان و نگهداری آن در منزل، به عواقب و پیامدهای آن اشراف ندارند و خوش خیالانه میپندارند، نگهداری حیوان آسان است و باهمان اطلاعات محدود و مختصر و بر اساس یافتههای غلط، گونهای را خریداری میکنند، اگر از دلزدگی و بیمیلی علاقهمندان بگذریم، احتمال دارد بهمرور که حیوان بزرگتر میشود به مکانی وسیعتر و غذای بیشتری نیاز داشته باشد و خانوادهها معمولابه این دلایل از خرید حیوانی که خریدهاند پشیمان میشوند و یا پیش از خریداری به هزینه درمان و نگهداری آن نمیاندیشند و این سبب میشود که حیوان را به حال خود رها کرده و یا واگذارش کنند.
«سپهر سلیمی» تأکید میکند، «نهادهای نظارتی و سازمان حفاظت محیطزیست باید مانع عرضه حیوانات خاص شوند.» با یک جستوجوی ساده در شبکههای اجتماعی میتوانید حیوانات عجیبوغریبی را پیدا کنید که کمیاب یا در آستانه انقراضاند. ما نسبت به جمعآوری سگها که قلاده دارند و به همراه صاحبانشان در خیابان هستند و یا در اتومبیلاند حساسیم اما نسبت به عرضهکننده کروکدیل و شیر حساسیتی نداریم و این هم نوعی حیوان آزاری است که چنین جانورانی را بخرید و در خانه نگهدارید، درحالیکه اطلاعاتتان درباره حیوانات خانگی مثل ماهی قرمز هم محدود است.
«سلیمی» میگوید: «ماهی قرمزی که میتواند 15 سال عمر کند، در منازل ما سه ماه بیشتر دوام نمیآورد. بعد هم نگهداری شیر، پلنگ و ببر کار آسانی نیست و فضای بسیار زیادی میخواهد و هزینهبر است و اطلاعات دامپزشکان ما نسبت به این حیوانات محدود بوده و نمیتوانند راهنمای خانوادهها باشند.»
بهندرت پیش میآید، افرادی که «مار»، «شیر» و یا «کروکدیل» و حیوانات وحشی را میخرند، از پس هزینه و شرایط سخت مراقبتی حیوان برای مدتی طولانی برآیند، بنابراین چندان اتفاق نادری نیست که قیدش را بزنند و حیوان سر از طبیعت درآورد که در این حالت، امنیت زیستی سایر جانداران مورد تهدید قرارگرفته و رعب و وحشت مردم برانگیخته خواهد شد، در این زمینه، عرضهکنندگان قصور فراوانی مرتکب میشوند.
«علی امیرابراهیمی» از فعالان حقوق حیوانات به «ما» میگوید: «تنها موضوعی که برای عرضهکنندگان جذابیت دارد، دریافت وجه است. حتی یکسری اطلاعات اشتباه از سوی آنان به خریدار داده میشود تا اینگونه به نظر برسد که نگهداریاش آسان است و همین مسئله را در مورد سنجاب بومی خودمان هم مشاهده میکنیم و تجارت آن به دلیل غفلت سازمان محیطزیست رواج دارد.»هم اینکه فصل بهار فرامیرسد، سنجابهایی که از لانه ربودهشدهاند، در پرنده فروشیها عرضه میشوند، این سنجابها به بهای قطع و سوزاندن درختان بلوط چند صدساله صیدشده و سر از بازار فروش درمیآورند و فروشنده بهدروغ میگوید، نگهداریاش کاری ندارد و غذایش تخمه آفتابگردان و کاهو است و سریع به انسان عادت میکند. این اطلاعات غلط به تجارت سیاه حیاتوحش دامن میزند، علاوه بر آنکه به آزار و بیماری و مرگ حیوان ختم میشود. «ابراهیمی» دراینباره خاطرنشان میکند: «بیش از 90 درصد سنجابهای بومی قبل از آنکه به دست مراکز بازپروری حیاتوحش برسند، میمیرند. در مورد شیر ، ببر و حیوانات گوشتخوار هم ماجرا به همین ترتیب است و بههیچعنوان نباید انتظار داشته باشیم فروشندگان اطلاعات درستی در اختیار خریداران قرار دهند.»
این فعال حقوق حیوانات، 15 سال است که مشغول بازپروری و احیای حیاتوحش بوده و خوب میداند اطلاعات غلط چه بر سر سنجابها و پرندگان میآورد، حیوانات بیپناهی که به خاطر تغذیه غلط، دچار نرمی استخوان و شکستگی شده و چهبسا به تله مرگ میافتند. این جانوران در قفسهای کوچک و تنگ مورد مراقبت قرار میگیرند، حالآنکه بسیار به فعالیت بدنی برای رشد ماهیچهای و تقویت عضلانی نیاز دارند و همینطور در مورد پرندگان شکاری که بهدرستی از آنان مراقبت نشده و به مشکلات استخوانی مبتلا میشوند. «ابراهیمی» میگوید: «این حیوانات اگر شانس بیاورند و سرنوشتشان مرگ نباشد، خانوادهها با ما تماس میگیرند که چه بلایی بر سر حیوان بیچاره آوردهاند و معمولا اعتراف میکنند قادر به مواظبت نیستند و متأسفانه بسیاری از آنها قابلیت بازپروری و احیا و حتی رهاسازی هم ندارند.»
پرده پنجم: قاچاق حیاتوحش
حلقه مفقوده نظارتها در اینجاست که خودنمایی میکند، درست وقتی «ارگانهای دولتی و متولیان، مكرر به مردم پیام اشتباه میدهند و مجموعههایی تحت عنوان باغ پرندگان، پول مردم و بودجه بیتالمال را علنى و مستمر به سیستم قاچاق حیاتوحش تزریق میکنند.» «محمدعلی یکتانیک» با ارائه این نظرگاه، پرده از رخ واقعیت میکشد که باغهای پرندگان به مردم سیگنال غلط میدهند که اگر در خانه حوض دارید، فلامینگو بگیرید و اگر بودجه بيشترى داريد کروکدیل بخريد. یکسری افراد ناآگاه که متمول هم هستند، تصور میکنند هرقدر توان مالی بیشتری داشته باشند ، میتوانند باغوحشهای بزرگتر خصوصی هم تأسیس کنند و دست قاچاق حیاتوحش هم باز است و كار تا جايى پيش رفته كه رسانه ملى از حيوان بازها (نه حیواندوستها) كه طبیعتايد طولايى در قاچاق حيوانات نيز دارند، قهرمان سازى میکند و اين الگوسازی در مورد اشخاصى صورت میگیرد كه نگهدارى پلنگ و کروکدیل و شير و غیره در اتاق پذيرايى منزلشان را بهعنوان يك افتخار و امرى عادى در تلويزيون معرفى میکنند. این عملکرد، جز گمراهتر كردن مردم و افزايش قاچاق و نابودى بیبازگشت طبيعت، حاصل دیگری ندارد، مسيری مستقيم به سمت قهقراى فرهنگ و طبيعت و در کنارش کمکاری متوليان در اجراى قوانين حفاظت از محیطزیست که موجب شده، بر سر حیاتوحش معامله صورت بگیرد و این حیوانات پس از مدتی به امان خدا رها شوند.
«سپهر سلیمی» در قامت فعال حقوق حیوانات بارها با صحنه سرگردانی توله شیرها در اتوبان تهران و یا باغهای افراد ثروتمند روبهرو شده که گوشهای از سرنخ قاچاق حیاتوحش مربوط به مراکز نگهداری از حیوانات است. این را پلیس اینترپل هم اعلام کرده، «همین حالا اگر فرد ثروتمندی به دنبال توله شیری باشد، سر از باغوحش درمیآورد و سازمان محیطزیست هم نظارتی ندارد و اصلامطلع نیست، چند حیوان جانشان را در این مراکز از دست میدهند و واردات و خروج آنها به چه نحوی انجام میشود، حتی در همین تهران، بیخ گوش رسانهها و نهادهای نظارتی، معلوم نیست چه بر سر حیوانات میآید.»
شهابالدین منتظمی مدیرکل حفاظت و مدیریت حیاتوحش محیطزیست، پذیرای این سخنان نیست، او میگوید: «هرماه از باغوحشها و مراکز نگهداری حیوانات بازدید صورت میگیرد و این مراکز نیز ملزم هستند که لیست گونههای خود را به ما اعلام کنند. اگر گونهای کم شده باید گواهی تلفات توسط دامپزشک تأيید شده باشد، اگر گونهای وارد مجموعه شده باید قبل از آن مجوزهای محیطزیستی و بهداشتی از سوی دامپزشکی را دریافت کرده باشد در غیر این صورت بهعنوان تخلف رسیدگی میشود.»
اگرچه «منتظمی» تأکید میکند که باغوحشها باید نگاهشان را از دید قاچاق جدا کنند و راهحل درآمدزایی آنها نباید سودجویی از حیاتوحش باشد اما کارشناسان با رد این اظهارات تأکید میکنند، بی نظارتی، چنان گسترده است که به شبکههای اجتماعی هم تسری یافته، «محمدعلی یکتانیک» از اوضاع بهشدت آشفته فضای مجازی انتقاد میکند: «دهها صفحه، چراغ روشن فعالیت کرده و حتی شمارهحساب و موقعیت خود را اعلام میکنند و هر حیوانی را با اتوبوس به ساير شهرها میفرستند و برخورد قانونی لازم صورت نمیگیرد و این، متخلفان را جریتر کرده و روزبهروز بر دامنه فعالیتهایشان افزوده است.» «یکتانیک» تأکید میکند که بایستی جلوی سبز نمایی قاچاق حیاتوحش و عرضه علنی و لجامگسیخته حیوانات کمیاب در مراکز فروش غیرقانونی به شکل مجازی و غیرمجازی گرفته شود.
علت این مسائل را میتوان در عدم توانایی و کوتاهی محیطزیست و نبود اراده برای مقابله خلاصه کرد و این سهگانه موجب شده است، خزندگان ما را به قیمت بسیار نازل از افراد بومی و محلی بخرند و مثلاسمندر لرستانی که یکگونه در حال انقراض است، یا لاکپشت گوش قرمز را تولید و تکثیر کرده و در بازار به خریداران عرضه کنند، بعدازآن سرنوشت حیوانات بیچاره معلوم نیست، یا آواره کوچه و خیابانها خواهند شد و یا براثر شیوه نگهداری نادرست، توسط صاحبانشان از دست میروند.
اما این فقط «محمدعلی یکتانیک» و«سپهر سلیمی» نیستند که رابطه تنگاتنگ میان علاقهمندی به نگهداری از حیوانات در خانه را بارونق قاچاق حیاتوحش افشا میکنند، «ایمان معماریان» هم بهعنوان دامپزشک میگوید، «مراقبت از حیوان در منزل برای بسیاری از افراد جذاب است، بااینکه نمیدانند آیا قابلیت نگهداریاش رادارند یا ندارند و صرفاتصاویری را در شبکههای اجتماعی دیدهاند که دستبهدست میچرخد و فردی یا افرادی حیوانات وحشی را بغل میگیرند و درکنارش عکس یادگاری میاندازند و این اقدام فقط بهمنظور تبلیغ قاچاق حیاتوحش و خریدوفروش آن است و متأسفانه بسیاری از افرادی که خیال میکنند حیواندوست هستند با نشر این تصاویر باعث میشوند که قاچاق حیاتوحش رونق بیشتری بگیرد.» دراینبین آنچه رخ میدهد، بسیار منزجرکننده است، توله شیری که برای مدتی طولانی روی پشتبام نگهداری میشود و با مشکلات شدید اندام حرکتی و اسکلتی قادر به راه رفتن نیست و شیر نری محصور در حیاط منزل که روزها آزار میبیند و با تغذیه غلط دچار نرمی استخوان شدید میشود و جثهاش کوچک میماند. طبق مطالعات جهانی، «نیمی از حيوانات وحشی که از طبیعت صيد میشوند، در فرآیندانتقال، جان میبازند و50درصدجان به در بردگان در دو سال اول تلف خواهند شد.» این آماری است که «محمدعلی یکتانیک» اعلام میکند.
به عبارت واضحتر، شمارش معکوس نابودی حیاتوحش، با ربودن از طبیعت، در همان لحظه جدایی از زیستگاهشان شروع میشود.
پرده ششم: نقض حقوق حیوانات در جمعهبازار خلیجفارس
نقض حقوق حیوانات، پشت پردهای مخوف دارد و هر حیوان کمیابی را میتوان در جمعهبازار خلیجفارس پیدا کرد.
«سپهر سلیمی» «ما» را باخبر میکند که اگر طالب خرس هم باشیم، فروشنده از دل طبیعت شکارش میکند و یا ماهیهای آبشور در آکواریومها که از خلیجفارس صید میشوند.» انگارنهانگار که اینها سرمایه ملی و متعلق به همه نسلها هستند و حق نداریم از این راه کاسبی کنیم. اصولادانشمان از نگهداری حیوانات بسیار کم است و ماهی قرمزها با آن رقص فریبنده و جادویی توی تنگ بلور، 15 روز بیشتر در خانههای ما دوام نمیآورد، همین را میتوان به گونههای خاص تعمیم داد و باز از دل این اتفاقات، به مفهوم آزار حیوانات رسید. «ایمان معماریان» از عدم اهتمام سازمان محیطزیست گلایه میکند: «حتی برای مأموران این سازمان هم گنگ است که اگر به بازار خلیجفارس مراجعه کنند، باید مانع خریدوفروش چه حیواناتی شوند. دراینباره هم به قوانین جدید و نظارت کافی و هم به فهرستی از حیوانات خانگی، احتیاج داریم.» موضوعی که تا حدودی مورداشاره
«علی امیرابراهیمی» و «محمدعلی یکتانیک» است. «ابراهیمی» میگوید: «کمکاریهای سازمان محیطزیست سبب شده، تجارت حیاتوحش رواج پیدا کند و باید قوانینی تصویب و به منصه اجرا برسد.» جای خالی این قوانین بهوضوح قابل حس است و محیطزیست بهعنوان متولی حیاتوحش، آنقدر دست رویدست گذاشته که «یکتانیک» میگوید: «هر تعداد سنجاب و قو و یا خزنده کمیاب و حتی پلنگ و خرس هم بخواهیم، میتوانیم از بازار خلیجفارس سفارش بدهیم و بهراحتی درب منزل تحویل بگیریم» هرطور حساب کنید در جمع چند کشور اول دنیاییم که در آن قاچاق حیاتوحش، عجیب رونق دارد.
*این گزارش به پایان رسید، قضاوت با خودتان....

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 15
دلقک صهیونیستی به دنبال جلبتوجه است
گروه سیاسی
محمد صالح جوکار، رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت» ضمن محکومکردن ادعای نخستوزیر رژیم صهیونیستی در رابطه با متهم کردن ایران به انفجار کشتی اسرائیلی در خلیج عمان بیان کرد: صهیونیستها یک رژیم نامشروع هستند و مقبولیت لازم را ندارند بههمیندلیل دائماً در حال تهدید هستند و ازهمینرو خودشان هم احساس امنیت ندارند.
وی افزود: ادعای نخستوزیر رژیم صهیونیستی و سایر مقامات این رژیم نامشروع بدون هیچ سند و مدرکی بوده و حتی نتانیاهو در پاسخ به سؤالات خبرنگاران در مورد سند و مدرک اتهام ایران به این انفجار بار دیگر فرافکنی میکند و میگوید تمام مواضع ایران در منطقه را مورد هدف قرار میدهیم!
جوکار بیان کرد: اسرائیل زمینی متعلق به خودش ندارد و در زمینی اشغالشده سر میکند. بنابراین ملت فلسطین و جبهه مقاومت امروز بیدار و روزبهروز در حال تقویت هستند.
رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس ادامه داد: از همین جهت آنها قصد دارند تا ضعفها و مشکلات خودشان را به بقیه کشورها نسبت بدهند و این اقدام آنها یعنی اتهام ایران به انفجار کشتیشان بهنوعی ردگمکنی و فرار روبهجلو است. چراکه ادعاهای آنها هیچگونه سند و مدرکی ندارد.
این نماینده مجلس در ادامه تأکید میکند که تنها باریشه کن شدن و نابودی اسرائیل است که امنیت و آرامش به منطقه غرب آسیا بازمیگردد.
جوکار گفت: همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند نتانیاهو، این دلقک صهیونیستی ادعاهایی دارد و حرفهایی گندهتر از دهان خودش میزند و خودش هم میداند که هیچ اثری در هیچ کجای دنیا ندارد و تنها به دلیل اینکه میخواهد کم نیاورد هرازگاهی ادعاهایی را مطرح میکند که بههیچوجه قابلقبول نیست.
رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس در انتها تصریح کرد که مقامات احمق رژیم صهیونیستی دوست دارند تا در معادلات سیاسی غرب آسیا خودشان را بهعنوان یک بازیگر جلوه بدهند و بگویند که در سیاستگذاریهای منطقه نقش دارند. درصورتیکه خودشان هم میدانند که هیچ جایگاه اثربخشی در منطقه ندارند و نمیتوانند در مذاکرات و بحثهایی مثل برجام حضورداشته باشند.
محمد صالح جوکار، رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت» ضمن محکومکردن ادعای نخستوزیر رژیم صهیونیستی در رابطه با متهم کردن ایران به انفجار کشتی اسرائیلی در خلیج عمان بیان کرد: صهیونیستها یک رژیم نامشروع هستند و مقبولیت لازم را ندارند بههمیندلیل دائماً در حال تهدید هستند و ازهمینرو خودشان هم احساس امنیت ندارند.
وی افزود: ادعای نخستوزیر رژیم صهیونیستی و سایر مقامات این رژیم نامشروع بدون هیچ سند و مدرکی بوده و حتی نتانیاهو در پاسخ به سؤالات خبرنگاران در مورد سند و مدرک اتهام ایران به این انفجار بار دیگر فرافکنی میکند و میگوید تمام مواضع ایران در منطقه را مورد هدف قرار میدهیم!
جوکار بیان کرد: اسرائیل زمینی متعلق به خودش ندارد و در زمینی اشغالشده سر میکند. بنابراین ملت فلسطین و جبهه مقاومت امروز بیدار و روزبهروز در حال تقویت هستند.
رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس ادامه داد: از همین جهت آنها قصد دارند تا ضعفها و مشکلات خودشان را به بقیه کشورها نسبت بدهند و این اقدام آنها یعنی اتهام ایران به انفجار کشتیشان بهنوعی ردگمکنی و فرار روبهجلو است. چراکه ادعاهای آنها هیچگونه سند و مدرکی ندارد.
این نماینده مجلس در ادامه تأکید میکند که تنها باریشه کن شدن و نابودی اسرائیل است که امنیت و آرامش به منطقه غرب آسیا بازمیگردد.
جوکار گفت: همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند نتانیاهو، این دلقک صهیونیستی ادعاهایی دارد و حرفهایی گندهتر از دهان خودش میزند و خودش هم میداند که هیچ اثری در هیچ کجای دنیا ندارد و تنها به دلیل اینکه میخواهد کم نیاورد هرازگاهی ادعاهایی را مطرح میکند که بههیچوجه قابلقبول نیست.
رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس در انتها تصریح کرد که مقامات احمق رژیم صهیونیستی دوست دارند تا در معادلات سیاسی غرب آسیا خودشان را بهعنوان یک بازیگر جلوه بدهند و بگویند که در سیاستگذاریهای منطقه نقش دارند. درصورتیکه خودشان هم میدانند که هیچ جایگاه اثربخشی در منطقه ندارند و نمیتوانند در مذاکرات و بحثهایی مثل برجام حضورداشته باشند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 12
دولت با اجماع و جدیت بیشتر به احیای حقوق هستهای ایران کمک کند
گروه سیاسی
علیرضا شهبازی، نماینده مردم نهاوند در مجلس در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» درباره بودجه سال آینده و اقدامات و عملکرد دولت در حوزه مسائل سیاسی و اقتصادی اظهار داشت: پس از رفت و برگشتی که لایحه بودجه 1400 داشت، هماهنگیهای نسبی لازم بین دولت و مجلس و سازمان برنامه و بودجه به عمل آمد و همچنین موضوع مدنظر دولت پیرامون درآمد نفتی حاصل از فروش 199 هزار میلیارد تومانی نفت نیز موردتوجه قرار گرفت.
شهبازی ادامه داد: علاوه بر آن در لایحه اولیه دولت، میزان فروش نفت روزی دو میلیون و 300 هزار بشکه پیشبینیشده بود که کارشناسان، صاحبنظران و نیز مرکز پژوهشهای مجلس معتقد بودند این عدد قابل دستیابی نیست، درنهایت یکمیلیون و 500 هزار بشکه مورد موافقت قرار گرفت و نهایی شد و مجلس در راستای همکاری با دولت عملا چیزی که دولت پیشبینی کرده بود را موردپذیرش قرار داد.
نماینده مردم نهاوند در مجلس اظهار کرد: امیدواریم تمام این اقدامات به آنچه که مدنظر دولت و مجلس است نزدیکتر و چشماندازها محقق شود و شاهد تصویب بودجه توسط مجلس و تأیید شورای نگهبان تا پایان سال باشیم. دولت مجموعه نظرات و پیشنهاداتی خود درباره بودجه را اعمال کرد و امیدواریم در مرحله نهایی، آن چیزی که موردنظر دولت و مجلس است، اتفاق بیفتد و لایحه بودجه عملیاتی برای سال 1400 داشته باشیم.
رئیس کمیته دیوان محاسبات مجلس همچنین درباره عملکرد اقتصادی افزود: باتوجه به شرایط کنونی و مسائل معیشتی مردم، همگان نسبت به عملکرد اقتصادی دولت نقد دارند. وزارت صمت در زمینه کالاها و خدمات بهتر عمل میکرد تا وضعیت نابسامان را در حوزه نیازهای اساسی مردم شاهد نباشیم، موضوعی که نقدهای جدی را نسبت به مجموعههای اقتصادی دولت متوجه کرده است. بعد از تغییراتی که در وزارتخانه صمت به وجود آمد، منتظر بهبود شرایط اقتصادی بودیم اما متأسفانه در حال حاضر شاهدیم کار رهاشده است. دولت برای عید نوروز و ماه رمضان باید با درایت و احساس مسئولیت بیشتری در راستای کنترل قیمتها و تأمین اقلام غذایی مردم اقدام کند.
این نماینده مجلس همچنین درباره عملکرد دولت در حوزه سیاسی خصوصا درباره اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها بیان کرد: اقدام مجلس در رابطه با تصویب این قانون، اقدام ارزشمند و خوبی بود تا با اجرای آن دیگر طرفهای برجامی نیز ملزم به پیادهسازی تعهدات باشند. طرف غربی باید بداند ما از این موضوع کوتاه نمیآییم و درنهایت آنها باید با اجرای تعهداتشان، بازگشت عملی به برجام داشته باشند. دولت باید در راستای اجرای این قانون اقدامات بهتر و قاطعتری را در دستور کار قرار دهد و هماهنگیهایش با مجلس بیشتر باشد، به همین دلیل انتظار میرود دولت با اجماع و جدیت بیشتر به احیای حقوق هستهای ایران کمک کند.
علیرضا شهبازی، نماینده مردم نهاوند در مجلس در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» درباره بودجه سال آینده و اقدامات و عملکرد دولت در حوزه مسائل سیاسی و اقتصادی اظهار داشت: پس از رفت و برگشتی که لایحه بودجه 1400 داشت، هماهنگیهای نسبی لازم بین دولت و مجلس و سازمان برنامه و بودجه به عمل آمد و همچنین موضوع مدنظر دولت پیرامون درآمد نفتی حاصل از فروش 199 هزار میلیارد تومانی نفت نیز موردتوجه قرار گرفت.
شهبازی ادامه داد: علاوه بر آن در لایحه اولیه دولت، میزان فروش نفت روزی دو میلیون و 300 هزار بشکه پیشبینیشده بود که کارشناسان، صاحبنظران و نیز مرکز پژوهشهای مجلس معتقد بودند این عدد قابل دستیابی نیست، درنهایت یکمیلیون و 500 هزار بشکه مورد موافقت قرار گرفت و نهایی شد و مجلس در راستای همکاری با دولت عملا چیزی که دولت پیشبینی کرده بود را موردپذیرش قرار داد.
نماینده مردم نهاوند در مجلس اظهار کرد: امیدواریم تمام این اقدامات به آنچه که مدنظر دولت و مجلس است نزدیکتر و چشماندازها محقق شود و شاهد تصویب بودجه توسط مجلس و تأیید شورای نگهبان تا پایان سال باشیم. دولت مجموعه نظرات و پیشنهاداتی خود درباره بودجه را اعمال کرد و امیدواریم در مرحله نهایی، آن چیزی که موردنظر دولت و مجلس است، اتفاق بیفتد و لایحه بودجه عملیاتی برای سال 1400 داشته باشیم.
رئیس کمیته دیوان محاسبات مجلس همچنین درباره عملکرد اقتصادی افزود: باتوجه به شرایط کنونی و مسائل معیشتی مردم، همگان نسبت به عملکرد اقتصادی دولت نقد دارند. وزارت صمت در زمینه کالاها و خدمات بهتر عمل میکرد تا وضعیت نابسامان را در حوزه نیازهای اساسی مردم شاهد نباشیم، موضوعی که نقدهای جدی را نسبت به مجموعههای اقتصادی دولت متوجه کرده است. بعد از تغییراتی که در وزارتخانه صمت به وجود آمد، منتظر بهبود شرایط اقتصادی بودیم اما متأسفانه در حال حاضر شاهدیم کار رهاشده است. دولت برای عید نوروز و ماه رمضان باید با درایت و احساس مسئولیت بیشتری در راستای کنترل قیمتها و تأمین اقلام غذایی مردم اقدام کند.
این نماینده مجلس همچنین درباره عملکرد دولت در حوزه سیاسی خصوصا درباره اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها بیان کرد: اقدام مجلس در رابطه با تصویب این قانون، اقدام ارزشمند و خوبی بود تا با اجرای آن دیگر طرفهای برجامی نیز ملزم به پیادهسازی تعهدات باشند. طرف غربی باید بداند ما از این موضوع کوتاه نمیآییم و درنهایت آنها باید با اجرای تعهداتشان، بازگشت عملی به برجام داشته باشند. دولت باید در راستای اجرای این قانون اقدامات بهتر و قاطعتری را در دستور کار قرار دهد و هماهنگیهایش با مجلس بیشتر باشد، به همین دلیل انتظار میرود دولت با اجماع و جدیت بیشتر به احیای حقوق هستهای ایران کمک کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 10
عدالت مالیاتی بهارستان به هنرمندان رسید
گروه فرهنگی
نمایندگان مجلس در جلسه علنی نوبت عصر روز سهشنبه، مورخ ۵ اسفندماه ۹۹ در جریان بررسی جزئیات لایحه بودجه ١۴٠٠ با رأی موافق به بند الحاقی ۳ تبصره ۶ ماده واحده مقرر کردند؛ معافیت مالیاتی فعالیتهای مربوط به انتشارات کمکدرسی و فعالیتهای هنری از قبیل بازیگری موضوع بند(ل) ماده(۱۳۹) قانون مالیاتهای مستقیم، صرفا تا سقف
۲ میلیارد ریال در سال قابل اعمال است و بعد از آن حسب مورد به نرخ ماده(۱۰۵) یا ماده(۱۳۱) قانون مالیاتهای مستقیم مشمول مالیات میشود. در جریان بررسی این پیشنهاد، زارع سخنگوی کمیسیون تلفیق گفت: «کمیسیون تلفیق برای اولین بار مالیات سلبریتیها را در بودجه پیشبینی کرد. آنها براساس قانون هر درآمدی داشتند از پرداخت مالیات معاف بودند، اما ما در لایحه بودجه برای معافیت مالیاتی آنها سقف تعیین کردیم.»
پیشازاین کمیسیون تلفیق سقف معافیت مالیاتی فعالیتهای مربوط به انتشارات کمکدرسی و فعالیتهای هنری از قبیل بازیگری را پنج میلیارد ریال در سال تعیین کرده بود که به پیشنهاد یکی از نمایندگان و تصویب مجلس، سقف معافیت مالیاتی هنرمندان به ۲۰۰ میلیون تومان کاهش یافت. در بررسی بیشتر این موضوع «رسالت» با مجید نصیرایی، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به گفتوگو پرداخت.
مالیات از هنرمندان برای رفع تبعیض و ناعدالتی
مجید نصیرایی، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی درتشریح طرح اخیر مجلس مبنی بر اخذ مالیات از هنرمندان به خبرنگار فرهنگی «رسالت» عنوان کرد: «طرح اخیر مجلس مبنی بر اخذ مالیات از هنرمندان، رویکرد کمیسیونی نداشت و نتیجه پیشنهاد و تصمیم همگانی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در صحن علنی بود. بنابراین در معنای کلیت، این پیشنهاد طرح و بررسی شد.»
وی افزود: «مجلس یازدهم از نخستین روزهای فعالیت خود همواره درصدد رفع تبعیض و فسادها بود و هرآنجا که احساسی از بوی ناعدالتی میآمد، تلاش میشد تا رفع و عدالت جایگزین آن شود. نگاه ضدتبعیض مجلس یازدهم، نمایندگان خانه ملت را به ایجاد عدالت در مسیر اخذ مالیات از هنرمندان کشاند. بدیهی است هنگامیکه سایر هنرمندان و اقشار جامعه با درآمدهای چهبسا کمتر، معاف از مالیات نیستند، هنرمندان جامعه سینما و تئاتر نیز میبایست مشمول پرداخت آن شوند.»
نصیرایی تصریح کرد: «حذف معافیت مالیاتی برخی هنرمندان به معنای مبارزه با تبعیض و نا عدالتی بود. در حال حاضر، افرادی را در سطح جامعه میبینیم که با حقوق ۵ میلیونی امرار و گذران معاش میکنند و از پرداخت مالیات نیز معاف نیستند. بنابراین رویکرد اصلی نمایندگان رفع تبعیض و عدم تفاوت میان افراد جامعه بود.»
سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: «در ابتدای طرح مقرر شد تا هنرمندانی که طی یک سال درآمد ۵۰۰ میلیون تومانی دارند، مشمول پرداخت مالیات شوند اما در ادامه برخی نمایندگان خواستار کاهش مبلغ درآمد شدند و سقف طرح به ۲۰۰ میلیون تومان در سال رسید. بر این اساس هنرمندانی که مجموع درآمد سالیانهشان ۲۰۰ میلیون میشود، معافیت مالیاتیشان حذف و مشمول پرداخت مالیات میشوند.»
او یادآور شد:«اگر ۲۰۰ میلیون تومان را به تعداد ماههای سال تقسیم کنیم، خواهیم دید رقمی قریب به ۱۷ میلیون تومان به دست میآید. در شرایطی که یک فرد عادی با حقوق ۵ میلیون تومانی مالیات پرداخت میکند، ضرورت ندارد که یک هنرمند با درآمد
۱۷ میلیون تومان در ماه، معاف از مالیات باشد. اگرچه عدهای هنوز با کلیات طرح و میزان سقف آن مشکلدارند اما بهطور حتم کمتر از این میزان به رفع تبعیض و ناعدالتی کمک نخواهد کرد.»
نصیرایی در پایان این گفتوگو متذکر شد: «لازم به ذکر است تا بگوییم طرح اخذ مالیات از هنرمندان، طرح یک کمیسیون نیست و در اثر توافق آرای کلیه نمایندگان پدید آمده است.»
تحقق عدالت اجتماعی و صدای برخی معترضین...
برخی از تهیهکنندگان معتقدند رقم معافیت مالیاتی باید بیشتر شود و به ۵۰۰ میلیون تومان در سال برسد و عدهای دیگر اما معترض هستند در حالیکه کارمندان و کارگران با درآمد بالای ۴۸ میلیون تومان باید مالیات بدهند، چرا نرخ مالیات بر درآمد هنرمندان بالای ۲۰۰ میلیون تومان تعیینشده است؟ اگرچه تداوم کاری کارمندان و احتمال بیکاری برخی از هنرمندان طی یک یا چند سال، میتواند توجیهی برای تعیین رقم سقف معافیت مالیاتی باشد، اما به باور بسیاری، گرفتن مالیات از هنرمندانی با درآمدهای چندصدمیلیونی در سال میتواند یک گام روبهجلو در تحقق عدالت اجتماعی باشد. به گفته حامد عنقا، فیلمنامهنویس و تهیهکننده، دریافت مالیات از هنرمندی که در تئاتر کار میکند و درآمدش به
۵ میلیون تومان نمیرسد، شاید عدالت اجتماعی نباشد اما معاف کردن آن یکی،دو درصدهايی که درآمدشان در طول سال به چند میلیارد تومان هم میرسد، عین بیعدالتی است. محسن علی اکبری، تهیهکننده سینما و تلویزیون دراینباره میگوید: «گرفتن مالیات در همه کشورهای دنیا مرسوم است و از هنرمندان هم مالیات میگیرند و درصد مالیات بر اساس میزان درآمد سالانه مشخص میشود. در مصوبه جدید مجلس هم میزان معافیت مالیاتی را درآمد سالانه زیر ۲۰۰ میلیون تومان تعیین کردهاند که مازاد بر این رقم شامل مالیات میشود.ممکن است یک کارگردان در سال
۵۰۰ میلیون تومان دستمزد بگیرد که بر اساس
۳۰۰ میلیون مازاد باید مالیات پرداخت کند، ولی کسی که سالانه ۵ میلیارد تومان یا ۱۰میلیارد تومان درآمد دارد، چرا نباید مالیات بدهد؟» به نظر میرسد مناقشه بر سر مالیات هنرمندان همچنان ادامه دارد و برخی از حامیان تدبیر، عدالت و امید اما به نقطه آغاز ماجرا، از داستان زندگی خود اعتقادی ندارند. برخی با طرح پرسشهایی که آیا با این مصوبه، اتفاقی در راستای رفع دغدغههای مردم رخ میدهد یا خیر؟ جامعیت و دایرهشمول این قانون تا چه میزان است نیز سعی در واکاوی بیشتر این طرح دارند. اگرچه برخی دیگر نیز همانند سعید الهی، کارشناس سینما و رسانه که دراینباره معتقد است حذف برخی معافیتهای مالیاتی در راستای توسعه عدالتمحوری و رعایت انصاف در قبال همه اقشار ازجمله مطالبات عمومی آحاد جامعه است؛ بنابراین گام بسیار مهم نمایندگان مجلس در این زمینه قابلتحسین است.
نمایندگان مجلس در جلسه علنی نوبت عصر روز سهشنبه، مورخ ۵ اسفندماه ۹۹ در جریان بررسی جزئیات لایحه بودجه ١۴٠٠ با رأی موافق به بند الحاقی ۳ تبصره ۶ ماده واحده مقرر کردند؛ معافیت مالیاتی فعالیتهای مربوط به انتشارات کمکدرسی و فعالیتهای هنری از قبیل بازیگری موضوع بند(ل) ماده(۱۳۹) قانون مالیاتهای مستقیم، صرفا تا سقف
۲ میلیارد ریال در سال قابل اعمال است و بعد از آن حسب مورد به نرخ ماده(۱۰۵) یا ماده(۱۳۱) قانون مالیاتهای مستقیم مشمول مالیات میشود. در جریان بررسی این پیشنهاد، زارع سخنگوی کمیسیون تلفیق گفت: «کمیسیون تلفیق برای اولین بار مالیات سلبریتیها را در بودجه پیشبینی کرد. آنها براساس قانون هر درآمدی داشتند از پرداخت مالیات معاف بودند، اما ما در لایحه بودجه برای معافیت مالیاتی آنها سقف تعیین کردیم.»
پیشازاین کمیسیون تلفیق سقف معافیت مالیاتی فعالیتهای مربوط به انتشارات کمکدرسی و فعالیتهای هنری از قبیل بازیگری را پنج میلیارد ریال در سال تعیین کرده بود که به پیشنهاد یکی از نمایندگان و تصویب مجلس، سقف معافیت مالیاتی هنرمندان به ۲۰۰ میلیون تومان کاهش یافت. در بررسی بیشتر این موضوع «رسالت» با مجید نصیرایی، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به گفتوگو پرداخت.
مالیات از هنرمندان برای رفع تبعیض و ناعدالتی
مجید نصیرایی، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی درتشریح طرح اخیر مجلس مبنی بر اخذ مالیات از هنرمندان به خبرنگار فرهنگی «رسالت» عنوان کرد: «طرح اخیر مجلس مبنی بر اخذ مالیات از هنرمندان، رویکرد کمیسیونی نداشت و نتیجه پیشنهاد و تصمیم همگانی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در صحن علنی بود. بنابراین در معنای کلیت، این پیشنهاد طرح و بررسی شد.»
وی افزود: «مجلس یازدهم از نخستین روزهای فعالیت خود همواره درصدد رفع تبعیض و فسادها بود و هرآنجا که احساسی از بوی ناعدالتی میآمد، تلاش میشد تا رفع و عدالت جایگزین آن شود. نگاه ضدتبعیض مجلس یازدهم، نمایندگان خانه ملت را به ایجاد عدالت در مسیر اخذ مالیات از هنرمندان کشاند. بدیهی است هنگامیکه سایر هنرمندان و اقشار جامعه با درآمدهای چهبسا کمتر، معاف از مالیات نیستند، هنرمندان جامعه سینما و تئاتر نیز میبایست مشمول پرداخت آن شوند.»
نصیرایی تصریح کرد: «حذف معافیت مالیاتی برخی هنرمندان به معنای مبارزه با تبعیض و نا عدالتی بود. در حال حاضر، افرادی را در سطح جامعه میبینیم که با حقوق ۵ میلیونی امرار و گذران معاش میکنند و از پرداخت مالیات نیز معاف نیستند. بنابراین رویکرد اصلی نمایندگان رفع تبعیض و عدم تفاوت میان افراد جامعه بود.»
سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: «در ابتدای طرح مقرر شد تا هنرمندانی که طی یک سال درآمد ۵۰۰ میلیون تومانی دارند، مشمول پرداخت مالیات شوند اما در ادامه برخی نمایندگان خواستار کاهش مبلغ درآمد شدند و سقف طرح به ۲۰۰ میلیون تومان در سال رسید. بر این اساس هنرمندانی که مجموع درآمد سالیانهشان ۲۰۰ میلیون میشود، معافیت مالیاتیشان حذف و مشمول پرداخت مالیات میشوند.»
او یادآور شد:«اگر ۲۰۰ میلیون تومان را به تعداد ماههای سال تقسیم کنیم، خواهیم دید رقمی قریب به ۱۷ میلیون تومان به دست میآید. در شرایطی که یک فرد عادی با حقوق ۵ میلیون تومانی مالیات پرداخت میکند، ضرورت ندارد که یک هنرمند با درآمد
۱۷ میلیون تومان در ماه، معاف از مالیات باشد. اگرچه عدهای هنوز با کلیات طرح و میزان سقف آن مشکلدارند اما بهطور حتم کمتر از این میزان به رفع تبعیض و ناعدالتی کمک نخواهد کرد.»
نصیرایی در پایان این گفتوگو متذکر شد: «لازم به ذکر است تا بگوییم طرح اخذ مالیات از هنرمندان، طرح یک کمیسیون نیست و در اثر توافق آرای کلیه نمایندگان پدید آمده است.»
تحقق عدالت اجتماعی و صدای برخی معترضین...
برخی از تهیهکنندگان معتقدند رقم معافیت مالیاتی باید بیشتر شود و به ۵۰۰ میلیون تومان در سال برسد و عدهای دیگر اما معترض هستند در حالیکه کارمندان و کارگران با درآمد بالای ۴۸ میلیون تومان باید مالیات بدهند، چرا نرخ مالیات بر درآمد هنرمندان بالای ۲۰۰ میلیون تومان تعیینشده است؟ اگرچه تداوم کاری کارمندان و احتمال بیکاری برخی از هنرمندان طی یک یا چند سال، میتواند توجیهی برای تعیین رقم سقف معافیت مالیاتی باشد، اما به باور بسیاری، گرفتن مالیات از هنرمندانی با درآمدهای چندصدمیلیونی در سال میتواند یک گام روبهجلو در تحقق عدالت اجتماعی باشد. به گفته حامد عنقا، فیلمنامهنویس و تهیهکننده، دریافت مالیات از هنرمندی که در تئاتر کار میکند و درآمدش به
۵ میلیون تومان نمیرسد، شاید عدالت اجتماعی نباشد اما معاف کردن آن یکی،دو درصدهايی که درآمدشان در طول سال به چند میلیارد تومان هم میرسد، عین بیعدالتی است. محسن علی اکبری، تهیهکننده سینما و تلویزیون دراینباره میگوید: «گرفتن مالیات در همه کشورهای دنیا مرسوم است و از هنرمندان هم مالیات میگیرند و درصد مالیات بر اساس میزان درآمد سالانه مشخص میشود. در مصوبه جدید مجلس هم میزان معافیت مالیاتی را درآمد سالانه زیر ۲۰۰ میلیون تومان تعیین کردهاند که مازاد بر این رقم شامل مالیات میشود.ممکن است یک کارگردان در سال
۵۰۰ میلیون تومان دستمزد بگیرد که بر اساس
۳۰۰ میلیون مازاد باید مالیات پرداخت کند، ولی کسی که سالانه ۵ میلیارد تومان یا ۱۰میلیارد تومان درآمد دارد، چرا نباید مالیات بدهد؟» به نظر میرسد مناقشه بر سر مالیات هنرمندان همچنان ادامه دارد و برخی از حامیان تدبیر، عدالت و امید اما به نقطه آغاز ماجرا، از داستان زندگی خود اعتقادی ندارند. برخی با طرح پرسشهایی که آیا با این مصوبه، اتفاقی در راستای رفع دغدغههای مردم رخ میدهد یا خیر؟ جامعیت و دایرهشمول این قانون تا چه میزان است نیز سعی در واکاوی بیشتر این طرح دارند. اگرچه برخی دیگر نیز همانند سعید الهی، کارشناس سینما و رسانه که دراینباره معتقد است حذف برخی معافیتهای مالیاتی در راستای توسعه عدالتمحوری و رعایت انصاف در قبال همه اقشار ازجمله مطالبات عمومی آحاد جامعه است؛ بنابراین گام بسیار مهم نمایندگان مجلس در این زمینه قابلتحسین است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 6
تقویت ناوگان رزم هوایی
گروه سیاسی
نیروهای مسلح کشورمان فارغ از هیاهوهای سیاسی همچنان در حال تقویت حوزه دفاعی به عنوان یکی از مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی ایران هستند؛ همان مؤلفهای که ضامن زیست سالم در دنیایی است که با قانون جنگل اداره میشود.
رمز موفقیت حوزه دفاعی کشور نیز تفکر حاکم بر این حوزه است که شاکله آنکه راهبرد «ما میتوانیم» با زیرساخت «ترجیح زانوی قوی خودی به عصای لرزان دیگری» است. در این بین نیروی انسانی مؤمن و متخصص بازیگران اصلی هستند و تجهیزات نظامی نیز محصول این نیروهاست.
وزارت «دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح» کشورمان که ساخت و تولید اقلام موردنیاز نیروهای مسلح، انجام تحقیقات صنعتی لازم و افزایش امکانات تکنولوژی صنایع مربوطه، هدایت و هماهنگی امور تحقیقات صنعتی نیروهای مسلح و بهرهگیری از امکانات مراکز پژوهشی و تحقیقاتی و صنعتی کشور ازجمله وظایف آن است، نقش مهمی در تقویت توان دفاعی و تجهیز نیروهای مسلح به انواع تجهیزات با همکاری و همکاری آنها شده است.سازمان صنایع هوایی یکی از سازمانهای زیرمجموعه وزارت دفاع است که در حوزه هوایی و ساخت انواع بالگردها و بالثابتها فعالیت میکند. روز دوشنبه ۹ فروند هواپیمای نظامی، ۱۰ فروند بالگرد و دهها موتور بازآماد شده توسط این سازمان طی مراسمی با حضور امیر سرتیپ «امیر حاتمی» وزیر دفاع کشورمان تحویل نیروهای مسلح شد. در این مراسم که انواع هواپیماهای نظامی، ترابری سنگین و بالگرد تحویل شد، امیر سرتیپ «عزیز نصیرزاده» فرمانده نیروی هوایی ارتش و امیر سرتیپ «یوسف قربانی» فرمانده هوانیروز ارتش نیز حضور داشتند.امیر سرتیپ حاتمی در این مراسم با درود به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و همه کسانی که در راه اعتلای میهن اسلامی قدم برداشتند، اظهار داشت: این میدان گویای شکست فشار حداکثری دشمن و موفقیت راهبردهای جمهوری اسلامی ایران است. دشمن با دو راهبرد تحریم و عدم اجازه خرید تجهیزات تلاش کرد ایران را شکست دهد، اما جمهوری اسلامی با سه راهبرد اتکا به توان داخلی، بهینهسازی تجهیزات دفاعی و امنیتی با شرایط روز و ساخت تسلیحات بومی در حوزههای مختلف رزم زمینی، دریایی، موشکی و سایبری توانست دشمن را شکست دهد.وی ادامه داد: سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع بر اساس مأموریت ذاتی خود گامهای مؤثری در زمینه افزایش توان رزم نیروهای مسلح در حوزه تعمیرات اساسی و ارتقای انواع هواپیما، بالگرد و موتورهای نظامی برداشته است به نحوی که در سال جاری موفق به اورهال و تعمیر اساسی دهها فروند هواپیما، بالگرد و موتورهای موردنیاز نیروهای مسلح شده است.
وزیر دفاع ۹ فروند هواپیماهای بازآماد شده را از نوع هواپیماهای نظامی F۴,F۱۴,F۲۷، میراژ و همچنین هواپیماهای ترابری C۱۳۰,۷۰۷ و ۷۴۷ برشمرد و گفت: این هواپیماها در رزم هوایی و در مأموریتهای متنوع رزمی، تاکتیکی و ترابری کاربرد فراوان دارند که با تحویل آنها به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ناوگان رزم هوایی نیروهای مسلح تقویت خواهد شد.
امیر سرتیپ حاتمی ۱۰ فروند بالگرد بازآماد شده را انواع متنوع بالگردهای شرقی و غربی ۲۱۴,۲۰۵,۲۰۶,۲۰۹,۲۱۲ و میل شرقی ۱۷۱ برشمرد و گفت: این بالگردها دارای کاربریهای رزمی، انتظامی و امدادی هستند که برای بهرهبرداری یگانهایی از نیروهای هوایی ارتش، هوانیروز، نیروی دریایی سپاه و نهاجا تحویل میشود.امیر سرتیپ حاتمی در خصوص دهها موتور بازآماد شده توسط متخصصین صنایع هوایی وزارت دفاع گفت: این موتورها از انواع متنوع توربوجت، توربوفن، و توربوشفت هستند که در هواپیماها و بالگردهای نظامی ناوگان بالگردی هوانیروز، نیروی هوایی و دریایی ارتش مورداستفاده قرار میگیرند.
وزیر دفاع در ادامه بابیان اینکه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران پس پیروزی انقلاب اسلامی با مشاهده تحریمهای شدید نظامی کشورهای خارجی علیه ایران، دستشان را بر روی زانوهای خود گذاشتند و قدم در راه خودکفایی در عرصههای مختلفی دفاعی گذاشتند، گفت: در این مسیر، ساخت انواع جنگافزارها و تسلیحات دفاعی متناسب با نیاز روز و همچنین بازآماد و بازطراحی ادوات نظامی موجود که از گذشته در کشور وجود داشت، دو راهبرد اصلی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ایران شد.امیر سرتیپ حاتمی تصریح کرد: اورهال تجهیزات نظامی سبک، نیمه سنگین و سنگین توسط متخصصان داخلی، مسیری کمهزینه و مطمئن برای ارتقا توان دفاعی نیروهای مسلح است؛ شیوهای که در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران نیز به آن اهمیت فراوانی دادهشده است.
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بابیان پیچیدگیهای صنعت هوایی و استانداردهای خاص این صنعت راهبردی گفت: در فرآیند طراحی، ساخت و بازآماد انواع تجهیزات هوایی، استانداردها برای هر قطعه باید پاس (رد) شوند که این یک کار بسیار سخت و دشوار است؛ بحمدالله این سختیها را پشت سر گذاشتیم و امروز در صنعت هوایی صاحب فن و فناوری هستیم و میتوانیم صنعت هوانوردی را یک صنعت خوداتکا بدانیم.
وی بابیان اینکه سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع با طراحی و تولید قطعات موردنیاز و اورهال انواع هواپیما، موجب شد تا در طول این سالها خللی در توان رزم هوایی نیروهای مسلح ایجاد نشود، افزود: هواپیماهای نیازمند به تعمیرات اساسی نیروهای مسلح همواره بدون هیچگونه وابستگی و با بهرهگیری حداکثری از توان صنعتی حوزه دفاع، دانشگاهها و شرکتهای دانش بنیان و به ویژه همکاری و حمایت صمیمانه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی بازآماد و بهموقع تحویل یگانهای هوایی نیروهای مسلح شده است.همچنین امیر عزیز نصیرزاده فرمانده نیروی هوایی در این مراسم اظهار داشت: اینجا باید از مجموعه صنایع هوایی و کارکنان وزارت دفاع تشکر کنم که همیشه برابر مطالبات و نیازهای ما حرکت میکنند و بر همین اساس امروز شاهد تحویل دهی تعداد متنوعی از هواپیماها و موتورها بودیم.وی ادامه داد: به فضل الهی صنایع هوایی یک صنعت پویا ، فعال، مبتکر و خودکفاست که کاملا قابلاطمینان و اتکا برای بخشهای عملیاتی است. در ظاهر کار امروز شاهد تحویل چندین فروند هواپیما و بالگرد بودیم، اما در پس این ماجرا خلاقیت ابتکار و نوآوری را میبینیم که با این خلاقیتها بهینهسازی و ارتقا داشتهایم و البته همکاری با شرکتها ی
دانش بنیان که افقهای روشنی را برای ما به همراه خواهد داشت.فرمانده نیروی هوایی ارتش گفت: تجهیزات تحویلشده امروز توسط وزارت دفاع به نیروی هوایی ارتش و البته افق روشنی که در حوزه فعالیتهای علمی و پشتیبانی شاهد هستیم قطعا در ارتقای توان دفاعی کشور نقش بالایی دارد و ما از مرزهای کشورمان به بهترین شکل و جانانه دفاع خواهیم کرد.امیر نصیرزاده ،سیاست جمهوری اسلامی ایران را مقاومت فعال دانست و گفت: مقاومت فعال یعنی درجا نزدن و پیشرفت که ما این را به عینه در صنایع دفاع مشاهده میکنیم.امیر سرتیپ دوم خلبان یوسف قربانی فرمانده هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز بابیان اینکه صنایع هوایی به عنوان یک پشتیبان قوی در بحث تعمیرات، اورهال و واگذاری قطعات به ناوگان بالگردی هوانیروز ارتش است، اظهار کرد: امروز به جرئت میتوانم بگویم که در سال جهش تولید که راهبرد اساسی کشورمان است به لطف خدا تولیداتی که در تأمین آنها تحریم هستیم همه به دست دانشمندان عزیز صنایع هوایی و شرکتهای دانش بنیان در کشور ساخته میشود.وی ادامه داد: امروز تمام قطعات بالگردی ما به شکل بومی توسط خودمان ساخته میشود و به جرئت میتوانم بگویم که ما قدرتمندترین ناوگان بالگردی منطقه هستیم و در بعد توان رزمی نیز از آمادگی بسیار خوبی داریم.فرمانده هوانیروز ارتش با اشاره به اینکه در حوزه سامانههای دید در شب به صورت بومی در جمهوری اسلامی ایران ساختهشده است، گفت: تعداد محدودی از کشورها به این فناوری دسترسی دارند و به کمک سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح توانستیم سامانههای دید در شب که آرزوی ما بود امروز به لطف خدا بومی شده و در کشور استفاده میشود. البته باید به این نکته هم اشارهکنم که این سامانهها در رزمایش شبانه در سواحل مکران که اخیرا برگزار شد به عنوان یکی از مؤلفههای قدرت در میدان نبرد بود، انجام شد.
وی ادامه داد: در حوزه موشکی نیز وزارت دفاع در حوزه سامانههای موشکی نقطه زن نیز وزارت دفاع بسیار خوب عمل کرد و به کمک همدیگر توانستیم تجهیزات موشکی نقطه زن را به حد مطلوب برسانیم و با تمام توان حاضر هستیم تا در تمام نقاط کشور از رزمندگان پشتیبانی کنیم.
نیروهای مسلح کشورمان فارغ از هیاهوهای سیاسی همچنان در حال تقویت حوزه دفاعی به عنوان یکی از مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی ایران هستند؛ همان مؤلفهای که ضامن زیست سالم در دنیایی است که با قانون جنگل اداره میشود.
رمز موفقیت حوزه دفاعی کشور نیز تفکر حاکم بر این حوزه است که شاکله آنکه راهبرد «ما میتوانیم» با زیرساخت «ترجیح زانوی قوی خودی به عصای لرزان دیگری» است. در این بین نیروی انسانی مؤمن و متخصص بازیگران اصلی هستند و تجهیزات نظامی نیز محصول این نیروهاست.
وزارت «دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح» کشورمان که ساخت و تولید اقلام موردنیاز نیروهای مسلح، انجام تحقیقات صنعتی لازم و افزایش امکانات تکنولوژی صنایع مربوطه، هدایت و هماهنگی امور تحقیقات صنعتی نیروهای مسلح و بهرهگیری از امکانات مراکز پژوهشی و تحقیقاتی و صنعتی کشور ازجمله وظایف آن است، نقش مهمی در تقویت توان دفاعی و تجهیز نیروهای مسلح به انواع تجهیزات با همکاری و همکاری آنها شده است.سازمان صنایع هوایی یکی از سازمانهای زیرمجموعه وزارت دفاع است که در حوزه هوایی و ساخت انواع بالگردها و بالثابتها فعالیت میکند. روز دوشنبه ۹ فروند هواپیمای نظامی، ۱۰ فروند بالگرد و دهها موتور بازآماد شده توسط این سازمان طی مراسمی با حضور امیر سرتیپ «امیر حاتمی» وزیر دفاع کشورمان تحویل نیروهای مسلح شد. در این مراسم که انواع هواپیماهای نظامی، ترابری سنگین و بالگرد تحویل شد، امیر سرتیپ «عزیز نصیرزاده» فرمانده نیروی هوایی ارتش و امیر سرتیپ «یوسف قربانی» فرمانده هوانیروز ارتش نیز حضور داشتند.امیر سرتیپ حاتمی در این مراسم با درود به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و همه کسانی که در راه اعتلای میهن اسلامی قدم برداشتند، اظهار داشت: این میدان گویای شکست فشار حداکثری دشمن و موفقیت راهبردهای جمهوری اسلامی ایران است. دشمن با دو راهبرد تحریم و عدم اجازه خرید تجهیزات تلاش کرد ایران را شکست دهد، اما جمهوری اسلامی با سه راهبرد اتکا به توان داخلی، بهینهسازی تجهیزات دفاعی و امنیتی با شرایط روز و ساخت تسلیحات بومی در حوزههای مختلف رزم زمینی، دریایی، موشکی و سایبری توانست دشمن را شکست دهد.وی ادامه داد: سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع بر اساس مأموریت ذاتی خود گامهای مؤثری در زمینه افزایش توان رزم نیروهای مسلح در حوزه تعمیرات اساسی و ارتقای انواع هواپیما، بالگرد و موتورهای نظامی برداشته است به نحوی که در سال جاری موفق به اورهال و تعمیر اساسی دهها فروند هواپیما، بالگرد و موتورهای موردنیاز نیروهای مسلح شده است.
وزیر دفاع ۹ فروند هواپیماهای بازآماد شده را از نوع هواپیماهای نظامی F۴,F۱۴,F۲۷، میراژ و همچنین هواپیماهای ترابری C۱۳۰,۷۰۷ و ۷۴۷ برشمرد و گفت: این هواپیماها در رزم هوایی و در مأموریتهای متنوع رزمی، تاکتیکی و ترابری کاربرد فراوان دارند که با تحویل آنها به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ناوگان رزم هوایی نیروهای مسلح تقویت خواهد شد.
امیر سرتیپ حاتمی ۱۰ فروند بالگرد بازآماد شده را انواع متنوع بالگردهای شرقی و غربی ۲۱۴,۲۰۵,۲۰۶,۲۰۹,۲۱۲ و میل شرقی ۱۷۱ برشمرد و گفت: این بالگردها دارای کاربریهای رزمی، انتظامی و امدادی هستند که برای بهرهبرداری یگانهایی از نیروهای هوایی ارتش، هوانیروز، نیروی دریایی سپاه و نهاجا تحویل میشود.امیر سرتیپ حاتمی در خصوص دهها موتور بازآماد شده توسط متخصصین صنایع هوایی وزارت دفاع گفت: این موتورها از انواع متنوع توربوجت، توربوفن، و توربوشفت هستند که در هواپیماها و بالگردهای نظامی ناوگان بالگردی هوانیروز، نیروی هوایی و دریایی ارتش مورداستفاده قرار میگیرند.
وزیر دفاع در ادامه بابیان اینکه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران پس پیروزی انقلاب اسلامی با مشاهده تحریمهای شدید نظامی کشورهای خارجی علیه ایران، دستشان را بر روی زانوهای خود گذاشتند و قدم در راه خودکفایی در عرصههای مختلفی دفاعی گذاشتند، گفت: در این مسیر، ساخت انواع جنگافزارها و تسلیحات دفاعی متناسب با نیاز روز و همچنین بازآماد و بازطراحی ادوات نظامی موجود که از گذشته در کشور وجود داشت، دو راهبرد اصلی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ایران شد.امیر سرتیپ حاتمی تصریح کرد: اورهال تجهیزات نظامی سبک، نیمه سنگین و سنگین توسط متخصصان داخلی، مسیری کمهزینه و مطمئن برای ارتقا توان دفاعی نیروهای مسلح است؛ شیوهای که در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران نیز به آن اهمیت فراوانی دادهشده است.
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بابیان پیچیدگیهای صنعت هوایی و استانداردهای خاص این صنعت راهبردی گفت: در فرآیند طراحی، ساخت و بازآماد انواع تجهیزات هوایی، استانداردها برای هر قطعه باید پاس (رد) شوند که این یک کار بسیار سخت و دشوار است؛ بحمدالله این سختیها را پشت سر گذاشتیم و امروز در صنعت هوایی صاحب فن و فناوری هستیم و میتوانیم صنعت هوانوردی را یک صنعت خوداتکا بدانیم.
وی بابیان اینکه سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع با طراحی و تولید قطعات موردنیاز و اورهال انواع هواپیما، موجب شد تا در طول این سالها خللی در توان رزم هوایی نیروهای مسلح ایجاد نشود، افزود: هواپیماهای نیازمند به تعمیرات اساسی نیروهای مسلح همواره بدون هیچگونه وابستگی و با بهرهگیری حداکثری از توان صنعتی حوزه دفاع، دانشگاهها و شرکتهای دانش بنیان و به ویژه همکاری و حمایت صمیمانه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی بازآماد و بهموقع تحویل یگانهای هوایی نیروهای مسلح شده است.همچنین امیر عزیز نصیرزاده فرمانده نیروی هوایی در این مراسم اظهار داشت: اینجا باید از مجموعه صنایع هوایی و کارکنان وزارت دفاع تشکر کنم که همیشه برابر مطالبات و نیازهای ما حرکت میکنند و بر همین اساس امروز شاهد تحویل دهی تعداد متنوعی از هواپیماها و موتورها بودیم.وی ادامه داد: به فضل الهی صنایع هوایی یک صنعت پویا ، فعال، مبتکر و خودکفاست که کاملا قابلاطمینان و اتکا برای بخشهای عملیاتی است. در ظاهر کار امروز شاهد تحویل چندین فروند هواپیما و بالگرد بودیم، اما در پس این ماجرا خلاقیت ابتکار و نوآوری را میبینیم که با این خلاقیتها بهینهسازی و ارتقا داشتهایم و البته همکاری با شرکتها ی
دانش بنیان که افقهای روشنی را برای ما به همراه خواهد داشت.فرمانده نیروی هوایی ارتش گفت: تجهیزات تحویلشده امروز توسط وزارت دفاع به نیروی هوایی ارتش و البته افق روشنی که در حوزه فعالیتهای علمی و پشتیبانی شاهد هستیم قطعا در ارتقای توان دفاعی کشور نقش بالایی دارد و ما از مرزهای کشورمان به بهترین شکل و جانانه دفاع خواهیم کرد.امیر نصیرزاده ،سیاست جمهوری اسلامی ایران را مقاومت فعال دانست و گفت: مقاومت فعال یعنی درجا نزدن و پیشرفت که ما این را به عینه در صنایع دفاع مشاهده میکنیم.امیر سرتیپ دوم خلبان یوسف قربانی فرمانده هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز بابیان اینکه صنایع هوایی به عنوان یک پشتیبان قوی در بحث تعمیرات، اورهال و واگذاری قطعات به ناوگان بالگردی هوانیروز ارتش است، اظهار کرد: امروز به جرئت میتوانم بگویم که در سال جهش تولید که راهبرد اساسی کشورمان است به لطف خدا تولیداتی که در تأمین آنها تحریم هستیم همه به دست دانشمندان عزیز صنایع هوایی و شرکتهای دانش بنیان در کشور ساخته میشود.وی ادامه داد: امروز تمام قطعات بالگردی ما به شکل بومی توسط خودمان ساخته میشود و به جرئت میتوانم بگویم که ما قدرتمندترین ناوگان بالگردی منطقه هستیم و در بعد توان رزمی نیز از آمادگی بسیار خوبی داریم.فرمانده هوانیروز ارتش با اشاره به اینکه در حوزه سامانههای دید در شب به صورت بومی در جمهوری اسلامی ایران ساختهشده است، گفت: تعداد محدودی از کشورها به این فناوری دسترسی دارند و به کمک سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح توانستیم سامانههای دید در شب که آرزوی ما بود امروز به لطف خدا بومی شده و در کشور استفاده میشود. البته باید به این نکته هم اشارهکنم که این سامانهها در رزمایش شبانه در سواحل مکران که اخیرا برگزار شد به عنوان یکی از مؤلفههای قدرت در میدان نبرد بود، انجام شد.
وی ادامه داد: در حوزه موشکی نیز وزارت دفاع در حوزه سامانههای موشکی نقطه زن نیز وزارت دفاع بسیار خوب عمل کرد و به کمک همدیگر توانستیم تجهیزات موشکی نقطه زن را به حد مطلوب برسانیم و با تمام توان حاضر هستیم تا در تمام نقاط کشور از رزمندگان پشتیبانی کنیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 9
نبض گرانی تند میزند
نفیسه امامی
افزایش افسارگسیخته روزانه و هفتگی قیمت کالا و خدمات طی دو سال گذشته از هیچ قانون و روال مشخصی تبعیت نمیکند و شاید دیگر مردم عادی بهنوعی به آن عادت کرده و یا از سر ناچاری پذیرفته باشند. در شرایطی که حقوق و مزایای بسیاری از شهروندان جامعه مثل کارگران و قشرهای حقوقبگیر افزایش حدود 20 درصدی داشته، نرخ تورم اکنون به حدود 50 درصد رسیده و مشکلات اقتصادی را برای آنها افزایش داده است.
تورم اکنون به جایی رسیده که عدهای قدرت خرید یک نان کامل را ندارند و کارت ملی خود را گرو میگذارند. در چنین موقعیتی مرغ و تخممرغ کالای لاکچری محسوب میشود و کسانیکه توانایی خرید مرغ یا گوشت رادارند بعضا برای تهیه آن با قیمت پایینتر مجبور به ایستادن در صفهای عمدتا طولانی هستند. این در حالی است که بیش از یکسال از شیوع کرونا میگذرد و این همهگیری باعث شده بسیاری از کسبوکارها با محدودیت مواجه شوند و یا کارشان به تعطیلی برسد و هزینههای سربار دیگری را به خانوادهها تحمیل کند. رئیسجمهور در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت در 23 آذرماه، کنترل نوسانات بازار داخلی و جلوگیری از افزایش قیمت نسبی کالاهای اساسی، نرخ تورم در کشور و همچنین ایجاد رفاه نسبی در جامعه را از مهمترین اهداف دولت عنوان و تأکید کرده بود: سیاست کلان تأمین و تخصیص ارز کالاهای اساسی نباید زمینهای برای رانتجویی و فساد شود.دولت اگرچه اذعان به نقش خود در مهار و کنترل تورم داشته است، اما نتوانست به این هدف خود دست یابد و باوجودآنکه ارز دولتی به کالاهای اساسی تعلق گرفت، اما در همه سطوح با افزایش قیمت چند برابری مواجه شد. طبق اعلام مرکز آمار ایران نرخ تورم نقطهای در بهمنماه امسال نسبت به بهمن سال گذشته به عدد ۴۸/۲ درصد رسیده است. نرخ تورم نقطهای گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» با افزایش ۶/۹ واحد درصدی به ۶۶/۸ درصد و گروه «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» با کاهش ۰.۲ واحد درصدی به ۳۹/۷ درصد رسیده است. علاوه بر این نرخ تورم سالانه بهمنماه ۱۳۹۹ برای خانوارهای کشور به ۳۴/۲ درصد رسید.
این گزارش نشان میدهد هزینه یک خانواده برای خرید کالا و خدمات نسبت به سال قبل در حدود 50 درصد بیشتر شده است و پیشبینی میشود نرخ تورم تا پایان امسال به بالاترین میزان خود در 25 سال گذشته برسد. پیش از این در سال 74 بود که نرخ تورم به 49 درصد رسید، اما بعدازآن تاکنون هرگز تورم تا به این نقطه را تجربه نکرده بود.
دو عامل افزایش شدید نرخ ارز و کسری بودجه شدید دولت، شوکهای عمدهای بودند که باعث ایجاد تورم در کالا و خدمات شدند و اقتصاد از هدفگذاری
22 درصدی بانک مرکزی برای نرخ تورم فاصله گرفت. این دو پارامتر مهم تورم بالایی را در بسیاری از کالاهای مصرفی گذاشت و سبد خانوارها را کوچکتر از سال قبل کرد که در ادامه به بخشی از آنها اشارهشده است.
افزایش قیمت مسکن و اجارهبها
با وجود شیوع کرونا و عدم تمایل مالکان و مستأجران در جابهجایی، کمتر کسی انتظار رشد قیمت 100 درصدی را در بخش مسکن داشت، اما از اردیبهشتماه امسال قیمت خانه و اجارهبها بهشدت درروند صعودی قرار گرفت. قیمت مسکن در بازه زمانی 11 ماهه امسال حاکی از افزایش 79 درصدی است و متوسط قیمت مسکن در بهمن ۹۹ واحدهای مسکونی به ۲۸ میلیون و ۳۸۹ هزار تومان در هر مترمربع در تهران رسید، درحالیکه قیمت مسکن در سال 98 از کانال ۱۱ میلیون تومان در آغاز سال به کانال ۱۵ میلیون تومان در پایان سال رسید.
بر اساس گزارش بانک مرکزی در میان مناطق ۲۲ گانه شهر تهران گرانترین معاملات خرید آپارتمان در منطقه یک با قیمت میانگین ۵۹ میلیون تومان در هر مترمربع و کمترین قیمت میانگین به منطقه ۱۸ با مبلغ ۱۲ میلیون تومان در هر مترمربع اختصاص داشته است.
در بخش اجارهبها اگرچه دولت تلاش است تا هزینه اجاره را با بسته کمک به مستأجران و تعیین سقف رشد اجارهبها دستکم تا زمان تداوم شیوع کرونا متعادل نگه دارد، اما در واقعیت چنین اتفاقی رخ نداد و بازار اجارهبها حتی در ماههای پایانی سال باز هم درروند صعودی قرار گرفت. بر اساس گزارش مرکز آمار، سال ۹۹ بدترین سال برای مستأجران از لحاظ افزایش اجارهبها بوده است، زیرا در دو فصل بهار و تابستان سال جاری اجارهبهای مسکن در تهران نسبت به فصول مشابه سال قبل به ترتیب ۳۸ و ۴۷ درصد افزایشیافته است، درحالیکه میزان افزایش اجاره در سال ۹۸به حدود ۳۰ درصد رسیده بود.
بالا رفتن نرخ ارز
بررسی قیمت ارز در یک سال گذشته نشان میدهد قیمت دلار، یورو، پوند، لیر و درهم بین ۵۸ تا ۹۹ درصد افزایش نرخ داشته است. هر اسکناس دلار آمریکا در صرافیهای بانکی و مجاز کشور در اسفند 98، به نرخ 14 هزار و 750 تومان از مردم خریداری و به قیمت 14 هزار 850 تومان فروخته شد، درحالیکه نرخ ارز در اسفند امسال برای فروش در صرافی ملی، ۲۵ هزار ۱۸۶ تومان و برای خرید ۲۴ هزار و ۶۸۷ تومان تعیین شد.
تورم در محصولات خوراکی
بر اساس اعلام رسمی مرکز آمار ایران هر خانوار ایرانی ۶۷/۲ درصد در بهمنماه امسال نسبت به بهمنماه سال 98 پول داده تا بتواند یک سبد از کالاهای خوراکی و آشامیدنی بخرد. نرخ تورم نقطه به نقطه گروه کالاهای خوراکی و آشامیدنی، بالاترین میزان نسبت به دیگر گروههای کالایی و خدماتی مصرفی مردم در بهمنماه بود و پسازآن مبلمان و لوازم منزل با ۶۶/۹ درصد، تفریح و امور فرهنگی ۵۹/۵ درصد و حملونقل ۵۶/۷ درصد و دخانیات ۵۴/۳ درصد قرار دارد.
قیمت گروه کالاهای نان و غلات ۶۴ درصد، گوشت قرمز و گوشت پرندگان ۵۶/۶ درصد، گوشت ماهی ۶۰/۶ درصد، شیر، پنیر و تخممرغ ۷۹ درصد، روغن و چربیها ۹۹/۵ درصد، میوه و خشکبار ۸۸/۲ درصد، قندوشکر و شیرینیها ۶۹/۵ درصد و نوشیدنیهای گرم و سرد غیرالکلی هم ۶۷/۷ درصد در بهمن امسال نسبت به بهمن پارسال رشد کرده است.
خطر افزایش تورم
در دنیای امروز که بیشتر کشورهای دنیا به دنبال رسیدن به نرخ تورم تکرقمی هستند و آن را به عنوان یکی از پیشرفتهای اقتصادی مهم برای خود بهحساب میآورند، متأسفانه اقتصاد ایران همچنان یکی از بالاترین نرخهای تورم دنیا را تجربه میکند.
بدون شک فشار تحریمها به خصوص در دو سال گذشته درآمد ارزی ایران را کاهش داد و کشور را از دستیابی به حقوق مسلم خود در عرصه بینالمللی دور کرد، اما ناگفته پیداست سهم مهم مشکلات اقتصادی از بیتدبیریها، سوء مدیریتها و عدم اتخاذ تصمیمهای درست در حوزه اقتصاد ما ناشی میشود که نمونه بارز آن کسری بودجه دولت و تلاش در جهت خلق پول بود و نتیجهای جز تورم را به دنبال نداشت.
بررسی گزارش مرکز پژوهشهای مجلس از لایحه بودجه 1400 نشاندهنده کسری بودجه 320 هزار میلیارد تومانی است که باید از پایه پولی تأمین شود و در بهترین شرایط فقط 175 هزار میلیارد تومان کسری بودجه برای دولت قابل پوشش نخواهد بود. نتیجه این امر درنهایت آثار تورمی شدیدی را به دنبال دارد، اما مجلس به دنبال اصلاح ساختار بودجه است تا بیش از این اقتصاد با تبعات منفی کسری بودجه مواجه نشود و تورم بالای 40 درصد امسال باز هم در سال آینده تحقق پیدا نکند.
افزایش افسارگسیخته روزانه و هفتگی قیمت کالا و خدمات طی دو سال گذشته از هیچ قانون و روال مشخصی تبعیت نمیکند و شاید دیگر مردم عادی بهنوعی به آن عادت کرده و یا از سر ناچاری پذیرفته باشند. در شرایطی که حقوق و مزایای بسیاری از شهروندان جامعه مثل کارگران و قشرهای حقوقبگیر افزایش حدود 20 درصدی داشته، نرخ تورم اکنون به حدود 50 درصد رسیده و مشکلات اقتصادی را برای آنها افزایش داده است.
تورم اکنون به جایی رسیده که عدهای قدرت خرید یک نان کامل را ندارند و کارت ملی خود را گرو میگذارند. در چنین موقعیتی مرغ و تخممرغ کالای لاکچری محسوب میشود و کسانیکه توانایی خرید مرغ یا گوشت رادارند بعضا برای تهیه آن با قیمت پایینتر مجبور به ایستادن در صفهای عمدتا طولانی هستند. این در حالی است که بیش از یکسال از شیوع کرونا میگذرد و این همهگیری باعث شده بسیاری از کسبوکارها با محدودیت مواجه شوند و یا کارشان به تعطیلی برسد و هزینههای سربار دیگری را به خانوادهها تحمیل کند. رئیسجمهور در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت در 23 آذرماه، کنترل نوسانات بازار داخلی و جلوگیری از افزایش قیمت نسبی کالاهای اساسی، نرخ تورم در کشور و همچنین ایجاد رفاه نسبی در جامعه را از مهمترین اهداف دولت عنوان و تأکید کرده بود: سیاست کلان تأمین و تخصیص ارز کالاهای اساسی نباید زمینهای برای رانتجویی و فساد شود.دولت اگرچه اذعان به نقش خود در مهار و کنترل تورم داشته است، اما نتوانست به این هدف خود دست یابد و باوجودآنکه ارز دولتی به کالاهای اساسی تعلق گرفت، اما در همه سطوح با افزایش قیمت چند برابری مواجه شد. طبق اعلام مرکز آمار ایران نرخ تورم نقطهای در بهمنماه امسال نسبت به بهمن سال گذشته به عدد ۴۸/۲ درصد رسیده است. نرخ تورم نقطهای گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» با افزایش ۶/۹ واحد درصدی به ۶۶/۸ درصد و گروه «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» با کاهش ۰.۲ واحد درصدی به ۳۹/۷ درصد رسیده است. علاوه بر این نرخ تورم سالانه بهمنماه ۱۳۹۹ برای خانوارهای کشور به ۳۴/۲ درصد رسید.
این گزارش نشان میدهد هزینه یک خانواده برای خرید کالا و خدمات نسبت به سال قبل در حدود 50 درصد بیشتر شده است و پیشبینی میشود نرخ تورم تا پایان امسال به بالاترین میزان خود در 25 سال گذشته برسد. پیش از این در سال 74 بود که نرخ تورم به 49 درصد رسید، اما بعدازآن تاکنون هرگز تورم تا به این نقطه را تجربه نکرده بود.
دو عامل افزایش شدید نرخ ارز و کسری بودجه شدید دولت، شوکهای عمدهای بودند که باعث ایجاد تورم در کالا و خدمات شدند و اقتصاد از هدفگذاری
22 درصدی بانک مرکزی برای نرخ تورم فاصله گرفت. این دو پارامتر مهم تورم بالایی را در بسیاری از کالاهای مصرفی گذاشت و سبد خانوارها را کوچکتر از سال قبل کرد که در ادامه به بخشی از آنها اشارهشده است.
افزایش قیمت مسکن و اجارهبها
با وجود شیوع کرونا و عدم تمایل مالکان و مستأجران در جابهجایی، کمتر کسی انتظار رشد قیمت 100 درصدی را در بخش مسکن داشت، اما از اردیبهشتماه امسال قیمت خانه و اجارهبها بهشدت درروند صعودی قرار گرفت. قیمت مسکن در بازه زمانی 11 ماهه امسال حاکی از افزایش 79 درصدی است و متوسط قیمت مسکن در بهمن ۹۹ واحدهای مسکونی به ۲۸ میلیون و ۳۸۹ هزار تومان در هر مترمربع در تهران رسید، درحالیکه قیمت مسکن در سال 98 از کانال ۱۱ میلیون تومان در آغاز سال به کانال ۱۵ میلیون تومان در پایان سال رسید.
بر اساس گزارش بانک مرکزی در میان مناطق ۲۲ گانه شهر تهران گرانترین معاملات خرید آپارتمان در منطقه یک با قیمت میانگین ۵۹ میلیون تومان در هر مترمربع و کمترین قیمت میانگین به منطقه ۱۸ با مبلغ ۱۲ میلیون تومان در هر مترمربع اختصاص داشته است.
در بخش اجارهبها اگرچه دولت تلاش است تا هزینه اجاره را با بسته کمک به مستأجران و تعیین سقف رشد اجارهبها دستکم تا زمان تداوم شیوع کرونا متعادل نگه دارد، اما در واقعیت چنین اتفاقی رخ نداد و بازار اجارهبها حتی در ماههای پایانی سال باز هم درروند صعودی قرار گرفت. بر اساس گزارش مرکز آمار، سال ۹۹ بدترین سال برای مستأجران از لحاظ افزایش اجارهبها بوده است، زیرا در دو فصل بهار و تابستان سال جاری اجارهبهای مسکن در تهران نسبت به فصول مشابه سال قبل به ترتیب ۳۸ و ۴۷ درصد افزایشیافته است، درحالیکه میزان افزایش اجاره در سال ۹۸به حدود ۳۰ درصد رسیده بود.
بالا رفتن نرخ ارز
بررسی قیمت ارز در یک سال گذشته نشان میدهد قیمت دلار، یورو، پوند، لیر و درهم بین ۵۸ تا ۹۹ درصد افزایش نرخ داشته است. هر اسکناس دلار آمریکا در صرافیهای بانکی و مجاز کشور در اسفند 98، به نرخ 14 هزار و 750 تومان از مردم خریداری و به قیمت 14 هزار 850 تومان فروخته شد، درحالیکه نرخ ارز در اسفند امسال برای فروش در صرافی ملی، ۲۵ هزار ۱۸۶ تومان و برای خرید ۲۴ هزار و ۶۸۷ تومان تعیین شد.
تورم در محصولات خوراکی
بر اساس اعلام رسمی مرکز آمار ایران هر خانوار ایرانی ۶۷/۲ درصد در بهمنماه امسال نسبت به بهمنماه سال 98 پول داده تا بتواند یک سبد از کالاهای خوراکی و آشامیدنی بخرد. نرخ تورم نقطه به نقطه گروه کالاهای خوراکی و آشامیدنی، بالاترین میزان نسبت به دیگر گروههای کالایی و خدماتی مصرفی مردم در بهمنماه بود و پسازآن مبلمان و لوازم منزل با ۶۶/۹ درصد، تفریح و امور فرهنگی ۵۹/۵ درصد و حملونقل ۵۶/۷ درصد و دخانیات ۵۴/۳ درصد قرار دارد.
قیمت گروه کالاهای نان و غلات ۶۴ درصد، گوشت قرمز و گوشت پرندگان ۵۶/۶ درصد، گوشت ماهی ۶۰/۶ درصد، شیر، پنیر و تخممرغ ۷۹ درصد، روغن و چربیها ۹۹/۵ درصد، میوه و خشکبار ۸۸/۲ درصد، قندوشکر و شیرینیها ۶۹/۵ درصد و نوشیدنیهای گرم و سرد غیرالکلی هم ۶۷/۷ درصد در بهمن امسال نسبت به بهمن پارسال رشد کرده است.
خطر افزایش تورم
در دنیای امروز که بیشتر کشورهای دنیا به دنبال رسیدن به نرخ تورم تکرقمی هستند و آن را به عنوان یکی از پیشرفتهای اقتصادی مهم برای خود بهحساب میآورند، متأسفانه اقتصاد ایران همچنان یکی از بالاترین نرخهای تورم دنیا را تجربه میکند.
بدون شک فشار تحریمها به خصوص در دو سال گذشته درآمد ارزی ایران را کاهش داد و کشور را از دستیابی به حقوق مسلم خود در عرصه بینالمللی دور کرد، اما ناگفته پیداست سهم مهم مشکلات اقتصادی از بیتدبیریها، سوء مدیریتها و عدم اتخاذ تصمیمهای درست در حوزه اقتصاد ما ناشی میشود که نمونه بارز آن کسری بودجه دولت و تلاش در جهت خلق پول بود و نتیجهای جز تورم را به دنبال نداشت.
بررسی گزارش مرکز پژوهشهای مجلس از لایحه بودجه 1400 نشاندهنده کسری بودجه 320 هزار میلیارد تومانی است که باید از پایه پولی تأمین شود و در بهترین شرایط فقط 175 هزار میلیارد تومان کسری بودجه برای دولت قابل پوشش نخواهد بود. نتیجه این امر درنهایت آثار تورمی شدیدی را به دنبال دارد، اما مجلس به دنبال اصلاح ساختار بودجه است تا بیش از این اقتصاد با تبعات منفی کسری بودجه مواجه نشود و تورم بالای 40 درصد امسال باز هم در سال آینده تحقق پیدا نکند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
تنفس مصنوعی سازمان ملل به قاتلان مردم یمن
گروه بینالملل
عربستان سعودی و امارات متحده عربی به دو بازیگر شکستخورده در یمن تبدیلشدهاند! رزمندگان انصارالله در آستانه کسب پیروزی تاریخی و بزرگی در استان مأرب هستند و از سوی دیگر، موشکباران ریاض منجر به وحشت دشمنان ملت یمن شده است. در چنین شرایطی سازمانهای بینالمللی ازجمله سازمان ملل متحد که طی سالهای اخیر به حامیان پشت پرده رژیم سعودی در حمله به کودکان و زنان یمنی تبدیل شده بودند، جهت متوقف سازی انصارالله و ارتش یمن دستبهکار شدهاند! مقامات سازمان ملل متحد درصددند به بهانه ایجاد صلح پایدار در یمن، مانع از استمرار عملیات انصارالله و ارتش در مأرب و نقاط دیگر این کشور شوند.
هشدارهای معنادار سازمان ملل درخصوص اوضاع یمن
یکی از مواردی که سازمان ملل متحد سعی دارد طی روزهای اخیر بر روی آن صحه بگذارد، وقوع قحطی گسترده در یمن است. بدون شک، حملات 6ساله سعودیها و اماراتیها به یمن و از بین رفتن زیرساختهای حیاتی در این کشور، ثمرهای جز وخامت اوضاع معیشتی و غذایی مردم یمن نداشته است. درست پس از عملیات موشکی موفقیتآمیز انصارالله در خاک عربستان، سازمان ملل با یادآوری که حدود نیم میلیون نفر در یمن در شرایط قحطی زندگی میکنند، هشدار داد که در سال جاری میلادی بیش از ۱۶ میلیون نفر در این کشور جنگزده همچنان با گرسنگی دستوپنجه نرم خواهند کرد.سؤال اصلی اینجاست که چرا سازمان ملل متحد در طول 6 سال اخیر،اساسا نامی از عربستان سعودی و امارات متحده عربی بهعنوان مسببین ایجاد این بحران و قحطی به میان نیاورده و کمترین تلاشی نیز در راستای رفع محاصره از یمنیها صورت نداده است؟! آنچه مسلم است اینکه سازمان ملل سعی دارد در برهه فعلی، از قحطی در یمن بهمثابه ابزاری جهت پایان دادن به سریال شکستهای پیدرپی سعودیها در این کشور استفاده کند.
وقاحت رسانههای غربی
ماجرا به این نقطه ختم نمیشود! اکثر رسانههای غربی که طی 6 سال اخیر در قبال نسلکشی گسترده سعودیها در یمن و کشتار دهها هزار شهروند بیگناه سکوت کرده بودند، اکنون درصدد وارونه جلوهدادن اوضاع جاری در یمن هستند!
شبکه یورونیوز دریکی از گزارشهای جهتدار اخیر خود درخصوص اوضاع یمن مینویسد :«با توجه به بحران کرونا و پیامدهای ویرانگر آنکه به اقتصاد تمام کشورهای جهان ضربه زده است، بعید است انتظار سازمان ملل برای جمعآوری کمکهای گسترده برای ملت یمن برآورده شود. اهداکنندگان ثروتمند خلیجفارس مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی که در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ با سخاوتمندی به درخواست سازمان ملل برای کمک به یمن پاسخ داده بودند، سال گذشته به میزان بسیار کمتری کمک کردند!»
چنانکه مشاهده میشود، شبکه یورونیوز نهتنها از عربستان سعودی و امارات متحده عربی بهعنوان عوامل ایجاد بحران و قاتلان مردم یمن نام نمیبرد، بلکه از ریاض و ابوظبی بهعنوان بازیگرانی سخاوتمند یاد میکند که درصدد کمک به ساکنان یمن هستند!
سران سازمان ملل به این یک سؤال پاسخ دهند!
طی ماههای اخیر ،هشدارهایی جدی و صریح در خصوص وضعیت اسفبار انسانی در یمن به افکار عمومی دنیا مخابره میشود. ترکیب پدیدههای «کرونا»،«وبا»،«جنگ»و «قحطی» سبب شده است تا ساکنان این کشور جنگزده در معرض نوعی نسلکشی آشکار قرار گیرند. شورای امنیت سازمان ملل متحد بهخوبی میداند که اصلیترین پیششرط«کنترل بحران»در یمن، توقف حملات ائتلاف سعودیها و در مرحله بعدی، از بین بردن حصر جغرافیایی یمن است. طی سالهای اخیر، ورود کالاهای بشردوستانه به یمن به دلیل تسلط سعودیها و اماراتیها بر بندرگاههای این کشور امکانپذیر نبوده است. سؤال اصلی اینجاست که سازمان ملل متحد چه اقدامی را در این راستا صورت داده است؟متأسفانه سران سازمان ملل نهتنها کمترین اقدامی در این خصوص صورت ندادهاند، بلکه درصدد توجیه حصر اقتصادی یمنیها و مشروعیت بخشی
به حضور اشغالگران و متجاوزین سعودی و اماراتی در این کشور هستند. خط قرمز « بان کی مون» دبیر کل سابق و آنتونیو گوترش دبیر کل فعلی سازمان ملل متحد ، چیزی جز شکست سعودیها و اماراتیها در یمن نیست! اگرچه قاعدتا سازمان ملل متحد با توجه به تشدید وخامت اوضاع انسانی در یمن، سازمان ملل متحد نمیتواند از مسئولیت ذاتی خود در قبال این کشور شانه خالی کند، اما این اتفاق در حال حاضر رخ داده است!
پردهبرداری از مأموریت خاص گریفیتس
نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور یمن در برهه کنونی شدیدا نگران استمرار شکست سعودیها در این کشور جنگزده میباشد. مارتین گریفیتس نهایت تلاش خود را در راستای نجات این رژیم از باتلاق کنونی به کار گرفته است. چند روز پسازآنکه دولت تازهکار جو بایدن در یک موضعگیری املا تصنعی اعلام کرد حمایتهای ایالاتمتحده از ائتلاف متجاوز عربی به رهبری عربستان در جنگ یمن پایان مییابد، نماینده ویژه سازمان ملل متحد برای رایزنی و گفتوگو در خصوص وضعیت یمن وارد کشورمان شد. مارتین گریفیتس، نماینده ویژه سازمان ملل در امور يمن ، از یکسو روایتی از«قحطی در یمن» و « بحران تمامعیار» در این کشور ارائه داده و سپس، از همه کشورها خواست تا در راستای توقف هر چه سریعتر درگیریها در یمن اقدامی صورت دهند! به عبارت بهتر، گریفیتس در این سفر، نه بهعنوان نماینده سازمان ملل متحد، بلکه بهعنوان سفیر مشترک واشنگتن و ریاض به تهران سفر کرد تا بلکه بتواند خوشخدمتیهای خود و سران سازمان ملل را به کاخ سفید و ارتجاع عرب تکمیل کند.بدیهی است که تاریخ مصرف این بازی نخ نمای سازمان ملل متحد به پایان رسیده است! بهتر است مارتین گریفیتس در برهه کنونی، صرفا به این سؤال پاسخ دهد که چرا سازمان ملل متحد علیرغم جنایات صریح و آ شکار سعودیها در یمن ( که حتی مقامات آمریکایی نیز نسبت به آن اذعان کردهاند )، نام این کشور متجاوز را در لیست سیاه ناقضین حقوق بشر قرار نمیدهد؟! درهرحال، تنفس مصنوعی سازمان ملل به سعودیها جهت فرار از شکست در یمن، راه بهجایی نخواهد برد....
عربستان سعودی و امارات متحده عربی به دو بازیگر شکستخورده در یمن تبدیلشدهاند! رزمندگان انصارالله در آستانه کسب پیروزی تاریخی و بزرگی در استان مأرب هستند و از سوی دیگر، موشکباران ریاض منجر به وحشت دشمنان ملت یمن شده است. در چنین شرایطی سازمانهای بینالمللی ازجمله سازمان ملل متحد که طی سالهای اخیر به حامیان پشت پرده رژیم سعودی در حمله به کودکان و زنان یمنی تبدیل شده بودند، جهت متوقف سازی انصارالله و ارتش یمن دستبهکار شدهاند! مقامات سازمان ملل متحد درصددند به بهانه ایجاد صلح پایدار در یمن، مانع از استمرار عملیات انصارالله و ارتش در مأرب و نقاط دیگر این کشور شوند.
هشدارهای معنادار سازمان ملل درخصوص اوضاع یمن
یکی از مواردی که سازمان ملل متحد سعی دارد طی روزهای اخیر بر روی آن صحه بگذارد، وقوع قحطی گسترده در یمن است. بدون شک، حملات 6ساله سعودیها و اماراتیها به یمن و از بین رفتن زیرساختهای حیاتی در این کشور، ثمرهای جز وخامت اوضاع معیشتی و غذایی مردم یمن نداشته است. درست پس از عملیات موشکی موفقیتآمیز انصارالله در خاک عربستان، سازمان ملل با یادآوری که حدود نیم میلیون نفر در یمن در شرایط قحطی زندگی میکنند، هشدار داد که در سال جاری میلادی بیش از ۱۶ میلیون نفر در این کشور جنگزده همچنان با گرسنگی دستوپنجه نرم خواهند کرد.سؤال اصلی اینجاست که چرا سازمان ملل متحد در طول 6 سال اخیر،اساسا نامی از عربستان سعودی و امارات متحده عربی بهعنوان مسببین ایجاد این بحران و قحطی به میان نیاورده و کمترین تلاشی نیز در راستای رفع محاصره از یمنیها صورت نداده است؟! آنچه مسلم است اینکه سازمان ملل سعی دارد در برهه فعلی، از قحطی در یمن بهمثابه ابزاری جهت پایان دادن به سریال شکستهای پیدرپی سعودیها در این کشور استفاده کند.
وقاحت رسانههای غربی
ماجرا به این نقطه ختم نمیشود! اکثر رسانههای غربی که طی 6 سال اخیر در قبال نسلکشی گسترده سعودیها در یمن و کشتار دهها هزار شهروند بیگناه سکوت کرده بودند، اکنون درصدد وارونه جلوهدادن اوضاع جاری در یمن هستند!
شبکه یورونیوز دریکی از گزارشهای جهتدار اخیر خود درخصوص اوضاع یمن مینویسد :«با توجه به بحران کرونا و پیامدهای ویرانگر آنکه به اقتصاد تمام کشورهای جهان ضربه زده است، بعید است انتظار سازمان ملل برای جمعآوری کمکهای گسترده برای ملت یمن برآورده شود. اهداکنندگان ثروتمند خلیجفارس مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی که در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ با سخاوتمندی به درخواست سازمان ملل برای کمک به یمن پاسخ داده بودند، سال گذشته به میزان بسیار کمتری کمک کردند!»
چنانکه مشاهده میشود، شبکه یورونیوز نهتنها از عربستان سعودی و امارات متحده عربی بهعنوان عوامل ایجاد بحران و قاتلان مردم یمن نام نمیبرد، بلکه از ریاض و ابوظبی بهعنوان بازیگرانی سخاوتمند یاد میکند که درصدد کمک به ساکنان یمن هستند!
سران سازمان ملل به این یک سؤال پاسخ دهند!
طی ماههای اخیر ،هشدارهایی جدی و صریح در خصوص وضعیت اسفبار انسانی در یمن به افکار عمومی دنیا مخابره میشود. ترکیب پدیدههای «کرونا»،«وبا»،«جنگ»و «قحطی» سبب شده است تا ساکنان این کشور جنگزده در معرض نوعی نسلکشی آشکار قرار گیرند. شورای امنیت سازمان ملل متحد بهخوبی میداند که اصلیترین پیششرط«کنترل بحران»در یمن، توقف حملات ائتلاف سعودیها و در مرحله بعدی، از بین بردن حصر جغرافیایی یمن است. طی سالهای اخیر، ورود کالاهای بشردوستانه به یمن به دلیل تسلط سعودیها و اماراتیها بر بندرگاههای این کشور امکانپذیر نبوده است. سؤال اصلی اینجاست که سازمان ملل متحد چه اقدامی را در این راستا صورت داده است؟متأسفانه سران سازمان ملل نهتنها کمترین اقدامی در این خصوص صورت ندادهاند، بلکه درصدد توجیه حصر اقتصادی یمنیها و مشروعیت بخشی
به حضور اشغالگران و متجاوزین سعودی و اماراتی در این کشور هستند. خط قرمز « بان کی مون» دبیر کل سابق و آنتونیو گوترش دبیر کل فعلی سازمان ملل متحد ، چیزی جز شکست سعودیها و اماراتیها در یمن نیست! اگرچه قاعدتا سازمان ملل متحد با توجه به تشدید وخامت اوضاع انسانی در یمن، سازمان ملل متحد نمیتواند از مسئولیت ذاتی خود در قبال این کشور شانه خالی کند، اما این اتفاق در حال حاضر رخ داده است!
پردهبرداری از مأموریت خاص گریفیتس
نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور یمن در برهه کنونی شدیدا نگران استمرار شکست سعودیها در این کشور جنگزده میباشد. مارتین گریفیتس نهایت تلاش خود را در راستای نجات این رژیم از باتلاق کنونی به کار گرفته است. چند روز پسازآنکه دولت تازهکار جو بایدن در یک موضعگیری املا تصنعی اعلام کرد حمایتهای ایالاتمتحده از ائتلاف متجاوز عربی به رهبری عربستان در جنگ یمن پایان مییابد، نماینده ویژه سازمان ملل متحد برای رایزنی و گفتوگو در خصوص وضعیت یمن وارد کشورمان شد. مارتین گریفیتس، نماینده ویژه سازمان ملل در امور يمن ، از یکسو روایتی از«قحطی در یمن» و « بحران تمامعیار» در این کشور ارائه داده و سپس، از همه کشورها خواست تا در راستای توقف هر چه سریعتر درگیریها در یمن اقدامی صورت دهند! به عبارت بهتر، گریفیتس در این سفر، نه بهعنوان نماینده سازمان ملل متحد، بلکه بهعنوان سفیر مشترک واشنگتن و ریاض به تهران سفر کرد تا بلکه بتواند خوشخدمتیهای خود و سران سازمان ملل را به کاخ سفید و ارتجاع عرب تکمیل کند.بدیهی است که تاریخ مصرف این بازی نخ نمای سازمان ملل متحد به پایان رسیده است! بهتر است مارتین گریفیتس در برهه کنونی، صرفا به این سؤال پاسخ دهد که چرا سازمان ملل متحد علیرغم جنایات صریح و آ شکار سعودیها در یمن ( که حتی مقامات آمریکایی نیز نسبت به آن اذعان کردهاند )، نام این کشور متجاوز را در لیست سیاه ناقضین حقوق بشر قرار نمیدهد؟! درهرحال، تنفس مصنوعی سازمان ملل به سعودیها جهت فرار از شکست در یمن، راه بهجایی نخواهد برد....

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 19
چرا بایدن به تعهدات برجام برنمیگردد؟
احسان تقدسی
با گذشت ۴۰ روز از سر کار آمدن دولت جدید در آمریکا و تعلل دولت بایدن در پیوستن به برجام، باید منتظر تحولات جدیدی در منطقه و شکلگیری دورجدیدی از تنش بین ایران و آمریکا باشیم. نپیوستن بایدن به برجام ازآنجهت اهمیت دارد که وی در همه ۳ سال گذشته – تا پیش از ورود به کاخ سفید- منتقد خروج ترامپ از برجام بود و از منظر منافع آمریکا آن را به ضرر منافع ملی کشورش میدانست. حال این سؤال مطرح میشود که دلیل تعلل بایدن در پیوستن به برجام چیست؟ آیا او از آنچه در دوران انتخابات درباره بازگشت فوری به برجام در صورت ورود به کاخ سفید گفت، پشیمان شده است؟ آیا اصلا موضوع برجام و ایران در اولویتهای او هست؟ پاسخ به این سؤالات را باید در چند محور دید که بهطور خلاصه به آنها اشاره میشود: اختلافنظرهای جدی در تیم تصمیم گیر کاخ سفید در مورد ایران. در یکسوی میز بلینکن وزیر خارجه و سالیوان مشاور امنیت ملی بایدن نشستهاند که معتقدند تنها راه امتیاز گرفتن از ایران حفظ فشارهای اقتصادی دوره ترامپ و مدیریت معقول آن به سبک دموکراتها است. از منظر آنها این ایران است که باید به سر میز مذاکره برگردد و به تعهدات برجامی خود متعهد باشد تا بعد آمریکا بتواند با صحت سنجی تعهد ایران به برجام، درباره بازگشت آمریکا به برجام تصمیم بگیرد. این نگرش کاملا از سوی ایران رد شده است. از منظر ایران، این آمریکا بود که با خروج از برجام آن را نقض کرد. در سوی دیگر میز تیم سیاست خارجی آمریکا فردی چون« رابرت مالی» ایستاده که معتقد است آمریکا به دلیل خروج از برجام مقصر اوضاع فعلی است و باید قدم اول را بردارد. رابرت مالی اگرچه فعلا در کاخ سفید چهره مهمی محسوب میشود اما با توجه به دست بالاتر بلینکن و سالیوان بعید است با ادامه روند فعلی حضور وی در کاخ سفید مدت زیادی طول بکشد. احتمالا جانشین وی رویکردی مانند سالیوان و بلینکن خواهد داشت.دلیل دیگری که درباره تعلل بایدن در پیوستن به برجام باید جستوجو کرد تلاش وی برای درگیر نشدن وی با اول مخالفان جمهوریخواه و دوم متحدان خارجی آمریکا مثل اسرائیل و عربستان در موضوعی از نگاه وی انحرافی و کماهمیت است. پیوستن دوباره آمریکا به برجام میتواند بایدن را بهراحتی حتی با دموکراتهایی که منتقد پیوستن آمریکا به برجام هستند هم دچار چالش کند. اولویت اول بایدن حلوفصل مشکلات داخلی آمریکا بهخصوص در حوزه اقتصاد است و وی در این راه به همه منتقدان و مخالفان سیاسی حزبی خود نیاز دارد. برجام بهطور عجیبی خط قرمز بسیاری از جمهوریخواهان و دموکراتها شده است. هرچه که باشد آمریکا نیاز به حلوفصل ماجرای برجام دارد. هم ایران و هم آمریکا به دلایل قابلدرکی معتقدند گام اول باید از سوی طرف مقابل با عمل به تعهدات برجامیاش برداشته شود. آمریکا در پیشبرد هدف خود در حال استفاده از توان بالای دموکراتها در ایجاد اجماع بینالمللی است. بااینحال اشتباهات تاکتیکی آمریکا بهخصوص در دوران ترامپ، استدلال آمریکا را در مقایسه با استدلال ایران در موضع ضعف قرار داده است. پس راهحل بایدن چیست؟ بایدن برای بازکردن راهی بهسوی برجام و تشویق ایران گامهای بی هزینهای را درنظر دارد. مهمترین این گامها یکی آزاد کردن پولهای بلوکهشده ایران در برخی کشورها مثل کره جنوبی و عراق است. در همین ارتباط چراغ سبزهایی هم در روزهای گذشته داده شده است. به عبارت سادهتر بایدن در ازای آزاد کردن پول ایران به دنبال تظاهر به امتیاز دادن است درحالیکه بلوکه شدن پولهای ایران در این مدت علاوه بر اینکه نقض برجام بوده در قوانین بینالمللی هم بنیادی نداشته است. گام دیگر بایدن بهاحتمال زیاد صدور مجوز وام گرفتن ایران از صندوق بینالمللی پول است. ایران درخواست وام ۵ میلیاردی کرده است. بازپرداخت این وام با توجه به وضعیت پرسنگلاخ روابط ایران با غرب، میتواند خود محل فشار جدیدی بر ایران باشد. گام دیگری که فعلا امکان تحقق آن محدود اما بعید نیست دادن مجوز به شرکتهای اروپایی برای بازگشت به ایران است. تجربه حضور این شرکتها در دوران طلایی اجرای برجام برای اروپاییها وسوسهبرانگیز است و برای ایران مایه عبرت. با توجه به ماهیت غیرقابلاعتماد سیاست خارجی آمریکا و تبعیت کامل اروپاییها از آن، صدور جواز حضور دوباره چند شرکت نفتی و خودرویی در بلندمدت سود چندانی برای ایران نخواهد داشت بلکه برعکس میتواند شرایط سخت سال اول بعد از خروج آمریکا از برجام را بهطور شدیدتری تکرار کند. هدف آمریکا از امتناع در عمل به تعهدات برجامی آمریکا چیست؟ دولتمردان مؤثر در دولت بایدن از همان روز اول حضور در کاخ سفید بهصراحت گفتهاند که برجام پاسخی به اقتضائات دوران ریاست جمهوری اوباما بود و دنیای بعد از ترامپ، داستان خاص خود را دارد. آنچه آنها میگویند اشاره مستقیمی به حذف توان دفاعی ایران و بهطور خاص توان موشکی ایران دارد اگرچه آن را در قالب دیپلماتیک بیان میکنند. سیلی موشکی عین الاسد، هدف قرار دادن پایگاههای داعش از داخل خاک ایران و فاصله چندصدکیلومتری و ... سبب شده تا آمریکاییها به دنبال حفظ حاشیه امن برای دوستان منطقهای خود و بهطور ویژه اسرائیل و بعد عربستان سعودی باشند. یکی از مهمترین دلایل بایدن تلاش برای تحمیل برجام ۲ به ایران با اسم رمز گفتوگو بر سر موضوعات جدید است. مدل مدنظر دولت آمریکا برای ایران چیزی جز مدل لیبی نیست: خلع سلاح هستهای و موشکی و سپس سرنگونی نظام قذافی. این تصور در برخی دولتمردان ایرانی وجود داشت که بایدن در همان ۲۰ ژانویه که وارد کاخ سفید میشود بازگشت به برجام و تعهدات آمریکا را کلید خواهد زد. نه تنها اینطور نشد بلکه بایدن در حال زمینهچینی برای زمینی است که فشارهای ترامپ در مقابل آن به شوخی شبیه باشد. دلیل اشتباه محاسباتی دولتمردان هم چیزی جز آشنا نبودن با فضای سیاست بینالملل و دموکرات-جمهوری خواه کردن سیاست آمریکا در قبال ایران است.
با گذشت ۴۰ روز از سر کار آمدن دولت جدید در آمریکا و تعلل دولت بایدن در پیوستن به برجام، باید منتظر تحولات جدیدی در منطقه و شکلگیری دورجدیدی از تنش بین ایران و آمریکا باشیم. نپیوستن بایدن به برجام ازآنجهت اهمیت دارد که وی در همه ۳ سال گذشته – تا پیش از ورود به کاخ سفید- منتقد خروج ترامپ از برجام بود و از منظر منافع آمریکا آن را به ضرر منافع ملی کشورش میدانست. حال این سؤال مطرح میشود که دلیل تعلل بایدن در پیوستن به برجام چیست؟ آیا او از آنچه در دوران انتخابات درباره بازگشت فوری به برجام در صورت ورود به کاخ سفید گفت، پشیمان شده است؟ آیا اصلا موضوع برجام و ایران در اولویتهای او هست؟ پاسخ به این سؤالات را باید در چند محور دید که بهطور خلاصه به آنها اشاره میشود: اختلافنظرهای جدی در تیم تصمیم گیر کاخ سفید در مورد ایران. در یکسوی میز بلینکن وزیر خارجه و سالیوان مشاور امنیت ملی بایدن نشستهاند که معتقدند تنها راه امتیاز گرفتن از ایران حفظ فشارهای اقتصادی دوره ترامپ و مدیریت معقول آن به سبک دموکراتها است. از منظر آنها این ایران است که باید به سر میز مذاکره برگردد و به تعهدات برجامی خود متعهد باشد تا بعد آمریکا بتواند با صحت سنجی تعهد ایران به برجام، درباره بازگشت آمریکا به برجام تصمیم بگیرد. این نگرش کاملا از سوی ایران رد شده است. از منظر ایران، این آمریکا بود که با خروج از برجام آن را نقض کرد. در سوی دیگر میز تیم سیاست خارجی آمریکا فردی چون« رابرت مالی» ایستاده که معتقد است آمریکا به دلیل خروج از برجام مقصر اوضاع فعلی است و باید قدم اول را بردارد. رابرت مالی اگرچه فعلا در کاخ سفید چهره مهمی محسوب میشود اما با توجه به دست بالاتر بلینکن و سالیوان بعید است با ادامه روند فعلی حضور وی در کاخ سفید مدت زیادی طول بکشد. احتمالا جانشین وی رویکردی مانند سالیوان و بلینکن خواهد داشت.دلیل دیگری که درباره تعلل بایدن در پیوستن به برجام باید جستوجو کرد تلاش وی برای درگیر نشدن وی با اول مخالفان جمهوریخواه و دوم متحدان خارجی آمریکا مثل اسرائیل و عربستان در موضوعی از نگاه وی انحرافی و کماهمیت است. پیوستن دوباره آمریکا به برجام میتواند بایدن را بهراحتی حتی با دموکراتهایی که منتقد پیوستن آمریکا به برجام هستند هم دچار چالش کند. اولویت اول بایدن حلوفصل مشکلات داخلی آمریکا بهخصوص در حوزه اقتصاد است و وی در این راه به همه منتقدان و مخالفان سیاسی حزبی خود نیاز دارد. برجام بهطور عجیبی خط قرمز بسیاری از جمهوریخواهان و دموکراتها شده است. هرچه که باشد آمریکا نیاز به حلوفصل ماجرای برجام دارد. هم ایران و هم آمریکا به دلایل قابلدرکی معتقدند گام اول باید از سوی طرف مقابل با عمل به تعهدات برجامیاش برداشته شود. آمریکا در پیشبرد هدف خود در حال استفاده از توان بالای دموکراتها در ایجاد اجماع بینالمللی است. بااینحال اشتباهات تاکتیکی آمریکا بهخصوص در دوران ترامپ، استدلال آمریکا را در مقایسه با استدلال ایران در موضع ضعف قرار داده است. پس راهحل بایدن چیست؟ بایدن برای بازکردن راهی بهسوی برجام و تشویق ایران گامهای بی هزینهای را درنظر دارد. مهمترین این گامها یکی آزاد کردن پولهای بلوکهشده ایران در برخی کشورها مثل کره جنوبی و عراق است. در همین ارتباط چراغ سبزهایی هم در روزهای گذشته داده شده است. به عبارت سادهتر بایدن در ازای آزاد کردن پول ایران به دنبال تظاهر به امتیاز دادن است درحالیکه بلوکه شدن پولهای ایران در این مدت علاوه بر اینکه نقض برجام بوده در قوانین بینالمللی هم بنیادی نداشته است. گام دیگر بایدن بهاحتمال زیاد صدور مجوز وام گرفتن ایران از صندوق بینالمللی پول است. ایران درخواست وام ۵ میلیاردی کرده است. بازپرداخت این وام با توجه به وضعیت پرسنگلاخ روابط ایران با غرب، میتواند خود محل فشار جدیدی بر ایران باشد. گام دیگری که فعلا امکان تحقق آن محدود اما بعید نیست دادن مجوز به شرکتهای اروپایی برای بازگشت به ایران است. تجربه حضور این شرکتها در دوران طلایی اجرای برجام برای اروپاییها وسوسهبرانگیز است و برای ایران مایه عبرت. با توجه به ماهیت غیرقابلاعتماد سیاست خارجی آمریکا و تبعیت کامل اروپاییها از آن، صدور جواز حضور دوباره چند شرکت نفتی و خودرویی در بلندمدت سود چندانی برای ایران نخواهد داشت بلکه برعکس میتواند شرایط سخت سال اول بعد از خروج آمریکا از برجام را بهطور شدیدتری تکرار کند. هدف آمریکا از امتناع در عمل به تعهدات برجامی آمریکا چیست؟ دولتمردان مؤثر در دولت بایدن از همان روز اول حضور در کاخ سفید بهصراحت گفتهاند که برجام پاسخی به اقتضائات دوران ریاست جمهوری اوباما بود و دنیای بعد از ترامپ، داستان خاص خود را دارد. آنچه آنها میگویند اشاره مستقیمی به حذف توان دفاعی ایران و بهطور خاص توان موشکی ایران دارد اگرچه آن را در قالب دیپلماتیک بیان میکنند. سیلی موشکی عین الاسد، هدف قرار دادن پایگاههای داعش از داخل خاک ایران و فاصله چندصدکیلومتری و ... سبب شده تا آمریکاییها به دنبال حفظ حاشیه امن برای دوستان منطقهای خود و بهطور ویژه اسرائیل و بعد عربستان سعودی باشند. یکی از مهمترین دلایل بایدن تلاش برای تحمیل برجام ۲ به ایران با اسم رمز گفتوگو بر سر موضوعات جدید است. مدل مدنظر دولت آمریکا برای ایران چیزی جز مدل لیبی نیست: خلع سلاح هستهای و موشکی و سپس سرنگونی نظام قذافی. این تصور در برخی دولتمردان ایرانی وجود داشت که بایدن در همان ۲۰ ژانویه که وارد کاخ سفید میشود بازگشت به برجام و تعهدات آمریکا را کلید خواهد زد. نه تنها اینطور نشد بلکه بایدن در حال زمینهچینی برای زمینی است که فشارهای ترامپ در مقابل آن به شوخی شبیه باشد. دلیل اشتباه محاسباتی دولتمردان هم چیزی جز آشنا نبودن با فضای سیاست بینالملل و دموکرات-جمهوری خواه کردن سیاست آمریکا در قبال ایران است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 8
متجاوزِ معترض
حانیه مسجودی
نزدیک به 73 سال است که رژیمی به نام اسرائیل خاک فلسطین را اشغال کرده است. رژیمی نامشروع و کودک کش که برای تمام جنایات خود بهانه و توجیه دارد و حتی بسیاری از آنها را که در روز روشن رخداده و صدها رسانه آن را منتشر کردهاند تکذیب میکند.
پنجشنبهشب هفته گذشته بود که شرکتهای امنیت دریایی گزارشی دریافت کردند که در یک کشتی تجاری تحت مالکیت اسرائیل در دریای عمان انفجاری رخداده است. بر اساس گزارشها این کشتی تجاری که با پرچم پاناما در دریای عمان در حال تردد بود تحت مالکیت یک شرکت اسرائیلی است که در تلآویو ثبتشده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، سخنگوی وزارت ترابری رژیم اسرائیل گفته بود که اطلاعی درباره حمله به کشتی اسرائیلی در دریای عمان در دست نیست.
یک مقام دفاعی آمریکا در واشنگتن نیز گفت که «در اثر این انفجار حفرههایی در بالای خط آب در دو طرف کشتی ایجادشده است. علت انفجار روشن نبود و کسی هم در این حادثه آسیب ندید.»
رادیو کان به نقل از رامی اونگار دوست نزدیک رئیس موساد و صاحب کشتی اسرائیلی گزارش داد که «قطر حفرههای ایجادشده در بدنه کشتی تقریبا ۱/۵ متر است و هنوز معلوم نیست که علت شلیک موشک بوده یا انفجار مینهایی که ممکن است به کشتی چسبانده شده باشد.»
شرکت امنیت دریایی درایالت گلوبال نیز در گزارش خود درباره این انفجار گفته است: «هرچند که جزئیات این حادثه مشخص نیست، احتمال واقعگرایانهای وجود دارد که این حادثه نتیجه فعالیتهای نامتقارن نیروهای نظامی ایران باشد.» اما این شرکت شاهدی برای این ادعا ارائه نکرده است.
نتانیاهو بازهم زبان گشود
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز روز دوشنبه بهصراحت ایران را مسئول اصلی انفجار در یک کشتی اسرائیلی در تنگه هرمز معرفی کرد اما از پاسخ به سؤالی درباره حمله اقدام متقابل کشورش طفره رفت.
نخستوزیر اسرائیل که ساعاتی پس از حملات موشکی یک شنبهشب اسرائیل به مناطقی در حومه جنوبی دمشق سخن میگفت در
گفت وگویی رادیویی ضمن اشاره به انفجاری که هفته گذشته در کشتی تحت مالکیت اسرائیل در خلیج عمان روی داد بهصراحت تأکید کرد: «روشن است که این عملیات را ایران انجام داده است.»
در این گفت وگو وقتی از نتانیاهو پرسیده شد که آیا اسرائیل به این حمله پاسخ میدهد بار دیگر سخنان قبلی خود را مبنی بر اینکه نخواهد گذاشت ایران به ظرفیت تولید سلاح هستهای دست پیدا کند، تکرار کرد و گفت: «ما مواضع ایران را در کل منطقه هدف قرار میدهیم.»
این ادعا ساعاتی بعد از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران تکذیب شد. سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه با رد اتهام مطرحشده از سوی نخستوزیر اسرائیل گفت: «وسواس بیمارگونه نخستوزیر رژیم صهیونیستی مسئله جدیدی نیست ولی حاکی از آشفتگی جدید در سرزمینهای اشغالی است که حاصل رفتارهای ماجراجویانه این رژیم است.»
وی در پاسخ به سؤالی درباره ادعای نتانیاهو که ایران را پشت ماجرای انفجار کشتی باری تحت مالکیت یک اسرائیلی در دریای عمان خواند، تصریح کرد: «رژیم اشغالگر مبنای تمامی ناامنیها و بیثباتیهاست و این فرافکنیها کاملاً خط روشنی دارد. خلیجفارس و دریای عمان حوزه امنیتی بلافصل ماست و اجازه نخواهیم داد با این اظهارات هراس افکنی کنند.»
در همین بین اما اسرائیل طبق روال معمول، مسئولیت انجام حملات به خاک سوریه در هفته اخیر را که هرازگاهی باهدف ضربه زدن به شبهنظامیان نزدیک به ایران صورت میگیرد بر عهده نگرفت.
این در حالی است که تلآویو بارها اعلام کرده است که به انجام عملیات بر ضد مواضع نیروهای تحت حمایت ایران و نیز هرگونه اقدام برای انتقال تسلیحات به سوریه ادامه میدهد.
بنی گانتس، وزیر دفاع کابینه نتانیاهو چند روز پیشگفته بود که اسرائیل برای ممانعت از فعالیتهای نظامی ایران «تقریباً هر هفته» در سوریه دست به اقدام میزند.
ارتش سوریه شامگاه یک شنبه با انتشار بیانیهای از حملات موشکی به مناطقی در حومه دمشق، پایتخت این کشور خبر داد و تأکید کرد که حملات یادشده از سوی بلندیهای جولان صورت گرفته است.
اسرائیل، بزرگترین مهاجم منطقه و معترض به واکنش در مقابل کنش
این اتهامات رژیم کودک کش اسرائیل به جمهوری اسلامی ایران که سالهاست مدافع مردمان سرزمین فلسطین است، در حالی صورت میگیرد که خودش بزرگترین ناقض حقوق بشر، منشور سازمان ملل و قواعد بینالمللی است.
ربط دادن انفجاری که هیچ زخمی و کشتهای بهجا نگذاشت به ایران در حالی صورت میگیرد که خودشان هزاران حمله تروریستی و نظامی را رهبری کردهاند و پایگاههای مردمی نیروهای مقاومت را بمباران کردند و صدها هزار فلسطینی را بیدلیل و با بهانههای واهی به شهادت رساندند.
در ادامه به برخی از جنایتها و پرونده سیاه رژیم اسرائیل اشاره میکنیم. اشارهای که یادمان میآورد که قریب به 72 سال است از یکی از شومترین حوادث تاریخ کشورهای اسلامی، یعنی اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی و تأسیس یک رژیم جعلی میگذرد.
اشارهای که یادمان میآورد روز ۱۵ می میلادی (۲۶ اردیبهشت) «یوم النکبه» نامیده شده تا سالروز تأسیس این شجره خبیثه همیشه در حافظه مردم فلسطین و تمامی مسلمانان آزاده جهان ماندگار بماند و اخراج بیش از ۸۰۰ هزار فلسطینی از وطن خود از ذهن ملتهای مسلمان و آزاده جهان خارج نگردد.
باوجوداینکه سیاستمداران فلسطینی 15 می را بهعنوان «یوم النکبه» تعیین کردند، اما بامطالعه سیاستهای دولتهای استعماری اروپا، همچون انگلیس، میتوان دریافت که این فاجعه نه در این روز، بلکه در سالها قبل از این تاریخ رقم خورده است. اولین تاریخ آن به دوم نوامبر 1917 بازمیگردد که وزارت خارجه انگلیس استقرار دولت یهودی در خاک فلسطین را خواستار شد و بعدها به نام «بیانیه بالفور» معرفی کرد. در دسامبر همان سال، ارتش انگلیس با حمله به بیتالمقدس تلاش خود برای اجرای بیانیه را آغاز و مقدمات اشغال فلسطین فراهم کرد و به دنبال آن، اشغال بیتالمقدس و تشکیل آژانس یهود، احزاب و سازمانهای صهیونیستی در این منطقه تأسیس و توسعه یافتند.
در پی اعلام تأسیس رژیم صهیونیستی، جوخههای ترور یهودی (هاگانا، اشترن، پالماخ) که در دوره 26 ساله قیمومیت انگلستان آموزشدیده بودند، اقدام به تخریب و ویرانی شهرها و روستاهای فلسطینی و قتل و غارت مردم کردند. بر اساس آمار، 780 هزار نفر از یکمیلیون و 400 هزار فلسطینی موجود در آن زمان، از فلسطین آواره شدند. این تنها بخشی از مظلومیت ملت فلسطین است که با گذر زمان عمیقتر نیز شده است.
اکنون 72 سال از حضور نامشروع آنان در خاک فلسطین میگذرد. حضوری که با افسانهها و داستانهای ساخته ذهن صهیونیستها مدام تشدید میشود. صهیونیستها برای جنایات وحشیانه خود در سالهای اخیر با استفاده از ابزار رسانهای جهانی که در اختیاردارند، افسانههای مجعولی را بیان میکنند افسانههایی که برخی شیوخ عرب را مسخ کرده و نهتنها باعث سکوت آنها شده، بلکه آنها را به سمت جانبداری از صهیونیستها و زیر پا گذاشتن حقوق فلسطینیها سوق داده است.
سه افسانه واهی صهیونیستها برای حضور نامشروع و جنایتهای وحشیانه خود در 7 دهه اخیر:
1- طرح اصطلاح «سرزمین بی ملت برای ملت بیسرزمین».
این اصطلاح را نخستین بار زنگویل، نویسنده صهیونیست انگلیسی مطرح کرد. پروپاگاندای اسرائیلی همواره موجودیت فلسطینیان را رد و ادعا میکند که مردم در بخش اعظمی از خاک فلسطین زندگی نمیکردهاند؛
2- وجود حکومت یهودی ۲ هزار سال قبل از سرزمین فلسطین
3- خروج داوطلبانه فلسطینیها از سرزمین خود.
آنچه امروز پس از 72 سال از تأسیس رژیم صهیونیستی قابلدرک است، این است که صهیونیستها هیچگاه دست از اشغال و جنایت وحشیانه برنداشتهاند و طی این مدت با کمک استعمارگران، به اشغال فلسطین با طرحها و نیرنگهای رنگارنگ ادامه میدهند و ثابت کردهاند زبانی جز زبان «مقاومت» نمیشناسند.
نگاهی به جنایتهای رژیم نامشروع و کودک کش اسرائیل
اما اگر بخواهیم مهمترین وجوه این اشغالگری را برشماریم میتوانیم به سرفصلهای زیر اشارهکنیم:
-تخریب کامل بیش از 531 شهر و روستای فلسطینی و پاکسازی نژادی در آنها
-کشته شدن 15 هزار فلسطینی در همان یک سال اول اشغال این سرزمین و کشتن صدها هزار فلسطینی تا به امروز.
-اشغال 78 درصد خاک فلسطینی که ریشه در تاریخ دارد.
- مهاجرت اجباری 780 هزار فلسطینی (این آمار تا 980 هزار نفر نیز ذکرشده است).
-اسیر شدن 150 هزار فلسطینی در سرزمینهای اشغالی در شرایط سخت که امروز با عنوان عربهای 1948 شناخته میشوند.از طرفی مطرح کردن طرح ننگین «معامله قرن» که از دو سال پیش کلید خورد و در هفتادمین سالروز تشکیل رژیم اشغالگر قدس و روز نکبت از سوی آمریکا و رئیسجمهور آن ترامپ، صورت گرفت، اثبات این مدعاست که تنها راه «مبارزه است و نه مذاکره»؛ طرحی که با چراغ سبز و حمایت دولتهای خودکامه و وابسته منطقه به سرکردگی دولت آل سعود و دیگر مزدوران برخی کشورهای عرب منطقه عنوان شد و ثابت کرد که ملت فلسطین نباید به حمایت سران وابسته عرب دلخوش باشد.چراکه باید گفت طرح معامله قرن، خیانت آشکار مثلث شوم آمریکا، آل یهود و آل سعود برای یهودیسازی قدس شریف و در راستای تحکیم بنیانهای آن و نیز نتیجه معاملهگری فریبکارانه سران برخی کشورهای مرتجع عربی است که برای حراست از پایههای لرزان حکومتهای قبیلگی خود دست به این توافق زدند و واقعه نکبتبار دیگری را در تاریخ جنایات این رژیم به ثبت رساندند و امروز در سایه همین سکوت و چهبسا حمایت از صهیونیستهاست که اشغالگران صهیونیست با وقاحت تمام طرح الحاق کرانه باختری به شهرکهای صهیونیستی را مطرح کردند تا ازاینپس، فلسطینیان همان 22 درصد خاک باقیمانده خود را نیز نداشته باشند و درراستای تقویت همین موضوعات نقش دلقک گونه خود را ادامه میدهند.
نزدیک به 73 سال است که رژیمی به نام اسرائیل خاک فلسطین را اشغال کرده است. رژیمی نامشروع و کودک کش که برای تمام جنایات خود بهانه و توجیه دارد و حتی بسیاری از آنها را که در روز روشن رخداده و صدها رسانه آن را منتشر کردهاند تکذیب میکند.
پنجشنبهشب هفته گذشته بود که شرکتهای امنیت دریایی گزارشی دریافت کردند که در یک کشتی تجاری تحت مالکیت اسرائیل در دریای عمان انفجاری رخداده است. بر اساس گزارشها این کشتی تجاری که با پرچم پاناما در دریای عمان در حال تردد بود تحت مالکیت یک شرکت اسرائیلی است که در تلآویو ثبتشده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، سخنگوی وزارت ترابری رژیم اسرائیل گفته بود که اطلاعی درباره حمله به کشتی اسرائیلی در دریای عمان در دست نیست.
یک مقام دفاعی آمریکا در واشنگتن نیز گفت که «در اثر این انفجار حفرههایی در بالای خط آب در دو طرف کشتی ایجادشده است. علت انفجار روشن نبود و کسی هم در این حادثه آسیب ندید.»
رادیو کان به نقل از رامی اونگار دوست نزدیک رئیس موساد و صاحب کشتی اسرائیلی گزارش داد که «قطر حفرههای ایجادشده در بدنه کشتی تقریبا ۱/۵ متر است و هنوز معلوم نیست که علت شلیک موشک بوده یا انفجار مینهایی که ممکن است به کشتی چسبانده شده باشد.»
شرکت امنیت دریایی درایالت گلوبال نیز در گزارش خود درباره این انفجار گفته است: «هرچند که جزئیات این حادثه مشخص نیست، احتمال واقعگرایانهای وجود دارد که این حادثه نتیجه فعالیتهای نامتقارن نیروهای نظامی ایران باشد.» اما این شرکت شاهدی برای این ادعا ارائه نکرده است.
نتانیاهو بازهم زبان گشود
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز روز دوشنبه بهصراحت ایران را مسئول اصلی انفجار در یک کشتی اسرائیلی در تنگه هرمز معرفی کرد اما از پاسخ به سؤالی درباره حمله اقدام متقابل کشورش طفره رفت.
نخستوزیر اسرائیل که ساعاتی پس از حملات موشکی یک شنبهشب اسرائیل به مناطقی در حومه جنوبی دمشق سخن میگفت در
گفت وگویی رادیویی ضمن اشاره به انفجاری که هفته گذشته در کشتی تحت مالکیت اسرائیل در خلیج عمان روی داد بهصراحت تأکید کرد: «روشن است که این عملیات را ایران انجام داده است.»
در این گفت وگو وقتی از نتانیاهو پرسیده شد که آیا اسرائیل به این حمله پاسخ میدهد بار دیگر سخنان قبلی خود را مبنی بر اینکه نخواهد گذاشت ایران به ظرفیت تولید سلاح هستهای دست پیدا کند، تکرار کرد و گفت: «ما مواضع ایران را در کل منطقه هدف قرار میدهیم.»
این ادعا ساعاتی بعد از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران تکذیب شد. سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه با رد اتهام مطرحشده از سوی نخستوزیر اسرائیل گفت: «وسواس بیمارگونه نخستوزیر رژیم صهیونیستی مسئله جدیدی نیست ولی حاکی از آشفتگی جدید در سرزمینهای اشغالی است که حاصل رفتارهای ماجراجویانه این رژیم است.»
وی در پاسخ به سؤالی درباره ادعای نتانیاهو که ایران را پشت ماجرای انفجار کشتی باری تحت مالکیت یک اسرائیلی در دریای عمان خواند، تصریح کرد: «رژیم اشغالگر مبنای تمامی ناامنیها و بیثباتیهاست و این فرافکنیها کاملاً خط روشنی دارد. خلیجفارس و دریای عمان حوزه امنیتی بلافصل ماست و اجازه نخواهیم داد با این اظهارات هراس افکنی کنند.»
در همین بین اما اسرائیل طبق روال معمول، مسئولیت انجام حملات به خاک سوریه در هفته اخیر را که هرازگاهی باهدف ضربه زدن به شبهنظامیان نزدیک به ایران صورت میگیرد بر عهده نگرفت.
این در حالی است که تلآویو بارها اعلام کرده است که به انجام عملیات بر ضد مواضع نیروهای تحت حمایت ایران و نیز هرگونه اقدام برای انتقال تسلیحات به سوریه ادامه میدهد.
بنی گانتس، وزیر دفاع کابینه نتانیاهو چند روز پیشگفته بود که اسرائیل برای ممانعت از فعالیتهای نظامی ایران «تقریباً هر هفته» در سوریه دست به اقدام میزند.
ارتش سوریه شامگاه یک شنبه با انتشار بیانیهای از حملات موشکی به مناطقی در حومه دمشق، پایتخت این کشور خبر داد و تأکید کرد که حملات یادشده از سوی بلندیهای جولان صورت گرفته است.
اسرائیل، بزرگترین مهاجم منطقه و معترض به واکنش در مقابل کنش
این اتهامات رژیم کودک کش اسرائیل به جمهوری اسلامی ایران که سالهاست مدافع مردمان سرزمین فلسطین است، در حالی صورت میگیرد که خودش بزرگترین ناقض حقوق بشر، منشور سازمان ملل و قواعد بینالمللی است.
ربط دادن انفجاری که هیچ زخمی و کشتهای بهجا نگذاشت به ایران در حالی صورت میگیرد که خودشان هزاران حمله تروریستی و نظامی را رهبری کردهاند و پایگاههای مردمی نیروهای مقاومت را بمباران کردند و صدها هزار فلسطینی را بیدلیل و با بهانههای واهی به شهادت رساندند.
در ادامه به برخی از جنایتها و پرونده سیاه رژیم اسرائیل اشاره میکنیم. اشارهای که یادمان میآورد که قریب به 72 سال است از یکی از شومترین حوادث تاریخ کشورهای اسلامی، یعنی اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی و تأسیس یک رژیم جعلی میگذرد.
اشارهای که یادمان میآورد روز ۱۵ می میلادی (۲۶ اردیبهشت) «یوم النکبه» نامیده شده تا سالروز تأسیس این شجره خبیثه همیشه در حافظه مردم فلسطین و تمامی مسلمانان آزاده جهان ماندگار بماند و اخراج بیش از ۸۰۰ هزار فلسطینی از وطن خود از ذهن ملتهای مسلمان و آزاده جهان خارج نگردد.
باوجوداینکه سیاستمداران فلسطینی 15 می را بهعنوان «یوم النکبه» تعیین کردند، اما بامطالعه سیاستهای دولتهای استعماری اروپا، همچون انگلیس، میتوان دریافت که این فاجعه نه در این روز، بلکه در سالها قبل از این تاریخ رقم خورده است. اولین تاریخ آن به دوم نوامبر 1917 بازمیگردد که وزارت خارجه انگلیس استقرار دولت یهودی در خاک فلسطین را خواستار شد و بعدها به نام «بیانیه بالفور» معرفی کرد. در دسامبر همان سال، ارتش انگلیس با حمله به بیتالمقدس تلاش خود برای اجرای بیانیه را آغاز و مقدمات اشغال فلسطین فراهم کرد و به دنبال آن، اشغال بیتالمقدس و تشکیل آژانس یهود، احزاب و سازمانهای صهیونیستی در این منطقه تأسیس و توسعه یافتند.
در پی اعلام تأسیس رژیم صهیونیستی، جوخههای ترور یهودی (هاگانا، اشترن، پالماخ) که در دوره 26 ساله قیمومیت انگلستان آموزشدیده بودند، اقدام به تخریب و ویرانی شهرها و روستاهای فلسطینی و قتل و غارت مردم کردند. بر اساس آمار، 780 هزار نفر از یکمیلیون و 400 هزار فلسطینی موجود در آن زمان، از فلسطین آواره شدند. این تنها بخشی از مظلومیت ملت فلسطین است که با گذر زمان عمیقتر نیز شده است.
اکنون 72 سال از حضور نامشروع آنان در خاک فلسطین میگذرد. حضوری که با افسانهها و داستانهای ساخته ذهن صهیونیستها مدام تشدید میشود. صهیونیستها برای جنایات وحشیانه خود در سالهای اخیر با استفاده از ابزار رسانهای جهانی که در اختیاردارند، افسانههای مجعولی را بیان میکنند افسانههایی که برخی شیوخ عرب را مسخ کرده و نهتنها باعث سکوت آنها شده، بلکه آنها را به سمت جانبداری از صهیونیستها و زیر پا گذاشتن حقوق فلسطینیها سوق داده است.
سه افسانه واهی صهیونیستها برای حضور نامشروع و جنایتهای وحشیانه خود در 7 دهه اخیر:
1- طرح اصطلاح «سرزمین بی ملت برای ملت بیسرزمین».
این اصطلاح را نخستین بار زنگویل، نویسنده صهیونیست انگلیسی مطرح کرد. پروپاگاندای اسرائیلی همواره موجودیت فلسطینیان را رد و ادعا میکند که مردم در بخش اعظمی از خاک فلسطین زندگی نمیکردهاند؛
2- وجود حکومت یهودی ۲ هزار سال قبل از سرزمین فلسطین
3- خروج داوطلبانه فلسطینیها از سرزمین خود.
آنچه امروز پس از 72 سال از تأسیس رژیم صهیونیستی قابلدرک است، این است که صهیونیستها هیچگاه دست از اشغال و جنایت وحشیانه برنداشتهاند و طی این مدت با کمک استعمارگران، به اشغال فلسطین با طرحها و نیرنگهای رنگارنگ ادامه میدهند و ثابت کردهاند زبانی جز زبان «مقاومت» نمیشناسند.
نگاهی به جنایتهای رژیم نامشروع و کودک کش اسرائیل
اما اگر بخواهیم مهمترین وجوه این اشغالگری را برشماریم میتوانیم به سرفصلهای زیر اشارهکنیم:
-تخریب کامل بیش از 531 شهر و روستای فلسطینی و پاکسازی نژادی در آنها
-کشته شدن 15 هزار فلسطینی در همان یک سال اول اشغال این سرزمین و کشتن صدها هزار فلسطینی تا به امروز.
-اشغال 78 درصد خاک فلسطینی که ریشه در تاریخ دارد.
- مهاجرت اجباری 780 هزار فلسطینی (این آمار تا 980 هزار نفر نیز ذکرشده است).
-اسیر شدن 150 هزار فلسطینی در سرزمینهای اشغالی در شرایط سخت که امروز با عنوان عربهای 1948 شناخته میشوند.از طرفی مطرح کردن طرح ننگین «معامله قرن» که از دو سال پیش کلید خورد و در هفتادمین سالروز تشکیل رژیم اشغالگر قدس و روز نکبت از سوی آمریکا و رئیسجمهور آن ترامپ، صورت گرفت، اثبات این مدعاست که تنها راه «مبارزه است و نه مذاکره»؛ طرحی که با چراغ سبز و حمایت دولتهای خودکامه و وابسته منطقه به سرکردگی دولت آل سعود و دیگر مزدوران برخی کشورهای عرب منطقه عنوان شد و ثابت کرد که ملت فلسطین نباید به حمایت سران وابسته عرب دلخوش باشد.چراکه باید گفت طرح معامله قرن، خیانت آشکار مثلث شوم آمریکا، آل یهود و آل سعود برای یهودیسازی قدس شریف و در راستای تحکیم بنیانهای آن و نیز نتیجه معاملهگری فریبکارانه سران برخی کشورهای مرتجع عربی است که برای حراست از پایههای لرزان حکومتهای قبیلگی خود دست به این توافق زدند و واقعه نکبتبار دیگری را در تاریخ جنایات این رژیم به ثبت رساندند و امروز در سایه همین سکوت و چهبسا حمایت از صهیونیستهاست که اشغالگران صهیونیست با وقاحت تمام طرح الحاق کرانه باختری به شهرکهای صهیونیستی را مطرح کردند تا ازاینپس، فلسطینیان همان 22 درصد خاک باقیمانده خود را نیز نداشته باشند و درراستای تقویت همین موضوعات نقش دلقک گونه خود را ادامه میدهند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 9
دشمنان متجاوز در منطقه امنیت نخواهند داشت
یک تحلیلگر لبنانی تأکید کرد :دشمنان متجاوز در منطقه غرب آسیا و وابستگان آنها هرگز امنیت نخواهند داشت.
«الیاس المر» در گفتوگو با« رسالت»
اظهار داشت :« متأسفانه تجاوزهایی که توسط دشمنان در منطقه صورت میگیرد، با سکوت سازمان ملل متحد و نهادهای بینالمللی و حتی حمایت این نهادها از بازیگران متجاوز همراه میشود. بااینحال باید این حقیقت را مدنظر قرار داد که متجاوزین در منطقه امنیت نخواهند داشت. این یک اصل است که بارها به اثبات رسیده و در آینده نیز قطعا به اثبات خواهد رسید.»
این تحلیلگر لبنانی افزود:« در این میان، بازیگران و شبکههایی که به دشمنان در منطقه کمکهای نظامی، مالی و ... کردهاند تا امنیت مردم را هدف بگیرد نیز از شر اقدامات خود مصون نخواهند ماند. قداست خون شهدا هرگز به ما اجازه نمیدهد تا در مقابل کشورهایی که در منطقه ایجاد بحران کرده و همچنین مهرههای آنها و کسانی که پازل تجاوز را تکمیل میکنند، سکوت کنیم و منفعلانه بایستیم.»
«الیاس المر» در گفتوگو با« رسالت»
اظهار داشت :« متأسفانه تجاوزهایی که توسط دشمنان در منطقه صورت میگیرد، با سکوت سازمان ملل متحد و نهادهای بینالمللی و حتی حمایت این نهادها از بازیگران متجاوز همراه میشود. بااینحال باید این حقیقت را مدنظر قرار داد که متجاوزین در منطقه امنیت نخواهند داشت. این یک اصل است که بارها به اثبات رسیده و در آینده نیز قطعا به اثبات خواهد رسید.»
این تحلیلگر لبنانی افزود:« در این میان، بازیگران و شبکههایی که به دشمنان در منطقه کمکهای نظامی، مالی و ... کردهاند تا امنیت مردم را هدف بگیرد نیز از شر اقدامات خود مصون نخواهند ماند. قداست خون شهدا هرگز به ما اجازه نمیدهد تا در مقابل کشورهایی که در منطقه ایجاد بحران کرده و همچنین مهرههای آنها و کسانی که پازل تجاوز را تکمیل میکنند، سکوت کنیم و منفعلانه بایستیم.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 30
تخریب بهارستان از کانال پاستور
وحید عظیمنیا
وکلای ملت این روزها در سه نوبت صبح و عصر و شامگاه مشغول چکشکاری سند دخلوخرج کشور هستند تا شاید با اعمال خواستههای مردم در بودجه ۱۴۰۰ بتوانند باری از فشارهای اقتصادی از دوش مردم بردارند و مانع از کوچک شدن سفرهشان در عصر موسوم به پسابرجام شوند. هرچند این گزاره در گفتار آسان است نه در عمل، اما قرینههای زیادی وجود دارد که با مدیریت منسجم و جهادی قابل تحقق خواهد بود.
صفآرایی مقابل بهارستان
شاید یکی از وجه تمایز بررسی بودجه ۱۴۰۰ با بررسی سایر بودجههای سنواتی، صفآرایی تمامقد مسئولان دولتی مقابل نمایندگان مجلس شورای اسلامی است تا به هر نحوی از انحا ضمن تخطئه تصمیمات مجلس آن را به ضرر مردم نمایش داده و از این نمد کلاهی برای خود بدوزند؛ کلاهی که شاید بشود حدود هشت سال بیتدبیری و کارنامه «تقریبا هیچ» را زیر آن پنهان کرد! اما به قول ملای رومی، آفتاب امروز بر شکل دگر تابان شدهاست.
تلاش برای عدالت اقتصادی
نمایندگان مردم در خانه ملت در تلاش هستند در جریان بررسی لایحه بودجه به عدالت اقتصادی ولو اندک جامه عمل بپوشانند؛ عدالتی که محور نظام جمهوری اسلامی ایران بوده و در روح و جسم قانون اساسی نیز به آن عجین است و به زعم این قلم، نمود عینی آن در بند ۹ اصل ۳ قانون اساسی تجلی پیداکرده و معالأسف از سوی دولتها که همواره ادعای مجری قانون اساسی بودن نیز داشتند، عملی نشده است.
توجه به مناطق محروم
رئیس مجلس شورای اسلامی در بخشی از جلسه علنی روز دوشنبه در پاسخ به یکی از نمایندگان اعلام کرد امکانات کمتر و بیشتر را در برخی از استان شاهدیم، لذا نمایندگان میتوانند در جریان رسیدگی به بودجه سال ۱۴۰۰ پیشنهاداتی را برای استانهای خود مطرح کنند. درست نیست که همه موضوعات و مشکلات را به یکبند از بودجه تسری دهیم.
ما دربندها و تبصرههای مختلف به مناطق محروم استانهای سیستان و بلوچستان و خوزستان توجه کردیم و منابعی را اختصاص دادیم. سیاست و اولویت مجلس یازدهم توجه به استانهای محروم است.
داستان شاد
یکی از مصوبات مجلس که با واکنش پاستورنشینان مواجه شده و آن را برخلاف آنچه مدنظر نمایندگان بود، منتقل کردند مربوط به برنامه آموزشی شاد بود. نهایتا وکلای ملت در مصوبهای تکمیلی تأکید کردند بر اساس این مصوبه تعرفه اینترنت پیامرسانهای داخلی مانند شاد، دانشگاهها، مراکز دولتی و ... که در سال ۹۹ رایگان است، در سال آینده مشمول هزینه نخواهد شد. همچنین مشاور فرهنگی رئیس مجلس در حساب توییتری خود نوشت: مجلس قیمت اینترنت پیامرسانهای داخلی را کاهش داد برخی این شائبه را درست کردند که اینترنت شاد که الان رایگان و با این مصوبه پولی میشود، برای دفع شر و شائبه، این مصوبه رفع ابهام شد و شامل پیامرسانهایی نظیر شاد نمیشود و شاد قطعا رایگان است.
قیمت آب ، برق و گاز
یکی دیگر از مصوبههای مجلس شورای اسلامی که میشود آن را در راستای عدالت اقتصادی قلمداد کرد مربوط به تعرفههای آب و برق و گاز است. طبق اعلام سخنگوی کمیسیون انرژی، وزارتخانههای نفت و نیرو موظف شدند در سال۱۴۰۰ تعرفههای آب، برق و گاز مشترکان خانوارهای کشور را بهگونهای اصلاح کند که با رعایت مناطق جغرافیایی کشور، تعرفه مشترکان کممصرف خانوارهای محروم برابر صفر، مشترکان تا الگوی مصرف به صورت یارانهای، مشترکین پرمصرف بالاتر از الگوی مصرف به صورت غیریارانهای و براساس الگوی افزایشی پلکانی (IBT) تعیین شود. میزان افزایش تعرفه مشترکین پرمصرف بالاتر از الگوی مصرف، باید حداقل بهاندازهای تعیین شود که بارمالی رایگان کردن تعرفه مشترکین کممصرف را جبران کند و نیاز به تأمین منابع جدید نداشته باشد.
کام شیرین نابارورها
نمایندگان مجلس همچنین در مصوبه دیگری کام زوجهای نابارور را شیرین کردند به طوری که در راستای حمایت از زوجهای جوان بالاخره مجلس موفق شد بیمه ناباروری را در لایحه بودجه قرار دهد. به گفته زهره الهیان با این اقدام مجلس انقلابی انشاءالله چشم ۳/۵ میلیون زوج نابارور به نعمت بزرگ فرزند روشن خواهد شد تا به میمنت میلاد امیرمؤمنان علی (ع) لذت پدری ومادری را بچشند.
مالیات بر شاخهای مجازی
وکلای ملت در ششمین جلسه علنی بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۰ نیز با الحاق بندی به تبصره ۶ این لایحه، اینفلوئنسرهای با بیش از ۵۰۰ هزاردنبالکننده را مکلف به پرداخت مالیات کردند. این پیشنهاد الحاقی که با همکاری مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی از سوی محمدحسین حسینزادهبحرینی مطرحشده بود، با ۱۳۶ رأی موافق، ۵۷ رأی موافق و ۶ رأی ممتنع تصویب شد. البته مجلس در یک مصوبه حمایتی هنرمندانی را که درآمدشان زیر ۲۰۰ میلیون تومان در سال است، از پرداخت مالیات معاف کردند.
یارانه سوخت هوایی
یکی دیگر از مصوباتی که بهنوعی در راستای عدالت اقتصادی قلمداد میشود، اختصاص یارانه سوخت به هواپیماهای باری حامل محصولات کشاورزی است. نمایندگان با الحاق یکبند به تبصره (۱) ماده واحده این لایحه موافقت کردند که بر اساس سازمان برنامه و بودجه موظف است به منظور حمایت از توسعه صادرات محصولات کشاورزی به ویژه به کشورهای همسایه و اتحادیه اوراسیا، نسبت به تأمین مالی حملونقل هوایی (محاسبه قیمت سوخت هواپیماهای باری حامل محصولات کشاورزی به مقاصد فوق معادل با نرخ سوخت تحویلی به هواپیماهای مسافربری) به میزان ۲۰ درصد اعتبارات جوایز و مشوقهای صادراتی و همچنین ۲ هزار میلیارد ریال از محل درآمدهای حاصل از حقوق ورودی اقدام کند. شیوهنامه نحوه پرداخت این اعتبارات با همکاری وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صمت (سازمان توسعه تجارت ایران) تدوین میشود.
مصوبات ضد تبعیض
به گفته یکی از مسئولان مجلس، خانه ملت چند مصوبه ضد تبعیض داشت که سالها متوقف مانده بود. معافیت مالیاتی مؤسسات کنکوری حذف شد. برای خودروهای لاکچری و خانههای لوکس مالیات تعیین شد. معافیت مالیاتی سلبریتیهای پردرآمد برداشته شد.
بههرروی مجلس شورای اسلامی در تلاش برای تأمین عدالت اقتصادی است و باید همه مسئولان بدون دخیل کردن نگاههای حزبی به این مهم توجه کنند و دولت نیز صرفا به اجرای دقیق قانون بیندیشد. پیشتر نیز محمدباقر قالیباف اعلام کرده بود که دولت ۷ اصلاح مورد تأکید مجلس را در اصلاحیه بودجه مدنظر قرار داد. رانت ارز۴۲۰۰ حذف شد؛ کسری بودجه کاهش پیدا کرد و برداشت از منابع صندوق توسعه محدود شد. هدف مجلس، هدایت دولت به سمت مطلوب برای تأمین منافع مردم است.
وکلای ملت این روزها در سه نوبت صبح و عصر و شامگاه مشغول چکشکاری سند دخلوخرج کشور هستند تا شاید با اعمال خواستههای مردم در بودجه ۱۴۰۰ بتوانند باری از فشارهای اقتصادی از دوش مردم بردارند و مانع از کوچک شدن سفرهشان در عصر موسوم به پسابرجام شوند. هرچند این گزاره در گفتار آسان است نه در عمل، اما قرینههای زیادی وجود دارد که با مدیریت منسجم و جهادی قابل تحقق خواهد بود.
صفآرایی مقابل بهارستان
شاید یکی از وجه تمایز بررسی بودجه ۱۴۰۰ با بررسی سایر بودجههای سنواتی، صفآرایی تمامقد مسئولان دولتی مقابل نمایندگان مجلس شورای اسلامی است تا به هر نحوی از انحا ضمن تخطئه تصمیمات مجلس آن را به ضرر مردم نمایش داده و از این نمد کلاهی برای خود بدوزند؛ کلاهی که شاید بشود حدود هشت سال بیتدبیری و کارنامه «تقریبا هیچ» را زیر آن پنهان کرد! اما به قول ملای رومی، آفتاب امروز بر شکل دگر تابان شدهاست.
تلاش برای عدالت اقتصادی
نمایندگان مردم در خانه ملت در تلاش هستند در جریان بررسی لایحه بودجه به عدالت اقتصادی ولو اندک جامه عمل بپوشانند؛ عدالتی که محور نظام جمهوری اسلامی ایران بوده و در روح و جسم قانون اساسی نیز به آن عجین است و به زعم این قلم، نمود عینی آن در بند ۹ اصل ۳ قانون اساسی تجلی پیداکرده و معالأسف از سوی دولتها که همواره ادعای مجری قانون اساسی بودن نیز داشتند، عملی نشده است.
توجه به مناطق محروم
رئیس مجلس شورای اسلامی در بخشی از جلسه علنی روز دوشنبه در پاسخ به یکی از نمایندگان اعلام کرد امکانات کمتر و بیشتر را در برخی از استان شاهدیم، لذا نمایندگان میتوانند در جریان رسیدگی به بودجه سال ۱۴۰۰ پیشنهاداتی را برای استانهای خود مطرح کنند. درست نیست که همه موضوعات و مشکلات را به یکبند از بودجه تسری دهیم.
ما دربندها و تبصرههای مختلف به مناطق محروم استانهای سیستان و بلوچستان و خوزستان توجه کردیم و منابعی را اختصاص دادیم. سیاست و اولویت مجلس یازدهم توجه به استانهای محروم است.
داستان شاد
یکی از مصوبات مجلس که با واکنش پاستورنشینان مواجه شده و آن را برخلاف آنچه مدنظر نمایندگان بود، منتقل کردند مربوط به برنامه آموزشی شاد بود. نهایتا وکلای ملت در مصوبهای تکمیلی تأکید کردند بر اساس این مصوبه تعرفه اینترنت پیامرسانهای داخلی مانند شاد، دانشگاهها، مراکز دولتی و ... که در سال ۹۹ رایگان است، در سال آینده مشمول هزینه نخواهد شد. همچنین مشاور فرهنگی رئیس مجلس در حساب توییتری خود نوشت: مجلس قیمت اینترنت پیامرسانهای داخلی را کاهش داد برخی این شائبه را درست کردند که اینترنت شاد که الان رایگان و با این مصوبه پولی میشود، برای دفع شر و شائبه، این مصوبه رفع ابهام شد و شامل پیامرسانهایی نظیر شاد نمیشود و شاد قطعا رایگان است.
قیمت آب ، برق و گاز
یکی دیگر از مصوبههای مجلس شورای اسلامی که میشود آن را در راستای عدالت اقتصادی قلمداد کرد مربوط به تعرفههای آب و برق و گاز است. طبق اعلام سخنگوی کمیسیون انرژی، وزارتخانههای نفت و نیرو موظف شدند در سال۱۴۰۰ تعرفههای آب، برق و گاز مشترکان خانوارهای کشور را بهگونهای اصلاح کند که با رعایت مناطق جغرافیایی کشور، تعرفه مشترکان کممصرف خانوارهای محروم برابر صفر، مشترکان تا الگوی مصرف به صورت یارانهای، مشترکین پرمصرف بالاتر از الگوی مصرف به صورت غیریارانهای و براساس الگوی افزایشی پلکانی (IBT) تعیین شود. میزان افزایش تعرفه مشترکین پرمصرف بالاتر از الگوی مصرف، باید حداقل بهاندازهای تعیین شود که بارمالی رایگان کردن تعرفه مشترکین کممصرف را جبران کند و نیاز به تأمین منابع جدید نداشته باشد.
کام شیرین نابارورها
نمایندگان مجلس همچنین در مصوبه دیگری کام زوجهای نابارور را شیرین کردند به طوری که در راستای حمایت از زوجهای جوان بالاخره مجلس موفق شد بیمه ناباروری را در لایحه بودجه قرار دهد. به گفته زهره الهیان با این اقدام مجلس انقلابی انشاءالله چشم ۳/۵ میلیون زوج نابارور به نعمت بزرگ فرزند روشن خواهد شد تا به میمنت میلاد امیرمؤمنان علی (ع) لذت پدری ومادری را بچشند.
مالیات بر شاخهای مجازی
وکلای ملت در ششمین جلسه علنی بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۰ نیز با الحاق بندی به تبصره ۶ این لایحه، اینفلوئنسرهای با بیش از ۵۰۰ هزاردنبالکننده را مکلف به پرداخت مالیات کردند. این پیشنهاد الحاقی که با همکاری مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی از سوی محمدحسین حسینزادهبحرینی مطرحشده بود، با ۱۳۶ رأی موافق، ۵۷ رأی موافق و ۶ رأی ممتنع تصویب شد. البته مجلس در یک مصوبه حمایتی هنرمندانی را که درآمدشان زیر ۲۰۰ میلیون تومان در سال است، از پرداخت مالیات معاف کردند.
یارانه سوخت هوایی
یکی دیگر از مصوباتی که بهنوعی در راستای عدالت اقتصادی قلمداد میشود، اختصاص یارانه سوخت به هواپیماهای باری حامل محصولات کشاورزی است. نمایندگان با الحاق یکبند به تبصره (۱) ماده واحده این لایحه موافقت کردند که بر اساس سازمان برنامه و بودجه موظف است به منظور حمایت از توسعه صادرات محصولات کشاورزی به ویژه به کشورهای همسایه و اتحادیه اوراسیا، نسبت به تأمین مالی حملونقل هوایی (محاسبه قیمت سوخت هواپیماهای باری حامل محصولات کشاورزی به مقاصد فوق معادل با نرخ سوخت تحویلی به هواپیماهای مسافربری) به میزان ۲۰ درصد اعتبارات جوایز و مشوقهای صادراتی و همچنین ۲ هزار میلیارد ریال از محل درآمدهای حاصل از حقوق ورودی اقدام کند. شیوهنامه نحوه پرداخت این اعتبارات با همکاری وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صمت (سازمان توسعه تجارت ایران) تدوین میشود.
مصوبات ضد تبعیض
به گفته یکی از مسئولان مجلس، خانه ملت چند مصوبه ضد تبعیض داشت که سالها متوقف مانده بود. معافیت مالیاتی مؤسسات کنکوری حذف شد. برای خودروهای لاکچری و خانههای لوکس مالیات تعیین شد. معافیت مالیاتی سلبریتیهای پردرآمد برداشته شد.
بههرروی مجلس شورای اسلامی در تلاش برای تأمین عدالت اقتصادی است و باید همه مسئولان بدون دخیل کردن نگاههای حزبی به این مهم توجه کنند و دولت نیز صرفا به اجرای دقیق قانون بیندیشد. پیشتر نیز محمدباقر قالیباف اعلام کرده بود که دولت ۷ اصلاح مورد تأکید مجلس را در اصلاحیه بودجه مدنظر قرار داد. رانت ارز۴۲۰۰ حذف شد؛ کسری بودجه کاهش پیدا کرد و برداشت از منابع صندوق توسعه محدود شد. هدف مجلس، هدایت دولت به سمت مطلوب برای تأمین منافع مردم است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 13
خط باریک نفوذ
مصطفی هدایی
از زمانیکه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نسبت به نفوذ در داخل دستگاهها و شخصیتهای سیاسی و غیره هشدار دادند، رویکردهایی نسبت به این مقوله شکل گرفت و با منفیبافی و تبلیغات سوء، آن را نتیجه دشمن هراسی نظام ارزیابی کردند. خط نفوذ تمام تلاش خود را کرد تا این مقوله را به انحراف بکشاند و با تعاریفی از نفوذ، چترهای ارزیابی را از خود دور سازد.
مهمترین و اصلیترین کارکرد نیروهای نفوذی در بدنه، تأثیر بر خطوط سیاستگذاری و ایجاد خطای محاسباتی در سیاستگذاری است. بخشهایی که در این راهبرد موردتوجه هستند دامنه وسیعی را شامل میشوند که میتوان از حوزههای امنیتی و اقتصادی و اطلاعاتی بهعنوان مهمترین نام برد.
جنجالسازی، سیاهنمایی، بزرگنمایی یا کوچکنمایی، مطالعات جعلی و آمارسازی، ارائه اطلاعات غلط و انحرافی، هراسافکنی و ... از مؤلفههای اصلی خط نفوذ در دستگاهها برای تأثیرگذاری منفی بر سیاستگذاریهاست. برای نمونه در موضوع جمعیت که به یک چالش امنیتی و اقتصادی در کشور تبدیل شده و رو به بحران میرود، در دهه هفتاد به ناگهان سیاستگذاری جمعیتی در سطح کلان به سمت « فرزند کمتر – زندگی بهتر» پیش رفت. این امر ناشی از ارائه دورنمای ترسناک و هراسناک از یک ایران بالای
100 میلیون نفر در آینده نزدیک بود. جمعیتی که در صورت ادامه روند نرخ رشد بالای
3 درصد در دهه 60 میتوانست نوید جمعیت دو برابری کنونی را به ارمغان آورد ولی همین مسئله، مبنای سیاستهای کاهش و کنترل جمعیت در دولت سازندگی شد. امری که با ورود خط نفوذ در سیاستهای کلان در ابعاد حاکمیتی نیز متأسفانه اجرایی شد.
نبود منابع کافی برای جمعیت زیاد در ایران، یک خط تحلیلی در مطالعات پژوهشی و القای آن در افکار عمومی از طریق رسانهها و جامعه پذیرسازی آن بود. روی تمامی محصولات مصرفی شعار «فرزند کمتر- زندگی بهتر» نقش بست و صداوسیما نیز در این راستا وارد گود شد. زیرساخت جمعیتی که در دهه 60 شکل گرفت و جهش بسیار خوبی در جمعیت 35 میلیونی ایران ایجاد کرد و به بالای 60 میلیون رسید ناگهان متوقف شد. این موضوع تا به حدی هزینهساز بود که رهبر معظم انقلاب، یکی از سیاستهای غلط و اشتباه را در دو دهه گذشته، همین سیاست کنترل جمعیت ارزیابی کردند.
حال چه کسانی در این حوزه توانستند بر تصمیمات سیاستگذاران تأثیرگذار باشند، بدون شک باید به دنبال خط نفوذ در وزارتخانههایی چون بهداشت، اقتصاد، سازمان برنامهوبودجه، دفاتر مطالعاتی دولتی و رسانههای وابسته بود. باوجوداینکه نزدیک به یک دهه گذشته حاکمیت در پی جبران سیاست کنترل جمعیت بود و طرحهایی نیز در مجلس تصویب شده است، بازهم شاهد بودیم در چند سال اخیر جریاناتی به مقابله با آن پرداختند و افرادی به نام استاد دانشگاه و نظریهپرداز جمعیتی وارد دستگاههای مهم شده و مشاورههایی برای ابتر گذاشتن سیاست افزایش جمعیت ارائه کردند.
دستگیری برخی از این افراد نیز با جنجال و هیاهو همراه بود تا هزینه مقابله با سیاست کنترل جمعیت افزایش یابد. در همین زمینه در سازمان محیطزیست که زیر نظر دولت اداره میشود، کاوه مدنی به پست معاونت رسید و او تا توانست پیش از فرار از ایران، مشاورههای غلط و منطبق با راهبردهای دشمنان کشور ارائه کرد. او کسی بود که کشاورزی در ایران را بیفایده میدانست و منابع برای افزایش جمعیت را ناکافی. همین خط از سوی رئیس سازمان نیز دنبال میشد و همچنان نیز لایههایی از همین تفکر جاری است.
نمونههای بسیاری از نفوذ در دستگاههای محاسباتی وجود دارد. دستگیری جاسوسان محیط زیستی که در کشور بهعنوان فعال محیطزیست کار میکردند و اطلاعات نظامی و امنیتی را در قالب پروژههای مطالعاتی در اقصی نقاط ایران به دشمن ارائه میکردند از مثالهای دیگر است. عملیات جاسوسی پیچیده و حرفهای که در صورت فاش شدن ابعاد آن از سوی سیدکاووس امامی، رئیس این تشکیلات میتوانست بسیاری را درگیر آن کند که با خودکشی امامی، انحراف رسانهها و تیرباران رسانهای علیه جمهوری اسلامی در سطح وسیعی به اجرا درآمد تا ابعاد این عملیات افشا نشود.
در حوزه اقتصادی که تحریمهای غرب علیه ملت ایران در حال اجراییشدن است، خط نفوذ توانست اطلاعات ذیقیمتی از راهبرد دور زدن تحریمها از سوی ایران به دشمن ارائه کند. دور زدن تحریمها یک عملیات ویژه و پیچیده است که ایران با توجه به تجربیات این چند دهه به آن دست یافته و دشمنان همیشه به دنبال یافتن راههای گریز کشور از تحریم بودند. آمریکا در دوره ترامپ و پس از برجام توانسته بود بسیاری از این مسیرها را از طریق جاسوسها و نفوذیها کشف کند، اما در موضوع مهم برجام که کشور را برای 8 سال قفل کرده و معیشت و اقتصاد مردم را تحتتأثیر قرار داده، شاهد عملیات پیچیدهای از سوی خط نفوذ هستیم که همچنان ادامه دارد. علیرغم شکست برجام، این توافقنامه کاملا خسارتبار، در اولویت اصلی سیاستگذاری حوزه سیاست خارجی کماکان قرار دارد و دولت ایران به دنبال کشاندن آمریکا بهپای میز مذاکره جهت احیای آن است. نیکروشن است که توافق هستهای از سوی آمریکا بهعنوان دروازه ورود به بخشهای راهبردی موشکی و منطقهای در نظر گرفته شده است و صراحتا نیز اعلام کردهاند در صورت بازگشت به آن، ایران باید پروندههای موشکی و منطقهای را برای دادن امتیاز روی میز بگذارد. خط نفوذ، احیای اقتصاد و بازگشت قیمتهای نجومی طلا و ارز را به برجام و بازگشت آمریکا منوط ساخته و بسیاری از اولویتهای اصلی در این حوزهها به حاشیه رفتهاند.
نیروهای نفوذی و تفکرات آنها ،تنها راه توسعه اقتصادی ایران را تعامل با غرب و بهخصوص آمریکا میدانند و این خط فکری بیش از سه دهه است که توانسته در سیاست خارجی نفوذ داشته و تأثیرگذار باشد؛ امری که ایران را از ظرفیتهای بینظیر دیگر قدرتهای اقتصادی بهویژه در شرق غافل ساخته و اخیرا راهبرد نگاه به شرق شکل گرفته است.
آنچه مشخص است، خط باریک نفوذ در بسیاری از دستگاهها و سازوکارهای ایران وجود دارد و برخورد با آن هزینههایی را نیز به دنبال دارد و خواهد داشت. باید اذعان کرد این هزینهها در کوتاهمدت باید پرداخت شود تا در میانمدت و بلندمدت ایران نسبت به نفوذ واکسینه شود؛ در غیر این صورت همچنان شاهد شکست یا انحراف در سیاستگذاریهای کلان خواهیم بود.
از زمانیکه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نسبت به نفوذ در داخل دستگاهها و شخصیتهای سیاسی و غیره هشدار دادند، رویکردهایی نسبت به این مقوله شکل گرفت و با منفیبافی و تبلیغات سوء، آن را نتیجه دشمن هراسی نظام ارزیابی کردند. خط نفوذ تمام تلاش خود را کرد تا این مقوله را به انحراف بکشاند و با تعاریفی از نفوذ، چترهای ارزیابی را از خود دور سازد.
مهمترین و اصلیترین کارکرد نیروهای نفوذی در بدنه، تأثیر بر خطوط سیاستگذاری و ایجاد خطای محاسباتی در سیاستگذاری است. بخشهایی که در این راهبرد موردتوجه هستند دامنه وسیعی را شامل میشوند که میتوان از حوزههای امنیتی و اقتصادی و اطلاعاتی بهعنوان مهمترین نام برد.
جنجالسازی، سیاهنمایی، بزرگنمایی یا کوچکنمایی، مطالعات جعلی و آمارسازی، ارائه اطلاعات غلط و انحرافی، هراسافکنی و ... از مؤلفههای اصلی خط نفوذ در دستگاهها برای تأثیرگذاری منفی بر سیاستگذاریهاست. برای نمونه در موضوع جمعیت که به یک چالش امنیتی و اقتصادی در کشور تبدیل شده و رو به بحران میرود، در دهه هفتاد به ناگهان سیاستگذاری جمعیتی در سطح کلان به سمت « فرزند کمتر – زندگی بهتر» پیش رفت. این امر ناشی از ارائه دورنمای ترسناک و هراسناک از یک ایران بالای
100 میلیون نفر در آینده نزدیک بود. جمعیتی که در صورت ادامه روند نرخ رشد بالای
3 درصد در دهه 60 میتوانست نوید جمعیت دو برابری کنونی را به ارمغان آورد ولی همین مسئله، مبنای سیاستهای کاهش و کنترل جمعیت در دولت سازندگی شد. امری که با ورود خط نفوذ در سیاستهای کلان در ابعاد حاکمیتی نیز متأسفانه اجرایی شد.
نبود منابع کافی برای جمعیت زیاد در ایران، یک خط تحلیلی در مطالعات پژوهشی و القای آن در افکار عمومی از طریق رسانهها و جامعه پذیرسازی آن بود. روی تمامی محصولات مصرفی شعار «فرزند کمتر- زندگی بهتر» نقش بست و صداوسیما نیز در این راستا وارد گود شد. زیرساخت جمعیتی که در دهه 60 شکل گرفت و جهش بسیار خوبی در جمعیت 35 میلیونی ایران ایجاد کرد و به بالای 60 میلیون رسید ناگهان متوقف شد. این موضوع تا به حدی هزینهساز بود که رهبر معظم انقلاب، یکی از سیاستهای غلط و اشتباه را در دو دهه گذشته، همین سیاست کنترل جمعیت ارزیابی کردند.
حال چه کسانی در این حوزه توانستند بر تصمیمات سیاستگذاران تأثیرگذار باشند، بدون شک باید به دنبال خط نفوذ در وزارتخانههایی چون بهداشت، اقتصاد، سازمان برنامهوبودجه، دفاتر مطالعاتی دولتی و رسانههای وابسته بود. باوجوداینکه نزدیک به یک دهه گذشته حاکمیت در پی جبران سیاست کنترل جمعیت بود و طرحهایی نیز در مجلس تصویب شده است، بازهم شاهد بودیم در چند سال اخیر جریاناتی به مقابله با آن پرداختند و افرادی به نام استاد دانشگاه و نظریهپرداز جمعیتی وارد دستگاههای مهم شده و مشاورههایی برای ابتر گذاشتن سیاست افزایش جمعیت ارائه کردند.
دستگیری برخی از این افراد نیز با جنجال و هیاهو همراه بود تا هزینه مقابله با سیاست کنترل جمعیت افزایش یابد. در همین زمینه در سازمان محیطزیست که زیر نظر دولت اداره میشود، کاوه مدنی به پست معاونت رسید و او تا توانست پیش از فرار از ایران، مشاورههای غلط و منطبق با راهبردهای دشمنان کشور ارائه کرد. او کسی بود که کشاورزی در ایران را بیفایده میدانست و منابع برای افزایش جمعیت را ناکافی. همین خط از سوی رئیس سازمان نیز دنبال میشد و همچنان نیز لایههایی از همین تفکر جاری است.
نمونههای بسیاری از نفوذ در دستگاههای محاسباتی وجود دارد. دستگیری جاسوسان محیط زیستی که در کشور بهعنوان فعال محیطزیست کار میکردند و اطلاعات نظامی و امنیتی را در قالب پروژههای مطالعاتی در اقصی نقاط ایران به دشمن ارائه میکردند از مثالهای دیگر است. عملیات جاسوسی پیچیده و حرفهای که در صورت فاش شدن ابعاد آن از سوی سیدکاووس امامی، رئیس این تشکیلات میتوانست بسیاری را درگیر آن کند که با خودکشی امامی، انحراف رسانهها و تیرباران رسانهای علیه جمهوری اسلامی در سطح وسیعی به اجرا درآمد تا ابعاد این عملیات افشا نشود.
در حوزه اقتصادی که تحریمهای غرب علیه ملت ایران در حال اجراییشدن است، خط نفوذ توانست اطلاعات ذیقیمتی از راهبرد دور زدن تحریمها از سوی ایران به دشمن ارائه کند. دور زدن تحریمها یک عملیات ویژه و پیچیده است که ایران با توجه به تجربیات این چند دهه به آن دست یافته و دشمنان همیشه به دنبال یافتن راههای گریز کشور از تحریم بودند. آمریکا در دوره ترامپ و پس از برجام توانسته بود بسیاری از این مسیرها را از طریق جاسوسها و نفوذیها کشف کند، اما در موضوع مهم برجام که کشور را برای 8 سال قفل کرده و معیشت و اقتصاد مردم را تحتتأثیر قرار داده، شاهد عملیات پیچیدهای از سوی خط نفوذ هستیم که همچنان ادامه دارد. علیرغم شکست برجام، این توافقنامه کاملا خسارتبار، در اولویت اصلی سیاستگذاری حوزه سیاست خارجی کماکان قرار دارد و دولت ایران به دنبال کشاندن آمریکا بهپای میز مذاکره جهت احیای آن است. نیکروشن است که توافق هستهای از سوی آمریکا بهعنوان دروازه ورود به بخشهای راهبردی موشکی و منطقهای در نظر گرفته شده است و صراحتا نیز اعلام کردهاند در صورت بازگشت به آن، ایران باید پروندههای موشکی و منطقهای را برای دادن امتیاز روی میز بگذارد. خط نفوذ، احیای اقتصاد و بازگشت قیمتهای نجومی طلا و ارز را به برجام و بازگشت آمریکا منوط ساخته و بسیاری از اولویتهای اصلی در این حوزهها به حاشیه رفتهاند.
نیروهای نفوذی و تفکرات آنها ،تنها راه توسعه اقتصادی ایران را تعامل با غرب و بهخصوص آمریکا میدانند و این خط فکری بیش از سه دهه است که توانسته در سیاست خارجی نفوذ داشته و تأثیرگذار باشد؛ امری که ایران را از ظرفیتهای بینظیر دیگر قدرتهای اقتصادی بهویژه در شرق غافل ساخته و اخیرا راهبرد نگاه به شرق شکل گرفته است.
آنچه مشخص است، خط باریک نفوذ در بسیاری از دستگاهها و سازوکارهای ایران وجود دارد و برخورد با آن هزینههایی را نیز به دنبال دارد و خواهد داشت. باید اذعان کرد این هزینهها در کوتاهمدت باید پرداخت شود تا در میانمدت و بلندمدت ایران نسبت به نفوذ واکسینه شود؛ در غیر این صورت همچنان شاهد شکست یا انحراف در سیاستگذاریهای کلان خواهیم بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
اعتراف به خطا خوب است اگر ...
-
شکنجه حیاتوحش در حریم خانه
-
دلقک صهیونیستی به دنبال جلبتوجه است
-
دولت با اجماع و جدیت بیشتر به احیای حقوق هستهای ایران کمک کند
-
عدالت مالیاتی بهارستان به هنرمندان رسید
-
تقویت ناوگان رزم هوایی
-
نبض گرانی تند میزند
-
تنفس مصنوعی سازمان ملل به قاتلان مردم یمن
-
چرا بایدن به تعهدات برجام برنمیگردد؟
-
متجاوزِ معترض
-
دشمنان متجاوز در منطقه امنیت نخواهند داشت
-
تخریب بهارستان از کانال پاستور
-
خط باریک نفوذ