
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 30
با اعصاب مردم بازی نكنید!
محمدكاظم انبارلویی
چندی پیش رئیس جمهور محترم در جمع اعضای هیئت دولت گفته بودند : «ما حق نداریم با استفاده از تریبون خود با اعصاب مردم بازی كنیم.» این حرف درستی است. چون هر شهروند ایرانی كه امروز به بازار می رود بهویژه برای خرید شب عید، به اندازه كافی اعصابش به هم ریخته است.
اما رئیس جمهور محترم همین توصیه اخلاقی را رعایت نكرد و در جلسه چهارشنبه گذشته هیئت دولت مطالبی را فرمودند كه ربط مستقیم با اعصاب مردم دارد.
ایشان فرمودند: «امروز هم اقتصاد ما بهتر می چرخد و هم سانتریفیوژها»؛ آیا واقعا چرخ اقتصاد ما با تورم بالای 50 درصد بهتر می چرخد؟آیا قدرت خرید مردم در حال حاضر به یك ششم سال 92 می رسد و مردم این را به درستی در كف بازار و كف جیب خود احساس می كنند، چرخ اقتصاد ما خوب می چرخد؟
آیا باپنج نرخی شدن ارز كه محلی برای رانتهای عجیب و غریب عدهای غارتگر بیتالمال شده، چرخ اقتصاد خوب می چرخد؟ آیا خط فقر كه در سال 1392 دو میلیون تومان بود امروز به 10 میلیون تومان رسیده، چرخ اقتصاد خوب میچرخد؟ خود ایشان در ایام تبلیغات انتخابات فرموده بودند: «ملاک در تورم جیب مردم است.»
آیا امروز كه مردم بر طبل مطالبات معیشتی خود می كوبند و ارزیابی درستی از جیب خود دارند و به خوبی آن را حس می كنند؟ چرخ اقتصاد خوب می چرخد؟ مردم این همه خسارت به اقتصاد را از برجام بی فرجام می دانند.برجامی كه دستاورد آن به قرائت بالاترین مقامات سیاسی، اقتصادی
دولت تقریبا هیچ بوده است.همین بازی با اعصاب مردم را معاون اول محترم رئیس جمهور مرتكب شدند . چندی پیش گفتند:«در هیچ دولتی به اندازه دولت تدبیر و امید در كشور پیشرفت نداشتهایم.» این طور شوخی كردن با اعصاب مردم درست نیست! كسی كه در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری با جمله مشهور «مردم عزیز آیا یادتان هست» یك سری اعداد و ارقام را در نقد عملكرد اقتصادی دولت گذشته مطرح كرد كه اگر امروز اعداد و ارقام ركورد اقتصادی دولت را جلوی او بگذاریم ، با موجی از خنده و استهزاء روبهرو می شویم.
رئیس جمهور محترم می گوید: «چرخ سانتریفیوژها می چرخد» این چرخ با مصوبه مجلس تحت عنوان «اقدام راهبردی برای رفع تحریم ها و صیانت از منافع ملی» چرخید که در همان روز تصویب با واکنش منفی رئیس جمهور محترم روبهرو شد. این چرخها با مواضع صریح رهبری مربوط به حرف آخر نظام در مقابله با بدعهدیهای آمریکا دارد میچرخد. قرار بود در این باره «تکصدایی» باشد. اما با مقاومت برخی در دولت به «دوصدایی» مواجه شد. لذا رهبری به دولت و مجلس توصیه کردند که دراینباره اختلاف را کنار بگذارند و مصوبه مجلس دقیق اجرا شود . ضمن این که نباید حافظه تاریخی مردم را نادیده بگیریم و هزینه فرصت از دست رفته در صنعت هستهای و امتیازات نقدی که به دشمن دادیم را پنهان کنیم.
رئیس جمهور محترم در این موضعگیری فرمودند: «لحن دولت جدید آمریکا تغییر کرده است.»
این در حالی است که مواضع و لحن مقامات جدید آمریکا در کاخ سفید و پنتاگون و وزارت خارجه هیچ تغییری نکرده است و همچنان بر طبل تحریم ها میکوبند. حاضر نیستند به هیچ یک از تعهدات خود عمل کنند.
همین دیروز بایدن وضعیت اضطراری ملی در قبال ایران که پس از پیروزی انقلاب توسط جیمی کارتر به اجرا گذاشته شد را تمدید کرد.وی طی سخنانی همزمان با این تمدید گفته است:« به نظر من لازم است تحریمهای جامع وضع شده، همچنان پایدار بماند!» آیا این دیدگاههای تجاوزکارانه نشانه آن است که لحن آمریکا تغییر پیدا کرده است؟!
هرکس که درست مواضع دولت جدید آمریکا را پیگیری و رصد کند میفهمد که آنها با غلاف خالی از شمشیر ما را تهدید نظامی می کنند و می گویند، توقف کامل برنامه هستهای ایران نیاز به برجام جدید دارد و در رویکرد جدید به قطع نفوذ ایران در منطقه، توقف آزمایشات موشکی بالستیک و حتی مذاکرات در مورد حقوق بشر در ایران می اندیشند و حاضر نیستند یک قدم از این ادعاهای مسخره را از دستور کار خارج کنند. بایدن در دولت اوباما واضع تئوری سه کشور شیعه و سنی و کرد در عراق است و دارد این تئوری را در دولت خود دنبال می کند. حمله به سوریه و عراق در مرز بوکمال این پیام را دارد که دولت باید این پیام ها را درک کند. آیا پیام این تحرکات آن است، تغییری در لحن و مواضع تجاوزکارانه آمریکا وجود دارد؟ اگر انسان یک هوشمندی سیاسی داشته باشد می فهمد لحن بایدن در حرف و عمل همان لحن ترامپ نگونبخت است.
آقای رئیس جمهور در موردFATF هم مطالبی فرمودند که قبلا کارشناسان فنی به او پاسخ دادند و او به هیچ یک از این پاسخها اشاره نکردند و ادعای گذشته خود را تکرار کردند.
یک بحث کلیدی و مهم که هم دولت و مجلس و هم مجمع تشخیص مصلحت روی آن توافق دارند این است که با پذیرش FATF هیچ اتفاقی در اعمال تحریم های بانکی از سوی آمریکا و اروپا نمی افتد. پس اصرار به پیوستن آن برای چیست؟ آیا رئیس جمهور می خواهد همین تدابیری که برای دور زدن تحریم ها صورت می گیرد از طریق پیوستن به این پیمان متوقف شود! و آمریکا تحریمها را هوشمندتر کند؟
چندی پیش رئیس جمهور محترم در جمع اعضای هیئت دولت گفته بودند : «ما حق نداریم با استفاده از تریبون خود با اعصاب مردم بازی كنیم.» این حرف درستی است. چون هر شهروند ایرانی كه امروز به بازار می رود بهویژه برای خرید شب عید، به اندازه كافی اعصابش به هم ریخته است.
اما رئیس جمهور محترم همین توصیه اخلاقی را رعایت نكرد و در جلسه چهارشنبه گذشته هیئت دولت مطالبی را فرمودند كه ربط مستقیم با اعصاب مردم دارد.
ایشان فرمودند: «امروز هم اقتصاد ما بهتر می چرخد و هم سانتریفیوژها»؛ آیا واقعا چرخ اقتصاد ما با تورم بالای 50 درصد بهتر می چرخد؟آیا قدرت خرید مردم در حال حاضر به یك ششم سال 92 می رسد و مردم این را به درستی در كف بازار و كف جیب خود احساس می كنند، چرخ اقتصاد ما خوب می چرخد؟
آیا باپنج نرخی شدن ارز كه محلی برای رانتهای عجیب و غریب عدهای غارتگر بیتالمال شده، چرخ اقتصاد خوب می چرخد؟ آیا خط فقر كه در سال 1392 دو میلیون تومان بود امروز به 10 میلیون تومان رسیده، چرخ اقتصاد خوب میچرخد؟ خود ایشان در ایام تبلیغات انتخابات فرموده بودند: «ملاک در تورم جیب مردم است.»
آیا امروز كه مردم بر طبل مطالبات معیشتی خود می كوبند و ارزیابی درستی از جیب خود دارند و به خوبی آن را حس می كنند؟ چرخ اقتصاد خوب می چرخد؟ مردم این همه خسارت به اقتصاد را از برجام بی فرجام می دانند.برجامی كه دستاورد آن به قرائت بالاترین مقامات سیاسی، اقتصادی
دولت تقریبا هیچ بوده است.همین بازی با اعصاب مردم را معاون اول محترم رئیس جمهور مرتكب شدند . چندی پیش گفتند:«در هیچ دولتی به اندازه دولت تدبیر و امید در كشور پیشرفت نداشتهایم.» این طور شوخی كردن با اعصاب مردم درست نیست! كسی كه در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری با جمله مشهور «مردم عزیز آیا یادتان هست» یك سری اعداد و ارقام را در نقد عملكرد اقتصادی دولت گذشته مطرح كرد كه اگر امروز اعداد و ارقام ركورد اقتصادی دولت را جلوی او بگذاریم ، با موجی از خنده و استهزاء روبهرو می شویم.
رئیس جمهور محترم می گوید: «چرخ سانتریفیوژها می چرخد» این چرخ با مصوبه مجلس تحت عنوان «اقدام راهبردی برای رفع تحریم ها و صیانت از منافع ملی» چرخید که در همان روز تصویب با واکنش منفی رئیس جمهور محترم روبهرو شد. این چرخها با مواضع صریح رهبری مربوط به حرف آخر نظام در مقابله با بدعهدیهای آمریکا دارد میچرخد. قرار بود در این باره «تکصدایی» باشد. اما با مقاومت برخی در دولت به «دوصدایی» مواجه شد. لذا رهبری به دولت و مجلس توصیه کردند که دراینباره اختلاف را کنار بگذارند و مصوبه مجلس دقیق اجرا شود . ضمن این که نباید حافظه تاریخی مردم را نادیده بگیریم و هزینه فرصت از دست رفته در صنعت هستهای و امتیازات نقدی که به دشمن دادیم را پنهان کنیم.
رئیس جمهور محترم در این موضعگیری فرمودند: «لحن دولت جدید آمریکا تغییر کرده است.»
این در حالی است که مواضع و لحن مقامات جدید آمریکا در کاخ سفید و پنتاگون و وزارت خارجه هیچ تغییری نکرده است و همچنان بر طبل تحریم ها میکوبند. حاضر نیستند به هیچ یک از تعهدات خود عمل کنند.
همین دیروز بایدن وضعیت اضطراری ملی در قبال ایران که پس از پیروزی انقلاب توسط جیمی کارتر به اجرا گذاشته شد را تمدید کرد.وی طی سخنانی همزمان با این تمدید گفته است:« به نظر من لازم است تحریمهای جامع وضع شده، همچنان پایدار بماند!» آیا این دیدگاههای تجاوزکارانه نشانه آن است که لحن آمریکا تغییر پیدا کرده است؟!
هرکس که درست مواضع دولت جدید آمریکا را پیگیری و رصد کند میفهمد که آنها با غلاف خالی از شمشیر ما را تهدید نظامی می کنند و می گویند، توقف کامل برنامه هستهای ایران نیاز به برجام جدید دارد و در رویکرد جدید به قطع نفوذ ایران در منطقه، توقف آزمایشات موشکی بالستیک و حتی مذاکرات در مورد حقوق بشر در ایران می اندیشند و حاضر نیستند یک قدم از این ادعاهای مسخره را از دستور کار خارج کنند. بایدن در دولت اوباما واضع تئوری سه کشور شیعه و سنی و کرد در عراق است و دارد این تئوری را در دولت خود دنبال می کند. حمله به سوریه و عراق در مرز بوکمال این پیام را دارد که دولت باید این پیام ها را درک کند. آیا پیام این تحرکات آن است، تغییری در لحن و مواضع تجاوزکارانه آمریکا وجود دارد؟ اگر انسان یک هوشمندی سیاسی داشته باشد می فهمد لحن بایدن در حرف و عمل همان لحن ترامپ نگونبخت است.
آقای رئیس جمهور در موردFATF هم مطالبی فرمودند که قبلا کارشناسان فنی به او پاسخ دادند و او به هیچ یک از این پاسخها اشاره نکردند و ادعای گذشته خود را تکرار کردند.
یک بحث کلیدی و مهم که هم دولت و مجلس و هم مجمع تشخیص مصلحت روی آن توافق دارند این است که با پذیرش FATF هیچ اتفاقی در اعمال تحریم های بانکی از سوی آمریکا و اروپا نمی افتد. پس اصرار به پیوستن آن برای چیست؟ آیا رئیس جمهور می خواهد همین تدابیری که برای دور زدن تحریم ها صورت می گیرد از طریق پیوستن به این پیمان متوقف شود! و آمریکا تحریمها را هوشمندتر کند؟

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 10
حماسههای مقاومت عراق باید برای پاپ تشریح شود
یک تحلیلگر لبنانی تأکید کرد : باید در سفر پاپ به عراق، حماسه سازیها و جانفشانیهای محور مقاومت برای او به صورتی دقیق تشریح شود.
فادی اسماعیل بودیه در گفتوگو با« رسالت» اظهار داشت :« سفر رهبر کاتولیکهای جهان به عراق در حالی صورت گرفته است که امروز به برکت خون شهدای مقاومت و جانفشانی آنها در برابر تروریسم آمریکایی-صهیونیستی داعش، امنیت مناسبی بر این کشور حاکم است. اگر رزمندگان حشد الشعبی در مقابل آمریکا و مهرههای داعش تسلیم شده بودند، امروز شاهد این آرامش در عراق نبودیم. این قدرت مقاومت است. قدرتی که باید برای پاپ بهصورت کامل تشریح شود. سردبیر مجله المرایا در ادامه افزود:« بدون شک راه خروج عراق از همه بحرانها و حرکت روبهجلوی این کشور در منطقه و جهان، تأکید بر گفتمان مقاومت در راستای خنثیسازی توطئههای دشمنان میباشد. زمانی که رزمندگان مقاومت بهفرمان مرجعیت شیعه و با فرماندهی شهدای بزرگواری مانند حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی در مقابل دشمن قرار گرفتند، نقشه کسانی که در صدد تجزیه عراق و کشتار شیعیان، اهل تسنن و مسیحیها و پیروان دیگر ادیان در عراق بودند را نقش بر آب ساختند.»
فادی اسماعیل بودیه در گفتوگو با« رسالت» اظهار داشت :« سفر رهبر کاتولیکهای جهان به عراق در حالی صورت گرفته است که امروز به برکت خون شهدای مقاومت و جانفشانی آنها در برابر تروریسم آمریکایی-صهیونیستی داعش، امنیت مناسبی بر این کشور حاکم است. اگر رزمندگان حشد الشعبی در مقابل آمریکا و مهرههای داعش تسلیم شده بودند، امروز شاهد این آرامش در عراق نبودیم. این قدرت مقاومت است. قدرتی که باید برای پاپ بهصورت کامل تشریح شود. سردبیر مجله المرایا در ادامه افزود:« بدون شک راه خروج عراق از همه بحرانها و حرکت روبهجلوی این کشور در منطقه و جهان، تأکید بر گفتمان مقاومت در راستای خنثیسازی توطئههای دشمنان میباشد. زمانی که رزمندگان مقاومت بهفرمان مرجعیت شیعه و با فرماندهی شهدای بزرگواری مانند حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی در مقابل دشمن قرار گرفتند، نقشه کسانی که در صدد تجزیه عراق و کشتار شیعیان، اهل تسنن و مسیحیها و پیروان دیگر ادیان در عراق بودند را نقش بر آب ساختند.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 11
قانون اقدام راهبردی با هم صدایی تمامی مسئولان در حال اجراست
گروه سیاسی
ابوالفضل عمویی ،سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» درباره عقبنشینی اروپاییها از پیگیری قطعنامه ضد ایرانی در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و آخرین تحولات مرتبط با پرونده هستهای کشورمان، اظهار داشت: همصدایی و ایستادگی مسئولان در اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، یکی از عوامل مؤثر در راستای جلوگیری از اقدام زیاده خواهانه کشورهای اروپایی برای صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران بود. تلاش دولتهای غربی برای صدور قطعنامه میتوانست منجر به تخریب تفاهم فنی گردد که بین ایران و مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت گرفته است. ایران این تفاهم را براساس حسن نیت انجام داده درحالیکه نیاز و الزامی برای اجرای آن نداشته است، بااینحال وقوع هرگونه اقدام ضد ایرانی از سوی اروپاییها در شورای حکام میتوانست منجر به تخریب روند تفاهمات شود.
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، درواقع روند اعمال فشار بر ایران را تغییر داده و طرف غربی را ملزم کرده تا چندین بار نسبت به حرکتها و برنامههای خودشان در قبال ایران بازنگری داشته باشند. بر همین اساس، آنها بهخوبی آگاه هستند که امروز ایران به توانمندی غنیسازی 20 درصد رسیده است و تعهدی برای اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی ندارد. علاوه بر آن، آغاز نسل جدید سانتریفیوژها را هم شاهد هستیم. بنابراین قانون اقدام راهبردی که هماکنون با همصدایی و وحدت تمامی مسئولان در حال اجراست، یکی از عناصر قدرت جمهوری اسلامی ایران در عرصههای بینالمللی محسوب میشود.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس افزود: مقامات آمریکایی در سطوح مختلف اعتراف کردهاند سیاست فشار حداکثریشان علیه ایران شکست خورده است، گرچه این اعتراف آنان اقدام درستی است اما کافی نیست. آنها باید اقدام مؤثری در راستای لغو تحریمها انجام بدهند. برای ایران موضوع بازگشتن به برجام یا خروج از آن مطرح نیست، بلکه موضوع این است ما به این دلیل به برجام وارد شدیم و تعهدات را پذیرفته و اجرایی کردیم که درنتیجه آن تحریمها علیه کشور لغو شود، بنابراین در حال حاضر نیز قانون اقدام راهبردی را لغو هرچه سریعتر تحریمها اجرایی میکنیم. عمویی همچنین تصریح کرد: پیشنهادات کوچک برای ما چندان جذاب نیست و در حال حاضر نیز اقتصاد کشور مسیر خودش را یافته است. اما مسئله اصلی، لغو مؤثر تحریمهاست بهنحویکه بتوان ارزیابی کرد لغو تحریمها تنها بر روی کاغذ صورت نگرفته و واقعا امکان فروش نفت و دسترسی به منابع حاصل از فروش آن برای خرید تمامی کالاهای کشور در حد مطلوب فراهم است. تازه پسازآن به بررسی دیگر اقدامات بعدی کشور خواهیم پرداخت. این موضوع در قالب ماده 7 قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها نیز تأکید شده، درصورتیکه طرف مقابل اقدامی را در جهت لغو تحریمها انجام بدهد دولت گزارش مربوط به آن را به مجلس ارسال میکند و پسازآن مجلس تصمیمگیری خواهد کرد که ایران چه تعهداتی را عملیاتی کند.
ابوالفضل عمویی ،سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» درباره عقبنشینی اروپاییها از پیگیری قطعنامه ضد ایرانی در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و آخرین تحولات مرتبط با پرونده هستهای کشورمان، اظهار داشت: همصدایی و ایستادگی مسئولان در اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، یکی از عوامل مؤثر در راستای جلوگیری از اقدام زیاده خواهانه کشورهای اروپایی برای صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران بود. تلاش دولتهای غربی برای صدور قطعنامه میتوانست منجر به تخریب تفاهم فنی گردد که بین ایران و مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت گرفته است. ایران این تفاهم را براساس حسن نیت انجام داده درحالیکه نیاز و الزامی برای اجرای آن نداشته است، بااینحال وقوع هرگونه اقدام ضد ایرانی از سوی اروپاییها در شورای حکام میتوانست منجر به تخریب روند تفاهمات شود.
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، درواقع روند اعمال فشار بر ایران را تغییر داده و طرف غربی را ملزم کرده تا چندین بار نسبت به حرکتها و برنامههای خودشان در قبال ایران بازنگری داشته باشند. بر همین اساس، آنها بهخوبی آگاه هستند که امروز ایران به توانمندی غنیسازی 20 درصد رسیده است و تعهدی برای اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی ندارد. علاوه بر آن، آغاز نسل جدید سانتریفیوژها را هم شاهد هستیم. بنابراین قانون اقدام راهبردی که هماکنون با همصدایی و وحدت تمامی مسئولان در حال اجراست، یکی از عناصر قدرت جمهوری اسلامی ایران در عرصههای بینالمللی محسوب میشود.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس افزود: مقامات آمریکایی در سطوح مختلف اعتراف کردهاند سیاست فشار حداکثریشان علیه ایران شکست خورده است، گرچه این اعتراف آنان اقدام درستی است اما کافی نیست. آنها باید اقدام مؤثری در راستای لغو تحریمها انجام بدهند. برای ایران موضوع بازگشتن به برجام یا خروج از آن مطرح نیست، بلکه موضوع این است ما به این دلیل به برجام وارد شدیم و تعهدات را پذیرفته و اجرایی کردیم که درنتیجه آن تحریمها علیه کشور لغو شود، بنابراین در حال حاضر نیز قانون اقدام راهبردی را لغو هرچه سریعتر تحریمها اجرایی میکنیم. عمویی همچنین تصریح کرد: پیشنهادات کوچک برای ما چندان جذاب نیست و در حال حاضر نیز اقتصاد کشور مسیر خودش را یافته است. اما مسئله اصلی، لغو مؤثر تحریمهاست بهنحویکه بتوان ارزیابی کرد لغو تحریمها تنها بر روی کاغذ صورت نگرفته و واقعا امکان فروش نفت و دسترسی به منابع حاصل از فروش آن برای خرید تمامی کالاهای کشور در حد مطلوب فراهم است. تازه پسازآن به بررسی دیگر اقدامات بعدی کشور خواهیم پرداخت. این موضوع در قالب ماده 7 قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها نیز تأکید شده، درصورتیکه طرف مقابل اقدامی را در جهت لغو تحریمها انجام بدهد دولت گزارش مربوط به آن را به مجلس ارسال میکند و پسازآن مجلس تصمیمگیری خواهد کرد که ایران چه تعهداتی را عملیاتی کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 22
پاپ مهمان ایمن عراق
فاطمه سیاحی
سفر پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان به عراق برای اولین بار را میتوان از ابعاد مختلفی بررسی کرد؛ نکته مهمی که باید پاپ فرانسیس و بسیاری از کشورهای غربی از آن آگاه باشند این است که این آزادی و حضور، مرهون خون هایی است که با درایت مرجعیت شیعه عراق و شهامت جوانان محور مقاومت به دست آمد.
در حالی که در زمان حضور نیروهای آمریکایی در عراق نه تنها امنیت به عراق بازنگشت بلکه در زمان جولان داعش در این کشور جنگ زده، شاهد بی ثباتی و از دست رفتن اراضی زیادی از این کشور به دست نیروهای تکفیری بودیم.از سوی دیگر این سفر در ابعاد مسائل دینی و مذهبی هم قابلملاحظه و بررسی است. این سفر که در نوع خود سفری زیارتی و فرهنگی محسوب میشود، میتواند به فرصتی ارزشمند برای صلح و کاهش آلام و رنج ملت عراق و بهخصوص مسیحیانِ آسیبدیده از هجوم داعش در این کشور تبدیل شود. از اهمیت این سفر همین بس که عراق بعد از دو دهه در صدر رسانههای جهان قرار گرفت و بیش از ۳۰۰ شبکه تلویزیونی برنامههای مختلف این سفر، ازجمله دیدار با مقامات دولتی در بغداد و خصوصا دیدار پاپ فرانسیس با آیتالله سیستانی را مستقیما پوشش دادند. امیدواریها در داخل و خارج عراق در رابطه با این سفر به این است که کشوری که سالها دغدغه اصلیاش امنیت بوده و هست، بتواند بهواسطه «معنویت» تغییری در «سیاست» خود ایجاد کند. این روزها درودیوارهای عراق بعد از مدتها که جای اثر گلوله و تفنگ بوده، جای بنرها و پلاکاردهایی است که سفر یکی از مهمترین رهبران دینی جهان را به کشورشان و خصوصا شهر نجف اشرف خوش آمد میگویند. باید امیدوار بود که این استقبال و حمایت مردمی بتواند پشتوانه انجام پروژههای مشترک بینالادیانی در عراق باشد؛ پروژههایی که افزایش مبادلات دینی و گفتوگوهای اعتقادی را وسیلهای برای کمک به جامعه بشریِ آسیب دیده از تصمیمات سیاسی، تهاجمات نظامی و قدرتطلبیها مهلک در این کشور قرار دهند.نکته شایان توجه در این خصوص این که تاریخ مبیّن این واقعیت است که همواره رهبران شیعیمذهب از جهان اسلام، پیشگام و پیشقدمِ گفتوگوها با دین مسیحیت هستند. البته این خود دلیل آشکاری بر پویایی فقه و عمل شیعی است که در مقایسه با سایر مذاهب اسلامی همواره حرکتش با نیازهای زمانه هماهنگ بوده است.
قبل از آیتالله سیستانی، امام موسی صدر، چه در حوزه نظر و چه عمل حامی و مدافع مسیحیان در منطقه و خصوصا لبنان بود. وی اعتقاد داشت که مسیحیان حلقه وصل شرق به غرب هستند و این ارتباط انسانی را میتوان بهوسیله آنان ایجاد کرد. امام موسی صدر با صحبت از ایده «تتابع و تکامل ادیان آسمانی» اهداف همه ادیان را یکی دانست و مبنای آن را یگانگی خداوند عنوان کرد. تلاشهای امام موسی صدر از حوزه نظر هم فراتر رفت و در سال ۱۹۷۶ دیداری با پاپ واتیکان داشت. بعدازآن نقشی که برای مسیحیان در ساخت و عمران کشور لبنان به رسمیت شناخت، گویای اهمیت این اقلیت در منطقه شد.آیتالله سیستانی نیز در فتوای جهاد خود و تشکیل نیروهای داوطلب مردمی در مبارزه با داعش، رسما مسیحیان را در ساخت و بافت حشدالشعبی مشارکت داد. این نمونهای از عملگرایی در میدان دادن و سهیم کردن اقلیت ۷۰۰ هزارنفری مسیحیان عراق، توسط ایشان بود. حالا پاپ فرانسیس هدفِ احیای امید و کاهش ترسها از شروع نزاعهای فرقهای در عراق را به کمک این رهبر شیعیمذهب قابل تحقق دانسته و با حضور پیدا کردن در منزل شخصی ایشان بر اهمیت این جایگاه افزوده است. بیدلیل نیست که شب گذشته، هشتگ نخست نیروهای طرفدار محور مقاومت در عراق به آیتالله سیستانی اختصاص یافت؛ کاربران نوشتند: «ألسيستانی هيبة الاسلام/سیستانی هیبت اسلام است.» اسلام را یکپارچه دیدن، اتفاق و رویدادی کمنظیر برای مسلمانان است که همواره تضادها بین مذاهب دین بالاست.اما امروز آیتالله سیستانی در دیدار با پاپ فرانسیس، فقط نماینده تشیع نبود؛ بلکه نماینده جهان اسلام، نماینده عراق، مدافع حقوق انسانی اقلیتها و حتی حامی مستضعفان منطقه بود. بهطوریکه مشاهده کردیم یکی از محورهای اصلی گفتوگوی پاپ فرانسیس و ایشان به انتقاد از بیعدالتی، ظلم، فقر و آزار و اذیتهای مذهبی و فکری اختصاص یافت. محور مهم دیگر صحبتهای آیتالله سیستانی در این دیدار به محکومیت جنگها و خشونتها [در ابعاد مختلف از محاصره اقتصادی گرفته تا آوارگی بسیاری از مردم منطقه بهخصوص رنج فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی] بود که دغدغههای فراسرزمینی ایشان را منعکس میکرد. موضع مشترک شخصیتهای دینی رجال سیاسی و مسئولین اجرایی عراق در کنار یکدیگر و حمایتِ هماهنگ از این سفر و اهداف آن نشاندهنده این بود که بغداد، خود را نیازمند اتفاقات امیدوارکننده میداند.حال چه خوب که این امید را دین اسلام و مذهب تشیع بتواند در همگرایی با سایر ادیان رقم بزند. نکته پایانی این است که برخلاف تبلیغات سوء برخی جریانهای دشمن عراق، نهتنها از بُرد محور مقاومت طی این سفر کم نشد بلکه کارآیی و اهداف ارزشمند استراتژیهای دفاعی آنها را در بحبوحه بحران تروریسم نشان داد و کمک کرد تا ثمرات و نتایج ایجابی تلاشهای آنان در مقابل چشمان مردم جهان با هر آئین و مسلکی به نمایش درآید. تصاویر شهید ابومهدی المهندس در کنار مسیحیان و دست سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که حافظ و مدافع کیان مسیحیت در کشوری اسلامی بود، شیعههراسی و حتی اسلامهراسی را مورد هدف قرار داد و واقعیتها را آشکار کرد. حشدالشعبی در این سفر سهروزه هم گارد محافظ پاپ فرانسیس است تا نشان دهد نیروهای مردمی همچنان یگانه مرجعِ دفاع از عراق و منافع ملی آن هستند.
سفر پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان به عراق برای اولین بار را میتوان از ابعاد مختلفی بررسی کرد؛ نکته مهمی که باید پاپ فرانسیس و بسیاری از کشورهای غربی از آن آگاه باشند این است که این آزادی و حضور، مرهون خون هایی است که با درایت مرجعیت شیعه عراق و شهامت جوانان محور مقاومت به دست آمد.
در حالی که در زمان حضور نیروهای آمریکایی در عراق نه تنها امنیت به عراق بازنگشت بلکه در زمان جولان داعش در این کشور جنگ زده، شاهد بی ثباتی و از دست رفتن اراضی زیادی از این کشور به دست نیروهای تکفیری بودیم.از سوی دیگر این سفر در ابعاد مسائل دینی و مذهبی هم قابلملاحظه و بررسی است. این سفر که در نوع خود سفری زیارتی و فرهنگی محسوب میشود، میتواند به فرصتی ارزشمند برای صلح و کاهش آلام و رنج ملت عراق و بهخصوص مسیحیانِ آسیبدیده از هجوم داعش در این کشور تبدیل شود. از اهمیت این سفر همین بس که عراق بعد از دو دهه در صدر رسانههای جهان قرار گرفت و بیش از ۳۰۰ شبکه تلویزیونی برنامههای مختلف این سفر، ازجمله دیدار با مقامات دولتی در بغداد و خصوصا دیدار پاپ فرانسیس با آیتالله سیستانی را مستقیما پوشش دادند. امیدواریها در داخل و خارج عراق در رابطه با این سفر به این است که کشوری که سالها دغدغه اصلیاش امنیت بوده و هست، بتواند بهواسطه «معنویت» تغییری در «سیاست» خود ایجاد کند. این روزها درودیوارهای عراق بعد از مدتها که جای اثر گلوله و تفنگ بوده، جای بنرها و پلاکاردهایی است که سفر یکی از مهمترین رهبران دینی جهان را به کشورشان و خصوصا شهر نجف اشرف خوش آمد میگویند. باید امیدوار بود که این استقبال و حمایت مردمی بتواند پشتوانه انجام پروژههای مشترک بینالادیانی در عراق باشد؛ پروژههایی که افزایش مبادلات دینی و گفتوگوهای اعتقادی را وسیلهای برای کمک به جامعه بشریِ آسیب دیده از تصمیمات سیاسی، تهاجمات نظامی و قدرتطلبیها مهلک در این کشور قرار دهند.نکته شایان توجه در این خصوص این که تاریخ مبیّن این واقعیت است که همواره رهبران شیعیمذهب از جهان اسلام، پیشگام و پیشقدمِ گفتوگوها با دین مسیحیت هستند. البته این خود دلیل آشکاری بر پویایی فقه و عمل شیعی است که در مقایسه با سایر مذاهب اسلامی همواره حرکتش با نیازهای زمانه هماهنگ بوده است.
قبل از آیتالله سیستانی، امام موسی صدر، چه در حوزه نظر و چه عمل حامی و مدافع مسیحیان در منطقه و خصوصا لبنان بود. وی اعتقاد داشت که مسیحیان حلقه وصل شرق به غرب هستند و این ارتباط انسانی را میتوان بهوسیله آنان ایجاد کرد. امام موسی صدر با صحبت از ایده «تتابع و تکامل ادیان آسمانی» اهداف همه ادیان را یکی دانست و مبنای آن را یگانگی خداوند عنوان کرد. تلاشهای امام موسی صدر از حوزه نظر هم فراتر رفت و در سال ۱۹۷۶ دیداری با پاپ واتیکان داشت. بعدازآن نقشی که برای مسیحیان در ساخت و عمران کشور لبنان به رسمیت شناخت، گویای اهمیت این اقلیت در منطقه شد.آیتالله سیستانی نیز در فتوای جهاد خود و تشکیل نیروهای داوطلب مردمی در مبارزه با داعش، رسما مسیحیان را در ساخت و بافت حشدالشعبی مشارکت داد. این نمونهای از عملگرایی در میدان دادن و سهیم کردن اقلیت ۷۰۰ هزارنفری مسیحیان عراق، توسط ایشان بود. حالا پاپ فرانسیس هدفِ احیای امید و کاهش ترسها از شروع نزاعهای فرقهای در عراق را به کمک این رهبر شیعیمذهب قابل تحقق دانسته و با حضور پیدا کردن در منزل شخصی ایشان بر اهمیت این جایگاه افزوده است. بیدلیل نیست که شب گذشته، هشتگ نخست نیروهای طرفدار محور مقاومت در عراق به آیتالله سیستانی اختصاص یافت؛ کاربران نوشتند: «ألسيستانی هيبة الاسلام/سیستانی هیبت اسلام است.» اسلام را یکپارچه دیدن، اتفاق و رویدادی کمنظیر برای مسلمانان است که همواره تضادها بین مذاهب دین بالاست.اما امروز آیتالله سیستانی در دیدار با پاپ فرانسیس، فقط نماینده تشیع نبود؛ بلکه نماینده جهان اسلام، نماینده عراق، مدافع حقوق انسانی اقلیتها و حتی حامی مستضعفان منطقه بود. بهطوریکه مشاهده کردیم یکی از محورهای اصلی گفتوگوی پاپ فرانسیس و ایشان به انتقاد از بیعدالتی، ظلم، فقر و آزار و اذیتهای مذهبی و فکری اختصاص یافت. محور مهم دیگر صحبتهای آیتالله سیستانی در این دیدار به محکومیت جنگها و خشونتها [در ابعاد مختلف از محاصره اقتصادی گرفته تا آوارگی بسیاری از مردم منطقه بهخصوص رنج فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی] بود که دغدغههای فراسرزمینی ایشان را منعکس میکرد. موضع مشترک شخصیتهای دینی رجال سیاسی و مسئولین اجرایی عراق در کنار یکدیگر و حمایتِ هماهنگ از این سفر و اهداف آن نشاندهنده این بود که بغداد، خود را نیازمند اتفاقات امیدوارکننده میداند.حال چه خوب که این امید را دین اسلام و مذهب تشیع بتواند در همگرایی با سایر ادیان رقم بزند. نکته پایانی این است که برخلاف تبلیغات سوء برخی جریانهای دشمن عراق، نهتنها از بُرد محور مقاومت طی این سفر کم نشد بلکه کارآیی و اهداف ارزشمند استراتژیهای دفاعی آنها را در بحبوحه بحران تروریسم نشان داد و کمک کرد تا ثمرات و نتایج ایجابی تلاشهای آنان در مقابل چشمان مردم جهان با هر آئین و مسلکی به نمایش درآید. تصاویر شهید ابومهدی المهندس در کنار مسیحیان و دست سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که حافظ و مدافع کیان مسیحیت در کشوری اسلامی بود، شیعههراسی و حتی اسلامهراسی را مورد هدف قرار داد و واقعیتها را آشکار کرد. حشدالشعبی در این سفر سهروزه هم گارد محافظ پاپ فرانسیس است تا نشان دهد نیروهای مردمی همچنان یگانه مرجعِ دفاع از عراق و منافع ملی آن هستند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 13
نه آبی نه قرمز نه حتی زرد طلایی سفر بیسفر
گروه اجتماعی
همین دو هفته قبل، گز نکرده بریدیم و دوختیم و کار به جایی رسید که معاون وزارت گردشگری از پذیرش ستاد ملی مقابله با کرونا برای صدور مجوز سفر گفت و جامعه پزشکی، صریح نسبت به این تصمیم واکنش نشان دادند که با راه افتادن مسافرتها باید منتظر عواقب بدتر باشیم. همین حالا ویروس جهش یافته منتشر شده، ویروسی که علاوه بر سرایت بالا کشندهتر است، بنابراین سفر به شهرهای قرمز و نارنجی ممنوع شده و این عبارت یعنی میتوان به نقاط زرد و آبی سفر کرد، مشروط بر آنکه پروتکلهای سختگیرانه اعمال شود اما وزیر بهداشت میگوید، رفتن به سفر را حتی در خیالمان هم نباید تصور کنیم. انگار مسئولان ما با مردم تعارف دارند و یا تمایل ندارند صنعت گردشگری بیش از این آسیب ببیند، وگرنه سفر را به طورکلی ممنوع اعلام میکردند.
این روزها فروش بلیت هواپیما، اتوبوس و قطار برای مقاصد گردشگری ادامه دارد و دفاتر خدمات مسافرتی نیز تورهای گردشگری برگزار کرده اند، درحالی که رئیس جمهور، نرفتن سفر را بهتر از رفتن میداند و هشدار میدهد: «اگر کسانی اصرار دارند سفر بروند و یا برایشان واجب است باید خیلی مراقب رعایت پروتکلهای بهداشتی باشند!»
«سفر بی سفر» هم؛ گزاره ای است که از گفتههای وزیر بهداشت به ذهنمان متبادر می شود. او روز جمعه قبل از آنکه بخواهد ستاد ملی مبارزه با کرونا برای روز شنبه تشکیل جلسه بدهد، گفته، «مسافرت به عنوان اصلی ترین عامل در گردش ویروس بسیار مؤثر است و مطلقا موافق هیچ مسافرتی نیستیم.» اما روز گذشته کسی گوشش بدهکار این حرفها نبود و فقط سفر به شهرهای قرمز و نارنجی ممنوع شد! گویا صرفا این نقاط نگرانکننده هستند و مردم می توانند با خیال جمع و خاطری آسوده راهی مناطق سفید، آبی و زرد شوند! انگار مسئولان ما عزمشان را جزم کردهاند که نقاط کمخطر هم به وضعیت نقاط پرخطر دچار شوند و شاید موضوع به اظهارات وزیرگردشگری بازمی گردد که گفته:« وزارت بهداشت درباره سفرهای مدیریت شده که تحت نظارت وزارت گردشگری انجام می شود، نگرانی ندارد.» و شاید سخنان ولی تیموری، معاون وزارت گردشگری که اعلام کرده:«ستاد ملی مقابله با کرونا را برای انجام سفرهای نوروز ۱۴۰۰ در قالب تورهای مسافرتی و نیز با رزرو مراکز اقامتی دارای مجوز متقاعد کند.» حال آنکه وزیر بهداشت خرید بلیت سفر توسط مردم را غیرمنطقی دانسته و عنوان کرده با ویروس جهشیافته «نمیشود شوخی کرد.» او با صراحت تمام گفته، هیچ اجازهای در زمینه «تأیید سفر و پیشفروش بلیتهای نوروزی» نداده است. به هر روی خیلیها راهی آژانسهای مسافرتی شدهاند و برای عید نوروز کلی طرح و برنامه چیدهاند و احتمال دارد، ستاد ملی مبارزه با کرونا باتوجه به استقبال گسترده مردم از مسافرت های نوروزی، دیگر نتوانسته مقاومت لازم را به خرج دهد!
سفر با تور و اقامت در هتل به معنای کنترل ویروس نیست
یازدهم اسفندماه یعنی درست یک هفته قبل، ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت در برنامهای تلویزیونی به تشریح وضعیت سفرهای نوروزی پرداخت و گفت سفر به شهرهای زرد مشروط است:«در حال حاضر بیش از نیمی از شهرهای کشور در وضعیت زرد قرار دارند و امکان سفر به این شهرها وجود دارد، اما با توجه به شرایط کرونایی کشور، رفتن به بعضی از شهرهای زرد را ممنوع کردهایم.» اواخر بهمنماه هم فریدون محمدی، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی البرز از جلسهای گفت که با حضور معاون گردشگری کشور و مدیران اداراتکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استانها برگزار شده و سفرهای نوروزی در سراسر کشور درصورت رعایت دستورالعملهای بهداشتی امکانپذیر خواهد بود!
دوم اسفندماه هم علیرضا رئیسی، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا، سفرهای نوروزی سال آینده را در چهار دسته تقسیمبندی کرد و گفت:«سفرها را میتوان در چهار دسته تقسیمبندی کرد؛ یک گروه از افراد ممکن است با تور به سفر بروند که از قبل تحت نظارت تور برنامهریزیشده و هتلشان و گردشهایی که میروند، براساس برنامهریزی و تحت نظارت خواهد بود که سازمان گردشگری میتواند اینها را پوشش دهد. گروه دوم افرادی هستند که ممکن است برای رزرو هتل و اسکانشان با تور هماهنگ کنند، اما با ماشین شخصی یا پرواز و... سفر کنند که این گروه هم قابلیت نظارت و کنترل را دارند. گروه سوم افرادی هستند که خودشان به مسافرت میروند و ممکن است به ویلاها و جاهای دیگری بروند که تحت نظارت نیست و گروه چهارم هم مسافرت کرده و در محل سفر اقدام به چادرزدن میکنند. میتوان گروه یک و دو را تحت نظارت و کنترل قرار داد، سفر گروه چهار میتواند ممنوع باشد، اما مشکل گروه سوم است که واقعا این گروه قابل کنترل و نظارت نیست.» این اظهارات به شکل علنی و واضح نشان می دهد، هدف احیای دوباره صنعت گردشگری است، وگرنه سفر با تور و اقامت در هتل به معنای کنترل ویروس نیست. علیرضا رئیسی، چند روز بعد از این اظهارات، پیشبینی کرد که «باید نگران باشیم. با توجه به اینکه پیک بعدی بیماری ممکن است در فروردینماه رخ دهد، سفرها میتواند پیک را بسیار شعلهور کند.» سخنگوی ستاد ملی مبارزه با کرونا گفته بود که «با توجه به شرایط فعلی بیماری و افت پروتکلهای بهداشتی به نظر من سفرهای نوروزی تقریبا منتفی است، مگر اینکه در دو، سه هفته آینده رعایت پروتکلها افزایش یابد و تعداد شهرهای آبی خیلی زیاد شود.» این درحالی است که تعداد شهرهای آبی روزبهروز درحال کاهش است.
گرچه سخنگوی ستاد ملی مبارزه با کرونا تأکید کرده بود:«مردم اقدام به رزرو بلیت هواپیما، قطار و... برای نوروز ۱۴۰۰ نکنند، چون ما در یک جنگ غیرقابل پیشبینی با ویروس هستیم و تا زمانی که واکسیناسیون کافی انجام نشود، هر لحظه منتظر یک تغییر رفتار و جهش عجیب از سوی ویروس هستیم.» اما آنقدر اظهارنظرها در این روزها دوگانه و متناقض بوده است که مردم برنامه سفر چیدهاند و بلیتهایشان را خریدهاند و نکته تأملبرانگیز آن است که علیرضا رئیسی، دیروز نسبت به خطر موج جدید با شکلگیری سفرها اشاره داشت و از مردم درخواست کرد تا حد امکان سفر نروند. او به سخنان وزیر بهداشت هم گریزی زد، اینکه سعید نمکی گفته، سفرها میتواند بسیار خطرناک باشد و منجر به انتقال ویروس شود و این ویروس جهش یافته که قدرت سرایت بالایی دارد، اگر از استانی به استان دیگر جابهجا شود، قطعا میتواند آن استان را درگیر کند و اگر این سفرها اتفاق بیفتد، استانی که اکنون وضعیت باثباتی دارد، میتواند قطعا وضعیتش بدتر شود و موج جدیدی شکل بگیرد. رئیسی خطاب به مردم گفت، باید سفرها تا حد امکان انجام نشود: «درست است که مردم واقعا تحتفشار بوده و هستند. اکنون سه عید میگذرد؛ سال ۱۳۹۸ سیل بود، ۱۳۹۹ کرونا و امسال هم کرونا و ویروس جهش یافته. گرچه شاید فشار روحی و روانی و خستگی مردم باعث شود که تحمل و آسیبپذیری را داشته باشند، اما خواهشی که داریم این است که تا حد امکان این سفرها به هیچ وجه انجام نشود تا امسال را هم با شرایط ثابتی بگذرانیم و از سال آینده که بحث واکسیناسیون کاملتر میشود ، قطعا سالهای بعد میتوانیم تعطیلات بهتری داشته باشیم، آن هم همراه با عزیزانمان در کنار یکدیگر و مبادا به دلیل سفرهای چند روزه، عزیزانمان دیگر در کنار ما نباشند که این ضایعهای جبرانناپذیر است.» رئیسی همه این حرفها را زد تا بگوید:«علی رغم صحبتهایی که شد در ستاد ملی هم بحث شد و نظر عزیزان این است که بر اساس مصوبهای که در ستاد داشتیم این بود که در شهرهای قرمز و نارنجی سفر کاملا ممنوع شود و در سایر شهرها اعم از زرد و آبی با رعایت پروتکلهای بسیار سختگیرانه بتوانند سفرهای ضروری خودشان را انجام دهند.»
تمنا و توصیه مسئولان برای سفر نرفتن مردم به جای ممانعت از انجام مسافرت ها، نمایانگر وضعیت رهای کنترل کرونا در کشور است و تاکنون به علت اتخاذ همین شیوه نتوانسته ایم بر این ویروس فائق آییم و باید منتظر اتفاقات ناگوار بعدی باشیم.
سیاستهای یک بام و دو هوا!
در این رابطه با مسعود یونسیان، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران گفتوگو کردیم. او از بابت تصمیم ستادملی مبارزه با کرونا ناراحت است، به این دلیل که باید سفرها به طورکلی ممنوع می شد. یونسیان به «رسالت» می گوید:«اینگونه تصمیمات به منزله خودکشی دسته جمعی است. اصطلاحا می گویند هر خانواده ای به دور خودش حبابی دارد، آن حباب یعنی افرادی که باهم درتماس بوده اند. شهرها و جوامع نیز دارای چنین حبابی هستند، به عنوان مثال احتمال دارد در یک شهر به دلیل ابتلای زیادی که صورت گرفته، آدمها به درجاتی از مصونیت رسیده باشند و در آنجا آلودگی رخ ندهد اما وقتی رفت و آمد بین این شهرها اتفاق می افتد، اوضاع نگرانکننده می شود چون ممکن است تست افراد منفی باشد اما آلودگی آنها چند روز بعد خود را نشان بدهد. بنابراین هرقدر امتزاج جمعیتها بیشتر باشد، در قسمت های سفید و زرد افزایش بیماری را مشاهده خواهیم کرد. ما بارها این مسئله را تجربه کرده ایم، نمی دانم ما چندبار باید یک مسئله را تجربه کنیم تا هم مردم و هم مسئولان ما موضوع را جدی بگیرند. همچنین سفر از طریق تورهای گردشگری به اندازه سفرهای عادی شهروندان با وسایل نقلیه شخصی خطرناک است و درحالی مسافرت به مناطق قرمز و نارنجی ممنوع شده که باید سفر به مناطق سفید، زرد و آبی ممنوع میشد، چون افراد با خودشان آلودگی را جابهجا میکنند. بنابراین بهتر بود مسافرتها را به طورکلی لغو میکردند. بعدهم محدودیتی که در مسافرت ایجاد می شود، نباید صرفا محدود به خودروهای سواری باشد. اتفاقا ما در اتوبوس دچار مشکلیم که تعداد زیادی در فضایی بدون تهویه کنارهم نشسته اند. مسئله بعدی این است که اگر میخواهیم سفر رفتن را به شکل جدی محدود کنیم، باید هتلها هم تعطیل شوند، معنا ندارد که بگویید سفر ممنوع است اما فقط خودروی سواری را ممنوع کنیم. این خودرو کمترین ریسک انتقال را دارد، به خاطر اینکه آدمها زیر یک سقف زندگی میکنند و قبلا آلودگی را به یکدیگر منتقل کردهاند و اگر قرار است ممنوعیتی در کار باشد، در وهله اول باید هتل ها تعطیل شوند و چنانچه کسی، کار اضطراری دارد باید با مجوزی که از فرمانداری میگیرد، سفر کند. تورها هم باید تعطیل شوند. نمیتوانیم سیاست یک بام و دو هوا را اتخاذ کنیم. بحث مسافرت هم به تنهایی مطرح نیست. ما تصاویر بازار تهران را دیدهایم، نمی شود بازارها باز باشد، بعد از مردم بخواهیم که بازار نروند. ما باید به مسائل، جامع نگاه کنیم و در صورت تعطیلی بازار از کسبه به صورت نسبی حمایت کرده و اگر تخطی کردند، جریمه کنیم، اما اینکه دولت پای خودش را کنار بکشد و خسارتی نپردازد و از آن طرف هم نیروی انتظامی به شکل جدی برخورد نکند، فایده ای ندارد.»
یونسیان در مورد اعمال قرنطینه باتوجه به پایان سال و در پیش بودن تعطیلات نوروز به منظور کنترل بیماری میگوید:«شاید قرنطینهای که سال قبل مدنظر بود امسال مورد توجه نباشد، به این خاطر که دسترسیهای ما به تست بیشتر است، فقط باید به جابهجاییهای کنترل شده اهمیت بدهیم، یعنی مشاغلی که ضرورتی ندارد، تعطیل شوند اما متأسفانه نه مدیریتی در بخش مشاغل و نه در بخش سفرها وجود ندارد و از محدودیت ها فقط منع تردد 9 شب باقی مانده است و برای سفرها نیز برنامه ریزی صورت نگرفته و به جای لغو آن، فقط سفر به شهرهای قرمز و نارنجی را ممنوع کرده ایم که این تصمیم به تنهایی نمی تواند موفقیت در کنترل بیماری را به همراه داشته باشد.»
نمیتوان برای نجات صنعت گردشگری جان مردم را به خطر انداخت
سید علیرضا ناجی، رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هم به «رسالت» می گوید:«بسیاری از آژانسهای مسافرتی، بلیتهایشان را پیش فروش کرده اند، درحالی که سفر به هر نقطه ای حتی سفید و آبی و زرد هم ما را دچار مشکل خواهد کرد. این رویه درست نیست. ما با واریانتی روبه رو هستیم که بسیار انتقالپذیر است و طی روزها و هفته های گذشته، دستورالعملی را برای سفر درنظر گرفتند و خیلیها در حال حاضر بلیتهایشان را خریده اند و اقامتگاههایشان را رزرو کرده اند. البته گفته شده سفر به مناطق قرمز و نارجی ممنوع است اما فراموش نکنیم که سفر به مناطق آبی و سفید و زرد هم باعث جابهجایی افراد از شهرهای مختلف می شود و ممکن است این افراد از مناطق قرمز یا نارنجی به این نقاط مسافرت کنند، بنابراین فلسفه به راه انداختن تورهای گردشگری در این شرایط قابل درک نیست. به طورکلی باید از همان ابتدا اعلام می کردیم، سفرهای نوروزی انجام نخواهد شد. تصمیمات دیرهنگام و گفته های متناقض نشان میدهد ما درک درستی از کرونا نداریم و تعجب میکنم از ستاد ملی مبارزه با کرونا که علیرغم تمامی کارشناسیها و گوشزدهای وزارت بهداشت، بازهم جدی به این مسائل نگاه نمیکند. به نظر میرسد ما هنوز عمق بحران را درک نکردهایم و شناخت درستی از کنترل کرونا و طبیعت این ویروس نداریم که چنین تصمیماتی را اخذ می کنیم. در حال حاضر تمام تورهای گردشگری و ناوگانهای حمل و نقل از هوایی و زمینی، بلیتها را رزرو کردهاند و بعید میدانم که امکان رعایت پروتکلها فراهم باشد. بعدهم طبق شیوهنامه سفری که ابلاغ کرده اند، باید با تورهای گردشگری به مسافرت رفت؛ مگر میشود آن همه آدم را در اتوبوس و هواپیما و قطار کنار هم قرار بدهید و بگویید سفرها با رعایت پروتکل های بهداشتی انجام می شود؟ اینگونه نیست و تصور میکنم اگر بنا به سفر هم باشد، با اتومبیل شخصی زمینه انتشار ویروس کمتر است و در نهایت همان خانواده آلوده میشوند اما در اتوبوس و قطار اگر چندنفر مبتلا باشند، کل مسافران را آلوده خواهند کرد. بازهم تأکید میکنم که تصمیمگیران ما هنوز ماهیت این بیماری را نمی شناسند و مسئولیت پذیر هم نیستند. ما سلامت جامعه را به خطر می اندازیم تا معذوریت خودمان را حل کنیم که این درست نیست. نمی توان برای رونق گردشگری اقدام کرد اما سلامت مردم را به مخاطره انداخت.»
ناجی تأکید میکند:«ما در زمینه اقتصادی دچار مشکل شدهایم اما این فقط صنعت گردشگری نیست که دچار مشکل شده، بنابراین تصمیمگیری برای سفر در نوروز نشان میدهد، مسئولان ما خواستهاند برای صنعت گردشگری کاری انجام دهند اما تا هنگامی که اهتمام کامل و تصمیمگیریهای درست و بجا و با قاطعیت کامل را در زمانهای طلایی اتخاذ نکنیم، شرایط مزمن کرونا ادامه دارد و وضعیت بهبود نمییابد. ما باید بپذیریم که قواعد کنترل کرونا مشخص است و باید مدتی با جدیت کامل، سختگیری کرد و قوانین اجرایی شود تا ما بتوانیم اقتصاد را آزاد کنیم و این موارد باعث میشود که سریعتر به زیست عادی خود برگردیم. اهتمام در کنترل و واکسیناسیون هم بسیار اهمیت دارد. ما میدانیم ورود واکسن بسیار سخت شده و همه امیدها این است که واکسنهای داخلی ما زودتر به نتیجه برسد و مورد استفاده قرار بگیرند اما میدانیم که واکسنهای تولیدی ما هم ممکن است تا خرداد و تیرماه و حتی بیشتر از آن طول بکشد و سرعت لازم را نداشته باشد، بنابراین میخواهم تأکید کنم که شرایط ما مناسب نیست و نباید شرایط جامعه را از این که هست بدتر کنیم تا به صنعت گردشگری کمک شود. نباید جان جامعه را به این خاطر به خطر بیندازیم تا صنعت گردشگری نجات پیدا کند. فعلا باید اهتمام لازم را به خرج دهیم تا بیماری را کنترل کنیم. گلایههای وزیربهداشت از گونه جهش یافته و شرایط بغرنج بیماری به این علت است که هیئتهای مختلف از سایر کشورها به ایران می آیند و باعث گسترش بیماری در خوزستان و چند استان دیگر ما می شوند و اگر بخواهیم اینگونه عمل کنیم، مشکلاتمان در برابر کرونا بیشتر خواهد شد.»
رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در ادامه اضافه میکند:«ما در تهران و برخی شهرها شرایط نسبتا مناسبی داریم، حداقل دیتاها این را به ما نشان میدهد. البته نتوانستهایم سطح تستها و بیماریابیمان را نسبت به قبل بیشتر کنیم تا بهتر بتوانیم در مسیر کنترل بیماری اقدام کنیم، بنابراین اتخاذ تصمیمات نابجا هم سبب خواهد شد وضعیت بدتری داشته باشیم. برخی استانهای ما در جنوب کشور دچار مشکلاند و از این استانها به سایر مناطق رفت و آمد صورت میگیرد و نمیتوان خوشبین بود. در حال حاضر باتوجه به گردش واریانت انگلیسی اگر هشدار ندهیم و کنترلهای لازم را نداشته باشیم، وضعیتمان به مراتب بدتر خواهد شد، چون اوضاع رو به بهبود نیست بلکه رو به وخامت است و نه فقط خوزستان بلکه در چند استان دیگر هم، آتش کرونا شعله ور شده است. بعد ما می خواهیم زمینه جابهجایی مردم را در سفرهای نوروزی فراهم کنیم! این پیک چهارمی که در حال به وجود آمدن است، موضوع محتومی نیست که در دروازه بایستیم و به این پیک خوشامد بگوییم. این ها بستگی به رفتار ما دارد. ما اگر این رفتارهای اشتباه را ادامه بدهیم، پیک چهارم اوج میگیرد و در آن موقع، جلوگیری کردن از پیک چهارم و مرگومیرها باتوجه به واریانتی که وجود دارد، غیرممکن است و ویروس بسیار قابل انتقال خواهد بود، چون به اثبات رسیده وخامت این بیماری در برخی موارد بیشتر است و به نسبت مرگومیرهایش بالاتر بوده و اگر به این رویه ادامه بدهیم، کنترل بسیار سختتر خواهد بود. ما نیاز به تصمیمات قاطعانه و سخت داریم تا سلامت جامعه تضمین شود و به غیر از این، راهحل دیگری نیست اما متأسفانه سناریوی ایمنی جمعی حاصل از عفونت طبیعی، از سوی برخی افراد همچنان پیش میرود و به نظر میرسد که این تفکر تغییر نکرده است و از این بابت، دلم برای وزارت بهداشت میسوزد، گرچه مردم از عملکرد این وزارتخانه ناراحتاند اما در زمینه کرونا، فقط این وزارتخانه مسئولیت ندارد بلکه دستگاههای دیگر هم باید پای کار باشند.»
همین دو هفته قبل، گز نکرده بریدیم و دوختیم و کار به جایی رسید که معاون وزارت گردشگری از پذیرش ستاد ملی مقابله با کرونا برای صدور مجوز سفر گفت و جامعه پزشکی، صریح نسبت به این تصمیم واکنش نشان دادند که با راه افتادن مسافرتها باید منتظر عواقب بدتر باشیم. همین حالا ویروس جهش یافته منتشر شده، ویروسی که علاوه بر سرایت بالا کشندهتر است، بنابراین سفر به شهرهای قرمز و نارنجی ممنوع شده و این عبارت یعنی میتوان به نقاط زرد و آبی سفر کرد، مشروط بر آنکه پروتکلهای سختگیرانه اعمال شود اما وزیر بهداشت میگوید، رفتن به سفر را حتی در خیالمان هم نباید تصور کنیم. انگار مسئولان ما با مردم تعارف دارند و یا تمایل ندارند صنعت گردشگری بیش از این آسیب ببیند، وگرنه سفر را به طورکلی ممنوع اعلام میکردند.
این روزها فروش بلیت هواپیما، اتوبوس و قطار برای مقاصد گردشگری ادامه دارد و دفاتر خدمات مسافرتی نیز تورهای گردشگری برگزار کرده اند، درحالی که رئیس جمهور، نرفتن سفر را بهتر از رفتن میداند و هشدار میدهد: «اگر کسانی اصرار دارند سفر بروند و یا برایشان واجب است باید خیلی مراقب رعایت پروتکلهای بهداشتی باشند!»
«سفر بی سفر» هم؛ گزاره ای است که از گفتههای وزیر بهداشت به ذهنمان متبادر می شود. او روز جمعه قبل از آنکه بخواهد ستاد ملی مبارزه با کرونا برای روز شنبه تشکیل جلسه بدهد، گفته، «مسافرت به عنوان اصلی ترین عامل در گردش ویروس بسیار مؤثر است و مطلقا موافق هیچ مسافرتی نیستیم.» اما روز گذشته کسی گوشش بدهکار این حرفها نبود و فقط سفر به شهرهای قرمز و نارنجی ممنوع شد! گویا صرفا این نقاط نگرانکننده هستند و مردم می توانند با خیال جمع و خاطری آسوده راهی مناطق سفید، آبی و زرد شوند! انگار مسئولان ما عزمشان را جزم کردهاند که نقاط کمخطر هم به وضعیت نقاط پرخطر دچار شوند و شاید موضوع به اظهارات وزیرگردشگری بازمی گردد که گفته:« وزارت بهداشت درباره سفرهای مدیریت شده که تحت نظارت وزارت گردشگری انجام می شود، نگرانی ندارد.» و شاید سخنان ولی تیموری، معاون وزارت گردشگری که اعلام کرده:«ستاد ملی مقابله با کرونا را برای انجام سفرهای نوروز ۱۴۰۰ در قالب تورهای مسافرتی و نیز با رزرو مراکز اقامتی دارای مجوز متقاعد کند.» حال آنکه وزیر بهداشت خرید بلیت سفر توسط مردم را غیرمنطقی دانسته و عنوان کرده با ویروس جهشیافته «نمیشود شوخی کرد.» او با صراحت تمام گفته، هیچ اجازهای در زمینه «تأیید سفر و پیشفروش بلیتهای نوروزی» نداده است. به هر روی خیلیها راهی آژانسهای مسافرتی شدهاند و برای عید نوروز کلی طرح و برنامه چیدهاند و احتمال دارد، ستاد ملی مبارزه با کرونا باتوجه به استقبال گسترده مردم از مسافرت های نوروزی، دیگر نتوانسته مقاومت لازم را به خرج دهد!
سفر با تور و اقامت در هتل به معنای کنترل ویروس نیست
یازدهم اسفندماه یعنی درست یک هفته قبل، ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت در برنامهای تلویزیونی به تشریح وضعیت سفرهای نوروزی پرداخت و گفت سفر به شهرهای زرد مشروط است:«در حال حاضر بیش از نیمی از شهرهای کشور در وضعیت زرد قرار دارند و امکان سفر به این شهرها وجود دارد، اما با توجه به شرایط کرونایی کشور، رفتن به بعضی از شهرهای زرد را ممنوع کردهایم.» اواخر بهمنماه هم فریدون محمدی، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی البرز از جلسهای گفت که با حضور معاون گردشگری کشور و مدیران اداراتکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استانها برگزار شده و سفرهای نوروزی در سراسر کشور درصورت رعایت دستورالعملهای بهداشتی امکانپذیر خواهد بود!
دوم اسفندماه هم علیرضا رئیسی، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا، سفرهای نوروزی سال آینده را در چهار دسته تقسیمبندی کرد و گفت:«سفرها را میتوان در چهار دسته تقسیمبندی کرد؛ یک گروه از افراد ممکن است با تور به سفر بروند که از قبل تحت نظارت تور برنامهریزیشده و هتلشان و گردشهایی که میروند، براساس برنامهریزی و تحت نظارت خواهد بود که سازمان گردشگری میتواند اینها را پوشش دهد. گروه دوم افرادی هستند که ممکن است برای رزرو هتل و اسکانشان با تور هماهنگ کنند، اما با ماشین شخصی یا پرواز و... سفر کنند که این گروه هم قابلیت نظارت و کنترل را دارند. گروه سوم افرادی هستند که خودشان به مسافرت میروند و ممکن است به ویلاها و جاهای دیگری بروند که تحت نظارت نیست و گروه چهارم هم مسافرت کرده و در محل سفر اقدام به چادرزدن میکنند. میتوان گروه یک و دو را تحت نظارت و کنترل قرار داد، سفر گروه چهار میتواند ممنوع باشد، اما مشکل گروه سوم است که واقعا این گروه قابل کنترل و نظارت نیست.» این اظهارات به شکل علنی و واضح نشان می دهد، هدف احیای دوباره صنعت گردشگری است، وگرنه سفر با تور و اقامت در هتل به معنای کنترل ویروس نیست. علیرضا رئیسی، چند روز بعد از این اظهارات، پیشبینی کرد که «باید نگران باشیم. با توجه به اینکه پیک بعدی بیماری ممکن است در فروردینماه رخ دهد، سفرها میتواند پیک را بسیار شعلهور کند.» سخنگوی ستاد ملی مبارزه با کرونا گفته بود که «با توجه به شرایط فعلی بیماری و افت پروتکلهای بهداشتی به نظر من سفرهای نوروزی تقریبا منتفی است، مگر اینکه در دو، سه هفته آینده رعایت پروتکلها افزایش یابد و تعداد شهرهای آبی خیلی زیاد شود.» این درحالی است که تعداد شهرهای آبی روزبهروز درحال کاهش است.
گرچه سخنگوی ستاد ملی مبارزه با کرونا تأکید کرده بود:«مردم اقدام به رزرو بلیت هواپیما، قطار و... برای نوروز ۱۴۰۰ نکنند، چون ما در یک جنگ غیرقابل پیشبینی با ویروس هستیم و تا زمانی که واکسیناسیون کافی انجام نشود، هر لحظه منتظر یک تغییر رفتار و جهش عجیب از سوی ویروس هستیم.» اما آنقدر اظهارنظرها در این روزها دوگانه و متناقض بوده است که مردم برنامه سفر چیدهاند و بلیتهایشان را خریدهاند و نکته تأملبرانگیز آن است که علیرضا رئیسی، دیروز نسبت به خطر موج جدید با شکلگیری سفرها اشاره داشت و از مردم درخواست کرد تا حد امکان سفر نروند. او به سخنان وزیر بهداشت هم گریزی زد، اینکه سعید نمکی گفته، سفرها میتواند بسیار خطرناک باشد و منجر به انتقال ویروس شود و این ویروس جهش یافته که قدرت سرایت بالایی دارد، اگر از استانی به استان دیگر جابهجا شود، قطعا میتواند آن استان را درگیر کند و اگر این سفرها اتفاق بیفتد، استانی که اکنون وضعیت باثباتی دارد، میتواند قطعا وضعیتش بدتر شود و موج جدیدی شکل بگیرد. رئیسی خطاب به مردم گفت، باید سفرها تا حد امکان انجام نشود: «درست است که مردم واقعا تحتفشار بوده و هستند. اکنون سه عید میگذرد؛ سال ۱۳۹۸ سیل بود، ۱۳۹۹ کرونا و امسال هم کرونا و ویروس جهش یافته. گرچه شاید فشار روحی و روانی و خستگی مردم باعث شود که تحمل و آسیبپذیری را داشته باشند، اما خواهشی که داریم این است که تا حد امکان این سفرها به هیچ وجه انجام نشود تا امسال را هم با شرایط ثابتی بگذرانیم و از سال آینده که بحث واکسیناسیون کاملتر میشود ، قطعا سالهای بعد میتوانیم تعطیلات بهتری داشته باشیم، آن هم همراه با عزیزانمان در کنار یکدیگر و مبادا به دلیل سفرهای چند روزه، عزیزانمان دیگر در کنار ما نباشند که این ضایعهای جبرانناپذیر است.» رئیسی همه این حرفها را زد تا بگوید:«علی رغم صحبتهایی که شد در ستاد ملی هم بحث شد و نظر عزیزان این است که بر اساس مصوبهای که در ستاد داشتیم این بود که در شهرهای قرمز و نارنجی سفر کاملا ممنوع شود و در سایر شهرها اعم از زرد و آبی با رعایت پروتکلهای بسیار سختگیرانه بتوانند سفرهای ضروری خودشان را انجام دهند.»
تمنا و توصیه مسئولان برای سفر نرفتن مردم به جای ممانعت از انجام مسافرت ها، نمایانگر وضعیت رهای کنترل کرونا در کشور است و تاکنون به علت اتخاذ همین شیوه نتوانسته ایم بر این ویروس فائق آییم و باید منتظر اتفاقات ناگوار بعدی باشیم.
سیاستهای یک بام و دو هوا!
در این رابطه با مسعود یونسیان، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران گفتوگو کردیم. او از بابت تصمیم ستادملی مبارزه با کرونا ناراحت است، به این دلیل که باید سفرها به طورکلی ممنوع می شد. یونسیان به «رسالت» می گوید:«اینگونه تصمیمات به منزله خودکشی دسته جمعی است. اصطلاحا می گویند هر خانواده ای به دور خودش حبابی دارد، آن حباب یعنی افرادی که باهم درتماس بوده اند. شهرها و جوامع نیز دارای چنین حبابی هستند، به عنوان مثال احتمال دارد در یک شهر به دلیل ابتلای زیادی که صورت گرفته، آدمها به درجاتی از مصونیت رسیده باشند و در آنجا آلودگی رخ ندهد اما وقتی رفت و آمد بین این شهرها اتفاق می افتد، اوضاع نگرانکننده می شود چون ممکن است تست افراد منفی باشد اما آلودگی آنها چند روز بعد خود را نشان بدهد. بنابراین هرقدر امتزاج جمعیتها بیشتر باشد، در قسمت های سفید و زرد افزایش بیماری را مشاهده خواهیم کرد. ما بارها این مسئله را تجربه کرده ایم، نمی دانم ما چندبار باید یک مسئله را تجربه کنیم تا هم مردم و هم مسئولان ما موضوع را جدی بگیرند. همچنین سفر از طریق تورهای گردشگری به اندازه سفرهای عادی شهروندان با وسایل نقلیه شخصی خطرناک است و درحالی مسافرت به مناطق قرمز و نارنجی ممنوع شده که باید سفر به مناطق سفید، زرد و آبی ممنوع میشد، چون افراد با خودشان آلودگی را جابهجا میکنند. بنابراین بهتر بود مسافرتها را به طورکلی لغو میکردند. بعدهم محدودیتی که در مسافرت ایجاد می شود، نباید صرفا محدود به خودروهای سواری باشد. اتفاقا ما در اتوبوس دچار مشکلیم که تعداد زیادی در فضایی بدون تهویه کنارهم نشسته اند. مسئله بعدی این است که اگر میخواهیم سفر رفتن را به شکل جدی محدود کنیم، باید هتلها هم تعطیل شوند، معنا ندارد که بگویید سفر ممنوع است اما فقط خودروی سواری را ممنوع کنیم. این خودرو کمترین ریسک انتقال را دارد، به خاطر اینکه آدمها زیر یک سقف زندگی میکنند و قبلا آلودگی را به یکدیگر منتقل کردهاند و اگر قرار است ممنوعیتی در کار باشد، در وهله اول باید هتل ها تعطیل شوند و چنانچه کسی، کار اضطراری دارد باید با مجوزی که از فرمانداری میگیرد، سفر کند. تورها هم باید تعطیل شوند. نمیتوانیم سیاست یک بام و دو هوا را اتخاذ کنیم. بحث مسافرت هم به تنهایی مطرح نیست. ما تصاویر بازار تهران را دیدهایم، نمی شود بازارها باز باشد، بعد از مردم بخواهیم که بازار نروند. ما باید به مسائل، جامع نگاه کنیم و در صورت تعطیلی بازار از کسبه به صورت نسبی حمایت کرده و اگر تخطی کردند، جریمه کنیم، اما اینکه دولت پای خودش را کنار بکشد و خسارتی نپردازد و از آن طرف هم نیروی انتظامی به شکل جدی برخورد نکند، فایده ای ندارد.»
یونسیان در مورد اعمال قرنطینه باتوجه به پایان سال و در پیش بودن تعطیلات نوروز به منظور کنترل بیماری میگوید:«شاید قرنطینهای که سال قبل مدنظر بود امسال مورد توجه نباشد، به این خاطر که دسترسیهای ما به تست بیشتر است، فقط باید به جابهجاییهای کنترل شده اهمیت بدهیم، یعنی مشاغلی که ضرورتی ندارد، تعطیل شوند اما متأسفانه نه مدیریتی در بخش مشاغل و نه در بخش سفرها وجود ندارد و از محدودیت ها فقط منع تردد 9 شب باقی مانده است و برای سفرها نیز برنامه ریزی صورت نگرفته و به جای لغو آن، فقط سفر به شهرهای قرمز و نارنجی را ممنوع کرده ایم که این تصمیم به تنهایی نمی تواند موفقیت در کنترل بیماری را به همراه داشته باشد.»
نمیتوان برای نجات صنعت گردشگری جان مردم را به خطر انداخت
سید علیرضا ناجی، رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هم به «رسالت» می گوید:«بسیاری از آژانسهای مسافرتی، بلیتهایشان را پیش فروش کرده اند، درحالی که سفر به هر نقطه ای حتی سفید و آبی و زرد هم ما را دچار مشکل خواهد کرد. این رویه درست نیست. ما با واریانتی روبه رو هستیم که بسیار انتقالپذیر است و طی روزها و هفته های گذشته، دستورالعملی را برای سفر درنظر گرفتند و خیلیها در حال حاضر بلیتهایشان را خریده اند و اقامتگاههایشان را رزرو کرده اند. البته گفته شده سفر به مناطق قرمز و نارجی ممنوع است اما فراموش نکنیم که سفر به مناطق آبی و سفید و زرد هم باعث جابهجایی افراد از شهرهای مختلف می شود و ممکن است این افراد از مناطق قرمز یا نارنجی به این نقاط مسافرت کنند، بنابراین فلسفه به راه انداختن تورهای گردشگری در این شرایط قابل درک نیست. به طورکلی باید از همان ابتدا اعلام می کردیم، سفرهای نوروزی انجام نخواهد شد. تصمیمات دیرهنگام و گفته های متناقض نشان میدهد ما درک درستی از کرونا نداریم و تعجب میکنم از ستاد ملی مبارزه با کرونا که علیرغم تمامی کارشناسیها و گوشزدهای وزارت بهداشت، بازهم جدی به این مسائل نگاه نمیکند. به نظر میرسد ما هنوز عمق بحران را درک نکردهایم و شناخت درستی از کنترل کرونا و طبیعت این ویروس نداریم که چنین تصمیماتی را اخذ می کنیم. در حال حاضر تمام تورهای گردشگری و ناوگانهای حمل و نقل از هوایی و زمینی، بلیتها را رزرو کردهاند و بعید میدانم که امکان رعایت پروتکلها فراهم باشد. بعدهم طبق شیوهنامه سفری که ابلاغ کرده اند، باید با تورهای گردشگری به مسافرت رفت؛ مگر میشود آن همه آدم را در اتوبوس و هواپیما و قطار کنار هم قرار بدهید و بگویید سفرها با رعایت پروتکل های بهداشتی انجام می شود؟ اینگونه نیست و تصور میکنم اگر بنا به سفر هم باشد، با اتومبیل شخصی زمینه انتشار ویروس کمتر است و در نهایت همان خانواده آلوده میشوند اما در اتوبوس و قطار اگر چندنفر مبتلا باشند، کل مسافران را آلوده خواهند کرد. بازهم تأکید میکنم که تصمیمگیران ما هنوز ماهیت این بیماری را نمی شناسند و مسئولیت پذیر هم نیستند. ما سلامت جامعه را به خطر می اندازیم تا معذوریت خودمان را حل کنیم که این درست نیست. نمی توان برای رونق گردشگری اقدام کرد اما سلامت مردم را به مخاطره انداخت.»
ناجی تأکید میکند:«ما در زمینه اقتصادی دچار مشکل شدهایم اما این فقط صنعت گردشگری نیست که دچار مشکل شده، بنابراین تصمیمگیری برای سفر در نوروز نشان میدهد، مسئولان ما خواستهاند برای صنعت گردشگری کاری انجام دهند اما تا هنگامی که اهتمام کامل و تصمیمگیریهای درست و بجا و با قاطعیت کامل را در زمانهای طلایی اتخاذ نکنیم، شرایط مزمن کرونا ادامه دارد و وضعیت بهبود نمییابد. ما باید بپذیریم که قواعد کنترل کرونا مشخص است و باید مدتی با جدیت کامل، سختگیری کرد و قوانین اجرایی شود تا ما بتوانیم اقتصاد را آزاد کنیم و این موارد باعث میشود که سریعتر به زیست عادی خود برگردیم. اهتمام در کنترل و واکسیناسیون هم بسیار اهمیت دارد. ما میدانیم ورود واکسن بسیار سخت شده و همه امیدها این است که واکسنهای داخلی ما زودتر به نتیجه برسد و مورد استفاده قرار بگیرند اما میدانیم که واکسنهای تولیدی ما هم ممکن است تا خرداد و تیرماه و حتی بیشتر از آن طول بکشد و سرعت لازم را نداشته باشد، بنابراین میخواهم تأکید کنم که شرایط ما مناسب نیست و نباید شرایط جامعه را از این که هست بدتر کنیم تا به صنعت گردشگری کمک شود. نباید جان جامعه را به این خاطر به خطر بیندازیم تا صنعت گردشگری نجات پیدا کند. فعلا باید اهتمام لازم را به خرج دهیم تا بیماری را کنترل کنیم. گلایههای وزیربهداشت از گونه جهش یافته و شرایط بغرنج بیماری به این علت است که هیئتهای مختلف از سایر کشورها به ایران می آیند و باعث گسترش بیماری در خوزستان و چند استان دیگر ما می شوند و اگر بخواهیم اینگونه عمل کنیم، مشکلاتمان در برابر کرونا بیشتر خواهد شد.»
رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در ادامه اضافه میکند:«ما در تهران و برخی شهرها شرایط نسبتا مناسبی داریم، حداقل دیتاها این را به ما نشان میدهد. البته نتوانستهایم سطح تستها و بیماریابیمان را نسبت به قبل بیشتر کنیم تا بهتر بتوانیم در مسیر کنترل بیماری اقدام کنیم، بنابراین اتخاذ تصمیمات نابجا هم سبب خواهد شد وضعیت بدتری داشته باشیم. برخی استانهای ما در جنوب کشور دچار مشکلاند و از این استانها به سایر مناطق رفت و آمد صورت میگیرد و نمیتوان خوشبین بود. در حال حاضر باتوجه به گردش واریانت انگلیسی اگر هشدار ندهیم و کنترلهای لازم را نداشته باشیم، وضعیتمان به مراتب بدتر خواهد شد، چون اوضاع رو به بهبود نیست بلکه رو به وخامت است و نه فقط خوزستان بلکه در چند استان دیگر هم، آتش کرونا شعله ور شده است. بعد ما می خواهیم زمینه جابهجایی مردم را در سفرهای نوروزی فراهم کنیم! این پیک چهارمی که در حال به وجود آمدن است، موضوع محتومی نیست که در دروازه بایستیم و به این پیک خوشامد بگوییم. این ها بستگی به رفتار ما دارد. ما اگر این رفتارهای اشتباه را ادامه بدهیم، پیک چهارم اوج میگیرد و در آن موقع، جلوگیری کردن از پیک چهارم و مرگومیرها باتوجه به واریانتی که وجود دارد، غیرممکن است و ویروس بسیار قابل انتقال خواهد بود، چون به اثبات رسیده وخامت این بیماری در برخی موارد بیشتر است و به نسبت مرگومیرهایش بالاتر بوده و اگر به این رویه ادامه بدهیم، کنترل بسیار سختتر خواهد بود. ما نیاز به تصمیمات قاطعانه و سخت داریم تا سلامت جامعه تضمین شود و به غیر از این، راهحل دیگری نیست اما متأسفانه سناریوی ایمنی جمعی حاصل از عفونت طبیعی، از سوی برخی افراد همچنان پیش میرود و به نظر میرسد که این تفکر تغییر نکرده است و از این بابت، دلم برای وزارت بهداشت میسوزد، گرچه مردم از عملکرد این وزارتخانه ناراحتاند اما در زمینه کرونا، فقط این وزارتخانه مسئولیت ندارد بلکه دستگاههای دیگر هم باید پای کار باشند.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 11
چشمشور چشم و همچشمی
گروه فرهنگی
در روزهای پایانی سال و فرارسیدن عید نوروز بسیاری از مردم طبق سنوات گذشته به فکر دیدوبازدید و رفتوآمدهای نوروزی هستند اما امسال هم مانند پارسال کرونا سبب شده تا این رفتوآمدها کاسته شده و به دیدارهای مجازی ختم شود. بااینوجود و بااینکه شاید این ملاقاتها کاسته شده باشد اما یکی از آفتهایی که همواره بسیاری از خانوادهها را در این دیدوبازدیدها آزار میدهد چشم و همچشمی و حسادت به زندگیهای یکدیگر است که سبب شده تا بسیاری از خانوادهها که از توان و وسع کافی برای بهبود شرایط زندگی ندارند دچار معضلات اجتماعی فراوانی شوند.
در فضايیکه کرونا باعث رکود کسبوکارها و در ادامه کاهش درآمد خانوارها شده نیاز است تا در اداره زندگی و مدیریت آن نیز تغییرات اساسی مدنظر قرار گیرد و یکی از راههایی که میتواند آرامش و آسایش را به دامان خانوادهها بازگرداند دوری از حسادت و چشم و همچشمی است.
ازآنجاییکه زمان، بسیار محدود و فرصت عمر کوتاه است، هرکسی میکوشد تا بهسرعت به کمالات مطلوب ازنظر خود دست یابد. خداوند متعال در آیه 133 سوره آلعمران، همین کوتاهی عمر و فرصت دستیابی به کمال را از انسانها خواسته است تا در این کار سرعت و شتاب ورزند؛ زیرا انسان تنها در همین مدت کوتاه عمر است که میتواند به کمالات بایسته و شایستهاش برسد. همچنین ازآنجاییکه امکانات دنیوی بسیار محدود است دستیابی به کمال مطلق نیازمند رقابت شدید میان انسانهاست؛ زیرا هرکسی میبایست با توجه به محدودیتهای دنیوی، کمالات را به دست آورد و آن را در خود تحقق بخشد. ازاینرو رقابت برای دستيابی سریعتر و بیشتر به کمالات در میان آدمی شکل میگیرد.
بر همین اساس خداوند در آیه پیشگفته و همچنین آیات دیگر ازجمله 148سوره بقره و 48سوره مائده خواهان رقابت و بردن گوی سبقت از دیگران میشود. ازنظر قرآن، فرصت کوتاه عمر برای مردم همانند میدان مسابقهای است که هرکسی میبایست با سرعت تلاش کند تا به خط پایان برسد و گوی سبقت را از دیگران برباید و بر تخت کمالات تکیه زند.
بر این اساس، میتوان گفت که دنیا و فرصت کوتاه عمر، میدان رقابت شدید میان انسانهاست و کسانی در این میدان پیروز و سربلند هستند که افزون بر شتاب و سرعت، بهترین وضعیت را برای خود پدیدآورند. اینجاست که مسئله رقابت سازنده و سالم در برابر رقابت غیر سازنده و ناسالم مطرح میشود.
برای بررسی بیشتر این موضوع پای صحبتهای امانالله قرایی مقدم جامعهشناس نشستیم تا از منظر ایشان در این زمینه بیشتر جویا شویم.
حسادت، زنگ هشدار لغزش موقعیت اجتماعی
وی در گفتوگو با «رسالت» عنوان کرد: «مقوله چشموهمچشمی، امری آسیبپذیر است که میبایست از ریشه آن را قطع و از جامعه حذف کرد. هنگامیکه فرد به آینده میاندیشد، بدیهی است که تصورات خوب را پیش روی خود قرار میدهد تا بهموجب آنها تحرک و انگیزه را در دل خود زنده کند. بیشک هدف توأم باانگیزه، امری مثبت و به ارتقای سطح زندگی و چهبسا موقعیت اجتماعی فرد نیز کمک میکند. حال گمان کنید که در نقطه مقابل ماجرا، فردی قرار دارد که به هیچ آیندهای اعتنا نکرده و برایش نیز داشتن مقام، منزلت، شغل و یا رقابت برای بهبود شرایط اهمیت ندارد. بهطور حتم چنین امری، آسیبپذیر و از رونق جامعه جلوگیری میکند.»
وی افزود: «رقابت توأم با کوشش برای ارتقا سطح زندگی، موجب پویایی جامعه و رونق اقتصادی خواهد شد. گفتنی است که رقابت به معنای تلاش همگام برای دستیابی به هدف است.»
قرایی مقدم تصریح کرد: «هنگامیکه یک فرد در مقوله رقابت خود، دیگری را از رسیدن به هدف خود بازمیدارد و تلاش میکند تا مانع از دستیابی او به موفقيت شود، رقابت به حسادت مبدل میگردد و در سطح جامعه
آسیب آفرینی میکند. بهطور مثال در یک مسابقه فوتبال هیچیک از بازیکنان تلاش نمیکنند دیگری را مصدوم یا از بازی حذف کنند بلکه سعی دارند با بازی بهتر، تیم خود را برنده و به هدف خود برسند. رقابت نیز درست به همین معناست و اگر حسادت یا در اصطلاح عام چشم و همچشمی به آن آمیخته شود خطرآفرین خواهد بود.»
این جامعهشناس همچنین خاطرنشان کرد: «سبقت جویی و تلاش هنگامی منجر به پوپایی جامعه میگردد که هر دو قطب ماجرا، در جهت تحقق اهداف خود گام بردارند، راضی به شکست دیگری نباشند و تنها برای پیروزی خود تلاش کنند.»
او یادآور شد: «در مسابقه دو زندگی، سبقت جویی امری نیک اما چشم و چشمی، بلا است. بنابراین نیاز است تا با دلی آکنده از حسادت، برای اهداف خود تلاش و درراه رسیدن به آن کوشش کنیم.»
از همگرایی تا جامعه توسعهیافته
وی گفت: «چشم و همچشمی، صدمات روحی، روانی و همچنین آسیب اقتصادی دارند. چراکه که فرد همواره در راه شبیه فرد دیگر شدن، هزینه میکند و هیچگاه خود و زندگی خود را کامل نمیداند. رقابت یا ما گرایی، افراد را از یکدیگر دور و جامعه را ازهمگسیخته میکند اما همگرایی موجب تحقق اهداف و نشاط جامعه میگردد.»
قرایی مقدم ادامه داد: «جامعه توسعهیافته سرمایه اجتماعی را افزایش میدهد. بنابراین رقابت سالم در راستای تحقق اهداف حائز اهمیت است و به همین میزان نیز چشم و همچشمی میتواند، از توسعه جامعه، افزایش سرمایه اجتماعی و تحقق اهداف جلوگیری کند.»
او در پایان این گفتوگو همچنین متذکر شد که اگرچه در ظاهر امر
چشم و همچشمی افراد را همانند شخص هدف میکند اما در باطن آسيبهای روحی و روانی را رقم میزند كه هیچگاه فرد به حس تکامل دست نیابد. بنابراین ضرورت دارد تا از حسادت پرهیز و به رقابت سالم، روی آورد.
در روزهای پایانی سال و فرارسیدن عید نوروز بسیاری از مردم طبق سنوات گذشته به فکر دیدوبازدید و رفتوآمدهای نوروزی هستند اما امسال هم مانند پارسال کرونا سبب شده تا این رفتوآمدها کاسته شده و به دیدارهای مجازی ختم شود. بااینوجود و بااینکه شاید این ملاقاتها کاسته شده باشد اما یکی از آفتهایی که همواره بسیاری از خانوادهها را در این دیدوبازدیدها آزار میدهد چشم و همچشمی و حسادت به زندگیهای یکدیگر است که سبب شده تا بسیاری از خانوادهها که از توان و وسع کافی برای بهبود شرایط زندگی ندارند دچار معضلات اجتماعی فراوانی شوند.
در فضايیکه کرونا باعث رکود کسبوکارها و در ادامه کاهش درآمد خانوارها شده نیاز است تا در اداره زندگی و مدیریت آن نیز تغییرات اساسی مدنظر قرار گیرد و یکی از راههایی که میتواند آرامش و آسایش را به دامان خانوادهها بازگرداند دوری از حسادت و چشم و همچشمی است.
ازآنجاییکه زمان، بسیار محدود و فرصت عمر کوتاه است، هرکسی میکوشد تا بهسرعت به کمالات مطلوب ازنظر خود دست یابد. خداوند متعال در آیه 133 سوره آلعمران، همین کوتاهی عمر و فرصت دستیابی به کمال را از انسانها خواسته است تا در این کار سرعت و شتاب ورزند؛ زیرا انسان تنها در همین مدت کوتاه عمر است که میتواند به کمالات بایسته و شایستهاش برسد. همچنین ازآنجاییکه امکانات دنیوی بسیار محدود است دستیابی به کمال مطلق نیازمند رقابت شدید میان انسانهاست؛ زیرا هرکسی میبایست با توجه به محدودیتهای دنیوی، کمالات را به دست آورد و آن را در خود تحقق بخشد. ازاینرو رقابت برای دستيابی سریعتر و بیشتر به کمالات در میان آدمی شکل میگیرد.
بر همین اساس خداوند در آیه پیشگفته و همچنین آیات دیگر ازجمله 148سوره بقره و 48سوره مائده خواهان رقابت و بردن گوی سبقت از دیگران میشود. ازنظر قرآن، فرصت کوتاه عمر برای مردم همانند میدان مسابقهای است که هرکسی میبایست با سرعت تلاش کند تا به خط پایان برسد و گوی سبقت را از دیگران برباید و بر تخت کمالات تکیه زند.
بر این اساس، میتوان گفت که دنیا و فرصت کوتاه عمر، میدان رقابت شدید میان انسانهاست و کسانی در این میدان پیروز و سربلند هستند که افزون بر شتاب و سرعت، بهترین وضعیت را برای خود پدیدآورند. اینجاست که مسئله رقابت سازنده و سالم در برابر رقابت غیر سازنده و ناسالم مطرح میشود.
برای بررسی بیشتر این موضوع پای صحبتهای امانالله قرایی مقدم جامعهشناس نشستیم تا از منظر ایشان در این زمینه بیشتر جویا شویم.
حسادت، زنگ هشدار لغزش موقعیت اجتماعی
وی در گفتوگو با «رسالت» عنوان کرد: «مقوله چشموهمچشمی، امری آسیبپذیر است که میبایست از ریشه آن را قطع و از جامعه حذف کرد. هنگامیکه فرد به آینده میاندیشد، بدیهی است که تصورات خوب را پیش روی خود قرار میدهد تا بهموجب آنها تحرک و انگیزه را در دل خود زنده کند. بیشک هدف توأم باانگیزه، امری مثبت و به ارتقای سطح زندگی و چهبسا موقعیت اجتماعی فرد نیز کمک میکند. حال گمان کنید که در نقطه مقابل ماجرا، فردی قرار دارد که به هیچ آیندهای اعتنا نکرده و برایش نیز داشتن مقام، منزلت، شغل و یا رقابت برای بهبود شرایط اهمیت ندارد. بهطور حتم چنین امری، آسیبپذیر و از رونق جامعه جلوگیری میکند.»
وی افزود: «رقابت توأم با کوشش برای ارتقا سطح زندگی، موجب پویایی جامعه و رونق اقتصادی خواهد شد. گفتنی است که رقابت به معنای تلاش همگام برای دستیابی به هدف است.»
قرایی مقدم تصریح کرد: «هنگامیکه یک فرد در مقوله رقابت خود، دیگری را از رسیدن به هدف خود بازمیدارد و تلاش میکند تا مانع از دستیابی او به موفقيت شود، رقابت به حسادت مبدل میگردد و در سطح جامعه
آسیب آفرینی میکند. بهطور مثال در یک مسابقه فوتبال هیچیک از بازیکنان تلاش نمیکنند دیگری را مصدوم یا از بازی حذف کنند بلکه سعی دارند با بازی بهتر، تیم خود را برنده و به هدف خود برسند. رقابت نیز درست به همین معناست و اگر حسادت یا در اصطلاح عام چشم و همچشمی به آن آمیخته شود خطرآفرین خواهد بود.»
این جامعهشناس همچنین خاطرنشان کرد: «سبقت جویی و تلاش هنگامی منجر به پوپایی جامعه میگردد که هر دو قطب ماجرا، در جهت تحقق اهداف خود گام بردارند، راضی به شکست دیگری نباشند و تنها برای پیروزی خود تلاش کنند.»
او یادآور شد: «در مسابقه دو زندگی، سبقت جویی امری نیک اما چشم و چشمی، بلا است. بنابراین نیاز است تا با دلی آکنده از حسادت، برای اهداف خود تلاش و درراه رسیدن به آن کوشش کنیم.»
از همگرایی تا جامعه توسعهیافته
وی گفت: «چشم و همچشمی، صدمات روحی، روانی و همچنین آسیب اقتصادی دارند. چراکه که فرد همواره در راه شبیه فرد دیگر شدن، هزینه میکند و هیچگاه خود و زندگی خود را کامل نمیداند. رقابت یا ما گرایی، افراد را از یکدیگر دور و جامعه را ازهمگسیخته میکند اما همگرایی موجب تحقق اهداف و نشاط جامعه میگردد.»
قرایی مقدم ادامه داد: «جامعه توسعهیافته سرمایه اجتماعی را افزایش میدهد. بنابراین رقابت سالم در راستای تحقق اهداف حائز اهمیت است و به همین میزان نیز چشم و همچشمی میتواند، از توسعه جامعه، افزایش سرمایه اجتماعی و تحقق اهداف جلوگیری کند.»
او در پایان این گفتوگو همچنین متذکر شد که اگرچه در ظاهر امر
چشم و همچشمی افراد را همانند شخص هدف میکند اما در باطن آسيبهای روحی و روانی را رقم میزند كه هیچگاه فرد به حس تکامل دست نیابد. بنابراین ضرورت دارد تا از حسادت پرهیز و به رقابت سالم، روی آورد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 11
صدای پای بحران جدید در آمریکا
گروه بینالملل
پنتاگون، سازمان سیا و آژانس امنیت ملی آمریکا در گزارشهای محرمانه و رسمی خود طی هفتههای اخیر، نسبت به وقوع بحرانی مشابه«حمله طرفداران ترامپ به کنگره» هشدار دادهاند.
اگرچه در ظاهر تصور میشود با حضور بایدن در رأس معادلات سیاسی و اجرایی آمریکا و خروج ترامپ از کاخ سفید، احتمال وقوع بحرانهای امنیتی در ایالاتمتحده پایان یافته است اما گزارشهای رسمی و غیررسمی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در این کشور، چنین فرضیهای را تأیید نمیکند!
پنتاگون، سازمان سیا و آژانس امنیت ملی آمریکا در گزارشهای محرمانه و رسمی خود طی هفتههای اخیر، نسبت به وقوع بحرانی مشابه«حمله طرفداران ترامپ به کنگره» هشدار دادهاند.آنها تأکید کردهاند که خشم طرفداران ترامپ، خصوصا گروههای ملیگرا و نژادپرست در ایالاتمتحده پس از شکست وی در انتخابات تخلیه نشده و این موضوع، میتواند خود را در قالب یک اقدام مخرب ( در مقیاسی گسترده) نشان دهد.حتی رأی نیاوردن استیضاح ترامپ نیز نتوانسته است مانع از وقوع این حملات یا کاهش احتمال وقوع آنها در آینده شود.
جدیدترین اطلاعات چه میگوید؟
پلیس محافظ ساختمان کاپیتول در بیانیهای اعلام کرد که اطلاعاتی دریافت کرده که یک گروه ملیگرا قصد داشته است روز پنجشنبه 4 مارس به محل کنگره آمریکا حمله کند.گفته میشود این شبهنظامیان ملیگرای افراطی بخشی از هواداران دونالد ترامپ هستند که در حمله ششم ژانویه به کاپیتول نیز شرکت داشتند.پلیس کاپیتول (ساختمان کنگره آمریکا) نیز رسما با انتشار بیانیهای اعلام کرد که یک گروه شبهنظامی شناساییشده قصد داشته روز پنجشنبه ۴ مارس (۱۴ اسفند) به ساختمان این بالاترین نهاد قانونگذاری آمریکا حملاتی صورت دهد.
نام این گروه اعلام نشده است.این بیانیه در حالی منتشر میشود، که شهروندان آمریکایی تجربه حمله طرفداران ترامپ به کنگره را هنوز از یاد نبردهاند. در پی آن یورش دستگاه قضائی آمریکا بیش از ۳۰۰ نفر را بازداشت و متهم کرد در محاصره و حمله به ساختمان کاپیتول دست داشتهاند. این حمله به کشته شدن پنج نفر، ازجمله یک مأمور پلیس انجامید.
گروههایی که به فعالیت زیرزمینی
ادامه میدهند
بر اساس گزارش شبکه دویچه وله، در میان دستگیرشدگان حمله ششم ژانویه امسال ، اعضای چندین گروه ملیگرا ، ازجمله اوث کیپرز ، تری پروسنترز و پراد بویز بودهاند.
بخشی از اعضای این گروهها شبهنظامیان مسلح هستند.درهرحال، بیانیه اخیر پلیس آمریکا نشاندهنده جدی بودن بحرانهای امنیتی در ایالاتمتحده است. بحرانهایی که کماکان گریبانگیر این کشور خواهد بود. در این بیانیه آمده است که پلیس تهدیدهای بالقوه علیه اعضای کنگره و این مجتمع قانونگذاری را جدی تلقی کرده و خود را آماده کرده است.بر اساس این بیانیه، پلیس کاپیتول در همکاری با نهادهای محلی، دولتی و فدرال تلاش دارد تا هر نوع تهدیدی علیه کنگره را عقیم بگذارد .
مهمترین گروهی که نهادهای امنیتی آمریکا نسبت به رشد و یارگیری آن در عرصه اجتماعی آمریکا هشدار دادهاند، پسران مغرور هستند!گروهی که اصلیترین نقش را در حمله قبلی به کنگره داشتهاند. پسران مغرور که از آنها در میان مخالفانشان بهعنوان پسران بد نیز یاد میشود، دارودستهای است که تنها از مردان عضو میگیرد، در تجمعات عمومی دست به خشونت میزند و فلسفهای زنستیز و نژادپرستانه دارد. این گروه، در سال 2016 میلادی و پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری به وجود آمد.
ترامپ بر روی پسران مغرور حساب
باز کرده است
ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود، اصلیترین حامی گروه پسران مغرور بود. رئیسجمهور سابق آمریکا در حال حاضر نیز بر روی توان تخریب و عملیات گروه پسران مغرور جهت بازگشت خود به قدرت حساب ویژهای باز کرده است. به عبارت بهتر، ترامپ معتقد است که میتواند از این طریق، دست بهنوعی گروکشی از نهادهای امنیتی آمریکا و حتی سران حزب جمهوریخواه بزند.به این معنا که آنها ( جمهوریخواهان) درنهایت ریسک معرفی نامزد دیگری غیر از ترامپ را در انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 نپذیرند. پسران مغرور شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری۲۰۲۰ را خط قرمز خود در این آوردگاه سیاسی میدانستند.ترامپ تصور میکرد پس از اعلام شکست اولیهاش در برابر بایدن، میتواند بازی را درنهایت به سود خود رقم بزند و زمینه بازگشت خود را به کاخ سفید فراهم کرد. با همه این اوصاف، اقدامات ترامپ و همراهانش در این خصوص ناکام ماند. همین مسئله سبب شده است پسران مغرور دست به حملات و اقدامات خشونتبار و مخرب بزنند که حمله به کنگره، از مصادیق آن محسوب میشود.
وقوع بحرانهای امنیتی در آمریکا جدی است
با توجه به آنچه امروز در ایالات مختلف آمریکا میگذرد، کاملا نگرانی استراتژیستها، جامعه شناسان و تحلیلگران آمریکایی درخصوص وقوع شورش و بحرانهای مزمن امنیتی و داخلی در این کشور کاملا قابلدرک است. امروز ، احتمال وقوع شورش در آمریکا ، تنها معطوف به واشنگتن و ساختمان کنگره نیست. امروز قطعات پازل «شورش در آمریکای پسا انتخابات» با سرعتی بیسابقه در کنار یکدیگر چیده شده است.خشم و عصبانیت طرفداران و مخالفان ترامپ از یکدیگر ، همچنان باوجود گذشت چند ماه از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نوامبر 2020 قابل رصد است. بسیاری از نژادپرستان طرفدار ترامپ کماکان اسلحههای خود را برای هرگونه درگیری خیابانی آماده کردهاند.هشدار اخیر نهادهای امنیتی آمریکا در خصوص احتمال وقوع شورش و حمله جدید به کنگره، بهوضوح نشان میدهد که با خروج ترامپ از کاخ سفید، احتمال وقوع بحرانهای امنیتی و اجتماعی در آمریکا کمتر نشده و ممکن است در غیرمنتظرهترین زمان ممکن و براثر یک جرقه یا بهانه، چنین بحرانی ایجاد شود. درهرحال، مفهوم «آمریکای بحرانزده» طی ماهها و سالهای آینده، مصادیق جدیدی پیدا خواهد کرد. بحرانهای پیش روی آمریکا، تنها معطوف به ماجرای شیوع ویروس کرونا ، بحرانهای اقتصادی ناشی از آن و شکست آمریکا در عرصه سیاست خارجی این کشور نیست!بحرانهای امنیتی در آمریکا، در آیندهای نزدیک جلوه و نمود ویژهای در این کشور خواهند داشت. بدون شک جو بایدن و همراهانش ( به همراه دیگر نهادهای رسمی و امنیتی آمریکا) قدرت مهار این بحران را نخواهند داشت. نشانههای بحران داخلی در آمریکا هیچگاه بهاندازه فعلی در طول دهههای اخیر پررنگ نبوده است!
پنتاگون، سازمان سیا و آژانس امنیت ملی آمریکا در گزارشهای محرمانه و رسمی خود طی هفتههای اخیر، نسبت به وقوع بحرانی مشابه«حمله طرفداران ترامپ به کنگره» هشدار دادهاند.
اگرچه در ظاهر تصور میشود با حضور بایدن در رأس معادلات سیاسی و اجرایی آمریکا و خروج ترامپ از کاخ سفید، احتمال وقوع بحرانهای امنیتی در ایالاتمتحده پایان یافته است اما گزارشهای رسمی و غیررسمی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در این کشور، چنین فرضیهای را تأیید نمیکند!
پنتاگون، سازمان سیا و آژانس امنیت ملی آمریکا در گزارشهای محرمانه و رسمی خود طی هفتههای اخیر، نسبت به وقوع بحرانی مشابه«حمله طرفداران ترامپ به کنگره» هشدار دادهاند.آنها تأکید کردهاند که خشم طرفداران ترامپ، خصوصا گروههای ملیگرا و نژادپرست در ایالاتمتحده پس از شکست وی در انتخابات تخلیه نشده و این موضوع، میتواند خود را در قالب یک اقدام مخرب ( در مقیاسی گسترده) نشان دهد.حتی رأی نیاوردن استیضاح ترامپ نیز نتوانسته است مانع از وقوع این حملات یا کاهش احتمال وقوع آنها در آینده شود.
جدیدترین اطلاعات چه میگوید؟
پلیس محافظ ساختمان کاپیتول در بیانیهای اعلام کرد که اطلاعاتی دریافت کرده که یک گروه ملیگرا قصد داشته است روز پنجشنبه 4 مارس به محل کنگره آمریکا حمله کند.گفته میشود این شبهنظامیان ملیگرای افراطی بخشی از هواداران دونالد ترامپ هستند که در حمله ششم ژانویه به کاپیتول نیز شرکت داشتند.پلیس کاپیتول (ساختمان کنگره آمریکا) نیز رسما با انتشار بیانیهای اعلام کرد که یک گروه شبهنظامی شناساییشده قصد داشته روز پنجشنبه ۴ مارس (۱۴ اسفند) به ساختمان این بالاترین نهاد قانونگذاری آمریکا حملاتی صورت دهد.
نام این گروه اعلام نشده است.این بیانیه در حالی منتشر میشود، که شهروندان آمریکایی تجربه حمله طرفداران ترامپ به کنگره را هنوز از یاد نبردهاند. در پی آن یورش دستگاه قضائی آمریکا بیش از ۳۰۰ نفر را بازداشت و متهم کرد در محاصره و حمله به ساختمان کاپیتول دست داشتهاند. این حمله به کشته شدن پنج نفر، ازجمله یک مأمور پلیس انجامید.
گروههایی که به فعالیت زیرزمینی
ادامه میدهند
بر اساس گزارش شبکه دویچه وله، در میان دستگیرشدگان حمله ششم ژانویه امسال ، اعضای چندین گروه ملیگرا ، ازجمله اوث کیپرز ، تری پروسنترز و پراد بویز بودهاند.
بخشی از اعضای این گروهها شبهنظامیان مسلح هستند.درهرحال، بیانیه اخیر پلیس آمریکا نشاندهنده جدی بودن بحرانهای امنیتی در ایالاتمتحده است. بحرانهایی که کماکان گریبانگیر این کشور خواهد بود. در این بیانیه آمده است که پلیس تهدیدهای بالقوه علیه اعضای کنگره و این مجتمع قانونگذاری را جدی تلقی کرده و خود را آماده کرده است.بر اساس این بیانیه، پلیس کاپیتول در همکاری با نهادهای محلی، دولتی و فدرال تلاش دارد تا هر نوع تهدیدی علیه کنگره را عقیم بگذارد .
مهمترین گروهی که نهادهای امنیتی آمریکا نسبت به رشد و یارگیری آن در عرصه اجتماعی آمریکا هشدار دادهاند، پسران مغرور هستند!گروهی که اصلیترین نقش را در حمله قبلی به کنگره داشتهاند. پسران مغرور که از آنها در میان مخالفانشان بهعنوان پسران بد نیز یاد میشود، دارودستهای است که تنها از مردان عضو میگیرد، در تجمعات عمومی دست به خشونت میزند و فلسفهای زنستیز و نژادپرستانه دارد. این گروه، در سال 2016 میلادی و پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری به وجود آمد.
ترامپ بر روی پسران مغرور حساب
باز کرده است
ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود، اصلیترین حامی گروه پسران مغرور بود. رئیسجمهور سابق آمریکا در حال حاضر نیز بر روی توان تخریب و عملیات گروه پسران مغرور جهت بازگشت خود به قدرت حساب ویژهای باز کرده است. به عبارت بهتر، ترامپ معتقد است که میتواند از این طریق، دست بهنوعی گروکشی از نهادهای امنیتی آمریکا و حتی سران حزب جمهوریخواه بزند.به این معنا که آنها ( جمهوریخواهان) درنهایت ریسک معرفی نامزد دیگری غیر از ترامپ را در انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 نپذیرند. پسران مغرور شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری۲۰۲۰ را خط قرمز خود در این آوردگاه سیاسی میدانستند.ترامپ تصور میکرد پس از اعلام شکست اولیهاش در برابر بایدن، میتواند بازی را درنهایت به سود خود رقم بزند و زمینه بازگشت خود را به کاخ سفید فراهم کرد. با همه این اوصاف، اقدامات ترامپ و همراهانش در این خصوص ناکام ماند. همین مسئله سبب شده است پسران مغرور دست به حملات و اقدامات خشونتبار و مخرب بزنند که حمله به کنگره، از مصادیق آن محسوب میشود.
وقوع بحرانهای امنیتی در آمریکا جدی است
با توجه به آنچه امروز در ایالات مختلف آمریکا میگذرد، کاملا نگرانی استراتژیستها، جامعه شناسان و تحلیلگران آمریکایی درخصوص وقوع شورش و بحرانهای مزمن امنیتی و داخلی در این کشور کاملا قابلدرک است. امروز ، احتمال وقوع شورش در آمریکا ، تنها معطوف به واشنگتن و ساختمان کنگره نیست. امروز قطعات پازل «شورش در آمریکای پسا انتخابات» با سرعتی بیسابقه در کنار یکدیگر چیده شده است.خشم و عصبانیت طرفداران و مخالفان ترامپ از یکدیگر ، همچنان باوجود گذشت چند ماه از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نوامبر 2020 قابل رصد است. بسیاری از نژادپرستان طرفدار ترامپ کماکان اسلحههای خود را برای هرگونه درگیری خیابانی آماده کردهاند.هشدار اخیر نهادهای امنیتی آمریکا در خصوص احتمال وقوع شورش و حمله جدید به کنگره، بهوضوح نشان میدهد که با خروج ترامپ از کاخ سفید، احتمال وقوع بحرانهای امنیتی و اجتماعی در آمریکا کمتر نشده و ممکن است در غیرمنتظرهترین زمان ممکن و براثر یک جرقه یا بهانه، چنین بحرانی ایجاد شود. درهرحال، مفهوم «آمریکای بحرانزده» طی ماهها و سالهای آینده، مصادیق جدیدی پیدا خواهد کرد. بحرانهای پیش روی آمریکا، تنها معطوف به ماجرای شیوع ویروس کرونا ، بحرانهای اقتصادی ناشی از آن و شکست آمریکا در عرصه سیاست خارجی این کشور نیست!بحرانهای امنیتی در آمریکا، در آیندهای نزدیک جلوه و نمود ویژهای در این کشور خواهند داشت. بدون شک جو بایدن و همراهانش ( به همراه دیگر نهادهای رسمی و امنیتی آمریکا) قدرت مهار این بحران را نخواهند داشت. نشانههای بحران داخلی در آمریکا هیچگاه بهاندازه فعلی در طول دهههای اخیر پررنگ نبوده است!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 12
معیشت قربانی ناکارآمدی
مصطفی هدایی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز جمعه به مناسبت روز درختکاری بیاناتی پیرامون وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم داشتند و از تأثیرگذاری همهگیری ویروس کرونا بر معیشت مردم سخن گفتند.
کاهش قدرت خرید، تورم بالای 50 درصد، کاهش ارزش پول ملی و درنهایت اضافه شدن همهگیری کرونا به اوضاع اقتصادی پیش آمده در سالهای گذشته، باعث شد تا شرایط به سمت چالشهایی در زندگی جامعه کشیده شود. مدیریت این چالشها و راهحل عبور از آن نیز ارائه شده ولی اوضاع همچنان بر همان پاشنه میچرخد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتی به موضوع کرونا و معیشت اشاره کردند و نگرانیشان را از ادامه مشکلات معیشتی فرمودند: «مسئله کرونا در وضع معیشت مردم هم مؤثر است؛ یعنی این را باید بدانیم. میبینید که کرونا چه مشکلاتی را برای معیشت مردم فراهم کرده؛ اگر چنانچه این ادامه پیدا کند، همینطور بدتر خواهد شد و ادامه پیدا خواهد کرد و مشکلات بیشتر خواهد شد؛ باید هر چه زودتر بتوان کلک این بلای طبیعی بزرگ را کند.
متأسفانه امروز وضع معیشت مردم خوب نیست؛ این غصه بزرگی است برای ما. گرانیها زیاد است؛ شما ملاحظه کنید شب عید، قیمت میوه و مانند اینها خیلی گران است؛ میوه فراوان اما قیمتها بسیار بالا. متأسفانه [سود حاصل از] این قیمتها به جیب باغدار هم نمیرود که ما مثلا بگوییم یک قشر زحمتکشی یک سودی میبرند؛ نه، متأسفانه این سود را دلالها و واسطهها و این دستهای وسط و سودجو میبرند و به باغدار چیزی نمیرسد، به مردم هم که ضرر میرسد؛ بنابراین بایستی مسئولین محترم این مشکل معیشتی مردم و مشکل گرانی را هم حل کنند. و این ممکن است، راهحل دارد؛ بنده در جلسات متعدد این را تذکر دادهام و نظرات و راهحلهایی که کارشناسان در این زمینه گفتهاند، مطرح کردهایم و بیان کردهایم؛ راهحل دارد؛ انشاءالله که بتوانند اینها را انجام بدهند.»پیش از شیوع ویروس کرونا، اقتصاد ایران درزمینههای مختلف دچار مشکلاتی شده بود. در حوزه سیاست خارجی، ایران میبایست برای حفظ برجام تلاش میکرد و با خروج ترامپ از این توافقنامه، عملا اقتصاد با شوکی مواجه شد که دولت توان مدیریت آن را نداشت. میتوان ریشه عملکرد ضعیف دولت در برخورد با معضلات اجتماعی را در سرمایهگذاری سنگین دولت روحانی بر روی برجام دانست. رئیسجمهور و تیم دیپلماسی از زمان ورود به پاستور، اولویت را حل پروندههای سیاست خارجی ازجمله هستهای و سپس جذب سرمایهگذاری خارجی و ایجاد رونق اقتصادی با ورود شرکتهای خارجی بزرگ به کشور قرار دادند. از شروع سال 92 تا 94 و رسیدن به توافق هستهای، اقتصاد ایران در حالت انتظار به سر میبرد تا شاخصهای اقتصادی کلان در یک سطح تثبیت شده و در صورت ثبات اقتصادی، روند رشد آن نیز آغاز شود. اما از فردای امضای برجام تنها وعده و حرف بود که بهجای عمل در حوزههای مختلف نشانده شد. وعده گشایشها و حل سریع چالشهای اقتصادی سرابی بیش نبود و دو سال پس از برجام و حضور دونالد ترامپ در ایران، همان وعدههای نیم بند نیز به سرنوشت بدعهدیهای دولت در امر اقتصاد اضافه شد. از سال 94 تا 96، قراردادهایی چند میلیارد دلاری برای خرید هواپیما، کشتی، خودرو، ورود شرکتهای سرمایهگذار خارجی برای فعالیت در حوزههای نفتی (مانند توتال)، بسته شد ولی در زمان عمل همه آنها زیر میز زدند و دست دولت را در پوست گردو گذاشتند. از زمان ورود ترامپ در کاخ سفید و خروج دولت آمریکا از برجام، اقتصاد ایران که با وعدههای دولت شرطی شده بود با بحرانهای شدید و بیسابقهای مواجه شد. عملا دولت بازنده تمام بازیهای سیاست خارجی و اقتصادی بود که برنامهریزی کرده و برای خالی نبودن عریضه نیز کلید واژه «جنگ اقتصادی» را علم کرد تا به این بهانه از وظایف خود برای تنظیم بازارها شانه خالی کند. همین امروز نیز این کلیدواژه همچنان از سوی رئیس دولت استفاده میشود تا در برابر مشکلات پاسخگو نباشد. براساس مطالعات کارشناسی در حوزه اقتصادی، مشکلات این حوزه بیشتر ناشی از مدیریت داخلی و نه تحریمها بوده است.
نحوه مدیریت دولت تدبیر و امید بهگونهای بود که اثرگذاری تحریمها را چند برابر ساخت. ایران پیشازاین نیز در زمان دولتهای قبلی آمریکا با تحریمهای بسیار سختی روبهرو بودند ولی ارزش پول ملی به اینگونه که در دولت روحانی سقوط کرد، از دست نمیرفت. تورمهای ابتدای دهه 70 که ناشی از مدیریت بازار آزاد و لیبرالی و همچنین بازسازیهای بعد جنگ بود، بار دیگر در دولت حسن روحانی که ریشه مدیریتی آنها به نگاه اقتصادی هاشمی رفسنجانی وابسته است، به نحو بدتری تکرار شد. تورمی که قیمت برخی از کالاها را 200 تا 300 درصد در عرض دو سال افزایش داد.
در چنین شرایطی بود که کرونا و وضعیت کم رونق شدن اقتصادی بازارها ازجمله کالاهای مصرفی، به چالشهای موجود اضافه شد و شوک دیگری به مدیریت ضعیف دولتی در حوزه اقتصادی وارد کرد و معیشت مردم را به نحو چشمگیری با مشکل روبهرو ساخت.
نگاهی به شاخصهای اقتصادی در یکسال گذشته نشان میدهد که برخلاف ادعای دولتمردان، هیچ رونقی نبوده و رکود در بازارهای مسکن و طلا و ارز نیز حکفرما شده است. مدیریت ضعیف دولت در بازار سرمایه نیز این بخش از سرمایهگذاری مردم را که تا حدودی امیدی ایجاد کرده بود کاملا از بین برد و باید در آینده نزدیک با چالش اعتراضات بورسی نیز درگیر شویم. بههرحال آنچه مشخص است، دولت تدبیر و امید میتوانست تعادلی در سیاستهای اقتصادی و سیاست خارجی ایجاد کند و اقتصاد کشور را وابسته به معادلات خارجی نکند ولی راهبرد کلان دولت، معیشت را در گرو سیاست خارجی قرار داد و کارنامهای که در حوزه معیشتی حاصل شده به دغدغه اصلی حاکمیت و رهبر معظم انقلاب اسلامی تبدیل شده و امید است در ماههای آینده چرخ اقتصادی بر روی مدار دیگری بچرخد تا بتوان از چالشهای موجود نیز بهسلامت عبور کرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز جمعه به مناسبت روز درختکاری بیاناتی پیرامون وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم داشتند و از تأثیرگذاری همهگیری ویروس کرونا بر معیشت مردم سخن گفتند.
کاهش قدرت خرید، تورم بالای 50 درصد، کاهش ارزش پول ملی و درنهایت اضافه شدن همهگیری کرونا به اوضاع اقتصادی پیش آمده در سالهای گذشته، باعث شد تا شرایط به سمت چالشهایی در زندگی جامعه کشیده شود. مدیریت این چالشها و راهحل عبور از آن نیز ارائه شده ولی اوضاع همچنان بر همان پاشنه میچرخد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتی به موضوع کرونا و معیشت اشاره کردند و نگرانیشان را از ادامه مشکلات معیشتی فرمودند: «مسئله کرونا در وضع معیشت مردم هم مؤثر است؛ یعنی این را باید بدانیم. میبینید که کرونا چه مشکلاتی را برای معیشت مردم فراهم کرده؛ اگر چنانچه این ادامه پیدا کند، همینطور بدتر خواهد شد و ادامه پیدا خواهد کرد و مشکلات بیشتر خواهد شد؛ باید هر چه زودتر بتوان کلک این بلای طبیعی بزرگ را کند.
متأسفانه امروز وضع معیشت مردم خوب نیست؛ این غصه بزرگی است برای ما. گرانیها زیاد است؛ شما ملاحظه کنید شب عید، قیمت میوه و مانند اینها خیلی گران است؛ میوه فراوان اما قیمتها بسیار بالا. متأسفانه [سود حاصل از] این قیمتها به جیب باغدار هم نمیرود که ما مثلا بگوییم یک قشر زحمتکشی یک سودی میبرند؛ نه، متأسفانه این سود را دلالها و واسطهها و این دستهای وسط و سودجو میبرند و به باغدار چیزی نمیرسد، به مردم هم که ضرر میرسد؛ بنابراین بایستی مسئولین محترم این مشکل معیشتی مردم و مشکل گرانی را هم حل کنند. و این ممکن است، راهحل دارد؛ بنده در جلسات متعدد این را تذکر دادهام و نظرات و راهحلهایی که کارشناسان در این زمینه گفتهاند، مطرح کردهایم و بیان کردهایم؛ راهحل دارد؛ انشاءالله که بتوانند اینها را انجام بدهند.»پیش از شیوع ویروس کرونا، اقتصاد ایران درزمینههای مختلف دچار مشکلاتی شده بود. در حوزه سیاست خارجی، ایران میبایست برای حفظ برجام تلاش میکرد و با خروج ترامپ از این توافقنامه، عملا اقتصاد با شوکی مواجه شد که دولت توان مدیریت آن را نداشت. میتوان ریشه عملکرد ضعیف دولت در برخورد با معضلات اجتماعی را در سرمایهگذاری سنگین دولت روحانی بر روی برجام دانست. رئیسجمهور و تیم دیپلماسی از زمان ورود به پاستور، اولویت را حل پروندههای سیاست خارجی ازجمله هستهای و سپس جذب سرمایهگذاری خارجی و ایجاد رونق اقتصادی با ورود شرکتهای خارجی بزرگ به کشور قرار دادند. از شروع سال 92 تا 94 و رسیدن به توافق هستهای، اقتصاد ایران در حالت انتظار به سر میبرد تا شاخصهای اقتصادی کلان در یک سطح تثبیت شده و در صورت ثبات اقتصادی، روند رشد آن نیز آغاز شود. اما از فردای امضای برجام تنها وعده و حرف بود که بهجای عمل در حوزههای مختلف نشانده شد. وعده گشایشها و حل سریع چالشهای اقتصادی سرابی بیش نبود و دو سال پس از برجام و حضور دونالد ترامپ در ایران، همان وعدههای نیم بند نیز به سرنوشت بدعهدیهای دولت در امر اقتصاد اضافه شد. از سال 94 تا 96، قراردادهایی چند میلیارد دلاری برای خرید هواپیما، کشتی، خودرو، ورود شرکتهای سرمایهگذار خارجی برای فعالیت در حوزههای نفتی (مانند توتال)، بسته شد ولی در زمان عمل همه آنها زیر میز زدند و دست دولت را در پوست گردو گذاشتند. از زمان ورود ترامپ در کاخ سفید و خروج دولت آمریکا از برجام، اقتصاد ایران که با وعدههای دولت شرطی شده بود با بحرانهای شدید و بیسابقهای مواجه شد. عملا دولت بازنده تمام بازیهای سیاست خارجی و اقتصادی بود که برنامهریزی کرده و برای خالی نبودن عریضه نیز کلید واژه «جنگ اقتصادی» را علم کرد تا به این بهانه از وظایف خود برای تنظیم بازارها شانه خالی کند. همین امروز نیز این کلیدواژه همچنان از سوی رئیس دولت استفاده میشود تا در برابر مشکلات پاسخگو نباشد. براساس مطالعات کارشناسی در حوزه اقتصادی، مشکلات این حوزه بیشتر ناشی از مدیریت داخلی و نه تحریمها بوده است.
نحوه مدیریت دولت تدبیر و امید بهگونهای بود که اثرگذاری تحریمها را چند برابر ساخت. ایران پیشازاین نیز در زمان دولتهای قبلی آمریکا با تحریمهای بسیار سختی روبهرو بودند ولی ارزش پول ملی به اینگونه که در دولت روحانی سقوط کرد، از دست نمیرفت. تورمهای ابتدای دهه 70 که ناشی از مدیریت بازار آزاد و لیبرالی و همچنین بازسازیهای بعد جنگ بود، بار دیگر در دولت حسن روحانی که ریشه مدیریتی آنها به نگاه اقتصادی هاشمی رفسنجانی وابسته است، به نحو بدتری تکرار شد. تورمی که قیمت برخی از کالاها را 200 تا 300 درصد در عرض دو سال افزایش داد.
در چنین شرایطی بود که کرونا و وضعیت کم رونق شدن اقتصادی بازارها ازجمله کالاهای مصرفی، به چالشهای موجود اضافه شد و شوک دیگری به مدیریت ضعیف دولتی در حوزه اقتصادی وارد کرد و معیشت مردم را به نحو چشمگیری با مشکل روبهرو ساخت.
نگاهی به شاخصهای اقتصادی در یکسال گذشته نشان میدهد که برخلاف ادعای دولتمردان، هیچ رونقی نبوده و رکود در بازارهای مسکن و طلا و ارز نیز حکفرما شده است. مدیریت ضعیف دولت در بازار سرمایه نیز این بخش از سرمایهگذاری مردم را که تا حدودی امیدی ایجاد کرده بود کاملا از بین برد و باید در آینده نزدیک با چالش اعتراضات بورسی نیز درگیر شویم. بههرحال آنچه مشخص است، دولت تدبیر و امید میتوانست تعادلی در سیاستهای اقتصادی و سیاست خارجی ایجاد کند و اقتصاد کشور را وابسته به معادلات خارجی نکند ولی راهبرد کلان دولت، معیشت را در گرو سیاست خارجی قرار داد و کارنامهای که در حوزه معیشتی حاصل شده به دغدغه اصلی حاکمیت و رهبر معظم انقلاب اسلامی تبدیل شده و امید است در ماههای آینده چرخ اقتصادی بر روی مدار دیگری بچرخد تا بتوان از چالشهای موجود نیز بهسلامت عبور کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 6
واکنش جدی ایران به قطعنامه ضدایرانی علت عقبنشینی اروپاییها
گروه سیاسی
وحید جلال زاده، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت» ضمن اشاره به قطعنامه ضد ایرانی تروئیکای اروپایی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بیان کرد: در کمیسیون امنیت ملی در هفته گذشته دو جلسه با رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و وزیر امور خارجه برگزار کردیم و ازجمله مباحثی که در این جلسات مطرح شد پیشبینی رفتار اروپایی ها در شورای حکام بود.بااینحال اما دیدیم که تروئیکای اروپایی از قطعنامه ضد ایرانی به قصد حمایت از آمریکا عقبنشینی کردند. این عقبنشینی بار دیگر به معنای قدرت ایران است. به این معنا که پس از خروج از سیاست منفعل به سمت مقاومت فعال در برابر بدعهدیهای برجامی دیگر هیچ قدرتی نمیتواند بدون فکر کردن به عواقب تصمیمات ضدایرانی، کاری را انجام دهد.عقبنشینی از این قطعنامه به معنای سنجیدهتر عمل کردن کشورهای بدقول اروپایی است که سالیان سال نوکر آمریکا بودهاند. اما باید توجه داشت که این تصمیم بهمنزله تغییر رویکرد یا سیاست خصمانه آنها علیه ایران نیست و مسئولان دستگاه دیپلماسی باید مقاومت فعال را سرلوحه همیشگی مسیرشان کنند.وی افزود: آن چیزی که روشن است سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه مصمم بودند تا قطعنامهای را علیه ایران تصویب کنند که یک مقابلهای با قانون مصوب شده در مجلس شورای اسلامی ایران باشد. آنها میخواهند با زیادهخواهی تمام بگویند ما به تعهدات خودمان عمل نمیکنیم و هرجایی که جمهوری اسلامی ایران بخواهد مقابلهبهمثل بکند در مقابلش میایستیم.جلال زاده اشاره کرد: ملت ایران و تمام جهانیان میدانند که ما پروتکل الحاقی را بهصورت داوطلبانه پذیرفتیم. اما تمام کشورهایی که عضو پادمان و عضو آژانس هستند این موضوع را بهصورت داوطلبانه نپذیرفتند ازجمله رژیم صهیونیستی.او خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران برای اینکه صداقت خود را به آژانس نشان بدهد این موضوع را بهصورت داوطلبانه در یک مقطعی پذیرفته است. اما هماکنون این موضوع را لازم نمیدانند و اروپاییها قصد دارند تا در برابر این تصمیم واکنش نشان دهند و لذا تمام تلاش و سعی خود را میکنند تا امروز و فردا قطعنامهای را تصویب کنند. عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: تروئیکای اروپایی این احتمال را میداد که درصورت تصویب آن قطعنامه واکنش ایران بسیار شدیدتر از حد انتظارشان خواهد بود و ایران فعلی با سالهای گذشته خود تفاوت دارد.
وحید جلال زاده، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «رسالت» ضمن اشاره به قطعنامه ضد ایرانی تروئیکای اروپایی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بیان کرد: در کمیسیون امنیت ملی در هفته گذشته دو جلسه با رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و وزیر امور خارجه برگزار کردیم و ازجمله مباحثی که در این جلسات مطرح شد پیشبینی رفتار اروپایی ها در شورای حکام بود.بااینحال اما دیدیم که تروئیکای اروپایی از قطعنامه ضد ایرانی به قصد حمایت از آمریکا عقبنشینی کردند. این عقبنشینی بار دیگر به معنای قدرت ایران است. به این معنا که پس از خروج از سیاست منفعل به سمت مقاومت فعال در برابر بدعهدیهای برجامی دیگر هیچ قدرتی نمیتواند بدون فکر کردن به عواقب تصمیمات ضدایرانی، کاری را انجام دهد.عقبنشینی از این قطعنامه به معنای سنجیدهتر عمل کردن کشورهای بدقول اروپایی است که سالیان سال نوکر آمریکا بودهاند. اما باید توجه داشت که این تصمیم بهمنزله تغییر رویکرد یا سیاست خصمانه آنها علیه ایران نیست و مسئولان دستگاه دیپلماسی باید مقاومت فعال را سرلوحه همیشگی مسیرشان کنند.وی افزود: آن چیزی که روشن است سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه مصمم بودند تا قطعنامهای را علیه ایران تصویب کنند که یک مقابلهای با قانون مصوب شده در مجلس شورای اسلامی ایران باشد. آنها میخواهند با زیادهخواهی تمام بگویند ما به تعهدات خودمان عمل نمیکنیم و هرجایی که جمهوری اسلامی ایران بخواهد مقابلهبهمثل بکند در مقابلش میایستیم.جلال زاده اشاره کرد: ملت ایران و تمام جهانیان میدانند که ما پروتکل الحاقی را بهصورت داوطلبانه پذیرفتیم. اما تمام کشورهایی که عضو پادمان و عضو آژانس هستند این موضوع را بهصورت داوطلبانه نپذیرفتند ازجمله رژیم صهیونیستی.او خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران برای اینکه صداقت خود را به آژانس نشان بدهد این موضوع را بهصورت داوطلبانه در یک مقطعی پذیرفته است. اما هماکنون این موضوع را لازم نمیدانند و اروپاییها قصد دارند تا در برابر این تصمیم واکنش نشان دهند و لذا تمام تلاش و سعی خود را میکنند تا امروز و فردا قطعنامهای را تصویب کنند. عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: تروئیکای اروپایی این احتمال را میداد که درصورت تصویب آن قطعنامه واکنش ایران بسیار شدیدتر از حد انتظارشان خواهد بود و ایران فعلی با سالهای گذشته خود تفاوت دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 7
اقتدار کارساز ایران
حانیه مسجودی
پسازاینکه خبر قطعنامه ضد ایرانی را اروپاییها در شورای حکام سازمان ملل در بوق و کرنا کردند و از احتمال تصویب آن بهمنظور حمایت تروئیکای اروپایی از آمریکا نوشتند و تحلیل کردند. تحلیل نخست همان موضوع تکراری «محدودیت ایران در فعالیتهای هستهای» بود. اما دومین تحلیل بر «محدودیت فعالیتهای موشکی به بهانه اقدامات خطرآفرین هستهای» بود که به نظر میرسید اروپاییها با تصویب این قطعنامه درصدد حمایت از آمریکا بودند. کشوری که پس از خروج از توافق برنامه جامع اقدام مشترک5+1 با ایران وجهه بینالمللی خود را از دست داد.اما پس از گمانهزنیهای بسیار از تصویب قطعنامه علیه ایران و عواقب آن خبر آمد که تروئیکای اروپایی از تصویب این قطعنامه و همراه کردن سایر کشورها با خود علیه ایران، عقبنشینی کرده است.
چرایی عقبنشینی اروپا از قطعنامه ضد ایرانی
در همین راستا به چند دلیل و علت عقبنشینی تروئیکای اروپایی از تصویب قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی اشاره میکنیم.
1.پی بردن به عواقب تصویب این قطعنامه و ترس از واکنش شدید ایران به ادامه سیاستهای خصمانه بهواسطه قدرت گرفتن از قانون مصوب مجلس شورای اسلامی
2.فهم بیفایده و بیخاصیت بودن مصوبهها و لوایح و قوانین ضد ایرانی در سالهای اخیر و قدرتمند شدن ایران
3.آغاز تغییر مسیر فشار حداکثری به سمت فشار هوشمندانه به جمهوری اسلامی ایران
4.پی بردن به قدرت ایران و چیره شدن عقلانیت
واکنش ایران به عقبنشینی اروپاییها
سخنگوی وزارت خارجه ایران در واکنش به عقبنشینی اروپا عنوان کرد: با تلاشهای فشرده دیپلماتیک و همچنین همراهی چین و روسیه، طرح قطعنامه (علیه ایران در شورای حکام) منتفی شد. تحول امروز میتواند مسیر دیپلماسی را که ایران و آژانس بازکردهاند، حفظ نموده و زمینه را برای اجرای کامل تعهدات از سوی تمامی طرفها فراهم آورد. ایران امیدوار است، طرفهای مشارکتکننده در برجام، بتوانند با استفاده از این فرصت و با همکاری جدی، اجرای کامل برجام از سوی همه را تضمین کنند.
همچنین همزمان با انتشار اخبار درباره عقبنشینی تروئیکای اروپایی از ارائه قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نماینده ایران در وین گفت که سرانجام عقلانیت چیره شد.
غریب آبادی، سفیر و نماینده دائم ایران نزد سازمانهای بینالمللی مستقر در وین روز پنج شنبه با اعلام خبری کوتاه به خبرنگاران گفت: در اثر تلاشهای گسترده دیپلماتیک، فرآیند صدور قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام متوقف شد.
غریب آبادی ضمن انتقاد از اقدامات باانگیزههای سیاسی و سوءاستفاده از آژانس برای مقاصد چانهزنی، از هوشیاری و تدابیر اعضای آژانس بهویژه شورای حکام و مدیرکل، در تلاشهای خود برای جلوگیری از ایجاد تنشهای غیرضروری و حفظ فرصتهای موجود برای دیپلماسی، استقبال کرد.
نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز دوشنبه هفته گذشته آغاز به کارکرد. این شورا تصمیمگیرنده در آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که هرسال چند نشست برای تصمیمگیری در مورد مسائل مهم این سازمان برگزار میکند.
هفته گذشته خبر آمد که آمریکا و سه کشور اروپایی باقیمانده در برجام قصد دارند تا پیشنویس قطعنامهای را به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه کنند که در آن از ایران به دلیل توقف اقدامات داوطلبانه تحت برجام انتقاد شده است. در همین پیوند نیز وزیر امور خارجه فرانسه سهشنبهشب هفته گذشته مدعی شده بود که قطعنامهای علیه ایران به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه میشود و آن را انتقادی خواند. «ژان ایو لودریان» ادعا کرد که این قطعنامه در روزهای آینده ارائه خواهد شد.
جدیت ایران در اجرای تهدیدها، کارساز واقع شد
اما پس از رسمی شدن این خبر و ارائه پیشنویس قطعنامه مذکور به اعضای شورای حکام، مقامات ارشد کشورمان تروئیکای اروپایی را به اقدام شدید متقابل تهدید کردند. تهدیدی که به نظر کارساز رسید و اروپاییها را از این تصمیم منصرف کرد.
حتی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز هفته گذشته با رئیس سازمان انرژی و وزیر امور خارجه کشورمان در مورد چگونگی اقدامی و واکنش جدی ایران به قطعنامه ضد ایرانی اروپا تصمیمگیری کرده بودند.
در همین راستا سخنگوی دولت نیز تهدید کرده بود اگر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای علیه ایران صادر کند، تهران تفاهم اخیر خود را با آژانس موردبازنگری قرار خواهد داد. علی ربیعی در یک نشست خبری گفته بود که در صورت تصویب هر قطعنامهای علیه ایران بهطورقطع واکنش مناسب اعمال و تصمیمات مقتضی اتخاذ خواهد شد، ازجمله بازنگری در توافقنامه بین آژانس و سازمان انرژی اتمی.بنابراین بهطور مستقیم هشدارهای جدی ایران و اجرایی سازی وعدههایی که تهران تاکنون داده، بر عقبنشینی غربیها بیتأثیر نبود. چند روز پیش در پی انتشار خبر تکاپوی تروئیکا برای صدور قطعنامه علیه ایران، «علیاکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: درصورتیکه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی نسبت به اقدام ایران مبنی بر توقف پروتکل الحاقی قطعنامهای را علیه کشورمان صادر کنند، ایران واکنش مناسبی را خواهد داشت و در این راستا نامهای هم ارسالشده است.از سوی دیگر شاهد چند هشدار جدی از سوی دستگاه وزارت امور خارجه بودیم. ظریف در آستانه اجلاس شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داد که «پیگیری قطعنامه علیه ایران در شورای حکام باعث بههمریختگی شرایط کنونی میشود» و همانطور که بالاتر اشاره شد «سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت امور خارجه نیز با تأکید بر اینکه اتهام زنی و تهدید علیه ایران جواب نمیدهد، تأکید کرد «اقدام مثبت را با اقدام مثبت پاسخ میدهیم و اگر عمل متفاوت مشاهده کنیم، پاسخ متناسب خواهیم داد.»
قدرت و زور قانون مصوب مجلس به بازوی دیپلماسی کشور
بنابراین به نظر میرسد اروپاییها بعد از مدتها یک تصمیم عاقلانه گرفتند یا حتی اگر هم قصدشان این بود که عقبنشینی از تصویب قطعنامه مذکور علیه ایران عاقلانه به نظر برسد، به هدفشان رسیدند. اما مسئله مهمی که میتوان بهراحتی آن را به تصمیمات و رفتارهای سران سلطه در قبال ایران ربط داد، قانون مصوب مجلس تحت عنوان «اقدام راهبردی برای لغو تحریمهاست» قانونی که ایران را پس از 5 سال انتظار و معطل بودن برای اجرای تعهدات طرفهای مقابل به کشوری فعال، تهدیدکننده و دارای برگ برنده تبدیل کرد و تمام اینها از سیاست تکیه به توان که مدنظر نمایندگان مجلس یازدهم است، نشئت میگیرد. سیاستی که اگر دولتمردان در سالهای اخیر به آن توجه کرده بودند، سانتریفیوژها چرخشان بیشتر میچرخید، انرژیهای کمتری از دست میرفت، سفرههای مردم کوچک و کمرشان زیر بار مشکلات اقتصادی داخل خم نمیشد.
پسازاینکه خبر قطعنامه ضد ایرانی را اروپاییها در شورای حکام سازمان ملل در بوق و کرنا کردند و از احتمال تصویب آن بهمنظور حمایت تروئیکای اروپایی از آمریکا نوشتند و تحلیل کردند. تحلیل نخست همان موضوع تکراری «محدودیت ایران در فعالیتهای هستهای» بود. اما دومین تحلیل بر «محدودیت فعالیتهای موشکی به بهانه اقدامات خطرآفرین هستهای» بود که به نظر میرسید اروپاییها با تصویب این قطعنامه درصدد حمایت از آمریکا بودند. کشوری که پس از خروج از توافق برنامه جامع اقدام مشترک5+1 با ایران وجهه بینالمللی خود را از دست داد.اما پس از گمانهزنیهای بسیار از تصویب قطعنامه علیه ایران و عواقب آن خبر آمد که تروئیکای اروپایی از تصویب این قطعنامه و همراه کردن سایر کشورها با خود علیه ایران، عقبنشینی کرده است.
چرایی عقبنشینی اروپا از قطعنامه ضد ایرانی
در همین راستا به چند دلیل و علت عقبنشینی تروئیکای اروپایی از تصویب قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی اشاره میکنیم.
1.پی بردن به عواقب تصویب این قطعنامه و ترس از واکنش شدید ایران به ادامه سیاستهای خصمانه بهواسطه قدرت گرفتن از قانون مصوب مجلس شورای اسلامی
2.فهم بیفایده و بیخاصیت بودن مصوبهها و لوایح و قوانین ضد ایرانی در سالهای اخیر و قدرتمند شدن ایران
3.آغاز تغییر مسیر فشار حداکثری به سمت فشار هوشمندانه به جمهوری اسلامی ایران
4.پی بردن به قدرت ایران و چیره شدن عقلانیت
واکنش ایران به عقبنشینی اروپاییها
سخنگوی وزارت خارجه ایران در واکنش به عقبنشینی اروپا عنوان کرد: با تلاشهای فشرده دیپلماتیک و همچنین همراهی چین و روسیه، طرح قطعنامه (علیه ایران در شورای حکام) منتفی شد. تحول امروز میتواند مسیر دیپلماسی را که ایران و آژانس بازکردهاند، حفظ نموده و زمینه را برای اجرای کامل تعهدات از سوی تمامی طرفها فراهم آورد. ایران امیدوار است، طرفهای مشارکتکننده در برجام، بتوانند با استفاده از این فرصت و با همکاری جدی، اجرای کامل برجام از سوی همه را تضمین کنند.
همچنین همزمان با انتشار اخبار درباره عقبنشینی تروئیکای اروپایی از ارائه قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نماینده ایران در وین گفت که سرانجام عقلانیت چیره شد.
غریب آبادی، سفیر و نماینده دائم ایران نزد سازمانهای بینالمللی مستقر در وین روز پنج شنبه با اعلام خبری کوتاه به خبرنگاران گفت: در اثر تلاشهای گسترده دیپلماتیک، فرآیند صدور قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام متوقف شد.
غریب آبادی ضمن انتقاد از اقدامات باانگیزههای سیاسی و سوءاستفاده از آژانس برای مقاصد چانهزنی، از هوشیاری و تدابیر اعضای آژانس بهویژه شورای حکام و مدیرکل، در تلاشهای خود برای جلوگیری از ایجاد تنشهای غیرضروری و حفظ فرصتهای موجود برای دیپلماسی، استقبال کرد.
نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز دوشنبه هفته گذشته آغاز به کارکرد. این شورا تصمیمگیرنده در آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که هرسال چند نشست برای تصمیمگیری در مورد مسائل مهم این سازمان برگزار میکند.
هفته گذشته خبر آمد که آمریکا و سه کشور اروپایی باقیمانده در برجام قصد دارند تا پیشنویس قطعنامهای را به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه کنند که در آن از ایران به دلیل توقف اقدامات داوطلبانه تحت برجام انتقاد شده است. در همین پیوند نیز وزیر امور خارجه فرانسه سهشنبهشب هفته گذشته مدعی شده بود که قطعنامهای علیه ایران به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه میشود و آن را انتقادی خواند. «ژان ایو لودریان» ادعا کرد که این قطعنامه در روزهای آینده ارائه خواهد شد.
جدیت ایران در اجرای تهدیدها، کارساز واقع شد
اما پس از رسمی شدن این خبر و ارائه پیشنویس قطعنامه مذکور به اعضای شورای حکام، مقامات ارشد کشورمان تروئیکای اروپایی را به اقدام شدید متقابل تهدید کردند. تهدیدی که به نظر کارساز رسید و اروپاییها را از این تصمیم منصرف کرد.
حتی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز هفته گذشته با رئیس سازمان انرژی و وزیر امور خارجه کشورمان در مورد چگونگی اقدامی و واکنش جدی ایران به قطعنامه ضد ایرانی اروپا تصمیمگیری کرده بودند.
در همین راستا سخنگوی دولت نیز تهدید کرده بود اگر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای علیه ایران صادر کند، تهران تفاهم اخیر خود را با آژانس موردبازنگری قرار خواهد داد. علی ربیعی در یک نشست خبری گفته بود که در صورت تصویب هر قطعنامهای علیه ایران بهطورقطع واکنش مناسب اعمال و تصمیمات مقتضی اتخاذ خواهد شد، ازجمله بازنگری در توافقنامه بین آژانس و سازمان انرژی اتمی.بنابراین بهطور مستقیم هشدارهای جدی ایران و اجرایی سازی وعدههایی که تهران تاکنون داده، بر عقبنشینی غربیها بیتأثیر نبود. چند روز پیش در پی انتشار خبر تکاپوی تروئیکا برای صدور قطعنامه علیه ایران، «علیاکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: درصورتیکه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی نسبت به اقدام ایران مبنی بر توقف پروتکل الحاقی قطعنامهای را علیه کشورمان صادر کنند، ایران واکنش مناسبی را خواهد داشت و در این راستا نامهای هم ارسالشده است.از سوی دیگر شاهد چند هشدار جدی از سوی دستگاه وزارت امور خارجه بودیم. ظریف در آستانه اجلاس شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داد که «پیگیری قطعنامه علیه ایران در شورای حکام باعث بههمریختگی شرایط کنونی میشود» و همانطور که بالاتر اشاره شد «سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت امور خارجه نیز با تأکید بر اینکه اتهام زنی و تهدید علیه ایران جواب نمیدهد، تأکید کرد «اقدام مثبت را با اقدام مثبت پاسخ میدهیم و اگر عمل متفاوت مشاهده کنیم، پاسخ متناسب خواهیم داد.»
قدرت و زور قانون مصوب مجلس به بازوی دیپلماسی کشور
بنابراین به نظر میرسد اروپاییها بعد از مدتها یک تصمیم عاقلانه گرفتند یا حتی اگر هم قصدشان این بود که عقبنشینی از تصویب قطعنامه مذکور علیه ایران عاقلانه به نظر برسد، به هدفشان رسیدند. اما مسئله مهمی که میتوان بهراحتی آن را به تصمیمات و رفتارهای سران سلطه در قبال ایران ربط داد، قانون مصوب مجلس تحت عنوان «اقدام راهبردی برای لغو تحریمهاست» قانونی که ایران را پس از 5 سال انتظار و معطل بودن برای اجرای تعهدات طرفهای مقابل به کشوری فعال، تهدیدکننده و دارای برگ برنده تبدیل کرد و تمام اینها از سیاست تکیه به توان که مدنظر نمایندگان مجلس یازدهم است، نشئت میگیرد. سیاستی که اگر دولتمردان در سالهای اخیر به آن توجه کرده بودند، سانتریفیوژها چرخشان بیشتر میچرخید، انرژیهای کمتری از دست میرفت، سفرههای مردم کوچک و کمرشان زیر بار مشکلات اقتصادی داخل خم نمیشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 10
سهامداران خرد زیر چتر حمایتی تالار شیشهای
نفیسه امامی
محمدعلی دهقان دهنوی، رئیس سازمان بورس اوراق بهادار بهتازگی با اعلام تدوین طرحهای جدید سازمان بورس برای حمایت از سهامداران خرد، آنها را اقدامی برای حفظ آرامش در بازار عنوان کرد. بر اساس طرح حمایتی که از همین هفته اجرایی میشود، اگر سهامداران در تاریخ 12 اسفند دارایی کمتر از 10 میلیون تومان داشته باشند، مشمول این قانون خواهند شد. این افراد میتوانند بر روی پورتفوی سهام خود نوعی ضمانت حداقل بازدهی از صندوق توسعه دریافت کنند.
علاوه بر این چنانچه گروه مزبور پرتفوی خود را تا اردیبهشتماه سال 1401 تغییر ندهند و تا آن زمان بازدهی کمتر از 25درصد از بازار سهام دریافت کرده باشند، مابهالتفاوت آن را از صندوق توسعه بازار دریافت میکنند. پورتفوی مورد محاسبه برای این افراد مشتمل بر سهام، واحدهای صندوقهای با درآمد ثابت و صندوقهای سهامی و بهطورکلی اوضاع اوراق بهادار بازار سرمایه خواهد بود.
طبق گفته سکاندار جدید سازمان بورس از هفته آتی، نماد ویژهای باقیمت یک ریال بازگشایی میشود و سهامداران با پرتفوی زیر 10 میلیون تومان میتوانند با خرید یک سهم و پس از پالایش اطلاعات از طرح حمایتی بهرهمند شوند.
دهقان دهنوی آمارهای 9 ماهه از عملکرد شرکتهای فعال در بازار سرمایه را نشاندهنده سود 3 برابری دانست که شرکتها امسال نسبت به مدتزمان مشابه در سال قبل کسب کرده بودند و همین عامل را به همراه رشد اقتصادی در سال آتی بهعنوان آینده مثبت پیش روی بورس قلمداد نمود.
رئیس جدید سازمان بورس در بدو ورود خود به این سازمان تصمیمات متعددی ازجمله تعیین افزایش دامنه بالای سهام به مثبت 6 و دامنه پایین به منفی 2 و تغییرات مربوط به حجم مبنا را عملیاتی کرد که در روزهای ابتدایی با واکنش مثبت بازار همراه شد، اما بعد از گذشت چندروز به روند پرنوسان و نامتعادل خود بازگشت.
به اذعان بعضی از تحلیلگران و کارشناسان طرح حمایتی از سهامداران در بازار سرمایه در شرایط فعلی و بهطور موقت میتواند اعتماد را به بازار بازگرداند و از سرمایه سهامداران حمایت کند، اما چشمانداز آن در بلندمدت نهتنها نمیتواند از افت در بازار جلوگیری کند، بلکه مغایر با اصول بازار سرمایه خواهد بود.
اقدام مناسب سازمان بورس در حمایت از سهامداران خرد
فرهنگ حسینی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «رسالت» بابیان اینکه اکنون دوسوم بازار در صف فروش قرار دارند و حجم معاملات به کمتر از یکدهم رسیده است، گفت: با تشکیل صفهای فروش میزان نقدشوندگی هم کاهش پیدا کرده است و چنین روندی ریسک در بازار را بالا میبرد. این ترس و نگرانی در بازار باعث شده سرمایهگذاران با شکلگیری صفهای فروش بهصورت خودجوش رفتار تودهواری داشته باشند، مشابه رفتار تودهواری که قبلا در صفهای خرید وجود داشت و اکنون عملا بازار را قفل کرده است.
وی حمایت از سهامداران خرد با دارایی کمتر از 10 میلیون تومان را اقدام خوبی از سوی سازمان بورس قلمداد کرد و افزود: این طرح حمایتی مشابه تجربهای است که در سال 93 با صندوق سپاس انجام گرفت و قرار شد طی 14 ماه
بازدهی 30 درصدی داشته باشد و منابع آن صرف حمایت از بازار شود.
حسینی یادآور شد: با توجه به اینکه طرح حمایتی میتواند گام خوبی برای جلوگیری از متضرر شدن سهامداران باشد، اما به نظر نمیرسد بتواند مانعی برای جلوگیری از افت بازار سرمایه باشد. اگر بهطور میانگین یکمیلیون نفر دارای پرتفوی هفت میلیون تومانی باشند، جمع نهایی آن به هفت هزار میلیارد تومان خواهد رسید و اگر نیمی از آنها هم بخواهند از این امتیاز استفاده کنند، درمجموع 3 هزار و 500 میلیارد تومان میشود. بنابراین حجم فروشی که از آن ممانعت بهعملآمده، معادل کمتر از معاملات یک روز بازار خواهد بود که رقم تعیینکنندهای نیست.
این تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به عوامل تأثیرگذار در قیمتگذاریها در بورس بیان کرد: اکنون قیمتهای جهانی صعودی است، ولی ریسک اصلی در قیمتگذاری به عوامل تولید مانند برق و گاز و قیمتگذاری فروش به ضرایبی که بهطور غیرمنطقی تحمیل میگردد، بستگی دارد، مانند تعیین قیمتهای دستوری روی فولاد که باعث شد قیمت آن در ایران در بعضی از مواقع کمتر از کشورهای همجوار باشد.
حسینی در پایان تصریح کرد: نرخ دلار نیز یکی از عناصر مهم در تعیین قیمتها در بورس است، اما چون امکان پیشگویی و درک سیاستهای دولت برای تعیین نرخ دلار وجود ندارد و نرخ ارز هرازگاهی باعث نوسان در قیمتها میشود، ریسک در بازار را ایجاد کرده است.
شکلگیری انتظارات مغایر با اصول سرمایهگذاری در بورس
فرزین آقابزرگی، دیگر کارشناس بازار سرمایه نیز با اشاره به مصوبه شورای عالی بورس مبنی بر تصویب طرح حمایت صندوق توسعه بازار از سهامداران خرد به «رسالت» گفت: ابعاد روانی حمایت از سهامداران خرد بیشتر از ابعاد ریالی آن است. سازمان بورس تضمین پرداخت 25 درصد سود را تا انتهای اردیبهشتماه 1401 داده است، درحالیکه روال طبیعی بازار نشان میدهد که درمجموع 20 تا 30 درصد بازدهی را تا آن زمان در بازار خواهیم داشت و نیازی به چنین فروشی نبود.
وی ادامه داد: با توجه به بیاعتمادی سهامداران و تغییرات در دامنه نوسان نامتقارن، استراتژی اخیر شورای عالی بورس قابلقبول است، اما کارایی درست زمانی به دست میآید که ما اصل شکلگیری فرآیند عرضه و تقاضا را در بازار داشته باشیم. مادامیکه اصولی مانند عرضه و تقاضا بر اساس حرکت طبیعی بازار شکل نگیرد و مواردی مانند محدودیت دامنه نوسان نامتقارن و یا معذوریت حقوقیها برای فروش سهام وجود داشته باشد، اقداماتی مانند فروش برای تعهد بازدهی خاص در یک دوره زمانی، میتواند فرآیند مناسبی برای اطمینان خاطر به سهامداران باشد. آقابزرگی با تأکید بر اینکه زمانی فرآیندهای مذکور برای بهتر شدن روند بازار جوابگوست که اصول بازار رعایت شده باشد، افزود: متأسفانه اکنون نهتنها اصول رعایت نشده، بلکه آموزش ناصحیح و انتظار مغایر با اصول سرمایهگذاری در حال شکلگیری است، به این معنی که هر شخصی که در بورس سرمایهگذاری میکند، ریسکهایی را باید بپذیرد.
وی اضافه کرد: اگر ما ابزاری را بهعنوان تعهد بپذیریم که ریسک سرمایهگذاری را برای خرید به صفر میرساند، آموزش نادرستی ارائه کردهایم. ابزاری که بهعنوان اختیار فروش تبعی بهعنوان عامل کاهنده ریسک سرمایهگذاری طراحی شده است، انتظارات نابجایی را میتواند ایجاد کند که مغایر با اصول فرهنگ سرمایهگذاری است.
آقابزرگی با اشاره به قول واریز 5 هزار میلیارد تومان به صندوق تثبیت بازار در سال آینده بیان کرد: این اقدام کمترین تأثیر را میتواند در بازار بگذارد، زیرا در مقایسه با حجم معاملات روزانه مقدار ناچیزی است. امروز 14 هزار میلیارد تومان اوراق، خریدوفروش شده است، پس 5 هزار میلیارد تومان رقم ناچیزی در بازار است و طرح چنین موضوعاتی ازنظر روانی بیشتر موجب آسایش خاطر برای سهامداران میشود، اما تأثیر جدی بر بازار نمیگذارد.
وی با اشاره به تأثیر آمار سودهی عملکرد 9 ماهه شرکتها در بهبود بازار سرمایه گفت: سرمایهگذاری در بازارهای مالی و بورس مبتنی بر پیشبینی آینده است. کسانیکه در اسفندماه خریدوفروش میکنند، بر اساس اطلاعات و تحلیلهای پیشبینیشده برای سال 1400 اقدام کردهاند. آنچهکه در اسفندماه اتفاق میافتد، ماحصل تحلیلهایی است که از اطلاعات و رشد 9 و 12 ماهه
شرکتها شکلگرفته است. انتشار اطلاعات
9 ماهه پس از وقوع در نظام قیمتگذاری و ارزشیابی سهام شرکتها، کمترین نقشها را دارد، زیرا از گذشته تحلیلها برای P به E 25 انجام گرفته بود. این کارشناس بازار سرمایه معتقد است: بالا رفتن قیمت ارز، افزایش کامودیتی و بهبود عملکرد سود و زیان شرکتها در شهریورماه، باعث رسیدن P به E به 37 بود و حالا خود را اصلاح کرده و به 23 رسیده است. آقابزرگی در پایان بالا رفتن سوددهی شرکتها را در سال آینده امکانپذیر ندانست و افزود: بهطورکلی اکنون متوسط P به E بالاست، اما در صنایع و شرکتهای بنیادی مانند فولادیها، پتروشیمیها و گروههای کانی که اصلاح قیمت داشتند، امکان تغییر قیمت و تحرک بیشتری نسبت به سایر گروههایی که در آنها کماکان قیمتها بیشتر از ارزش ذاتیشان است، وجود دارد.
محمدعلی دهقان دهنوی، رئیس سازمان بورس اوراق بهادار بهتازگی با اعلام تدوین طرحهای جدید سازمان بورس برای حمایت از سهامداران خرد، آنها را اقدامی برای حفظ آرامش در بازار عنوان کرد. بر اساس طرح حمایتی که از همین هفته اجرایی میشود، اگر سهامداران در تاریخ 12 اسفند دارایی کمتر از 10 میلیون تومان داشته باشند، مشمول این قانون خواهند شد. این افراد میتوانند بر روی پورتفوی سهام خود نوعی ضمانت حداقل بازدهی از صندوق توسعه دریافت کنند.
علاوه بر این چنانچه گروه مزبور پرتفوی خود را تا اردیبهشتماه سال 1401 تغییر ندهند و تا آن زمان بازدهی کمتر از 25درصد از بازار سهام دریافت کرده باشند، مابهالتفاوت آن را از صندوق توسعه بازار دریافت میکنند. پورتفوی مورد محاسبه برای این افراد مشتمل بر سهام، واحدهای صندوقهای با درآمد ثابت و صندوقهای سهامی و بهطورکلی اوضاع اوراق بهادار بازار سرمایه خواهد بود.
طبق گفته سکاندار جدید سازمان بورس از هفته آتی، نماد ویژهای باقیمت یک ریال بازگشایی میشود و سهامداران با پرتفوی زیر 10 میلیون تومان میتوانند با خرید یک سهم و پس از پالایش اطلاعات از طرح حمایتی بهرهمند شوند.
دهقان دهنوی آمارهای 9 ماهه از عملکرد شرکتهای فعال در بازار سرمایه را نشاندهنده سود 3 برابری دانست که شرکتها امسال نسبت به مدتزمان مشابه در سال قبل کسب کرده بودند و همین عامل را به همراه رشد اقتصادی در سال آتی بهعنوان آینده مثبت پیش روی بورس قلمداد نمود.
رئیس جدید سازمان بورس در بدو ورود خود به این سازمان تصمیمات متعددی ازجمله تعیین افزایش دامنه بالای سهام به مثبت 6 و دامنه پایین به منفی 2 و تغییرات مربوط به حجم مبنا را عملیاتی کرد که در روزهای ابتدایی با واکنش مثبت بازار همراه شد، اما بعد از گذشت چندروز به روند پرنوسان و نامتعادل خود بازگشت.
به اذعان بعضی از تحلیلگران و کارشناسان طرح حمایتی از سهامداران در بازار سرمایه در شرایط فعلی و بهطور موقت میتواند اعتماد را به بازار بازگرداند و از سرمایه سهامداران حمایت کند، اما چشمانداز آن در بلندمدت نهتنها نمیتواند از افت در بازار جلوگیری کند، بلکه مغایر با اصول بازار سرمایه خواهد بود.
اقدام مناسب سازمان بورس در حمایت از سهامداران خرد
فرهنگ حسینی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «رسالت» بابیان اینکه اکنون دوسوم بازار در صف فروش قرار دارند و حجم معاملات به کمتر از یکدهم رسیده است، گفت: با تشکیل صفهای فروش میزان نقدشوندگی هم کاهش پیدا کرده است و چنین روندی ریسک در بازار را بالا میبرد. این ترس و نگرانی در بازار باعث شده سرمایهگذاران با شکلگیری صفهای فروش بهصورت خودجوش رفتار تودهواری داشته باشند، مشابه رفتار تودهواری که قبلا در صفهای خرید وجود داشت و اکنون عملا بازار را قفل کرده است.
وی حمایت از سهامداران خرد با دارایی کمتر از 10 میلیون تومان را اقدام خوبی از سوی سازمان بورس قلمداد کرد و افزود: این طرح حمایتی مشابه تجربهای است که در سال 93 با صندوق سپاس انجام گرفت و قرار شد طی 14 ماه
بازدهی 30 درصدی داشته باشد و منابع آن صرف حمایت از بازار شود.
حسینی یادآور شد: با توجه به اینکه طرح حمایتی میتواند گام خوبی برای جلوگیری از متضرر شدن سهامداران باشد، اما به نظر نمیرسد بتواند مانعی برای جلوگیری از افت بازار سرمایه باشد. اگر بهطور میانگین یکمیلیون نفر دارای پرتفوی هفت میلیون تومانی باشند، جمع نهایی آن به هفت هزار میلیارد تومان خواهد رسید و اگر نیمی از آنها هم بخواهند از این امتیاز استفاده کنند، درمجموع 3 هزار و 500 میلیارد تومان میشود. بنابراین حجم فروشی که از آن ممانعت بهعملآمده، معادل کمتر از معاملات یک روز بازار خواهد بود که رقم تعیینکنندهای نیست.
این تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به عوامل تأثیرگذار در قیمتگذاریها در بورس بیان کرد: اکنون قیمتهای جهانی صعودی است، ولی ریسک اصلی در قیمتگذاری به عوامل تولید مانند برق و گاز و قیمتگذاری فروش به ضرایبی که بهطور غیرمنطقی تحمیل میگردد، بستگی دارد، مانند تعیین قیمتهای دستوری روی فولاد که باعث شد قیمت آن در ایران در بعضی از مواقع کمتر از کشورهای همجوار باشد.
حسینی در پایان تصریح کرد: نرخ دلار نیز یکی از عناصر مهم در تعیین قیمتها در بورس است، اما چون امکان پیشگویی و درک سیاستهای دولت برای تعیین نرخ دلار وجود ندارد و نرخ ارز هرازگاهی باعث نوسان در قیمتها میشود، ریسک در بازار را ایجاد کرده است.
شکلگیری انتظارات مغایر با اصول سرمایهگذاری در بورس
فرزین آقابزرگی، دیگر کارشناس بازار سرمایه نیز با اشاره به مصوبه شورای عالی بورس مبنی بر تصویب طرح حمایت صندوق توسعه بازار از سهامداران خرد به «رسالت» گفت: ابعاد روانی حمایت از سهامداران خرد بیشتر از ابعاد ریالی آن است. سازمان بورس تضمین پرداخت 25 درصد سود را تا انتهای اردیبهشتماه 1401 داده است، درحالیکه روال طبیعی بازار نشان میدهد که درمجموع 20 تا 30 درصد بازدهی را تا آن زمان در بازار خواهیم داشت و نیازی به چنین فروشی نبود.
وی ادامه داد: با توجه به بیاعتمادی سهامداران و تغییرات در دامنه نوسان نامتقارن، استراتژی اخیر شورای عالی بورس قابلقبول است، اما کارایی درست زمانی به دست میآید که ما اصل شکلگیری فرآیند عرضه و تقاضا را در بازار داشته باشیم. مادامیکه اصولی مانند عرضه و تقاضا بر اساس حرکت طبیعی بازار شکل نگیرد و مواردی مانند محدودیت دامنه نوسان نامتقارن و یا معذوریت حقوقیها برای فروش سهام وجود داشته باشد، اقداماتی مانند فروش برای تعهد بازدهی خاص در یک دوره زمانی، میتواند فرآیند مناسبی برای اطمینان خاطر به سهامداران باشد. آقابزرگی با تأکید بر اینکه زمانی فرآیندهای مذکور برای بهتر شدن روند بازار جوابگوست که اصول بازار رعایت شده باشد، افزود: متأسفانه اکنون نهتنها اصول رعایت نشده، بلکه آموزش ناصحیح و انتظار مغایر با اصول سرمایهگذاری در حال شکلگیری است، به این معنی که هر شخصی که در بورس سرمایهگذاری میکند، ریسکهایی را باید بپذیرد.
وی اضافه کرد: اگر ما ابزاری را بهعنوان تعهد بپذیریم که ریسک سرمایهگذاری را برای خرید به صفر میرساند، آموزش نادرستی ارائه کردهایم. ابزاری که بهعنوان اختیار فروش تبعی بهعنوان عامل کاهنده ریسک سرمایهگذاری طراحی شده است، انتظارات نابجایی را میتواند ایجاد کند که مغایر با اصول فرهنگ سرمایهگذاری است.
آقابزرگی با اشاره به قول واریز 5 هزار میلیارد تومان به صندوق تثبیت بازار در سال آینده بیان کرد: این اقدام کمترین تأثیر را میتواند در بازار بگذارد، زیرا در مقایسه با حجم معاملات روزانه مقدار ناچیزی است. امروز 14 هزار میلیارد تومان اوراق، خریدوفروش شده است، پس 5 هزار میلیارد تومان رقم ناچیزی در بازار است و طرح چنین موضوعاتی ازنظر روانی بیشتر موجب آسایش خاطر برای سهامداران میشود، اما تأثیر جدی بر بازار نمیگذارد.
وی با اشاره به تأثیر آمار سودهی عملکرد 9 ماهه شرکتها در بهبود بازار سرمایه گفت: سرمایهگذاری در بازارهای مالی و بورس مبتنی بر پیشبینی آینده است. کسانیکه در اسفندماه خریدوفروش میکنند، بر اساس اطلاعات و تحلیلهای پیشبینیشده برای سال 1400 اقدام کردهاند. آنچهکه در اسفندماه اتفاق میافتد، ماحصل تحلیلهایی است که از اطلاعات و رشد 9 و 12 ماهه
شرکتها شکلگرفته است. انتشار اطلاعات
9 ماهه پس از وقوع در نظام قیمتگذاری و ارزشیابی سهام شرکتها، کمترین نقشها را دارد، زیرا از گذشته تحلیلها برای P به E 25 انجام گرفته بود. این کارشناس بازار سرمایه معتقد است: بالا رفتن قیمت ارز، افزایش کامودیتی و بهبود عملکرد سود و زیان شرکتها در شهریورماه، باعث رسیدن P به E به 37 بود و حالا خود را اصلاح کرده و به 23 رسیده است. آقابزرگی در پایان بالا رفتن سوددهی شرکتها را در سال آینده امکانپذیر ندانست و افزود: بهطورکلی اکنون متوسط P به E بالاست، اما در صنایع و شرکتهای بنیادی مانند فولادیها، پتروشیمیها و گروههای کانی که اصلاح قیمت داشتند، امکان تغییر قیمت و تحرک بیشتری نسبت به سایر گروههایی که در آنها کماکان قیمتها بیشتر از ارزش ذاتیشان است، وجود دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 6
حمایت از خانواده و جوانان در دستور کار بهارستان
وحید عظیمنیا
وکلای ملت معمولا در ایام بررسی بودجه به موضوعات مختلفی اشاره میکنند و در این میان همواره طبقات و گروههایی در کشورمان وجود دارند که به دلیل ناتوانی در دسترسی به وکلای خود آنطور که بایدوشاید موردتوجه قرار نمیگیرند و علیرغم در اولویت بودن به اولویتهای پایانی سوق داده میشوند.
علیرغم این موارد، یک قشر از افراد جامعه هم هستند که معالأسف در لابهلای دعواهای سیاسی و شعارهای توخالی برخی مسئولان بهکلی نادیده گرفته میشوند و ورود به مشکلات آنها صرفا توسط نهادها و افرادی صورت میگیرد که به معنی واقعی کلمه همچنان به آرمانهای انقلاب ۵۷ پایبند هستند و معتقدند «عدالت اجتماعی» اساس انقلاب ماست و باید حقوحقوق همه به نحو احسن پرداخت شود. «زنان معسر» یعنی زنانی که از حمایت خانواده، ارث مکفی و شغل مناسب محروماند، ازجمله این افراد هستند که مجلس یازدهم در جلسه علنی روز چهارشنبه آنها را دید.
وکلای ملت در بیستودومین جلسه بررسی لایحه بودجه و در جریان بررسی موضوع مهم «تسویه بدهی دولت با تأمین اجتماعی، همسانسازی حقوق لشکری و کشوری و رتبهبندی معلمان»، با بند «و» تبصره (۲) این لایحه تصویب کردند بهمنظور متناسبسازی حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران، پرداخت به صندوقهای بازنشستگی، رد بخشی از بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی و سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح، تأمین بخشی از پاداش پایان خدمت کارکنان دستگاههای اجرایی، رتبهبندی معلمان، اعمال مدارک تحصیلی معلمان و پرداخت مطالبات معلمان مأمور به مدارس خارج از کشور، تأمین بخشی از مطالبات ایثارگران (موضوع بند (الف) ماده (۱) قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران)، بیمههای تکمیلی، تأمین پاداش پایان خدمت و ذخیره مرخصی شهدا و ایثارگران بازنشسته مشمول قانون حالت اشتغال (موضوع تبصره ماده (۳۸) قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران)، اجرای قانون تسری کارکنان زندانها، متناسبسازی حقوق شهدای بازنشسته، همسانسازی حقوق اعضای هیئتعلمی، مطالبات قانون حمایت از حقوق معلولان، نظام تأمین اجتماعی فراگیر و متمرکز، تأمین مطالبات سهم قانونی حق عضویت اعضای صندوق ذخیره بسیجیان و اجرای موضوع جوانی جمعیت و حمایت از خانواده تأمین حداقل مسکن و معیشت و بیمه زنان معسر (زنانی که از حمایت خانواده، ارث مکفی و شغل مناسب محروماند) به دولت اجازه داده میشود تا سقف یکمیلیون و ۵۰۰ هزار میلیارد ریال از محل ارائه حق الامتیاز، واگذاری سهام و حقوق مالکانه، واگذاری طرحهای تملک داراییهای سرمایهای و طرحهای سرمایهگذاری متعلق به دولت و شرکتهای دولتی و همچنین واگذاری اموال و داراییهای غیرمنقول مازاد تأمین کند. معادل ۸۹۰ هزار میلیارد ریال از محل این واگذاریها جهت رد بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی اختصاص یابد. پرداختها از محل این بند به صندوقهای بازنشستگی در چارچوب قوانین و مقررات انجام میشود و پس از کسر مطالبات صندوقها از دولت و نیز تعهدات دولت به آنها بهعنوان مطالبه دولت از این صندوقها قلمداد میگردد.
مجلس همچنین با تصویب جزء الحاقی به بند «و» تبصره (۲) مادهواحده لایحه دولت را مکلف کردند بهمنظور تداوم و پایداری و برخورداری مشمولین قانون معافیت پرداخت حق بیمه سهم کارفرمایی تا میزان ۵ کارگر مصوب ۱۳۶۱ (بر اساس فهرست کارگرهای مشمول مصوب دولت)، قانون بیمه اجتماعی، قالیبافان، بافندگان فرش و شاغلین صنایعدستی شناسنامهدار مصوب سال ۱۳۸۸ و ماده (۷)
قانون هدفمندسازی یارانه مصوب سال ۱۳۸۷ (شامل زنان سرپرست خانوار، رانندگان حملونقل عمومی، صیادان شمال و جنوب، مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی، هنرمندان و نویسندگان، مربیان مهدکودک در مراکز توانبخشی بهزیستی) و قانون بودجه مصوب سال ۱۳۸۶ (خادمان مساجد، باربران و رانندگان که بر اساس قوانین و مقررات مربوطه معاف از پرداخت حق بیمه سهم کارفرما میباشند.) منابع مالی موردنیاز از حق بیمه سهم در مورد تعهد دولت از محل اعتبار پیشبینی شده در ردیفهای (۱۱)، (۲۵) و تبصره (۱۴) از محل سایر ظرفیتهای این قانون و کسری منابع مالی موردنیاز با واگذاری اموال و سهام دولت در شرکتها و صندوقها، ظرف سال ۱۴۰۰ به سازمان تأمین اجتماعی تأدیه کند و سازمان برنامهوبودجه مکلف شد با همکاری سازمان تأمین اجتماعی نسبت به ساماندهی مشمولین و به میزان برخورداری آنان از حق بیمه حمایتی سهم دولت متناسب با استقرار در مناطق محروم، کمتر توسعه یافته، مرزی یا برخوردار و میزان درآمدزایی و اهمیت تولید و فعالیت اقشار و اصناف یا کارگرهای مشمول و لحاظ عدالت توزیعی در قالب توافقنامههای سهجانبه فیمابین سازمان برنامهوبودجه، سازمان تأمین اجتماعی و وزارتخانه تخصصی ذیربط با هر صنف و قشر حاوی تعیین تعداد مشمولین و درصد حق بیمه سهم دولت برای هر یک از اصناف و اقشار مشمول بر آن نسبت به تخصیص منابع سهم دولت، ظرف سال ۱۴۰۰ بهصورت فصلی (سهماهه) اقدام کند.
وکلای ملت معمولا در ایام بررسی بودجه به موضوعات مختلفی اشاره میکنند و در این میان همواره طبقات و گروههایی در کشورمان وجود دارند که به دلیل ناتوانی در دسترسی به وکلای خود آنطور که بایدوشاید موردتوجه قرار نمیگیرند و علیرغم در اولویت بودن به اولویتهای پایانی سوق داده میشوند.
علیرغم این موارد، یک قشر از افراد جامعه هم هستند که معالأسف در لابهلای دعواهای سیاسی و شعارهای توخالی برخی مسئولان بهکلی نادیده گرفته میشوند و ورود به مشکلات آنها صرفا توسط نهادها و افرادی صورت میگیرد که به معنی واقعی کلمه همچنان به آرمانهای انقلاب ۵۷ پایبند هستند و معتقدند «عدالت اجتماعی» اساس انقلاب ماست و باید حقوحقوق همه به نحو احسن پرداخت شود. «زنان معسر» یعنی زنانی که از حمایت خانواده، ارث مکفی و شغل مناسب محروماند، ازجمله این افراد هستند که مجلس یازدهم در جلسه علنی روز چهارشنبه آنها را دید.
وکلای ملت در بیستودومین جلسه بررسی لایحه بودجه و در جریان بررسی موضوع مهم «تسویه بدهی دولت با تأمین اجتماعی، همسانسازی حقوق لشکری و کشوری و رتبهبندی معلمان»، با بند «و» تبصره (۲) این لایحه تصویب کردند بهمنظور متناسبسازی حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران، پرداخت به صندوقهای بازنشستگی، رد بخشی از بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی و سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح، تأمین بخشی از پاداش پایان خدمت کارکنان دستگاههای اجرایی، رتبهبندی معلمان، اعمال مدارک تحصیلی معلمان و پرداخت مطالبات معلمان مأمور به مدارس خارج از کشور، تأمین بخشی از مطالبات ایثارگران (موضوع بند (الف) ماده (۱) قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران)، بیمههای تکمیلی، تأمین پاداش پایان خدمت و ذخیره مرخصی شهدا و ایثارگران بازنشسته مشمول قانون حالت اشتغال (موضوع تبصره ماده (۳۸) قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران)، اجرای قانون تسری کارکنان زندانها، متناسبسازی حقوق شهدای بازنشسته، همسانسازی حقوق اعضای هیئتعلمی، مطالبات قانون حمایت از حقوق معلولان، نظام تأمین اجتماعی فراگیر و متمرکز، تأمین مطالبات سهم قانونی حق عضویت اعضای صندوق ذخیره بسیجیان و اجرای موضوع جوانی جمعیت و حمایت از خانواده تأمین حداقل مسکن و معیشت و بیمه زنان معسر (زنانی که از حمایت خانواده، ارث مکفی و شغل مناسب محروماند) به دولت اجازه داده میشود تا سقف یکمیلیون و ۵۰۰ هزار میلیارد ریال از محل ارائه حق الامتیاز، واگذاری سهام و حقوق مالکانه، واگذاری طرحهای تملک داراییهای سرمایهای و طرحهای سرمایهگذاری متعلق به دولت و شرکتهای دولتی و همچنین واگذاری اموال و داراییهای غیرمنقول مازاد تأمین کند. معادل ۸۹۰ هزار میلیارد ریال از محل این واگذاریها جهت رد بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی اختصاص یابد. پرداختها از محل این بند به صندوقهای بازنشستگی در چارچوب قوانین و مقررات انجام میشود و پس از کسر مطالبات صندوقها از دولت و نیز تعهدات دولت به آنها بهعنوان مطالبه دولت از این صندوقها قلمداد میگردد.
مجلس همچنین با تصویب جزء الحاقی به بند «و» تبصره (۲) مادهواحده لایحه دولت را مکلف کردند بهمنظور تداوم و پایداری و برخورداری مشمولین قانون معافیت پرداخت حق بیمه سهم کارفرمایی تا میزان ۵ کارگر مصوب ۱۳۶۱ (بر اساس فهرست کارگرهای مشمول مصوب دولت)، قانون بیمه اجتماعی، قالیبافان، بافندگان فرش و شاغلین صنایعدستی شناسنامهدار مصوب سال ۱۳۸۸ و ماده (۷)
قانون هدفمندسازی یارانه مصوب سال ۱۳۸۷ (شامل زنان سرپرست خانوار، رانندگان حملونقل عمومی، صیادان شمال و جنوب، مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی، هنرمندان و نویسندگان، مربیان مهدکودک در مراکز توانبخشی بهزیستی) و قانون بودجه مصوب سال ۱۳۸۶ (خادمان مساجد، باربران و رانندگان که بر اساس قوانین و مقررات مربوطه معاف از پرداخت حق بیمه سهم کارفرما میباشند.) منابع مالی موردنیاز از حق بیمه سهم در مورد تعهد دولت از محل اعتبار پیشبینی شده در ردیفهای (۱۱)، (۲۵) و تبصره (۱۴) از محل سایر ظرفیتهای این قانون و کسری منابع مالی موردنیاز با واگذاری اموال و سهام دولت در شرکتها و صندوقها، ظرف سال ۱۴۰۰ به سازمان تأمین اجتماعی تأدیه کند و سازمان برنامهوبودجه مکلف شد با همکاری سازمان تأمین اجتماعی نسبت به ساماندهی مشمولین و به میزان برخورداری آنان از حق بیمه حمایتی سهم دولت متناسب با استقرار در مناطق محروم، کمتر توسعه یافته، مرزی یا برخوردار و میزان درآمدزایی و اهمیت تولید و فعالیت اقشار و اصناف یا کارگرهای مشمول و لحاظ عدالت توزیعی در قالب توافقنامههای سهجانبه فیمابین سازمان برنامهوبودجه، سازمان تأمین اجتماعی و وزارتخانه تخصصی ذیربط با هر صنف و قشر حاوی تعیین تعداد مشمولین و درصد حق بیمه سهم دولت برای هر یک از اصناف و اقشار مشمول بر آن نسبت به تخصیص منابع سهم دولت، ظرف سال ۱۴۰۰ بهصورت فصلی (سهماهه) اقدام کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 12
حل دغدغه مردم درباره واکسن کرونا تا ۱۵ خرداد 1400
رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام گفت: حداکثر تا خرداد سال ۱۴۰۰ مشکلی به نام واکسن کرونا که مردم دغدغه آن را داشته باشند، در ایران نخواهیم داشت.به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی خبرگزاری صداوسیما؛ محمد مخبر در مراسم بهرهبرداری از ۱۰۰ مدرسه برکت، ۳۵۰ مسجد و مرکز فرهنگی و تفاهمنامه ساخت هزار مدرسه برکت جدید افزود: کار تولید واکسن در ۶ مسیر دنبال شده که در ۴ مسیر کار تولید و تحقیقات در مرحله نهایی است و در یک مورد کارآزمایی فاز دو و سه با مجوز وزارت بهداشت آغازشده است و امیدواریم تا ۱۵ خرداد چیزی به اسم واکسن که مردم دغدغه آن را داشته باشند، نداشته باشیم.مخبر خاطرنشان کرد: زمانی داروی رمدسیویر در اختیارمان نبود و قیمت آن دانهای ۷۰ میلیون تومان بود که با ورود بنیاد و ساخت این دارو، قیمت آن اکنون به ۶۰۰ هزار تومان کاهشیافته و حتی آماده صادرات آن هستیم.رئیس ستاد اجرایی فرمان امام محور فعالیتهای این ستاد را ایجاد اشتغال بیان کرد که با وسعتی فراگیر در حال پیشروی است.مخبر گفت: تا پیش از این سالانه ۱۵ هزار شغل در ستاد اجرایی ایجاد میشد، اما این عدد امسال به ۲۳۰ هزار شغل رسیده و تا سال آینده به دستکم ۴۰۰ هزار شغل افزایش خواهد یافت.وی بابیان اینکه سال گذشته ۴۰ هزار طرح در مشاغل خرد خانگی داشتیم افزود: امسال این عدد به ۶۰ هزار طرح رسیده است.مخبر گفت: ۵۰ درصد سرمایهگذاریهای خطرپذیر و دانش بنیانها از سوی ستاد اجرایی انجام میشود و آثار این حمایت در موضوع کرونا در تولید ماسک، ونتیلاتور، اکسیژن ساز، داروی بیماران مبتلا و واکسن قابلمشاهده است.وی گفت: هر هزار میلیارد تومان هزینه ما سبب میشود ۶ هزار میلیارد تومان سرمایه معطلمانده در کشور وارد چرخه اقتصادی کشور شود که مرهون همکاری مردم است.مخبر افزود: ۱۸ درصد نیاز گوشت قرمز کشور با طرحهای بنیاد به بهرهبرداری رسیده است که در نیمه دوم سال گذشته در سیستان و بلوچستان ۱۶ هزار تن گوشت تولید و قیمت این محصول در بازار تنظیم شد.وی گفت: در کشور ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار هکتار زمین دیم داریم که با حداقل بهرهوری است و امسال با اختصاص ۱۲۰۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری در ۶۶۰ هزار هکتار زمین انجامشده است.مخبر افزود: ۲۰۷ هزار طرح با ۲۰۵ هزار میلیارد تومان اجراشده است که همه این طرحها در مناطق محروم و باهدف توانمندسازی مردم در این مناطق اجراشده است.رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام گفت: در مدت ۵ سال اگر این زمینها به بهرهبرداری برسد امنیت غذایی کشور تأمین و از خروج ۵ میلیارد دلار ارز از کشور جلوگیری میشود.وی افزود: در مدت ۳ سال با همکاری و همراهی مردم بالغ بر ۱۰ هزار میلیارد تومان در طرحهای عمرانی و محرومیتزدایی سرمایهگذاری شد که با مدیریت ۴۰ نیروی انسانی اداره میشود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
با اعصاب مردم بازی نكنید!
-
حماسههای مقاومت عراق باید برای پاپ تشریح شود
-
قانون اقدام راهبردی با هم صدایی تمامی مسئولان در حال اجراست
-
پاپ مهمان ایمن عراق
-
نه آبی نه قرمز نه حتی زرد طلایی سفر بیسفر
-
چشمشور چشم و همچشمی
-
صدای پای بحران جدید در آمریکا
-
معیشت قربانی ناکارآمدی
-
واکنش جدی ایران به قطعنامه ضدایرانی علت عقبنشینی اروپاییها
-
اقتدار کارساز ایران
-
سهامداران خرد زیر چتر حمایتی تالار شیشهای
-
حمایت از خانواده و جوانان در دستور کار بهارستان
-
حل دغدغه مردم درباره واکسن کرونا تا ۱۵ خرداد 1400