
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
معیشت، قربانی ناکارآمدی
مصطفی هدایی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز جمعه به مناسبت روز درختکاری بیاناتی پیرامون وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم داشتند و از تأثیرگذاری همهگیری ویروس کرونا بر معیشت مردم سخن گفتند.
کاهش قدرت خرید، تورم بالای 50 درصد، کاهش ارزش پول ملی و درنهایت اضافه شدن همهگیری کرونا به اوضاع اقتصادی پیش آمده در سالهای گذشته، باعث شد تا شرایط به سمت چالشهایی در زندگی جامعه کشیده شود. مدیریت این چالشها و راهحل عبور از آن نیز ارائه شده ولی اوضاع همچنان بر همان پاشنه میچرخد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتی به موضوع کرونا و معیشت اشاره کردند و نگرانیشان را از ادامه مشکلات معیشتی فرمودند: «مسئله کرونا در وضع معیشت مردم هم مؤثر است؛ یعنی این را باید بدانیم. میبینید که کرونا چه مشکلاتی را برای معیشت مردم فراهم کرده؛ اگر چنانچه این ادامه پیدا کند، همینطور بدتر خواهد شد و ادامه پیدا خواهد کرد و مشکلات بیشتر خواهد شد؛ باید هر چه زودتر بتوان کلک این بلای طبیعی بزرگ را کند.
متأسفانه امروز وضع معیشت مردم خوب نیست؛ این غصه بزرگی است برای ما. گرانیها زیاد است؛ شما ملاحظه کنید شب عید، قیمت میوه و مانند اینها خیلی گران است؛ میوه فراوان اما قیمتها بسیار بالا. متأسفانه [سود حاصل از] این قیمتها به جیب باغدار هم نمیرود که ما مثلا بگوییم یک قشر زحمتکشی یک سودی میبرند؛ نه، متأسفانه این سود را دلالها و واسطهها و این دستهای وسط و سودجو میبرند و به باغدار چیزی نمیرسد، به مردم هم که ضرر میرسد؛ بنابراین بایستی مسئولین محترم این مشکل معیشتی مردم و مشکل گرانی را هم حل کنند. و این ممکن است، راهحل دارد؛ بنده در جلسات متعدد این را تذکر دادهام و نظرات و راهحلهایی که کارشناسان در این زمینه گفتهاند، مطرح کردهایم و بیان کردهایم؛ راهحل دارد؛ انشاءالله که بتوانند اینها را انجام بدهند.»پیش از شیوع ویروس کرونا، اقتصاد ایران درزمینههای مختلف دچار مشکلاتی شده بود. در حوزه سیاست خارجی، ایران میبایست برای حفظ برجام تلاش میکرد و با خروج ترامپ از این توافقنامه، عملا اقتصاد با شوکی مواجه شد که دولت توان مدیریت آن را نداشت. میتوان ریشه عملکرد ضعیف دولت در برخورد با معضلات اجتماعی را در سرمایهگذاری سنگین دولت روحانی بر روی برجام دانست. رئیسجمهور و تیم دیپلماسی از زمان ورود به پاستور، اولویت را حل پروندههای سیاست خارجی ازجمله هستهای و سپس جذب سرمایهگذاری خارجی و ایجاد رونق اقتصادی با ورود شرکتهای خارجی بزرگ به کشور قرار دادند. از شروع سال 92 تا 94 و رسیدن به توافق هستهای، اقتصاد ایران در حالت انتظار به سر میبرد تا شاخصهای اقتصادی کلان در یک سطح تثبیت شده و در صورت ثبات اقتصادی، روند رشد آن نیز آغاز شود. اما از فردای امضای برجام تنها وعده و حرف بود که بهجای عمل در حوزههای مختلف نشانده شد. وعده گشایشها و حل سریع چالشهای اقتصادی سرابی بیش نبود و دو سال پس از برجام و حضور دونالد ترامپ در ایران، همان وعدههای نیم بند نیز به سرنوشت بدعهدیهای دولت در امر اقتصاد اضافه شد. از سال 94 تا 96، قراردادهایی چند میلیارد دلاری برای خرید هواپیما، کشتی، خودرو، ورود شرکتهای سرمایهگذار خارجی برای فعالیت در حوزههای نفتی (مانند توتال)، بسته شد ولی در زمان عمل همه آنها زیر میز زدند و دست دولت را در پوست گردو گذاشتند. از زمان ورود ترامپ در کاخ سفید و خروج دولت آمریکا از برجام، اقتصاد ایران که با وعدههای دولت شرطی شده بود با بحرانهای شدید و بیسابقهای مواجه شد. عملا دولت بازنده تمام بازیهای سیاست خارجی و اقتصادی بود که برنامهریزی کرده و برای خالی نبودن عریضه نیز کلید واژه «جنگ اقتصادی» را علم کرد تا به این بهانه از وظایف خود برای تنظیم بازارها شانه خالی کند. همین امروز نیز این کلیدواژه همچنان از سوی رئیس دولت استفاده میشود تا در برابر مشکلات پاسخگو نباشد. براساس مطالعات کارشناسی در حوزه اقتصادی، مشکلات این حوزه بیشتر ناشی از مدیریت داخلی و نه تحریمها بوده است.
نحوه مدیریت دولت تدبیر و امید بهگونهای بود که اثرگذاری تحریمها را چند برابر ساخت. ایران پیشازاین نیز در زمان دولتهای قبلی آمریکا با تحریمهای بسیار سختی روبهرو بودند ولی ارزش پول ملی به اینگونه که در دولت روحانی سقوط کرد، از دست نمیرفت. تورمهای ابتدای دهه 70 که ناشی از مدیریت بازار آزاد و لیبرالی و همچنین بازسازیهای بعد جنگ بود، بار دیگر در دولت حسن روحانی که ریشه مدیریتی آنها به نگاه اقتصادی هاشمی رفسنجانی وابسته است، به نحو بدتری تکرار شد. تورمی که قیمت برخی از کالاها را 200 تا 300 درصد در عرض دو سال افزایش داد.
در چنین شرایطی بود که کرونا و وضعیت کم رونق شدن اقتصادی بازارها ازجمله کالاهای مصرفی، به چالشهای موجود اضافه شد و شوک دیگری به مدیریت ضعیف دولتی در حوزه اقتصادی وارد کرد و معیشت مردم را به نحو چشمگیری با مشکل روبهرو ساخت.
نگاهی به شاخصهای اقتصادی در یکسال گذشته نشان میدهد که برخلاف ادعای دولتمردان، هیچ رونقی نبوده و رکود در بازارهای مسکن و طلا و ارز نیز حکفرما شده است. مدیریت ضعیف دولت در بازار سرمایه نیز این بخش از سرمایهگذاری مردم را که تا حدودی امیدی ایجاد کرده بود کاملا از بین برد و باید در آینده نزدیک با چالش اعتراضات بورسی نیز درگیر شویم. بههرحال آنچه مشخص است، دولت تدبیر و امید میتوانست تعادلی در سیاستهای اقتصادی و سیاست خارجی ایجاد کند و اقتصاد کشور را وابسته به معادلات خارجی نکند ولی راهبرد کلان دولت، معیشت را در گرو سیاست خارجی قرار داد و کارنامهای که در حوزه معیشتی حاصل شده به دغدغه اصلی حاکمیت و رهبر معظم انقلاب اسلامی تبدیل شده و امید است در ماههای آینده چرخ اقتصادی بر روی مدار دیگری بچرخد تا بتوان از چالشهای موجود نیز بهسلامت عبور کرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز جمعه به مناسبت روز درختکاری بیاناتی پیرامون وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم داشتند و از تأثیرگذاری همهگیری ویروس کرونا بر معیشت مردم سخن گفتند.
کاهش قدرت خرید، تورم بالای 50 درصد، کاهش ارزش پول ملی و درنهایت اضافه شدن همهگیری کرونا به اوضاع اقتصادی پیش آمده در سالهای گذشته، باعث شد تا شرایط به سمت چالشهایی در زندگی جامعه کشیده شود. مدیریت این چالشها و راهحل عبور از آن نیز ارائه شده ولی اوضاع همچنان بر همان پاشنه میچرخد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتی به موضوع کرونا و معیشت اشاره کردند و نگرانیشان را از ادامه مشکلات معیشتی فرمودند: «مسئله کرونا در وضع معیشت مردم هم مؤثر است؛ یعنی این را باید بدانیم. میبینید که کرونا چه مشکلاتی را برای معیشت مردم فراهم کرده؛ اگر چنانچه این ادامه پیدا کند، همینطور بدتر خواهد شد و ادامه پیدا خواهد کرد و مشکلات بیشتر خواهد شد؛ باید هر چه زودتر بتوان کلک این بلای طبیعی بزرگ را کند.
متأسفانه امروز وضع معیشت مردم خوب نیست؛ این غصه بزرگی است برای ما. گرانیها زیاد است؛ شما ملاحظه کنید شب عید، قیمت میوه و مانند اینها خیلی گران است؛ میوه فراوان اما قیمتها بسیار بالا. متأسفانه [سود حاصل از] این قیمتها به جیب باغدار هم نمیرود که ما مثلا بگوییم یک قشر زحمتکشی یک سودی میبرند؛ نه، متأسفانه این سود را دلالها و واسطهها و این دستهای وسط و سودجو میبرند و به باغدار چیزی نمیرسد، به مردم هم که ضرر میرسد؛ بنابراین بایستی مسئولین محترم این مشکل معیشتی مردم و مشکل گرانی را هم حل کنند. و این ممکن است، راهحل دارد؛ بنده در جلسات متعدد این را تذکر دادهام و نظرات و راهحلهایی که کارشناسان در این زمینه گفتهاند، مطرح کردهایم و بیان کردهایم؛ راهحل دارد؛ انشاءالله که بتوانند اینها را انجام بدهند.»پیش از شیوع ویروس کرونا، اقتصاد ایران درزمینههای مختلف دچار مشکلاتی شده بود. در حوزه سیاست خارجی، ایران میبایست برای حفظ برجام تلاش میکرد و با خروج ترامپ از این توافقنامه، عملا اقتصاد با شوکی مواجه شد که دولت توان مدیریت آن را نداشت. میتوان ریشه عملکرد ضعیف دولت در برخورد با معضلات اجتماعی را در سرمایهگذاری سنگین دولت روحانی بر روی برجام دانست. رئیسجمهور و تیم دیپلماسی از زمان ورود به پاستور، اولویت را حل پروندههای سیاست خارجی ازجمله هستهای و سپس جذب سرمایهگذاری خارجی و ایجاد رونق اقتصادی با ورود شرکتهای خارجی بزرگ به کشور قرار دادند. از شروع سال 92 تا 94 و رسیدن به توافق هستهای، اقتصاد ایران در حالت انتظار به سر میبرد تا شاخصهای اقتصادی کلان در یک سطح تثبیت شده و در صورت ثبات اقتصادی، روند رشد آن نیز آغاز شود. اما از فردای امضای برجام تنها وعده و حرف بود که بهجای عمل در حوزههای مختلف نشانده شد. وعده گشایشها و حل سریع چالشهای اقتصادی سرابی بیش نبود و دو سال پس از برجام و حضور دونالد ترامپ در ایران، همان وعدههای نیم بند نیز به سرنوشت بدعهدیهای دولت در امر اقتصاد اضافه شد. از سال 94 تا 96، قراردادهایی چند میلیارد دلاری برای خرید هواپیما، کشتی، خودرو، ورود شرکتهای سرمایهگذار خارجی برای فعالیت در حوزههای نفتی (مانند توتال)، بسته شد ولی در زمان عمل همه آنها زیر میز زدند و دست دولت را در پوست گردو گذاشتند. از زمان ورود ترامپ در کاخ سفید و خروج دولت آمریکا از برجام، اقتصاد ایران که با وعدههای دولت شرطی شده بود با بحرانهای شدید و بیسابقهای مواجه شد. عملا دولت بازنده تمام بازیهای سیاست خارجی و اقتصادی بود که برنامهریزی کرده و برای خالی نبودن عریضه نیز کلید واژه «جنگ اقتصادی» را علم کرد تا به این بهانه از وظایف خود برای تنظیم بازارها شانه خالی کند. همین امروز نیز این کلیدواژه همچنان از سوی رئیس دولت استفاده میشود تا در برابر مشکلات پاسخگو نباشد. براساس مطالعات کارشناسی در حوزه اقتصادی، مشکلات این حوزه بیشتر ناشی از مدیریت داخلی و نه تحریمها بوده است.
نحوه مدیریت دولت تدبیر و امید بهگونهای بود که اثرگذاری تحریمها را چند برابر ساخت. ایران پیشازاین نیز در زمان دولتهای قبلی آمریکا با تحریمهای بسیار سختی روبهرو بودند ولی ارزش پول ملی به اینگونه که در دولت روحانی سقوط کرد، از دست نمیرفت. تورمهای ابتدای دهه 70 که ناشی از مدیریت بازار آزاد و لیبرالی و همچنین بازسازیهای بعد جنگ بود، بار دیگر در دولت حسن روحانی که ریشه مدیریتی آنها به نگاه اقتصادی هاشمی رفسنجانی وابسته است، به نحو بدتری تکرار شد. تورمی که قیمت برخی از کالاها را 200 تا 300 درصد در عرض دو سال افزایش داد.
در چنین شرایطی بود که کرونا و وضعیت کم رونق شدن اقتصادی بازارها ازجمله کالاهای مصرفی، به چالشهای موجود اضافه شد و شوک دیگری به مدیریت ضعیف دولتی در حوزه اقتصادی وارد کرد و معیشت مردم را به نحو چشمگیری با مشکل روبهرو ساخت.
نگاهی به شاخصهای اقتصادی در یکسال گذشته نشان میدهد که برخلاف ادعای دولتمردان، هیچ رونقی نبوده و رکود در بازارهای مسکن و طلا و ارز نیز حکفرما شده است. مدیریت ضعیف دولت در بازار سرمایه نیز این بخش از سرمایهگذاری مردم را که تا حدودی امیدی ایجاد کرده بود کاملا از بین برد و باید در آینده نزدیک با چالش اعتراضات بورسی نیز درگیر شویم. بههرحال آنچه مشخص است، دولت تدبیر و امید میتوانست تعادلی در سیاستهای اقتصادی و سیاست خارجی ایجاد کند و اقتصاد کشور را وابسته به معادلات خارجی نکند ولی راهبرد کلان دولت، معیشت را در گرو سیاست خارجی قرار داد و کارنامهای که در حوزه معیشتی حاصل شده به دغدغه اصلی حاکمیت و رهبر معظم انقلاب اسلامی تبدیل شده و امید است در ماههای آینده چرخ اقتصادی بر روی مدار دیگری بچرخد تا بتوان از چالشهای موجود نیز بهسلامت عبور کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 4
قانون اقدام راهبردی با هم صدایی تمامی مسئولان در حال اجراست
گروه سیاسی
ابوالفضل عمویی ،سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» درباره عقبنشینی اروپاییها از پیگیری قطعنامه ضد ایرانی در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و آخرین تحولات مرتبط با پرونده هستهای کشورمان، اظهار داشت: همصدایی و ایستادگی مسئولان در اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، یکی از عوامل مؤثر در راستای جلوگیری از اقدام زیاده خواهانه کشورهای اروپایی برای صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران بود. تلاش دولتهای غربی برای صدور قطعنامه میتوانست منجر به تخریب تفاهم فنی گردد که بین ایران و مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت گرفته است. ایران این تفاهم را براساس حسن نیت انجام داده درحالیکه نیاز و الزامی برای اجرای آن نداشته است، بااینحال وقوع هرگونه اقدام ضد ایرانی از سوی اروپاییها در شورای حکام میتوانست منجر به تخریب روند تفاهمات شود.
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، درواقع روند اعمال فشار بر ایران را تغییر داده و طرف غربی را ملزم کرده تا چندین بار نسبت به حرکتها و برنامههای خودشان در قبال ایران بازنگری داشته باشند. بر همین اساس، آنها بهخوبی آگاه هستند که امروز ایران به توانمندی غنیسازی 20 درصد رسیده است و تعهدی برای اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی ندارد. علاوه بر آن، آغاز نسل جدید سانتریفیوژها را هم شاهد هستیم. بنابراین قانون اقدام راهبردی که هماکنون با همصدایی و وحدت تمامی مسئولان در حال اجراست، یکی از عناصر قدرت جمهوری اسلامی ایران در عرصههای بینالمللی محسوب میشود.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس افزود: مقامات آمریکایی در سطوح مختلف اعتراف کردهاند سیاست فشار حداکثریشان علیه ایران شکست خورده است، گرچه این اعتراف آنان اقدام درستی است اما کافی نیست. آنها باید اقدام مؤثری در راستای لغو تحریمها انجام بدهند. برای ایران موضوع بازگشتن به برجام یا خروج از آن مطرح نیست، بلکه موضوع این است ما به این دلیل به برجام وارد شدیم و تعهدات را پذیرفته و اجرایی کردیم که درنتیجه آن تحریمها علیه کشور لغو شود، بنابراین در حال حاضر نیز قانون اقدام راهبردی را لغو هرچه سریعتر تحریمها اجرایی میکنیم. عمویی همچنین تصریح کرد: پیشنهادات کوچک برای ما چندان جذاب نیست و در حال حاضر نیز اقتصاد کشور مسیر خودش را یافته است. اما مسئله اصلی، لغو مؤثر تحریمهاست بهنحویکه بتوان ارزیابی کرد لغو تحریمها تنها بر روی کاغذ صورت نگرفته و واقعا امکان فروش نفت و دسترسی به منابع حاصل از فروش آن برای خرید تمامی کالاهای کشور در حد مطلوب فراهم است. تازه پسازآن به بررسی دیگر اقدامات بعدی کشور خواهیم پرداخت. این موضوع در قالب ماده 7 قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها نیز تأکید شده، درصورتیکه طرف مقابل اقدامی را در جهت لغو تحریمها انجام بدهد دولت گزارش مربوط به آن را به مجلس ارسال میکند و پسازآن مجلس تصمیمگیری خواهد کرد که ایران چه تعهداتی را عملیاتی کند.
ابوالفضل عمویی ،سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با خبرنگار «رسالت» درباره عقبنشینی اروپاییها از پیگیری قطعنامه ضد ایرانی در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و آخرین تحولات مرتبط با پرونده هستهای کشورمان، اظهار داشت: همصدایی و ایستادگی مسئولان در اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، یکی از عوامل مؤثر در راستای جلوگیری از اقدام زیاده خواهانه کشورهای اروپایی برای صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران بود. تلاش دولتهای غربی برای صدور قطعنامه میتوانست منجر به تخریب تفاهم فنی گردد که بین ایران و مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت گرفته است. ایران این تفاهم را براساس حسن نیت انجام داده درحالیکه نیاز و الزامی برای اجرای آن نداشته است، بااینحال وقوع هرگونه اقدام ضد ایرانی از سوی اروپاییها در شورای حکام میتوانست منجر به تخریب روند تفاهمات شود.
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، درواقع روند اعمال فشار بر ایران را تغییر داده و طرف غربی را ملزم کرده تا چندین بار نسبت به حرکتها و برنامههای خودشان در قبال ایران بازنگری داشته باشند. بر همین اساس، آنها بهخوبی آگاه هستند که امروز ایران به توانمندی غنیسازی 20 درصد رسیده است و تعهدی برای اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی ندارد. علاوه بر آن، آغاز نسل جدید سانتریفیوژها را هم شاهد هستیم. بنابراین قانون اقدام راهبردی که هماکنون با همصدایی و وحدت تمامی مسئولان در حال اجراست، یکی از عناصر قدرت جمهوری اسلامی ایران در عرصههای بینالمللی محسوب میشود.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس افزود: مقامات آمریکایی در سطوح مختلف اعتراف کردهاند سیاست فشار حداکثریشان علیه ایران شکست خورده است، گرچه این اعتراف آنان اقدام درستی است اما کافی نیست. آنها باید اقدام مؤثری در راستای لغو تحریمها انجام بدهند. برای ایران موضوع بازگشتن به برجام یا خروج از آن مطرح نیست، بلکه موضوع این است ما به این دلیل به برجام وارد شدیم و تعهدات را پذیرفته و اجرایی کردیم که درنتیجه آن تحریمها علیه کشور لغو شود، بنابراین در حال حاضر نیز قانون اقدام راهبردی را لغو هرچه سریعتر تحریمها اجرایی میکنیم. عمویی همچنین تصریح کرد: پیشنهادات کوچک برای ما چندان جذاب نیست و در حال حاضر نیز اقتصاد کشور مسیر خودش را یافته است. اما مسئله اصلی، لغو مؤثر تحریمهاست بهنحویکه بتوان ارزیابی کرد لغو تحریمها تنها بر روی کاغذ صورت نگرفته و واقعا امکان فروش نفت و دسترسی به منابع حاصل از فروش آن برای خرید تمامی کالاهای کشور در حد مطلوب فراهم است. تازه پسازآن به بررسی دیگر اقدامات بعدی کشور خواهیم پرداخت. این موضوع در قالب ماده 7 قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها نیز تأکید شده، درصورتیکه طرف مقابل اقدامی را در جهت لغو تحریمها انجام بدهد دولت گزارش مربوط به آن را به مجلس ارسال میکند و پسازآن مجلس تصمیمگیری خواهد کرد که ایران چه تعهداتی را عملیاتی کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 2
پاپ مهمان ایمن عراق
فاطمه سیاحی
سفر پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان به عراق برای اولین بار را میتوان از ابعاد مختلفی بررسی کرد؛ نکته مهمی که باید پاپ فرانسیس و بسیاری از کشورهای غربی از آن آگاه باشند این است که این آزادی و حضور، مرهون خون هایی است که با درایت مرجعیت شیعه عراق و شهامت جوانان محور مقاومت به دست آمد.
در حالی که در زمان حضور نیروهای آمریکایی در عراق نه تنها امنیت به عراق بازنگشت بلکه در زمان جولان داعش در این کشور جنگ زده، شاهد بی ثباتی و از دست رفتن اراضی زیادی از این کشور به دست نیروهای تکفیری بودیم.از سوی دیگر این سفر در ابعاد مسائل دینی و مذهبی هم قابلملاحظه و بررسی است. این سفر که در نوع خود سفری زیارتی و فرهنگی محسوب میشود، میتواند به فرصتی ارزشمند برای صلح و کاهش آلام و رنج ملت عراق و بهخصوص مسیحیانِ آسیبدیده از هجوم داعش در این کشور تبدیل شود. از اهمیت این سفر همین بس که عراق بعد از دو دهه در صدر رسانههای جهان قرار گرفت و بیش از ۳۰۰ شبکه تلویزیونی برنامههای مختلف این سفر، ازجمله دیدار با مقامات دولتی در بغداد و خصوصا دیدار پاپ فرانسیس با آیتالله سیستانی را مستقیما پوشش دادند. امیدواریها در داخل و خارج عراق در رابطه با این سفر به این است که کشوری که سالها دغدغه اصلیاش امنیت بوده و هست، بتواند بهواسطه «معنویت» تغییری در «سیاست» خود ایجاد کند. این روزها درودیوارهای عراق بعد از مدتها که جای اثر گلوله و تفنگ بوده، جای بنرها و پلاکاردهایی است که سفر یکی از مهمترین رهبران دینی جهان را به کشورشان و خصوصا شهر نجف اشرف خوش آمد میگویند. باید امیدوار بود که این استقبال و حمایت مردمی بتواند پشتوانه انجام پروژههای مشترک بینالادیانی در عراق باشد؛ پروژههایی که افزایش مبادلات دینی و گفتوگوهای اعتقادی را وسیلهای برای کمک به جامعه بشریِ آسیب دیده از تصمیمات سیاسی، تهاجمات نظامی و قدرتطلبیها مهلک در این کشور قرار دهند.نکته شایان توجه در این خصوص این که تاریخ مبیّن این واقعیت است که همواره رهبران شیعیمذهب از جهان اسلام، پیشگام و پیشقدمِ گفتوگوها با دین مسیحیت هستند. البته این خود دلیل آشکاری بر پویایی فقه و عمل شیعی است که در مقایسه با سایر مذاهب اسلامی همواره حرکتش با نیازهای زمانه هماهنگ بوده است.
قبل از آیتالله سیستانی، امام موسی صدر، چه در حوزه نظر و چه عمل حامی و مدافع مسیحیان در منطقه و خصوصا لبنان بود. وی اعتقاد داشت که مسیحیان حلقه وصل شرق به غرب هستند و این ارتباط انسانی را میتوان بهوسیله آنان ایجاد کرد. امام موسی صدر با صحبت از ایده «تتابع و تکامل ادیان آسمانی» اهداف همه ادیان را یکی دانست و مبنای آن را یگانگی خداوند عنوان کرد. تلاشهای امام موسی صدر از حوزه نظر هم فراتر رفت و در سال ۱۹۷۶ دیداری با پاپ واتیکان داشت. بعدازآن نقشی که برای مسیحیان در ساخت و عمران کشور لبنان به رسمیت شناخت، گویای اهمیت این اقلیت در منطقه شد.آیتالله سیستانی نیز در فتوای جهاد خود و تشکیل نیروهای داوطلب مردمی در مبارزه با داعش، رسما مسیحیان را در ساخت و بافت حشدالشعبی مشارکت داد. این نمونهای از عملگرایی در میدان دادن و سهیم کردن اقلیت ۷۰۰ هزارنفری مسیحیان عراق، توسط ایشان بود. حالا پاپ فرانسیس هدفِ احیای امید و کاهش ترسها از شروع نزاعهای فرقهای در عراق را به کمک این رهبر شیعیمذهب قابل تحقق دانسته و با حضور پیدا کردن در منزل شخصی ایشان بر اهمیت این جایگاه افزوده است. بیدلیل نیست که شب گذشته، هشتگ نخست نیروهای طرفدار محور مقاومت در عراق به آیتالله سیستانی اختصاص یافت؛ کاربران نوشتند: «ألسيستانی هيبة الاسلام/سیستانی هیبت اسلام است.» اسلام را یکپارچه دیدن، اتفاق و رویدادی کمنظیر برای مسلمانان است که همواره تضادها بین مذاهب دین بالاست.اما امروز آیتالله سیستانی در دیدار با پاپ فرانسیس، فقط نماینده تشیع نبود؛ بلکه نماینده جهان اسلام، نماینده عراق، مدافع حقوق انسانی اقلیتها و حتی حامی مستضعفان منطقه بود. بهطوریکه مشاهده کردیم یکی از محورهای اصلی گفتوگوی پاپ فرانسیس و ایشان به انتقاد از بیعدالتی، ظلم، فقر و آزار و اذیتهای مذهبی و فکری اختصاص یافت. محور مهم دیگر صحبتهای آیتالله سیستانی در این دیدار به محکومیت جنگها و خشونتها [در ابعاد مختلف از محاصره اقتصادی گرفته تا آوارگی بسیاری از مردم منطقه بهخصوص رنج فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی] بود که دغدغههای فراسرزمینی ایشان را منعکس میکرد. موضع مشترک شخصیتهای دینی رجال سیاسی و مسئولین اجرایی عراق در کنار یکدیگر و حمایتِ هماهنگ از این سفر و اهداف آن نشاندهنده این بود که بغداد، خود را نیازمند اتفاقات امیدوارکننده میداند.حال چه خوب که این امید را دین اسلام و مذهب تشیع بتواند در همگرایی با سایر ادیان رقم بزند. نکته پایانی این است که برخلاف تبلیغات سوء برخی جریانهای دشمن عراق، نهتنها از بُرد محور مقاومت طی این سفر کم نشد بلکه کارآیی و اهداف ارزشمند استراتژیهای دفاعی آنها را در بحبوحه بحران تروریسم نشان داد و کمک کرد تا ثمرات و نتایج ایجابی تلاشهای آنان در مقابل چشمان مردم جهان با هر آئین و مسلکی به نمایش درآید. تصاویر شهید ابومهدی المهندس در کنار مسیحیان و دست سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که حافظ و مدافع کیان مسیحیت در کشوری اسلامی بود، شیعههراسی و حتی اسلامهراسی را مورد هدف قرار داد و واقعیتها را آشکار کرد. حشدالشعبی در این سفر سهروزه هم گارد محافظ پاپ فرانسیس است تا نشان دهد نیروهای مردمی همچنان یگانه مرجعِ دفاع از عراق و منافع ملی آن هستند.
سفر پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان به عراق برای اولین بار را میتوان از ابعاد مختلفی بررسی کرد؛ نکته مهمی که باید پاپ فرانسیس و بسیاری از کشورهای غربی از آن آگاه باشند این است که این آزادی و حضور، مرهون خون هایی است که با درایت مرجعیت شیعه عراق و شهامت جوانان محور مقاومت به دست آمد.
در حالی که در زمان حضور نیروهای آمریکایی در عراق نه تنها امنیت به عراق بازنگشت بلکه در زمان جولان داعش در این کشور جنگ زده، شاهد بی ثباتی و از دست رفتن اراضی زیادی از این کشور به دست نیروهای تکفیری بودیم.از سوی دیگر این سفر در ابعاد مسائل دینی و مذهبی هم قابلملاحظه و بررسی است. این سفر که در نوع خود سفری زیارتی و فرهنگی محسوب میشود، میتواند به فرصتی ارزشمند برای صلح و کاهش آلام و رنج ملت عراق و بهخصوص مسیحیانِ آسیبدیده از هجوم داعش در این کشور تبدیل شود. از اهمیت این سفر همین بس که عراق بعد از دو دهه در صدر رسانههای جهان قرار گرفت و بیش از ۳۰۰ شبکه تلویزیونی برنامههای مختلف این سفر، ازجمله دیدار با مقامات دولتی در بغداد و خصوصا دیدار پاپ فرانسیس با آیتالله سیستانی را مستقیما پوشش دادند. امیدواریها در داخل و خارج عراق در رابطه با این سفر به این است که کشوری که سالها دغدغه اصلیاش امنیت بوده و هست، بتواند بهواسطه «معنویت» تغییری در «سیاست» خود ایجاد کند. این روزها درودیوارهای عراق بعد از مدتها که جای اثر گلوله و تفنگ بوده، جای بنرها و پلاکاردهایی است که سفر یکی از مهمترین رهبران دینی جهان را به کشورشان و خصوصا شهر نجف اشرف خوش آمد میگویند. باید امیدوار بود که این استقبال و حمایت مردمی بتواند پشتوانه انجام پروژههای مشترک بینالادیانی در عراق باشد؛ پروژههایی که افزایش مبادلات دینی و گفتوگوهای اعتقادی را وسیلهای برای کمک به جامعه بشریِ آسیب دیده از تصمیمات سیاسی، تهاجمات نظامی و قدرتطلبیها مهلک در این کشور قرار دهند.نکته شایان توجه در این خصوص این که تاریخ مبیّن این واقعیت است که همواره رهبران شیعیمذهب از جهان اسلام، پیشگام و پیشقدمِ گفتوگوها با دین مسیحیت هستند. البته این خود دلیل آشکاری بر پویایی فقه و عمل شیعی است که در مقایسه با سایر مذاهب اسلامی همواره حرکتش با نیازهای زمانه هماهنگ بوده است.
قبل از آیتالله سیستانی، امام موسی صدر، چه در حوزه نظر و چه عمل حامی و مدافع مسیحیان در منطقه و خصوصا لبنان بود. وی اعتقاد داشت که مسیحیان حلقه وصل شرق به غرب هستند و این ارتباط انسانی را میتوان بهوسیله آنان ایجاد کرد. امام موسی صدر با صحبت از ایده «تتابع و تکامل ادیان آسمانی» اهداف همه ادیان را یکی دانست و مبنای آن را یگانگی خداوند عنوان کرد. تلاشهای امام موسی صدر از حوزه نظر هم فراتر رفت و در سال ۱۹۷۶ دیداری با پاپ واتیکان داشت. بعدازآن نقشی که برای مسیحیان در ساخت و عمران کشور لبنان به رسمیت شناخت، گویای اهمیت این اقلیت در منطقه شد.آیتالله سیستانی نیز در فتوای جهاد خود و تشکیل نیروهای داوطلب مردمی در مبارزه با داعش، رسما مسیحیان را در ساخت و بافت حشدالشعبی مشارکت داد. این نمونهای از عملگرایی در میدان دادن و سهیم کردن اقلیت ۷۰۰ هزارنفری مسیحیان عراق، توسط ایشان بود. حالا پاپ فرانسیس هدفِ احیای امید و کاهش ترسها از شروع نزاعهای فرقهای در عراق را به کمک این رهبر شیعیمذهب قابل تحقق دانسته و با حضور پیدا کردن در منزل شخصی ایشان بر اهمیت این جایگاه افزوده است. بیدلیل نیست که شب گذشته، هشتگ نخست نیروهای طرفدار محور مقاومت در عراق به آیتالله سیستانی اختصاص یافت؛ کاربران نوشتند: «ألسيستانی هيبة الاسلام/سیستانی هیبت اسلام است.» اسلام را یکپارچه دیدن، اتفاق و رویدادی کمنظیر برای مسلمانان است که همواره تضادها بین مذاهب دین بالاست.اما امروز آیتالله سیستانی در دیدار با پاپ فرانسیس، فقط نماینده تشیع نبود؛ بلکه نماینده جهان اسلام، نماینده عراق، مدافع حقوق انسانی اقلیتها و حتی حامی مستضعفان منطقه بود. بهطوریکه مشاهده کردیم یکی از محورهای اصلی گفتوگوی پاپ فرانسیس و ایشان به انتقاد از بیعدالتی، ظلم، فقر و آزار و اذیتهای مذهبی و فکری اختصاص یافت. محور مهم دیگر صحبتهای آیتالله سیستانی در این دیدار به محکومیت جنگها و خشونتها [در ابعاد مختلف از محاصره اقتصادی گرفته تا آوارگی بسیاری از مردم منطقه بهخصوص رنج فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی] بود که دغدغههای فراسرزمینی ایشان را منعکس میکرد. موضع مشترک شخصیتهای دینی رجال سیاسی و مسئولین اجرایی عراق در کنار یکدیگر و حمایتِ هماهنگ از این سفر و اهداف آن نشاندهنده این بود که بغداد، خود را نیازمند اتفاقات امیدوارکننده میداند.حال چه خوب که این امید را دین اسلام و مذهب تشیع بتواند در همگرایی با سایر ادیان رقم بزند. نکته پایانی این است که برخلاف تبلیغات سوء برخی جریانهای دشمن عراق، نهتنها از بُرد محور مقاومت طی این سفر کم نشد بلکه کارآیی و اهداف ارزشمند استراتژیهای دفاعی آنها را در بحبوحه بحران تروریسم نشان داد و کمک کرد تا ثمرات و نتایج ایجابی تلاشهای آنان در مقابل چشمان مردم جهان با هر آئین و مسلکی به نمایش درآید. تصاویر شهید ابومهدی المهندس در کنار مسیحیان و دست سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که حافظ و مدافع کیان مسیحیت در کشوری اسلامی بود، شیعههراسی و حتی اسلامهراسی را مورد هدف قرار داد و واقعیتها را آشکار کرد. حشدالشعبی در این سفر سهروزه هم گارد محافظ پاپ فرانسیس است تا نشان دهد نیروهای مردمی همچنان یگانه مرجعِ دفاع از عراق و منافع ملی آن هستند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
معیشت، قربانی ناکارآمدی
-
قانون اقدام راهبردی با هم صدایی تمامی مسئولان در حال اجراست
-
پاپ مهمان ایمن عراق