مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به مصوبه مجلس شورای اسلامی درباره تعلیق همکاریهای ایران با آژانس واکنش نشان داده و خواستار دسترسی هر چه سریعتر آژانس به سایتهای آسیبدیده ( خصوصا فردو و نطنز) شده است. رافائل گروسی در این خصوص مدعی شده است :" پس از درگیریهای نظامی اخیر، فرصتی برای بازنگری در پرونده برنامه هستهای ایران وجود دارد. مکانیزم بازرسی در تأسیسات هستهای ایران در حال حاضر مختل شده است."درخصوص مواضع وقیحانه گروسی دو نکته اساسی باید مدنظر قرار داده شود:
نخست اینکه قطع دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران و حتی خروج کشورمان از ان پی تی ،از جنس «کنش اولیه »نبوده و بالعکس،واکنشی نسبت به وقاحت و عداوت ذاتی گروسی و دیگر مقامات این سازمان بیخاصیت در نظام بینالملل محسوب میشود. به عبارتی بهتر ،
حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران نقطه پایان همکاری داوطلبانه (همکاریهای فراپادمانی) ما با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بوده است. در چنین شرایطی دلیلی منطقی برای حضور بازرسان آژانس در ایران وجود ندارد. ضمن آنکه اسناد محکمی نیز در خصوص همکاریهای امنیتی گروسی و بازرسان آژانس با سرویس اطلاعاتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی ( موساد) طی هفتههای اخیر بهدستآمده که بر قطعیت تصمیم اخیر مجلس شورای اسلامی مهر تایید مینوازد. نکته دوم اینکه هدف گروسی از حضور بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خاک کشورمان و بازدید از سایتهای آسیبدیده ، قطعا باهدف جبران این خسارات یا محکوم کردن آنها نیست! اگر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی چنین قصد و نیتی داشت باید آن را در همان زمان حمله اولیه رژیم صهیونیستی به ایران و شهادت دانشمندان هستهای ما و تجاوز دشمن به حریم نطنز و فردو انجام میداد! بدون شک هدف گروسی و آژانس در برهه حساس کنونی ، احصاء دقیق میزان و عمق آسیبدیدگی تأسیسات هستهای ایران و متعاقبا دسترسی به اطلاعات محرمانه در خصوص مکان پنهانسازی ذخایر اورانیوم غنیشده(خصوصا با غنای 60 درصدی) در خاک کشورمان است. بدیهی است که باید هر دو مسئله بهعنوان یک "نقطه ابهام"یا "عنصر مجهول"در ذهن گروسی بهعنوان مهره بازی نتانیاهو و ترامپ در تقابل مطلق با کشورمان باقی بماند. بدون شک گروسی در این آوردگاه نه یک مقام بینالمللی بلکه یک عنصر بازیساز برای آمریکا و رژیم صهیونیستی به شمار میآید. نباید نگاهی جز این نسبت به این مهره ضد ایرانی داشت.