ترامپ و دغدغه فروپاشی حوزه یورو

اگرچه 28 کشور اروپایی عضو پیمان آتلانتیک شمالی به خواسته رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر اختصاص 5 درصد از بودجه ناخالص داخلی خود به هزینه‌های دفاع جمعی درناتو تن داده‌اند اما این مسئله منجر به تمرکززدایی دونالد ترامپ از اصلی‌ترین دغدغه و هدف خود نشده است:فروپاشی حوزه یورو! 
ترامپ بر اساس نگاه ماهوی خود و همراهانش "حوزه یورو"و متعاقبا"موجودیت اتحادیه اروپا"را تهدیدی ذاتی برای آمریکا تلقی می‌کند. رئیس جمهورآمریکا معتقد است در راستای ترویج ساختار مالی و اعتباری جهانی بر اساس ارزهای دیجیتال و فناوری‌های فضایی، باید نظم موجود در حوزه اقتصاد بین‌الملل را به‌صورت اساسی به چالش کشید و آن را با ساختارهای نوین ( بر اساس ملی‌گرایی در نقاط گوناگون دنیا ) جایگزین سازد.این قاعده در خصوص اتحادیه اروپا نیز صادق است. در این میان سیاست "مدارا با ترامپ" بیش از آنکه برای اروپائیان "فرصت ساز"باشد "هزینه‌بر"است! 
اصرار ترامپ بر استمرار جنگ تعرفه‌ای با اتحادیه نشان می‌دهد که دفرمه سازی و انهدام ساختار یورو حکم یک "استراتژی اقتصادی"را درکاخ سفید پیدا کرده است.  انهدام منظومه اقتصادی اروپا و بازگشت ساختار آن به مدل حکمرانی ملی  که در قرن بیستم شاهد آن بودیم ، همان هدفی است که ترامپ  در پیشبرد آن از هیچ‌گونه سیاست گذاری و اقدام آشکار و پنهانی فروگذار نخواهند کرد. ترامپ است باید ضمن مدیریت روند فروپاشی اتحادیه اروپا و تبدیل آن به کشورهایی مستقل باقدرت اقتصادی محدودتر، به حیات اقتصادی و سیاسی دو جریان سوسیال‌دموکرات و راست میانه ( که خواستار حفظ حوزه یورو در اروپا هستند) پایان داد.باج‌دهی اروپائیان به ترامپ در ناتو نمی‌تواند رئیس‌جمهور آمریکا را از پیگیری این هدف منصرف سازد. 
در ماورای تهدیدات ظاهرا تعرفه‌ای ترامپ علیه اتحادیه اروپا و حوزه اقتصادی یورو شاهد شکل‌گیری نوعی دیالکتیک فکری ـ عملی هستیم که نمی‌توان فعلا برای آن نقطه پایانی متصور بود. بااین‌حال اگر آمریکا نتواند در رسیدن به اهداف خود موفقیتی به دست آورد، ترامپ  تبدیل به اصلی‌ترین متهم "ّبقای حوزه یورو" خواهد شد.هدایت منازعه «حمایت گرایی یک جانبه اقتصادی» و «تجارت آزاد»  از بیستم ژانویه 2025، با حضور رسمی ترامپ در مسند قدرت کلید خورده است. ترامپ  معتقد است باید این منازعه را از فضای انتزاعی  و تئوریک خارج کرد و جنبه‌ای عملیاتی به آن داد. افزایش تعرفه‌های تجاری بر فولاد و آلومینیوم وارداتی از اروپا نقطه آشکارساز منازعه‌ای محسوب می‌شود که افرادی مانند "فن درلاین" رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا اصرار دارند آن را مقطعی و محدود ببینند! تجربه نشان داده است میان "توصیف اروپائیان ازمنازعات اقتصادی"و آنچه در واقعیت می‌گذرد معمولا شکاف عمیقی وجود دارد. ازاین‌رو ارائه آدرس‌های نادرست از عمق منازعه اقتصادی کنونی در دو سوی آتلانتیک نمی‌تواند مانع از تبلور نمادهای عینی و شوک‌آور این جنگ تجاری علیه اروپائیان شد.