تأثیر هوش مصنوعی بر آینده روزنامه‌نگاری

گروه اجتماعی
«اتاق‌های خبر به‌طور چشمگیری از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای تحقیق، تولید و توزیع محتوا استفاده کرده و سعی دارند که با رقبای خود همگام و هماهنگ شوند. تکنولوژی هوش مصنوعی روزنامه‌نگاران را قادر می‌سازد تا اخبار فوری و موضوعات پرطرفدار را از طیف وسیعی از منابع، مانند پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی و وبلاگ‌ها به‌طور آنی ردیابی کنند. همچنین می‌تواند روندها و الگوهایی را در حجم زیادی از داده‌ها شناسایی کند که گزارشگران ممکن است زمانی برای تجزیه‌وتحلیل آن نداشته باشند. به‌این‌ترتیب، خبرنگاران می‌توانند بااطلاع از آخرین پیشرفت‌ها به‌روز بمانند و سوژه‌ها را کشف و درعین‌حال تجزیه‌وتحلیل دقیق‌تر و عمیق‌تری ارائه دهند. از سوی دیگر، ابزارهای گفتار به متن به خبرنگاران این امکان را می‌دهد که فایل‌های صوتی و تصویری مصاحبه‌ها و رویدادها را در عرض چند دقیقه رونویسی کرده و پیاده‌سازی مصاحبه‌ها به شکل راحت‌تری انجام شود.»(1) عبارت‌هایی از‌این‌دست در سالیان اخیر بارها در رسانه‌ها منتشر شده است و همواره بیم آن می‌رود که فشار رقابت و نیاز به انتشار فوری اخبار و محتوای تحلیلی، روزنامه‌نگاران را به دام بازتولید سریع محتوای موجود بیندازد و در این صورت جایگاه حرفه‌ای روزنامه‌نگاری تضعیف شده و ممکن است بر امنیت شغلی روزنامه‌نگاران نیز تأثیر بگذارد. 
برخی از تحلیلگران امور رسانه بر این باورند که تکثیر محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی، حتی اگر به از دست رفتن این حرفه منتهی نشود، افت کیفیت روزنامه‌نگاری را به دنبال دارد و یا تغییراتی در نقش روزنامه‌نگاران پدید آورده و آن‌ها را وامی‌دارد که برای ارتقاء فعالیت خود به ابزارهای هوش مصنوعی متکی باشند. در این میان کسانی که قادر به کار با این ابزار نیستند، احتمالا دیر یا زود شغل خود را از دست خواهند داد. اما معصومه نصیری، کارشناس حوزه رسانه و ارتباطات در گفت‌وگو با «رسالت» با چنین تحلیل‌هایی چندان موافق نیست. او معتقد است: اگر روزنامه‌نگاران مقهور فضای متأثر از هوش مصنوعی نشوند، این فضا هرگز جای آنان را نخواهد گرفت، آن‌هم ابزاری که اولویت را به‌سرعت و جذابیت می‌دهد، نه دقت و تحلیل. او البته هشدار می‌دهد، «این خطر وجود دارد که برخی از رسانه‌ها به‌جای تمرکز و سرمایه‌گذاری روی گزارش‌های ژرف و باکیفیت، همان مسیر هوش مصنوعی را دنبال کنند؛ یعنی ازدیاد اطلاعات، نه تبیین و شفاف‌سازی. این روند نه‌تنها به جایگاه حرفه‌ای روزنامه‌نگاری خدشه وارد می‌کند، بلکه فضای رسانه‌ای را به عرصه‌ای پرهیاهو اما کم‌محتوا بدل می‌کند که در آن دقت و شفافیت، قربانی ترافیک می‌شود.»
مشروح این گفت‌وگو را در ادامه ازنظر می‌گذرانید. 
 برخی معتقدند هوش مصنوعی می‌تواند ابزار قدرتمندی باشد برای کمک به روزنامه‌نگاران جهت پردازش داده یا حتی سوژه‌پردازی اما هرگز جای تحلیل و نگرش انسانی را نخواهد گرفت. وقتی قرار باشد مأموریت رسانه به‌دست هوش مصنوعی سپرده شود، دیگر نمی‌توان به آن گفت «رسانه مردمی»، دیدگاه شما در‌این‌باره چیست؟
هوش مصنوعی در برخی از بخش‌ها می‌تواند حرفه روزنامه‌نگاری را تسهیل کند و در این زمینه تردیدی وجود ندارد. اما در بخش‌هایی که محل تقاطع آن با تجارب انسانی و مباحث اخلاقی است، این ابزار قادر نخواهد بود جای انسان را بگیرد. آن چیزی که روزنامه‌نگاران را از هوش مصنوعی متمایز می‌کند، تجربه زیسته و دانش ضمنی‌ آنان در حین سال‌ها فعالیت است. حرفه روزنامه‌نگاری را نمی‌شود لزوما با ابزار‌های پردازش داده یا خلاصه‌سازی، پیاده‌سازی و حتی تنظیم اخبار یکسان دانست. ما باید حواسمان باشد که اساسا هوش مصنوعی می‌تواند تا یکجایی امور را جلو برده و تسهیل کند، اما در اموری که به حوزه تجربیات انسانی می‌رسد، توانی برای ورود و عرض‌اندام ندارد. این ابزار، غالبا، در زمینه دیتا‌های مورد استفاده روزنامه‌نگاران گزینشی عمل می‌کند. به‌عنوان‌مثال در مورد سوژه‌های مربوط به رژیم صهیونیستی کاملا سوگیری دارد و می‌بینیم که علیه این رژیم مبتنی بر واقعیات موجود اظهارنظر نمی‌کند. لذا به این مسئله باید توجه کنیم که علاوه بر سوگیری‌های ایدئولوژیک و استراتژیک و سیاسی، در حوزه‌هایی که تجربیات انسانی روزنامه‌نگار مطرح است، 
هوش مصنوعی متوقف می‌شود. در مورد بخش دوم سؤالتان که اشاره کردید وقتی قرار باشد رسانه به‌دست هوش مصنوعی سپرده شود، دیگر نمی‌توان به آن گفت رسانه مردمی، قاعدتا همین‌طور است. ما بارها دیده‌ایم که این ابزار در مورد رسانه‌های معاند براساس واقعیت‌ها و شواهد میدانی و آنچه به‌راستی رخ داده سخن نمی‌گوید. لذا این ابزار‌ می‌تواند با گزینش منابع، اولویت‌دهی به برخی دیدگاه‌ها یا حذف محتوای نامطلوب [از دیدگاه خودشان] (ازنظر سیاسی، ایدئولوژیک یا تجاری)، اطلاعات را به‌شکل نا‌محسوس تحریف کند. این وضعیت شبیه به انحصار اطلاعاتی است که در آن کاربران تنها نسخه‌ای پردازش‌شده از واقعیت را می‌بینند، بی‌آنکه به منابع اصلی دسترسی داشته باشند. بنابراین در قالب هوش مصنوعی مقوله‌ای به نام رسانه مستقل و رسانه مردمی رنگ می‌بازد. کما این‌که اساسا در مورد رسانه مردمی بحث‌های بسیاری مطرح است و چالش‌هایی در این زمینه وجود دارد که آیا اقتصاد رسانه اجازه می‌دهد این بخش به‌صورت مستقل و با نگاه صرفا مردمی به مسائل مختلف ورود کند؟ طبیعتا این موضوع در مورد اقتصاد هوش مصنوعی و ایدئولوژی حاکم برآن نیز مشخص است. هرچند سعی شده، ظاهر و لایه مستقلی ایجاد شود اما در‌واقعیت این‌گونه نیست.
 برخی از اساتید رسانه معتقدند، «استفاده مداوم خبرنگاران از هوش مصنوعی احتمالا محتوا‌های رسانه‌ای را شبیه یکدیگر خواهد کرد و کیفیت و عمق مطالب را کاهش می‌دهد، چراکه اساسا این ابزار از تحلیل‌های پیچیده عاجز است و امکان بروز اشتباهات و گمراهی در اطلاعات وجود دارد، بنابراین خبرنگاران در استفاده از این ابزار باید مهارت اعتبارسنجی منبع و راستی‌آزمایی اطلاعات را که در روزنامه‌نگاری سنتی به‌کار می‌برند، به‌کار گیرند تا باعث گمراهی مخاطبان و تضعیف اعتبار رسانه‌ها نشوند.» نظر شما در‌این‌باره چیست، آیا با آن موافقید؟ 
پاسخ این سؤال را تقریبا در پرسش اول مطرح کردم. ببینید تردیدی نیست که هوش مصنوعی یکسری امور را تسهیل می‌کند، اما در‌نهایت به مفهوم روزنامه‌نگاری سنتی کمکی نخواهد کرد. منظورم این است که روزنامه‌نگار حرفه‌ای صد درصد به هوش مصنوعی متکی نخواهد بود. روزنامه‌نگارانی که مسئولیت اجتماعی خود را در قبال محتوا، مخاطب و سوژه رعایت می‌کنند، قاعدتا به هوش مصنوعی تکیه نخواهند کرد، حتی در حوزه اعتبار‌سنجی منبع و راستی‌آزمایی، هوش مصنوعی می‌تواند تسهیلگر و کمک‌کننده باشد اما همان‌طور که اشاره کردم این ابزار وابستگی پنهان ایدئولوژیک به سازندگان خودش و به دیتا‌های طبقه‌بندی شده در شبکه‌های اجتماعی دارد که این فضا‌ها به‌راحتی با اطلاعات و محتوا‌های وایرال و بازنشر شده، قابلیت مهندسی شدن دارند. این فاکتور‌ها ممکن است به‌شدت حاوی اطلاعات دستکاری شده یا حتی اطلاعات نادرست باشد که درست نمایی شده است. یعنی در فضای فرا واقعیت‌ها و جهان پساحقیقت تحلیل و فهمیده می‌شوند. از این‌رو به نظر می‌رسد که در امور عمیق و پیچیده و سوژه‌های مشخص و معین، نباید به هوش مصنوعی اتکا کرد. این هوش یک ابزار است و به ما کمک می‌کند اما چون تجربه سوگیری در سوژه‌های مختلف به‌ویژه در حوزه مسائل مربوط به رژیم صهیونیستی و رسانه‌های معاند وجود دارد، نباید چنین ابزاری محل اتکای روزنامه‌نگاران حرفه‌ای باشد. طبیعتا هوش مصنوعی می‌تواند در جمع‌آوری اطلاعات، پیشنهاد بدهد اما واقعیت این است که چنین ابزاری از نگاه انسانی فاصله دارد و فاقد شم روزنامه‌نگاری، درک عمیق رویداد‌های اجتماعی و احساس و تجربه است و همانطور که در صحبت‌های شما نیز مطرح شد این ابزار در بهترین حالت، تسهیلگر است، با‌این‌حال چرا برخی تصور می‌کنند در سالیان آینده هوش مصنوعی باعث حذف روزنامه‌نگار‌ها یا خبرنگار‌ها خواهد شد؟ 
هوش مصنوعی روایتگری رسانه‌ای روزنامه‌نگاران را هدایت کرده و به آن جهت می‌دهد، یا آن روایت رسانه‌ای را مهندسی می‌کند. براین اساس شاید در طراحی سؤال و گاهی در طراحی سناریو بتوانیم از این ابزار استفاده کنیم، اما جای شم روزنامه‌نگاری را نمی‌گیرد. هرقدر هم که این حوزه توسعه‌یافته باشد، حرفه روزنامه‌نگاری، از مغز انسان تراوش کرده و متکی بر هوش و تجربه زیسته هر فرد است و متکی بر زاویه نگاه آن‌ها و تجربیات مختلفی است که در برهه‌های متعددی کسب کرده‌اند. این موضوع در مسائل قضائی نیز مطرح است، اگرچه این ابزار می‌تواند نکات حقوقی را مطرح و یا تحلیل کند، اما جای شم حقوقی و قضائی را نمی‌گیرد. ذهن انسان مبتنی بر دانشی است که طی سال‌ها تجربه کسب کرده و آنجایی که هوش‌های مختلف انسانی با ماجرا‌های مختلف درگیر است، می‌تواند حتی با داده‌های هوش مصنوعی در تعارض باشد. پرواضح است که این ابزار در برخی بخش‌ها نمی‌تواند رفتار دقیقی از خود بروز دهد. اگرچه می‌تواند جای برخی از بخش‌های کاری نظیر تایپیست‌ها و کسانی که پیاده‌سازی محتوا انجام می‌دهند، حتی ویراستار‌ها و غیره را بگیرد، اما روزنامه‌نگار به مفهوم کسی که سوژه‌پردازی، جریان‌سازی و روایت‌سازی کرده و مبتنی بر مختصات فرهنگی و خرده‌فرهنگ‌های مردم سرزمین خود دیتایی را تولید می‌کند، هرگز قابلیت جایگزینی نخواهد داشت.
 هوش مصنوعی به برخی امور مکانیکی شاید مسلط شود، اما تسلط بر امور ارگانیکی هرگز امکانپذیر نیست.
 پیش‌بینی شخص شما از هوش مصنوعی و آینده روزنامه‌نگاری چیست؟ آن هم باتوجه به این‌که برخی از فعالان حوزه رسانه به اشتباهات نگارشی و اطلاعات نادرست در مطلب تولید شده توسط هوش مصنوعی اشاره دارند 
روزنامه‌نگاران تصور می‌کنند که این ابزار قرار است معجزه‌ای را در این حوزه رقم بزند، درحالی‌که این‌گونه نیست. روزنامه‌نگاران براساس تحلیل‌هایی که ارائه می‌دهند در این حرفه موفق هستند یا نیستند، لذا وجه تمایز آنان باهوش مصنوعی براساس تجاربی است که در صحنه‌های مختلف کاری خود به دست می‌آورند، هوش مصنوعی نمی‌تواند جای فردی را بگیرد که سال‌هاست در حوزه نشست‌های هسته‌ای ایران در کشور‌های مختلف خبرنگار بوده است. چون او مواردی را دیده که شاید هنوز روایت نکرده باشد اما روی تحلیل‌اش از فرآیند‌ها تأثیر گذاشته است. در روزنامه‌نگاری توسعه نیز به همین صورت است. بنابراین به نظرم می‌رسد که اگر روزنامه‌نگاران مقهور فضای متأثر از هوش مصنوعی نشوند، این فضا هرگز جای آنان را نخواهد گرفت، آن‌هم ابزاری که اولویت را به‌سرعت و جذابیت می‌دهد، نه دقت و تحلیل و دارای اشتباهات نگارشی و اطلاعات ناصحیح فراوان است. البته این خطر وجود دارد که برخی از رسانه‌ها به‌جای تمرکز و سرمایه‌گذاری روی گزارش‌های ژرف و با‌کیفیت، همان مسیر هوش مصنوعی را دنبال کنند؛ یعنی ازدیاد اطلاعات، نه تبیین و شفاف‌سازی. این‌روند نه‌تنها به‌جایگاه حرفه‌ای روزنامه‌نگاری خدشه وارد می‌کند، بلکه فضای رسانه‌ای را به عرصه‌ای پرهیاهو اما کم‌محتوا بدل می‌کند که در آن دقت و شفافیت، قربانی ترافیک می‌شود. اما در کل معتقدم بسیاری از روزنامه‌نگاران مواردی را دیده و شنیده‌اند که هنوز پس از سال‌ها فعالیت به دلایل مختلف آن را بازگو نکرده‌اند و صرفا در تحلیل‌های خود مواردی را مطرح نموده‌اند. براین اساس باور دارم که حرفه روزنامه‌نگاری با کمک هوش مصنوعی اما بدون اتکا به این ابزار قابلیت ارتقاء دارد. 
  اگر نکته‌ای جا مانده بفرمایید
به‌عنوان نکته پایانی باید تأکید کنم که هوش مصنوعی به‌جای جایگزینی کامل انسان، باید به شکل ابزاری کمکی برای تقویت خلاقیت، دقت و کارایی مورداستفاده قرار گیرد. آینده به مدلی نیاز دارد که در آن هوش مصنوعی و محتوای انسانی یکدیگر را تکمیل کنند، نه این‌که به رقابتی مخرب تبدیل شوند. این تنها راه حفظ تنوع، اعتماد و پویایی در عصر دیجیتال است. در این راستا روزنامه‌نگاران برای مقابله با تهدیدهای هوش مصنوعی باید بر تولید محتوای اصیل، تحلیلی و مبتنی بر شفافیت تمرکز کرده و با ارائه‌ گزارش‌های میدانی، استناد به منابع قابل‌اعتماد و چندگانه و افشای روش‌های تحقیق، به مخاطبان نشان دهند که تفاوت محتوای حرفه‌ای با خروجی‌های هوش مصنوعی در دقت، عمق و مسئولیت‌پذیری است. همچنین، باید با توضیح محدودیت‌های هوش مصنوعی در پردازش اخبار، مخاطب را به مصرف آگاهانه‌تر اطلاعات ترغیب کرد. 
پی‌نوشت:
1- پژوهش منتشر شده در خبرگزاری «ایرنا» با تیتر «چالش‌های روزنامه‌نگاری در آینده».