آیا هوشمندسازی راه‌حل پایدار چالش انرژی است؟
راهی برای کاهش هزینه‌های تولید

گروه اقتصادی 
در دنیای امروز که تحولات فناورانه، تعاملات اقتصادی و نیازهای رو‌به‌افزایش جامعه جهانی، ساختار جدیدی را در عرصه تولید و مصرف شکل داده، مقوله مدیریت انرژی دیگر تنها یک بحث فنی یا تخصصی محسوب نمی‌شود، بلکه به مسئله‌ای راهبردی در پیشرفت اقتصادی کشورها تبدیل شده است. در این میان، جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان کشوری بزرگ در منابع نفت و گاز، همواره در زمره بازیگران اصلی این حوزه قرار داشته و دارد و از ظرفیت‌های قابل توجه و عظیمی نیز برخوردار می‌باشد اما نکته حائز اهمیت، چگونگی مصرف و مدیریت صحیح این منابع است، به‌گونه‌ای که بتوان ضمن حفظ ذخایر، بازدهی تولید و بهره‌وری صنعتی را نیز به سطح مطلوب رساند. یکی از چالش‌های مهمی که امروز در فضای صنعتی و تولیدی کشور مطرح است، موضوع ناترازی انرژی و تبعات آن بر قیمت تمام‌شده کالاهاست. ناترازی به معنای آن است که در برخی بازه‌ها یا حوزه‌ها، میزان تقاضای انرژی از میزان تولید یا توزیع پیشی می‌گیرد و همین مسئله، موجب فشار بر بخش تولید، کاهش بهره‌وری و در نهایت رشد قیمت‌ها می‌شود. این در حالی است که کشور ما از نعمت منابع انرژی سرشار به ویژه در حوزه انرژی خورشیدی و تجدیدپذیر برخوردار است اما استفاده بهینه از این منابع، نیازمند نگاه نوین و مبتنی بر بهره‌گیری از دانش، فناوری و هوشمندسازی فرآیندهای صنعتی است. به طورکل نیز می‌توان عنوان داشت که در نگاه کلان، هوشمندسازی صنایع، تنها یک ضرورت فناورانه نیست، بلکه یک الزام راهبردی برای حرکت در مسیر تولید، جهش صادرات و کاهش وابستگی به منابع خام محسوب می‌شود. با ورود فناوری‌های نوین به بخش تولید و صنایع، می‌توان هم به کنترل مصرف انرژی پرداخت و هم هزینه تمام‌شده را کاهش داد، بی‌آن‌که نیاز به فشار بر منابع مالی وجود داشته باشد. درحقیقت توجه به بهره‌وری، کاهش هدررفت منابع و ارتقای کارایی زنجیره تولید، از ارکان اصلی تحقق این رویکرد است. درنهایت نیز گفتنی ا‌ست که ناترازی انرژی چنانچه با تدبیر و استفاده از ظرفیت شرکت‌های دانش‌بنیان مدیریت شود، نه تنها دیگر چالش نخواهد بود، بلکه به فرصتی برای تحول در سازوکار تولید داخلی تبدیل خواهد شد. در ادامه این گزارش، به بررسی ابعاد این مسئله، تأثیر آن بر قیمت کالاها و راهکارهای مقابله با آن در قالب هوشمندسازی صنایع پرداخته می‌شود که می‌خوانید. 
اثر ناترازی انرژی بر فرآیند تولید
تولید محور توانمندی و رشد اقتصادی کشور است و مسائل مربوط به تأمین پایدار انرژی، موضوعی بنیادین در بنگاه‌های تولیدی محسوب می‌گردد. بنابراین مادامی که واحدهای صنعتی و تولیدی در حوزه تامین انرژی با ناترازی رو به رو می‌شوند، روند تولید نیز در آن دوره‌ها  با اختلال مواجه شده و این مسئله، نظم برخی خطوط تولید را با چالش‌هایی روبه‌رو می‌سازد. درحقیقت می‌توان عنوان داشت که هرگونه نوسان در دسترسی به انرژی، خواه در قالب تأخیر در تأمین برق یا افت فشار گاز، باعث وقفه‌های مقطعی در فعالیت‌های تولیدی می‌شود. این وقفه‌ها در نگاه نخست ممکن است کوتاه یا گذرا به نظر برسند اما در مجموع، تأثیری مستقیم بر قیمت تمام‌شده کالاها و بهره‌وری نهایی تولید دارند. افزایش هزینه‌های جانبی، اختلال در زمان‌بندی تحویل کالا به بازار، کاهش بهره‌وری نیروی کار و فرسودگی ماشین‌آلات، از جمله نتایجی است که در اثر ناپایداری تأمین انرژی برای تولیدکنندگان رقم می‌خورد. در این میان، لزوم طراحی برنامه‌ای جامع برای استفاده بهینه از منابع انرژی، به مطالبه‌ای جدی در بین فعالان صنعت تبدیل شده است و همواره بر استفاده بهینه از منابع انرژی و هوشمندسازی به منظورافزایش بهره‌وری نیز تاکید می‌گردد. 
 هوشمندسازی، راهی برای افزایش بهره‌وری
هوشمندسازی صنایع، یکی از مسیرهای قابل‌اتکا در مقابله با آثار ناترازی انرژی به شمار می‌رود. امروزه در بسیاری از نقاط دنیا، استفاده از سامانه‌های مدیریت هوشمند مصرف انرژی، نه به عنوان یک مزیت بلکه به عنوان ضرورتی اجتناب‌ناپذیر در نظر گرفته می‌شود. در کشور ما نیز طی سال‌های اخیر، شرکت‌های فناور، دانش‌بنیان‌ها و مراکز صنعتی وابسته به دانشگاه‌ها، در این زمینه اقدامات ارزشمندی را آغاز کرده‌اند. تجهیز کارخانجات به سیستم‌های پایش لحظه‌ای مصرف، بهینه‌سازی فرآیندهای انرژی‌بر، استفاده از الگوریتم‌های برنامه‌ریزی انرژی و بازچرخانی حرارتی، نمونه‌هایی از ظرفیت‌هایی است که می‌تواند در ارتقای بهره‌وری نقش مهمی ایفا کند. آنچه در این مسیر اهمیت دارد، حمایت راهبردی از این فناوری‌ها و تسهیل استفاده گسترده از آن‌ها در واحدهای صنعتی است و هماهنگی میان وزارتخانه‌های صمت، نیرو، نفت و بخش اجرایی نیز می‌تواند افق روشنی را برای ارتقاء سطح بهره‌وری انرژی در صنعت ترسیم کند.
 لزوم هم‌افزایی بخش دولتی و خصوصی
تولید تنها در صورتی می‌تواند بیش از پیش شکوفا شود که تعامل سازنده میان دولت و بخش خصوصی برقرار گردد. دراین مسیر دولت می‌تواند با نقش‌آفرینی سیاست‌گذارانه، فضای لازم برای استفاده گسترده از فناوری‌های بهینه‌سازی مصرف را فراهم کند و از سوی دیگر، فعالان اقتصادی نیز با اعتماد به دانش بومی، گام در مسیر بهره‌وری بردارند. باید توجه داشت که کاهش هزینه‌های تولید، تنها از مسیر مشوق‌های ارزی یا کاهش مالیات حاصل نمی‌شود؛ بلکه بهره‌وری انرژی، به عنوان یکی از ارکان پنهان در قیمت نهایی محصولات، می‌تواند تأثیر چشمگیری بر قدرت رقابت صنایع در بازارهای داخلی و بین‌المللی داشته باشد. در شرایطی که منابع انرژی به عنوان ثروتی خدادادی و طبیعی در اختیار قرار دارد، امانت‌داری از این سرمایه و بهره‌گیری صحیح از آن، وظیفه‌ای عمومی و راهبردی است و هدایت این منابع به سوی فعالیت‌های مولد، بدون اتلاف یا استفاده نادرست نیز یک ضرورت است چراکه می‌تواند ضامن پایداری توسعه در سال‌های آتی باشد. 
 سخن پایانی 
در شرایطی که جهان با شتابی روزافزون به سمت بهره‌وری بالا، مصرف هوشمند انرژی و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین حرکت می‌کند، کشورمان نیز فرصت‌های ممتازی برای پیش‌گامی در این عرصه دارد. ظرفیت‌های بالقوه موجود در حوزه انرژی، منابع انسانی متخصص، شرکت‌های دانش‌بنیان و … همگی عواملی هستند که می‌توانند زمینه‌ساز جهشی قابل توجه در بخش تولید و صنعت کشور باشند. ناترازی انرژی اگرچه پدیده‌ای چالش‌برانگیز به نظر می‌رسد، اما در واقع می‌تواند نقطه آغازی برای بازنگری در ساختار مصرف، طراحی مدل‌های بهره‌ور و سرمایه‌گذاری هوشمندانه در فناوری‌های نوین باشد. امروز دیگر نمی‌توان با روش‌های سنتی و تکیه صرف بر منابع فسیلی، تولید رقابتی و پایدار داشت. در عوض، باید با اتکا به سیاست‌های کلان کشورهمچون اقتصاد مقاومتی، در مسیر کاهش وابستگی، افزایش بهره‌وری و تحول در زیرساخت‌های تولید گام برداشت. تجربه کشورهای موفق نشان داده که هوشمندسازی صنایع نه‌تنها به کاهش مصرف انرژی منجر می‌شود، بلکه باعث کاهش هزینه‌های تولید، ارتقای کیفیت محصولات و تقویت موقعیت رقابتی در بازارهای جهانی نیز می‌گردد و این همان مسیری است که صنایع ما نیز باید طی کنند. دراین مسیر بهره‌گیری از ظرفیت نخبگان، دانشگاه‌ها، شرکت‌های فناور و تعامل بین صنعت و دولت، می‌تواند موتور محرک این تحول باشد. نکته مهم آن است که هم‌اکنون فضای موجود با رویکردی حمایت‌محور نسبت به فناوری‌های نو و تولید دانش‌بنیان تنظیم شده است اما این فرصت بی‌سابقه باید بیش از پیش از سوی فعالان صنعتی و تولیدکنندگان شناخته شود و مورد استفاده قرار گیرد. ناترازی انرژی، با نگاه دقیق و مدیریت هدفمند، نه مانع، بلکه مولفه‌های برای گذار به دوران نوین‌تر تولید داخلی است. در این مسیر، همکاری دولت با بخش خصوصی، تسهیل فرآیند تأمین تجهیزات هوشمند، تقویت زیرساخت‌های دیجیتال و فراهم‌سازی بستر برای ورود فناوری‌های نوین به خط تولید، می‌تواند آینده‌ای روشن‌تر را در برابر اقتصاد کشور قرار دهد؛ آینده‌ای که در آن تولید داخلی هم‌پای بهره‌وری، رشد خواهد کرد و در مسیر پیشرفت صنعتی گام‌هایی استوارتر برخواهد داشت.