مسعود پیرهادی
هیچ حادثه بزرگی در خلأ اتفاق نمیافتد. نه مشارکت بالا در انتخابات از آسمان نازل میشود، نه عبور سلامت از زمستان با یک مصوبه دیرهنگام ممکن است.
دنیا، نظامی دارد و بخشی از این نظام، «علت» است، نه آرزو. ما اگر خواهان «نتیجهای بزرگ» هستیم، باید از «مقدمات بزرگ» هم نگذریم.
سادهترین مصداقش، مشارکت مردمی در انتخابات آینده است. نمیتوان در هفته منتهی به روز رأیگیری، دغدغه مشارکت داشت ولی پیش از آن، هیچ طراحی هوشمندانه و عاطفی و اجتماعی نکرد. اعتماد از جنس بخشنامه نیست. دلهای مردمی که باید پای صندوق بیایند، از امروز باید گرم شوند؛ با گفت وگو، با شنیدن حرفشان، با اصلاح مسیر، با نشان دادن ثمره انتخاب درست.
یا مثلا زمستانی که در راه است؛ اگر احتمال سردی هوا یا تشدید آلودگی وجود دارد، علاجش در آذر و دی نیست؛ نهایتا در مرداد و شهریور است.
برنامهریزی برای تولید برق پایدار، تنظیم مصرف گاز، بهبود وضعیت حملونقل عمومی، اصلاح سوخت نیروگاهها و آموزش فرهنگ درست مصرف، همه باید امروز اتفاق بیفتد؛ نه آنگاه که مدارس تعطیل شدهاند و سالمندان از هوای خاکستری نفس تنگ کردهاند.
در مدرسهها، نیز همین است. وقتی بحران کنکور یا افت تحصیلی دانشآموزان جدی است، راهحل، شب امتحان نیست. باید از آغاز سال، با خانواده و مدرسه و نهادهای فرهنگی، همدلی و همکاری کرد تا به خرداد، نرسیده باشیم به بنبست.
حتی در عرصههای اجتماعی، همین قاعده جاری است. وقتی میدانیم که بحران روانی یا طلاق یا مهاجرت نخبگان رو به رشد است، چرا باید تا وقوع فاجعه صبر کرد؟
جای درمان، اتاق اورژانس نیست، پیشگیری است. دولتهای مسئول و ملتهای هوشیار، پیش از آنکه سیلاب بیاید، مسیر آب را هموار میکنند. و البته، سنت خداوند در تدبیر همین است:
«وَ أَعِدُّوا لَهُم مَا اسْتَطَعْتُم مِن قُوَّةٍ…»
آماده باشید؛ یعنی، منتظر حمله دشمن نباش، آینده را ببین و بساز. پس اگر خواهان برکت در انتخابات، آرامش در زمستان، سلامت در جامعه، و همبستگی در مردمیم، باید «پیش از آنکه دیر شود» تدبیر کنیم. نه در هنگام واقعه، که پیش از واقعه و این راز ماندگاری ملتهاست.