گزارش نیویورکر از رفتار تناقضآلود ترامپ در قبال غزه
آمدن ترامپ چگونه همهچیز را در غزه بدتر کرد؟
روز دوشنبه، در جریان بازدید از یکی از دو زمین گلف تحت برند ترامپ در اسکاتلند، دونالد ترامپ در کنار نخستوزیر بریتانیا، کییر استارمر نشست و واقعیتی را بیان کرد که باید برای یک بیننده حرفهای تلویزیون کابلی همچون خودش، کاملا واضح باشد: در نتیجه جنگ ادامهدار اسرائیل علیه حماس، «گرسنگی واقعی» در غزه جریان دار د. او در راه رفتن به کنفرانس خبری گفت: «براساس تصاویری که در تلویزیون دیدهام، آن بچهها خیلی گرسنه به نظر میرسند.» ترامپ قول داد با متحدان اروپایی برای رسیدگی به این بحران همکاری کند و چیزی هم درباره «مراکز توزیع غذا» مطرح کرد. این اظهارات بهعنوان یک انتقاد مستقیم از نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو – متحد دیرینه ترامپ – تلقی شد؛ کسی که پیشتر، بیتوجه به شواهد، ادعا کرده بود که در نوار جنگزده غزه «هیچ گرسنگیای وجود ندارد»، در حالی که از زمان حمله تروریستی حماس به جنوب اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، جنگ تقریبا بدون وقفه ادامه داشته است. وقتی از ترامپ درباره تصمیم استارمر برای پیوستن به فرانسه در به رسمیت شناختن کشور فلسطین پرسیده شد، او تقریبا یکی از همان علامتهای شستبالای معروفش را به او داد. ترامپ به خبرنگاران گفت: «نمیخواهم موضعگیری کنم... مشکلی ندارم که او چنین موضعی اتخاذ کند.»
اما تا روز پنجشنبه، ترامپ دوباره به نقش آشنای خود بازگشت – نه فقط در مقام دفاع از اسرائیل، بلکه با پیوند مستقیم سیاستهای اقتصادیاش با حمایت ادامهدار از آن. ترامپ در پلتفرم شبکه اجتماعیاش نوشت:
«وای! کانادا اعلام کرده که از تشکیل کشور فلسطین حمایت میکند. این کار، رسیدن به توافق تجاری با آنها را خیلی سخت خواهد کرد. اوه، کانادا!!!»
در فاصله این چند روز، ترامپ فرستاده ویژه و چندمنظورهاش، استیو ویتکاف را به اسرائیل اعزام کرد، دور جدیدی از تحریمها علیه تشکیلات خودگردان فلسطین آماده کرد، و اعلام داشت که به رسمیت شناختن فلسطین، معادل دادن پیروزی به حماس است.
توضیحی آسان ولی ناکافی برای این نوسانات شدید رفتاری، این است که «این فقط ترامپ است که دارد ترامپبازی درمیآورد» – موجودی وابسته به چرخه اخبار، که توجهاش با تصاویر وحشتناک از مناطق جنگی در روز دوشنبه جلب میشود، اما چند روز بعد، با حس کردن فرصتی در یک مذاکره حساس، رویکردی کاملا متفاوت اتخاذ میکند.
اما تقلیل این وضعیت به یک «دوگانگی رفتاریِ یک آدم دمدمیمزاج» شاید کمی بیربط باشد. وعدههای پرطمطراق ترامپ درباره اسرائیل – مثل وعدهاش برای حل سریع و تحولی بحران اوکراین در صورت بازگشت به ریاستجمهوری – ماههاست که با واقعیت پیچیده میدانی برخورد کردهاند. جنگها، همانطور که مشخص شده، فقط با کلیک پاشنه پاهای ترامپ و دستور پایان یافتنشان، تمام نمیشوند.
در فوریه، ترامپ اعلام کرد که ایالات متحده باید کنترل غزه را بهدست گیرد، آن را «مسطح» کند، جمعیت دو میلیونی فلسطینیاش را جابهجا کند و در آنجا یک «ریویرای جدید خاورمیانه» بسازد – رؤیایی خیالی که چند هفته بعد با انتشار ویدئویی تولیدشده با هوش مصنوعی دنبال شد؛ ویدئویی با ساختمانهای درخشان در امتداد سواحل مدیترانه غزه، یک بادکنک طلایی بهشکل ترامپ، و تصویری از رئیسجمهور آمریکا و نتانیاهو که کنار ساحل کوکتل مینوشند.
من این افتضاح را یادآوری میکنم چون خود ترامپ دیگر تقریبا هیچ اشارهای به آن نمیکند. (روز سهشنبه، هنگامی که ترامپ در حال پرواز به خانه از اسکاتلند بود، خبرنگاری در هواپیمای ایرفورس وان از او درباره ایدهاش برای جابهجایی ساکنان غزه پرسید؛ ترامپ همچنان اصرار داشت که «میتوان کاری خارقالعاده انجام داد»، هرچند اذعان کرد که «این فقط یک مفهوم است که بعضیها عاشقش شدند و بعضیها نه.»)
البته نتانیاهو و دیگر متحدان، هرگز بهطور علنی ایده بیملاحظه و ناآگاهانه ترامپ درباره این بحران مرگبار را به سخره نگرفتند. آنها همان کاری را کردند که طی یک دهه گذشته بهخوبی آموختهاند: به او احترام گذاشتند، وانمود کردند که جدیاش میگیرند، و حواسش را پرت کردند. در فوریه، نتانیاهو در کنار ترامپ ایستاد و طرح «ریویرا»ی غزه را ایدهای «ارزشمند» دانست که «میتواند تاریخ را تغییر دهد».
اما مسئله نگرانکنندهتر این است که برخی از چهرههای افراطی در کابینه نتانیاهو، سخنان ترامپ را بهعنوان چراغ سبز برای اجرای برنامههای خودشان جهت پاکسازی غزه و الحاق مجدد آن تعبیر کردهاند.
دانیل شاپیرو، سفیر آمریکا در اسرائیل در دوران ریاستجمهوری اوباما، روز پنجشنبه به من گفت: «آنها معتقدند ترامپ به آنها مجوز پیگیری این برنامه را داده.»
در ماه مارس، با رضایت ضمنی ترامپ، نتانیاهو آتشبسی را که آمریکا در ژانویه با حماس به توافق رسانده بود، خاتمه داد. جنگ تمامعیار از سر گرفته شد و همراه آن، محاصرهای تقریبا کامل بر کمکهای غذایی و انسانی که مردم غزه بهشدت به آن نیاز دارند – زمینهساز تصاویری وحشتناک از کودکان گرسنه که امروز شاهدشان هستیم.
این تصاویر، واکنش سیاسی منفی برای اسرائیل به همراه داشته؛ نه فقط در میان دموکراتهای واشنگتن – بیستوهفت سناتور دموکرات، یعنی اکثریت حزب، چهارشنبه شب بهطور ناموفق سعی کردند ارسال کمکهای نظامی بیشتر به اسرائیل را متوقف کنند – بلکه حتی در میان بخشی از جمهوریخواهان وفادار به ترامپ.
نشریه Jewish Insider این وضعیت را «لغزش دوحزبی» نامیده و نشانههایی از شکاف داخلی در حزب جمهوریخواه دیده میشود: تاکر کارلسن در برنامهاش به «جنایات جنگی اسرائیل» پرداخته و مارجری تیلور گرین، نماینده جمهوریخواه سرسخت از جورجیا، نخستین جمهوریخواه مجلس نمایندگان بود که اسرائیل را به «نسلکشی» متهم کرد.
در مجموع، نظرسنجی جدید گالوپ که این هفته منتشر شد نشان میدهد تنها یکسوم آمریکاییها از عملیات نظامی اسرائیل در غزه حمایت میکنند – کمترین میزان تاکنون. اما حمایت از جنگ در میان جمهوریخواهان هنوز بالاتر است؛ یادآور معضل ترامپ: تصاویر تلویزیونی فاجعهبارند، اما او نمیتواند از حمایتی که در سالهای اخیر به یکی از ارکان ایدئولوژیک حزبش تبدیل شده، بهسادگی عقبنشینی کند.
آنچه در اظهارات جمهوریخواهانی که اکنون در حال زیر سؤال بردن اقدامات اسرائیل هستند، ناگفته مانده، این است که ترامپ تا چه اندازه در وخامت وضعیت غیرنظامیان غزه نقش داشته است.
برای کسانی در واشنگتن – در هر دو جناح – که هنوز از اسرائیل حمایت میکنند، حالا ترسی جدید پدید آمده: اینکه «چک سفید امضای ترامپ به نتانیاهو»، ممکن است بدترین اتفاق ممکن برای خود اسرائیل باشد.
شاپیرو به من گفت: «او مسئولیت زیادی در رسیدن به این وضعیت دارد؛ از جمله تبعات منفیای که این وضعیت برای اسرائیل در پی داشته – چه از نظر فشار بینالمللی و چه آسیب حیثیتیای که حالا متحمل شده است.»
همانطور که شاپیرو یادآور شد، جنگهای چند دهه اخیر اسرائیل – و چنین جنگهایی کم نبودهاند – معمولا فقط وقتی به پایان رسیدهاند که «مسیر خروجی طراحیشده توسط آمریکا» پدید آمده باشد.
در واقع، این تبدیل به بخشی از دینامیسم سیاسی بین آمریکا و متحد جنگزدهاش شده که «نخستوزیر اسرائیل باید طوری به نظر برسد که انگار آمریکا او را مجبور کرده عقبنشینی کند. انگار این در دیانای ما نهادینه شده.»
با این حال، هیچ نشانهای وجود ندارد که ترامپ، حتی با حرفهای انتقادیاش در این هفته درباره قحطی در غزه، قصد داشته باشد فشاری واقعی وارد کند.
آرون دیوید میلر، مذاکرهکننده کهنهکار صلح خاورمیانه که زیر نظر6 وزیر امور خارجه آمریکا خدمت کرده، به من گفت: مشکل این نیست که ترامپ با نتانیاهو مقابله نمیکند؛ مشکل این است که او اغلب بهاشتباه بهعنوان یک حامی ایدئولوژیک اسرائیل تعبیر میشود، در حالی که در واقع او یک «موقعیتگرای صرف» است؛ کسی که «غرایز و شهودش او را به سوی حمایت و تسلیم شدن در برابر آنچه نتانیاهو انجام میدهد، سوق میدهد.»
نکته همان چیزی است که ترامپ پنجشنبه گفت: اسرائیل باید «کار را تمام کند.» اما این «تمام کردن» به کجا منتهی میشود؟
یادمان باشد توصیه ترامپ به اسرائیل چند ماه پیش، در مواجهه با سرسختی حماس چه بود:
«بگذار جهنم به راه بیفتد.»
اما با توجه به واقعیت جنگی که حالا تقریبا دو سال به طول انجامیده، نه پیروزی کامل و نه توافق کامل، هیچکدام واقعگرایانه به نظر نمیرسند.
سناریوی محتملتر در حال حاضر، این است که ترامپ و ویتکاف راهی برای دستیابی به یک توافق موقتی جدید پیدا کنند؛ توافقی که کمکهای بشردوستانه بیشتری را عبور دهد یا شاید حماس را وادار کند برخی از گروگانهای باقیمانده را آزاد کند.
میلر میگوید: «در دولت، همیشه میگوییم یادداشت تصمیمگیری سه گزینه دارد: شکستن بنبست، شکست کامل، و ادامه وضعیت موجود.»
او اضافه کرد: «و دونالد ترامپ، گزینه سوم – یعنی ادامه وضعیت موجود در غزه – را انتخاب کرده است. چیزی در حد نوبل نیست.»
در تابستانی پر از وحشت برای غزه، به سختی میتوان وعدههای برآوردهنشده زمستان گذشته را به یاد آورد؛ زمانی که ترامپ با لحنی نزدیک به غرور تاریخی، از آتشبس «حماسی»ای که تیم او برقرار کرده بود، سخن میگفت.
و حالا که ترامپ دست روی دست گذاشته و تقریبا هیچ کاری نمیکند، جز آرزو کردن چه میتوان کرد؟
شاید تنها آرزو این باشد که ایکاش، برای یکبار هم که شده، حرفش درست از آب درمیآمد.