چرا منازعات کنونی در آمریکا جدی است؟
فرمان جنگ داخلی از اتاق ترامپ

حسین یاری
تحلیلگر حوزه روابط بین‌الملل
 جدال ترامپ و مهاجرین روزبه‌روز جدی‌تر می‌شود. استقرار گارد ملی آمریکا در کالیفرنیا و نیویورک و ویرجینیای غربی از یک‌سو و عزم رئیس‌جمهور آمریکا برای فراگیر شدن این روند در دیگر ایالات  از سوی دیگر، نشانه‌های جنگ داخلی را در این کشور بیش‌ازپیش عیان ساخته است. نکته اصلی اینکه مخاطب اصلی ترامپ در این اقدامات تحریک‌کننده مهاجرین نبوده و دموکرات‌ها هستند. کاهش دامنه تصمیم‌گیری و اقدام فرمانداران دموکرات در ایالات گوناگون، منجر به خشم آن‌ها و طرفدارانشان از رئیس‌جمهور جنجالی کنونی آمریکا شده است. آنچه امروز در آمریکا رخ می‌دهد، زمزمه‌های جنگ داخلی در این کشور را رساتر ساخته است. 
 هدف جدید ترامپ
در راستای اقدامات اخیر ترامپ مبنی بر اعزام نیروهای نظامی فدرال به شهرهای بزرگ آمریکا باهدف اعلام‌شده مبارزه با جرم و جنایت و مهاجران غیرقانونی، پنتاگون در هفته‌های اخیر در حال برنامه‌ریزی برای اعزام نیروهای ارتش به شیکاگو است.به گزارش واشنگتن‌پست به نقل از مقامات آگاه، وزارت دفاع این کشور طی هفته‌های گذشته گزینه‌های مختلفی را شامل اعزام دست‌کم چند هزار عضو گارد ملی در ماه سپتامبر، بررسی کرده است.دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور     آمریکا روز جمعه شیکاگو را «به‌هم‌ریخته» دانست و در ادامه حملات خود به شهرهایی که توسط سیاستمداران دموکرات اداره می‌شوند، شهردار این شهر را به سخره گرفت و افزود: «احتمالا بعد آنجا را سروسامان می‌دهیم.»
جی‌بی پریتزکر، فرماندار دموکرات ایلینوی، ایالتی که شیکاگو در آن قرار دارد، در بیانیه‌ای گفت که دولت فدرال برای بررسی نیاز احتمالی به کمک هیچ تماسی برقرار نکرده است. او تأکید کرد: هیچ وضعیت اضطراری وجود ندارد که استقرار گارد ملی یا دیگر نیروهای نظامی را توجیه کند. پریتزکر گفت: «دونالد ترامپ در تلاش برای ایجاد بحران ساختگی است. او می‌خواهد نظامیان آمریکایی را سیاسی کند و برای انحراف افکار عمومی از آسیبی که به خانواده‌های کارگر می‌زند، به سوءاستفاده از قدرت خود ادامه دهد.»
 هشدار شهردار شیکاگو به ترامپ
راندون جانسون، شهردار شیکاگو نسبت به احتمال «اعزام غیرقانونی» نیروهای گارد ملی به این شهر به‌شدت هشدار داده و معتقد است رویکرد رئیس‌جمهور آمریکا در این خصوص تحریک‌کننده، غیرضروری و بحران‌ساز است. به گفته جانسون، طی یک سال گذشته در شیکاگو میزان قتل بیش از ۳۰ درصد، سرقت مسلحانه ۳۵ درصد و تیراندازی‌ها نزدیک به ۴۰ درصد کاهش‌یافته است.فرمانداران جمهوری‌خواه سه ایالت اواخر هفته گذشته بنابر درخواست ترامپ از اعزام صدها نیروی گارد ملی به کیلومترها آن‌طرف‌تر در واشنگتن خبر دادند.دونالد ترامپ پایتخت کشور را شهری غرق در جرم و جنایت توصیف کرده بود. این در حالی است که بنابر داده‌های وزارت دادگستری، نرخ جرائم خشونت‌آمیز در واشنگتن سال گذشته به پایین‌ترین سطح ۳۰ سال اخیر رسیده است.به عبارت بهتر، ترامپ اساسا مستندی برای مداخله‌گرایی در این ایالات ندارد. دونالد ترامپ در ماه ژوئن دستور اعزام ۷۰۰ تفنگدار دریایی و چهار هزار نیروی گارد ملی را به لس‌آنجلس صادر کرد. این اقدام برخلاف نظر گاوین نیوزوم، فرماندار دموکرات کالیفرنیا و هم‌زمان با اعتراض‌ها به یورش گسترده مأموران فدرال برای بازداشت مهاجران غیرقانونی انجام شد.
 بازگشت به هشدار رکس تیلرسون 
در سال ۲۰۱۹، رکس تیلرسون، وزیر خارجه سابق ایالات‌متحده، هشداری جدی به هر دو حزب اصلی آمریکا، یعنی دموکرات و جمهوری‌خواه، داد. او از آن‌ها خواست که در آن برهه حساس، رویکردی متمدنانه و منطقی در پیش گیرند و نگرانی عمیق خود را از یک«طغیان سیاسی» در کشور ابراز کرد که آن را در حد «جنگ داخلی» می‌دانست. تیلرسون تأکید کرد که هر دو حزب باید برای مهار این پدیده خطرناک، دست‌به‌دست هم دهند.آن زمان، بسیاری از هم‌حزبی‌های تیلرسون در حزب جمهوری‌خواه، صحبت‌های او را اغراق‌آمیز خواندند و برخی دیگر، آن را به دلیل برکناری‌اش توسط دونالد ترامپ دانستند. اما حالا، چهار سال پس‌ازآن پیش‌بینی، «ترامپیسم» به یک چالش اجتماعی و امنیتی بزرگ در آمریکا تبدیل شده است. شکاف‌های عمیق میان سیاستمداران، منجر به رویدادهای بی‌سابقه‌ای شده؛ از عزل نخستین رئیس مجلس نمایندگان گرفته تا برگزاری بی‌شمار جلسات دادگاه علیه رئیس‌جمهور سابق! این اتفاقات، این سؤال را پیش می‌آورد که واقعا چه بر سر آمریکا آمده و چه ارتباطی با هشدار 6 سال پیش تیلرسون دارد؟
 سه عامل کلیدی در جامعه برهم ریخته آمریکا 
در این خصوص لازم است به سه مؤلفه و عامل کلیدی در داخل ایالات‌متحده اشاره کرد. 
ضعف هسته اصلی لیبرالیسم: مفهوم محوری لیبرالیسم، یعنی آزادی عمل دولت‌ها در مواجهه با بحران‌ها، به‌شدت تضعیف‌شده است. به گفته متفکرانی چون فرانسیس فوکویاما، این مبنای حکمرانی آمریکایی پس از ناکامی‌ها در مدیریت بحران‌هایی نظیر همه‌گیری کرونا و رویدادهای انتخابات ۲۰۲۰، زیر سؤال رفته است. اکنون، نیاز مبرم به بازسازی «اعتماد»در جامعه آمریکا وجود دارد. به بیان ساده‌تر، تا زمانی که شهروندان آمریکایی دوباره به سیاستمداران و صاحبان قدرت اعتماد نکنند، آزادی عمل دولت‌ها هم محدود خواهد شد. در حال حاضر، مردم آمریکا نه‌تنها سیاستمدارانشان را ناجی بحران‌ها نمی‌دانند، بلکه آن‌ها را عامل و خالق بحران‌های داخلی و خارجی می‌شمارند.
درگیری‌های پایدار سیاسی-امنیتی: با ظهور ترامپ درصحنه سیاسی آمریکا، که تفکراتش آمیزه‌ای از لمپنیسم، پوپولیسم و یکجانبه‌گرایی توهم‌آمیز است، شکاف‌های اجتماعی از شکاف‌های سیاسی پیشی گرفت. به چالش کشیده شدن قواعد و ثوابت متعارف قدرت توسط ترامپ و ائتلاف بخشی از جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها برای مقابله با  ترامپیسم زمینه را برای یک طغیان اجتماعی و سیاسی  در کشور فراهم کرده است. نهادهای امنیتی و سیاسی آمریکا اکنون در دوراهی دشواری قرار گرفته‌اند: حذف کامل ترامپ از معادلات قدرت یا پذیرش بازگشت او به کاخ سفید. هر دو انتخاب، اختلافات داخلی را به نزاعی گسترده تبدیل خواهد کرد که فراتر از رسانه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی، در خیابان‌های آمریکا خود را نشان خواهد داد.
شباهت بحران‌های داخلی با جنگ داخلی: جنس بحران‌های کنونی آمریکا با سال‌های ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ (زمان جنگ داخلی) همسانی‌هایی دارد. یکی از این شباهت‌ها، تقویت حس نفرت اجتماعی و فردی در جامعه آمریکاست. ظهور«ترامپیسم» شهروندان را به دو گروه حامیان سرسخت و مخالفان تمام‌عیار تقسیم کرده است. حامیان ترامپ، حذف او را خط قرمز خود می‌دانند و در مقابل، مخالفانش به‌هیچ‌وجه حضور دوباره او را در قدرت برنمی‌تابند. در این میان، بازیگران پشت پرده قدرت نیز سردرگم مانده و به استراتژی «مدیریت هزینه شکست»روی آورده‌اند. اکنون، نارضایتی سیاسی و اجتماعی در آمریکا به نارضایتی از کل سیستم حکمرانی تبدیل شده و نزاع میان ترامپیست‌ها و مخالفانش، تنها نشانه‌ای آشکار از این نارضایتی عمومی است. سردرگمی سیاستمداران دموکرات و جمهوری‌خواه در این معرکه نیز کاملا مشهود است! بی‌شک، آمریکا روزهای سختی را در پیش دارد.