به‌رغم گرانی‌ها، تقاضا برای خرید لوازم آرایشی افزایش‌یافته است
چرایی‌های آرایش افراطی در ایران

گروه اجتماعی 
ایران در رتبه نخست پرمصرف‌ترین کشور‌های دنیا از نظر مصرف مواد آرایشی ایستاده و نکته عجیب‌تر این‌که سن استفاده از لوازم آرایشی در ایران به سنین مدرسه و حتی خردسالی رسیده است.
بهروز اکبری، معاون اداره کل فرآورده‌های آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و دارو، می‌گوید: «سن مصرف فرآورده‌های آرایشی در جامعه پایین آمده است، طوری که فراوانی مصرف آن‌ها در سن مدرسه نیز بیشتر از گذشته شده است. بنابراین، برای مصرف فرآورده‌های آرایشی و بهداشتی سن خاصی را نمی‌توان بیان کرد. زیرا مصرف آن‌ها در تمام عمر و بین آحاد جامعه رواج دارد. اگرچه زن‌ها بیشترین مصرف‌کننده فرآورده‌های آرایشی هستند، اما برخی مرد‌ها هم استفاده می‌کنند.»
متخصصان علوم رفتاری پیوسته تأکید می‌کنند که عدم شناخت درست از مدل‌های طبیعی زیبایی‌شناسی، توجه بیش از حد به ویژگی‌های ظاهری و نداشتن شناخت کافی از توانمندی‌های خود، گاهی باعث بروز رفتارهایی افراط‌گرایانه در جهت زیبایی‌های تصنعی و غیراصولی شده که از آن جمله می‌توان به استفاده ناصحیح از لوازم آرایشی و بهداشتی اشاره کرد. دُرنا صدری در قامت تحلیلگر مسائل رفتاری و پژوهشگر علوم اجتماعی در این زمینه، به «ما» می‌گوید: «مطابق بررسی‌های صورت گرفته، در کشور‌های جهان اول، لوازم آرایش را بیشتر هنرپیشه‌ها و یا مدل‌ها استفاده می‌کنند و یا افراد مسن و خانم‌هایی که رو به پیری می‌روند. خانم‌های مسن معتقدند که زیبایی‌شان با افزایش سن از‌دست‌رفته و از لوازم آرایشی برای برگرداندن بخشی از زیبایی چهره‌ خود و پوشاندن نمود‌های پیری در صورت استفاده می‌کنند. آن‌ها بر این باورند که جوانی یعنی زیبایی و نیازی به‌دست‌کاری چهره نیست ولی متأسفانه در کشور ما دختران ١٠ تا ١٤‌ساله با چهره‌ای معصوم، زیبایی‌ خود را پشت یک آرایش خیلی غلیظ پنهان می‌کنند به طوری که بعضی اوقات سن‌شان را حتی بیشتر نشان می‌دهد و چهره به کلی تغییر می‌کند.» 
 زنان ما هنوز تصویر منسجم و درستی از خود ندارند
این تحلیلگر مسائل رفتاری در ادامه عنوان می‌کند: «یکی از نگرانی‌های جدی در مقوله استفاده افراطی از لوازم آرایشی این است که افراد سلامت خود را به خطر می‌اندازند. در واقع هزینه‌های بالای استفاده از لوازم آرایشی، برخی افراد را به سمت استفاده از لوازم آرایشی ارزان قیمتی سوق می‌دهد که اغلب تقلبی و غیر استاندارد است و خطرات دوچندانی برای سلامتی و زیبایی مصرف‌کنندگان به همراه دارد. متأسفانه بسیاری از دختران و زنان ما با علم به این موضوع بازهم برای جبران خلأهای وجودی خود حاضرند، از لوازم آرایشی کم کیفیت و بی‌کیفیت استفاده کنند تا به هر قیمتی زیبا به نظر برسند!»
صدری در توضیح علت این موضوع می‌گوید: «هنوز زنان ما یک تصویر منسجم و درستی از خود ندارند و همچنان برای آنان یکی از راه‌های کسب تأیید و اعتبار بخشی، جذابیت‌های ظاهری است و البته مسائل روانشناختی هم در این زمینه دخیل است. استفاده‌ غیرمتعارف از لوازم آرایشی در جامعه بیانگر یک ناهنجاری روانی به نام «سندروم هیسترویونیک» یا «عقده‌‌ی خود‌نمایشی» است که فرد با استفاده از این ابزار درصدد جلب توجه است. در این میان الگوبرداری از رفتار گروه‌‌های مرجع مانند چهره‌های مشهور و سلبریتی‌ها و رقابت‌های رفتاری منفی بین دختران و زنان جوان از دیگر علل اصلی افراط در استفاده از لوازم آرایشی است.»
این پژوهشگر مسائل اجتماعی عنوان می‌کند: «یکی از آسیب‌های زیربنایی برای استفاده از لوازم آرایشی مسئله هویتی است. بخشی از مسئله هویتی افراد به تجربیات دوران کودکی به ویژه در نظام آموزش‌وپرورش ما ارتباط پیدا می‌کند، آموزش‌وپرورشی که صرفا به نمره و موقعیت تحصیلی افراد اعتبار می‌دهد و هیچ فرصتی را برای ابراز وجود و تأیید شدن افراد ایجاد نمی‌کند، پس در چنین شرایطی دانش‌آموزان بسیار محوری و کانالیزه شده، تربیت می‌شوند. در این میان برخی عوامل اجتماعی و تمدنی مؤثر نیز همچون رواج مدگرایی و مصرف زدگی، اهتمام به ارضای لجام گسیخته تمایلات زیباشناختی؛ افزایش قدرت و انگیزه تصرف و دست کاری در بدن؛ ارزشیابی و اعتباربخشی اجتماعی (یا نیاز آفرینی کاذب و اعمال فشار اجتماعی برای همنوایی)؛ محوریت یابی افسارگسیخته امیال انسانی و غیره نیز ازجمله عواملی است که زمینه تشدید مصرف و افراط در این موضوع را فراهم کرده است.»
 اعتمادبه‌نفسی که نیست
این پژوهشگر خاطرنشان می‌کند: «اعتماد‌به‌نفس پایین زنان و دختران جامعه از دیگر عوامل مصرف بیش‌از‌اندازه لوازم آرایش در کشور است. آمار‌ها نشان می‌دهد زنان در کشور‌هایی که بزرگ‌ترین قطب تولید لوازم آرایش در جهان هستند، کمترین میزان مصرف این لوازم را به خود اختصاص داده‌اند اما دختران و زنان ما از همان سنین نوجوانی صورت خود را نیازمند لوازم آرایش می‌دانند و هر چه سنشان بالا‌تر می‌رود این احساس نیاز بیشتر شده و به‌تدریج جای خود را به جراحی‌های پلاستیک، تزریق بوتاکس و انواع و اقسام خدمات زیبایی برای جوان‌سازی پوست می‌دهد. به هر رو تا زمانی که الگوی زن برتر در جامعه ما مدل‌ها و سلبریتی‌ها باشند، وضعیت به همین منوال ادامه پیدا خواهد کرد و در این میان چاره‌ای نیست جز تغییر فرهنگ و نگرش جامعه در‌خصوص معیار‌های زن ایده‌آل.» 
دو سال قبل نایب‌رئیس انجمن واردکنندگان فرآورده‌های آرایشی و بهداشتی عنوان کرده بود: «ایران در منطقه رتبه اول مصرف لوازم آرایشی و بهداشتی را به خود اختصاص داده است، البته ۵ سال پیش بررسی‌ها حکایت از آن داشت که در مجموع مصرف ما در حوزه لوازم آرایشی و بهداشتی در جهان هفتم و در منطقه بعد از عربستان رتبه دوم است، اما به عنوان یک پژوهشگر فرآورده‌های آرایشی و بهداشتی به این نتیجه رسیدم که مصرف عربستان به خاطر تردد زائران است و در‌واقع ما اکنون رتبه اول مصرف مواد آرایشی در منطقه هستیم.»
ازدیاد مصرف مواد آرایشی در میان زنان ایرانی، همواره توجه رسانه‌ها و پژوهش‌های جهانی را به خود جلب کرده است و به‌تازگی «ایندیپندنت» در تحلیل این موضوع، مبتنی بر شواهد میدانی گزارش داده است: «به‌رغم گرانی‌ها، تقاضا برای لوازم آرایشی در ایران نه‌تنها کاهش نیافته، بلکه در بسیاری موارد افزایش نیز داشته است. این پدیده را می‌توان از زوایای مختلف تحلیل کرد؛ از جمله این‌که در فرهنگ ایرانی، آرایش و زیبایی اهمیت ویژه‌ای دارد و همین امر سبب می‌شود که حتی در شرایط سخت اقتصادی هم بخش قابل‌توجهی از درآمد خانوار صرف خرید لوازم آرایش شود. از سوی دیگر تأثیر شبکه‌های اجتماعی و چهره‌های مشهور را هم در بالا رفتن تقاضا برای لوازم آرایش نمی‌توان نادیده گرفت. آن‌ها با تبلیغ مارک‌های مختلف و نمایش روش‌های آرایش، تمایل به مصرف را در میان جوانان و نوجوانان بالابرده‌اند. تقاضای بالا البته دلیل دیگری هم دارد؛ این‌که بازار لوازم آرایشی در ایران تنها به محصولات گران‌قیمت محدود نیست و تنوع محصولات از مارک‌های بسیار لوکس تا محصولات ارزان‌قیمت، تقریبا به تمامی قشرها امکان خرید می‌دهد. ضمن این که تقاضا برای محصولات ارزان‌قیمت و بی‌نام‌ونشان در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته و این موضوع در کنار پایین آمدن سن مصرف لوازم آرایشی در ایران بر میزان کلی تقاضا در این بازار افزوده است.» 
 دلایل روانشناختی تمایل به زیبایی افراطی
در این میان علیرضا شریفی یزدی، روانشناس نیز با تمرکز بر مقوله تصویر بدنی، معتقد است زنانی که به شکل افراطی و بی‌رویه آرایش می‌کنند، به اعتماد به نفس ضعیف وعزت نفس بسیار پایین دچارند. چنین افرادی، تصویری منفی از بدن خود دارند و آگاهانه روی اعضای بدن خود متمرکز می‌شوند و این روند، به احساس شرم و خجالت در آنان می‌انجامد. چنین افرادی، این باور را دارند که هر قدر نازیبا یا غیر جذاب‌اند، دیگران به همان اندازه بسیار جذاب‌تر و زیباتر هستند. معمولا زنانی که اعتمادبه‌نفس پایینی دارند، به مرور به افرادی منزوی و افسرده تبدیل می‌شوند و حتی دچار اختلال پرخوری یا کم‌خوری می‌شوند. اما در مواردی که عدم اعتمادبه‌نفس، آنان را از درون خرد می‌کند، برای برون‌رفت از چنین رنجی، به بیرون پناه می‌برند و از‌جمله به جراحی‌های غیرعادی و آرایش افراطی روی می‌آورند تا بتوانند درونشان را اندکی آرام کنند؛ چراکه فکر می‌کنند آرامش درون آنان صرفا زمانی حاصل می‌شود که برای دیگران جذاب‌تر به نظر برسند. از دید ما روانشناسان، این گونه افراد به اختلال نارسایی بدنی دچارند. در این اختلال، فرد قادر به متوقف کردن افکار منفی و تمرکز بیش از حد روی بدن و ظاهر خود نیست، مدام در جست‌وجوی نقصی در ظاهر و چهره خود است. با مشاهده ظاهر خود در آینه دچار اضطراب می‌شود، از حضور در موقعیت‌های اجتماعی و جمع‌ها اجتناب می‌کند و این‌گونه است که برای کاهش احساس اضطراب و بی‌قراری‌اش، به آرایش زیاد و جراحی اعضای بدنش، دست می‌یازد.»
این روانشناس تأکید می‌کند: «بدون تردید افراط در آرایش به‌طور موقت اضطراب فرد را کاهش می‌دهد و فرد با احساس رضایت از ظاهر خود، در جمع‌ها حضور می‌یابد، اما مجددا اضطراب برمی‌گردد و همان رفتارها و افکار منفی نسبت به بدن خود هم در پی آن ظاهر می‌شود. او بر «نقص»‌هایی تمرکز می‌کند که در حقیقت نقص نیستند و از افکار و تصورات منفی خود او پدید آمده‌اند. چنین فردی، برای کاهش اضطراب، هر بار دست به آرایش جدیدتر و حتی جراحی‌های غیرعادی‌تری می‌زند و موقتا احساس می‌کند که «منحصر‌به‌فرد» شده است و در نتیجه، احساس اطمینان و رضایت نسبی در مورد بدن و ظاهر خود پیدا می‌کند.»
شریفی یزدی خاطرنشان می‌کند: «در نهایت، با توجه به نتایج تحقیقات انجام‌شده و آمارهای چشمگیر جراحی زیبایی و مصرف لوازم آرایشی در ایران، می‌توان گفت که میزان اضطراب، تصویر منفی از بدن و کاهش اعتمادبه‌نفس در میان زنان، به ویژه زنان جوان، روز به روز در حال افزایش است.»
اهمیت وسواس‌گونه زیبایی در جامعه
مژده ارشادی، دکترای روانشناسی و روانشناس بالینی  هم ضمن ارائه تعریفی از آرایش، با اشاره به این‌که از قرن بیستم تا به امروز چند عامل سبب باب شدن لوازم آرایشی و گرایش به استفاده بیش از حد و نامتعارف آن شده است، می‌گوید: «نخست این‌که ظهور فن چهره‌نگاری یا عکاسی چهره با اختراع دوربین عکاسی سبب شد تا لنزها روی صورت قرار گیرد و آن‌را به صورت واضح نشان دهد، لذا پرداختن به چهره اهمیت یافت. عامل دوم، استانداردسازی استفاده از لوازم آرایشی است که این اقلام جزو بایدها و ضروریات زندگی شده‌اند، در برهه کنونی می‌توان گفت که زیبایی و پرداخت چهره و بدن به عنوان ارزش مسلط و بسیار مهم جامعه موردتوجه قرار دارد، لذا لوازم و ابزار و تبلیغات زیبایی، این ارزش را به افراد تحمیل می‌کنند که اگر فردی با آن هماهنگ نباشد طرد می‌شود. ضمن این‌که عامل سوم باب شدن آرایش را باید سینما و گریم دانست.»
ارشادی بیان می‌کند: «عواملی را نیز باید برای گرایش افراد به آرایش بیش‌ازاندازه و غیرمتعارف برشمرد که به دو دسته عوامل فردی و خانوادگی و عوامل اجتماعی و فرهنگی تقسیم می‌شوند، اهمیت وسواس‌گونه زیبایی در جامعه امروز، سبب گرایش گسترده زنان به استفاده و بیش‌استفاده از لوازم آرایشی شده است. واقعیت این است که زیبایی از حدود خود خارج و به یک وسواس تبدیل شده که یکی از علل آن، خلق مُدها و مدل‌ها و تزریق آن به بازار و متقاعد ساختن زنان و دختران به استفاده از آن‌هاست، امروزه عموم زنان به دنبال جوان‌سازی و جوان‌انگاری هستند زیرا توهم جوانی به جامعه تزریق شده است.»
عضو انجمن روانشناسی اجتماعی ایران «نبود آگاهی‌بخشی و بسترسازی مناسب» را یکی دیگر از عوامل اجتماعی - فرهنگی در گرایش زنان به افراط در آرایش دانسته و می‌گوید: «ایران در زمینه جراحی زیبایی، کشور اول جهان است که نه تنها دختران بلکه پسران را نیز درگیر کرده است زیرا میل وسواس‌گونه به زیبایی سبب پرداخت بیش از اندازه و افراط‌گونه به چهره و اندام می‌شود. اگر از دختران جوان علت آرایش بیش‌ازاندازه و نامتعارف را بپرسید، از تمایل به زیبایی می‌گویند. امروزه مدل‌ها و مدها افراد را به استفاده تشویق می‌کنند و تبلیغات گسترده، عرضه فراوان و نیز در دسترس بودن لوازم آرایشی، ایجاد تقاضا و ظهور هرروزه مدل‌ها و برندها بازار را داغ کرده است.»
 در رقابت رنگ، پررنگ‌تر باشید! 
ارشادی با بیان این‌که استفاده از لوازم آرایشی و توجه افراطی به ظاهر از ملاک‌های برتری در میان دختران و پسران جوان به‌شمار می‌رود، عنوان می‌کند: «در جامعه امروز، پوشش و لباس بسیار بد نیز یک ملاک برتری به‌شمار می‌رود، باید دید نگاه فرد پشت این ظاهر نامناسب و نامتعارف و آرایش غلیظ چیست، می‌توان اهدافی را مانند ارائه یک خوانش و برند ویژه از خود، حس شراکت و اتحاد با دیگران یا همرنگ جماعت شدن، جست‌وجوی امنیت روانی و ... برشمرد. 
از سوی دیگر این تفکر غالب شده است که آرایش در مبحث ازدواج و دوام زندگی راهگشاست چراکه چهره گاهی مهم‌ترین ملاک انتخاب همسر به شمار می‌رود، درواقع در جامعه‌ای که زیبایی ارزش مسلط است، دختران برای انتخاب شدن به آرایش و پیرایش ظاهر روی می‌آورند و این تفکر القا شده است که اگر دختری بخواهد ازدواج کند و زندگی خود را حفظ کند باید در رقابت رنگ، پررنگ‌تر باشد.»
 دلایل فردی گرایش به آرایش غیرمتعارف
ارشادی در تبیین دلایل فردی گرایش به آرایش غلیظ و زننده، می‌گوید: «مهم‌ترین عامل، درک ناقص فرد از خودش به عنوان انسان متعالی است بدین معنا که عزت و قدرت نفس در چنین افرادی پایین است و بسیاری از آنان دچار اختلال شخصیت مرزی و نمایشی هستند و بیش از آنچه هستند خود را به نمایش می‌گذارند، اغراق در رنگ‌ها، نبود تناسب در آرایش، توجه نکردن به مکانی که در آن حضور می‌یابند، پوشش و ظاهر نامتعارف و متمایز  و ... مؤید این مطلب هستند. ارائه توجیهات غیرمنطقی در این خصوص، اعتمادبه‌نفس از دست رفته، توهم زشت‌انگاری و حس نامطلوب از خود، تلاش برای پر کردن خلأهای عاطفی و ... از دیگر شواهد مؤید اختلالات شخصیتی در این افراد است، درواقع، وقتی فردی در یک عنصر دچار نقیصه باشد در دیگر عناصر به پرکاری می‌پردازد تا نقیصه موجود را بپوشاند، گویی بخشی از خود را پاک می‌کند.»
این عضو انجمن روانشناسی اجتماعی در تشریح برخی عوامل اجتماعی که فرد را به استفاده از آرایش غلیظ و زننده تشویق می‌کند، می‌گوید: «رقابت و چشم‌ و هم‌چشمی و نیز مدگرایی افراطی، روش‌ها و شیوه‌های زیباسازی که دائما در حال به‌روزرسانی هستند و زنان برای پسندیده شدن ناچارند استفاده کنند، ازجمله این عوامل، اجتماعی هستند. اما امروزه نه‌تنها زنان بلکه دختران و حتی پسران جوان و نوجوان درگیر ظواهر و آرایش چهره هستند و این امر حاکی از فقر فرهنگی و تغییر ملاک‌هاست، چه خوب است که آدم پررنگ بی‌رنگی باشیم و نه بی‌رنگ پررنگ، یعنی انسانی پر از آگاهی و دانایی باشیم که علاقه‌مند به فراگیری و حل مسئله است اما با ظاهری ساده در جامعه حاضر می‌شود و به جای رنگ‌های ظاهری، رنگ‌های درونش در جامعه هویداست.»
ارشادی با طرح این پرسش که برای خروج از این وضعیت چه‌کاری باید کرد، تصریح می‌کند: «این پرسش پاسخی ندارد چرا که باید در ریشه‌ها و باورها، افکار و اعتقادات و نیز سبک منطق، تغییر و اصلاحاتی صورت بگیرد و باید تقلیدها را کنار گذاشت. در پشت صحنه آرایش غلیظ و افراطی یک نیاز روانی وجود دارد که می‌گوید «من اینجا هستم»، «شما مرا ببینید» و «به من توجه کنید» و این نقیصه ناشی از نقص در جعبه اصیل اعتمادبه‌نفس است، لذا برخی زنان تصور می‌کنند که زن انعکاسی از توجه مرد به شمار می‌رود و باید برای جلب این توجه دست به هر کاری بزنند.»
آرایش در جامعه ما یک امر مسری است
اما دکتر مهدی ملک‌محمد در قامت روان‌درمانگر درباره ازدیاد استفاده از مواد آرایشی نگاه دیگری دارد. او می‌گوید: «نباید درباره استفاده از لوازم آرایشی برخوردی از بالا به پایین و منع‌کننده داشته باشیم، بلکه باید به سراغ ریشه‌ها برویم. در مبحث روانشناسی بدن، بدن انسانی یک ویژگی ظاهری و در معرض قضاوت جامعه و عموم مردم است. براین اساس صورت در میان زنان و مو در میان مردان بیش از همه موردتوجه و دیده‌شدن قرار دارد. افراد در ارتباط با یکدیگر و در نگاه اول بدون شناخت شخصیت فردِ مقابل و تنها از طریق ظاهر با او وارد ارتباط می‌شوند، بنابراین چهره و ظاهر در ابتدای امر مورد قضاوت قرار می‌گیرند. بنابراین در افرادی که اعتمادبه‌نفس پایین دارند این امر بسیار اهمیت دارد. چراکه اعتمادبه‌نفس پایین، بی‌اعتمادی به‌ظاهر را نیز در افراد شکل می‌دهد. درنتیجه فردی که اعتمادبه‌نفس ضعیفی دارد، قضاوت در مورد ظاهر خود را نیز قضاوتی نادرست ارزیابی و سوءتعبیر می‌کند. این فرد برای این‌که این قضاوت را تغییر دهد، شروع به ایجاد تغییر در ظاهر خود می‌کند. این در حالی است که آن فرد نمی‌داند که قضاوت‌های دیگران، قضاوتی ماندگار نیست و اگر فردی وی را «جذاب» بنامد، این قضاوتی ماندگار نخواهد بود.»
مهدی ملک‌محمد در این گفت‌وگو که با «فرارو» انجام داده، در کنار اعتمادبه‌نفس پایین افرادِ جامعه، به عامل مؤثر دیگری در ازدیاد استفاده از لوازم آرایشی اشاره‌کرده و می‌گوید: «عامل دیگر «سرایت باور» است. باور به لزوم آرایش برای حضور در اجتماع، می‌تواند از فردی به فرد دیگر منتقل شود، بنابراین آرایش در جامعه ما یک امر مسری است. این مسری‌بودن را می‌توانیم در کاهش سن استفاده از لوازم آرایش ببینیم؛ در حال حاضر دختران نوجوان ما نیز از مواد آرایشی استفاده می‌کنند. این در حالی است که تا پیش از این آرایش دختران پیش از ازدواج یک تابو محسوب می‌شد، اما به مرور و آرام آرام آرایش زیاد شد و به همه اقشار و سنین سرایت کرد. این تغییرات را البته باید تغییراتی لاجرم بدانیم، چراکه امکان مقابله با آن در جامعه وجود نداشته است.»
دکتر ملک‌محمدی درباره همه‌گیر بودن استفاده از لوازم آرایش توضیح می‌دهد: «با توجه به این‌که من سال‌ها با نسل جوان کار کرده و نسبت به آن‌ها آشنایی دارم، باید بگویم که در شرایط فعلی، اگر یک نوجوان ایرانی تمایلی به استفاده از لوازم آرایشی نداشته باشد، از سوی همسالان خود «عقب‌افتاده» تلقی می‌شود و تحت فشار قرار می‌گیرد که مقاومت در برابر آن کار ساده‌ای نیست. می‌توان به دخترانی اشاره کرد که در ابتدای ورود به دانشگاه ظاهری ساده دارند، اما پس از گذشت مدت زمانی شروع به استفاده از لوازم آرایشی می‌کنند و درنهایت به نقطه‎‌ای می‌رسند که بدون آرایش نمی‌توانند در جامعه حضور پیدا کنند. از طرفی دختری که با خانواده‌اش در تنش است، زنی که دچار شکست عاطفی شده و... سعی می‌کند تا با
 «عاملِ حواس‌پرتی» همچون آرایش کردن رنج و درد را کمتر متوجه شود. اما این عامل تنها به افراد در زمان کوتاهی کمک خواهد کرد و پس‌ازآن مجددا افراد به همان استرس‌ها و مشکلات همیشگی‌اشان بازمی‌گردند.»