گروه اجتماعی
سالهاست خطری مرگبار بر تالاب انزلی سایه افکنده و شریانهای حیاتی آن که بزرگترین زیستگاههای طبیعی جانوری بوده با ورود انواع فاضلاب و پسابهای خانگی و صنعتی، سموم کشاورزی و پسماندها به ورطه نابودی افتاده و این مسئله علاوهبر تخریب محیطزیست، سلامت جامعه بومی را هم به خطر انداخته است.
تالاب انزلی یک اکوسیستم حافظ تنوع زیستی گیاهان و جانوران بهویژه آبزیان، دوزیستان و پرندگان مهاجر است و وجود آن برای پیشگیری از وقوع سیلاب، کمک به پایداری و ثبات سواحل و کنترل فرسایش آنها مهم است. وجود این تالاب همچنین برای ذخیره و تأمین آب، تغذیه سفرههای آب زیرزمینی، پایداری عوامل اقلیمی مانند دما و رطوبت، پیشگیری از وقوع پدیده ریزگردها، تصفیه و پالایش آب و آب رودها حیاتی است اما برنامه ریزی ها و رویکردهای ناپایدار در مدیریت فاضلاب های شهری، سموم بخش کشاورزی، کودهای شیمیایی، آلاینده های واحدهای صنعتی و آلودگی های مربوط به شیرآبه زباله های سراوان همواره به عنوان مهمترین عوامل تهدیدکننده این تالاب مطرح بوده است.
اگرچه طرح حفاظت از تالابها یکی از قدیمیترین طرحهای محیطزیستی در تمامی سالهای گذشته است و دولتها یکی پس از دیگری درباره اهمیت حفاظت از تالابهای کشور صحبت کردهاند، اما بحران آلودگی در این بخش از محیطزیست کشور همچنان ادامهدارد. آنطور که شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست کشور گفته
است: برای آنکه طرح حفاظت از تالابها بتواند بهتر به پیش برود حتما نیاز است که در یک دوره چهارساله همکاری بینبخشی صورت بگیرد و فعالیتهای لازم بهصورت مشارکتی انجام و دامنه آن گسترش یابد. در طرح قبلی سه تالاب ارومیه، شادگان و بختگان در بحث حفاظت مشارکتی قرار داشتند که مرحله جدید ۲ تالاب انزلی و پریشان به آن اضافه شده است.
رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست باتوجه به سهم در نظر گرفته شده ایران در طرح حفاظت از تالابها، ابراز امیدواری کرده است که سازمان برنامهوبودجه با کمک وزارت امور خارجه در تخصیص این سهم که مبلغی حدود ۲/۵ میلیارد تومان در سال است و باید سازمان حفاظت محیطزیست آن را تقبل کند، همکاری بیشتری داشته باشد. در گذشته نیز ۱۰ میلیون دلار؛ میانگین، سالانه یک میلیون دلار از طرف دولت ژاپن کمکهایی در جهت حفظ تالابهای ایران پرداخت شد که نیازمند آن هستیم تا این کمکها با جذب سرمایههای خارجی و تعاملاتی که وجود دارد افزایش پیدا کند.
همچنین رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست کشور عنوان کرده است: «در راستای اجرای طرح حفاظت از تالابها در زمینه کاهش مصرف آب، بهبود کشاورزی، توسعه کشاورزی پایدار و کاهش نهادههای شیمیایی در چند روستا بهصورت پایلوت عمل کردیم که باید در مدت چهار سال پیشرو آن را توسعه دهیم و در ادامه نیازمند آن هستیم که رویکرد زیستبومی و مدیریت مشارکتی داشته باشیم.»
انزلی در اغمای پیش از مرگ؟
باوجود اینکه تالاب انزلی کارکردها و اهمیت فراوانی برای جوامع محلی و نیز بـرای کل کشور دارد، این زیستبوم، همچون سایر سرزمینهای تالابی در جهان، قربانی استفاده ناصحیح شده و وضعیتاش به نحوی است که برخی، تالاب انزلی را در شرایط اغمای پیش از مرگ تلقی کردهاند. بحران تالاب انزلی بیش از آنکه ناشی از عوامل طبیعی باشد، از فعالیتهای انسانی و توسعه شهری سرچشمه میگیرد.
هرچند برای احیای تالاب بینالمللی انزلی طرحی ۷ ساله تدوین شده که هماینک ۵ سال از آن میگذرد، اما حالا که دو سال تا زمان پایان این برنامه باقی مانده، مقامات عالی استان میگویند اگر ۳۰۰ میلیون دلار ظرف ۳ سال برای ساماندهی فاضلاب تخصیص ندهید، دیگر رشت و انزلی در کار نخواهد بود زیرا خشکشدن تالاب و تبدیل آن به دفنگاه فاضلاب موجب شیوع سرطانهای گوارشی میشود. از طرفی گروهی از کارشناسان معتقدند راهحلهای ارائهشده باعث بهبود وضعیت تالاب نشده و برای برداشتن گامهای مؤثر در این مسیر باید راهحلهای مناسبتری ارائه کرد. در نخستین گام باید جلوی ورود روزانه حدود ۸۰۰ هزار مترمکعب پسآب کشاورزی، خانگی و صنعتی گرفته شود تا این رسوبات به تالاب افزوده نشود و از سوی دیگر کار لایروبی نیز ادامه یابد. در حال حاضر حدود یک میلیارد مترمکعب رسوب در تالاب انزلی انباشته شده که نمیتوان این میزان رسوبات را در کوتاهمدت لایروبی کرد؛ اما با جلوگیری از ورود رسوبات جدید در سر منشأ و از سوی دیگر ورود سالانه ۲ میلیارد مترمکعب آب ورودی از محل نزولات آسمانی، میتوان تالاب را احیا کرد.
خشکی تالاب و وجود ریزگرد در ۱۰ سال آینده
«تالاب انزلی ۲۰ هزار هکتار وسعت دارد، اگر میانگین عمق آب آن ۵ متر باشد که پیش از این بود، یک میلیارد متر مکعب فضولات انسانی دارد. باید این فاضلاب انسانی وارد تالاب نشود و شرطش این است که تصفیهخانهها فعال شوند. قطعا اگر اقدامی صورت نپذیرد در ۱۰ سال آینده، شاهد خشکی تالاب و وجود ریزگرد خواهیم بود.» این گزیدهای از هشدارهای هادی حقشناس، استاندار گیلان است.
اما هشدارهای او تنها به این عبارت محدود نشده و بارها نسبت به غیرقابل سکونت شدن بندرانزلی و رشت اظهار نگرانی کرده است: «اگر چارهاندیشی نشود حتما ظرف دو، سه سال آینده تیتر یک خبرها آن است که «رشتیها و انزلیچیها در حال ترک شهر هستند» چون تالاب انزلی از فاضلاب انسانی به مساحت ۲۰۰ میلیون متر مربع پر میشود و فقط با وزش یک نسیم مردم باید گردوغبارهای ناشی از انواع فاضلاب را استشمام کنند و انواع سرطان شیوع مییابد.
مبتنی بر دیگر اظهارات این عالیترین مقام اجرایی استان گیلان، روزانه ۳۸۰ هزار مترمکعب شیرابه حاصل از زباله، داخل رودخانه زرجوب و گوهررود ریخته میشود و سپس به طور مستقیم وارد تالاب انزلی میشود، میانگین عمق تالاب انزلی ۵۰ سال گذشته ۱۰ متر و ۳۰ سال پیش ۵ متر بوده است که اکنون به ۵ سانتیمتر رسیده است. تالاب انزلی پر از زباله شهروندان رشت، بندرانزلی و صومعهسرا است و زایش طبیعی ماهیان دریای خزر در این تالاب از بین رفته است، راهکار این مشکل احداث تصفیهخانه فاضلاب در شهر رشت، صومعهسرا و انزلی است که برای احداث تصفیهخانه فاضلاب در این سه شهرستان، اعتبار نیاز است.»
ناظر بر دیگر اظهارات این مقام اجرایی، به طور تقریبی میانگین اجرای شبکه تصفیهخانههای استان گیلان زیر ۳۰درصد است درحالی که میانگین آن برای کشور، بیش از ۷۰درصد است و این پروژهها به هر دلیلی در گیلان اجرا نشده است و یکی از این دلایل شاید این است که به علت میزان بسیار بالای بارندگیها در گیلان که بیش از چهار برابر کل کشور است، میزان آبهای سطحی در این استان هم بهشدت بالاست و دلیل دیگر هم به موضوع تحریمها مرتبط است؛ در ابتدای دهه هشتاد مقرر شده بود که بانک جهانی برای اجرای پروژه تصفیهخانههای هشت شهر ایران از جمله شهر رشت و بندرانزلی منابع مالی تأمین کند اما این کار به خاطر تحریمهایی که دهه ۹۰ شروع شد و همچنان هم ادامه دارد، دچار مشکل شد بنابراین منابع کافی به آن نرسید و در واقع منابع اختصاص داده نشد. در بسیاری از شهرهای ایران زبالهها قابل دفن کردن است اما در استانهایی چون گیلان و مازندران قابل دفن کردن نیست، چون زباله شیرابه تولید میکند. زبالهها در صورت دفن، آبهای زیرزمینی را آلوده میکند و زمینهای کشاورزی را از وضعیت سوددهی خارج میکند، بنابراین موضوع زباله از یک سمت مشکل ایجاد کرده است و از سمت دیگر فاضلابهای صنعتی، کشاورزی و خانگی وارد محیط میشوند و رودخانهها را آلوده میکنند. مقصد این رودخانهها در گیلان، تالاب انزلی است و این مسئله، تالاب را به معنای واقعی آلوده کرده است.»
آثار جبرانناپذیر بر اکوسیستم تالاب
بارها رسانهها در گزارشهای مختلف براین مهم تأکید کردهاند که مشکلات مربوط به زباله یکی از بزرگترین معضلات آلودگی محیطزیستی در شهر بندری انزلی بهشمار میآید که بهعلت حجم بالای تولید و شرایط اقلیمی و توپوگرافی منطقه، مشکلات عدیدهای را بهخصوص در سالهای اخیر در این شهر بهوجود آورده است اما هیچ گاه این گزارشها به بهبود وضعیت تالاب منجر نشده است. با این حال مجله «صنوبر» در مطلبی مهم همچنان هشدار داده است که عدم برنامهریزی و مدیریت پسماند مناسب در شهرستان انزلی، بهخصوص در سالهای گذشته، مشکلات عدیدهای را برای ساکنین و منظر شهری بهوجود آورده که بخش قابلتوجهی از اثرات را میتوان بر اکوسیستم تالاب مشاهده کرد.
به نوشته این مجله محیط زیستی، شهر انزلی با جمعیت حال حاضر حدود ۱۴۰ هزار نفر، دارای سرانه تولید زباله معادل ۱/۱ کیلوگرم است که این مقدار از سرانه کشور(۸۰۰ گرم) حدود ۳۰۰ گرم بیشتر بوده و دلیل عمده آن، توریستی بودن شهر است.
به این ترتیب روزانه بیش از ۱۵۰ تُن زباله در شهر انزلی تولید میشود و با توجه به بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی و محصور بودن شهر از طریق دریا و تالاب انزلی، معضلات عدیدهای برای دفن بهداشتی زبالهها در منطقه وجود دارد. دفع نامناسب و دفن غیربهداشتی زباله در اطراف شهر و در حریم تالاب انزلی، علاوه بر آلودگی آبهای زیرزمینی، آلودگی تالاب و در پی آن آثار جبرانناپذیری را بر اکوسیستم تالاب و موجودات زنده آن به دنبال خواهد داشت.
به گواه اطلاعاتی که در گزارش «صنوبر» منتشر شده، در حال حاضر زبالههای شهر انزلی پس از جمعآوری در مکانی در محدوده تالاب بینالمللی انزلی و در محله بشمن، بهطور موقت جمعآوری و سپس به کارخانه تولید کمپوست واقع در محله خمیران (جاده آبکنار) حدود ۲۰ کیلومتری شهر انزلی انتقال مییابد که هر دو مکان، مشکلات عدیدهای را بهدنبال داشته است و در ادامه مختصرا به این مشکلات اشاره شده است.
مکان موقت دپوی زباله (بشمن)، در سالهای قبل، مکان دفن غیربهداشتی و غیراستاندارد زباله نیز بوده و در حال حاضر حجم بالایی از زباله در این مکان دفن شده است که مربوط به سالهای قبل است.
این مکان در حریم تالاب واقع شده و شیرابه زبالههای فوق سالهاست به تالاب و آبهای زیرزمینی منطقه راه یافته و مشکلاتی را برای آب ساکنین اطراف به وجود آورده، ضمن اینکه اکوسیستم تالاب انزلی نیز آسیبهای زیادی را از محل مورد اشاره پذیرا شده است.
از طرف دیگر، تغذیه دامها از زبالههای موجود در سایت، علاوه بر بیماری و احتمال تلف شدن دامها، موجب شیوع بیماریهای انسانی ناشی از خوردن دامهای آلوده را نیز میشود.
علاوه بر موارد یادشده، پراکنش آلودگیها توسط پرندگان، حشرات و موجودات موذی را نیز باید به مشکلات ذکرشده اضافه نمود.
وجود هتل و مهمانسرا در روبهروی سایت، بوی نامناسب و زشتی منظر، از دیگر مشکلات محل مورد بحث است که بهعلت مجاورت با جاده اصلی و توریستی منطقه، خاطره بدی را در ذهن گردشگران و مسافران بر جا میگذارد. و اما در سایت خمیران (کارخانه کمپوست)، بهعلت حجم بالای زباله در سالهای گذشته و انتقال زبالههای دپوشده از سایت بشمن به آنجا و همچنین زبالههای روزانه که از شهرهای مختلف شهرستان انزلی و در برخی موارد از شهرستانهای اطراف جمعآوری شده و به این مکان انتقال مییابند، مشکلات زیادی را بهوجود آورده که مهمترین آنها اثرات ناشی از شیرابه زباله است.
مجله «صنوبر» در گزارش اخیر خود بر این مهم تصریح کرده که وجود زمینهای کشاورزی، باغات و مناطق جنگلی در منطقه، اهمیت این مسئله را افزایش داده و اثرات شیرابه بر فعالیتهای کشاورزی و باغی منطقه، اعتراض کشاورزان و باغداران را در پی داشته است. ورود شیرابه بهطور مستقیم به زمینهای اطراف و یا بهطور غیرمستقیم و از طریق آلودگی خاک و منابع آب در منطقه، یکی از مشکلات عمده محیطزیستی است که اثرات آن بر تالاب نیز قابل مشاهده است. نفوذ شیرابه به خاک و منابع آبهای زیرزمینی، علاوه بر آلودگی این منابع در منطقه و از آنجا که یکی از منابع تغذیه تالاب، آبهای زیرزمینی است، ورود آلایندههای سمی ناشی از شیرابه به تالاب کاملا محتمل و قابل پیشبینی خواهد بود.
ورود فلزات سمی و مواد آلی به تالاب انزلی و زنجیره غذایی
با بررسی مواد موجود در زباله، بیشتر به عمق فاجعه و خطرات ناشی از آن پی خواهیم برد. به نوشته مجله «صنوبر»، مواد اصلی موجود در شیرابه زباله عبارتند از عناصر و یونهای اصلی مانند کلسیم، منیزیم، آهن، منگنز، سدیم، آمونیاک، کربنات، سولفات و کلرید، فلزات سمی و خطرناک مانند جیوه، کروم، نیکل، سرب و کادمیوم، انواع ترکیبات آلی که معمولا بهصورت «کل کربن آلی» (TOC) یا (COD)، یا مواد آلی مجزا مانند فنل و ترکیبات آلی کلردار نیز مشاهده میشود. میکروارگانیسمها که کلیه زبالههای خانگی و صنعتی، مقدار شیرابه را افزایش میدهند. ورود مواد فوق، بهخصوص فلزات سمی و مواد آلی به زمینهای کشاورزی و تالاب انزلی، احتمال ورود به محصولات کشاورزی و همچنین بدن آبزیان، میتواند وارد زنجیره غذایی شود که در نهایت انسانها را نیز درگیر خواهد کرد. مشکلات مربوط به زباله و عدم وجود مدیریت پسماند در شهر انزلی، به این موارد ختم نمیشود، بلکه هنر مدیریت مسئولان شهری را میتوان در فعالیت مکانهای غیرمجاز جمعآوری زباله در سطح شهر و بهخصوص در حریم تالاب مشاهده کرد.
مکانهایی که بهنام «جمعآوری و فروش ضایعات»، اقدام به جمعآوری و نگهداری غیربهداشتی و غیرقانونی زبالهها نموده و علاوه بر ایجاد منظر زشت در سطح شهر، آلودگیهای شدید محیط را موجب میشوند. مهمتر اینکه تعداد زیادی از این اماکن در حریم تالاب فعالیت داشته و پساب ناشی از زبالهها، موجب آلودگی خاک، آبهای زیرزمینی و در نتیجه آلودگی تالاب میشود.
لزوم مدیریت صحیح پسماند و احداث تصفیهخانه مناسب
به نوشته مجله «صنوبر» در حال حاضر تنها راه مقابله با مشکلات گفته شده در منطقه، مدیریت صحیح پسماند و احداث تصفیهخانه مناسب برای شیرابه زباله است که هنوز شهرداری انزلی موفق به احداث آن نشده است.
در مبحث مدیریت پسماند، آموزش شهروندان در کاهش تولید زباله میتواند تا حدود زیادی حجم زباله و مشکلات ناشی از جمعآوری و دفع یا بازیافت آن را کاهش دهد.
تفکیک زباله از مبدأ به میزان قابلتوجهی حجم زبالههای جمعآوریشده را کاهش داده و از طرف دیگر شرایط بازیافت و استفاده مجدد و همچنین تهیه کمپوست (تولید کود از زباله) را بسیار راحتتر و کمهزینهتر خواهد کرد. ضمن اینکه از نظر اقتصادی و کاهش هزینههای جمعآوری و دفع پسماند، بسیار مؤثر خواهد بود.