حالا ماههاست که موضوع فرونشست زمین در اصفهان بیش از گذشته، خبرساز شده و گزارشهای کارشناسی نشان میدهند فرونشست زمین زندگی میلیونها نفر در اصفهان را تهدید میکند و زیرساختهای شهری و بناهای تاریخی نیز در معرض خطر قرار دارند.
فرونشست به معنی نشست تدریجی و یا پایین رفتن ناگهانی سطح زمین به دلیل تراکم موارد زیرسطحی است؛ برداشت بیشازحد از آبهای زیرزمینی ناشی از نیاز روزافزون به منابع آب که به دنبال توسعه جمعیت، صنعت و کشاورزی در حوضه آبریز زایندهرود رخ داده از دلایل اصلی فرونشست به شمار میرود.
این رخداد دیگر، صرفا یک هشدار زیستمحیطی نیست، چراکه شکل جدیای به خود گرفته و در روزهای اخیر برای نخستینبار یک شهرک مسکونی و ۴۰ مدرسه به دلیل فرونشست «خیابان هشتبهشت» بهصورت کامل تخلیه شدند. حدود سه سال قبل نیز رسانهها گزارش دادند که «وقتی نگهبان اتاقک حراست «بیمارستان شهید صدوقی» اصفهان بیرون زد تا درهای اصلی را به روی مراجعان باز کند، با اتفاق جدیدی مواجه شد که شب قبل خبری از آن نبود؛ آسفالت روبهروی بیمارستان تا اواسط خیابان «بزرگمهر» ترک خورده بود و این ترکخوردگی تا انتهای خیابان و تا جایی که چشم کار میکرد، دیده میشد. نگهبان بیمارستان از آن بابت تعجب نکرد، چون وقوع این ترکخوردگیهای عجیب از مدتها قبل در اصفهان و شهرهای اطرافش برای مردم تازگی نداشت. ماه قبل از آن، فرونشست زمین در خیابان «نظر غربی» منجر به ایجاد یک چاله بزرگشده بود؛ جایی که میتوانست رهگذرها را به داخل زمین ببلعد. اما خوشبختانه تلفات جانی نداشت.»(1)
این اتفاق حتی بین سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۷ باعث شد تا یک شهرک 6هزارنفری از سکنه خالی شود. «اهالی «شهرک نیروی هوایی» هرروز که بیدار میشدند، با چالههای ترسناکی مواجه بودند که گاهی عمق «آنها به ۱۲ متر هم میرسید. بعد از چالههای وسط خیابان، نوبت به ترکهای مکرری رسید که روی دیوار خانهها، مدرسهها، مساجد و اداره شهر میافتاد.» اینطور شد که مردم شهرکی که 6 هزار ساکن ثابت داشت، خانههایشان را گذاشتند و فراری شدند تا از عواقب آنچه به دلیل فرونشست زمین ایجاد شده بود، در امان بمانند.»(2)
هشدار نسبت به بیعملی در برابر فرونشست اصفهان
بهرام نادی، متخصص ژئوتکنیک با انتقاد از وضعیت فعلی در گفت وگو با خبرگزاری «ایرنا» میگوید: «هشدارهای کارشناسی درباره فرونشست زمین در اصفهان بارها مطرح شده اما بیعملی در برابر این بحران علاوه بر تعمیق مخاطرات زیستمحیطی و عمرانی، موجب افزایش نگرانی عمومی خواهد شد. اگر مسئولان ملی صرفاً به طرح موضوع بسنده کنند بدون اینکه اقدام عملی در دستور کار قرار گیرد، نتیجهای جز دامن زدن به نگرانیهای مردم ندارد.»
به روایت این متخصص ژئوتکنیک، نخستین هشدار جدی در این زمینه در سال ۱۳۹۳ درباره منطقه امام خمینی اصفهان داده شد اما باوجود تذکرات کارشناسان، روند توسعه شهری بدون توجه به منابع آبی ادامه یافت. بهطوریکه در سالهای اخیر تنها در فولادشهر، ۳۰ هزار واحد مسکن مهر و ۳۰ هزار واحد مسکن ملی احداث یا در حال ساخت است و در بهارستان نیز حدود ۶۰ هزار واحد مسکونی در حال اضافه شدن است. این حجم از ساختوساز بدون ملاحظه منابع آب و شرایط زمینشناسی، نهتنها شهرهای جدید بلکه ساکنان قدیمی را نیز گرفتار بحران خواهد کرد.
برداشت بیرویه از صدها چاه برای مزارع و گسترش باغها در بالادست سد زایندهرود
اما صرفنظر از مسئله ساختوسازها، مبتنی بر هشدارهایی که پیشتر صورت گرفته، بخش بزرگی از بحران کنونی ریشه در سیاستهای کشاورزی دارد. اصفهان همچنان مقادیر زیادی از محصولات پرآب را تولید میکند. در کنار آن، چاههای غیرمجاز هرسال آب بیشتری را از دل زمین میکشند. این وضعیت باعث شده منابع زیرزمینی با سرعتی فراتر از توان طبیعیشان تخلیه شوند و حالا اصفهان در نقطهای قرار گرفته که ترکها و نشستهای زمین به زیرساختهای حیاتی مانند مدارس، کتابخانهها، بیمارستانها و حتی خطوط مترو آسیبزده است.
بااینحال همچنان برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی، بهویژه برای کشاورزی ادامه دارد و کشاورزان و جوامع محلی که سالها به شیوههای پرمصرف آبیاری خو گرفتهاند، در برابر تغییر مقاومت میکنند. در بالادست سد زایندهرود نیز وسعت باغات نسبت به سال ۱۳۷۰، بیش از ۷ برابر شده و این باغات نیاز آبی شدیدی دارند که موجب کاهش آب ورودی به پاییندست، افت شدید سطح آبخوانها و خشک شدن تالاب گاوخونی شده است و براین اساس جریان یافتن حداقلی آب در زایندهرود و اجرای سیاست «نکشت» در حریم ۴۰۰ متری این رودخانه میتواند سهم اثرگذاری در توقف این وضعیت داشته باشد. با حمایت از کشاورزان و تغییر الگوی اشتغال میتوان امیدوار بود آبخوان اصفهان مجدداً احیا شود، هرچند که تحقق آن نیازمند عزم ملی و تخصیص منابع مالی است.
علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نیز اعلام کرده که مهمترین عامل فرونشست زمین در اصفهان، علاوه بر خشک شدن زایندهرود، برداشت بیرویه از حدود صدها چاه آب در راستای این رودخانه برای مزارع و باغها، و گسترش باغها در بالادست سد زایندهرود است. در این میان کاهش ۱۵ تا ۲۰ درصدی بارشها، تغییر الگوی بارندگی از برف به بارانهای ناگهانی در ارتفاعات کوهرنگ و غرب اصفهان، و انتقال آب به یزد و کاشان فشار بر منابع آبی را تشدید کرده است. بیتاللهی در گفتوگو با دیدهبان ایران تأکید کرده حدود ۴ هزار حلقه چاه درست در راستای زایندهرود برای تأمین آب مزارع، باغات و ویلاهای گستردهای که متأسفانه حتی در قطعات زمین بسیار کوچک ایجاد شدهاند، حفر شده است و این چاهها، آب سطحی متعلق به زایندهرود را میبلعند.
بسیاری از فعالان محیطزیست نیز بخشی از تقصیر را متوجه شیوه کشاورزی فعلی دانسته و میگویند: باید کشاورزان را به شیوه کشاورزی دیم متمایل کرد.
ناصر ناطقی، فعال محیطزیست ساکن اصفهان در گفتوگو با «رسانهها» میگوید: سیاستگذاریهای غلط، کشاورزان را به سمت کشت و برداشت محصولات آببر سوق داده و این شهر را در معرض خطر جدی قرار داده است. این در حالی است که در کالیفرنیا که فرونشست زمین جدی بوده، بلافاصله کاشت محصولاتی همچون گوجهفرنگی و فلفل را متوقف و سعی کردند روشهای مختلف کشاورزی گلخانهای به روش نوین هیدروپونیک و بدون خاک را ترویج کنند.
او میگوید تصفیه و بازیابی فاضلابهای شهری و برگرداندن آن به چرخه مصرف، خصوصا در امر کشاورزی، روشی است که در دنیا موردتوجه قرار گرفته اما در ایران هنوز جدی گرفته نشده است.
در همین حال بهرام نادی هم مصرف آب در بخش کشاورزی و توسعه باغات در مناطق کوهستانی را نگران کننده توصیف کرده و میگوید: «آبی که در این بخش به مصرف میرسد، تقریبا معادل مصرف آب شرب اصفهان است. مسئولان برای مهار پیشروی فرونشست اصفهان باید این نکته را در نظر داشته باشند که اثر مصرف آب در باغات بسیار بیشتر از اثر توسعه شهری و صنعتی است و نهادها و وزارتخانههای مرتبط این مهم را برای جلوگیری از تشدید بحران، مدیریت و کنترل کنند.»
این استاد دانشگاه خاطرنشان میکند: امروز همه از جمله مسئولان ارشد کشور از ابعاد فرونشست اصفهان آگاه هستند و حتی در سطح ریاستجمهوری نیز اطلاعات آن مطرح شده است اما اگر بازهم اقدام عملی صورت نگیرد، بیاعتمادی مردم به تصمیمگیریها افزایش خواهد یافت. بنابراین ضروری است مسئولان فرونشست را در سیاستگذاریهای کلان خود مدنظر قرار دهند و برنامههای توسعه شهری و صنعتی را با اولویت حفظ منابع آب و کنترل این پدیده پیش ببرند تا از گسترش بحران و نگرانیهای عمومی جلوگیری شود.
اصفهان تنها شهری که فرونشست به دل آن نفوذ کرده است
به گفته رئیس بخش خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نیز، اصفهان ازنظر فرونشست زمین خطرناکترین شهر ایران است و مطابق تحلیلهای کارشناسی، در استان اصفهان، استفاده بیرویه از آبخوان، خشک شدن «زایندهرود»، کشاورزی بیرویه و نامناسب با شرایط اقلیمی و سوء مدیریت آبهای زیرزمینی در دشت اصفهان- برخوار باعث فرونشست بیسابقه زمین شدهاند؛ اتفاقی که خطرش جدیتر از چیزی است که بشود محاسبهاش کرد. از سوی دیگر اصفهان تنها شهری محسوب میشود که فرونشست به دل آن نفوذ کرده و به گفته کارشناسان، این موضوع ریسک پذیری این خطه را بیشتر کرده است و تنها راهکار جلوگیری از پیشرفت فرونشست، جاری شدن زایندهرود و کاهش برداشت آبهای زیرزمینی دشت «اصفهان برخوار» است؛ اتفاقی که هرچقدر به تعویق بیفتد با مشکلاتی نظیر تهدید سازههای شهری، ساختمانها و خطوط انتقال نیرو، جمعیت اصفهان را تهدید خواهد کرد.
کارشناسان حوزه آب و زمینشناس میگویند در هر جای دنیا که آبرفتی باشد و برداشت آب زیرزمینی تعادل سفره آب زیرزمینی را به هم بزند، ما شاهد تغییراتی در سطح خواهیم بود. اصولا وقتی بخشی از فضای میان ذرات خاک و سنگ و شن و ماسه زیر پای ما را آب اشباع کرده باشد، اگر این آب را برداشت کنیم و فضاهای میان ذرات، خالی بمانند و از هوا پر شوند، شرایطی جدید بهوجود خواهد آمد زیرا هوا تحمل وزن طبقات بالایی را ندارد و آن محدوده بیآب شده، محکوم به فشردگی است. این فشردگی همهجا یکسان نخواهد بود، چون معمولا ذرات زیر پای ما و فاصله میان آنها، همینطور جنسشان و دیگر عوامل یکسان نیستند.
اما فرونشست چه عواقبی بر سطح زمین خواهد داشت؟ کارشناسان در پاسخ به این پرسش میگویند: «درجاهایی کاهش ارتفاع زمین رخ میدهد، درجاهای دیگر ترکهای بلند و فروچاله و حتی فرسایش زیرسطحی را با همدیگر شاهد خواهیم بود. در برخی مناطق، اگر سفره آب زیرزمینی را نجات ندهند، روند تخریب تا به آنجا پیش خواهد رفت که آبخوان بمیرد و از آب تهی شود.»
مطابق تأکیدات کارشناسان، فرونشست زمین در اکثر موارد بازگشت ناپذیر و درعینحال برای ساکنان، خطرآفرین است: «اتفاقی که در مناطق دچار نشست میافتد، تخریب ممتد عمارتها و خانههای مردمی است که اگر در منطقهای لرزهخیز زندگی کنند، باید نگران اثرگذاری بیشتر زمینلرزه برسازههای تخریب شده هم باشند؛ به عبارتی، میتوان گفت که ساکنان خانههای ترک خورده و نشست کرده موقعیت پر ریسک و خطرناکتری را تجربه خواهند کرد و این شمشیر داموکلس بالای سر بسیاری از ساکنان شهرهای دچار فرونشست باقی خواهد ماند.»
پرسش دیگری که این روزها به ذهن متبادر میشود، این است که آیا راهی برای مقابله با فرونشست زمین وجود دارد؟ برای پاسخ به این پرسش باید تصریح کرد که فرونشت زمین مختص ایران نیست. عواملی مثل تغییرات اقلیمی، برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، استخراج غیراصولی از معادن، حفر تونلها، جادههای غیراصولی، گرمایش زمین و عوامل بسیاری در این میان مؤثرند. اما کشورهایی نظیر چین و آمریکا تابهحال توانستهاند با روشهای اصولی، این فرونشستها را مهار کنند، ازاینرو یکراه، «کاهش برداشت آب به نحوی است که میزان برداشت از میزان تغذیه آبخوان کمتر باشد. بهاینترتیب شاید بتوان بخشی از فضای خالی را که از آب تهی شده است، پیش از فشرده شدن نجات داد. اما اگر همچنان آب را برداشت کنیم و نگذاریم آبخوان با آب نفوذی، چه به شکل طبیعی و چه به شکل مصنوعی تغذیه شود، سفره آب زیرزمینی را عملا بهقتل رساندهایم.»
بهرام نادی، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد و متخصص در علم ژئوتکنیک و سازه نیز در این زمینه میگوید: «بیلان منفی آبخوان سبب افت آب زیرزمینی و در نهایت، فرونشست زمین میشود و تنها راه موجود برای حل مشکل، رساندن تراز منفی ذخیره آب به مثبت است. باید در تمامی مصارف آب صرفهجویی شود و سالانه برداشت ۳۱۱ میلیون مترمکعب آب ذخایر زیرزمینی کاهش یابد که لازمه آن، تغییر کلی و بازنگری اساسی در تمامی بخشهای مدیریت آب است.»
نادی راهحل دیگری هم مطرح میکند: «دسترسی به منابع دیگر آب، مثل تصفیه آب از دریا و انتقال آن به دشت اصفهان که البته سرمایهگذاری زیادی میطلبد و هزینه تمام شده این کار، بهاجبار سبب تغییر در نوع زندگی و تولید هم خواهد شد.»
راهحل چیست؟
مسئله فرونشست در اصفهان حالا صرفا زیرساختهای شهری و بناهای تاریخی را تهدید نمیکند بلکه تمدن اصفهان و تمام میراثی که در اطراف زایندهرود شکل گرفته، در معرض تهدید قرار گرفته است؛ بهطوریکه ما با پدیده مهاجرت مردم اصفهان به شهرهای شمالی و حتی یزد و تهران مواجهیم.
سجاد انتشاری، پژوهشگر زایندهرود و دبیرگروه اندیشهورز آب بنیاد نخبگان اصفهان، افزایش مهاجرتهای اقلیمی از این شهر را در پی فرونشست سالهای اخیر تأیید و به خبرگزاری ایلنا گفته است: «خشکی زایندهرود نهتنها بر زندگی مردم اصفهان و اقتصاد استان بهویژه در بخش کشاورزی تأثیر مستقیم گذاشته، که تمدن هزاران ساله این منطقه را نیز نشانه گرفته». بنابراین پرواضح است که بدون انجام اقدامات اصولی، این بحران میتواند به فاجعهای ملی بدل شود. ازاینرو معمولا از کنترل برداشتهای زیرزمینی، کوتاه کردن دست صنعت از رودخانه و اصلاح الگوی کشت بهعنوان راهکارهای نجات اصفهان از بحران کنونی و بازگشت حیات اجتماعی به این شهر نامبرده میشود.
اما الاهه نجفی در مقالهای با عنوان «فرونشست اصفهان، تهدیدی برای مردم و میراث فرهنگی» با اشاره به راهحلهایی که رئیس بخش زلزلهشناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی پیشنهاد داده (ساماندهی باغهای غیرمجاز، نصب کنتور هوشمند، کاهش ۱۰ درصد برداشت از چاهها و تغذیه مصنوعی سفرهها) نوشته است: این راهکارها همگی درست، ضروری و بخشی از راهحل هستند. اما ابعاد فاجعه آنقدر بزرگ و سریع است که این اقدامها بهتنهایی و در بهترین حالت، تنها میتوانند سرعت پیشرفت بیماری را کاهش دهند، نه اینکه آن را متوقف یا معکوس کنند. کاهش ۱۰ درصد در برداشت زمانی که سالانه بیش از یک میلیارد مترمکعب اضافه برداشت داریم، پاسخگو نیست.
علاوه بر این، راهحلها بیشتر بر «مدیریت تقاضا» متمرکزند و لاجرم از چالش اصلی که همانا «مدیریت کلان آب در حوضه زایندهرود» است طفره میروند. تا زمانی که مسئله انتقال آب به استانهای دیگر، الگوی کشت نامناسب در کل حوضه، و اولویتبندی میان کشاورزی، صنعت و شرب حل نشود، این اقدامها مانند مُسکنی موقت است.
در درازمدت، بازنگری کامل در تخصیص آب حوضه زایندهرود دردناک اما ضروریست. هیچ راه دیگری جز تغییر الگوی کشت، نوع محصولها و مساحت زیرکشت در کل حوضه آبریز زایندهرود و منع کشت محصولهای پرآببر وجود ندارد.
به گواه تأکیدات الاهه نجفی، چاره کار در توقف حفر هرگونه چاه جدید و تعیین تکلیف چاههای غیرمجاز و همزمان تغذیه مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی (آبخوانداری)ست. باید با احداث سامانههایی، آبهای سطحی (مانند سیلابهای ناگهانی) را به دشت منتقل کرد و به عمق زمین تزریقشان کرد. این کار میتواند تا حدی خلأ ایجاد شده را پر کند. استفاده از روشهای نوین آبیاری و مدیریت پایدار آب در شهرها از دیگر اقدامهای ضروری است.
برای حفاظت از میراث فرهنگی هم انجام بررسیهای ژئوتکنیک و ژئوفیزیک دقیق برای پایش سلامت پی بناهای تاریخی و اجرای طرحهای تقویت پی و پایدارسازی برای جلوگیری از تخریب آنها ضرورت دارد.
اجرای راهحلهای فنی و مهندسی برای مقابله با فرونشست، در گروی حل چالشهای حکمرانی و اقتصادی است. درواقع، مشکل اصلی اصفهان کمبود راهحل فنی نیست، بلکه نبود اراده و توانایی نهادی برای اجرای آنهاست. از سوی دیگر تعدد مراجع تصمیمگیری، موازیکاریها و تضاد منافع مانع جدی هرگونه راهحل پایدار هستند.
فرونشست زمین در حوضه زایندهرود به دلیل برداشت بیرویه آب توسط باغها و چاههای غیرمجاز بالادست سد، که اغلب متعلق به افراد یا نهادهای پرنفوذ هستند، و انتقال آب به استانهای دیگر مانند یزد و کاشان به دلایل متعدد، نیازمند ارادهای فراتر از یک استاندار یا یک وزارتخانه است. تعدد مراکز تصمیمگیری بین وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، سازمان محیطزیست و استانداریها، هماهنگی را مختل کرده و نبود پاسخگویی واحد، تصمیمگیری را کند میکند. همچنین، رانت در پروژههای آبمحور، مانند سدها و تونلهای انتقال آب، باعث میشود برخی ذینفعان تداوم بحران را از طریق اجرای پروژههای پرهزینه به حل آن ترجیح دهند، زیرا این پروژهها منبعی برای کسب سودهای هنگفت است.
گروهی از صاحبنظران نیز چاره کار را در تغییر الگوی کشت و کاهش محصولات پرمصرف، بازچرخانی آب و استفاده از فناوریهای نوین در آبیاری، احیای روشهای بومی مانند قناتها و بادگیرها برای مدیریت بهتر منابع و سرمایهگذاری بر انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه خورشیدی، برای کاهش فشار بر منابع آبی میدانند.
اما باوجوداین راهکارها، کارشناسان هشدار میدهند تغییرات آب و هوایی سریعتر از توان سیاستگذاریها پیش میرود و اگر دیر بجنبیم برخی آسیبها، مانند فرونشست زمین ممکن است دیگر قابل جبران نباشد.
پینوشت:
1-گزارشی مستند از پروانه معصومی در گزارشی با عنوان «پیکر زخمی یک شهر»
2- همان