منابع آگاه میگویند سخنرانی نماینده روسیه در شورای امنیت سازمان ملل متحد درخصوص عدم استقلال فرانسویها در نظام بینالملل به مذاق نسل سوخته ناپلئون بناپارت چندان خوش نیامده و حتی کاخ الیزه را در عرصه دیپلماسی پنهان وادار به واکنشهایی لفظی علیه روسها ساخته است!سؤال اصلی اینجاست که چرا دیپلماتهای فرانسوی از مقامات روسی خشمگین شدهاند؟ مگر مسکو بر روی چه حقیقتی در حوزه روابط بینالملل دست گذاشته که موجبات آشفتگی ماکرون و همراهانش فراهم شده است؟!
در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد: نخست اینکه فرانسویها در طول سالهای گذشته و اخیر بخش هنگفتی از توان خود در عرصه سیاست خارجی را صرف بازسازی وجهه نداشته خود در نظام بینالملل کردهاند. پاریس ازجمله بازیگرانی است که در عرصه دیپلماسی عمومی تلاش میکند خود را بازیگری جریانساز، مستقل و حتی تاریخساز در مناسبات جهانی قلمداد کند. این در حالیاست که در پشت پرده پاریس متغیری وابسته به واشنگتن و تلآویو محسوب میشود.
حتی لفاظیهای خاص ماکرون علیه ترامپ و برخی سیاستهای وی در پشت پرده (در عرصه دیپلماسی پنهان) تبدیل به التماس و خنده میشود. بااینحال خط قرمز فرانسویها «دیپلماسی عمومی» است: جایی که افکار عمومی دنیا درخصوص سیاست خارجی یک کشور قضاوت میکنند. افشاگری اخیر مقام روسی مبنی بر عدم استقلال فرانسویها از آمریکا در تصمیمسازیهای مهم خود، بهطور مستقیم این منظومه دیپلماتیک را هدف قرار داده و از چهره واقعی پاریس در حوزه روابط بینالملل پرده برداشته است. بنابراین خشم و نارضایتی فرانسویها از اظهارات نماینده روسیه در شورای امنیت سازمان ملل متحد بیدلیل نیست!
نکته دوم اینکه در جریان فعالسازی مکانیسم ماشه، فرانسویها، ژرمنها و انگلیسیها نه بهعنوان امضاکنندگان و اعضای کمیته مشترک برجام، بلکه بهمثابه یک«دلال سیاسی»وارد معادله شده و در تلاش بودند بهجای حلوفصل واقعی بحرانی که خود در تقابل با ایران خلق کرده بودند، تهران را وادار به امتیازدهی حداکثری و پذیرش استراتژی مهار همهجانبه توسط آمریکا کنند. اصرار پشت پرده و متعاقبا آشکار فرانسویها مبنی بر لزوم مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا، بهعنوان یکی از شروط تأخیر در فعالسازی مکانیسم ماشه، انعکاسی از همین حقیقت است.
در چنین شرایطی رئیسجمهور فرانسه اساسا استدلال یا سندی در اختیار ندارد که ثبات شخصیت دولتی و استقلال حداقلی خود را در برابر ترامپ به اثبات برساند. ظهور سیاستمداران لمپن و آشوبطلبی مانند ماکرون، اولاند و سارکوزی در طول دو دهه اخیر نقش بهسزایی در عقبگرد آشکار فرانسویها در عرصه روابط بینالملل داشته است. به نظر میرسد این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
محبوبیت حداقلی دولتهای فرانسه در داخل این کشور و روی آوردن دیپلماتهای آنها به دلالی در خارج از مرزهای اروپا سبب شده تا پاریس بیشازپیش در مناسبات بینالمللی تنزل جایگاه پیدا کند.
موضوعی که حتی مقامات ارشد فرانسوی در اعماق ذهنشان نسبت به آن آگاه هستند!