آتش‌نشانی به آتش‌افروزان نمی‌آید

مسعود پیرهادی
وقتی سران قدرت‌های بزرگ از «ضرورت آتش‌بس در غزه» سخن گفتند، بسیاری از رسانه‌های غربی کوشیدند تصویر یک «میانجی خیرخواه» از آن‌ها بسازند. اما واقعیت چیز دیگری است؛ آتش‌بس نه محصول ترحم قدرت‌ها بود و نه نتیجه دلسوزی دیپلمات‌ها. این آتش‌بس، تحمیل مقاومت بود بر رژیمی که دیگر توان ادامه نداشت و بر نظام جهانی‌ای که نقاب انسان‌دوستی‌اش در دو سال گذشته فرو افتاده است.
بی‌تردید، نخستین و اصلی‌ترین عامل آتش‌بس، فرسایش قدرت میدانی رژیم صهیونیستی بود. ارتشی که خود را شکست‌ناپذیر می‌دانست، در میدان غزه زمین‌گیر شد؛ نه توان پیشروی داشت، نه توان اداره سرزمین اشغالی را. تلفات سنگین، بحران گروگان‌ها، نافرمانی سربازان و فشار اقتصادی از درون، تل‌آویو را به نقطه انفجار رساند. اما رژیمی که سال‌ها از حمایت بی‌قیدوشرط غرب تغذیه کرده بود، تا آخرین لحظه بدون فشار خارجی از توقف دست نمی‌کشید.
اینجاست که نقش کشورهایی چون ایالات متحده و برخی دولت‌های اروپایی باید با دقت دیده شود. واشنگتن و پایتخت‌های اروپایی، نه به خاطر انسانیت، بلکه به‌دلیل هزینه سیاسی و اجتماعی حمایت از کشتار، به تل‌آویو فشار آوردند. وقتی در دانشگاه‌های خودشان جنبش‌های ضدجنگ شکل گرفت، وقتی افکار عمومی غرب از دیدن اجساد کودکان غزه به خشم آمد، تازه به یاد «آتش‌بس» افتادند.
آمریکا در ظاهر میانجی شد، اما در باطن می‌خواست از فروپاشی کامل چهره خود در وجدان جهانی جلوگیری کند. کشوری که میلیون‌ها دلار بمب در اختیار رژیم صهیونیستی گذاشت، نمی‌تواند امروز خود را منجی صلح معرفی کند. این همان ریاکاری است که قرن‌هاست سیاست خارجی غرب را آغشته کرده؛ آتش را می‌افروزند، و بعد در نقش آتش‌نشان ظاهر می‌شوند.
در این میان، برخی کشورهای اروپایی نیز با دوگانگی رفتار کردند. از یک‌سو به قطعنامه‌های نمادین در سازمان ملل رأی دادند و از سوی دیگر، همچنان صادرات سلاح به تل‌آویو را ادامه دادند. این تناقض آشکار، نشان داد که آتش‌بس نه تصمیم اخلاقی، بلکه تلاشی برای حفظ ظاهر است.
اما اگر حقیقت را بخواهیم، آتش‌بس را نه واشنگتن و نه بروکسل، بلکه مقاومت و ملت‌ها تحمیل کردند.
مقاومت، با پایداری در میدان و حفظ انسجام درون‌زا، اجازه نداد اشغالگر احساس پیروزی کند.
ملت‌ها با فریادهایشان در خیابان‌ها، افکار عمومی را به سمتی بردند که سکوت دیگر ممکن نبود.
کشورهای محور مقاومت، با ایستادگی در معادله منطقه‌ای، هزینه هرگونه تداوم جنگ را برای اسرائیل بالا بردند.
در واقع، آتش‌بس محصول شکست پروژه اسرائیل بزرگ بود؛ پروژه‌ای که با حمایت آمریکا و برخی دولت‌های عربی بنا شده بود تا مقاومت را در نطفه خفه کند، اما حالا خودش را در بن‌بست می‌بیند.
نکته مهم این است که هیچ کشوری که دستش آلوده به خون بی‌گناهان است، حق ندارد خود را ناجی معرفی کند.
صلحی که از دل بمب بیرون می‌آید، صلح نیست بلکه نهایتا توقف موقت خشونت است. تنها صلحی که ماندگار است، صلحی است که از دل عدالت برخیزد و عدالت، امروز در غزه معنایی جز پایان اشغال ندارد.
در این میان، دنیا باید بداند که آتش‌بس، پایان جنگ نیست؛ آغاز مرحله‌ای تازه از افشاگری است. چراکه مردم جهان حالا می‌دانند چه کسانی پشت شعار «حقوق بشر» پنهان شده‌اند و این آگاهی و بیداری، بزرگ‌ترین دستاورد مقاومت است.