چگونه میتوان زنجیره توزیع را کوتاه کرد؟
ضرورت نظمبخشی به شبکه توزیع
گروه اقتصادی
نوسانات قیمتی در برخی کالاهای اساسی طی سالهای اخیر نشان داده است که یکی از موضوعات کلیدی در مدیریت بازار، نحوه عملکرد شبکه توزیع و میزان واسطهگری در زنجیره رساندن کالا از تولیدکننده به مصرفکننده است. در بسیاری از موارد، فاصله قیمتی میان کارخانه یا مبدأ تولید تا فروشگاه، بیش از آن چیزی است که بتوان آن را ناشی از هزینه تولید یا عوامل کلان اقتصادی دانست. به همین خاطر این امر توجه کارشناسان را به اهمیت ساماندهی شبکه توزیع و کنترل حلقههای غیرضروری واسطهگری جلب کرده است. این گزارش تلاش دارد با نگاهی کارشناسی، پنج محور اصلی را تحت عنوان ریشههای شکلگیری واسطهگری گسترده، آثار آن بر بازار و مصرفکننده، ضرورتهای ساماندهی شبکه توزیع، راهکارهای عملی برای کاهش حلقههای زائد و تجربههای قابل استفاده در مدیریت توزیع بررسی کند. درتشریح بیشتر این موضوع باید بگوییم که شبکه توزیع در هر اقتصادی نقش مهمی در رساندن کالا بهموقع و با قیمت مناسب دارد اما در برخی بازارهای داخلی، پیچیدگی مسیر توزیع و تعدد بازیگران، فاصله میان تولید و مصرف را افزایش داده است. از سوی دیگر در بسیاری از کالاها بهویژه محصولات کشاورزی و مواد غذایی شبکه توزیع همچنان بر پایه روشهای قدیمی و غیرمکانیزه اداره میشود. این موضوع باعث شده انتقال کالا زمانبر شود و چندین واسطه بین تولید و مصرف قرار گیرد. گفتنی است که در برخی استانها ظرفیت کافی برای انبار، سردخانه، مراکز جمعآوری و بازارهای عمدهفروشی وجود ندارد و طبیعی است که وقتی زیرساخت کامل نباشد، واسطهها نقش پررنگتری برای تکمیل این خلأها پیدا میکنند. وجود واسطهها در ذات خود منفی نیست؛ اما زمانی که به دلیل نبود یک شبکه توزیع کارآمد، تعداد واسطهها افزایش یابد، آثاری بر بازار برجای میگذارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال هر حلقه اضافی در مسیر توزیع، بخشی از هزینههای حملونقل، نگهداری و مدیریت را به قیمت نهایی اضافه میکند. این افزایش در کالاهای پرمصرف یا فصلی محسوستر است. همچنین وقتی مسیر توزیع طولانی و پرواسطه باشد، قیمتها ثبات و قابلیت پیشبینی کمتری دارند. این موضوع میتواند توان برنامهریزی تولید را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
از طرفی دیگر باید بگوییم زمانی که کالا از مسیرهای متعدد عبور کند، سرعت گردش آن کاهش مییابد. در برخی کالاها مانند اقلام تازه این موضوع چهبسا میتواند به کاهش کیفیت منجر شود.
ضرورت ساماندهی شبکه توزیع در شرایط اقتصادی کنونی
ساماندهی شبکه توزیع، یکی از محورهای کلیدی برای مدیریت صحیح بازار و حمایت از معیشت مردم است. این ساماندهی بهمعنای حذف کامل واسطهها نیست؛ بلکه هدف آن بهینهسازی نقش واسطهها و کاهش هزینههای غیرضروری است.
درحقیقت شفافسازی مسیرها با استفاده از سامانههای رهگیری و ثبت اطلاعات، امکان برنامهریزی دقیقتر و نظارت بهتر را فراهم میکند.
این شفافیت میتواند به تنظیم طبیعی بازار کمک کند بدون آنکه نیاز به مداخلههای سنگین باشد. همچنین هماهنگی میان وزارتخانهها، سازمانها و اتحادیههای فعال در حوزه توزیع، نقش مهمی در افزایش کارایی زنجیره دارد. وجود یک سیاست واحد و هماهنگ میتواند مسیر رسیدن کالا به بازار را کوتاهتر کند. افزون براین موارد توسعه مراکز نگهداری، سردخانهها، ناوگان حملونقل و پایانههای عمدهفروشی مدرن هم باعث کاهش هزینهها میشود و هم مانع شکلگیری حلقههای غیرضروری خواهد شد.
راهکارهای عملی برای کاهش حلقههای زائد و افزایش کارایی توزیع
کارشناسان اقتصادی مجموعهای از اقدامات همچون گسترش عرضه مستقیم از تولید به مصرف، توسعه سامانههای هوشمند در مدیریت زنجیره تأمین، تقویت تعاونیهای مصرف و تولید و اصلاح روشهای سنتی در توزیع کالاهای کشاورزی را پیشنهاد میکنند که میتواند به کاهش واسطهگری غیرضروری کمک کند. درتشریح بیشتر این موضوع باید بگوییم که گسترش عرضه مستقیم از تولید به مصرف؛ ایجاد بازارهای محلی، فروشگاههای زنجیرهای با پوشش گستردهتر و افزایش سهم فروش مستقیم تولیدکنندگان میتواند فاصله بین تولید و مصرف را کاهش دهد. همچنین سامانههای یکپارچه رصد کالا، میتوانند به کاهش ابهام و افزایش کارایی کمک کنند و به دستگاههای نظارتی امکان دهند بازار را بهتر مدیریت کنند. یکی دیگر از راهکارها تقویت تعاونیهای مصرف و تولید است چراکه تعاونیها میتوانند واسطهای کارآمد و کمهزینه میان تولیدکننده و مصرفکننده باشند. درحقیقت افزایش نقش آنها به تعادل بازار کمک میکند. افزون بر موارد مذکور ایجاد مراکز تجمیع و فرآوری، استانداردسازی بستهبندی و حملونقل و برنامهریزی زمانی در برداشت محصولات، میتواند نیاز به واسطههای متعدد را کاهش دهد
الگوهای موفق قابل استفاده در مدیریت توزیع
برخی کشورها توانستهاند با ایجاد شبکههای یکپارچه توزیع، هزینهها را بهطور چشمگیری کاهش دهند. تجربه آنها نشان میدهد که شفافیت اطلاعاتی نخستین گام در مدیریت زنجیره است و زیرساخت لجستیکی مدرن نقش واسطههای غیرضروری را کم میکند. این الگو همچنین مبرهن میسازد که حمایت از تعاونیها فشار قیمت را کاهش میدهد و تقویت فروشگاههای بزرگ و شبکهای سرعت گردش کالا را افزایش میدهد. این تجربهها میتواند در کشور با توجه به ظرفیتهای موجود، بومیسازی و اجرا شود.
سخن پایانی
ساماندهی شبکه توزیع و کاهش حلقههای غیرضروری واسطهگری، یکی از مسیرهای مهم برای مدیریت پایدار بازار و حمایت از معیشت مردم است. درحقیقت کاهش سهم واسطهها در زنجیره توزیع و ساماندهی شبکه توزیع کالا نهتنها یک ضرورت اقتصادی است، بلکه کلید بازگرداندن ثبات قیمتی، حفظ قدرت خرید مردم و تقویت تولید داخلی نیز به شمار میرود. تجربههای موفق داخلی و خارجی نشان میدهد هرجا توانستهایم فاصله بین تولید و مصرف را کوتاه کنیم، هم مصرفکننده نفع برده و هم تولیدکننده از قیمت منصفانه و نقدینگی بهموقع بهرهمند شده است. این یک هدف دو سر برد است؛ کم شدن هزینههای تمامشده برای خانوارها و افزایش جذابیت تولید برای سرمایهگذاران. برای دستیابی به این هدف لازم است مجموعهای از اقدامات هماهنگ و همزمان اجرا شود. به عنوان مثال در گام نخست تقویت و ترویج تعاونیها و شرکتهای تعاونی تولیدی توزیعی که میتوانند نقش واسطههای مضر را بهصورت سازمانیافته و شفاف پوشش دهند، اهمیت دارد. همچنین ضروری است که توسعه بسترهای دیجیتال و بازارگاههای الکترونیک رسمی دولت و بخش خصوصی که امکان فروش مستقیم تولیدکننده به خردهفروش و مصرفکننده را فراهم کند و شفافیت قیمت و موجودی را تضمین نماید. همانطور که پیشتر نیز اشاره گشت؛ ایجاد سامانههای ردیابی، انبارداری و ثبت الکترونیکی فاکتورها نیز از دیگر پایههای کلیدی است. در بعد سیاستگذاری، تحریک عرضه از طریق مشوقهای مالی هدفمند و در طرف تقاضا، ساماندهی بازارچههای مرزی و تسهیل ترانزیت کالا برای کاهش هزینه حملونقل اهمیت دارد. نوسازی و تقویت زیرساختهای لجستیکی از سردخانه تا کریدورهای توزیع موجب کاهش ضایعات و حفظ ارزش افزوده محصولات کشاورزی و صنعتی خواهد شد. بانکها و صندوقهای دولتی نیز باید بستههای اعتباری و بیمهای ویژه حلقههای تولید و توزیع مستقیم فراهم کنند تا نقدینگی بهدست تولیدکننده برسد و دورِ معیوب گردش سرمایه شکسته شود. همچنین سرمایهگذاری در آموزش و توانمندسازی شبکههای توزیع محلی از تعاونیها تا کسبوکارهای خرد برای توانمندسازی آنها در مدیریت زنجیره ارزش ضروری است. رسانهها و نهادهای مردمی هم نقش اطلاعرسانی و نظارت مردمی را میتوانند ایفا کنند تا فرآیند شفافتر و پاسخگوتر گردد. در جمعبندی نهایی باید بگوییم که ساماندهی شبکه توزیع و کاهش واسطهگری یک امر راهبردی است که نیازمند اراده جدی، هماهنگی بینبخشی و ترکیب ابزارهای حمایتی، نظارتی و زیرساختی است. اگر این برنامهها با اولویتگذاری منطقی و اجرای مرحلهای همراه شود، ظرف چند فصل شاهد افت محسوس قیمتهای غیرمنطقی، رشد تولید داخلی، افزایش صادرات غیرنفتی و تقویت امنیت اقتصادی خانوارها خواهیم بود. آگاهان این عرصه معتقدند که این مسیر، نسخهای واقعی و عملیاتی برای کنترل گرانی و تقویت رونق تولید در کشور است؛ نسخهای که هم به نفع مردم و هم تولیدگران حقیقی است.