محمدکاظم انبارلویی
1- مرحوم استاد سیداکبر پرورش به تعبیر امام خامنهای یاور صدیق انقلاب بود.از نگاه رهبر معظم انقلاب که از پیش از نهضت اسلامی امام خمینی (ره) با مرحوم پرورش حشرونشر داشته است، پرورش یک انسان مؤمن، باصفا، صادق، صریح، اثرگذار، مروج انقلاب، مبارز، صبور و ... بود.
2- استاد پرورش یک معلم بود. شاگردان وی قبل از انقلاب و بعد از انقلاب آخر این هفته پس از 12 سال که از وفات وی میگذرد، دور هم جمع میشوند تا یاد و نام و آثار او را گرامی بدارند.این مراسم در سالگرد وفات وی در اصفهان با حضور شیفتگان وی و شاگردان نسل دوم و سوم تربیتشدگان او ، پروپیمان برگزار میشود.
3- استاد پرورش یک عارف، سالک و یک معلم اخلاق کمنظیر بود و در این راه به مقامات مهمی دست یافته بود. این حقیقت را بسیاری از علما ، فقها و حتی مراجع عظام تقلید دریافته بودند و با او در همین نشئه حشرونشر داشتند.
او این مقام را زیر انبوهی از شوخطبعی در ارتباطات و مراودات پنهان میکرد.
دستاوردهای عرفانی وی همه هفته از سوی برگزارکنندگان مراسم تجلیل از وی به صورت صوتی و تصویری در فضای مجازی با یک مهارت فوق العاده منتشر میشود و هنوز الهامبخش دلها و ذهنهای جویای حقیقت معنا و معنای حقیقت است.
4- استاد پرورش یک مبارز و مجاهد برجسته در اصفهان و بعدها در کل کشور با ارتباط با انقلابیون بود. هر کس که در هر شهر و دیار دستی در امر مبارزه با طاغوت داشت وی را میشناخت. او در این وادی کادرهای ورزیده و برجستهای را هم در حوزه نظامی و هم در حوزه سیاسی تربیت کرده بود که بعد از انقلاب برخی از آنان جزء برجستگان سیاسی و نظامی کشور میباشند و هنوز منشأ خدمات به انقلاب ، اسلام ، امامین انقلاب و مردم هستند.
5- استاد پرورش در مسند مسئولیتهای کلیدی که در نظام داشته چه در مجلس خبرگان قانون اساسی، چه در مجلس شورای اسلامی و چه در کسوت وزارت در دولت جمهوری اسلامی و ... منشأ خدمات عظیمی بود. کسانی که در این پایگاههای انقلاب با او حشرونشر داشتند هنوز در جلسات به هر مناسبتی از آموزههای او یاد میکنند و خود را وامدار اندیشههای او میدانند.
6- استاد پرورش یک تئوریپرداز و نظریهساز انقلاب بود. نقش او در جاانداختن مفهوم ولایت فقیه در قانون اساسی و بعدها با عنوان «ولایت مطلقه فقیه» پس از طرح ، از سوی امام خمینی (ره) برجسته است. آثار وی که از سوی شاگردان او منتشر شده هنوز پاسخگوی سؤالات و نقدها پیرامون فلسفه سیاسی اسلام است.
7- استاد پرورش یک کادر ورزیده انقلاب بود و به حزب ، تشکل و سازماندهی برای حضور در سپهر سیاست فوقالعاده اهمیت میداد. به همین دلیل قبل از انقلاب در گروههای سیاسی به طور منظم فعالیت داشت. پس از انقلاب به حزب جمهوری اسلامی پیوست و شهید بهشتی و بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی جایگاه او را در بسط و توسعه سازماندهی نیروهای پای انقلاب در کشور بهعنوان یک غنیمت ارزش قائل بودند. او پس از انحلال حزب به حزب مؤتلفه اسلامی پیوست و در کنار استاد عسکراولادی کادرهایی که در تهران و شهرستانها توسط حزب جمهوری اسلامی تربیت شده بودند را در سامانه کار تشکیلاتی جدید حفظ کردند. فقط خدا میداند این تلاش سازمانی چه تأثیری در حفظ تداوم انقلاب اسلامی داشته و دارد.
این واقعیت را حضرت آیتاللهالعظمی جوادی آملی اینطور بیان فرمودند:
«آقای پرورش طیف وسیعی از جوانان را در چندین دهه در راه اهداف اسلام و نظام تربیت کردند و خدا را شکر همه اینها برای ایشان ذخیره است.»
8- استاد پرورش پس از بیمهریهایی که در دولت موسوی به او شد به همراه عدهای از اخیار و علمای بزرگ کشور که از چهرههای ملی انقلاب بودند، روزنامه «رسالت» را تأسیس فرمود و در سمت سردبیری روزنامه منشأ خدمات فکری و نظری بهویژه در حوزه تحکیم نظریه ولایت فقیه بود. شارژ اطلاعاتی و تحلیلی و شناخت سیاسی بخش بزرگی از اصحاب پای کار انقلاب از این طرق تأمین میشد.
هنوز روزنامه «رسالت» به عنوان یک جریان رسانهای یک ضلع مهم در جنگ شناختی و مقابله با توطئههای امپریالیسم رسانهای دارد و با نفس رحمانی او به حیات خود ادامه میدهد.
9- آیتاللهالعظمی جعفر سبحانی او را استاد حدیت و اخلاق میشناخت. استاد عسکراولادی میگفت؛«استاد پرورش یک معلم ، قاری و مفسر قرآن بود و در مقامات عرفانی به جایی رسیده بود که خود را فراموش کرده بود، آنچه در تهجد میگرفت، در توسل سازماندهی میکرد.»
شاعر و مداح برجسته حاجعلی انسانی که با او حشرونشر داشت میگوید: «مردم از جنبههای معنوی و سیروسلوک این مرد و ارتباطاتی که داشت خبر ندارند. او بسیار کتوم بود و نمیخواستند کسی متوجه شود که ایشان در چه مرحلهای سیر میکنند.»
10- چکیده آموزههای انقلابی و دینی او این بود که ، معتقد بود آنانکه در قدرت هستند اگر به ثروت آلوده شوند طبقه جدیدی را تشکیل میدهند و انقلاب را از درون فاسد میکنند. او تا آخرین لحظات عمر پاکدستی و زیطلبگی خود را حفظ کرد . معتقد بود ؛ ما باید مثل یاران امام حسین (ع) هنگام نماز ظهر عاشورا باشیم خود را سپر امام و رهبرمان قرار دهیم تا تیرهایی که به سوی او رها میشود به ما اصابت کند!
او تا ثانیههای آخر عمر خود به این اعتقاد استوار بود.