حضرت صدیقه کبری سلام‌الله‌علیها به یاری اصل اسلام به‌پاخاست
سرآغاز جهاد و شهادت

جواد شاملو
شهادت نتیجه قعود نیست؛ نتیجه قیام است. حضرت زهرای مرضیه در یک حادثه به شهادت نرسید؛ بلکه پیرو سلسله اقداماتی، به قصد حذف فیزیکی، شهید شد. این سلسله اقدامات عبارت است از گفت‌‌وگوی چهره به چهره با مردم، خطبه‌خوانی و محاجه با خلفا، دفاع از امیرالمومنین در لحظه دستگیری ایشان و گریه و سوگواری علنی به قصد تنبیه و تنویر افکار مردم. بدیهی که اصل عزاداری و بکای حضرت این هدف را نداشت؛ اما اظهار و علنی‌ساختن آن حرف‌های زیادی در خود داشت. ایشان در پیش چشم مردم می‌گریست چون مردم در این گریه‌ها نقش داشتند. جامعه او را سوگوار ساخته بود. او سوگوار پدرش بود؛ هم سوگوار خود او، هم سوگوار راه او. خود او را مردم نکشتند؛ اما راه او داشتند می‌کشتند. صدیقه کبری صبور بود؛ فراق پیامبر اسلام را می‌توانست تحمل کند، اما فراق پیام اسلام را نه. برخی می‌گویند آن بانو از فراق پدر دق کرد. خب آری؛ کل عالم از فراق پیامبر رحمت بمیرد حق دارد؛ اما اگر فاطمیون طاقت مصیبت نداشتند، آنکه از همه مستحق‌تر بود به قالب تهی کردن، زینب سلام الله علیها بود، در عصر عاشورا. حال آنکه او نیز قیام کرد. علت قیام را برادر شهیدش فرموده بود: «علی الاسلام السلام».
 فاطمه و فاطمیون مدافعان حرم اسلام‌اند. آنکه دق می‌کند در خفا دق می‌کند، خطبه نمی‌خواند، مزارش مخفی نیست.  زهرای اطهر پیش از آنکه مادر محسن باشد، حتی پیش از آنکه ام ابیها باشد، اسلام را به چشم فرزند نازدانه‌اش می‌دید. اسلام داشت غصب می‌شد، غصب خلافت و فدک در مراتب بعدی اهمیت بود. آنکه عزیزترینش را، اسلام را در حال غصب می‌بیند دق نمی‌کند، قیام می‌کند. 
حضرت زهرا برای نجات از غصب از هر سه مغصوب دفاع فرمود. هم از فدک، هم از مولا و هم از دین. اما زاویه دفاع از این سه یک زاویه دینی است و برای دانستن این مهم، نیاز به تحلیل نیست. کافی است خطبه حضرت را ببینیم. حضرت زهرا برای نجات اسلام برخاست و امیرالمومنین برای نجات اسلام نشست؛ این دو هم‌سنگر هم بودند. 
در خطبه فدکیه حضرت بخشی را به مسئله فدک اختصاص می‌دهند. موضوع بحث ایشان، احکام ارث است. به‌نظر می‌رسد بیش از آنکه فدک محل دفاع باشد، احکام و فقه ارث است که مورد دفاع صدیقه شهیده است. چراکه فدک اصلا ارث رسول اکرم برای دخترشان نبوده، هدیه ایشان بود به دخترشان و برای دفاع از فدک، طرح این مسئله جواب دندان‌شکن‌تری بود. اما درد این بود که چند روز پس از رحلت پیامبر خدا، قرآن، احکام و احادیث نبوی مثل آب خوردن تحریف شده بود و گویی که دین بازیچه‌ای بیش نباشد، بدعت در آن گذارده شده بود. آنچه حضرت زهرا اثبات کرد این بود که بانیان سقیفه نه تنها دزدی کرده بودند، بلکه بدعت آورده بودند. دین برای‌شان اصلا مسئله نبود، دین داشت دست‌بسته به یغما می‌رفت. غصب فدک معنای دیگری هم داشت. اهل بیت پیامبر بعد از وفات ایشان به سرعت مظلوم واقع شدند؛ این نشانه دیگری از تلاش برای ورانداختن راه و رسم رسول‌الله بود و دختر پیامبر این واقعیات را به مردم تذکر می‌داد. او در خطبه فدکیه صراحتا مردم از کفر انذار داد؛ خطر اصلی ارتداد جمعی امت پیامبر بود و دختر پیامبر پس از پیامبر، برای این دین پیامبری کرد. مقابله صدیقه کبری با حکومت، یک مقابله جدی و زیربنایی بود. زنده ماندن مادر سادات برای طاغوت قابل تحمل نبود. مادر را کشتند؛ اما فرزندش زنده ماند. اسلام نیز همچون پیامبر دستان مادرش را می‌بوسد.