برای فعالیت بدون لکنت و کمحاشیه در جهت صیانت از فرهنگ بومی به برقراری عدالت نیاز داریم
عدالت اقتصادی پیشنیاز عدالت فرهنگی
گروه فرهنگی
در معارف اسلامی، مهمترین واژهای که همواره همنشین حکومت است، واژه عدالت است. در معارف ما عدل و تلاش برای تحقق آن پایه اساس ملک است و ظلم باعث فروپاشی آن. حکومت امیر مؤمنان نیز بهعنوان مهمترین تجسم حکومت اسلامی تا به امروز، در سرتاسر تاریخ به عدالت شناختهشده است. عدالتی سختگیرانه، دقیق و کامل. عدالت البته فقط منحصر در عدالت اقتصادی نیست؛ بلکه بیشک عدالت سیاسی و فرهنگی هم داریم. مبارزه امیر مؤمنان با قاسطین و ناکثین و مارقین، از سر مبارزه با ظلم سیاسی بود. معاویه یک تجزیهطلب بود و زیادهخواهی سیاسی داشت. اصحاب جمل شورشیانی بودند که در حکومت خواهان سهم بودند. خوارج طاغیانی بودند که امنیت جامعه را به خطر میانداختند. اما آنچه حکومت امیر مؤمنان علیهالسلام به آنها شناخته میشود عدالت اقتصادی است. بااینکه در مواردی حضرت امیر اقدام به برخورد با خطاهای فرهنگی کردهاند. مثلا اجرای حد نجاشی شاعر، اقدامی در راستای عدالت فرهنگی بود. حکم خدا این است که شرابخوار حد زده شود، ولو اینکه این شرابخوار مهمترین شخصیت رسانهای حکومت باشد. اجرای حکم الهی و امتیاز قائل نشدن برای کسی که قدرت رسانهای دارد، جلوهای از عدالت فرهنگی است اما آنچه از حکومت ایشان در اذهان ثبتشده؛ نوع برخورد حضرت با خواسته زیادهخواهانه جناب عقیل است. صیانت از بیتالمال مهمترین خصیصه حکومت امیر مؤمنان است و این حقیقت در خود نکتهها دارد.
اقدام حکومتی در راستای حفظ فرهنگ بومی جامعه و صیانت از دین مردم جای هیچ شبههای نیست. این هم منطقی نیست که ما شئون گوناگون حکومت را معطل یکدیگر کنیم. فرهنگ را کنار بگذاریم و به اقتصاد بچسبیم یا در حوزه اقتصاد دست نگهداریم تا مسائل سیاسی را به سرانجام برسانیم. این راهبردی بود که دولت قبل در پیش گرفت. دولت قبل پیگیری جدی امور اقتصادی کشور را به بعد از برداشته شدن تحریمها موکول کرد؛ درنتیجه اقتصاد با یک عقبافتادگی یکدههای مواجه شد.
اما این مهم است که مردم، نقطه ثقل و تمرکز کاری حکومت را در چه حوزهای میبینند. اگر حکومتی در زمینه عدالت اقتصادی موفق عمل کند؛ در برقراری عدالت سیاسی و فرهنگی اقتدار بیشتری دارد. وظیفه جمهوری اسلامی صیانت از فرهنگ اسلامی و ایرانی، حفظ نهاد خانواده بهعنوان مستحکمترین قلعه محافظ جوامع بشری، پاسداری از استقلال فرهنگی و مقابله با استعمار فرهنگی، حفاظت از چهره اسلامی و ایرانی جامعه و کلیه مسائلی ازایندست است اما برای عملکرد بدون لکنت و کمچالش در این حوزه باید ابتدا عدالت اقتصادی کهبرگ برنده مکتب اسلام نبوی و علوی است را پایدار سازد. در وهله بعد باید عدالت سیاسی که شامل امنیت در داخل و استقلال و حفاظت از مرزها و توزیع عادلانه مناصب حکومتی است اجرا شود. در این صورت حکومت در اجرای عدالت فرهنگی مسائل و چالشهای کمتری پیش روی خود دارد. ما امروز در زمینه امنیت دست پری داریم و میتوانیم بگوییم اگر امنیت را میخواهیم، باید با تمام قوا از جمهوری اسلامی ایران دفاع کنیم. چقدر زبان گویاتری داشتیم اگر دستمان در زمینه عدالت اقتصادی هم پر بود.
همانطور که اشاره شد در اجرای وظایف حکومت تقدم و تأخر زمانی معنایی ندارد؛ دستگاه فرهنگی و انتظامی باید وظایف خود را انجام دهند. اما برآیند حکومت باید صیانت از عدالت باشد. برای مخابره این تصویر، باید به روایتی که از حکومت ارائه میکنیم دقت کنیم. ساختمان و نهاد رسانه کشور، باید یکپارچه در خدمت عدالت باشد؛ هم مطالبه عدالت را از مردم به حکومت مخابره کند و هم اجرای عدالت را از حکومت، به مردم.